بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31282
متن پرسش
سلام استاد: در پاسخ به سوال 31273 که فرمودید با مشاوری که متذکر وظایف دینی همسرم می باشد در میان بگذارم، همه این کار ها را بنده انجام دادم اما نتیجه نداده. استاد من برای بهبود زندگی ام و اصلاح ایشان و خودم همه کار کرده ام اما نتیجه نداده و واقعا با ایشان به بن بست خورده ام. ولی به خاطر مهریه بالا نمی توانم شخصا طلاقش بدهم. آیا راهی& دعایی برای نجات بنده از دست ایشان وجود دارد؟ استاد به جز موضوع همسرم، مشکلات زندگی ام هم زیاد است از جمله بیکاری و تحت فشار بودن از جهت های مختلف. جهت گشایش در زندگیم و پیداکردن کار خوب و حلال و افزایش رزق و روزی و همچنین نجات از دست زنم چه کارکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید این دستورات اسلام و اخلاق اسلامی است که کارساز است و امثال بنده چیزی غیر از این نکات نمی‌دانم. موفق باشید

31266
متن پرسش
سلام استاد گرامی: الان حدود دو ماه و نیم هستش که انواع بلاهای وحشتناک بر من و خانوادم وارد اومده. چکار کنم از این بلاها نجات پیدا کنیم. لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله با صله رحم و صدقه و ۲۱ مرتبه آیت‌الکرسی در هر روز رفع بلا خواهد شد. موفق باشید

31257
متن پرسش
سلام استاد: پیشنهاد شده عید قربان به جای قربانی کردن هزینه رو بدن کپسول اکسیژن برای خانواده هایی که بیمار کرونایی در منزل دارن و نیازمند هستن و سایر روزهای سال کمک غذایی انجام بشه نظر جنابعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است بخصوص اگر مشخصاً معلوم باشد که خانواده‌ای نیاز به کپسول اکسیژن دارند؛ رفع نیاز آن‌ها نسبت به اموری مثل قربانی‌کردن ترجیح دارد. موفق باشید

31245
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مطالبی که در شرح رساله الولایه فرمودید که باید بدمان بیاید از آنچه بیش از نیازمان است و به نیازهای مان اکتفا کنیم سوالی داشتم از حضرت عالی. بنده یک طلبه هستم که در منزل پدر ساکن هستم. آیا تلاش بنده برای اینکه یک خانه خریداری کنم یا چون زیاد در حال سفر هستم ماشینم را از پراید به یک ماشین بهتر ارتفا بدهم آیا این خارج از نیاز است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم در این موارد «ما بِهِ الکفایه» بودنِ موضوع است یعنی آنچه ما را کفایت می‌کند چه برای امروز و چه برای فردای‌مان. آیا منزل پدری و یا ماشین سواری‌تان برای امروز و فردای‌تان کافی است؟ در آن صورت است که نباید به چیز بالاتری نظر کرد. موفق باشید

31240
متن پرسش
سلام استاد، شما به گردن ما حق دارید، میخوام از ته دل برای شما دعا کنم، چه دعایی بکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عاقبت بخیری برای همه و رعایت حقوقی که شهدا بر عهده ما دارند، باید دعای ما برای همدیگر باشد. موفق باشید

31238
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: در مورد ازدواج سؤالی خدمت استاد داشتم. من دچار ضعف روحی (ترس و خجالت) هستم. که در نهج‌البلاغه حضرت فرمودند ریشه آن سوءظن به خدا است. که برای رفع آن دارم تلاش می‌کنم و خود سازی می‌کنم. حالا با خودم گفتم اول این ضعفها را بر طرف کنم بعد ازدواج کنم. چون وقتی آدم ازدواج نکرده این ضعفها کمتر خودش را نشان می‌دهد و آدم کمتر مشکل دارد ولی وقتی ازدواج کرد چون باید مسئولیت دیگری را هم بر عهده بگیرد این ضعفهای روحی خودش را بیشتر نشان می‌دهد و بیشتر به مشکل بر می‌خورد و می ترسم نتوانم یک خانواده را مدیریت کنم. حالا می‌خواستم بدانم آیا این دیدگاه درستی است یا اینکه خود ازدواج می‌تواند زمینه و بستری باشد برای بهتر و سریعتر برطرف کردن ضعفهای روحی؟ آیا رزق معنوی که خدا با ازدواج به آدم می‌دهد بستر و زمینه این را فراهم می‌کند که این ضعفهای روحی سریعتر و بهتر بر طرف شود و چگونه ممکن است؟ تشکر و دعای خیر برای شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». در این امور همان خدایی که این میل‌ها را فراهم کرده است بستر تحقق آن را نیز خودش کمک می‌کند و در دل حادثه إن‌شاءالله ضعف‌ها برطرف می‌شود. موفق باشید

31237
متن پرسش
سلام: آیه الله جوادی حفظه الله می‌فرماید که بخشي از كارهاي ما به علم و انديشه برمي‌گردد بخشي از كارهاي ما هم به انگيزه و عمل برمي‌گردد در درون ما دو متولّي وجود دارد كه يك متولّي يك شأن از شئون جان ما مسئوليّتش تصوّر و تصديق و قضاياي علمي است بخش ديگر مسئوليّتش درباره اراده و عزم و قصد و جزم و اخلاص و نيّت و امثال ذلك است. سپس انسانها را به ۴ دسته تقسیم می‌کنند: عالم با عمل و بی عمل، جاهل با اراده و بی اراده مورد سوال بنده قسم دوم هست یعنی كساني كه بخشهاي ادراكي آنها قوي است يعني چشمشان سالم است گوششان سالم است ولي دست و پاي آنها فلج است يا بيگانه آمده اين دست و پا را بست اين شخص مار را مي‌بيند عقرب را مي‌بيند ولي قدرت فرار ندارد چون آنكه بايد فرار بكند دست و پاست كه بسته است. حال سوال بنده که با وجود دنبال کردن مباحث، به نتیجه نرسیده ام این است که چنین افرادی که علم و حواس دارند اما به قول استاد دست و پایشان بسته است و اراده ی فرار از گناه را ندارند چه کنند؟ علم را می‌توان یاد گرفت یا به دیگری یاد داد ولی فردی که می‌داند اما توان فرار و اراده قوی ندارد، او باید چه کند؟ ممنونم از صبرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرضی که می‌فرمایید با توهّم همراه است زیرا هر انسان در هر حال یا این یا آن نیست بلکه جمع آن دو است تا امکان ترجیح یکی برای دیگری برایش باشد هرچند ممکن است یکی از آن ابعاد، شدت بیشتری داشته باشد ولی دست بسته نیست. موفق باشید

31235
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: استاد من در جایی خواندم که قضای نماز شب افضل از تعجیل آن قبل از نیم شب شرعی است. آیا این حرف درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فرائض یومیه تنها مستحباتی است که قضا دارد و بهتر است در اسرع وقت قضای آن انجام شود ولی نباید طوری به خود سخت‌گیری شود که گویا آن فریضه مستحب، واجب قلمداد شود. موفق باشید

31236
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام بر آئینه ها و تجلی های خداوند. استاد طاهرزاده عزیزتر از جان، بنده حقیر و ذلیل خدا، بسیار از لحاظ فضای خانوادگی و ژنتیکی، طبع تندی دارم، و تسلط بر کنترل خشم خود ندارم، هر چقدر هم دعا می‌کنم، و از خدا می‌خواهم، در موارد بزنگاه انگار اصلا یک دفعه شخص دیگری می‌شوم و قدرت کنترل نفس خود را در محضر حضرت العالمین از دست می‌دهم، بعد هم بی آبرو میشم در محضر خدا و همچنین بنده خدا، چه کنم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این منحصر به جنابعالی نیست و اگر به لطف الهی در رفع آن حساس باشید و بدانید شیطان در این موارد تا هلاکت انسان در صحنه است، سعی می‌کنید در میدان‌هایی که موجب چنین غضب‌هایی می‌شود، قرار نگیرید و اگر هم پیش آمد در اسرع وقت جبران کنید تا إن‌شاءالله به مرور رفع شود. کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در این مورد مفید خواهد بود. موفق باشید

31204
متن پرسش
سلام: بنده کاسب هستم و دو شیفت مشغول به کار هستم و از فرط خستگی نهایتا بتوانم روزی نیم الی یک ساعت مطالعه کنم یا دعا بخوانم. ۱. آیا با چنین شرایطی می توان قلب را به صحنه آورد؟ ۲. آیا تنها با قلب می توان به جامعیت رسید؟ ۳. به نظر شما باید از فعالیت شغلی کم کرد و برای رشد عقلی برنامه ریزی کرد یا اینکه نیازی نیست؟ اگر کسی به لحاظ درآمد مجبور باشد چطور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به رویکرد و نیت‌تان بستگی دارد که جهت خود را به سوی حق بیندازید و البته اگر بتوانید اشتغالات را کم کنید کار خوبی است و یا در دل فعالیت‌ها بتوانید صوت مباحثی مثل مباحث قرآنی را استماع فرمایید. موفق باشید

31208
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت! یکم. خداوند رحیم، پدر و مادر شما را بیامرزد به خاطر رشد و تربیت شما که اینقدر منشا خیر هستید برای امثال بنده! انصافا مطالب و بیانات صوتی، تصویری و مکتوب شما به بنده لذت می بخشد و روحم را سیر می دهد. دوم. استادجان، شما می گوید این تاریخ، تاریخ حضور هست نه تاریخ اطلاعات و باور. یعنی اگر می خواهیم زندگی معنا داری داشته باشیم و بودن حقیقی خود را حس کنیم باید با خود خدا زندگی کرد نه با علم به خدا و... با توجه به این بحث جدی و فوق العاده و کاربردی شما آیا می شود آقای حاج اسماعیل دولابی را با آن منش و روش و سبک فکری و عملی خاص در تبیین دین را، قهرمان آوردن مردم به حضور خدا و انس با حق دانست!؟ آیا باید زین پس در تبیین دین راه و رسم حاج اسماعیل دولابی را پیش برد!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش آن مرحوم همچنان‌که متوجه هستید روش خوبی است ولی چرا کار را منحصر به یک شخص بکنیم؟ بخصوص که بهترین حضور از طریق حضور در انقلاب اسلامی محقق می‌شود. موفق باشید

31205
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. ۱. ببخشید تو مبحث اذکار و حروف ابجد اگر بخواهیم اون ذکر روح داشته باشه باید طبق عدد خودش بگیم. حالا سوالم اینه که عدد ذکر یونسیه اگر فرضا ۴۰۰ باشه منظور دقیق آقای ملکی تبریزی در المراقبات چی بوده که نوشتن بعضی ۳۰۰۰ مرتبه در سجده تکرار میکردن و جای دیگه شخص دیگری نوشته بود بعضی ۷۰۰۰ مرتبه. ۲. شما راه تحول در امور درسی و سیستم تربیتی آموزش پرورش و دانشگاه‌ها و حوزه علمیه را از چه طریقی امکان پذیر می‌دانید؟ ۳. آیا انسان با یک لحظه غفلت مثلا یک حرف اضافه زدن یا مصادیق دیگر در مسیر سیر و سلوک ممکنه چند سال عقب بیفته؟ برای بنده دعا کنید. در پناه حق استاد گرانقدر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که تعداد ذکر بر اساس حروف ابجد مبنایی ندارد، نباید آن را ملاک تعداد ذکر قرار داد بستگی به حال فرد دارد و نیّت کلی او و تجربه‌هایی که در این راستا داشته است. نیت کلی انجام آن ذکر مهم است. غفلت‌های جزئی ضرری به اصل قضیه نمی‌زند. موفق باشید

31203
متن پرسش
سلام استاد: راه های شناخت خدا و صفات خدا چیست؟ مثلاً میزان مهربانی، غفار بودن، شدید العقاب، بودن چون هر چه قدر شناخت بیشتر باشد لذا انجام واجبات بیشتر است. لطفاً راهنمایی ام کنید. چه کتبی هست؟ چه استادی می‌تواند من را راهنمایی کند؟ یک استاد اخلاق هم در تهران معرفی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید اگر بتوانید با قرآن از طریق تفاسیر مأنوس شوید إن‌شاءالله به نتیجه‌هایی که به دنبال آن هستید می‌رسید. موفق باشید

31198
متن پرسش
سلام استاد: من چند تا سوال دارم اول اینکه آیت الله فاطمی نیا برای استاد اخلاق خوبند یا آقای جاودان؟ دوم اینکه کتاب های برای شناخت اصول عقاید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد می‌شود جزوه «روش سلوکی آیت الله بهجت» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. ۲. http://lobolmizan.ir/leaflet/1361/ - مباحث «معرفت نفس» رویهمرفته در رشد عقاید می‌تواند کمک‌کننده باشد. موفق باشید

31196
متن پرسش
استاد عزیز سلام: توفیق الهی شامل حالمان شد و با همه فراز و فرودها و رهنمود های شما بالاخره عضو شورای روستایمان شدیم، از آنجا که اولویت دولت اسلامی اتصال زندگی زمینی مردم با آسمان معنویت می باشد، عنایت بفرمایید و چهارچوبی برای اتخاذ تصمیماتمان در تراز انقلاب اسلامی بیان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». عمده آن است که در عین دلسوزی برای مردم و سخت‌نکردن زندگی برای آن‌ها و دخالت نکردن در امورات مردم، یار و یاور آن‌ها باشیم. موفق باشید

31191
متن پرسش
عرض سلام و ادب: ببخشید سوال بنده این است ک معارف دینی رو انسان چگونه میتونه به قلب برساند؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رویکرد عبور از ظاهر اعمال در عین انجام اعمال، إن‌شاءالله حضور قلب حاصل می‌شود. کتاب شریف «آداب الصلواة» از حضرت امام نکات ارزشمندی دارد. مباحث معرفت نفس نیز مفید خواهد بود. موفق باشید

31184
متن پرسش
سلام استاد خوبم: التماس دعا. استاد جان مطلبی رو گوش می‌دادم در خصوص آهستگی. این که برای علاقه مند شدن به هر کاری آن را با طمانینه و آهسته انجام بدید (که نماز میتونه مثال بارزش باشه) و در این سخنرانی اشاره شد به بودا که میگه: من وقتی می‌خورم فقط می‌خورم و وقتی می‌خوابم فقط می‌خوابم و وقتی حرف می‌زنم فقط حرف می‌زنم. استاد جان سوال من این است که ۱. این موضوع در آموزه های اسلامی نیز تأکید شده؟ ۲. آن چه که بودا برای خود فضیلت میدونه، یعنی تمرکز بر هر فعالیت، واقعا فضیلته؟ ۳. چطور به این فضیلت دست یابیم؟ سپاسگزارم از وجود پرمهرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این آموزه‌ها از موارد ضعیفی است که ما در آموزه‌های دینی خود متوجه آن هستیم و در این رابطه در کتاب «عالَم انسان دینی» مطالبی عرض شده است

از اميرالمؤمنين (ع) هست كه:

ما فاتَ‏ مَضَى وَ ما سَيأتِى فَأين‏

 

قُم فَاغْتَنِم الْفُرْصَه بَينَ الْعَدَمَين‏

     

آنچه از دست رفت كه گذشت، و آنچه هم كه نيامده، كو؟ پس همت كن و فرصتى را كه بين دو عدم- گذشته‌‏اى كه رفت و آينده‌‏اى كه نيامده- قرار دارد، غنيمت شمار همچنان كه حضرت مى فرمايند:

«الْمَرْءُ بَيْنَ سَاعَتَيْهِ»[1] انسان بين دو ساعت - ساعتى كه گذشت و ساعتى كه نيامده - جاى دارد خداوند با نورى كه بر قلب انسان مى‏‌اندازد، او را با خودش روبه‌‏رو مى‏‌كند تا راه را به او بنماياند، از اين به بعد اين انسان است كه بايد مواظب باشد از آن ملاقات گوارا نهايت استفاده را بكند وگرنه آن نور مى‏‌رود و او براى هميشه محروم مى‏‌شود. حضرت اميرالمؤمنين (ع) در اين مورد مى‏‌فرمايند: «مَنْ وَجَدَ مَوْرِداً عَذْباً يَرْتَوي مِنْهُ فَلَمْ يَغْتَنِمْهُ يُوشِكَ أنْ يَظْمَأَ وَ يَطْلُبَهُ فَلا يَجِدَهُ».[2] هركه جايگاه آب گوارايى را كه مى‌‏تواند از آن سيراب گردد بيابد و آن را غنيمت نشمارد، بى شك تشنه ماند و در شرايطى قرار گيرد كه طلب آن كند پس آن را نيابد. يافتن آب گوارا در حديث فوق، همان به سراغ ‏آمدن «وقت» است و غنيمت‏ شمردن آن، به اين شكل كه انسان قلب خود را براى تجلى آن نور از هر فكر و خاطرى خالى كند و از غير حق جان را منصرف گرداند، در اين حال مى‌‏گويند به پيام «وقت» عمل‏ كرد.

موفق باشید

 


[1] ( 2)-« تصنيف غرر الحكم و درر الكلم»، ص 473.

[2] ( 3)-« غررالحكم»، ص 474.

31185
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد بزرگوارم در حدیثی که امام محمدباقر به جابر یزید جعفی می‌فرمایند: دوستدار ما محسوب نخواهی شد اگر تمام مردم شهرت بگویند تو آدم بدی هستی و... چرا این حدیث دو گونه ترجمه می شود؟ در تحف العقول ترجمه شده اگر بگویند آدم بدی هستی ولی تو ناراحت نشی از ما نیستی ولیکن در جاهای دیگری ترجمه شده اگر بگویند تو آدم بدی هستی و تو ناراحت بشی از ما نیستی مادامی که خودت رو به کتاب و سنت... حتی من یادمه خود شما هم اوایل به شکل دوم ترجمه می‌کردید و حتی امام (ره) رو مثال می‌زدید که فرموده بودن اگر تمام اینها که دارن میگن درود بر خمینی، بگن مرگ بر خمینی برام فرقی نداره، ولیکن اخیرا به صورت اول ترجمه می‌فرمایید. لطفا راهنمایی کنید. چون دو معنای کاملا متضاده. متشکرم. ماجور باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب دقت کرده‌اید. آری! در آموزه‌های دینی ما هست که نباید نگران نظر مردم بود به همان معنایی که داریم: «ماشاءالله و لا ماشاء النّاس». ولی با دقت در فضای حدیث مذکور، به نظر می‌آید که حضرت به جابربن یزید جعفی بنا دارند متذکر شوند که به نوعی اخلاق اجتماعی فکر کند و سعی نماید نگاه سایرین را نسبت به مسیری که شروع کرده است، مثبت نماید. موفق باشید

31180
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در فایل صوتی تفسیر سوره مطففین فرمودید که انسان هرچند که همین قدر هم خوب است که تلاش کند ولی نباید تلاش کند که دروغ نگوید بلکه باید نتواند که دروغ بگوید. اما سوال اینکه ۱. الان در برخی اخلاقیات همانطور که شما فرمودید شاید باشم ولی در برخی موارد چندین وقت هست که در تلاشم آیا چون صفات خوب برای اوست و خود اوست ما باید در کنار تلاش دعا کنیم که او ما را مزین به فلان اخلاق بکند؟ اگر بخواهیم سهم بندی کنیم چقدر تلاش و چقدر دعا در اینجا کارگشاست؟ ۲. این تلاشها که شاید منتهی به ملکه فضایل نشود در سیستم جزا و پاداش الهی چه جایگاهی دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست فرموده اند: آنقدر ای دل که توانی بکوش. در نتیجه مقداری از نتایج کوشش خود را در این دنیا می یابیم و مقداری از آن را در آن دنیا، إن شاءالله. موفق باشید.

31141
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ببخشید برای اینکه در دوستی ها و رفاقت هایی که داریم گرفتار وهمیات و شهوات نشویم باید چطور عمل کنیم؟ در واقع چطور در عین دوستی با رفقا خود را در حضور با خداوند نگهداریم؟ خیلی ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معارف الهی ما قلبی باشد، موانع آن را بهتر احساس می‌کنیم. موفق باشید

31136
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز می‌خواستم نظرتون رو درباره سبک زندگی و افرادی که از نظر اعتقادی فقط میدونن که خدایی هست و به مرتبه باوری که در زندگی کاربردی باشد نرسیده اند و از لحاظ احکامی و واجبات گاهی نماز می خونن و از نظر اخلاقی بیشتر روزمره با بداخلاقی های غیبت و تهمت و حق و ناحق کردن می گذرانند و گرفتاران روزگار که فرصتی رو درباره بدگویی از نظام اسلامی و... از دست نمیدن، انسانهایی که زندگی عادی دارند و فقط اینکه مثلا دزدی نمی کنند والحق و الانصاف جدیدا سد زندگی توحیدی دیگران هم می شوند، این مدل ها در اطرافیان کم نیستند حالا ۵۰ الی ۶۰ سال سن هم دارن. حال جدای از اینکه اینها دیگری هستند اما نه از نوع کافر و... آیا خداوند به اندازه عقل اینها با آنها برخورد می کند؟ جایگاه اینها در دستگاه الهی کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ما نباید در این موارد با این افراد درگیر شویم. به ما فرموده‌اند: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین وقتی با امور لغوی روبه‌رو می‌شوند با بزرگواری از این موارد عبور می‌کنند. موفق باشید

31134
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: من حدود 10 ماه است که دیگر حالات معنوی و روحی قبلی را ندارم. تمایلم به مطالعه و علم کاهش یافته تا حدی که احساس می‌کنم که از همه چیز اشباع شده ام. دیگر حس و حالی برای امور معنوی و عبادی ندارم تا حدی که حتی در حرم معصومین نیز هیچ حسی ندارم و هرچه تلاش می‌کنم توجه خودم را معطوف به حضرت کنم موفق نمی شوم. دیگر آن شوری که حدود یک سال قبل نسبت به انقلاب اسلامی و شهدا داشتم وجود ندارد و خیلی کمتر شده. و در روح خودم نوعی گرفتگی شدید حس می‌کنم. انگار انگیزه ای برای هیچ کاری ندارم و آنچه که قبلا در من انگیزه ایجاد می کرد گویا دیگر مؤثر نیست. استاد واقعا از این وضعیت خسته شده ام. خیلی نگران هستم. نمی‌دانم با این وضع چه کنم. مدتی قبل که از شما پرسیدم فرمودید این حالت قبض است و برطرف می شود. اما نمی‌دانم چرا هنوز این حالت ادامه دارد. نمی‌دانم چه کنم. حتی معارف دینی هم گویا دیگر در وجودم اثری ندارد. می ترسم که این حالت دست مایه ای برای شیطان باشد و نتوانم در برابر تمایل به گناه ایستادگی کنم. می ترسم که نکند این قساوت قلب باشد. می ترسم که دیگر آن شور انقلابی بر نگردد و از این فضا دور شوم. اگر امکان دارد راهی به من نشان دهید که بتوانم از این حالت روحی نجات پیدا کنم. محتاج دعای خیر شما هستم. ممنون از توجه شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره قلب‌ها را اقبالی هست و ادباری. تدبّر در قرآن به کمک تفسیر شریف المیزان إن‌شاءالله کمک می‌کند. موفق باشید

31128
متن پرسش
سلام: بنده از لحاظ ظاهری مسلمان هستم یعنی سعی دارم که نماز اول وقت بخونم، نماز شب بخونم، روزه مستحبی بگیرم و خلاصه تلاشم بر این است که گناه نکنم یعنی در واقع اسلام ظاهری دارم اما باطنم کافر هست، روحم بیمار هست از عبادت لذت نمی‌برم، باطنم من رو بسمت دنیا میکشونه، می‌خواستم ببینم راه حل چیست؟ علاج این بیماری چی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رشد معرفت الهی و تدبّر در قرآن إن‌شاءالله کار جلو می‌رود. موفق باشید

31106
متن پرسش
سلام علیکم: استاد سوالی داشتم در کیفیت انفاق و ایثار: فرض بفرمایید اگر در ماه ۱۰ واحد حقوق و رزق دریافت کنیم چه میزان آن را باید در راه خدا انفاق کنیم؟ برای مثال اگر اشتباه نکنم در مورد سید هاشم حداد میخونیم که سید علی اقا قاضی بهشون گفتن هر وقت فقیری به سمتت آمد دست در جیب کن و هر چه در جیبت است را بده. که نوعی ایثار است. حال در مسیر سلوک الی الله شخص از رزق و روزی خود چه میزانی را باید برای انفاق و ایثار در راه خدا کنار بگذارد؟ آیا سخت گیری و آینده نگری و تدبیر در این امر به نوعی شرک خفی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» (اسراء/29) و دستت را بخیلانه بسته مدار [که از انفاق در راه خدا باز مانی] و به طور کامل هم [در انفاق] دست و دل باز مباش [که چیزی برای معاش خودت باقی نماند] که در نهایت [نزد شایستگان] نکوهیده [و در زندگی خود] درمانده گردی.

آری! چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش / چون رنده ز کار خویش بیگانه مباش

تعلیم ز ارّه گیر در کار معاش / نیمی سوی خود می کش و نیمی می‌پاش

موفق باشید 

31111
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: ببخشید مزاحم وقتتون میشم‌ استاد من طلبه سطح دو هستم که درسم به لطف خدا تمام شده خیلی دلم می‌خواست ادامه دهنده حوزه باشم ولی حقیقتا انگار خدا فعالیت بسیج محله رو گذاشت جلوی راهم و باز هم به لطف خدا مربی حلقه صالحین دختران نوجوان رو به عهده گرفتم که تعداد دختران قابل توجه هست. خدا رو شکر با روحیه شادی که خداوند نصیبم کرده تونستم خیلی نزد خودم جذبشون کنم. در مرحله اول معرفت النفس رو با زبان راحت براشون گفتم. به نظرم یه درس جدید و خوبی براشون بود و جالبه خیلی دلشون می‌خواد از قیامت بدونن، ولی استاد الان دغدغه من این شده که متاسفانه اکثر این دختران گل که واقعا دلشون پاکه و خیلی دوست داشتنی هستند و آماده دریافت بسیاری از معارف هستند گرفتار شدید دوستیهای مجازی مخالف شدن، تمام دغدغه من شده که چه کار باید بکنم؟ واقعا نمی‌دونم تو این امر چه جوری راهنمایشون کنم و چه جوری بهشون بفهمونم که این راه درست نیست. مطلب دیگه که گاها استاد پیش خودم فکر می‌کنم من لیاقت ندارم تو بسیج و این نوجونها خدمت کنم، من هنوز خودم گرفتار خیلی گناهان هستم چه جوری میتونم راهنمای کسان دیگر باشم؟ استاد واقعا دلم می‌خواد هرچی از مال و جان دارم در راه کمک برای هدایت این دختران بردارم ولی گاها از خودم نامید می‌شوم لطفا راهنمایی کنید و واقعا مثل همیشه برامون دعا کنید که هم از گناهان خودمون دور بشیم و هم خدمتی کرده باشیم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار مباحث «ده نکته در معرفت نفس» توجه دادن به توصیه حضرت امیرالمؤمنین به امام حسن «علیهماالسلام» که در کتاب «فرزندم؛ این چنین باید بود» مطرح شده کمک‌شان می‌کند تا آرام‌آرام متذکر شوند اگر گرفتار رابطه‌های غیر شرعی شوند از حضور در جهان‌های گسترده معنویت محروم می‌گردند. موفق باشید

نمایش چاپی