بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19623
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: عرض و سوالی داشتم خدمتتان راجع به عالم طلبگی و متناسب کردن آن با زندگی طلبگی و مبحث رزق و فعالیت هایی که واسطه رزق یک طلبه می شوند. بنده طلبه ای هستم که تازه در حوزه شروع به تحصیل کرده و در همین حین به امر سفارش شده ی ازدواج تن داده ام. لیک این سوال برایم مطرح می شود آیا در این تاریخ واسطه های رزقی که ما برای خود باید راجب آن فکر و تلاش کنیم باید با توجه به سیره حضرات معصومین و امام علی (ع) باشد که هیچگاه دست از فعالیت اقتصادی نمی کشیدند و هم زمان به تبلیغ دین (که برای ما تحصیل هم اضافه می شود) می پرداختند. یا اینکه مانند جو غالب حوزه که به ارتزاق از طریق دین (نماز جماعت و...) روی آوریم؟ (اگر این مباحث در گذشته مطرح گشته، مزاحم اوقات استاد نمی شوم و صرفا منبع معرفی فرمایید) با تشکر. در پناه حق نیرومند برای ادامه راه حق
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید اگر ممکن است در چند سال اول طلبگی ممحّض درس و بحث حوزه باشید و بعداً هم در همان مسیر طلبگی، رزق مربوط به زندگی مشترکتان را شکل دهید. ائمه«علیهم‌السلام» علم لدّنی داشتند و نیاز نبود مشغول درس و مطالعه شوند. موفق باشید

19617
متن پرسش
سلام عرض می کنم: با آرزوی قبولی طاعات. یک سوال از خدمتون داشتم و اون اینه که آیا وارد بحث های سیاسی شدن در حد خودم و بحث کردن و دفاع کردن از حق یک تکلیف و دستور الهی هست؟ اگر هست انسان بعد از انجام هر دستور یک احساس معنوی یک احساس تقربی در وی ایجاد میشه ولی چرا در این کار عکس آن یعنی احساس بی تقوایی ایجاد می شود در من. شاید بفرمایید که نحوه بحث کردن شما مشکل دارد ولی من سعی می کنم کمال ادب رو رعایت کنم و عقلانی حرف یزنم ولی هر وقت با هر که در مورد سیاست بحث کردم بعد از آن احساس ناراحتی و سنگینی که انگار گناه کردم در من ایجاد شده لطفا راهنمایی فرمایید. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: باید قصد هدایت و حق‌نمایی داشته باشید. ثانیاً: بحث‌ها باید در فضای آزاداندیشی به میان آید و نه حاکمیت یک نظر بر نظر دیگر. ثالثاً: بنای بحث در موضوع حق و باطل حرکات و گفتار باشد و بر این نکته تأکید شود که آیا فلان سخن، حق بود یا باطل؟ موفق باشید

19612
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز ۳ سوال دارم. ۱. راهکار عملی رسیدن به بیداری و یقظه چیست هر چیزی بگویید انجام می دهم به توفیق الهی. حب بطوء هم دارم برایم وقتش مهم نیست. ۲. آیا شما تعداد خواندن جوشن کبیر را می دانید که به حظ ان رسید. مثلا هزار بار یا هر شب تا چند سال. ممنونم استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در درک معارف الهی مثل معرفت نفس و معرفت ربّ، قدم گذارد و در کنار آن رعایت تقوای الهی و حرام و حلال آن را انجام داد، خداوند او را به یقظه و شعوری خاص می‌رساند تا بتواند حق را از باطل تشخیص دهد و عباداتش کیفیت پیدا می‌کند در آن حال، یک‌بار ذکر اسماء الهی در مناجاتی مثل جوشن کبیر غوغا خواهد کرد. مگر حضرت یونس«علیه‌السلام» بیش از یک‌بار عرضه داشتند: «لا إله الاّ انت سبحانک انّی کنت من الظالمین» که حضرت حق اجابت فرمود و او را از آن ظلمات نجات داد؟! بیشتر به کیفیت عبادات فکر کنید. موفق باشید

19611
متن پرسش
سلام: طاعات قبول. برای ازدواج کفویت مهم است، اما کفویت فرهنگی مهم تر است. می دانم. اما من در مانده ام بین افکار و احادیث. مثلا می دانم که چون زندگی مرفهی دارم شاید نتوانم با فردی که متدین اما با خانواده ای از لحاظ اجتماعی پایین و درامدی پایین است زندگی کنم و در آخر فشار به من بیاید و زندگی خود و او رو خراب کنم. گاهی با خود می گویم ایمان داشته باشد می شوی مثل حضرت خدیجه (س) برای پیامبر (ص). اما بعد این فکر به ذهنم می رسد که پیامبر (ص) و حضرت خدیجه (س) کجا و تو و جوان های حالا کجا! آخر کم می آوری و پشت پا میزنی به همه چی. حس می کنم این تصمیم که می توانم با فرد پایین تر از لحاظ اجتماعی و اقتصادی زندگی کنم یک تصمیمِ احساسی و ناپایدار است. از سوی دیگر هم مدام غصه دارم که آخر چرا آنقدر درگیر دنیایی؟ اما بعد می بینم بالاخره سبک زندگی ها فرق دارد. البته همیشه در ذهنم هست که اگر واقعا مردی باشد که واقعا با خدا و با اخلاق باشد من از دنیا بگذرم و او را عاشقانه دوست داشته باشم. اما تا به حال خواستگاران زیادی داشتم که انسان های خوبی بودند اما خیلی متدین نبودند. معمولی بودند. همه می گویند تو ابتدا خودت را بشناس. مثلا بگو من با مردی از لحاظ اجتماعی با من هم رده نیست نمی توانم زندگی کنم. یا بگو زیبایی برای من ملاک است. اما من تمام نظراتم مشروط است. یعنی ممکن است عاملی در گروی عامل دیگری باشد. از سوی دیگر نمی دانم تا چه حد توانایی برای زندگی با فردی واقعا اهل ایمان و دین و عارف را دارم. و اگر مردی این چنین به خواستگاریم بیاید و من همچنین آدمی از خدا طلب کنم آیا واقعا روح من جنبه ی آن را دارد؟ نکند در اثر ازدیاد و فشار معنویات او من دلزده و خسته شوم. واقعا حتی نمی دانم چه دعایی برای همسرم بکنم؟ دنیا را داشته باشد؟ آخرت را داشته باشد؟ من خودم تحصیلات دارم، جمال نسبی دارم و خانواده و ایمانم هم نسبتا خوب است. آیا باید دعا کنم کسی عینا مثل خودم باشد؟ واقعا شاید سوال های پیش پا افتاده ای باشند اما شاید چون من دل با تقوایی ندارم برای من پیش میاید. در احادیث بیشتر به ایمان تاکید شده. اما داریم که فقر به خانه بیاید ایمان می رود. می ترسم که با فردی با سطح پایین ازدواج کنم و طاقت سختی ها و حسرت های زندگی را نداشته باشم. این دسوسه ی شیطانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این نکته فکر کنید اگر خواستگاری آمد که رویهمرفته مؤمن است و آن اندازه آزادفکر می‌باشد که شما در مسیر دینداری به زحمت نمی‌افتید، او را رد نکنید. هیچ مردی به عنوان همسر، کمک چندانی به همسر خود نمی‌تواند انجام دهد مگر آن‌که خودش بخواهد. و خداوند در راستای طلب او حتماً راهی را می‌گشاید حتی اگر همسر او خلیفه‌ی دوم باشد و او فضّه کنیز زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها». کافی است که خواستگار شما مزاحم واجبات شما نشود می‌توانید با او زندگی کنید و در این راستا به جای انجام مستحبات، دل او را راضی کنید بیشتر نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

19606
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی قبولی طاعات: استاد راجع به روایت معروفی که ساعات زندگی مومنین را به ۴ قسمت تقسیم می کند و یکی از ساعات را دیدار با برادران دینی ذکر می کند، سوال دقیقی خدمتتان داشتم. اول آنکه چه دلیلی برای تقسیم بندی ساعات به این شکل بوده است!؟ توجیه شما! دوم آنکه در این زمانه چگونگی و کیفیت دیدار با برادران را با توجه به سیره ی پیامبر و ائمه توضیح دهید!؟ چرا بخش مهمی از زندگی مومنین باید دیدار با برادران دینی خود باشد!؟ اعتدال این قسمت از ساعات چگونه است!؟ (دوری از افراط و تفریط) با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی فضای تاریخی فضای ایمان و نظر به افقی باشد که از طریق اسلام گشوده شده است، یکی از زمینه‌های تعالی انسان مجالست با اهل ایمان است و در این فضاست که بزرگان فرموده‌اند: «انسان با انسان ها، انسان می‌شود» به شرطی که در کنار همدیگر تذکر به مسئولیت‌ها و ابدیت پیش رویمان، محور ارتباط باشد. موفق باشید

19595
متن پرسش
سلام استاد طاعات و عباداتتون مورد قبول حق، ببخشید استاد سوالی داشتم حضورتون، آیا ما در مقابل همه توهینایی که بهمون میشه باید سکوت کنیم؟ بنده توی این زمینه با مشکل مواجه شدم، اگر بنده باعث رنجش شخصی بشم باید عذرخواهی کنم و رفع کدورت و اگر طرف مقابل باعث ناراحتی بنده بشه بازم من باید عذرخواهی کنم، پس کی طرف مقابل باید بفهمه که رفتارش اشتباهه؟ نمیدونم اصلا توی هیچ زمینه ای به خودم حق نمیدم و انگار فقط باید بقیه از من راضی باشن، چون توی حدیث عنوان بصری هم همچین دستورالعملی اومده تقریبا. واقعا عکس العمل درست چیه؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با بزرگواری از لغو گذشتن، غیر از آن است که اشتباهات طرف مقابل را به او متذکر نشدن. آری! مراء و بحث و جدل است که فرموده‌اند قلب را می‌میراند. موفق باشید

19554
متن پرسش
با سلام و تهیت خدمت معلم گرامی: طاعات و عباداتتان قبول، حضرت استاد، آیا کمک به افرادی که در خیابان و ... تقاضای کمک مالی می‌کنند کار صحیحی است؟ یا این عمل امروز موجب گدا پروری می شود و زمانه فرق دارد؟ چه باید کرد؟ ضمنا این حقیر مدتی است علی رغم تلاش برای کظم غیظ زود عصبانی می شوم. لطفا دعا بفرمایید برای این شاگرد بی انضباط.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر احتمال بدهیم که طرف محتاج است و بتوانیم به آن کمک کنیم، نباید کوتاهی کرد، وگرنه، نه. 2- در مورد کظم غیظ، سعی کنید برای خود برنامه‌ریزی کنید با رجوع به روایاتی که کظم غیظ را منع می‌کنند و خوش‌بینی و خوش‌رویی را توصیه می‌کنند. کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام کارساز است. موفق باشید

19545
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: از بین مباحث سلوکی مثل ای اباذر، حدیث عنوان بصری، جنود عقل و جهل، از کدام یک شروع کنیم جهت عمل کردن در زندگی و سیر کردن؟ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس» اگر بخواهیم با سادگی موضوع سلوک اخلاقی را دنبال کنیم؛ مباحث «ای اباذر» کارساز است و اگر بخواهیم کمی با شدت بیشتر، کار را شروع کنیم مباحث «یابن جندب» کمک می‌کند. موفق باشید

19534
متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت به استاد عزیز دامت توفیقاته طاعات و عباداتتون قبول و خدا خیرتون بده که برامون وقت می گذارید. یک مساله ی مهم و ضروری دارم که اگر حل نشه دچار خسران عظیمی میشم. لطفا کمک کنید. می خواستم بپرسم: 1. تفاوت عاطفه و شهوت دقیقا چیست؟ و در مرحله ی بعد. 2. دقیقا چه طوری می شود تشخیص داد که این حسی که نسبت به رفیق هم سن پسر در من یکسالی هست حس عاطفه و عشق یعقوبی هست یا عشق زلیخایی یا مخلوطی از هر دو؟ (رفیق و برادر من هم صاحب کمالات معنوی بسیار و صفا و اخلاصی فوق العاده هست و هم صاحب جمال و زیبایی ظاهری و لطافت و ملاحت فوق العاده است) 3. چه کنم که در معاشرت عشق یعقوبی من به سمت عشق زلیخایی منحرف نشود؟ و چطور بفهمم که در آن حالت منحرف شده ام؟ بسیار ممنون از استاد عزیز یرحمکم الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سن نوجوانی و جوانی قوه‌ی واهمه قدرت و شدت بیشتری دارد. لذا سعی کنید آن محبت را که ریشه در قوه‌ی واهمه دارد کنترل نمایید و زندگی خود را به آن رفیق‌تان متصل ننمایید. آری! به صورت مستقل زندگی کنید و احترام لازم را برای ایشان قائل باشید. موفق باشید  

19501
متن پرسش
استاد عزیز سلام: استاد من از عبادت لذت نمی برم مثلا الان حدود 10 ساله نماز اول وقت میخونم. نافله ها رو میخونم (وایل با اداب کامل ولی الان چند ساله نشسته یا در حال راه رفتن). اوایل روزی یه جز قران می خوندم و الان نیم جز میخونم. حدود دو سال زیارت عاشورا با صد لعن و سلام میخوندم. احساس می کنم این مستحبات مناجات با خدا رو در من خیلی کم کرد و من فقط بر اساس عادت همین جوری انجامشون میدم (بی توجه). هر جا سر کار میرم نمیتونم دوام بیارم اصلا نمیتونم این محیط ها و آدما رو تو محیط کار تحمل کنم. تصمیم گرفتم دیگه این مستحبات رو انجام ندم شاید این مستحبات یه غرور پنهانی در من به وجود آورده که من از این عبادات لذت نمی برم و آدما رو نمیتونم تحمل کنم. فکرم مشغول اینه که یه کاری پیدا کنم تا خرج زن و بچه ام رو در بیارم تا دیگران و خانوادم نگن پدرش کار میکنه و من مفت می خورم. نظر شما چیه در مورد اینکه دیگه این مستحبات رو نمیخوام انجام بدم.
متن پاسخ

بباسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، افراط و تفریط در هر کاری خوب نیست. سعی کنید مثل سایر متدینین عمل نمایید و در عین حال، فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی داشته باشید. مؤمن باید اهل الفت با دیگران باشد. عرایضی در شرح «دعای مکارم» شده است خوب است به آن رجوع فرمایید. – در قسمت صوتِ سایت، و یا در قسمت جلسات هفتگی جلسه‌ی روز دوشنبه آن‌ها را می‌توانید بیابید-. در این تاریخ، ارادت به رهبری به‌عنوان عقلِ ولیّ الهی در این تاریخ، نورِ لازم را به عبادات و حرکات شما می‌دهد. متوجه باشید که آن‌چه دیندار را به نتیجه می‌رساند تنها انجام تکلیف نیست، بلکه زندگی در هوایِ حقیقت است و دغدغه‌ی زندگیِ بقیه‌ را داشتن. موفق باشید

19493
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات و عبادات: حاج آقا ما با چه چشمی باید به عالم نگاه کنیم؟ با چشم مدرسه یا با چشم دانشگاه یا با چشم خانواده هامون؟ بدیهی است که شما بگویید با چشم قرآنی ولی این چشم را چگونه بیابیم که هر چه شک و تردید و غفلت هست رخت بر بندد. ای کاش یه جواب بلندی می دادید تا تکلیف ما رو روشن کنید. با تشکر یکی از ارادتمندان شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تدبر در قرآن بسیاری از مشکلات رفع می‌شود و بصیرت‌هایی سراغ ما می‌اید 2- جواب بلند در این مورد همان دو کتاب قطور «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» است. چرا با آن دو جلد کتاب رفیق نباشید؟! موفق باشید

19490
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: واقعا چه باید کرد؟ و کی باید جواب گرفت؟ کاربری از بارقه ای که بر او شده بود سخن گفته بود و شما شعر عاشق شده ای ای دل را برای او فرستادید، غبطه ی عجیبی خوردم، چه باید کنیم، ماه رمضان هم در غفلت و گرفتاری و رذایل، فقط سحرها به حال خودم گریه و از او می خواهم این فاصله کم شود، خیلی وقت است در سر هوای سیر و سلوک کرده ام ولی نمی توانم و در این کاروان مشتاق خدا اضعف هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با کتاب «آداب الصلواة» حضرت روح اللّه خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شروع کنید. شرحی از این کتاب توسط حقیر انجام شده، ان‌شاءاللّه مفید خواهد بود 2- کتاب «اصول کافی» در صفای باطن کمک‌تان می‌کند. موفق باشید

19478
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار اوقاتتون خوش و طاعات و عباداتتون مورد قبول پروردگار یکتا: استاد مدتی از اینکه احساس حضور و ذکر قلبی ام کم شده بود خیلی گلایه و شکایت داشتم تا اینکه خدا رو شکر در این ماه رمضون بهتر شده اما مدام این وسوسه میاد سراغم که این حالت موقتی هست و چون لطف خداوند در این ماه خاص هست و شیاطین در غل و زنجیر هستن این حال و پیدا کردی و بعد از ماه رمضون بازم میشی همون و حالت هم به حال سابق برمیگرده، این وسوسه بنده رو آزار میده و خیلی ترس دارم از اینکه این حال و از دست بدم، ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. یا علی و التماس دعا استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه تا آخر همین است که گاهی انسان در «قبض» است و گاهی در «بسط». به گفته‌ی مولوی:

ای برادر عقل یک‌دم با خود آر

دمبدم در تو خزان است و بهار

عمده آن است که بدانیم در حال بسطِ بهاری شکر پیشه کنیم و در حالت بسطِ پاییزی صبر. موفق باشید

19433
متن پرسش
سلام استاد جان عزیز: بگذارید راحت بغض گلویم را بگشایم و مشکل چند ساله خودم را بگویم به امید اینکه از کلام شما نوری برای قلب خاموشم متجلی شود. استاد چندین ماه بود که راهم را خراب رفتم بودم و بر یک گناه بسیار اصرار ورزیدم تا جایی که یک سالی است هرچقدر می خواهم نجات پیدا کنم نمی شود و گویا خلود در این عذاب پیدا کرده ام. (فعلا به هیچ وجه امکان ازدواج ندارم و تقریبا به خودم فهماندم که باید از راهی جز ازدواج نجات پیدا کنم). توبه هایم چندین روز بیشتر دوام ندارد و دوباره آن را می شکنم. قوه خیالم بسیار وحشی شده و قدرت فکر را از من گرفته، استاد امانم را بریده است. والله بعضی روزها از عذاب این خیال آشفته طلب مرگ می کنم. قبلا ها چنین نبودم که از نزدیک شدن شب قدر یا اربعین یا اعتکاف یا... چنین حس اضطرابی داشته باشم ولی اکنون چنین شده ام. استاد من ناامید نشده ام ولی راه را هم پیدا نمی کنم، احساس می کنم خدای من دیگر بر من تجلی نمی کند، او را گم کرده ام. من خودم و کس دیگر را مدتهاست آلوده کرده ام ولی خدا شاهد است که حالم از خودم بهم می خورد از بس گناه و توبه کرده ام. استاد ابتدای ماه مبارک است شما را قسم می دهم به همین ماه مبارک نجاتم دهید. خواهش می کنم مفصل راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیحا دمی بالاتر از سخن خدا در این مورد نیست که در آیه 53  سوره «زمر» با لحنى آکنده از نهایت لطف و محبت، آغوش رحمتش را به روى همگان باز کرده و فرمان عفو همه گنهکاران را صادر نموده، مى فرماید: «به آنها بگو اى بندگان من که بر خودتان اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى بخشد که او بخشنده و مهربان است» (قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ اَسْرَفُوا عَلى اَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم). دقت در تعبیرات این آیه، نشان مى دهد که از امیدبخش ترین، آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن، به حدى است که طبق روایتى، امیرمومنان على(علیه السلام) فرمود: «در تمام قرآن آیه ‌اى وسیع‌تر از این آیه نیست» (ما فِى القُرْآنِ آیَهٌ اَوْسَعُ مِنْ یا عِبادِىَ الَّذِیْنَ اَسْرَفُوا...). دلیل آن نیز روشن است زیرا: 1 ـ تعبیر به «یا عِبادِىَ» (اى بندگان من!) آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار. 2 ـ تعبیر به «اسراف» به جاى «ظلم و گناه و جنایت» نیز لطف دیگرى است. 3 ـ تعبیر به «عَلى اَنْفُسِهِم» که نشان مى دهد گناهان آدمى همه به خود او باز مى گردد، نشانه دیگرى از محبت پروردگار است، همان گونه که یک پدر دلسوز، به فرزند خویش مى گوید: این همه بر خود ستم مکن! 4 ـ تعبیر به «لاتَقْنَطُوا» (مایوس نشوید) با توجه به این که: «قنوط» در اصل به معنى مایوس شدن از خیر است، به تنهائى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از «لطف الهى» نومید گردند. 5 ـ تعبیر «مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ» بعد از جمله «لاتَقْنَطُوا» تاکید بیشترى بر این خیر و محبت مى باشد. 6 ـ هنگامى که به جمله «اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ» مى رسیم که با حرف تاکید آغاز شده و کلمه «الذنوب» (جمع با الف و لام) همه گناهان را بدون استثنا در بر مى گیرد، سخن اوج مى گیرد و دریاى رحمت مواج مى شود. 7 ـ هنگامى که «جَمِیْعاً» به عنوان تاکید دیگرى بر آن افزوده مى شود امیدوارى به آخرین مرحله مى رسد. 8 و 9 ـ توصیف خداوند به «غفور» و «رحیم» که دو وصف از اوصاف امیدبخش پروردگار است، در پایان آیه، جائى براى کمترین یاس و نومیدى باقى نمى گذارد. آرى، به همین دلیل، آیه فوق گسترده ترین آیات قرآن است، که شمول آن هر گونه گناه را در بر مى گیرد، و نیز به همین دلیل، از امیدبخش ترین آیات قرآن مجید محسوب مى شود. و به راستى، از کسى که دریاى لطفش بیکران و شعاع فیضش نامحدود است جز این انتظارى نمى توان داشت. از کسى که «رحمتش بر غضبش پیشى گرفته» و بندگان را براى رحمت آفریده، نه براى خشم و عذاب، غیر از این چشم داشتى نیست. چه خداوند رحیم و مهربانى! و چه پروردگار پر مهر و محبتى!! آیا می‌توان در مقابل چنین خدایی بر خلاف نظر مبارک او گناه کرد و عصیان نمود و توبه نکرد و باز توبه نکرد و باز توبه نکرد و از رحمت واسعه‌ی او مأیوس بود؟!!! موفق باشید

19438
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: ضمن تبریک حلول‌ماه مبارک رمضان خواهشمند است در رابطه با نوشته ی زیر بنده را راهنمایی بفرمایید: در ماه های رمضان که چند سالی است در فصول گرم سال واقع می شود و با توجه به موقعیت جغرافیایی کویری و گرم و خشک اصفهان روزه گرفتن برایم بسیار تلخ و آزار دهنده شده و گرمی هوا مرا مجبور می کند از جهت روزه داری کاملا در خانه بمانم و درون خانه هم به خاطر بوجود آمدن ضعف بدنی ناشی از روزه کاملا منفعل شده و قادر به انجام هیچ کار مفیدی حتی مطالعه نیستم و کلا حس خوبی به روزه گرفتن در این هوای بسیار گرم این روزها ندارم و روزه داری برایم تلخ شده و شیرینی سابق را ندارد اگر ممکن است در این رابطه راهنمایی بفرمایید بلکه از این ماه مبارک استفاده ی معنوی بیشتر در ضمن پیشبرد زندگی دنیوی داشته باشیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با روزه‌داری، اختلالی در وضع سلامتی شما پیش نیاید، همین اندازه عشق است که حضرت حق ببیند مانند مرده‌ای دراز کشیده‌اید، ولی تمرّد نمی‌کنید و همچنان در اطاعت او صبر پیشه می‌کنید که گفت:

پرده‌های دیده را داروی صبر        

هم بسوزد هم بسازد شرح صدر

آینة دل چون شود صافی و پاک              

نقش‌ها بینی برون از آب و خاک

هم ببینی نقش و هم نقاش را                   

فرش دولت را و هم فراش را

موفق باشید

19427
متن پرسش
سلام خدمت آقای طاهرزاده: اگه امکانش هست سوال منو جواب بدین. در مورد سند 2030 که 2 سال پیش بصورت مخفیانه امضا شده، چرا امسال و با توجه به نزدیک شدن انتخابات این موضوع را مردم فهمیدند و چرا همان زمان این سند به اطلاع مردم نرسید و چرا رهبر با اینکه لغو کردند باز هم ادامه داده شد و کسی در این مورد چیزی نگفت به مردم و امروز 5 خرداد 96 آقای ازغدی شبکه 1 که یک شبکه رسمی هست در مورد سند نقد کردند که البته این برنامه مربوط به قبل از عید و قبل از انتخابات میشه، چرا همان زمان توجهی نشد و لحظه انتخابات و بعد انتخابات گفته شد.
متن پاسخ

بباسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً چون رهبر انقلاب و افراد دلسوز شورای انقلاب فرهنگی تذکرات لازم را به دولت داده بودند، ولی دولت به بهانه‌ی آن‌که آن سند الزام‌آور نیست، آن سخنان را پشت سر انداخت، مقام معظم رهبری مستقیم وارد شدند. موفق باشید

19419
متن پرسش
استاد عزیز و گرامی سلام: در خصوص استخاره آیا در امور مادی نیز می توان استخاره کرد و از استخاره طلب موفقیت در یک امر مادی را داشت یا اینکه در امور مادی نیز اگر عمل به استخاره با زیان مادی همراه بود چون خیر معنوی در آن وجود داشته استخاره صحیح بوده است. به بیان دیگر آیا در استخاره همواره باید طلب خیر معنوی فارغ از سود و زیان مادی داشت یا می توان طلب خیر مادی هم کرد. آرزوی سلامتی شما را دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مشورت با اهل هر موضوعی، اگر انسان به نتیجه نرسید می‌تواند استخاره کند و اگر بعد از استخاره باز عقلاً متوجه شد باید در آن کار تجدید نظر کند باید بداند پشت به استخاره، پشت به قرآن نیست. آری! در نهایت اگر عمل به استخاره با ضرر مادی همراه بود باید امید داشته باشد مصلحتی در کار بوده است. موفق باشید

19416
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. استاد نمیدونم اینا درد دل هست یا انتقاد. به هر حال دوست دارم با شخص شما مطرح کنم. تا ان شاءلله فرجی بشه. استاد گرامی بنده حدود سه سال است که با افکار شما آشنا شدم که از این بابت خدا را بسیار شاکرم. بیشترین چیزی که در شخصیت شما من را جذب کرد. تواضع و خوش خلقی شما بود. اما استاد متأسفانه این تواضع و خونگرمی و گشاده رویی را در بعضی از شاگردهاتون ندیدم. اولین باری که به مدرسه حضرت خدیجه (س) اومدم حس می کردم باید بوی بهشت را استشمام کنم چون تفکر دینی در اونجا وجود داشت اما متاسفانه بوی غریبگی به مشامم خورد. هیچ کس با گشاده رویی از من تازه وارد استقبال نکرد تا من جذب شوم. حس کردم بچه ها نمیخان کسی را به جمع خودشون جذب کنن و حتی با برخوردهای سردشون دور خودشون حصار کشیده بودن. در صورتیکه در همون ایام دقیقا در جو ادبی و مذهبی تازه وارد شده بودم (زیاد ادعای مذهب و دینشون نمی شد اما فوق العاده گرم من را در جمعشون پذیرفتند و همه را جذب خوش خلقیشون می کردند. همشون پیشتاز در سلام کردن بودند. روی گشاده و تواضع درشون موج می زد. حقیقتش خشکی رفتاری (البته منظورم در برخورد اول) را در بقیه مراکز مذهبی هم می بینم. مثلا در بسیج. یا در بین بقیه افراد که به مذهبی شناخته میشن. مثلا دو سال پیش با جمعی از دختران محجبه بسیجی به تهران رفتیم برای بازدید از خانه امام و‌... وقتی از ترمینال جنوب توی مترو نشستیم مترو خالی بود و همه مون تونستیم که بشینیم. در ایستگاه‌های بعدی خانم های بد حجاب هم سوار میشدن متاسفانه پچ پچ های محجبه ها زیر چادر شروع شد خنده های یواشکی و تمسخر و اشاره به بدحجابها. هیچ کدوم از چادریها نخواستن جذبی اتفاق بیفته. (در صورتیکه رهبر انقلاب خیلی به جذب قشر خاکستری اصرار دارند.) هیچ کسی از روی صندلیش پا نشد که مثلا زن بدحجابی که معلوم بود خیلی خسته است جاش بشینه. البته خودم این کار را کردم تا شاید کمی تصورشون از چادری ها مثبت بشه. من دوستان بد حجاب زیادی دارم. بدحجاب اما با دلهای پاک و معصوم. میگن که چرا چادری ها فکر می کنید فقط خدا مال اونهاست. چرا فکر می کنند و یا جوری برخورد می کنند که انگار اونا بهشتی اند و ما جهنمی. خیلی دوست دارم یکی از دوستام را همراه خودم به جلسات کتابخونه مرکزی بیارم اما از نگاه بد بهش می ترسم. می ترسم بیام ثواب کنم کباب بشه. به یکی از فرماندهان بسیج گفتم چرا شما فقط چادری ها و بسیجی‌ها را به مراکز مذهبی خانه امام و... می یارید. چرا جوری برخورد جذاب نداشتید که بدحجابها هم جذب دین بشند. گفت اونا اینجور جاها نمیان! یعنی فقط ما دنبال حقیقتیم؟ البته خدا رو شکر توی اردوی راهیان جنوب داره این اتفاق می افته که خیلی خوشحالم. استاد چرا نباید دیوار مدرسه حضرت خدیجه کبری (س) مزین به اشعار زیبای حافظ با خط خوش باشه تا تاره واردها را بیشتر جذب کنه. یا دوسه تا گلدان و گل طبیعی توی راهرو و کلاسها باشه (شایدم باشه ولی من چند باری اومدم ندیدم.) استاد یک بار برای یک مساله ای به دفتر یا همونجای که کتابخونه مدرسه هست گذرم افتاد واقعا دافعه داشت برام. میز پر از خاک. لیوانهای نصفه چایی. کاغذهای پر و پخش روی میز. بدتر از همه من که عاشق کتاب هستم و از دیدن یه کتابخونه بخصوص کتابهای مرجع و مذهبی به وجد میام، این بار فقط غصه خورم مثلا سراغ کتاب اصول کافی رفتم و می خواستم پر بکشم اما جلد پر از خاکش پر پروازم را شکوند. خلاصه اینکه کاش همه مذهبی ها مثل شهید آوینی و سایر شهدا جذاب بودند. تا این همه مردم خاکستری جذب ظواهر جذاب باطل نمی شدند. و این قدر غصه نمی خوردم که چرا یک نامزد انقلابی مومن نتونست آرای حداکثری جذب کنه و مجبوریم دوباره دولت اسلامی را دست نااهلش بسپاریم‌. من حس می کنم قشر مذهبی کوتاهی می کنند. حس می کنم خیلی جدی تر، هنرمندانه تر و سریع تر باید سرباز مهدوی جذب کنیم‌. خسته ام از غیبت حضرت مهدی (عج)، به امید فرج حضرتش. خدا به عمر شما و راه شما برکت عنایت کند. عاقبتتان بخیر و سایه تان بر سر ما مستدام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  همان‌طور که می‌دانید بالاخره شیطان قسم خورده در صراطی که به خدا ختم می‌شود، قرار گیرد و تا آن‌جا که ممکن است مانع سیر کسانی شود که در این مسیر هستند. از موانعی که شیطان در مقابل ما ایجاد می‌کند بدخلقی و عجب و بی‌انظباطی است که شما در امثال ما می‌بینید. امید است هرچه زودتر متوجه شویم اگر طالب آن هستیم که مسیر خود را به نتیجه برسانیم، از تلاش برای رفع چنین ضعف‌هایی کوتاهی نکنیم. آری! راه خدا بدون شیطان نیست. موفق باشید

19379
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم باسلام خدمت استاد طاهرزاده: سوال: در دعاهای هنگام وضوء که وارد است، دعای هنگام مسح کردن پا «الهم ثبتنی الصراط» الی آخر برای هر پا جداگانه خوانده شود یا یک بار خواندن برای مسح هر دو پا کفایت می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن ذکر را یک بار برای مسح هر دو پا استفاده می‌کنم. موفق باشید

19365
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد عرفان های حلقه رو تایید می کنید؟ توصیه حضرتعالی برای کسی که بخواد خودسازی کنه چیه استاد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان‌های حلقه انسان‌ها را گرفتار یک توهّم می‌کند بدون آن‌که رجوع به حق در میان باشد. خودسازی واقعی، رعایت حرام و حلال الهی است و تلاش برای به‌دست‌آوردن معارفی که انسان را در مسیر إلی اللّه کمک کند. توصیه‌ی ما سیر مطالعاتی بر روی سایت است. موفق باشید

19358
متن پرسش
سلام: استاد گرامی بنده فردی هستم که درمورد مباحث سیاسی و ولایت فقیه با مخاطبی که اصلا این نگرش صحیح رو قبول ندارد صحبت نمی کنم و پاسخ صحبت هایی که پیرامون این موضوع می کنند را بنده یا می خندم یا شوخی می کنم که به طور مثال این شبهات زیاد هست. حالا آیا بنده با این طرز برخوردم کار مورد نارضایتی خدا انجام می دهم یا نه؟ آیا من مسئول هستم که به طور جد پاسخشان رو بدهم یا نه؟ آیا جواب ندادن تاثیر سویی روی اعتقادات من نمیذاره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر طرف مقابل فردی است منطقی و قدرت تفکر دارد و جنابعالی هم توانایی جوابگویی به سؤال و یا اشکالش را دارید، موظفید جواب دهید وگرنه، نه. موفق باشید

19352
متن پرسش
سلام استاد: طاعات قبول. چه کنیم که اخلاقی یا خلقی خاص در وجود ما ملکه شود. اصلا این ملکه شدن با چه تمیرینهایی محقق می شود؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی زندگی علماء و عرفا و پایداری در اطاعت خدا همراه با تقوای لازم، به لطف الهی ملکاتی را در شما ایجاد می‌کند که قلب، زیباییِ انجام وظایف الهی را احساس می‌نماید. موفق باشید

19351
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزيز بنده ١٧ سالم هست: فشار غرايز و نياز هاي عاطفي ما رو از پا در آورده و به گناه كشانده است. هر چه مي كنيم شكست مي خوريم، در اثر اين شكست هاي متوالي شيطان دارد باورهايمان را هم مي گيرد و به سمت تكذيب مي برد. استعدادهاي فوق العاده علمي و معنوي ام هدر مي روند. ديگر ني مدانم چه بايد بكنم. توصيه هاي غذايي و ورزش هم فايده اي ندارد، خودم فكر مي كنم بايد ادواج كنم اما خانواده مي گويند زود است و به فردي در سن تو اعتماد نمي كنند كه دختر بدهند و ... در حالي كه يکي از دوستانم اخيرا ازدواج كرد. ديگر نمي دانم چه بايد بكنم اگر همينطور ادامه پيدا كند يقينا در گناه بيشتر غرق خواهم شد و نابود خواهم شد مثل شمعي كه لحظه لحظه بيشتر آب مي شود. تمام استعداد هاي علمي و حالا معنوي را از دست مي دهم. مي ترسم باورهايم را هم كاملا از دست بدهم. يا خانواده بايد موافقت كنند و ازدواج دائم كنيم يا اينكه مخفيانه بروم ازدواج موقت كنم كه اين هم مي گويند خيلي مناسب نيست. استاد اميدم به شماست شما را هم خدا به معرفي كرده است. والله نمي خواهم گناه كنم اما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کافی است این تصور را از ذهن خود بیرون کنید که باید در این سن ازدواج نمایید و بیش از آن‌که به امکان ازدواجی فکر کنید، به غیرِ معمول‌بودن آن در این سن تفکر نمایید تا تصور آن در ذهن شما قدرت نگیرد و نگذارد شما به امور دیگر فکر کنید 2-  با توبه و باز هم توبه، تجلی نور خدا را جهت ضعیف‌شدن قدرت گناه برای خود شکل دهید. موفق باشید

19343
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطفا بنده حقیر رو راهنمایی کنین. دو سالی هست که تو عقدم و دارم تلاش می کنم که در زیر سایه عرش الهی زندگی خداپسندانه ای داشته باشم. نسبت به شریعت الهی پایبندم و سعی می کنم زندگی من رنگ و بوی الهی داشته باشد منتهی همسرم نسبت به حجابش کوتاهی می کند و نحوه پوشش او با دستورات دین سازگاری ندارد تا حدودی این مسئله رو در میان گذاشتم ولی به مرور زمان همسرم دور از .... به این کارش ادامه داده ولی در مقابل من حجابش را رعایت می کند. و این موضوع خیلی برای من دردناک هست و این موضوع باعث شده که من به فکر جدایی از همسرم بیفتم ولی چون همسرم قبلا یک بار ازدواج کرده و از همسرش جدا شده وجدانم نمیزاره که بعد از این چنین عملی تو زندیگش رقم بخوره. بیشتر از این یارای سخن گفتن نیست. لطفا راهنمایی کنین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به او محبت کنید و این نقص را حمل بر جهل او بدانید نه بر عناد او. باز هم به او محبت کنید زیرا متأسفانه شرایط ظلمانی جامعه مانع آن می‌شود که اینان مطابق آن‌چه که می‌خواهند انتخاب کنند. آری! همانی را می‌خواهند که شما می‌خواهید. موفق باشید

19331
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده در حین خدمت در سپاه (مرزبانی آبادان) هستم. چه باید بکنم تا از دوره خدمت بهترین استفاده را ببرم؟ گاهی فکر کنم دوران خدمت دوران بی ثمر و فایده است. فقط عمر و جوانی را هدر می‌دهد. چه باید بکنم تا این خدمت برایم شیرین شود و جنبه معنوی و رسیدن به لقاء الله را داشته باشد؟ در حین پست دادن با چه انگیزه و هدفی باشم‌؟ لطفا راهنمایی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفسِ چنین حضوری یک تجربه‌ی خوبی است و انسان را از خامی در می‌آورد 2- فرصت‌هایی که در حین کار پیدا می‌کنید را با گوش‌دادن مباحث قرآنی که بر روی سایت هست و با نگاه به آیات قرآن کوچکی که در اختیار دارید، آباد نگه دارید. گوش‌دادن مباحث اخلاقی مثل مباحث «ای اباذر» کمک‌کار خوبی در انتخاب‌های انسان است. موفق باشید

نمایش چاپی