بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13494
متن پرسش
سلام: شما گفتید بدون استاد میشه راه عرفان رفت. اگه میشه پس چرا خود آقای بهجت شاگرد داشتن؟ دیگه اینکه چرا بقیه عرفا این عقیده رو ندارن؟ لطفا در سایت بگذارید جواب را. ایمیلم خراب شده است. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه بهجت به آن معنایی که آیت اللّه قاضی شاگرد داشتند، عمل نمی‌کردند. بلکه روح و روحیه‌ای از عرفان و اخلاق را به مخاطبانشان متذکر می‌گشتند. عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» شده است. موفق باشید

13499
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: اگر لطف بفرمایید راجع به چشم زخم توضیحاتی رو بفرمایید ممنون میشم. در جلساتتون بارها فرمودید که آبرو یا چیزهایی شبیه آن به دست خداست و کسی نمی تواند اگر خدا نخواهد آبروی شما را ببرد. اما از اشخاص گوناگون شنیدم پیامبر (ص) به چشم زخم اعتقاد داشتند. آیا این حرف، حرف اشتباهیست یا خیر؟ و اگر پیامبر اعتقاد داشتند، آیا این اعتقاد منافاتی با آن عقیده دارد؟ بسیار سپاسگزارم یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادگر» شده است. آری! آبرو در دست خداوند است و خدا مدافع مؤمنین است، ولی مؤمنین نیز نباید امکانات مادی خود را به صورت افراطی مدّ نظر قرار دهند تا تنگ‌نظران، چشمشان بزنند. موفق باشید

13493
متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب سوال 13477 فرمودید: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید بنده کتاب مورد نظر را خوانده ام چیزی که در کتاب و جان کلام کتاب از نظر بنده بود داشتن برنامه مخصوصا برنامه مطالعاتی و سیر مطالعاتی معرفتی دینی به خصوص در زمینه معرفت النفس است که با این کار به قوای نفس مخصوصا وهم جهت می دهیم و قوای نفس را در جهت معرفت الهی به کار می گیریم یا به قولی به جای اینکه وهم ما را به خود مشغول کند ما وهم را در سمت و سوی کسب معرفت النفس مشغول می کنیم و خود برنامه شویم. به نظر بنده این راه پیشنهادی در کتاب وقتی موثر است که فرد دارای ذهنی آرام باشد در این صورت این فرد که تشنه معارف هم هست با یک برنامه منظم و پیوسته با سیر مطالعاتی جنابعالی به جاهای خوبی خواهد رسید، اما وقتی فردی دچار افکار مزاحم و سمج و آزار دهنده باشد پس ذهنی نا آرام و نامنظم دارد که همان مشکل ذهنی به او اجازه برنامه ریزی و حرکت مستمر بر طبق برنامه را نمی دهد. لطفا ابتدا روش جدا شدن ذهن از این افکار مزاحم و حذف این افکار را که اجازه نمی دهد برنامه داشته باشیم و بر طبق برنامه پیش برویم بفرمایید تا ذهن آرام شود و بتوانیم در مرحله بعد برویم به سراغ برنامه ریزی و سیر مطالعاتی منظم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب کتاب را به‌خوبی متوجه‌اید. با اصرار بر این‌که نگذاریم خطورات ذهنی به ما برنامه دهند، کار آرام‌آرام درست می‌شود و افکار ما هراندازه هم سمج باشد از فعالیت می‌افتد. این تنها راه عبور از افکار مزاحم است. به یک پشتکار و حوصله نیاز دارد. موفق باشید

13479
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. چرا در هنگام قرائت قرآن باید استعاذه کرد؟ در هنگام گناه باید استعاذه داشت اما در هنگام تلاوت قرآن چرا؟ 2. چرا حضرت موسی (ع) کلیم الله هستند ولی وجود شریف حضرت رسول (ص) باید با واسطه‌ی حضرت جبرئیل با خداوند مرتبط باشند؟ 3. چرا با اینکه علم به حرکت جوهری داریم و می‌دانیم باید از طریق به کاربردن بدن دارای کمالات شویم و از قوه به فعل در آییم، این علم‌مان به عمل منتهی نمی‌شود؟ مثلا یک ساعت می‌نشینیم و به این فکر می‌کنیم و خودمان را در روزی که گذرانده ایم متصور می شویم که آنجا دروغ گفتم آنجا ریا کردم آنجا غیبت کردم در خلوت چه کبائر و چه سستی در عبادات داشتم با اینکه همان لحظه به حضور تمام و کمال حضرت حق مطلع‌ایم! اگر نگوییم مومنیم! و چطور می توانیم بفهمیم و عمیقا بفهمیم که چرا دروغ را می‌گوییم در حالی‌که متوجه اوج غم در همان لحظه می شویم که سقوط کردیم و در مورد هر کبیره و صغیره ای و غفلتی که متوجه هستیم اما عمل می کنیم؟ برای جلوگیری از این حال چه باید کرد؟ برای تفکر عمیق منجر به گناه نکردن در عمل چه باید کرد؟ 4. می خواستم جسارتاً پیشنهاد دهم که راهی در سایت می‌ِگذاشتید که دوستان سوالاتشان را به صورت صوتی به حضرت عالی می‌رساندند چون گاهی خود حقیر حس می کنم که در غالب کلمات نتوانستم لُبّ سخنم را تنزل دهم و حق مطلب ادا نشد و مدت زمان خاصی نگهشان دارید و بعد حذفشان کنید که حجم سایت‌تان را نگیرد. شاید با شنیدن گریه‌هایمان متوجه عمق فاجعه بشوید تا کی با کلمات بگوییم گناه کاریم؟ بگذارید تا صدایمان به شما برسد. الا اینکه شما بر نفرات محیط باشید که آن داستانش چیز دیگری‌است! ازطرف یک شاگرد که نه، اما یک محب که بر گناهش اصرار دارد. ای کاش دعایم می‌کردید که من هم دیگر رها شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون در هنگام قرائت قرآن ممکن است شیطان با القائات خود، مانع ارتباط ما با حقیقت قرآن شود 2- حضرت موسی«علیه‌السلام» هم در گرفتن وَحی، بی‌واسطه نبودند بلکه از طریق الواح متوجه‌ی امر الهی شدند 3- همین جهت‌گیری را که در آن قرار دارید ادامه دهید و با کنترل غذا و خواب و سخن و فرار از روحیه‌ی غلبه بر دیگران، نورانیت غلبه بر امیال خود را تقویت کنید. با صبر در بندگی، این گناهان را در بند می‌کشید. از خود، انتظارات بیش از حدّ نداشته باشید. بنده دعاگو هستم، ولی پیشنهاد ارتباط صوتی برایم مقدور نیست. موفق باشید

13476
متن پرسش
با سلام و احترام: بنده جوانی هستم که حدودا ... سال است ازدواج کرده ام، به اصول شرعی معتقدم و سعی می کنم پایبند باشم اما مدتهاست که دچار بحران روحی شده ام و مهمترین عاملش را زرق و برق و پوشش کشنده و دل فریب جنس مونث امروز می دانم به طوری که علیرغم اینکه سعی می کنم به نامحرم نگاه نکنم اما همان موارد معدود خواسته و ناخواسته ای را که می بینم به شدت درگیرم می کنند. اگر می توانستم قید اعتقادات خودم را بزنم و فکر قیامت را نکنم به راحتی می توانستم خوش باشم و امکانش هم برایم فراهم است اما الان درست مثل این است که در یک باغ میوه باشی و نتوانی از میوه هایش بخوری و یا حتی نگاهشان کنی و یا تشنه باشی و کنار چشمه... با این استدلال که نه می توانم در دنیا خوش بگذرانم و نه آنچنان که باید می توانم چشم و دل خود را حفظ کنم که آخرتم تضمین باشد پس نه دنیا را دارم و نه آخرت و خسرالدنیا و الاخره هستم، بارها فکر خودکشی به سرم زد اما باز هم ترس از عذاب قیامت نگذاشت. من از اینکه هم میل به گناه و نگاه به نامحرم دارم و هم دوست دارم به شرع پایبند بمانم بسیار بسیار در عذابم و زندگی ام جهنم شده است، و حتی زنانی و دخترانی که می بینم را با همسرم مقایسه می کنم و نمازم نیز به حرکات فیزیکی و بدون کوچکترین توجهی تبدیل شده است. بنده از شما عاجزانه و ملتمسانه خواهش دارم مرا راهنمایی فرمایید تا از این وضع خلاص شوم و راهکاری به جز شعارهای تئوریک و تکراری ارائه دهید که مرا قانع کند و در صورت نیاز و صلاحدید از میان آثار صوتی و مکتوب خودتان هرکدام را که در این زمینه موثر است معرفی نمایید، که بی شک اگر این بحرانی روحی من حل شود و خدای ناکرده به خودکشی نینجامد شما زندگی مادی و معنوی یک انسان را نجات داده اید. اکنون تنها دعای نمازم این است که خدایا یا مرا اصلاح کن یا از دنیا ببر. التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قرارگرفتن در این برزخِ بین دنیا و آخرت به خودی خود بد نیست مگر این‌که نتوانید از این برزخ عبور کنید 2- فکر نکنید این صبری که در این میدان دارید، و خود را به گناه آلوده نمی‌کنید، کارِ کمی است! و نتیجه‌ی کمی در بر دارد! که احساس می‌کنید خسر الدنیا و الآخرت هستید 3- سخن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را همواره مدّ نظر داشته باشید که می‌فرمایند؛ آن‌چه در سایر زنان می‌بینید در همسر خودتان هست. با این نگاه، چشم‌تان به زیبایی‌های خاص همسرتان گشوده می‌شود و در این مورد به غنای لازم می‌رسید 4- اُنس با مباحث معرفتی، خود به خود روح را آسمانی می‌گرداند تا مظاهر زمینی برای انسان بیش از حدّ جلوه نکند. موفق باشید

13468
متن پرسش
در دوره ي غيبت چه وظيفه اي داريم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق حرام و حلال الهی عمل کنید و از طریق خدمت به انقلاب اسلامی و نایب امام، زمینه‌ی ظهور آن حضرت را فراهم نمایید. موفق باشید

13473
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: زندگی ام به صورت معمول بود و از نظر اقتصادی جوی باریکه ای روان بود ولی مدتی است به شدت هشتم گرو نه است و اموراتم با قرض میگذره. البته در اوایل زندگی هم با چنین وضعی رو برو بودیم که بحمدالله گذشت. نمی دانم آیا وظیفه ام این است که به کار اقتصادی جدیدی دست بزنم یا همین کارهای طلبگی مثل نماز و بعضا تدریس و... را ادامه دهم تا گشایشی فراهم بشه؟ راهنمایی بفرمایید. تشکر {خودم میتونم تحمل کنم ولی نگران خانواده هستم}
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که زندگی عالمانه باید با سادگی همراه باشد و خانواده‌ی یک طلبه نیز باید متوجه باشد کمالات خود را در سادگی و وارستگی جستجو کند. به همین جهت تا آن‌جا که ممکن است تلاش کنید که با ادامه‌ی فعالیت‌های طلبگی، خود را بپرورانید. موفق باشید

13464
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از سخنرانی ها فرمودید مومن کسی است که قلبش با خدا آشناست. 1. آیا این درست که مومن الزاما به کسی که عادل است (گناه کبیره نمی کند و بر صغیره اصرار نمی ورزد) محصور نمی شود؟ شخصی می گفت در حدیث داریم شخصی که فلان گناه را می کند از ایمان خارج است این یعنی مومن هنگام گناه کلا از مومن بودن جداست یا منظور این است که از آن قرب به خدا دور می شود؟ 2. اگر مومنی گناه کبیره ای کرد و در توبه اش تاخیر ایجاد کرد آن لحظاتی که توبه نکرده عنوان مومن ندارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور اجمال در همه‌ی موارد فوق فرد مورد نظر جهت قضاوت ما یک فرد مؤمن است هرچند که گناه کرده باشد. ولی مطابق روایات نسبت قلبی او با خدا در هنگام گناه به شرطی که بداند آن گناه مقابله با خدا است، به هم می‌خورد و تا توبه نکرده است از الطاف الهی محروم است. ولی این ربطی به رابطه‌ی ما با او ندارد مضافاً که معلوم نیست تصور او از آن گناه، مقابله و تمرّد با حضرت حق باشد. موفق باشید

13463
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد نظر شما در مورد دروس «طهارت نفس» آقای صمدی املی را می خواستم اشتباهی نوشتم «معرفت نفس»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم‌رفته خوب است منتها باید در حدّ وسع عمل کرد که به زحمت نیفتید. مضافاً که مدرنیته بعضاً بلایی بر سر مزاج‌های ما آورده است که درمان طبیعی به تنهایی جواب نمی‌دهد. موفق باشید

13459
متن پرسش
سلام: در صوت دستورالعملهای آیت الله بهجت (ره) فرمودید: تبلیغ باید عمل باشد نه حرافی. مرز بین تبلیغ عملی و مبتلا به ریا شدن چیست؟ بعضا من می خواهم تبلیغ کنم با عملم ولی احساس می کنم که ریا می شود. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ریا یعنی برای جلب نظر افراد به خود، حرکات دینی انجام دهیم؛ در حالی‌که معتقد به آن‌ها نباشیم. ولی این‌که شما طبق وظیفه‌ی شرعی خود عمل کنید تا افراد نیز متوجه شوند، که ریا نیست! موفق باشید 

13452
متن پرسش
سلام علیکم: استاد خسته نباشید إن شاءالله. غرض از مزاحمت: اول: بنده حقیر خواب هایم حول یک محور می چرخید مدتی. مثلا: ظهور صورت سبک شدن روح را در قالب پرواز مثل اینکه می دیدم. برنامه ای ریختم که چند وقت یکبار نماز توبه ماه ذی قعده را انجام می دهم. بعضا بعد این اعمال عموما خواب شست و شو می بینم. جدیدا هم در خوابم چیزی نمی بینم. یا می بینم و یادم می رود. نمی دانم چرا؟ دوم : بعضا در قبرستان قدیمی که می روم هر پنجشنبه به تفکر می پردازم. خلوت هم هست. صدای هرج و مرج و شلوغی به گوشم می رسد از قبرستان. البته بعضی وقتها. که وقتی می دیدم صدا اذیتم می کند سریعا آنجا را ترک می کردم. سوم اینکه: بعضی از آشنایان که با بنده در ارتباط اند چند چیز از ما دیدند (غیر عمدی و کاملا بدون فکر قبلی) حال رفتند به یکدیگر می گویند که فلانی کرامت دارد‌. ذهن می خواند. در صورتی که قصد و فکر قبلی در کار نبوده. و ناراحت می شوم که اینها از من صادر می شود و خودم بعدا متوجه می شوم. اینها از بین می رود؟ چهارم: بنده ای که قبلا بسیار گناهکار بودم چطور شده که حضرت حق که دائم فیض می رساند حال فیض بیشتری احساس می کنم می رسد؟ یعنی آن گناهان دیگر کلا محو شده و از اثرات لایه ای آن خبری نیست؟ چون بیشتر اوقات در بسط و شور عرفانی هستم. کم شده که به قبض بروم. لطفا در حد وقت و توانتان تفصیلا راهنمایی ام کنید استاد. جزاکم الله خیرا کثیرا إن شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با معارف عمیق، سیر خود را سیری عالمانه نمایید زیرا که آن‌قدر که شیطان از عالِمان به حقایق مأیوس است، از عابدان مأیوس نیست. موفق باشید

13451
متن پرسش
سلام علیکم استاد: یکی از معضلات زندگی بنده ضعیف بودن توکل و توسل است که خیلی توی این دو موضوع ضعیف هستم الان هم از شما درخواست دارم که کمکم کنید این دو تا رو قوی کنم. اگه از ابتدا و صفر شروع کنید ممنون میشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توحید مطرح در نهج‌البلاغه سعی کنید هرچه بیشتر خدا را وارد زندگی خود کنید تا در ذیل نور توحید، انتخاب‌های اساسی داشته باشید. موفق باشید

13438
متن پرسش
با سلام: به لطف و هبه الهی دو سه سالی هست که صبح ها نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار می شوم. اوایل با نماز سه رکعتی شروع کردم (شفع و وتر) می گفتم کم کم که آمادگی پیدا کنم 11 رکعتی می خوانم اما متاسفانه هنوز موفق نشده ام. چگونه آمادگی روحی ام را افزایش دهم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در طول روز، روح خود را آرام نگاه دارید، وارد درگیری‌های جزیی نشوید و آرزوهای بلند دنیایی را در ذهن خود بزرگ نکنید تا إن‌شاءاللّه نفس ناطقه‌ی شما قدرت لازم را جهت نفوذ اراده‌اش در بدن شما داشته باشد. موفق باشید

13437
متن پرسش
با سلام: لطفا برای موضوع دین و سیاست منابعی معرفی کنید. اجرتان با خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما با آیات و روایات مأنوس باشیم، پس از مدتی نگاه سیاسی لازم را به‌دست خواهیم آورد. موفق باشید

13435
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: 1. من دانشجوی ترم یک هستم و یکی از کلاسهایم با اذان مغرب تداخل پیدا می کند و با توجه به اینکه می گویند (هرکاری که انسان را از نماز اول وقت باز دارد خیری در آن نیست) وظیفه ی بنده چیست؟ در ضمن در صورت غیبت بیش از سه جلسه حذف می شوم. 2. انسان چگونه می تواند مسیر زندگی خود را پیدا کند و بداند که برای چه کاری ساخته شده تا حداکثر موفقیت را در آن زمینه کسب کند؟ مثلا دکتر چمران تحصیل در خارج از کشور و فعالیت های علمی را انتخاب کردند یا شهید مطهری طلبگی و تحصیل در حوزه را انتخاب کردند یا کسی ممکن است فعالیت های فرهنگی را انتخاب کند من چطور پی ببرم که برای چه کاری ساخته شده ام؟ 3. چرا انسان ثبات شخصیت ندارد. مثلا بعضی وقت ها بشدت خوشحال و بعضی اوقات به شدت ناراحت است در حالی که برای هیچ کدام از این حالت ها دلیل خاصی ندارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما نباید بی‌دلیل وقت فضیلت نماز را به عقب بیندازیم و این غیر از آن است که به جهت داشتن کلاس، وقت انجام نماز به تأخیر می افتد. رخصت‌دادن‌ها به جهت همین محذورات است 2- سیری که در مقابل شما قرار می‌گیرد را اگر دنبال کنید خداوند خودش کمک می‌کند که در شرایط مناسب آن‌چه به استعداد شما مربوط است، در جلوی شما قرار گیرد 3- شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد کمک کند. موفق باشید

13431
متن پرسش
سلام علیکم: استاد دروس معرفت النفس آقای صمدی املی را مفید می دانید که برایش وقت بگذاریم؟ آیا نماز شب های قبلی مثلا ماه ها و سال های پیش را به جا بیاوریم این اثرات را دارد یا منصرف شویم. خیلی عذر می خواهم مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث معرفت نفس جناب آقای صمدی آملی نکات خوب و ارزشمندی را متذکر می‌شود 2- آیت اللّه شجاعی برای جبران نوافلی که نخوانده‌ایم توصیه می‌کنند در هر فرصتی نافله بخوانید تا جبران آن‌ها بشود. موفق باشید   

13429
متن پرسش
سلام استاد گرامی: درباره نماز خواندن و سبک شمردن آن مطالب زیادی می دانم، اما متاسفانه قادر به انجام درست این فریضه نیستم و وقتی هم تصمیم می گیرم که بهتر بخوانم از قبل از تصمیم گرفتنم کیفیت بدتری پیدا می کند. خمیازه و هر چیزی که قبل از نمازم وجود ندارد دقیقا وقت نماز سر و کله اش پیدا می شود. از طرفی در سن تکلیف به خاطر سخت گیری پدرم در مورد نماز خواندن (حالا به هر کیفیتی که بود) مجبور بودم نمازم را بخوانم حالا اگر شده همه نماز ظهر و عصر دو دقیقه طول بکشد (البته می دانم ایشان از سر دلسوزی مجبورمان می کردند) و برخورد تندی انجام می دادند. این گذشته بد هم مزید بر علت شده و به شدت نماز خواندن برایم سنگین است و برایم یک کار رفع تکلیفی شده است. نمی دانم باید چه کنم؟ از لحاظ دانستن مشکلی ندارم ولی پای عملم می لنگد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از پدرتان گله‌مند نباشید، بالاخره همین عادت به نماز از خدمات ایشان به شما است. سعی کنید با نگاه عرفانی به ابعاد نماز شوق لازم را در خود ایجاد نمایید. کتاب «آداب الصلواة» از امام خمینی کمک می‌کند. موفق باشید

13423
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد نحوه مطالعه تفسیر المیزان جزوه مربوط را خواندم. خواستم از تجربه شما استفاده کنم: آیا همه آیات قرآن را کاملا بنویسم یعنی در پایان یک دوره قرآن را نوشته باشم؟ (البته همراه با تفسیر) دیگر آنکه از آنجایی که ممکن است برخی مطالب بعدا بخواهد اضافه شود دفتر را پیشنهاد می کنید یا برگ کلاسور قطع A4 مناسب تر است یا گونه ای دیگر؟ برخی اوقات که نفس پشت می کند ادامه ندهم؟ چکار کنم یاری خدا شامل شود و اکثر اوقات بتوانم با شوق و ذوق ادامه دهم؟ دعایم کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر طور صلاح می‌دانید عمل کنید از آن جهت دفترِ خاصی را پیشنهاد کردم که بتوانید راحت‌تر در اختیار بگیرید. سعی کنید کارهای دیگر را تا حدّ ممکن تعطیل کنید و فقط به تفسیر بپردازید. در عین حال خود را درگیر کارهای دردِ سردار و رقابت‌آفرین، ننمایید. موفق باشید

13425
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. استاد ریاضت های شرعی که باعث شود انسان کمی کرامت دار شود هست؟ نه این که فکر کنم کرامت اصل است. نه. بدیهی است که اصلا مهم نیست. ولیکن طبق کمی تحقیق و دقت به این نتیجه رسیدم که بعضی از کرامتها در بعض سالکها. جنبه ی جایزه دارد. برای ادامه راه. یا به اعتباری تشویق می کند آنها را. درست است یا من اشتباه می کنم. بعد از توضیحاتتان اگر در زمینه چیستی کرامت کتابی یا مطلبی سراغ دارید معرفی بفرمایید که إن شاءالله این مسأله را برای خودم روشن کنم. تشکر از شما التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مسیر بندگی را به صورت قلبی و وجودی طی کنید کرامت‌هایی را هم که پیش می‌ آید، به چیزی نمی‌گیرید و راه خود را ادامه می‌دهید. زیرا می‌یابید که بالاتر از کرامت، خودِ حضرت کریم است. چرا با کرامت کار را ادامه دهید؟! با توحید کار را ادامه دهید. موفق باشید

13417
متن پرسش
سلام استاد: برای چندمین بار است که مزاحمتان می شوم. این حقیر طلبه هستم (پایه3). متاسفانه مسأله ای پیش آمده که فکرم را مشغول کرده و اخلاص نیتم را در ماندن در حوزه زیر سؤال برده است و آن این است که چند بار که خواستم از حوزه بروم یکی از نیت های نرفتنم این بود که با خود گفتم چرا می خواهی بروی هر ماه که دارند پولی ولو ناچیز به تو می دهند بیمه ات هم که کرده اند. البته استاد این فکر 30 درصد نرفتنم از حوزه بود هفتاد در صدش این بود که به خاطر کمک به امام زمانت نرو. اما باز آن سی درصد، اخلاص را ناقص می کند. من هم که جوانم و عجول، استخاره کردم با این نیت که شهریه و بیمه ام را قطع کنم و تا آخر طلبگی از راه دین اعم از منبر و نماز و... پولی در نیاورم، خدا و امام زمان روزی مرا تأمین می کنند تا دیگر ماندنم در حوزه به خاطر دنیا نباشد و خالص باشد برای خدا، استخاره خوب آمد (آیه ی ششم سوره ی حج آمد). من هم در خواست قطع شهریه و بیمه ام را دادم. استاد خیلی شدید به مشورت شما احتیاج دارم. آیا کار درستی کردم؟ حال که نیت کردم از پول در آوردن از راه دین و شهریه و بیمه و منبر، صرف نظر کنم آیا امام زمان روزی مرا خواهد رسانید یا نه؟ استاد اضطرابی شدید مرا گرفته. آیا تصمیم درستی گرفتم؟ چه کار کنم به این تصمیم جامه ی عمل بپوشانم یا نه؟ منتظر جوابتان هستم تا قلبم آرام شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودِ امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» از طریق شهریه و بیمه، طلبه‌ها را تأمین می‌کنند. مگر بنا است حضرت مستقیماً پول در جیب شما بگذارند؟! تصمیم‌تان صددرصد غلط است و حتماً بروید آن کاری که کرده‌اید را، نفی کنید و به مرور، إن‌شاءاللّه نیّت خود را خالص نمایید. موفق باشید

13420
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در سال های اخیر تعدادیی از دوستان قدیمی من از دین برگشته اند و حتی یکی از آنها کاملا به خداوند کافر شده و آتئیست شده است. بابت این دوستانم ناراحتم بابت اینکه دوست ندارم این شرایط را داشته باشند، بابت خودم هم نگرانم که نکند دیدار این دوستان منجر به بی ایمانی من شود و از طرفی سردرگم هستم که من در این دوستان چه وظیفه ای دارم؟ و چگونه می توانم ایمان خود را به اصول دین تقویت کنم تا خود به مشکل برنخورم. یکی دوبار سعی در توجیه یکی از دوستانم کرده ام ولی همانطور که در تفسیر سوره آل یس فرمودید ممکن است که بخواهم حرف حق بزنم ولی مطمئن نیستم که حرف حق را بتوانم خوب بزنم بنابراین تصمیم گرفتم با شما مشورت کنم. حال سوالات اصلی من شامل موارد زیر است: 1. چه کنم که ایمان خودم به گونه ای شود که در برخورد با این دوستانم آنها را تحت تاثیر تفکر توحیدی قرار دهم و خود تحت تاثیر آنها قرار نگیرم؟ 2. اصلاً من در برابر این دوستانم چه وظیفه ای دارم؟ با توجه به اینکه این دوستانم حتی نماز می خوانده اند و بعضاً خانواده های مذهبی دارند. 3. آیا ارجاع دادن دوستانم به خود شما، استاد عزیز، برای ملاقات حضوری ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی انسان ایمان خود را نسبت به حضرت حق وجودی و حضوری کرد دیگر به همان معنایی که خود را احساس می‌کند، خالق خود را و سیر ابدی خود را احساس می‌نماید. در این مورد شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح «رسالة الولایه» که هر دو بر روی سایت هست، إن‌شاءاللّه کمک می‌کند 2- وظیفه‌ی شما نسبت به دوستتان در آن حدّ است که به آن‌ها تذکر دهید تحقیق لازم در این مورد بکند، اگر آماده بود شرح «برهان صدیقین» را دنبال کند، در تهیه‌ی کتاب و شرح کمکش کنید 3- به شکل ملاقات حضوری نمی‌توانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

13387
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: خیلی ممنون از جوابتان به سوال 13378 این حکم فقهی را نمی دانستم. اما در قسمت دوم جواب به سوال 13378 شما فرمودید که: در مورد این‌که رهبری عزیز فرمودند منکر را بشناسید خواستند ما منکر را تنها در بی‌حجابی زنان نبینیم. آیا زیباجلوه‌دادن استکبار منکر محسوب نمی‌شود؟ بله این را قبول دارم و منکر فقط بی حجابی نیست اما من منظورم این تیکه از سخن رهبری نبود شما در جواب سوال 13355 فرمودید که امر به معروف و نهی از منکر اگر تاثیر نداشته باشد تکلیف از شما ساقط است اما رهبری فرمودند: من تاثیر را همه جا قطعی می دانم و من این تیکه از سخن آقا را متوجه نشدم. مثلا همین قضیه ی بی حجابی را مثال می زنم: خودم می بینم که اگر با زبان تذکر دهم شاید تاثیر نداشته باشد بخصوص اگر جلوی جمع به طرف تذکر دهم که ممکن است لجبازی کند من خودم عمل را بیشتر تاثیر گذار تر می بینم مثلا چند وقت پیش در دانشگاه دختری از من جزوه خواست و حجابش درست نبود و من موقع صحبت با او سرم را پایین گرفتم و باهاش حرف زدم یا اگر هم قرار بر تذکر زبانی باشد در خلوت بهتر تاثیر می گذارد اما جلوی جمع فکر نمی کنم این گونه باشد. اما رهبری فرمودند تاثیر همه جا قطعی است و این کار را سخت می کند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در حوزه‌هایی مثل نقد غرب، نهی از منکر کنیم و یا در ارائه‌ی حق به شکل حضوری و وجودی امر به معروف نماییم، نتیجه‌ی آن قطعی است. موفق باشید

13384
متن پرسش
با سلام خدمت اسناد عزیز: راستش استاد تقریبا یک سالی هست که اراده ام ضعیف شده، از اول با اراده محکم درس خوندم و پی استعدادی تو ریاضی بودم ولی نه ادامه تحصیل دیگه کار آسونیه نه دیگه قدرت و و اراده ی جنگیدن دارم این همه تلاش هم فایده ای نداشته یعنی منو راضی نمیکنه. هرچه هم سعی کردم و منتظر موندم که یک شریک زندگی بیاید خواستگاری که آیندمون را با هم بسازیم خدا برام نخواست، با دعا و نذر هم نشد! الان منم و سن ۳۱ سال و تدریس فقط یک روزه تو دانشگاه و ترس از فقری که شاید باید خودم با کار مانعش بشم! (البته ترس از فقر بخاطر اینه که پدرم از اول درست تامین مون نکرده و طعمش رو چشیدیم الان هم با وجود اینکه کشاورزی می‌کنند نمی توانند نیازهای اولیه ما رو تامین کنند) استاد ببینید حتی جملاتم نشون میده چقدر مشوش و سردرگمم، پدرانه برام حرف بزنید و آرامم کنید و راهنماییم کنید. و دعاااااااااااااا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور جدّی مطمئن باشید خدای شما، شما را فراموش نکرده، با تواضع تمام کاری که در پیش روی شما قرار گرفته است را ادامه دهید و حال که شرایط سلوک خاص برایتان فراهم شده با تعادل کامل و با مقدمات لازم از آن غافل نباشید. مقالات آیت اللّه شجاعی را همراه با شرح بنده توصیه می‌کنم. موفق باشید

13383
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: یه دو ماهی هست که یکی از دوستانم را با کتاب ها و صوت های شما آشنا کرده ام و بعد از معرفی کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» ، صوت 10 نکته از معرفت النفس را گوش کرد که خیلی لذت برده بود و الان هم در حال گوش کردن مباحث مدرنیته است. غرض از طرح این مباحث اینکه دوست من قصد ازدواج داره و اقدام هم کرده ولی متاسفانه هنوز نشده و در این بین سوالی براش پیش اومده که از من خواست که از محضر شما بپرسم و اون اینکه چرا بیشتر مواقعی که آدم روی کاری یا هدفی برنامه ریزی میکنه و همه ی جوانب اون را می سنجه و بعد انجام میده اون کار یا هدف به بن بست میخوره و نمیشه، ولی مواقعی که در مورد کاری هیچ برنامه ریزی نداره ولی فقط تو ذهمپنش بوده که اون کار را انجام بده بدون هیچ زمینه سازی و برنامه ریزی انجام میشه؟ در ازدواج هم کفو بودن یعنی چی؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عليّ عليه السّلام می‌فرمایند: «عرفت اللَّه بفسخ العزائم و حلّ العقود، و نقض الهمم» حضور خدا را در عالم بدین شکل یافتم که بعضاً تصمیمات من عملی نمی‌شد. بنابراین کار را به خدا واگذارید و شما در حدّ وظیفه عمل کنید 2- کفوبودن یک مؤمن برای مؤمن دیگر در این دوران علاوه بر رعایت دستورات دین، ولایی‌بودن نیز شرط است. موفق باشید

13373
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب خدمت حضرت عالی: بنده به فضل خدا بعد از اتمام دانشگاه وارد حوزه شده ام و مشغول تحصیل هستم. حقیقتا با اینکه می دانم اکنون باید خوب درس بخوانم تا در آینده مشخص شود که چه وظیفه ای بر عهده ام خواهد آمد ولی چند روزی است که خیلی ذهنم درگیر شده که بالاخره چه کاری در آینده باید انجام دهم (تبلیغ، تالیف، تدریس) و چه مسئولیتی خواهم داشت، هر چند در جزوه ی عالم طلبگی شما خوانده بودم که باید در زمان حال زندگی کرد و انجام وظیفه داشت ولی از طرفی به خودم می گویم شاید باید بدانی که چه کار خواهی کرد تا خود را برای آن آماده تر کنی، حال سوال اینجاست که در این شرایط چه کنم؟ سوال دیگر اینکه احساس می کنم (البته مطمئن نیستم) که بعد از ورود به حوزه برخی از مشکلات اخلاقی ام رو آمده و آشکار شده، در صورتی که قبلا خیلی با آنها درگیر نبودم، به عنوان مثال بنده قبل از ورود به حوزه تقریبا در شرایط مختلف عصبانی نمی شدم ولی بعد از ورود به حوزه یکی دو بار از کوره در رفتم، آیا اصلا این مطلب صحیح است که بعد از ورود به حوزه برخی رذائل اخلاقی آشکار شده اند؟ اگر بلی راهکار مقابله با آنها چیست؟ با تشکر از اینکه زمان ارزشمندتان را به پاسخ سوال ما اختصاص می دهید. ان شاء الله عاقبتتان ختم به خیر شود.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فعلاً مشغول دروس رسمی حوزه باشید و پس از حضور در درس خارج، افق برایتان روشن می‌شود. زیرا در هرحال با سرمایه‌ی همین دروس رسمی است که هرکاری را طلبه بخواهد انجام بدهد، می‌تواند انجام دهد 2- شیطان خودش در مقابل خدا ادعا کرده است: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ»(16/ اعراف) حتماً در مسیری که به سوی تو ختم می‌شود می‌نشینم. تا مانع سیر انسان به سوی حق شود و در همین رابطه احوالات خود را بپایید. این نشان می‌دهد راهی که انتخاب کرده‌اید، راهِ حقی است و لذا بیشتر از حدّ معمول باید در حفظ خود بکوشید. موفق باشید

نمایش چاپی