بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18035
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: ان شاءالله خداوند خیرتان دهد که سوالات را مستقیم پاسخ می دهید و وقت شریفتان را صرف می نمایید. بنده خانمی 33 ساله دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث و صاحب سه فرزند هستم . همسرم روحانی هستند و منبری و مشاور خانواده و استاد دانشگاه می باشند. بنده در حال حاضر کلاسهایم تمام شده و باید رساله ام را در منزل بنویسم. ولی متاسفانه به علت کارهای زیاد منزل و بچه ها فرصت بسیار کمی برای این کار دارم. سوالی که دایم ذهن من را به خود مشغول کرده این است که من که صبح تا شب در حال پخت و پز و شست و شو و کلا کارهای منزل هستم و وقتی برای درس و بحث یا عبادت و کسب معرفت الهی پیدا نمی کنم اگر در این حال بمیرم آیا عمرم را هدر نداده ام؟ البته می دانم که این کارها را می توان در راه الهی انجام داد. مثلا اینکه نیت کنم سرباز امام زمان (عج) تربیت می کنم. یا اینکه دارم کارهای منزل یک سرباز امام زمان عج (همسرم) را انجام می دهم. اما با این حال می گویم هیچ گاه ساعتی که انسان برای کسب علم می گذارد با ساعتی که مثلا برای شستن ظروف می گذارد یکی نیست و شخص اول بعد از مدتی عالم می شود و شخص دوم عامی می ماند. البته منظورم کسب معارف الهی است نه این درس و بحث های دانشگاهی و ...لطفا راهنماییم فرمایید. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای توحیدی خانه وقتی مادر خانه با نور ایثار بدرخشد، عین ارتباط با عالم وجود است و اگر در آن حال بمیرد، هیچ زنجیری به پای خود ندارد که مانع اُنس با حضرت محبوبِ بی‌کرانه‌ی خود شود. عمده آن است که مادران، این آزادی را در خود احساس کنند که چگونه در محفل توحیدی خانه حاضرند از همه‌ی عنوان‌های همراه با فخر دنیا بگذرند. موفق باشید

18029
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: بنده با خانواده هایی که استطاعت مالی خوبی دارند صحبت کردم که فرزند سوم و چهارم بیاورند خود آنها نیز موافقند ولی از چشم زخم هراس شدیدی دارند. برای بنده نیز چند مثال ذکر می کنند که فلانی باردار شد و چشم زخم خورد و بچه سقط شد. آیا این حقیقت دارد؟ اگر دارد راه پیشگیری از این چیست؟ و سوالی دیگر آیا خانواده ی پر جمعیت مشکل زا است؟ بنده یکسری مبانی فکری دارم مبتنی بر اینکه با مشکلاتش در کل سودمند است. نظر شما استاد بزرگوار در این مورد (خانواده پرجمعیت) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم هر فرزندی که به خانواده اضافه شود فرشتگانی را با خود می‌آورد که مدت‌ها در آن خانه می‌مانند و موجب برکت مادی و معنوی می‌شوند. چرا آن خانواده‌ها متوجه این امر نیستند؟! چشم‌زخم را با خواندن آیت الکرسی در هر روز رفع کنند. موفق باشید  

18028
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: 1. ما الحمدلله تفسیر سوره ی انعام را داریم گوش می دهیم و سخنرانی را یادداشت می کنیم شما فکر می کنین نیاز هست که این مطالب سخنرانی را تایپ کنیم و براتون بفرستیم به عنوان کتاب در بیارین؟ مثل خویشتن پنهان که شرح ده نکته ی معرفت را به صورت کتاب در آوردین؟ 2. استاد گرامی کتاب مبین با لوح محفوظ فرق داره؟ 3. برداشتم نسبت به کتاب مبین درسته؟ کتاب مبین سرنوشتمون در آن یادداشت میشه در طول زندگی با دعا و صدقه کم و زیاد میشه و شب قدر هم در کتاب مبین مطالبی در مورد ما نوشته میشه. 4. استاد عزیز در مورد اینکه دانش آموزان را مشهد بردیم و ازتون راهنمایی خواستم شما فرمودین کتاب شهید برونسی و چه نیازی به نبی؟ فلسفه تقلید را براشون در واگن ها صحبت کنم. متاسفانه همه بچه ها با تبلت و آهنگ غیر مجاز سرگرم بودند و احساس کردم حوصله ی حرف هایم را ندارند. گذاشتم بعد از زیارت و برگشتنی ولی حجاب و نماز آنها خیلی پرت بود اصلا به نماز اهمیت نمی دادند چند بار به مدیرم گفتم وضع حجابشون خیلی بده. بچه ها فقط دوست داشتن بازار برن و روز اول نماز صبح نیم ساعت مونده به قضا به همکارم که مسئول پرورشی اونا بود به این تذکر من واکنش منفی نشون داد و ناراحت شد چقدر سخت میگیرین... و خودشون از قطار پیاده نمی شدن و ترس از اینکه گم بشن تو قطار میخوندن و به بچه ها می گفتند بعدا قضا بخونین ... یک وضعی بود ... خلاصه وضع معلم ها و دانش آموزان خیلی ناراحت کننده بود ... موقع برگشت خیلی ناراحت بودم که فایده ای برای دانش آموزانم نداشتم چون ندونستم باهاشون صحبت کنم اصلا آمادگی نداشتند و یا شاید من بلد نیستم باهاشون ارتباط برقرار کنم از این بابت از دست خودم ناراحتم که چرا نتونستم تو واگن ها براشون در مورد پیشنهاد شما کار کنم. 5. ضعف های دولت و کارهای اشتباه را دبیران مدرسه مون تو سر ما خالی میکنن و ما را مخاطب قرار میدین که دبیران دینی چکار میکنین... من معمولا حرفی نمی زنم چون اکثرا ماهواره نگاه میکنن و به نماز و حجاب اهمیت نمیدن فقط گفتم، جامعه بدتر هم میشه باید امام زمان بیاد همه چیز خوب بشه باز به این حرفم، گیر میدن بس دست به دست هم بنشینیم گفتم نه تلاش کنیم... 6. چکار کنیم به دخترامون که دوست دارند آهنگ غیر مجاز گوش کنن، نهی یا متوجه کنیم؟ ممنون به سوالاتمون جواب میدین 7. استاد عزیز، در گذشت آیت الله محمد فاضل استر آبادی ما را به شما و امام زمان تسلیت می گویم نمیدونم این عالم ربانی ما را می شناسین؟ خدا به وقتتون برکت بده. اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فعلاً نیاز نیست همین‌که با یادداشت‌کردن در موضوعات متمرکز می‌شوید برای خودتان مفید است 2- می‌توان گفت «لوح محفوظ» از آن جهت که حقایق را به صورت روشن مطرح می‌کند - چون مجرد است - همان «کتاب مبین» است 3- خوب است 4- نباید نگران باشید بالاخره شرایط نبوده، إن‌شاءاللّه از طریق دیگر خداوند راهی جهت این امر می‌گشاید 5- در این موارد باید با محبت و رفاقت با آن‌ها برخورد کرد و نباید کار به «مراء» بکشد 6- به آن‌ها سخت‌گیری نکنید، با محبتی که به آن‌ها می‌کنید؛ خود به خود علاقه‌شان به آن آهنگ‌ها کم می‌شود 7- خدا ایشان را رحمت کند. آشنایی چندانی نسبت به ایشان نداشتم. موفق باشید

18025
متن پرسش
سلام: اینجانب مدتی است به لطف خدا مشغول خواندن نماز شب هستم بسیار شنیده ام که دنیا و آخرت می خواهید نماز شب بخوانید. ولی متأسفانه نماز شبم تأثیری بر حداقل معنویاتم نداشته و فقط دلم خوش است نماز شب می خوانم. و نمازم بصورت کلیشه ای و عادت در آمده بدون اینکه از آن لذتی ببرم. لطفا مرا راهنمایی نمایید چکار کنم تا از نمازم لذت ببرم و آیا با این اوصاف نماز شبم را ادامه دهم یا این کار بیهوده است؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که در آن زمان که زمان بسیار مبارکی است، بیدار هستید و مشغول نماز می‌باشید برکت خود را دارد و به مرور گشایش لازم حاصل می‌شود. موفق باشید

18006
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد همچنان که خود حضرتعالی در یکی از صوت های جلسات فرمودید که هنگام نماز «مکروه» است که چشم را ببندیم، بلکه بایستی چشم را باز نگه داریم تا حضرت حق و تجلیلت الهی را ببینیم لذا بنده سعی کردم این حکم را رعایت نمایم اما گاها جهت امتحان چه در نماز و غیر نماز که چشمم را می بندم، بهتر حضور خدا را حس می کنم. اولا بفرمایید این حس وهمی است یا قلبی و حضوری؟ ثانیا خوب است که ما هنگام نماز چشم بسته نماز بخوانیم؟ در حالی که مکروه می باشد!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به مراتب انسان‌ها دارد. آری! در مراتبِ بالای سلوک، انسان بهتر است که چشم خود را نبندد تا با نگاه قلبی و ماورای آن‌چه در مقابل چشمش هست، با حضرت ربّ مرتبط شود ولی فرموده‌اند در ابتدایِ راه و در میانه‌ی آن، جهت تمرکز بیشتر، اشکال ندارد که چشم خود را ببندد. و این ربطی به غلبه‌ی وَهم ندارد. موفق باشید

18001
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: من مشاور یک دبیرستان دخترانه هستم و هر روز با تعداد زیادی از مادرانی که از مسإله اعتیاد بچه ها به صفحات اجتماعی مجازی و اثرات نامطلوب آن در تمام ابعاد زندگی آنان عاجز شده اند، مواجهم و می پرسند که چه باید بکنند؟ اکثر آنها هم که روی گوشیهای خود رمز دارند. من چه جوابی باید بدهم؟ بچه ها که گوشی ها را به هیچ وجه کنار نمی گذارند، آیا باید برای ساعات محدودی به آنها بدهیم یا با زور بگیریم و یا فقط می توانیم در مورد آثار بد آن به آنها آموزش دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که نمی‌توان به طور کلی آن‌ها را از آن فضای مجازی جدا کرد، خوب است لااقل در ساعات محدودی با آن ارتباط داشته باشند و از آن مهم‌تر باید آن‌ها متوجه شوند که ظرایفی از زندگی هست که آن ظرائف، بیرون از این نوع زندگی با فضای مجازی سراغ انسان می‌آید و این است آن نکته‌ای که باید به روش ماهرانه‌ای به آن‌ها تذکر داد. تذکرات آقای دکتر یامین‌پور در این مورد خوب بود، اگر بتوانید صوت آن را به‌دست آورید، تذکرات خوبی برای ارائه‌ به دانش‌آموزان دارند. موفق باشید

17981
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: شرمنده وقتتونو میگیرم. استاد من علاقه ای به انجام اعمال مستحبی یا شب زنده داری یا سیر و سلوک و... ندارم! من فقط میخوام همه ی عمرمو در راه کمک به انقلاب (مثلا در زمینه ی تولید علم یا دادن مقالات مربوط به تبیین نظرات انقلاب اسلامی درباره علوم غربی و رشته ی تخصصی خودم یا انتظاراتی که رهبر انقلاب از دانشجو ها و نخبگان دارن یا حتی یه کار کوچیک که ازم بربیاد) بذارم. حتی بعضی وقتا فکر می کنم اصلا هدف از زندگی من همینه... اگه هم یک ثانیه از این اهدافم دست بکشم احساس پوچی شدیدی بهم دست میده، درصورتی که اگه عمل مستحبی یا شب زنده داری نکنم چنین حسی ندارم! می خواستم بدونم الان وضعیت من چیه؟ چیکار باید بکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی است ولی هر اندازه روح انسان از طریق عبادات با نور حق مرتبط باشد، راه و جهت رسیدن به اهداف الهی برایش گشوده‌تر می‌شود. موفق باشید

17952
متن پرسش
سلام: ممکن است یک گناه از سوی خدا باشد تا از عجب بیرون بیام و همون تضرع سابق رو داشته باشیم؟! چه کنیم که یادمون نره و همیشه یادمون باشه به درگاه خدا بنده و ضعیف و گناهکاریم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر سعی کند خود را در معرض گناه قرار ندهد، به مرور از مشکلات قبلی آزاد می‌شود. زیرا نمی‌شود تصاویر مستهجن را تماشا کرد و گرفتار خودارضایی نشد. موفق باشید

17939
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم استاد عزیزتر از جانم سلام علیکم: امیدوارم زیارتتان قبول و سایه تان مستدام باشد. حقیر یک سالی است که عزم بر یافتن خدای حقیقی خویش نموده ام و در این مدت بحول و قوه الهی سیری بر من گذشته که باعث تغییرات شگرفی در حال و هوا و شخصیت و خلق خویم گردیده است، و الحمدلله از این موضوع خوشحالم. دو سوال ذهن و فکر مرا به خود مشغول داشته است: 1. این احساس رضایت و اقناع از سیر طی شده همان عجب یا زمینه ساز آن نیست؟ و چطور باید با آن برخورد کرد؟ 2. سفر پیاده روی اربعین امسال با حال و هوای خیلی متفاوتی روبرو شدم، یعنی تماما حضور بودم بحمدلله، منتهای مراتب نمی دانستم خطورات درونی طی این سفر کدام شیطانی بود و کدام ملکوتی؟ همیشه اوقات خود را در حرم امام حسین علیه السلام می دیدم اما نمی دانم چرا نمی توانستم یک تعریف درست ازخودم و حال و هوایم برای خودم بکنم و خود را با این حضور باز تعریف نمایم؟ بعضی وقتها با خودم تنها که می شوم خوف تمام وجودم را می گیرد که نکند آن چیزی که باید باشم نبوده ام؟ و این باعث نگرانی و اضطراب زایدالوصفی برایم گردیده است. با عرض معذرت بابت اطاله کلام. الله یارتان باشد. یا علی مدد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این شکر الهی است و باید متوجه بود از لطف خدا است به ما نه آن‌که در این موارد به خود بنگریم چرا که گفت: «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه‌ی حق بدان نه کرده‌ی خویش» 2- همین‌طور است که انسان در زیارت اولیاء الهی به احساسی ماوراء مفاهیم و تعاریف دست می‌یابد و از این جهت باید شکر خدا کرد که ما را به میهمانیِ درک قلبی می‌برد. در همین رابطه در کتاب «اربعین حسینی...» بحث کشف ارتباط با امام پیش آمد. موفق باشید

17916
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز این مباحث روانشناسی جدید که امروزه در حال رواج بین مردم است و بیشتر دیده می شود که انسان را تشنه ی طلب دنیا و نگاه استقلالی به انسان می شود را چگونه می بینید؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول پروفسور «فریتیوف شوان» بعضاً روان‌شناسی به جای دین می‌نشیند و این خطرناک است، زیرا تنها صاحب انسان‌ها یعنی خداوند است که می‌تواند تکلیف انسان‌ها را مشخص کند و حالات انسان را درست تحلیل نماید. موفق باشید

17906
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: بنده سر و کارم با مسجد زیاد است. چون در احکام داریم صحبت دنیایی در مسجد مکروه است 1. صحبت های دنیایی در مسجد انجام می دهیم ولی اهداف معنوی هم در آن هست مثلا حل مشکلات دنیایی مردم یا موارد دیگر. 2. محبت معنوی که با برادر ایمانی هنگام صحبت دنیایی در مسجد داریم هم به تبع آن صحبت دنیایی مکروه می شود یا ارتباطی با هم ندارد؟ 3. بعضا آن صحبت دنیایی در مسجد منجر به نتیجه معنوی می شود. مثلا پیرمردی در مسجد شروع به صحبت دنیایی می کند و من هم در جواب ایشان صحبت دنیایی می کنم. در پایان به خوبی متوجه می شوم انس من با آن پیر مرد بیشتر شده و آن پیر مرد از همزبانی با ما خوشحال و شاد می شود. در این صورت آیا نتیجه بدست آمده از این صحبت یعنی انس و احترام. مکروه حساب می شود؟ سپاسگذار خواهم بود سوالات جداگانه پاسخ فرمایید و چون درباره مکروه است بصورت شخصی سوال مطرح کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- صحبت‌های دنیایی در مسجد یعنی صحبت هایی که صرفاً منافع دنیایی در آن باشد مثل خرید و فروش 2- خیر 3- خیر. موفق باشید

17899
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: من چند وقتی هست که مباحث معرفت النفس شما را دنبال می کنم شاید نزدیک به یک سال. با توجه به این نکته که نفس حاکم بر بدن است و دستور می‌دهد من در برخی مواقع نماز صبحم قضا می‌شود یعنی بیدار می‌شود ولی بلند نمی‌شوم. و حس می‌کنم که بدنم اطاعت نفس نمی‌کند یا اینکه شاید اطاعت می‌کند ولی این نفس است که نمی‌خواهد بلند شود. وقتی هم که صبح شد متوجه کارم می‌شوم به هم می‌ریزم و عصابم خورد می‌شود و از دست خودم عصبانی هستم. با این وجود که تا شب یا تا وعده نماز بعدی حالم بد است در بین این زمان نمی‌توانم کاری بکنم معمولا با عصاب خوردی ساعت ها در رخت خواب افتاده ام و از همین هم ناراحت هستم. و در چنین روز هایی معمولا به کلاس و درسم نمی‌رسم. لطفا کمک کنید که از این مشکل رها شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شد؛ وقتی نفس گرفتار پرحرفی و کینه و تعلقات دنیایی باشد، در تدبیر بدن ضعیف می‌گردد. موفق باشید

17898
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: یکی از دوستان حقیر که طلبه می باشد گفت بزرگان می گویند وقتی می خواهید لباس عوض کنید جلوی یکدیگر این کار را نکنید و حیا را رعایت کنید. و این کار موجب سلب توفیقاتی می شود. در جایی هم خواندم اگر اشتباه نکنم پیامبر (ص) هنگام شنا داخل آب لباس را بیرون می آوردند. آیا این درست است و امروزه برای شنا چه باید کرد با این وضع موجود و این بحث رعایت حیا با شنا چگونه قابل جمع است؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف اول درست است و معلوم نیست آن خبر در مورد پیامبر صحیح باشد. موفق باشید

17901
متن پرسش
عرض سلام و تسلیت ایام سوگواری: بنده کتاب «اسماء الحسنی» را مطالعه کرده ام، به صورت خاص برای نزدیک تر شدن به اسم جمال الهی باید چه کرد و چه اعمالی انجام داد. متشکر از لطف همیشگی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه تعلقات دنیایی مطابق آموزه‌های شرع کم‌تر شود، حضرت حق زیبایی‌های خود را بیشتر می‌نمایاند. موفق باشید

17873
متن پرسش
سلام استاد: واقعا جمع بین دنیا و آخرت کاری بس دشوار است. چون وقتی به مرگ و آخرت متذکر می شوم ناامیدی تمام وجودم را می گیرد، می بینم با این اعمال ره به کجا خواهم برد و وقتی به دنیا نظر می کنم غفلت و امیدهای واهی مرا در می گیرد. می خوام بگم بودن در حالتی بین خوف و رجا بسیار سخت است. به نظرتان چه باید کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی بحث «معرفت نفس» در این رابطه شروع خوبی است تا اصل این موضوع برایتان روشن شود که چگونه باید با خودتان برخورد کنید. موفق باشید

17843
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: ای کاش دریچه قلبها گشوده می شد و مردم از این گنج عظیم «قرآن کریم» بهره می بردند. «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» فردی هستم گناهکار که در سراشیبی عمر قرار دارم. با آیات قرآن آشنا بودم ولی عمل نکردم یعنی نمی فهمیدم که عمل کنم. از آنهایی که قرآن لعنتشان می کند. مذبذب بودم. حال می بینم که این بی توجهی چقدر باعث تباهی و ضرر شده است. «أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ» چنان آثار گناه و حسرت احاطه ام کرده که در شرف دیوانگی هستم. «خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ» پرده ها از جلوی دیدگانم کنار رفته و حقیقت آیات الهی را درک می کنم ولی از نوعی که برای کافران در قیامت اتفاق می افتد. وای که چقدر از این آگاهی عذاب می کشم. حتی از گشت و گذار در این سایت هم عذاب می کشم چون شما در این سایت حیات طیبه ای را به تصویر می کشید که من خود را از آن محروم کردم. «بَلَىٰ مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» اگر کسی کمکم نکند در این عذاب جاودانه ام و آثار گناهانم فراگیر می شود (بی ادب تنها نه خود را داشت بد - بلکه آتش بر همه آفاق زد). بنا به فرمایش «فابتغو الیه الوسیله» درخواست کمک دارم، نتیجه تلاش هایم برای رهایی از عذاب اینست که آیه «وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ» و صلوات دائم بر زبانم جاریست گاهی که حسرت شدت می بابد و خود را ناتوان از جبران خطاهایم می بینم «امن یجیب» به ذهنم خطور می کند آیا راه نحاتم همین آیه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین توجه را از رحمت الهی بدانید و اگر نظر مبارک حق بر شما نبود این احساس پیش نمی‌آمد، پس با تمام امید به رعایت دستورات الهی و رعایت حق النّاس پایداری کنید و نسبت به آینده امیدوار باشید. موفق باشید

17813
متن پرسش
سلام: استاد عزیز خواستم نظرتون رو درباره کسی که مبتلا به دیدن فیلم های مبتذل شده بدونم راه بازگشتی براش هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با زیارت امام معصوم، قلب خود را متوجه کنید که چه اندازه با این نوع انحرافات از یافتنِ حقیقت حق که جامع همه‌ی کمالات است، عقب می‌افتید. فراموش نکنید که همچنان كه نفس در مرتبه عقل هيولائى آماده قبول صور علميه است و در روايت هست‏ «انّ القلوب تحى بالعلم كما تحى الارض بوابل السّماء»[1]

و نفس پس از تجرد كامل و نيل به درجه كمال عقلانى به حكم قاعده‏‌ی «بسيط الحقيقة كلّ الاشياء و ليس بشى‏ء منها»[2] با صورت علميه كليه اشياء متحد گردد بلكه عين جميع اشياء خواهد شد و همين نفس كه نسبت به امورى در حال حاضر بالقوه بوده و به مرحله تجرد كامل عقلانى نرسيده نسبت به آنچه كه ادراك نموده و صورت علميه آنها در ذات آن حاصل گرديده متحد است. موفق باشید


[1] ( 1)- قلبها با علم زنده ميشوند مانند زمين كه بوسيله باران حيات مييابد.

[2] ( 2)- حقيقت بسيط كه منظور ذات حق است همه اشياء است ولى نه به صورت مجموعه كثيرى از اشياء بلكه به صورت وحدت. و در ذات حق هيچيك از اين اشياء نيست و به حكم همين قاعده هر وجود بسيطى جامع هم كمالات مراتب زيرين خود هست مثل نفس كامل مجرد كه در عين وحدت داراى كمالات بسيارى است.

17804
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: به نظر حضرتعالی در شرایط بی ثبات امروز، مومنین چگونه می توانند به اقتصادی پایدار و بی دغدغه دست یابند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «سادگی» و «قطع امید از غیر». موفق باشید

17774
متن پرسش
استاد گرامی سلام: در مکاتبات قبلی تاکید حضرتعالی مبنی بر محبت به قشر معترض به دین بود و به کلی همراهی با تفکرات آنها برای همراه شدن با آنان را رد فرمودید. دو سوال مطرح است: یک آنکه وقتی محبت می شود عده ای خیال می کنند آن فرد از ضعف شخصیتی برخوردار است و جواب عکس می دهد. دو آنکه به گمانم این قشر معترض اند چون می گویند ما مومنین اصلا به علاقه مندی های آنها توجه نداریم. مسئله آنها احترام به شخصیت و دارایی شان است و نه هیچ چیز دیگر. وقتی به ذهنیات آنها احترام گذاشته می شود آنها هم میل به گوش سپردن به حرف ما را می یابند. این تجربه شخصی بنده است. وقتی افراد مورد علاقه شان را تکریم می کنیم آنها تازه ما را به حساب می آورند و گرنه غیر این اصلا حرف وارد وجودشان نمی شود. این افرادی هم که ما می گوییم بی دین اند که همه زوایای شان بد که نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد دستورات اخلاقی که شریعت الهی در اختیار ما قرار داده، راه‌های مختلف برخورد را در مقابل ما قرار می‌دهد. پیشنهاد بنده آن است که سلسله مباحث شرح دعای «مکارم الاخلاق» را که در آرشیو صوت در سایت هست، دنبال فرمایید. موفق باشید

17759
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: چگونه بصیرت خود را برای در امان ماندن از خطرات مکان ها و فضا هایی که پر از دروغ و نیرنگ و فریب است تقویت کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با متذکر کردن قلب از طریق روایات خداوند کمک خاص خود را مرحمت می‌نماید. پیشنهاد بنده آن است که شرح صوتی «ای اباذر» را دنبال فرمایید. موفق باشید

17758
متن پرسش
استاد دو تا موضوع رو‌ به مضحکه گرفتند یکی تولد و دیگری هفت سین ایام عید که گفتند احمقانه است. اگر گرفتن تولد مسخره است چرا تولد ائمه را مبارک و‌ میمون می دانیم. جدای از بحث اینکه قابل قیاس نیستیم و ائمه واسطه فیض الهی هستند و ... ببینید مثلا محترم دانستن تولد یک مادر که بواسطه اون مادر فرزندی تربیت میشه که مثلا می شود علامه حلی یا هر عزیز دیگه ای اشتباه هست؟ آیا اشتباه هست که روز به دنیا آمدن عزیزانمون رو‌ مبارک ندونیم؟ دوم اینکه چرا استاد گفتند سنت هفت سین احمق نامه است؟ اولا که مخالف این لفظ بودم، ثانیا پیامبر (ص) فرمودند هر اونچه که به درد نمی خورد را باید ترک کرد، وقتی برای چیدن سفره هفت سین برای دختر بچه کوچیک خودمون دلیل میاریم که سکه یعنی ... سبزی یعنی ... و‌ همه اینها در رابطه با شادی و البته نزدیک شدن به خدا و لطافت آفرینش هست چرا باید احمقانه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این که واژه‌ی «احمقانه» را تند میدانید توصیه و تذکر به جایی است به بنده ولی در مورد جشن تولد برای خودمان یا سفره ی هفت سین انداختن بحث در این است که تا می‌توانیم نباید کاری کرد که از یک طرف لغو است و مومنین «عن اللغو معرضون» هستند زیرا با مشغول شدن در امور لغو از کار های اصلی باز می‌مانند. از طرفی دیگر سنّت‌های حسنه اشاره‌ ای به این نوع اعمال ندارد. جشن تولد ائمه «علیهم‌‌السلام» به جهت توجه به روزی است که اولیاء‌الهی متولد می‌شوند و عبادات خاص آن روز موجب گشودگی راه بین انسان و پروردگارش می‌شود. موفق باشید

17756
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: ببخشید استاد خواستم راهنمایی ام کنید. حقیقتا بنده در دوره جوانی هستم. من در حدود 13 سالگی که زمانِ بلوغ و احساسات جنسی است، بر اثر عدم شناخت به خود ارضایی و استمنا و انجامِ تصورِِ فکرهای شهوانی و تحریک کننده، مبتلا به این گناهِ شنیع و زشت شدم. و پس از چند ماه که بر اثر حرف های معلم پروشی مدرسمون، فهمیدم که چیزی که من آن را انجام میدهم،فعلی گناه و بسیار زشت است و عوارض بدی دارد. بدین صورت بنده، دفعتا در همان وقت توبه کردم که دیگه این کارو نکردم و این عمل را متوقف کردم. و خواندنِ نماز و قرآن و گرایش به عرفان و معنویت و خواندنِ زندگی عرفا و ...خیلی در موفق شدنم در ترکِ این عمل، تاثیر داشت و شاید بگم که از اون وقت تا الان که بیش از چهار سال می گذرد تا کنون بیش از 5 بار، گمان نمی کنم آن عمل را انجام داده باشم. اما متاسفانه الان که در اوجِ نیازهای جنسی یعنی سن 17 ، 18 سالگی قرار دارم، دوباره آتش ِِ شهوتم زبانه کشیده و مرا اسیرِ خود کرده است و میل جنسی و و نیاز به ارضاء جنسی در من به حدی شدت یافته که تاب و توان را از من ربوده و سرگردان و بیچاره و سر در گم ام کرده. و متاسفانه و متاسفانه - ان شاءالله خداوند مرا ببخشد - در این چنده روزه که اوج ِِ زبانه کشیدنِ شهوت و نیاز های جنسی ام بود با مراجعه به اینترنت و عکس های تحریک کننده، در طول این 20 یا 30 روز گذشته، 3 بار دچار این عمل شده ام. و هربار هم توبه می کنم که دیگه به هیچ وجه سراغ این عمل نروم. اما متاسفانه چنان این شهوت و غریزه جنسی قوی است که بی اختیار مرا به دنبال خود می کشد و مرا همراهِ خودش در باتلاقِ کثافات و معاصی غرق می کند. حالا آقای طاهرزاده چنان تحتِ فشارهای جنسی قرار دارم که دیگر نمی دانم چه باید کنم. الان هم مدت اندکی است که از آخرین توبه ام می گذرد و خدا رو شکر که تا کنون دوباره سراغِ آن عمل نرفته ام. اما استاد می ترسم که دوباره به آن عمل کشیده شوم. آخه به هیچ وجه امکانِ ازدواج برایم مهیا نیست چون هم سن ام کمه و تازه سالِ دیگه میرم دانشگاه و همچنین به هیچ وجه روم نمیشه که به خانواده ام بگم که من زن می خواهم. آقای طاهرزاده گهگاهی که خیلی این حس بهم فشار می اورد، سراغِ احادیثِ اهلبیت (ع) می روم که در موردِِ مذمت شهوت و استمنا و ... صحبت کرده اند. و بدین طریق مقداری آرام می شوم، اما فایده و دوامِ زیادی ندارد و من دوباره به اون عمل دست می زنم. حالا سرگردان و متحیر شدم و نمی دانم چه کنم استاد. آخه از طرفی امسال کنکور دارم و می ترسم گه اگه جلوی این مساله گرفته نشود، با مشغولیت های فکری و روانی و جسمی که برام ایجاد میکنه، باعثِ عدم موفقیت من در کنکور شود. خلاصه دیگه نمیدونم چه باید کنم. آقای طاهرزاده خواهش می کنم که کمکم کنید که چه بکنم تا از این شهوت و از این معاصی و از این کثافات و لجن ها بیرون بیایم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاّ: سعی کنید خودتان با دست خودتان مسیر گرفتاریِ خودتان را فراهم نکنید و آن نگاه‌کردن به جنس مخالف است، حتی به صورت او نباید نگاه کرد چه رسد بخواهید به آن عکس‌های مستهجن نگاه کنید و صورت‌های قدرتمندی را به جان خود بیندازید. ثانیاً: اگر جلو خود را گرفتید و به آن عکس‌ها و فیلم‌ها نگاه نکردید، بعد از مدتی آن‌چنان قدرتِ  صورت‌های ذهنی آن‌ها در تحریک شما کم می‌شود که تصورش را هم نمی‌کردید که چنین عفتی در شما هست، در آن حد که گویا اصلاً زنی در عالم وجود ندارد که شما طالب ارتباط با او باشید. در این سن به این «عفت» فکر کنید که سخت به آن نیاز دارید. حتماً در جریان صحبتی که با علامه محمدتقی جعفری«رحمة‌اللّه‌علیه» شده، هستید که  از ایشان می پرسند چی شد كه به این كمالات رسیدید؟!

ایشان در جواب خاطره ای از دوران طلبگی تعریف میكنن و اظهار می كنند كه هر چه دارند از كراماتی ست كه بدنبال این امتحان الهی نصیبشان شده: ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم که در جشن ها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری می‌گرفتیم. یک شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهراi اول شب نماز مغرب و عشا می‌خواندیم و یک شربتی می‌خوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب می‌دادیم. یک آقایی بود به نام آقا شیخ حیدر علی اصفهانی، که نجف آبادی بود، معدن ذوق بود. او که می‌آمد مَنْ بِه اَلکفایه، قطعا به‌وجود می‌آمد جلسه دست او قرار می‌گرفت.

آن ایام مصادف شده بود با ایام قلب الاسد (10 الی 21 مرداد ) که ما خرماپزان می‌گوییم. نجف با 25 و یا 35 درجه خیلی گرم می‌شد. آن سال در اطراف نجف باتلاقی درست شده بود و پشه‌هایی بوجود آمده بود که عرب‌های بومی را اذیت می‌کرد ما ایرانی‌ها هم اصلا خواب و استراحت نداشتیم. آن‌سال آنقدر گرما زیاد بود که اصلا قابل تحمل نبود. نکته‌ی سوم این‌که حجره‌ی من رو به شرق بود. تقریبا هم مخروبه بود. من فروردین را در آن‌جا به‌طور طبیعی مطالعه می‌کردم و می‌خوابیدم. اردیبهشت هم مقداری قابل تحمل بود ولی دیگر از خرداد امکان استفاده از حجره نبود. گرما واقعا کشنده بود، وقتی می‌خواستم بروم از حجره کتاب بردارم مثل این بود که با دست نان را از داخل تنور بر می دارم، در اقل وقت و سریع.

با این تعاریف این جشن افتاده بود به این موقع، در بغداد و بصره و نجف، گرما تلفات هم گرفته بود، ما بعد از شب نشستیم، شربت هم درست شد، آقا شیخ حیدر علی اصفهانی که کتابی هم نوشته به نام «شناسنامه‌ی خر» آمد. مدیر مدرسه‌مان، مرحوم آقا سید اسماعیل اصفهانی هم آنجا بود، به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمی‌گذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد. عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها» زیباترین دختر روزگار. گفت : آقایان من درباره‌ی این عکس از شما سوالی می‌کنم؛ اگر شما را مخیر کنند بین این‌که با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید - از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد-  و هزار سال هم زندگی کنید. با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا این‌که جمال علی (علیه السلام) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید. کدام را انتخاب می‌کنید؟ سوال خیلی حساب شده بود. طرف دختر حلال بود و زیارت علی (علیه السلام) هم مستحبی.

گفت آقایان واقعیت را بگویید. جا نماز آب نکشید، عجله نکنید، درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت: سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم نری به مادرت بگوئی‌ها؟

معلوم شد نظر آقا چیست؟ شاگرد اول ما نمره اش را گرفت! همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا «مدیر مدرسه» این‌طور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوئیم. آقا فرمودند دیگه! خوب در هر تکه خنده راه می‌افتاد. نفر سوم گفت: آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی (علیه السلام) معروف است که فرموده‌اند: «یا حارث حمدانی من یمت یرنی» ای حارث حمدانی هر کس بمیرد مرا ملاقات می کند. پس ما إن‌شاالله در موقعش جمال علی (علیه السلام) را ملاقات می‌کنیم! باز هم همه زدند زیر خنده، خوب ذوق بودند. واقعاً سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت: آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد در صد؟ آقا شیخ حیدر گفت: بلی گفت: والله چه عرض کنم. (باز هم خنده‌ی حضار) نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی توانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدی، گفتم: من یک لحظه دیدار علی (علیه السلام) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی‌دهم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت چنین حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. اول شب قلب الاسد وارد حجره‌ام شدم، حالت غیر عادی، حجره رو به مشرق دیگر نفهمیدم، یکبار به حالتی دست یافتم. یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه‌ای که شیعه و سنی درباره امام علی (علیه السلام) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم این آقا کیست؟ گفت: این آقا خود علی (علیه السلام) است. من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده بود دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمی دانم شاید مرحوم شمس آبادی بود خطاب به من گفت: آقا شیخ محمد تقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی‌خواستم ماجرا را بگویم، اگر بگم عیششون به هم می‌خوره، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سید اسماعیل (مدیر) را خطاب به آقا شیخ حیدر گفت: آقا دیگر از این شوخی‌ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است.

امید است که این نوع عفت‌ها و تقواها به جامعه‌ی ما برگردد تا جامعه‌ی اسلامی رهِ صدساله را یک‌شبه طی کند. موفق باشید.

17737
متن پرسش
با سلام: من از اول نگاه کردم و وجود خدا، روح انسان و اون دنیا رو برای خودم اثبات کردم. (نتونستم خودم را جب پیامبر و معصومین قانع کنم). توی کتاب جوان و انتخاب بزرگ می فرمایید ما باید در همه ی کارهایمان آرامش روحمون رو هدف قرار بدهیم نه لذت بدنمون. خب سوال من اینجاست. آیا کارهایی مثل نگاه به نامحرم که لذت لحظه ای داره به روح حس خوب نمیده؟ می فرمایید: لذت های زودگذر باعث میشه بعدش آدم ناراحت باشه، به نظرم این بابت طرز فکر اشتباهمونه، اگه ما بگیم که من اون صحنه رو دیدم و لذت بردم یا برای چند ساعت علافی کردم تو خیابون و لذت بردم، همه چیز درسته، ولی اگه بخواییم اونجوری فکر کنیم همیشه باید در حال حرکت به سمت هدفمون باشیم. توی همون کتاب می فرمایید ناراحتی هامون بخاطر اینه که کاری برای روحمون نکردیم. آیا روحمون لذت های لحظه ای نمیخواد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که بُعدِ اصلی روح هر انسانی فطرت اوست و عالی‌ترین و اصیل‌ترین لذّات، لذّات فطری است که از طریق اُنس با کمال مطلق یعنی حضرت حق محقق می‌شود، نباید خود را گرفتار لذّاتی کرد که در مقابل لذّاتِ متعالی قرار دارد و لذا لذّات نفس امّاره اگر از بستر شرعی خارج شود ما را از آن نوع لذّاتِ متعالی محروم می‌گرداند. در این رابطه گفته‌اندک «اگر لذّت ترکِ لذّت بدانی / دگر لذّت نفس، لذّت ندانی». موفق باشید

17729
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد: ۱. به نظر حضرتعالی جایگاه شوخی و طنز در زندگی انسان کجاست؟ مگر چند روایت از ائمه وجود دارد که شوخی می کردند؟ ۲. چقدر از زندگی حضرات جدی بوده و چقدر شوخ طبعانه؟ ۳. اینک در میان این مردم یاوه گو آخر چگونه مجدانه هدف مان را پیش ببریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جزوه‌ی «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» که بر روی سایت هست می‌تواند در این مورد راهنمایی لازم را داشته باشد. موفق باشید

17714
متن پرسش

استاد گرامی سلام: ما جامانده های از سفر کربلا در اربعین: ۱. آیا گناهی مرتکب شدیم که از این سفر پر فیض محروم شدیم؟ ۲. چطور از بیشترین فیض زیارت اربعین در عین عدم سفر به کربلا بهره ببریم؟ با سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- راضی به رضای الهی شوید 2- شنیده‌ام بناست در روز اربعین در شهر مقدس قم یک پیاده‌روی از حرم تا حرم به همان سبک انجام شود. خوب است که در آن شرکت کنید. موفق باشید

نمایش چاپی