بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13025
متن پرسش
سلام استاد: آیا لباس روحانیت در سلوک تاثیر دارد؟ شاید سوال خنده داری باشد ولی به هرحال برایم سوال شده. اگر می شود دیدِ عرفانی که می شود به ملبس شدن کرد را بفرمایید که کمی دلگرم شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لباس روحانیت از آن جهت که می‌تواند شما را در عالَم انسان‌هایی وارد کند که آن‌ها ماوراء روزمرّگی‌های اهل دنیا نظر به حقایق داشته و متذکر آن حقایق هستند، جایگاه خاصی دارد. به یک معنا در لباس روحانیت انسان اگر آمادگی لازم را داشته باشد راحت‌تر خود را در عالم بیکرانه‌ی وجود احساس می‌کند. موفق باشید

13024
متن پرسش
سلام استاد: آنهایی که می آیند فلسفه را نقد می کنند آیا خدا را می فهمند؟ اصلا عارفی در تاریخ داشته ایم که تفکر فلسفی و امثالهم نداشته باشد؟ بنده خیلی فکر کردم. به نتیجه ای رسیدم که: اگر هم داشتیم یا طرف عارف نبوده است. یا آن تفکرات را داشته منتها علنی نکرده. چون احساس می کنم یک انسان بدون آن تفکر همیشه در حجاب حضرتِ حق است کسی که در حجاب است چگونه می تواند حق را بفهمد. و ریشه نفهمیدن آنها را هم از این قضیه می دانم. یعنی آن حجاب عظیم باعث شده که به جهل مرکب بیفتند. و برای منِ حوزوی. زجر آور است که می بینم برخی با این تفکر درس اخلاق هم می گویند. و خدای قوم یهودی به طلاب و مردم معرفی می کنند. بعضی وقتها با خودم می گویم: آنها استاد تواند آیت الله هستند و.... ولی در انتها نمی توانم قبول کنم و می گویم استاد هستند که باشند. حرفی که می زنند اشتباه است. سعی دارد حجاب خودش را به بقیه هم انتقال دهد. و به نظر می رسد با این تفکرات زمینه ورود به تفکر تجدد و مدرنیته نیز فراهم می شود ناخواسته. نظر شما را در مورد عرایضم می خواستم بدانم استاد عزیز. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر فلسفی یکی از انواع تفکر است که نظر به وجود دارد و اصل وجودی هر موضوعی را به صورت مفهومی مدّ نظر قرار می‌دهد و بالاتر از آن تفکر عرفانی است که در آن قلب نظر به حقیقت موضوعات می‌اندازد و پایین‌ترین معرفت، معرفتِ حسی است. در معرفت حسی بسیاری از معارف عالیه در حجاب می‌رود. با توجه به این عرایض می‌خواهم عرض کنم نمی‌توانیم بگوییم اگر کسی تفکر فلسفی نداشت از طریق آگاهی‌های فطری نمی‌تواند حقایق دین را تصدیق کند. ولی آن‌هایی که تفکر فلسفی را نفی می‌کنند مسلّم ضعف‌هایی در بصیرت خود برای خود شکل می‌دهند. موفق باشید

13020
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در پاسخهایتان تامل کردم فکر کنم پاسخ این سوالات قضیه را کامل روشن کند (البته اگر پاسخ نفرمایید حق دارید چون چند بار سوال کردم) 1. اهل البیت (ع) صداقت محض هستند و کلی روایت داریم که فلان عمل چنین ثوابی دارد پس ثواب قطعی است ولی اینکه ما شامل چنین ثوابی بشویم باید خوف و رجا باشیم آیا این برداشت درست است؟ ۲ . چه کنیم که دیدگاه خوف و رجایی شوق ما را برای انجام عبادت کم نکند مثلا وقتی زیارت امام حسین (ع) ثواب حج مقبول دارد آیا دیدگاه خوفی باعث نمی شود شوق ما کمتر بشود؟ ۳. اگر کسی در مرتبه ایمان خودش رجا به ثواب اعمالش بیشتر از خوف نداشتن ثواب باشد در حد خود قابل قبول است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سخنی که در رابطه با ثواب عمل از اولیاء معصوم صادر شود عین حقیقت است، تحقق آن ثواب در رابطه با اندازه‌ی نیّت ما برای ما ظهور پیدا می‌کند و لذا هرکس با امید به ثواب، آن عمل را انجام می‌دهد منتها باید مواظب باشد که مُعجَب نشود و از خدا طلب‌کار نشود. موفق باشید

13021
متن پرسش
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در دعای جوشن کبیر در فراز 81 چنین مناجاتی هست: «یا من خلق الاشیاء من العدم» سوال من اینجاست که در فلسفه داریم که عدم نمی تواند سبب و یا محل تغییر و خلقتی باشد. ولی در این فراز چنین بیان شده که از عدم هم ممکن است خلقت صورت گیرد. لطفا توضیح بفرمایید. ممنون. دعاگویتان هستم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این فراز سخن از آن است که خداوند علت حقیقی اشیاء است و لذا اشیاء را با اراده‌ی خود خلق می‌کند نه آن‌که لازم باشد از چیزی چیزی بسازد مثل آن‌که بنّا از آجر و سیمان، ساختمان می‌سازد. موفق باشید

13008
متن پرسش
سلام: آیا می توان گفت علت بیماریهای روحی و روانی و شک و تردید در امور مختلف و خارج شدن از اعتدال ارتکاب گناه می باشد؟ و راه حل این مشکل و درمان آن، گناه نکردن و انجام دستورات شرع مقدس است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم اساس همه‌ی انحرافات روحی، تغییر جهت از حضرت حق به سوی غیر حق است و جبران آن توبه و برگشت به سوی حق است، منتها بعضاً آن‌چنان روح گرفتار انحراف می‌شود و در تدبیر اعضای بدن ناتوان می‌گردد که شما باید به کمک اعضاء بدن بیایید که این‌جا نقش پزشک ظهور می‌کند و تازه مسئله‌ی اختلالات روانی در جای خود قابل بحث است. موفق باشید

13019
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد مشکلى که بنده دارم اين است که بعد از مقدارى مطالعات معرفتى و طاعات و عبادات وهمى سراغ بنده مى آيد و تصورى از بنده خوبى بودن و درست بودن به من دست مى دهد و فکر می کنم بزرگان هم همین شکل بوده اند با ریاضت و سنی بیشتر حتى برخى مواقع خودم را فردى داراى کرامت و مستجاب دعا تصور مى کنم، با اينکه مى دانم همه اش توهم است و گناهان خودم را مى دانم و تا آخر عمر هم توبه کنم آن گناهان پاک نمى شود اما نمى توانم از اين وهم و غرور رها بشم که البته می دانم وهم اینکه تو بنده خوبی هستی از فریب های شیطان است. لطفا جهت رفع اش راهنمایی بفرمایید. آیا برای رفع به جای مطالعه ی معارف به تهذیب بیشتر نفس بپردازم موثر است؟ و یا شاید وسعت بنده در حد این معارف (مانند سیر شما) نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌بینید که در موقعی که شرایط، شرایطِ رجوع به حق است - مثل نماز - کم دارید پس معلوم می‌شود راه بسیاری در پیش است. ملاک انسان در قرب و بُعد الهی‌بودن، حضور قلب است نه انبوه اطلاعات. موفق باشید

13018
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد برای بنده این مسئله خوف از خدا و ترس از خدا که در قرآن و روایات آمده مقداری نامفهوم است. برخی موارد ترس از خدا جهت محرومیت از نگاه و نظر خدا و لقای خدا می باشد اما روایات وایاتی است که ترس از عذاب را مطرح می کند و خوف از خدا جهت مجازات نشدن که حالت اول مثل ترس از معشوق است ولی دومی مثل ترس از حاکم این مسئله در اصل به چه شکل مطرح می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس مطابق نظری که به حضرت حق و الطاف او دارد و با تصور از محرومیت از آن الطاف، ترسِ از خدا برای او معنا می‌یابد. یکی می‌ترسد که اگر خدا را تبعیت نکند، از بهشت محروم می‌شود و یکی می‌ترسد که اگر خدا را تبعیت نکند، از نظر الهی محروم می‌گردد و این را حرمان بزرگ می‌داند در آن حدّ که آن برایش از جهنم و عذاب آن سخت‌تر است. موفق باشید

13017
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد عزیز آیا شما کتاب و نوشته ای در رابطه قضا و قدر دارید؟ لطفا منبعی در مورد فهم ساده ی این موضوع معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دی‌وی‌دیِ عقاید بحثی در رابطه با «عدل الهی» و «قضا و قدر» شده است. بحث «جبر و اختیار» هم کمک می‌کند. از کتاب «انسان و سرنوشت» مرحوم شهید مطهری غافل نباشید. موفق باشید

13016
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: خدا داری یعنی چه؟ شما فرمودید خدا دانی مثل آدرسی است که به ما می دهند و راه زندگی ماست و ابزار و اسباب پیمودن راه همان طور که خداوند در سوره کهف می فرمایند عبارت است از: عمل صالح و در عبادت پروردگار هیچ کس را شریک او قرار ندادن و غیر خدا را در زندگی موثر قرار ندادن بعد از ساختن زندگی خود با این اعمال و نگاه ها از کجا بفهمیم که به خدا داری رسیده ایم؟ حتما باید شهود غیب حاصل بشه؟ ۀیا امکان ندارد شهودی غیر الهی برایمان حاصل بشه و ما اشتباه گرفتیم که الهی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان سعی کند با حضور قلب به حضرت حق رجوع نماید، از خدادانی به خداداری سیر خواهد کرد. مباحث کتاب «رسالة الولایه» در این مورد کمک می‌کند إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13015
متن پرسش
سلام علیکم: آقای طاهرزاده یه مدتی است که از خدا دور شدم (در طول روز حواسم بهش هست ولی درگیرش نیستم و روزمو باهاش سپری نمی کنم) از این وضعیت خودم ناراحت و خسته ام، چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به خودتان یک برنامه‌ی سلوکی، اخلاقی بدهید. پیشنهاد می‌کنم مباحث شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» را دنبال فرمایید. موفق باشید

13012
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: شما در برهان صدیقین فرمودید که هر جا پای وجود است پای کمال است خدا عین هستی است پس عین کمال است، حالا ما می گوییم خدا غضب می کند، خدا منتقم است یعنی صفت غضب و انتقام را به خدا نسبت می دهیم، آیا یعنی غضب و انتقام جنبه وجودی کمال است و ذات احدی آن را داراست یا انتقام و غضب کمال نیست و جنبه عدمی دارد؟ و در ضمن وقتی می گوییم خدا غضب کرد بر فلان قوم آیا به این معنی است که به صفت غضب جلوه کرد و چیزی را خلق کرد یا معنای دیگری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق از آن‌جایی که عین کمال است و از او جز کمال صادر نمی‌شود وقتی غضب کند بدین معنا است که کمالی را که به بنده‌اش داده است، از او سلب می‌کند و معنای «لعنت خدا» به همین معنای «اخذ فیض» است. موفق باشید

13004
متن پرسش
سلام: خدا قوت. دروغ گفتن به شوخی حرام اخلاقی است؟ در عرفان اینکار حرام می شود برای سالک؟ آن حدیث شریفی که داریم حضرت علی (ع) امام العارفین فرمودند: «ولو باالمزاح» این مزاح که حضرت فرمودن چیست؟ این حدیث شریف را وقتی با احادیث دیگر در این رابطه ها جمع کنیم نتیجه کلی می توانیم بگیریم که: دروغ به شوخی برای عموم مردم اشکال ندارد ولی برای سالک دور از اشکال نیست و حتی حرام است؟ ۲. در تمامی اعمال دایره برای سالک تنگ تر می شود؟ و همین تنگ تر شدن باعث می شود دریچه رو به خدا گشاده شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نگاه شما را ارزشمند می‌بینم. همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! در این مسیر انسان می‌بیند نه‌تنها بقیه‌ی راه‌ها تنگ، بلکه پوچ و بیراهه است تنها رجوع به حضرت حق، راهِ گشاده و حقیقی است. موفق باشید

12999
متن پرسش
سلام علیکم استاد: آیا عمل انسان چه خیر و چه شر به محض انجام دادن جز نفس انسان می شود؟ اگر اینگونه است در دنیا یا در آخرت؟ 2. در یکی از پرسش و پاسخ ها دیدم فرموده بودید زبان مقدر است. اگر در فکر باشد و به زبان جاری نشد مقدر نیست درست است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از آن‌جایی که فطرت انسان با خوبی همراه است عمل خیر او سریعاً در شخصیت او تثبیت می‌شود و عمل شرّ او بنا به روایت، 24 ساعت همچنان هست تا اگر او توبه نکرد و بر آن اصرار داشت جزء شخصیت او می‌گردد 2- با توجه به این‌که حضرت حق در حدیث قدسی می‌فرماید: «انا عند ظنّ عبدی» پس آن‌چه هم در گمان ما می‌گذرد می‌تواند منشأ تحقق باورهای‌مان گردد. موفق باشید

12991
متن پرسش
سلام علیکم استاد: این سوال جدید نیست در تکمیل سوال قبل است و هدفم فقط رفع ابهام است: در کتاب امام و تعلیم ملائکه آمده: خدا ثواب شیعیان را برخود واجب کرده چیزی که برایم ابهامه تفاوت بین امکان ثواب و امید ثواب است. آیا درست است که آن اعمال حتما دارای ثواب هستند مثل قرائت قرآن ولی اینکه آیا ثواب کسب کرده ایم یا نه باید در حالت خوف و رجا باشیم؟ در کتاب فعالیتهای فرهنگی آمده: وقتي رابطة انسان با خدا حضوري و وجودي شد، معني گناه و ثواب از ابهام خارج مي‌شود و کلية تعابير ديني معني خود را مي‌يابد، طبق این مطلب وقتی کسی اثر نماز شب را در وجود خود احساس کرد می تواند قضاوت کند کند که عملش حتما ثواب داشته که چنین اثر معنوی در وجودش داشته؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید این امید در ما باشد که همیشه با خدای کریمی روبه‌رو هستیم ولی با بزرگ‌دانستنِ عمل خود، مُعجَب نباشیم حتی وقتی اثر عبادات خود را به لطف الهی در خود می‌یابیم. امیدوارانه به کار خود ادامه می‌دهیم، ولی بدانیم «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه‌ی حق بدان، نه کرده‌ی خویش». موفق باشید

13001
متن پرسش
سلام علیکم: اقای طاهرزاده در مطالعاتی که انجام می دهم چند مشکل دارم 1. از یک طرف فکر می کنم باید کتاب های زیادی مطالعه و همین طور کتاب خواند تا به جایی برسم از این طریق بعد از چند روز در خود خلا و پوچی احساس می کنم (در حالی که کتاب های خوبی از شما و... می خوانم) و حس می کنم وقتم دارد از بین می رود از طرف دیگر می خواهم کتابی را با تمرکز و تعمق بخوانم می بینم اینطوری خیلی طول می کشد بنابراین بعد از مدتی این نوع مطالعه را ترک می کنم و وقتی می بینم زمان بر است از اینکه به جایی برسم ناامید می شوم چون می گویم عمرم کوتاه است با نصف روز مطالعه که نمی شود. 2. بنده گوش دادن صوت و نکته برداری را خیلی مفید تر از مطالعه می دانم. آیا اینطور ادامه دهم؟ 3. آیا گوش دادن ۲ الی ۳ صوت از شما یا آقای یزدان پناه مشکل دارد؟ کتاب ادب عقل را خوانده ام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با برنامه و بدون دلواپسی و بدون افراط و تفریط و با رعایت سایر وظایف از جمله وظایفی که فرزند نسبت به خانواده دارد، باید جلو بروید. کتاب سرمایه‌ی بسیار بزرگی است و عموماً بعداً هم باید با رجوع به کتاب‌هایی که مطالعه کرده‌اید شخصیت علمی خود را ادامه دهید. آری! گوش‌دادنِ صوت، حال و هوای خود را دارد و افق را راحت‌تر برای انسان روشن می‌کند ولی «چه خوش بُود که برآید به یک کرشمه، دوکار» هم مطالعه و دقت در کتاب‌ها، و هم گوش‌دادنِ صوت‌ها و فهم افق‌ها. موفق باشید

12989
متن پرسش
سلام: فلسفه ی گناه چیست؟ چرا گناه فی الذات مُنکر است؟ چرا از سیر و سلوک عقب می اندازد؟ مگر دقیقاً منِ انسان را چه می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گناه افق انسان را در رجوع به حضرت حق تیره و تار می‌کند و احساس او را نسبت به درک حقیقت ضایع می‌گرداند. موفق باشید

12988
متن پرسش
سلام: خسته نباشید استاد. بنده یک طلبه ام خیلی به شما علاقه دارم و شما را استاد خودم می دانم اگر لیاقت داشته باشم. تقریبا در همه امورم هم با شما مشورت دارم. چون آثار شما افق جدیدی به تفکر بنده باز کرد فقط یک مشکلی هست. من می خواهم همانطور که شما فرمودید سیر و سلوک را ذیل شخصیت امام (ره) آغاز کنم با نور انقلاب اسلامی. و فرمایشات آیت الله بهجت (ره) را هم می دانم در این مورد. سخنان شما را هم گوش دادم، ولی تا میایم شروع کنم با جدیت، با مطالعه احوال عرفا، می بینم که همه شان گفتند که باید استاد داشته باشی و گرنه بدبختی راه است و چه و چه... مثلا حافظ می گوید: ترک این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی یا جناب مولوی: هر که گیرد پیشه ای بی اوستا ریشخندی شد به شهر و روستا یا صحبت حتی خود امام (ره) که می فرمایند: بدون استاد شما ممکن است حجاب خود را بزرگ کنید و آنرا خدا پندارید. یا صحبت علامه طباطبایی و علامه حسن زاده و آیت الله جوادی در این رابطه ها... وقتی با این صحبتها روبرو می شوم افکارم متزلزل می شود. بین دو راهی قرار می گیرم و می ترسم که مبادا به هرکدام که بروم گمراه شوم. چون الان هم یافتن استاد کار مشکلی است بقول آیت الله جوادی حفظه الله: آنکه یافت می نشود آنم آرزوست از شما می خواهم در این مورد کمی راهنماییم کنید. من خیلی دوست دارم با سیر شما کاملا مأنوس باشم. ۲. آیا شما خود کسی را دیده اید که با همین روش سلوکی بدون استاد به جایی که باید رسیده باشد؟ این راهم اگر بگویید باعث دلگرمی بنده می شود. ببخشید طولانی شد. شاگردِ کوچکِ شما. التماس دعا. یاعلی (ع)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف حضرت امام را مدّ نظر قرار دهید که چگونه توانستند راهی را در این تاریخ نشان جوانان دهند که به قول خودشان ره صد ساله را یک شبه طی کردند و از طرف دیگر سخن آیت‌الله بهجت را فراموش نکنید که معتقدند در این زمان افرادی مثل جناب‌عالی در هوشیاری و فهمی هستید که همان می‌تواند حکم استاد شما راداشته‌باشد. موفق باشید

12987
متن پرسش
با سلام: استاد معذرت می خوهام سوال می کنم، آیا از احادیث بر نمی آید ثواب برخی اعمال قطعی است مثل قرآن خواندن که ذاتش مستحب است. مثلا بنده مومن وقتی سوره انعام را با حضور قلب می خواند اثر معنوی تلاوت سوره را در وجود خود درک می کند. فرموده اید فلان عمل ثواب داره یعنی قرب ما را بیشتر می کند حال وقتی کسی نماز شب می خواند بعد نماز احساس قرب بیشتر با خدا دارد این بمعنی قطعی بودن ثواب نیست؟ با تشکر و معذرت فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز هم باید بین خوف و رجاء خود را مستقر کند زیرا شیطان در این امور هم بیکار نیست. موفق باشید

12967
متن پرسش
سلام علیکم: جمع بین دو مطلب جسمانیه الحدوث بودن با خلق ارواح دو هزار سال قبل از ابدان و عوالم قبلی که به مقتضای انتخاب در آنها مراتب امکانی (به معنای امکانت اعم از ادوار زمانی و..) قابل جمع است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح هرکس در علم خدا به صورت علمی از ازل بوده است ولی ظهور خاص آن به عنوان یک موجود بر اساس حرکت جوهری، از جسم شروع می‌شود. موفق باشید

12975
متن پرسش
سلام: من ان شاءالله امسال وارد حوزه می شوم. آیا سیر مطالعاتی شما را ادامه دهم یا سیر شهید مطهری را یا هر دو را با هم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل برای یک طلبه ممحض شدن در دروس حوزوی است و دیگر هیچ و پس از مدتی که سوار کار شدید و مباحث، ملکه‌ی شما شد، بد نیست مباحث ده نکته و برهان صدیقین را دنبال کنید و سپس با یک برنامه‌ریزی دقیق تقریباً همه‌ی کتاب‌های مرحوم شهید مطهری را مطالعه و یادداشت‌برداری کنید. موفق باشید

12958
متن پرسش
بسمه تعالی استاد بزرگوار لطفا جمع بین این روایت «العبد مدبر و الله مقدر» را با روایت «لایدبر العبد لنفسه تدبیرا» بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت اول ما را متوجه‌ی این حقیقت معرفتی بزرگ می‌کند که حضرت حق در همه‌ی امور، تقدیر را به عهده دارد و وظیفه‌ی ما آن است که در متن آن تقدیر امورات خود را تقدیر کنیم. مثل آن‌که می‌فرماید: «اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ» یعنی خدا است که رزق‌ها را تنظیم می‌کند و تقدیر می‌نماید و یکی را وسعت رزق می‌دهد و دیگری را رزق محدودی برایش تقدیر می‌کند. حال عبد، در این تقدیر الهی باید امورات خود را تدبیر نماید. و در روایت فوق‌العاده توحیدی دوم بحث بر سر آن است که عبد، خود را در عرض خدا قرار ندهد بلکه در ذیل دستورات الهی و تقدیرات حضرت رب العالمین در فضای عبودیت آن‌چه را که حضرت رب العالمین از بنده‌اش انتظار دارد را تبعیت کند. موفق باشید

12955
متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از پاسخگویی به سوال ۱۲۹۳۴ با توجه به اهمیت این موضوع برای بنده خواستم سوال دیگری مطرح کنم. همانطور که می دانیم، مراتب خلوص افراد متفاوت است. حال اگر کسی با نظر به رضایت الهی اعمالش را انجام دهد صرف نظر از این که خلوص عملش در چه درجه ای است. امید قطعی به ثواب عملش داشته باشد و چنین قضاوت کند که عملش قطعا ثواب داشته است. دیدگاه درستی است؟ (هر چند ممکن است دیدگاه کاملی نباشد) با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این روحیه خوب نیست، زیرا فضای قرارگرفتن در «خوف و رجاء» را از انسان می‌گیرد و یک نحوه تکلیف‌معلوم‌کردن برای خدا است و این هم شرط بندگی نیست. موفق باشید

12954
متن پرسش
سلام: 1. کتاب شرح طهارت از آیت الله صمدی چه جایگاهی دارد؟ در اخلاق و عرفان؟ اصلا کِی باید خواند؟ ۲. شما شرح بدایت الحکمه دارید که خودتون فرموده باشید؟ صوت کلاسهای فلسفه تان را می توان یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب «شرح طهارت» رویهم‌رفته نکات خوبی دارد و از همان ابتدا باید بعضی از تذکرات آن را رعایت کرد. صوت بحث کتاب «بدایة الحکمه» به صورت درسی از بنده موجود نیست ولی مباحث کتاب «از برهان تا عرفان» در اختیار عزیزان می‌باشد. موفق باشید

 

12942
متن پرسش
سلام: جناب استاد چگونه می توان از شر صفت رزیله چشم چرانی و چشم پلشتی و زنای چشم که به نظر بنده کارسازترین تیر شیطان است برای نابود کردن دنیا و آخرت انسان، خلاص شد و برای همیشه این صفت رزیله را ریشه کن کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در این مورد شده است که چگونه انسان از طریق این‌گونه رذیله‌ها از سیر به سوی حق و حقیقت عقب می‌افتد. لذا وقتی همین موضوع را مدّ نظر قرار دهیم شوق چنین گناهانی در ما ضعیف شده و جای آن را شوق رجوع الی اللّه می‌گیرد. موفق باشید

12951
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: آیا قرب نوافل مربوط به سفر اول است و قرب فرایض مربوط به سفر دوم؟ و منظور از نوافل آیا مخلوقات هستند اعم از مادی و مثالی و عقلی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع قرب نوافل و فرائض را نمی توان محدود به سفر اول یا سفر دوم کرد، بلکه سالک تا آخرین منزل از وجهی از خود فانی و به حق باقی است. هر اندازه بقای به حق شدیدتر باشد، سالک در منزل بالاتری قرار می‌گیرد. و منظور از نوافل یعنی آن نوع عباداتی که اراده‌ی سالک در انتخاب آن در میان است و از این جهت می‌توان گفت که وجهی از اَنانیت هنوز باقی است ولی در همین مسیر است که حضرت حق سالک را از خودش می‌گیرد و خود را به او می‌دهد و لذا سمع و بصر او می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی