بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15456
متن پرسش
سلام: برای تهذیب نفس از کجا و چگونه باید شروع کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، نامه‌ی مولایمان امام الموحدین«صلوات‌اللّه‌علیه» به فرزند بزرگوارشان امام حسن«علیه‌السلام» بسیاربسیار کارساز است. حداقل بیش از یک‌سال باید با آن مأنوس بود که تحت عنوان کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» در شرح نامه‌ی 31 بر روی سایت هست.  سری هم به کتاب هنر مردن بزنید. موفق باشید

15437
متن پرسش
با سلام: سوالاتی از خدمتتون داشتم. در مقایسه مراتب هستی با مراتبی ادراک انسانی و اینکه مثلا انسان قصد طرحی را دارد او طرح عقلی آن و بعد شکل و تصویر خیالی تا اجرا را دارد. حال سوال اینکه در خلقت خداوند که اول روح بیان شده در نفخت فیه من روح خلق شده است آیا در مراتب ادراکی و انسانی این روح متناسب و تقریبا شبیه به چه مرتبه ای از انسان است؟ آیا اراده یا...؟ نظر شما در مورد سماع عرفانی یا همان رقص عارفانه چیست؟ و سوال آخر در مورد آن قسمت از داستان حضرت سلیمان می باشد که لشگریان ایشان می رفتند و یکی از مورچگان گفت به لانه هایتان بروید. آیا منظور خداوند از بیان این آیه فقط بیان این است که حضرت موسی زبان حیوانات را می دانسته یا نکته و حکمتی در آن پنهان است که من نمی فهمم در ضمن من کتابهی خویشتن پنهان و معرفت نفس و کتابهای دیگر شما را هم مطالعه کردم. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- روحی که به کالبد جنین انسان دمیده شده، همان نفس ناطقه است با تمام مراتب نفس ناطقه در حالت بالقوه 2- سماع و رقص عرفانی، فرهنگ مخصوص به خود را دارد که درک آن در این دوران مشکل است 3- شاید خداوند موضوع شنیدن صدای مورچگان را توسط حضرت سلیمان به این جهت مطرح فرموده است که مشخص کند تا چه اندازه پیامبران در واقعیات ریز این عالم، حضور دارند. موفق باشید

15436
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و تحیت، جناب استاد بزرگوار بر اساس دو آیه زیر که حاکی از سنت تغییر در نظام و سنن الهیه است: «ذٰلِكَ بِأَنَّ اَللّٰهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَهٰا عَلىٰ قَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مٰا بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اَللّٰهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» و هم چنین آیه «إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ يُغَيِّرُ مٰا بِقَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مٰا بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذٰا أَرٰادَ اَللّٰهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلاٰ مَرَدَّ لَهُ وَ مٰا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وٰالٍ» لطفا اگر راهنمایی بفرمایید: الف. سنت تغییر و سرنوشت انسان ها و اقوام بر اساس فلسفه صدرایی چگونه قابل تبیین است؟ ب. این آیات از دو منظر هستی شناسی و هم چنین انسان شناسی چگونه تبیین می شود؟ ج. برای فهم دقیق تر و عمیق تر این سنت، چه منبع یا منابعی را توصیه می فرمایید؟ با تشکر از زحمات مستمری که برای جنابعالی داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فلسفه‌ی مشاء و چه فلسفه‌ی صدرا، با نظر به هستی‌شناسی و انسان‌شناسی به این نوع آیات می‌نگرند و متوجه هستند نظام عالم از جمله جامعه‌ی انسانی دارای قواعدی است که خداوند در آیات فوق متذکر آن قواعد و سنن شده است که مثلاً اگر جامعه‌ای ایمان و تقوا را رعایت کند، سرنوشتش با جامعه‌ای که چنین نکند، یکی نیست. عرایضی در جزوه‌ی «علل سقوط تمدن‌ها در المیزان» در این مورد شده. موفق باشید

15435
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر و خسته نباشید. تشکر فراوان دارام از وقت و لطفی که برای ماها صرف میکنین،ان شاءالله خیر دنیا و آخرت شامل حالتون بشه. ببخشید استاد اینکه گفته میشه تا اونجایی که میشه سراغ مکروهات نرین باعث شده که کنجکاو بشم که بدونم مکروهات چیا هستن؟ کتاب در مورد تعداد گناهان کبیره موجود هست اما در مورد شرح مکروهات نمیدونم باشه یا نه خواهش می کنم اگر امکانش هست کتابی، منبعی در این مورد معرفی کنین. ممنون از لطف فراوانتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رساله‌های عملیه نکاتی را متذکر شده‌اند هرچند کتاب خاصی تدوین نشده، ولی عموماً در فرهنگ دینی، اعمال مکروه مشخص شده است. موفق باشید

15438
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به کتاب سفینة الصادقین می توان گفت هر عارفی از جمله امام خمینی (ره) در سیری که دارند از لحاظ کشف و شهود مثل ایشان هستند؟ و اگر این گونه نیست کشف و شهود امام خمینی (ره) چگونه است؟ یا مثل آیت الله قاضی که فرمودند چهل سال است که حتی یک خواب هم ندیدم می باشد؟ لطفا بفرمایید تفاوت کشف و شهود این گونه افراد در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهودی که در آن کتاب آمده خیلی معمولی و دمِ دستی است. شهود واقعی از آن عرفایی است که نظر به توحید فعلی و صفاتی و ذاتی دارند که بحث آن را باید در متونی مثل «فصوص الحکم» محی‌الدین دنبال بفرمایید. موفق باشید

15424
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام و احترام محضر استاد طاهرزاده: مقدمه: بعد از دانشگاه آمدم حوزه و الان در پایه نهم و سطح 2 فلسفه اسلامی مشغول تحصیلم. و بنابر وظیفه طلبگی و تاکید مقام معظم رهبری در کارهای فرهنگی، می خواهم کاری انجام دهم. البته سیر مطالعاتی شهید مطهری را هم گذراندم و در روستای خودم هم برای جوانان تا حدود 30 کتاب برگزار کردم و کارهای فرهنگی دیگری هم انجام می دهیم. البته پایگاه بسیج هم در قالب طرح صالحین برنامه هایی دارند. احساس می کنم آن طور که باید ثمر بخش نیست. مشکل اصلی و دغدغه اصلی را در قالب سوال مطرح می کنم. 1. برای سطح دانشگاهی و دبیرستان و راهنمایی از چه کتابهایی و چه سیری شروع کنیم؟ 2. چکار کنیم تا دغدغه و احساس نیاز به کتاب خوانی و شناخت مباحث اعتقادی و انقلاب اسلامی در جوان ایجاد شود؟ 3. چه کار کنیم تا مباحث فرسایشی نشود؟ 4. معمولا به مباحث عقلی و تفکری و... خیلی علاقه نشان نمی دهند البته دوست دارند ولی عملا دست به نمی شوند؟ 5. البته یکی از علت های نقص، خودم هستم ولی احساس می کنم باید کاری کرد که هدفمند باشد ولی چطور باشد نمی دانم؟ 6. البته تا حدودی با جوانان ارتباط دارم، رابطه خوبی هم داریم جسته گریخته ایام تابستان مباحث اعتقادی با هم کار می کنیم ولی کافی نیست احساس رضایت ندارم؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» و ده نکته‌ی کتاب «ده نکته از معرفت نفس» به عنوان شروع، خوب باشد. و در مورد انقلاب اسلامی، باید جوانان ما متوجه‌ی عمق حقیقت انقلاب اسلامی بشوند تا احساس کنند در این مورد، زیاد باید بدانند و از اسرارِ این تاریخ آگاه شوند. و در مورد عقاید نیز، به روش عرفانی و معرفت‌النفسی، اگر مباحث معاد را مطرح کنید إن‌شاءاللّه استقبال خواهند کرد. موفق باشید

15429
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: می خواستم صمیمانه از زحماتت شما برای تعلیم و ترویج معارف ناب اسلام تشکر کنم. ان شاءالله خداوند حافظ و ناصر شما باشد. استاد بحث حرکت جوهری را از طریق سی دی گوش می کنم. بعضی مباحث را چند بار گوش می کنم ولی آنجایی که می خواهم بدون دخالت حس مطلب را دریافت کنم تصوری ندارم و مطلب گم می شود. میشه راهنمایی بفرمایید چطور می شود مطلب عقلی را بدون دخالت حس در یافت کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً حرکت جوهری از بهترین مباحثی است که عقل را جهتِ نظر به موضوعِ معقولی به نام جوهری که عین حرکت است، رشد می‌دهد. سعی کنید در همین موضوع فکر کنید که چگونه واقعیتی در این عالم هست که فقط «حرکت» است نه چیزی که حرکت دارد. موفق باشید

15416
متن پرسش
با سلام: در حال تهیه مقاله ای در مورد آداب ذکر لفظی هستم چند سوال داشتم: 1. علت نیاز به استاد و اجازه او در گفتن دکر خاص چیست؟ 2. استاد باید چه شرایطی داشته باشد؟ 3. جایگاه عدد مخصوص برای هر ذکر چیست؟ 4. آیا استفاده از حروف ابجد جایگاهی دارد؟ 5. آیا خواندن نماز جهری و اخفاتی اثری متافیزیکی بر بدن و طبیعت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم در این تاریخ، سخن آیت اللّه بهجت کارساز است که می‌فرمایند: علم تو استاد تو است. و در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» عرایضی در این مورد شده است. و در مورد حروف ابجد باید عرض کنم که مبنای روایی نداریم، یک کار تجربی است که بزرگان، شخصاً به آن رسیده‌اند و ما معتقد به آن نیستیم که اذکار را باید بر اساس حروف ابجد بگوییم. موفق باشید

15413
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد امام خمینی (ره) در دستگاه عرفانی خودشون جعل رو به ماهیت میزنن و مجعول رو ماهیت میدونن در این مورد بنده ندیدم فرمایشی داشته باشید نظرتون در مورد این دیدگاه امام چیه؟ و منظور امام از ماهیت آیا همون اعیان ثابته هست؟ و اینکه امام سلسله تشکیکی که در ظهور و نمود هست رو با این فرض چطور توجیه میکنن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه‌اید ماهیات در عرفان، مربوط به اعیان ثابته‌ی مخلوقات است و جعلِ آن‌ها به معنای وجوددادنِ آن‌ها است از طریق تجلیّات اسماء الهی به امکانِ ذاتی آن‌ها. موفق باشید

15412
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد گرامی: بنده می خواهم بنده خوبی برای خدا باشم ولی نمی توانم چکار کنم؟! خیلی سخته!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شریعت الهی راه خوب و آسانی است، کافی است ما زندگی را طوری تعریف کنیم که اصل و اساس آن برای ورود به ابدیت باشد و لذا امیال دنیایی را آن‌چنان جدّی نگیریم که اصلْ حساب شود. موفق باشید

15394
متن پرسش
با سلام: طبق بحث حرکت جوهری آیا حرکت در زمان گذشته و آینده امکان پذیر می باشد؟ اگر نیست پس چگونه شما اشاره کردید که اجنه با سرعت زیاد مثلا میوه های تابستان رو زمستان و میوه های بهار رو تابستان می آورند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حاضرشدن در گذشته و آینده، با ارتباط با مبادی فوق عالم ماده توسط جنّیان انجام می‌گیرد به همان معنایی که قرآن در آیه‌ی 10 سوره‌ی صافات متذکر می‌شود. و این غیر از بحث حرکت جوهری است که مربوط به عالم ماده است. موفق باشید

15401
متن پرسش
سلام علیکم: من تو وزن خودم قهرمان بوکسم و از کتک زدن مردم هم خارج از رینگ حال می کنم یکی رو تو محلمون یه کتک لیز مشتی و توپ زدم اونم اومده در خونه یه سی دی گذاشته تو کاغذ کادو داده مادرم توش یه چن تا سخنرانیه آشتی با خدا و ... آدرس سایتتون هم نوشته بود؟ شما چکارم دارید؟ فقط بگم ها من ورزشو کتک کاری و اینا رو ول نمی کنم و اگه کسی کارم نداشته باشه میام سخنرانی بدم نمیاد. اما اگر بعد همون سخنرانی کسی سر به سرم بزاره از خجالتش در میاماااا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نمی‌دانم آن شخصی که این سی‌دی را در مقابل برخوردی که شما با او داشته‌اید، چه کسی است؟! هرچه هست این سیره‌ی پیامبران است و راهی است که آن بنده‌ی خدا در مقابل شما گشوده است. اگر بتوانید در آن راه جلو روید به چیزهایی می‌رسید که تصور آن را هم نمی‌کردید. حال! خود دانید. موفق باشید

15385
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت بخیر. 1. حضرت آیه الله سعادت پرور فرمودندکه روزی با خانواده بداخلاقی کرده اند و شب در عالم معنا به ایشان گفتند بیست سال ناله های تو بی ثمر شد. یا حضرت امام فرمودندکه گاهی یک عصبانیت 20 سال انسان را عقب می اندازد. با این حساب سخت که چیزی در بساط نمی ماند؟ اگر با یک بد اخلاقی 20 سال ناله بی اثر می شود پس چطور باید جبران کرد این همه گناه را؟ توبه چقدر قدرت جبران دارد؟ ضمن اینکه اغلب مردم گناهان بدتری بدون استغفار مرتکب می شوند. 2. فرمودید اگر کسی در ایمان راسخ شد خواب به معنای صورت از او برداشته می شود می توان رسید به جایی که در همه خوابها یا غالبشان حقایق را آزاد از صورت دید؟ یعنی بجای مکاشفاتی که سالک گاها در خواب برایش اتفاق می افتد غالبا کشف داشته باشد؟ چنین امکانی وجود خارجی دارد که بعد به فکر رسیدن به آن باشیم؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر با یک بداخلاقی، زحمات بیست‌ساله هبط می‌شود، با یک عذرخواهی همه‌ی آن سیئات به حسنه تبدیل می‌گردد. پس چه جای یأس و ناامیدی!! 2- اگر قلب پاک باشد و انسان بتواند با عالمِ مثال منفصل مرتبط گردد، در خواب حقایقی برایش منکشف می‌گردد. آیت اللّه حسن‌زاده می‌فرمودند علامه طباطبایی مکرراً می‌گفتند هر وقت روز خوبی داشته باشم، شب‌های خوبی نیز خواهم داشت که منظورشان احوالاتی است که در خواب و رؤیا نصیب‌شان می‌شود. موفق باشید

15382
متن پرسش
سلام و ارادت: حکیم و استاد فرزانه، لطفا بفرمایید در کدام یک از آثارتان مطلبی در مورد مراقبه وجود دارد؟ اگر نیست لطفا مطلبی در مورد مراقبه بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» و کتاب «عالَم انسان دینی» متذکر این امر هست. موفق باشید

15375
متن پرسش
بسمه تعالی سلام 1. در بحث عدل الهی فرمودید: هر معلولی به علت خاص خودش مربوط است مثلا سیری در گرو غذا خوردن است. حال چند فرض پیش می آید یعنی اینکه معجزه ای شود و غذا در بدن ایجاد شود و سیری احساس شود باز هم در این مورد غذا علت سیری بود اما گاهی وقتها مثلا تجربه کرده ایم بدون غذا خوردن احساس سیری می کنیم مثلا طرف گرسنه است خبر ناگواری می شنود و احساس سیری می کند پس در این مورد خبر ناگوار احساس سیری ایجاد کرد نه غذا پس سیری در گرو علت خاص خودش که غذا خوردن است نیست یا مثل تولد بچه، که علت به وجود آمدن بچه نطفه پدر و مادر است،حال چگونه قضیه حضرت آدم (ع) و عیسی (ع) را توجیح می کنید در این دو مورد معلول از علت خاص خودش عدول کرده است؟ 2. شما در بحث عدل فرمودید: اگر آتش باشد حتما می سوزاند در بحث معجزه حضرت ابراهیم (ع) آتش گلستان می شود یعنی وجود عوض شود ولی در سر بریدن حضرت اسماعیل (ع) چاقو هست، تیزی هست ولی بریدن اتفاق نمی افتد در حالی که نمی شود چاقوی تیز باشد و نبرد در حالی که در بحث معجزه فرمودید قاعده کن فیکون مطرح است به عکس جادو و چشم بندی، و واقعیت عوض می شود در حالی که در بحث سربریدن اسماعیل (ع) چاقو سنگ را می برد ولی سر حضرت را نمی برید در حالی که علت که چاقو است هست ولی بریدن نیست این ضرورت علت و معلول را زیر سوال می برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال رابطه‌ای بین علت و معلول برقرار است. آری! اگر علت، تغییر کند و یا شرایطی در کنار علت به‌وجود آید، معلولِ دیگری حاصل می‌شود. به این معنا که همیشه در شرایط حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» اگر آتشی فراهم شود، آن آتش نمی‌سوزاند و همچنین در سایر موارد. و در مورد خبرِ ناگوار و رفع گرسنگی، موضوع به غفلت از گرسنگی برمی‌گردد، نه آن‌که آن خبر، علتِ سیری شده باشد! موفق باشید

15374
متن پرسش
بسمه تعالی سلام 1. جمله حقیقت «صرف الشی لا یتکرر و لا یتثنی» را در بحث فقط بیان فرمودید و توضیح ندادید لطفا با مثال توضیح فرمایید؟ 2- بنده به مسائل فلسفه اسلامی علاقه زیادی دارم لطفا در این زمینه از آثار خودتان و از دیگر مولفان و متفکران فلسفی کتابهای در خور فهم بنده معرفی فرمایید به طوری که بتوانم به صورت مقدماتی طی کنم و مسائل اصلی آن برسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مثل «تری» برای آب که صِرفِ تری است و همه‌ی آب‌ها دارای حقیقت تری هستند و تری‌های گوناگون نداریم. از این جهت می‌فرمایند: «صرف الشیئ لا یتکرر و لا یتثنّی».  2- با «بدایه الحکمه» و «نهایه الحکمه» جلو روید و کتاب «معرفتِ نفس و حشر» را مدّ نظر داشته باشید. موفق باشید

15373
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: 1. شما در بحث نبوت فرمودید: مقام عصمت پیامبر موهبتی است به خاطر لیاقت این موهبت به او شده است. سوال اینجاست همان امکان ذاتی و عین ثابته پیامبر در عین ثابته ی خود طلب چنین مقامی کرده و حضرت رب برای او قرار داده است یا ناشی از رعایتهای پدر و مادر پیامبر بوده و لایق دریافت چنین فرزندی از طرف خدا شده اند چگونه بحث عین ثابته با معداتی که ما فراهم می کنیم جمع می شود از یک طرف می گوییم هر نفسی در عین ثابته طلب چنین بودنی داشته است و می بینیم در یک خانواده خوب یک فرزند بد متولد می شود و برعکس مثلا امام زاده، آدم بدی می شود در حالی که پدرش امام است و معداتی که امام برای دریافت فرزند صالح فراهم کرده نقصی ندارد که بگوییم مشکل از طرف امام بود که صاحب چنین فرزندی شد یا برعکس، در یک خانواده نامناسب بچه ی متولد می شود که در آینده انسانی متعالی می شود در حالی که این خانواده لایق دریافت چنین فرزندی نیستند توضیح فرمایید؟ 2. حال که فرزند امام معصوم در عین ثابته بد بودن خود را انتخاب کرده و در عالم ماده بروز داده است اما بالاخره فرزند امام شده یعنی امام هم در عین ثابته خود صاحب چنین فرزند شدنی را انتخاب کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت آیت اللّه حائری شیرازی در کتاب «تربیت اسلامی»شان نکاتی در مورد نقش شرایط دارند مبنی بر این‌که شرایط یا معدّات، تنها در آن حدّ مؤثرند که انسان‌ها بخواهند از آن استفاده کنند. در موضوع رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» باید بین ولایت آن حضرت و مقام قربی که دارند، با مقام نبوت آن حضرت که مربوط به نیاز زمان خاصی است که حضرت در آن زمان متولد شده‌اند، تفکیک کرد 2- چه مشکلی پیش می‌آید که شخصی در عین آن‌که فرزند امام است نتواند از شرایط خود استفاده کند؟ شاید حکمتی هم در این موضوع باشد که صرف محیط و شرایط، تعالی و کمال محقق نمی‌شود. موفق باشید

15360
متن پرسش
استاد محترم و ارجمند با سلام و خدا قوت: بنده مدت كوتاهي است كه تصميم به طي مسير الي الله نموده ام، البته بسيار افتان و خيزان جلو مي روم كه برآمده از ضعف نفس و اراده خود مي دانم و البته هيچ راه حلي هم ندارم. اما نكته اي وجود دارد كه به نظر خودم خيلي مرا از اين راه دور كرده، و آن ترس از خداست كه از ابتداي شروع مسير به بي خيالي و خوش بيني به فرجام زندگاني ام مبدل شده است. اشك و آه از وجودم رخت بر بسته و به محض گفتن جمله «الهي انا عائذ بك من النُار» ندايي از درون به اين جمله مي‌خندد گويي اين عذاب براي من نيست. ناگفته نماند بنده خطاهاي بسياري داشته ام و در حال حاضر نيز به برخي رذايل نفساني دچارم اما نمي دانم مشكل كجاست كه تصور مي كنم خدا توبه مرا پذيرفته و من بهشتي ام! و فقط بايد رتبه خود را در بهشت بالا برم! در مناجات ها حال چنداني ندارم و به محض اينكه يك شب براي نماز بيدار مي شوم عجب وجودم را فرا مي گيرد. هر چند سعي مي كنم اين خيالات را از خود دور كنم موفق نمي شوم. خواهشمندم راهنمايي فرماييد. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (186) /آل عمران)» اگر در امور دین، پشتکار داشته باشیم و تقوا را رعایت کنیم، آرام‌آرام راه‌ها گشوده می‌شود و خطورات، کم می‌گردد و این است آن اراده‌ ای که هرکس باید داشته باشد. موفق باشید

15369
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: 1. در پاسخ به سوال قبلی که حضرت علی اصغر (ع ) و رقیه (س) کودک بودن و به سن تکلیف نرسیده بودند در حالی که آنها باب الحوایج هستند و مقاماتی دارند که ما به آنها متوسل می شویم در حالی که در این دنیا عمر طبیعی نکرده اند و مثل امامان کمالاتی کسب نکرده اند چگونه توجیح می کنید فرمودید که هر کس مطابق اعیان ثابته و اختیار قبل از خلقتش در این دنیا با همان انتخاب اولیه اش شخصیت خود را شکل می دهد و حضرت حق بر همان اساس مسیر او را برایش تعیین می کند حالا اگر ما در امکان ذاتی در علم الهی و عین ثابته خود کل شخصیت خود را انتخاب کردیم و جواب الست بربکم را هر کس در عین ثابته به نحوی داده حضرت علی اصغر (ع) هم این گونه داده که من در رکاب پدرم در شش ماهگی شهید شوم یعنی تمام اتفاقات و رفتارهای که به صورت جزئی ما در این دنیای حادث انجام می دهیم در علم الهی به صورت دفعی انجام داده و انتخاب کرده ایم پس رفتارهای ما در این دنیا به نوعی می شود گفت بروز آن شخصیتی که در عین ثابته انتخاب کرده ایم و در این جا نمی خواهم بگوییم اختیار زیر سوال می رود ولی مطلب این است که شما در بحث عصمت می فرماید ائمه کمالشان در حفظ عصمت است یعنی عمری تلاش می کنند عصمت خود را حفظ کنند و بقیه مردم تلاش می کنند به عصمت برسند این درست، اما حضرت علی اصغر (ع) که هنوز بزرگ نشده و به سن تکلیف نرسیده، و حتی اگر عصمت موهبتی را برای ایشان قبول کنیم خوب هیچگونه تلاشی در حفظ آن نکرده اند که بگوییم عمری تلاش کرده اند و عصمت موهبتی که خدا به ایشان داده بود حفظ کرده اند مثل ائمه، در حالی که ما متوسل می شویم یعنی نوعی عصمت قائلیم به آن حضرت و حاجت می گیریم؟ 2. قسمت دوم سوالم این است که آیا روایاتی داریم که اثبات کنند ائمه ما در مورد حضرت علی اصغر (ع) و رقیه (س) در مورد عصمت و مقاماتشان صحبت کرده باشند؟ معرفی فرماید. 3. قسمت سوم سوالم: آیا می شود عین ثابته را با این مثال معرفت النفسی حل کرد که مثلا نفس یک اراده بر عملی می کند همین که اراده بر عمل کرد و در مقام خودش آن عمل انجام گرفت فقط می ماند این که آن را در عالم ماده به جزئیت انجام دهد؟ 4. قسمت چهار سوالم: اصلا عین ثابته اشاره به عالم اول ما خلق الله که عقل است دارد یا همان عالم ذر یا علم الهی در ذات احدی اشاره دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید انسان در ذات خود و در بُعد امکانِ ذاتی‌اش، مختار است و در تمام طول عمر خود با انتخاب‌هایی که هرلحظه می‌تواند انجام دهد، به‌سر می‌برد. حضرت علی اصغر و جناب رقیه خاتون آن انتخاب را کردند که می‌دانید و با آن انتخاب شخصیتی شدند که برای ما بس محترم و مقدس‌اند و جواب‌گوی توسلات ما می‌باشند. و این ربطی به موضوع عصمت ندارد، بلکه عزم مقدس آن‌ها، آن‌ها را بزرگ کرده. در رابطه با عین ثابته، در جریان باشید که هر مخلوقی در علم خدا، حقیقت خود را دارد و حضرت حق مطابق ظرفیت عین ثابته‌ی مخلوق، او را خلق می‌کند. موفق باشید  

15368
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد عارف و حکیم و فرزانه، همانطور که مستحضرید برای رفع رذایل اخلاقی دو راه است. 1. بیان راهکار برای هر رذیله اخلاقی مانند کتاب جامع السادات. 2. توحیدی و احراقی که منیت سوزانده می شود. یکی از اساتید عرفان حوزه راه دوم را فقط برای خواص الخاص می دانند. شایداین خواص الخاص در هر قرن کمتر از 2000 نفر باشد. در آثار حضرتعالی بیشتر معارف توحیدی و معرفتی برای دفع رذائل استفاده می شود. البته در شرح جنود عقل و جهل و کتاب فرزندم این چنین باید بود، مطالبی طبق راه اول بیان فرموده اید. لطفا بفرمایید علت اینکه شما بیشتر از راه معرفتی و توحیدی در آثارتان جهت دفع رذائل استفاده می کنید چیست؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده معتقد به راه دوم هستم و این نسل را آماده‌ی توحیدِ احراقی می‌دانم. و در آثار خود نیز بدین راه نظر دارم حتی وقتی «جامع‌السعادات» شرح داده می‌شود، با نظر به روش احراقی، مطالب دنبال می‌گردد و راهی که حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این تاریخ گشود و عارفان بزرگی چون چمران‌ها و باکری‌ها را به صحنه آورد، راهِ احراق و آتش‌زدن به همه‌چیز و همه‌ی منیّت‌ها بود. این است راه توحیدی تاریخ ما. موفق باشید

15364
متن پرسش
سلام علیکم: مقدمه کتاب اداب الصلوه و شرح آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معرفت نفس در ده نکته و برهان صدیقین، مقدمه‌ی خوبی برای کتاب مذکور می‌باشد. و از طرفی خود کتاب اگر با دقت دنبال شود، مقدمه‌ی بسیاری از کمالات خواهد بود. موفق باشید

15362
متن پرسش
با سلام محضر استاد گرامی: چگونه است حال کسی که تعقیبات نمازش معصیت خداوند است؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در حدّ ممکن، این خطورات را دنبال نکرد تا شیطان مأیوس گردد. موفق باشید

15361
متن پرسش
سلام و احترام: استاد و حکیم فاضل؛ بنابر تشکیک وجود عرفانی و اینکه ذات خدا قابل فهم نیست، در راز و نیاز با خدا به چه حقیقتی توجه شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به تشکیک وجود، حقیقت وجود از همه‌ی مراتب وجود به جهت شدتی که دارد، به ما نزدیک‌تر است و ما در راز و نیازها با او مرتبط‌ایم. باید سعی کنیم با رفع حجاب‌ها، این نزدیکی را احساس نماییم. موفق باشید

15358
متن پرسش

با سلام و احترام: برخی از بزرگان عرفان می گویند در زمان دهه های قبل از انقلاب حدود 20 نفر استاد کامل مکمل نفوس داشتیم در حالی که در حال حاضر فقط علامه حسن زاده را داریم. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست. بحمداللّه در حال حاضر در داشتن اولیاءِ ره‌رفته، بسیار وضع‌مان خوب است منتها در هر تاریخی، شکل سلوک إلی اللّه فرق می‌کند. ما هنوز باور نکرده‌ایم که سالکانِ امروز، چمران‌ها و باکری‌ها و خرازی‌ها هستند و متوجه نیستیم که امثال سردار قاسم سلیمانی‌ها و خانم مرضیه‌ی دبّاغ‌ها؛ راه‌های صدساله را یک‌شبه طی کرده‌اند. باید بدانیم معنای «ولیّ شناسی» که وارد این تاریخ شده است، معنایِ دیگری است که نباید آن را در گذشته جستجو کرد. موفق باشید

15357
متن پرسش
سلام علیکم: استاد ببخشید در تکمیل سوال قبلی گاهی پا را فراتر می نهیم، با این که یاد خدا هستیم نعوذ بالله گناه می کنیم. مثلا در حال گوش دادن موسیقی حرام هستیم در همان لحظه هم یاد خدا هستیم و می دانیم که عصیان الهی انجام می دهیم هر چند یاد خدا به معنی واقعی این است که گناه نکنیم ولی در اون لحظه باطنمان متوجه خدا هست. آیا یاد خدا بودن در لحظه گناه ارزش معنوی ندارد؟ یا مثل سوال قبلی چنین قیاسی اشتباه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر یاد خدا به معنای نظرِ قلب به حضرت حق باشد و با توجه به این‌که گناه‌کردن یعنی پشت‌کردن به حکم خدا، یادِ خدا با گناه‌کردن جمع نمی‌شود و آن یاد خدایی که می‌فرمایید، یادِ خدای واقعی نیست. موفق باشید

نمایش چاپی