بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15022
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: این که می گوییم هر چه از سنخ وجود است تشکیکی است چگونه با این مطلب جمع می شود که بگوییم تشکیکی بودن یعنی شدت و ضعف پذیری و این یعنی نسبت پذیری و نسبت هم که با وجود سنخیت ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم «نسبت» مربوط به غیر است ولی شدت و ضعف در ذات خود موضوع نهفته است. مثل حیات و علم که در ذات خود شدت و ضعف دارد. مثلاً این‌طور نیست که علم شدید نسبت به علم ضعیف چیزِ اضافه‌تر از علم در آن باشد. موفق باشید

15033
متن پرسش
سلام: استاد سوالی جدی خدمتتان داشتم و پس از بررسی های بسیاری این مطلب را خدممتان عرض می کنم. بنده چند وقتی است که فکر کردنم زیاد شده است. یعنی می توانم بگویم مدام در حال فکر کردن هستم و انگار فکر کردن با جانم یکی شده است. بعضی وقت ها همینطور افکاری می آید (همه اش هم بحمدلله در مورد دین و خدا قرآن و پاسخ به شبهات و... است) و می گذرد و بنده سریع یادداشتش می کنم. بعضی وقت ها که نمی توانم یادداشت کنم دیگر به یاد نمی آورم. ولی در بسیاری موارد این افکارم یک چیز نو می باشد از وجه دین. و این خیلی جالب است برایم. ولی خودم احساس می کنم شدتش کم است. یعنی. این اقل قضیه است که برایم پیش آمده. حال سوالاتی در این مورد داشتم: ۱. این حالت طبیعی است یا خیر؟ ۲. می توانیم این قضیه را یک نحوه ضعیف و نازل اشراق علمی بدانیم و به این قضیه خوشحال باشیم؟ ۳. برای تقویت همین قضیه چه کنیم؟ تدبر در قرآن بهتر معنا می دهد؟ ممنونم استاد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مسیر، این حالت یک موضوع طبیعی است و باید از آن استقبال کرد و اگر هم آن حالات را یادداشت کنید، بد نیست. برای تقویتش کارِ خاصی نباید انجام دهید. عمده آن است که با دوری از کینه به افراد و پرحرفی و آرزوهای بلند، نگهبان این حالت باشیم. موفق باشید

15011
متن پرسش
سوال شما پاسخ داده شد سوال شما: سلام و ارادت: استاد گرانقدر و فاضل، فردی که 30 سال غرق در گناه بوده. آیا با تلاش فراوان می تواند در 6 ماه، تمام آثار گناه را از بین ببرد و به درجات عالی برسد؟ پاسخ: باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که با یک تصمیم، جهتِ انسان عوض شد، دیگر این آدم آن آدم نیست، منتها باید از این به بعد در مقابل خطورات ذهنی و صور ذهنیِ دوران قبل از توبه، مقاومت کند تا شخصیتش با هویت جدیدی که پیدا کرده است، تثبیت شود. از این جهت فرموده‌اند «توبه»؛ شخصیت دیگری را به انسان هدیه می‌کند. موفق باشید با سلام و درود: استاد فاضل و ارجمند لطفا بفرمایید با توجه به مطالب فوق این فرد بعد از توبه و تلاش فراوان چند ماهه می توانند همانند عرفا و فانی فی الله شود و یا باید ناامید باشد که 30 سال عمرش را هدر داده است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، ورود در جاده‌ای است که خدا مدّ نظر انسان قرار گیرد، بقیه را باید به خدا واگذار کرد و اصلِ اُنس مربوط به ابدیت انسان است، ما چه‌کار داریم که چه موقع چه حالتی برایمان پیش می‌آید؟! موفق باشید

15016
متن پرسش
سلام علیکم: ما می دانیم که اگر کسی توبه کند خداوند مهربان نه تنها تمام خطاهای او را می بخشد بلکه آنها را تبدیل به حسنات نیز می کند و نباید از رحمت خداوند مایوس شد ولی در این بین مسئله دیگری هست فرض کنید کسی تا 40 سالگی عمرش را هدر داده به قول استاد مطهری اگر در این دوره (قبل از سی سالگی)که تعبیر می کنند به دوره شکوفایی روح، انسان از نظر علمی و معنوی محروم بماند یک زیانی است که نمی شود گفت در سنین بزرگی و در پیری جبران شدنی باشد (کتاب تعلیم و تربیت) افرادی مانند امام خمینی (ره) در سن 32 سالگی عمیق ترین کتاب عرفانی را نوشته اند. آیت الله بهجت (ره) تا این سن به مقامات عالی رسیدند درست است که ما قرار نیست آنها بشویم، ما باید خودمان باشیم و در عالم انسانی خود وسعت پیدا کنیم ولی آیا می شود بعد از چهل سالگی همه کاستی ها را جبران کرد و مسیری را که امثال امام (ره) و آیت الله بهجت (ره) رفتند را تا قبل از مرگ طی کنیم؟ در حالی که اولا معلوم نیست که فرصتش را داشته باشم، ثانیا روح انعطاف و قابلیت خودش را تا حد زیادی از دست داده و مصداق آن حکایت خارکن مولوی شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی طرف در تجربه‌ی 40 سال فرورفتن در غفلت و گناه را داشت و حال به خود آمد؛ معلوم است که زمینه‌هایی داشته که حضرت حق دست او را گرفته و به همین جهت می‌تواند رهِ صدساله را یک‌شبه طی کند! و لذا خداوند به همان معنایی که می‌فرماید: «انّ اللّه یحب المتقین» می‌فرماید: «انّ اللّه یحب التّوابین». موفق باشید

15001
متن پرسش
سلام خسته نباشید و تشکر از شما: ببخشید من روی نماز اول وقت خیلی حساس هستم آلان 3 روزه که بنا به دلایلی بعد از به جا آوردن نماز اول وقت می فهمم که نمازم باطل بوده و نماز اول وقت رو از دست دادم واسه همین خیلی عصبانی و ناراحت شدم گریه کردم بعد گفتم خدایا تو منو دوس نداری میخوای بگی نیا به درگاهم... بعد که آروم شدم خیلی از خدا خجالت کشیدم تا جایی که روم نمیشه حتی استغفار کنم خواهش می کنم بهم بگین چیکار کنم که خدا منو ببخشه خیلی اعصابم خورده کمک کنین لطفا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با خدا همیشه رفیق باش. او برای آن‌که ما را از «عُجب» بگیرد، بعضاً سر به سرمان می‌گذارد. باب عجب را در اصول کافی بخوانید و ببینید چه خدایی دارید!!! آن‌وقت فدایی او خواهید شد و خواهید گفت: «در بلا هم می‌چشم الطاف او / مات اویم، مات اویم، مات او» و از این هم بیشتر، حرفی برای توصیف آن‌چه هست ندارم!! موفق باشید

15000
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد به نظر من این طور میرسه که در مساله کثرات عرضی وجود اگر قائل به وحدت شخصی وجود نباشیم و وجود رو یک واحد دارای مراتب بدونیم توجیه کثرات عرضی وجه درستی پیدا نمیکنه ... چون از آنجایی که وجود واحد هست نمیشه گفت که کثرات عرضی وجودات خاصه و مختلف اند.. چون وجودات مختلف که با وحدت وجود ذات مراتب سازگار نیست چون امتیازی به کمال و نقص نمیشه درست کرد. در کثرت عرضی در این صورت باید بگیم یک وجود چند وجوده و چند وجود یکی اند و بین وجودات تباین قائل بشیم و به ماهیات هم نمیشه کثرت رو زد چون ماهیت حد وجوده و تا وجود متکثر نباشه ماهیات کثیره انتزاع نمیشه ... در حالی که قائلیم به وحدت وجود البته اگه مراتب رو در طول هم بگیریم مشکلی پیش نمیاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع توحید و فنایِ کثرات در وحدت توحیدی، موضوعِ بسیار عمیقی است و تنها در این مورد، تشکیکِ در ظهور مطرح است آن‌هم برای کسی که هنوز به مقامات عالیه‌ی توحید نرسیده است. موفق باشید

14994
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و ارجمند لطفا بفرمایید از آثارتان کدام یک توانمندیهای سلوکی را افزایش می دهد؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» در امور سلوکی ذیل انوار امام معصوم بسیار کارساز است. موفق باشید

14989
متن پرسش
سلام علیکم: استاد حضور قلبی که در نماز باید باشه حتما باید در ارتباط با ذکرهای مربوطه باشه مثلا حضور قلب در رکوع را حتما باید با ذکر رکوع بدست آورد؟ استاد بعضی وقتا یه حضور قلبی در نماز در من پیدا میشه نمی دونم چطوری اما ربطی به ذکر نداره. زبانم ذکر میگه اما قلبم با خدا ارتباط بر قرار کرده. استاد ممنون میشم راهنمایی بفرمایید این حالت که بوجود میاد را باید حفظش کنم یا باید قطع کنم و با ذکر مربوطه حضور قلب بر قرار کنم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه از دوست رسد، نیکوست. شما استقبال کنید إن‌شاءاللّه به همان چیزی که متوجه‌ی آن هستید، یعنی تطابق قلب با اذکارِ نماز می‌رسید. موفق باشید

15003
متن پرسش
با عرض سلام: اینکه در حدیث قدسی آمده که ای انسان من همه چیز را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم یعنی اینکه ما را خداوند نماینده خود در عالم وجود قرار داده و ما وسعتش را داریم که منعکس کننده صفات خداوند باشیم تا به کمال خود دست یابیم. آیا این درست است و هدف ما از خلقت همین است و اینکه آیا ما می توانیم تمام صفات خداوند را به منصه ظهور برسانیم صفاتی مانند: حی- لاتخذه سنته ولا نوم - رحمن و رحیم و... یا فقط یک سری صفات را می توانیم در خود رشد دهیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طورِ همین‌طورِ همین‌طور است. چه وسعتی است آن‌وقت که انسان از محدوده‌ی تنگ خود در آید و نور خود را ذیل نور خدا در عالم هستی چه در دنیا و چه در قیامت، احساس کند، آن‌هم با وسعتی همه‌جانبه که گفتنی نیست. خوشا به حال آنان‌که چشیدند!! به قول حافظ: «رونق عهد شباب است دگر بستان را / می‌رسد مژده‌ی گل، بلبلِ خوش‌الحان را» یعنی؛ حال که با رفع حجاب‌های خودبینی و خودخواهی رونق عهد شباب برای سالک در گلستان عالمِ وجود ظهور کرده؛ مژده‌ی گل برای بلبلِ خوش‌ الحان در حال رسیدن است تا ترانه‌های مناجات اُنس با محبوب را آغاز کند که فرصت وصال سر رسیده. موفق باشید

14978
متن پرسش
سلام: 1. یکی از اولیای خدا می فرمود : ذکر و دستورالعمل را ولی خدا با اجازه ی وجودی که دارد باید بدهد تا منشا اثر باشد، و الا این همه ذکر و عمل وجود دارد که اگر شما انجام بدهید به نتیجه نمی رسید. (این حرف تا چه حد درست است ؟) 2. استاد میشه خواهش کنم بر همین اساسی که در نکته ی 1 گفته شد، به بنده دستوری بدهید (با همان اجازه وجودی) در مورد اینکه اهل بیت دست بنده رو بگیرند و به کلی از هوی نفس بیرون بکشند. و ما را به آن هدف اصلی خلقت برسانند. اصلا به کدام معصوم و با چه طریقی متوسل بشیم؟ 3. میشه یک راه توسلی به حضرت رضا (ع) یا امام حسین (ع) و یا حضرت زهرا (س) بفرمایید که ما دائم داشته باشیم تا برای حوایج مادی و معنوی به آن متوسل بشیم. نماز و دعا زیاد وارد شده، اما یک دستوری بفرمایید که به نتیجه برسیم و جوابمان را بدهند. 4. به بعضی از علما خیلی علاقه دارم، می خواستم ببینم چطور میتونم از اینها کمک بگیرم و متوسل بشم. به آنهایی که به قبرشان دسترسی دارم چه کنم و به آنهایی که دسترسی ندارم؟ 5. یک سول دیگر: شنیده ایم که خداوند به هر کسی با توجه به ظرفیت و استعداد آن شخص عنایت می کند و آن را به مقاماتی که در حد اوست می رساند. حال ما چه کنیم که این ظرفیت وجودی و استعداد ما بیشتر شود؟ 6. از کجا بدانیم که تا چه زمانی باید استقامت داشته باشیم در راه سیر و سلوک؟ چون واقعا انسان بعد از یک مدت چون عنایت ویژه ای نمی شود و به چیزی نمی رسیم و هم شیطان و هم جامعه در تلاش دور کردن انسان از انسانیت هستند و هم اینکه دسترسی به ولی خدا نداریم تا مستقیما خدمت ایشان باشیم، حال چه کنیم؟ مثلا حسینقلی همدانی در حرم امام علی علیه السلام وقتی آن کبوتر را دید که 22 مرتبه آمد و آن نان خشک را خورد کرد، فهمید که باید 22 سال استقامت داشته باشد. من از کجا بفهمم که چقدر دیگه تلاش کنم؟ بالاخره زمانه ما با زمانه آنها خیلی متفاوت است و ما هم با آنها خیلی فرق می کنیم. 7. آیت الله شجاعی در چراغ هدایت می فرمود: به این نمازها و اعمال خودتان دل خوش نکنید، با اینها و با این وضعی که در خودمان می بینم به هیج جا نمی رسیم فقط باید عنایتی از سوی اباعبدالله بشود تا نجاتتان دهد. خیلی روی این حرف تاکید داشتند. سوالم این است که چگونه عنایت را دریافت کنیم؟ چه عملی؟ چه مدتی؟ چه قدر؟ و در جایی دیگر فرمودند به هر حیله ای شده در دل صاحب الزمان جا پیدا کنید. یعنی چی کار کنیم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر حال باید رجوع ما به حقیقت، رجوع وجودی باشد. اگر استادی بتواند در این مورد کمک کند بسیار خوب است 2- بنده برای خودم و جنابعالی شرح حدیث «جنود عقل و جهل» از حضرت امام را توصیه می‌کنم 3- فدای آن عزیزان شوم، زیارت و یاد آن‌ها اگر مدّ نظر قرار گیرد، وظایف عبادی ما تأثیر خود را خواهد داشت. پیشنهاد می‌شود در این مورد کتاب «چگونگی فعلیت‌‌یافتن باورها» را مطالعه فرمایید 4- به یاد آن‌ها عبادت کنید به همان شکل که در آن گتاب عرض شده است 5- راضی به رضای خدا باشید 6- با ارادت به نایب امام زمان یعنی حضرت آیت اللّه العظمی سید علی خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» الهامات لازم، سراغتان خواهد آمد 7- در زیارت حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» اگر برایتان امکان دارد، سالی یک‌مرتبه کوتاهی نکنید و در روز جمعه زیارت مولایمان حضرت صاحب‌الامر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را به همان شکل که در مفاتیح هست، عمل کنید. موفق باشید

14977
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالي: در چند جا ديدم شما از مرحوم ايت الله مشكيني خيلي تعريف مي كنيد و با تعابير بلند از ايشان ياد مي نماييد آيا دليل خاصي دارد چون تا جايي كه بنده اطلاع دارم جايي مطلب خاصي از ايشان بيان نشده مثل بزرگاني مانند آيت الله بهاالديني يا آيت الله بهجت عليهما الرحمه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ، راهِ رجوع به خدا مطابق این تاریخ گشوده شد، راهی که ذیل شخصیت الهی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از یک‌طرف نظر به حقیقت دین و سیره‌ی اولیاء معصوم می‌افتد – به شکل حقیقی آن و نه اعتباری – و از طرف دیگر مقابله با شیطانی مجسم یعنی استکبار جهانی. و حضرت آیت اللّه مشکینی آن ولیّ الهی، به‌خوبی آن راه را شناخت و طی کرد و راه‌های هفتگانه‌ی آسمان‌های غیب در مقابلش گشوده شد. عرفانی که باید در این تاریخ دنبال فرمایید، در متن این تاریخ ظهور کرده است و باید با عارفانِ این تاریخ راه را ادامه داد. به گفته‌ی حضرت امام: «پيروزى معنوى و مادى مرهون اسلامى بودن انقلاب و مردمى بودن و توجه مردم به اسلام و تحول روحى عظيمى است كه خداوند در اين ملت، معجزه‏ آسا ايجاد فرمود، از آن جمله اين جوانان بسيار عزيز در سطح كشورند كه ناگهان با يك جهش برق‏ آساى معنوى و روحى با دست رحمت حق تعالى از منجلابى كه براى آنان با دست پليد استكبار جهانى كه از آستين امثال رضا خان و محمد رضا خان و ديگر سرسپردگان غرب يا شرق تهيه ديده بودند، نجات يافته و يك شبه ره‏ صد ساله‏ را پيمودند و آنچه عارفان و شاعران عارف پيشه در ساليان دراز آرزوى آن را مى‏ كردند، اينان ناگهان به دست آوردند و عشق به لقاء اللَّه را از حد شعار به عمل رسانده و آرزوى شهادت را با كردار در جبهه‏ هاى دفاع از اسلام عزيز به ثبت رساندند و اين تحول عظيم معنوى با اين سرعت بى‏ سابقه را جز به عنايت پروردگار مهربان و عاشق‏ پرور نتوان توجيه كرد». آری! در متن انقلاب اسلامی کسانی شکوفا شده‌اند که عارفان بزرگ در مسیر فنایِ ذات، سال‌ها به دنبال آن بودند ولی اینان اولین مسئله‌ای که با خود حلّ کرده‌اند از یک طرف، ندیدنِ ابزارهای جهان استکباری بود و از طرف دیگر، زیرِ پاگذاشتن بدن خود در هر شکنجه‌ای که به آن‌ها می‌شد. بدین لحاظ است که معتقدم جناب حاجیه‌خانم مرضیه دباغ راه‌های صدساله را یک‌شبه طی کرده است و در عرفانِ گشوده‌شده توسط امام خمینی، حجاب‌های بین او و آسمان‌های هفتگانه مرتفع شده است. باید در نگاه به عرفان و عرفا در این تاریخ بازخوانی کنیم. موفق باشید

14971
متن پرسش
سلام استاد جان: نظر شما در خصوص بابارکن الدین مدفون در تخت فولاد چیست؟ و نظرات آیت الله کشمیری در موردشان؟ حضور بر سر مزار ایشان چطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بابارکنا؛ عارف جلیل‌القدری از شاگردان عارف کامل عبدالرّزاق کاشانی است و شرح بسیار خوبی از «فصوص‌الحکم» به زبان فارسی دارد. موفق باشید

14968
متن پرسش
سلام استاد: به عنوان تحقیق این سوال رو می پرسم. نه به خاطر رجوع. فلسفه آقا علی مدرس طهرانی (زنوزی) قضیه اش چیست؟ ایشان فیلسوف بوده اند؟ ظاهرا رساله ای هم داشتند به اسم وجود رابطی. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم استاد علی‌آقا مدرس زنوزی، فیلسوف مسلّم جامعِ بین مشاء و حکمت متعالیه با آثار ارزشمندی هستند، ولی شاید با شرح آیت اللّه جوادی از «اسفار» به طور مستقیم نیاز نباشد که به آثار ایشان رجوع شود، مگر برای کار تحقیقی. موفق باشید

14963
متن پرسش
سلام استاد: 1. هر طور فکر می کنم بنده نمی توانم رسائل و مکاسب بخوانم. یعنی این بخاطر آن نیست که به عرفان نظری و... علاقمندم. خیر. اصلا بنده از وقتی که وارد حوزه شدم علاقه به فقه در من فقط در حدی بود که بدانم چکار کنم و چکار نکنم. بیش از این نه علاقه ای داشتم و نه استعدادی داشتم و دارم. حتی آن موقعی که نمی دانستم فلسفه و عرفان چیست باز هم علاقه به فقه و فقاهت نداشتم. بنده اوایل با رویکرد کلامی وارد حوزه شدم و الان هم فلسفه و عرفان اگر شد کنارش هم مقداری کلام. چون هم استعدادم در این باب هاست و هم هدفم این بوده. بنده تصمیم خود را گرفته ام استاد. بالاخره نباید در زمینه ای کار کنم که بازدهی نداشته باشد. بنده تقریبا مثل شما فکر می کنم در مورد معلمی و... یعنی قبل اینکه توفیق آشنایی با شما رو داشته باشم باز هم رویکردم به حوزه این بود که بتوانم اعتقادات مردم را در جهت به سوی خدا تصحیح کنم. حال این مهم از طریق حوزه خیلی قیمتی تر و در لباس روحانیت خیلی عزیزتر و شریف تر می شود . که بحمدلله همین خواهد شد. بنده از وقتی که کار فلسفی خود را با درون مایه عرفانی شروع کرده ام دروس خودم را هم با انگیزه بیشتری می خوانم. یعنی بنده ادبیات را که علاقه نداشتم خوب کار کردم و می کنم. منطق را به طور تخصصی کار کردم. فلسفه را دارم کار می کنم به طور دقیق. المیزان را هم شروع کرده ام بحمدلله. استعداد بنده در این امور بسیار شکوفا می شود و صد حیف است اگر وقتم جای دیگر حدر برود. بنده الان مسائلی از بدایت الحکمه را که شاید برای پایه هفت ها هنوز حل نشده باشد را می دانم و قدرت تبیین دارم. ولی مثلا کتاب لمعه را زود از یادم می رود. نه اینکه نخوانم. نه اینطور نیست. می خوانم. حاشیه هم ندارم الان. فقط کتب شما را به آرامی تمام کار می کنم. ولیکن چون استعدادش را ندارم فرار است برایم و نبوغی برایم ایجاد نمی شود متاسفانه. این صحبتهای بنده این ذهنیت را در استاد ایجاد نکند که: این طلبه دارد عجله می کند یا این طلبه حاشیه زیاد دارد و.... استاد. ابدا اینطور نیست. بنده بسیار تحلیل ها کردم تا به این نتیجه رسیدم و اصلا احساسی تصمیم نگرفتم. چون واقع بینانه نگاه کردم. حال با این تفاسیر می خواهم وارد عرفان نظری بشوم استاد. راهنمایی بفرمایید. شرمنده زیاد شد. 2. سلامتان را به استاد رائفی پور رساندم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر به همان جدّیت که وارد این مباحث شده‌اید، مطالعه‌ی «رسائل و مکاسب» را هم جزء کارهایتان قرار دهید، بعداً پشیمان نمی‌شوید که چرا کوتاهی کرده‌اید. وقتی وارد شدید و مزه‌ی آن را چشیدید به بنده نیز دعا می‌کنید که چرا اصرار داشتم از دروس رسمی حوزه عدول نفرمایید. موفق باشید

14961
متن پرسش
با سلام: حصرت استاد فرمودید که آن چه که بنده گفتم که دارای اجزاء هست از میز و صندلی و... همه ماهیات هستن و وجود بسیط هست حتی وجودات خاصه. سوال: 1. آیا در لسان فلاسفه وجود صرفا به اون حیثیت منشایت اثر در هر موجودی گفته میشه که حقیقتش به ذهن هم نمیاد؟ 2. آیا اون حیثیت منشایت اثر همون اسماء الله هست که وجود هر موجودی هست؟ 3. بنده مباحث حرکت جوهری رو تا جلسه 12 پی گرفتم اما بهر حال آقایون دیگر بعضا مثلا آقای فیاضی حرکت جوهری رو صرفا اشتدادی نمیدونن... و برای خودمم باز جای سواله که اگر حرکت جوهری اشتدادی هست یعنی دم به دم کمال گیری هست چرا ما در حرکات عرضی حرکت های رو به زوال می بینیم مثل پیری بدن یا خشک شدن برگ درختان یا ... مگر نمیگید که در خارج یه موجود داریم و این ذهنه که جوهر و عرض رو از هم تفکیک میکنه پس این زوال ها چیه؟ مگر این امکان هست که اعراض رو به زوال برن و جوهر رو به کمال؟ در حالی که فرمودین دو چیز هم نیستن و در خارج یک موجوده که میشه ازش جوهر و عرض رو انتزاع کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عقل می‌تواند متوجه‌ی «وجود» شود ولی ذهن، عموماً با مظاهر وجود تحت عنوان ماهیت روبه‌روست که در برهان صدیقین بدان پرداخته شده است 2-  آری 3- حرکت جوهری، حرکت ذات عالم ماده است از قوه به فعل، و همین‌که اعراض حرکت دارند چه از نظر ظاهر آن حرکت به سوی کمال باشد و چه نباشد، دلیل بر آن است که ذات عالم در حرکت است و حرکت بدون تبدیل قوه به فعل معنا ندارد و وقتی در ذات شیئ و جوهر آن، این تبدیل واقع شود حتماً اشتدادی است. موفق باشید

14952
متن پرسش
سلام علیکم: آیا همه عالم تجلی اسماء و صفات الهی اند؟ اگر اینگونه است جایگاه شیاطین و موجودات موذی کجاست؟ اگر اینها نیز تجلی اسماء و صفات اند پس شیطان را چرا لعن می کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه عارف همه‌ی عالم، مظاهر اسم جمال و جلال الهی هستند و شیطان با اسم جلال الهی از درگاه حق رانده شد و در این رابطه ما او را لعنت می‌کنیم ولی از جهت دیگر از آن جهت که او مظهر اسم مُضلّ می‌باشد، خداوند از طریق او هرکس که شایسته‌ی قرب الهی نباشد، دفع می‌کند. موفق باشید

14951
متن پرسش
سلام استاد: به مشکلی در بحث معقولات بر خوردم. اگر معقولات ثانویه فقط در ذهن تحقق دارند و درخارج متحقق نیستند. پس آن قائده که می گوید: هر چه که در ذهن تحقق دارد در خارج هم تحقق دارد تناقض ایجاد می شود.!؟ پس بالاخره کدام را باید پذیرفت؟ فقط در ذهن هستند یا در خارج هم تحقق دارند؟ التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ما بِإزایِ معقولات ثانیه در خارج موجود است و ذهن، آن‌ها را به صورت مفهوم در خود دارد و از خارج انتزاع کرده ‌است و لذا آن مفاهیم، ذهنیِ صِرف نیست، بلکه اشاره به خارج دارد. موفق باشید  

14945
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرانقدر لطفا مطالبی به صورت مختصر و مفید در مورد دفع رذایل اخلاقی و غضب و داشتن حلم بیان کنید. تا آن را همیشه همراه داشته باشیم و عمل کنیم. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» به طور کلّی و به‌خصوص در مورد غضب و رفع آن نکات ارزشمندی دارد. بنده‌ی حقیر نیز شرحی در رابطه با آن کتاب داشته‌ام. موفق باشید

14948
متن پرسش
با سلام: 1. در فلسفه، آقایان در بخش احکام سلبی وجود جزء داشتن برای وجود رو نفی میکنن حالا ما که این همه اجزاء و موجودات دارای اجزاء در خارج می بینیم مثلا وجود خارجی انسان از دست و پا و... یا خون یا مولکول ها و... این همه اجزاء پس چی میشه؟ 2. در حرکت جوهری صدرا ظاهرا فقط برزخ رو اثبات میکنه یعنی برهانش فقط تا اثبات برزخ جلو میره و بهشت و جهنم برزخی نه اخروی درسته؟ 3. فرمودین که جهنم و بهشت در واقع همون تجلی نفس و روح انسان هست ملکات خودش رو.. خب در دنیا که این تجلی هنوز صورت نگرفته پس هم اکنون بهشت و جهنم موجود نیست و این مخالف روایاته. 4. در برهان فرمودین که ما از طریق حرکت اعراض متوجه حرکت جوهر میشیم حال اونکه برخی موجودات تغییر اعراضشان برای ما مشخص نیست مثل طلا یا ... پس این برهان موارد نقض داره و تمام نیست. 5. در بسیاری موارد ما در اعراض حرکت تضعفی مشاهده می کنیم چطور اعراض از جوهر تخلف میکنه در حرکت اگر اعراض وابسته به جوهر هست یا در خارج یک موجودن، خب باید جوهر هم حرکت تضعفی داشته باشه اگر حرکت جوهری صرفا اشتدادی نباشه نظر صدرا در اثبات تجرد عالم رد میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این‌ها که می‌فرمایید همه ماهیات‌اند و نه وجود 2- همین‌طور است. مگر این کم کاری است که فیلسوف بتواند مبنای عقلیِ عالَم ابدی را تبیین کند؟! 3- غفلت‌ها نمی‌گذارد به همان اندازه‌ای که قیامت برای ما شکل گرفته، ظهور کند 4- ملاک، حرکتی است که در عالم ماده هست، حال یا کند یا سریع. همین‌که پدیده‌های مادی تغییر را می‌پذیرند، باید جوهری در میان باشد که عین حرکت است 5- جوهر عین حرکت است، مگر بالاتر از عینِ حرکت هم حرکتی می‌تواند باشد؟ پیشنهاد می‌کنم شرح صوتی «برهان حرکت جوهری» را استماع فرمایید. موفق باشید

14939
متن پرسش
سلام: 1. خوبیِ خوندنِ منطق قبل از فلسفه چیه استاد؟ تاثیری داره تو فلسفه؟ ۲. کدوم کتاب ها رو بخونم؟ البته عربی نباشه ترجمه. من طلبه نیستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منطق را در حدّی باید خواند که اصطلاحات آن را بدانیم بدون آن‌که زیاد روی آن وقت بگذاریم. به نظرم «منطقِ مظفر» ترجمه شده است. موفق باشید

14938
متن پرسش
سلام استاد عزیز و گرامی: خداوند ان شاء الله شما را برای ما حفظ کند. ما را ببخشید که اذیتتان می کنیم. سوالم در مورد این کتب بود: جایگاهشان چیست و کی باید خوانده شوند: ۱. شوارق الالهام. لاهیجی ۲. نهایت الدرایه. کمپانی ۳. رساله وجود رابط آقا علی حکیم ۴. کشف المراد ممنون. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با بودن کتاب‌هایی مثل «بدایة الحکمه» و «نهایة الحکمه» و کتاب «شرح مبسوط منظومه» شهید مطهری، نیاز نیست به طور مستقیم به آن کتاب‌ها رجوع شود مگر برای یک تحقیق خاصّ. موفق باشید

14937
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرانقدر لطفا بفرمایید از بین شرح آداب الصلوه حضرتعالی و حدیث جنود عقل و جهل کدامیک را اول شروع کنم؟ آیا صحیح است هر چه زمان می گذرد چون بر تقوی و علمتان افزایش میابد لذا آثار امسالتان از آثار قدیمتان از نظر علمی قوی تر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب ارزشمند «آداب الصلواة» با مبانی معرفتی ارزشمندی روبه‌رو می‌شویم که که در پذیرش مباحث کتاب «شرح جنود عقل و جهل» به شما کمک می‌کند 2- رزق بنده و امثال بنده به پای میهمانان مباحث ما بسته است. آن‌چه خداوند برای مخاطبان اراده کرده است، به ما لطف می‌شود. روسیاهیِ بنده آن است که نمی‌توانم آزاد از منیّت‌هایم آن‌ها را ارائه دهم. موفق باشید   

14935
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و ارجمند لطفا بفرمایید تفاوت کلام جدید با کلام قدیم در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم کلام قدیم، استدلال جهت اثبات عقاید است در مقابل مخالفان. ولی در کلام جدید سعی می‌شود جایگاه موضوعاتی را که در رابطه با علوم جدید پیش آمده است، در دین مشخص کنیم. موفق باشید

14914
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اگر مرگ کسی فرا رسد حال یا مرگ طبیعی باشد و یا اخترامی، آیا شعور نفس ناطقه است که تعیین می کند که مرگ بصورت مبتلا شدن به یک بیماری باید باشد و یا مثلا در اثر یک تصادف که بدن متلاشی شده و غیر قابل استفاده گردد و یعنی نفس خودش شرایط را برای ترک بدن فراهم می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. شاید موضوع را بتوان به تقدیر الهی نسبت داد از آن جهت که تقدیر الهی در نسبت با شخصیت انسان سرنوشت انسان را مقدّر می‌کند. موفق باشید

14924
متن پرسش
سلام استاد: آیا می توان کتاب شریف «فص من کلمه فاطمه». را که علامه نوشتند ادامه فصوص یا تکمله ی فصوص دانست؟ ظاهرا علامه حسن زاده در این رابطه مکاشفه ای داشتند؟! التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات ارزشمندی را در آن فصّ مطرح کرده‌اند و ظاهراً از الهامات قلبی ایشان می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی