بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8303
متن پرسش
با سلام ببخشید می شود راه کاری برای من ببگوئید تا کم حرف بزنم اخه هم به نطرم حرف های بیهوده می زنم هم این کخ گاهی که حواسم نیست چیزی از دهانم در می رود یعنی روی سخنانم فکر نمی کنم با تشکر از استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را بنده شرح داده‌ام. شاید صوت آن را کار کنید کمک کند. إن‌شاءاللّه. موفق باشید
8305
متن پرسش
با سلام ببخشید می خواستم ببینم اگر سر کلاس استاد مطلبی را اشتباه کفتند من که فهمیدم ایا می توانم در همان جا اشکال بگیرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بعد از کلاس با ایشان در میان بگذارید تا خودشان تصحیح کنند. موفق باشید
8308
متن پرسش
سلام استاد کمکم کنید من بازهم نتونستم جلوی خشمم را بگیرم و حسابی اینبار آبروی خودم و خانواده ام را جلوی فامیلامون بردم با وجودی که میدونستم مولای موحدان و امیرمومنان فرموده بودند "ایاک والغضب اوله جنون و ءاخره ندم" حالا بعد اون کار نمیدونم چکار کنم من باعث رنجش مادرم شدم کاش می مردم و همه را راحت می کردم از دست این کارهام خسته شدم خوب بلدم همه را نصیحت کنم اما به خودم که میرسه با عرض پوزش حسابی خر زیر پای شیطون میشم بیخود خشمگین شدم از دست کار یک نفر و خشمم رو کنترل نکردم و باعث دردسر شدم خیلی وقتا این مشکل را دارم و اوضاع اخلاقم با کتاب و جلسه هم فرق نمی کنه کمک استاد کمکم کنید خواهشا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تنها راه، رساندن این پشیمانی به عمق جانتان است از یک طرف، و از طرف دیگر با تواضع کامل پشیمانی خود را اظهار کنید. غضب ریشه در تکبر دارد. با تواضع إن‌شاءاللّه رفع می‌شود. موفق باشید
8281
متن پرسش
سلام علیکم متاسفانه نسبت به خداوند متعال سوء ظن زیادی دارم.همیشه فکرمیکنم آینده ام بد است.خوشبخت نمیشوم.کلا ناامیدم به خاطر اینکه خیلی در زندگی سختی کشیده ام.اما چه کنم که وارد قلبم کنم که خداوند قادر متعال و ارحم الراحمین است؟خیلی نگران آینده ام هستم و می ترسم پر از تنهایی باشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: برای خود یک زندگی را تعریف نکنید و از خدا بخواهید آن زندگی را به شما بدهد. سعی کنید وارد مرحله‌ای شوید که به خدا بگویید چون تو را ربّ خود می‌دانم و می‌دانم رحمت تو واسعه است، پس هرچه تو می‌خواهی می‌خواهم، تا راه‌هایی در جلو شما باز شود که سعادت و خوشبختی شما در آن است. در ضمن از گوهر تواضع و مهربانی غافل نباشید. موفق باشید
8284
متن پرسش
سلام علیکم چگونه از قلب خود حسدی که تمام وجودم را میسوزاند ومرا به ناشکری و کفران میکشاند بیرون کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرچه به سرمایه‌های معنوی الهی نزدیک شوید آنچه از امکانات دنیایی در اختیار بقیه است برایتان هیچ و پوچ می‌شود، این راه اصلی ولی فی‌المقدمه. حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» توصیه می‌کنند: متوجه باش حضرت حق آنچه تو حقیقتاً نیاز داشته‌ای و مصلحت تو بوده به تو داده و اگر آنچه به بقیه داده و به تو نداده، حتماً مصلحت تو نبوده، پس چشم از آن‌ها بردار و به خدا مشغول شو. موفق باشید
8285
متن پرسش
سلام استاد عزیز سوالی هست که باعلم تجربی هر چی دنبالش گشتم پیدا نشد و اون اینه که چرا وقتی نماز صبح ما قضا میشه روز ما خراب میشه کارا درست پیش نمیره تا چشم رو هم میذاریم شب شده بدون اینکه دستاوردی داشته یاشیم بزرگوار لطفا ازعالم تکوین و تشریع و اینا سخن نگید چون من از اینا چیزی سر در نمیارم ممنون که به قول حضرت حافظ بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مختوم بی عنایت
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شیطان لعنتی کاری می‌کند که نماز شما قضا شود و بعد سعی می‌کند تا آن‌جا که می‌تواند یا کارهای روزتان را خراب کند یا این‌طور القاء کند که گمان کنید کارها همه در آن روز خراب شد تا شما را مأیوس کند. راهش آن است که به قول خدا اعتماد کنید که فرمود اگر قضای نمازت را خواندی من آن نماز را به عنوان نماز کامل می‌پذیرم و بعد با اطمینان کامل که خدا نمازتان را پذیرفته به امید خدا وارد روز شوید و پوزه‌ی نحس شیطان را به خاک بمالید. موفق باشید
8290
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی جناب استاد یکم برام در مورد شما ابهام پیش اومده میبینم که بعضی افراد با بی ادبی و گستاخی از شما سوال میپرسن و وقتی به لحن پاسخ های شما نگاه میکنم میبینم با وجود اینکه ادب رو کاملا رعایت میکنید اما لحن شمام مثل لحن سوال کننده میشه مثلا اگه کسی لحن تند داشته باشه دقیقا میشه دید لحن شمام تنده ووقتی کسی با لحن نرم حرف میزنه لحن شما هم نرم هستش حالا سوال من اینه که با وجود اینکه میدونیم حضرات معصومین بدترین برخوردها رو با بهترین برخورد جواب میدادن و شما هم تاکید دارید به سیره معصومین برجوع کنیم و مکارم الاخلاق تدریس میکنید ابهام شده چرا واقعا چرا البته شاید شما این نظرو قبول نداشته باشید ولی من اینا از لسوالایی که ازتون شده بود حس کردم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده سعی می‌کنم این‌طور نباشم به‌خصوص که واقعاً حتی نسبت به آن‌هایی که به ظاهر با بنده تند برخورد می‌کنند کوچک‌ترین احساس ناراحتی ندارم چون می‌یابم که با قلبی پاک و ضمیری مصفّا این طور سخن می‌گویند. تصور خودم آن است که اگر خودمانی با این عزیزان صحبت کنم بیشتر ارتباط برقرار می‌شود چون احساس می‌کنم این کاربران عزیز یک نوع فاصله با بنده در خود احساس می‌کنند. با این حال از جنابعالی متشکرم که این تذکر را به بنده دادید. موفق باشید
8224
متن پرسش
سلام بر معلّمی که همیشه سینه اش در تلاطم ها و بحران های روحیَم ، موطنی أمن برای من گنهکار بوده است. هر بار برای رفع گرفتاریم به شما پناه می برم ، همین رجوعم را بخشی از درمان روح آشفته ام می دانم ، البته به شرط آنکه این بار هم مطالعه کتاب ادب خیال را پیشنهاد نکنید!!! (مزاح بود) عزیزا ؛ با این ادبار قلب لامذهب چه کنم؟ گویی نمی خواهد از بازیگوشی های نوجوانیم دل بکند!!! اعتراف می کنم که دوران نوجوانیِ سالمی نداشته ام ، نپرسید که چه بر سر خود آوردم . هر آن چه هست ، همینی شده که هست. با این که مدتی است سعی کرده ام عالم انسانی دینی را تجربه کنم و البته و صدالبته می دانم که راه سعادت همین عالم است ، عالمی که هیچ سنخیتی با عالم گذشته ام ندارد ؛ اما چه کنم با گذشته ای نه چندان غریب که مرا از حریم قریب یار می کشاند به سوی خود. پاچه ام را مثل سگ هار گرفته و دندانش را با خاطرات شیرین و تلخم تیز میکند. همین روزهاست که هارم کند و بیخیال همه چیزم کند. حوصله ام را ستانده. حالم را گرفته. سینه ام را می سوزاند و پژمرده ام کرده. اعترافی دیگر میکنم و آن این که آن عالم زنجریم کرده و رهایم نمی کند. اما خدارا شکر که اگر هدایتش نبود ، معلوم نیست سر از کدام جهنم دره ای در می آوردم. گویی فرشته ای به سوی عالمی مرا می کشاند و شیطانی به سوی عالم خود. من ماندم و این دل ناماندگار بی درمان. اما چه کنم که نه فرشته ام ، نه شیطان. البته گذشته ام خیلی هم شیطانی نبود. گاهی هر از گاهی چراغی از آنجا سوسو میکند و شاید بیشتر دلتنگ همانم تا بازیگوشی های آن دوران. دلم برای آن سوسو ها تنگ شده ! و برای آن بازیگوشی ها نیز هم !!! همین ؛ میخواستم درد و دلی کرده باشم و اگر نواشی با کلامتان کردید ، خدا را شکر می کنم. اصلا بی خیال ؛ بگذارید نامه ام را دوباره بنویسم. معلم عزیز؛سلام. حال من خوبست ؛ اما تو باور نکن...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: می‌دانم که چه می‌گویی. از یک طرف روحانیتی نامرئی در قلب و از طرف دیگر جذبه‌هایی مرئی در خیال. یکی به وسعت بیکرانه‌ات می‌کشاند و دیگری به محدودیت‌های ظلمانی، و چقدر درگیری با خود در این گذرگاه جدّی است و جدّیت می‌طلبد و به قول خودت دلِ ناماندگارِ بی‌درمان هم هنوز یک خیز بر نمی‌دارد و تو را از این فیض راحت کند غافل از این‌که خدا با در حجاب رفتن ، نازکش می‌خواهد پس به او بگو: ای جفای تو زدولت خوب تر و انتقام تو زجان محبوب تر نار تو این است،نورت چون بود؟ ماتم این ،تا خود که سورت چون بود؟ از حلاوت ها که دارد جور تو وز لطافت ،کس نیابت غور تو مگر نگفت: نالم وترسم که او باور کند وز کرم آن جور را کمتر کند عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد بوالعجب ،من عاشق این هر دو ضد و الله ار زین خار در بستان شوم همچو بلبل زین سبب نالان شوم این عجب بلبل، که بگشاید دهان تا خورد او خار را با گلستان این چه بلبل ؟این نهنگ آتشی است جمله نا خوش ها زعشق اورا خوشی است عاشق نمی خواهد که حتی جور معشوق کم شود زیرا هر جلوه یی از وجود معشوق به او زندگی وشادی می دهد شگفتا که عاشق،هم عاشق قهر معشوق است وهم عاشق لطف او. عاشق سوگند می خورد که از خارستا قهر الهی به هیچ بوستانی پناه نخواهم برد،من بلبلی نیستم که از رنج این خار بنالم.مولانا بلبل شگفت انگیز بوستان حق را وصف می کند : این بلبل خار وگل را باهم می خورد ورنج وراحت نمی فهمد.اصلا بلبل نیست. درراه عشق چون نهنگی است که خوشی وناخوشی را مانند آتش می سوزاند وبه پایان راه می اندیشد که وصال معشوق است .این ابیات شرحی بر مقام رضا است،مرد راه خدا در مقام رضااز آنچه پیش آید استقبال می کند وچنان غرق در مشیت حق است که گویی حس ظاهر،اورا از رنجهای تن ودشواریهای عالم ماده آگاه نمی کند تا زبان به شکایت بگشاید.زیرا غرق حق خواهد که باشد غرق تر همچو موج بحر جان زیر وزبر زیر دریا خوش تر آید یا زبر تیر او دلکش تر آید یا سپر پاره کرده وسوسه باشی دلا گر طرب را ،بازدانی از بلا گرمرادت را مذاق شکّر است بی مرادی نه مراد دلبر است هر ستاره ش خونبها ی صد هلال خون عالم ریختن ،او را حلال ما بها و خونبها را یافتیم جانب جان باختن بشتافتیم ای حیات عاشقان در مردگی دل نیابی جز که در دلبردگی بگو: نا خوش او خوش بود در جان من جان فدای یار دل رنجان من عاشقم بر رنج خویش و درد خویش بهر خشنودی شاه فرد خویش. موفق باشید
8217
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز پیامبر خدا(ص) میفرماید:((لا یَقبِلُ اللهُ عَمَلاً فیهِ مِقدارُ ذَرَّهٍ مِن رِیا))خداوند عملی را که ذره ای ریا در آن باشد نمی پذیرد آیا منظور این است که عملمان اصلا قبول نیست یا مرتبه بالا را نخواهد داشت؟ چون من نوعی نمی توانم بگویم عملم کلا از ریا پاک است
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عمل ریایی یعنی عملی که در عین ظاهر عبادی، مثل نماز و حج و روزه اراده کنی آن را برای بقیه انجام دهی. نه این‌که برای خدا انجام ‌دهی ولی نفس شما هم خوشش می‌آید از این که بقیه می‌دانند شما اهل نماز و حج و روزه‌اید. این ریا محسوب نمی‌شود، بلکه این به جهت درجه‌ی توحید پایین است که إن‌شاءاللّه به مرور رفع می‌شود. پس این‌طور نیست که عمل شما ریائی باشد. موفق باشید
8160
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز جناب آقای طاهرزاده متاسفانه مدتیست با توجه به غفلت مسئولین فرهنگی و دینی که تمام افکار خود را معطوف به بازی های سیاسی نموده اند عده ای با لباس شیعه گری در اصل مروج فرقه ای نوین تحت عنوان شیعیان تکفیری می باشند و به سرعت نیز در حال گسترش می باشند این افراد مروج بدعت های گوناگونی مانند قمه زنی و عیدالزهرا و فحشهای رکیک به خلفای اهل سنت و .... هستند رسانه های پرقدرت ماهواره ای نیز کمک حال آنهاست همانطور که حضرت آقا در فرمایشات خود ترویج کنندگان تشیع در انگلستان نامیدند مقلد سید صادق شیرازی ( ازنوادگان زعیم عالیقدر شیعه ) هستند و ایشان را متاسفانه تنها ماندگار اصیل در مکتب تشیع علوی می دانند چه باید کرد ؟ چه باید گفت و چگونه بر طبل رسوایی این شیعیان تکفیری کوبید ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در بحث سوره‌ی احزاب آیه‌ی 6 عرایضی در این مورد داشتم، باید از طریق قرآن و سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» روشن کنیم راه آن‌ها از اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بیرون است و با توهین به همسر و اصحاب پیامبر«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله»، قاتل شیعیانی هستند که توسط تکفیری‌های وهابی به قتل می‌رسند. موفق باشید
8125
متن پرسش
سلام استاد، اول به خاطر این که لطف میکنید و وقت با ارزشتون را برای جواب دادن به سوالها در اختیار ما میگذارید از شما تشکر میکنم. خیلی وقته این صفحه پرسش و پاسخ یکی از دلخوشی های زندگیم شده. ان شاء الله هفته دیگه با کاروان عمره طلاب برای اولین بار عازم عمره ام، میخواستم لطف بفرمائید با توجه به این که وقت زیادی تا سفر نمونده و من هم متاسفانه نتونستم مطالعه ای داشته باشم برای این مدت کوتاه قبل از سفر، طول سفر و بعداز سفر توصیه ای بفرمایید.استاد دعامون کنید. ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: جزوه‌ی «حقیقت حج» و جزوه‌ی «وظیفه‌ی حجاج بعد از حج» را با خود ببرید. فراموش نکنید به ملاقات خدا می‌روید، دلتان را آماده کنید تا نوری که از طرف حق به شما می‌رسد احساس کنید. در مسجد شجره یا هرجا که محرم شدید عالی‌ترین عهدها را با خدا ببندید و مطابق آن لبیک بگویید. موفق باشید
8101
متن پرسش
سلام خسته نباشید. در جواب دوست عزیزی که از هدایت و امر به معروف و انسان سازی پیامبر قبل از مبعوث شدنشان پرسیده بودند، فرموده اید"حضرت وقتی مأموریتی از طرف خدا نداشته باشند مردم را به چه چیز دعوت کنند جز این‌که با حرکات و سکنات خود نشان دهند راه صحیح چیست" حالا این سوال برای من پیش اومده که آیا ما به غیر از امر به معروف و نهی از منکر و احقاق حق مظلوم ، وظیفه ی دیگه هم نسبت به بقیه مؤمنین داریم؟مخصوصاً نسبت به کوچکترهامان؟؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ما در امر به معروف، آن معروفی که شریعت الهی مطرح کرده است را به افراد گوشزد می‌کنیم و آن‌ها را از منکری که شریعت الهی نهی کرده برحذر می‌داریم و از این طریق خود را در زیر سایه‌ی شریعت الهی قرار می‌دهیم. موفق باشید
8026
متن پرسش
با سلام مدتی است برخی مقالات آقای مصطفی ملکیان را مطالعه می کنم و احساس می کنم با زبان تازه ای به بیان مذهب می پردازد و میل به اخلاقی زیستن را در انسان زنده می کند. خواستم نظرتان را در مورد ایشان بدانم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این‌طور نیست. ایشان برای کسی که هنوز در آستانه‌ی انتخاب زندگی نیست روشی را ارائه می‌دهند ولی معنویت را جای شریعت می‌گذارند. متأسفانه ایشان روح تعبد را از مخاطبش می‌گیرد و از آن بدتر طوری مدرنیته را به عنوان عقلانیت معنا می‌کنند که عملاً شما باید دینداری خود را در ذیل فرهنگ مدرنیته ادامه دهید و این همان چیزی است که غرب می‌خواهد و عموماً روشنفکران ما زبان آن فکر و فرهنگ‌اند. موفق باشید
7978
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار. دو سوال از حضورتان داشتتم: 1. فرق بین حلم داشتن و حلیم بودن با کظم غیظ چیست؟با توجه به اینکه حلم آن نوع روحیه ای است که مانع از جا در رفتن و خشم می شود و در کظم غیظ هم غضبیه را خاموش کردن مد نظر است. 2. استاد برا تسهیل امر ازدواج گفته می شود سوره مزمل خوانده شود ولی شما معمولا اذکار عام را توصیه می کنید آیا مزمل در این خصوص اثربخش است.ممنون از حوصله شما.عاقبت بخیر باشد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- کظم غیظ، زیرمجموعه‌ی حلم است و انسان حلیم به لطف الهی به جایی می‌رسد که اساساً امکان ظهور آن نوع غضبی که نباید داشته باشد را در درون خود راه نمی‌دهد 2- نمی‌دانم چون باید روایت مربوط به آن را پیدا کنیم زیرا امامان هستند که از آثار وضعی اذکار و سوره‌ها اطلاع کامل دارند. موفق باشید
7955
متن پرسش
باسلام پسری هستم متاهل، کمی عامل به دین، مثل: اهل نماز اول وقت، اهل هیئت، عاشق رهبر، مانوس با مفاتیح، اهل مطالعه و.... که البته الحمدلله و همه به لطف خداست. اما متاسفانه از مشکلی اساسی رنج می برم. من با وجود تاهل و رضایت از همسرم در مسائل مربوطه، تمایل بسیار شدیدی به جنس مخالف دارم. به شدت وقتی از کنارم می گذرند میل به نگاه دارم. اگر صدایشان را بشنوم به شدت خوشم می آید. بسیار انها را جذاب می دانم. خلاصه تمایل خیلی شدیدی به آنها دارم. حتی اگر چشمم اتفاقی مثلا در بین فامیل و آشنایان و... مثلا به خانم میانسالی که چادری است و صورت زیبایی دارد، بیفتد، خیلی خوشم می آید و دلم می خواهد با او دقایقی حرف بزنم که البته این کار را نمی کنم. اما خیلی دلم می خواهد. بگویم که با وجود این تمایل عجیب و بسیار شدید، الحمدلله خودم را کنترل میکنم و به لطف خدا در اکثریت موارد به گناه نمی افتم. و نگاه دوم و ادامه دار نمی کنم. اما از درون تمایل خیلی عجیبی دارم به حدی که انگار دارم به حد انفجار میرسم. جزوه مرزهای ارتباط شما را هم خوانده ام. نمی دانم با این تمایل چه کنم؟ گاهی اوقات اینقدر فشار می آید که دوست دارم اصلا وجود نداشته باشم. هر چیزی که اثری از جنس زن باشد مرا بیخود میکند. باز می گویم که مراقبم به گناه نرسد و اکثرا در حد میل می ماند. اما میلی در حد انفجار. باور کنید. تو رو خدا هم برایم دعا کنید. و هم راهکاری اساسی بفرمایید تا کی باید تحت این میل شدید باشم؟ پدرم در آمد ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شما را می‌خواهند با این بلیه امتحان کنند و به اندازه‌ای که در زیر سایه‌ی شریعت الهی خود را کنترل کنید برکات حضور قلب نصیب‌تان می‌شود و با برخورد خوب با همسرتان می‌یابید که همه‌ی آنچه در بقیه هست به صورت حلال و دل‌پسند در همسرتان می‌باشد. راه‌کار اساسی همین کاری است که انجام می‌دهید و خود را کنترل می‌کنید تا پس از آن‌که از امتحان با موفقیت بیرون آمدید آن را از شما برمی‌دارند و دیگر آن میل‌ها می‌رود به دنبال کارشان. موفق باشید
7956
متن پرسش
سلام بنده مدتی است دچار بیماری وسواس در نجاسات شده ام .مشکل اصلی ام دراین زمینه بیشتر اعتقادی است.می خواستم کمی درباره جایگاه افعال در دین بدانم واینکه ایا رنجی که در این زمینه می برم لازمه انجام دادن درست شریعت است یا نه وایا اصلادرانجام شریعت ملاک رنج درست وغلطچیست ایا اصلا باید رنج بکشیم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در مورد وسواس خوب است با مؤسسه‌ی إنشاء مشکل خود را در میان بگذارید. تلفن آن مؤسسه 6260205 است. اگر حرکات شما در مورد نجاسات از آنچه عموماً مردم انجام می‌دهند متفاوت است ، رنجی که در این امر می‌برید تحت تأثیر شیطان است و هیچ اجری ندارد و از کارهای اصلی باز می‌شوید. موفق باشید
7961
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر؛ من مدتها فکر میکردم نباید رمان بخوانم و رمان انسان را از فضای اتصال به حق دور می کند؛ولیکن در یکی از سخنرانی هاتان شنیدم که فرمودید حتماحتما کتاب بینوایان ویکتور هوگو را بخوانید و وقتی نظر رهبری عزیز را راجع به کتاب بینوایان دیدم تصمیم گرفتم بروم سراغ خواندنش؛ استاد سوالاتی دارم اول اینکه رهبری چند رمان خوب از نظر خودشان نام می برند و معلوم است اهل مطالعه رمان هستند؛ استاد ما با چه نگاهی و در چه فضایی رمان را بخوانیم تا بهره لازم را ببریم؟همینطور خالی از ذهن بخوانیم؟استاد چه رمانهای مفیدی دیگری را صلاح می دانید ما بخوانیم؟ راستش مدتهای مدیدی است جز کتابهای مذهبی کتابی نخوانده ام و گاهی حس میکردم چقدر دلم میخواهد کتابی دیگر بخوانم ولیکن می ترسیدم ولی تا تاکید حضرتعالی بر خواندن بینوایان مرا خوشحال کرد. سپاس از شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در فرهنگ یونانی که از جهتی در غرب ادامه دارد، رمان بستر اظهار نکات اخلاقی و معرفتی و اجتماعی است و جایگاه خاصی در آن فرهنگ دارد و به همین جهت بزرگ‌ترین حکیمان غربی رمان و نمایش‌نامه می‌نوشتند. مثل تولستوی، بالزاک، هوگو، هانس‌کریستین اندرسون، آلبرکامو، کابریل گارسیا، جان اشتاین، ارنست همینگوی و... موفق باشید
7963
متن پرسش
سلام علیکم شما در بحث مکارم اخلاق فرمودید بهترین رفتار با کسی که غیبت شما را کرده این است که حسن اخلاقش را به دیگران بگوییم من اقوامی دارم که به محض روبرو شدن با آنها دچار غیبت می شویم مدام از خانواده همسرمان بد گویی می کنیم بارها به آنها تذکر دوستانه دادم دفاع تا حدودی کردم حتی به دروغ به آنها گفتم که خانواده همسرم از شما تعریف می کنند اما خودم هم دچار غیبت می شوم رابطه ما شاید در سال در جمع به 3 یا 4 شب برسد ولی همین برای یک سال کافیست بفرمایید بهترین راه مقابله با غیبت که دچار آن نشویم چیست ؟ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف همان است که حضرت سجاد«علیه‌السلام» در دعای مکارم‌الأخلاق فرمودند و شما متذکر شدید. در هرحال شما نباید غیبت کنید و به غیبت دامن بزنید. موفق باشید
7970
متن پرسش
سلام. یه اشکالی برام پیش اومده؛چند وقت پیش از یکی از روحانیون معروف شنیدم تو بحث آداب معاشرت که از زبان پیغمبر(ص)گفتن "من شوخی میکنم اما جز راست نمیگم".همچنین روایت شده امام صادق در مورد یک گروه از دوستداران(که زیاد اهل شوخی نبودن و خشک بودن )فرموده اند که باهم شوخی داشته باشید(بدون اینکه بگن سعی کنید باشوخی کردن، مطلبی رو روشن کنید و از برای شوخی کردن هدفی معین کرده باشن) این مطلب با این قسمت از حدیث اباذر "یا اباذر!الرجل یتکلم بالکلمة فی المجلس لیضحکهم،فهو فی جهنم مابین السماوات والأرض" "ای اباذر!کسی که در مجلسی حرفی بزند که بقیه را بخنداند،در جهنم بین آسمانها وزمین سرگردان است"رو نمیتونم درست جمع کنم.لطفاً کمک کنید.ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جزوه‌ی «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» عرایضی داشته‌ام. مسلّم حضرت صادق«علیه‌السلام» در همان فضایی که شوخی باید جهت‌دار باشد آن توصیه را فرموده‌اند حتی اگر جهت آن تغییردادن خشکی فضا باشد. آنچه در روایات نهی شده دلقک‌بازی است آن‌طور که آن هنرپیشه گفته بود حاضرم برای خنداندن مردم هر کار غیر اخلاقی انجام دهم. موفق باشید
7971
متن پرسش
سلام استاد خسته شدم . بارها و بارها توبه کرده ام اما باز گناه کرده ام و توبه شکستم دیگه خسته شدم از توبه های الکی و بیخود و از گناه . استاد انگیزه در همه ی کارهامو از دست دادم در مطالعاتمو و ... . استاد بارها و بارها از ائمه خواستم ، جمکران و قم و مشهد و کربلا و مکه و ... رفتم توسل گرفتم و نذر کردم و عهد کردمو و ... و ازشون خواستم کمکم کنند ، بهم استقامت بدند ، شیرینی گناه رو ازم بگیرند ، در جدال نفس و شیطان با من کمکم کنند که بتونم برشون پیروز بشم اما انگار هیچ کدامشان به نداهام و توسلاتم جواب نمیدهد . بارها با حالت های مختلف و در مجالس و مکان های شریف ازشون خواستم و توسل گرفتم اما انگار اهمیتی بهم نمیدند . استاد الانم که این نامه را برایتان مینویسم مدتی نمی گذرد از اینکه که توبه کردم در مشهد و خدمت حضرت و قول و عهد با حضرت بستم که حضرت هم باز متقابلا کمکم کنند و دستم را بگیرند مواقع گناه و ... اما باز نه کمکی و نه ندایی .... الان هم باز مرتکب گناه شده ام و همه ی عهد و قولام رو شکستم و نمیدونم چیکار کنم . دیگه هر وقت اسم توبه و عهد و ... میاد اصلا انگیزه ندارم و اهمیت نمیدم از بس تا حالا توبه کردمو شکستم .پ استاد بگید باید چیکار کنم که دیگه ازین شرایط خلاص بشمو راحت . استاد به ائمه قسم دوست دارم خودم رو وقفشون کنم و تمام وقت و زندگی ام رو بذارم برای خدمت به خدا و اهل بیت و این نظام و انقلاب و کشور اما چه کنم استاد با این مشکلات که از همه چیز منو انداختند و انگیزه ی همه چیز رو ازم گرفتند . دعام کنید استاد . تشکر . یاعلی ** ازمسئولین سایت درخواست دارم اگه امکان داره جوابم رو برام ایمیل کنند . ممنون و تشکر **
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر ائمه«علیهم‌السلام» دستتان را نگرفته بودند نه این نامه را می‌نوشتید و نه این اندازه مستأصل بودید، همان‌طور گناه می‌کردید و بی‌خیالش بودید. در دل‌تان نوری انداخته‌اند که گناه را می‌شناسد و آن را نپذیرفته. همین راهی را که تا حال با توسلات رفته‌اید کارساز است و همین اراده‌ای را که دارید تا سرباز آقای سیدعلی خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» باشید شما را نجات می‌دهد. بنده هم دعا می‌کنم. موفق باشید
7948
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی با توجه به اینکه انسان امکان دارد در دوره هایی ای زندگی(نوجوانی) گرفتار تصاویر ذهنی غیر شرعی شود که تمام زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد.راه برون رفت از این بلا چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به لطف الهی این صورت‌ها برای اهل ایمان و شیعیان امامان معصوم«علیهم‌السلام» در حدّ صُور ذهنی متوقف می‌شود و از آن‌جایی که صورت‌های ذهنی پس از مدتی بی‌رنگ می‌شوند و از صحنه‌ی ذهن می‌روند و فقط در حافظه می‌مانند، اگر با ادامه‌دیدن‌‌ها آن صور را تقویت نکنید پس از مدتی می‌رود. عمده آن مقاومت و صبری است که باید در مقابل طلب دیدن مجددِ آن صور از خود نشان دهید که با زیارت و حضور در جلسات دینی و ورزش، مقاومت و عدم برگشت در شما شدید می‌شود. موفق باشید
7951
متن پرسش
با سلام خدمت شمااستاد محترم بنده از شما درخواست کمک در موضوعی رو داشتم بنده سیر مطالعاتی شما رو تا حدی مطالعه کردم و فهمیدم باید تقوی پیشه کنم تا بتونم خدا رو در قلبم زنده کنم اما یک چندوقتی هست که گناه عجیبی مرا گرفتار کرده با این که در گذشته این عمل رو انجام نمیدادم اما الان کمرم روشکسته و اون نگاه کردن به فیلم های زشته از شما درخواست میکنم کمکم کنید و راهنماییم کنید چطور از این گناه دوری کنم با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اولاً: بدانید بنا است ایمان شما را در این ورطه امتحان کنند تا معلوم شود می‌توانید با توسل به حضرت حق از این ورطه از گناه نجات یابید و شیرینی ایمان را بر این نوع شیرینی‌های کثیف ترجیح دهید یا نه . ثانیاً: جواب سؤال شماره‌ی 4948 را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
7938
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم. من می دانم که خداوند متعال نخواسته به اجبار همه مومن شوندو ما باید سعی خودمان را در ارشاد مردم بنماییم تا کم کم خدا آنها را هدایت کند. ولی با این حال وقتی می بینم افرادی نماز نمی خوانندو رعایت حجاب نمی کنند. نسبت به دیگران حسن نیت ندارند یا غیبت می کنند و رعایت حلال و حرام را در شغلشان نمی کنند. گاهی که بتوانم امر به معروف می کنم ولی اگر نتوانم نه.ولی بسیار زیاد مکدر می شوم، هم برای غفلت مردم و هم برای ضعف های خودم در رسیدن به خدا. آنقدر که همه ی وجودم غمگین می شود.چه باید کردتادر راه تکلیف آرامش داشته باشم؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر زمینه‌ی امر به معروف باشد، امر به معروف و نهی از منکر کنید و اگر زمینه نیست بیشتر با کارهای فرهنگی عمیق باید زمینه‌ی پذیرفتن معروف را در افراد ایجاد کنیم. موفق باشید
7871
متن پرسش
سلام علیکم استاد استاد اینکه افرادی مثل رسول ترک در اوج الواتی بودند و به برکت نور سیدالشهدا (ع)‌به درجات بالا نائل شدند و یا اینکه افرادی از قبیل حر ریاحی که اباعبدالله او را از فرش به عرش کشاند و نه تنها ایشان بلکه افرادی دیگر . مثلا مثل شیخ محمدجواد انصاری همدانی که اسفار اربعه را طی کرد بود اگر شرح حال ایشان را بخوانید خودشان گفته بودند که اصلا من ضد عرفان بودم . در کتاب سوخته میتوان جزییات زندگی ایشان را خواند . اینکه مادرشان قبل از تولد ایشان خواب رسول اکرم را میبینند و حضرت رسول مژده ی به دنیا آمدن چنین فرزندی را میدهد و اینکه خداوند حال ایشان را در بازه ای از زندگی دگرگون میکند و ایشان را به سوی عشق خود سوق میدهد. ریشه ی این تحولات در کجاست ؟ اگر آقای انصاری که میفرمود شرع مقدس همین فقه است و یک جایی خداوند قلب او را میلرزاند . اینکه حر ریاحی که در سپاه کفر بود و به حق پیوست و امثال رسول ترک ها و ... که از فرش به عرش رفتند ریشه اش در کجاست ؟ آیا این ریشه در اعیان ثابته و عالم قبل از خلقت دارد ؟‌یا اینکه شخص خود کاری حسنه انجام داده که اینگونه خداوند از او دستگیری کرده است ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همه‌ی این توفیقات در صداقت آن عزیزان نسبت به حق نهفته است هرچند در مسیرهای انحرافی قرار می‌گرفتند ولی صداقت خود را نسبت به حق زیر پا نمی‌گذاردند و هیچ‌چیزی را جایگزین حق نمی‌کردند و لذا حضرت حق نیز به موقع‌اش خود را به آن‌ها می‌نمایاند. موفق باشید
7868
متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید شرمنده بی ادبی میکنم. پاسخ سوال 7846 که در مورد پخش قرآن (و مناجات)قبل از اذان از بلندگوهای مساجد بود به نظرم یکم غیر منطقی می اومد یا اینکه برای من زیاد واضح نبود تو جمهوری اسلامی این یه حق واضحه برای مردم که حتی اگه خونشون تلویزیون و رادیو هم ندارن،بتونن زمان اذان رو بفهمن و به همین دلیل مساجد باید اذان رو پخش کنن. اما پخش قرآن و مناجات های قبل و بعد اذان باعث ظلم به همسایه هاست. چرا باید پخش بشه؟؟ بازم شرمنده
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین طور است که می‌فرمایید. اگر قبل از پخش اذان حتی اذان ظهر و مغرب و عشاء پخش قرآن موجب ظلم به همسایه‌های مسجد باشد نباید به این کار مبادرت کنند و اگر همسایه‌های مسجد خبر دهند که از پخش قرآن قبل از اذان به زحمت می‌افتند بر هیئت امناء مسجد واجب است که این کار را نکنند. بنده با فرض این که چنین مشکلی پیش نمی‌آید عرض کردم یک سنت حسنه است. موفق باشید
نمایش چاپی