بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30349
متن پرسش
سلام استاد: اگر کسی توانايي روزه گرفتن را نداشته باشه چیکار کنه که بی بهره نمونه. یه روزه دیگه وجود نداره مثلا همین روزه سکوت که ازش یه چیزایی شنیدیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت شده اگر شخص قادر بر روزه این ماه نباشد، هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد؛ «سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لَا یَنْبَغِی التَّسْبِیحُ إِلَّا لَهُ، سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ‏». موفق باشید

30338
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. در مورد روایت زیر: امیرالمؤمنین (علیه السلام) كُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَى ع خَرَجَ يَقْتَبِسُ لِأَهْلِهِ نَاراً فَكَلَّمَهُ اَللَّهُ وَ رَجَعَ نَبِيّاً وَ خَرَجَتْ مَلِكَةُ سَبَإٍ فَأَسْلَمَتْ مَعَ سُلَيْمَانَ ع وَ خَرَجَتْ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ يَطْلُبُونَ اَلْعِزَّ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِينَ. در آنچه نااميدي، اميدوارتر باش از آنچه به آن اميد بسته اي؛ زيرا موسي عليه السلام رفت تا براي خانواده اش آتش بياورد، خدا با او سخن گفت و مقام پيامبري يافت و برگشت و ملكه سبا رفت و هنگام همراهي كردن او مسلماني اختيار كرد و جادوگران فرعون براي آن كه نزد او عزت يابند به مبارزه موسي عليه السلام رفتند ولي مومن بازگشتند. و روایات دیگر با همین مضمون از معصومین. یه کم میشه توضیح بدین، خوب متوجه‌اش نمیشم. یه کم هم احساس می‌کنم در تاریخی که خودمون باهاش روبرو هستیم این روایت شاید بهتر باهاش روبرو بشیم. در کل چندین‌بار باهاش روبرو شدم ولی گشودگی در مقابلم ندیدم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا اگر انسان صادقانه عمل کند، در مسیر خود به اموری می‌رسد که در ابتدا گمان آن را هم نمی‌کرد. عمده با خود و با بقیه، صادق‌بودن است و از حق و حقیقت عدول‌نکردن. نتایج آن چه در امور فردی و چه در امور اجتماعی، در پیش خواهد بود. موفق باشید

30334
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: بنده مساله ای برام پیش میاد که خیلی برام سواله و خیلی ناراحتم از بابتش. من وارد هر کاری بشم و شروع کنم مدت زیادی نمیکشه و از اون بیزار میشم. مثلا مدتی مشغول دوره های قرآن، تثبیت محفوظات، نمازهای با خشوع و خضوع ذکر و.. بعد ناگهان زده میشم و بی میل واقعاا خسته شدم از خودم. علت چیه و چه راه حلی براش هست؟ چه باید کرد جوان هستم و دوست دارم جوانیم در راه خدا صرف بشود. اما مدتی کوتاه دوباره به عقب برمی‌گردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌ی اصلی خود را مشخص کنید و در دل آن برنامه‌ی اصلی، به فرعیات بپردازید. مثلاً بنا بگذارید یک دوره‌ی کامل تفسیر المیزان را در چند سال ممتد مطالعه کنید، یا به عنوان مثال به سیر مطالعاتی سایت بپردازید. موفق باشید

30317
متن پرسش
سلام علیکم وقت بخیر: اگر دیگران را عفو نماییم (افرادی که حقمان را پایمال کرده اند)، آیا خداوند حق دارانمان را، راضی می نماید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره صفای زندگی در آن است که «بیش از این عربده با خلق خدا نتوان کرد». از جاهل باید گذشت، ولی از دشمنان دین خدا، نه. زیبایی زندگی به دشمنی با دشمنان خداست. موفق باشید

30305
متن پرسش
سلام و عرض ادب و عرض تبریک به مناسبات شهر رجب: هدیه ای برای ماه رجب از استادمان می‌خواستیم ولو چند کلمه، دستورالعمل یا هر چیزی که خودتان صلاح می‌دانید. ملتمس دعایتان نیز هستیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی‌که رسول خدا «صلّی‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «إِنَّ رَجَبَ‏ شَهْرُ اللَّهِ‏ وَ شَعْبَانَ شَهْرِی وَ شَهْرَ رَمَضَانَ شَهْرُ أُمَّتِی» ماه رجب، ماه خداست و ماه شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امتم؛ معلوم می‌شود در ماه رجب یعنی ماه خدا، خداوند انسان‌ها را به صورتی خاص در بر می‌گیرد تا انسان‌ها خود را بیش از پیش در آغوش خدا احساس کنند و این مشروط بر آن است که با اعمال خاص این ماه در «رجب» حاضر شوند و در زمره‌ی «رجبیون» گردند. در این حالت وقتی خود را در آغوش خدا احساس کردند و «بودن»شان را عینِ ربطِ به حضرت حق یافتند؛ «بالحق» در هر جایی که خدا حاضر است، اینان حاضرند و با همه‌ی عالَم به نور حق مرتبط هستند، هرچند این نوع حضور و این نوع ارتباط در ابتدا به صورت اجمال واقع می‌شود و تنها انسان احساس می‌کند نحوه‌ای از وجود در همه‌ی عالم برای او واقع شده. و هر اندازه بیشتر در ماه رجب حاضر شود آن اجمال، بیشتر حالتِ تفصیل پیدا می‌کند و وَجهِ خدایی عالم برای او بهتر و بهتر و بهتر ظهور می‌نماید. به این معنا حضرت فرمودند ماه رجب، ماه خداست و انسان به نحو خاص با خدا یگانه می‌شود. این یگانگی، نوعی از حضور است به حضور خدا در عالم.  إن‌شاءالله امشب عرایضی در این رابطه خواهد شد. موفق باشید.       

30282
متن پرسش
سلام علیکم: در ارتباط با حق همسایه داری توصیه ها و تذکرات زیادی از طرف پیامبر اکرم (ص) وجود دارد ولی در حدیثی از رسول خدا (ص) نقل شده که به یهودیان امت من سلام نکنید و حضرت مصداق آن را کسانی می‌دانند که صدای اذان را می‌شنوند اما در نماز جماعت حاضر نمی‌شود از این نمونه همسایه ها بدون اقراق زیاد وجود دارد که شرکت در نماز پیش کش که اینها اصلا اهل نماز نیستند به نظر شما بین این دو را چگونه باید جمع کرد یعنی هم حق همسایه داری که سلام و احوال‌پرسی یکی از مصادیق آن است و هم عمل به دستور پیامبر اکرم (ص)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این احادیث با نظر به شرایط خاص شهر مدینه مطرح شده که یک مسجدالنّبی بود و امام جماعتی به نام پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله». شرایط امروز متفاوت است. موفق باشید

30267
متن پرسش

سلام علیکم: من مدت زیادیه که دارم تو حجب ظلمانی اینور و اونور میرم، دیگه واقعا دارم خسته میشم، میخوام تا اعتکاف امسال کسب آمادگی کنم تا ان شاالله توفیق داشته باشم برم اعتکاف، چیکار کنم که به خوبی آماده شم تا این طلسم نحس شکسته بشه؟ (و آدم بشم)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از کجا می‌فرمایید شکسته نشده است؟!! بحمدلله با رعایت دستورات الهی، به خودی خود به تقوایی می‌رسید که از دست سیطره‌ی حجب ظلمانی آزاد شده و پرواز می‌کنید. موفق باشید

30252
متن پرسش
سلام: در روایات آمده که زنا موجب عوارض های خاصی مثل فقر، از بین رفتن آبرو و نورانیت وجه و... میشه؟ آیا این اثرات تکوینا شکل می گیره؟ آیا بعد از توبه این اثرات که معلول گناه بوده از بین میره؟ آیا از بین رفتنش هم تکوینی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن عوارض، اموری است تکوینی و با توبه خود به خود جایگاه انسان تغییر می‌کند و در معرض آن مشکلات نخواهد بود. موفق باشید

30251
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله امیرالمؤمنین «ع» می فرمایند: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَيْهِ شَهَواتُهُ» ۱. چطور باید به کرامت نفس رسید؟ کسانی که در کنترل شهوت بالخصوص جنسی و مقاومت در برابر خواسته های نفس، ضعیفند و اراده ی ایستادگی ندارند چه کنند تا بر این هواهای نفسانی غلبه کنند؟ و بر نفس حیوانی مسلط شوند؟ جزاکم الله ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راستی را! وقتی انسان متوجه شد بزرگ‌تر از آن است که میل‌های حرام بتوانند او را از شخصیت الهی‌اش خارج کند، تسلیم آن امیال می‌شود؟

تو را ز کنگره‌ی عرش می‌زنند سفیر / ندانمت که در این دامگه چه افتاده است؟ موفق باشید

30256
متن پرسش
سلام علیکم: آیا ما هم در تعیین مقدرات الهی نقش داریم؟ اگر نقش داریم، چه کنیم که به بهترین وجه مقدرات رقم بخورد؟ (علی الخصوص در شب نوزدهم ماه رمضان چه کنیم؟) امام صادق‌عليه السلام: التَّقديرُ في لَيلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ في لَيلَةِ إحدي و عِشرينَ و الإمضاءُ في لَيلَةِ ثلاثَ و عِشرينَ مقدّرات در شب نوزدهم تعيين، در شب بيست و يكم تأييد و در شب بيست و سوم ماه [رمضان] امضا مي‌شود. الكافي ، ج ۴ ، ص ۱۵۹ .
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیرات مانند نظام علت و معلولی است. هر علتی معلول خاص خود را دارد. موقعیت انسان هر اندازه الهی شد، تقدیراتی که به عنوان علت، برای او رقم می‌خورد ارزشمندتر است. موفق باشید

30250
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی در یک زمانی یکی از اساتید راجع به بحث قدس میفرمودن علت بلای فلسطینی ها اینه که به حضرت زهرا سلام الله اهانت کردن و تا حضرت راضی نشوند قدس پیروز نمیشه باین وجود چرا ما که رضای «حضرت رضا «س» حضرت زهرا «س» را خداوند به ما ایرانی ها عطا کرده باز هم اینقدر عقبیم و هنوز شرایط برای یک مشهد رفتن برایمان در مملکت امام زمان سخت است؟ هنوز مردم نمی‌توانند با امامشان زیارت کنند الان هم که دیگر هیچ، چرا قیمت یه سفر زیارتی و ارتباط با امام باید اینقدر سخت شده باشد و چرا وضع مالی در زیارت امام هم موثر است؟ استاد عزیز بنده در این موضوع که آدم وابسته نباشد به مادیات شکی ندارم ولی به نظر می‌رسد خود مادیات آنچنان افراد را گرفتار کرده که سفرهای خارجی بر زیارت امام در مملکت ما ترجیح یافته و شاید هم علت این باشد که مسئولین فرهنگی اینقدر که به بحث ثروت و بعد زهد تاکید کنن که سخت شده بحث خود ارزش فقر و روایاتی که در مورد فقرا تاکید شده و انواع فقر و فرق فقیر شاکر و فقیر حریص و مطالب اینگونه که بنده در کتاب معراج بیشتر مطالبش را دیدم «حدود ص ۳۰۵ » کار نشده تا بحث ثروت و فقر از چند جهت بررسی شود و این می‌شود که به گفته شما خود بحث مدرنیته حرص افراد را هم زیاد کرده و ساده زندگی کردن طالب ندارد. ممنون استاد از صبرتون برای شنیدن صحبتهای بنده. دعام کنید استاد عزیزم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید در هر حال به اندازه‌ای که از تقوای دینی بهره‌مند باشیم از این نوع مشکلات خارج خواهیم بود. مشکل، خود ما هستیم که از تعالیم انبیای الهی آن‌طور که شایسته است بهره نگرفته‌ایم. در ضمن چه کسی گفته که مردم فلسطین به حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» جسارت کرده‌اند؟!! در حالی‌که آن‌ها محبّ اهل‌البیت «علیهم‌السلام» هستند. موفق باشید

30255
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: نگاه قرآنی که یک مجموعه ی فرهنگی، مربی و والدین به سن تکلیف (خصوصا دختران) باید داشته باشند، چگونه باید باشد؟ می خواهیم پشتوانه این نگاه به عنوان یک مادر و مربی با جمعی از دوستان دغدغه مند در یک مرکز فرهنگی وابسته به آموزش و پرورش برای اصلاح برگزاری جشن تکلیف دختران در مدارس شهرمان برنامه ریزی کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا خواسته است ما در این دنیا تنها نباشیم زیرا امور دنیایی ما را از آن تنهایی‌ها رهایی نمی‌بخشد. تنها با خدایی که جان جهان است، انسان احساس تنهایی نمی‌کند و در همین رابطه خداوند از طریق رسولان راه‌های عبادت خود را برای ما مشخص کرد تا ما را از تنهایی درآورد و بتوانیم با او به‌سر بریم. و به تکلیف‌رسیدن یعنی: «مژده بده مژده بده یار پسندید مرا» و مرا شایسته‌ی همسخنی با خودش کرد.

در مورد جشن تکلیف سید بن طاووس داریم: او از عبادت لذّت می‌برد و جریان جشنِ تکلیف از افتخارات وی است. وقتی پانزده سالش تمام و وارد سال شانزدهم می‌شود، می‌گوید باید شاکر باشم که تا دیروز لایق محضر الهی نبودم که خدا با من سخن بگوید؛ لایق نبودم جزو خطاب «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» باشم، خداوند چیزی از من بخواهد، به من فرمان بدهد و من اطاعت کنم اما از امروز به حدّی رسیدم که خدای سبحان به من دستور می‌دهد. با من حرف می‌زند. مرا مخاطب قرار می‌دهد و این روز عید من است. از این‌روجشنی می‌گیرد، عدّه‌ای را دعوت کرده، پذیرایی می‌کند و شیرینی می‌دهد. مردم می‌پرسند چه جشنی است؟ می‌گوید جشن تشریف است نه تکلیف. من مشرّف شدم نه مکلّف؛ چون کُلفتی (سختی) نیست، شرافت است. موفق باشید

30246
متن پرسش
سلام استاد گرامی: وقت بخیر، دو تا سوال دارم، یکی اینکه ما قبلا یک دوره ای در رابطه با فرق و ادیان گذروندیم که می‌گفت تمام عقاید و اعمال صوفی ها رد شده و باطل، الان شما در سوالات گذشته برخی رو بر حق دانسته و من در مورد منش و راه شما دچار تردید شدم و تنها ملاک شما این هست که هر کسی با انقلاب مشکلی نداره، پس راه و روش برحقی داره، البته دوره ما زیر نظر یکی از علمای دین و با اساتید مجرب و با مستندات بود. الان بنده را از موضع گیری خود مطلع کنید. سوال دوم اینکه در حدیث یابن جندب، جایی گفته مومن تنهاست و جایی میگه باید با همه مانوس باشه و گرنه خیری در آن نیست. آیا این تضاد نداره و اینکه من آدمی هستم که تمام تلاش خود را برای فروتنی انجام دادم ولی کسی دوست نداره با من معاشرتی داشته باشه، حتی من به قدیمی ترین دوستانم تماس گرفتم یا با پیام جویای حال اونها شدم ولی بقیه نه، حتی ارحام هم همینطور، آیا این خواست خداست که بعضی آدمها تنها اند یا مورد دیگری هست یا اینکه خدا می‌خواهد آدم مشغول بقیه باشه. تشکر از وقتی که می‌گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چگونه می‌توان گفت تمام عقاید و اعمال صوفیه باطل است؟ تا قبل از سال ۱۳۴۰ حتی حضرت امام را به عنوان آقا روح الله صوفی می‌گفتند. ۲. از یک طرف مؤمن، نباید به دنبال خودنمایی و شهرت باشد و از طرف دیگر مؤمن باید اهل الفت باشد. موفق باشید

30239
متن پرسش
استاد عزیز سلام: پیرامون موضوع رنج (کبد)، سختی ها، از دست رفتن ها، برآورده نشدن نیاز ها، و محرومیت ها و ناراحتی های به دنبال آن و مقام رضا و تسلیم، از حضورتون سوالی داشتم. سوال اول: در مجموعه معارفی که داریم، عبارات و مفاهیم مختلفی داریم که برآیند آن برایم روشن نیست. لطفا موارد زیر را ملاحظه بفرمایید: ۱. ألا إن اولیا الله، لا خوف علیهم و لا هم یحزنون (یونس،۶۲) ۲. وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبّ مَا قَدْ تَكَأّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ (فرازی از دعای ۷ صحیفه سجادیه) ۳. وَ اكْسِرْ عَنّي سُلْطَانَ الْهَمّ بِحَوْلِكَ (فرازی از دعای ۷ صحیفه سجادیه) ۴. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبّ ذَرْعاً (فرازی از دعای ۷ صحیفه سجادیه) ۵. اللّهُمّ لَا طَاقَةَ لِي بِالْجَهْدِ، وَ لَا صَبْرَ لِي عَلَي الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوّةَ لِي عَلَي الْفَقْرِ، فَلَا تَحْظُرْ عَلَيّ رِزْقِي (فرازی از دعای ۲۲ صحیفه سجادیه) ۶. أَشْكُو إِلَيْكَ يَا إِلَهِي ضَعْفَ نَفْسِي عَنِ الْمُسَارَعَةِ فِيمَا وَعَدْتَهُ أَوْلِيَاءَكَ، وَ الْمُجَانَبَةِ عَمّا حَذّرْتَهُ أَعْدَاءَكَ، وَ كَثْرَةَ هُمُومِي، وَ وَسْوَسَةَ نَفْسِي (فرازی از دعای ۵۱ صحیفه سجادیه) ۷. وَ اكْشِفْ غَمّي.يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ اللّهُمّ إِنّي أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدّتْ فَاقَتُهُ، وَ ضَعُفَتْ قُوّتُهُ، وَ كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ (فرازی از دعای ۵۱ صحیفه سجادیه) ۸. همچنین تصویری برای مان ارائه گشته که حضرت سجاد و حضرت زینب (سلام الله علیها)، بطور مثال، بعد از شهادت سید الشهدا بسیار محزون بودند. ۹. یا تصویری داریم از حزن و ناراحتی امیرالمونین بعد از شهادت حضرت زهرا. سوال ام این است، تصویر درستی که از انسان مومن داریم، کدام است؟ انسان مومن حزن و ناراحتی دارد یا ندارد؟ سوال دوم: اگر انسان مومن، در مقام تسلیم و رضاست، و به مقدرات الهی راضی است، در هنگام سختی ها و فشار ها، در لحظات محرومیت، آیا در درگاه اعلام عجز و بی تابی از فشار و محرومیت و برای برآورده شدن حاجت می‌کند یا نه؟! برنامه انسان مومنی که در سختی است چگونه است؟! آیا آنقدر بطور پیوسته (با روح و روان) در حال تضرع به درگاه خداست تا نیازش برآورده شود؟! و اگر اینطور است، او چگونه از زندگی و لحظه حال خود می‌تواند راضی باشد و طعم آرامش و رضایت را بچشد؟! ان شاءالله که پاسخ این سوال، برای دیگر دوستان هم روشنی بخش خواهد بود. پیشاپیش از شما بسیار ممنونم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌جا که فرمود اولیای الهی را خوف و حزنی نیست؛ به اعتبار اعمال دینی خودشان است که طوری به لطف الهی عمل می‌کنند که نه آن‌ها را پشیمانی اعمال گذشته فرا می‌گیرد، و نه در مسیر دینداری نسبت به آینده نگرانی دارند. ولی در موضوع آنچه برای اولیاء پیش می‌آید، آری! از قضای الهی راضی‌اند و نه از مقضی. در کربلا از عبیدالله و یزید و ظلمی که کردند، راضی نیستند، ولی از این‌که خداوند چنین خواسته تا یزیدیان رسوا شوند، راضی‌اند.

ما در دعاها از حضرت حق تقاضا می‌کنیم شرایطی به‌وجود نیاورد که زمینه‌ی اُنس با خودش برایمان مختل شود و از او می‌خواهیم تا غمِ دوری از خودش را با رفع حجاب‌ها برطرف کند. زیرا بین قضا و مقضی فرق می‌گذاریم. موفق باشید  

30237
متن پرسش
سلام استاد: خواهش می کنم فرق بین غرور، عجب، تکبر (کبر) را به صورت مبسوط بیان بفرمایید. اگر مثالی هم بزنید ممنون میشم. دوستتون دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث مبسوط نیاز ندارد. در بسیاری موارد این واژه‌ها به جای هم مصرف می‌شود. ما باید مواظب باشیم در مقابل خدا و خلق خدا، خودخواه و خودبین و خودپسند نباشیم. در آن صورت از آن رذائل مذکور نجات می‌یابیم. موفق باشید

30234
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در پرسش ۳۰۲۲۳ فرمودید ما خودمان نباید دنبال چنین اموری باشیم (نشانه ها و الهامات)، و اینکه ما باید مطابق شرع و عقل عمل کنیم، و نظر به جهان گشوده داشته باشیم. مساله اینجاست استادی که بنده سر کلاسشان می روم، عارف و عالم و استاد اخلاق هستند و چشم برزخی دارند و بخشی از وقتشان به حل مشکلات مردم می گذرد. ایشان سر کلاس تقریبا به من می فهمانند، که اگر درست جلو می رفتی و بروی گره ها باز می شود. در کل به مسائل من گیر داده اند. چون بالاخره شاگردشان هستم. یک بار خواب دیدم دستوری را باید بخوانم، ایشان بهم رساند بخوان وقتی خواندم، نشانه هایی دریافت کردم و خوابی را مادرم دید که چندان با منطق این عالم جور نیست. اتفاقا خود استاد ما هم به عقل اشاره می کند و حرکت با نور عقل و همچنین اشاره می کنند به انسان هایی که دیر به یقین می رسند. الان من نمی دونم در چه چیز باید به یقین برسم؟ و آیا خواب و نشانه را الهام الهی بگیرم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان تأکید بنده آن است که از خدا بخواهید در امر تقوا و رعایت ناب دستورات الهی موفق‌تان کند. دقت کنید که آیات الهی، مقصد حقیقی ما را در اعمال عبادی، تقوا می‌داند و می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ». موفق باشید

30223
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: یک سوالی پرسیده بودم که چهار سال هست در موضوعی بلاتکلیف هستم، توسل به اهل بیت می کنم و سر خاک شهید حججی می روم، نشانه ها و هدایت هایی دریافت می کنم، که مطابق نیست با اتفاقات حال حاضر، که فرمودید شرح مناجات تائبین را بخوانید، خواندن شرح مناجات خیلی به موقع بود و نکات فوق العاده ای بهم داد. ولی مساله اینجاست، من حالت یقین در کمک خواستن از شهدا و توسل به اهل بیت پیدا نکردم. مثلا شما قبلا فرموده بودید که مادری تو حالت خواب و بیداری بهشون الهام شده که دنبال دوای مشکل فرزند نرو، و این مقدر اوست و درست هم بوده. ولی من همیشه برایم سوال خواهد ماند که چرا نشانه هایی که بعد از توسلات به اهل بیت و شهدا دریافت کردم، اشتباه بوده. چرا هدایت هایی که در آن موضوع دریافت کردم صحیح نبوده. حتی به بازی بودنش هم فکر کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما که خودمان نباید دنبال چنین اموری باشیم. ما باید مطابق عقل و شرع عمل کنیم و به جهان گشوده‌ای که خداوند با انجام وظایف در مقابل ما می‌گشاید، نظر نماییم و نه به آرزوهای خود. و این امر مهمی است که با تأمّل در مباحث «مناجات التائبین» آرام‌آرام برای شما پیش می‌آید. موفق باشید

30227
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: در بحث سیر و سلوک الی الله، انسان چیزهایی می‌شنود که گاه ناامید و گاه امیدوار می‌شود. مثلا یک خشم نابجا چه آثار بدی دارد و... و آنقدر حساس است راه سلوک. بالاخره ما دچار لغزش و گناه هستیم. آقای بهجت (ره) فرمودند همه ی حرف در این است که معصیت نکنید. ولی حرف ما این است که چطور؟ یکی می‌گوید باید شرح صدر پیدا کرد، یکی می‌گوید باید دل به مقام ذکر برسد و خب اینها را ما نمی‌دانیم چطور باید کسب کرد و بهش رسید و باز یکی می‌گوید توسل کنید. بالاخره امثال من که از قافله عقب و زنگار گناه قلبمان را قسی کرده و چشم و گوش برای فهم و دیدن حقایق نداریم و از طرفی دوست داریم به تقرب برسیم، باید چه کنیم واقعا؟ در یک منطقه محروم زندگی می‌کنیم که استاد اخلاق و... هم نیست. ما واقعا حیران هستیم نمی‌دانیم چه کنیم و کمی نا امیدیم با هر زمین خوردنی و اینکه نمیدونیم چطور خودمان را از خشم شهوت افکار و خیالات بد و خلاصه نفس و دنیا برهانیم و به مقصود که معرقت الله هست برسیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی که تحت عنوان «یابن الجندب» کانال مطالب ویژه شروع کرده است، می‌تواند راه‌کارهای خوبی را در مقابل شما قرار دهد. از آن جهت که حضرت صادق «علیه‌السلام» با عبدالله بن جندب که شخصیتی است نزدیک به شخصیت‌های امثال شما، چنین راه‌کارهایی را در میان گذاشتند. موفق باشید.

30226
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک تولد حضرت فاطمه زهرا (س) خدمت استاد. می بخشید که من از این سایت وارد می‌شوم. جز این قسمت دسترسی به جایی نبود که بتوانم ارتباط برقرار کنم. من ساکن آلمان هستم چندین سال هم هست که توسلات انجام دادم برای برگشت به ایران. توسلاتم به این جهت هست که شوهرم و پسر ۱۲ ساله من مرا همراهی نمی‌کنند برای برگشت. استاد چه راهی به من معرفی می‌کنند. اگر تنها بخواهم برگردم باید جدا بشوم. تحمل دوری پسرم خیلی مشکل هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا در همان کشوری که هستید با حضوری معنوی فعالیت‌های خود را در فضای مجازی شکل نمی‌دهید؟ در آن حدّ که گویا در همه‌ی جهان هستید. پیشنهاد می‌شود سری به کانال مطالب ویژه@matalebevijeh بزنید.  یا گروه فرهنگی صبّار @sabbar_ir . موفق باشید

30218
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز چیزی که بنده با عقل ناچیزم فهمیدم اینکه تحقق اون سلوکی که شما مد نظرتونه یعنی سلوک امام گاه توسط مدرنیته و گاه به دلیل قانونهایی که باید می‌بود و نیست مقدور به آن صورت نشده. مثلا اون خانم «بخصوص چون بحث شما بحث زن هم هست» که اشتغال داره، همسرداری، بچه داری و... همراه با رسیدگی به پدر و مادر براش کلا مشکل بود ولی مدرنیته و نوع شهرسازی تازه یه جورایی بدترش کرده افراد اصلا نمیرسن اینها را با هم انجام بدن و این درحالیه که در بحث ولایت پدرومادر به نظرم جایگاه خاص خود را دارد و اینکه بخصوص مادر «که طبق داستانی که از پیامبر یادمه و طبق اون داستان که کسی میخاست فوت کند گفتن پیامبر بیاند بالای سرش پیامبر فرمودن بگو لا اله الا الله بعد نمی‌توانست فرمودن مادرش راضی نیست» شاید بشه اینطور گفت که احترام مادر و ارتباط آن با لا اله الا الله را نمیشه ندید گرفت و متاسفانه چه برای مردان و چه زنان رسیدگی به خانواده خود و پدر و مادر با هم سخت شده که به نظر میرسه باید تدابیری بشه. ممنون استاد عزیزم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید زن و شوهر متوجه شوند اگر می‌خواهند زندگی‌شان به نور فرشتگان در سر و سامانی سالم و معنوی قرار گیرد، هر دو باید به والدین خودشان و والدین همدیگر توجه داشته باشند. موفق باشید

30210
متن پرسش
سلام علیکم: از تیپ انسانهای درون گرا هستم و قوه خیال قوی دارم و حدیث نفسم بسیار زیاد است. طوری که دیگران براحتی متوجه این قضیه می‌شوند مانند خیلی از انسانها مایلم باطنی آرام و شفاف داشته باشم اما قوه خیال به هر بهانه ای مرا راحت نمی‌گذارد گاهی از تخیلاتی که ریشه در قوه غضب دارد در رنجم و گاهی از تخیلاتی که ریشه در قوه شهوت دارد درگیر امور باطل می‌شوم راهکاری برای حل این قضیه دارید؟ البته از کار را هم امتحان کرده ام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وقتی انسان راه بیفتد، با این موانع روبه‌رو می‌شود. باید با حوصله و مقاومت و صبر در مقابل این امور، خود را کنترل کرد. آری! «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». کتاب «مقالات» آیت الله محمد شجاعی در این مورد کمک‌کننده است. موفق باشید

30208
متن پرسش
سلام علیکم: گاهی اوقات از طرف دیگران حقیقتا حدود و حقوقی از انسان ضایع می‌شود که باعث ایجاد کینه در دل شده و بزرگان کینه را سمی مهلک برای سلوک انسانی می‌دانند ولی رهایی از این کینه غیر ممکن است مگر با گذشت زمان و این شاید جزو سرشت و طبیعت انسان باشد حتی انسان کامل هم چه بسا دچار چنین عارضه ای شود مثل اینکه دختر گرامی پیامبر اکرم صلوات الله علیهما در جریان غصب فدک غضبناک نسبت به غاصبین شدند این تناقض را چگونه باید حل کرد؟ گذشت و رسیدن به آرامش و حالت عادی هم دست خود انسان نیست و با پند و اندرز نمی‌توان آن را حل کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غم اسلام را خوردن و غضبِ فاطمی‌کردن، غیر از غضب و کینه‌ای است که به جهت برخورد بد با ما پیش می‌آید. از غضب دومی تا می‌شود باید عبور کرد. موفق باشید

30203
متن پرسش
سلام استاد: متاسفانه جواب سوال 30191 برام ارسال تشده و توی جواب ها هم پاسخ این سوال نبود. ممنون میشم به بنده هم جواب بدید؟ شاید اینکه گفتم احتمال داره پای اجنه درمیون باشه فقط یه توهم هست. در هر صورت این حالت در من هست و نمیدونم چیه و راه درمانش کدومه؟ بنده واقعا نیاز به راهنماییتون دارم تا ان شالله به یاری خداوند بتونم خودم رو پیدا کنم و با محبت خدا و اهل بیت علیه السلام قدم بردارم. حتی اگر پاسخم رو به ایمیل ارسال نمی‌کنید تو لیست سوالات هم قرار بدید مطالعه اش می‌کنم. ممنون از توجه شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی به ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با حضور در جلسات مذهبی و با ورزش و تغذیه‌ی مناسب جهت تقویت بدن و ارتباط با رفقای خوب، خود را وسعت دهید. موفق باشید

30195
متن پرسش
سلام: سوال من در مورد اینست که زنی که قبل از ازدواح برایش مهم نبوده باشه که خط شوهرش با خودش یکسان باشه و الان که ازدواج کرده شوهرش بعد از ده سال حرف های بدی در مورد جامعه و حکومت میزنه زن چقدر میتواند واکنش نشان بدهد . اگه کار به دعوای لفظی بکشد چه کار باید کرد؟ آیا زن باید در مورد حرفهای شوهرش سکوت کنه؟ واکنش نشان بدهد؟ وقتی شوهرش شروع به بد گفتن و ناسزا گفتن میگه باید زن چکار کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: محیط خانه راتا آن‌جا که امکان دارد نباید مکدّر کرد. در عین صفا باید گفت نه! این‌طور که شما می‌گویید نیست، ولی نیاز به دعوا ندارد. شرایط طوری است که این افراد تحت تأثیر آن شرایط این حرف‌ها را می‌زنند و چنانچه إن‌شاءالله شرایط تغییر کند، اصراری بر آن حرف‌ها ندارد. موفق باشید

30181
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: می‌خواستم بدونم نگاه من نسبت به دیگران چطور باید باشه؟ من در رابطه با دیگران سعی می‌کنم زاویه نگاهشون رو بفهمم و خیلی روی حرف و رفتار دیگران دقت می‌کنم تا پیدا کنم و بعد با این تصور که فهمیدمشون رفتارم رو باهاشون تنظیم می‌کنم. نمیدونم قضاوتی که کردم درسته یا اشتباه به هر حال از زاویه خودم به نتیجه‌ای رسیدم در واقع برداشتم از حرفاشون به تصور من از زاویه نگاهشون برمی‌گرده و نمیدونم این کارم درسته یا نه و اینکه آیا با توجه به آدم مقابل باید باهاش رفتار کنیم یا باید خودمون باشیم و به شخص مقابل کاری نداشته باشیم؟ من وقتی در مقابل دیگران قرار میگیرم خیلی توجهم میره سمت تفکراتشون و از خودم دور میشم و وقتی می‌بینم یکی موافق من نیست بیشتر روش تمرکز می‌کنم و از زاویه نگاهش به مسئله نگاه می‌کنم تا خطاشو پیدا کنم و همین طور از نگاه خودم توی شخص مقابل می‌گردم تا خطاشو پیدا کنم و بعد انگار اون منم و باید شروع کنم و هدایت بشم و راه خروج از اون بن بست رو پیدا کنم. دنبال یه اصل کلی در مورد رابطه با دیگران هستم ممنون میشم راهنماییم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه از طریق تدبّر در معارف حقّه خود را گسترده کنیم، رابطه‌ی ما با بقیه، روان‌تر می‌شود و لذا یا آن‌ها را نزد خود می‌یابیم و یا آن‌ها را «دیگری» می‌یابیم که باید مورد احترام باشد، مگر معاندی که مقابل حق و حقیقت است. موفق باشید

نمایش چاپی