بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29665
متن پرسش
سلام استاد: در مورد تشکیل صندوق های نیکوکاری در روستا برایم سوالی پیش اومده. در اسلام اینطور که بنده فهمیدم فرهنگ انفاق یک بسته جامع با لوازم و اقتضائات خاص خودش است که اهداف خاصی را از جمله تعالی شخص انفاق کننده را دنبال می کند. اما احساس می کنم یکی از مسائلی که اسلام در فرهنگ انفاق به دنبال اون بوده اینه که انفاق کننده نیز خود طعم انفاق کردن را بچشد که این طعم و لذت هم موجب انگیزه ای برای انفاق بیشتر و هم موجب رشد و تعالی روح انفاق کننده است. احساس بنده اینه که باید در کنار تشکیلاتی کردن مسأله انفاق در جامعه مواظب آسیب های اجتماعی و فرهنگی اون که همانا صدمه زدن به خودِ فرهنگ انفاق است نیز باشیم که چه بسا در بلند مدت همین کارهای تشکیلاتی موجب کم رنگ شدن مسأله انفاق در جامعه شود. بنده احساس می کنم باید در کنار این کار تشکیلاتی که البته لازم هم است به اون فرهنگ جامع انفاق در جامعه نیز بپردازیم. فرهنگی که مردم را خود به خود وارد چرخه انفاق می کند و طعم و لذت کمک کردن را می چشند و به عبارتی تبدیل به سبک زندگی مردم شود. نظر جنابعالی چیست؟! ممنون استاد. اگر در آثار خودتون و دیگران به این مطلب نیز اشاره ای شده ممنون میشم اشاره کنید تا بیشتر تحقیق کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً سخن درستی است حتی تا می‌شود باید خود انسان وارد شود و غیر مستقیم کمک کند که آن فرد مستحق نفهمد از کجا به او کمک شده است. فکر نمی‌کنم مطلب به صورت خاص در نوشته‌های بنده باشد، ولی روح مطلب را در توصیه‌های حضرت مولا «علیه‌السلام» به فرزندشان امام حسن «علیه‌السلام» در کتاب «فرزند؛ این‌چنین باید بود» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

29669
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد فرمودید که انسان باید متوجه شود که معبودش الله است و بعد وارد وادی ایمان شود. آنجایی که در مورد ذکر لااله الاالله توضیح فرمودید که قلب باید این ذکر را بگوید. یعنی باید شروع کند روی اینکه این ذکر را به قلب تفهیم کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. تکرار این ذکر شریف برای تغذیه‌ی قلب و به تعادل‌آمدنِ آن مؤثر است. موفق باشید

29667
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر آقای طاهرزاده: بنده به مدت پنج سال است که ازدواج کردم و دختر دو ساله دارم. از اول آشنایی و ازدواجمان همسرم تمام اعتقاداتی که مسلمان باید داشته باشد را داشت اما الان چند وقتیست از تمام آرمان دین اسلام دست برداشته حتی به جایی رسیده که ممکن است به امامان و پیشوایان دین ناسزا بگوید، درصورتیکه شخصی بود که قبلاً تمام نمازاش اول وقت بود اما الان همه چی تغییر کرده حتی به من میگه اگه تونستی جواب سوالای منو بدی و منو قانعم کنید من برمی‌گردم. من حتی به خانواده اش هم گفتم ولی آنها هم بعد از چند بار گفتن من گفتن عیسی به دین خود موسی به دین خود! تو رو خدا کمک کنین چه کار کنم؟ به من میگه تو نمیری تحقیق کنی چون می‌ترسی بفهمی این همه سال همه‌ی اسلام غلط بوده اصلا اسلامی وجود ندارد! اینها همش ماله حکمرانی فرمانرواییه! من اول اینکه زندگیم رو دوست دارم همسرم رو دوست دارم بعدا از تربیت بچه ام می‌ترسم. آقای طاهرزاده تمنا می‌کنم راهنماییم کنین. آخه از وقتی یکی از علما راهنمایی خواستم خیلی سریع به من گفت ازش جدا بشو. من اون روز تا آخر شب فقط گریه می‌کردم، ترسیده بودم مگه میشه؟ من زندگیم رو دوست دارم، من به اسلام اعتقاد دارم، من هرساله محرم و صفر سیاه پوشم ولی دوست ندارم به خاطر اسلام از همسرم جدا بشم. تو رو خدا کمکم کنین تمام زندگیم شده استرس، همش تو خودمم، همش تو فکرم، می‌ترسم آقای طاهرزاده، چه کار کنم؟ ازتون تشکر می‌کنم راهنماییم کنین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگران نباید بود. خود ایشان هم به جهت این‌که بالاخره دغدغه دارد، به خود می‌آید. این افراد به اسلامی که تا حال داشته‌اند، کافر شده‌اند و نه به حقیقت، که اصلِ اسلام است و این غیر از آن نوع کفری است که تحت عنوان «ارتداد» مشهور است. با او مدارا کنید تا خودش متوجه شود. به هر حال اگر انسان جهت جان خود را از طریق ادیان الهی به سوی حقیقت سیر ندهد می‌تواند با بی‌معناییِ صِرف با خود کنار بیاید؟ آیا اسلام یکی از بهترین راه‌های سیر به سوی حقیقت نیست؟ موفق باشید

29666
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جانم! واقع اش بنده نسبت به سلوک و سیره شهید حججی غبطه می‌خورم (به آن عشق ها، ایثار ها و اخلاص ها...) اما دو سؤال ذهنم را درگیر کرده که پاسخ آن را می طلبم. ۱. استاد جان! سن بنده تقریبا نزدیک سن شهید حججی است، در حالی که بنده هنوز در این سن درگیر حجاب های ظلمانی و نورانی هستم؛ چطور باید شهید حججی در این سن کم به آن مرتبه از سلوک برسد که در وصیت خود به فرزندش می گوید «فرزندم چنان زندگی کن که خدا عاشقت بشه، که اگر عاشقت بشه تو رو خوب خریداری میکنه» راز این سرعت سلوک شهید حججی چیست!؟ چرا بنده نیستم؟!! ۲. بنده وقتی سلوک اجتماعی مقام معظم رهبری در دوران جوانی شان را با سلوک اجتماعی شهید حججی مورد مداقه قرار می‌دهم به یک تمایز عمده و مهم می‌رسم؛ اینکه گویا انتخاب حضرت آقا در نسبت با انقلاب اسلامی بزرگتر و به تعبیری سعه وجودی بیشتری داشته!! استدلالی که دارم این است که وقتی مبارزات و مجاهدت های آقا را در دوران جوانی ملاحظه می کنیم به شدت فعال و در عرصه های گوناگون حضوری جامع و تعیین کننده داشتن. بر خلاف شهید حججی که یک نوع انزواء حیاگونه می‌بینیم. نظر مبارک تان در مورد برداشت بنده نسبت به اصل انتخاب این دو بزرگوار و نیز استدلال بنده چیست!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با رابطه‌ی صادقانه با خدا و اولیای معصوم «علیهم‌السلام» إن‌شاءالله نظر لطف خداوند بر انسان محقق می‌شود. حال اوست که تصمیم بگیرد چگونه ما را بخرد. ۲. دو نگاه در میان است و هرکدام را خداوند به شکلی جلو می‌برد. شهید حججی را برای آن‌که حجّت شهدا شود و رهبر معظم انقلاب را برای آن‌که راه توحیدیِ بشر امروز را با نور شخصیت خود بنمایاند تا انسان‌ها در مسیر توحید جلو بروند. موفق باشید

29659
متن پرسش
سلام و ارادت خدمت استاد: استاد حدود ۱۰ سال پیش با اندیشه های شما آشنا شدم تقریبا نیمی از کتابهای شما را مطالعه نمودم و بسیار استفاده نمودم. کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» با صوت مطالعه کردم بسیار در روحیه ام تاثیر گذاشت روزی نیست که چندین بار به مرگ فکر نکنم و شبها با فکر نمودن به آن خواب می روم چیزی‌که بسیار نگرانم می کند عادات بدی است که گاهی وقتها در درون خود میابم وحشت زیادی سرا پایم را می گیرد. تلاش زیادی می‌کنم که خود را اصلاح کنم لکن ناخواسته گاهی وقتها مرتکب بعضی از گناهان می شوم. چه کنم استاد دارم دیوانه می شوم. لطفا راهنمایی فرمایید کتاب شما بدجوری مرا درگیر خودم نموده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به رحمت خداوند امیدوار باشید و سعی کنید با توبه، قدرتِ آن گناه را ضعیف نمایید و اگر باز مرتکب شدید، باز از توبه غافل نشوید. موفق باشید

29655
متن پرسش
استاد بزرگوار: با سلام و آرزوی سلامتی. استدعا دارم ما را راهنمایی بفرمایید چه کنیم تا رزق خانواده ما زیاد شود (در درجه اول رزق معنوی و بعد هم مادی). می دانم که در این رابطه نکات زیادی از سوی اولیای الهی ما ذکر شده ولی با توجه به اشراف حضرتعالی، مهمترین نکات چیست؟ خانواده ما سالهاست که از بی برکتی در تمام امور (معرفتی، اولاد، امکانات مالی) رنج می برد و نیازمند حکیمی هستیم که به ما بگوید گیر اصلی کار در کجاست؟ نمی توان گفت که کاملا با تقوا هستیم ولی اهل فسق و فجورهای آنچنانی هم نبوده ایم. در حد توان و معرفتمان از فرامین الهی را اطاعت کرده ایم هرچند نواقص نیز زیاد داریم. با سپاس فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اموری مثل صله‌ی رحم، خوش‌بینی و خوش‌رویی، صدق و تواضع و توبه و حلالیت طلبیدن از ذوی‌الحقوق کارساز است. موفق باشید

29637
متن پرسش
سلام و رحمت خداوند بر شما استاد گرامی: سوالی از حضورتون داشتم، فکر کردن به نامحرم چه آثار زیانباری در سیر و سلوک سالک میتونه داشته باشه و چه جوری میشه این طوق رو از گردن ذهن و فکر جدا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همین‌که نامحرم، نامحرم است یعنی جای او در حریم جان و روح ما نیست و ما را از آنچه مهمِ ما است و باید بر آن بیندیشیم، باز می‌دارد. باید بر آنچه محرم ما است یعنی حضرت معبود، دل بست و قرآن و روایات وقتی بر آن‌ها تدبّر شود، نمایش قصه‌ی حضور اوست. هر اندازه در این وادی اندیشه به خرج دهیم، به همان اندازه با محرم جان خود مأنوس می‌شویم. آری! «خلوت دل نیست جای صحبت اغیار / دیو چو بیرون رود فرشته درآید». موفق باشید    

29613
متن پرسش
سلام: من یه دختر مجرد هستم ۲۰ سالمه دانشجو هستم و اهل مطالعه کتا های دینی نیستم مشکلی ک برای من پیش اومده هر موضوع منفی منو آشفته میکنه و خیلی منفی بافی می‌کنم و فکر و خیال مغذم رو درگیر میکنه جوری ک دائما آشفته هستم می‌خواستم با توجه به این مشکل یه برنامه و یا یه راهنمایی چیزی به من بدید ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کنید متوجه‌ی نظام احسن عالَم باشید زیرا خالق عالم، عالَم را بستری برای کمال انسان‌ها آفریده. در این نگاه است که متوجه می‌شویم «قطره‌ای کز جویباری می‌رود / در پی انجام کاری می‌رود». سیر مطالعاتی سایت می‌تواند به روح و روحیه‌ی شما کمک کند إن‌شاءالله. با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شروع کنید به عنوان دشتِ اول، باید خوب باشد. موفق باشید

29605
متن پرسش
سلام استاد: با عوارض ناشی از عدم تربیت جنسی در گذشته چکار‌ میشه کرد؟ آیا قابل جبرانه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که سعی شود در مسیر شریعت الهی قرار گیریم، با عبادات و ارتباط سالم با مؤمنین و خدمت به مردم، طبق آیه‌ی «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» که کارهای نیک زشتی‌ها را برطرف می‌کند، مشکل حل می‌شود. موفق باشید

29587
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با توجه به پاسخ قسمت اول سوال 29569 که در مورد تفاوت قحطی و قحطی زدگی برداشت بنده را تایید فرمودید؛ پس آیا می‌توان نتیجه گرفت باورهای فکری انسانها در مورد رزق؛ می‌تواند میزان رزق آنها را کم یا زیاد کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا حدّی همین‌طور است ولی نه به طور کلی. مثل آن‌که بداخلاقی و یا ترک صله‌ی رحم، رزق را تنگ می‌کند. ولی در هر حال رزقِ مقسوم به انسان می‌رسد. موفق باشید

29568
متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و اظهار دلتنگی خدمت استاد عزیز. ۱. یکی از رفقا خواستند از شما بپرسند: شما که می‌فرمایید هرکسی در این تاریخ در ذیل انقلاب با سلیقه خود کار کند ارام ارام در راهی که باید قرار خواهد گرفت (نقل به مضمون)، آخر بعضی ها ذیل انقلاب دارند ضربه می‌زنند بخصوص به بدنه بسیج و حوزه علمیه! با اینها چه باید کرد؟ ۲. یکی دیگر از رفقا هم ضمن سلام رساندن خدمت حضرتعالی عرضه داشتند: برخی گروهها یا کانالها یا اشخاصی که خود را به شما منتسب می‌کنند چنان رفتار بدی با بعضی ها داشتند که هنوز هم نگرانیم از این انتسابات. گرچه مدافع حق خود حضرت حق است فقط خواستیم انتقال بدهیم. ۳. سوال خود بنده: وقتی حضورتان بودیم بنده سوالی پرسیدم خدمتتان؛ اینگونه «چه می‌شود که در این تاریخ، بسیجی خود را هم سپاهی می‌بیند هم طلبه، هم دانشجو. دانشجو خود را هم طلبه می‌بیند هم ‌....‌ و الی آخر ... _ یک مقام جمعی بین اینها بوجود آمده که دانشجو، طلبه بودن خود را حتی بالقوه هم نمی‌بیند، بالفعل می‌بیند» همانطور که خود دیده اید دانشجویانی که قوه اجتهاد دارند! سوالم اینجاست که چرا با وجود این مقام جمع در روح افراد، در این زمینه، باز هم با هم کار کردن تقریبا جزو محالات شده است؟! چرا هرکس دوست دارد خودش کار کند؟ آیا ویژگی این تاریخ است که فعلا حرفها گفته شود و پس از مدتی که حرفها گفته و شنیده شد، سپس به سمت جمع نظر بروند؟ التماس دعا از حضرت استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این افراد که می‌فرمایید بخواهند و نخواهند از حضور تاریخی انقلاب اسلامی که امثال آوینی‌ها و حاج قاسم‌ها درک کرده‌اند و به سعه‌ی صدر آن‌چنانی رسیده‌اند؛ محرومند. این‌ها سقیفه‌های انقلاب اسلامی هستند و نه غدیر آن ۲. به هر حال با خودی‌ها باید با سعه‌ی صدر برخورد کرد، هرچند آن‌ها تلخ برخورد کنند، ما باید شیرین جواب دهیم. ۳. این‌که همه در هویت حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» حاضرند و همچنان‌که می‌فرمایید بحمدلله دانشجو به دنبال هویت طلبگی و طلبه به دنبال هویت دانشجویی است؛ یک بحث است و این‌که هنوز در گستره‌ی حضور همدیگر با انقلاب اسلامی همراه نشده‌ایم، بحث دیگر. بنده جلسات «حضور در جهان بین دو جهان» را از این جهت، جلسات خوبی یافته‌ام که بحمدلله رفقا همه در گستره‌ی حضور انقلاب، همدیگر را درک می‌کنند. و این پدیده‌ی مبارکی است که می‌توان در فضای گفتگوی با همدیگر بدان دست یافت، و نه گفتگوی برای یکدیگر. موفق باشید  

29550
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده ۲ سوال از محضر شریف‌تان دارم: ۱. اینکه در مباحث عرفانی تبیین میشه که انسان در ارتباط با مخلوقات و انسان‌های دیگر به انواع کمالات انسانی نائل می‌شود. اگر کسی روحیه اجتماعی بالایی نداشته باشد و با ۵۰ درصد آدم‌ها به اختلاف بخورد (در صورتی‌که سعی می‌کند به کسی ظلم نکند و حقوق دیگران را تا جایی که می‌فهمد و می‌تواند رعایت کند اما به دلیل روحیه احساسی و درون‌گرایی،‌ به انسان‌ها اطمینان نداشته باشد و اجازه صمیمیت از حدی بیشتر ندهد؛ آیا در روند کمال الهی اختلالی ایجاد می‌کند؟) ۲. استاد من احساس می‌کنم در بعضی موارد که تنها هستم فرصت عبادت و مطالعه و ارتباط با حضرت حق و حضرت بقیت الله برایم بیشتر است و توازن بیشتری دارم و یک حس قلبی به من می‌گوید این گونه زیستن برای من بهتر هست! و از طرفی در کارهای گروهی_ اجتماعی_ به دلیل تفاوت‌های انسانی حس سازش کمتری دارم (حتی در کارهای مقدس) و بیشتر دوست دارم تنهای تنها به مسیرم در دنیا و ابدیت ادامه بدهم. از طرفی در ارتباطات اجتماعی حس عدم توازن دارم و اینکه تمرکز کافی روی اهداف و تقویت درونی‌ام از بین میره! استاد حس می‌کنم دوست ندارم بجز خدا و امام زمانم و اولیاءالهی با هیچ‌کسی هم‌هویت شوم، آیا اینکه در ارتباط با دیگران فقط به انجام وظیفه الهی فکر کنم و سعی در خلوت بیشتر برای تقویتم داشته باشم فکر خوبیست؟ یا ممکن است افراطی صورت بگیرد و فقط تصور خودم درست باشد و اثر منفی در دراز مدت روی کمال معنوی و زندگی آیندم داشته باشد؟ به همین دلیل تصمیم گرفتم از شما مشورتی کلی بگیرم. ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره تا آن‌جا که ممکن است انسان باید سعه‌ی صدر خود را رشد دهد تا بهره‌ی بیشتری از بودنِ خود ببرد. ۲. بنا به فرمایش آیت الله حسن‌زاده: «بُوَد مرد تمامی آن‌که از تن‌ها نشد تنها/ به تنهایی بُود تن‌ها و با تن‌ها بُود تنها». آری! باید دست در کار و دل با یار باشد، نه آن‌که با فرار از کار و فرار از اجتماع بخواهیم با یار باشیم. موفق باشید

29544
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: استاد بنده رفیقی دارم که مباحث شما را با ایشان کار می کردیم چندین ماه است به رفیقم می گویم بیا ادامه ی مباحث را کار کنیم می‌گوید دیگر نیاز به این مباحث ندارم و هر کس به اوج استعداد خودش و اوج کمال می‌رسد و دیگر نیاز به هیچ کدام این بحث ها نیست و آیه «انا لله و انا الیه راجعون» را می‌گوید که ما همانجا که بودیم می رویم و دیگر نیاز به هیچ سختی دادن و بحث گوش دادن نداریم. حتی می‌گویم عقب می افتیم یا چوب می‌خوریم چون استعدادش را داریم با خنده می‌گوید از چی؟ آیا این چنین است و ما تکوینا به حق می‌رسیم و رسیده ایم، این دانایی ما اولیه بوده و بعد از مدتی دیگر هیچ نیاز به یادگیری نداریم و هرکس چه تلاش کند چه نکند به حقیقت و اوج کمال خودش می‌رسد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده برای خودم چنین تصوری ندارم که نیاز به مطالعه و گوش‌سپردن به سخنان اهل اندیشه نداشته باشم. نمی‌دانم آن رفیق شما به چه چیز رسیده است که خود را مستغنی می‌داند! آیا برای احساس حضور خود در عالم بی کرانه هم نیاز به مذکری نداریم؟ موفق باشید

29541
متن پرسش
سلام و عرض ادب: رابطه ی لذت و تکلیف (وظیفه) چگونه است؟ اصالت با کدام یک است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که تکالیف دینی به اعتبار آن‌که فرمود: «لا إکراه فی الدین» با جان انسان همراه است؛ اگر هم ابتدا حالت تکلیف به خود می‌گیرد، بعد از مدتی رعایت همان تکالیف، حالت لذّت برای انسان پیش می‌آورد. موفق باشید

29539
متن پرسش
سلام استاد: در پرسش ۲۹۲۶۵پاسخ تناقض نگرفتم: دعا کردم عکس انجام شده. التماس خدا و اهل بیت کردم وضع بدتر شد به فحاشی و توهین و تحقیر خودم با خانواده ام تهمت و فحش ناموسی هم شنیدم اما این بار گفتم شکایت کجا ببرم عموم شهیده غیرت داره آیا به کجا و کی پناه ببرم دعا اهل بیت کجا می دانید عزیز کرده ی خدا هستند. منا با آیه و روایت فریب دادند اگه مظلومیت نیست پس فحاشی تهمت و تحقیر کردن ظلم نیست. پس من فریب خوردم به تعداد چله ها، نمازها، امام زمان می دونه و کمک نمی کنه. من رها شدم. چون نه حالم خوبه نه خدا کسی را می زاره جلوی راهم و نه هیچی من رشد نمی کنم من دارم انکار می رسم. پس خدا کجاست؟ دنیا فقط به کام عزیز کرده‌است. خدا که می خواد ببره جهنم چرا اینقدر عذاب می ده؟ من دیگه اعتقادی به این حرفا ندارم آدم که خدا عزیز کرده کرده، حالا هی بگید امام زمان در جریان است این که بیشتر دل سوختن داره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ راهی جز نظر به رحمت الهی برای رفع تنگناها در عالَم نیست. به همین جهت به ما فرموده‌اند: «چون‌که غم پیش آیدت در حق گریز / هیچ جز حق، غمگساری دیده‌ای؟». موفق باشید

29532
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در مباحثی که پیرامون شرک داشتید فرمودید که شرک مراتب دارد: ۱. آیا مقصودتان این است که به اندازه ای که در عملی غیر خدا شریک باشد به همان اندازه عمل هبط است، یا مقصودتان این است که اگر ذره ای شرک در عمل بیاید کل عمل هبط می شود؟ ۲. آیا اگر کسی عملی شرک آلود داشته باشد بعد از مدتی که گذشت و از غفلت در آمد توبه کند آن عمل هایی که هبط شده بر می گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً انسان‌های مؤمن گرفتار شرک خفی می‌باشند و در همین رابطه قرآن می‌فرماید: «وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» (106/ یوسف) بسیاری از مؤمنین ایمان حقیقی ندارند مگر این‌که از وجهی مشرک‌اند. بدین معنا که در باور خود خدا را همه‌کاره می‌دانند ولی توهّماً نمی‌توانند از نقش پدیده‌ها عبور کنند و هر اندازه توحیدشان بیشتر شود، از این توهّم بهتر عبور می‌کنند، ولی آن شرکی که خداوند نمی‌بخشد و انسان را هلاک می‌کند شرکی است که افراد گمان کنند حقیقتاً غیر خدا هم در این عالَم عواملی هست که در عرض خدا نقش‌آفرین باشد. موفق باشید   

29518
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ببخشید تو زندگی ای که مرد میخواد همه ی مسائل از غذا پختن و نظم خونه تا بچه دار شدن طبق میل و سلیقه ی خودش باشه، زن چیکار باید بکنه؟ این زندگی که مدام طبق نظر همسرت باشی خیلی سخته خصوصا اینکه منطقم پشتش نباشه مثلا مرد بگه چون من از بچه بدم میاد نباید بچه دار شیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی زوجین با اشتراک مساعی زندگی را بگردانند، هر دو رشد می‌کنند. با تک‌نظری هیچکدام رشد نمی‌کنند ولی راه حل هم، درگیری نیست. خداوند راه‌های دیگری را مقابل شما می‌گذارد. موفق باشید

29527
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. دیروز سخنگوی سازمان انتقال خون اعلام کرد: هم اینک ذخایر خون در کشور فقط برای ۵ روز است. اگر مردم دو روز خون اهدا نکنند شبکه خون‌رسانی دچار مشکل می‌شود. از همه اهدا‌کنندگان می‌خواهیم برای اهدای خون اقدام کنند. ‌اهدای خون پس از شیوع ویروس کرونا در کشور با کاهش روبرو شده اما مسئولان سازمان انتقال خون بارها عنوان کرده‌اند که تمام موارد بهداشتی در مراکز این سازمان بصورت کامل رعایت می‌شود و از این جهت نگرانی برای هموطنان وجود ندارد. استاد چنانچه صلاح می دانید از طریق کانال و سایت اطلاع رسانی کنید که دوستان متدین در این امر خیر شرکت کنند. التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله هر کدام از رفقا که آمادگی لازم را دارند، دریغ نمی‌فرمایند. موفق باشید

29493
متن پرسش
سلام علیکم: بنده مشکل اساسی در بیدارشدن برای نماز صبح دارم، تا جایی که نذر هایی هم کرده ام که مانع از به تأخیر افتادن نماز صبح یا قضا شدن آن بشود ولی وقتی نذری نباشد باز نماز صبحم یا قضا می‌شود یا با تأخیر خوانده می‌شود، اگر در این باره راهنماییم کنید ممنون می‌شوم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما اراده کنید که سر وقت بیدار شوید، دیگر هرچه پیش آمد را بپذیرید و بی‌دلیل روح و روان خود را آزار ندهید. زود خوابیدن و غذای سبک‌خوردن را فراموش نکنید. موفق باشید

29492
متن پرسش
سلام استاد گرامی: در مورد این سوال داشتم که آیا لقمه ای که انسان در مهمانی که تعارف می‌کنند و از ته دلشان راضی نیستند حلال است یا شبهه ناک؟ و آیا لقمه در راحتی امور دنیوی اثر داره یا نه؟ مثلا باعث بشه انسان از کار بیکار بشه، یا عزم و اراده اش رو در امور دینی از دست بدهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مطمئن نباشیم که آن لقمه با مال حرام تهیه شده، باید حملِ بر صحت کرد. موفق باشید

29488
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: اکثر مذهبی هایی که تو جامعه هستن فقط کسی رو قبول دارن که مثل خودشون فکر کنه و عملش مطابق تفکر خودشون باشه. بعضا در بین گروه های مذهبی و فرهنگی دیده میشه که افراد یک گروه نمیتونن گروه دیگه رو بپذیرن یا با اون ها همکاری کنن و انگار هرکس میخواد فقط خودش مطرح باشه و تفکراتش. بعضی از مجموعه های فرهنگی با افرادی و تفکراتی محدود میشن و اون سعه ی وسیع لازم رو ندارن و عموما هم منیت ها و تنگ نظری ها و...بوجود میاد. به نظر میاد امروزه بیشتر از هر زمانی به امثال حاج قاسم نیاز داریم که با نفی خودش بتونه همه انسانیت رو دربر بگیره حتی اون دختر بی حجاب رو... ما به آینده امیدواریم ولی آیا این مذهبی ها میتونن امثال حاج قاسم تربیت کنن؟ این مشکلات به عدم خودسازی برمیگرده یا درک نکردن این تاریخ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه این حجاب بزرگی است که ما را در برگرفته، همین دیشب در جلسه‌ی دوم سوره‌ی نازعات از همین بلیّه سخن رانده شد. بد نیست سری به آن بحث بزنید. موفق باشید

29483
متن پرسش
سلام استاد: من حدود یک ماه بود دنبال خونه می‌گشتم که انتهای ماه دیگه برم با خانومم زندگی کنیم. تو این مدت کلی خونه هایی رو دیدیم که اصلا مناسب ما نبود، هم قیمتش و هم خود خونه ها گاهی بیخود بودن. امروز یه خونه ای رو با صاحبش صد در صد کردیم. همه خوشحال و شادان علی الخصوص پدرم که یه باری رو از دوش خودش برداشته می‌دید. چون خیلی زحمت کشیده بود این یک ماه ولی بی نتیجه، وسط خوشحالی ها یه دفعه بهم پیام داد صاحبخونه که با خانواده اش مشورت کرده و اونا رضایت ندادند. واقعا تا حالا درک نکرده بودم سنت ابتلا رو نمی‌فهمیدم سختیش‌ رو. الان یه چیز برای من گنگه. اگه خدا عاشق ماست واقعا چرا ما رو مبتلا میکنه؟ مگه عاشق راحت معشوق رو نمی‌خواد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عاشق حتماً راحتی معشوق را می‌خواهد ولی در کوره‌ی ابتلاء، زندگی او را با جدّیت بیشتر آشنا می‌کند تا از آرزوهای دنیایی‌اش بکاهد و بیشتر با جهانی که معنویت در آن جلوه دارد، به‌سر ببرد و البته که بالاخره این مشکلات را خودش حل می‌کند. موفق باشید

29404
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. استاد من سوالی دارم که پرسشش به صورت صریح به این معنا نیست که از این کار شرم ندارم. استاد من محبتی به پدر و مادرم ندارم و حتی بیشتر اوقات از آنها منزجر هم هستم، چون می‌بینم که آنها حق و ناحقی می‌کنند و به خودشان هم می‌گویم، و این بی محبتی من باعث می‌شود که به طور مداوم به شدت به آنها پرخاش کنم و گاهی هم از روی عصبانیتی که کنترل نمی‌شود ممکن است دستم خطا برود. (که ان شاء الله خدا مرا ببخشد) استاد من هر چه کردم نشد که محبتی ایجاد شود و از این همه ناراحتی نسبت به آنها خسته شدم و نمایل دارم آنها را دوست داشته باشم ولی نمی‌دانم چرا نمی‌شود. استاد اگر می‌شود راه به من نشان دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آن‌ها از عمق دل، فرزندشان را دوست دارند. اگر خاری در پای شما رود، احساس می‌کنند در چشم خودشان رفته است. موفق باشید

29403
متن پرسش
سلام استاد: در رابطه با گله مندی شما از رفتار بعضی رفقا با شما موافقم. تو دانشگاه ما هم نمیدونم چرا افرادی که ظاهر مذهبی تر داشتن اخلاق و برخورد خوبی نداشتن و این خیلی عامل بدبینی افراد به دین میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان بعضاً عجب خود را به ما مذهبی‌ها القاء می‌کند، خودِ ما باید مواظب باشیم. موفق باشید

29381
متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد در پاسخ سوال 29068 فرمودید حالت ادبار زمانه زیاد شده است. منظور شما از این مطلب چه بود؟ یعنی سالکان در این زمانه باید بیشتر منتظر قبض باشند؟ یعنی سلوک در این شرایط سخت شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجه قبضیِ روح‌ها در این زمانه بیشتر شده است از وجه بسطِ روح‌ها. ولی در هر حال آنچه کارساز است بندگی است. «گر تو خواهی حرّی و آزادگی / بندگی کن بندگی کن بندگی» . موفق باشید

نمایش چاپی