بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23700
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: استاد چه می شود که نماز صبح آدم قضا می شود؟ آن هم در شرایطی که تو عزم خود را جزم کرده ای تا در این ماه مبارک رجب تزکیه کنی و تا جایی که می توانی رعایتت را بیشتر کنی! و اینکه آیه آخر کهف رو هم خواندم و از خداوند منان تقاضا کردم که حتی قبل از نماز صبح بیدار شوم و ساعت هم گذاشتم. اما متاستفانه بیدار میشی و می بینی ۱۰ دقیقه هست که نماز قضا شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روز کم‌تر سخن بی‌جاگفتن، و زودخوابیدن، و در شام غذای سنگین‌نخوردن زمینه می‌شود تا رحمت الهی تأثیر خود را بگذارد. موفق باشید

23661
متن پرسش
با عرض سلام: من سوالاتی به شماره‌های ۲۳۶۳۷، ۲۳۶۴۹ و ۲۳۶۵۰ فرستادم، و هر جوابی‌ برای من می توانست راه گشا باشد، اینکه استخاره جایز نیست، استخاره خودم صحیح هست و یا جواب استخاره را به من می دادید و یا سفارش دیگری برای من می توانست راه گشا باشد. اما متاسفانه جوابی‌ دریافت نکردم. شاید مشکل از ایمیل من بوده است، لطفا می توانید فقط جواب را در سایت بگذارید. با احترام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۶۳۷. باسمه تعالی: سلام علیکم: در منزل استخاره نمی‌کنم. موفق باشید

۲۳۶۴۹. باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این موارد بیش از استخاره باید با صاحب‌نظران آن فن مشورت کرد که به اصطلاح می‌گویند باید به «بیّنه» رجوع شود. ۲. بنده در منزل استخاره نمی‌کنم. موفق باشید

۲۳۶۵۰. باسمه تعالی: سلام علیکم: محبت به خلق و رعایت حقوق آن‌ها و صله‌ی رحم، کارساز است. موفق باشید

23641
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی: سوالم را مختصر می پرسم اما معضل بزرگی است که در اطرافیانم می بینم و متاسفانه گاهی در خود نیز حس می کنم. چرا مردم حتی نسبت به نزدیکان خود اینقدر بی احساس شده اند؟ آنچه از عمق کلام و عملشان می شود به وضوح دید این است که نه کسی را دوست دارند و نه انگیزه محبت بلاعوض به کسی دارند؟ چاره و درمان این مشکل چیست؟ با تشکر از پاسخگویی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان محبت خداوند را در قلب خود رشد دهد، مظاهر الهی که انسان‌ها باشند را دوست می‌دارد و از آن‌هایی که دشمن خدا و مردم هستند تبری می‌جویند. موفق باشید

23638
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به مشکلات اقتصادی به این نتیجه رسیده ام که الان بهترین موقع تجارت معنوی و رشد تعالی هست (یعنی کمک اقتصادی به دیگران در این گرانی و ایثار و از خودگذشتگی خود و رشد معنوی کردن) با توجه به حقوق اندک کارمندی چگونه می توانم از این موقعیت عالی استفاده بهینه را کنم. ممنون از جنابعالی. لطفا جواب را در سایت بگذارید ایمیلم مسدود است. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی به ذهنم نمی‌آید. به هر صورت اگر با نیاز نیازمندی روبه‌رو شدیم در حدّ توان خود موظفیم که به او کمک کنیم. بیشتر این مشکلات، مشکلاتِ مدیریتی است با روحیه‌ی تجدد. باید سعی کرد از این مشکلات ریشه‌دارِ تاریخی که انقلاب اسلامی نیز با آن روبه‌روست، عبور کرد. موفق باشید

23632
متن پرسش
سلام استاد گرامی: بنده به این نتیجه رسیدم سکوت خیلی کار راه اندازه طوری که اکثر مواقع مایل به حرف زدن نیستم امکان خطای این امر کجا و چطور میتونه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. انسان تنها در جایی که احساس وظیفه بکند باید سخن بگوید. موفق باشید

23615
متن پرسش
سلام استاد: سوالی در مورد رنگ لباس داشتم. در احادیثی گفته شده که پوشیدن لباس قرمز تیره مکروه است. می‌خواستم بدانم منظور از قرمز تیره، رنگ زرشکی است یا قرمزی که در عرف به آن قرمز می‌گویند؟ همچنین می‌خواستم بدانم پوشیدن لباس مشکی (روسری، مانتو، شلوار، کفش) برای خانم‌ها علاوه بر چادر در بیرون از منزل ایرادی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم بتوانیم نظر بدهیم. عمده آن است که انسان مؤمن در عین وقار، خوش‌سلیقگی خود را نیز محفوظ بدارد. آن رنگ قرمزی که موجب سبکی انسان نشود، چه اشکال دارد؟ و آن رنگ سیاهی که وقار انسان را محفوظ دارد، چرا باید استفاده نشود؟ آری! لباس‌های سیاهی که وقتی خاک‌آلوده شود موجب سبک‌شدن انسان می‌شود، باید از آن پرهیز کرد. موفق باشید

23534
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: استاد ببخشید کسی که زیاد می خوابد و نمی تواند این خواب زیاد را کنترل کند باید چه کند؟ شما راه حلی برای این مسئله سراغ دارید؟ ببخشید یک سوال دیگه ام دارم اینکه چطور یک خواب با آرامش داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به خودتان برنامه بدهید و غذای خود را کنترل کنید و ورزش را فراموش ننمایید. ۲. اساتید می‌فرمایند روزتان را درست کنید تا خواب‌تان درست باشد. یعنی سعی کنید در روز از پرحرفی و کینه و رقابت، ذهن‌تان را آزاد نگه دارید. موفق باشید

23526
متن پرسش
باسمه تعالی استاد طاهرزاده سلام علیکم: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند به یهودی و نصرانی سلام کنید ولی به یهودی و نصرانی امت من سلام نکنید سوال می کنند یهودی و نصرانی امت شما چه کسانی هستند و پیامبر اکرم می فرمایند کسانی که صدای اذان و اقامه ی نماز جماعت را می شنوند و حاضر نمی شوند. اولا این حدیث سند معتبر دارد یا نه؟ ثانیا اگر معتبر است و ما بخواهیم به این حدیث عمل کنیم برای اینکه متهم به تکبر نشویم مجبوریم اصل حدیث را متذکر شویم و خلاصه اگر به حدیث عمل کنیم مجبوریم به بعضی از افراد سلام نکنیم و یک حالت زشتی برای شخصیت ما حاصل می شود به نظر شما چه بکنیم که هم به حدیث عمل کرده باشیم و هم اون حالت زشتی که در اثر سلام نکردن ایجاد می شود از بین برود. قبلا از بذل عنایت شما تشکر و قدردانی می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که این حدیث در شهر مدینه با محدودیت‌های آن شهر مطرح بوده که پیامبر، اقامه‌ی نماز می‌کردند و عده‌ای با بی‌محلی‌کردن، عملاً یهودی و نصرانیِ امت قلمداد می‌شدند. ولی در حال حاضر، شرایط به آن صورت نیست. موفق باشید

23463
متن پرسش
سلام استاد عزیز خدا قوت: بنده کارمند می باشم وضع مالی نه چندان خوبی دارم الحمدلله راضی و قانع هستم. دوستان همکار بنده با توجه به وضع اقتصادی در فراغت به دنبال کار دوم و معامله ماشین و مسافر کشی و بازار یابی هستند. حال بنده با توجه به سیر مطالعاتی و حدیث و معرفت نفس آیا به نفس خودم و تهذیب خود و خانواده برسم یا در فراغت هم دنبال یه درآمد دیگه باشم؟ چونکه همکاران بنده با این کار دوم اوضاع مالی مناسبتری نسبت به بنده دارند و از طرفی اگه کار دوم کنم یقینا دیگه به مباحث معرفتی و سیر مطالعاتی نرسیده و حضوری ندارم. با تشکر فراوان تقاضای نصیحت و راهنمایی خیرخواهانه شما را دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده که به صورت شخصی خدمتتان عرض شد آن بود که چه اشکال دارد منبع درآمدی در حدّ رفع سختی زندگی داشته باشید، ولی لااقل هفته‌ای یک‌بار در جلسه‌ی معرفتی و قرآنی حاضر شوید. موفق باشید

23447
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما استاد محترم و گرامی: استاد ازتون راهنمایی می خواستم من در حدود یک سالی است که به درخواست خودم از تهران به شهرشتان نزدیک تهران رفته ام. علت این انتخاب هم به دلیل بحث مالی و ترافیک و نوع کارم و اوضاع بد تهران بود. همه مسائل فوق برایم حل شد اما بعد از یک سال و نیم احساس می کنم به خاطر دوری از حرم عبدالعظیم و همچنین هیئت و پایگاه بسیج و مسجد از لحاظ معنوی رشد بسیار پایینی داشته‌ام. الان هم نمی دانم دوباره بخواهم بعد از اتمام مدرسه فرزندم به تهران برگردم یا نه. از لحاظ شرایط کاری برای خودم شهرستان خیلی خیلی بهتر است اما از لحاظ رشد معنوی احساس می کنم در تهران قوی تر خواهم بود. ممنون میشم اگر شما هم راهنمایی بفرمایید برگردم تهران یا خیر؟ ضمن اینکه پدرم هم به رحمت خدا رفته و مادرم تنهاست. البته خواهر و برادر دارم که بهش سر بزنن و من هفته ای یکبار به تهران می آیم برای سر زدن. اما خانواده خودم در شهرستان تنها هستند و باید منتظر باشند تا دو هفته یا یک هفته یکبار به تهران بیایند. اینجا از لحاظ رشد معنوی برای خودم و دختر ۹ ساله ام و همسرم ضعیف است. ما در تهران هیت و مراسمات خیلی خوبی دارد. سوال دوم اینکه زمانی که ما می خوابیم می شود یکسری از سخنرانی ها را یا قرائت قرآن را به صورت هدفون گوش کنم آیا باز هم برایم اثرگذار است یا خیر؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ما موظف هستیم در جایی زندگی کنیم که شرایط تعالی معنوی ما فراهم باشد. ۲. فکر نمی‌کنم مشکلی در میان باشد. البته بهتر است در هنگام خواب، با اذکار مربوطه به خواب روید مثل قرائت آیت الکرسی و سوره‌ی توحید و ذکر تسبیحات حضرت زهرا «سلام‌اللّه‌علیها». موفق باشید

23429
متن پرسش
سلام استاد: من یه شخص به ظاهر مذهبی هستم و دیگران من را خیلی قبول دارند که مذهبی هستم. اما مساله من این است خیلی وقت ها راحت گناه می کنم جوری که انگار خدا رو قبول ندارم. چه اتفاقی برای من افتاده که بعد از این همه سال حتی توی کربلا هم گناه سراغم میاد و انجام میدم و میدونم که امام منو میبینه اما بی تفاوت میشم. استاد من توی یه تضاد گیر کردم تضاد آدم مومن بودن و آدم گناه کار. چه اتفاقی برای من افتاده که بعضی وقتها اینقدر آدم خوبی میشم که دیگران هم میگن و بعضی وقتها آدم بدی میشم و اهل گناه کردن که تو کربلا که کسی دنبال اینجور گناه ها نیست من انجامش میدم. من باید چی کار کنم؟ ممنون از پاسختون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا دانی و علم به وجود خدا برای دوری از گناه، کافی نیست. باید در رجوع إلی اللّه و نظر به حضرت معبود، نقشِ حجاب‌بودنِ گناه را برای رسیدن به حقیقت متوجه شد. در آن‌جا است که می‌یابیم گناهانی که دین خدا، گناه می‌داند چگونه مانع ما در اُنس با حضرت معبود می‌گردد. محرومیت خود را وقتی در این رابطه احساس کردیم، گناهْ از قدرتِ خود فرو می‌افتد. موفق باشید  

23416
متن پرسش
سلام خدمت شما استاد گرامی: گاهی می شود انسان جهت کار خوبی که انجام داده حال خوشی پیدا کند و در همان حین اطرافیانی وجود دارند که غافل اند! همین باعث می شود خود را با آن افراد مقایسه و خدا را شکر کند! آیا این تکبر است؟ نام این احساس خوب بابت غافل نبودن چیست؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:خیر تکبر نیست . نام این حالت را نفحات الهی یا واردات قلبی می گویند. موفق باشید.

23410
متن پرسش
سلام استاد: ایدکم الله. استاد همیشه به خصلت پسندیده حیا علاقه ویژه داشته ام. منظورم از حیا در اینجا همان حیای پسندیده ای است که انسان در ارتباط با نامحرم و حتی محرم (در گفتار و رفتار) دارد. اما سوالم این است چگونه و با چه راهکار عملی یک زن می تواند ویژگی حیا را ملکه خود کند؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با قرارگرفتن ذیل دستورات شریعت، همه‌چیز جای خود قرار می‌گیرد تا نه افراط کنید و بی‌پروا با نامحرم ارتباط داشته باشید و نه تفریط کنید و آن‌جایی که وظیفه است در امور اجتماعی فعّال باشید، کوتاهی کنید. موفق باشید

23365
متن پرسش
سلام: ببخشید استاد پیشاپیش از شما عذر خواهی می کنم، چون دسترسی به جایی ندارم مصدع اوقات شدم. در مباحث معرفه النفس بسیار پیش رفتم و انگار از مطالعه ها و گوش دادن سخنرانی ها عالم بزرگی از مفاهیم و اطلاعات بر وجودم افزوده می شود، اما درگیری ذهنی دارم که دایما جلو حرکت مرا می گیرد و چند روز مرا معطل می کند. حوزه را رها کردم، حفظ قرآن را رها کردم و الان نیرویی در درونم دایما به من تلنگر می زند که از مستحبات اضافه ای هم که انجام می دهم رها شوم و وقت خود را بیشتر برای کشف و فهم حقایقی بگذارم که شیرینی فهم آنها چنان مرا محو می کند که از زمان و مکان فارغ می شوم، آرامشی درونم را گرفته، در اخلاق بسیار رشد داشتم، صبر ندارم برای اینکه با برنامه ریزی جلو بروم، اما انگار نیرویی دیگر از درونم می گوید پشیمان می شوی که حفظ و درس را رها کردی، آیا تو نمی دانی می توانی از این طریق چه خدمتی به جامعه داشته باشی در صورتی که اگر مدرک نداشته باشی هر چه هم بفهمی نمی توانی به دیگران منتقل کنی، تو باید برنامه ریزی می کردی و اینها را کنار هم پیش می بردی! ولی از سوی دیگر باز یاد سخنان اهل بیت (ع) می افتم که یک ساعت تفکر بهتر است از هزار رکعت نماز است و این خداوند است که اراده کند تو را مظهر اسم هادی می کند نه مدرک گرایی که هدیه غرب است برای جامعه ما؟ مدرکی که هیچ حکمتی پشت آن نیست و در حال حاضر برای کسب آن مدرک پوچ باید از کسب معرفت حقیقی کم بگذاری. مرا از این برزخ وحشتناک رها کنید کدامیک از این نداها از عقل من است و کدام از وهم من؟ بارها دیده ام که پاسخ داده اید که هر دو را در کنار هم داشته باشند ولی آیا این وقت تلف کردن نیست، توجه به آینده ای نیست که اصلا وجود ندارد که بخواهی برای آن برنامه ریزی کنی؟ آیا امام زمان (عج) این روش حوزه ها و جوامع قرآنی را تایید می کند که همه پوست دین را گرفتند و حقیقت آن را رها کردند که من بخواهم از آن طریق حرکت کنم؟ چرا امثال شما که سخن از حقایق می زنید در هیچ حوزه و دانشگاهی تدریس نمی کنید؟ از خدا می خواهم که ولی حقیقی ما را به ظهور برساند که نفوس مضطرب مانند خود را زیاد در جامعه می بینم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، معنای انسان در ارتباط با سایر انسان‌ها به فعلیت می‌رسد. لذا اگر بستری را فراهم نکنیم که آن‌چه را یافته‌ایم را به سایر انسان‌ها برسانیم و با آن‌ها در میان بگذاریم، انسانیت ما به فعلیت نمی‌رسد. به همین جهت فکر می‌کنم باید در همان بسترِ رسمی دروس حوزه، خود را ادامه دهید. موفق باشید

23364
متن پرسش
با عرض سلام و احترام. خواهش می کنم هر کمکی دارید از بنده دریغ نکنید. ببخشید استاد مشکلی که بنده دارم اینه که اختیار بدنم دست هوای نفس و شیطان هست و اختيار بدنم دست خودم نیست. از طرفی هم سرم به شدت شلوغه و برای اینکه به کارهام که بیشتر جنبه عقلانی دارن برسم نیاز دارم کاملا خودم به بدنم حکم رانی کنم ولی بدن همراهی نمیکنه و مثل الاغی که جفتک ميندازه، بی قراری میکنه و مانع از این میشه که به کارهام برسم. بنده با جستجو راهی جز «دعا برای رهایی از کسل و فشل (دعای ابوحمزه ثمالي)، و تلاش» پیدا نکردم، تو کتابهای شما هم مطلبی خاص این موضوع پیدا نکردم، و چون سطحم بسیار پایینه با دعا حل نميشه و نمیدونم باید چه کار کنم و چه تلاشی کنم چون وضعیتم به شدت اضطراریه از طرفی هم سطح وجودی ام پایینه. خواهش می کنم یه دستور العمل عملیاتی و زودبازده بگین که بتونم به بدنم برای مقاصد خودم نه مقاصد نفس اماره و شیطان، امر و نهی کنم و بدنم همراهی کنه و اینقد بی تابی نکنه. هر دستوری بگید هرچند سخت باشه انجام میدم، چون برام خیلی مهمه و به لحاظ زمانی در مضیقه ام، لطفا راهکاری ارایه دهید که همراستا با کمبود وقت باشه. لطفا بنده رو تنها نذاريد، خواهش مندم هر راهی به ذهنتون میرسه بفرمایید بلکه خدا بواسطه شما کاری کنه بتونم به زندگیم برسم و نجات پیدا کنم. خیلی ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که روش حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به جای ذکر، متذکرکردنِ روح است به معارف عالیه. تا در بسترِ گشودگی آن معارف، انسان خود را بیابد و جلو ببرد. حضرت آیت اللّه حسن‌زاده می‌فرمودند: «دیدم اگر خود را با معارف عالیه مشغول نکنم، ذهنم مرا مشغول خود می‌کند». در این رابطه می‌توانید فکر کنید که چه مأوا و محفلی را برای خود تشکیل دهید که با گشودگی رحمت الهی روبه‌رو شوید. از زیارت شهدا و زیارت حضرت روح اللّه و تواضع و صدق غفلت نکنید. موفق باشید

23358
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و ارادت خدمت استاد عزیز: گاهی در بین نماز، خطوراتی به ذهن انسان می رسد که راه حل بعضی مشکلات است و اتفاقا راه حل بسیار خوبی هم هست. اگر این خطورات در حال عدم حضور قلب باشد، آیا می توان گفت که حتما از جانب شیاطین است؟ اگر در حال حضور قلب باشد حتما می توان گفت که از جانب خداوند و ملائکه است؟ سوال بعدی اینکه می گویند خداوند به دل انسان می اندازد به چه کیفیتی است؟ نه اینکه تحربه نداشتم بلکه به لحاظ دقت زیادی که دارم، نمی دانم کدام خطورات رحمانی است و کدام نیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید این امور را طبیعی بدانید و برای رشد انسان لازم است. آن نوع خطوراتی که موجب تکبّر شود، شیطانی است و آن وارداتی که موجب عبودیت و تواضع گردد، الهی است. موفق باشید

23320
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: استاد شما در پاسخ به سوال 20976 فرمودید: «چاره‌ای نداریم که در کنار نظام آموزشی موجود، تلاش‌هایی بشود تا چشم‌ها به جایی غیر از نظام آموزشی موجود دوخته شود. این همان معنای انتقال از تمدنی به تمدن دیگر است.» و ما با نگاه تمدنی و به صورت جهادی اقدام به ایجاد جریانی کردیم که خارج از نظام آموزش و پرورش فعلی، بتواند نمونه ای در زمینه برگرداندن ولایت به پدر و مادر در امر تربیت فرزندان باشد و البته علاوه بر این سخن شما، تایید مقام معظم رهبری در دیدار از خانواده شهید مدافع حرم در مشهد که فرزندشان را به جای مدرسه به مسجد می بردند و اینکه عبارت گوش به زنگ ها را در مورد ایشان به کار برده بودند و حمایت های افراد صاحب نظری همچون جناب آقای دوستانی که از قطب های بزرگ فرهنگی شهر محسوب می شوند و خودشان سال ها در این سیستم زحمت کشیده اند هم در زمینه اقدام ما بی تاثیر نبود اما پاسخ های جدید شما به پرسش هایی همچون پرسش 23277 موجبات دلسردی ما و دوستان ما را در این جریان سازی فراهم آورده است. امیدواریم پدرانه ما را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم به جهت حساسیتی که نسبت به فضای آموزش و پرورش کشور دارم، در این مورد بسیار فکر کرده‌ام و در جریان وضع بدِ فعلی نظام آموزشی کشور هستم. ولی اولاً: معتقدم ذات آموزش و پرورش استعداد خوبی جهت تربیت نسل آینده‌ی انقلاب دارد و باید بیشترین تلاش را در جهت به فعلیت‌آوردنِ همین نظام آموزشی کرد که خود، بحث مفصلی را می‌طلبد. با آموزش‌های ضمن خدمت در ابتدای انقلاب، که متأسفانه از طریق آقای هاشمی به انحراف کشیده شد و جنبه‌ی مادی پیدا کرد، کارهایی شد که اگر به همان شکل جلو می‌رفت، آموزش و پرورش به‌خوبی احیاء می‌گشت و هنوز هم باید به آن فکر کرد. ثانیاً: باز فکر می‌کنم باید بر روی سخنان مقام معظم رهبری فکر بفرمایید که «کارِ موازی در کنار دستگاه‌های دولتی، کارِ موفقی نیست». و بر همین اساس باید فکر دیگری کرد. ثالثاً: بالاخره ما باید بدانیم افرادی را که آموزش می‌دهیم، آموزشِ آن‌ها در این زمانه ربطی تنگاتنگ با شغل آن‌ها دارد و نباید نسبت به مدرک آن‌ها سهل‌انگاری بشود. موفق باشید  

23299
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام: در پاسخ به سوال 23277 تحت عنوان: عدم موفقیت دستگاه‌های موازی با دولت در نظام آموزشی فرمودید که دستگاههای جدا از آموزش و پرورش نتیجه نمی دهند و سیستم مدرسه در مسجد را به آموزش و پرورش نزدیک تر دانسته اید. از آنجا که این حقیر نیز مدت چند سال است با همین مشکل دست و پنجه نرم می کنم جسارتا به عرض می رسانم که به نظر اینجانب روش مدارسی مثل میزان به سیستم آموزش و پرورش نزدیک تر است. یکی از افرادی که جزو هیات امنای یکی از همین مدارس مسجد بود می گفت که اکثر این مدارس مجوز رسمی از آموزش و پرورش ندارند و در پایان سال دانش آموزان به صورت خودخوان در امتحانات آموزش پروش شرکت می کنند. ضمنا مدیران یکی از همین مدارس نیز در چند وقت اخیر با شکایت آموزش و پرورش مواجه شده است. مدارسی نظیر میزان نیز با توجه به شناختی که از آنها دارم و فرزند خودم در همین مدارس میزان مشغول به تحصیل است به صورت رسمی مشغول به کار هستند اما با مشکل بی تجربه بودن معلمان مواجه هستند. اکثر مدیران و معلمان جوانهایی هستند که شاید یک الی دو سال تجربه کار دارند و حتی تجربه شخصی بچه داری را هم ندارند. این موضوع باعث می شوند که نتوانند با بچه ها درست ارتباط برقرار کنند. البته پیشرفت خوبی دارند و اشکالات را برطرف می کنند ولی فعلا تجربه ندارند البته به علت رویکرد جدیدی هم که دارند از معلمان با سابقه نیز نمی توانند استفاده کنند چون معمولا معلمها روش سنتی را قبول دارند و با این روشهای جدید کنار نمی آیند. حال به نظر شما بین مدرسه ای که از روشهای مرسوم استفاده می کند (نظیر ایجاد رقابت بین دانش آموزان و آموزش مبتنی بر محفوظات) و از معلمان با تجربه برخوردار است طوری که دانش آموز را به تحرک وامیدارد و مدرسه ای که اهداف خوبی دارد ولی از تجربه کافی برخوردار نیست کدام را انتخاب کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر خارج از نظام آموزش و پرورش عمل نشود، با همین جوانانِ آزموده ولی دارای شور و عطش خدمت‌گذاری، بیشتر کارها جلو می‌رود. موفق باشید 

23298
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت: یه سوالی خدمتتون داشتم، حضوری هم خدمت رسیدم منتها فرمودین که براتون ارسال کنم. راه درمان راحت طلبی چیه؟ این بی مسئولیتی، انجام نشدن کارها سر موقع و امثالهم. یه رذیله ی فردی است یا سوقات ظلمات زمانه است؟ چطور باید بهش نگاه کرد، چه راهی رو باید پیش گرفت که مجدد خودمون را در این رذیله نبینیم؟ ممنون از زحمتتنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به سعه‌ی رحمت الهی که در مقابل ما گشوده شده است، موجب می‌شود ما با همّتی که در راستای انجام وظیفه‌ی خود إعمال می‌داریم، با چیزهایی روبه‌رو شویم که فکر آن را هم نمی‌کردیم، و این است راهِ درمان تنبلی و بی‌مسئولیتی، به همان معنایی که به ما فرمودند: «گرچه بهشتت نه به همت دهند / آن‌قدر ای دل که توانی بکوش» کوشش ما، برنامه‌ریزی و امیدواربودنِ به سعه‌ی رحمت الهی است. نتیجه، بیش از آنی است که ما بخواهیم بر اساس تصورِ نتیجه اقدام کنیم. «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». موفق باشید

23292
متن پرسش
سلام استاد گرامی: وقت شما بخیر. استاد یه شخصی خیلی عمیق دل منو شکسته و با این که فلسفه زندگی و ارتباطات و... رو قشنگ با کتب شما و روایات و... به دست آوردم این غم برام پوچ نمیشه واقعا با رفتارهای که کرد عمیقا و قلبا منو از درون شکست و هرچه که یادش می افتم گریه می کنم. یه جمله ای بود که می گفت انسان هر چه عمیق تر بشه فهم درد ها واسش راحت تره و درمان دردها. استاد با هر چیزی تو زندگیم حتی هک تلگرامم و ظلم های بدی که در حقم شد حتی نیم درصد هم بهش فکر نمی کنم و باهاش کنار اومدم و براحتی هضم کردم. ولی این انسان عواطف و احساسات من رو شدید به درد آورده و تو این یک سال خیلی سعی کردم خودم رو پالایش درونی کنم ولی نتونستم. نظر شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان آن‌قدر وسعت دارد که هر چیزی را در اقیانوس وجود خود به حاشیه ببرد و حل کند. چرا در وسعت اقیانوسیِ خود مستقر نیستید؟! زیرا این سفیهان‌اند که هر میل و خاطری آن‌ها را می‌رباید که گفت: «مر سفیهان را رُباید هر هوی / زان‌که نَبْودْشان گرانیِ قوا» انسان به وسعتِ همه‌ی عوالم در خود حاضر است. موفق باشید

23289
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: امیدوارم خدای منان به شما طول عمر بدهد. بنده جوانیم 34 ساله که دچار وسواس فکری شدم. راهکار شما برای دفع این مشکل چیست؟ ممنون میشم که همین جا جواب بدید. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مخاطب کتاب «ادب عقل و قلب و خیال» که بر روی سایت هست افرادی بودند که همین سؤال جنابعالی را مطرح کردند. فکر می‌کنم اگر مطالب آن کتاب درست بررسی شود و در کنارش یک ورزش منظم قرار گیرد، به تعادل لازم خواهید رسید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

23271
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز و گرامی: چند مطلب رو می خواستم از شما راهنمایی بگیرم مطلب اول: من برای بحث بندگی در دنیا و شناخت معرفت خداوند و ائمه نمی دانم از کجا باید شروع کنم مثلاً چند وقت کتاب های آقای پناهیان یا اساتید دیگر را می خوانم و ول می کنم می روم سراغ استاد دیگری و همین منوال ادامه دارد تا اینکه الان سنم سی و پنج شش سال رسیده است و هنوز هم آن استاد راهنمای خودم را پیدا نکرده ام، نمی دانم از چه کسی از کجا از کدام کتاب و از چه مرحله ای باید شروع کنم؟ مطلب دوم: متاسفانه به یک گناه خیلی بد عادت کرده ام و نمی توانم آن را ترک کنم و آن هم گناه چشم است هر از گاهی می‌گویم امروز و فردا توبه می کنم چند بار هم حتی قسم خوردم اما باز هم بعد از یک ماه ۲۰ روز یا یک هفته باز دوباره به سراغ اینترنت می‌روم و دنبال سایت های مستهجن هستم. یک دفعه هم می‌گویم این آخرین بارم است که نگاه می کنم اما باز هم آن را تکرار می کنم نمی دانم چگونه باید آن را ترک کنم تا جایی شده است که حتی به خانمهای محجبه هم در بیرون نگاه می کنم. چشمم تمام بدن آنها را رصد می‌کنم تا بتوانم آن ها را به شکل هایی که در سایت های مستهجن هستند ببینم. متاهل هستم اما باز هم به دنبال این مسائل می روم و خودم هم از این کار خیلی ناراحتم. چند بار دنبال این بودم که بروم زن صیغه ای گیر بیاورم تا کمی این آتشم خاموش شود اما ترسیدم از اینکه خدایی نکرده هم آبروریزی شود و هم اینکه خانومم بفهمد زندگیم سیاه می شود. از شما استاد عزیز تقاضای کمک دارم. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید راه رجوع به حضرت ربّ را پیدا کنید و با قدم‌گذاشتن در آن راه، خود را بیابید؛ این نوع امیال وَهمی از قدرت و حاکمیت فرو می‌افتد. پیشنهاد بنده آن است که ابتدا کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید و سپس به سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست، مشغول شوید. موفق باشید

23259
متن پرسش
سلام: روایتی با این مضمون فرمودید که کسی که یک مقدار خوف بر رجا و یا برعکس پیشی بگیرد در کلاس ائمه اطهار نیست. حال تکلیف حضرت عیسی چه می شود که رجا بیشتر بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن روایت می‌فرمایند نباید خوف طوری بر انسان غلبه کند که موجب یأس از رحمت خدا گردد، و رجاء نیز نباید طوری غلبه کند که انسان نسبت به وظایف الهی‌اش بی‌تفاوت باشد. با توجه به این دو امر، خداوند دوست دارد که در عین انجام وظایف، امید به رحمت او بیشتر باشد. موفق باشید  

23244
متن پرسش
سلام: استاد جواب سوال ۲۳۲۲۶ رو ندادید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: 23226- باسمه تعالی: سلام علیکم: چون شما راه دیگری ندارید، برای شما مشکلی پیش نمی‌آید چون حکمِ مضطرّ را دارید. مشکل برای آن‌هایی است که چنین اقدامی کرده‌اند. موفق باشید

23238
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد بزرگوار: نمیدونم چقدر از فضای تهران خبر دارید متاستفانه فضای فساد و بدحجابی در تهران هر روز بدتر از دیروز می شود و یک سری ها بدون هیچ ترسی سر لخت در خیابان ها ظاهر می شوند و چیزی سر نمی کنند. وظیفه ما در قبال این موارد چیست؟ اگر امر به معروف است در این موارد نه احتمال تاثیر وجود دارد و حتی احتمال درگیری وجود دارد بعضا هم شده که کسی تذکر دهد و تعداد زیادی از مردم همراه آن بدحجاب شوند و از این صحنه فیلم برداری بشود و برای شبکه های مجازی و ماهواره ای فرستاده شود و پخش شود استاد به نظر شما انتهای این جریان فساد و غرب دوستی چه خواهد شد؟ وظیفه ما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به پیامبر خود می‌فرماید: «وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً يُريدُ اللَّهُ أَلاَّ يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ» (176)/آل‌عمران) آن‌هایی که با حضور اسلام و با روبه‌روشدن با حقیقت توحید پشت به آن می‌کنند و سعی می‌کنند در فضای دنیای کفر ادغام شوند، تو را نگران نکند، اینان هیچ ضرری به حرکت بزرگی که پیش آمده است نمی‌زنند، بلکه موجب تصفیه‌شدن حرکتی می‌گردند که بنا است به ظهور آید. حضرت حق همین امر را به نحوی مفصل‌تر و با نظر به تحریکاتی که عنصر یهودیت پیش می‌آورند در آیه‌ی 41 سوره‌ی مبارک مائده مطرح می‌فرمایند که اگر عمری باقی بود در هفته‌ی آینده عرایضی در این مورد خواهد شد. مطمئن باشید وقتی با هرچه بیشتر روشن‌شدنِ ناتوانی غرب، جهت‌ها تغییر کرد همه‌چیز عوض خواهد شد. لذا باید همه‌ی همت خود را در راهی که نایب امام زمان «حفظه‌اللّه» در مقابل ما گشوده‌اند و آن، عبور از فرهنگ استکباری است؛ گذاشت. موفق باشید  

نمایش چاپی