بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19919
متن پرسش
سلام استاد جان: 1. بنده در مسیر معنوی نگرانم که به جایی مثل بزرگان نرسم و همچنین دوست دارم ثروتمند ترین فرد جهان باشم مثل آیت الله بهجت این نگرانی خوب است یا به قول آیت الله بهجت دنبال مقامات معنوی بودن انسان را به جهنم می برد - همچین چیزی - لذا برای خودم دعا می کنم، گریه می کنم، و طلب می کنم و... خوب است؟ لطفا اگر کوچک ترین اشکالی هست بفرمائید که مکائد نفس ظرافت دارند. 2. همین امر باعث شده بیشتر به فکر خودم باشم نه دیگران آیا این هم خودبینی است؟ 3. به فکر مقامات معنوی باشم؟ 4. بیشتر به فکر خودم باشم یا دیگران؟ اولویت با چه کسی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر بندگی و انجام وظایف شرعی و دقت در معارف الهی، هرچه پیش آمد، خوش آمد. موفق باشید

19908
متن پرسش
سلام استاد: این سوال رو پرسیده بودم ولی نتونستم منظورم رو از سوال خوب ارائه بدم. در بحث حرکت جوهری تحلیل عقلی اینطوریه که وجود عرض، وابسته به وجود جوهره و وجود جوهر وابسته به مرتبه بالاتره و‌ همینطور میره تا برسه به واجب‌الوجود؟ بحثم توی تبدیل قوه به فعل نیست، سوال کلی از تحلیل عقلی مراتب وجود و سلسله وابستگی اون‌هاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع مراتب وجود بحث حرکت جوهری و اساساً بحث جوهر و عرض که مربوط به عالَم ماده است، معنا ندارد. آری! در سلسله‌ی مراتب وجود، به وجودِ مطلق می‌رسیم. موفق باشید

19906
متن پرسش
سلام استاد: تمام اعراض یک پدیده مادی، ذاتی اون پدیده مادی‌اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعراض از آن جهت که نحوه‌ی ظهور پدیده‌های مادی است، ریشه در ذات دارند. موفق باشید

19905
متن پرسش
سلام استاد: سه تا سوال جداگانه در مورد حرکت جوهری: ۱. آیا اعراض انتزاع ذهن است، مثلا وزن سیب، یعنی سیب و وزن در خارج یک پدیده اند و ما در ذهن وزن رو انتزاع می کنیم؟ ۲. آیا زمان هم جزء اعراضه؟ ۳. چرا توی کتاب وزن رو جزء کیف آوردید نه کم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اعراض، همان نحوه‌ی بودنِ پدیده است که حسّ با آن‌ها روبه‌رو می‌شود. 2- خیر، زمان، ذاتیِ پدیده‌ی مادی است از آن جهت که آن پدیده دارای حرکت است. 3- وزن را به اعتبار کیفیتی که برای پدیده به‌وجود می‌آورد، جزو کیفیات برده‌اند، ولی اگر اعتبار خود را عوض کنیم این تقسیم‌بندی به هم می‌خورد و اساساً این نوع تقسیم‌بندی‌ها مورد اتفاق همه نیست. موفق باشید

19903
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: اهل مراقبه و محاسبه تا حدودی هستم. اما اصلا اصلا از خودم راضی نیستم و حس می کنم گناهکارترینم، و حس خوبی به خودم ندارم و هیچ امیدی به پیشرفت معنوی ندارم و میگم من کجا و عبد شدن کجا، سر سوزنی به خودم و عباداتم امیدی ندارم، هر عبادتی هم که انجام میدم حس می کنم نه قبول هست و نه ثوابی داره، هر کار می کنم هر چی دعا می کنم که خداوند کمکم کنه و به قربش برسونم احساس می کنم برعکس دور میشم ازش، این نامیدی عذابم میده، افسردم میکنه، چون هدفی جز این ندارم، و فکر اینکه به این هدف یعنی قرب نرسم خیلی عذاب دهنده و وحشتناکه برام. استاد بفرمایید چیکار کنم، مدام می ترسیدم و حواسم بود که به عجب دچار نشم اما حالا انگار از اون ور بوم افتادم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است سیر مطالعاتی که مبتنی بر معرفت نفس است، را دنبال کنید. مثل سیر مطالعاتی که بر روی سایت قرار دارد. موفق باشید

19895
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: برای شروع ماه ذی القعده و به ویژه چله کلیمی چه توصیه ای دارید؟ آیا چله کلیمی الزاما نیاز به استاد دارد؟ یعنی نمی شود مراقبتهایی را خود شخص انجام دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به فرمایش آیت اللّه بهجت، علم شما استاد شماست. لذا نیاز به استاد خاص ندارید. با روزه‌داری و آزادکردن خود از مشغله‌های دنیایی سعی کنید با عبادات و مطالعه‌ی کتب عرفانی، قلب را آماده‌ی الطاف الهی بفرمایید. موفق باشید

19893
متن پرسش
سلام استاد: آیا حرکت جوهر، منظور همون فیض گرفتن دائم از الله تعالی است؟ اگر بله، پس همه مراتب وجود حتی مجردات در حال گرفتن فیض هستن، پس دائم در حال نو شدن و حرکت اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بحث حرکت جوهری با دقت دنبال شود تفاوت بین فیضِ جهت تبدیل قوه به فعل که فیض کمال است، با فیضِ بقاء در آن‌جا روشن شده است. موفق باشید

19892
متن پرسش
سلام استاد: در بحث حرکت جوهری تحلیل عقلی اینطوریه که وجود عرض، وابسته به وجود جوهره و وجود جوهر وابسته به مرتبه بالاتره و‌ همینطور میره تا برسه به واجب‌الوجود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با دقت در بحث حرکت جوهری ملاحظه خواهید کرد که در آن‌جا بحث تبدیل قوه به فعل مطرح است و نه آن‌که تبدیل موجودات به مطلق کمالات ممکنه. هر موجودی قوه‌ی خاص خود را دارد. موفق باشید

19891
متن پرسش
سلام استاد: طبق تعریف شما از حرکت جوهری، باید عقل رو هم دارای حرکت بدونیم، چون از جهل به علم تغییر و حرکت داره، یعنی علمی رو‌ که نداره، دارا میشه، صفت عالم رو پذیرا میشه؟ اگه بله پس حرکت فقط برا عالم‌ ماده نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان از طریق نفس ناطقه از جهل به سوی عقل حرکت می‌کند. موفق باشید

19879
متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده: در یکی از جلسات اخیر شرح کتاب عقل و ادب، حضرتعالی صحبتی داشتید در مورد مصاحبه حسنین هیکل با حضرت امام که بنظر می رسد سه اشتباه در بیانتان رخ داد 1. از بیانتان برداشت شد مصاحبه در ایران بوده در صورتیکه این مصاحبه در فرانسه رخ داده است. 2. هیکل از امام نمی پرسد که مبانی انقلابتان چیست بلکه سوال او در مورد کتابهایی است بغیر قرآن که تاثیر گذار بوده اند برای امام. 3. پاسخ امام به این سوال به صورت قاطع نبود بلکه با احتیاج به تامل دارد و شاید بتوان گفت عدم قطعیت خود را نشان می دهند ولی شما در سخنرانیتان به این عدم قطعیت اشاره نکردید قسمت انتهایی مصاحبه مدنظر چنین است: [یک سؤالِ شاید کمی شخصی دارم که مطرح کنم؛ چه شخصیت یا شخصیتهایی - در تاریخ اسلامی یا غیراسلامی - غیر از رسول اکرم (ص) و امام علی (ع) شما را تحت تأثیر قرار داده است و روی شما مؤثر بوده است؟ و چه کتابهایی - بجز قرآن - در شما اثر گذاشته است؟] - من نمی‌توانم به این سؤال الآن جواب بدهم. احتیاج به تأمل دارد. کتابهای زیادی ما داریم؛ شاید بتوان گفت در فلسفه: ملاصدرا، از کتب اخبار: کافی، از فقه: جواهر. علوم اسلامی ما خیلی غنی هستند؛ خیلی کتب داریم. نمی‌توانم برای شما احصا کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از تذکر به‌جایی که فرمودید. بیشتر قصد بنده آن بود که نظر حضرت امام را در سه موضوع فلسفه و اخبار و فقه به مخاطبان متذکر شوم. موفق باشید

19886
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: سوالی داشتم در مورد بحث آیه های 56 الی 70 سوره نساء، تمام مواردی که در این آیات شما به آن اشاره فرمودید را قبول دارم و آرزوم همینه که بتونم مومن حقیقی باشم ولی در عمل به آن عاجزم. هر زمان تصمیم جدی برای اطاعت از خدا می گیرم شکست می خورم. حتی در نماز یومیه ام. برای قوی شدن اراده ام چه کاری باید انجام دهم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دوری از گناه و نداشتن آرزوهای دنیایی، توفیق اطاعت هرچه بیشتر از خدا و رسول او را فراهم می‌کند. موفق باشید

19885
متن پرسش
سلام استاد: در باب حرکت جوهری، فرمودین که حرکت جوهری مختص عالم ماده هست، حالا اینکه فرمودین نفس آدمی هم به اعتبار بدن حرکت داره، دو تا سوال برام پیش آورده: اولی اینکه آیا خود نفس حرکت پیدا میکنه وقتی توی دنیاس یا فقط بدن حرکت داره و ما از باب وحدت بین این دو میگیم نفس هم حرکت داره؟ دومی اینکه وقتی مومن در برزخ عذاب میشه به این علته که به کمالش برسه، یعنی یه نقایصی داره، حالا اون تبدیل نقایص به کمال در برزخ که عالم مجرداته، نشانه وجود حرکت نفس در برزخه؟ یعنی میشه گفت فقط در عالم جبروت و قیامت حرکت نداریم و ثبوت داریم یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس از آن جهت که در نسبت با بدن قرار دارد حقیقتاً دارای حرکت است. ولی همین‌که از بدن جدا شد، حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل ندارد، بلکه در برزخ و قیامت رفعِ حجاب برایش مطرح است که اگر هم آن را حرکت بنامیم، از جنس حرکت‌های دنیایی نیست. موفق باشید

19882
متن پرسش
سلام استاد: در باب حرکت جوهری دو تا سوال دارم: ۱. فرمودین زمان حال نداریم، یا گذشته‌س یا آینده، یعنی تقدم‌ و تاخر، ولی واقعا وقتی یه تحلیل عقلی می کنیم نمیشه گفت ما در بی زمانی به سر می بریم، یعنی اگه بگیم که حال‌های مکرر و متوالی داریم که میرن و گذشته میشن درسته؟ ۲. در حرکت اون چیزی که هنوز نیومده قوه‌ست، ولی وقتی باالفعل میشه و میره و به گذشته ملحق میشه، عدم میشه یعنی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌که می‌فرمایید «حال»، دیگر حال، حال نیست و گذشته است 2- در حرکت است که با پدیده‌ای روبه‌روئیم که همواره می‌آید و می‌رود ولی در نسبت با «وجود» و تبدیل قوه به فعل، موضوع فرق می‌کند. موفق باشید

19867
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: دو سئوال از محضر مبارک دارم: 1. سئوال مهم و ظریفی که در سیر و سلوک هست این است وقتی طالب و سالک در این سیر قدم می نهد، حضرت حق و امام زمان (عج) عنایاتی می کند و از برخی حجاب ها، آلودگی ها و وهمیات خلاصی می یابد! سئوال مهم اینجاست که وقتی امام زمان (عج) توجه می کند و یک سری حجاب ها و آلودگی ها را از قلب سالک می زداید! پس چرا این توجه را کامل نمی کند تا قلب سالک منور به نور ایمان و ایقان گردد؟ 2. درست هست که بگوییم قرب الهی با حب الهی رابطه مستقیم دارد؟ یعنی هرچه که عبد به رب خود نزدیک شود، عبد بیشتر عاشق و محب رب می گردد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر اندازه انسان بیشتر در رعایت دستورات شرع پایداری کند، در سلوک خود بیشتر به نور امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» از حجاب‌ها رها می‌شود 2- همین‌طور است. موفق باشید

19862
متن پرسش
با سلام و درود خدمت شما: آیا فرگشت انسان با حرکت جوهری همخوانی دارد؟ آیا به وجود آمدن انسان کنونی نتیجه حرکت جوهری و تکامل انسانهای نخستین و قبل از اونها نوع خاصی از میمون است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری ربطی به کمالات عَرَضی ندارد یک کمال ذاتی است که در جوهر عالم ماده از تبدیل قوه به فعل صورت می‌گیرد. پیشنهاد می‌شود بعد از استماع صوت مباحث «برهان صدیقین» به صوت «شرح حرکت جوهری» بپردازید تا این مسائل برایتان روشن شود. مباحث همراه با صوت بر روی سایت هست. موفق باشید

19861
متن پرسش
سلام: وقتی همه چیز در این عالم ظهور وجود است و شدت و ضعف خاص خودش را دارد در مورد اجسام عظیمی مثل خورشید و یا زمین حتما این وجود از شدت بسیار بالایی برخورداره. مثلا خورشید که خودش عین نور هست و ظهوری نورانی و با شدت دارد حتما داراری وجودی با مراتب بسیار بالاست که ظهورش اینچنین شدید است. آیا این فکر درست است؟ با سپاس از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شدت وجود ربطی به بزرگی و کوچکی پدیده‌ها ندارد. تمام عالم ماده که شامل خورشید و همه‌ی کهکشان‌ها می‌شود، از نظر وجودی در پایین‌ترین از درجه‌ی وجود قرار دارند. شدت وجود، به جامعیتِ موجود است از نظر کمالاتی که دارد. موفق باشید

19859
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: وقتتون بخیر و خوشی، استاد بنده در زمینه معنوی خیلی توقع زیادی از زندگی خودم دارم و افسرده میشم اگر فکر کنم که سرانجام عمرم بشه سیاهی لشکر بهشت، استاد نه اینکه بنده ذخیره معنوی خاصی دارم یا بنده خوبی باشم نه اما من فقط به فضل و کرم خداوند طمع دارم که جزو بنده های واقعی اش بشم، اما به این فکر می کنم که اگر برای همه امکان پیشرفت معنوی و بنده شدن بوده و هست پس چرا فقط یه شیخ حسین قلی همدانی داریم، یه آیت الله قاضی، یه علامه طباطبایی و یه آیت الله بهجت داریم، بعد نامید میشم و پیش خودم میگم شاید منم نهایت یه آدم خوبی بشم نه یه بنده واقعی. تنها دلخوشیم همینه که بشم اونی که خدام میخواد و ترسم هم از نشدن هست، استاد یعنی میشه بنده به این خواسته ام برسم و دور از انتظار نباشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت:

آن‌قدر ای دل که توانی بکوش

گرچه بهشتش نه به کوشش دهند

مائیم و راهِ گشوده‌ی شریعت و خدایی کریم و مهربان، همو که علامه‌ی طباطبایی را، علامه‌ی طباطبایی کرد، می‌داند که با ما چه کند. از ما صداقت و از او کرامت. موفق باشید

19854
متن پرسش
سلام استاد: 1. آقای هاشم حداد می گوید که به بزرگی آقای قاضی نه در گذشته بوده نه در آینده. خب پس ما نمی توانیم مثل آیت الله قاضی شویم او افضل منه طبق کشف ایشون. من هم دوست دارم بشوم خیلی! ۲. کشف طلب کردن خوب است یا نه؟ علامه حسن زاده طلب کرده اند بنا بر صحبت خودشان در انسان در عرف عرفان. ۳. چگونه انسان روش خودش را احراقی کند؟ ۴. چگونه و با چه روشی انسان شوق عرفانی را در افراد زنده کند؟ (مثلا یکی از آنها نقل داستانهای عرفا)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هرکدام از اولیاء از جهتی کمالات خاص خود را دارند. هرکس باید در مسیری که خداوند برای او قرار داده است، حرکت کند و به نتایج خاص خود برسد 2- طلب بندگی و اطاعت باید داشته باشیم خداوند خودش آن‌چه برای شوق عبادت نیاز است، مرحمت می‌کند 3- باید سعی کرد جز خدا در میان نباشد 4- انسان‌ها به خودی خود در جان خود شوق عرفانی دارند، باید غیر خدا را مهم نکرد تا آن شوق ظهور کند. موفق باشید

19848
متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده: برای شخصی که علاقه مند به فضاهای معنوی و اخلاقی و عرفانی است و بر اثر القاهای اطرافیان نسبت به روحانیت بدبین شده کتاب جذاب سیر زندگی اخلاقی معنوی می خواستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیره‌ی زندگی امثال مرحوم آیت اللّه مرحوم انصاری همدانی تحت عنوان «سوخته» کمک می‌کند.

عنایت داشته باشید بعد از امام معصوم بايد مجارى امور به دست علماى الهى باشد كه حلال و حرام شريعت را مى ‏شناسند. حضرت امام خمينى «رضوان الله تعالى عليه» مى‏ فرمايند: من با تمام اين جناحهايى‏ كه براى اسلام خدمت مى‏ كنند، چه جناح‏هاى روحانى كه از اول تا حالا خدمت كرده ‏اند و چه جناح ‏هاى ديگر، از سياسيون، از روشنفكرها كه براى اسلام خدمت مى ‏كنند، من به همه‏ ى اين‏ها علاقه دارم و از همه‏ ى اين‏ها هم گلايه دارم. اما علاقه دارم چون وقتى انسان ببيند گروه ‏هايى در خدمت انسان هستند، در خدمت انسانيت هستند، در خدمت اسلام كه انسان‏ ساز است هستند، چاره ندارد الّا اين‏كه علاقه داشته باشد به آن، از آن طرف گلايه هم هست براى اين‏كه مى ‏بينم در بعضى نوشته ‏هايشان، راجع به علماى اسلام، راجع به فقه اسلام، اينها يك قدرى‏ زياده ‏روى كرده ‏اند، يك قدرى حرف هايى زده ‏اند كه مناسب نبوده است. ما مى‏ بينيم اين اسلام را در همه‏ ى ابعادش روحانيون حفظ كرده ‏اند، يعنى معارفش را روحانى حفظ كرده، فلسفه ‏اش را روحانى حفظ كرده، اخلاقش را روحانى حفظ كرده، فقهش را روحانى حفظ كرده، احكام سياسى ‏اش را روحانى حفظ كرده. از اول كه زمان پيغمبر بوده است و دنبالش زمان ائمه، اين علماى شيعه بودند كه جمع مى‏ شدند دور ائمه (ع) و احكام را از آن‏ها اخذ مى‏ كردند و در اصولى كه چهار صد تا كتاب بوده است نوشته ‏اند ... اينها همه با زحمت علماى شيعه، فقهاى شيعه درست شده است. تمام ابعادى كه اسلام دارد و قرآن دارد، آن مقدارى كه درخور فهم بشر است، تمام اينها را اين جماعت عمامه به سر - به قول اين آقايان، عمامه به سر و ريش دار - اين‏ها درست كرده‏ اند. تا اين‏جا اسلام را اين‏ها رسانده ‏اند، اسلام بى ‏آخوند اصلًا نمى‏ شود. پيغمبر هم آخوند بوده؛ يكى از آخوندهاى بزرگْ پيغمبر است. رأس همه‏ ى علماء پيغمبر است. حضرت جعفر صادق (ع) هم يكى از علماى اسلام است.[1]

موفق باشید


[1] ( 1)- صحيفه‏ ى امام، ج 3، ص 10. 234 آبان 1356.

19846
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد: بنده فکر می کنم قشر معترض به دین، از کم کاری و خطاهای ما حزب الهی ها به وادی انحراف کشیده شده اند. بر این اساس ظاهرم را تغییر دادم و دیگر مثل حزب الهی ها نیستم تا درک کنم آنها چه می گویند و چه می اندیشند. چون وقتی تیپ حزب الهی می زنی باهات بد برخورد می کنند. حالا مسئله این است که این ظاهر جدیدم مرا از اخلاص بازداشته. لطفا بفرمایید چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید طوری ظاهر خود را شکل دهیم که شبیه اهل فسق و فجور باشیم و از جمع مؤمنین فاصله بگیریم. موفق باشید

19843
متن پرسش
با سلام خدمت شما: سوالی در مورد حرکت جوهری داشتم. کتاب از برهان تا عرفان شما را می خواندم. وقتی برای مثال یک انسان می میرد و نفس او از عالم ماده جدا می شود جوهر ماده بدن جسمی او چه می شود؟ آیا جوهر ماده که همان حرکت است هم به تجرد می رسد؟ در این فرایند چه بر سر هیولا می آید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیولای اولی همان ماده یا جوهری است که عین حرکت است و در اثر حرکت، قوه‌هایش به فعل تبدیل می‌شود و از حالت مادی‌بودن خارج می‌گردد. موفق باشید

19840
متن پرسش
استاد، عبارت محی الدین ذیل فص داوودیه راجع به امر خلافت رو میشه گفت منظور وی خلافت ظاهری بوده؟ با این قرینه که در ادامه میگه: «لعلمه ان فی أمته مَن یأخذ الخلافة عن ربه.» یعنی این خلافت مذکور باید از جانب الله باشد؛ و پیامبر هم چون می دانست چه کسی ردای این خلافت رو بر تن خواهد کرد هیچ تنصیصی نکرد. قرینه دیگر هم اینه که در ساختار ادبی - نوشتاری محی الدین، هم کلمه «خلافت ظاهری» به چشم میخوره و هم «خلافت باطنی»؛ در فتوحات هم میگه بعضی ها صاحب هر دو خلافت بودن. نکته دیگر: در شرح فصوص حضرت امام این عبارت هست که کلام فوق را تایید می کند: «و ما نص بخلافته منه» ؛ الخلافة المعنویة التی هی عبارة عن مکاشفة المعنویة للحقائق بالاطلاع علی عالم الاسماء و الاعیان لا یجب النص علیها... نکته آخر هم اینه که صدرالدین قونوی شاگرد بلافصل محی الدین، در الفکوک (شرح فصوص) ذیل فص داوودیه هیچ اشاره ای به بحث خلافت بعد از نبی به معنای مصطلح فعلی نمیکنه. ممنونم نظر خود را بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد با توجه به فضای فکری محی‌الدین، خلافت در آن فرهنگ به معنای خلیفه‌ی الهی و صاحب اسماء بودن است و نظر به خلافت به معنای حاکمیت، چندان برای او برجسته نیست و شارحین محترم هم اصراری ندارند که نظر محی‌الدین در خلافتِ ظاهری را غیر از آن‌چه بدانند که در تاریخ واقع شده. می‌ماند که اولاً: محی‌الدین خلافت ظاهری را چندان مهم نمی‌داند که به نظر می‌آید این یک خطا باشد زیرا انسان‌ها در بستر جامعه‌ی سالم به تعالی لازم می‌رسند. ثانیاً: محی‌الدین مقام علی «علیه‌السلام» را مقامِ صاحب سرّ با همه‌ی انبیاء می‌داند و چندان به مقام جانشینیِ حضرت در صورت ظاهر نظر نمی‌اندازد، شاید هم که تقیّه کرده باشد. جناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب «جدال با مدعی» در این مورد کند و کاو خوبی کرده‌اند. موفق باشید

19823
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: همچنان که مستحضر هستید، ارتباطات کلامیِ نامحرم با نامحرم به ویژه در فضای کاری و فضای فامیلی راحت گشته!! نکته قابل تامل آن است که یک طرف این ارتباطات گاها خواهران متدینه و برادران متدین هستند و نیز برادران و خواهران معمولی که تقیدی به دین ندارند! و انصافا بنده وقتی به این روابط و به این افراد توجه می کنم، هیچ سوء نیت و ذهنیت ناشایستی از هر دو قشر برداشت نمی کنم و اکثراً به دلایل خاص و حُسن قصد دیگه ای این طور راحت هم کلام می شوند و اغلب هم ملاحظه کردیم به هیچ اتفاق و امر مذموم و نابهنجاری هم کشیده نشده است. نظر مبارکتان را از این پدیده که در متن فوق تا اندازه ی توصیف شد را بفرمایید؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ارتباط غیر معمول با نامحرم از هر نوعی که باشد، بدون این‌که انسان‌ها در ابتدای امر متوجه باشند قوه‌ی واهمه را بر قلب و عقل انسان غالب می‌کند، و از یک طرف صفای باطن او را که می‌توانست با معنویت مأنوس باشد، از بین می‌برد و از طرف دیگر او را گرفتار بدترین انتخاب‌ها در زندگی می‌نماید. موفق باشید

19815
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: در این چند سالی که با شما آشنا شدم می بینم که هر موقع پای عرفان ناب شیعی در این زمانه مطرح می شود، شما مخاطبین را به سمت عرفان حضرت امام خمینی رضوان الله علیه سوق می دهید. خب بنده یک جوان طلبه بیست و چند ساله هستم. چطوری باید به نور عرفان حضرت امام رضوان الله علیه حرکت کنم؟ مقداری آثار امام را مطالعه کردم (مثل آداب الصلاة، شرح چهل حدیث) و حالاتی که وقتی آثار حضرت امام (ره) رو کار می کردم عجیب تر بود تا وقتی آثار علامه تهرانی و علامه حسن زاده رو کار می کردم که به توصیف در نمیاد. کتاب ادب خیال عقل و قلبتون رو خوندم مخصوصا بارها فصل دومش رو خوندم که در مورد مطالعه هست و البته سیر پیشنهادی کتب حضرت امام رو هم دیدم ولی بنده برنامه مطالعاتی دارم و فعلا برنامه مطالعاتی کتب امام رو نمیخوام، بلکه فقط میخوام بدونم چه کنم تا به همه شخصیتم، رنگ و بوی عرفان امام و زندگی توحیدی به سبک امام را بزنم؟ مدتی به سمت کتب بزرگان عرفانی مانند علامه تهرانی و علامه حسن زاده رفتم. راستش استاد نمیدونم بگم یا نه، عرفان هایی مثل عرفان علامه حسن زاده و علامه تهرانی رو که کار می کردم در عین حالی که الحمدلله خدا حالات خوشی نصیبم می فرمود ولی، مدام با کنایه های دوستان و اطرافیان مواجه بودم که می گفتند این بزرگان عرفانشان از سیاست جداست، اخلاقی که اینها می گویند و عرفان اینها، عارف هم تربیت کند، اما عارف انقلابی و مجاهد پرورش نخواهد داد و بنده از پاسخ دادن عاجز بودم خلاصه فعلا نمیدونم چیکار کنم. یعنی عرفان مگه چیه آخه؟ یعنی مگه عرفان اون ها، عارف برای این زمانه تربیت نمیکنه؟! مگه همه از قرآن و روایات این عرفان ناب رو استخراج نکردند؟! خب مگه یک شخصیت های بزرگی مثل علامه تهرانی که آقای سید هاشم حداد در وصفشون فرمودند «سید الطائفتین» و علامه حسن زاده‌ای که خود شما می فرمایید عرفانی که برای تمدن اسلامی نیاز داریم رو ایشون دارن تنظیم میکنن، عرفانشون و راهشون غیر از حضرت امام (ره) است؟! خیلی گیج شدم استاد چند وقتیه؟ به نتیجه درستی نمی رسم. هر کاری لازمه برای فهمیدن عرفان امام و اینکه چطور به سمت عرفان امام پله به پله حرکت کنم می فرمایید استاد؟ برخی ها، مثلا علامه تهرانی رحمةالله‌علیه رو میگن از امام (ره) هم بالا تر هستند و غیره، ولی من کاری به این کارا که میشینن مقام تراشی میکنن و مقایسه الکی میکنن بین بزرگان ندارم و میدونم هر کدومشون طبق وظیفه خودشون عمل کردند ولی فکر می کنم برای جوانی مثل من و در زمانی مثل این زمان با توجه به انقلابی که شد، باید راه امام (ره) را پیش بگیرم. نمیدونم چیکار باید بکنم؟! هم علاقه‌مند به عرفان و سیر و سلوکم. هم میخوام بهترین راه رو پیش برم که ضرر نکنم و حسرت نخورم. راستی صحبت از مکتب عرفانی امام بزرگوار که میشه، برخی میگن، شهداء نمونه خوبی برای نمایش این مکتب عرفانی هستند ولی برخی هم میگن شهدا که به اون مقامات بسیار بلند نرسیدند ولی مثلا علامه تهرانی به مقام بقاء بعد از فنا _ که من نمیدونم چی هست این مقامات _ رسیدند و شاگردانی که در سیر ایشون رشد میکنن خیلی جلو می افتند ولی شهدا درسته به مقامات بالایی رسیدند ولی هرگز به پای امثال علامه تهرانی و علامه حسن زاده و سیرهای اون طوری نمیرسن. یه جمله ای هم آقای لاریجانی شاگرد علامه حسن زاده حفظه الله که شبکه چهار میان می فرمودند درباره دلدادگی حضرت علامه حسن زاده به شهدا و نقل می کردند که (قریب به مضمون) یه روز با استاد رفتیم گلزار شهدای آمل، به محضی که استاد به قبر شهدا رسیدند مانند مادر فرزند مرده گریه می کردند و اشک می ریختند و بعدش من پرسیدم آقا مگه شهدا چه حقیقتی دارند؟! فرمودند اینها بالاتر از عرفا هستند، عارف تلاش میکنه به مقام فنا برسه، ولی اینها از اولیا هستند و به فنا رسیدن. البته بماند که شخصی این مسئله رو تأویل برد و گفت حضرت علامه این کلام را قبل از رسیدن به توحید گفتند، وگرنه افرادی که به توحید می رسند درباره شهدا از این حرف ها نخواهند زد!! ببخشید استاد زیاد نوشتم. خیلی حرف ها داشتم در این موضوع و واقعا این برام یک سنگ راه شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده می‌توانید در بستر انقلاب اسلامی و برای عبور از ظلمات زمانه و چنگال‌های شیطان در همه‌ی ابعاد آن به اساتیدی مثل آیت اللّه حسن‌زاده و علامه طهرانی رجوع فرمایید تا إن‌شاءاللّه خودتان متوجه حقیقتی که از طریق شهداء به این تاریخ برگشته است، بشوید. و اتفاقاً هر اندازه به توحید نزدیک شوید، در زیارت شهداء بیشتر بهره می‌گیرید. همان‌طور که متوجه‌اید این مقام‌تراشی‌ها برای امثال علامه طهرانی یک نوع فرقه‌بازی است و نه عرفان. موفق باشید 

19807
متن پرسش
با سلام حضور استاد عزیز: چند سوال داشتم ۱. من مدت چند سال وقتی در مراسمهای مذهبی حضور پیدا می کنم وقتی اسامی معصومین میاد مانند حضرت زهرا (ع) یا امامان معصومین دیگه یا حتی بزرگان دین همچون حضرت امام (ره) یا حضرت آقا امام خامنه ای فکرهای خیلی خیلی بد سراغم میاد جوری که پیش خودم میگم که الان که خدا عذاب شدیدی بر من وارد میکنه آیا فکر ها ی بد گناه کبیره محسوب میشه؟ آیا اصلا گناه است؟ چون ناخاسته این فکرها سراغم میاد. حال می گویید چه کنم که چگونه این افکار سراغم نیاد؟ باور کنید خسته شدم. لطفا راهنماییم کنید و کمکم کنید. ۲. مدتی ضررهایی بهم میخوره الحمدالله مالی بوده نه جسمی صدقه میدم تا میتونم و توانم برسه کمک مالی هم به فقرا می کنم ولی این اتفاقها می افتد. ۲ سالی هم هست خمس مالم را می دهم در این زمینه هم راهنماییم کنید. ۳. چه کنم که عاقبت بخیر شوم؟ به خاطر اینکه یکی از آرزوهایم اینه از خدا هم زیاد خواستم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر گناه، گناه نیست. شیطان می‌خواهد ارادت شما با اولیاء الهی را کم کند. پیشنهاد ما آن است که به مطالعه‌ی کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت» بپردازید 2- در حدّ خود مواظب باشید، إن‌شاءاللّه خیری در آن است 3- صداقت، انصاف، احترام به والدین، صله‌ی رحم و رعایت حرام و حلال الهی موجب عاقبت به خیری است. موفق باشید

نمایش چاپی