بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انقلاب اسلامی و حکومت دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30979
متن پرسش

عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیز: به نظر شما شهید سلیمانی از چه راهی خودشون رو ذیل شخصیت حضرت امام رشد دادن؟ آیا شروع این سلوک فوق‌العاده از مطالعه بوده؟ یا ایشون راهی غیر از مطالعه رو در پیش گرفتن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی در کنار مطالعه متونی که منجر به معارف خوبی برایش شده بود به قول خودش متوجه شد جمهوری اسلامی حرم است و لذا همه همت خود را در حفظ جمهوری اسلامی گذاشت یعنی نظامی که مردم و اسلام هر دو در کنار هم مهم و محترمند. موفق باشید

30969
متن پرسش
با عرض سلام: همانطور که در سوالات قبلم مبرهن است حقیر طالب جمع سنت و عرفان از یکسو و غرب از سوی دیگرم ثبت نام انتخابات و تدین فوق العاده ای که جناب ظریف علی رغم فشار خارق العاده ای که بر ایشان بود و شانس اول جبهه اصلاحات بودند نشان می‌دهد آن تحلیل‌های استاد بنظر می‌رسد خالی از اشکال نباشد. اما از سوی دیگر حضور جناب رئیسی در انتخابات با اینکه تجارب ایشان در قضاست و پس از سالیانی بالاخره یک نفر در آنجایی که باید باشد قرار گرفته بود چه نشانی از تدین می‌تواند داشته باشد و استاد چه توجیهی برین حضور دارند؟ ایشان که تا چندی پیش گویا می‌گفتند که تمرکزشان بر قضاست با چه برنامه ای به مصاف لاریجانی هایی خواهد رفت که ای بسا اقلا یک سال برای انتخابات اندیشیده است و بنظر حقیر احتمالا فاتح این انتخابات است. حتی جلیلی هم اقلا چهار سال تمرکز بر مسائل اجرایی کشور داشتند و قطعا با برنامه تر و اصلح از رئیسی هستند به صرف اجماع نمی‌توان سرنوشت اجتماع را به مسلخ برد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما مستحضرید که این نوع مسائل جوانب بسیاری دارد که به راحتی در یک سؤال و جواب در حیطه آری یا نه، نمی‌گنجد. به نظر می‌آید بهتر است عجله نکنیم و مجال بدهیم تا هرکدام از نامزدها شخصیت خود را در این مرحله تاریخی در مواجهه با مسائلی که در پیش رو داریم، بنمایانند. موفق باشید

30961
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: طاعات و عباداتتون هم مورد قبول درگاه حق، استاد نظرتون در مورد کاندیداتوری آقای رییسی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ چی هستش و همچنین نظرتون رو در مورد دکتر جلیلی هم بفرمایید لطفا. تشکر از توجهتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید هنوز زود است که نظر بدهیم. اجازه بدهید میدان کمی روشن‌تر شود تا بررسی موضوع راحت‌تر انجام گیرد. بحث در انتخاب بین خوبان است، ببینیم چه می‌شود. موفق باشید

30955
متن پرسش

سلام به استاد گرامی و با قبولی طاعات و تبریک به جهت عید سعید فطر. راستش با جوابی که به سؤال شماره 30948 تحت عنوان «بهترین حضور در عهدی که ما با ماه رمضان در خود می‌توانیم نگه داریم» دادید احساس کردم مطلب می تواند بیش از این حرفها باشد و آن جواب مقدمه‌ای هست برای این که ما با شروع عید فطر به تولد دیگری فکر کنیم. خواستم اگر ممکن است در این رابطه یعنی در رابطه با عید فطر و نوع زندگی که باید شروع کنیم، نکاتی بفرمایید. پیشاپیش از اینکه وقت شما را می‌گیرم، پوزش می‌طلبم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید موضوع عید فطر بسیار بزرگ‌تر از آن است که تنها خوشحال باشیم که وظایف دینی خود را انجام دادیم و تمام شد. آری! سال‌های قبل در رابطه با عید لقاء الهی‌بودنِ عید فطر عرایضی شد و در امسال یادداشتی را که امروز تنظیم شد را خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید
باسمه تعالی

عید فطر و شروعی دیگر

وقتی در ماه رمضان دل به دریا زدید و با همّتی بزرگ تا کناره‌های رؤیت حضرت مجبوب جلو رفتید؛ هان! متوجه باشید حال که راز خدایی بر زبان دارید و جان شما پیک کلام ازلی شده، آن را پاس دارید. این نتیجه تلاش و صبر آن‌هایی است که به برتر از نیازهای حیوانی خود نظر کردند.
حال که آسمان به سوی شما گشوده شد، باید خود را وقف ایثارها و خوش‌خلقی‌ها و خوش‌بینی‌ها کنید، به پاس این همنشینی با فرشتگان، به پاس زندگی در تاریخی که شهید حاج قاسم‌ها در آن متولد شدند و خود را در جاودانگی تجربه کردند و فهمیدند در سایه چه کسی آرام گیرند آن‌جایی که آن شهید بزرگوار در وصف مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» فرمود:
«والله! والله! والله! از مهم‌ترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.»
در جنگ بین ظلمات و نور، از رنج مقدس و غم از دست‌رفتن عزیزان در این جنگ نباید هراس داشت. آن‌که به دل طوفان می‌زند، زبان خداوند است و اجازه ندارد اجازه دهد این شعله برافراشته، یعنی انقلاب اسلامی را عده‌ای که تا دیروز مدعی انقلابی‌گری بودند با شعارهای عوامانه خود، خاموش کنند.
کسی که با آسمان‌ها به گفتگو در می‌آید از آذرخش آسمان نمی‌ترسد، حتی اگر آن آذرخش‌ها، مقدسانِ نادانی باشند همانند خوارج.
تنها با ایمانی پارسایانه می‌توان به «عید فطرِ» رمضانی رسید که در آن زندگی با طراوتی دیگر شروع می‌شود و تنها در پرتو تسلیم، دلیرانه در مقابل حکیم بزرگ دوران می‌توان در خدمت مردم بود وگرنه از مردم و از انسانیت دم‌زدن و رهبریِ رهبر معظم انقلاب را مدّ نظر نداشتن، شیطانی را تداعی می‌کند با 6000 سال عبادت، چون کوری سرگردان با وجودی سراسر غضب.
در بستر انقلاب اسلامی و با حضور در کناره‌های رؤیت حضرت محبوب، تنها چیزی ارزش دارد که جان‌ها را به سوی حقیقت، به شکوفایی دعوت می‌کند. کافی نیست وقتی به سخن می‌پردازند، سخنان خوب بگویند و دم از انسانیت بزنند اما در دل آن سخنان، نهادهای مقدس نظام اسلامی را نفی کنند و تلاش نمایند مردم را در مقابل آن‌ نهادها قرار دهند و با روحیه کودکانه خود، نقش و رهنمودهای حکیم فرزانه انقلاب را نادیده بگیرند.
چگونه آن کلام دوستانه‌ای که از دل آن مرد شجاع چون چشمه‌ای معنوی از عمق کوه وجدان این ملت بیرون آمد و چون قطره‌های بلورین ما را به نیروهای پنهان عالم آگاه کرد؛ فراموش ‌کنیم؟ آن‌گاه که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد.»
از چه ملتِ ما را به سازش و دوستی با دشمنان انسانیت دعوت می‌کنند؟ ملتی را که رهایی‌اش جز در نبرد با مستکبران نیست؟ شهدای ما رؤیای رفاه غربی را از سر به در کردند که آن‌چنان آبدیده و آسمانی شدند.
در عید فطر می‌توان غرق در شوق الهام شد و زندگی را در بستری که به سوی آینده توحیدی است، دنبال کرد. با طبیعتی خدایی باید خویشتن را خداگونه آشکار نمود تا از دهان‌تان موسیقی عشق و حماسه به ظهور آید، عشق و حماسه‌ای که در طنین سخنان رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» به گوش‌ها می‌رسد تا همچون سردار دل‌ها، جاویدان ادامه یابید.
بنیادی‌ترین روحی که در عید فطر شروع می‌شود، نظر به جانب بالا است و با تمام وجود و یک‌پارچه ایمان و عزم‌شدن.
مقدس می‌تواند همیشه مقدس بماند اگر انسان مغرور تعریف و تمجید عوام نشود و از سنت‌های حضور در جهان بیکرانه الهی غفلت نکند.
آن کسی که در زندگی فقط یک راه را می‌بیند و آن راهی است که تنها به او ختم شود، اگر مردم به او رأی ندهند، به هیچ‌کس رأی نمی‌دهد.
عید فطر، عیدی است برای شروعی دیگر و گام‌زدن در جاده‌ای که مردم ما در انتخابات پیش رو به حاکمیت مردانِ مردی نظر می‌کنند که در تراز انقلاب اسلامی باشد. با نظر به «جهانی میان دو جهان»، تا نه از آرمان‌های مقدس نظام اسلامی غافل شویم و نه از زندگی در دنیای جدید فرار کنیم.
والسلام

30947
متن پرسش
سلام استاد جان: طاعاتتون قبول. نظرتون راجع به کتاب مژده ظهور و آقای سید سلیمان تنکابنی و سایت آخرالزمان که مطالب ایشون رو مینویسه و یه سری پیش بینی هایی بر پایه نجوم دارن چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده می‌توان مطلب را طور دیگری دید. مژده ظهور همین انقلاب اسلامی است با رهبری نایب حضرت. و در همین مسیر است که به لطف الهی آرام‌آرام شرایط ظهور حضرت فراهم می‌شود و ان شاءالله چشم‌مان منوّر به نور حضرت می‌گردد. موفق باشید

30889
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد عزیز: ما در کار کردن مباحث خرد سیاسی و عقل تکنیکی و مباحث از این دست باید چه رویکردی داشته باشیم که اینها ذخیره برای قیامتون باشه؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان فهم تاریخی که با انقلاب اسلامی محقق شده و می‌توان اراده توحیدی حضرت حق را در آن احساس کرد. موفق باشید

30878
متن پرسش
سلام استاد گرامی: با توجه به اتفاقات اخیر در موضع گیری عربستان آیا امید تشکیل اتحادیه کشورهای مسلمان وجود داره یا این نگاه خوشبینانه ست و مشکلات اساسی تر از این حرف ها هستند، علاقه داشتم نظرتان را در این مورد جویا شوم بیانات رهبر معظم انقلاب (متن اصلی عربی) در اولین نماز جمعه بعد از شهادت سردار سلیمانی -------------------------------- توانایی ایران در مقاومت بلندمدّت در برابر خباثتهای آمریکا تأثیر خود را در فضای عمومی منطقه و روحیه‌ی ملّتها گذاشته است. سرنوشت منطقه، نجات از سلطه‌ی استکباری آمریکا و رهایی فلسطین از حاکمیّت بیگانگان صهیونیست است. همّت ملّتها باید زمان رسیدن به این مقصود را نزدیک کند. جهان اسلام باید عوامل تفرقه را بزداید. وحدت علمای دین، راه‌حل‌های اسلامی برای سبک زندگی نوین اسلامی را کشف میکند. همکاری دانشگاه‌های ما علم و فنّاوری را ارتقا بخشیده، زیربناهای تمدّن جدید را خواهد ساخت. هماهنگی رسانه‌های ما فرهنگ عمومی را از ریشه اصلاح خواهد کرد. ارتباط نیروهای مسلّح ما جنگ و تجاوز را از همه‌ی منطقه دور خواهد کرد. ارتباط بازارهای ما، اقتصاد کشورهایمان را از سلطه‌ی کمپانی‌های غارتگر بیرون خواهد آورد. رفت و آمدها و سفرهای مردم ما، همزبانی و همدلی وحدت و دوستی به ارمغان خواهد آورد. دشمنان شما و ما میخواهند اقتصاد خود را با منابع کشورهای ما، عزّت خود را با ذلّت ملّتهای ما، و صدرنشینی خود را با تفرقه‌ی ما تأمین کنند. میخواهند ما و شما را به دست خودمان نابود کنند. ----------- پاره ای از تحولات اخیر عربستان -------------------------------------------------------- محمد بن سلمان: عربستان خواهان رابطه‌ای خوب با ایران است از حوثی‌ها می‌خواهیم که برای پایان جنگ یمن به پای میز مذاکره بیایند. و اینکه احتمالا اختلافات غرب با عربستان بالا گرفته (زیاده خواهی ها) برای نمونه: طبق گزارش وب سایت آمریکایی هالیوود ریپورتر، محمد بن سلمان در ژانویه ۲۰۱۹ با بازیگر فیلم های غیراخلاقی آمریکایی و دوست وی دیدار و ۴۰۰ میلیون دلار به عنوان پیش پرداخت از یک میلیارد دلاری که قرار گذاشته بود به آنها بدهد، به این دو نفر هدیه کرد. و یک مورد دیگر علنی کردن رسوایی مربوط به خرید آثار هنری با مبلغ 450 میلون دلار و ... مورد دیگر باز کردن دوباره پرونده خاشقچی و تحولات اخیر یمن -------------
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حضور روح اسلامی در جهان اسلام در مواجهه با جهان غرب، عطشی است که مردم مسلمان و متفکران جهان اسلام به دنبال آن بوده و هستند و قرائت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» از این حضور نشان دادند که این نحوه مواجهه با جهان غرب، نیاز جهان اسلام است و مسلّماً آن نوع قرائت جای خود را باز می‌کند، می‌ماند قرائتِ اخوانی‌ها مثل اردوغان و قرائت وهابی‌ها که به لطف الهی با قدرت‌گرفتن قرائت حضرت امام در منطقه، این دو جریان خواسته یا ناخواسته منفعلانه مجبورند تن دهند. موفق باشید                  

30860
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: دانشجوی بیست ساله هستم، سوالی که تو ذهنم هست اینه که آدم وقتی میخواد عبور کنه از زندگی دنیوی تکراری و در باورش عبور هم می‌کنه به وسیله رشد معرفت و عقل معادش و متوجه حقیقت خودش و عالم و زمانه ای که زندگی می‌کنه (انقلاب اسلامی) میشه و تمام زندگی گذشته و حالی که داره رو بر اساس معیار های جدیدش به زیر سوال می‌بره مثلا که چی که من زیاد بخورم؟ چه دلیلی داره و چه کمکی به حقیقت و هدفی که در پیش دارم می‌کنه؟ یا همین طور عادت های دیگه و معارض با اندیشه جدیدش، اما نکته این جاست یک دفعه با بحرانی مواجهه میشه که از طرفی عادت و تعلق به گذشته داره اما باور به اندیشه جدید و در واقع وقتی به وسیله اندیشه جدیدش گذشته رو به چالش می‌کشه خود چون اول راه هست با یک چالش مواجهه میشه که برنامه چیه؟ چه کارهایی انجام باید بدم که مثل گذشته نباشم؟ اما مثل کسی که شرطی شده دائما چون برنامه ندارم و چه فعالیت باید صبح تا شب داشته، در عمل بر می‌گردم به گذشته و زندگی یکنواخته دنیوی، خلاصه کلام این است که من نمی‌دونم به چه روشی میشه در این وادی جدید که نظر به ابدیت و حقیقت انسان دارد و بزرگان در آن قدم گذاشتن، منم بگذارم و در عمل هم از گذشته و عادت محدود عبور کنم با چه کارهایی؟ چطوری؟ بنده حقیر متناسب با اون چهار چیز که شما فرمودید که ببنید ذائقه و علاقه، استعداد، نیاز مخاطب، نیاز جامعه چیه به بحث های طلبگی و کارهای فرهنگی و تربیتی رسیدم کلیت که با توجه به مبانی اصیل در جامعه انقلاب، کار تربیتی و فرهنگی کنم، تربیت نیرو برای جامعه، روشنگری نسبت به حقایق، دشمن شناسی و مقابله با افکار انحرافی و... انجام بدم و از همه مهم تر خود از این شهد ناب دین بچشم، به این عنوان هایی که عرض شد علاقه دارم و رسیدم و یک سری مسائل بیهودی هم رها کردم اما در عمل هنوز بیکارم نمی‌دونم چه باید رو غلتک افتاد، چه باید کرد؟ استاد چیز هایی می‌دونم به عمل تبدیل بشه و شروع کنیم به تلاش فقط حرف و رو کاغذ نباشه که حقیقتا دارم خسته میشم. ببخشید زیاد شد، و اگه لطف کنید هر آنچه می‌دانید رو بگید ممنون میشم که به راهنمایی شما نیاز دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط عجیبی است و گفتنی‌ها در این امر بسیار زیاد. به آینده‌ای باید فکر کرد که روحِ پریروزی و پس‌فردایی دارد. آینده‌ای با حضور در جهان ولی با روحیه‌ای قدسی و هنوز ما اکثراً خود را در آن تاریخ حاضر نکرده‌ایم و در چشم‌انداز خود آن آینده را نمی‌فهمیم تا مطابق حضور در آن، خود را مجهز کنیم. تدبّر در قرآن و روایات، میدان عمیقی برای حضور در آینده می‌توانند باشند مشروط بر آن‌که با چنین رویکردی به آن‌ها رجوع شود.

در یکی از شماره‌های مقدمه کتاب «آینده دینداری ما چگونه محقق می‌شود» که هنوز در دست تهیه است؛ این‌طور عرض شد:

 9- بحث ما مربوط به حضور در جهانی است که بتوان در آینده‌ تاریخی خود، در آن دین‌داری کرد. جهانی که بر فراز جهان مدرن و روح سکولار آن است و البته حضور در چنین جهانی زبان خاص خود را می‌طلبد، زیرا همچنان‌که فرموده‌اند: «محدوده‌های زبانِ ما، محدوده‌های جهان ما است» زیرا زبان ابزار نیست تا ما افکار خود را به همدیگر منتقل کنیم، بلکه تجلی روح انسان است در قالب کلمات و روح انسان‌ها در تاریخی که در آن حاضرند، می‌تواند مأوا گزیند و هستی خود را به «گفت» آورد. با توجه به این امر در این کتاب سعی شده با شما گفت‌وگویی به میان آید، تا زبانی گشوده شود برای حضور در آینده‌ی دینی و بودنی که مربوط به حضور در جهانی است بین دو جهان. موفق باشید

30870
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: پیرامون پرسش و پاسخ به شماره 30857 که در سایت، جنابعالی پیرامون مصاحبه آقای دکتر ظریف طرح گردیده می‌خواستم از منظری دیگر به این مقوله پرداخته و نظر جنابعالی را در این زمینه جویا شوم. این مصاحبه به درستی و به صورت کاملا واقعی درگیری و نزاع دو نوع نگاه را به نمایش گذاشته است. و به نظر می رسد نقطه ثقل درگیری این دو طرز فکر به نحوه نگرش شان به مقوله «قدرت» بر می گردد. قدرت در جهان معاصر امری سهل و ممتنع است. قدرت در جهان جدید از سنخ قدرت سنتی و رایجی که از جنس قدرت قصاب بر گوسفند یا قدرت سپاه غالب بر مغلوب نیست. برای درک تفاوت این دو طرز فکر شاید بد نباشد که از منظر فوکو به مساله قدرت نگریسته شود. او قدرت را منتشر می بیند. قدرتی که به وسیله همه تثبیت می شود. ما حتی با ساختار قدرت هم مواجه نیستیم. قدرت هر جایی است. برای فوکو چیزی خارج از قدرت وجود ندارد. از این منظر حتی انسان هم امری خارج از این قدرت منتشر نیست. قدرت نامحسوس و هنجارسازی که مورد اشاره فوکوست در قالب های بسیاری بر زندگی سیطره دارد. در قالب نظام های آموزشی و تربیتی به صورت نهادهای پژوهشی و دانشگاه ها به صورت نظام های حقوقی، مقررات اجتماعی، قواعد اقتصادی و نهاد سیاسی و حتی در قالب علوم و تکنیک تثبیت می شود. این قدرت به صورت امری درونی که مقوم آن خود مردم هستند تثبیت و اعمال می شود. تفکری که دکتر ظریف آن را نمایندگی می کند در عین اینکه خود را متخصص و باسواد در امور و مناسبات قدرت بین الملل دانسته و دیگران را به بی سوادی متهم می نماید، اما به هیچ وجه مواجهه دقیق و عمیقی با این قدرت نرم و منتشر ندارد و اساسا آن را نمی شناسد. اگر برای امثال ظریف قطعنامه های شورای امنیت بسیار دلهره آور است ناشی از آن است که او توجه ندارد که امروزه و بخصوص در کشورهای متکی بر عقلانیت مدرن مانع اصلی دزدی ترس از پلیس نیست، بلکه ترس از مجازاتی است که درونی شده است. اینان خود این ترس را برای خود درونی کرده اند. نمی خواهم قطعنامه ها را کاغذ پاره صرف بنامم بلکه سخن در مواجهه سطحی این گروه است. در سوی دیگر اما تربیت شدگان انقلاب خمینی قرار دارند امثال آوینی و حاج قاسم که چنان پرورش یافته و چنان به عمق تفکر غربی نفوذ کرده اند که هیچ راهی غیر از شهادتشان باقی نمی ماند. و چقدر در اشتباه اند آنهایی که گمان می کنند سردار دلها را ترامپ به شهادت رسانده و نه آمریکا. از اطاله کلام عذر خواهم. قصدم آن بود که تفصیل این نگاه را در کلام شما هم به نظاره بنشینیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری و آری! قوام جهان مدرن قدرتی است که از درون بر انسان‌ها سیطره دارد و درک این نکته یعنی درک تمام ماهیت جهان مدرن. در صفحه 57 کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» این‌طور عرض شد:

انتخاب آزاد

در حاكميّت فرهنگ اموي - روميِ معاويه، همه به‌قدري مرعوب شده‌اند كه به مديحه سرايي آن روباه مكّار افتاده‏اند، و تنها كسي مي‏تواند نترسد كه تشويش درون را با توكّل به حقّ فرونشانده وجان را با حقّ پر كرده باشد و بتواند با بزرگ ديدن خدا و حاكميّت سنّت‏هاي الهي، شكست‏ ناپذير بودن معاويه را دروغي آشكار ببيند و به رسوا كردن آن نيرنگ بزرگ دست زند. و حسين(علیه السلام)  در چنين شرايطي راه را نشان داد تا برق اسلحه‏ها ما را به انتخاب آنچه نمي‏خواهيم وادار نكند و خود انتخاب كنيم، آن‌چنان‌كه حسين(علیه السلام) خود انتخاب كرد.

محال است كسي كه نور حق در دل ندارد بتواند انتخابي آزاد بكند و حسين(علیه السلام)، به نور حق انتخابي آزاد كرد و ما را به حق دعوت نمود تا آزادانه زندگي را خود انتخاب كنيم.

اگر به حسين(علیه السلام) اقتداء نكنيم، اداي انتخاب كردن داريم؛ ولي در حقيقت اسير غوغا و جوّ زمانه‏ايم و آنچه را كه دشمن مي‏خواهد و تبليغ مي‌كند، به دست خودمان انتخاب مي‏كنيم. كساني كه به حسين(علیه السلام) اقتدا نكرده‏اند، هيچ‌گاه خودشان انتخاب‌كننده نبوده‏ اند، هميشه اسلحه‏ ها، قدرت‏ها، تجمّلات، تبليغات‏ جهاني و هوس‏ها براي آنها انتخاب كرده‏اند.

2- در مواجهه با چنین جهانی که بنا دارد انسان‌ها را از درون مرعوب خود کند، یک راه بیشتر وجود ندارد و آن راهی است که مرگ را به چیزی نگیرد.[1] و این شاهراهِ عبور از سیطره‌ جهان مدرن است، حال چه شهید بشویم و چه بمانیم. در هر صورت به زیباترین «بودن» دست یافته‌ایم. ملاحظه می‌کنید که آقای ظریف با سوابق دینداریِ خود، نشان دادند آن نوع دینداری که از حاج قاسم‌ها فاصله دارد، برای حضور در چنین تاریخی کافی نیست و عملاً انسان مرعوب قدرت‌‌های بین‌المللی می‌شود و مجبور است در مذاکره با ابرقدرت‌ها ناخواسته امتیاز بدهد. و این با امری که معتقد است: «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» همراهی ندارد.

ای کاش رفقا بدون این‌که گرفتار دوگانگی دعواهای حیدری و نعمتی شوند؛ با نگاهی پدیدارشناسانه، صحبت‌های آقای دکتر ظریف را کالبدشکافی می‌کردند تا جایگاه این تفکر و نسبتی که با حضور تاریخیِ ما از طریق انقلاب اسلامی دارد، معلوم شود. موفق باشید    

 


[1] - به این فکر کنید که حضرت امام در سال‌های 41 و 42 فرمودند من سینه خود را برای شمشیرهای شما آماده کرده‌ام، ولی برای سازش با شما، نه.

 

30869
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: حضرت علامه طباطبایی «رحمة‌الله‌عليه» راجع به آیه ۲۲ سوره اعراف مي‌فرمايند: «همين كه از آن درخت چشيدند، عيب‌هايشان بر ملا شد: «فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءاَتُهُمَا» به علت نزديكي به طبيعت، نقص‌هاي آن‌ها پيدا مي‌شود، حالا هر چه بيشتر به آن نزديك شوند- به اميد بر طرف شدن نياز- نيازشان بيشتر مي‌شود». در کتاب شریف «هدف حیات زمینی آدم» توضیحات بسیار خوبی در این باره ایراد فرموده اید. با الهام از آن توضیحات و مطالعاتی که بنده در حال انجام آن هستم، برداشتی از این آیه شریفه داشتم که نظر جنابعالی را در این زمینه جویا هستم (اینکه آیا چنین برداشتی می تواند صحیح باشد؟): حکما و محققین در رابطه با ارتباط میان نفس و بدن بیان کرده اند که نفس با قطع نظر از تعلقی که به بدن دارد، «عقل» است و صفات عقلى، مَلكى است و به اقتضاى سرشت خود ناظر به كمال و ديار مناسب خود است كه: «العقل ما عُبد به الرحمن، و اكتسب به الجنان»... بدین سبب گرفتاری انسان به اخلاق و عاداتی که مانع از این اتصال به عالم اعلی می شود به سبب تعلقی است که بعد از کینونت عقلی خود به بدن می یابد. یعنی تا در عالم عقل و آن بهشت نزولی است غرق در تماشای جمال یار است اما به محض تعلق به بدن، گرفتار نقائص مزاجی خود می شود و تا بر اقتضائات این مزاج غلبه نکند و قوای حیوانی را تحت حاکمیت عقل به اعتدال نرساند در بند تعلقات بدنی و مادی خود گرفتار خواهد بود. حال سوال بنده این است که آیا این حالتی که برای آن موجود عقلی و مَلکی بعد از هبوط در عالم طبیعت پیدا می شود، به علت همان قاعده ای است که در این آیۀ شریفه ذکر شده؟ یعنی انسانی که در کینونت عقلی خود موجودی ربانی است، به علت نزدیک شدن به شجرۀ ممنوعه و کثرات عالم طبیعت، انسانی طبیعی می گردد که در طبیعت خود حائز نقص های مختلف است که همین نقائص مانع از شهود حق می گردد در حالی که در عالم قبلی این نقائص آشکار نبودند یا مزاحم وصل او به مبدآ ایجادی اش نمی شدند؟ همچنین: و آیا این تقریر صحیح است که چون هر موجودی مظهر اسمی از اسماء الهی است و این اسماء در مقایسه با اسم جامع الله دارای نقص می باشند، اگر از عالم وحدت و آن بهشت نزولی به عالم کثرت هبوط کنند، همین نقصی که در جامعیت اسمائی خود دارند در عالم طبیعت نمودار می شود و عدم اعتدال ناشی از نقص در مظهریت اسماء برای انسانی که مستعد ظهور همۀ اسماء است بصورت عدم اعتدال در مزاج و ترکیب جسمانی نمودار شده و او را به سوی عادات حیوانی و جاذبۀ مادی سوق می دهد؟ و انسان در مواجهه با این مزاج باید روشی را پیش بگیرد که نقائص مزاجی خود را با قاهریت و حاکمیت نفس بر آن به اعتدال نزدیک کند تا بدین صورت از تاثیر آن خلاصی یابد و نقص اسمائی خود را در فرصت حیات زمینی جبران نماید؟ با تشکر فراوان از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و به همین جهت بعد از آن‌که فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويم» پس از آن می‌فرماید: «ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلين‏» حقیقتاً انسان را در بالاترین قوام خلق کردیم، سپس او را به پایین‌ترین پایین‌ها ارجاع دادیم؛ این سؤال پیش می‌آید چرا خداوند اگر قوام ما را در ابتدا آن بالا بالاها قرارداده و سپس گرفتار پایین‌ترین پایین‌ها کرده است؟ عجیب است که می‌فرماید خودمان آن‌ها را به «أَسْفَلَ سافِلين» ارجاع دادیم و پایین آوردیم. آیا این آیه خبر از آن ندارد که اگر مقام «أَحْسَنِ تَقْويم» را چشیدی، حال باید در دل یک تاریخ آشفته، «أَسْفَلَ سافِلينِ» هزار ساله را نیز تجربه کنی؟ تا ابر مردی بشوی به وسعت همه‌ی عالم و همه‌ی تاریخ. این‌که ما را در «أَسْفَلَ سافِلين» آورد، جز این است که می‌خواست ما در همه‌ی عوالم حاضر باشیم؟

حتماً درباره‌ی چهار منزل عرفانی فکر کرده‌اید. منزل اول «سیر من الخلق الی الحق» است. سپس سیر «من الحق فی الحق» می‌باشد که انسان در این منزل چه عشقی با خدا می‌کند. اصلاً کاری به کار مردم ندارد. در سیر سوم که سیر «من الحق بالحق الی الخلق» است، سالک در عین حضور در عالم انوار، بنا است در عالم سافل نیز حاضر شود تا این عالم را نیز تجربه کند و تا این‌جا سیر سالک جریان دارد تا سلوکش کامل شود و با نور خدا در جامعه‌ی بشری حاضر گردد. ولی سیر چهارم مأموریت است برای هدایت بشریت و مربوط به نبوت و نبیّ می‌باشد، پیامبر می‌آید تا رسالت خود را نسبت به مردم انجام دهد و از این جهت در واقع نوعی مأموریت است. آنچه سلوک را کامل می‌کند منزل سوم است که انسان جرأت خطرکردن داشته باشد و در این جهان حاضر شود تا بداند بر مردم  چه می‌گذرد. خداوند ما را نیافریده است تا شیخی باشیم در گوشه‌ای پنهان. اگر فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويم‏» و ما را در جایگاه خوب و خوشی آغاز کرد، مانند اوایل انقلاب و حالت خوشی که فضا را فرا گرفته بود ولی یک مرتبه در تهاجم فرهنگی و تهاجم نظامی قرارمان داد تا برای حضور در جهان، این سختی‌ها و تنگناها را تجربه کنیم و آن تجربه‌ی حضور خودمان در «أَسْفَلَ سافِلين» است ولی با حفظ هویت «أَحْسَنِ تَقْويم». در این حالت است که ظلمات به نور تبدیل می‌شود و انسان آتش را ابراهیم گونه برای خود گلستان می‌کند. موفق باشید  

30857
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی وقت بخیر و طاعات و عبادات مقبول حق: اخیرا فایلی از مصاحبه داخلی آقای ظریف (احتمالا با اهداف خاص) در فضای مجازی پخش شد و حواشی بسیاری داشت. صرف نظر از حواشی و با توجه به اینکه شما در مباحث رویارویی با غرب بیان داشته اید و یکی از مباحث اصلی شماست خواستم در صورت صلاحدید نظرتون رو در مورد ایرادی که بر نوع نگاه شخص ظریف (شخصی که به گفته خودش حمایت رهبری را دارد، خود را سردار خط مقدم جبهه دیپلماسی می داند) بیان کنید. به هر حال سرتاسر مصاحبه پر بود از اختلاف دو تفکر و دیدگاه در بدنه انقلاب اسلامی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است و اتفاقاً نقدهای خوبی نسبت به اصل جریان از طریق‌های مختلف شده است. بنده هم آن صوت بیش از سه ساعتی را گوش دادم. فکر می‌کنم اگر کسی متوجه حقیقت انقلاب اسلامی و توحیدِ زمانه همانند حاج قاسم‌ها نباشد، با آن نوع دینداری که امثال آقای ظریف دارند که به ظاهر هم نوعی از دینداری سنتی است و در آن مصاحبه هم دائماً از قیامت‌ترسی خود می‌گویند و دروغ هم نمی‌گویند؛ نمی‌تواند از «خود» بگذرد و بالاخره با همه ظرافت‌های دیپلماسی، یک‌جایی کینه خود را نه‌تنها به حاج قاسم بلکه به هر جریانی که محوریتِ آقایان را نمی‌پذیرند، نشان می‌دهد. زیرا ذوب حضور توحیدی انقلاب اسلامی نشده‌اند. اگر دقت کنید حتی نگران است که قبلاً در نظرخواهی‌ها 90 در صد به او گرایش داشته‌اند و به حاج قاسم 70 درصد، و بعداً به گمان ایشان موضوع، عکس شده‌ است. آیا واقعاً حاج قاسم‌ها هم در معنای خود در این گردونه‌ها هستند؟ حاج قاسم‌هایی که امامشان فرمود: «اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از این است که بگویند رهبر.‏‎ ‎‏رهبری مطرح نیست، خدمتگزاری مطرح است.» و این بلایی است که بسیاری گرفتار آن هستند و حاج قاسم آمد تا ما را از این أنانیت‌ها عبور دهد تا جان‌مان منوّر به نسیم جانفزای انوار انقلاب اسلامی باشد. با گوش‌دادن آن صوت می‌توان عبرت گرفت که چگونه باید در این انقلاب حاضر بود. قصه تواضع‌های حاج قاسم، رازهای بزرگی را برای ما می‌گشاید. مطمئن باشید اگر حاج قاسم زنده بود و این صوت را می‌شنید با لبخندی کوتاه، بدون هیچ‌گونه اشکال و جواب همچنان به کار خود ادامه می‌داد. راستی! چه کسی در این صحنه‌ها ضرر می‌کند وقتی سفره‌ انقلاب برای بودنی دیگر گشوده شده است؟!! حاج قاسم، ضروری‌ترین «بودن» در این تاریخ است. موفق باشید    

30806
متن پرسش
سلام استاد گرامی: وقت بخیر و طاعات و عبادات مقبول حق. قبلا پرسش هایی از حضرتعالی داشتم، یک مورد در خصوص ظلمی بود که به مردم بوسیله دزدی پولشان از طریق دولت می شد در این مورد در این صحبت توضیح جامعی داده شده است. درخواست می شود نظر خودتون رو در این زمینه بفرمایید. https://www.ghatreh.com/news/nn58463684/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید این موارد، مواردی نیست که این سایت بتواند طی یک سؤال و جواب وارد شود. نیاز به نشست‌ها و مناظره‌ها دارد در جریان نگاه آقای احمدی نژاد هستم. با توجه به سوابق اجرایی که داشته ام معتقدم موضوع پیچیده تر از این حرف هاست و بحمدالله نظام به طرزی حکیمانه از این مشگلات به همان صورتی که از دفاع مقدس سر افراز بیرون آمد از این مشگلات به روشی غیر از روشی که آقای احمدی نژاد تصور می کنند عبور می کند. موفق باشید

30784
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید که وقتتان را می‌ گیرم.بین تشکیل حکومت دینی و برطرف شدن مفاسد اجتماعی چه رابطه ای برقرار است؟ به عبارت دیگر حکومت توحیدی چه مولفه‌هایی در خود دارد که موجب ریشه کن شدن بسیاری از مفاسد اجتماعی می‌گردد؟ اگر در آثارتان به این مطلب پرداخته آید لطفاً معرفی کنید. تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در بستر حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی، در تقابل با استکبار، خود را تعریف کنیم خود به خود مفاسد اجتماعی را زیر پا خواهیم گذارد و همه وجهِ حاج قاسمی خود را می‌یابند و دنبال می‌کنند. ولی اگر از این نحوه حضور و رسالت غفلت شود، حتی اگر طرف سوابق مبارزاتی هم داشته باشد، پشیمان می‌شود و گرفتار انواع انحرافات و رانت‌ها خواهد شد. موفق باشید

30783
متن پرسش
سلام: استاد پناهیان میگه اگر همه مشکلات زندگی رو حل کنی باز هم خداوند برای آزمایش و رشد ما یا بعلت گناهانی که کردیم برایمان مشکل و سنگ جلوی پایمان می‌گذارد. اما من نمی‌فهمم که آیا این مشکل بخاطر ۱. گناهان و یا ۲. رشد خودمان و آزمایشات خدا یا ۳. بخاطر اشتباه محاسباتی در اسباب مادی و کم کاری و تنبلی خودمان برایم بوجود آمده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلاتی که مشکلاتِ تکامل‌زا نامیده‌اند، برعکسِ مشکلات تکامل‌سوز که ریشه در گناهان دارد؛ هرگز منجر به بحران نمی‌شود. نمونه‌ی آن مشکلاتی که صدام حسین برای خود پیش آورد که در نهایت به آن سرنوشت دچار شد، و مشکلاتی که شیطان و دشمن برای حضرت امام و انقلاب اسلامی پیش آوردند که موجب تعالی و رشد انقلاب شد. موفق باشید

30768
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد: طاعات قبول. ما را در این شبها از دعای خیرتان بی بهره نکنید. داشتم نوشته ای از دکتر داوری راجع به دکتر شریعتی می‌خواندم که ایشان می فرمودند سعی شریعتی آوردن دین در زندگی مدرن جامعه بود و در جمع آن دو می اندیشید و به عرصه عمل دین فکر می کرد آیا شما هم موافقید؟ و آیا در جهانی بین دو جهان از اندیشه های او می‌توان استفاده کرد؟
متن پاسخ

ب تعالی: سلام علیکم: آری! روح انقلاب اسلامی و شخصیت حضرت امام چنین بود و به همین جهت اکثر افرادی که با آثار و سخنان مرحوم دکتر شریعتی مرتبط بودند به خوبی از رهنمودهای حضرت امام استقبال کردند. موفق باشید

30743
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه حضرت عالی هم تاکید زیادی بر آراء و اندیشه های آقای فردید و آقای داوری دارید و از آن طرف خود را ذیل امام و رهبری توصیف می‌کنید آیا بین این دو اندیشه تطابق کامل می‌بینید؟ یا تمایزات را می‌بینید ولی اندیشه ها را در راستای هم ترسیم می‌کنید؟ بنده احساس می‌کنم بعضا بین اندیشه های آقای فردید و امام و آقا بعضا تمایزات جدی وجود دارد. می‌خواتسم نظر شما را در این رابطه بدانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده ذیل شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و تاریخ اسلام، بسیاری از این بزرگان را می‌توان جای داد. کافی است به یادداشت جناب آقای دکتر رضا داوری در سالگرد شهید آوینی نظر بفرمایید که چگونه ایشان خود را از جنس شهید آوینی می‌دانند و چه اندازه احساس یگانگی با او دارند. و در مورد دکتر احمد فردید باز قضیه از همین قرار است. بنده نه‌تنها تمایز جدّی بین این‌ها و ذات انقلاب اسلامی ندیدم، بلکه برعکس؛ برای قرائتِ هرچه بهتر انقلاب از نگاه این بزرگان به خوبی می‌توان استفاده کرد، مشروط بر آن‌که نگاه سیاسی بر گفتارها و موضع‌گیری آن‌ها احاطه نداشته باشد. موفق باشید

30734
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، مواضع قبلی شما رو در مورد آقای امید دانا خوندم، ولی سوالی که برام مطرحه اینه که نسبت ما با «مرجع شدن» ایشون و تحلیل دادن به بسیاری از انقلابیون چیه؟ اینکه ایشون متحول شده قبول، اما نظر شما در مورد شخصیتی که خیلی هم همراستا با انقلاب نیست و در عین حال در بین انقلابیون طرفدار پیدا کرده چیه؟ آیا این علاقه‌مندی از طرف انقلابی‌ها باعث نمیشه که از سلوک ذیل شخصیت حضرت امام با اون مبانی اصیل دینی باز بمونند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده همین اندازه جای برای ایشان قائل هستم که انقلاب اسلامی کاری کرده تا چنین افرادی هم بر اساس عُلقه و گرایش خود، به انقلاب اسلامی و بخصوص شخص مقام معظم رهبری گرایش پیدا کنند. ولی مگر می‌شود کسی دین خود را از امثال آقای امید دانا بگیرد؟! و مگر خود ایشان چنین ادعایی دارد؟! در این مورد بیشتر به سعه‌ی انقلاب باید توجه داشت. موفق باشید

30726
متن پرسش
سلام: شما مطالب قابل تامل زیادی در سایت خود دارید که اکثرا باعث هدایت مردم می‌شود انشالله اما انتقادی از شما دارم: شما در فایل ۵۱ تفسیر سوره زمر (دقیقه ۳۶) بیان می‌کنید که «امام خمینی در بهشت زهرا نبود که سخن گفت بلکه خداوند از زبان او حرف می‌زد و او دیگر منی نداشت!» آیاتی در قرآن داریم بر پیمان خداوند که خودتان بهتر از من می‌دانید مثل آیه ۸۰ سوره بقره «فَلَنْ یُخْلفَ اللّهُ عَهْدَهُ: خداوند هرگز پیمان شکنی نمی‌کند.» یا آیه ۱۱۱ سوره توبه «وَ مَنْ أوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ: چه کسی به پیمانش پایبندتر از خداست؟» حال با وجود اینکه شما می‌دانید امام خمینی به بسیاری از قول های خود در بهشت زهرا نتوانستن عمل کنن، یعنی خداوند نتوانست به قول خودش عمل کند نعوذبالله!؟ یعنی خداوند بد عهدی کرد!؟ آیا این حرف شما دروغ بستن به خداوند متعال نیست!؟ (گناه کبیره) چگونه از عذاب الهی نمی‌ترسید و خود را سالک الی الله می‌دانید؟ در سیره اهل بیت آیا مثالی دارید که أئمه (ع) قولی داده باشند و به آن عمل نکرده باشند؟ پاسخ شما چیست؟ ان شاءلله خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که موانع عدم تحقق اراده‌ی الهی به معنای این نیست که وعده‌ی انبیاء کذب بوده است؛ مگر موانع عدم تحقق برنامه‌ی حضرت علی «علیه‌السلام» که به وسیله‌ی دشمنان آن حضرت انجام شد را باید به پای امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» گذاشت؟! یا اگر امروز مردم اهل زمین به توحیدی که انبیاء آورده‌اند، منوّر نشده‌اند را باید بر عدم موفقیت انبیاء حمل کرد؟! موفق باشید

30710
متن پرسش
بسمه تعالي. سلام عليكم: استاد بزرگوار چند سالي گمان مي كردم دارم تمام توانم را به كار مي گيرم كه به امام زمانم خدمت كنم و دغدغه اول من خدمت به ايشان هست، به تازگي متوجه شدم تمام اينها دروغ بوده و من با امام زمانم صادق نيستم، در خواب مي‌بينم كه هنوز درگير خودم هستم و ضجه و ناله خودم را در بيداري از درون خودم حس مي كنم كه دل تنگ است. خودم مانع رسيدن خودم هستم و دارم به خودم آسيب مي زنم. با خودم چه كنم و چطور از خودم عبور كنم؟ خواهشمندم راهنمايي بفرماييد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این موضوع فکر شود که با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی ذیل ولایت نایب الإمام در حال تعالی است، باید خود را معنا کرد و با نظر به تقوایی که زمینه‌ی چنین حضوری را فراهم می‌کند. موفق باشید

30711
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی سلامتی: متاسفانه دولتی داریم که قابلیت زیادی در تبدیل فرصت به تهدید داره مثل فرصت نوروز برای تعطیل شدن کشور که با مخالفت با بستن جاده ها تبدیل به تهدید سلامتی ملت و از همه بیشتر کادر درمان کرد به معنای حقیقی کلمه توان و نفسی برای پزشکان و پرستاران نمانده .حال سوال این است آیا از طرف رهبری نمی‌شود حکم حکومتی صادر شود برای مهار وضع موجود؟ از دولت که قطع امید کردیم مدت هاست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 30661 شد. به هر حال رهبر معظم انقلاب با بصیرت خود سعی دارند برای آبادکردنِ دهی، شهری را خراب نکنند. انقلاب اسلامی به سوی آینده‌ی خود در حال حرکت است و این موارد اموری نیست که مانع آن حضور باشد. موفق باشید

30700
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد: به بشر خیره سر کنونی چطور می شود انکشاف طبیعت را نسبت داد؟ آیا در برحه ای بوده که این بینش جریان داشته باشد؟ آیا این انکشاف طبیعت را نباید به هایدگر نسبت داد نه به بشر مدرن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح اولیه‌ی بشر مدرن چنین خصوصیاتی را از خود بروز داد، ولی با غلبه‌ی گشتل، جهتِ آن روح تغییر کرد. پیشنهاد بنده آن است که بیایید و همت را جمع و عزم را محکم کنید و با حوصله‌ای چندان گسترده، کتاب «حوالت تاریخی عقل تکنیکی و جایگاه انقلاب اسلامی» را سطر به سطر مطالعه بفرمایید. موفق باشید

30696
متن پرسش
سلام جناب استاد مکرم: وقت عالی بخیر. سوالی که به شدت حالت بحرانی دارد این است که نسل جوان ما در حال تجربه یک تغییر رادیکال فرهنگی و اخلاقی است که فقط دنباله ای است از همین تغییر در آمریکا و غرب. فرهنگ جنسی جدید که از طریق موبایل و اینترنت دارد پخش می‌شود نسل بشر را به چاه وحشتناکی می‌کشد: نوجوانانی که از سن بسیار پایین یعنی حدود ۱۲-۱۳ سال پای فیلم های پورن و با استمناء بزرگ می شوند. این اتفاق اولین بار در تاریخ بشر دارد می‌فتند. در امریکا که به شدت رایج شده است. در آمریکا ۹۰ درصد نوجوانان فیلم های پورن را دیده اند. و ۱۰ درصد هر روز نگاه می‌کنند یعنی معتاد شده اند! تبعات این فرهنگ شیطانی بسیار مهلک است. میل به ازدواج تقریبا به طور کامل از بین می رود. علاقه به درس و کار سقوط می‌کند. مشکلات روحی و روانی بخش زیادی از آن‌ها را گرفتار می‌کند و افکار جنسی هر روز دیوانه شان می‌کند. روابط قبل از ازدواج عادی می‌شود و ... سوال این است چرا نظام جمهوری اسلامی و رهبری نشستند و هر از چند گاهی گلایه می‌کنند فقط؟ ما با یک سونامی نابودکننده نسل بشر رو به رو هستیم. چرا رهبری دستور صادر نمی‌کنند برای اینترنت ملی و با وزیر متخلف برخورد قضایی نمی‌شود؟ تا کی مراعات تبلیغات دشمنان و لیبرال های داخلی؟ نسلمان رو به پیری است و می‌ترسیم فحشای اینترنتی کار را تمام کند و نسل مان را بکند در حالی که ما حداکثر درگیر برجام و نرخ دلار و قیمت گوشت و میوه هستیم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً چون مسئله‌ای که می‌فرمایید برای مقام معظم رهبری و جریان‌های فرهنگی اصلی نظام بسیار جدّی است، بنا ندارند مثل سایر کشورها تسلیم شوند، ولی باید حکیمانه عمل کرد تا در این موضوع، دو جبهه‌ی موافق و مخالف پیش نیاید و کارها از طریق همین دولت‌ها جلو برود. این ها از جمله تنگ نا های تاریخی ما است که باید طی فرایندی از آن ها عبور کرد. مثل این که ابتدا بحث جهش تولید را پیش کشیدند و امسال بحث موانع تولید را به میان آوردند. موفق باشید‌

30697
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: با توجه به آنکه جنابعالی تجربه حضور در وزارت استراتژیک آموزش و پرورش را داشته اید و تسلط کامل جنابعالی بر مبانی انقلاب اسلامی و مدرنیته، راه تحول در آموزش و پرورش را از چه مسیری می‌دانید؟ چگونه می‌توان آن تحولی که حضرت روح الله در جامعه بوجود آورد را امروزه در آموزش و پرورش جریان داد؟ با سپاس از مطالب گرانبهایتان. لطفا پاسخ را شخصی بفرستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین سند تحوّل، رویهمرفته می‌تواند مفید باشد. متأسفانه نه دولت‌ها عزم آن‌چنانی دارند و نه زیرساخت‌های آن تا حدّی فراهم است. با این‌همه باید منتظر بود تا دولتی به صحنه آید که موضوع آموزش و پرورش برایش مسئله باشد و نه مشکل. موفق باشید

30684
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در بحث تمدن سازی و مبادی تفکر و مشکلات امروز ما؛ می خواستم نظر شما را درباره این نظر بدانم که ریشه همه مشکلات اجتماعی و.. و گناهها، پر رنگ شدن من و کم رنگ شدن ما است. در زندگی روزمره که انواع اقسام گناه ها و بی قانونی ها رو می بینم مثل بدحجابی و کم فروشی و احتکار و اختلاس و بی دینی و... همیشه فکر می‌کنم کلید رفع این مشکلات فکر کردن به تاثیر این اعمال بر دیگری است، اصلا گویی دین احترام و تسلیم است. حال به نظر شما تغییر مبادی فکری مان از من به ما چگونه حاصل می شود؟ تغییری جدای از قانونمندی به سبک غربی که مثل حیوان انسان را شرطی بار می آورند. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آرام‌آرام متوجه شویم اولاً: دین فردی در این تاریخ کافی نیست. ثانیاً: رسالتی داریم برای حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده. متأسفانه کمتر این موارد با مردم در میان گذارده شده تا متوجه‌ی حضور تاریخی خود باشند. عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی؛ طلوع در جهانی بین دو جهان» شده است که می‌توانید در سایت در قسمت صوت، آن مطالب را دنبال بفرمایید. موفق باشید

30683
متن پرسش
سلام علیکم: از بحث رفراندوم که جناب روحانی مطرح می کنند احساس می‌کنم زمینه سازی برای برچیدن اصل نظام و مقصود از رفراندوم هم رفراندوم برای بقا یا تغییر نظام است و الا چه موضوع مهمی داریم که نیاز به همه پرسی داشته باشد؟ بله برجام نیاز به همه پرسی داشت که در همان مجلس هم درست و حسابی مطرح نشد و در کل این دولت یک هدف داشت و آن برچیدن بساط انقلاب و حال هم آخرین ماموریتش رفراندوم پایان نظام اسلامی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست هیچ توجیه مثبتی در این پیشنهاد نمی‌توان یافت. و بحمدالله نقدهایی دقیق و علمی به این سخن شد. موفق باشید

نمایش چاپی