بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6478
متن پرسش
سلام علیکم. من در آلمان زندگی میکنم و متاسفانه امکان خریدن کتابها و جزوات شما را ندارم. آیا من اجازه دارم که این کتابها را از سایت شما برداشته و استفاده کنم. التماس دعا و من الله التوفیق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً نیز عرض شده است هرگونه استفاده به هر نحوی از مطالب سایت اعم از کتاب و جزوه و یادداشت ویژه و صوت بلامانع است و این سایت نه‌تنها هیچ اعتراضی نخواهد کرد بلکه استقبال هم می‌نماید و به همین جهت برنامه‌ی Word مطالب را هم در اختیار عزیزان قرار داده‌ایم تا بتوانند هر قسمت از آن مطالب را در هرجایی که خواستند یه هر اسمی که خواستند استفاده نمایند. موفق باشید
6447
متن پرسش
با سلام و احترام. نظر حضرتعالی راجع به این مطلب که در صفحه ی فیسبوک آقای دکتر جباری درج شده است چیست ؟ شما با آقای جباری موافقید یا با آن استاد فقه یا ... ؟ "این گفتگو را شبی در منزل یکی از اقوام داشتم. طرفین گفتگوی من دو نفر بودند. یکی استاد حقوق جزا، و دیگری استاد فقه و حقوق اسلامی بود. ..................................................................... استاد فقه: مشکل اغلب فقیهان فعلی ما این است که مبانی «کلامی» محکمی ندارند و با کلام آشنایی عمیقی ندارند. من: اما من فکر میکنم مشکل «فقه» ما این است که اساساً مبتنی بر «کلام» است. استاد حقوق جزا: یعنی شما معتقدید فقه نباید بر کلام استوار باشد؟ من: بله. کلام، مبنای خوبی برای فقه نیست. استاد فقه: اگر کلام را از فقه بگیریم، دچار اخباری گری میشویم! من: به جای کلام، باید عرفان و تصوف اسلامی را مبنای فقه قرار دهیم. استاد فقه: چرا عرفان؟ عرفان که اساساً شهودی است! استاد حقوق: شما که برای «عقل» در اجتهاد، جایگاه خاصی قائل هستید، چرا عرفان را مبنا قرار میدهید؟ عرفان که شهودی است و عقل ستیز! من: این یک تصور غلط و ناصوابی است که درباره عرفان وجود دارد. منشأ آن هم تفسیر مستشرقین از عرفان است. عرفانی که ما می شناسیم، نه تنها عقل ستیز نیست، بل مرتبه ای از عقل را نشان میدهد که «کز ثباتش خلق گردد خیره سر» استاد فقه: چرا با کلام مخالف هستید؟ من با کلام مخالف نیستم. من با مبنا قرار دادن کلام برای فقه مخالفم. استاد حقوق: کلام میکوشد یک تبیین عقلی از اصول دین دست دهد. من: من با عقلی که در کلام مبنای فقه قرار میگیرد مشکل دارم. این عقل، ماهیتاً یونانی است. استاد فقه: عقل عرفانی چگونه ماهیتی دارد؟ من: عقل عرفانی ماهیت شرقی و ایرانی - اسلامی دارد. استاد فقه: مگر ماهیت عقل با جغرافیا تعیین میشود؟ من: عقل، اساساً یک ماهیت تاریخی دارد و هر قومی تاریخ خودش را دارد... . . . این گفتگو دو ساعت طول کشید و بدون هیچ تکفیر و نزاعی به پایان رسید."
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مناظره‌ی بی‌حاصلی است زیرا کلام را در مقابل عرفان قراردادن و بعد دعوا کنیم که کدام باید مبنای فقه باشد؛ پر است از حاشیه‌های وَهمی. امروز کلام ما شدیداً به فلسفه‌ی حکمت متعالیه نزدیک است و حکمت متعالیه شدیداً به عرفان نزدیک می‌باشد و آنچه ما در آینده شاهد آن خواهیم بود فقهی است با روحیه‌ی حضرت روح اللّه. مگر ملاحظه نفرمودید چگونه آیت‌اللّه بهجت در عین فقیه‌بودن چقدر خوب حکمت متعالیه و عرفان نظری را می‌شناختند؟ واقعیاتی که در حال وقوع است چیز دیگری است ماوراء مناظره‌ای که مطرح فرموده‌اید. موفق باشید
6450
متن پرسش
سلام ایا تهذیب نفس حتما باید زیر نظر استاد باشد؟ ایا راهکار دیگری برای این کار وجود دارد؟چگونه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم انسان زیر نظر استادی مطمئن به تهذیب نفس بپردازد بهتر است ولی با توجه به سخن آیت‌اللّه بهجت«رحمة‌‌اللّه‌علیه» که فرمودند: علم تو استاد تو است، می‌توان با نظر به علمی که در این مورد دارید راه افتاد که بنده در آن جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه‌بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» عرایضی در این مورد داشته‌ام. موفق باشید
6451
متن پرسش
آیا هم اکنون کسانی هستند که مانند هایدگر دغدغه سیره تکنولوژی بر بشر را داشته باشند و راهکار هم داشته باشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هایدگر راهی را گشود که امروز متفکران زیادی در دنیا در این رابطه فکر می‌کنند. موفق باشید
6452
متن پرسش
با سلام و درود خدمت جناب عالی سوالی داشتم که خواهشمندم که در صورت امکان به تفصیل پاسخ دهید. نظر شما درباره رضا داوری اردکانی چیست؟ آیا در مبانی نقد غرب و نگاه به مدرنیته تفاوتی در نظر شما هست؟ در نگاه به آینده و راه برون رفت نظر شما و ایشان یکی هست یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم جناب آقای دکتر داوری جایگاه ارزشمندی در فضای نظام اسلامی دارند و با نظر به رویکردی که انقلاب اسلامی نسبت به عبور از غرب دارد، تفکر ایشان در نقد غرب قابل ستایش است. با توجه به روحی که حضرت امام در عبور از غرب به تاریخ ما داد بنده جهت تفصیل آن روح به جناب آقای دکتر داوری رجوع کردم و بهرهای زیادی بردم و ایشان را نه‌تنها فیلسوفی یافتم که در نقد غرب بسیار موفق است بلکه با دیدن کتاب « انقلاب اسلامى و وضع کنونى عالم‏.» او را شیعه‌ای یافتم که دغدغه‌ی موفقیت انقلاب اسلامی جهت ساختن نظامی غیر از نظام غربی دارد. با این‌همه همواره بنده ایشان را در نسبت با انقلاب اسلامی ارزیابی می‌کنم و این‌طور نیست که مطلقاً همه‌ی آنچه ایشان فرموده‌اند را پذیرفته باشم، هرچند معتقدم دکتر داوری یک‌پارچه فکر است و فکر می‌کنم هرگز او نمی‌تواند فکر نکند. نمی‌دانم دکتر داوری در رابطه با حضور حکمت صدرایی برای ادامه‌ی انقلاب چقدر با بنده موافق است؟ زیرا احساس می‌کنم او فلسفه را وجهی از دینداری نمی‌داند حتی فلسفه‌ی صدرایی را، در حالی‌که به نظر بنده حکمت متعالیه؛ تفکری است در ذیل دین اسلام و فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام». چقدر خوب بود اگر مذهبی‌های ما که می‌خواهند اهل تفکر باشند با اندیشه‌ی دکتر داوری آشنا بودند. موفق باشید
6437
متن پرسش
با سلام الف)با توجه به اینکه حکمت متعالیه قدرت فهم عمیقی از قرآن کریم میدهد آیا صحت دارد که در اواخر عمر اظهار کرده که ای کاش به جای پرداختن به علوم عقلی زودتر وارد قرآن شده بودم؟اگر صحت دارد،چرا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا به کمک همین تعقل ناب بیشتر و بیشتر به قرآن و روایات نزدیک شده. مگر می‌شود از وسیله‌ی نزدیکی به مطالب قرآن و فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» دست بردارد. آری پشیمان است از این‌همه إن قلت و قلتُ که وقت خود را در جواب‌گویی به نظرات مختلف صرف کرد. موفق باشید
6438
متن پرسش
ایا نظر دکتر سروش درست تر نیست که ما نیاز به یک انقلاب انفسی داریم تا ظاهری؟چون رشد عقلی جهان به جایی رسیده که محتاج معرفت است نه تمدنی که در این سی و پنج سال نتوانسته یک خط هم علم اسلامی درست کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکالات دکتر سروش از این حرف‌ها بیرون است. چه ارزشی دارد وقت خود را صرف نظرات کسی کنیم که تا این حدّ سقوط کرده که متوجه نور وَحی الهی نیست و معتقد است؛ «قرآن حرف‌های خود محمد است و محمد می‌پنداشته است پیامبر است». یعنی همان اتهامی را به رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌زند که مشرکان به پیامبر زدند و گفتند جنّیان برروی ذهن حضرت تأثیر گذاشته‌اند. همان‌طور که در سخنرانی خود در روز تاسوعا تحت عنوان « جریان روشنفکری و تقابل آن با تمدن. » عرض کردم که متن سخنرانی را می‌توانید در صفحه‌ی اول سایت دنبال کنید؛ ما باید بیشتر به اشاراتی که یک سخن دارد توجه کنیم زیرا همواره هرکس با هر نیت منفی که داشته باشد به ظاهر حرف‌های خوبی می‌زند و بصیرت آن است که ببینیم جایگاه آن سخنان کجاست و به کجا اشاره دارد؟ اگر متوجه شدیم که دکتر سروش و امثال ایشان در عین حفظ تمدن غربی یک‌نوع دینداریِ اسلامی را در ذیل آن تمدن پیشنهاد می‌کنند و ما را از تمدنی که رجوع آن در نهایت به حاکمیت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» غافل می‌نماید دیگر نباید مشغول مفردات سخن او شویم و از کلیت آن سخنان غافل گردیم. موفق باشید
6441
متن پرسش
با سلام راجع به اثر وضعی مال یا غذای حرام در زندگی که انسان از حرمت آن بیخبر است دونظر وجود دارد و ظاهرا حدیثی هم در این رابطه نیست.نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه باید مدّ نظر باشد نظر فقها است که در این موارد انسان معفوّ است و نباید نگران بود. موفق باشید
6403
متن پرسش
سلام استاد. آیا دلیل روایی داریم مبنی بر اینکه در هرعصر تنها و تنها یک نفر وجود دارد که منتخب امام زمان است و همه ی مردم باید زیل آن سلوک کنند؟ یعنی اینکه دو نفر و یا بیشتر چرا نمی توانند از جانب معصوم انتخاب گردند؟ چرا نتوانیم بجای سلوک زیل امام خمینی، زیل علامه حسن زاده یا علامه طباطبایی سلوک کنیم؟ اصولا آیا بعد از فوت کسی که زیل آن جامعه باید سلوک کند، بلافاصله فرد دیگری از جانب معصوم انتخاب می شود و یا خیر؟ دلیل روایی و یا عقلی چیست؟ و چه دلیلی وجود دارد که هم مبانی فکری و هم مبانی عمل مان را از او بگیریم؟ چه دلیلی داریم که واژه ی "تقلید" در حیث "... ان یقلدوه.." تقلید در دو حوزه ی عمل و نظر می باشد؟ انشالله خداوند متعال عمری پر برکت به شما استاد بزرگوار عنایت کند و همیشه در پرتوی عنایات امام عصر قرار داشته باشید. والسلام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیاء خدا اعم از علامه طباطبایی و یا آیت‌اللّه حسن‌زاده با نوری که به قلب‌شان می‌رسد ما را در آن رابطه هدایت می‌کنند و مطابق دغدغه‌ای که دارند خداوند آن‌ها را مأمور دستگیری مردم می‌کند و همان‌طور که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض شد دغدغه‌ی حضرت امام نجات جامعه از کفر نظام شاهنشاهی و کفر ظلمات فرهنگ مدرنیته بود و بدین لحاظ خداوند نور انقلاب اسلامی را به قلب حضرت امام اشراق فرمود و همان‌طور که باید در ذیل اولیای خدایی چون علامه طباطبایی از برکات وجودی ایشان بهره‌مند شویم، اگر بخواهیم در این دوران از ظلمات فرهنگ غربی رها شویم و به تمدن اسلامی نایل گردیم باید در ذیل شخصیت اشراقی حضرت روح‌اللّه قرار گیریم و مصداق حدیث حضرت صادق«علیه‌السلام» را نیز بدین لحاظ می‌توان با شخصیت امام منطبق کرد که حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: رسول خدا (ص) فرمودند:«یَحْمِلُ هَذَا الدِّینَ فِی کُلِّ قَرْنٍ‏ عُدُولٌ یَنْفُونَ عَنْهُ تَأْوِیلَ الْمُبْطِلِینَ وَ تَحْرِیفَ الْغَالِینَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِینَ کَمَا یَنْفِی الْکِیرُ خَبَثَ الْحَدِید» در هر قرن انسان‏هاى متعادل و عدولى هستند که این دین را حمل نموده و هرگونه تأویلِ اهل باطل و تحریف افراطیون، و ادعاهاى جاهلین را از آن دور مى‏گردانند، همان‏طور که کوره‏ى آهنگران پلیدى و چرکى آهن را پاک مى‏کند. و از آن‌جایی که با اشراقی که بر قلب امام شده تاریخ جدید ما شروع شده ادامه‌ی کار با ادامه‌ی راهی است که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گشوده‌اند. این چیزی است که رهبری عزیز متوجه شده‌اند و بر این اساس به بهترین نحو کشور را مدیریت می‌کنند. موفق باشید
6404
متن پرسش
با سلام. استاد عزیز لطفا تفکر مرا اگر اشتباه است اصلاح بفرمایید.تشکیل خانواده و باطبع بچه داری نیازمند امکانات و ظرفیت هایی است.از سخنرانی شنیدم که گفت از رد شدن و عبودیت نکردن در زمینه بچه داری اینه که هیچکدام از اهل بیت موافق کم بچه داشتن نبودند اگر ما یکی یا دو بچه داریم صرفا بخاطر دل خودمان بوده و گرنه تا زمانی که زن توانایی بچه دار شدن را دارد باید نسل شیعه را افزایش داد. ایا این حرف صحیح است؟ اگر کسی بگوید توانایی فرزند بیشتری را ندارم چه از نظر اقتصادی چه اجتماعی توجیه کرده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید در کنار وظیفه‌ی تولید نسل عاقلانه عمل کرد و هرکس مطابق شرایطی که خودش و همسرش دارد باید تصمیم بگیرد. موفق باشید
6405
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز. استاد پیشنهاد شما در موردی فردی که قبلا امر ب معروف و نهی از منکر میکرد اما بعدا خودش هم به همان گناه بلکه بدتر از اون مبتلا شد حالا شرمندس از گذشته اش دوست داره مطابق فطرت خودش حرکت کنه ایا چنین فردی باز هم در شرایطی که موجب تمسخر دیگران واقع می شود وظیفه دارد اگر او را به مجلس حرام دعوتش کردند بگوید چون گناه است نمیروم یااصلا سکوت کند ولی نرود صبر کند تا گفتار و عمل او یکی شود .ایا اصلا چنین فردی صلاحیت امر به معروف و نهی از منکر را دارد؟خدا به شما جزای خیر دهد.باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در مقابل هرگناهی مقاومت کرد و اظهار داشت که آن کار گناه است تا اگر قبلاً هم آلوده به آن گناه شده‌ایم معلوم ‌شود توبه کرده‌ایم و راه خود را از گناهکاران جدا نموده‌ایم و به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر خود ادامه می دهیم تا اهل معروف باشیم . موفق باشید
6420
متن پرسش
با سلام با توجه به اینکه آدم در مقام تعلیم الهی بوده،آیا میتوان تاریخی را که به ما آموزش داده شده پذیرفت که انسانهای اولیه در غار زندگی میکردند و ابتدا سخن گفتن نمیدانستند و خطی نداشتند؟در درس تاریخ در دوره راهنمایی به ما اینطور آموزش داده بودند که به دوره ای که بشر خط نمیدانسته دوره ماقبل تاریخ میگویند..به نظر می آید غیر از نظریه تکامل تصویری که از انسانهای اولیه در تلویزیون ارایه شده که انسانهایی نیمه برهنه و نیمه وحشی بودند که در غارها زندگی میکردند با تصویری که از مقام آدم به عنوان اولین انسان روی زمین در قرآن کریم مطرح شده منافات اساسی دارد.نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: غرب برای آن‌که بگوید آخرین تمدن کامل‌ترین تمدن است این افسانه‌ها را در آورده، در حالی‌که اولین انسان پیامبر است و فرزند آدم یعنی حضرت شیث نیز پیامبر است و همچنان جهان از انسان‌های متعالی برخوردار بوده. موفق باشید
6401
متن پرسش
سلام و عرض ادب.حاج اقا بنده پس از پیگیری های متعدد برای دیدار حضوری شما و مواجه شدن با شکست در این مسیر نهایتا به پرسش در سایت بسنده کردم.بنده در محله ای که زندگی میکنم با شنیدن شایعاتی میبنی بر توانایی یک دعا نویس به ایشان مراجعه کردم و پس از صحبت های فراوان ایشان ادعا کردند که با جنی بصورت موکلی در ارتباط هستند و ایشان به بنده گفتند که فلان همساییتان بخت شما را بسته است و گرهی در کارتان ایجاد کرده که به هیچ نتیجه ای نمیرسید و سپس اعمالی را به بنده سفارش نمدند که انجام دهم. ولی بنده که اعتقاد چندانی به این حرفها نداشتم وقتی این صراحت را در کلام ایشان دیدم و با مطالعه ی کتاب جایگاه جن و جادوگر شما و بخشی از ان(شیاطین توانایی دخالت کمی را در حیات دارند) به تردید افتاده و نمیدانم چه کنم و چون دسترسی حضوری به شما را نداشتم به اقایی مراجعه کردم و ایشان گفتند برو اعمالی که دعا نویس گفته است را اجرا کن و این حرف نیز تردید مرا بیشتر کرد حال با این توصیفات ایا انها می توانند بخت مرا ببندد؟ و ایا بنده کارهایی را که دعا نویس گفته است انجام دهم؟در ضمن دعا نویس پول انچنانی هم نمیگرد.حاج اقا لطف کنید اگر امکان دارد جواب بنده را فوری بدهید زیرا زندگی بنده به شدت تحت الشعاع این مسئله است.و همچنین برای بنده دعا بفرمایید.یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جن و جادوگر و شیطان» عرض شد جادوگران بدون اذن الهی هیچ نقشی نمی‌توانند داشته باشند. با توکل به خداوند و بنا به دستورات امامان معصوم«علیهم‌السلام»، روزانه با خواندن 21 آیت‌الکرسی از هر حیله‌ای رها خواهید شد . موفق باشید
6391
متن پرسش
باسلام محضر استاد بزرگ میخواستم ببینم کلاس هاتون هنوز نشکیل میشه؟ و اینکه آدرسش همین هست که تو سایته ؟ و یه سوال دیگه اینکه خانم ها هم می تونن شرکت کنن یا خیر؟ و آیا جای دیگه ای هم کلاس دارید؟ ممنون میشم جواب بدین
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: محل جلسات: 1 - شرح تفسیر المیزان: • شنبه ها بعد از نماز مغرب و عشاء (نیمه دوم سال92)- مسجد انبیا - سه راه سیمین - اصفهان ۲ - شــرح ا دعیه / مکارم الاخلاق/ : • دوشنبه ها بعدازنمازمغرب وعشا-ابتدای اتوبان ذوب آهن؛گلزار اول -مسجدخدیجه‌ی کبری«سلام‌اللّه‌علیها»
6392
متن پرسش
استاد عزیز اگر مکان مناسبی باشه برای تشکیل کلاس به شما معرفی کنیم؟قبول می کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرض معذرت امکانش برایم نیست. موفق باشید
6399
متن پرسش
با سلام به نظر شما کورش چگونه شخصیتی است؟آیا حرفهای خوبی که از او نقل میکنند واقعی است؟واگر بله قابل الگو برداری هستند؟ در دانشگاه بسیار نقل از وی میکنند و کورش را ستودنی یاد میکنند.و یاد نکردن از او را جفای به او میدانند و مدام میگویند ما پارسی و آریایی هستیم و او مایه افتخار ماست.......دیدگاه جنابعالی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ از او به عنوان مرد آزاده‌ای یاد کرده که به حقوق انسان‌ها و اقوام و ادیان احترام می‌گذارده و منشوری که از او باقی مانده حکایت از همین دارد در آن حدّ که علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» نظر آن مفسرینی که کورش را با ذوالقرنین تطبیق داده‌اند به نحوی تأیید می‌کنند. و از این جهت می‌توان گفت ماوراء نگاه پارسی‌بودن یا آریایی‌بودن، آموزه‌های دینی ما به ما توصیه می‌کند که خوبی‌ها و خوب‌ها را محترم بشماریم. موفق باشید
6385
متن پرسش
باعرض سلام وادب خدمت استاد بزرگوار ببخشید من وهمسرم میخواهیم یه سیر مطالعاتی راشروع کنیم با توجه به اینکه هردو شاغل هستیم لطفا راهنمایی بفرماییدکه چه طور شروع کنیم و چه کار کنیم که در این راه سست نشویم و انشااله بتوانیم به هدفمان برسیم؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه کنید تا إن‌شاءاللّه رویکرد درستی به مطالعه پیدا بفرمایید و بعد سیر مطالعاتی که روی سایت هست را دنبال کنید، إن‌شاءاللّه نتیجه می‌گیرید. موفق باشید
6358
متن پرسش
سلام لطفااگرجای سوال من اینجانیست بفرمایید.2ماه ست سوال مطرح میکنم جواب نمیگیرم 1_پدرهمسرمن رعایت تمیزی را نمیکندارتباط بااوبرای من خیلی سخت است.امامدام همسرم را تشویق به ارتباط با اومیکنم واحسان به والدین را یاداوریش میکنم.اما خودم خیلی دیربه دیررفت وامدمیکنم.یا درظاهرنشان میدهم بهش علاقه مندم واحترام میگذارم وسعی میکنم با حرفهام شادش کنم ولی ازدرون ازرفتارهاشان بیزارم.ایااین تنفردرونی دربرزخ من تاثیرمنفی دارد؟؟ 2_ارحامی که بارهادردسروناراحتی ایجادمیکنندوکارهاشان باعث میشوند ادم ناخواسته غیبتشان راکندوخودشان هم ابرازمیکنندکه علاقه به ارتباط ندارندمنهم بارها تلاشم را ومحبتم رابهشان نشان دادم.اما بارهابابهانه های مختلف ناراحت میشوندوقطع رابطه میکنند.منهم دارم توانم را درین قضیه ازدست میدهم.قهرهم نکردم.فقط تاحدممکن عقب نشستم .تاجایی که بتوانم ترجیح میدهم ارتباط نباشد.البته این با ابراز خودشان است که نمیخواهندارتباط داشته باشند.ازطرفی پس ازمدتی دوباره وجدانم ناراحت میشودومیگویم نکندخداراضی نباشد ومن بایداصراربه رابطه کنم.نه دلم برایشان تنگ میشودنه دیگرعلاقه ای دارم.فقط با این شرایط تکلیفم را دررابط با خدانمیدانم.خیلی ازطرف اینهااذیت شدم.چه کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه ایمیلی ندادید که از طریق ایمیل عرض کنم. ما می‌توانیم سؤالاتی را جواب دهیم که در موضوع کلی وارد شده و این خود افرادند که باید خود را با آن نظر کلی تطبیق دهند. موفق باشید
6375
متن پرسش
سلام وخداقوت 1.اگرمی شود توضیحی برکتاب «بنیان مرصوص» آیه الله جوادی بدهید؟(چون فردی گفت برای خواندن خیلی سنگین است متوجه نمی شویی؟) 2. مدام می گویند:آدم باید انقلابی باشد یعنی چه اگر می شود توضیح دهید و یاچون وقت نداریدمی خواستم کتبی معرفی کنید؟متوجه نمی شم می گویند نیازی هم نیست هرکسی انقلابی باشد؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب بنیان مرصوص کتاب ارزشمندی است که اگر به آن رجوع بفرمایید نکات خوبی به‌دست می‌آورید 2- شاید کتاب «انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی» افق خوبی را در رابطه با عهدی که باید به انقلاب داشته باشید در مقابل شما بگذارد. موفق باشید
6340
متن پرسش
سلام خسته نباشید من کسی هستم که تا قبل از ماه رمضان امسال اصلا اهل نمازو... نبودم کلا ادم سستی در مسایل اعتقادی بودم اما از ماه رمضان شروع کردم به نماز خوندن با کسی اشنا شدم که کمی راه عرفان رو به من نشون داد ولی بعد از مدتی دیگه نتونسم پیداش کنم خیلی دوست دارم عرفان رو ادامه بدم ولی نمیدونم چجوری خلاصه از شما میخوام اگه میشه کمکم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید سیر مطالعاتی روی سایت شروع خوبی باشد. موفق باشید
6341
متن پرسش
با سلام خدمت استاد. سوال این هست بزرگان دین در مورد روضه خوانی و مداحی شهیدان کربلا می فرمودند ک روضه خوانی و ذکر مصیبت مکشوف نداشته باشید هنگامی ک مداح چنین اصولی را رعایت نمیکند ایا ما وظیفه داریم ک اشکال کنیم ؟این امر بمعروف و نهی از منکر باید به چه شکل باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:خوب است به آن‌هایی که مکشوف مصیبت‌ها را مطرح می‌کنند تذکر دهید، زیرا با مکشوف‌گفتن مصیبت، مصیبت را محدود می‌کنند به همان صحنه در حالی‌که وقتی به اجمال متذکر شوند انسان در افقی بالاتر از یک صحنه‌ی محدود به موضوع می‌نگرد. موفق باشید
6349
متن پرسش
سلام علیکم ، از شما سپاسگزارم به خاطر زحمات مثال زدنیتون استاد ، من به طور اتفاقی از حدود 1 سال پیش با کتب شما آشنا شدم و فوق العاده استفاده کردم از کتاباتون به همه دوستانم هم تک تک کتابهاتون رو که میخونم پیشنهاد میدم خلاصه اینکه شیفته افکار و شخصیت شما هستم . بنده سخنرانی های آقای حسن عباسی رو هم دنبال میکنم و علاقه دارم به مباحث ایشون ، ایشون سخنرانی هایی انجام دادن و ادعا کردند که فلاسفه ما دچار اشتباهاتی بودند و هنوز هم ادامه داره " مثل سخنرانی جلسه چهارم کلبه کرامت با عنوان درآمدی بر درخت فلسفه مورخه 85/11/12 خواهش میکنم این سخنرانی رو گوش بدین . خواهشم اینه استاد : اگه ایشون دارن اشتباه میگن چرا شما سکوت کردین و دفاع نمیکنین از فیلسوفانی مثل مرحوم ملاصدرا ؟ باز هم خواهش میکنم جواب منو با دقت و به طور کامل بدین . با تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرض کردم اگر ایشان با دقت فلسفه‌ی صدرایی را خوانده بودند چنین سخنانی را نمی‌فرمودند. بنده به طور مفصل در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در رابطه با جایگاه حکمت متعالیه عرایضی داشته‌ام و اخیراً هم که در قم سمیناری تحت عنوان «حکمت تمدن‌ساز» بود عرایضی داشته‌ام تا روشن شود ما از طریق حکت متعالیه‌ی ملاصدرا می‌توانیم از روح سوبژکتیویته‌ی غرب عبور کنیم و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از این جهت بر حکمت صدرایی این اندازه تأکید دارند. موفق باشید
6355
متن پرسش
سلام.حضرت استاد نکاتی چند درباره نوشته ی شما پیرامون نقد سخنان علی اصغرغروی درروزنامه بهاردارم. 1.آیا برخورد قضایی وامنیتی با این سنخ سخنان درست می باشد وآیا باروش امام صادق(ع)با ابن ابی العوجاها میسازد؟ 2.واین که فرمودید انکار مهدویت توسط دکترسروش گمان کنم بازخورد وظهوری که کلام ایشان در بین جامعه وقشری ازآن دارد مهدویت را در ابعاد نظام سازی وتمدن سازی کمرنگ می کند واین را می شود ازدیدگاهی که ایشا نسبت به ظهور مهدی(ع)دارند که با ظهور ایشان انقلاب معرفتی ایجاد می گردد ونه یک انقلاب بیرونی وخارجی بیشترهماهنگباشد.والا ایشان به صورت صریح مهدویت را انکار نکرده اند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده بیشتر آن بود که عزیزان متوجه جایگاه این سخنان باشند و تلاشی راکه در بسط فرهنگ مدرنیته در این سخنان نهفته است بیابند و نباید با مشغول‌شدن به مفردات این سخنان از اشاراتی که در آن سخنان است غافل باشیم وگرنه از آن بصیرتی که نیاز امروز ما است محروم می‌شویم. موفق باشید
6331
متن پرسش
با عرض سلام ، اشتباهاتی که آقای احمدی نژاد مرتکب شدند که به اندازه ی خود ایشان بزرگ است و باعث دلسرد شدن نیروهای ارزشی انقلاب از ایشان شد ، محتوایی است یا تاکتیکی؟ با تشکر .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد دولت آقای احمدی‌نژاد از جنس انقلاب و امید انقلاب بود که متأسفانه آن‌طور که نیاز بود به ثمر نرسید. فکر نمی‌کنم بتوان موضوع را در این نوع تقسیم‌بندی‌ها گنجاند چون ممکن است جلو همه‌‌جانبه‌فکرکردن را بگیرد. این‌که بنده سعی می‌کنم به شخص آقای احمدی‌نژاد انتقاد نکنم به جهت رویکرد مثبت و انقلابی و صداقت ایشان است. مشکل آقای احمدی‌نژاد در گم‌کردن تاریخی بود که در آن قرار داشتند و بدین‌جهت متوجه رسالتی که می‌توانستند به‌عهده بگیرند نشدند. خطر بزرگ خطری است که ارادتمندان به ایشان را تهدید می‌کند که باز آن‌ها نیز تاریخی که در آن قرار دارند را گم کنند و رسالتی که نسبت به انقلاب در ذیل رهنمودها و منش و روش رهبری می‌توانند داشته باشند را فراموش کنند. موفق باشید.
6337
متن پرسش
سلام علیکم ، ادامه سؤال 6275: . در سؤال 6275 فرمودید : "ثانیاً: بر فرض که برنامه‌ها عین برنامه‌ی برادران باشد، آیا این درست است؟ آیا زمینه‌ی اجتماعی ما همان نوع فعالیتی که برای طلّابِ مرد فراهم کرده است برای خواهری هم که رسائل و مکاسب خوانده و در درس خارج فقه شرکت کرده، فراهم نموده؟ ". مشخصا منظورتون از زمینه ی اجتماعی چیست ؟ مصداق های خارجی زمینه ی اجتماعی که برادران فقه و اصول خوانده ، دارند چیست که وجود آن زمینه ها برای خواهران محل سؤال است ؟؟؟ . استاد ، من این دو تا راه را تصور می کنم : 1 ) راهی که صرفا تو فضای معرفتی کار عمیقی صورت بگیرد و تقریبا چیزی شبیه شاگردان شما که شارح مباحث شما هستند ، شارح مباحث معرفتی باشیم ، این راه هم از طریق ادامه دادن دانشگاه و هم از طریق حوزه محقق می شود و خیلی نیاز به کار عمیق و دقیق در زمینه ی فقه و دیگر دروس حوزه نیست و شاید از طریق دانشگاه این کار زودتر محقق می شود. 2) کار در زمینه ی نظریه پردازی و نگاه کلان به مسائل انقلاب و پیدا کردن راهکارهای دینی برای حل آن مسائل و برآورده کردن نیازهای حکومت بواسطه ی دین. مثل نشست اندیشه های راهبردی به لحاظ موضوع و مخاطب رهبری که حاکی از این است که زمانه ی ما ، زمانه ای است که متفکران اسلامی باید راجع به مسائل مبتلا به انقلاب باید وارد عرصه ی نظریه پردازی و تولید فکر بشن . ما چون امروز با مسئله ی نظام سازی روبرو هستیم و نظام سازی محقق نمیشه مگر اینکه نگاه فقهی اصولی هم در آن لحاظ بشه چون اصولا نظام سازی مربوط به حوزه ی باید ها و نبایدها ست و در کل هر چیزی که مربوط به عمل انسان می باشد مربوط به فقه می شود ، و چون همان طور که مستحضرید باید پدیده های اجتماعی را با نگاه جامع دید و نگاه های صرفا فقهی یا صرفا فلسفی عرفانی راه به جایی نمی برد ، و به نسبت جامعیت انسان ، باید نگاه انسان برای تمدن سازی جامع باشه و فقه و اصول هم فقط از طریق حوزه قابل دسترسی هست، در این راه دوم گریزی نیست جز رفتن از مسیر حوزه و اجتهاد. مثلا همین موضوع " چیستی زن امروز" که باید به طور جدی موضوع فکر قرار بگیرد که این راه ، مجهز شدن به نگاه فقه اجتهادی و نگاه فلسفی و عرفانی جدی رو می طلبه. در ادامه ، البته هر کدام از این راه ها معایب و مزایایی دارند ، راه اول سهل الوصول ، زود بازده و تحویل گرفته می شود و مسیر روشن و واضحی دارد و با سبک زندگی امروز سازگارتر است اما حیطه ی کار محدود تر است هم به لحاظ عمق هم از نظر وسعت کار. راه دوم ، ابهامات زیادی داره که در وهله ی اول در خود مسیر آموزشی سیستم حوزه وجود داره که آیا این هدف فقهی اصولی رو چقدر می تواند تأمین بکند ؟ دوم چون این مسیر ، وسیع است و زمینه های علمی زیادی را می طلبد ، هم به لحاظ زمانی هم به لحاظ وسعت علمی ، کار زیادی می خواهد و این کار با سبک زندگی امروز و خانه داری و بچه داری و ... معلوم نیست چقدر این زندگی به ما اجازه ی کار علمی را بدهد. و این که چقدر مطمئن هستیم که به نتیجه می رسد ؟؟؟ از طرفی این حسن را دارد که در دل خودش راه اول را البته به اجمال دارد. حسن دیگرش این است که مجهز شدن به راه دوم ، راهی است برای ورود به نهادهای نظام و اثرگذاری بیشتر در انقلاب . دیگر اینکه چون زن متفکر انقلابی تو عرصه های تصمیم سازی و تصمیم گیری نبوده ، خیلی جاها نقایص جدی وجود دارد مثل مواردی که بعضا در مباحثتون اشاره کردید. حالا ما به هر پاسخی که به "چیستی ماهیت و جایگاه زن امروز" برسیم در قالب این دو راه قابل پیاده شدن است ، این طور نیست ؟؟؟ من چون این دو راه در نظرم بوده ، اومدم حوزه ، شما راه دیگری را متصور می دانید ؟؟؟ شما در نظرات قبلی تان این دو راه رو مدنظر داشتید ؟ نظرتان چیست ؟ در انتها ، به نظر شما زن متفکر فعال حاضر در صحنه ی انقلاب ، ذیل حضرت امام ، الآن وجود داره ؟ اگر می شناسید لطفا معرفی کنید و اگر وجود ندارد چرا وجود نداره ؟؟؟ به خاطر اینکه چیستی زن امروز مشخص نیست یا به خاطر اینکه اراده و عزمی نبوده ؟؟ یا شاید رویکرد و نگاهشون درست نبوده ؟؟ لطفا یک آسیب شناسی اجمالی بفرمایید. با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به صورت اجمالی متوجه جایگاه نوینی برای زن مطابق اهداف انقلاب باشیم بالاخره در هر صحنه‌ای که بتوانیم در راستای تحقق آن هدف و به تفصیل‌درآوردن آن اجمال قدم برداریم وارد می‌شویم تا اشراق لازم تجلی کند و راه گشوده گردد. اصل روایت «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُالْفَرَج‏» را رسول‌خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در همین رابطه فرموده‌اند که می‌توان یکی از مصداق‌هایش را انتظار ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» دانست. انتظار فرج یعنی با آگاهی وارد صحنه شویم تا اشراق لازم که نوری است همه‌جانبه تجلی کند، لازمه‌ی تجلی آن اشراق تفکر و تدبّر در موضوعی است که باید اشراق شود، که در این مورد در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!