بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12888
متن پرسش
با عرض سلام به استاد عزیز: آیا برای ما هم - همانند شما - ممکن است با نوارها و سی دی دروس علما رشد کنیم؟ اگر ممکن است در دروس عرفان، فلسفه و تفسیر به سی دی کدام یک از علما رجوع کنیم؟ در ضمن حقیر طلبه ام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جنابعالی به عنوان یک طلبه در رابطه با فلسفه و عرفان از حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه می‌توانید استفاده کنید و در تفسیر، از نورِ چشم صاحبان بصر و بصیرت یعنی حضرت آیت اللّه العظمی جوادی آملی غافل نباشید. موفق باشید

12879
متن پرسش
سلام علیکم استاد: از کجا بفهمیم توبه ای که کرده ایم مورد قبول واقع شده و چطور حب دنیا رو از دلمون بیرون کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود خداوند فرموده است «توّاب» است. لذا دلیل ندارد که ما وقتی از سر صدق به گناهانی که شریعت الهی متذکر شده است، پشت کرده باشیم، حضرت توّاب به ما نظر نیندازد؟! گفت: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». موفق باشید

12872
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز: حقیر طلبه ای هستم و اگر ممکن است یک سیر کامل مطالعاتی فلسفه می خواستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای طلبه با توجه به اساتیدی که برای شرح کتاب‌های مهم فلسفی در صحنه هستند، بدایة الحکمه و نهایة الحکمه و سپس اسفار ملاصدرا، راه‌های گشاده و بسیار مفیدی است تا إن‌شاءاللّه گذرتان به فصوص ‌الحکم محی‌الدین بیفتد. موفق باشید

12870
متن پرسش
سلام بر استاد بزرگوار: سوالاتی را می خواستم به عرضتان برسانم: 1. اینکه آیا میل به فساد جزء فطرت آدمی است؟ (چنان چه دکتر سروش در کتاب حکمت و معیشت دفتر اول با استفاده از آیه و روایت و عقل و تاریخ دست به اثبات آن می زند و منافاتش را با اختیار بر طرف می کنند و فلسفه صبر نبی بر مصایب را به علت دانستن این سرشت معرفی می کنند تا به اینجا رسند که این صفات که حضرت در ابتدای نامه بیان می دارند جز سرشت آدمی است و به هستی شناسی وا دارد) 2. اگر می شود اين تاجر غرور را توضيح دهيد و در كتاب خود به آن صورت توضيح نداده ايد. 3. اينكه افرادي از طريق علومي به عمر انسان خبر دهند حقيقت دارد و حتمي الوقوع است و از راه دعا نمي توان جلو آن را گرفت؟ 4. براي سير مطالعاتي ابتدا سير خودتان را مطالعه كنيم يا شهيد مطهري؟ 5. براي مطالعه بيش تر در نامه 31 چه کتابی پیش نهاد می کنید (لطفا اگر مي شود توضيح بيشتري در كتابتان بر مقدمه نامه 31 بزنيد و حق مطلب بيان نشده) 6. براي فلسفه چه سیری پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: میل به فسادکردن مربوط به طبع آدمی است و نه فطرت او، و لذا وقتی انسان در متن طبع خود قرار داشته باشد آن مشکلات که حضرت مولا علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند روی می‌دهد. _ پیشگویی‌ها اولاً معلوم نیست درست باشد، ثانیاً از طریق دعا و صدقه و صله‌ی رحم عمر انسان حتی اگر مقدّر هم شده باشد تغییر می‌کند _ بعد از ده نکته و آشتی با خدا، مطالعه‌ی کتاب‌های مرحوم شهید مطهری کمک زیادی به شما برای رجوع به حقیقت می‌کند. _ مباحث صوتی «یابن جندب» که شرح روایت حضرت صادق«علیه‌السلام» به یکی از اصحاب آن حضرت است، کمک‌کار خوبی است. موفق باشید

12869
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: بنده چند ماهی است که دیدم به زندگی عوض شده و عالم را به گونه ای دیگر می بینم. قبل از آن خیلی آدم ناامیدی بودم و فکر می کردم هر کار خوبی هم انجام بدم چون خدا توی حساب خیلی دقیقه آخر کارم جهنمه، اما خواهری دارم که سیر کتابای شمارو می خونه و خیلی با هام صحبت کرد و متدین هم هست. من نیز به حرفاش گوش دادم و از طرف دیگه یکی دو تا از کتابای شما رو که خوندم و دیدم بکل عوض شده و بعد از اینکه در خواب دیدم امام زمان (عج) امده و من یاریشان کردم و در همان عالم خواب گفتم باید نزد فلان عالم بروم تا خوب شووم به این انسان شریف زنگ زدم و ماجرا را گفتم و ایشان هم کمک کردند و همان باعث شد جدی تر وارد مسیر سیر الی الله شوم تا اینکه خدا توفیق داد و سه ماه پیش به زیارت خانه خدا رفتم که خود بر توفیقات بنده افزود و خیلی بر من تاثیر گذاشت. استاد بزرگوار من اهل نماز صبح نیستم هر کار می کنم هم نمی تونم نماز صبح بخونم یک بار از یکی از علما صاحب نفس پرسیدم چه کنم توفیق دیدار امام زمان (عج) را داشته باشم ایشان گفتند نماز شب بخوانم نمی دانید با چه شور و شوقی نماز شب می خواندم اما نماز صبحم قضا می شد شب تا ساعت 2 بعد از نیمه شب بیدار بودم و نماز شب می خواندم اما نماز صبح نه چون می دانستم حتی اگر نماز شب نخوانم و به امید نماز صبح زود بخوابم باز هم بیدار نمی شوم برای همین با خود گفتم نباید اجازه بدم شیطان توفیق نماز شب را بگیرد برای همین هم اینکار رو کردم، تا اینکه در خصوص اینکه چه کنم نماز صبحم را بخوانم از شما پرسیدم و شما فرمودید فعلا قضاش رو بخونم تا جاش توی قلبم باز شه و دو تا کتاب هم معرفی کردید اما وقتی از همین عالم بزرگوار گفتم که من نماز شب را می خوانم و صبحم را قضا می خوانم گفت نه اینکار را نکن شما نماز صبح را بخوان نماز شب را هم اگر توانستید قبل از نماز صبح وگرنه اشکال ندارد بعد از نماز صبح بخوان، به این شکل برکات خیلی زیادی برایتان خواهد داشت. منم اولین نماز صبح و نماز شبم را خواندم و الان دو ماه است که نه دیگر نماز صبح می خوانم و نه همان نماز شب را نمی دانم باید چه کنم؟ این عالم بزرگوار شاید بر من سخت می گیرد شاید هم نه من آدم تنبلی هستم. یک بار خواب دیدم که شب تاریکی است و من با پسرم از دره ی ترسناکی که پر از خار شتر هست بالا می رویم با سختی تا خودم را به نزد این عالم برسانیم شب از نیمه شب گذشته بود رسیدیم به در خانه خیلی قدیمی که این عالم در آن منزل داشتند و گویی قبل از آن مولا علی (علیه السلام) در آن سکونت داشتند وارد خانه شدیم تا ایشان را ببینیم، پسر کوچک ایشان جلو آمد و گفت حاج آقا خوابند شما بروید و وقت دیگری بیایید من هم گفتم باشد، در همان حین بالای حیاط خانه اسبی ظاهر شد که نوری درون شکمش شروع به تابیدن کرد و تمام آن اسب نورانی شد، اسب شیهه ای کشید به نشانه اینکه این عالم خواب هستند در حیاط و بالا نیایم من هم با خودم گفتم من که نمی خواستم بالا بیام چرا این اسب اینچنین می کند. خلاصه برگشتم به پسر حاج آقا گفتم الان هوا خیلی تاریک است و من با این بچه کوچک خیلی می ترسم از این دره برگردم گفت من باهاتون میام ضمن اینکه مردی هم مرا تعقیب می کرد و من از او می ترسیدم پسر راه افتاد در حالیکه عصایی در دست داشت و پیشاپیش حرکت می کرد، به دره رسیدیم این پسر عصا بر زمین می زد و همه جا روشن و سبز می شد و گل سبز می شد جالب اینکه از آن خار شترهای درشتی که در پایم فر می رفت وقتی که آنها را از پا در می اوردم به سرعت خوب می شد با کمال تعجب به پسر گاه می کردم که عصا بر زمین می زد و همه جا گلستان می شد حتی مرد غریبه ای که دنبالم بود نیز با تعجب نگاه می کرد پسر حاج آقا ضمن اینکار زیر لب می گفت ان قلت... یادم نیست دقیقا چه می گفت من هم همان را تکرار می کردم و می گفتم این است پاداش کسانی که خدا را عبادت کنند به پسر دو ساله ام که پشت سرم بود نگاه کردم به این معنی که بیا ببین وعده خدا حق است نظر شما در مورد این خواب چیست؟ استاد بزرگوار و در مورد نماز صبحم چه کنم؟ دوست ندارم حالات معنوی ام را از دست بدهم و الان هم برنامه ریزی کرده ام و کتابهای شما و استاد مطهری را می خوانم و می خواهم از این به بعد دیگر گونه زندگی کنم. با تشکر و سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست اگر بتوانید زود بخوابید و نزدیک آفتاب‌زدن، برای نماز صبح بیدار شوید و دو رکعت نماز سریعِ خواب‌آلوده بخوانید و دوباره بخوابید؛ این نسبت به نماز شب ترجیح دارد، مگر این‌که نتوانید و همان‌طور که عرض کردم در اسرع وقت نماز صبح‌تان را قضا کنید. موفق باشید

12865
متن پرسش
با سلام: با توجه به معنای حضور که به معنی حضور قلب در پیشگاه خدا و معنای غیبت که به معنی غیبت قلب از غیر خدا، حال 1. آیا غیبت بر حضور مقدم است یا حضور بر غیبت؟ 2. اگر حضور بر غیبت مقدم است آیا حجاب و شؤن حق هم حق است و هر عین ثابته ای حق است و دیگر رتبه و شدت و ضعف نیست، حق است به این جلوه، همان «ما رأیت شي الا و رایت الله قبله و بعده و معه» باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: داستان غیبت و حضور قلب، داستان حیرت‌انگیزی است. از یک طرف بنا به تجلیِ فطری الهی، «حضور» مقدم است و از طرفی با سکنی‌گزیدن در تن و نظر به نیازهای دنیایی «غیبت» مقدم است و باید با استشمام آن حضورِ فطری، از این غیبت عبور کرد و به حضورِ دیگری که از جنس دیگر است، رسید. بقیه‌ی سؤال شما را درست متوجه نشدم. موفق باشید

12864
متن پرسش
سلام: بنده مدتی است مدام ذهنم در گیر مسائل مختلفی است و افسوس گذشته رو ميخورم که مثلا چرا زودتر فلان کار رو انجام ندادم چرا ورودم به دانشگاه با تاخیر بوده و چرا هایی به همین شکل راه رهایی چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از وعده‌ی الهی که می‌فرماید: اگر در مسیر حق و حقیقت قرار بگیرید ضعف‌های گذشته‌ی شما را جبران می‌کند؛ غافل نباشید. پس به جای افسوس گذشته را خوردن، در همان «حال» و «وقتی» که قرار دارید بهترین جدّیت را دنبال کنید، گذشته جبران می‌شود. موفق باشید

12856
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: منظور از اینکه گفته می شود میوه های شیرین ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته اند و میوه های تلخ برعکس یا سنگ عقیق اولین سنگی که ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته چیست؟ تکوینا که همه ولایت را پذیرفته اند در مورد میوه ها و سنگها... تشریع معنی می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امکانیِ هر موجودی، مربوط به خود موجود است و ذات آن موجود در مقام ممکن‌الوجودی‌اش زمینه‌ی پذیرش ولایت اهل‌البیت یا مفیدبودن برای خلق را دارد، بدون آن‌که بحث تشریع در میان باشد. موفق باشید

12855
متن پرسش
با سلام استاد لطفا بفرمائید: 1. رابطه ی گناه مخصوصا از نوع شهوت جنسی و شکم و چشم چرانی با تقویت قوه واهمه و زیاد شدن خیالات مزاحم و بیهوده چیست؟ 2. چه اتفاقی در خود نفس و چه اتفاقی در ارتباط نفس با منبع نور الهی و واسطه فیض می افتد که با گناه مخصوصا از نوع شهوت جنسی و شکمی و چشم چرانی قوه واهمه قوی می شود و خیالات مزاحم زیاد و قوی می شوند؟ 3. چرا مومنین واقعی هیچگاه دچار توهم و خیالات مزاحم و بیهوده نمی شوند؟ نفس آنها چگونه است که به این نوع مشکلات دچار نمی شوند؟ 4. چه راهکاری برای درمان و خلاصی از این نوع درد و مصیبت هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها از طریق قوه‌ی واهمه است که انسان به گناهان و شهوات اصالت می‌دهد و انسان‌های مؤمن با عدم پیروی از قوه‌ی واهمه، خود را از گرفتاری‌های فوق‌الذکر نجات می‌دهند. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست کمک می‌کند. موفق باشید

12849
متن پرسش
سلام: استاد عزیز در یکی از صحبت های امام خامنه ای هست که می فرمایند جوان با همه خوبی هایی که دارد یک بدی دارد و آن این است که ثبات قدم ندارد. بنده این را در درون خودم زیاد می بینم اما بنده دوستانی دارم که با وجود جوان بودن ثبات قدم فوق العاده ای دارند، مثلا بنده چند روز به شدت در نگاه به نامحرم خودم را کنترل می کنم و چند روز نمی توانم این کار را بکنم. چند روز نماز اول وقت در دستور کارم است چند روز هر وقت شد می خوانم. اما دوستانی دارم که همیشه آنها را در ثبات شخصیتی اسلامی و رعایت حرام و حلال می بینم. می خواهم بدانم به نظر شما نقاط قوت آنها چیست که ثبات دارند و نقاط ضعف بنده چیست که بی ثباتم و اینکه چگونه می شود ثابت قدم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه سنت‌ها و حقایق پایدار عالم شد تا از لحظه‌گرایی آزاد گشت. کتاب «فرزندم؛ این‌‌چنین باید بود» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءاللّه در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

12847
متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت خدمت جنابعالي حجت الاسلام شيخ علي بهجت از قول مرحوم آيت الله بهجت نقل مي كنند: «ایشون برای وقت خیلی ارزش قائل بود. من می خواستم "تیتر" روزنامه ها را ببینم ایشون به من می فرمود: اینقدر وقت اضافه آوردی که داری صرف روزنامه می کنی؟! ما دیدیم افرادی را که با روزنامه ها و رادیو و تلویزیون مشغول می شدند، اما از اخبار یک ماه پیش خبر نداشتند و یادشان می رفت؛ ولی کسانی را دیدیم که به عمرشان نه به روزنامه و نه رادیو و تلویزیون و... مشغول نمی شدند، اما از یک ماه آینده خبر داشتند.» arefane.blog.ir :منبع لطفا نظر خود را پيرامون اين مطلب آيت الله بهجت بيان فرماييد؟ با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگانی که وظیفه‌ی خود را نظر به سنن الهی و حقایق کلی معطوف دارند در نظر به امور جزئی چندان بهره‌ای نمی‌برند ولی آن‌هایی که در عین  نظر به سنن الهی مأموریتی در اصلاح امور جزئی مثل حضرت امام و مقام معظم رهبری به عهده دارند، حتی ریزترین اخبار را پیگیری می‌کنند. موفق باشید

12851
متن پرسش
با عرض سلام: یکی از علمای ربانی آخر عمر فرموده بودند که ای کاش تمام اعمال و ذکر و ورد را برای نزدیکی به امام زمان(عج) انجام داده بودم. سوال حقیر این است که با چه نگرش و رویکردی باید اعمال مثلا نماز را برای قرب به امام زمان(عج) بخوانم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این‌که آن حضرت اصل و اساس انسانیت‌اند، إن‌شاءاللّه راه گشوده می‌شود. کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» إن‌شاءاللّه در این مسیر کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

12836
متن پرسش
سلام علیکم استاد: 1. شما در مورد یکی از دلایل صلح امام حسن (ع) فرمودید که به دلیل حفظ جان شیعیان واقعی به علت کم بودن تعدادشان حاضر به این کار شدند ولی چرا امام حسین (ع) چنیین ترجیحی ندادند؟ 2. در بحث حرکت جوهری که من از نوار صوتی شما آن را دنبال می کردم گفتید که کسانی که اعتقاد به سکون کامل دارند یک دلیلی که می آورند این است مثلا وقتی آشیل (دونده یونانی) با یک لاک پشت مسابقه دو می دهد هیچ وقت به آن نمی رسد چون وقتی آشیل 10 متر می رود لاک پشت 1 متر می رود وقتی آشیل 1 متر می رود لاک پشت 10 سانت می رود و.... پس آشیل به لاک پشت نمی رسد پس حرکت نیست. بعد یک دلیلی که شما برای اثبات حرکت می آورید این است که اگر دست من از نقطه الف به ب برود ما تصاویر حرکت را هرچه نصف کنیم به سکون نمی رسیم پس حرکت خود یک چیز متصل است. به نظرم این دو دلیل شبیه یکدیگر است راهنمای بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حفظ مسلمانان تا آن‌جا لازم است که مسلمانان از بین بروند و اسلام هم به آن نتیجه‌ای که باید برسد، نرسد. در فضای حاکمیت معاویه چنین بود ولی در فضای حاکمیت یزید اگر مسلمانان عزیزی شهید شدند اسلام به زیباترین شکل ظهور کرد 2- ما در حرکت جوهری ثابت کردیم که حرکت، سکون‌های متوالی نیست بلکه وجودی است که در آن مرتبه عین تغییر و حرکت است و چون امثال زنون با نظر به صورت‌های ذهنی حرکت آن را سکون‌های متوالی دانستند به چنین مشکلی افتادند آن‌ها متوجه‌ی ذات حرکت که به‌خودی خود یک واقعیت است، نشدند. موفق باشید  

12831
متن پرسش
بسمه تعالي: سلام عليكم: استاد بزگوار لطفا فرق حضور قلب در نماز و حضور ذهن را بفرماييد. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  توجه به معانی به معنای حضور ذهن در نماز است که کار شایسته‌ای است به‌خصوص در ابتدای راه. و توجه به حقایق مستتر در معانی، حضور قلب به حساب می‌آید. موفق باشید  

12820
متن پرسش
با سلام: اگر خداوند توفیق بندگی عنایت فرمایند کسی که از دسترسی حضوری یه استاد سیر و سلوک به دلیل دوری از شهرستان محروم است و فقط به ایتترنت دسترسی دارد با توجه به اهمیت و راهنمایی استاد در طی طریق چه دستور می فرمایید؟ هر چند بنده از نوشتار ها و گفتارها ی جنابعالی نهایت بهره را می برم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که آیت اللّه بهجت می‌فرمایند امروز شرایطی است که به گفته‌ی ایشان «علمِ تو استاد تو است». جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» را مطالعه فرمایید خوب است. موفق باشید

12818
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد بزرگوار: احتراماً، استاد شما در مورد شرح فصوص الحکم مطالبی را نگاشته اید یا خیر؟ البته بنده شنیده ام که اساتید برای شرح این کتاب افراد مخصوصی را انتخاب می کنند که نمی دانم درست است یا خیر؟ ولی بنده بسیار تمایل دارم که اگر در این باب مطالبی وجود دارد را تحقیق نمایم لطفاً راهنمایی بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مختصر کارهایی شده، ولی به نظر بنده اگر می‌خواهید در این مسیر تلاش کنید بعد از مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و کتاب معاد و کتاب معرفتِ نفس و حشر با تعمق زیاد بر روی شرح سوره‌ی حمد حضرت امام و شرح کتاب «مصباح الهدایه» ایشان، إنشاءاللّه راه گشوده می‌شود. موفق باشید

12816
متن پرسش
سلام علیکم: آیا غلبه بر صفات ذاتی شخص یا یک جنس خاص طبق دستورات شریعت، کمالی مضاعف برای انسان محسوب می شود؟ برای مثال شخصی که ذاتا تندخوست اگر غضب را کنترل کند یا جنس زن که ذاتا پرحرف تر از مرد آفریده شده اگر سکوت اختیار کند، به خاطر زحمت مضاعفش در این راه، کمال مضاعفی عایدش می شود؟ سوال دیگر در راستای این سوال اینکه، خالق حکیم مهربان که جنس زن را به دلایل حکیمانه توانایی گفتاری بیشتر بخشیده و حتی در مواردی حرف زدن با همسر یا دیگران را به عنوان راه رهایی از مشکلات برای او قرار داده (البته اگر همین ادعا صحیح باشد)، یک زن پایبند به اصول اخلاقی شرع مقدس چطور می تواند مصادیق استفاده صحیح از این نعمت و سکوت مورد تاکید موکد اسلام را دریابد؟ با سپاس فراوان. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس برای تعالی خود مسیر امتحانی در پیش دارد حال آن‌که باید در عین توانایی پرحرفی، خود را کنترل کند و یا آن‌که در عین تندخویی باید حلم را بر خود حمل کند و حتی اگر به گفته‌ی شما کسی توانایی بهترسخن‌گفتن را داشته باشد، باید آن نعمت را در مسیر انجام وظیفه و اُنس با خدا مدیریت نماید وگرنه نعمتی است که به نقمت تبدیل می‌شود و مسیر سقوط او در دل همین نعمت شکل می‌گیرد. موفق باشید

12821
متن پرسش
سلام مومن: شما با کتاب «جایگاه رزق انسان در هستی» نظام کمونیستی و لیبرالیستی وجود منو از هم پاشوندید باریک الله استاد طاهر زاده احسنت به نفس و قلمتون. اما منو در یک ابهام بزرگ فرو بردید و اون اینکه حال که قراره بنده باشم باید چیکار کنم؟ حال که قراره در کسب رزق تعادل به خرج بدم و به بندگیم برسم چطوری باید برسم؟ صبح که از خواب بیدار میشم باید چیکار کنم که اون بندگی که شما در کتاب ذکر کردید محقق بشه؟ آخه مومن آدم کتاب مینویسه کامل مینویسه میدونین با خوندن این کتاب چند وقتیه خمارم نمیدونم حالا که باید بندگی کنم باید چیکار کنم، هر روز نگرانم آیا دارم بندگی می کنم یا نه. در کل بگم استاد برا یه آدم یه لا قبا که تا حالا جوونیش رو با هوس بازی و خودپرستی و حب مال و مقام تباه کرده توضیح بدید حالا که دغدغه رزق نباید باشه اول اینکه چه دغدغه هایی باید باشه دوم اینکه من برا این بندگی باید از کجا شروع کنم و چطوری بندگی کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده که فقط یک کتاب ننوشته‌ام که لازم باشد علمِ «کانَ و ما یکون» رادر آن مطرح کنم. در حالی‌که توصیه‌ی فوق‌العاده ارزشمند مولایمان به فرزند جوانش در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» در جلوی شما است که در آن تمام راه‌های بندگی بدون یک نقطه کم  و زیاد در آن مطرح است. موفق باشید

12810
متن پرسش
با سلام: در سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) با توجه به رجوع امام خمینی (ره) به عرفان آیا می شود رجوع به عرفايي همچون غزالی، عراقی، شیخ روزبهان، هجویری، ملای جامي، ... داشت و آ یا لازم است افرادی رجوع به این اشخاص کنند تا بتوانند شخصیت عرفانی امام خمینی (ره) را بهتر بشناسند و برای پیشبرد اهداف بلند انقلاب اسلامی کاری کنند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان یک علم است و مثل هر علم دیگری شخصیت‌های مختلف  هرکدام وَجه یا وجوهی از آن را تبیین کرده‌اند و چقدر به‌جا است که ما از همه‌ی آن‌ها استفاده کنیم. موفق باشید

12808
متن پرسش
بسم الله. سلام علیکم استاد بزرگوار: می خواستم نظرِ شما را درباره ی کتاب های اکهارت تُله بدانم، کتاب هایی مانند: «نیرویِ حال» ، «تمرین نیروی حال» و «سکوت سخن می گوید». از آن جایی که راه کارهایی خوب پیرامون حضور و لحظه ی حال ارائه می دهند آیا خواندن این کتب در کنار کتاب های خودشناسی و نفس شناسی مانند کتاب های حضرتعالی و دیگر بزرگان ایرادی دارد؟ یا این که اصلا مفید فایده ای قابل ملاحظه هست؟ و السلام علیکم و رحمه الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرد مذکور را نمی‌شناسم ولی روش‌های امثال آقای کریشنامورتی و یا آقای مصفا را در تخلیه‌ی ذهن مفید می‌دانم از آن جهت که بعد از مدتی به اهمیت دستورات دینی در رفع تعلق به دنیا برایمان روشن می‌شود. موفق باشید

12807
متن پرسش
با سلام: در قرآن کریم آمده که: «وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» و در حکمت های نهج البلاغه آمده است که امام علی (ع) می فرمایند : خدای سبحان روزی فقراء را در مالهای توانگران قرار داده پس فقیری گرسنه نمی ماند جز آنکه توانگری از حق او خود را به نوایی رسانده پس پروردگار متعال ثروتمندان را در آخرت برای این عمل باز خواست کند. نهج البلاغه صفحه 420 حالا اگر اشخاصی که تقیدی به دین ندارند رو کنار بذاریم (که جسارتاً به نظر من بسیاری از اون ها در اثر جهل هست نه عناد و حتی عناد بسیاری از اون ها هم به خاطر کج فهمی هست نه این که عامدانه راه درست رو میدونند و عناد دارند) تکلیف نگاه و قضاوت ما با مومنینی که از لحاظ گشایش روزی در حد خوب یا بالایی هستند ولی به این موضوع مهم توجه ندارند و به نوعی مالشون رو ثمره زحمت خودشون می دونند چی هست؟ واقعیت این هست که گاهاً این موضع فارق از آسیب های اجتماعی و شکاف طبقاتی که به وجود میاره و در پی اون دین گریزی هایی از مردم سطح فقیر و زیر متوسط به خاطر این که مومنینی با شرایط مالی خوب به دنیا گرایشِ همراه با وابستگی نسبتاً شدید دارند، آدم رو نسبت به این طیف دلزده و آزرده میکنه که این موضوع هم خودش از لحاظ فردی و سلوکی قاعدتاً درست نیست و به نظرم باید شخص بتونه نسبت به افراد مختلف جامعه روحیه خیرخواهانه اش رو حفظ کنه چون خودش هم در هر سطحی هست از اشتباه مصون نیست، بیشتر دنبال رویکرد فردی درستی هستم که یه شخص که خودش درگیر مشکلات عدیده اقتصادی هست و از طرفی با این نوع آیات و روایات هم آشنایی داره براش این موضوع کدورت قلبی ایجاد نکنه و وظیفه و تکلیف خودش رو با این نوع اشخاص به شکل درست و خداپسند تنظیم کنه. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که هرکسی باید متوجه باشد امکاناتی که در اختیار اوست برای امتحان او می‌باشد، حرفی نیست و هرکس خود داند و خدای خود. چون در ظاهر ما نمی‌توانیم نحوه‌ی نیاز افراد متدین را به امکاناتی که در اختیارشان هست بشناسیم. لذا چون می‌دانیم عموم افراد متدین به شکل‌های مختلف و بیشتر به صورت پنهانی دغدغه‌ی فقرا را دارند، باید حرکات و سکنات آن‌ها را حمل بر صحت کرد. بنده کسانی را می‌شناسم که به ظاهر بسیار ثروتمندند ولی می‌دانم که استفاده‌ی خود آن‌ها از ثروت‌شان کمتر از استفاده‌ی فقرایی است که از ثروت و مدیریت آن‌ها استفاده می‌کنند. موفق باشید

12806
متن پرسش
باسمه تعالی: با سلام خدمت استاد گرامی: حضرتعالی در کتاب «خویشتن پنهان» بحث تفاوت بین روش عرفا در سیر و سلوک با روش علمای اخلاق (سنگی که طلا می شود و سنگی که طلا گرفته اند) را مطرح می فرمایید. عرفا پس از درک حصولی از نفس ناطقه به این نتیجه می رسند که باید با ریاضت های شرعی، حاکمیت امیال نفس اماره را ضعیف کرده و درک حضوری و مجرد از حقیقت وجود خود پیدا کرده و از این طریق، ارتباط خود را با عوالم غیب تشدید کنند. از طرف دیگر علمای اخلاق هم همین ریاضت های شرعی را در قالب گزاره های اخلاقی به امید تقرب و اتصال به عالم غیب رعایت می کنند. بنابراین به نظر می رسد عالم اخلاقی پس از مدتی با رعایت دستورات اخلاقی (یا در واقع همان ریاضت های شرعی که عارف انجام می دهد) به همان چیزی که عارف رسیده می رسد. آیا اینگونه نیست؟ اگر اینگونه نیست، پس تفاوت این دو در چیست؟ با تشکر و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نگاه اخلاقی با عرفانی در آن است که در نگاه عرفانی در عین آن‌که از همین دستورات اخلاقی استفاده می‌‌شود ولی رویکرد آن در راستای تغییر درجه‌ی وجودی است در حالی‌که در نگاه اخلاقی از آن جهت که افراد متشرع به دستورات اخلاقی نگاه می‌کنند، سعی آن‌ها آن است که آن صفات را بر شخصیت خود عارض کنند مثل آن‌که عارف در دوری از دنیا انقطاع إلی اللّه را اراده می‌کند ولی انسان اخلاقی، زهد را برای دریافت بهشت پیشه می‌کند. موفق باشید

12805
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: استاد عزیز بنده در بحث روح و فطرت و انسانیت (که امام به عنوان انسان کل است) به برخی اشکالات بر خوردم لطفا راهنمایی بفرمایید. ما یک تن داریم و یک من داریم (که همان روح یا نفس ماست) که تن ما ابزار من ما است و ما از این ابزار استفاده می کنیم تا بتوانیم روح خودمان را رشد دهیم و به آن مبدا روح که همان مقرب ترین ملک نزد خداوند است و قرب خداوند است برسیم. و اینکه ما میل به کمال (چه منفی و چه مثبت) داریم بر اساس فطرت ما است که با رجوع به انسانیت می توان روح را به آن مقصد اصلی اش رساند و اوج فطرت انسانیت است و در اصل فطرت ما همان امام است. و فطرت جان جان همه انسان ها است و مقصد روح انسان می شود فطرت. خیلی شرمنده هم همه رو جابه جا فهمیدم کمک بفرمایید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب خوب متوجه شده‌اید، منتها در مباحث عرفانی؛ بین روح و نفس فرق هست ولی در این‌جا این‌دو به یک معنا گرفته شده است. در مباحث عرفانی آن وَجه از نفس ناطقه که به بدن نزدیک است، «نفس» گویند و مرتبه‌ی بالاتر از آن را «قلب» می‌گویند و بالاتر از آن «روح» است که باطن قلب می‌باشد. موفق باشید

12788
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام و تحیت خدمت استاد محترم : ان شاءالله به فضل خدا، در سال جاری عازم حج تمتع هستم. با توجه به ظرفیت معنوی بسیار بالای حج و منابع متنوعی که در این خصوص منتشر شده و اینکه احتمال دارد اولین و آخرین سفر حج بنده باشد از حضرتعالی استدعای راهنمایی دارم. «تمام الحج لقاء الامام» در افق سفر قرار گرفته است اما فقیر تر از آنم که چنین طلبی داشته باشم، حتی نمی دانم چگونه خود را آماده کنم، لطفا هر نوع دستگیری که می توانید از بنده بفرمایید. در خصوص مطالعه ای، مراقبه ای، ذکری، آمادگی جسمی و روحی... هر نوع تمهیدی برای این سفر لازم است اگر بفرمایید منت ویژه ای است که در راه خدا بر یکی از بندگانش می گذارید. در پناه حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل روایت فوق در شرایطی بوده است که ائمه در قید حیات بوده‌اند و وظیفه‌ی حجاج آن بوده که پس از انجام حج به خدمت امام برسند و در زمان غیبت اگر انسان طالب چنین مطلبی باشد إن‌شاءاللّه قلب او منوّر به انوار وجودی امام خواهد شد. موفق باشید

12782
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: 1. استاد خیلی دوست دارم فقط از خدا خودش را بخواهم اما دوباره دعای متفاوتی را تکرار می کنم. یکی از دعاهام که زیاد تکرار می کنم اجابت نشده به همین خاطر دیگه نمی خواهم نه دعا کنم و ناخودآگاه از شنیدن معارف الهی دور شدم چرا؟ چون برای این سئوال جوابی ندارم از امامان بسیار شنیدم در رد نکردن گدا و اجابت خواسته مردمان کرامات ایشان حتی الان. حالا من یکی از آن انسان هایی ام که با شنیدن این اوصاف آمدم در خانه به توسل اما هیچ. چرا باید قبول کنم بقیه حرف هایی که می شنوم از معارف الهی چرا باید قبول کنم؟ من آدم بد اما ناامید کردن آدمای بد راه و رسم اهل البیت (ع) نیست. چرا قبول کنم رحمت العالمین غم و درخواست کمکم را می بینه بعد هیچی، این امر با این صفت نمی خونه وقتی این حرفا را نمی فهمم چرا باید قبول کنم؟ استاد از اینکه دیگه نمی تونم به احادیث و گفته ها اعتماد کنم در عذابم اما همه من را می پیچونند. صلاح نیست، آن امور استثناست، در بزم مقرب تر جام بلا بیشتر می دهند و... استاد دوست دارم به خدا نزدیک شم اما نمی خوام دیگه قدمی بردارم. قدم های که گفتند رفتم اما نتیجه را ندیدم احساس می کنم وقتی کسی جهنمیه این حرف ها مال بهشتی هاست نه مال آدمایی مثل من هر قدر صدا می کنم ذکر میگم انگار همه شنیده ها مال بقیست به من که می رسه استثنا می شود. استاد چرا؟ اصلا در عالم برای این سئوالا جوابی هست یا نه نیست یا برای من که یک آدم عادی ام نیست می دونم در عالم، هدایت و گمراهی من مهم نیست و گرنه حالم این نبود. گفتم شاید جوابی باشه و شما به من بدید استاد واقعا شما سوالها را می خونید و جواب می دید؟ همه متن ها را؟ ممنونم از وقتی که می گذارید با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده یعنی طاهرزاده همه‌ی متن را و گِله‌های شما را از حضرت پروردگار که در متن‌تان مطرح کرده‌اید، می‌خوانم و تعجب می‌کنم که چطور به مرحله‌ای نرسیده‌اید که آن‌چنان محو حق باشید که بدانید هرچه آن خسرو کند، شیرین کند و ندا سر دهید: «در بلا هم می‌چشم الطاف او/ مات اویم، مات اویم، مات او» در آن حدّ که به خود آیی و از خود بپرسی: «زیر دریا خوش بود یا روی او / لطف او بهتر بود یا قهر او؟». موفق باشید

نمایش چاپی