بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11077
متن پرسش
سلام: اگر امکان دارد بفرمایید راه تشخیص واقعی و درست بودن حرف کسی که ادعا می کند استاد راه عرفان است و باطن افراد را می داند چیست؟ و چگونه می توان با اطمینان از درست بودن مسیر، شاگردی او را کرد و او را به عنوان استاد راه دانست و حرفهایش را پذیرفت؟ اگر لطف بفرمایید پاسخ دهید ممنون میشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال 11075 عرایضی در این مورد داشتم در ضمن در جزوه‌ی «روحیه تمدن‌سازی و عرفان اسلامی» که بر روی سایت هست می‌توانید جواب خود را به‌طور مفصل پیدا کنید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید
11075
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: برای اینکه سیر و سلوک کنیم یا شخصی که عارف هست باید حتما عرفان نظری هم بلد باشد؟ یا نه قرآن اهل بیت علهم السلام کافی هست؟ 2-چطور میشه تشخیص داد یک نفر عارف هست؟ لطفا ایمیل کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برای سیر و سلوک نیاز به عرفان نظری نیست، کافی است صادقانه سودای رجوع إلی اللّه و قرب به حق در ما زنده باشد و عبادات خود را در راستای چنین هدفی دنبال کنیم. مباحث عرفان نظری و عرفان عملی کمک می‌کنند تا راه‌های رجوع إلی اللّه را بهتر و دقیق‌تر طی کنیم 2- عارف کسی است که با خلوص کامل بندگی خدا را دنبال کند و اگر هم منظورتان کسی است که علم به عرفان نظری داشته باشد که مثل هر علمی، کسی به علم او پی می‌برد که خودش عالم به عرفان نظری باشد. موفق باشید
11071
متن پرسش
ﺳﻼﻡ ﺟﻨﺎﺏ ﻃﺎﻫﺮﺯﺍﺩﻩ: ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ‌ی ﺷﺮﺡ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﻟﻌﻤﻞ‌ﻫﺎی ﺳﻠﻮﮐﯽ آیت‌اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» ﮔﻔﺘﯿﺪ ﮐﻪ؛ (ﺍﯾﻨ‌ﮑﻪ الآﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﻔﻬﻤﯿﺩ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭘﻨﺞ یا ﺷﺶ ﻣﺎه ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ)، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻫﺴﺘﻢ که ﺍین ﮐﺎﺭﻫﺎ به درد ﻧﻤﯽ‌ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﻫﺪﻑ، تنها ﺑﺎﯾﺪ قرب ﺍﻟﻬﯽ باشد. ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ به ﻣﻦ بگویید ﺑﺮﺍﯼ ﺍین ﮐﺎﺭ ﭼﻪ باید ﮐﺮﺩ؟ و کلاً مکانیسم این ﮐﺎﺭﻫﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ است؟ و ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ به ﺗﺠﺮﺩ روح چه باید کرد؟ ﻭ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﺸﺎﺑﻪ دیگر؟ ﻟﻄﻔﺎ ﺗﻤﺎﻡ کتاب‌هایی ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍین ﺯﻣﯿﻨﻪ می‌شناسید معرفی ﮐﻨﯿﺪ؛ هم از ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ و هم از دیگران. «ده نکته» و «برهان ﺻﺪﯾﻘﯿﻦ» را خوانده‌ام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که نفس ناطقه محدود به زمان و مکان نیست، بر همین اساس می‌توان آن را تا قرب الهی سیر داد، اگر با این رویکرد که بخواهیم به مکان‌ها و زمان‌های همین دنیا سرکشی کنیم باید ریاضت‌های خاصی جهت تضعیف حکم بدن انجام دهیم مثل ماندن در تنهایی و نخوردن گوشت و خوردن غذاهای ساده و منصرف شدن از رجوع إلی اللّه. و این غیر از آن است که روح خود را رشد دهید تا به مراتب عالیه‌ی وجود و عالم ملکوت نزدیک شود. این‌که عموماً غیر متدینین می‌توانند آن نوع حضورها را داشته باشند به جهت آن است که تصوری از سیر إلی اللّه ندارند، می‌ماند اولیاء الهی که آن‌ها به نور حق و حضور حق به همه‌ی مکان‌ها و عوالم آگاهی دارند. موفق باشید
11061
متن پرسش
سلام علیکم استاد: در رویت حقایق قلب در صحنه است و موقع تعقل در ساحت قلب نیستیم پس چه طور میشه چیزی که روئیت میشه رو فهمید خیال من بوده یا روئیت حقیقت و واقعیت؟ اینکه برای دیدن حقایق من باید برم کنار یعنی فکر من بره کنار یعنی عقل استدلالی بره کنار پس با چه چیزی باید تشخیص داد این واقعیته یا وهمه؟ ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این امور راه افتادید «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد» تا تماشاگر باشیم صدها سؤال از این قبیل داریم به همین جهت توصیه می‌کنند «به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست». موفق باشید
11060
متن پرسش
سلام علیکم: آیا حدیث زیر، قدسی است؟ و تا چقدر معتبر است؟ «من دعانی اجبته، و من سألنی اعطیته، و من اطاعنی شکرته، و من عصانی سترته، و من قصدنی ابقیته، و من عرفنی حیرته، و من احبّنى ابتلیته، و من احببته قتلته، و من قتلته فعلى‏ دیته، و من على دیته فأنا دیته‏» هر که مرا بخواند، اجابت کنم، و هر که از من بخواهد بدهمش، و هر که طاعت من دارد شکرش کنم، و هر که در من عاصى شود بپوشم او را، و هر که قصد من کند مقصودش در کنار نهم، و هر که مرا شناسد متحیّرش کنم، و هر که مرا دوست دارد به بلاش ابتلا کنم، و هر که را دوست دارم او را بکشم، و هر که را من کشم دیت من دهم، و آن را که دیت من دهم، دیت او من باشم‏. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این جمله حدیث نیست، نفحه‌ای است که بر قلب عارفی افتاده که با مبانی دینی تطبیق می‌کند و از این جهت مورد عنایت بعضی از علماء قرار گرفته است. موفق باشید
11059
متن پرسش
برای شناخت فلسفه ما بعدالطبیعه از کجا باید شروع کنیم؟ کدام کتاب ها را برای شروع پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با صوت شرح آن، و «برهان صدیقین» با صوت شرح آن، به کتاب «معاد» با صوت شرح آن رجوع کنید و خود را آماده کنید برای مطالعه‌ی کتاب «بدایة الحکمة» علامه‌ی طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیه». موفق باشید
11058
متن پرسش
سلام علیکم: آیا برای تسخیر تکنولوژی فناوری اطلاعات(IT) به فلسفه مابعدالطبیعه مسلط شویم؟ آیا می شود در کنار تحصیل این رشته به طور جد به فلسفه پرداخت یا کار بی فایده ای است و باید زحمت را به دوش متفکران گذاشت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما با مبانی هستی‌شناسی وارد این علوم شویم در درست تجزیه و تحلیل‌کردن موضوع دچار خطای پوزیتیویست‌ها نمی‌شویم. موفق باشید
11057
متن پرسش
با سلام خدمت شما. من از کتاب حلیة المتقین چیزهای زیادی یاد گرفتم مخصوصاً از بخش وظایف زن و شوهر نسبت به هم که بسیار برای من راهگشا بود و روایات زیبای آن مرا شگفت زده می کرد و من هم برای دوستان می گفتم و آنها نیز وظایف خود را نسبت به شوهرانشان می دانستند و از آن پس بهتر عمل می کردند تا اینکه فهمیدم این کتاب سند صحیح روایی و متنی ندارد. حال سوال من از شما این است که آیا درست است که این کتاب سند صحیحی ندارد؟ و اگر ندارد آیا بخش وظایف همسران جز مطالب بی سند است؟ اگر این هم جوابش مثبت بوده پس ما زنان که به عشق صحیح بودن این مطالب زندگیمان پر عشق و محبت شده حکممان چیست؟ آیا باز از پیامبر نقل کنیم این ها را؟ حالا که ثوابش را برده ایم یا نه بماند ولی من می خواهم بدانم می توانیم به طور قطع این روایات را به ائمع ای که در کتاب آورده نسبت دهیم؟ یک زحمت دیگر اینکه لطف بفرمایید کتابی صحیح السند در رابطه ی وظایف همسران نسبت به هم و یا کتب دیگر در این رابطه مفیدند بفرمایید چون من باید مطالب را برای گروه استاد اشترانی هم بفرستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید علماء به ما فرموده‌اند در روایات اخلاقی خیلی به دنبال سند آن نباشید. حساسیت سند برای روایات مربوطه به روایات فقهی است، به همین جهت می‌فرمایند با رعایت روایات اخلاقی ثواب آن را خواهید برد و مرحوم مجلسی خودش می‌داند که نباید در روایات اخلاقی نسبت به سند آن حساس بود. بسیاری از روایات «حلیة المتقین» در کتاب‌های دیگر با سند معتبر نقل شده، ولی نیاز نیست حساسیت نشان دهیم. مطابق توصیه‌های آن عمل کنید و به بقیه هم توصیه کنید تا دوچندان ثواب ببرید. کتاب آیین همسر داری از آیت الله ابراهیم امینی در این مورد مفید است. موفق باشید
11038
متن پرسش
سلام جوانی 25 ساله هستم که از 3 سال پیش خداوند ما را هدایت و به رویت قلبی و انس با خداوند رسیده ام و دلم میخاد اعمالم همیشه خدایی و بدون انتظار پاداش باشه اما با توجه به حدیثی که میگه روز قیامت به تعداد ساعات بنده صندوق باز میشه برای اینکه اون دنیا حسرت نخورم دلم میخاد طبق اصول اخلاق پیش برم ولی سوال بنده اینه که برای اینکه اون دنیا حسرت نخورم آیا درونی کردن کمالات کافیه؟ یا اگر ذکر نگم حسرت میخورم؟ ممنون استاد عزیز
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ظاهر و باطن را جمع کرد. موفق باشید
11033
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: سوالی هست که مدتها ذهنم را مشغول ساخته است و متاسفانه جوابی برای آن پیدا نمی کنم. مطالب بسیاری هم در این زمینه مطالعه کرده ام حتی نظر عرفا و متکلمین درباره چگونگی خلقت را مطالعه کرده ام ولی همچنان بی پاسخ مانده ام. سوال این است که هدف از خلقت انسان یا نظام هستی چه بوده است؟ خداوند در قرآن می فرماید که هدف عبادت است خب این جواب در صورتی درست است که به انسان از لحظه خلقت توجه شود نه از وقتی که انسان از هیچ بوجود آمده باشد یعنی اینکه در فاصله ایی که یک موجود از صفر مطلق تا حیاتش را در نظر می گیرم نمی توانیم هدفی برای خلقتش فرض کنیم. در عالم خواب یکی از بزرگان دینی را دیدم سرشار از عشق خداوند بود و حالت عجیبی داشت و به من گفت: دست از این سوالها بردار عاشق باش و من مثل اینکه در ذهنم می گفتم اگر عاشق باشی باز این سوال باقی است و عقل که حذف نمی شود. به این نتیجه رسیدم که شاید بتوان این سوال را اینطور پرسید که جواب قانع کننده ای گرفت و آن این است که اگر انسان و نظام هستی بوجود نمی آمد چه اشکالی وارد بود؟ خداوند بدون خلق موجودات باز خداوند بود و هیچ اشکالی وارد نمی شد؟ پیشاپیش سپاسگزارم از لطف شما یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خلقت را فعل خداوند لحاظ کنیم همین‌طور است که می‌فرمایید که اگر خلق نمی‌کرد هیچ نقصی در او پیدا نمی‌شد ولی اگر خلقت را به اعتبار جواد بودن خداوند لحاظ کنیم حضرت حق نیاز هر مخلوقی که امکان موجودشدن را دارد می‌دهد و اگر ندهد بخل در ذات او پیش می‌‌آید، و در مورد راز خلقت موجودات سخن محی‌الدین در «فصّ آدم» خوب است که می‌گوید حضرت حق چون نظر به خود داشت ، در راستای نظر به خود نظر به وجه تفصیلی خود در آینه‌ی آدم کرد و انسان را آفرید و همه را نیز برای شکوفایی آدم آفرید. که مفصل این را می‌توانید در فصّ آدمی دنبال کنید. موفق باشید
11035
متن پرسش
سلام علیکم در صفحه ۱۲۴ کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می‌شود» شما پس از بیان روش رفع موانع تجلی حق می‌فرمایید: «البته تجلی او بر جان ما متناسب است با ظرفیت و طلب ما» حال چند سوال مطرح است که مدت‌هاست ذهن بنده را مشغول کرده: ۱- آیا ما توان تغییر اندازه ظرفیت خود را هم داریم؟ ۲- آیا می توان برای طهارت نفس کوشید اما طلب تجلی نداشت؟ یعنی مثلا نماز بخوانیم اما آرزوی لقاءالله نداشته باشیم؟ ۳-اگر می‌شود آیا نباید گفت که «طلب نداشتن» هم در کنار «طهارت نداشتن» یکی از موانع مهم تجلی حق بر جان ماست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما با رشد دغدغه‌های خود ظرفیت تجلّی انوار بیشتری پیدا می‌کنیم که در کتاب سلوک نسبت به شخصیت امام و اشراقاتی که در رابطه با انقلاب اسلامی بر قلب ایشان شد عرایضی داشته‌ام. 2ـ در هر حال خداوند همواره در تجلّی است ولی ما به اندازه‌ی رویکردی که در عبادات داریم از نور او بهره می‌گیریم. 3ـ حرف خوبی است، ولی باید تفصیل داده شود.
11041
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: می خواستم بدونم فرق عارف و حکیم چیه و به چه کسی میگن عارف و به چه کسی میگن حکیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حکیم با عقل خود نظر به حقایق دارد و عارف با قلب خود و لذا اولی با معنای حقایق مرتبط است و دومی با وجود حقایق مرتبط می‌شود و از اشراقات حقایق بهره می‌برد. موفق باشید
11043
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید» می خواستم بدونم طهارت روح چطور باعث افزایش رزق معنوی میشه و یا این که کلا طهارت چطور باعث افزایش رزق میشه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روح انسان موانع رجوع به حق را کم کرد شرایط بهره‌مندی از نورحق بهتر برایش فراهم می‌گردد و طهارت جسمی نیز موجب بهره‌مندی از رزق جسمی می‌شود. موفق باشید
11020
متن پرسش
ﺳﻼﻡ ﺁﻗﺎﯼ ﻃﺎﻫﺮﺯﺍﺩﻩ: یک باﺭ ﺍﺯ شما ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﻭلی نفهمیدم ﺍین ﺷﺮﺡ آخر ﺑﺮﻫﺎﻥ صدیقین را چگونه بفهمیم؟ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﺩﺭﺍﯾﻦ ده جلسه ﻫر چی ﺩﺭس ﺩﺍﺩﯾﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻠﺴﻪ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﺯﺩﯾﺪ ﺯﯾﺮ ﻫﻤﻪ چی. ﺗﺸﮑﺮ ﺑﺎﺑﺖ ﺟﻮﺍﺏ به ﺳﻮﺍﻝ ها
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تشکیک در وجود یک مدل است جهت تدریس. وقتی متوجه شدید مراتب است مرحله‌ی بعد توجه به تشکیک در ظهور است یعنی همان تشکیک را در عالمِ ظهور دارید ولی آن تشکیک، ظهور حق است به انداز‌ای که شما در مقام توحید هستید و هر اندازه توحید شما شدید تر شد، حضرت حق بیشتر از طریق این مخلوقات ظهور می‌کند زیرا تمام مخلوقات به حق موجود‌اند. موفق باشید
11019
متن پرسش
ﺳﻼﻡ ﺁﻗﺎﯼ طاهرزاده: ﻣﻦ ﻣﯿ ﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﺁﻗﺎﯼ ﺣﺴﻦ ﺯﺍﺩﻩ آﻣﻠﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﻢ؟ ﺑﺮﻭﻡ قم ﻭ ﺑﻌﺪ ایشان را در کجا ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ، در ﺧﺎﻧه شان یا محل درسشان؟ ﻟﻄﻔﺎ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﮐﻨﯿﺪ. علامهﺟﻮﺍﺩﯼ ﺍﻣﻠﯽ ﻭ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ محمد ﺷﺠﺎﻋﯽ ﺭﺍ چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با عالمان دین آن‌چه باید مد نظر باشد روح علمی آن‌ها است که در آثار آن‌ها قابل رؤیت است. باید به کمک معارف الهی از صورت به سوی معنا سیر کنید. به گفته‌ی مولوی «نظر را نقض کن تا نقض بینی / گذر از پوست کن تا مغز بینی» با این‌همه، حضرت آیت‌الله حسن زاده از قم به تهران تشریف برده‌اند، منزل فرزندشان و آیت‌الله جوادی را می‌توانید ظهر ها که در موسسه اسراء خیابان 75 متری عمار یاسر نماز می‌گذارند ملاقات کنید. آیت‌الله شجاعی هم آن‌چنان از منظر دور شده‌اند که نگو. موفق باشید
11013
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی: در مقدمه کتاب معرفت النفس و الحشر به کلامی از علامه طباطبایی برگرفته از رساله لب اللباب اشاره نموده اید که فرمودند: «بارى رویه مرحوم آقاى قاضى نیز طبق رویه استاد بزرگ آخوند ملا حسین قلى همان طریق معرفت نفس بوده است و براى نفى خواطر در وهله اول توجه به نفس را دستور مى داده اند، بدین طریق که سالک براى نفى خواطر باید مقدار نیم ساعت یا بیشتر را در هر شبانه روز معین نموده و در آن وقت توجه به نفس خود بنماید. در اثر این توجه رفته رفته تقویت پیدا نموده و خواطر از او نفى خواهد شد و رفته رفته معرفت نفس براى او حاصل شده و به وطن مقصود خواهد رسید، إن شاءالّله.» استاد گرامی لطف کنید اگر امکان دارد طریقه عملی توجه به نفس را به طور جزئی و دقیق بیان بفرمایید و اینکه آیا این کار نیاز به مقدماتی مثل تزکیه نفس به طور کامل دارد یا اینکه می توان به طور موازی هر دو کار را انجام داد؟ عاجزانه خواهشمندم برای اینکه ان شاءالله این توفیق نصیب ما نیز گردد و ما هم به طریق معرفت نفس راه پیدا کنیم ما را هر چه بیشتر راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بعد از آن‌که نظر بزرگان را دنبال کردم در جمع‌بندی و به صورت کاربردی بحث «ده نکته در معرفت نفس» را به میان آوردم و آن را در ده جلسه شرح دادم. فکر می‌کنم اگر آن مطالب را دنبال بفرمایید جایگاه بسیاری از دستورات سلوکی دین برایتان إن‌شاءاللّه روشن می‌شود. موفق باشید
10998
متن پرسش
بسم الله سلام: اگر انسان برای اینکه شکش خالص باشد و مطمئن باشد پیش فرضهاش کمترین تأثیر رو در انتخابهاش ‏می گذاره، تصمیم بگیره متون دینی اسلامی رو کنار بگذاره. کار درستیه؟ بنده وقتی که خواستم در عقایدم تحقیق کنم یا به عبارتی دچار یک شک شدید شده بودم همیشه یک زمزمه درونم بود که باید این طوری شکّم را خالص نگه دارم و ابتدا دنبال استدلالات برون دینی باشم که البته این اتفاق هم نیفتاد. طولی نکشید که فهمیدم کار عاقلانه ای نیست که انسان ذهن و دلش را پارکینگ مکاتب و عقاید مختلف بکند. نمی دانم این زمزمه تا چه حد عقلانی بوده و تا چه حد شیطانی و نفسانی!! نمی دانم هم این کار چقدر درست بوده! این زمزمه ها و تصمیمات هرچه و از هر نوع که بوده باشد شاید منجر شده باشد که رابطه ام با این متون کم شود اما این طور نبوده که این رابطه به کلی قطع شده باشد، برای خواندن مکاتب غیر اسلامی و غیر دینی کمترین وقت را گذاشتم در تمام این زمان ها بیشتر به مطالعه و تفکر در متون اسلامی و نظرات اساتید مسلمان پرادخته ام حتی یک ذره فلسفه هم که خوندم فلسفه اسلامی بوده، اما بالاخره این قضیه آثار قلبی بدی برایم داشته و باعث شده تحقیقاتم تا حدی ناقص و غیر روشمند جلو برود. ممنون می شوم مرا راهنمایی کنید و از درست و غلط بودن کارم آگاهم کنید و اینکه الان باید چطور ادامه بدهم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در جواب‌گویی به فطرتِ حقیقت‌یاب‌مان باید باشد، فطرتی که در عین دنبال حقیقت‌بودن حقیقت را می‌شناسد. وقتی خداوند ما را با حقیقت اسلام آشنا کرده و از طرفی با مطالعه‌ی سایر ادیان متوجه می‌شویم آن ادیان خارج از وجوه تحریفی‌شان، اشاره به حقیقتی دارند که به صورت فعّال و با نشاط در اسلام هست، چه جای نگرانی است؟ شما سعی کنید از یک طرف اسلام را عمیقاً بشناسید و در هر فرصتی هم که پیش آمد نظر سایر ادیان موجود را در رابطه با توحید و معاد و نبوت بررسی کنید تا راحت‌تر متوجه عظمت دین اسلام شوید. بنده به عنوان کسی که تا حدّی این کار را کرده‌ام این پیشنهاد را به شما دارم. موفق باشید
10991
متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب برهان صدقین فرموده اید اگر چیزی محسوس یا معقول نبود نباید قبول کرد. حال اگر کسی نعوذ بالله بگوید برای این سوالم از قرآن جواب نده بلکه یا معقول بگو یا محسوس. وجود خداوند و خودمان معقول است اما 1. وجود جن محسوس نیست چگونه می شود با عقل ثابت کرد؟ البته سوال کننده از باب مباحثه موضوع را مطرح کرده و خودش مقید به تلاوت قرآن است و متقی است و سوال دیگرش اینست . 2چرا باید سلسله واسطه در جریان باشد و چرا خداوند متعال مستقیما فیض نمی رساند؟ و وقتی بحث تشکیک را بیش کشیدم و گفتم به مرتبه بایین تر خودش فیض می رساند و ما مرتبه بایین تر از خداوند نیستیم بلکه پست ترین مرتبه از حیث ماده بودن هستیم می گویید حتی مثال نور را نمی توان تشکیک گفت چون فوتون ماده است و در مسیر ضعیف می شود؟ 3. چرا اذکار را باید به تعداد مشخصی گفت ارتباط ذکر با اعدد چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر موجودی در حوزه‌ی خودش احساس می‌شود. جنّ در موطن عالم مثال موجود است و با حضور در عالم مثال می‌توان آن را احساس کرد، می‌ماند که بعضاً به کمک جنّ‌گیرها از طریق ماده، بدنی خاص به خود می‌گیرد و به صورت مادی ظاهر می‌شود 2- شدیت وجود حق اقتضا می‌کند که مرتبه‌ی اَشد در میان آید و مرتبه‌ی شدید و در مورد نور هم ما نظر به نورانیت پدیده داریم و نه نظر به فوتون‌ها، مثل آن‌که در آب نظر به رطوبت آن داریم و نه نظر به هیدروژن و اکسیژن 3- اعداد در جای خود باطنی دارند که اولیاء معصوم متوجه نسبت باطن اعداد با اذکار هستند. موفق باشید
10989
متن پرسش
با سلام محضر استاد بزرگوار: با مطالعه مقدمه آیت الله جوادی آملی بر رحیق مختوم و تامل در آن، بنظرم رسید که ایشان در این مقدمه از یک منظر در مقام معرفی «طرح حیات حکیم متعالی» هستند. با تامل بیشتر در پی استخراج آن رفتم ولی مطمئن نیستم که کاملا به مقصود رسیده باشم. از حضرتعالی که از آرای ایشان و فضای حکمت متعالیه آگاهی دارید، خواهشمندم نظر خود را درباره مطالب زیر را که فهم ناقص بنده از آن مقدمه بوده مورد سنجش قرار دهید و خطای احتمالی در آن را گوشزد فرمائید. با تشکر از صرف وقت شریفتان «طرح حیات حکیم متعالی» چیستی طرح حیات حکیم متعالی: هر انسانی لاجرم در حیات خود که از تولد ثانی و به میزان سیر جوهری روحش بسمت کمالات انسانی و سعه وجودی تا همیشه ممتد است، لاجرم طرحی دارد و زیست دنیوی او – امتداد مابین تولد و مرگ تن- نیز به تبع آن عمر حقیقی پیش می رود. آن که در میان طرح های گوناگون زیستن، رویکرد حکیمانه و دین مدارانه را برگزیده، ناگزیر از بررسی و انتخاب در میان مکاتب و مشرب های حکمی و دینی خاص در دریافت حقیقت و فهم دین است. نهایتا، آنکه هر سه منبع قرآن(نقل)، عرفان(شهود) و برهان(فلسفه) را اصیل، مستقل و معرفت زا دانست و فهمید که راه رسیدن به حکمت الهی و دریافت حقایق ناب از یک نوع جمع و هماهنگیِ میان آن ها می گذرد، به دنبال بهترین روش و موفقترین الگویِ جمع می رود و دست آخر به مشرب حکمت متعالیه می رسد. نکته مبنایی آنکه حیات معقول در زیست انسانی که طرح حکمت متعالیه را برای دریافت حقیقت برگزیده، با کنکاش صرف در علم حصولی بدست نمی آید. یعنی بدون ورود کامل در مراحل تحول جوهری روح، توفیق جمع هر سه منبع در الگوی حکمت متعالیه برایش میسر نمی شود. از یک طرف، سیر تحول جوهری و انقلاب روحی جز برای کسی که حقیقت نفس خویش را با علم حضوری مشاهده نکند، آغاز نخواهد شد و از سوی دیگر، در پایان سیر شهودی، توفیق جمع علم الیقین با عین الیقین و با حقایق قرآنی برای کسی که مراتب علم الیقین را کامل نکرده و همواره در انس با قرآن نبوده، حاصل نخواهد شد. بنابراین حکیم متعالی یا کسی که این مقام را نشانه رفته، نیازمند طرحی برای حیات معقول خود است تا بتواند هم در علم حصولی و حضوری و معرفت قرآنی کامل شود و هم در مسیر توفیق جمع هر سه عنصر، منبع و روش (قرآن، عرفان و برهان) حکمت متعالیه قرار بگیرد. استلزامات کلی طرح: فهم جایگاه حکمت متعالیه به عنوان الگوی برتر و موفق در فهم حقیقت (دین) و آمادگی جهت جمع عناصر اصلی حکمت متعالیه (قرآن، برهان و عرفان) در وجود انسان بطور ملکه و ذاتی (با سیر جوهری روح) و مجاهدت علمی و عملی تا رسیدن به حقیقت یا همان حکمت الهی. مراحل حیات حکیم متعالی و استلزامات هر مرحله 1. مرحله استکمال «علم حصولی» و «استعداد شهودی»: کسب علم الیقین با سیر در افکار فلسفی و کلامی استلزامات مرحله1: توغل در علوم حصولی مورد نیاز و تهذیب نفس متعارف؛ یعنی جامع گرایی تخصصی در علوم عقلی (کلام، فلسفه و عرفان نظری و عملی) و جامع نگری در علوم نقلی (قرآن، حدیث، فقه، اصول و...) و آگاهی از علوم انسانی به طور اجمال و کسب آمادگی های نفسانی تا مرز شهود. 2. مرحله استکمال «علم حضوری» و «فعلیت شهودی»: عین الیقین با سه گونه سیر جوهری و انقلاب روحی 2-1 سیر از کثرت به وحدت و سفر از خلق به حق: در ابتدا با شهود حقیقت نفس و در پایان مشاهده مبدا آفرینش و رسیدن به آغاز ولایت 2-2 سیر از وحدت به وحدت و سفر از حق بسوی حق و با همراهی حق: مشاهده اسمای حسنای خداوند سبحان (طولانی ترین سفر!) 2-3 سیر از وحدت به کثرت و سفر از حق به خلق: مشاهده آثار خدای سبحان در مظاهر گوناگون جلال و جمال او استلزامات مرحله2: خلوت و ریاضت تحت نظر استاد 3. مرحله توفیق جمع علم الیقین و عین الیقین: با سیر «جوهری» تازه و «تحول فکری» دیگر، از کثرت به کثرت و سفر از خلق به سوی خلق به همراهی حق و رساندن پیام حق به مظاهر وی در کسوت کثرت و عدم احتجاب به حق از خلق به عنوان تدریس، تالیف، تهذیب نفوس و...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باور بفرمایید بنده معتقدم اگر حضرت استاد متأله جناب آیت‌اللّه جوادی آملی، جامع منقول و معقول و مشهود، این جملات را در محضر مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» بر زبان می‌آوردند، حضرت بی‌درنگ ایشان را در بغل می‌گرفتند و لب‌هایشان را می‌بوسیدند و می‌فرمودند حقیقتاً طبق قاعده‌ی «علینا بالقاء اصول و علیکم بالتفریع» شما خیلی خوب سخنان ما اهل‌ بیت را تبیین کردید و به‌خوبی راه رسیدن به معارف قرآنی را تعریف نمودید. آری آیت اللّه جوادی وَ ما أَدْراکَ ماآیت اللّه جوادی! همین متن مختصر نشان می‌دهد ایشان چه جایگاه منیعی در فهم قرآن و عرفان و برهان دارند. موفق باشید
10976
متن پرسش
سلام استاد: 1. آیا فلاسفه در هر تاریخی زبان بشر زمان خود بودند اگر اینطور است پس صدرا چرا در زمان خود شنیده نشد؟ 2. آیا زبان بشر امروز هایدگر است و از ین جهت که غرب ذکر بشر را گرفته است و سخن حقیقت به حجاب رفته و هر چه هم فریاد کند باز به گوش ما نمی رسد آیا باید صدرا را با زبان هایدگر بشنویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری فلاسفه در هر تاریخی زبان بشری هستند که آن زبان در آن زمان متولد شده و ملاصدرا زبان بشری است که در آن زمان در مقابل فرهنگ مدرنیته برای حفظ معنویت تاریخی شیعه به صحنه آمده و هنوز همان بشر در صحنه است و ملاصدرا از این جهت زبان بشر تاریخ ما است و اگر در آن زمان شنیده نشد زیرا هنوز بسیاری از مردم در زمان گذشته‌ی خود زندگی می‌کردند مثل امروز که بسیاری از اهل علوم رسمی در تاریخی که انقلاب اسلامی ظهور کرده زندگی نمی‌کنند و هایدگر در متن فرهنگ غرب زبان عبور از متافیزیک غربی است و از آن جهت که متذکر عبور غرب است برای هر ملت غرب‌زده‌ای می‌تواند هشدارباش باشد حتی می‌توانیم تفکر صدرایی که تفکر حفظ معنویت تاریخی شیعه است را به کمک زبان هایدگر قوت بخشید و اصالت وجود صدرایی را به نحوی با «دای ذاین» هیدگر همخانه کرد. موفق باشید
10975
متن پرسش
سلام خدمت استاد. به نظر شما بدایه و نهایه را با چه شرحی بخوانیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده شرح آقای فیاضی و آیت اللّه مصباح را دیدم، ولی رفقا فرمودند در حال حاضر با توجه به شرح‌های گذشته، شرح‌های بهتری به میدان آمده مثل شرح آقای امینی‌نژاد از بدایه و یا شرح جناب استاد یزدان‌پناه از نهایه. در این مورد از طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی قم که در این قسمت در حال فعالیت‌ هستند، مشورت بگیرید. موفق باشید
10966
متن پرسش
با سلام: در بحث عین ثابته اگر کسی پدر یا مادرش را در کودکی از دست بدهد آیا امکان ذاتی اش این مساله را ایجاب می کرده؟ یا زنا زاده بودن یک شخص به این دلیل است که آن شخص جز از این طریق نمی تواند به وجود آید؟ کسی که زندگی را در اثر ازدواج نکردن به سختی می گذراند، آیا امکان ذاتیش این مساله را ایجاب می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع عین ثابته نظر به انتخاب اولیه‌ی افراد هست و پذیرش کلیت زندگی، ولی این انتخاب مثل قبل با انسان همراه است و هر لحظه می‌تواند انتخاب جدیدی بکند و مطابق انتخاب جدید منتظر پاداش یا جزا باشد و لذا نحوه‌ی تولد و یا آنچه در کودکی برای انسان هست را می‌توان به انتخاب قبل از تولدش نسبت داد ولی در ادامه یا به همان انتخاب باقی است مثل صدام و یا آن را تغییر می‌دهد. موفق باشید
10970
متن پرسش
اینکه صفت جواد بودن خداوند اقتضا می کند دست به خلقت بزند آیا جبر برای خداوند ایجاد نمی کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جبر در مقابل اختیار مطرح است و مربوط به بشر است، ولی وجوب ذاتی حق که به معنای وجوب همه‌ی کمالات است به معنای جبر نیست، بلکه اقتضای واجب الوجودی اوست. موفق باشید
10948
متن پرسش
سلام: بنده مربی طرح صالحین هستم و به لطف خدا برای خانم های خانه دار کلاس معرفتی می گذارم. معرفت النفس را در قالب آشتی با خدا برایشان گفته ام به نظر شما بعد از این چه مبحثی می تواند مفیدتر باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» به روش ساده‌، آن‌ها را به مباحث کتاب «معاد» برسانید. در کنار موضوعات فوق؛ بحث انقلاب اسلامی را هم در راستای کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» متذکر شوید. موفق باشید
10949
متن پرسش
سلام استاد: نظر شما در خصوص کتاب گوهر شب چراغ چیست؟ در مورد دعاهایی که در آن آمده؟ مثلا گفته شده در موقع اضطرار 19 بار نجات منک یا سیدالکریم نجنی و خلصنی بحق بسم الله الرحمن الرحیم بخوانید و ....نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن کتاب را مطالعه نکرده‌ام. سعی کنید در اموراتتان از اذکار عمومی مثل «لا إله إلاّ اللّه» و صلوات استفاده کنید. موفق باشید
نمایش چاپی