بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16801
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد نازنینم: لطفا بفرمایید چرا گاهی سالکان با آن ظرفیت عظیم بندگی و اطاعت، دچار خطا در محاسبات می شوند و پیام خداوند را دریافت نمی کنند و خرابی های سنگین ببار می آورند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته خداوند همواره حافظ انسان‌های مؤمن است و آن‌ها را از لغزش‌های بزرگ حفظ می‌کند. آری! در روایت داریم بعضاً برای این‌که مؤمنین مُعجَب نشوند و عجب آن‌ها را نگیرد خطاهایی را به‌دست آن‌‌ها جاری می‌سازد. ولی در هرحال آن نیز در راستای حفظ مؤمنین است. موفق باشید

16775
متن پرسش
سلام علیکم: خدا را سپاس می گویم که باب آشنایی با شما و زبان شما را بر ما گشود. استاد عزیزم نمی دانم چطور باید شور و شعف حاصل از سخنان شما در رابطه با بحث «رسالة الولایه» را چه در اعتکاف پارسال و چه امسال به زبان بیاورم خیلی دوست داشتم می توانستم قصه این شکفتگی را به شکلی به شما عرض کنم تا از این راه ذره‌ای از سختی های بسیاری که شما برای متذکر کردن همچون منی به چنین عالم عظیمی می کشید را قدردانی کرده باشم و شاید همین تلاش ناممکن برای بیان آنچه که در ارتباط با «وجود» بر قلب حقیر می گذرد بیش از پیش مرا به شدت سختی و عظمت کار شما واقف می کند. بسیار اتفاق می‌افتد که در طول شنیدن این مباحث از شدت شعف توان ادامه دادن را از دست می دهم و بحث را رها می کنم و در سکوت عجیبی به نظاره عالمی از نور فرو می روم. خودم را گم می کنم، زمان را ایستاده می بینم و با همه اشیا احساس یگانگی می کنم البته نمی دانم که آیا واقعا این حالات ثمره ارتباط با وجود است یا شاید خیالاتی می شوم! اما می دانم که شادی، رهایی و آرامشی که در این اوقات هست را با هیچ حالتی در زندگی معمولی و حتی عبادات معمولی نمی توانم مقایسه کنم. مثل عبور از دری که یک طرفش کویر باشد و آن طرف باغی بی انتها. مشکلی که مدام با آن برخورد می کنم این است که این باغ را تا پیدا می کنم گم می شود! نمی دانم چطور می توانم به این رابطه تداوم بدهم انگار وقتی این باغ رخ می نماید آن قدر مست می شوم که نمی توانم در آن بمانم و فورا مثل بیدار شدن از رویایی خودم را دوباره در همین دنیای محسوسات می بینم. لطفا ما را برای تداوم این ارتباط راهنمایی کنید. در بحث اعتکاف امسال فرمودید که از این به بعد فقط با همین زبان با ما سخن خواهید گفت. خدا می داند که این کلام چه بشارت بزرگی برای بنده بود؛ همان چیزی که مدام قلبم طلب می کند یعنی ارتباط با ذکری که بتواند قلب را مدام به وجود متذکر کند و امروز آن ذکر را در کلام شما پیدا می کنم. خدا شما را حفظ کند و دریچه های فهم بیشتر کلام شما را بر ما گشوده تر نماید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همه می‌دانیم که دین پیامبر خدا بطن‌ها دارد و مسلّم با رجوعِ وجودی و قلبی به دین خدا، راهِ قدم‌زدن در بواطنِ آن دین آغاز می‌شود زیرا از محدوده‌ی ماهیات و مفاهیم، به گلستان وجود و حقایق، راه گشوده می‌گردد. البته: «تا خون نكنى ديده و دل پنجه سال‏ / از قال‏ تو را ره‏ ننمايند به‏ حال»‏ در این رابطه پیشنهادِ غور در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» را فراموش نکنید. موفق باشید   

16774
متن پرسش
سلام علیکم استاد: آیا این درست است که کسی به فهم عمیق دین می رسد که فلسفه ملاصدرا و عرفان تسلط داشته باشد؟ آیا راهی دیگر برای فهم حقیقت دین نیست؟ مثلا غور کردن در احادیث و آیات و انس با آنها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بستگی به روحیه و ذوق افراد دارد که با مباحث حِکمی راه سلوک را طی کنند و از آن طریق به روایات رجوع نمایند، و یا این‌که مستقیماً خود را با روایات مأنوس کنند. موفق باشید

16781
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: انسان ها بر چه اساس به مقامات معنوی دست می یابند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس رفع حجاب‌های ظلمانی مثل امیال نفسانی و بر اساس رفع حجاب‌های نوری مثل عبور از استدلال‌ها؛ می‌توانند رجوع به حضرت حق را بدون هرگونه حجابی داشته باشند. موفق باشند

16766
متن پرسش
با عرض سلام: حضرت استاد مدتی هست موقعی که شرح صوتی را گوش می دهم حواسم نه پرت می شود نه معلوم هست کجا می رود. انگار وارد یک حالت و یا نمی دانم شرایط خاصی می شود. قبلا هم می توانستم مباحثه کنم ولی الان فقط می فهمم قدرت بیان انگار ازم گرفته شده است و حالتی دست می دهد که انگار فقط صوت های مثل شرح احادیث ابوذر و جندب و... را می توانم گوش بدهم در ثانی کاش یک بار بلکه پنج بار یا بیشتر هر جلسه را گوش می دهم و چیزهای عجیبی برایم روشن می شود. نمی توان درس هایی مثل تفسیر و شرح نهج البلاغه را بخوانم انگار همه چیز را احادیث مثل جندب ها و... بهم می دهند.درمان اش چیست که دوباره رجوع به تفسیر و شرح کتاب ها کنم؟ انگار قلبم حقیقت را می خواد از اطلاعات خسته شده است که در من ایجاد شهوت اطلاعات می کند و دنبال چیزی بالاتر است از این چیزی که هست. ان شاءالله مشمول دعای اماممان حضرت ولی عصر روحی فداک باشید. والسلام علی من تبع الهدی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً این راهی که خداوند در مقابل قلب‌تان گشوده است را دنبال کنید تا إن‌شاءاللّه تجربه‌ی روحی و روحانیِ لازم را از این مرحله به‌دست بیاورید. موفق باشید

16751
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: این گونه به نظر می رسد که آلودگی انسان به گناه و غفلت از حق و آخرت، توجه او را به دنیا و تعمیر و آبادانی آن و در نتیجه علوم مادی بیشتر می سازد، به طرزی که بسیاری از پیشرفت های مادی غرب حاصل چنین غفلت و در جهت خود اثباتی و در تقابل با خدا محوری می باشد. حال سوال اینجاست که در نظر و عمل چگونه امکان دارد که به علوم مادی بپردازیم و به پیشرفت های مادی دست پیدا کنیم و دچار غفلت و خود اثباتی نشویم؟ و در مقام تمثیل آیا امکان دارد یک عارف سالک، سازنده موبایل یا هواپیما یا موشک باشد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم یک عارف سالک متوجه نیازهای حقیقی خود و دیگران هست و می‌فهمد بسیاری از ابزارهای تکنیکیِ امروز دنیا حاصل نیازهای غیر واقعی است. آری! آن نحوه که امثال شیخ‌بهایی‌ها عمل کردند و نیازهای جامعه را اعم از معماری صحیح و یا تقسیم دقیق شعبات زاینده‌رود انجام دادند؛ در هر حال نیاز بشر است، منتها نیازی در بستر طبیعی و در راستای جوابگویی به نیازهای حقیقی و طبیعی بشر، که بحث آن را می‌توانید در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» دنبال فرمایید. موفق باشید

16750
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید: امیدوارم حالتون خوب باشه و از خدا سلامتی و طول عمر براتون مسالت دارم. استاد چه راهکاری وجود داره برای دائم الحضور بودن؟ چیکار کنیم که مراقبه همیشگی داشته باشیم و دچار غفلت نشیم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به مرور، غیرِ حق را به چیزی نگیریم. از آن طرف، حضرت حق، ماوراء حجاب‌ها بر قلب انسان تجلی خواهد کرد و به مرور این حضور برای انسان بیشتر می‌شود و این، رازِ شدت‌بخشیدن به حضور قلب است. موفق باشید   

16738
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با توجه به کتاب «خرد سیاسی» دکتر داوری و مباحث مطرح شده که عرض شد: وظیفه فیلسوف (نگهبان) یا همان روحیه لطیف شاعری، متذکر ساختن عمق فاجعه بشر امروزی و دادن چشم انداز برای رجوع به حقیقت است، اگر کسی متوجه تذکر فیلسوف نشود یا هنوز ظرفیت و روح زمانه آماده عبور از راهی که فیلسوف متذکر است نباشد. 1. در این صورت وظیفه فیلسوف و اندک افرادی که متوجه تذکر فیلسوف شده اند چیست؟ آیا آن افراد (که فیلسوف را فهمیدند) نیز نقش فیلسوف را دارند.؟ 2. این دوره کنونی جامعه (دوره فترت) تا کی ادامه دارد و چه موقع می توان از آن عبور کرد؟ چگونه می توان روح جامعه را آماده کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر إن‌شاءاللّه مطالعه‌ی کتاب مذکور را همراه با متن‌خوانیِ آن دنبال بفرمایید، متوجه خواهید شد که فیلسوف وظیفه‌ی خود را طوری انجام می‌دهد که ضعف‌های تاریخی جامعه مدّ نظرها قرار گیرد. لذا این‌جا جای سؤال نیست، جای تدقیق در سخنِ فیلسوف است. موفق باشید

16737
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: الحمدلله رب العالمین بنده چندین ماه است که خداوند مهربان بر این حقیر منت نهاد و رذایل اخلاقی و آلودگی هایم را برخویش نمایان ساخت، اما استاد واقع امر از یک چیز به شدت می سوزم و رنج می برم این که چرا «دیر» خدای بزرگ این بنده را «متنبه» و «هدایت»کرد. و از چیز دیگری که این حقیر را رنج می دهد این است که چقدر قلبم آلوده به رذایل اخلاقی متعدد و متنوع هست! واقعا گاهی اوقات غبطه می خورم به حال کسانی همچون علما و عارفان بزرگ که در نونهالی و نوجوانی نماز شب خوان بودند مثل حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه لذا استاد چند سوال از محضر جنابعالی دارم. 1. استاد واقعاچه جوری می شود کسانی همچون علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در سن 20 سالگی چشم برزخی پیدا می کنند؟ 2. استاد واقعا عارفان بزرگ تاریخ قلب مبارکشان از این رذایل مبرا بوده یا احتمالا داشتند و در سنین نونهالی و نوجوانی ظرفیت نشان دادند و خداوند قلبشان را سریعا پالایش کرده!؟ 3. طینت یا گل انسان چقدر دخیل هست در سیر و سلوک؟ 4. استاد لطف کنید که از آثار وضعی گناه که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در شرح جنود عقل و جهل فرمودند توضیح دهید؟ این که مکررا در پاسخ کاربران فرمودید که کسی که گناه کند و بعد توبه نماید مانندآن است که گناه نکرده پس چه می شود. 5. و چه گناهانی هستند که ما را از سیر و سلوک عقب می اندازند؟ استاد واقعا ببخشید که اینقدر سوال می پرسم بنده متاسفانه اصلا بلد نیستم حقوق عالمان دین را رعایت کنم! حلالم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که شاکر لطف خدا باشید که شما را در «یقظه» وارد کرده است و سعی کنید با امید به رحمت الهی، راهِ گشوده را ادامه دهید. آن‌جایی که حضرت امام ما را متذکر آثار وضعی گناه می‌نمایند، نسبت به آن است که مواظب باشیم گناه نکنیم. و آن‌جایی که روایات ما را امیدوار می‌کند که با توبه، اثر آن گناه مرتفع می‌شود و راهِ سیر و سلوک گشوده می‌گردد. موفق باشید

16729
متن پرسش
سلام استاد: برخی در تعریف حکمت الهی گفته اند: فلسفه الهی یعنی معرفت انسان به نفسش. حال این را چگونه می شود با الهّیات اخصّ که هدف حکمت است جمع کرد؟ بالاخره موضوع فلسفه اوست، یا نفس؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در معرفت به نفس، معرفت به ربّ نهفته است و تعریف‌کننده‌ی فوق نظر به فلسفه به معنی‌الأخص داشته است. موفق باشید

16709
متن پرسش
1. سلام خدمت استاد: برای ورود به بحث رسالت الولایه علامه طباطبائی چه مقدماتی لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها مقدمه‌ی بحث مذکور خواهد بود. موفق باشید

16686
متن پرسش
سلام: آدم ها حقیقت وجودشون مگه عین هم نیست؟! اگه عین هم نیست که خب طرف اگه گناه کنه مقصر نیست، خلقتش فرق داشته؛ ولی میدونیم که همه عین هم خلق شدیم اصلا در این صورته که مجازات و پاداش موضوعیت پیدا میکنه، پس چی میشه یکی گناه میکنه یکی نه؟! مثلا تو یه دوراهی رشوه بگیرم یا نه، یکی میگیره یکی نمیگیره، چرا؟ اگر بخاطر شرایط و پدر مادر و ... اینجور شدن، خدا باید شرایط رو پاداش بده یا مجازات کنه نه ادمه رو اگر اینطور نیس پس چیه داستان؟ ممنون، التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها در عین داشتن فطرت الهی، دارای اختیار هستند تا از آن طریق یا فطرت خود را از حالت بالقوه به حالت بالفعل در آورند و فطرت را جزو شخصیت خود نمایند و یا نسبت به آن بی‌تفاوت شوند. مرحوم شهید مطهری در کتاب «فطرت» در رابطه با بالقوه‌بودنِ فطرت نکات خوبی دارند. موفق باشید

16682
متن پرسش
سلام علیکم: استاد سوالی دیگر هم داشتم. بنده تا قبل از این، از افرادی چون استاد سید یدالله یزدان پناه زیاد استفاده می کردم و نظرات و صوت های ایشان را گوش می دادم و در روشن کردن مطالب عرفانی و انسجام نظام محی الدینی در تفکرات بنده ایشان نقش بسزایی دارد ولی به تازگی با مطالب و کتب دکتر نصرالله حکمت آشنا شدم و مطلبی از ایشان خواندم. به نظر می آید ایشان نگاه جدیدی به معرفت شناسی عرفانی و مکتب محی الدینی و عقل و فلسفه و ... دارند با اینکه مطلبی که خواندم مطلب کوتاهی بود اما نگاه شان برایم جدید بود و به نظر می آید که ایشان حرفی برای گفتن دارد. اما با توجه به اینکه ایشان را نمی شناسم خواستم از شخصی که تا حدودی در فضاهای فکری علامه حسن زاده و حضرت امام نفس کشیده است بپرسم که نگاه ایشان چطور است؟ آیا می توانیم بعضی از آثار ایشان را بخوانیم؟ این سوال را از این حیث پرسیدم چون خودم تخصص ندارم ترسیدم که تأثیر نامطلوبی در ذهن بنده ایجاد کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم به طور پراکنده مقاله‌های ایشان را در مجله‌ی «سوره اندیشه» خواندم و همین‌طور که می‌فرمایید فهم دقیقی دارند، ولی کار اساسی همان کاری است که جناب استاد یزدان‌پناه پایه‌ریزی کرده‌اند. موفق باشید

16666
متن پرسش
با سلام و درود مجدد: ببخشید استاد. واقعا شرمنده که دوباره وقتتون رو می گیرم. استاد جوابتون در مورد احدیت ذاتیه خیلی برام رفع ابهام کرد. فقط یک مساله دیگه برام مونده که اگه این رو هم بهم بگید واقعا دعاگوتون هستم. و اون اینکه فرمودید رسیدن به فنای ذات در مقام احدیت، برای افراد نادری امکان دارد. منظورتون از این افراد چه کسانی هست؟ آیا شیعیان خالص حضرت علی (ع) ، امثال سید علی قاضی و علامه طباطبایی و .... را هم شامل می شود یا نه؟ بلکه فقط مخصوص پیامبر (ص) و 14 معصوم (ع) است؟ آخه داخل کتاب حکمت اسلامی استاد امینی نژاد، دیدم که نوشته بود: در امت های گذشته نهایت سِیرِ انسان، رسیدن به فنای ذاتی در مقام واحیت بود، اما به برکت وجود پیامبر اکرم (ص)، در امت ایشان، شیعیان خالص، امکان رسیدن به مراحل عالیِ فنای ذاتی که در مقام احدیت است، برایشان وجود دارد. خواستم اگر امکان دارد، توضیحی بفرمایید که مسأله چگونه است؟ بسیار ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد وقتی محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» سبیل و راهِ الی اللّه هستند، اگر کسی خود را منطبق به راهی کند که آن‌ها گشوده‌اند، در زیر سایه‌ی آنان قرار خواهد گرفت و به یک معنا در کنار آن‌ها، مقامات آن‌ها را احساس خواهد کرد. این سؤال‌ها برای کسی که می‌خواهد سالک باشد مهم نیست، بلکه گفت: «تو پای در نه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

16660
متن پرسش
سلام استاد: دو سوال دارم: 1. در روایات زیادی داریم که اگر در مسیر رشد، انسان به عجب دچار شود باعث سقوطش می‌شود حال چگونه وقتی خدا به ما لطف کرده و مقامی به ما داده از خودمان خوشمان نیاید و خود را از کسانی که این لطف به آن ها نشده بالاتر ندانیم؟ راه عملی برطرف کردن این آفت چیست؟ 2. معصوم فرموده اند وقتی که خود را اقلّ اقلّین احساس کردیم می‌فهمیم به امامت رسیده ایم (قریب به مضمون) و همین طور حضرت موسی اگر خود را از سگی بالاتر می دانستند از نبوت خلع می شدند درحالی که حقیقتا امام از عالین هستند و حضرت موسی هم مقام بالایی دارند و خود هم از مقامشان باخبر بوده اند. در اینکه باید ذلیل ترین مقابل خدا باشند شکی نیست ولی چرا خود را از مخلوقات پایین تر می بینند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- «عجب» یعنی کمالات را به خودمان نسبت دهیم ولی اگر متوجه باشیم «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه‌ی حق شمر، نه کرده‌ی خویش». همین توفیق را خداوند می‌تواند به همان کسی که فعلاً گرفتار گناه است بدهد. لذا باید با بدیِ افراد خلاف‌کار بد بود و نه با خودشان 2- عمده آن حالتی است که انسان (خود را) مقابل خداوند هیچ بداند، نه آن‌که با مقایسه با آن حیوان خود را خوار شمارد. موفق باشید  

16657
متن پرسش
با سلام و درود: ببخشید. در کتب یکی از اساتید فلسفه و تا حدودی مسلط بر عرفان که این کتاب را در زمینه سیر و سلوک تالیف کرده، دیدم که گویا در چند جا اشتباه کرده و بعضی مقامات را خلط کرده. خواستم اگر امکان دارد آن چند جمله را از این کتاب برایتان عرض کنم و شما بفرمایید که آیا من درست فکر کرده ام یا نه. جمله اول: «بالا ترین کمال متصور برای انسان، احدیت ذاتیه است.» جمله دوم: «فنا در ذات را حداکثر می توان به معنای فنا در احدیت ذاتیه در نظر گرفت.» جمله سوم: «مقام احدیت ذاتیه و حتی احدیت مربوط به مقصد سلوک است.» جمله چهارم: «هدف از سیر و سلوک رسیدن به فعلیت تامه، مقام خلیفه اللهی، مقام مخلَصین و.... و مقام احدیت ذاتیه است.» و جمله پنجمی که مولف بعدا و در جای دیگر گفته: «رسیدن به مقام احدیت ذاتیه شاید برای همه انسان ها مقدور نباشد و نهایتا اگر هم کسی بتواند به این مقام برسد، برای کسانی همانند رسول خدا (ص) یا امثال ایشان مقدور باشد نه سایر اولیا خدا. پایان جملات مولف. آقای طاهرزاده مثل اینکه این مولف مقامات را خلط کرده و یا به درستی متوجه مقامات و خصوصیات آن نبوده. زیرا همانطورکه در کتاب حکمت اسلامی استاد امینی نژاد آمده، گویا نهایت سِیرِِ انسان، مقام احدیت است. و اینطور که اساتید عالیقدرِِ این رشته گفته اند، مقام احدیت ذاتیه، مقامی است که خداوند هنوز تنزل و تجلی نکرده و فقط در آن مقام خداست و بس. آقای طاهر زاده نظر شما چیست؟ آیا من درست متوجه شده ام یا نه؟ آیا حداکثر فنا ذاتی انسان، فنا در احدیت ذاتیه است، آن طور که ایشان گفته، یا فنا در احدیت؟ لطفا مقداری توضیح دهید. ممنون.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد آن استاد محترم از اصطلاح «احدیتِ ذاتی» چه مقامی را منظور کرده‌اند؟ آری! می‌توان فهمید ایشان احدیتِ ذاتی را همان مقام فنایِ ذات در مقام احدی می‌دانند و بعضی‌ها معتقدند تا این مقامات، امکان سلوک هست، ولی برای نادر افرادی که مؤلف محترم نیز آن را متذکر شده‌اند. موفق باشید

16655
متن پرسش
سلام: می خواستم بپرسم که آیا فرد می تواند حالتی در خود ایجاد کند که نسبت به انجام عبادت و ترک محرمات که لذت های روحی و معنوی هستند بیشتر از انجام کار های حرام که معمولا لذایذ جسمی و حیوانی هستند بیشتر لذت ببرد؟ و آن حالت ها چگونه ایجاد می شوند؟ (البته من فکر می کنم در افراد معمولی مانند من، لذت محرمات که حیوانی هستند بیشتر است و جاذبه ی بیشتری نیز دارند و به همین دلیل اجتناب از آنها مشکل است.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً برای انسان وقتی مسیر شریعت الهی را با یقینِ قلبی دنبال کند، این حالت پیش می‌آید که یک لحظه لذّات معنوی برایش قابل مقایسه با تمام لذّات دنیایی نخواهد بود رزقنی اللّه و ایّاکم. آری! «اگر لذّتِ ترک لذّت بدانی / دگر لذّت نفس، لذّت ندانی». عمده صبر و پایداری بر ترک معصیت و انجام عبادات است. موفق باشید

16653
متن پرسش
سلام و رحمه الله: اگر بنده دانسته هایم را بکار ببندم امکان خطا وجود دارد چون جهل دارم و امکان گناه وجود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی همواره سیره‌ی امامان معصوم مدّ نظر باشد، خطا به شدت کاهش می‌یابد. موفق باشید

16644
متن پرسش
سلام علیکم: همانطور که در نظر بزرگان داریم محبت ایمانی به جنس مخالف بلامانع است و روی این مورد سوالی نداریم ولی به نظر می رسد این محبت با حساسیتی همراه است مثلا خوبی جنس مخالف (چه مرد به زن و چه زن به مرد) ممکن است برای ما با حساسیت همراه باشد یا مثلا اگر کسی در قالب وظیفه بخواهد برای جنس مخالف وظیفه ای انجام دهد آن کار را با حساسیت انجام می دهد حال سوال این است این حساسیت ها (فارغ از هرگونه بحث شهوانی) طبیعی است؟ و لطمه ای به ارزش محبت ایمانی یا وظیفه ای که ما در قبال جنس مخالف انجام می دهیم نمی زند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شریعت الهی با طرح موضوع نامحرم‌بودنِ جنس مخالف، متوجه بوده که عموماً انسان‌ها در ارتباط با جنس مخالف گرفتار تحریک قوه‌ی واهمه می‌شوند و بدین لحاظ است که خداوند تأکید دارد کم‌ترین ارتباط را انسان با جنس مخالف داشته باشد مگر در حدّ ضرورت عقلی و شرعی. حال شما در نظر بگیرید وقتی کسی عکس غیر محجوب جنس مخالف را بنگرد قوه‌ی واهمه‌ی او چه بلایی بر سرش می‌آورد و چگونه او را از عالی‌ترین رابطه با عالم قدس و معنا محروم می‌نماید. موفق باشید  

16639
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: طاعات و عبادات قبول. استاد برای هر چه بیشتر بهره بردن از شب قدر چه کار کنیم؟ در حالی که تا قبل از شب قدر در امتحانات بودیم و آمادگی برای شب های قدر آنگونه که باید پیدا نکردیم حداقل ظاهرا و اینکه بهترین دعا در شب قدر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دستوراتی که در مفاتیح هست، چیزی کم ندارد. با حضور در کنار مردم و احیای شب قدر، زمینه‌ی نزول رحمت حق را برای خود فراهم نمود. عرایضی در قسمت یادداشت‌های ویژه در رابطه با شب قدر شده است. موفق باشید

16624
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرامی؛ 1. ملاک تفریح سالم چیست؟ 2. در اسلام آیا تفریح حلال مجاز است یا ضرورت؟ 3. در عرفان تفریح حلال مجاز است یا غیر ضروری؟ در تهیه مقاله کمک شما را خواهانم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح و روان انسان نیاز دارد که در فشار تکالیف، اعم از تکالیف شرعی یا اجتماعی نباشد. حال هر آن‌چه آن فشار را کم کند و خلاف شرع نباشد، برای آن فرد و جامعه تفریح سالم حساب می‌شود. به این لحاظ ضروری است که انسان تفریح سالم داشته باشد. ولی هرکس مناسب روح خود، کاری را تفریح می‌داند و لازم نیست تفریح، به معنای آن‌چه فرهنگ غربی برای خود معنا کرده است برای ما نیز تفریح منسوب شود. موفق باشید

16611
متن پرسش
با سلام: سوال اول: حضرت استاد در دروس حمد امام می فرمودین که کثرات از زاویه دید ماست اگر نسب ما با خودمان درست شود کثرتی نمی بینیم. آیا این فرموده شما به این معنا هست که کل ماهیات به طور اندماجی مستهلک در واحدیت یا وجود منبسط هستند؟ مثل انوار مختلف که در نور بی رنگ موجودند به جامعیت؟ یا فقط در مقام شهود می فرمایید این حالت پیش میاد و مبنای خارجی نداره؟ سوال دوم: اگر مبنای بالا رو بپذیریم میتونیم بگیم که علم ما به ماهیات علم اجمالی در عین کشف تفصیلی هست یعنی ما به اجمال و مقام اجمال نظر می کنیم و در وجود ذهنی کشف تفصیلی برای ما از ماهیات حاصل میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر مبنای وحدت وجود، همه‌ی موجودات از نظر عین ثابته، بالحق و فی‌الحق هستند. لذا هر اندازه انسان به توحید شدیدتری نایل شود، بالحق‌بودنِ ماهیات را که همان صورت اعیان ثابته به آن‌ها در علم الهی است، درست‌تر درک می‌کند. موفق باشید

16615
متن پرسش
سلام علیکم: سوال۱: آیا در تمامی مراحل و منازل سیر و سلوک معیت و همراهی امام لازم است؟ سوال۲: در فرمایش حضرت علی (علیه السلام) که می فرمایند معرفت خدا معرفت من و معرفت من معرفت خداست و در ادامه حب من، حب الله... یعنی چه؟ کدام باید اول حاصل شود؟ حب خداست که باید تبدیل به حب نبی و اهل بیت شود و در ادامه حب و بغض دوستان و دشمنان اهل بیت؟ یا نه برعکس است و از حب معصوم به حب الله می رسیم. در صورتی که می دانیم دوئیتی در کار نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر سالک إلی اللّه در افق انسان کامل باید قرار داشته باشد و از این جهت تفاوت نمی‌کند که با مظاهر تامّ الهی که ائمه هستند به حضرت حق نظر کند، یا با نظر به حضرت حق، متوجه‌ی مظاهر تامّ الهی گردد. موفق باشید

16594
متن پرسش
سلام استاد عزیز از محضر مبارک چند سوال دارم: 1. آیا عارفان و سالکان بزرگ تاریخ در دوران نوجوانی یا جوانی اسیر و همیاتی که ما اکنون درگیر آن هستیم یا رذایل اخلاقی درون آن قلب های عزیز و مبارک بوده است؟ لطفا عوامل و دلایل مثبت یا منفی بودن جوابتان را توضیح دهید؟ 2. حضرتعالی در کتاب حقیقت نوری اهل بیت سلام الله علیهم فرمودید با نظر به مقام نورانیت امام اعمال شرعی خود را انجام دهید. جلوه های نورانیت حضرت علیه سلام بر قلب ما طلوع می کند. لطف بفرمایید چگونه باید به آن مقام نظر کرد؟ 3. استاد عزیز شما در کتب و صوت ها بارها این را متذکر شدید که افق و رویکرد جانتان را افق معصومین سلام الله علیهم کنید. خب لطف کنید اولا برای نتایج بسیار فوق العاده که در کمترین زمان بهترین و عالی ترین نتیجه را ان شاءالله بگیریم کدام ذوات مقدس سلام الله علیهم را افق خود قرار دهیم؟ و مقدمات آن که اگر اشتباه نکنم باید کتابهای مرتبط با سیره ی معصومین سلام الله علیهم را مطالعه نمایم کدام کتاب یا روش را پیشنهادمی کنید؟ با سپاس وافر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فرقی نمی‌کند. وقتی بخواهند از مسیر طبع به سوی فطرت بروند، موانع یکی بعد از دیگری ظهور می‌کند. در بیت اولِ غزلِ اول حافظ، عرایضی شده است 2- مکرر عرض شده که نظرکردن با سؤال‌کردن حل نمی‌شود. مثل آن است که سؤال کنید نور را چگونه ببینیم؟ 3- نیاز نیست، روح انسان‌ها قبل از بدن آن‌ها، امامان را می‌شناسد. ببینید با کدام‌یک از آن‌ها بهتر مأنوس می‌شوید، کلّهم نورٌ واحد. موفق باشید

16595
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: اگر ذیل نور امام معصوم و همراه با استغفار در شب قدر ملک به قلب ما نازل شود در این صورت تقدیرهای شایسته و الهی برای یک سال مان داریم و یعنی اگر کسی در شب قدر ملک بر قلبش نازل نشود تقدیرات شایسته و الهی ندارد؟ لطفا کمی توضیح دهید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با احیاء شب قدر شرایط نزول انوار الهی بهتر فراهم می‌شود ولی این‌طور نیست که اگر کسی توفیق احیاء نداشت به‌کلّی از انوار الهی محروم شود. موفق باشید

نمایش چاپی