بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3691
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام خدمت استاد گرامی استاد متوجه شده ام قوه خیال در من بسیار قوی هست حتی مدتی شعر هم میگفتم. واین باعث شده من در مورد افراد قضاوت کنم . مثلا رفتاری که از آنها میبینم شروع میکنم در ذهن خیال پردازی کردن که این کار را انجام داد منظورش این بود یا اون بود یا با من بود یا با من نبودوباعث میشه افراد را در ذهن متهم به بعضی رذایل کنم.میخواستم بدونم این قوه خیال فوایدی هم داره؟چه جاهای فایده دارد؟و چجور میتوانم ازضررهایی که به من میزند جلوگیری کنم و آن را کنترل کنم؟ 2-سوال دوم اینکه چگونه میتوانم به عبادت شور و شوق پیدا کنم؟ خدا خیرتان دهد/التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در ذیل شریعت قرار گیرد و در آن‌جایی که شریعت نهی کرده کنترل شود و منوّر به عقل شود خیلی هم خوب است و با همین خیال پاک شوق عباداتتان بیشتر می‌شود. مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را توصیه می‌کنم. موفق باشید
3658
متن پرسش
سلام حضرت استاد بنده نمی دانم چرا احوالاتم در ارتباط با خدا متغیر است. گاهی حالت سردی و بی رغبتی به عبادت دارم و گاهی شوق و علاقه، آیا این حالت همانی است که به اصطلاح قبض و بسط روح میگویند؟ آیا می شود انسان به حالتی برسد که هر آن اراده کند حال دعا و مناجات برایش پیدا شود؟ آیا خود حضرت عالی این حالت را تجربه کرده اید؟ می خواهم بدانم این حالت برای من که خیلی از معارف را می دانم چه قدر عادی است؟ زمانی یک حالت شوق و نشاط معنوی مداوم داشتم اما کم کم سردی و رخوت در من رخنه کرد. چگونه میتوان این حالت را علاج کرد؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً قصه از همین قرار است در حدّی که مولوی هم ما را نصیحت می‌کند که عاقلانه با این موضوع برخورد کنیم و نگران نباشیم. می‌گوید: « ای برادر عقل یک‌دم با خود آر .... دمبدم در تو خزان است و بهار» . موفق باشید
3660
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید میگویند شیطان وقتی انسان خیلی پیشرفت کرد و در مراحل بالایی از لحاظ تقوا قرار گرفت یکدفعه همه چیزش را میگیرد درست است/عاقبت به خیر شوید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر، شیطان در مسیری که انسان به سوی خدا می‌رود دام پهن کرده و هراندازه انسان به خدا نزدیک‌تر شود دام‌های شیطان خطرناک‌تر است همچنان که نور انسان جهت دفع شیطان نیز شدیدتر شده. ولی این‌طور نیست که شیطان بتواند به راحتی همه‌چیز انسان را از بین ببرد مگر این‌که انسان به چیزی غیر از بندگی خدا نظر داشته باشد.
3663
متن پرسش
باسلام استاد گرانقدر سوال داشتم که خواهشمندم آنرا به دقت ملاحظه بفرمایید و جوابش را هم بفرمائید و ما را به مراجعه کتاب سفارش نفرمائید چون دوست دارم خودتان جواب بدهید: الف:درشرح گلشن راز(محمدلاهیجی)این جمله آمده:((بت پرستی چیزی غیر از خداپرستی نیست و اگر مسلمان که قائل به توحید است و انکار بت می نماید بدانستی و آگاه شدی که فی الحقیقه بت چیست و مظهرکیست و ظاهر به صورت بت چه کسی است بدانستی که البته دین حق در بت پرستی است)) منظور این جمله چیست؟ ب:برخی عرفا می گویند ((حضرت موسی برادرش را عتاب کرد بدین جهت بود که توچرا گوساله پرستی را انکار کردی و نفهمیدی گوساله پرستی غیر از خداپرستی نیست))شفاف توضیح دهید؟ 2.شما قائل به این هستید که امروز سلوک ذیل اندیشه امام ، حال سئوال اینجاست که خود امام بارها فرمودند استاد پیدا کنید خودرو نمی شود و یا اینکه علامه طهرانی در کتاب سرالفتوح کاملا مخالف نظر شما فرموده اند با اینکه زمان انقلاب هم درک کرده اند جمع بین این دوحرف با فرمایش شما چیست؟ و آیا در تایید حرف شما کسی قائل به این نظر شما هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: الف- در عرفان سالک به بصیرتی می‌رسد که همه‌چیز را آیت حضرت حق می‌بیند در آن حال بت نه از آن جهت که بت است،بلکه از آن جهت که مخلوق خداوند است مظهر اسماء الهی است. چنانچه قرآن می‌فرماید: « سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق‏ » به زودی ایات خود را در افاق و در جان مومنین طوری می نمائیم که همه ان ایات را حق می بینند. ب- باید عین متن باشد تا بتوانیم با توجه به قبل و بعد جمله منظور را بفهمیم. 2- بنده در جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت الله بهجت» سخن آیت الله بهجت را شرح داده‌ام که چرا می‌فرمایند: «علم تو، استاد تو است» در ضمن چرا خودِ حضرت امام را در جهت‌گیری کلی استاد خود به حساب نیاوریم و در امور جزیی‌تر از اساتید عزیز نیز استفاده کنیم؟ موفق باشید ‏
3671
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم از خدمتتون سوالی داشتم در بحث حرکت جوهری به این جا رسیدم که دائما باید فیض از بالا برسد تا عالم بقا بیابد وگرنه عالم ماده عدم می شود اما مشکل این جاست که این سخن هنوز ما را گرفتار زمان می کند، می گوییم دائما باید اینگونه باشد و این یعنی ما داریم از درون زمان سخن می گوییم در حالی که زمان خود انتزاع شده از حرکت است و به نظر می رسد لازمه ی فیض دائمی غیب متحرک باشد و گرنه وجود ثابت چگونه می تواند وجود متغیر به وجود آورد و این برای بنده بک تسلسل ایجاد کرده در مورد خود اصل حرکت جوهری احساس می کنم حرف مکانیک کوانتمی در فیزیک خیلی نزدیک به حرکت جوهری است درست است که فلسفه می تواند از جوهر سخن بگوید اما فیزیک صرفا می تواند از عرض سخن بگوید اما مثل این که فیزیک به وسیله ی کوانتم به اعراضی از عالم رسیده که این اعراض فقط یک چیز نشان می دهند فقط و فقط حرکت ما در کوانتم همه چیز را ساخته شده از موج می بینیم و می گوییم طبیعت را همین امواج می سازند اصلا از چیزی که موج دارد سخن نیست بلکه از خود موج سخن است می خواستم نظرتان را در این مورد بدانم خداوند توفیقاتتان را روزافزون نماید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ما در حرکت جوهری با جوهری روبه‌رو هستیم که عین حرکت یا عین قبول است و بقاء آن به ادامه‌ی فیض است حال اگر در کوانتم فیزیک به جایی برسیم که کوانتم عین موج است و موج را چیزی جز قبول و حرکت ندانیم به حرف حرکت جوهری نزدیک شده‌ایم وگرنه بالاخره این سؤال پیش می‌آید که چه چیزی است که به صورت موج ظهور کرده. موفق باشید
3672
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت حضرت استاد طاهرزاده جوانی 22 ساله هستم که در رشته مهندسی کامپیوتر فارغ التحصیل شده ام ، نشستم با خود فکر کردم که برای عبث خلق نشده ام و از خلقت من هدفی بوده است و هدف خلقت بندگی خداوند بزرگ است، حال این حقیر از شما خواهش دارم که بفرمایید چه حجاب هایی بین من و خدای بزرگ است؟ و چگونه می توان آن ها را رفع کرد؟ من(این حقیر کمتر ناچیز) فقط می ترسم از بهشت لقاالله جا بمانم ، در هردو دنیا می خواهم با حضرت امام رضا علیه السلام باشم ، همیشه به خودم می گویم باید امروز گناه نکنم ، ولی زمانی که روز تمام می شود ؛ می بینم من می مانده ام و شرمندگی در محضر خداوند سبحان. حالا نمی دانم چه کثافاتی در گوشه های دلم است که شیطان به من طمع می کند و می گوید این از حزب خودمان است. جامعه و اجتماع را نگاه کردم و دیدم جای روحانیانی که مبارز باشند کم است، باور بفرمایید بعضی موقع ها که مجبورم از بعضی خیابان ها گذر کنم ، حالم بد می شود؛ خیابان ها و تلویزیون های ما به جای ترویج مفاهیم قرآن ، ترویج شهوت رانی ، پول پرستی و مظاهر دنیا را می کنند، صدای موسیقی حرام در خیابان ها به راحتی پخش می شود و من نظاره این ها هستم و کاری برای دین خدا نمی توانم بکنم، و از غم و اندوه رنگم سیاه می شود. انگار که مرغی در درون قفس هستم . در زندگی ام مشکلات بسیار زیادی داشته ام و می ترسم که مشکلات من را در رسیدن به رضای الهی باز دارد و از دینم برگردم. (حرف های من گله از خداوند بزرگ نیست ، از شما می خواهم شیوه برخورد با این مشکلات و تکیه به خداوند بزرگ را بفرمایید)لطف بفرمایید بنده را راهنمایی کنید. به دلیل مشکلات مالی توان ازدواج ندارم و اگر توان مالی هم پیداکنم ، می ترسم با کسی ازدواج کنم که حب اهل بیت نداشته باشد و گریه کن حضرت صدیقه الکبری فاطمه زهرا سلام الله علیها نباشد . در خود توانایی رفتن به حوزه را دیدم و گفتم وظیفه من است که به حوزه بروم ؛ لکن دیدم پشتیبانه مالی ندارم ؛ حالا مانده ام چه کنم،اگر بروم ، چگونه بروم و اگر نروم ؛ که دلم در حوزه است. لطف بفرمایید این حقیر را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حفظ حالات روحانی باید به دنبال معارفی برویم که در نهایت ما را با قرآن و روایات مأنوس کند و خوب است از مباحث معرفت نفس شروع کنید تا به تفسیر قیّم المیزان برسید. و این نوع زندگی در حوزه بهتر محقق می‌شود اگر خداوند علاقه‌ی لازم را جهت درس‌های حوزه در شما ایجاد کرده کوتاهی نکنید. موفق باشید
3650
متن پرسش
استاد سلام علیکم -امیدوارم سایه شما بر سر ما مستدام باشد. برای بنده سوالی پیش آمده که مدت ها ست درگیر هستم اما بلاخره راهنمای شما بعنوان استاد ما انشالله راهگشاست . من جوانی 25 ساله و متاهل می باشم بنا به شرایطی پیش مادرم زندگی می کنیم و پدرم نیز مرحوم شده اند .مادرم با من و عیالم بسیار ناسازگاری می کند و دایما بر سر هر چیزی دعوا درست میکند و شروع به نفرین کردن میکند و این تا جایی است که بنده و عیالم بسیار مراعات حال او را میکنیم اما اگر ما به جلسات شما ، راهپیمایی ،کوهنوردی و ... برویم آنقدر پشت سرمان و در روی مان بد و بیراه می گوید و خلاصه خلق مان را تنگ و زندگی را تلخ میکند و این در حالی است که با رفتن ما به بیرون او در هیچ عسر و حرجی نمی افتد و زحمتی برایش ندارد .استاد شما بقرمایید من با مادرم چه کنم ؟آیا ناراحتی های او برای سیر و سلوک مان ضرری ندارد؟خداوند حافظ شما التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر عیال‌تان آمادگی داشته باشد که برای خدا مادر شما را تحمل کند در این حال رعایت چنین مادری حتماً برکات دنیوی و اُخروی دارد ولی به شرطی که حقوق عیال‌تان رعایت شود و از ترس مادرتان وظایفی که نسبت به همدیگر دارید را ترک نکنید. موفق باشید
3655
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوارم - مشغله شدید کاری دارم از صبح تا شب مجبورم بخاطر مسئولیت سنگینی که دارم _ شهردار_ درگیر موضوعات مختلف باشم از این رو فراغت فکری خیلی کم دارم شاید بگویم اینقدر مسائل کاری در ذهنم خطور می کند که شاید به جرات بتوان گفت اصلا نمیتوانم خلوت داشته باشم چندبار تصمیم گرفتم تا استعفا بدهم بلکه خودم را گم نکنم ولی از طرف دیگر احساس تکلیف میکنم چون واقعا در این مسئولیت میتوانم به مردم خدمت نمایم حضرتعالی چه توصیه ای به بنده جهت فارغ نمودن ذهنم از مشغله ها دارید، جالب اینکه اگر بخواهم شبی برخیزم و نماز بخوانم تمام طول نماز شبم به شدت درگیر مسائل و مشغله هایم میشود از پاسخگویی تان سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نیت خدمت به مردم کار را ادامه دهید ولی جمله‌ی حضرت علی«علیه‌السلام» را فراموش نفرمایید که فرمودند: «ْ وَ لَکِنِّی لَا أَرَى إِصْلَاحَکُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِی‏» بنا ندارم به قیمت اصلاح شما خود را فاسد کنم. سعی کنید حضور در جلسات دینی و مطالعه‌ی کتب اخلاقی را با مسئولیت اجرایی هر دو را با هم داشته باشید. موفق باشید
3656
متن پرسش
با سلام و احترام. حضرت استاد اینجانب 41 ساله و دارای دو فرزند دختر 12 و 6 ساله می باشم حدود20 سال سابقه کار کارمندی و 14 سال هم به عنوان شغل دوم کار آزاد دارم. از سال 86 تا 90 نیز در دانشگاه ادامه تحصیل داده و در سن چهل سالگی مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی گرفته ام. اما برخی اوقات احساس می کنم برای تامین احتیاجات زندگی زمان زیادی را به کار مشغولم و کمتر می توانم به مطالعه و عبادت و تفریح و مسافرت با خانواده بپردازم . با این وجود تقریبا تمام کتابهای شما را یک دور و برخی مثل فرزندم اینچنین باید بود را 2 بار خوانده و در جلسات چهارشنبه شما نیز شرکت می کنم اما هرچه تلاش می کنم نمی توانم برای نماز شب قبل از اذان صبح بیدار شوم. در واقع بیدارشده و دومرتبه تا یکساعت پس از اذان صبح می خوابم. فکر می کنم خدای ناکرده مصداق حدیثی هستم که فرموده اند گناهان روز شما مانع نماز شب شماست. اما در کسب و کارم هم سعی کرده ام رعایت انصاف و راستگوئی را داشته باشم و به وظایف کارمندی ام نیز عمل کنم. احساس می کنم از مرز چهل سالگی گذشته ام و باید به فکر آخرت باشم اما شرایط زندگی ما را بیشتر به سمت دنیا می کشد اگر چه زندگی متوسطی دارم .بعد از سالها آپارتمانی ساخته و به دست مستاجر داده ام و اجاره بها به مصرف ادامه تحصیل خانمم در مقطع کارشناسی ارشد مشاوره می رسدو هنوز در طبقه دوم منزل پدری ام هستم لطفا راهنمائی بفرمائید چگونه سلوک معنوی ام را حفظ کرده و در جا نزنم و در ضمن بی نیازی ام از خلق و آسایش و آینده زندگی ام نیز تامین شود؟ با کمل تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح حدیث «عنوان بصری» را که صوت آن روی سایت هست دنبال کنید. إن‌شاءالله مشکل رفع می‌شود و اُنس شبانه با خدا شروع می‌گردد. موفق باشید
3646
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و خسته نباشید و تشکر فراوان از شما 1-استاد عزیز برای رساندن اذکار نماز به قلب میتوان این اذکار یعنی ذکر سجده و رکوع و ...را خارج از نماز نیز تکرار کرد یا فقط باید در خود نماز کرار شود تا بتوان به ملکوت نماز رسید؟ 2-آیا ذکری یا دعایی هست که بر اثر مداومت بر آن صفت جمال و جلال خدا به قلب برسد؟ 3-نمازهای جماعت چون سریعتر خوانده میشوند فرصتی برای تکرار اذکار نیست و نماز های فرادا را با طمانینه بیشتری میتوان خواند آیا با این دلیل میتوان تمام نماز ها را فرادا بخوانیم و به مسجد نرویم؟ خدا حفظتان کند-خدا خیرتان دهد-دعایم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اشکال ندارد إن‌شاءالله مؤثر خواهد بود 2- ذکر «یا حیّ و یا قیّوم» خوب است 3- این مشکل را با نمازهای نافله جبران کنید ولی به این بهانه جماعت را ترک نکنید. موفق باشید
3627
متن پرسش
سلام.استاد در کتاب آنگاه که...فرمودید اگر کسی یک بار خدای متعال او را در "وقت"برد و او استفاده نکرد و از آن حالت بیرون آمد خدا آن را دیگر به او نمیدهد.آیا من که چند سال پیش وارد یک چنین حالتی شدم و بر اثر یک سری مسائل آن حالت را از دست دادم دیگر نمی توانم به آن برسم؟2:توحید افعالی را چگونه اثبات میکنید؟3:اخیرا بحث طب سنتی به صورت گسترده رواج یافته و انسان وقتی با کسانی که در این رشته هستند برخورد میکند اینها خیلی دلایل روحی و حتی اخلاقی انسان را به غذا و ...ربط میدهند به گونه ای که مثلا اگر من خشمم را افسار گسیخته کردم میگویند مثلا تو به دلیل صفرایت هست و تمام تلاش و توجه بدن را به تن و ماده تنزل میدهند به نظر شما نگاه صحیح به این مسائل چگونه است و جایگاه روح و بدن در اینجا چگونه است؟4:با این مباحث که طب سنتی میگوید که مثلا یکی مزاجش دم یا سودا یا...است آیا میتوان یک شخصیت متعادلی پیدا کرد که همانطور که باید حقیقت را دید و متناسب با آن عمل کرد؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هیچ‌وقت دریچه‌های رجوع به حضرت حق به‌کلی بسته نمی‌شود 2- در کتاب‌های کلام این مطلب را دنبال کنید تا روشن شود هر فعلی ظهور اراده‌ی حضرت حق است و از قبضه‌ی حضرت حق بیرون نیست 3- غذا و بدن، علت مُعدّه هستند، علت حقیقی نفس ناطقه و اراده‌ی آن است 4- آری انسان‌ها می‌توانند ماوراء اقتضائاتی که بدنشان دارد اراده کنند و تصمیم بگیرند. منتها اگر بدن خود را در تعادل قرار دهند راحت‌‌تر می‌توانند اراده کنند. به همین جهت ائمه«علیهم‌السلام» نیز مواظب تعادل مزاج خود بودند. موفق باشید
3628
متن پرسش
باعرض سلام وادب من تاحدودی با مباحث شما اشنایی دارم واین طورمتوجه شدم که شماخیلی باتماشای فیلم وسریال واین طور مشغولیات موافق نیستید ایابرداشت من درست بوده؟البته من اهل دنبال کردن سریالها نیستم وگاهی برنامه های جذاب راتماشامیکنم ودوست دارم این حدهم از بین برود چه کنم ممنونم التماس دعابرای همه
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این سریال‌ها را افرادی تهیه می‌کنند که بسیار سطحی هستند و حیف است کسی که می‌تواند در معارف الهی تفکر کند وقت خود را صرف این چیزها بکند ولی این غیر از فیلم‌هایی مثل مریم مقدس است که نویسنده و کارگردان سعی دارد یک واقعه‌ی تاریخی و معنوی را بازسازی کند. این کارها مفید است. موفق باشید
3632
متن پرسش
با سلام، چندی پیش طی پیش آمدی متوجه شدم دارای چهار رذیله غرور، حسد (به علم و دین افراد)، کینه و لجاجت هستم که یکی از آنها به تنهایی برای عاقبت به شر شدن و اهل شقاوت گشتن کافیست. در کتاب چهل حدیث امام خمینی مباحث زیبایی ذیل این عناوین مطرح شده که تا حدودی در حال عمل به آن هستم. بگذریم که نتایج خاصی نگرفتم (شاید به دلیل کوچک و ضعیف بودن دل و شرح صدر نداشتن) و این احساسات ذره ذره ایمانم را خورده است و چیزی جز اشک و آه به جا نگذاشته و زندگیم از روال طبیعی خارج شده.ضمن این که خواهشمندم برای همچو منی که این صفات تا اعماق جانم رخنه کرده نسخه ای بپیچید لطفا بفرمایید چگونه است که بعضی از صفات خانمانسوز تنها بر بعضی بندگان متجلی است (همان موشی که همیشه مثال می زنید که انبار را خالی می کند و برای پر کردن انبار ابتدا باید موش را از بین برد) و راه سلوک آنها را سد کرده، در حالی که دیگران این راه را با فراغ بال می توانند طی کنند و لذت ببرند. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان خود را منوّر به معارف عالیه‌ی الهی کرد و سعی کرد با عبادات شرعی اُنس خود را با خدا بیشتر کند این رذائل برطرف می‌شود. موفق باشید
3610
متن پرسش
ببخشیدچگونه می توان نفس راتقویت وبه کمال رساند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با گناه‌نکردن. پیشنهاد می‌کنم جزوه‌ی روش سلوکی آیت‌الله بهجت را مطالعه فرمایید. موفق باشید
3607
متن پرسش
ضمن عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار ابتدای امر می خواستم بدونم سوالها فقط توسط جنابعالی خوانده میشود در ثانی از شما طلب راهنمایی دارم.بنده به چه صورت می توانم تمام ذهن وفکرم را متمرکز حضرت حق کنم آیا نماز شب می تواند مرا به محبوب نزدیکتر کند؟واقعا در این دوره ای که ما زندگی می کنم هر لحظه افکار مختلف مغز انسان را درگیر می کند.سپاسگذار میشوم مرا راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سؤالات را صرف خود بنده یعنی طاهرزاده جواب می‌دهم 2- شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شروع خوبی باشد تا بفهمیم چگونه با عباداتی مثل نماز شب می‌توان توجه قلب را متوجه حضرت حق کنیم. موفق باشید
3594
متن پرسش
باسلام 1.در سیر مطالعاتی شما کتاب خویشتن پنهان را بعد از معاد توصیه کرده اید در حالی که این کتاب شرح ده نکته است چرا بعد از ده نکته توصیه نفرمودید؟ 2. دلیل اینکه آیت الله وحید خراسانی می گویند فلسفه و مثنوی کشک است چیست با اینکه اینهمه امام و مقام معظم رهبری روی این تاکید کرده اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: درست است خویشتن پنهان به یک اعتبار شرح ده نکته است ولی مطالبی در آن مطرح است که مباحث مطرح‌شده در معاد می‌تواند مقدمه‌ی آن مباحث باشد 2- به نظرم به صورتی غیر واقعی فلسفه و مثنوی را برای ایشان طرح کرده‌اند و اصولاً حوزه‌ی نجف فضای ضد فلسفه و عرفان داشته است. موفق باشید
3597
متن پرسش
سلام وقت شما بخیر نماز شب در چه موقعی باید خونده شود؟ ایا اثری هم در نزدیکی به خدا دارد؟
متن پاسخ
3597 - باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هرچه به اذان صبح نزدیک‌تر باشد بهتر است – مثلاً یک ساعت به اذان صبح- رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: نماز شب برای اجابت دعا و قبول‌شدن اعمال مفید است و فرمودند: هنگامی که بنده ای از بستر خواب نوشین خود در حالی که چشمانش خواب آلوده است بر می خیزد تا خدای خود را با نماز شب گذاردن خشنود کند خدایش به او بر فرشتگان خویش مباهات می کند و می فرماید آیا این بنده مرا می بینید که از بستر خود برای نمازی که بر او واجب نکرده ام برخاسته است گواه باشید که او را آمرزیدم و همان حضرت فرموده اند آن کسی که نماز شب می خواند اگر تصور کند روز گرسنه و بدون روزی می ماند یاوه پنداشته است. 2- امام رضا(ع) در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: بر شما باد به نماز شب. هیچ بنده مؤمنی در آخر شب بر نمی خیزد و هشت رکعت نماز و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت وتر را نمی گذارد و هفتاد مرتبه در دعای دست خود استغفار نمی کند مگر این که خدایش او را از عذاب گور و عذاب دوزخ پناه می دهد و عمرش را می افزاید و روزیش را فراخ می دارد و سپس فرمود همانا خانه هایی که در آن نماز شب خوانده می شود،‌ پرتو آن برای مردم آسمانها همچون پرتو ستارگان برای اهل زمین است و می درخشد. 3- امام صادق(ع) در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: یکی از جمله اموری که خداوند آن را وسیله شادمانی روح و نشاط قلبی مؤمن قرار داده است نماز شب می‏باشد. 4- حضرت علی(ع)در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: نماز شب موجب خشنودی خداوند و محبت فرشتگان و نسبت پیامبران و نور معرفت و پایه ایمان و راحت ابدان و خشم شیطان و اسلحه بر علیه دشمنان و اجابت دعاها و قبولی اعمال و برکت روزی و شفاعت نزد ملک الموت و چراغ قبر و زیرانداز انسان در قبر و پاسخگویی نکیر و منکر و انیس و مونس انسان در قبر می باشد و در قیامت حائل بین او و آتش و وسیله سنگینی میزان اعمال و حکم عبور بر صراط و کلید بهشت می باشد. 5- امام صادق(ع) در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: به سلیمان دیلمی فرموده است. ای سلیمان دست از شب خیزی بر مدار که مغبون آن کسی است که از قیام به هنگام شب محروم بماند. 6- رسول اکرم(ص): چون آخر شب فرا رسید خداوند سبحان فرماید آیا دعا کنندای هست تا اجابتش کنم؟ آیا سؤال کننده و خواهنده ای هست که خواسته اش را بدهم؟ آیا استغفار کننده ای هست تا او را بیامرزم؟ آیا توبه کننده ای هست تا توبه اش را بپذیرم؟. موفق باشید
3542
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی در کتاب اصول فلسفه در مقاله علم و ادراک مرحوم علامه مطلبی دارند تحت عنوان اینکه علم با تغییر و دگر گونی سازش ندارد بعد در اخر اشاره می کنند مثلا در یک عمر هفتاد ساله چند بار سلولهای مغز و اعصای تغییر میکنند بعد من جایی اینرا بیان کردم گفتند اصلا سلولهای مغز و اعصاب جایگزین نمیشوند و خلاصه اینطور کلام علامه را رد نمودند نظر جنابعالی چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: دانشمندان فیزیولوژی می‌گویند پس از مدتی همه‌ی بدن تغییر می‌کند و این غیر از آن است که گفته شود سلول‌های مغز و نورون‌ها که از بین رفتند ترمیم نمی‌گردد. علامه قسمت اول را برای اثبات نظر خود فرموده‌اند و حرف درستی است. موفق باشید
3546
متن پرسش
سلام استاد.از کربلا چه خبر؟میشود کمی از حال و هوایتان در آن جا برایمان بگویید؟میشود بگویید از آقا چه خواستید؟باور کنید این سوالات فضولی و بی ادبی نیست.آدم همیشه دوست دارد ار ریز کار ها و حرکات و سکنات بزرگان آگاهی پیدا کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خداوند برای اُنس با خودش راه زیارت امام حسین«علیه‌السلام» را گشوده است، خدا کند این راه همچنان گشوده بماند و جنابعالی نیز به بهترین نحو توفیق زیارت مولایمان را به‌دست آورید و این حقیر را نیز از دعا فراموش نکنید. خوشا به حال آن‌هایی که با یک «یا حسین» از زمین به ملکوت آسمان‌ها پرواز می‌کنند و غیر از حسین«علیه‌السلام» را در این عالم نمی‌شناسند. موفق باشید
3550
متن پرسش
باسلام استاد بنده طلبه پایه 4هستم و مشغول درس لمعه هستم در مباحث شماهم کتاب جوان و انتخاب بزرگ و آشتی باخدا و ده نکته باشرح و از برهان تا عرفان را باشرح کار کرده ام احساس می کنم که استعدادم در علوم عقلی خوب است با اینکه درسم را هم خیلی می خوانم می خواستم ببینم آیا صلاح می دانید بدایه الحکمه و نهایه را شروع کنم اگر جوابتان مثبت است با شرح چه کسی جلو بروم؟و چه توصیه ای برای شروع کار دارید؟ 2.بعد از بحث معاد شما المیزان را شروع کنیم آیا زود نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر احساس می‌کنید به دروس رسمی‌تان لطمه نمی‌خورد خوب است که بدایه را شروع بفرمایید. شرح جناب آقای صمدی آملی خوب است 2- فکر می‌کنم بعد از بحث معاد افراد می‌توانند اشارات تفسیر المیزان را بفهمند ولی برای شروع آن باید به شرایط خود نگاه کند. موفق باشید
3531
متن پرسش
سلام علیکم .مگر خداوند متعال بر هر چیزی توانا نیست و هیچ کاری بدون اذن خداوند انجام نمیشود.پس اگر ما کار گناهی هم انجام دهیم خدا خواسته؟ یا اینکه چرا کارهای که به نفع ما است را خدواند اعمال نمی فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این‌جا نباید بین تکوین و تشریع خلط شود. آری خداوند تکویناً به ما اختیار داده تا بتوانیم هرچه را خواستیم انتخاب کنیم و خودش نیز همین را خواسته، ولی تشریعاً جهت سعادت ما از طریق انبیاء به ما دستور داده که گناه نکنیم. موفق باشید
3532
متن پرسش
سلام علیکم چرا در بحث حرکت جوهری گفتید:اگر جوهر در خودش متحول نبود عطای الهی موقف میشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جواب این سؤال را در کتاب «از برهان تا عرفان» و شرح آن به وسیله‌ی سی‌دی دنبال کنید در آن‌جا بحث شده. موفق باشید
3528
متن پرسش
سلام علیکم،اینکه عده ای از تفکیکیون(که خداوند ان شاء الله هدایتشان کند) ادعا کرده اند که علامه حلی(ره) ضد فلسفه بوده است صحیح است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قبلاً فلاسفه بیشتر به معتزله اطلاق می‌شده و بزرگان شیعه از این جهت با فلسفه مخالف بوده‌اند که معتزله معتقد بودند اصل تفکر فلسفی است و ارزش دین به اندازه‌ای است که در فلسفه بتوان آن را پذیرفت. موفق باشید
3519
متن پرسش
سلام. استاد وقتی مباخث شما را میخوانم و میشنوم با عقل مطابقت دارد و غالبا می پذیرم اما چند روز که از فضا دور باشم دچار غفلت می شوم چه باید بکنم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قرار دنیا همین است، به همین جهت به ما دستور داده‌اند دائماً قلب را با معارف الهی متذکر کنیم و نیکان امت محمد مجالست داشته باشم. موفق باشید
3503
متن پرسش
سلام علیکم. با تشکر از این که به سوال قبلی بنده پاسخ دادید. در پاسخ خود فرموده بودید که باید در ذیل شریعت و انقلاب اسلامی به استاد ارادت ورزید تا قلب آماده ی ارتباط با ملکوت استاد شود. اما من در خودم ارادت بسیار زیادی به استاد محترمم می بینم و در بحث علمی هم از شاگردان ممتاز ایشان هستم، اما باز هم از ملکوت استاد بی بهره می باشم. البته در رعایت آداب ظاهری خدمت استاد کوتاهی داشته ام، آیا ممکن است امتحانی در کار بوده باشد و من در آن امتحان ساقط شده باشم؟ چگونه می توانم پی به مشکل کار خود ببرم؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: رجوع به استاد ملکوتی از طریق ملکوت خودتان امکان دارد و با رعایت احکام الهی راه اُنس با ملکوت استاد گشوده می‌شود. لازم نیست تصور بفرمایید در امتحان ساقط شده‌اید، باید موضوع را با استمرار حل کرد. موفق باشید
نمایش چاپی