بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9135
متن پرسش
در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» در بحث «نحوة حضور حضرت حجت» میفرمایید که: «ما به آنها (مسیحیها که معتقدند منجیِ عالم بعداً به دنیا میآید) می‌گوییم؛ چیزی که غایت عالم است، اگر محقق نباشد، جهان چگونه دارد به سوی آن پیش می‌رود؟!»، و میفرمایید که دلیلتان این است که: «غایت مفقود محال است». آیا منظور از غایت، همان غایت خارجی است؟ یا منظورتان «علت فاعلی» است که در نفس فاعل محقق است و همان آرزو و علم و ارادة فاعل است؟ صورت اول (که منظور غایت خارجی است)، واضح است که مقصود نیست؛ چرا که اگر غایت در خارج موجود بود، فاعل اصلاً به سمت آن حرکت نمیکرد. خصوصاً (از اینجا هم مطمئن میشویم که منظورتان این نیست) که بعد میفرمایید: «هر غایت حقیقی باید در عالم غیب محقق باشد.». احتمالاً مقصود شما صورت دوم (که منظور علت فاعلی است) میباشد؛ چرا که بعد در مثال مولوی میفرمایید: «پس میوه اول است، اما در عالم غیب و در عالم ذهنِ باغبان.». اگر منظورتان از غایت این باشد، نیازی نیست امام زمان (عج) در بیرون محقق باشد، و کافی است که بعداً به دنیا بیایند، کما این که قبل از ولادت پیغمبر اسلام (ص)، با این که «پیغمبر در دنیا» محقق نبودند، جهان به سمتش پیش رفت. ممکن است بگویید: «ولی مقام پیغمبر (که قبل از خلقت حضرت آدم (ع) به وجود آمده بود) موجود بود»، خُب همین جواب را ما میتوانیم اینجا بدهیم؛ که مقام امام زمان (عج) موجود است، اما خود حضرت به دنیا نیامده اند و بعداً در این دنیا محقق میشوند. لذا از طریق عقلی نمیتوان وجود امام حیّ را ثابت کرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که سایر پیامبران متوجه وجود مقدس رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بودند و از آن حضرت در راستای نبوتشان بهره می‌گرفتند ما در آن کتاب نظرها را متوجه حضور انسان کامل در هستی کرده‌ایم با توجه به این نکته که حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در طول تاریخ در جمال انبیاء ظهور خارجی داشته تا آن‌که ظهور تامّ و تمام آن در جمال محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به صحنه آمد. در مورد حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» نیز قضیه از این قرار است که حقیقت ولایت محمدی که در جمال علی«علیه‌السلام» با همه‌ی انبیاء سراً حاضر است – مثل حقیقت محمدی که با همه‌ی انبیاء بود- با ظهور حقیقت محمدی، در جمال علی‌بن‌ابی‌طالب ظاهر شد و از آن‌جایی که بر عکس نبوت که ختم شد، این ظهور باید در حوزه‌ی عمل به ظهور تامّ برسد، ولایت در ائمه«علیهم‌السلام» ادامه پیدا کرد و به حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ختم شد و بدین لحاظ حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» وجود خارجی دارند، زیرا با ظهور محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» که ولایت نیز ظهور کرد زمینه‌ی ظهور تامّ و تمام ولایت کلی فراهم شد ولی به غایت خود که اِعمال ولایت الهی به صورت بالفعل در کل جهان است، محقق نشده؛ به همان معنایی که ولایت مهدی صورت ولایت کامل الهی است که باید در نهایت عالم بالفعل محقق شود ولی نبوت یک مأموریت است که با نبی خاتم به انتها می‌رسد. بنابر این از یک طرف بحث ختم نبوت است و از طرف دیگر بحث ختم ولایت. ختم نبوت با ظهور بالفعل نبی مکرم محقق شد ولی ختم ولایت که با حضور حضرت امیرالمومنین به نحو محمدی شروع شد، با ظهور مهدی به انتهای خود می‌رسد در حالی که با ظهور علی علیه‌السلام آن ولایت، حامل خاص در شخص خاص پیدا کرد و همان با ائمه علیهم السلام ادامه پیدا کرد و به مهدی علیه‌السلام رسید. در این راستا قاعده‌ای را که متذکّر می‌شود هر حقیقتی صورت خاص مناسب خود را در عالم مادون دارد فراموش نشود و از این لحاظ حقیقت ولایتی که با نور محمد«صلوات‌الها‌علیه‌وآله» از طریق امیرالمومنین«علیه‌السلام» ظاهر شد حتما آن ولایت در حال حاضر صورت خاص در انسان خاص را می‌طلبد و این غیر از صورت ولایتی است که در انبیاء گذشته و در کنار آن‌ها سرّاً محقق بود. موفق باشید
9137
متن پرسش
سلام: برای درمان شک و نسبت های بد که در ذهن می آید نسبت به خدا و اهل بیت (ع)چه راهی را میگویید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از نظر عقلی مسئله را برای خود حلّ کردید، خطورات شیطانی را اعتنا نکنید، این‌ها تلاش‌های شیطان بدبخت و دیوانه است، بعد از مدتی مأیوس می‌شود و می‌رود، خوبی‌اش آن است که ما با جدّیت بیشتر مسائل خودمان را با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حل می‌کنیم. در رابطه با مسائل عقلی در این مورد کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید
9138
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک فرا رسدن ماه مبارک رمضان: نظر شما را درباره استاد مرتضی مرتضوی و آثار ایشان و نظراتشان درباره کیهان شناسی و تاریخ و انسان شناسی خواستارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید
9104
متن پرسش
سلام علیکم: استاد نظر شما در مورد دیدگاه ها و نظرات استاد پناهیان در خصوص مسائل معنوی چیه؟ خصوصا این که این بزرگوار توانایی ابجاد یک نظام فکری مبتنی بر آیات و روایات بر ذهن مستمعان خود رو دارند و غالبا از ایشان اظهار نظرهای نو و راهبردی شنیده می شود و به نظر حقیر مباحث معروف ایشان موسوم به تنها مسیر انقلابی را در عرضه مسائل معنوی به پا کرده. حضرتعالی چه جایگاهی برای ایشان تصور می کنید؟ استماع سخنان ایشان را به عنوان آغازی اصولی برای مباحث معرفتی تا چه حد مفید می دانید؟ با تشکر و عرض پوزش از اطاله کلام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نه‌تنها خدا را به خاطر وجود جناب آقای حجت‌الاسلام و المسلمین پناهیان شکر می‌کنم، به دوستان طلبه عرض کرده‌ام سعی کنید مردم را به ایشان متصل نمایید. متأسفانه سایتی را نمی‌شناسم که مرتب صوت سخنرانی‌های ایشان را در معرض دید افراد قرار دهد. اگر اطلاع دارید بفرمایید تا در معرض دید کاربران قرار گیرد. موفق باشید
9108
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد گرامی: از پاسخی که جنابعالی درباره سخنان هاشمی درباره مناظر زیبا دادید شگفت زده شدم. آخر جناب استاد حتی در اوایل انقلاب و اوج تندرویها هم کمتر کسی پیدا می شد به یک زن با عفت محجبه زیبا رو که با حجاب درست اسلامی وارد جامعه می شد بگوید چون قیافه تو زیباست از خانه بیرون نیا و یا روی صورتت را بپوشان چه برسد به حالا. کدام مسلمان انقلابی را می شناسید (به قول هاشمی عساکر) که به زنی که دارای قیافه زیباست ولی حجاب کاملا اسلامی دارد امر به معروف کنند و از میدان بدرش کنند؟ آیا شما در حال حاضر سراغ دارید که نیروی انتظامی یا برادران بسیج یا گروههای امر به معروف که اتفاقا خیلی ها هم آموزش دیده اند و منکر و معروف برایشان شرح داده شده با چنین زنانی که دارای پوشش کاملا اسلامی هستند برخورد کنند؟ از طرفی بر فرض آن نظر را بپذیزیم باز هم اشکال اساسی به صحبتهای هاشمی باقی است. مگر زنان زیبا روی باحجاب مناظری هستند که باید مردم استفاده کنند که ایشان می گوید مناظر خوب را از دست مردم بدر کنند. با عرض معذرت به نظرم بدون تعمق در سخنان ایشان وجهی را مطرح نموده اید که به هیچ وجه در سخنان ایشان نمی گنجد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضایی که آقای هاشمی آن سخنان را مطرح می‌کنند و به فرمایش شما بحث امر به معروف در میان است مسلّم به زنان محجبه اگر هم دارای آرایش عرفی باشند، کسی امر به معروف نمی‌کند زیرا جای امر به معروف نیست، پس می‌ماند وَجه دیگر موضوع که عده‌ای خلاف عرف جامعه‌ی اسلامی بخواهند هنجارشکنی کنند که وظیفه‌ی دولت و ملت مشخص است. آنچه بنده خواستم به بهانه‌ی آن سؤال عرض کنم نکته ای است که که رفقای متدین ما عنایت داشته باشند در نحوه‌ی زینت‌داشتن زن در جامعه و یا مصداق زینت در بین فقها تفاوت نظر هست و نسبت به این موضوع حساس باشند که تا آن‌جا که ممکن است آن‌جایی که فقه اجازه داده، سخت‌گیری نکنند، هرچند ممکن است مرجع تقلید خودشان آن را اجازه نداده باشد. موفق باشید
9118
متن پرسش
سلام علیکم. رجعت جسمانی است یا روحانی؟ و اگر جسمانی است همان جسم دنیایی است یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رجعت حتماً جسمانی است چون طرف باید به همین دنیا برگردد و نقش خود را ایفاء کند. آری بدنی مناسب روح‌اش برای خود به اذن خدا ایجاد می‌کند شبیه همان بدنی که داشت. موفق باشید
9119
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید راه های ایجاد نشاط از نظر ائمه اطهار (ع) چی هست و ما جوون ها علاوه بر ورزش از چه راه دیگری میتونیم نشاط به دست بیاریم؟ اگر روایت ذکر کنید ممنون میشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏» قلب خود را با برنامه‌ای که آرام آرام شما را با حق مأنوس می‌کند به نشاط و آرامش می‌رسد. به گفته‌ی مولوی «تو خوشی و خوب و کان هر خوشی .... پس چرا که منّت بادی کشی». موفق باشید
9100
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم، میخواستم در مورد انواع تفکر توضیحاتی را بفرمایید. تفاوت آن تفکر اصیل که در پی یافتن نسبت انسان و وجود است با تفکری که در پی شناخت ماهیت اشیا و پدیده ها است و همچنین با تفکری که در حقیقت نوعی تامل پیرامون وضعیت کنونی ماست و مثلا دکتر داوری پیشتاز آن است چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک کتاب با 75 جلسه شرح برای همین یک نکته است؛ کتابِ «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود». در این موارد است بنا را بر این بگذارید که به جای سؤال‌کردن، فکر کنید زیرا همین‌که می‌خواهید سؤال کنید، مطلب در حجاب می‌رود. گفت: «گر نپرسی زودتر کشف‌ات شود.» این را هم در آن کتاب باید دنبال کنید. موفق باشید
9089
متن پرسش
با سلام: قبلا هم در مورد مطالعه ازتون پرسیده بودم. بنده برای ادامه تحصیل قصد ورود به جامعه شناسی دارم. از طرفی سعی دارم به جامعیتی علمی در حد توان برسم. در همین راستا ضمن متخصص شدن در رشته انتخابی، علاقه و دغدغه جدی دارم در مباحث مختلفی به مطالعه بپردازم. از تاریخ معاصر ایران و جهان، سیر تاریخ تفکر، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، مطالب سیاسی و تحلیلهای روز و... مطالعه کتب شهید مطهری، جنابعالی، جناب علی صفایی، آوینی، داوری، امام موسی صدر، جناب خسروپناه، میرباقری، میرشکاک، فیاض، سیره علما، خاطرات جبهه، بعضی رمانها، گوش و مطالعه آثار رحیم پور و پناهیان، کچوییان، زائری، دیدن اکثر برنامه های زاویه شبکه4، مرور بیانات امام و رهبری، پیگیری فیلمهای سایت سیمافکر. از طرفی سعی بر رصد مجلات علمی از جمله سوره، مهرنامه، رمز عبور، همشهری خردنامه و.. دارم. اینها در شرایطی است که وقت زیادی هم صرف مطالعه وبلاگهای افرادی چون صادق شهبازی، امید حسینی، رضا نساجی، حسین سوزنچی، امیر ترکش دوز، سایت علوم اجتماعی اسلامی و مطالب علمی یا فرهنگی تحلیلی یا سیاسی بعضی سایتها میکنم. آیا به این طریق می شود درست مسیر علمی را طی کرد؟ این پراکندگی خوب است؟ چگونه مدیریت کنم؟ اولویتها کدام است؟ خلاصه در حد توان لطف می کنید بنده را روشن کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع انتخاب که شما مدّ نظر دارید پراکندگی محسوب نمی‌شود و بعد از مدتی باز در یک جمع‌بندی در بین این جریان‌ها آن‌هایی را که بهتر جوابگوی خود می‌دانید انتخاب خواهید کرد. موفق باشید
9092
متن پرسش
سلام استاد: چند مدتی است که روی تکفیری گری فکر میکنم و در تاریخ روی این عنوان مطالعاتی کردم به شاخصه ها و خصوصیاتی از این جریان رسیدم که عمده ی آن (تعصب قبیله ای، عدم تفکر، تکفیر دیگران برای کسب قدرت، جهل مرکب، عدم توان مدیریت و بازیچه ی دیگران شدن، حراس از نقد پیش فرضهای خود و پرسش از آنها، روحیه ی تهاجم و پرخاشگری و....) در طول تاریخ که مشاهده میکنیم چه در اسلام چه در مسیحیت این روحیه بوده و تا همین الان در احزاب سیاسی خودمان این روحیه را مشاهده میکنیم که دائم یکدیگر را تکفیر میکنند، و این روحیه اگر توجه کنید حجاب تفکر بوده است و حتما خواهد بود. فکر میکنم حضرت مهدی (عج) نیز با این روحیه در ظهور مبارزه کنند. بنده جهت نوشتن این مطالبم این بود که قصد دارم در این موضوع با عنوان «روحیه ی تکفیری گری و حجاب تفکر» مطالبی بنویسم حال به نظر شما: 1- نوشتن و پرداختن به این موضوع نیاز زمانه ی ما هست؟ 2- دریافتی که بنده در این موضوع داشتم صحیح است؟ 3- اگر این مبحث نیاز زمانه ی ما هست هم از جهت منبع هم از جهت مطلب حقیر را کمک بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برداشت شما برداشت خوبی است از تکفیری‌گری و ریشه‌ی آن را باید در صدر اسلام و غصب خلافت پیدا کرد. کتاب «الغدیر» علامه‌ی امینی مطالب خوبی را افشاء می‌کند. پیشنهاد می‌کنم برای نجات جامعه از این خطر بر روی آزاداندیشی و عمق این پیشنهاد که مقام معظم رهبری فرمودند فکر کنید. بنده در کتاب سلوک سعی کردم قسمتی از کتاب را روی این موضوع بگذارم تا تفکر به جامعه برگردد، که این درمان بسیاری از دردهای ما است. موفق باشید
9097
متن پرسش
با سلام: واقعا نعمتی هستید در جواب پرسش جوان 26 ساله آلوده به شهوات فرمودید: هرچه در زنان دیگر هست در زن خودتان هست و مابقی توهم است. سوال من این است (البته نه برای راه در رو. برای فهم) 1- اگر چنین است پس تفاوت زنها و زیباییشان یعنی هیچ تاثیری در جذابیت ندارد؟ 2- شاید این حدیث رسول الله (ص) در مورد روح زنها باشد و حال آنکه در این مسایل تفاوت جسم آنها جذاب نخواهد بود؟ 3- و از آن مهمتر اگر داشته تمام زنان در نزد همسر حاضر است پس وعده نعمت حورالعین و تعدد حورالعین و اینکه مثلا با هر گناه شهوت نکردن چه تعداد حور نصیب انسان می شود چطور توجیه می شود؟ خب انسان با یک حور بهشتی لذت میبرد دیگر. چرا تعدد حور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در ابتدای امر همسر خود را پسندیدید، از آن به بعد اگر مواظب باشید شیطان وارد نشود، می‌توانید همه‌ی زیبایی‌هایی که در نوع زن سراغ دارید را در همسر خود بیابید و احساس محرومیت نکنید، وگرنه مثل اهل دنیا که هر روز به وَجهی از دنیا دل می‌بندند، در مورد زنان هم همان طورعمل می‌کنید. حورالعین؛ صورتِ عبودیت انسان‌های موحد است و موضوعی است بیرون از این حرف‌ها. موفق باشید
9072
متن پرسش
با سلام و عرض ادب. سوالی داشتم از محضرتون. اینکه در جامعه بود و کار کرد (کار فرهنگی و کاری که هدفش خداست هر چند گاها از هدف فاصله میگیرد) و اشتباهاتی داشت و دایم در ستیز و گریز با نفس و تمایلات نفسانی بود پسندیده است یا اینکه با فاصله گرفتن از اینهمه هیاهو در عالمی جداگانه مشغول کسب علم و عبادت باشیم بهتر است، کدامیک در رسیدن به کمال بهتر است؟ یعنی اول باید کمالاتی رو بدست آورد و بعد وارد شد؟ یا اینکه توام باشد. کما اینکه بزرگانی رو داریم که علی رغم کمالات هیچگاه وارد عرصه یکسری فعالیت ها نشدند و از طرف دیگر شهدا و بزرگانی رو که با کمترین کلاس و درس مدارج کمال را جهشی طی کردند، خلاصه از یک طرف علاقه به تنهایی و یاد خدا و خود بودن هست از طرف دیگر نگران اینکه شاید توفیقاتی بزرگ برای کار و فعالیت و این ستیز و گریزها باشد که همانها در طی چندین سال درس و علم نباشد. ببخشید طولانی شد. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در این تاریخی که فعلاً قرار دارید با خلوص کامل در ذیل شخصیت امام و مقام معظم رهبری به عنوان سرباز واقعی انقلاب وارد میدان شدید و در کنار کسب معارف، در فعالیت‌های فرهنگی وارد شدید، به کمالاتی خواهید رسید که تصور آن را هم از قبل نمی‌کردید، مشروط بر این‌که در هیچ حال خودتان مطرح نباشید. موفق باشید
9073
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: من دبیر دینی و قرآن هستم. صبح ها هنگام اذان بیدار میشوم نمازم را به جماعت میخوانم یک یا دو سخنرانی گوش میدهم، کمتر مطاله می کنم ساعتی را نیز از طریق اینترنت روزنامه ها را مطالعه میکنم ولی بشتر اوقاتم را با سرگرمیهای بیهوده که خودم هم راضی نیستم میگذرانم. بیشتر اوقات در حال تفکر هستم که چرا از این نعمت فراغت که خدا به من داده درست استفاده نمیکنم ولی نمیدانم چه کنم و به همین خاطر دچار نوعی افسردگی شده ام و حوصله تفریحات سالم را هم ندارم چون فکر میکنم عمر تلف کردن است و اگر تفریح هم نکنم باز هم نمی دانم چه کار مفیدی میتوانم انجام دهم. گاهی به فکر کار اقتصادی میافتم ولی میگویم تنها مشغله خودم را زیاد میکنم. لطفا راهنماییم کنید و برنامه ا ی که خیر دنیا و آخرتم را در بر داشته باشد برایم ارسال نمایید. اگر ممکن بود از طریق پیام به شماره 09139073695 یا در متن پرسش و پاسخ ها جواب دهید و فقط شماره جواب را ارسال نمایید. با کمال تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً طی جواب سؤال شماره‌ی 9013 جواب داده شده. با توجه به این‌که پست الکترونیک ندارید باید جواب‌ها را دنبال بفرمایید که سؤال‌تان را تکرار نفرمایید. عرض شد بنا را بگذارید یک کار بزرگ قرآنی را شروع کنید. پیشنهاد می‌کنم بعد از مطالعه‌ی جزوه‌ی «چگونگی کار با تفسیر المیزان» کار روی تفسیر المیزان را شروع بفرمایید. برای ما مقدور نیست از طریق ارسال پیام با عزیزان ارتباط برقرار کنیم. سعی بفرمایید با ثبت آدرس ایمیل، سؤال خود را بفرستید تا جواب سؤال مستقیماً به ایمیل شما ارسال شود. موفق باشید
9078
متن پرسش
سلام استاد عزیز:به بهانه این بحثی که حول جام جهانی شکل گرفت، سوالی داشتم که از خدمتتان بپرسم. استحضار دارید که « رادیکال» یعنی ریشه. و پرسش رادیکال برخلاف تصور عوام نه پرسش متحجرانه و تندروانه بلکه پرسش بنیادی و ریشه ایست. البته معمولا پرسش رادیکال اگر توسط سیاست درک شود، خطرش از بمب ترکاندن توسط تکفیری ها بیشتر حس می شود. و اهل سیاست معمولا تاب این پرسش ها را ندارند. با این مقدمه می تونم بپرسم نسبت پرسش رادیکال، مصلحت مخاطب و خطرهای بعد از آن را توضیح بفرمایید؟ با یک مثال توضیح می دهم. به نظر شما اگر معیار پرسش های رادیکال را سقراط بگیریم، نسبت یک مصلح اجتماعی با عملکرد سقراط چگونه است؟ این سوال را ما بارها در جمع دوستانه مان پرسیده ایم که امام (ره) چقدر سقراطی عمل کرد؟ از طرفی پرسش ها و انتقاداتی را که زیرکانه به اسلام قبل از خود مطرح کرده است از وی شخصیتی ساخته است که به قول اهل معنا رند است و قلندر. و از طرفی همانند نواب صفوی به استقبال گلوله نرفت. البته خود امام نیز معیار عمل ما نیست. ولی به عنوان یک شخصیت تاریخی و تاریخ ساز، برای درک رویکردشان به تخریب باورهای اشتباه، سخت ملول و حیرت زده ام. همه این ها را پرسیدم تا بپرسم، استاد طاهرزاده ما، چگونه تشخیص می دهد که امروز می شود فوتبال را با این ادبیات ویرانگر مورد پرسش قرار داد، ولی مثلا فلان ساختار سیاسی را فعلا دست نزنیم بهتر است. چگونه می توان تشخیص داد که تخریب فلان انسان عامی که در قامت نظریه پردازی حزب الله ظاهر می شود، به صلاح نیست، ولی لحن تند و انتقادی در پاسخ به یک استاد فلسفه کاری است به صلاح؟ راستی یک سوال فرعی: اگر فوتبال جزو مقوله هایی است که وقت پرسش های رادیکال از آن فرا رسیده است، نظرتان درباره قدرت این پدیده چیست؟ این را برای این می پرسم که خود شما به عنوان یک متخصص زمین شناسی، می دانید که انرژی هسته ای بلاشک ویرانگر ترین و مضر ترین انرژی تاریخ بشریت است. اما چون قدرت است (اعم از سیاسی و فرهنگی و ....) ایران چهار نعل به آن پرداخت. و امروز اگر فوتبال قدرت است، اگر غم و اندوه یک ملت را تخدیر می کند، اگر بار حکومت را سبک می کند آیا به صلاح نظام جمهوری اسلامی نیست که به این پدیده هر روز بیشتر از دیروز توجه کند و در آن سرمایه گذاری به عمل آورد؟ تفاوت فوتبال و انرژی هسته ای چیست؟ یکی توهم پیشرفته بودن را به ملتی می دهد که واژه پژوهش در آن نزد نخبگان علمی، واژه ای مضحک است چه برسد به دیگران و دومی کاری می کند که یک ملت در اوج فشارهای زندگی، به خیابان ها بریزند، پرچم مقدس! جمهوری اسلامی را روسری و مانتو بکنند و در آخر تا ماه ها به جای غر زدن به حکومت، نقل هر محفلی بشود پیروزی والیبال و فوتبال و احیانا کشتی و ... گرچه لحنم آمیخته به طنز است ولی قصد کنایه و استهزا ندارم بلکه مصرانه خواهان فهم بیشتر هستم. با تشکر از استاد خوبم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از طرح چنین موضوعِ اندیشه‌سوز و اندیشه‌ساز؛ عنایت داشته باشید نظام اسلامی با تعریفی که از خود بر اساس شریعت الهی دارد، آرمان‌هایی برای جامعه و افراد جامعه می‌شناسد که نمی‌تواند نسبت به آن آرمان‌ها بی‌تفاوت باشد وگرنه معنای خود را از دست داده است. حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و شهداء و مسئولان اصلی نظام ماوراء نگاه‌های منفعت‌طلبانه و مصلحت‌گرایانه‌ی دنیایی، بر اساس اعتقادات الهی خود، پای انقلاب ایستاده‌اند و نیز ماوراء نگاه انتزاعی فلسفه که سقراط بر آن پای‌بند است و با مفاهیم و ماهیات تعامل فکری دارد، پدیده‌ها را در طیف وجودشان می‌نگرند و در این راستا جایگاه هر حادثه‌ای را مدّ نظر قرار می‌دهند و لذاست که حضرت امام در عین نگاه رادیکال و نگرش ریشه‌ ای به موضوعات، به موضوعات تاریخی می‌نگرند و می‌فهمند نسبت حادثه‌ها با اهدافی که باید دنبال شود در کجای تاریخ قرار دارد و لذا از یک جهت به شاه نصیحت می‌کنند و از جهت دیگر سخت مقابل کاپیتولاسیون می‌ایستند زیرا موضوع کاپیتولاسیون موضوعی است کاملا روشن که عزّت مسلمین را نشانه رفته ولی با نصیحت به شاه زمینه‌ ای فراهم می‌شود تا شاه موضع خود را نسبت به آن تذکرات مشخص کند و مردم نیز جایگاه شاه را بهتر بفهمند. ما در هر شرایطی باید در مقابل هر پدیده‌ای نسبت خود را با آرمان‌های الهی که معنای ما در متن آن‌ها شکوفا می‌شود، روشن کنیم. از این جهت بین پدیده‌ی فوتبال را و افرادی که علاقه به فوتبال دارند تفکیک می‌کنیم و فوتبال را نقد می‌کنیم تاهر کس نسبت خود را با آن مشخص کند؛ ولی نمی‌دانم چرا موضوع فوتبال و انرژی هسته‌ای را در قالب «قدرت» معنی می‌کنید؟ در حالی که ما در شرایطی هستیم که هرگز نمی‌توانیم نسبت به انرژی هسته‌ای چه در حال و به خصوص در آینده چشم پوشی کنیم و ماوراء نیاز به این انرژی زندگی خود را شکل دهیم در حالی که اگر سعی کنیم ملت خود را از اموری که توهم ملت را می‌افزاید آزاد نماییم و لااقل شیفتگی آن را به آن امور دامن نزنیم، یک قدم ملت را به سوی آرمان‌هایی که نظام اسلامی برای مردم مد نظر دارد نزدیک کرده‌ایم. عنایت داشته‌باشید حوزه‌ی حضور و فعالیت شیطان، مرتبه‌ی خیال ماست و دشمنان ما نیز سعی دارند از عواملی که خیال را جواب می‌دهد ما را به خود نزدیک کنند و به همین جهت دوستان ملت باید سعی کنند بر عواملی تأکید کنند که عقل و قلب ملتِ را متعالی می‌کند. موفق باشید
9079
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: جناب ملاصدرا همانطور که میدانید معتقد به بداهت وجود است و همین طور دارای یک فلسفه و متافیزیک خاص است - اما در نگاه آقای هایدگر و آقای فردید و مفسرانشان مثل جناب سید عباس معارف ایشان مخالف با بداهت وجود هستند و همینطور در مورد متافیزک حتی خود شما هم معتقد به پایان متافیزیک هستید - سوال بنده این است این دو نحوه وجود (صدرایی و هایدگر) چطور با هم جمع میشوند و چطور آینده انقلاب اسلامی با فلسفه ی (متافیزیک) صدرایی میتواند جلو برود؟ تشکر
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلا هم عرض کردم ملاصدرا آن وقت که به زبان قوم سخن می‌گوید بحث «بداهت مفهوم وجود» را به میان می‌آورد ولی اگر عنایت داشته‌باشید که اصل حرف ملاصدرا در اصالت وجود، تشکیکی بودن وجود است، حال وقتی وجود تشکیکی است یعنی همواره شما در مقابل وجودی قرار دارید که در ظهور و خفاء است و خودش در عین شکوفایی خود، عامل مستوری خود می‌باشد و بنده این حرف را پایان متافیزیک می‌دانم و معتقدم ملاصدرا در آن شرایط تاریخی باب آن را باز کرد ولی متأسفانه در حجاب زمانه قرارگرفت با این که او با بحث اصالت وجود و به تبع آن وحدت وجود ما را متوجه عرفان محیی الدین می‌کند که به هیچ وجه در متافیزیک نمی‌گنجد و حضرت روح‌الله در آثار خود ما را متذکر آن می‌کند. بنده حتی معتقدم وقتی ما هایدگر را درست می‌فهمیم که مبانی فکری فرهنگ خود را درست بفهمیم و از این جهت فهم فردید از هایدگر را قابل مقایسه با فهم آن‌هایی که نمی‌فهمند ملاصدرا چه می‌گوید، نمی‌دانم. استادی که نمی‌فهمد در حرکت جوهری ملاصدرا، حرکت در مرتبه‌ای از وجود مدّ نظر است و به تقلید از پدیدار شناسان می‌گوید «چون ملاصدرا از جوهر و ذات حرف زده نمی‌تواند به وجودی که هایدگر گفته نزدیک شود» باید در سخن خود سخت تجدید نظر کند. بنده از آن جهت معتقدم که انقلاب اسلامی با فلسفه‌ی صدرایی جلو می‌رود که صدرا را انعکاس تفکر دینی در مقابل فلسفه‌ی دکارتی غرب می‌دانم که در دربار صفویه با هم روبرو شدند. در آن زمان از یک طرف مستشرقین با ذوق زدگی تمام بر اندیشه‌ی سوبژکتیو وجدایی عین و ذهنِ دکارت تأکید داشتند و در طرف دیگر ملاصدرا و اساتید او بودند و تعمّق ملاصدرا در تقابل با نگاه دکارت به عالم موجب اشراق تشکیک وجود شد و تا غرب هست و دکارت هست این اشراق زنده و فعال به ما کمک خواهد کرد. در این مورد گفتگو زیاد است به‌خصوص در این‌که آیا هایدگر از آن جهت که ملاصدرا وجود را بدیهی می‌داند، منکر بدیهی‌بودن وجود است یا نه. جناب آقای دکتر اصغر مصلح در کتاب «حقیقت انسان» که آراء هایدگر را با محی‌الدین مقایسه کرده است نظرات خوبی از هایدگر و نگاه وجودی او از متون معتبر آورده است که فکر می‌کنم در نزدیکی بین ملاصدرا و هایدگر نیز می‌توان از آن جملات استفاده کرد. موفق باشید
9080
متن پرسش
سلام علیکم: پیرو سوالات قبلی یه اشکالی در فهم این جمله «آهنگ ملکوتی قرآن انسان را به مقام جامعیت نظام الهی منتقل می‌کند» پیش اومد. اگه امکان داره کمی توضیح بدید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر جا وحدت و نظم هست، زیبایی هم آن‌جا هست و صوت زیبا، صوتی است که پر از نظم است و نظم مطلق، در مقام وحدتِ مطلقِ احدی است و اگر صوتی از آن عالَم تجلّی کند، نهایت زیبایی و نظم و آهنگین بودن را در خود دارد و اگر تلاش شود قرآن با همان حالت آ‌هنگین خوانده شود قلب‌های آماده و آشنا به عالم ملکوت را به آن عالم منتقل می‌کند. موفق باشید
9081
متن پرسش
بنام خدا و با سلام خدمت استاد گرامی: عطف به سوال 9056 پس از تحقیق در کلیه آیات معادی و جستجوی بسیاری از روایات معادی در جوامع روایی و مطالعه و بحث چند ماهه با دوستان و مطالعه آثار شما در این رابطه مخصوصا (چگونگی بدن اخروی) به این نتیجه رسیدم: ظاهر هیچیک از آیات و روایات نظر صدرا را در مورد مثالی بودن زمین اخروی تامین نمیکند و همگی قابل خدشه اند اگر چه بواطن و تاویلات آیات و روایات موید است و هدایت خوبی برای اهل ذوق است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به این نتیجه ای که می فرمائید نرسیده‌ام. وقتی قرآن می‌فرماید «وَ نُنْشِئَکُمْ فی‏ ما لا تَعْلَمُون‏» شما را در عالمی ایجاد می‌کنیم که از قبل نسبت به آن آگاه نبودید. بنده این‌طور می‌فهمم که عالم قیامت عالم دیگری است با صورت هایی غیر از جنس صورت هایی که ما در دنیا با آن آشناییم وگرنه نمی‌فرمود شما از آن عالم آگاهی ندارید. اگر مثل این عالم باشد که ما آن را خواهیم شناخت و نشناختن معنی ندارد. موفق باشید
9082
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به زیاد بودن و تنوع کتب ادبیات عرب چه کتبی را معرفی می کنید برای فهمیدن متون و روایات و اسفار و… ؟؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سوال را باید از اساتید ادبیات عرب بپرسید. موفق باشید
9056
متن پرسش
بنام خدا و با سلام حضور استاد گرامی: در بحث حرکت جوهری به این نتیجه می رسیم که زمین و طبیعت در پایان، مبدل به زمین قیامت شده و از جنس مثالی است و نه خاکی. تمام شواهد قرآنی و روایی هم که آورده اید صریحا این مطلب را نمیرساند و مخالفین این نظریه هم همین شواهد را برای رد نظر صدرا می آورند. علاوه بر این، آیات و روایات بسیاری در قرآن و جوامع روایی در این باره جستجو و پیدا کرده ام که هیچ یک صریحا نظر صدرا را نمیرساند و بلعکس رد می کند. پس به چه دلیل نقلی می توانیم نظر صدرا را اثبات کنیم؟ بارها آیات و یا روایاتی را با شما مطرح کرده ایم و از شما بجای تفسیر ظاهری تاویل شنیده ایم پس با چه مدرکی در جامعه ای که هنوز چندان اهل تاویل نشده اند و باید با تفسیر ظاهری با آنها سخن گفت می توانیم نظر صدرا را در غالب شرع بیان کنیم؟ مردمی را که به برهان عقلی انس نگرفته اند و فقط به آیات و روایات اطمینان دارند چگونه میتوان قانع کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اُخروی» که از نظرات ملاصدرا استفاده کرده‌ام، از ظاهر آیات می‌فهمیم نشئه‌ی قیامت غیر از نشئه‌ی دنیا است. موفق باشید
9059
متن پرسش
نظرتون در مورد جمله زیر چیست؟ آمیرزا جواد آقا ملکی تبریزی (اعلی اللّه مقامه الشّریف)، فرمودند: ولو به این که انسان در نهایت هم اشراف کامل به نفس خود پیدا نکند امّا ارزش دارد عمر عزیز خود را برای شناخت نفس طی کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است، هر قدمی در خوشناسی به صورت حضوری، برکات خود را دارد. موفق باشید
9060
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: در رابطه با اعتراض یکی از دوستان در سؤال 9010 به پاسخ شما به موضوع جام جهانی، فکر میکنم توصیفی بهتر از «این همه توهم» برای این نهاد بی خاصیت بلکه بد خاصیت وجود ندارد که این همه وقت و سرمایه های مادی و معنوی بشریت را سر خیالات و اوهام به هدر میدهد. وقتی که ظلم هایی که از قبل این پدیده نامیمون به مردم مستضعف برزیل شده و منافع ناسزایی که از قبل آن نصیب سرمایه داران ذی نفع میشود و هیجانات پوچ و غفلت زایی که ایجاد میکند و توجهات مردم دنیا را به جای مسائل و بحران های پیش روی بشر در این چاه غفلت زا و ظلمانی تخلیه میکند، آن موقع عمق فاجعه ورزش حرفه ای و بدترین نمونه آن فوتبال و بدترین رویداد آن جام جهانی آشکار میشود! این که یک عده آن قدر مغلوب جهل زمانه شده اند که از تنبه نسبت به مضرترین پدیده ها نیز ممکن است ناراحت شوند مشکل جناب استاد نیست. و اصلا ممکن هم نیست که شرایط روحی و ذهنی مخاطب را از پشت رایانه آن قدر دقیق حدس زد و مطابق با احوالات آنها جواب داد! باید توجه داشت که هر کسی پدیده ها را در عالم و فضای فکری خود تحلیل و ارزیابی میکند. شاید در عالم جناب استاد، شدت مضرات این پدیده آن قدر زیاد باشد که تحقیر و محکوم کردن آن عادی و لازم تلقی شود. به هر حال تا این تلنگرها نباشد جامعه بیدار نخواهد شد! و افسوس که آن رجوعی که باید در عموم جامعه نسبت به آراء و نقدهای اهل معرفت وجود داشته باشد نیست، و این اساتید هستند که انگار باید هی ناز ما را بکشند و لالا به لی لی ما بگذارند و مراقب احساسات ما باشند! البته شاید از این بزرگواران جز این انتظار نباشد، اما مقصود یک سوزن زدن هم به خودمان بود و چه قدر امروز به این خود سوزن زنی ها نیاز داریم!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این که به هر بهانه‌ای متوجه عمق فاجعه‌ی توهّمی شویم که دنیا را فرا گرفته، کار مبارکی است. آن دوست عزیز می‌خواستند بگویند می‌شود سخنان جدّی را به صورتی لیّن اظهار کرد. آن طرف قضیه هم تذکرات جنابعالی است که نمی‌توان از آن‌ها ساده گذشت. موفق باشید
9063
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام من طلبه پایه اولم تمام شده است ولی الآن چندین مشکل جدی دارم که آزار دهنده است لطفا کمک نمایید. بنده به این نتیجه رسیده ام که اگر بخواهم طلبه به درد بخوری بشم و یک کاری انجام دهم که منبع خیر باشد لزوما باید عبد باشم و تمام دستورات دین را مو به مو انجام دهم مثل امام (ره) که انجام داد و شد! ولی اکنون می دانم مثلا باید نماز صبح بلند شوم و سر وقت یا به جماعت بخوانم ولی یا موقع اذان بیدار نمی شوم (با وجود کوک کردن موبایل برای هشدار صبحگاهی) یا اگر بیدار شوم حب خواب بیشتر از نماز برایم است و گاها اصلا این فکر که بلند شو نماز بخوان به ذهنم نمی آید و می خوابم و نزدیک های طلوع آفتاب بلند می شوم. وقتی بلند می شوم یک احساس خسران و ناامیدی پیدا می کنم و نشاط برای انجام کارهای طلبگی را گاها از دست می دهم و دوباره همین مطلب خود ناراحتی می آورد برایم. از این قبیل مثال ها برایم پیش می آید و من بیشتر اوقات ناراحت و پکر هستم و به حوصله پرداختن به کارهای طلبگی یعنی درس خواندن را ندارم. البته در ابتدای سال که تازه طلبه سده بودم بیشتر انگیزه داشتم و حتی برای نماز شب هم گاها بیدار می شدم ولی حالا؟ لطفا و خواهشا کمکی نمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما با صبر و حوصله کار را ادامه دهید إن‌شاءاللّه منوّر به معارفی و اعمالی می‌شوید که این موانع را برطرف می‌کند. معلوم است که شیطان در این مسیر بیکار ننشسته، سعی می‌کند شما را ناامید کند، اعتنا نکنید، کار را ادامه دهید. موفق باشید
9064
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده 25 سالمه و طلبه شدم و پایه اولم است و می خواهم ازدواج کنم ولی یک موضوعی مرا اذیت می کند خواهش می کنم راهنمایی و راه کاری ارائه فرمایید؟ 1- من در دوران مجردی سعی کردم که به نامحرم و همچنین نوجوانان با حسن وجه هیچگاه از روی لذت و هوس نگاه نکنم و در این زمینه فشار هایی را متحمل می شدم. اکنون نیز در مواجهه به همان موارد و حتی عکس و غیره نیز فشار بهم می آید چرایی اش را نمی دانم که چرا با اینکه نگاه نمی کنم فشار بهم وارد می شود؟ 2- حال که می خواهم همسر انتخاب کنم این استرس و اضطراب را دارم که نکند همسری که انتخاب می کنم دارای زیبایی نباشد و از همان اول زندگی مشتر ک را با افسردگی شروع کنم چرا که این چندین سال امید داشتم که این لذت را از طریق حلال با همسر پیدا کنم و حالا با کسی پیوند بگیرم که زیبایی را ندارد. از طرف دیگر هم در روایات داریم که اگر کسی بخاطر زیبایی با زنی ازدواج کند.... و همچنین بخاطر طلبگی نمی توانم خودم کسی که برایم زیباست انتخاب کنم و علاوه بر این بنده ملاک مهمتر را چیزهای دیگر می دانم که به تبع با توجه به آن ها وارد خواستگاری می شوم (بدون اینکه دختر را ببینم) حال تو این شرایط و احوال چکار کنم؟؟ واقعا این استرس را چکار کنم؟ 3- چکار کنم این حب لذت به چهره های زیبا در وجودم رخت بر کند/ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به خواستگاری کسی بروید که در عین متدیّن‌بودن، برایتان زیبا باشد والسلام. موفق باشید
9065
متن پرسش
سلام علیکم از آیت الله بحجت این عبارت زیاد نقل شده است که: «بالاترین ذکر به نظر حقیر، «ذکر عملی» است، یعنی «ترک معصیت در اعتقاد و در عمل»؛ همه چیز محتاج به این است و این، محتاج به چیزی نیست و مولد خیرات است.» و عموما برداشت همه این است که بالاترین ذکر از نظر ایشان همان ترک گناه است. آیا این برداشت صحیح است؟ با توجه به اینکه ذکر یک امر قلبی و ایجابی است و به هر حال باید مراتب آن را به حالات قلب نسبت داد در حالیکه در این برداشت یک عمل محدود مصداق بالاترین ذکر شده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ترک گناه با عزمی قلبی انجام می‌شود و ذکر محسوب می شود و این از حضرت صادق«علیه‌السلام» است که فرمودند: ذکر کثیر، رعایت حلال و حرام الهی است. موفق باشید
9070
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: اگر امکان دارد در مورد مبانی تمدن در قرآن توضیح و تفسیر کاملی ارائه نمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن دستوراتی دارد که برای اجرای آن باید جامعه‌ای با قوانین اسلام باشد و در زیر سایه‌ی تمدنی دیگر قرار نداشته باشد، همین امر اقتضاء می‌کند که تمدن اسلامی شکل گیرد وگرنه باید از قیصر و یا کسری و یا اوباما اجازه گرفت مشروب‌خوار را حدّ بزنیم یا نه. بحث ضرورت جامعه‌ی اسلامی را می‌توانید در قسمت آخر کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» دنبال بفرمایید. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!