بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30126
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه در حال حاضر شهر اصفهان در وضعیت زرد قرار گرفته برنامه حضرتعالی در رابطه با جلسات تفسیر قرآن روز های شنبه در چه شرایطی هست؟ از طرفی جلسات روز دوشنبه رو به دلیل مشغله های کاری برامون مقدور نیست که حضورتون شرفیاب بشیم. از طرفی هم دلمون برای تفسیر قرآن تنگ شده و هم برای خود شما. به امید دیدار مجدد. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله ازهمین شنبه جلسات شروع می‌شود. موفق باشید

30133
متن پرسش
سلام: من هرچه می اندیشم وجود یک خدا موجب فروکاست هستی می‌شود و اگر چندین خدا داشته باشیم که در عین بی نهایت بودن متعدد باشند هستی شکوه بیشتری می یابد البته می توان همان طور که در وحدت وجود کثرات را در وحدت و وحدت را در کثرت می بینیم خدایان متکثر را در مراتب بالاتر باز در وحدت ببینیم و مثلا اگر نام این وحدت را وحدت خدایان اول بنامیم باز می‌توان متصور شد خدایان دیگری وحدت وحدت دیگری تشکیل دهند بنام وحدت خدایان ثانی و همینطور شاهد وحدت های بینهایت باشیم و باز می‌توان برای همه وحدت های خدایان وحدتی قائل شد بنام وحدت خدای خدایان و این وحدت هم مثل وحدت قبلی تا بینهایت ادامه می یابد و باز این وحدت ها در وحدت دیگری وحدت می یابند و این کثرت و وحدت ها تا بی نهایت ادامه می یابد می‌بینید چقدر این طرح من به هستی شگفتی بیشتری می‌دهد تا اینکه طبق وحدت وجود بگوییم که خدا هست و دیگر هیچ که طرحی ساده و فاقد شگفتی است و از آنجا که هستی همیشه در نهایت شگفتی ظاهر می‌شود و طرح من دارای شگفتی بیشتریست پس حقانیت آن را بدین طریق شاید بتوان استشمام کرد. البته شاید اشکال شود چرا انبیا خدای واحد را مطرح کردند پاسخ اینست که آن مطلب در مقابل مشرکان است که بت ها را مطرح می‌کردند و برای محدودی در کنار نامحدودی شانیتی قائل می‌شدند لکن در طرح من بی نهایت خدای بی نهایت داریم که بینهایت بار وحدت و کثرت می یابند و با همه این کثرتها واحدند گر چه کثیرند و باز واحدند البته انبیا مطالب عرفانی چندانی شاید مطرح نکردند و قرآن بقول دکتر سروش خشیت نامه است مردم عادی کشش زیادی ندارند تا این عویصات قابل طرح باشد البته شاید قرآن اشاره لطیفی کرده باشد «الهکم اله واحد» معلوم می‌شود مخلوقات دیگری هم هستند که اله واحد دیگری دارند اگر در وحدت وجود هم دقت شود اگر مخلوقاتی نبودند و فقط خدا بود و بس چقدر برای عقل قابل پذیرش تر بود و برای توجیه کثرت در عین وحدت به دردسر نمی افتاد لکن هستی است و هزاران دردسری که می آفریند در دل واحد کثرت می‌نهد و در بغل او واحدها باز واحدها را واحد می‌کند هلم جرا که شرح آن گذشت و تازه این گوشه ای از شگفتی های هستی است به غیر از هستی چه هست که نامی حتی شاید بران نداریم چه ما تعلیم اسما شده ایم و فوق او راه نداریم. بقول حکیمی تائویی که بتوان ازو نام برد تائو نیست و ما اسیر نامیم بله ذهن دودویی یا باینری ما اسیر دوگانه هستی و نیستی است و چشمان ما خارج از این دو، دو دو میزند بی نهایت ما خدا داریم لکن واحدند جمله کثرتها بسوی وحدتی خوش ساجدند کثرت و وحدت بهم ای عاشقان آغشته اند لاجرم در زلف آن وحدت چنین آشفته اند
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر قرآن که خداوند را «واحد» می‌داند متفکران دلایل متقنی در یگانگیِ خداوند آورده‌اند. در این مورد می‌توانید به جزوه‌ی «معارف 1» قسمت «صفات خداوند» رجوع فرمایید. مثل بحث برهان وحدت خداوند: علاوه بر اثبات وجود خداوند، بايد متوجه بود كه خداي واحدي در جهان هستي هست، چون مي‌بينيم نظم جهان نظمي است ارگانيكي و يك آهنگي و اندام‌وار. يعني همة اجزاء آن در خدمت همة اجزاء است، مثل بدن كه هر عضوي در خدمت همة بدن است، فرض چند تدبيري در چنين نظام يك آهنگي، محال است. زيرا از چند ذات متفاوت آثار و برنامه‌هاي متفاوت ظاهر و تدبير مي‌شود كه در جهان چنين چيزي وجود ندارد.

 اشكال: مگر حالا جهان ناهماهنگ نيست كه آب تر مي‌كند و آتش مي‌سوزاند؟

    جواب: اين‌كه اجزاء جهان همديگر را محدود مي‌كنند را نبايد ناهماهنگي ناميد، ناهماهنگي آن است كه قانوني، قانوني را در نظام عالم نقض كند و ديگر آن قانون در جاي خود مؤثر نباشد، در حالي كه با همين محدودكردن‌ها طبيعت به مقصد مي‌رسد. مثل دوكفة ترازو كه در عين جهت متفاوتي كه دارند كار توزين را عملي مي‌سازند.

    اشكال: چرا فرض نكنيم كه دو يا چند خدا در امر تدبير جهان به توافق رسيده‌اند كه به خاطر مصلحت با هم اختلاف نكنند و مانع تدبير يكديگر نشوند؟

    جواب: توافق در نظام معني مي‌دهد براي رسيدن به هدفي مشخص، در حالي كه خدا يعني آن كس كه خالق نظام است و فعل او همان نظام است و توافق يعني پيروي چند نفر از قواعد عقلي موجود در نظام. مثل دو مهندس كه توافق مي‌كنند در اين قسمت كه استحكام بيشتري دارد پايه‌هاي پل را قرار دهند چون هيچ‌كدام از اين مهندسين خالق نيستند، بلكه برروي استفاده از مخلوقي كه خدا آفريده است توافق مي‌كنند. در حالي‌كه خدا خالق پديده‌هاست، و به‌همين جهت توافق براي خدا معني ندارد. موفق باشید

30132
متن پرسش
سلام استاد: می‌خواستم بدونم چیکار باید کرد که از لحاظ روانی آدم تحت تاثیر محیطش نباشه؟ من با اینکه مطالعاتی در حد کتاب مصباح الهدایه امام و کتب فلسفی دارم اما به راحتی تابع محیط میشم یعنی وقتی تو محیط خونه که دائما حرفای منفی زده میشه منم کلا روحیمو از دست میدم. اگرم تو خانواده نباشم و تنها باشم هجوم افکار منفی و خود سرزنشی شدیدی که دارم تضعیفم میکنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در این مسیر، این موانع هست. به گفته‌ی پیر هرات، صد منزل باید طی شود تا از این مراحل بگذریم. آیت الله بهجت می‌فرمودند آمدن این افکار در اختیار ما نیست، ولی دنبال‌کردنِ آن در اختیار ما است که باید آن‌ها را دنبال نکنیم تا خود به خود، قدرت‌شان ضعیف شود. موفق باشید

30129
متن پرسش
سلام: جناب دکتر سروش سلسله مباحثی تحت عنوان دین و قدرت مطرح نمودند و درین مباحث فاصله بیشتری حتی از سروش قبض و بسط و سروش تجربه دینی گرفته اند در یکی از سوالات فکر کنم در مورد عرایض سروش در مورد کرونا فرموده بودید این پایان سروش است اما با این مباحث مشخص می‌شود ظاهرا پایانی برای سروش قابل تصور نیست و سنگی است که معلوم نیست کی به ته چاه می‌رسد و عمق این چاه چقدر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن مباحث را دنبال می‌کنم. اتفاقاً دیدم نقدهای خوبی از جمله آقای دکتر قاسم پورحسن به ایشان کرده‌اند که منظور از قدرتی که دکتر سروش در رابطه با دین اسلام مطرح می‌کنند، گویا ادامه‌ی همان رؤیای رسولان و نفی نبوت است. موفق باشید

30128
متن پرسش
به نام خدا سلام استاد: بحمدالله برای تقویت توحید خود بر سر سفره ایی که از حضرت امام برای ما گسترانده اید در حال تغذیه هستم. یک سوال در این زمینه برایم چالش ایجاد کرده است و آن اینکه اگر خداوند همه کاره ی عالم است و بر هر کاری تواناست آیا می تواند سنگی بیافریند که خودش نتواند بلند کند؟ اگر بگويیم اری پس در واقع به ناتوانی خداوند رسیده ایم. و اگر بگوییم خیر باز هم به ناتوانی خداوند رسیده ایم. این چالش را برای خود چگونه حل بکنم؟ با عرض پوزش از مطرح کردن این سوال به نظرم این سوال برای تقویت عقائد توحیدیم لازم و پر برکت بود وگرنه مصدع اوقات شریف نمی‌شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات در بحث توانایی خداوند به طور مفصل بحث شده. به عنوان مثال در جواب این سؤال که می‌فرمایید، باید متوجه باشید خداوند به هر چیزی قادر است، ولی اگر ناچیزی را مطرح کنید که بحث قدرت در «لاشیئ» را مطرح کرده‌ایم. سنگی که خود خداوند بسازد به اعتبار آن‌که مخلوق او است، در قبضه‌ی او می‌باشد و اگر نتواند بلند کند، پس در قبضه‌ی او نیست و لازم می‌آید که آن سنگ را خلق نکرده باشد و این بدان معناست که آن سنگ هم مخلوق باشد و هم مخلوق نباشد و این «لاشیئ» است و قدرت، به «لا شیئی» تعلّق نمی‌گیرد. زیرا فرمود: «إن ‌الله علی کلّ شیئٍ قدیر». موفق باشید

30115
متن پرسش
سلام علیکم: از کجا می‌توان فهمید کشف و رویت غیبی شخصی صحیح بوده و شیطان در آن دخالت نداشته مثلا شخصی (که واقعا می‌دانیم این شخص دروغگو نیست) مولانا را در آتش جهنم رویت کرده و شخصی دیگر خیر در قلل معرفت. از کجا بفهمیم کدام کشف صحیح است و اگر واقعیت یک چیز یا عذاب مولانا یا بهشتی بودن آن شخص نیست پس این تفاوت کشف ها و رویت ها در چیست؟ از این مثال ها زیاد هست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، تطبیق با شهود امامان معصوم است. عموماً در این رؤیاها انسان‌ها با تصورات خود روبه‌رو می‌شوند و اساساً در روایات ما تأکید بر آن است که خواب، حجّت نیست. موفق باشید

30119
متن پرسش
سلام: خدا قوت. ببخشید میشه پاسخ سوال ۳۰۱۰۶ را بفرمایید. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی این‌طور جواب داده شد:

30106- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 30050 شده است. إن‌شاءالله در این رابطه کمک‌کارتان خواهد بود. موفق باشید

30107
متن پرسش
سلام و رحمة الله، ببخشيد در مورد اين جنس صحبت ها سوال داشتم؛ https://t.me/Panahian_ir/8394 از اين باب كه ممكنه به جهت نداشتن ملاک واضح برای تمیيز الهامات درست از توهمات، فرد دچار توهم بشه، از طرفى اگر عقلانيت در صحنه باشد فرد به حسب وجدانش مي‌تواند الهام درست را از توهم و عدم عقلانيت تشخيص بدهد و به بركات يیگیرى اينها دست پیدا کند. حال سوال اين هست كه آيا در حال حاضر عامه مردم اين عقلانيت رو در صحنه دارند تا وجدانا در مصداق را درست تشخيص بدهند و به خطا نیوفتند؟ خلاصه طرح اين جنس بحث براى عوام صحيح هست از نظر شما؟ تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ای کاش متن بحث را مرقوم فرموده بودید، زیرا نتوانستم در اینترنت بیابم. موفق باشید

30108
متن پرسش
سلام: چرا عمده بزرگان عرفان را که انسان مشاهده می کند سنی هستند البته بخصوص در سده های اخیر در شیعه عارفان بزرگی داریم اما همانها را هم دقت کنیم ذیل معارف آن بزرگان سنی بالیده اند مثلا مرحوم امام جز این است که در مصباح الهدایه ذیل شخصیت محی الدین مشی کرده اند و اگر شیخ را از امام بگیریم واقعا برای ایشان چه باقی می ماند؟ اصلا در شیعه کسی را داریم که در عرفان موسس باشد و با توجه به این همه معارف که در احادیث شیعی هست و ابن عربی ها از آن بی بهره بودند اینکه در عرفان شیخ حرف اول و آخر را بزند و هیچ عالم شیعی با آن گنجینه غنی نتوانسته به گرد محی الدین برسد چه رسد به اینکه از او پیشی بگیرد جای تامل است و این مطلب که شما می فرمایید این بزرگان عقیدتا شیعه و فقها سنی هستند صحیح نیست مگر می شود مثلا من به فقه جعفری عمل کنم بعد بگویم عقیدتا اهل سنت را برحق می دانم عکس آن هم صادق است. کسی که مثلا به فقه حنفی عمل می‌کند برای عمل به آن فقه باید قائل به حقانیت پیش زمینه های آن فقه باشد و آن همان عقاید اهل سنت است باید معتقد به عدم تعیین جانشین باشی کما اینکه شیخ در فصوص به این امر مذعن است تا نوبت به مرجعیت علمی ابوحنیفه ها برسد. بله برخی شباهت ها مثلا در بحث انسان کامل شاید ذهن را به فرمایش استاد نزدیک کند ولی از حضرتشان آموختیم که متفکران متشابهاتی دارند و محکمات و محکمات اندیشه ابن عربی سنی بودن ایشان عقیدتا و عملا است پس یا باید معتقد شد که محی الدین مدارج بالای عرفانی ندارد که اگر این گونه باشد حال و روز بقیه عرفا سنی و شیعه مشخص می شود یا باید بگوییم می‌شود شیعه نبود و در عرفان به مدارج بالا رسید که اولا شیعه این حرف را مطلقا قبول نمی کند و ثانیا سوال پیش می آید چگونه با باطل امکان رسیدن به حقیقت وجود دارد یا باید بپذیریم که اهل سنت برحق هستند که از دامانش ابن عربی ها می روید درین فرض اگر چه به انسجام می‌رسیم اما مطلوب ما شیعیان نیست یا در نهایت به فرض آخر رسید که در جمع بندی ذکر می‌کنم نکته دیگر اینکه سلمنا که بپذیریم شیخ عقیدتا شیعه بود چگونه با نماز ها و سایر اعمال عبادی باطل به حقیقت رسید؟ از طرفی اگر ایشان عقیدتا شیعه است شیعه به برخی کبار صدر اسلام نظر مثبتی ندارد در حالیکه اهل سنت آنها را محترم می‌دانند موضع محی الدین چیست؟ آیا ایشان حب به خلیفه اول و ثانی داشتند یا نه بنظر حقیر با این بررسی ها مشخص می‌شود عرفان طریق مطلوب شیعه و بالتبع اسلام نیست سنی ها برای پر کردن خلا فکری خویش مطالبی را از یونان بخصوص فلوطین و هند و .. اخذ نمودند و پروراندند و چون شیعه به یمن معارف اهل بیت بی نیاز از شرق و غرب بود درین مکتب بالید و می‌بینیم عمده فقیهان شیعی میانه ای با عرفان ندارند در حالیکه ائمه ما را به فقیهان در عصر غیبت ارجاع دادند چگونه است که در بحث ولایت فقیه که می‌شود به این مطلب استناد می‌کنید اما پای عرفان که می‌رسد مرجعیت فقها را درین زمینه قبول نمی کنید بله می‌شود به برخی از فقهای موافق عرفان استناد کرد ولی وقتی معظم فقهای شیعی در طول تاریخ الی یومنا هذا مخالفند جایی برای آن نظرات شاذ نمی ماند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌دانید که در این مورد به طور مفصل بحث شد. شواهد حکایت از آن دارد که عرفایی مثل ابن عربی و عبدالرّزاق کاشانی کاملاً تحت تأثیر آموزه‌های شیعی هستند و متوجه شده‌اند چه راهی را باید طی کنند و حتی آن‌جایی هم که در فقه به چهار امام فقهی اهل سنت نظر دارند، ریشه‌های جعفری آن‌ را دنبال کرده‌اند. می‌ماند که آیا تقیه می‌کرده‌اند؟ که عده‌ای بر این عقیده‌اند. و یا در بستر فرهنگ اهل سنت متوجه‌ی حقایقی شدند که در تشیع یافتند. در شرح فصوص در جایی عرض شد که اتفاقاً باید چنین عرفایی در اهل سنت به ظهور می‌آمدند تا اسلام اهل سنت، روحانیتِ عرفانی را از دست ندهد و جالب است به غیر از وهابی‌ها، بقیه‌ی اهل سنت، گرایش خوبی به عرفان دارند و عموماً محبّ اهل بیت می‌باشند. مکرر پیش آمده است عده‌ای که در «فتوحات» ابن عربی تأمّل کرده‌اند، شیعه شده‌اند. مثل آقای عثمان یحیی که قسمتی از فتوحات را در ۱۴ جلد تنظیم کرده. جناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب «جدال با مدعی» و یا آقای بدیعی در رابطه با تشیعِ ابن عربی نکاتی را به میان آورده‌اند. ۲. مگر فقهِ فقها، همه‌ی اسلام است که در همه‌ی اسلام به آن‌ها رجوع شود؟ و مگر خود آن بزرگواران چنین ادعایی دارند؟ ۳. اگر کسی بتواند برای عمق‌بخشیدن به معارف خود نیاز به عرفان نداشته باشد؛ او را چه باک؟! موفق باشید

30105
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز منظور از این جمله حضرت آیت الله حسن زاده چیست که می‌فرماید: اشتباهی بزرگتر از اشتباه متخیل به محسوس نیست. اجرکم عند الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه یک جمله را منهای متن مربوطه نباید مدّ نظر قرار داد. موفق باشید

30102
متن پرسش
سلام: آیت الله حائری شیرازی در کتاب مربی و تربیت به گمراهی پسر نوح اشاره می‌کنند و نتیجه گیری می‌کنند که همانطور که نوح نتوانست پسر خودش را هدایت کند فرعون هم نمی‌توانست مومنی را گمراه کند و هدایت و گمراهی را به جهت گیری درونی انسان می‌دانند. پس این همه تاکید اسلام بر محیط سالم چیست؟ نقش شرایط بیرونی در هدایت و گمراهی انسان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آن استاد بزرگوار «رحمت‌الله‌علیه» در کتاب خوب «تعلیم و تربیت» شان می‌فرمایند همه‌ی این امور «مافی‌الشرایط»اند تا اگر کسی خواست انسان خوبی شود، راحت‌تر بتواند به نتیجه برسد. موفق باشید

30074
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: همان طور که قبلا عرض کردم در حال مطالعه کتاب عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی هستم. مباحث مربوط به تفاهم و گشودگی نسبت به همه جریان های انقلابی برایم خیلی قابل تامل بود و در مورد آن خیلی فکر کردم. ولی استاد شما در یکی از صوت ها با اشاره به کتاب راز قطعنامه آن را تند خواندید! یا در مورد آقای روحانی به زور هم که شده می‌خواهید برای او جایی در انقلاب در نظر بگیرید آن هم در صورتیکه ایشان طبق گفته خودشان دیگر انقلاب را قبول ندارند و آن را برای چند سال اول شروع نظام جمهوری اسلامی معتبر می‌دانند. غیر از آن نیز چطور چشم خود را بر این همه ناکارآمدی ارزی، رفاهی، سیاسی، امنیتی ببندیم و هنوز برای ایشان تنها نوعی اختلاف در روش و سلیقه در نظر بگیریم؟ چگونه می‌شود سلیقه کسی در هر تصمیم گیری خودش دقیقاً همان چیزی باشد که بدترین تصمیم برای نظام است؟ چگونه می‌شود برنامه های کسی دقیقاً نعل به نعل همان چیز دیکته شده در اندیشکده های معاند نظام باشد و بعد آن را تنها با اختلاف در نوع دیدگاه توجیح کنیم؟ آیا با اینکار دچار بلاهت تاریخی نخواهیم شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 30068 عرض شد بالاخره باید بین جریان‌ها و افراد و افکاری که حجاب انقلاب هستند، با کسانی که حجاب انقلاب نیستند ولی انقلابی هم نیستند، تفکیک نماییم. اگر نظرتان باشد رهبر معظم انقلاب در آن جلسه‌ای که با اعضای مجلس خبرگان داشتند از این‌که بعضی از آقایان به جای انتقاد به دولت، هتک حرمت کردند؛ ایشان فرمودند دولت زحماتی می‌کشد و انتقاد هم دارد، ولی هتک حرمت را حرام دانستند. و موضوع از این جهت بسیار دقیق است که چگونه عمل شود تا اموری که حقیقت را وارونه می‌کند، مثل همان کتاب «راز قطع‌نامه». با جریان‌هایی که قصد خیر دارند ولی ناتوانی‌هایی در آن‌ها دیده می‌شود، بتوان تفکیک کرد و انتقادهای ما برای عبور از آن جریان باشد، نه هتک حرمت آن‌ها. موفق باشید 

30066
متن پرسش
سلام استاد عزیز خدا قوت: استاد بنده دانشجویی هستم که در این دو سال دانشجویی الحمدلله دوستان لطف داشتن و به حرمت مذهبی بودنم برای خودم و کلامم احترام قائل بوده اند حتی افراد غیر مذهبی و بی نماز و پرت! در بین دوستان حرفم خریدار دارد دوست دارم از شما راهنمایی بخواهم برای یک موضوعی متاسفانه روحیه پوچی گری بین بعضی ها رواج دارد و احساس خستگی و پوچی و بی هدفی زندگی در آنها غلبه دارد. قبلا اهل نماز و مسجد بوده اند اما حالا نه! و فقط دوست دارند زندگی بگذرد و برود و بسیاری سوال فلسفی و کلامی در ذهن دارند. مثلا از من پرسید چرا خدا به اجبار ما را آفرید! اما چند وقت بعد دوست داشت با دانشگاه به سفر زیارتی مشهد امام رضا علیه السلام برود! و گاها از خلقت و کرده خدا ناراضی است و کلا در پوچی به سر می‌برند! نظرتان راجع به این روحیه چیست؟ چگونه با این دسته آدم ها صحبت کنیم و دلشان را نرم کنیم تا باز رو به خدا بکنند؟ آیا نیازی هست ریشه یابی کنیم تا بگوید چه شد که به پوچی رسید؟ نیازی هست محبت زیاد نثارشان کنیم؟ راه حل و درمان چیست؟ تشکر میکنم استاد عزیز از پاسختون از دعای خیرتان محروممان نکنید یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین نکات که فرمودید کتاب «آشتی با خدا» تنظیم شده است. فکر می‌کنم اگر تک‌تکِ مباحث آن کتاب با این نوع رفقا در میان گذاشته شود، آن‌ها را به فکر فرو ببرد. موفق باشید

30071
متن پرسش
سلام استاد، با عرض خدا قوت: استاد حقیقتا صوت ها و کتب شما میتونه سوالات نسل جوان رو پاسخ بده و اونها رو از شلختگی روح و شخصیت نجات بده، افقی رو برای بودن برتر باز کنه، اما استاد نمیدونم چرا شما رو به هرکسی معرفی می‌کنم علاقه ای برای ادامه ی معرفیتون در مخاطبم نیست، جوونهای مذهبی الان خیلی تحت تاثیر آقای پناهیان هستند، من تقریبا همه مباحث ایشون رو گوش دادم و باید بگم که فوق العاده هستن برای کسایی که اول راه سلوکن، اما باید از ایشون گذشت و در بوستان آثار شما تنفس کرد، اما دوستان انگار قصد بالاتر آمدن ندارن و همچنان تکرار و تکرار، تکرار سخنرانی های معمولی و سطحی روحانی محل، استاد واقعا حیفم میاد که با آثار شما مانوس نیستن، حتی نمیخوان یکبار هم شده یه صوت از شما گوش بدن، آخه من باید چکار کنم؟، دوستانم اهل خودسازی هستن، بیگانه از آسمان معنویت نیستند، ولی حاضر نیستند یکم در سلوکشون ساحتشون رو تغییر بدهند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ذوق‌ها متفاوت است. نباید در این موارد سخت‌گیری و اصرار نمود. موفق باشید

30068
متن پرسش
سلام علیکم: ایام شهادت صدیقه کبری (س) را تسلیت عرض می‌کنم. استاد عزیز، خداوند توفیق داد که مطالب حضرتعالی در کتاب «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی در این تاریخ» را بخوانم و ویژه بر روی دو فصل پایانی آن که مربوط به جایگاه تاریخی انقلاب و عبور از تفکراتی که حجاب انقلاب اند و سعه صدر لازم که باید داشت، تمرکز ویژه کنم. جمله بسیار بسیار حکیمانه ای فرمودید که دغدغه تمام چهل و یک سال زعامت حضرت امام و رهبر عظیم الشان مان بوده است اینکه در عین تفاوتِ نگاه نسبت به انقلاب، ولی همه در میدان انقلاب همدیگر را بنگرنیم. و گلایه فرمودید از نیروهای گفتمان ساز انقلاب و جبهه فرهنگی انقلاب که چرا سعه صدر لازم را ندارد و افرادی که رویهم رفته انقلاب را قبول دارند ولی با قرائت دیگر و دچار لغزش می‌شوند را طرد و بیرون از اردوگاه انقلاب می‌دانند و باید مانند برادر سالکی به آنها نگاه کرد که پایشان لغزیده است. سخن حضرتعالی بجا و حق است اما استاد عزیز، وقتی کسی نمی‌خواهد خود را ذیل میدان انقلاب ببیند و اساسا ماوای حیاتش ماوای دیگری است و بنا دارد ما را ذیل یک تاریخ دیگر حاضر کند، چه باید کرد؟ وقتی خطا یک‌بار دو بار اصلا سه بار تکرار شد، عیب ندارد می‌گوییم خطاست ولی وقتی خطا و لغزش تکرار و توالی پیدا کرد، دیگر خطا نیست بلکه خط است. بله درد بزرگی است که برخی افراد دلسوز و یا فاقد بصیرت تاریخی و بی صبر در تحقق آرمانهای نهضت، در نقد و پاسخ به مطالب یکسری افراد چنان مطلب می‌نویسند و می‌گویند که از سر تا پای آن نفرت و بغض و کینه سرشار است و توجه به عقل و ادب لازم جهت تداوم خط انقلاب را در این تاریخ ندارند چنانچه یک فردی بشدت به مرحوم هاشمی در این روزها اهانت کرده و ویدئو آن پخش شده و کاربر عزیزی هم از آن در همین پرسش و پاسخ ها گلایه کردند. اما نکته ای را هم این حقیر می‌خواهم عوض کنم؛ی قینا و مسلما باید که با سعه صدری متعالی و به سان حضرت امام در مسیر حرکت در جهت تمدنی که آوینی عزیز آن‌را مقدمه دولت پایدار حق و عصر توبه تاریخی و بین الطلوعین حیات انسانها می‌داند، حرکت کرد و بجای حذف افراد باید از تفکر و گفتمان عبور کرد و متاسفانه ما گاها با ظاهر بینی از بینش متعالی و قدسی و توام با رحمت و گشودگی غافلیم اما چه می‌شود کرد با آنان که گویی اصلا علاقه ندارند خود را در میدان انقلاب ببیند و خود را در ذیل روح تاریخی که با شروع حرکت حضرت امام به صحنه آمد، ببینند. واقعا می‌شود یک دختر بد پوشش یا سست در مبانی دینی_البته به چشم ظاهر بین من_ را که فطرتی انقلابی و ناب دارد در دایره انقلاب دید ولی هر چه می‌کنیم نمی‌توان امثال فائزه هاشمی ها و تاجزاده ها و زیباکلام ها را در ذیل انقلاب دید. والله وقتی مصاحبه اخیر فائزه هاشمی با یک خبرگزاری را دیدم که آرزو می‌کرد ای کاش ترامپ صاحب رای می‌شد تا فشارها بر جمهوری اسلامی بیشتر شود یا گفت به نظرم انقلابیگری خوب نیست چون ناشی از احساس و هیجان است بلکه ما نیازمند عقلانیت جهت حرکت بسمت توسعه پایدار هستیم، دلم برایش سوخت. خدا شاهد است بغض و کینه ای به دلم نیامد بلکه فقط دلم برای او سوخت که چه میزان در بی تاریخی قرار دارد و فکر می‌کند ما حرکتمان باید در راستای قرار گرفتن ذیل تمدن غربی و به اصطلاح ساخت یک مدرنیته اسلامی باشد و با حضور در فرهنگ توسعه، عزت و تعالی ما و ملت رقم می‌خورد. وقتی برادر ایشان خواستند به نحوی عذر خواهی و پوشاندن سخنان ایشان را انجام دهم گفتم چرا اینکار را می‌کنید وقتی ایشان حرف باطنی شما را زده لیکن شما هنوز نتوانسته آید آن‌را بگویید که البته آقای زیباکلام هم در حمایت از آن سخنان خانم هاشمی مطالبی نوشتند و تایید کردند. واقعا از سر دلسوزی و اینکه ناراحتم می‌گویم چرا اینان این میزان علاقه دارند خود را از انقلاب دور کنند و آیا براستی ما هر قدر سعه صدر داشته باشیم می‌توان اینها را که نقش خود را بعنوان کارگزاران بومی تجدد غربی انتخاب کرده اند، در ذیل تاریخ و عصر انقلاب اسلامی دید؟ آری بحق انقلاب اسلامی میدان گشوده اسماء الحسنی الهی و تجلی عهد قدسی در دل این دوران آست که بسان یک اتوبان و جاده بزرگی می ماند که لاین ها و خط های زیادی درون آنند؛ درست است که چندین لاین و خط داریم ولی همه در بستر همان جاده واحد و اصلی حاضرند و مفاهمه دارند و همدیگر را می‌توانند در بستر تعهد به آن راه واحد در عین اینکه هر کدام به جنبه و نوری از انوار انقلاب نظر دارند، بفهمند. چقدر در کتاب «گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب» مثال خوبی برای این مورد زدید و فرمودید شما تفسیر مجمع البیان و المیزان و تسنیم را کنار هم قرار دهید و یک آیه مورد نظر را در سه تفسیر بررسی کنید؛ می بیند در عین ذات واحد تفسیر و فحوای آیه، هر سه مفسر عزیز جنبه و نوری از آیه را بررسی کرده اند مثلا در تسنیم وجه عرفانی آن یا المیزان وجه اجتماعی و تمدنی آن یا مجمع البیان وجه اخلاقی و روایی آن آیه که هر سه هم قابل توجه و دقیق و ظریف است چون اساسا قرآن و اسلام یک حقیقت اشراقی و نورانی است که ابعاد و انوار مختلف دارد. این انقلاب هم یک حقیقت اشراقی و برخاسته از متن اسلام ناب محمدی (ص) است که میدان و جاده گشوده این تاریخ است ولی حقیقتا اگر کسی ماوای دیگری برای حیات خود در این تاریخ گشود باید گفتمان خود را تقلیل داده یا او را هم در ذیل عصر انقلاب دید. وقتی آقای تاجزاده صراحتا می‌گوید که ما باوری به ولایت فقیه و حکومت دینی نداریم و باید به سمت حذف نهاد ولایت فقیه رفت و سعی می‌کند با عقده گشایی علیه رهبر انقلاب خود را آرام کند، دلم برای او می‌سوزد و ناراحت از تباهی حیات یک انسان به شان انسانیت او هستم اما چه کنم او اساسا میلی به حضور ذیل تاریخ انقلاب و اسلام تمدن ساز را ندارد. به یاد دارم در بحبوحه مذاکرات برجام آقای عراقچی به دیدار مراجع و فضلای حوزه قم رفته بود و به دیدار مرحوم آیت الله مصباح یزدی هم رفتند تا نظر مثبت ایشان را هم به نحوی جلب کنند که آیت الله مصباح به ایشان جواب دادند بحث ما و دولت، سر چند سانتریفیوژ نیست بلکه بر سر مبانی تحلیلی و اسلوب اندیشه و منظومه فکری دولت است. استاد بزرگوار، من هم بشدت ناراحت می‌شوم که گاهی روحیه قشری گری در بین نیروهای دلسوز به انقلاب -البته خارج از دعواهای باطل اصولگرایی و اصلاح طلبی و اعتدالگرایی که از اساس و ریشه باطل است و مقیاس غلطی است و به فرمایش رهبر حکیم مان اگر مقیاسی باشد آن هم بین انقلابی و غیر انقلابی است- پیش می آید و آنها به روحیه ای می‌رسند که عقل و ادب انقلابی در مطالب شان گم شده و به جایی می‌رسند که هر گونه رفتار و سخن و اندیشه و طریقت فکری که مانند آنها نباشد را طرد که چه عرض کنم حتی تا مرز شدید اللحن ترین مطالب پیش می‌روند و به روحیه خود مرکز بینی می‌رسند، گله شدید و عمیق دارم ولی استاد چه کنیم با آنان که حتی با ظاهر اسلامی و از قرآن و ارزشها و دین گفتن گاهی بنا دارند ما را از عالم اسلامی بیرون ببرند و برون رفت از عالم انقلاب را رقم بزنند و علقه ای هم به حضور در ماوای این نهضت و ستون خیمه اش ندارند و خود هم نقشی که ایفا می‌کنند در تراز گام دوم و آینده ما نیست. می‌توان امثال طیب حاج رضایی و مجید قربانخانی ها را در ذیل انقلاب دید ولی اینان که نظام فکری شان و سنگ بنای آن، بر محور و تفکر و فرهنگ دیگری است و حتی حجاب به ظهور آمدن ذات انقلاب می‌شوند و خطاهایشان نه یک بار و دو بارست که بسان یک برادر سلوکی بتوان آنان را در این مسیر حفظ کرد، و حتی الگوها و گفتمان های دیگری را اجرا می‌کنند و به دنبال ایجاد یک نظام نئولیبرال در داخل هستند، هر گونه که نگاه می‌شود نمی‌توان در میدان انقلاب دید و آنها هم علاقه ای به این امر ندارند و هنوز که هنوزه یا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند متوجه جایگاه و حضور تاریخی ما شوند و چه بسا موجب باز شدن روزنه های حضور تفکر و فرهنگ مدرنیته و غیر انقلابی شود و خود به تضعیف روح و شالوده ما بینجامد. ان شاء الله در پیمودن این مسیر به سعه صدری متعالی برسیم و شاهد میدان گشوده ای باشیم بی نفی مبانی و فراهم کردن مسیری خارج از روح انقلابی و تسهیل مسیر کارگزار بودن برای تجدد غربی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه احساس نزدیکی به جنابعالی دارم. آری! باید بین آن‌هایی که از حقیقت انقلاب و راه گشوده‌ی خداوند به سوی حقیقت غافلند، با آن‌هایی که حجاب حقیقتِ انقلاب‌اند، تفکیک کرد و در عین حال با گفتمان‌هایی که حکایت از تفکر نسبت به جایگاه تاریخیِ انقلاب اسلامی دارد، جایگاه امثال آقایان تاج‌زاده‌ها و زیباکلام‌ها و خانم فائزه‌ هاشمی‌ها را مشخص کرد، وگرنه آن‌ها مخالفت‌های ما را به دعوای جناحی تبدیل می‌کنند و حقیقت قضیه گم می‌شود. راهی که اولیای الهی پیشه کردند آن بود که توانستند بین جریان اموی و سیره‌ی علوی تفکیک کنند بدون آن‌که دعوای نعمتی و زرگری راه بیندازند. نه! نه! هرگز این افراد ذیل انقلاب قرار نمی‌گیرند، ولی توان عبور از این جریان را به سیره‌ی رهبر معظم انقلاب بحمدلله ما در خود داریم و بنده روش حاج قاسم را این‌گونه دیدم که «گر شوم مشغول اشکال و جواب/ تشنگان را کی توانم داد آب».

وای اگر برای نزدیکی به آن‌ها، گفتمان خود را تقلیل دهیم. زیرا این به معنای بازی‌کردن در میدان کسانی است که تماماً حجاب حقیقت انقلاب هستند، ولی مشکل ما همچنان که گفتید روحیه‌ی قشری‌گری است و بازی‌کردن در میدان تخاصم با این جریان، که موجب می‌شود مردم به جهت این روحیه از خیر ما هم بگذرند و متوجه نشوند که جریان مقابل بنا دارد تحت تأثیر مدرنیزاسیون ما را از عالَم اسلامی‌مان خارج کند.

به هر صورت در شرایط تاریخیِ بسیار حساسی قرار گرفته‌ایم. همه‌ی تلاش بنده آن است که با رهنمودهایی که خداوند در سوره‌ی فتح در مقابل ما قرار داده، بین مجاهدین راستین و مخلّفون، تفکیک کنیم. به عنوان دست‌گرمی پیشنهاد می‌کنم متن نوشتاریِ جلسات هشتم و نهم که روی سایت هست را دنبال بفرمایید و از ادامه‌ی آن که إن‌شاءالله به مرور عرضه می‌شود، خسته نشوید تا ملاحظه کنید قرآن چگونه به ما کمک می‌کند تا به نور قرآن در این برهه‌ی تاریخی از چنین خطر بزرگی عبور کنیم. موفق باشید     

30061
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید چرا مردم در حال حاضر انقدر پوچی و حس پوچی کل زندگیشون رو فرا گرفته، حتی قشر مذهبی که شعائر رو هم تعظیم می‌کنند وقتی تو زندگیشون نگاه می‌کنیم می‌بینیم فقط شعارزده هستن و عملا یه زندگی روزمره ی بدون هدف رو میگذرونن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. سال‌ها پیش در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» پیش‌بینیِ این مشکلات شد. آنچه هست با راهی که جناب صدرالمتألّهین در مقابل ما گشوده‌اند، افقِ معنابخشیدن به آینده‌ی بشر، گشوده می‌شود. موفق باشید

30052
متن پرسش
سلام: بنظر می‌رسد در راستای پیروزی انقلاب مرزهای اخلاقی رعایت نشد مثالهای آورده می‌شود که ولو رژیم شاه مسبب آنها بوده باشد چون انقلابیون در آن زمان سندی دال بر مجرمیت رژیم و ساواک نداشتند باید اصل را بر برائت می‌گذاشتند تا مطلب اثبات شود مرگ شریعتی، تختی، سید مصطفی خمینی، صمد بهرنگی، سینما رکس و ... هم اکنون پس از سالها برخی نزدیکان این اشخاص می‌گویند که یا مرگ طبیعی بوده است یا خودکشی کرده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جایگاه تاریخی ساواک که ساخته شده برای مقابله‌ی هر منتقدی، کافی است برای مجرمیت اعضای ساواک. ۲. ورود به رحلت افراد، بالاخره جای بحث دارد و به این معنا نیست که هرکس از افراد سیاسی که رحلت کرد؛ گمان کنیم پای نظام شاه در میان بود، هر کدام باید جدا تحقیق شود. موفق باشید

30050
متن پرسش
سلام خدمت استاد: جوانی هستم در یک خانواده مذهبی؛ با وجود مطالعاتی فروانی که در زمینه ی خداشناسی و دین شناسی داشته ام، اصلا قانع نشده و نسبت به عدل خدا و فلسفه خلقت انسان کاملا بدبین هستم؛ بدین منظور نماز و روزه و امورات عبادی را تعطیل کرده ام، نه به خاطر دشمنی بلکه به خاطر اینکه نمی توانم خدایی را عبادت کنم که نسبت به عدالت او شک دارم. از این به بعد روند زندگی خودم را مطابق امور وجدانیم قرار داده ام، یعنی برای خودم خط قرمز هایی از قبیل ظلم نکردن، احترام به والدین، مال حلال و... قرار داده ام و کاری به کار دین و انقلاب و خدا هم ندارم. سوال اصلی و اساسی من از شما این است که با این رویه اگر پیش بروم، در آخرت معذبم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نمی‌دانم. آن مربوط به خداوند است ولی بالاخره خداوند با ارسال رسولان، راهی مقابل ما قرار داده تا نه‌تنها از آن مشکلات و شبهاتی که برایتان پیش آمده، عبور کنید بلکه به عالی‌ترین محبوب که معبود حقیقی انسان است برسید. به گفته‌ی جناب مولوی: «اگر که یار نداری، چرا طلب نکنی / وگر به یار رسیدی، چرا طرب نکنی. به خیره‌گی بنشینی که این عجب کاری است / عجب تویی که هوای چنین عجب نکنی». موفق باشید

30048
متن پرسش
سلام: لطفا وضعیت تفکرات سیاسی آقای محمود سریع القلم را نسبت به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را برایم شرح دهید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر صحبت‌های ایشان را دنبال بفرمایید ممکن است مثل بنده به این نتیجه برسید که تفکر ایشان بسیار نزدیک است به تفکر ملی-مذهبی‌ها، که دیانت و سیاست را از هم جدا می‌دانند و دیانت را امری فردی به شمار می‌آورند. امثال آقای نوبخت و آقای روحانی تحت تأثیر ایشان می‌باشند. موفق باشید

30047
متن پرسش
سلام استاد: دو تا عبارت در آثار شما وجود داره که بنده متوجه این دو عبارت نمیشم: «جایگاه تاریخی» «حضور تاریخی» مثلا وقتی می‌فرمایید جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی دقیقا این یعنی چی؟ و وقتی می فرمایید حضور تاریخی کربلا این یعنی چی؟ من اینجوری برداشت می کنم: مثلا «وقتی می‌فرمایید جایگاه تاریخی انقلاب، یعنی اینکه خدای عالم تقدیر کرده در این تاریخ، انقلاب اسلامی به وجود بیاد که نظر به آرمان هایی دارد که می خواهد به وسیله آن تمدن اسلامی را شکل دهد! یعنی جایگاهش در تاریخ این است که می خواهد بر خلاف دیگر ایده ها همه مناسبات اجتماعی بشر را بر اساس احکام الهی تدبیر کند» آیا درسته؟ و مثلا وقتی می فرمایید حضور تاریخی کربلا، یعنی اینکه این حرکت و قیامی که شکل گرفت، آینده تاریخی دارد و بستری قرار می گیرد که در آینده تاریخ اهداف این قیام تحقق پیدا می کند. به عبارتی یعنی در آینده حضور دارد، مثلا انقلاب اسلامی که ثمره قیام اباعبدالله شد و در واقع انقلاب اسلامی حضور تاریخیِ کربلا در این عصر است.» آیا درسته؟ یا مثلاً «وقتی می فرمایید حضور تاریخی انقلاب اسلامی به این معناست که انقلاب اسلامی مرحله گذار برای رسیدن به جامعه مهدوی است و این انقلاب در آینده، حضور تاریخی خواهد داشت و ثمره این انقلاب در جامعه مهدوی به صورت روشن دیده خواهد شد» آیا درسته؟ ببخشید استاد. دوستتون دارم بی نهایت. قربان شما شوم. در خواست آخر، بنده شیرازی ام، خیلی مایل هستم شما را از نزدیک زیارت کنم. لطفاً منو یاری کنید که چگونه و در چه زمان و مکانی میتونم شما را زیارت کنم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برداشت‌های جنابعالی از صحبت‌های بنده بهتر و بهتر بود. نه‌تنها درست برداشت شده بود، بلکه عالی برداشت شده بود. ۲. بنده هر روز صبح بعد از اقامه‌ی نماز در مسجد خدیجه‌ی کبری «سلام‌الله‌علیها» در خدمت رفقا هستم. موفق باشید

30043
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: ابن سینا حدودا هم عصر شیخ طوسی است. چطور شیخ طوسی می تواند بر شخصیتی مثل ابن سینا ولایت داشته باشد در صورتی که در خیلی از مبانی اصولی هم محتاج ابن سیناست و هم عقب تر از ابن سیناست؟ به عبارت دیگر با تعاریفی که از ولایت می شود چطور شخصیت شیخ طوسی می تواند کشف بیشتری از عالم نسبت به ابن سینا داشته باشد در صورتی که با توجه به منظومه و مواجهه ی این دو بزرگوار با عالم به هیچ عنوان نمی توان گفت که این فقیه از آن فیلسوف کشف بیشتری دارد و نتیجتا بر او ولایت دارد و چیزی را به ابن سینا دستور دهد که به ابن سینا مکشوف نشده باشد و ابن سینا بخواهد از ولایت شیخ طوسی عقل خود را اخذ کند. با این مقدمه می‌خواهم نحوه ی مواجهه ی مسئله ای که از ولایت تعریف می شود را باز کنم مثلا کدام فقیه می تواند به بلندای فکر فارابی یا ملاصدرا یا ابن عربی برسد؟ وقتی بناست که هدایت جامعه در دست کسی باشد که کشف بیشتری برای او رخ داده است، چطور فقیه با مبانی فقهی که با عینک ناقص اصولی رویت شده می تواند ادعا کند کشف بیشتری از حکیم برایش رخ داده است؟ خود علم اصول چقدر از مبانی فلسفی خود را تکمیل کرد و هنوز هم بسیار خلاها دارد و وام دار فلسفه است. از طرف دیگه در همین اصول می گویند احکام تابع مصالح و مفاسد است و کدام فقیه با این مبانی فقهی می تواند ادعا کند من کشف عمیق تری از مبانی حکما دارم؟ صحبتم این نیست که حالا که ابن سینا اسطوره ی عرفان است پس قرار نیست از حاکم تبیعیت نکند یا اینکه فقیه بالاخره مانند حاکمی می ماند که باید حد و مرزی را مشخص کند و مدیر اگر اشتباه کند نباید اصل مدیر داشتن را زیر سوال برد. بحث این است که اینکه ما بیاییم و بیشترین کشف را انحصار در فقیه کنیم خطرناک است و البته محدوده ی ولایت خود ولی هم باید مشخص باشد. الغرض بحث خیلی گسترده و پر پیچ و خم است و یکی از ثمراتی که پیدا می کند در بحث ولایت فقیه است که با تعاریفی که جریان امروز از مسئله ی ولایت می آورند به نظر می رسد این ایدئولوژی قاسر در برابر ظهور وجود بشکند و یا ما باید با تعریف دیگری از ولایت روبرو شویم یا این نحوه ی تعریف ما از ولایت در آینده ما را بی ولی و متحیر می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که فقیه و فقه، متذکر احکام و وظایف فردی و اجتماعی هستند. ولی در امر عقیدتی و اخلاق هرکس باید خودش نسبت خود را با حقیقت شکل دهد که در این امر بعضاً فیلسوفان می‌توانند کمک کنند. از طرفی فقیه، متخصص کشف حکم خداوند است و ابن‌سیناها و صدراها از آن جهت ولایت فقیه را می‌پذیرند. تکیه بر بعضی قواعد اصول فقه، جهت کشف حکم خدا، اصلِ مسئله را منتفی نمی‌کند هرچند ممکن است در ظهور کامل آن حکم، فقیه موفق نباشد. موفق باشید     

30038
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: این کلیپ را ببینید و جواب سید الشهدا اهل قلم را بدهيد. این آدم چه کرده با ما که اگر ناراحت باشم با روایت فتحش آرام می‌شوم؟ واقعا دلیلش چیست که باید هر شب قبل از خواب با صدای او بخوابم؟ https://www.aparat.com/v/ywn8T/%DB%8C%DA%A9_%D9%86%D9%81%D8%B1_%D8%A8%D9%87_%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%A2%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE_%D8%AF%D9%87%D8%AF_!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون فرصت چنین کارهایی برای بنده نیست. در این موارد بهتر است که موضوع خودتان را در میان بگذارید. موفق باشید

30037
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: متعاقب پاسخ به مسئله وارد کردن واکسن فرمودین به علت مسئله سیاسی پشت پرده رهبری ورود کردن در صورتیکه به قولا نمی‌شود سلامت مردم را تحت الشعاع مسائل سیاسی قرار داد پس چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:. همه‌ی شواهد حکایت از آن دارد که پشت ویروس‌های آمریکایی و انگلیسی نقشه‌های سیاسی نهفته است. موفق باشید. بد نیست نگاهی به مصاحبه زیر بیندازید.

در گفت و گوی کیهان با دکتر «طبرسی» فوق‌تخصص بیماری‌های عفونی مطرح شد

اثربخشی واکسن ایرانی در برابر جهش‌های ویروس کرونا

دکتر «پیام طبرسی» فوق‌تخصص بیماری‌های عفونی، با‌ اشاره به روند مثبت تولید و تست واکسن ایرانی کرونا، دلایل علمی، منطقی بودن ممنوعیت واردات واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی را تشریح کرد.

کد خبر: ۲۰۸۶۴۸

تاریخ: ۲۴ دی ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۴



سرویس اجتماعی-

چندی پیش رهبر معظم انقلاب نسبت به خرید واکسن کرونا از آمریکا، انگلیس و فرانسه هشدار دادند و تأکید کردند که به این کشورها بی‌اعتمادند و نسبت به واکسن‌های تولیدشده توسط این کشورها خوش‌بین نیستند، هر چند در دستور رهبر انقلاب صریحاً بر موافقت با واردات واکسن مطمئن از سایر کشورها تأکید شده بود، بین برخی در داخل و خارج تلاش کردند با تحریف و شیطنت این تدبیر به موقع رهبر انقلاب را اقدامی سیاسی و در تضاد با منافع مردم جلوه دهند. از سویی محققان و دانشمندان کشورمان توانسته‌اند دومین مرحله تست انسانی واکسن ایرانی کرونا را انجام دهند و این امید است تا بهار سال آینده واکسن ایرانی به تولید انبوه برسد.
در همین ارتباط در گفت‌و‌گویی با دکتر «پیام طبرسی» فوق‌تخصص بیماری‌های عفونی، عضو هیئت علمی ‌دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، رئیس بخش بیماری‌های عفونی بیمارستان مسیح دانشوری، عضو کمیته علمی ‌ستاد ملی مقابله با کرونا و از اعضای ناظر بر تحقیقات واکسن ایرانی کرونا، به زوایای مختلف واکسن ایرانی و خارجی کرونا پرداخته‌ایم. دکتر پیام طبرسی درباره مراحل تحقیقات و تولید واکسن ایرانی کرونا  به خبرنگار کیهان گفت: دانشمندان ایرانی از حدود 4- 5 ماه پیش تحقیقات دقیق علمی خودشان درباره کشف واکسن کرونا را آغاز کردند. در روش دانشمندان ایرانی، ابتدا ویروس را سکانس و فعال کردند و سپس از ویروس غیرفعال واکسن تهیه کردند. پس از آن واکسن تهیه شده را روی حیوانات آزمایش کردند که بالای 90 درصد موفقیت داشت. بنابراین اطلاعات واکسن کشف شده را به سازمان غذا و دارو ارائه کردند و توانستند پس از مراحل مختلف بررسی‌های علمی مجوز لازم برای ورود به مرحله تست انسانی را کسب کنند.
آمادگی داروسازی «برکت»
 برای تولید انبوه واکسن کرونا
طبرسی افزود: همزمان با این مسیر، کارخانجات داروسازی برکت که در منطقه بی‌نظیر است امکانات و تجهیزاتش را افزایش داده و به‌روز‌رسانی کرد تا بتواند این واکسن را به تولید انبوه برساند. طبق اعلام مدیران بنیاد برکت، توانایی خطوط تولید واکسن‌سازی برکت، تولید 12/5 میلیون دوز واکسن در ماه است. البته که این زیرساخت در آینده برای تولید سایر واکسن‌ها نیز کاربردی است و ما را برای تهیه سایر واکسن‌ها بی‌نیاز خواهد کرد.
وی همچنین درباره تولید مشترک واکسن کرونا با کشور کوبا توضیح داد: این همکاری به این صورت است که مطالعات اولیه در کشور کوبا انجام می‌شود. پس از پشت‌سر گذاشتن مطالعات و تست‌های اولیه، تکنولوژِی ساخت واکسن به ایران منتقل می‌شود تا این واکسن در صورت موفق بودن به تولید انبوه برسد.
مقاومت واکسن ایرانی
در برابر جهش‌های مختلف ویروس کرونا
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درباره مقاومت واکسن ایرانی در برابر جهش‌های مختلف ویروس کرونا از جمله کرونای انگلیسی گفت: از آنجایی که فناوری ساخت واکسن ایرانی بر پایه ویروس غیرفعال است از نظر تئوری این امکان وجود دارد که بتواند در مقابل تمامی جهش‌های کرونا مقاوم باشد اما در فاز عملی باید تست شود. دیگر واکسن‌ها نیز همین وضعیت را دارند، از جمله واکسن‌های فایزر و مدرنا که بر پایه mRNA ساخته شده‌اند تنها در فاز تئوری مدعی مقاومت در برابر تمامی جهش‌ها هستند و هنوز در عمل این ادعا اثبات نشده است.
علت مخالفت برخی با بی‌نیازی ایران از
واردات دارو و واکسن، قطع شدن سودشان است
طبرسی در پاسخ به این پرسش که با این تفاسیر دلیل جوسازی‌ها و هوچی‌گری‌ها علیه واکسن ایرانی را چه می‌دانید؟، بیان کرد: مخالفت عده‌ای با خودکفا شدن ایران در صنعت واکسن‌سازی به‌خصوص واکسن کرونا جالب توجه است. ما در مدت شیوع کرونا در ایران دیدیم که با وجود به خطر افتادن جان هموطنان اما تحریم هستیم و به ما دارو ندادند، اما این تحریم‌ها سبب شد تا بتوانیم داروهایی را که روزهای نخست به‌دلیل تحریم‌ها نداشتیم را تولید کنیم از جمله دارو رمدسیور و اکتمرا که امروز با قیمت پایین‌تر در حال عرضه شدن است و همین مسئله موجب بسته شدن بازارهای آزاد و سیاه شد. طبیعی است که عده‌ای از واردات دارو و واکسن سود می‌برند و زمانی که دارو و واکسن وارداتی محدود باشد قیمت‌ها بالاتر و عرضه نامطمئن خواهد بود. در مقطعی اکتمرا با قیمت 70 میلیون تومان در بازار ناصرخسرو به مردم فروخته می‌شد اما امروز با تولید انبوه و تحت پوشش بیمه قرار گرفتن قیمت بسیار بسیار پایین‌تر آمده و جو بازار سیاه داروهای کرونا خاموش شده است.
پوشش کامل واکسیناسیون در کشور
نیازمند تولید انبوه واکسن داخلی است
وی با این توضیح که نیاز ما برای واکسینه شدن مردم کشورمان با یک میلیون یا دو میلیون دوز واکسن وارداتی برطرف نمی‌شود، افزود: ما برای رسیدن به 100 میلیون دوز واکسن باید به تولید داخلی روی بیاوریم تا بتوانیم به 50 میلیون نفر، 100 میلیون دوز واکسن تزریق کنیم. بنابراین واردات یک میلیون و دو میلیون و حتی 15 هزار دوز واکسن هدیه که اشتباهاً 150 هزار اعلام شده بود حل‌کننده مشکل نیست.
دلایل علمی منع واردات
واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی
عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا در ادامه درباره اظهارات اخیر رهبر معظم انقلاب درباره ممنوعیت خرید واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی، گفت: حتماً ایشان که افق دید بالایی دارند نکاتی را مدنظر قرار داده‌اند که به این نتیجه رسیده‌اند. من هم به‌عنوان یک فرد علمی و متخصص در این حوزه باید بگویم واکسن‌های فایزر و مدرنا همان‌طور که اعلام شده در فاز مطالعاتی موفق بوده‌اند اما چند نکته درباره استفاده از چنین واکسن‌هایی وجود دارد که باید به آنها توجه شود.
عوارض طولانی‌مدت واکسن‌های آمریکایی
و انگلیسی مشخص نیست
طبرسی در تشریح دلایل علمی لزوم احتیاط در واردات واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی کرونا اظهار داشت: نخست اینکه تاکنون واکسنی با چنین تکنولوژی mRNA (ژنی) ساخته نشده، بنابراین عوارض طولانی‌مدت آنها مشخص نیست، از سوی دیگر مدل غربی‌ها در تولید واکسن به این صورت است که هیچ‌گونه مسئولیتی به‌عهده نمی‌گیرند، البته این مسئله درباره واکسن‌های قبلی به این صورت بود که هیچ واکسنی زودتر از چهار تا پنج سال به استفاده عمومی نمی‌رسید اما اکنون به دلیل کرونا 6 ماهه مجوز تولید انبوه را کسب کرده‌اند اما هیچ‌کس نمی‌داند که دو سال دیگر این واکسن‌ها چه پیامدهایی خواهند داشت و هرگونه ادعایی درباره امن بودن آنها باید از نظر علمی مورد بررسی قرار بگیرد.
 انتشار خبرهای متعدد درباره عوارض کوتاه‌مدت واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی در رسانه‌های دنیا
وی درباره دومین نکته احتیاطی درباره واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی گفت: خبرهای متعددی درباره عوارض کوتاه‌مدت این واکسن‌ها در رسانه‌های دنیا منتشر شده است، از جمله جان باختن برخی از افراد دریافت‌کننده واکسن، این خبرها را ما نمی‌گوییم.
خطر استفاده واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی در کشورهایی همچون ایران با فراوانی آلرژی
رئیس بخش بیماری‌های عفونی بیمارستان مسیح دانشوری ادامه داد: اخیراً مقاله‌ای در مجله نیچر منتشر شده درباره استفاده از این واکسن در برخی از بیماران که بیماری‌های زمینه‌ای دارند از جمله در بیمارانی که سیستم ایمنی آنها ضعیف است مشکلاتی را ایجاد و واکنش‌های خودایمنی را بیشتر می‌کند. از سوی دیگر با توجه به بیان نامناسب بودن این واکسن‌ها برای افراد دارای آلرژی و نگاهی به جامعه خودمان که درصد قابل توجهی از افراد دچار آلرژی هستند، این واکسن می‌تواند برای آنها دردسرآفرین باشد و التهابات آنها را بیشتر کند.
هشدار پزشکان فرانسوی
درباره سرطان‌زا بودن واکسن‌های آمریکایی
طبرسی افزود: سومین نکته که تاکنون کمتر به آن‌ اشاره شده این است که تعدادی از پزشکان معروف فرانسوی نسبت به سرطان زا بودن چنین واکسن‌هایی هشدار داده‌اند به همین جهت کشور فرانسه با احتیاط از واکسن‌های مبتنی بر فناوری mRNA استفاده
می‌کند.
تولید واکسن با تکنولوژی ممنوعه
وی درباره تکنولوژی mRNA در تولید واکسن‌های آمریکایی گفت: این تکنولوژی جدید نیست اما استفاده از آن در واکسن‌سازی جدید است. این تکنولوژی از سال 1987 مورد استفاده قرار گرفته اما در مقطعی اروپایی‌ها استفاده از آن را ممنوع کردند چرا که منجر به ایجاد سرطان شده بود. اما در شرایط کنونی به‌دلیل ویژه بودن شرایط و عبور از پاندمی و پشت‌سر گذاشتن مرگ روزانه چند هزار انسان دوباره به سمت استفاده از این تکنولوژی آمده‌اند اما مسئله این است که این واکسن‌ها امتحان خودشان را در درازمدت پس نداده‌اند و مشخص نیست طی سال‌های آینده عوارض استفاده از واکسن‌های مبتنی بر این تکنولوژی تا چه حد جوامع را درگیر
خواهد کرد.
خودداری 60 درصد از کادر بهداشتی آمریکا
از تزریق واکسن تولید این کشور
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی عنوان کرد: احتیاط برخی از کشورها از جمله ما در استفاده از چنین واکسن‌هایی در حالی است که بر اساس اعلام رسانه دیلی میل، در برخی از ایالت‌های آمریکا 60 درصد کادر بهداشتی و درمانی حاضر نشده‌اند که این واکسن را تزریق کنند.
علاوه‌بر این به‌عنوان مثال در کشور‌ ترکیه نیز از این واکسن‌ها استقبال نشده و بیشتر به واکسن‌های چینی تمایل دارند چرا که عوارض طولانی‌مدتی واکسن‌های mRNA مشخص نیست. اما واکسن‌های تولیدی خودمان یا واکسن‌های چینی و حتی واکسن مشترک با کوبا از تکنولوژی‌هایی استفاده شده که پیش‌تر در ساخت واکسن‌های دیگر مورد کاربرد قرار گرفته و عوارض احتمالی آنها مشخص و قابل پیش‌بینی
است.
راه مهار کرونا
دکتر طبرسی در ادامه درباره دورنمای وضعیت شیوع کرونا در کشور اظهار داشت: اگر محدودیت‌هایی که وجود دارد را ادامه دهیم و سریع به سمت بازگشایی‌ها نرویم، می‌توانیم شیوع کرونا را مدیریت کنیم البته وضعیت آلودگی هوا مزید بر علت خواهد بود، اما اگر گارد دفاعی‌مان را باز کنیم ممکن است به شرایط یکی دو ماه پیش بازگردیم و تعداد جان‌باخته‌ها که به زیر 100 نفر رسیده دوباره به مرز 500 نفر برسد! با چنین شرایطی بعید است دچار پیک شویم و اگر روند افزایشی شود قابل کنترل
است.
وی خاطرنشان کرد: ان‌شاءالله پس از تولید انبوه واکسن در سال آینده به سمت واکسیناسیون عمومی می‌رویم که با برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته می‌توانیم از نیمه دوم سال 1400 به سمت مهار ویروس کرونا حرکت کنیم.

30036
متن پرسش
سلام: دوست اهل مطالعه ای می‌گفت که عامل کشتار شیعیان هزاره افغانستان شاه مسعود بوده که این فرد با شهید سلیمانی در ارتباط بوده و سردار سلیمانی بهشان اسلحه و اینا می‌داده و می‌گفت سردار در خون این شیعیان بیگناه شریک است. استاد این فرد برای حرف هایش سند و مدرک هم دارد نظر شما چیست؟ آیا واقعا سردار به کشتار شیعیان مظلوم هزاره کمک کرده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً یکی از علت‌هایی که آمریکا طالبان را شکل داد، برای به قتل‌رساندن شاه مسعود بود و علاقه‌ای که ایشان به انقلاب و ایران داشت. موفق باشید

30031
متن پرسش
سلام: آیا میشه به خاطر مسائل سیاسی مسئله درمان مردم رو تحت الشعاع قرار داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!