بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30835
متن پرسش
سلام علیکم استاد: در حدیث عنوان بصری در بندی گفته شده که شخص باید تدبیر امور خود را به خدا بسپارد. در سخنان اولیا هم شنیده میشه که فرد نباید برای خودش تدبیر کند. استاد من این سخن را قبول دارم و نمی‌دانم در عمل و در طول روز چطور باید امور را به خدا واگذار کنم و تدبیر امور خود را انجام ندهم. این که گفته می‌شود فرد باید امور را به خدا واگذار کند و تدبیر نکند یعنی چه؟ آیا برای مثال اگر مریض شوم نباید دکتر روم؟ یا اگر مشکلی پیش آمد در پی حل آن برنیایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امور را در بستر حضور در سنن الهی و وظایف شرعی باید به خدا واگذار کرد تا آنچه حضرت حق در دل انجام آن وظایف صلاح می‌داند، عطا فرماید. موفق باشید

30831
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نظرتون در مورد این جمله که «زبان مقدر است» و یا «هرچیزی بگیم خدا هم به دهن ما نگاه میکنه» آیا جایگاهی در تفکر دینی و حقیقی دارن؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از آن جهت که انسان با «گفتِ» خود تقدیری را برای خود در بستر سنت‌های الهی می‌تواند رقم بزند، باید سعی کند خود را از طریق «گفتی» که از او صادر می‌شود، در بستر سنت‌های رحمانی قرار دهد. موفق باشید

30828
متن پرسش
سلام استاد: کتاب برهان صدیقین رو تا قبل از هویت تعلقی خواندم به همراه شرح شما. ولی یه سوالاتی برام پیش اومده: اصلا معانی ذات، صفت و فرقشان و همچنین وجود، موجود و فرقشان با هم چیست؟ مرادتان رو به صورت دقیق از این مفاهیم برام روشن نیست و یه جاهایی دارم خلط می‌کنم. مثلا در مورد ذات و صفت اینجوریه که یک موجود صفتی دارد که آن صفت یا عارضی است یا ذاتی. حال سوالی که دارم اینه که خود این صفت هم به عنوان یک موجود چی میشه؟ یعنی یک صفت ممکنه یک صفتی داشته باشه؟ به عنوان مثال نمک به عنوان یک موجود صفت شوری دارد. حال خود این شوری هم بالاخره موجودی است. این شوری چی میشه؟ میتونه صفتی داشته باشه؟ تفاوت این دو وجود (وجود نمک و وجود شوری) در چیست؟ شما وقتی از وجود صحبت می‌کنید از کدام معنی وجود صحبت می‌کنید؟ موجودات که می‌گویید منظودتان کدام دسته هستند؟ موجودات ذهنی، موجودات خیالی یا موجودات عقلی هم شامل می‌شود یا فقط موجودات خارجی را منظور قرار می‌دید؟ اصلا وجود که می‌گویید ماهیات رو منظور می‌کنید یا نظر به اصالت اون دارید؟ مثلا وقتی در مورد میز صحبت می‌کنید منظورتون چوب است که به این فرم درآمده یا نه! همین شکل و شمایل چوب رو هم در نظر می‌گیرید؟ ای کاش این مفاهیم رو در ابتدا جا می‌نداختید بعد سراغ برهان می‌رفتیم. چون موقع خوندن کتاب و شرح شما ذهنم جوانب دیگه رو درنظر میگیره و هزارتا سوال برام بوجود میاد که اذیت میشم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمک به عنوان یکی از مراتب عالم ماده، یکی از مراتب وجود است که وجود در این مرتبه، صفتِ شوری را از خود ظاهر می‌کند بنابراین آنچه اصل است وجود است که در مراتب مختلف، ظهورات مختلف دارد و آن ظهورات را صفت می‌نامند و این‌طور نیست که صفات به خودی خود وجود داشته باشند بلکه ظهوری از وجود در مرتبه‌های خاص هستند. ۲. عجله نکنید تا آخر، بحث را دنبال بفرمایید إن‌شاءالله جواب این نوع سؤالات را خواهید یافت. ۳. وجود، تعریف‌بردار نیست. هرکس نزد خود آن را می‌فهمد، دیگر معنا نمی‌دهد وجود میز یا وجود خارجی و یا وجود ذهنی. بحث در مورد وجود است در مراتب مختلف. موفق باشید

30827
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در مورد آیه ۱۸۶ سوره بقره «و اذا سالک عبادی انی فانی قریب، اجیب الدعوه الداع...» قسمت اول آیه را فرمودید که خداوند قریب است و قریب رو باید دید؛ در مورد قسمت آخر آیه میشه توضیحی ارائه بفرمایید: «اجیب دعوه...» اینکه چرا بحث خواندن و استجابت در ادامه این آیه آمده است؟ چون استادی فرمودند که اگر انسان متخلق به اسما الهی شود، و توانست اسماء و صفات را کسب کند، یقینا وقتی اسماء الله را می گوید دعای او مستجاب است. یا در جایی دیگه که مراحل طهارتی را توضیح می دادند، یکی از مراحل را مستجاب الدعوه شدن گفتتد. این کدام مرحله هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. آری! وقتی انسان خدا را ماورای حجاب‌ها، نزدیک دید همه حوائج را از او می‌طلبد و به جهت امیدواری به او، آن حوائج برآورده می‌شود زیرا جز به خدا به امری دیگر اعتماد نکرده است. موفق باشید

30821
متن پرسش
با سلام: حکمت ۳۸ نهج البلاغه ما را از دوستی با چه کسانی نهی می‌کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت فرمودند اى فرزند، بپرهيز از دوستى با احمق، زيرا احمق خواهد كه به تو سود رساند، ولى زيان مى رساند و بپرهيز از دوستى با بخيل كه او چيزى را كه بسيار به آن نيازمند هستى از تو دريغ مى دارد و بپرهيز از دوستى با تبهكار كه تو را به اندك چيزى مى فروشد. و بپرهيز از دوستى دروغگو، كه او چون سراب است، دور را نزديك نشان مى دهد و نزديك را دور مى نماياند. از دوستی با احمق پرهیز کردن، یعنی کسی که حق و باطل و صحیح و درست را تشخیص نمی‌دهد و لذا اگر بخواهد خیر هم برساند، شرّ می‌رساند. و بقیه موارد روشن است. موفق باشید

30819
متن پرسش
سلام: بنده کمی کم تحمل و بد اخلاق هستم. که روانپزشک داروهایی می‌دهد که بنظرم ضررش بیشتر از خیرش است. شروع کردم به اینکه هر طوری هست نمازم را در مسجد به جماعت بخوانم ولی اطرافیانم می‌گویند اگر به یک‌نفر کمک کنی و یا اخلاقت رو خوب کنی بهتر این است که با هر زوری نماز اول وقت یا نماز شب بخوانی. لطفا راهنماییم کنید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌کدام از این امور نباید جای دیگری را بگیرد و در هیچ‌کدام از مستحبات هم نباید افراط کرد. إن‌شاءالله دنبال‌کردن مباحث مطرح در کانال مطالب ویژه در پیام‌رسان ایتا به آدرس https://eitaa.com/matalebevijeh می‌تواند کمک‌کار باشد. موفق باشید

30797
متن پرسش
سلام: ضمن عذرخواهی، در ادامه سوال 30790 سوال بنده روی «کیف یشا» هست، بنده دقیق نتوجه نشدم، آخرش دارد می‌گوید انطور که خداوند می‌خواهد صورتگری می‌کند، نه انطور که طلب عین ثابته هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد خواست خدا مطابق طلبِ عین ثابته باید باشد، وگرنه آن فراز از دعا با آیاتی مثل آیه 82 سوره یس و یا آیه 50 سوره طه در تقابل قرار می‌گیرند و مسلّم بنا به توصیه‌ ائمه «علیهم‌السلام» باید سخنان آن‌ها را با مبنای قرآن فهم کرد و بر این اساس آن جواب داده شد. موفق باشید

30790
متن پرسش
سلام علیکم: اگر ظاهر هر شخص بر اساس طلب عین ثابته او شکل می‌گیرد چرا در قسمتی از تسبیحات ماه رمضان می‌فرماید: «اوست که در رحم مادران هرگونه بخواهد صورتها را می نگارد؟» «هو الذی صورکم فی الارحام کیف یشا»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف فرمود: «اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون» پس بنابراین خطابِ حضرت حق به آن چیزی است که اراده فرموده است تا محقق‌اش کند و از طرف دیگر همان‌طور که به آن فراز از دعا اشاره می‌فرمایید، آگاه است که چه چیزی را می‌خواهد از رحم مادران‌شان به صورت در آورد و ایجاد کند از آن جهت که جز او کسی نیست که صورتگری کند و به روح‌ها صورت مناسب آن‌ها را بدهد. موفق باشید

30771
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد عزیز در کتاب شریف «ادب خيال عقل و قلب» نکته ای فرمودید که با توجه به اینکه ساحت بشر در نوع رجوع به عالمان عوض شده و امروزه علوم را در کتاب ثبت مي کنند و فرمودید پس ديگر انتظار نداريم خدمت فلان عالم برويم و از او بخواهيم اسرار سينه خود را به ما بگويد. سوال حقیر این است که جدایی از کسب علوم، عده ای از علما نقش نَفَس یک اهل دل و یک عالم ربانی را در رشد معنوی لازم می‌شمردند، لذا به نظر حضرتعالی این مورد هم با تغییر ساحت تغییر کرده و آیا با حضور در جان مطالب کتب بزرگان می‌شود از نفس قدسی آنها بهره برد؟ متشکرم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله معارف الهی با نظر به هویت اشخاصی مثل حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» جای خود را باز می‌کنند و در همین رابطه مرحوم آیت الله بهجت فرمودند: «علم تو استاد تو است». البته این بدان معنا نیست که اگر صاحبدلی متعیّن به معرفت و اخلاق یافتیم، از او غافل باشیم. موفق باشید

30774
متن پرسش
سلام: آقای طاهرزاده جمله ای رو نوشتن ظاهرا اراده کردن که از ذوات مقدسه اهل البیت سلام الله علیهم هست؛ به این عبارت که «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق» این جمله اگر حدیث هست در کدام منبع ذکر شده؟ در منابع اهلبیت یا اهل بدعت؟ این حدیث از مشهورات جماعت صوفیه نیست؟ چطور اجازه میده استاد بخوننش؟ چطور به خودش اجازه میده کرسی داشته باشه و روح جوانان رو دست بگیرن و در صدد تربیت و تعلیم در بیان؟ امان از حب نفس و شهوت و شهرت و ریاست طلبی!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این جمله به عنوان جمله‌ای که می‌توان روی آن فکر کرد، بیشتر مطرح است. نه آن‌که بحث در استناد آن به پیامبر و یا ائمه «علیهم‌السلام» باشد به همین جهت در جواب سوال 30739 عرض شد به این فکر کنید که به ما فرموده‌اند: «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق» و نامی از امامان برده نشده. موفق باشید

30773
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ان شا الله طاعات و عبادات شما قبول درگاه الهی باشه با توجه به معرفت نفس و قبل از اون مطالبی که در مورد تسلط ذهن بر انسان هست (نیروی حال اکهارت تله، آگاهی محمد جعفر مصفا و ..) آیا ذهن ابزاری است که شیطان به وسیله آن القائات خود را انجام می‌دهد؟ یعنی دریچه تسلط شیطان بر انسان همان ذهن است؟ آیا می توان گفت که ماه رمضان هم ماهی است که توهمات ذهنی کمتر مجال بروز دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همین‌طور است. ابتدا شیطان از بُعد توهّمی خیالات ما که ریشه در آرزوهای پوچ دنیایی دارد وارد می‌شود و در ماه رمضان زمینه‌ی حضور شیطان از این جهت کم‌تر است. عرایضی در کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالم معنا» در این رابطه شده است. موفق باشید

30772
متن پرسش
سلام علیکم. خدا قوت. استاد بعضی وقتا که بناست عبادتی چیزی بجا بیاریم (فرض کنید مثلا نیمه شب می‌خواهیم به خدا نزدیک بشیم) ولی هرکاری می‌کنیم نمی‌تونیم خوب یاد خدا باشیم، یا هرکاری می‌کنیم نمی‌تونیم تفکر کنیم. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تدبّر در کتاب‌های معرفتی و تأمّل در روایات و تدبّر در قرآن، آرام‌آرام جان انسان می‌یابد که همه‌ی عالم محضر جلوات حضور حضرت حق است به همان معنایی که انسان به خود متذکر می‌شود: «یک چشم‌زدن غافل از آن یار نباشید / شاید که نگاهی کند آگاه نباشید». موفق باشید

30760
متن پرسش
سلام علیکم: وقتی در فراز های ادعیه و مناجات فکر می‌کنم یه برداشتی می‌کنم که نمی‌دانم آن برداشت درسته یا غلطه (خصوصا برای بنده که مقدمات لازم برای فهم ادعیه را نخواندم) و آن فراز را با نظر به آن برداشتی که کردم می‌خوانم. گاهی مدتها یک فرازی که به دلم نشسته را با آن برداشت می‌خوانم. طوری که حالت قلبم با آن برداشت شکل می‌گیرد. حال سوالم اینه اگه برداشت غلط باشه چی؟ برخورد خدا با من در موقع خواندن آن فراز چطوریه؟ یعنی منظورم اینه خدا کدام را برآورده میکنه؟ حالت قلبیم رو؟ یا خود فراز رو؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شما در دل سنت‌های اسلامی به متون دینی رجوع می‌کنید و به همین جهت رویهمرفته نباید نگران بود که ممکن است برداشت‌هایتان غلط باشد و نتیجه‌ای که به دنبال آن هستید، نگیرید. آری! می‌توان تلاش کرد برداشت‌‌ها را عمیق و عمیق‌تر کرد. خداوند می‌فرماید: من مطابق گمان بنده‌ام با او برخورد می‌کنم. «أنا عند ظنّ عبدی بی». موفق باشید

30769
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد: در پشت آسمان هستم و راهم نمی دهند چه کنم به علت بیماری نمی توانم روزه بگیرم گاهی می‌سوزم چکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «دلا بسوز که سوزِ تو کارها بکند» وقتی نمی‌توانید روزه بگیرید و اراده‌ی انجام آن فریضه را دارید، شما را چه غم؟!! موفق باشید

30766
متن پرسش
سلام استاد: تا حدی کتبتان را مطالعه کردم آیا امکان دارد دستورالعملی را برای اینکه دل را در حضور حق ببریم ارائه فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود به سراغ کتاب «با دعا در آغوش خدا» بروید. کتاب فعلاً روی بنر سایت هست. موفق باشید.

30765
متن پرسش
با عرض سلام، ببخشید که وقت گرامیتان را گرفتم: ۱. آیا این حرف درست است که ائمه «علیهم السلام» سعی می کردند منافق ها را در همان نفاق خود نگه دارند و نگذارند کفر و نفاق خود را علنی کنند. به طور مثال زمانی که یزید کفر خود را علنی کرد، سیدالشهداء «علیه السلام» قیام کردند تا او را به همان نفاق قبلی اش برگرداند؟ (البته منظور بنده این نیست که قیام حضرت تماماً برای این کار بوده است) ۲. به چه دلیل نباید بین عرفان و فلسفه خلط انجام شود؟ خدا ان شاءالله شما را برای ما نگه دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سعی پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آن بود که برخورد مستقیم با منافقان که به ظاهر مسلمان بودند، نکنند تا جامعه حالت دو قطبی پیدا نکند و زمینه‌ی برگشت آن‌ها نیز فراهم باشد. ۲. عرفان با قلب و شهود جلو می‌رود و فلسفه با عقل و استدلال. موفق باشید 

30763
متن پرسش
سلام استاد، عبادات قبول. استاد چقد احتیاج داریم این روزا به محبت خدا، حالا بد، دلا گرفته، همه خسته، اوضاع ناجوانمردانه سرد است! هر جا رو نگاه می‌کنی پر از غمه، آیا خدا نمی‌خواهد تجلی دیگری کند؟ استاد چقد حسرت زمان جنگ رو می‌خورم، شهید میشدن جوونا، سخت بود، اما توش عشق بود، محبت بود، نشاط بود، خدا بود، اما حالا .... خوشا به حال شهدا که رفتن و ندیدن این روزای دنیا رو، استاد من دیگه بریدم خسته شدم، گاهی های های گریه می‌کنم، یاد روزایی که هیئت می‌رفتم و مسجد و زیارت، یاد روزایی که می‌تونستم با آرامش عزیزانم رو در آغوش بگیرم، استاد ما بدیم، گنه کاریم اما یکم امتحانمون سخت نشد؟ متی نصرالله؟ یا مهدی (عج) متی ترانا و نراک؟ هل الیک یاین احمد سبیل فتلقی؟ این المضطر الذی یجاب اذا دعی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم این جهان و این انسان و اسلام عزیز ظرفیت آن را دارد که در چنین شرایطی نیز جهانی را مناسب این تاریخ در مقابل ما بگشاید؟ مگر علمای بزرگ ما در زمان رضاخان که هزار برابر بدتر از ویروس کرونا بود؛ نتوانستند آن زیبایی‌های دینداری را به ظهور آورند و شخصیت آیت الله شاه‌آبادی‌ها شکل گرفتند؟ موفق باشید 

30756
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در مورد کارهای خیری که با تلاش و زحمت انجام می‌دهیم در ادعیه و مناجات معصوم می‌فرماید که تمام این کارهای خیر از ناحیه خداست و من نبودم که فلان کار خیر را انجام دادم بلکه خدا بود که توفیق داد. استاد وقتی من این قضیه از نظر فکری برایم حل نیست چطور می‌توانم آن را به قلبم برسانم؟ آخه هر چی فکر می‌کنم این خودم هستم که مثلا تصمیم می‌گیرم غیبت نکنم و دروغ نگم و کمک به فقرا و... بکنم. دیگه نقش خدا این وسط چیه که در ادعیه تماما این افعال را به خدا نسبت می‌دهند؟ تازه می‌فرماید تو هیچ کاره بودی و همه اش خدا بود. چه کار باید بکنم؟ چه کتابی با چه موضوعی باید بخوانم؟ جزوه جبر و اختیار جنابعالی را که در سایت هست خواندم ولی جواب من نبود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان هر اندازه در مسیر شریعت الهی بیشتر جلو برود بهتر و بهتر می‌یابد که اگر توفیق الهی در امور خیر و عبادات حضرت حق برایش نباشد، دلِ او را شیطان در اختیار می‌گیرد. لذا در مسیر شریعت است که به مرور و آرام‌آرام انسان احساس می‌کند خداوند قدم به قدم خود را و نقش خود را به ما نشان می‌دهد و قدم به قدم خودبینیِ خود را از ما می‌ستاند. به نگاه جناب فیض کاشانی در این امر نظر کنید که می‌گوید:

دل از من بردى اى دلبر به فن، آهسته آهسته

تهى کردى مرا از خويشتن آهسته آهسته

کشى جان را بنزد خود ز تابى کافکنى در دل

بسان آنکه مى تابد رسن آهسته آهسته

ترا مقصود آن باشد که قربان رهت گردم

ربائى دل که گيرى جان ز من آهسته آهسته

چو عشقت در دلم جا کرد و شهر دل گرفت از من

مرا آزاد کرد از بودِ من آهسته آهسته

به عشقت دل نهادم زين جهان آسوده گرديدم

گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته

ز بس گشتم خيال تو، تو گشتم پاى تا سر من

تو آمد رفته رفته، رفت من آهسته آهسته

سپردم جان و دل نزد تو و خود از ميان رفتم

کشيدم پاى از کوى تو من آهسته آهسته

جهان پر شد ز حرف (فيض) و رندي‌هاى پنهانش

شدم افسانه‌ی هر انجمن آهسته آهسته

موفق باشید

30759
متن پرسش
سلام و خسته نباشید: من سوالی خیلی ذهنم رو درگیر کرده. من کاملا با دلایل عقلی و شهودی قبول دارم که همه چیز بر اساس و قضا و قدر و امتحان الهی است. اینکه میگن سرنوشت انسان به دست خودش ساخته میشه رو هم قبول دارم منتها چیزی که فکرم رو درگیر کرده اینه که اختیار برای هر فرد زمانی معنا داره که هر فرد در صحنه امتحان خاص خود قرار بگیرد و با اختیار خود بهترین پاسخ را داشته باشد. اما چجوری ما در صحنه امتحان خود قرار می‌گیریم؟ آیا این قرار گرفتن خارج از اختیار ماست و خدا ما را به سمت مسیر امتحانی خود هدایت می کند به این صورت که اختیار ما در انتخاب اون مسیر کمترین نقش را دارد و ما اون راهی رو که خدا به ذهنمان انداخته به صورت مسمم انتخاب می‌کنیم تا در صحنه مورد نظر خداوند قرار بگیریم اما به محض اینکه در صحنه امتحان خود قرار گرفتیم اختبار ما نقش پررنگی در زمینه پاسخ دادن قرار می‌گیرد؟ مثلا من قصد دارم برم دکتر قلب اما اینکه از بین دکترهای قلب کدام دکتر برم اختیار من در این مورد نقش کمی دارد و خداوند هست که من را به سمت دکتری که بناست باهاش بهترین امتحان رو داشته باشه هدایت می‌کند. اما بیشترین نقش من در رفتن یا نرفتن به سمت دکتر است. و همچنین در انتخاب همسر من خودم را در نظام زوجیت جهان قرار می‌دهم یعنی می‌خواهم که ازدواج کنم اما اینکه در کجا و با چه همسری ازدواج کنم اختیار من کمترین نقش را دارد و خداوند ذهن من را به سمت همسر امتحانی من هدایت می‌کند و بعد نقش اختیار من در ازدواج پررنگ می‌شود به اینصورت که چگونه برخوردی داشته باشم با همسر و انجام وظایفم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نکته‌ای که می‌فرمایید قابل فهم است. لذا به ما فرموده‌اند: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا» (انسان/۳) راهی را به صورت کلّی در مقابل ما گشوده‌اند تا هرکس در راستای جستجویِ خود و معنابخشیدن به خود، در آن راه، خود را معنا ببخشد. حال چه نسبت به آن راهِ گشوده، بهترین برخورد را نماید و شاکرِ آن نحوه حضور باشد، و یا نسبت به آن نعمت الهی، چشم‌پوشی داشته باشد و خود را در آن میدان وارد نکند. موفق باشید

30758
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه می فرمایید اول ماه رمضان خوف جلالی است و همین را بگیرید تا برسید به جوشن کبیر، آیا می توان گفت که خوف جلالی اول ماه رمضان برای نفی خودی ها اومده و بعد که به جوشن کبیر میرسه محل جان برای اسما الهی میشه؟ _ چون یه جا هم فرمودید یگانه شدن با خداوند و چون تو ما شدی برای آخر ماه رمضان هست ‌چون استاد ما قبلا ها می گفتند که باید من ها رو از قلب خارج کرد و بعد یه چیزی تو قلب گذاشت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی نکات که متذکر شدید، قابل فهم است و می‌توان در گردونه‌ی آن قرار گرفت تا به سوی دریا حرکت کرد و با انوار امواجِ اسماء در بستر دریا به جایی رسید که:

به دریا بنگرم دریا ته بینم

به صحرا بنگرم، صحرا تِه بینم

به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت

نشان از قامت رعنا ته بینم

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد

خوشا آنان که الله یارشان بی

به حمد و قل هو الله کارشان بی

موفق باشید    

30745
متن پرسش
سلام بر استاد فرهیخته ان شاءالله نماز و روزه‌هاتون مورد قبول درگاه حق ممنون میشم جواب سوال بنده رو بدهید. من امسال سال کنکورم هست و در بعضی از مطالب عقب هستم و باید خیلی با ساعات زیادی جبران این عقب ماندگی ها شود، و تیر کنکور هم برگزار می شود ماه مبارک رمضان مصادف شد با این ایام که چیزی به کنکور نمانده است، اما بنده واقعا نگران هستم هم برای آخرتم که آنچه که خدا گفته است باید عمل شود و هم از طرفی با روزهای طولانی کمی طاقت فرسا است برای منی که در روزهای عادی که خوراکی های محتلفی می‌خوردم و باز هم ضعف داشتم. گفتم از شما راهنمایی بگیرم در ماه مبارک رمضان چه کاری می‌شود انجام داد که برای هر دو هدفم هم دنیا و آخرتم ان شاءالله سربلند باشم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر باشید که نفس ناطقه‌ی انسان می‌تواند روح گرسنگی را بشناسد در آن حدّ که حتی موجب می‌شود با فهمِ بیشتر با موضوعات برخورد کند. پیشنهاد می‌شود کتاب کوچک «روزه؛ دریچه‌ای به عالَم معنا» در این رابطه خوانده شود. موفق باشید

30752
متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد می‌خواهیم از طرف هیئت در فضای مجازی برنامه محاسبه نفس بزاریم به این صورت که ابتدای صبح در مورد ضرورت مراقبه پستی (صوت یا کلیپ یا... از بزرگان و شهدا) در کانال قرار بدیم تا در افراد تلنگری ایجاد شود و از صبح با نیت مراقبه روزشون رو شروع کنن برای شب هم در یک سایت پرسشنامه ای طراحی کردیم تا افراد بصورت آنلاین یکسری جداول مراقبات را تکمیل کنن. در واقع به نحوی می‌خواهیم هر روز مشارطه و مراقبه و محاسبه را بصورت مجازی یاداور افراد بشیم. استاد به نظر شما این کار مفید هست؟ برای بهتر شدنش چه کاری میتونیم بکنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. ولی از نکات معرفتی در امر مراقبه، غفلت نشود. به این معنا که کاربران هر روز در یک نکته‌ی معرفتی متمرکز شوند. موفق باشید

30751
متن پرسش
سلام علیکم: در ماه رمضان اگر شخصی فرصت کافی نداشته باشد بنظر شما تلاوت روزانه یک جز قرآن و ختم قرآن در ماه مبارک مفیدتر هست یا خواندن تفسیر المیزان و یا مثلا کتاب جاثیه جناب عالی؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روح خودتان دارد که با کدام‌یک از آن امور حسّ حضور بیشتر در ماه رمضان و ماه بهار قرآن را در خود می‌توانید حاضر و سرزنده نگه دارید. موفق باشید

30750
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در تفسیر سوره فتح فرموده بودید که دوره ای است که شهود حقیقت نمی خواهیم، حس حضور حقیقت می خواهیم. دوره حق الیقینی است، در آغوش خداوند بودن، در حدیث کنز مخفی هم فرمودید که محل نمایش حق و به صحنه آمدن رب است، در مورد ماه رمضان هم احساس حضور حق در جان را توضیح می دهید؟ یعنی ماه رمضان همان حق الیقینی و حس حضور حقیقت است، اینکه جان محل تجلی انوار الهی شود؟ و رب به صحنه بیاید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به همین امید ماه رمضان را شروع کرد. در این رابطه نوشتار «ماه رمضان و معنای گمشدن خدا در مسیر روزه‌داری» که در بنر سایت هست می‌تواند در این امر متذکر موضوع باشد. موفق باشید

30739
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: چند سالی است از کوچه باغهای فلسفه و عرفان عبور می‌کنم و نسیم دل انگیز کلمات اولیاء خدا همچون شیخین آملیین حفظهما الله، حضرت طباطبایی رحمه الله، ملاصدرای عزیزتر از جان و ... روحم را می‌نوازد. جوری است که گویا از این بوستان نمی خواهم دل بکنم. بین تمام کتابها سر و گوشم برای کتابهای این چنینی می‌جنبد؛ بین این همه شارحان نهج البلاغه، دلم سوی ابن میثم می‌رود؛ بین شارحان کافی، ملاصدرا، بین تراجم، عرفا و ... . راستش را بخواهید تا قبل از این فکر می‌کردم هرچه غیر اینهاست هیچ ندارد و وقت گذاشتن برای دیگر کتابها وقت تلف کردن است. اما اخیرا فکرم این شده که نکند اشتباه می‌کنم! واقعا کلمات مجلسی در مرآة العقول هیچ است؟ واقعا البیان و تبیان و مجمع البیان هیچ اند؟ واقعا زندگی نامه مخالفان عرفان و فلسفه که در زندگی خود افراد با تقوایی بودند مثل صاحب حدائق و ... هیچ است؟ استاد دستم را بگیرید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که به ما فرموده‌اند: «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق». پس راه‌های سیر به سوی پروردگار متفاوت می‌شود وقتی همه در بستر شریعت الهی و سیره‌ی امامان معصوم «علیهم‌السلام» حرکت کنند. آری! آن کسی که یکی را ردّ و یکی را در این مسیر قبول می‌کند، در تنگیِ مفاهیم گرفتار است. ولی آن‌که در چشم‌اندازِ نظر به حضرت محبوب برای هر آن کس که در دلِ شریعت خود را جستجو می‌کند، جای و جایگاه قائل است؛ در سعه‌ی روح محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» جای دارد. موفق باشید

نمایش چاپی