بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12322
متن پرسش
سلام: می خواستم ببینم دلیل عدم استجابت بعضی از دعاها، با وجود طلب مکرر و تشنه گونه ی آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات داریم بعضاً خداوند صلاح نمی‌بیند که دعای بنده‌اش را اجابت کند، حال یا دوست دارد او خداخدا نماید و اُنس خود را با پروردگارش ادامه دهد یا جواب دعای او را برای قیامت آن بنده حفظ می‌کند. گفت: «تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن / که خواجه خود صفت بنده‌پروری داند». موفق باشید

12313
متن پرسش
سلام استاد: استاد حرف شما درست اما من در به در دنبال جواب یک سئوالم، سئوالی که به شدت زندگیم را تحت تاثیر قرار داده. -کراماتی که از اهل البیت (ع) نقل شده، دعاهای که گفتند (نقل شده)، اگر سلام بدیم صحبت کنیم جواب می دهند عنایت دارند، یا آثاری که برای نماز شب بیان شده و یا سور قرآنی راستند؟ اگر هست چرا من نا آرومم؟ درسته که خدا می خنداند و می گریاند پس چرا برای شاد بودن تلاش باید کرد؟ اگر دعا جواب نداره چرا باید دعا کرد؟ احساس می کنم با خودم حرف می زنم نه با امام زمان (عج ا...) چون متوجه جوابی نمی شم. استاد، اخلاقم بد شده، حساس شدم، احساس می کنم باورم سرابه، مدام به هر بهانه ای به یاد خانوادم میارم مقصر حال منند. نمی خوام اما سئوال های که مطرح کردم واقعا جوابی پیدا نکردم تو را به خدا کلی جواب ندید کمک کنید. کم آوردم! کم آوردم! چطور توجیه کنم؟ شنیده اعتماد کردم رفتم ولی نرسیدم، چرا دوباره باید اعتماد کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهادم آن است که صوت مباحث «شرح حدیث ای اباذر» را که دستورالعمل متعالی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به اباذر است، جزو برنامه‌های خودتان قرار بدهید و هفته‌ای یک جلسه یا دو جلسه‌ی آن را به خود متذکر شوید تا إن‌شاءاللّه زیر نظر رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» راهِ زندگی را درست طی کنید. موفق باشید

12312
متن پرسش
با سلام و عرضه خسته نباشید: من با توجه به آیات «و من یتق الله یجعل له مخرجا» و همچنین «و من یتق لفتحنا ابواب السماوات و الارض» سعی کردم که تا جایی که می شود از گناهان دوری کنم و همچنین اخلاق حسنه داشته باشم و ... و حقیقتا بعضی از معاصی را به لطف خدا ترک کرده ام اما نمی دانم چرا بعد از چند سال مشکلات ما حل نشده و همچنان سخت من را از زندگی بیزار کرده است؟ مگه قرار نیست با تقوا راه خروج از مشکلات باز شود؟ واقعا تا کی باید صبر کرد؟ هرچه هم استغفار کرده و هرچه هم به زیارت اهل بیت (کربلا، مشهد، قم، شیراز، مناطق جنگی) می روم باز هم حاجات ما برآورده نشده و قصه ها تمام نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «اسْتِغْنائُكَ‏ عَنِ الشَّي‏ء خَيرٌ مِنْ اسْتِغْنائِكَ‏ بِهِ»؛ استغناء و بى‏نيازى تو از يك چيز، بهتر از استغناء تو با آن چيز است، زيرا نخواستن بالاتر از داشتن است. شما چه می‌دانید که خداوند چه طرحی را برای برون‌رفت از مشکلاتتان طراحی کرده‌ است! شاید بخواهد به‌جای برآوردن آرزوهایت آزادشدن از آن‌ها را به شما بدهد. معجزه‌ی تقوا را در نجات از امیال ساده نگیرید. موفق باشید

12298
متن پرسش
سلام استاد: بنده خیلی صحبت‌های شما را گوش دادم. کتب مقدماتی شما را هم کار کرده‌ام. جزوه‌ی روش سلوکی را نیز خوانده‌ام. اگر می‌شود خودتان مرحله‌ی اول عملی سلوک را به من بفرمایید. می‌خواهم از طریق همین ارسال پرسش سلوک کنم؛ اگر برای شما اذیت نداشته باشد بنده طلبه‌ام. می‌خواهم هم بُعد عملی، هم بُعد نظری را بالا ببرم. خواندن کتاب نظری‌ است. دستورات عملی را خودتان بفرمایید بهتر است. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ی 16 کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جایگاه مباحثی مثل معرفت النفس و غرب‌شناسی و مباحث مهدویت روشن شده. در هرحال ابتدا اگر با معرفت نفس در کتاب «ده نکته» همراه با شرح صوت آن و سپس «برهان صدیقین» و بعداً با «معاد» کار را جلو ببرید، إن‌شاءاللّه به نتیجه‌ی لازم خواهید رسید. موفق باشید

12296
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: شما در مباحث فرمودید خداوند عین هستی است و عین هستی عین کمال پس عین علم است. حال صادره اول که عین هستی نیست هر چند نازله اسم الله است ولی عین هستی نیست چون مخلوق است پس چطور می توان قبول کرد که صادره اول هم عین علم است در حالی که عین هستی نیست؟ توضیح فرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم صادره‌ی اول عین علم نیست به معنای مطلق علم، بلکه به اندازه‌ی درجه‌ی وجودی خود به خود علمِ حضوری دارد و به همان اندازه عالِم است منتها علم او حضوری است و از این جهت علم او عین وجود اوست. موفق باشید

12285
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت حضور استاد محترم: فارغ التحصیل مامایی و 24 ساله هستم و مشغول گذراندن طرح می باشم. از آنجایی که بنده به رشته های دینی علاقه مندم و با توجه به اینکه نیاز اساسی انقلاب کار فرهنگی است می خواهم به رشته تحصیلی و فعالیتهای اجتماعی ام جهت انقلابی بدهم اما نمی دانم چه رشته ای رو بخوانم که هم به نقش های خودم به عنوان یک زن لطمه نزند و هم در راستای نیاز اساسی انقلاب باشد از شما تقاضا دارم من را راهنمایی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار خدمتی که می‌توانید در رابطه‌ی رشته‌ی خودتان به مردم داشته باشید و با عدم اجحاف و خوش‌رویی با آن‌ها برخورد کنید، رشته‌های کلام اسلامی و قرآن و حدیث در صورتی‌که نسبت به مباحث معرفت النفس آشنایی داشته باشید، إن‌شاءاللّه موجب خیر و برکت خواهد بود. موفق باشید

12278
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد: بنده در شرکتی خصوصی کار می کنم که جو آن شرکت مخصوصا قسمتی که من کار می کنم فوق العاده ضد نظام و بعضی مواقع ضد اسلام و فوق العاده از لحاظ تفکر غربی می باشد، چند تا از همکارانم اکثر زمان کار را به جای اینکه کار کنند در حال بحث سیاسی و توهین به نظام و ولایت فقیه و بعضی مواقع هم زیر سوال بردن اسلام و تعریف و تمجید از غرب به سر می برند، بنده تا به حال چندبار که اسلام را زیر سوال می بردند با آنها وارد بحث منطقی شدم و در آخر هم چون اینگونه افراد همانطور که خودتان مستحضر هستید چیزی و منطقی در چنته ندارند به جای اینکه قانع شوند شروع به تمسخر و جدال می کنند، که البته بنده اصلا از اینگونه برخورد آنها ناراحت نمی شوم چون به حق بودن کلام خود اطمینان دارم، اما چیزی که مرا آزار می دهد جو غیر معنوی و غربزده آنجاست که احساس می کنم روی نفس من تاثیر بد گذاشته، البته نه اینکه انحراف فکری برایم ایجاد کرده باشد نه، بلکه احساس می کنم هرچه در مواقع راز و نیاز و عبادت نفسم را جلا می دهم با حضور در محل کار و این جو غرب زده همه ی آن تلاشها و حضور قلب مختصر و معنویت به دست آمده از بین می رود. 1-بنده می خواستم بدانم وظیفه من چیست؟ آیا باید محل کار خود را تغییر دهم و از این شرکت و جو غرب زده آن دور شوم؟ (در ضمن بنده توانایی تغییر محل کار و شغل را دارم و حتی خودم هم می توانم با توجه به توانایی هایم کسب و کار شخصی ایجاد کنم و برای خودم کار کنم، اما کمی زمان بر است) 2- از نظر اسلام و فرهنگ اهل بیت (ع) اگر کسی توانایی ایجاد کسب و کار برای خودش را داشته باشد که دستش جلوی کسی دراز نشود و هر ماه منتظر حقوق ماهانه نباشد و جیره خور کس دیگر مخصوصا یک شخص غرب زده نباشد (منظور بنده برخی شرکت های خصوصی که هر لحظه امکان اخراج شدن و عقب افتادن حقوق و سخت شدن امرار معاش و جو نامناسب و غرب زده که باعث کدورت قلب می شود است،می باشد) وظیفه اش چیست؟ آیا به طور کلی یک فرد مومن اگر توانایی دارد تا آنجا که می تواند باید جیر خور کس دیگر نباشد و برای خود کار کند؟ یا اینکه مسئله شخصی است و به خود فرد بستگی دارد که اگر محل کار مناسب نبود و جو محل کار غرب زده و فاسد بود و شخص توانایی کسب و کار شخصی را داشت (مثل بنده) باید اقدام به کسب و کار شخصی و حلال کند تا جیره خور فردی غرب زده نباشد؟ لطفا جواب بنده را واضح و روشن دهید و اگر روایت و یا حدیثی در این رابطه هست نقل کنید. با تشکر. موفق باشید. التماس دعا بر محمد و آل محمد صلوات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به ما می‌فرماید آن‌جایی که زمینه‌ی تذکر و هدایت نیست و کار به مراء و جدال می‌کشد بزرگوارانه از موضوع عبور کنید و خود را هم‌سنگِ چنین افرادی ننمایید. فرمود: «اذا مرّوا بالغو مرّوا کراما» نهایتاً باید نشان داد که گرفتار لغو و پوچی هستند و از واقعیات تاریخی خود غافل‌اند 2- این از مسلّمات شخصیت انسان است که هرچه می‌تواند در آزادی و آزادگی خود قدم بردارد و در مورد شغل نیز قضیه از همین قرار است که اگر بتوانید استادکارِ خود باشید حتی با حقوق کم‌تر به روح و روان خویش خدمت بیشتری کرده‌اید. موفق باشید

12263
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: من خانمی 29 ساله هستم که مشغول گذراندن طرح پزشکی عمومی می باشم و از آنجایی که روحم با معنویات ارضا شده و در پی رشد وجود هستم، ادامه تحصیل و خواندن تخصص زمان و تمرکز کافی برایم نمی گذارد به خصوص که خانم در خانواده نقش مهمی را هم دارد، از جنابعالی خواستار راهنمایی در این باب هستم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده به دوستانی که در موقعیت شما بودند همیشه این بوده است که اگر تخصص مورد نظر شما چندان ضروری نیست به تخصص‌هایی مشغول شوید که چندان ذهن و فکر شما را مشغول نکند و در کنارش بتوانید موضوعات معرفتی و وظایف خانوادگی را دنبال کنید. موفق باشید

12269
متن پرسش
سلام استاد: چند وقتی میشه که این بزهکار را جهت مداوا به نجف خوانده اند، اصلا خوشحال نیستم بلکه مرا دیوانه می کند، این بی غیرتی ام که حتی اشتیاق وصال ایوانش نیز نتوانست آدم ترم کند. مادرم میگه زیر قبه سیداشهدا دعا کن حالا دیگه بعد سه دهه عمر که موهات داره سفید میشه دوماد بشی میگم چجوری روم میشه با اون فضای قبض و غم حرم حرف از دامادی و مشکلات مالی بگویم و حاجات دیگه از اونطرف به اون حاجت های اغلب دنیوی هم محتاجم از این رو مانده ام استاد چه کنم؟ سه دهه عمر همش می گفتیم کربلا کربلا حالا بریم و فقط از خود دم بزنیم؟!! مهمه اما بی ادبی ست. کلا نظر شما چیه؟ دعاهای دنیوی را بذاریم برا ایوان نجف یا حرم حضرت ابوالفضل یا حرم سیدالشهدا؟ راستی پس زیارت و عشق بازی چه؟ (از ائمه (ع) سوء استفاده می کنیم برای دنیا عاشقشون نیسیم دل بهم زنه بخدا) اعصابم خرده اصلا خوشحال نیسم دارم میرم کربلا خاک بر سر من.استاد من هم زن میخوام هم علم، هم علم تفسیر هم پول(البته در حد نیاز خونه و ماشین معمولی) هم سلوک و بندگی. اینقد دعا کنیم خودخواهی نیس؟ وقتی ندارم منتظر جوابم. حلال کنید پس از سه دهه عمر انتظار اینک وصال نه، اندکی تقرب به حضرات محبوبین علیهم السلام. اضطرابی به جانم افتاده که بیان کردنش میسر نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر نگفتند با «کریمان کارها دشوار نیست!» با تمام امید به پابوس مولایمان امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» بروید و از حضرت بخواهید به نور خودشان به سرّ شما نظر کنند و آن کنند که باید بکنند! و در کنار این‌ حرف‌ها از حوائج دنیایی هم با ایشان سخن بگویید و در ملاقات مولایمان حسین«علیه‌السلام» هرچه می‌خواهید درد و دل کن، از آشفتگی‌هایی که داری بگو، و بپرس چگونه شما توانستید با غمخواری برای دین، همه‌ی دنیا را به هیچ بگیرید!؟ ای راهِ گشوده به سوی خداوند در ظلمات دنیا! ما به زیارت شما آمده‌ایم که این راه را در مقابل ما بگشایید. موفق باشید  

12262
متن پرسش
با سلام: استاد بنده مدتی دچار شبهات و تفکراتی شده بودم که با تحقیق و تدبر و توکل و توسل شبهات و آن تفکرات برطرف شد و در این مسیر مطالب زیادی هم فرا گرفتم و دیدم نسبت به خیلی چیزها عوض شده و انگار بیدارتر شده ام و خیلی چیزها را که دیگران نمی فهمند و درک نمی کنند من درک می کنم، الان به گونه ای شده ام که اگر کمی به سمت گناه بروم آن شبهات دوباره به سراغم می آیند و آزارم می دهند و وقتی متوجه می شوم و به خودم می آیم و از گناه دوری می کنم آن شبهات هم می روند، یعنی طوری شده که آمدن آن تفکرات آزار دهنده شده ملاک تشخیص و حواس جمعی من که از طریق آن می فهمم و هوشیار می شوم که دچار گناهم و به نوعی جبرا به خاطر دوری از آن شبهات و تفکرات آزار دهنده گناه نمی کنم، آیا این لطف خداست که از این طریق شامل حال من شده که به خاطر دچار نشدن به آن افکار نباید مرتکب گناه شوم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً شریعت الهی مطابق روح اصیل انسان‌ها است و هر اندازه انسان به حقیقتِ خود نزدیک شود از گناه متنفر می‌شود به همان معنا که شریعت الهی گناه را موجب از بین‌رفتن اصالت روح می‌داند و سعی کنید این هوشیاری را که در باطن خود بدان دست یافته‌اید، با حضور در جلسات دینی و مطالعه‌‌ی کتاب‌های معرفتی و اخلاقی و عباداتِ با حوصله نگه دارید. موفق باشید

12261
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: در مورد مطلبی که یک نفر از کاربران در مورد سیر مطالعه فلسفه و عرفان گذاشته اند باید گفت ایشان از نقش حد واسط کتب امثال جنابعالی غفلت کرده اند به این منظور که کتب جنابعالی چکیده روان و خوبی از آن سیر است که باعث می شود ضمن اشنایی اجمالی و خوب در مخاطب میل فراگیری مطالب عمیق فلسفی و عرفانی بوجود آید این چیزی است که خود ما تجربه کردیم، از طریق کتب شما متمایل شدیم به مطالعه فلسفه و منطق در حالیکه به نسل امروز نمی توان به طور مستقیم گفت برو آن سیر استاد رمضانی را فرا بگیر حتی طلاب هم انگیزه چندانی ندارند در حالی که کتب شما حد واسط خوبی است برای آن سیر هر چند آن کتب به خودی خود هم دارای ارزش و اعتبار است و میل به فراگیری فلسفه و عرفان یکی از نتایج مطالعه کتب شماست. در مورد مولوی و موسیقی هم جالب است در مثنوی مولوی هیچ سفارشی نسبت به موسیقی ندارد حتی بعضی جاها آن را تخطئه هم می کند مثل داستان پیرچنگی که می گوید تو حجاب من بدی از اله البته دیوان غزل ملاک نیست چون زبان غزل زبان خاصی است حتی در اشعار مرحوم حاجی سبزواری هم خیلی از الفاظ موسیقی استفاده شده در حالیکه شرح حال آن مرحوم مشخص است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در هر دو مورد با جنابعالی موافقم زیرا اگر انسان رویکرد خود را نسبت به فلسفه و عرفان درست کند و سپس به آن‌ها رجوع نماید می‌داند برای چه هدفی فلسفه و عرفان بخواند و شاید در مباحث بنده این نتیجه، حاصل آید. و در مورد مولوی به نکته‌ی بسیار دقیقی اشاره فرمودید که اینان هرگز تشویقی به موسیقی به معنای معمول آن ندارند بلکه نظر به شرایط آهنگین نظم عالم قدس می‌کنند و هر آن‌چه که این نگاه را برای آن‌ها فراهم کند، ارج می نهند. موفق باشید

12265
متن پرسش
بنام خداوند بخشنده مهربان: سلام علیکم: حاج آقا چرا این راهی که از طریق شما به روی این حقیر باز شده بود، بسته شده شده است. لطفا این مورد را توضیح دهیدچون ذهن حقیر سخت مشغول می باشد؟ من از این موضوع خیلی ناراحتم. از شما متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر داشته باشید که بنده یک معلمم و نه یک استادِ سلوکی، و لذا وظیفه‌ی بنده در آن حدّی است که موضوعاتی را با دانشجویان در میان بگذارم تا خودشان در آن رابطه فکر کنند و راه خود را تشخیص دهند به همین جهت است که اگر کسی به‌جای برخورد معلمی با بنده، برخورد شیخ و استادی داشته باشد روحاً اذیت می‌شوم، چون چنین انتظاری را که بعضی‌ها از بنده پیدا می‌کنند مرا به زحمت می‌اندازند. موفق باشید

12258
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: 1. آیا تجلی فعل خداست یا اینکه خداوند متجلی بالذات و متجلی بالوجود است؟ 2. نظر حضرتعالی در مورد عبارت سریان وجود خدا در اشیاء چیست؟ اگر این سریان نیست که هیچ و اگر هست، پس مساوی است با حرکت و تغییر آن هم حرکت و تغییر ذات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که متوجه‌اید اسم «جواد» حضرت حق که اقتضای تجلیّات کمالی اسماء آن حضرت به اعیان ثابته‌ی ممکنات است، عین ذات حضرت حق است و این غیر فعل آن حضرت است که مبتنی بر نحوه‌ای از مخلوقیت مخلوق است 2- حق «مخلوقٌ به» یعنی این‌که در آینه‌ی امکان ذاتی ممکنات حضرت حق به وسعت ممکنات ظهور می‌کند و بدین معنا گفته می‌شود سریان حق در موجوادت هست، نه آن‌که گمان شود حرکتی در کار است مثل آن‌که نفس ناطقه‌ی شما در قوه‌ی بینایی شما سریان دارد و این به معنای حرکت نفس ناطقه‌ در قوه‌ی بینایی نیست. موفق باشید

12257
متن پرسش
سلام استاد گرامی: اینجانب علاقه زیادی به گرفتن روزه مستحبی در ماه های رجب و شعبان دارم اما از طرفی روزه های قضا شده نسبتا زیادی دارم. واسه همین اول مجبورم روزه های قضامو بگیرم و سعی می کنم هر سال تعدادیشو در قسمتی از ماه رجب و شعبان با نیت روزه قضا نه مستحبی بگیرم. استاد با این کار امکانش هست علاوه بر گرفتن روزه های قضا، از برکات ویژه روزه گرفتن در ماه رجب و شعبان برخوردار بشم؟ (خودم یه جورایی احساس می کنم روزه های قضایی که تو این 2 ماه می گیرم در مقایسه با روزهای دیگر از سال بیشتر به وجودم شدیت میده)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همان‌طور که متوجه شده‌اید اگر روزه‌های قضا را هم در ماه‌های رجب و شعبان بگیرید نتیجه‌‌ای که باید در این دو ماه شریف ببرید را نصیب خود خواهید کرد. موفق باشید

12256
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: روزانه مشغول اورادی هستم که از بزرگان رسیده (اذکار خاصی نیست اذکاری که دنبال می کنم معمولا عام یا ماثور یا در مفاتیح است) گفته اند در ذکر کیفیت مهم است ولی خیلی از اذکار به کمیت نظر دارد و حداقل بنده نمی توانم فرضا ذکری را که گفته شه پانصد بار در سجده گفته شود به تمام معنا با توجه بخوانم آیا باید رها کنم یا ادامه دهم یا به تعدادی که با توجه می توانم بخوانم ادامه دهم یا نیتم را عوض کنم چه کنم؟ می دانم صرف ذکر هم شاید فایده نداشته باشد و باید با توجه باشد پس چکار کنم؟ ضمنا فرموده شده که اذکار را یک سال باید ادامه داد آیا در طول یکسال هر وقت حال نبود ادامه دهم یا رها کنم؟ بعد از یک سال آیا رها کردن آنها اشکال دارد و اثری می گذارد؟ فرضا روزانه زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام را یکی دو سال است می خوانم ولی تمام آنها را با توجه کامل نمی گویم ادامه دهم یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید در ذکر، کیفیت مهم است ولی آن اذکاری که تعداد آن‌ها تصریح شده است صرفاً باید همان تعداد گفته شود مگر آن‌که ترجیحاً متذکر تعداد بیشتر باشد که آن به عهده‌ی ذاکر است. در مورد دعا، صراحت داریم که یک دعا را 12 هلال یعنی همان یک‌سال بخوانید تا ملکه‌ی ما گردد و جزء طلب باطنی ما شود ولی اذکاری که تأکید بر کثیربودنشان شده است و به هر صورت حالِ حضور در آن لازم است. با این‌همه اصرار نداشته باشید که در همه حال حضور قلب در آن باشد. در مورد زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام در این مدت دو سال که می‌فرمایید؛ فکر نمی‌کنم لازم باشد. موفق باشید

12259
متن پرسش
به نام خدای مهربان خدمت استاد عزیز سلام عرض می نمایم و توفیق روز افزون برای شما خواستارم ما خانواده ای هستیم مذهبی. فرزندی داریم که در عین علاقه زیاد به رفتن در حوزه علمیه و مسایل مذهبی حدود 2 سال است که به واسطه فضای مجازی آلودگی به تصاویر و داستانها و فیلمهای مستهجن پیدا کرده است. ضمن اینکه با هماهنگی و تمایل خودش به مشاوره های مذهبی مراجعه کرده ایم و ضمن اینکه معتقد است که مشکل دارد و می خواهد که مشکلش حل شود ولی هنوز اصل موضوع پابرجاست (لازم به ذکره که چندین نوبت که متذکر موضوع می شدیم ایشان بشدت انکار می کرد و با توجیه کردن و دروغ بافی زیاد از قبول موضوع سرباز می زد و ما هم اصرار نمی کردیم تا روز قبل که در مورد مشابهی مجبور شدم ضمن تذکر و نوع برخوردم نشان دهم که من به اطمینان رسیده ام در این موضوع) استاد چه کنیم؟ از یک طرف ظاهر مذهبی و حوزوی و قرآنی و از طرف دیگر دروغ گویی و توان توجیه کردن مسایل و عادات ابتذال و... اصلا نمی تواینم و بنا هم داریم که نگذاریم به حوزه برود چرا که فکر می کنیم می توان یک فرد عادی منحرف را تحمل کرد ولی یک روحانی نما و یا یک فرد به ظاهر مذهبی دچار انحراف اخلاقی را اصلا نه. استاد عزیز اگر شما با چنین شرایطی روبرو م یشدید چه می کردید؟ موبایل و کامپیوتر را خیلی کنترل شده در اختیارش گذاشته ایم ولی با اندک غفلت فیلش یاد هندوستان می کند. استاد می ترسیم از شرایط موجود و رسم زمانه ای که دهان باز کرده و دارد مدام می بلعد و فضایی ایجاد کرده که افراد بین قرآن و امام حسین و ریش و تسبیح و تمناهای اینچنینی با ابتذال و دزدی و دروغ و... جمع کرده اند. تکلیف ماها چیست در این وانفسا؟ با فرزندانمان چه کنیم؟ با خودمان چه کنیم؟ می بخشید مزاحم وقتتان شدم. درد و دلی بود و چاره جویی از پدر و مادری درمانده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت باید شرایط برای این نوع جوانان طوری فراهم کرد که متوجه‌ی احساس گناه خود شوند ولی آنچنان زیر نظر قرار نگیرند که وقتی می‌خواهند توبه کنند و خود را مبری از این عیوب بدانند امکان چنین کاری برای آن‌ها نباشد! فکر نمی‌کنم اگر این جوانان بعضاً گناه‌آلوده – ولی نه گناه‌کار – در شرایط خوب دینی قرار بگیرند به‌کلّی از این نوع گناهان فاصله نگیرند! شما مسئله را خیلی بزرگ نکنید که موجب یأس جوانانی شود که گرفتار مکرِ لیل و نهار این روزگارند. موفق باشید

12250
متن پرسش
به نام خدا: با سلام خدمت استاد گرامی: می خواستم از شما خواهش کنم با یک مثال وحدت وجود را برایم تعریف کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل رابطه‌ی موج و دریا که موج‌ها در عین آن‌که هرموج از موج دیگری جداست، در عین حال همه همان دریا هستند. وحدت وجود معتقد است عالم همه به این شکل مظهر خدایند بدون آن‌که جدایی و دوگانگی در بین باشد و البته همان‌طور که موج، دریا نیست و از دریا هم جدا نیست، هیچ مخلوقی خدا نیست. موفق باشید

12245
متن پرسش
سلام: کسی که قبلا زیاد گناه کرده به درجات عالی عرفان می تواند برسد؟ و فنای ذات الهی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه انسان از خود عبور کند، به فنای فی اللّه و رسیدن به احساس الهی نزدیک می‌شود. عبور از گناه یک نحو عبور از خود است. موفق باشید

12233
متن پرسش
سلام استاد: حدیث «هر کس قدر خود را نشناسد هلاک گردد» می تواند بر این معنا هم باشد که اگر کسی استعدادها و توانمندیهای خدادی اش را پیگیری نکند به ضررش است؟ یا صرفا در بحث گناه و عزت نفس و ... است. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که قدر و جایگاه انسان بندگی خداوند است می‌توان گفت در آن روایت، استعداد اصلی انسان که همان عبودیت رب‌العالمین است مدّ نظر باشد، آری در راستای عبودیت استعداد های انسانی جهت می‌گیرد و او را از هلاکت در بندگی شهوت و غضب نجات می‌دهد. موفق باشید

12239
متن پرسش
سلام: 1. شما در مورد روش سلوکی آیت الله سعادت پرور (پهلوانی) که به صورت استاد محور و بالینی است اطلاع دارید؟ 2. کتاب شرح دیوان حافظ ایشون برای مطالب عرفانی چگونه است؟ منظورم کتاب جمال آفتاب است. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام و با انطباق خود با رهبری انقلاب از اساتید عزیز اخلاق به‌خوبی بتوانید استفاده کنید. کتاب «جمال آفتاب» در جای خود شرح خوبی است. موفق باشید

12238
متن پرسش
سلام: بنده جزوه روش سلوکی آیت الله بهجت را که شما راجع به آن سخنرانی فرموده بودید گوش داده ام، ولی یک سوال برایم پیش آمده که آیا تا کجا می توان بی استاد پیش رفت؟ تا آخر؟ یا در منزلی به بعد راهنمایی استادی راه دیده حتما لازم است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این تاریخ علم ما استاد ما شد پس معلم‌هایی چون علامه طباطبایی و حضرت امام«رحمة‌اللّه‌علیهما» و شاگردان آن‌ها تا آخر استاد ما خواهند بود. موفق باشید

12221
متن پرسش
سلام استاد گرامی: روزه ماه رجب شدت بیشتری دارد یا روزه ماه شعبان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام برکات خود را دارد. ماه رجب بیشتر تأکید شده ولی در مورد ماه شعبان هم عرایضی در یادداشت ویژه داشته‌ام. موفق باشید

12231
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به نظرات گوناگونی که در مبحث فناء وجود دارد، نظر حضرتعالی در مورد این قضیه چیست؟ سوال حقیر مشخصا در مورد این است که آیا فناء ذاتی به معنای فناء در ذات غیب الغیوب امکان دارد یا خیر و همانطور که اساتیدی مانند استاد یزدان پناه و امینی نژاد می فرمایند، فنا فقط در صقع ربوبی اتفاق می افتد. از آن جا که استاد امینی نژاد فرمودند که تقریر دقیقی از فنای ذاتی به معنای فناء در ذات غیب الغیوب را ندیده اند در خواست داشتم که در صورتی که برای حضرتعالی ممکن است پس از مطالعه بخش مربوط به فناء ذاتی در کتاب مهرتابان نوشته مرحوم علامه طهرانی و همین طور نور مجرد نوشته حضرت آیت الله حاج سید محمّد صادق حسینی طهرانی به این سوال پاسخ دهید. حقیر عجله ای برای پاسخ سوال ندارم و در خواست مطالعه بخش های مربوطه در این دو کتاب از این جهت بود که امکان داشت که توضیحات بنده، راه گشا نباشد و از آن جا که این مطلب دقیق است بیشتر به دنبال رسیدن به حق هستم. ان شاء الله. لذا تا هر زمان که حضرتعالی فرصت مطالعه و پاسخ داشته باشید منتظر می مانم. در صورتی که از جانب حضرتعالی ایرادی مشاهده نمی شود، متن سوال حقیر در سایت قرار نگیرد و در صورت قرار گرفتن بنا به صلاحدید خودتان اصلاح شود. از این اطاله کلام حقیقتا عذر خواهم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک کاری است ماوراء یک سؤال و جواب. بنده نظر آقای استاد یزدان‌پناه را نظر صائبی می‌دانم از آن جهت که سالک در فنای ذاتی به نور حق متوجه وجود حق می‌باشد بدون آن‌که بین خود و حضرت حق اثنینیتی احساس کند بلکه فقط احساسی دارد که به نور حق می‌بیند و می‌شنود و می‌فهمد و بدون آن‌که آن احساس را به خود نسبت دهد و چون هیچ دوگانگی در میان نیست باید آن را فنای ذاتی دانست زیرا ذاتی از خود احساس نمی‌کند و از رسومات بشری به‌کلّی آزاد شده و به واقعیت محض که خدا هست و دیگر هیچ، راه یافته و لذا خود را به عنوان وجودی که شاهد انوار الهی است حس نمی‌کند بلکه تنها به نور حق، حق را می‌یابد و این حقیقتِ فناء است. بنده در جلسات آخر شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این مورد عرایض داشته‌ام و جناب خواجه عبداللّه انصاری در قسم توحید منازل السائرین به‌خوبی موضوع را نمایانده است و جناب استاد یزدان‌پناه به‌خوبی در شرح این موضوع در آن‌جا موفق بوده‌اند. موفق باشید

12219
متن پرسش
سلام: استاد با توجه به اینکه یک مکان مذهبی مثل تخت فولاد و گلستان شهدا در شهرمان وجود دارد و در دسترس هم هست اصلا از شما چیزی در مورد این مکان مقدس و علمای مدفون در آن ندیده ام. چند روزی است که به شدت دوست دارم که ساعاتی طولانی در خلوت ترین مکان تخت فولاد در یکی از تکیه ها بروم، دلیلش را نمی دانم یک حالت خاصی است نه خوب است نه بد نمی دانم چه کنم. لطفا بگویید آیا می توانیم از تخت فولاد برای تهذیب نفس و سیر و سلوک استفاده کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده متأسفانه در این مورد کاری نکرده‌ام ولی نباید از این موضوع غافل بود و نسبت به تجریدبخشیدن به روح خود کوتاهی کرد. موفق باشید

12206
متن پرسش
سلام استاد: فرمودید مصباح الهدایه تذکره و در مسیر رویت حقایق با قلب اگه استدلال بیاریم موضوع به حجاب میره در این مسیر چطوری بفهمیم چیزی که حس می کنیم رویت حقیقت به وسیله قلبه یا القای شیطان در خیالمون؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک ما در همه‌جا شریعت الهی است، اگر در این فضا آن‌چه قلب حسّ کرد موجب تعظیم ربّ و شدت عبودیت شما شد می‌توان به آن حالت امیدوار بود. موفق باشید

نمایش چاپی