بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25447
متن پرسش
با سلام: با توجه به مضرات پدیده چشم و هم چشمی در میان خانواده ها، چه راهکاری برای در امان ماندن از آن پیشنهاد می کنید؟ آیا سوره خاص یا آیات، روایات یا کتاب خاصی را برای مطالعه پیشنهاد می کند؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بتوانیم خود را برتر از این مقایسه‌ها بیابیم. پیشنهاد بنده مطالعه‌ی کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام (ره)است. موفق باشید

25456
متن پرسش
سلام: سال گذشته که اربعین قسمت شد کربلا زیارت بشه تا مدت کوتاهی حال و هوای خوبی داشتم و رابطه خوبی با خانواده و دیگران برقرار بود به لطف ابا عبد الله سلام الله علیه همچنین عزم توبه داشتم و تلاشم بر دوری از گناه بود اما به مرور از بین رفت و غفلت دوباره سراغم آمد و امسال الان که از کربلا برگشتم دوباره همین حال خوب رو دارم اما می ترسم دوباره غفلت نابودم کنه، چکار کنم لااقل چند ماهی در مسیر باشم، می ترسم دوباره آلوده بشم. راهی هست که عزم بر ترک گناه حفظ بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد با سؤال‌کردن حلّ نمی‌شود باید خود انسان مواظبت بکند که احوالات منفی بر او غالب نشود. موفق باشید

25430
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: مدتی است متأسفانه برام عجیبه که یادم میره نماز بخونم! با اینکه حافظه ام هیچ مشکلی نداره و برای بقیه مسائل این مشکل رو ندارم و کاری رو فراموش نمی کنم. و هیچ وقت در عمرم نمازم رو ترک نکردم، ولی نمیدونم چرا چند وقتیه هر روز یادم میره نماز بخونم. به نظر شما دلیلش چیه؟ و چه باید کرد؟ متأسفانه چون فضای سایت عمومی است نمی تونم مسائلی که فکر می کنم در سوال مهمه درباره خودم توضیح بدم و از خداوند میخوام جواب من رو به قلب شما بندازه. خیلی ممنون بابت وقتی که میذارین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگی را طوری شکل دهید که اهمیت نماز دیده شود و این به شرطی است که جایگاه نماز را در زندگی بشناسید. موفق باشید

25422
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد پیرو جواب ۲۵۳۷۸، آیا اینکه با معصوم (ع) قرار بذاری که اگر خودشان راضی به امری هستند فلان نشانه را نشان بدهند بفرموده شما این هم می شود خدای ناکرده تعیین تکلیف برای ایشان؟ سوال دوم، در بحث شرح حدیث جنود عقل و جهل بیان کردید که برای رساندن توحید به قلب بعضی اذکار مثل لااله الا الله را تکرار کنید. من از نوجوانی مرتب این ذکر را تکرار می کردم تا چند وقت پیش با موسسه یکی از علما تماس گرفتم اتفاقی عنوان شد این مسله گفتم گاها هزار مرتبه صبح گقته ام مرا نهی کردند که این ذکر مال شما نیست تنها می شوی، و حتی زیارت عاشورار هم مدام نخوان چون لعن دارد. فقط چهل روز بخوان بذار کنار. مگر سفارش امام زمان (عج) به مداومت عاشورا نیست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! بالاخره همه‌ی قواعد عالَم در اختیار ما نیست تا انتظار داشته باشیم آن‌ها بر اساس نظرِ ما عمل کند. ۲. به نظرم بی‌جا نفرموده‌اند، بالاخره ما باید موقعیت خودمان را در نظر بگیریم. موفق باشید

25413
متن پرسش
به نام خدا، ضمن عرض سلام، ادب و احترام و تشکر از زحمات حضرت عالی، زیارت قبول. در مباحث کربلا مبارزه با پوچی ها فرمودید که باید مثل حضرت اباعبدالله سخن حق بزنیم و موضع حق بگیریم و از مخالفت فضای حاکم با حق نترسیم. از طرفی در توصیف جبهه حضرت فرمودید که، حضرت سعی داشتند حتی ذره ای اتهام ناحق بودن به ایشان وارد نباشد. سوال بنده این جاست: «ما که می دانیم صد درصد حق نیستیم. حداقل من که می دانم، حال اگر در مساله ای هم به حق موضع گیری کنیم، سوابق ناحق بودن ما اثر موضع حق ما را کم نمی کند؟ آیا موضع گیری توسط افرادی چون بنده که سوابقی دارم در جامعه امری صحیح است یا نه!؟ چه کنیم استاد عزیز. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین موارد هم باید سعی کرد انصاف را رعایت نمود و بدی‌های خود را در زیر سخن حق پنهان نکرد. موفق باشید

25411
متن پرسش
سلام و عرض خسته نباشید و خدا قوت: احتراماً این مطلب را یاد آور شیم که به مطلق سکوت صمت نمیگن. صمت به سکوتی گفته میشه که توأم با تفکر و اندیشه و نگاه توحیدی باشه. وگرنه صرف سکوت زیاد سازندگی نخواهد داشت. عذرخواهی می کنم از محضر استاد شریف و گرانقدرم متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. «صمت» نحوه‌ای از مراحل سلوک است و این غیر از سکوتِ صرف است. موفق باشید

25380
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر ۱. صبح تا شب و شب تا صبح رو چگونه میشه به حقیقی ترین نوع ممکن گذراند. در هر سن و شرایط و شغل و شهر و کشور و موقعیت؟ ۲. اینکه کسی هدفش رواج فرهنگ قرآن و اهل بیت (ع) هست اول فلسفه و حکمت و عرفان بگذرونه یا یک راست بره سراغ خود قرآن و روایات؟ مثلا میخوایم علم آموزی رو برای کنکوری ها جا بیندازیم تا عمرشون بیهوده در سیستم آموزشی پر از مشکل از بین نره. آیا میشه کتاب فضل علم از اصول کافی رو براشون شرح داد؟ یا باید اول مقدمه چینی کرد با توجه به کتاب جوان و انتخاب بزرگ.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان احکام شریعت در امور فردی و اجتماعی و رعایت حقوق افراد کم ندارد؟ ۲. به نظر می‌آید مقدمات معرفت النفسی نیاز باشد. موفق باشید

25353
متن پرسش
بر اساس قاعده ی عقلی لزوم دفع ضرر احتمالی و انگیزه ی فطری حب نفس (دفع ضرر و جلب نفع) چگونه می توانم دغدغه ی نجات در عالم آخرت را تامین کنم؟ می خواهم از لحظه ای که مرگم فرا می رسد تا آخر مطمئن باشم تا اندازه ای که بر عهده ی من است _حداقل_ از هرگونه رنج، الم، ضرر و بدبختی ایمن باشم. تا چه اندازه و چه چیز های را؟ (از واجبات و محرمات اعتقادی، اخلاقی و فقهی) (از رساله ی عملیه یا مثلا کتاب گناهان کبیره). آیا مواردی که در کتاب های اخلاق (مانند کبر، حسد، بخل، حب دنیا) بیان شده است واجب اند و برای این منظور (کسب کف و حد نصاب نجات، رهایی و ایمنی) لازم است رعایت شوند؟ آیا باید حتما تمام واجبات و محرمات مبتلا به را به طور کامل رعایت کنم؟ آیا باید حتما قلب سلیم داشته باشم؟ یا تقوای کامل؟! دقیقا باید چه کار کنم تا به این خواسته ام برسم؟ در منطق قرآن به این مقام و حالت چه می گویند؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «ره چنان رو که رهروان رفتند» سیره‌ی ائمه «علیهم‌السلام» که نه در آن افراط است و نه تفریط را مطالعه فرمایید و در حدّ توان به وظایف شرعی عمل کنید و امیدوار به رحمت واسعه‌ی الهی باشید. موفق باشید

25350
متن پرسش
سلام علیکم: محضر استاد عزیز عرض ادب و پوزش بابت تصدیع اوقات دارم: ریشه درخت توت همسایه در منزلمان سبز و به درخت کاملی تبدیل شده بود که هم باعث اذیت مادرم بود و هم در جای نامناسبی رشد کرده بود. زمستان سال گذشته تمام شاخه های آن را بریده و پای آن نفت ریختم. از دفتر آقای مکارم استعلام گرفتم گفتند: قطع آن اشکالی ندارد. اما با توجه به مباحث معرفتی که در محضر حضرتتان کسب کرده ام ناراحتم. چرا که مظهری از مظاهر را خشکانده ام. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ریشه‌ی آن درخت بیجا تشریف آورده بودند در خانه‌ی شما، مثل خروس بی‌محلی که بی‌جا می‌خواند. «مرغ را بینی که ناهنگام آوازی دهد/ سر بریدن واجب آید مرغ بی هنگام را». موفق باشید

25349
متن پرسش
با سلام: چطور میشه انسان در حالی که کار خیر میکنه ولی کار خیر رو در نظر نگیره و به خودش بگه که خدایا من در برابر نعمتها و الطاف تو هیچ کاری نکرده ام و احساس فقیر بودن و بدهکار بودن در برابر خدا داشته باشه؟ مثلا بارها بر روی کارهای خودم فکر کردم دیدم در انتهای دلم باز یک نوع احساسی وجود داره که: تو برای امام حسین (ع) فلان کار رو کردی، نماز مستحبی میخونی، خیرات هدیه میدی و... و من این احساس رو دوست ندارم. چون یک حالت انتظار داشتن از خدا و حتی از خلق خدا برام بوجود میاد. در صورتی که نباید چنین چیزی باشه. درسته؟ لطفا راهنمایی کنید که مفهوم این احساس چیه؟ و چیکار باید کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که تمام این اعمال برای آن است که به احساس این واقعیت برسید که تماماً در آغوش خدا هستید. سؤال و جواب شماره‌ی ۲۵۳۴۸ شاید متذکر این امر باشد. موفق باشید

25339
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. آیا این جمله که اگر انسان هر بار مخالف نفس عمل کند نفس یک مقدار ضعیف تر می شود و اگر مطابق هوای نفس عمل کند حتی در امور جزئی نفس یه مقدار قوی تر می شود درست است؟ ۲. آیت الله محمد محسن حسینی طهرانی فرموده است یک عمل مخالف نفس انجام دادن که مورد رضایت خدا باشد انسان را از یک ماه نماز شب خواندن جلوتر می برد. حالا به نظر این مطلبی که ایشون فرمودند درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده درست است و اساساً می‌توان آن را تجربه کرد که در مخالفت با نفس امّاره، مقاومت نفس امّاره بر خلاف تصور اولیه، چه اندازه ضعیف است. ۲. حقیقتاً همین‌طور است که انسان با مخالفت با نفس امّاره درهای آسمان معنویت به سویش گشوده می‌شود و متوجه می‌شود که این نوع امیال چقدر در حاشیه هستند و ما آن‌ها را در متن آورده‌ایم. موفق باشید

25337
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم و رحمة الله: وقت شما بخیر. استاد گرامی، من خانم خانه‌داری هستم که مدتی است برای کمک به اقتصاد خانواده خودم و نیازمندان به یک شغل خانگی هم می پردازم. در روز حدود یک ساعت وقت برای قرآن خواندن و دنبال کردن سیر مطالعاتی شما در نظر گرفته ام. حال سوال من این است که وقتی من کسانی را می شناسم که از نداری خود و فرزندانشان به معنی واقعی کلمه با شکم گرسنه می خوابند آیا جا ندارد که از همان یک ساعت هم صرف نظر کنم و باز هم بیشتر به کار بپردازم تا ان شا الله بتوانم بیشتر یا زودتر به آنها کمک کنم؟ از اینکه همیشه روشنگر ذهن و دل ما بوده اید متشکرم. حق نگهدارتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به طور مشخص کسی باشد که با شکم گرسنه بخوابد و بتوانید در رفع گرسنگی آن اقدام کنیم، هیچ راهی به ارزش آن کار نیست. می‌ماند که گاهی باید به صورت عمیق‌تری دلسوزی نمود به آن معنا که گفت: «سرشک از رُخم پاک کردی چه حاصل / تو کاری بکن کز دلم خون نریزد». سیره‌ی ائمه «علیهم‌السلام» در عین رفع نیازهای جزئی دلسوزی‌آن‌ها آن بود که چنین نقیصه‌هایی در عالم وجود نداشته باشد. موفق باشید

25306
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: بنده حقیر در تکمیل پاسخ شما استاد عزیز به سوال ۲۵۳۰۴، خواستم به پرسشگر عزیز بگم که یکی از گیرها و گلایه های ما مسلمون ها که اتفاقا شایع هم هست، اینه که میگیم چرا با اینکه فلان تعداد چله گرفتم، فلان تعداد صلوات نذر فلان امام معصوم کردم و غیره، ولی هنوز که هنوزه دعام مستجاب نشده، یا فلان گرفتاریم حل نشده و بعدش نتیجه می گیریم که خدا (نعوذ بالله) به ما توجهی نداره. اصلا با ما قهر کرده، خدا عادل نیست، اگه عادل بود، بعد از این همه توسل و دعا، دعامون را مستجاب کرده بود و برخی هامون ممکنه کم کم معنویات را بذاریم کنار و بعضا به کفرگویی کشیده میشیم. من هم چنین تصورات غلطی نسبت به جایگاه دعا داشتم و خیال می کردم هر کسی هر دعایی کرد، قطعا باید برآورده بشه. ولی بعد از اینکه سیر مطالعاتی استاد پناهیان به خصوص سلسله سخنرانی های استاد با عنوان « تعیین کننده عامل در مقدرات بشر» را گوش دادم، واقعا نگاهم ۱۸۰ درجه عوض شد. ببین دوست عزیز! انسان ها مثل هم نیستند، ظرفیت انسان ها متفاوته، بر همین اساس مقدرات انسانها هم متفاوته. ممکنه شما آدم پولداری باشی ولی یه نفر دیگه که اتفاقا خیلی هم دعا میکنه پولدار بشه ولی تا آخر عمرش ممکنه از نظر مالی زندگی سختی داشته باشه. دلیلش چیه؟ دلیلش اینه که ظرفیت وجودی انسانها متفاوته. شما با فقر و مشقت بهتر امتحان میشی، اون فرد پولدار با پولدار بودن بهتر امتحان میشه. در این دنیا، نه پولدار بودن نشانه کماله، نه تنگدستی نشانه ذلت و پستی. بلکه هر دو امتحانه. وگرنه اصل زندگی و راحتی و لذت حقیقی، مربوط به عالم آخرت است (ان الاخره لهی الحیوان). پس چقدر خوبه به مقدرات خدا احترام بگذاریم، و نه تنها گلایه نکنیم، بلکه شکر هم بکنیم. البته رسیدن به چنین مقامی که انسان در حال تنگدستی، تن به تقدیر الهی بده و خدا رو شاکر باشه، مقام رضاست که کاریست کارستان که از همگان بر نمی آید. در پایان به شما دوست عزیز پرسشگر پیشنهاد می کنم در کنار مباحث بسیار عمیق و عالی معرفت نفس و برهان صدیقین استاد طاهرزاده، مباحث تعیین کننده ترین عامل در مقدرات بشر (از علیرضا پناهیان) را هم گوش بدید. کم کم با کمبودهای ظاهری زندگیتون کنار می آیید. استاد طاهرزاده عزیز، ببخشید من بر پاسخ شما تکمله زدم. خدا توفیق روز افزون به همه مسلمانان عنایت بفرمایید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تازه انسان در این دنیا آمده است که مأوای حضور در آغوشِ حق را پیدا کند و این با راضی‌شدن به تقدیر الهی محقق می‌شود. در این شرایط برایش سختی و آسانی یکسان است.

«زیر دریا خوش بود یا روی آن / مهر او دلکش بود یا قهر او». موفق باشید

25296
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: با عرض پوزش منظور آیت الله بهجت از صلوات عاشقانه که باعث افزایش محبت به خدا می شود چیست؟ خداوند عمر طولانی و با عزت توفیقتان کند خیلی ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «صلوات بر پیامبر «ص»؛ عامل قدسی‌شدن روح» شده است. آری! وقتی انسان متوجه شود زیباترین زندگی آن نوع زندگی است که اولیاء الهی نمونه‌های آن هستند، به عشق آن‌ها برای آن‌ها صلوات می‌فرستد با نظر به آن معانی که در کتاب مذکور مطرح شده است. موفق باشید

25282
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: استاد آیا واقعا باید تحت هر شرایطی صله رحم کرد؟! استاد واقعا و حقیقتا نمی‌خواهم بهونه بیارم. ولی بعضی از اقوام هستند که مزاحم زندگی و آرامش انسان میشن. آیا حتما باید با اینها ارتباط داشت؟ کسی که مدام برای انسان گرفتاری و بدبختی ایجاد میکنه آیا لزومی داره که باهاش ارتباط داشت؟ اصلا مگر عرفایی مثل آیت الله بهجت با هر کس و ناکسی ارتباط داشته که ماهم داشته باشیم؟ آیا گاهی اوقات شرایط اقتضا نمیکنه که بعضی ها را کاری باهاشون نداشته باشیم؟ استاد من نمی خوام با کسی دشمنی کنم ولی میخوام کسی مزاحم زندگی و آرامش و احیانا سیر و سلوک من نشه. من که چیز زیادی نمی‌خوام. فقط میخوام افراد مزاحم را از زندگیم دور کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال طوری عمل نشود که تصور قطع رحم پیش آید. موفق باشید

25283
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: از وقتی سیر مطالعاتی استاد پناهیان به خصوص مباحث «تنها مسیر» و «تعیین کننده ترین عامل در مقدرات بشر» را گوش دادم، زندگیم متحول شده. از طرفی، چند وقته که مباحث «ده نکته از معرفت نفس» و «برهان صدیقین» شما را گوش دادم. این مباحث هم تحولات تازه ای در من ایجاد کرد. الان به جایی رسیدم که نه خوشم میاد تلویزیون ببینم، نه دوس دارم مثل سابق، هندزفری به گوش بزنم و آهنگ گوش بدم، حتی آهنگ سنتی و حلال، و نه دوس دارم توی فضای مجازی بگردم و کلیپ ها و مستندها و فیلم های سینمایی جذاب و جالب را ببینم (هرچند حلال). احساس می کنم اگه وقتم را صرف فیلم و سریال و آهنگ و امثالهم بکنم، عمرم بیهوده تلف شده و بعدش عذاب وجدان می گیرم. قبلا اینطور نبودم، قبلا فیلم می دیدم خیلی مهم نبود که چندین ساعت وقتم صرف آهنگ و فیلم صرف میشه. الان دیگه از نظر روحی، به جایی رسیدم که اگه فرضا نیم ساعت فیلم سینمایی بخوام ببینم، عذاب وجدان می گیرم. البته تمام این تغییرات روحی را مثبت ارزیابی می کنم و تازه دارم می فهمم که واسه چی اومدم به این دنیا و ماموریتم در دنیا چیه. لذا پدید اومدن این روحیات در خودم را بد نمیدونم. ولی مشکل اینجاست که دیگه خیلی جاها نمیتونم برم، در روابطم دچار تعارض میشم، منظورم اینه که فرضا قبلا دوستم می گفت بیا بریم بیرون بتابیم، می رفتم. ولی الان کنکاش می کنم در درون خودم که دقیقا این تابیدن در بیرون چقدر من رو به خدا نزدیک میکنه، از طرفی چون دوستم توی ماشینش آهنگ میذاره، در مجموع پاسخ منفی به دوستم میدم و باهاش بیرون نمیرم. یا مثلا قبلا با آهنگ که مشکلی نداشتم، گوش دادن به آهنگ های شاد و مجاز تلویزیون را بلامانع میدونستم، ولی بعد از تکمیل سیرهای مطالعاتی آقای پناهیان و شما، به این نتیجه رسیدم که حتی همین آهنگهای مجاز هم باعث افزایش کثرت و دوری از وحدت نفس می شود و لذا از هرگونه آهنگی دوری می کنم (حتی دلیلی نمی بینم که چون آهنگ گوش نمیدم، پس به جاش مداحی گوش بدم). خدا رو شکر با این تحولات روحی که در من پدید اومده، هیچ گونه افسردگی هم ندارم (آخه خیلی ها خیال می کنند اگه آدم آهنگ شاد گوش نده، غمگین میشه، ولی من برعکس هستم، و معتقدم شادی باید از درون و اعماق دل بجوشه و در ظاهر و چهره نمایان بشه و برای شاد بودن نیازی به مطلب، آهنگ یا حرف شاد کننده نیست). خلاصه اش رو بخوام بگم، قبلا شادیهام سطحی بود، ولی الان با چیزهای الکی شاد نمیشم و نیاز به چیزی ندارم که شاد بشم. استاد! از چند چیز می ترسم: ۱. پس فردا اگه ازدواج کنم، همسرم قطعا شبیه به من نیست، دلش میخواد بره سیرک، بره سینما، بره کنسرت های موسیقی، انواع و اقسام فیلم های جذاب و مستند و عاشقانه را ببینه، انواع آهنگ های به روز را گوش بده. خب با این احوالات و روحیاتی که بنده حقیر پیدا کردم، همه آدمهای اطرافم (از جمله همسر آیندم) فکر می کنند من یه آدم افسرده هستم که مثل آدمهای معمولی نیستم، نه آهنگ گوش میدم، نه اهل کنسرت و سیرک هستم، نه اهل رفتن به سینما. فکر می کنم این باعث میشه آدمها ازم فراری بشند، یا اینکه روابطشون را باهام کمرنگ کنند، و اینکه همسرم از بودن با من لذت نبره (چون طبیعتا من باهاش به سیرک و سینما و اینجور جاهایی که چیزی جز افزایش کثرات به همراه نمیاره، نمیرم). چطور با این دغدغه که در آینده ممکنه رخ بده، کنار بیام؟ (فکر می کنم که خدا یه همسری روزیم میکنه که در مواردی، دقیقا مخالف عقاید من هست تا بدین وسیله امتحان بشم، به همین خاطر این سوال را ازتون می پرسم) ۲. جاده ای که توش هستم، درسته؟ با همین دست فرمون برم جلو؟ پیشنهاد خاصی ندارید؟ ۲. درک و فهم من از خودم و زندگیم اینه که ما به این دنیا نیومدیم که خودمون را به آب و آتیش بزنیم تا دنیا ازمون سواری بگیره (حب دنیا)، بلکه باید خودمون را به آب و آتیش بزنیم تا از دنیا سواری بگیریم (نگاه ابزاری به دنیا). حتی اینجا نیومدیم که به قول روانشناسان غربی با بکارگیری استعدادهامون به موفقیت برسیم. رسیدن به موفقیت موضوعیت نداره، بلکه سنخیت پیدا کردن و تناسبی نسبت به خدا پیدا کردن، موضوعیت داره. همه شئونات زندگی باید در خدمت این هدف و ماموریت (سنخیت یافتن با خدا برای لیاقت پیدا کردن جهت ملاقات با خدا) باشه. آیا برداشت بنده حقیر از زندگی، منطبق با حقیقت است؟ یا جایی دچار کج فهمی شده ام؟ در پایان از شما استاد عزیز و محترم خواهش می کنم که به همه کسانی که سیر مطالعاتی شما را تکمیل کرده اند، توصیه بفرمایید که سیر مطالعاتی استاد پناهیان (تنها مسیر و تعیین کننده ترین عامل در مقدرات بشر) را هم دنبال کنند. چون به نظر من سیر مطالعاتی استاد پناهیان و سیر مطالعاتی جنابعالی، مکمل همدیگه هستند. سیر مطالعاتی شما، عقلی است و سیر مطالعاتی استاد پناهیان، اخلاقی. هر دو در جایگاه خود، ارزشمند هستند. هر سیر مطالعاتی عقلی، فرد را وادار به تفکر و تدبر در خودش و جهان میکنه و چون تعقل و تفکر، هم به تمرکز و زمان مقتضی نیاز داره هم به حوصله، معمولا مباحث عقلی، خشک به نظر میرسه و حوصله طرف سر میره. مباحث اخلاقی، این خشکی را برطرف میکنه. از طرفی، از نظر بنده ناچیز، فقط تکیه کردن به مباحث اخلاقی هرچند ظاهرا شیرین و جذابه و نیازی به فکر کردن زیاد نداره، ولی باعث میشه که انسان در یک حدی متوقف بشه و درکش از خودش و خدا و دنیا، عمیق نباشه و صرفا در همون حد متوقف بشه و بعد از مدتی سست و کسل بشه. مباحث عقلی این مشکل را رفع میکنه. خداوند شما استاد عزیز را از یاران حضرت صاحب الزمان (عج) قرار دهد. پیشاپیش از پاسخگویی شما ممنونم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! إن‌شاءاللّه خداوند همسر مناسب روح و روحیه‌ی خودتان را برایتان مقدّر می‌فرماید. ۲. نه! خوب است ولی مواظب باشید در افراط و تفریط نیفتید. آری! بنا نیست ما در هر چیز مباحی وارد شویم، ولی نباید طوری باشد که بقیه را از امور مباح محروم یا برایشان نفی کنیم. ۳. خیلی خوب است. رویهمرفته راهی خوب و پیشنهاد خوبی را مطرح می‌فرمایید. موفق باشید

25279
متن پرسش
سلام علیکم: خدمت استاد بزرگوار سوالی داشتم. اینکه در جایی خواندم آقای قاضی فرمودند هر پیشرفتی داشتم در شب زنده داری داشتم. چکار کنیم که از لحاظ خواب مشکلی نداشته باشیم و چگونه برنامه ریزی داشته باشیم چون شب حس و حال عجیبی دارد و نمی خواهیم آن را از دست دهیم. با تشکر از شما استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن، غذای سنگین نخوردن، کم حرفی در روز، کوتاهی‌های آرزوهای دنیایی کارساز است. موفق باشید

25263
متن پرسش
سلام استاد: در میانه سلوک تا وقتی که غرق در نگاه توحیدی شویم و فانی که دیگر خود را نبینیم با مشکلات میانی باید چگونه تعامل کرد؟ مثل رذائل اخلاقی؟ مصداقا مدتی است حسد انگار دارد جانم را می خورد و من هم می بینم که دارد چکار می کند. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین است دیگر رفیق! باید با پشتکار و صبر بر طاعت، از این گردنه ها عبور کرد. موفق باشید

25250
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: استاد درباره نحوه خوراک و برکات گرسنگی کشیدن و حذف تنقلات سوالاتی داشتم: ۱. آیا برای خانم ها هم مفید است، چه در دوران مریضی ماهیانه، چه در دوران بارداری، چه در دوران شیردهی؟ ۲. منظور از حذف تنقلات، حذف میوه ها هم هست؟ ۳. روزه گرفتن در هر ماه برای خانم ها به نظر شما به چه شکل مناسب است؟ خدا به شما عافیت عطا کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید نیاز بدن تأمین شود ولی نه این‌که انسان دائم به فکر خوردن باشد. ۲. به همان صورت سه روز در ماه. ۵ شنبه‌ی اول و آخر ماه، و چهارشنبه‌ی وسط ماه. موفق باشید

25257
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. ۱. منظور حضرتعالی از «نسبت» و «کشف خود و دیگران در نسبت با خود» در فرمایشاتتان چیست؟ در جای خاصی از آثارتان از آن بحث شده؟ ۲. چگونه می توان به فطرت و خودپذیرندگی مقبول خودمان همراه با طول توجه به آن برسیم؟ ۳. منظور از اینکه من فقط هست و چیست ندارد چیست؟ در فضای حسی و حضوری منظورتان هست؟ ۳. چگونه می توان سریع تر رشد کرد؟ آیا اصلا رشد سریع تر از حد عادی امکان دارد (بیش از حال و هوا و ظرفیت حالایمان) و چگونه ظرفیت وسعه مان زیادتر می گردد؟ ۴. نظرتان در مورد مقایسه کردن خود با دیگران چیست؟ چرا و چگونه می توان از مضرات مقایسه با دیگران به صورت واقعی آزاد شد؟ از رذائل اخلاقی در ابتدی مسیر سلوکی که قرار داریم چگونه می توان آزاد شد با اینکه هنوز عاشق نشده ایم؟ ۵. نظرتان در مورد موسیقی و استفاده مثبت سلوکی از آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد بد نیست سری به بحث «ده نکته در معرفت نفس» بزنید. ۲. با رعایت دستورات شرع، زیرا آن دستورات مبتنی بر فطرت است و عملاً استعدادهای فطرت را به فعل می‌آورد. ۳. در این مورد با «برهان صدیقین» مطلب را حل کنید. ۴. کتاب «آشتی با خدا» کمک می‌کند. ۵. در مسیر توحید به مرور به لطف الهی مشکل حل می‌شود. ۶. فکر نمی‌کنم بالذات، موسیقی مانعِ سلوک باشد، مگر این‌که انسان دچار لغو و یا افراط شود. موفق باشید

25244
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در خصوص هدیه دادن یا انجام دادن عمل مستحبی بصورت نیابت به اموات و اهل البیت (َع) کدام یک برتر هستش، هدیه کردن ثواب بهتر است یا به نیابت انجام دادن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در متون دینی داریم که وقتی بعد از زیارت امام نماز می‌گذاریم اظهار داریم: «صلّیتُ هاتین رکعتین هدیة منی» به نظرم بهتر است اعمال مستحبی را هدیه کنیم. موفق باشید

25239
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: در مورد فردی که سوال شماره ۲۵۲۱۷ را پرسیده اند، عرض کنم که ایشان از فردی که سوال شماره ۲۵۱۷۴ را پرسیده اند، ایراد گرفته اند. سوال شماره ۲۵۱۷۴ را من پرسیدم. متن پرسش را به هر فرد بالغ و عاقلی نشان بدهیم، خواهد گفت که هیچ بی ادبی در آن نیست. استاد عزیز! متاسفانه برخی ها، از انسان های زندگیشون، بت می سازند. احترام گذاشتن به همه انسانها لازم است، ولی برخی ها آنقدر غرق شخصیتها می شوند، که کوچکترین انتقاد نسبت به آنها را به مثابه توهین و بی ادبی و جسارت و امثالهم تلقی می کنند. این یعنی تندروی و افراطی گری و تعصب بیجا. نتیجه چنین تندروی هایی، فراری دادن افرادی است که به تازگی جذب شده اند، که پیامدهای نامطلوبی دارد. کسی می تواند مطالب فلسفی سختی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین را به زبان ساده، در قالب متن و صوت توضیح بدهد که تسلط بسیار بالایی بر آن داشته باشد و خودش آنها را خوب فهمیده باشد. این یعنی آقای طاهرزاده که جای رفیق شفیق یا پدر بنده را دارند، یکی از نوادر عصر حاضر هستند. ولی این دلیل نمیشه من نسبت به چنین فردی، انتقاد نکنم. با کمال تاسف، چنین رویکردی در بین دوستداران مقام معظم رهبری نیز دیده می شود. اگر کسی به رهبری نقد کند، برخی از مردم دوستدار رهبری (که تعصب بیجا دارند)، فورا برچسب های عجیب و غریب مثل ضد ولایت فقیه به او می زنند (در ضمن من خودم معتقد به ولایت مطلقه فقیه هستم و مخلص رهبری ام) که باعث میشه فضای انتقاد از بین برود. آقای طاهرزاده که معصوم نیستند که از انتقاد بی نیاز باشند. پس طرفداران افراطی خواهشا اینقدر با تندروی، فضای نقد را تنگ نکنید. امام علی علیه السلام، هم دافعه داشت هم جاذبه. ولی متاسفانه خیلی از جوانان به اصطلاح انقلابی ما، که مذهبی و حزب اللهی هم هستند، وقتی کوچک ترین انتقادی نسبت به یکی از شخصیت های انقلابی می شود، به جای اینکه با ملاطفت رفتار کنند و جاذبه نشان بدهند، روی خشن خود را نشان می دهند و فورا موضع گیری می کنند. اتفاقا چنین واکنش هایی، به جای اینکه مشکل گشایی کند، مشکل زایی می کند و باعث ایجاد عقده و کینه در فرد مقابل می شود. دوست عزیزی که به من خرده گرفته ای! باید به این نکته توجه داشته باشی که نوشتار، یک متن مرده است و نمی تواند حالت و وضعیت و لحن واقعی گفتار نویسنده را نشان دهد. پس اصلا درست نیست که نسبت به نوشته ها اینقدر خام و کوته نظرانه، موضع گیری تعصبانه نشان بدهید. استاد عزیز! خرده گیری بیجای این دوست عزیز به بنده باعث شد که این درد دل را بنویسم. امثال اینگونه افراد در جامعه کم نیستند. اگر توجه کرده باشید، ما مسلمانان به جای اینکه عمق خصومتان را با آمریکا و اسرائیل و وهابیون نشان دهیم، بیشتر وقتمان را صرف جنگ های لفظی بی نتیجه ای می کنیم که برخاسته از تعصب است! گویی رفیق یا همسایه مان که اتفاقا مسلمان هم هست، چون به فلان دانشمند انتقاد کرده، باید با او از سر خصومت صحبت کنیم! تعصب ریشه در هوای نفس دارد! هوای نفس هم که حقیقتی در خارج ندارد و دروغ محض است! یعنی صرفا به خاطر هیچ، بر همدیگر می پیچیم! آقای طاهرزاده عزیز! به نظر من اگر به فردی غیرمعصوم (هرچند عالم و دانشمند) تعصب داشته باشیم، باعث می شود که ۱۰۰ درصد صحبت هایش را بدون سبک و سنگین کردن، قبول داشته باشیم و حتی اگر ۱ درصد حرف غلط زده باشد، این اجازه را به خود ندهیم که ایرادی بر آن ۱ درصد بگیریم و هر کسی را هم که بخواهد به آن ۱ درصد ایراد بگیرد، متعصبانه سرزنش کنیم. آیا با حرف بنده موافق هستید؟ سوال دیگری که از شما داشتم، این است که اصولا در برخورد با متعصبان و تندروها (مذهبی های تندرو)، چه عکس العملی نشان بدهیم که حکمت آمیزترین عکس العمل باشد؟ خدای بنده نواز و کریم عمرتان را آنقدر طولانی کند که ظهور موفور السرور حضرت ولی عصر (عج) را درک کنید، ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم در انتقاد شما توهینی مطرح بود. تذکری بود دوستانه. از آن طرف هم آن رفیق می‌خواست تذکر بدهد که نباید در این امور، سخت‌گیری و انجماد شود. هر دو قصد خیر داشتید و بحمداللّه در صفای تعلق به اسلام به‌سر می‌برید. دیگر آن‌که ما باید سعی کنیم عمق نیت افراد را بنگریم و با آن‌ها همدلی داشته باشیم. تنها با انسان‌های معاند نباید همدلی داشت. موفق باشید

25228
متن پرسش
سلام: جنس این حزنی که منع شده و مانع سلوک است، با آن حزن که در مونس العشاق بحث شد تفاوت دارد، درست است؟!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حزنِ دوری از محبوب، صفای روحانی را به همراه دارد زیرا تلاش هرچه بیشتر است برای نفی خود. ولی حزنی که نوعی به اعتراض تقدیر الهی باشد، روح را خراب می‌کند. موفق باشید

25152
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: با توجه به تاثیری که پرخوری روی روح انسان داره و تیرگی می آره، مادرم برای من غذا زیاد می کشه و تاکید اش اینه که غذا زیاد بخورم، حالا اگه برای اطاعت والدین زیاد بخورم و خودم راضی نباشم آیا باز اون اثر سوء خودش را دارد؟ به نظرتون من چکار کنم؟ از یک طرف نافرمانی والدین که باعث آزار و اذیت آنها شود حرام است از یک طرف پر خوری طبق روایت دل را می‌میراند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال نباید بیش از نیاز غذا بخورید. موفق باشید

25122
متن پرسش
سلام: زندگی با فردی ک هیچ اعتقادی به دین و قرآن و اهل بیت ندارد و با توجه به اینکه سفارش شده که از همسر تبعیت کنیم آیا زندگی با این فرد در جا زدن نیست و آیا تبعیت و محبت کردن به او سرپیچی از حرف خدا نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان یک قاعده‌ی کلی داد و گفت زندگی با این افراد سرپیچی از حکم خدا است. زیرا عموماً این افراد بیش از آن‌که معاند باشند، جاهل‌اند. باید برایشان دلسوزی نمود. موفق باشید

نمایش چاپی