بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33002
متن پرسش

با عرض سلام: خواهشمند ام دغدغه ذهنی بنده را درک کنید. و اگر کتاب یا جزوه ای در این خصوص است برای بنده معرفی نمایید. بنده بسیار مقالات خوانده ام از براهین امکان و وجوب و علیت و براهین استاد مصباح و کتاب بدایه و نهایه و برهان صدیقین و... در خداشناسی به این نتیجه رسیده ام که ما واجب الوجود و ممکن الوجود نداریم اگر خدا را وجودی جدا از ممکنات بدانیم شرک است چون وقتی خداوند وجود بسیط و نا محدود است اگر جدای از خدا وند (واجب) وجودی فرض کنیم (ممکن) هم خدا حد وجودی خواهد داشت هم آن موجود دیگر و کسانی که قایل به تشکیک وجود شده اند نیز دقیقا این اشتباه را دارند. حال که یک وجود نامحدود داریم اگر هر تصوری از چگونگی آن به ذهن ما دراید آن چیزی است که ذهن ما ساخته و برایش حد قایل شده تا مدرکش شود و کمال محض نیست لذا در ذهن ما خدای واقعی نمی‌گنجد (مقام غیب). حالا موجوداتی که ما به عینه می‌بینیم چیستند و چگونه تفسیر می‌شوند؟ آن‌چیزی که من متوجه شدم این است که موجود لایتنهاهی ذاتا تجلی می‌بابد و ذاتا می‌بایست مخلوق داشته باشد لذا وجودش قیدهایی می‌خورد کمالاتش در محدوده هایی قرار می‌گیرد و عالم ماده و انسان و اشیاء و غیره قابل درک برای مخلوقات می‌شوند و معنی خلق هم یعنی اندازه زدن.. آیا این تصورات من صحیح می‌باشد؟ دو سوال اساسی دارم اول اینکه این بساطتت وجودی خدا اینکه هرچیزی را تصور کنی محدود است و خدا ورای آن است از کجا می‌توان اثبات کرد یعنی چگونه می‌توان بی حد بودن وجودی خدا را اثبات کرد که نتیجه اش بی‌نیازی و عدم تغییر و عدم مثلا لذت و خشم و.. ویا عدم هدف داشتن خدا از انجام کاریست؟ چون هدف موقعی معنی دارد که چیزی بخواهد نقصی یا نیازی را پاسخ دهد و خدا بنا به فرض بی‌نیاز است. مثلا اینکه می‌گویند وجود را اگر گسترش دهیم عدم نیست که به آن برسیم لذا وجود لایتناهیست بعضی ها ایراد می‌گیرند این طرز فکر نتیجه کمی دانستن خداست. سوال دوم اینکه اگر خدا بی نیاز و کمال مطلق است و تغییری در او رخ نمی‌دهد این تجلیات که ذاتی اوست باید ازلی باشد یعنی مثلا وجود انسان از ازل تجلی خدا بوده و وجود داشته چون تغییر در ذات بینهایت و بی نیاز محال است آیا این چنین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در منظر نگاه فلسفی، خداوند عین وجود است و «وجود» به تعبیر نگاه دینی، دارای تجلیات است، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لَهُ الأسماءُ الحُسنی» پس آنچه در صحنه است انوار اسماء او می‌باشد در جلوات مختلف و مطابق امکانِ ممکن‌الوجودها. و همواره چنین است. آنچه تغییر می کند مظاهر اسماء الهی است مثل گلی که پژمرده می‌شود در آن صورت نور اسماء جمال از بین نرفته، بلکه منظری که آن را به ظهور آورده، از میان رفته است. در این مورد «برهان صدیقین» برای ما نکات خوبی دارد. موفق باشید

32997
متن پرسش

سلام علیکم استاد: با تشکر از شما. آیا سلوک عرفانی باید بعد از عمل کامل به اخلاق اسلامی باشد یا ممکن است بعضی از مسائل اخلاقی را رعایت نکرد و در وادی سلوک گام برداشت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً اراده برای سلوک برای آن است که انسان با توجه به رذائل اخلاقی که در خود احساس می‌کند، برنامه‌ای را دنبال کند که از آن رذائل عبور و به سوی حقایق انوار الهی سیر نماید. موفق باشید

32985
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز بحث درباره معنا و مفهوم چه نسبتی با مباحث هرمنوتیک فلسفی دارد؟ (چه تعاملی و چه تاثیری و چه اشتراک خاستگاهی و چه رهاورد مشابه و متفاوتی دارند؟) از آن جهت از محضرتان پرسیده می‌شود که بنابر پژوهشهای صورت گرفته میان معنا و مفهوم باید تمایز قائل شد زیرا معنا محصول انباشت تاریخی زبان و مفهوم محصول لقاح عالم عین و عالم ذهن است. از نتایج این تمایز این است که در ترجمه قرآن کریم کلماتی همچون فلک یا بلاد صرفا به معنی ظاهری خود بازگردانده نمی‌شوند بلکه با توجه به شبکه مفهومی که در آن قرار گرفته اند معنی می‌شوند. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه می‌دانم که در تفکر هرمنوتیکی باید در رخدادِ «فهم» نظر به روح تاریخیِ آن رخداد داشت و اشاراتی که در این راستا پیش می‌آید و از این جهت نگاه هرمنوتیکی را نگاهِ تأویلی گفته‌اند. حال با توجه به این امر باید در رخداد فهم، متوجه معنایی شد که با آن روبه‌رو می‌شویم. موفق باشید

32975
متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: اول تشکری کنم از همه و مخصوصاً استاد طاهرزاده که این امکان رو برامون فراهم کردید. در کتاب شرح فصوص‌الحکم استاد، ایشون در مقدمه در شماره ۱۰ فرمودند که از دروس اساتید دیگه ای رو هم استفاده فرمودند یکی از اونها دروس جناب استاد یزدان‌پناه بوده حقیر هر چه دنبال شرح فصوص‌الحکم آقای یزدان‌پناه گشتم، نتونستم پیداش کنم. می‌خواستم بپرسم آیا امکان دسترسی به مطالب یا صوت اون دوره از طریق شما هست یا نه؟ یا اگر آدرسی رو می‌شناسید که اونجا این دروس آپلود شده، بهم بفرمایید ممنون میشم. «دروس شرح فصوص‌الحکم استاد یزدان‌پناه» ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سال‌ها پیش یکی از رفقای طلبه سی‌دی‌های ایشان را برایم آوردند. نمی‌دانم ایشان چگونه تهیه کرده بودند. ظاهراً باید خودشان اجازه بدهند. از رفقایی که در قم دارید مطلب را دنبال بفرمایید. موفق باشید

32970
متن پرسش

۱. سلام و عرض ادب. بهترین تفسیر عرفانی مثل تفسیری که امام خمینی از سوره حمد کردند چیست؟ ۲. سیر مطالعاتی عرفان چی هست به جز دروس فلسفی که در اون حرکت جوهری و بحثهای فلسفی شده باشد؟ ۳. کدام یک از سخنرانی های استاد از پایه به بحثهای عرفانی پرداخته اند؟ ۴. آیا استاد کتبی نظیر فصوص و فتوحات ابن عربی هم تدریس کرده اند بفرمایید؟ ۵. برای قوی شدن فضیلت اخلاقی توکل بایستی چکار کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفسیر قرآن مشهور به ابن عربی که در واقع از آنِ جناب عبدالرّزاق کاشانی است. ۲. «فصوص الحکم» ابن عربی در این مورد مشهور است. ۳. شرح مقالات آیت الله محمد شجاعی ۴. فصوص را آری! ولی فتوحات را نه. ۵. شرح کتاب حدیث «جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که روی سایت هستhttps://lobolmizan.ir/sound/660 . موفق باشید

32948
متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت محضر استاد عزیز و گرامی استاد عزیز: در رابطه با آیه ۲۲ سوره حدید که می فرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» آیا این امری که می خواهد پدیدار شود و در این کتاب و به تعبیری در لوح محفوظ ثبت شده، امریست ثابت و لایتغیر و یا اینکه بر اساس شرایطی ممکن است تغییر کند؟ مثل اینکه شخصی قرار است در بیست سالگی از دنیا برود ولی به دلیل اینکه کار نیکی انجام می دهد مرگ او چند سال به عقب می افتد. و اینکه آیا بحث اعیان ثابته اشاره به همین آیه دارد؟ عذرخواهی می کنم که وقتتون رو گرفتم استاد همسر بنده در روز پنجشنبه عمل جراحی قلب دارند و التماس دعا داریم یا حق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بعضی از تقدیرات قابل تغییر است و با صدقه و اعمال حسنه تغییر می‌کند و بعضی از تقدیرات قابل تغییر نیست. ظاهراً آیه مذکور به تقدیراتی نظر دارد که قابل تغییر نیست. بنده دعاگو هستم. موفق باشید

32916
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: ضمن عرض تسلیت به مناسبت رحلت امام خمینی (ره) لطف خدا شامل حالمان شد و در این روزگار پر از فتنه؛ حدیث امام صادق علیه‌السلام که فرمود، در آخر الزمان، حقیقت همانند نور آفتاب روشن است، راه حقیقت را یافتیم و با شما آشنا شدیم. مبنای محکمی ندارم و ذهنم بسیار مشوش می‌گردد و محکم و استوار نیستم، تصمیم گرفتم کتب شهید مطهری و امام خمینی و شما استاد بزرگوار را با هم پیش ببرم (حداکثرش اینکه در طول ۶ سال اول طلبگی) البته جدای از بحث های دیگه که پیش می‌برم (مانند تفسیر المیزان) سیر ترتیبی کتابی امام خمینی و شما استاد عزیز را چگونه پیش ببرم؟ اگر سوای این سیر نظر و پیشنهادی دارید، حتماً بفرمایید که بسیار محتاجم لطف خدا شامل حال شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها می‌توانید با کتاب‌های «مصباح‌الهدایه» و «شرح دعای سحر» از امام خمینی، کار را ادامه دهید و بعد از آن‌ها در فرصتی مناسب با مطالعه «فصوص الحکم» ابن عربی، بهتر می‌توانید با کتاب «چهل حدیث» حضرت امام مرتبط شوید. موفق باشید

32901
متن پرسش

سلام: ۱. چگونه زمان می گذرد اما هستی ثابت است؟ ۲. گذر زمان چگونه هستی را دستخوش تغییر نمی کند؟ ۳. اگر هستی اصالت دارد هستی بی زمان باشد بی زمانی اصیل است پس زمان امری موهوم است ولی زمان را درک می کنیم آیا ادراک نیز موهوم است اگر آری ما با این ادراک ، ادراک می کنیم که هستی بی زمان است آیا با فرو ریختن بنای ادراک این گزاره نیز فرو می ریزد اگر آری آیا اصالت به زمانمندی باز می گردد؟ اگر آری ادراک اینکه بی زمانی نیز هست بی اعتبارست؟ و درین فرض باز ادراک فرو نمی ریزد و بی زمانی هستی اثبات نمی شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: همین که انسان زمان را درک می‌کند حاکی از آن است که ذات انسان که همان نفس ناطقه می‌باشد، مجرد و فوق زمان است. ثانیاً: زمان، حاصلِ حرکت است مثل آن‌که با حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید، روز و سال به‌وجود می‌آید. ثالثاً: همچنان‌که جناب صدرالمتألهین در «حرکت جوهری» روشن فرمودند چون ذات عالم ماده عین حرکت است، زمان، مخصوصِ عالم ماده می‌باشد و هستی در ذات خود آزاد از حرکت می‌باشد. موفق باشید

32884
متن پرسش

سلام بر شما: ان شاءالله سالم و تندرست باشید. چند وقتی می شود که سلسله مباحثی راجع به (خداناباوری ایرانی) یا آتئیسم ایرانی از سوی افراد مشهوری همچون آقای شاهین نجفی و... در حال برگزاری است و چون این افراد در بین جامعه جوان طرفدارهای زیادی دارند، این موضوع موجب شده که جوانان به این ایدئولوژی بعضا رو بیاوردند. لذا خواهش بنده این است که اگر صلاح می‌دانید این جلسات را بررسی کنید و آن نحوه تبیین خاصی که مدنظر دارید ارائه بفرمایید. با تشکر از زحمات شما و من الله توفیق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما در مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» سخن خود را به درستی تبیین کنیم، به خوبی روشن می‌شود که این افراد در توهّم به‌سر می‌برند. آن‌‌ها باید دغدغه داشته باشند که چرا از واقعی‌ترین واقعیات خود را محروم و غافل می‌کنند. موفق باشید

32829
متن پرسش

سلام علیکم و خدا قوت: چگونه ممکن است ابن عربی با اون عظمت و آن مرتبه از عرفان دچار به عشق و یا محبت فردی از خلایق خدا بشه و مثلا ترجمان الاشواق رو تالیف کنه؟ برام مقداری سخته که کسی که میاد فتوحات و فصوص رو می‌نویسه شاید به عبارتی مبتلا به محبوب دنیوی هم بشه و میاد براش شعر میگه و ... چگونه مقام و عظمت ابن عربی و عرفانش با علاقه ای که به نظام یا عین الشمس دارد قابل جمع است؟ اصلا واقعا ابن عربی دلداده عین الشمس بود یا خیر؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که به یاد دارم بعداً که به جناب ابن‌عربی اشکال می‌کنند و او جواب می‌دهد؛ مشخص می‌شود که اساساً او وجهی از وجوهِ توحیدی را مدّ نظر دارد. موفق باشید

32827
متن پرسش

سلام علیکم: سوالی که مدت هاست ذهنم را درگیر کرده و از هر عالمی می پرسم جوابم را نمی دهد، اینکه در بین مرد ها از با تقوا ترین و عالم ترین ها رهبری عزیز و هم چنین علامه حسن زاده و بسیاری دیگر هستن، حال در بین خانم ها از نظر علمی و معنوی علامه حسن زاده خانم ها کیست؟ با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله بانوانی در تراز اساتیدی که نام بردید، کم نیستند. ولی همانند حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» یعنی اسوه زنان عالم تا آن‌جا که ممکن است در  سایه قرار دارند، مگر آن‌که چاره‌ای جز همانند حضور حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» در مسجد مدینه و یا حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» در دربار یزید پیش بیاید. مگر می‌توان نقشِ حاجیه خانم امین را در تاریخ خود و یا نقش خانم مرضیه دبّاغ را کم‌تر از مردان روزگارشان دانست؟ از نظر بنده همسران و مادران شهدا با صبری که پیشه کرده‌اند، مانند شهیدان‌شان ره صدساله را یک‌شبه طی نموده‌اند. هم اکنون خواهرانی داریم که در بستر حضور تاریخی انقلاب اسلامی بی سر و صدا فعالیت‌هایی دارند که بعداً معلوم می‌شود چه اندازه کارهای آن‌ها مفید بوده بدون آن‌که حتی نام‌شان در تاریخ بماند. ولی حضرت صاحب‌الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به تک‌تک آن‌ها نظر خاص دارند. موفق باشید

32813
متن پرسش

خدمت استاد گرامی سلام علیکم: در خصوص فلسفه آفرینش انسان و تاثیر جبر محیطی در افعال انسان با عنایت به اراده اختیاری او در طول اراده الهی و علم اجمالی و تفصیلی خداوند به افعال و سرانجام انسان که شائبه عبث بودن خلقت را برای بعضی تداعی می کند لطفا پاسخ کوتاه عنایت فرمایید یا منبعی از آثار خودتان را برای جواب معرفی نمایید. ان شاءالله سلامت باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ابن عربی در فصّ اسماعیلی از «فصوص الحکم» می‌فرماید: ] لذالک قال تعالی: «أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏» أي بيَّنَ أنَّهُ أعطى كلَّ شي‏ءٍ خلقَهُ،(طه/50) فَلا يَقْبَلُ النّقْصَ و لا الزّيادةَ. [

به همین جهت خداوند فرمود: عطا کرد هر موجودی را خلق مخصوصش را سپس هدایتش نمود. در این آیه بیان کرده که خلقتِ مخصوص هر موجودی را به آن مخلوق داده است. پس از این جمله برمی‌آید که نقصی و یا اضافه‌ای در آن مخلوق نبوده است. و در آیه‌ی 88 سوره‌ی نمل ملاحظه کردید که فرمود: صنع خداوند طوری است که هر موجودی متقن و بدون هر نقصی است.

با توجه به این امر از آن جهت که امکانِ هر شیئ و هر شخص، ذاتیِ آن شخص است پس عملاً خداوند خلقتِ او را به او می‌دهد. موفق باشید

32809
متن پرسش

استاد عزیز سلام و خدا قوت: در رابطه با تفسیر المیزان بنده مدتی هست شروع کردم و جلد اول صفحه ۱۲۵ رسیدم، واقعیتش متن تفسیر برای بنده مقداری سنگین هست و بعضی مطالب باید چندین بار برگردم تا متوجه بشم، مطالب تحلیلی و تفسیری زیاد داره مثلا در مورد معجزه ۵۰ صفحه توضیح داده شده و بحث بسیار باز شده، ولی در تفسیر نمونه ۱۳ صفحه شرح داده. البته بحث ما تفاسیر دیگر نیست و هدف بهره بردن از روح قدسی علامه در المیزان هست که تفاوتش با بقیه تفاسیر ملموس هست البته حدود ۷۰ درصد مطالب را درک می‌کنم و در درون متن هر از گاهی نکات ناب و مطالب معرفتی می‌بینم که روح انسان رو نوازش میده و درون بقیه تفاسیر شاید دیده نشه، ولی مطالب کلی به دلیل پیچیده بودن بعد از گذر از مبحث، با وجود نسخه برداری زیاد چیزی تو دهنم نمیمونه. به نظر شما ادامه بدم و در ادامه راه برکاتی نصیبم میشه یا ثقل کلام خسته ام میکنه؟ خدا حفطتون کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از تأمّل در مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها و با همان روشی که در جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیة الله بهجت رحمت‌الله‌علیه» بیان شده کار را ادامه دهید، إن‌شاءالله نتیجه خواهید گرفت. بد نیست بعضی از صوت‌های تفسیر قرآن را که روی سایت هست به عنوان نحوه‌های ورود به تفسیر المیزان، استماع فرمایید. موفق باشید

32791
متن پرسش

با عرض سلام: من در مورد کمال خداوند به مشکل برخوردم. نمی‌توانم برای خودم اثبات کنم و این مساله مدت زیادی است آزارم می‌دهد. اینگونه فکر می‌کنم که وقتی ما عموما به یک موجود می‌نگریم و آن را خدا (نمی‌دانیم) در ذهن برایش خصوصیاتی در نظر می‌گیریم که باعث تشخص آن موجود می‌شود لذا حد و حدود دارد. یعنی در ذهن این موجود را با یک کمال مطلقی مقایسه می‌کنیم که به محدود بودنش پی می‌بریم حال اگر ادعا کنیم که آن کمال مطلق که نامحدود است خداست از کجا معلوم که فقط در ذهن نباشد. یعنی ممکن است آن اختلافی و کمالاتی که موجب تمایز موجود محدود از آن کمال مطلق در ذهن میاید تحقق خارجی نداشته باشد و همان موجود محدود تحقق خارجی داشته باشد. ممکن است گفته شود اگر وجود نامحدود تحقق خارجی نداشته باشد پس بجایش چه چیزی تحقق دارد؟ عدم؟ و جواب دهیم چیزی بجایش تحقق ندارد و موجود محدود از ابتدا بدون دخالت چیزی محدود بوده . این شبه هایی که من عرض کردم مثل اینکه در بیانات آقای جوادی آملی هم آمده و ایشان لزوما وجود نامحدود و وجود صرف و بسیط را که در ذهن تصور می‌‌شود در عالم خارج دارای مصداق نمی‌دانند. اگر اینطور است به کسانی که قائل به پیدایش جهان از ذره اولیه هستند (بیگ بنگ) نباید خرده گرفت و اصولا توحید و کمال خدا را نمی‌توان اثبات کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به نظر می‌آید بهترین راه  برای توجه به این مسئله «برهان صدیقین» جناب صدرالمتألهین باشد و موضوع «اصالت وجود». کتاب «از برهان تا عرفان»  https://lobolmizan.ir/book/240?mark=%D8%A7%D8%B2%20%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%AA%D8%A7%20%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86

همراه با شرح صوتی آن به آدرس زیر می‌تواند راه‌گشا باشد. امثال آیت الله جوادی که فرزند مکتب صدرایی هستند سخت متوجه «اصالت وجود» می‌باشند که واقعی‌ترین واقعیت عالم  یعنی همان کمال مطلق است. موفق باشید

nvhttps://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86&tab=sounds

32752
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: می بخشید شما سیر مطالعاتی آثار استاد مطهری را بیشتر تاکید می فرمایید یا سایرین از جمله خود شما بزرگوار را؟ با تشکر و التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با تأمّل در آثار عالم فرهیخته و سرزنده نسبت به مسائل اجتماع یعنی شهید مطهری بسیار جهت انضباط ذهنی و عقلی در دین مفید خواهد بود نهایتش اگر سری هم به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» با شرح صوتی آن بزنید؛ بهتر می‌توانید با آثار آن عالم بزرگوار رابطه برقرار کنید. موفق باشید

32698
متن پرسش

سلام: با عرض خسته نباشید به استاد گرامی. بسیار از سمت افراد مختلف مطرح می شود که چرا در این زمانه بدنیا آمدم و یا چرا در این خانواده بدنیا آمدم؟ آیا ما در عالم ذر انتخابی در این موضوع داریم یا اجبار است؟ به نظر می رسد با توجه به عدل الهی باید اختیاری در این موضوع داشته باشیم که زمانه ای که بدنیا می آیم و یا در انتخاب پدر و مادر خود مختار باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و بحث این موضوع به طور مفصل در موضوع «اعیان ثابته» که از طریق عرفا مطرح شده، به میان آمده. آری! خداوند انتخاب‌های ما را جواب می‌دهد. در این مورد خوب است به یادداشت زیر که روی سایت هست رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/special- post/498?mark=%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1 موفق باشید

32666
متن پرسش

سلام علیکم و خدا قوت: ۱: به نظر شما مقدمات و پیش نیاز های فهم و خواندن کتاب هایی مثل اصول و مبانی عرفان نظری آیت الله یزدان پناه و فصوص الحکم و امثالهم چیست؟ ۲. آیا بطور معمول و برای عموم افراد بدون خواندن فلسفه نمی‌توان کتب مذکور را فهمید؟ (ممنون میشم درباره مقدمات کتب مذکور راهنمایی بفرمایید)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده «حکمت متعالیه» جناب ملاصدرا بسیار در فهم کتاب‌های مذکور کمک می‌کند و به همین جهت گفته‌اند «اسفار» جناب ملاصدرا، شرح «فصوص الحکم» ابن عربی است. موفق باشید

32659
متن پرسش

سلام: ببخشید برای فهم عمیق و کامل کتب امام خمینی، مخصوصا کتاب مصباح‌الهدایه، چه مقدماتی لازم است و چگونه می‌توانم آنها را یاد بگیرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها إن‌شاءالله مقدمات خوبی جهت آن امر می‌باشد. کتاب‌های مذکور همراه با شرح صوتی آن‌ها در سایت هست. موفق باشید

32653
متن پرسش

سلام استاد: طاعاتتان قبول و بندگی تان افزون. ببخشید درباره جهان های موازی بحثهایی شد و وقتی در سایت جستجو کردم پیرامون سوال ۳۱۱۷۶ خواستم بدانم که شما عقیده به وجود این مسئله دارید؟ و در اینباره توضیح می فرمایید و برای اطلاع بیشتر به متنی ارجاع می دهید؟ ممنون از وقتی که می گذارید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد بحث جهان‌های موازی چیزی نیست که بتوان به عنوان واقعیت‌های قابل قبول پذیرفت. آری! در مباحث عرفانی و فلسفی، بحث عوالمِ طولیِ «وجود» در میان است که بحث بسیار عالمانه و مفیدی است مثل وجود عالَم ملکوت و عالم جبروت و عالم لاهوت. موفق باشید

32613
متن پرسش

چند سوال داشتم که ذهن مرا مشغول کرده می‌خواستم تحلیل نمایید و درستی و غلطی آن را بیان کنید و اگر ناقص است تکمیل نمایید تا به شکی که در چیستی خداوند دارم پاسخ دهم. ۱. کمالات از وجود ناشی می‌شوند اگر کمال مطلق بخواهد وجود داشته باشد لازمه اش این است که وجود بدون حد داشته باشیم و این وجود بدون حد زمانی تحقق می‌یابد که عدم حقیقتی نداشته باشد تا وجود به آن حد عدمی محدود نشود. عدم حقیقت ندارد. حال چرا عدم حقیقت ندارد؟ چون اگر عدم حقیقت داشت وجود خواهد داشت و این می‌شود وجود و دیگر عدم نیست و عینا همین حکم نامحدودیت برای این عدمی که فرض شده و در اصل وجود است می‌بایست تعمیم یابد یعنی همین عدم که وجود دارد و در اصل همان وجود است و نمی‌تواند ناقص باشد زیرا در این صورت محدود به حد عدمی می‌شود. بنا براین تشکیک در وجود باطل می‌شود نمی‌توان موجودات ناقص را دارای وجود ضعیف قلمداد کرد چون وجود به جهت نبودن عدم هیچگاه ضعیف نمی‌شود و موجودات ضعیف ظهورات صفات خدا در حدی که حکمت خدا اقتضا می‌کند هستند. ۲. آیا خدا می‌شود خود را معدوم کند؟ خیر محال است زیرا عدم حقیقتی ندارد اگر برای عدم که حقیقتی ندارد وجود فرض کنیم اینطور می‌شود که خدا بخواهد خود را تبدیل کند به حالتی که وجودی ندارد یعنی چیزی می‌بایست غیر وجود (همان حالت) وجود داشته باشد که خدا به آن مبدل شود حال انکه وجود مقابلی ندارد و غیر وجود تحققی ندارد. ۳. آیا خدا موجودات را از عدم آفریده و از نیستی به هستی آورده؟ امکان ندارد زیرا اولا عدم تحقق ندارد و وجود خدا چون لایتناهیست نمی‌توان وجودی به آن اضافه کرد. پس این موجودات چیستند؟ جواب اینکه خدا ازروی فیض خود هستی خود را به شکل موجودات مختلف ظاهر ساخته و همه از قدرت و حول و قوه الاهی ند و در اصل فقط خدا وجود دارد و این منی هم که انسان با آن احساس استقلال می‌کند ظهوری محدود از وجود خداست. ۴. آیا موجودات را می‌شود خدا معدوم کند؟ خیر چون عدم تحققی ندارد حقیقت معدوم شدن یعنی تبدیل وجود به عدم وقتی عدم وجودی ندارد وجود نمی‌تواند به چیزی که نیست تبدیل شود. حال پس چرا میگوییم من اینجا هستم و فلان جا نیستم این از روی عدم من در جای دیگر نیست؟ خیر وجود من در این مکان ظهور وجود خداست و این ظهور به اندازه اقتضای حکمت خداست و چون در جای دیگر ظهور صفات وجودی خدا صورت نگرفته به ذهن متبادر می‌شود که عدم وجود من در آن جای دیگر تحقق یافته.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است. آری! «وجود» در نسبت با ما دارای مراتب و شدت و ضعف است و نه در رابطه با خودش 2- نکته خوبی است. ۳. آری! در علم خداوند امکان هر موجودی هست و خداوند آن موجود را که در علم او امکان تحققش هست، وجود می‌دهد و به آن می‌گوید: «کُن فَیَکون» بشو و می‌شود. ۴. نابودکردن موجودی توسط خداوند به معنای گرفتن فیض وجود از آن موجود است. موفق باشید

32595
متن پرسش

سلام علیکم: در باب عناصر اربعه آب، باد، آتش و خاک که مورد ادعای فلاسفه هست و به طب سنتی رسوخ پیدا کرده، چه فرآیند و توضیح فلسفی و منطقی جهت اثبات این عناصر مورد ادعای فلاسفه وجود دارد؟ عناصری که به گفته فلاسفه و حکما بسیط هستند، خالص هستند و در طبیعت پیرامون ما به شکل خالص یافت نمی‌شود، ناملموس و نامحسوس هستند، قابل تجربه نیستند، خالی از مادیت و ترکیب، خالی از بو و مزه و طعم و رنگ و جسمیت، هیچ دسترسی به آنها وجود ندارد، نصی از قرآن و روایات از آنها نداریم، و با همه این احوالات هر چیزی در عالم از این عناصر ترکیب و ساخته شده اند. آیا این ادعای فلاسفه با تمام این ابهامات قابل دفاع هست؟ ادعایی که طبیب در مقابل این ادعا تسلیم است و پایه و مبنای علم طب سنتی با این مسئله عناصر اربعه پایه ریزی شده و به ادعای حکما و قدمای طب سنتی، مسئله عناصر اربعه و... گفته انبیا تاریخ هست. آیا ادعای عناصر اربعه جزء نظریه قدیم بودم عالم حساب می‌شود؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که بنده می‌دانم این موضوع نه نکته‌ای است فلسفی که پیرو آن دلایل فلسفی آن جستجو شود و نه امری است که از آیات و روایات استنباط شده باشد. امری است تجربی که می‌توان با مدّ نظر قراردادن چنین نکته‌ای که عالم ماده شامل این چهار عناصر هستند، مطابق آن با پدیده‌ها و موضوعات مواجه شد. موفق باشید

32594
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: برای مخاطب جهان عرب، به دنبال متونی در تبیین نسبت اندیشه های جناب فردید و عرفان ابن عربی هستیم. بناست ترجمه و چاپ شود. لطف می فرمایید اگر نوشته ای در این خصوص سراغ دارید، معرفی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چنین کاری شده است یا نه. ولی کار خوبی است هرچند در بین خود ما نیز آن‌طور که جدّی باشد بین نگاه دکتر احمد فردید و عرفان ابن عربی به طور شایسته جمع‌بندی نشده است وگرنه در تفکر عرفانی نگاه هایدگری نیز می‌تواند نوعی سرزندگی به عرفان ما بدهد. موفق باشید

32589
متن پرسش

با سلام: با توجه به فص آدمی و فص شیثی، رابطه بین «علم الادم اسما کلها» و عین ثابته چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اصل موضوع را باید در فصّ عُزیری دنبال کنید. إن‌شاءالله جواب خود را می‌یابید. موفق باشید

32559
متن پرسش

با عرض سلام: در وحدت وجود می‌گوییم وجود امری بسیط است و صرف است و چون عدم تحقق ندارد وجود بینهایت است و ختم به حد عدم نمی‌شود. نتیجتا یک وجود بیشتر نداریم که نامتناهی وجودیست و موجودات دیگر به سبب آن وجود هستند و وجود آیتی و نشانه و سایه آن وجودند. آیا این اعتقاد من مشکلی دارد؟ حالا وقتی می‌گوییم «لا حول ولا قوه الا بالله» نتیجه اختیار ما چه می‌شود؟ اگر اختیاری که انسان دارد هم مخلوق خدا باشد آیا به جبر نمی انجامد؟ اگر اختیار جدای از خدا باشد وجود خدا محدود می‌شود اگر هم تحت قیومیت خدا باشد جبر ایجاد می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در رابطه با «وجود» فرمودید، مطلب خوب و درستی است و با توجه به این امر، جناب علامه طباطبایی می‌فرمایند: «ما در مختاربودن، مجبور هستیم» یعنی وجودِ ما طوری است که «اختیار، ذاتیِ آن وجود است» و خداوند اختیار را به ما نداده است بلکه وجودی را به انسان داده که آن «وجود» در مقابل خود امکانات متفاوتی می‌یابد و همین، خود به خود منجر به اختیار می‌شود، در حالی‌که برای حیوانات که امکانات مختلف در مقابل خود ندارند، وجودشان همراه با انتخاب و اختیار نیست. موفق باشید

32518
متن پرسش

سلام استاد جان، خدا قوت! دکتر ابراهیم فیاض می گویند که فلسفه ملاصدرا عامل انحطاط هست و امام (ره) از فلسفه صدرا عدول کرده و فلسفه ی شیخ انصاری را برگزیده بود! نظر شما در مورد این حرف دکتر فیاض چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نظرات آقای فیاض هستم. نه تنها دلیلی بر سخن خود ندارند، حتی با نامه‌ای که حضرت امام به آقای گورباچف در اواخر عمرشان نوشتند؛ کاملاً نظر آقای فیاض را رد می‌کند. و رهبر معظم انقلاب حتی معتقدند نگاه صدرا آینده جای و جایگاه خود را می‌یابد. در این رابطه می‌توانید به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی