بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28754
متن پرسش
سلام و عرض ارادت: متاسفانه ذی الحجه را نتوانستم چهله ای داشته باشم ۱. مناسب است چهله ای از ابتدای محرم شروع شود؟ ۲. طبق دستورات بعضی بزرگان چهله زیارت عاشورا را از روز عاشورا شروع می‌کردند، آیا بنظر حضرتعالی از روز عاشورا شروع بشود بهتر است، یا می‌توانم از ابتدای چهله ام شروع کنم یعنی اول محرم؟ ۳. طبق برنامه ای که دارم هر چهله را بر روی یک گناه یا رذیله می‌گیرم، یعنی تمام تمرکز و تمام همتم آن گناه یا رذیله می‌شود تا رفعش کنم، و وقتی رفع نشد چهله بعدی هم روی همان می‌مانم، این روش بنظرتان مشکلی ندارد؟ التماس دعای حضرت استاد را داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که چله‌گرفتن باید همراه با روزه‌داری باشد و در هوای گرم، نتیجه به طور کامل حاصل نمی‌شود؛ زمان آن را تغییر دهید. موفق باشید

28763
متن پرسش
سلام استاد گرامی: بعضا صحبتهای شما رو گوش میدم و براستی در این بی قراری که با آن  اسیرم  تنها چراغ روشن است. استاد گفتید که بایستی به آنچه که پروردگار برایمان مقدر کرده آرام بگیریم. اما پذیرش این اصلا آسان نیست. من خود شخصا همیشه سعی بر این داشتم که  به نوعی از این تنهایی در بیایم ولی مدتهاست که تنهایی بسیار دارم. این موضوع مثل یک نیاز در پس زمینه فکر من هست و اجازه رشد به من نمی‌دهد. خارج از کشور بودم با خود فکر کردم به خاطر ازدواج با فردی هم عقیده به ایران باید برگشت، ایران امکان بیشتری هست. برگشتم  اما ایران بواسطه شغلم سر از جایی دراوردم که تنهای تنها هستم. به لحاظ خانوادگی با این تنهایی غیر هضم شدنی چه کنم؟ خیلی دوست داشتم که غنا داشتم و برایم تنهایی مهم نبود دوست داشته شدن مهم نبود، چه کنم درگیرم هنوز. لطفا راهنمایی کنید و دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار آسانی نیست ولی چیز بدی هم آن را به حساب نیاورید. به هر حال به یک معنا «خلق را با تو بد و بدخو کند / تا تو را ناچار رو آن سو کند». به نظرم خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. از ورزش و تواناکردن بدن و استوار نمودن آن غفلت نکنید. موفق باشید

28760
متن پرسش
سلام استاد عزیز وقتتون بخیر: مباحث و سوالات زیادی از خدمتتون استفاده کردیم. خواستم برای آنکه بهره از ارتباط با شما زیاد باشه راهنمایی از شما بگیرم. در نظر داشتم چله ای بگیرم برای یکم پاکسازی درون، دستورالعملی، کاری موردی بفرمایید. ان شاء الله در این مدت انجام بدیم. تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۸۷۵۴ عرض شد در زمان مناسب، آری! با تدبّر در قرآن و دنبال‌کردن روایات در منابعی مثل «اصول کافی» و «تحف‌العقول» می‌توان چله‌گرفتن را بارور کرد. موفق باشید

28747
متن پرسش
سلام علیکم: استاد من خیلی دوست دارم و قصد دارم که محاسبه رو توی آخر هر روز داشته باشم اما نمی تونم و همچنین مراقبه توی روز. می‌خواستم کمک کنید که چطور بتونم اینها رو توی زندگیم جا بزنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای راه آن دستورات تحت عنوان مراقبه در آخر روز کارساز است، ولی به مرور انسان به جایی می‌رسد که در هر شرایطی همواره باید متذکر حضور خود در محضر حضرت حق باشد. زیرا هر لحظه ممکن است از این دنیا رخت بربندد. موفق باشید

28741
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی و عرض ادب: دو سوال از رفقای عزیزم را تقدیمتان می‌دارم که از بنده خواهش کردند از شما بپرسم. ۱. یکی از رفقا می‌گوید: بنده هر وقت که ماه رمضان را کامل روزه گرفته ام، آن‌چنام ادباری به من دست می‌دهد که واجباتم هم ترک می‌شود ماه بعد از رمضان، چه کنم؟ ۲. یکی از رفقای طلبه خواست از شما بپرسم: در تعادل بین ارتباط با جامعه و زنگار نگرفتن از جامعه، ملاک و مرز و حد چیست و چگونه آن را بفهمیم که آلوده نشویم ولی همواره با مردم باشیم و مردمداری کنیم!؟ این حقیر هم سخنی ندارم جز ملتمس دعا بودن برای ماه محرم الحرام. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نباید نگران بود. این همان خوفِ حضور در ساحتِ برتر است. مثل ابتدایِ برزخ می‌ماند که انسان دست و پایش را گم می‌کند، ولی چون به خود آید در ساحتِ برتری تنفس خواهد کرد. ۲. وقتی به حکم وظیفه و در اندازه‌ای که حضرت محبوب راضی هستند، به میدان بیاییم، قصه‌ی انسان قصه‌ی کسی می‌شود که اگر دست در کار دارد، دل با یار دارد. رویهمرفته مطالعه‌ی کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را مدّ نظر داشته باشند خوب است. موفق باشید

28733
متن پرسش
سلام: با عرض ادب و احترام استاد عزیز: سوال اینکه نمی خواهیم با وسیله، موتور، ماشین دوچرخه یا... برای مردم مزاحمتی پیش بیایید و از بچگی که بیشتر و الان چند سال است که مرتقبم بیشتر ایجاد مزاحم برای مردم نباشد اما غفلت یا حواس پرتی مان بعضی وقته گل می‌کارد. یا با موتورکه هستیم چراغ قرمز عجله (خیلی کم) می‌کنیم و منظور اصلیم حق مردم به گردنم است چه کار کنم از این حق مردم؟ ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با استغفار و عدم ادامه‌ی مزاحمت. موفق باشید

28723
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: چند سالی است مادرم بیمار هستند. همسرم چون می بینند همسران برادرم در پرستاری کمک نمی دهند و فقط برای طلب مهریه و ارث پدریمان حاضر می شوند در رفتن و پرستاری کردنم اکراه داره و خیلی وقت ها هم اجازه نمیده تکلیف من چیست؟ اینکه تسلیم بشم؟ یا در طلب رضایت و اجازه او تلاش کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدمت به مادر در هر حال برکات خود را دارد. هنر انسان باید در جمعِ این دو وظیفه باشد که حقوق همسر نیز نادیده گرفته نشود. موفق باشید

28704
متن پرسش
سلام استاد: اقوال زیادی در خصوص زمان بین الطلوعین مطرح شده و بیشتر بر فاصله ی بین فجر صادق و طلوع خورشید تاکید دارند، از آنجا که بر نماز شب تاکیدات زیادی داریم و همچنین خواب در زمان بین الطلوعین نیز جزو خواب غافلان نامیده شده چطور می‌توان این دو را جمع کرد و اگر انتخاب بر یکی باشد کدام افضل است که صد البته از دست دادن هرکدام تاسف زیادی در بردارد. از طرفی در یکی از سخنرانیهای شما شنیدم که بین فجر کاذب و صادق را شما بین الطلوعین می‌دانید که به دل می نشیند، خواستم بفرمایید کدام قول صحیح می باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از اساتید محترم فرموده اند بهترین زمان نماز شب زمانی است که نماز شب به نماز صبح متصل گردد. به همین جهت می‌توان طوری بیدار شد که نماز صبح از دست نرود. موفق باشید
 

28673
متن پرسش
سلام استاد: می خواستم سکوت کنم (اگر انسان برای این سکوت کند تا فکر درست کند حتما درست فکر می‌کند) و بیشتر در زمانش صحبت کنم اما هرچه سعی می کنم نمی توانم و صحبتم وارد فضای حرف های بیهوده می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که سعی کنید در این امر باقی بمانید، آرام‌آرام بهتر و بهتر می‌شود. موفق باشید

28671
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از پاسخها گفتید که برای رونق بیشتر غدیر و انقلاب با انسانهایی که ما را رنجانده اند و رهایشان کرده ایم، آشتی کنیم. آیا جایز‌است حتی با کسانی که بخاطر انقلاب و عناد با انقلاب و عدم نسبت برقرار کردن با انقلاب آن هم از سر استدلالهایشان، نسبت خوبی نداریم، آشتی کنیم و حتی با کسانی که نسبت با انقلاب مخالفت دارند یا حتی در برابر آن ایستاده اند و با ایستادگی شان مقابل انقلاب، خون دل خوردن پیش آورده اند و در صحنه ها و بزنگاه ها علیه انقلاب و ولی فقیه ایستاده اند، اظهار مودت کنیم یا باید مانند مولایمان امیرالمومنین جاذبه و دافعه توامان داشته باشیم و در چنین صحنه هایی دافعه علوی داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به سیره‌ی مولایمان به عنوان افقی که در مقابل بشریت است و سعه‌ی صدر ایمانیِ آن حضرت موجب می‌شود تا طرف با آنهمه جسارت بگوید: «لو لا علیٌ لهلک العُمر». این یعنی در موضع توحید و گستره‌ی توحید، با بقیه‌ی انسان‌ها مواجه شدن، ولی نه آن‌طور که انسان‌های معاند مورد تأیید قرار بگیرند و به اسم سعه‌ی صدر از اصول خود عدول کنیم. همه می‌دانستند که علی «علیه‌السلام» یک قدم در راه باطل با کسی همراهی نمی‌کند، ولی در عین حال دل می‌سوزاند تا آن‌ها را هرچه بیشتر از آتشی که در آن افتاده‌اند، برهاند. از این جهت هر اندازه با خُلق علوی با افراد برخورد شود انگیزه‌ی مخالفان جاهل کم می‌گردد و ما امروز در مقطع تاریخی حساس و مهمی قرار داریم که به جاهلان تحت تأثیر تبلیغات دشمن نشان دهیم چه اندازه به آن‌ها دروغ گفته‌اند. آری! باید نشان داد و این یعنی سیره‌ی علوی. موفق باشید

28670
متن پرسش
سلام استاد: در مشاغل سیاسی یا قضایی برای زنان مجبور هستیم برای ارتباط با غیر سخن گاهی زیاد بگوییم و مراقبه زبان خیلی سخت می شود و هم چنین این که بخواهیم با انسان های متقی در ارتباط باشیم فضای شغلی بگونه ای است که بیشتر با انسان های بزهکار و خلافکار در ارتباط هستیم و انسان را از حال و هوای معنوی دور می کند. چطور این مراقبه رو در عین حفظ این مشاغل حفظ کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در این صحنه‌ها از موضع تقوا و وظیفه موجب رشد و بسط انسان می‌شود. «ز آبِ خُرد ماهی خُرد خیزد / نهنگ آن بِه که در دریا ستیزد». موفق باشید

28669
متن پرسش
عرض ادب و احترام دختری دارم ۱۹ ساله ۶ سال ابتدایی در مدرسه امام محمد باقر علیه السلام درس خوانده و ۶ سال دبیرستان را مدرسه تیزهوشان. تا سال یازدهم رشته تجربی و سال دوازدهم انسانی و پارسال در رشته روانشناسی دانشگاه اصفهان مشغول به ادامه تحصیل. خانواده ای مذهبی هستیم و ایشان هم چادری و در دوره مدرسه شرکت کننده در مسابقات نهج البلاغه و ... الان هم از چند سال قبل دو خطبه صحیفه سجادیه را حفظ است. از دو سه سال قبل سوالات و شبهات دینی و اعتقادی داشته همه تلاش ما برای اقناع ایشان بی نتیجه بوده معرفی کتابهای شهید مطهری و حضرتعالی و ... هم بی تاثیر مشاور و روانشناس هم می‌گویند دچار وسواس فکری فلسفی است و دوران بحران هویت و... خدا را العیاذبالله ظالم می‌داند بخاطر جهنم و ... اخیرا در دانشگاه دوستی پیدا کرده آتئیست و فضای مجازی که دو سه سالی است گوشی شخصی دارد جذب سخنان منکرین خدا و کلیپ های امثال زئوس و دیگر منکرین خدا. خیلی اهل بحث و استدلال و ... مدتی است نماز هم نمی خواند و حتی می گوید اگر بخواهم نماز بخوانم حالم بد می شود. از چادر متنفر شده و معتقد است با این اعتقادات با چادر ریاکاری می کند و باید مانتوئی شود ولی هنوز نشده. به شدت از اعتقاداتش دفاع می کند و معتقد است منکرین خدا خیلی از دانشمندان و فلاسفه هستند و حتی روح وجود ندارد و ثابت نشده و اعتقاد مذهبی فعل و انفعلات شیمیایی در مغز است و حتی همین مسئله باعث می‌شود برخی خودشان را پیامبر بدانند و معتقد شوند به آنها وحی نازل می‌شود و ... روانپزشک هم برای نوسان خلقش داروی لیتیوم تجویز کرده و ... لطفا اگر توصیه دارین بفرمائین. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این وضع در نظام آموزشی و این نوع طرح مسائل دینی به روش سنتی، باید پیش‌بینیِ این امور را می‌کردیم. عرایضی در جزوه‌ی «گویی ولیّ شناسان رفتند از این ولایت» در این رابطه شده است. به هر حال در این شرایط باید به انتخاب این افراد احترام گذاشت تا خودشان با سعه‌ی صدری که مبتنی بر روح اسلامی در ما می‌بینند متوجه‌ی خوبی‌های شریعت الهی شوند. بد نیست در این مورد به جواب سؤال شماره‌ی ۲۸۶۶۷ نظری بیندازید و اگر ایشان آماده بود با او در میان بگذارید. موفق باشید

28651
متن پرسش
سلام استاد: من دچار مساله ای شدم و اون اینکه یه نفرو از خودم دلخور کردم. حالا چیز مهمی هم نبود ولی خب ایشون خیلی بریده شدن از من و هرچقدرم بعدش تلاش کردم رابطه درست نشد. الان این بنده خدا چند ماهه که از ذهن من خارج نمیشه. قبلا فرمودین خطورات رو اگه دنبال نکنیم از بین میرن‌. من دنبال نکردم ولی ناخوداگاه هر لحظه میاد به ذهنم و کل رفتاراش از ذهنم عبور میکنه. استاد خیلی از این مساله خسته شدم انگار سرطان روحم شده. من حتی خیلی دعا و توبه کردم که خدا از ذهنم پاکش کنه ولی دعام مستجاب نشد. امروز دیگه کارم به جایی رسید که مرگ این فرد رو از خدا خواستم که اینطور داره عذابم میده و تو نماز و درس آرامشم رو میگیره. مثل اینکه کسی رو بکشی و بعد روحش دست از سرت بر نداره. ۱.چرا خدا این دعا رو مستجاب نکرد؟ و ۲. اینکه آیا یاد این فرد به نحو از القائات شیطانه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: بالاخره باید با «خودتان» مسئله را حل کنید دریا شوید تا خطورات همچون رودِ کوچکی باشند که دریای شما را از استقرار خارج نکند. سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. ثانیاً: چرا دعا می‌کنید که آن طرف بمیرد؟! دعا کنید خودتان از این نحوه بودن بمیرید، و با حیاتی برتر زنده شوید! همان‌طور که جناب مولوی می‌فرماید:

بمیرید، بمیرید، وزین مرگ مترسید               کز این خاک بر آیید، سماوات بگیرید

بمیرید، بمیرید، وزین نفس بِبُرید                  که ‌این ‌نفس‌چو بند است و شما همچو سرابید

یکی تیشه بگیرید پی حفرة زندان                  چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید

بمیرید، بمیرید، به پیش شهِ زیبا                    برِ شاه که مردید همه شاه و شهیرید

بمیرید، بمیرید، وزین ابر برآیید                    چو زین ابر برآیید همه بدرِ منیرید

موفق باشید    

28647
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید استاد من همیشه دوست داشتم سر انجام وظیفم باشم و بتونم برای انقلاب کار کنم و نهایتا شهید بشم. ولی الان به علت مریضی که دچار شدم ممکنه بر اثرش بمیرم. و از این بابت که شهید نمیشم و کاری هم برای انقلاب نکردم خیلی خیلی ناراحتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با صبر و راضی‌بودن به رضای الهی با موضوع برخورد کنید، به همان نتایجی که می‌خواهید می‌رسید. موفق باشید

28621
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. بنده یه دوران خیلی خوبی داشتم. حدودا ماه ذی الحجه و محرم پارسال. (به طوری که شهریور ۹۸ دوبار توفیق زیارت امام رضا (ع) داشتم و بیشتر شبها نماز شب می‌خواندم. اشک و آه و دلتنگی هم بود) اما الان نه نماز شبی هست، نه آه و سوزی و نه زیارتی. چندین هفته هست که حسرت آن روز ها را می خورم و خاطرات را مرور می کنم. اما هنوز نفهمیدم که چرا به این حال و روز افتاده ام. وظیفه ی من در این حال چیست؟ و چگونه به آن دوران برگردم؟ ۲. هر از گاهی هم خوب باشم به دو سه روز نرسیده باز هم به روزمرگی و غفلت برمی گردم. و بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که شاید وقتی آدم خوبی هستم مغرور و معجب می شوم و خداوند برای اینکه دلم شکسته باشد توفیقی ازم سلب می‌کند. اگر مرا جهت داشتن دلی شکسته و از بین بردن عجب راهنمایی کنید بسیار ممنون میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی حضرت علی «علیه‌السلام» در حکمت ۲۲ نهج البلاغه می‌فرمایند: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی الْفَرَائِضِ» این دل، مثل فصول چهارگانه است، یعنی مثل زمان که گاهی بهاری دارد وگاهی پاییزی، گاهی اقبالی دارد و گاهی ادباری. اگر دل در حالت بهار بود، شکوفایی و اقبال داشت، از نوافل نگذرید، سعی کنید، نافله‌ ها را ترک نکنید و اگر دل، آن آمادگی را ندارد، شما بر دل تحمیل نکنید و فقط واجب ‌ها را انجام دهید، نگویید حتماً نماز شب بخوانم چرا که آن نماز شبی که با ادبار دل همراه است، با کراهت آمیخته است و کمتر انسان، توفیق پیدا می کند، لذا حضرت فرمود: دل خود را نرنجانید و با دل کنار بیایید. موفق باشید

28608
متن پرسش
سلام استاد: عیدتان مبارک. استاد چه طور میشه توی این روز و کلا از امروز تا عید قربان سال دیگه نفس و منیت را ذبح کرد؟ و به قرب رسید؟ سفارش خاصی اگر دارین ممنون میشم بفرمایین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: تا علم و فضل بینی / بی‌معرفت نشینی. یک نکته‌ات بگویم / خود را مبین که رستی. آری! اگر روی به حقیقت اندازیم همواره خود را نسبت به حقیقت، هیچ می‌بینیم و هیچ در هیچ. ولی اگر نظر به اعمال خود کنیم، همچون شیطان خواهیم گفت: «أنا خیرٌ منه». موفق باشید    

28592
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد من مدت چند سال هست که از خانواده ام دورم و دلتنگی منو اذیت نمی‌کرد چون اینجا سیر مطالعاتی شما رو داشتیم، کمابیش کلاس می‌رفتم، با بچه هام مشغول بودم و سعیم بر این بود که وقتم تلف نشه، اهل تلویزیون و فیلم و اینا هم نیستم. ولی الان چند ماهی هست که با شرایط کرونا این غربت و دوری و عدم ارتباط با آدمای دیگه خیلی زندگی رو برام سخت کرده و اگر نبود مطالعه ی کتابها که حتما دیوانه شده بودم ولی خب این احساس تنگی عرصه و زندانی بودن در خانه خیلی آزار دهنده شده، نمیدونم اشکال کارم کجاست، از طرفی احساس می‌کنم اگر آنکه که در خانه اش صنم دارد، بودم اینطور نبود ولی اصلا راهی به این سمت الان در خودم نمی‌بینم. ممنونم اگر راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان با اُنس با سایر انسان‌ها بسط می‌یابد و رشد می‌کند. باید به نحوی حتی در حدّ فضای مجازی اُنس‌ها در صحنه‌ها باشد. موفق باشید

28569
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در رابطه ی با کنترل خشم موقعیت هایی پیش می آید که انسان می خواهد به دستور شرع گوش دهد و خشمش را کنترل کند ولی در مواجهه با بعضی افراد وقتی طرف می بیند که این انسان مراقب است که خشمش گرفتارش نکند بیشتر سر به سر می‌گذارد، یعنی آنقدر طرف را اذیت می‌کند که طرف را به خشم در آورد و به قول معروف آدم مریضی است، در این موارد چه باید کرد و چه برخوردی باید با طرف کرد؟ و یه وقت هایی هم همجین افرادی در محیط کار هستند و بنابر راه فراری از اینجور افراد نیست، جه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر انسان در همین جاها معلوم می‌شود که خود را بالاتر از این حرف‌ها بیابد. موفق باشید

28567
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی طول عمر هر چه بیشتر برای شما: شرح مناجات تائبین‌تان را گوش می‌دادم در جلسه ی یازدهم و مبحث ادب به رحم آوردن حق پس از آنکه داستان کودک حلوا فروش را از جناب مولوی نقل کردید به این مضمون اشاره کردید که اشک ریختن شخص مضطر به هنگام مشکلات نکته و سِرّ به رحم آوردن حق است و این مهم از هر کسی بر نمی آید مگر آنکه کلاس اش را دیده باشد. این فرموده  شما که گفتید هر آنکس که کلاسش را دیده باشد، را گرفتم و این سوال در ذهنم شکل گرفت: -به عنوان مثال منِ جوان اگر بخواهم که با روش دقیق و تخصصی توحیدی از خداوند در خواست کنم که رزق مرا وسیع گرادند و اسباب ازدواج و یک زندگی عزتمندانه و شرافتمندانه را برایم فراهم کند باید چه کنم؟ چه سیری را طی یا به چه دستگاهی ورود کنم؟ کلاس درس مربوط به این موضوع چیست و چگونه در آن شرکت کنم؟ (هم اینکه از غنی مطلق کم نخواسته باشیم و هم آنکه وقتی بما فضل نمود فراموش نکنیم که که نمود! بحمد الله روی هم رفته این آتشی که دنیا دوستان فرعونی صفت برای ما بر پا داشته اند اسباب خوبیست که خداوند عطا کرده برای تمرین توحید ابراهیمی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی عظمت یک موضوع قدسی در افق جان انسان به ظهور آمد و انسان در سوز و عطش طلب آن امر قرار گرفت که بسی برتر از آن است که با اراده‌های جزئی محقق شود، به طور تکوینی اشک، جاری و راه گشوده می‌شود. موفق باشید

28565
متن پرسش
با سلام و تشکر. در حال مطالعه کتاب آشتی با خدا بودم. ص ۱۲۸ نوشته بود: که از ظریق معرفت به نفس و اتصال هست خود به هست حق... دیگر هیچ افسردگی و پوچی در زندگی او راه نخواهد یافت. اول سپاسگزارم از مطلب عالی که عالی توضیح داده بودید و حس کردم تازه دارم می فهمم. ولی سوالی که دارم این که با تمام این ها انسان چطور می تونه با توجه به هست از وقایع دنیا عبور کنه؟ مثلا همسر بداخلاق و بد رفتار که دائما در حال اذیت های عامدانه و عالمانه هست، و هر کاری که عقل گفته انجام دادی و جواب نمیده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه‌ی جهان بزرگ‌تری شد، دیگر چندان مشغول چنین اموری که بخواهد خود را همسنگ این افراد بکند، نمی‌شود. موفق باشید

28555
متن پرسش
سلام: آیا شما ذکر یا دستور سلوکی و یک نوع توسل راهگشا برای باز شدن گره های مادی زندگی سراغ دارید؟ مثل مشکلات بیکاری و ازدواج و... راه های مختلفی را امتحان کرده ام. هم معنوی هم دنیایی، ولی احساس می کنم هیچ تاثیر و فایده ای ندارد. گویی آنقدر گناه کرده ایم که دعاهایمان استجابت نمی‌ شود و‌برکت از ما دور شده. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم آیت‌الله قاضی در این موارد بر اساس روایتی که از معصوم به ما رسیده‌است می‌فرمایند هر روز بیست و یک مرتبه آیت‌الکرسی راه‌گشاست. موفق باشید

 

 

28549
متن پرسش
ضمن عرض سلام و خسته نباشید: فرق «الهی العفو» و «استغفرالله ربی و اتوب الیه» چیست؟ از لحاظ تاثیری که می‌گذارند چه تفاوتی دارند؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما در رجوع به حضرت حق است جهت رفع نقائص. تفاوتی بین اذکار مذکور نیست. موفق باشید

28519
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید بنده دوستانی دارم که آدمای اهل فکر و مذهبی ای هستن و انقلابی. ولی هر خواستگاری که براشون میاد چندان مذهبی نیست. از طرفی سنشونم داره میره بالا. می‌خواستم ببینم در این شرایط مجرد موندن به صلاحشون هست یا ازدواج با یکی از همین پسرایی که چندانم مذهبی و انقلابی نیستن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است طرف بی‌دین نباشد و نسبت به رهبر انقلاب مخالف نباشد، بقیه‌ی امور را می‌توان تحمل کرد. موفق باشید

28516
متن پرسش
سلام استاد: بنده چند سال است دچار افسردگی شده ام و تحت درمان می باشم. اما خیلی وقتها حالم بد می شود و از کار و زندگی می افتم. اگر درمان را قطع کنم که کاملا فلج می شوم. به قول خودتان از قول مولوی در این چند سال به هرجمعیتی نالان شدم و راههای مختلفی رفتم برای بهبودی. سیر مطالعاتی سایت را شروع کرده ام اما به همین دلیل بدحالی خیلی کند پیش می روم. حال معنوی ندارم. خواهش می کنم کمکم کنید راهی پیش پایم بگذارید. زکاتم ده که مسکین و فقیرم. خواهش می کنم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا به حضور در جمعِ رفقایی که اهل این مباحث هستند، فکر کرده‌اید؟ موفق باشید

28501
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد، عزیزی دارم که چند سالی است گره های سختی در زندگی اش افتاده و هر بار سختی و مشقت جدیدی به او روی می آورد تا کنون همه اش صبر و دعا کرده اما دیگر به ستوه آمده و خسته شده خواستم از شما و هر کس این پیام را می بیند خواهش کنم با نفس های پاکتان دعایی برای گشایش در اموراتش و مغفرتش بنمایید. و اگر راهنمایی دارید عنایت کنید. اجر شما با خداوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم إن‌شاءاللّه با دنبال‌کردن متن جلسه‌‌ی ۳ «با دعا در آغوش خدا» جواب خود را بیابید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

نمایش چاپی