بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29271
متن پرسش
سلام: در بحث جنود عقل و جهل فرمودید، اگر خداوند خالق نباشد نقص نیست، یا فرمودید خداوند از سر رحمت عالم را خلق کرد، ولی در فص آدمی مشخص می‌شود که خداوند فقط برای اینکه خود را ببیند عالم را خلق کرد و خالق بودن ذاتی حضرت حق است و نمی‌شود خداوند روزی خلقت را متوقف کند و «کل یوم هو فی شان» پس اگر خداوند خالق نباشد نقص محسوب می‌شود و دیگر خدا نیست. لطفا توضیح فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نگاه علم کلام، خالقیت، صفتِ فعل خداوند محسوب می‌شود و در این رابطه می‌فرمایند اگر صفت فعل را از خداوند حذف کنیم، نقصی بر ذات وارد نمی‌شود برعکسِ صفات ذات مثل علم و حیات. ولی در عرفان، خالقیت به عنوان جوادبودنِ ذاتی اوست و از شئونات ذات حضرت حق است تا خود را در آینه‌ی مخلوقات بنگرد. موفق باشید

29264
متن پرسش
سلام علیکم: ذکر یونسیه که به عدد ۴۰۰ در سجده توصیه شده آیا باید دقیقا به همین مقدار گفته شود؟ یا اینکه می‌شود زمان را طوری تنظیم کرد که مطمئن شویم اقلا ۴۰۰ مرتبه را گفته ایم؟ آیا اگر مثلا به ۴ سجده که در هر سجده ۱۰۰ مرتبه بگوییم همان اثر را دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید چنین امکانی باشد. آیت الله جوادی پیشنهاد نیم ساعت را جهت آن ذکر و آن سجده دارند و آیت الله ناصری پیشنهاد ۳۲ مرتبه را. به هرحال بستگی به ذوق و حال خود فرد دارد. به گفته‌ی آیت الله جوادی حضرت یونس «علیه‌السلام» آن ذکر را یک مرتبه گفتند و از آن ظلمات نجات یافتند زیرا عزم عمیقی در اظهار آن ذکر در جان آن حضرت شکل گرفته بود. موفق باشید

29267
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده، چند وقت پیش سوالی پرسیدم که تا الان پاسخی دریافت نکردم، سوالم راجع به این بود که در پاسخ به سوال بنده خدایی که پرسیده بودن طبق آیه ی قرآنی همه چیز زوج آفریده شده پس چرا خیلی ها مجرد می مانند و مجرد از دنیا می روند، فرمودید که با اختیار خودشونه، سوال بنده این است که الان من کسی را می شناسم که در اوایل جوانی خواستگار مناسبی داشته اما اطرافیانش بدون اطلاع دختر خانم خواستگار را به بهانه های بنی اسرائیلی رد کردند دختر خانم بعد ها متوجه شده بدون اطلاعش خواستگارانش را رد کرده اند اعتراض هایش هم بی نتیجه بوده و الان دختر سنش بالا رفته و مجرد مانده، سوال اینجاست اختیار در اینجا برای دختر خانم چه معنایی می‌دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دو مرتبه به این سؤال به صورت شخصی جواب داده شد و این‌طور عرض شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد در نظام عالم حتی در مورد انسان‌ها هم زوجیت جاری هست ولی چون انسان‌ها مختارند می‌توانند خود را هماهنگ نظام زوجیت قرار ندهند. با این‌همه نباید فکر کنیم بهانه‌های ما یا بقیه‌ی افراد، نقش اصلی را در عدم زوجیت داشته، شاید مصلحتی در کار بوده که آن بهانه‌ها را پیش می‌آورده است. موفق باشید

29265
متن پرسش
سلام استاد: من دچار تناقض شدم به خاطر همین در انجام اعمال عبادی سست شدم تا حدی که وقتی صحبت آیه یا روایتی می شنوم برخلاف قبل نمی تونم قبول کنم دلیلش تناقض شنیده و دیده هام هست. مثلا بحت دعا و نماز برای ازدواج بود اما سرنوشتم مدام می گم اگه با دعا و توسل این لیست خواستگار و شوهر منه اگه انجام نمی دادم چی می شد؟ وقتی شوهرم می بینم کاهل و نماز تو جمع همکارا می خونه و فحاش و خسیس و... روز به روز روزی داره و من که فلان کار روزی وسیع می شه و دستورات دیگه مثل گدا باید التماس کنم بعد کلی فحش و ناسزا و تحقیر شدن یک دهم نیازت بهت نمی دهند که برای نون ساده مواخذه بشی. از خودم می پرسم چرا اون اعمال را انجام دادم وقتی می بینم جاریم اهل نماز و... نیست اما شوهر خوش اخلاق و لارج گیرش اومده با تعجب به همه چیز نگاه می کنم. وقتی سیلی خوردم، وقتی کبود شد بدنم، وقتی خانواده و جد عموی شهیدم سر هیچی فحش و ناسزا شنیدم تا طرف دلش خنک شه. وقتی رفتم در خونه اهل البیت و دیدم اتفاقی نیافتاد. حالا میان اشک هام میگم کی صدا می کنی وقتی از افرادی می پرسم می گند امتحان. می گم برای منه پس طرفم چی ولی این جواب پرسش های من نیست. اگه شما هم بگید نمی دونید به نتیجه می رسم جوابی نیست. یک عمر با توهم زندگی کردم. خودم را از خیلی لذت ها محروم کردم به اسم گناه و ... ممنون خدا هستم به خاطر نعمت هاش. این سیوال ها اونقدر اذیتم می کنه که شوهر و آدم های مثل اونا را عزیز کرده های خداند که کاری بکنند اشکال نداره و امثال خودم چی را گذاشم بگذریم. امیدوارم از طرف شما جوابی بدستم برسه که از حس فریب خوردگی نجاتم بده یا حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به این موضوع فکر نمی‌کنید که اهل دنیا بالاخره اهل دنیا هستند و ما می‌توانیم در دل همین رنج‌ها و سازگاری‌ها قد بکشیم و رشد کنیم و سختی‌ها را وسیله‌ی حضور در جهان معنوی بگیریم؟ امیدوار باشید شرایط تغییر می کند. موفق باشید

29257
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جانم! بنده پیش تر در مورد انتخاب شغل آینده ام خدمت تون عارض شدم که بنده به لطف خدا شغل و آینده خود را گره زدم به انقلاب... اما یک احساسی بر ذهنم سایه انداخته که به دلیل اهمیت و ضرورت مقوله فرهنگ، سیاست و اقتصاد باید در ساختارهای اجرایی و دولتی ورود پیدا کنم... که حضرتعالی ضمن تایید چنین احساسی فرمودید: مراقب باشید برای غیرخدا تصمیم نگیرید... بعد از تذکر شما خیلی فکر کردم، و نگران شدم که مبادا این احساس بر اساس وهم باشد!! استاد جان! بنده هم اکنون دارم کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی را میخونم... اما دو سؤال ۱. ممکن است این احساس بنده از نوع «اشراق» و  «الهام» باشد؟ ۲. بنده علی رغم ظرفیت های که خداوند متعال مرحمت کرده اما موانعی برای حضور در عرصه های اجرایی دارم، اما اصلا به خودم اجازه نمیدم که بخوام باکسی مطرح کنم چرا که آن را خلاف نگاه توحیدی و توکل می‌دانم. آیا این نگاه درست است!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در هر حال بدون دغدغه‌هایی که در عمل گرفتار وسواس شویم، در امور باید ورود کنیم و بقیه را به خدا واگذار کنیم. در مورد اشراق و الهام هم باید به آن‌ها امیدوار بود تا «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

29255
متن پرسش
سلام استاد: من در حال خواندن نهایه الحکمه هستم. راستش یه سوال برام پیش اومده. واقعا خوندن مباحث مربوط به ماهیات و مقولات عشر و ... چیه؟ واقعا دلزده شدم از این مباحث و حس می‌کنم بیخوده که زیاد در این مباحث بمونم. می‌خواستم راهنماییم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیخود روی مباحث نمانید ولی تفکری که پایه‌های تفکر بالاتر می‌شود از طریق همان مباحث از دست ندهید. آری! بفهمید و رد شوید. موفق باشید

29249
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: استاد سوالات متعدد در میان سوالات دوستان راجع به اعیان ثابته و انتخاب قبل از تولد وجود دارد و فکر نمی‌کنم دوستان مثل بنده قانع شده باشند. فرمودید انتخابی هست ما هم پذیرفتیم به سند زیارت حضرت زهرا (س) که آنجا حرف از امتحانیست قبل از خلقت، تقاضا دارم اگر امکان دارد عوامل دخیل در انواع انتخاب فرد را در آن عوالم شرح بدهید. جزوه اعیان ثابته هم تورقی شد. اما مطلب حل نشده. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که مکرر عرض شد علت انتخاب هرکس در هر امری به هر حال به آن فرد برمی‌گردد و تصوری که از خود دارد و به همین جهت هم هرکس مسئول انتخاب خودش می‌باشد و اگر انتخاب را به عوامل بیرون از خود شخص حوالت دهیم، نوعی جبرگرایی پیش می‌آید. موفق باشید

29246
متن پرسش
با سلام: در کتب عرفانی مثلا گلشن راز شبستری که جناب لاهیجی شرح کردن مطالبی از زبان این دو شخص در باب نجوم وجود داره که با هیات بطلیموسی انطباق داره چطور میشه یه عارف که در همین کتاب بیان معراج خودشون میکنن و می‌فرمایند در عروجی عین آسمان اول شدم سپس عین آسمان دوم و تا آسمان هفتم و بعد فنای ذاتی اینطور غیر مطابق با واقع عرش رو فلک الافلاک میدونن و براش جسمیت قایلند و ترتیب عوالم رو مطابق اصول منسوخ نجوم قدیم می‌شمارند در حالی ک مدعی کشف اسرار آسمان و زمین و ... هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این بزرگان آنچه را که یافته‌اند و یافتِ آن‌ها حقیقت هم داشته؛ با آن علوم تطبیق می‌داده‌اند وگرنه اصل قضیه چیز دیگری بوده است. موفق باشید

29233
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: برای اثبات عقلی خداوند چه منبعی رو پیشنهاد می‌فرمایید؟ برای کسی که مسلمان بوده و مرتد شده.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

29228
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله; بحث اعیان ثابته بنده را به اینجا می کشاند که: الهی همه از آخر ترسند و حسن از اول. آیا درست است؟ و آیا با حب اهلبیت می‌توان جوهر و ذات و عین ثابته را کامل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی است و چون همواره ما در انتخاب‌گری خود هستیم می‌توانیم جوهر و ذات و عین ثابته‌ی خود را کامل کنیم. موفق باشید

29214
متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: استاد عزیز چند وقتی است در شهر ما شیخی آمده که می گوید هر آنچه که تا الان خواندید یا داشتید رها کنید و فقط از خدا طلب کنید و با همین طریق تعداد زیادی جوان به خود جذب کرده که وقتی با آنها صحبت می‌شود آنها می‌گویند راهمان را پیدا کردیم و به آرامش رسیدیم اما عقیده شیخ این است که علما و علی الخصوص عرفا دعوت به خود می‌کردند به همین خاطر معروف شدند اگر دعوت به خود نمی کردند گمنام می ماندند و هرچه می‌خواهید از خود خدا بخواهید تا خدا راه را جلوی شما باز کند. عقیده بنده این است که با این دستورالعمل این شیخ افرادی که می پذیرند ذیل ایشان می روند و تحت تاثیر او قرار می‌گیرد به طوری که شب در خواب فردی به خوابشان می آید و راه را به آنها نشان می‌دهد و آنها به آرامش خاصی می‌رسند. در این راستا از شما تقاضای راهنمایی دارم. تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک ما قرآن و روایات و تدبّر و تأمّل در قرآن و روایات است. هرکس ما را از طریق رشد تعقل به قرآن و روایات نزدیک کند، به ما کمک کرده است. موفق باشید

29212
متن پرسش
سلام علیکم: در سوال 29207 فرمودید که ذاتا بشر انتخاب می‌کند و با وجود امکانهای مختلف دست به تشخیص و برگزیدن و انتخاب امر و امکانی می‌کند و این به بحث انتخاب جسم متناسب با روح در دوره جنینی مرتبط است. یعنی روح انسانی پیش از ورود به دنیا و این عالم، انتخاب کرده در نطفه پاکی باشد یا در نطفه آلوده به معصیت و فسق؟ یا اینکه روح پیش از ورود به دنیا خودش مشکل و خللی داشته که نتوانسته در نطفه پاکی قرار بگیرد و جسم خود را در آنجا شکل دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر امام صادق «علیه‌السلام» هر روحی دو هزار سال قبل از بدن خلق شده. به این روایت فکر کنید که حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ «علیه‌السلام» وَ هُوَ مَعَ أَصْحَابِهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَذَبْتَ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنِّي أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَكَرَّرَ ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ «علیه‌السلام» كَذَبْتَ مَا أَنْتَ كَمَا قُلْتَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ بِأَلْفَيْ عَامٍ ثُمَّ عَرَضَ عَلَيْنَا الْمُحِبَّ لَنَا فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ رُوحَكَ فِيمَنْ عُرِضَ فَأَيْنَ كُنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ عِنْدَ ذَلِكَ وَ لَمْ يُرَاجِعْه‏» مردى نزد امير المؤمنين «علیه‌السلام» آمد و آن حضرت با اصحاب خود بود، آن مرد به آن حضرت سلام كرد و عرض كرد: به خدا من ترا دوست دارم، و پيرو توأم، امير المؤمنين «علیه‌السلام» به او فرمودند: دروغ مى‌‏گوئى. گفت: به خدا به راستى من دوستت دارم و پيرو توأم، تا سه بار تكرار كرد و امير المؤمنين «علیه‌السلام» فرمودند: تو دروغ مى‏‌گوئى، تو چنان كه مى‌‏گوئى نيستى، به راستى خدا ارواح را دو هزار سال پيش از بدن‏ها آفريده و سپس دوستان ما را به ما عرضه داشته، به خدا من روح تو را در ميان‏ كسانى كه عرضه شدند نديدم، تو كجا بودى؟ آن مرد در اين هنگام خاموش شد و به آن حضرت مراجعه نكرد.

در خبر داریم آن فرد ابن‌ملجم بوده است. روایت فوق حکایت از آن دارد که روح‌ها قبل از بدن، شخصیت خود را انتخاب کرده‌اند که چه جایگاهی در دنیا داشته باشند. البته و صد البته به همان دلیل که موجودِ مختاری هستند، هر لحظه می‌توانند در شخصیتی که برای خود پذیرفته‌اند و مطابق آن انتخاب‌های خود را انجام داده‌اند، تجدید نظر کنند. موفق باشید  

29207
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در بررسی مباحث معاد مساله ای رو مطرح می‌کنید مبنی بر اینکه این روح است که بدن رو انتخاب میکنه در دوران جنینی. حالا سوالی که مطرحه اینه که این چه نوع انتخاب کردنی هست؟ چه عواملی باعث میشه که یه روح رحم زنازادگی رو انتخاب کنه و یک روح یک رحم پاک و نورانی رو؟ با تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انتخاب مربوط به ذات انسان است. خود فرد مثل همین دنیا که هرکس چیزی را با تصوری که از خود دارد، انتخاب می‌کند؛ همیشه این نحوه انتخاب برای انسان هست چه قبل از حضور در این دنیا و چه وقتی در این دنیا حاضر می‌شود که امکانات مختلفی در مقابل او هست. موفق باشید

29199
متن پرسش
سلام نظر شما در مورد این یادداشت چیست؟ شجریان خواننده ای ظاهراً سنتی و باطناً مدرن بود. خواننده در اینجا هم به معنی تلفظ کننده و هم به معنی فهمنده است. او اهل اندیشه بود و به معنای عمیق کلمه به خوانش متون ادبی اقدام کرد. اما درک شجریان از عرفان تا چه حد عمیق است؟ آیا آنچنانکه بسیار گفته اند او رابط دوران معاصر با ادبیات کهن بود؟ آیا او‌ حافظ و مولوی را در روزگار معاصر زنده نگه‌داشت؟ شجریان در مستند شبکه صدای آمریکا (۷ مهر ۹۵) در مورد مولانا سخن می گوید و در جایی می شنویم: کسی که می گوید فارغ از کفر و‌ دینم را چرا امامزاده کردند؟ مولوی برعکس رفتار کرد. او‌ این شعر مولوی را می خواند:بیرون ز کفر و دینیم برتر ز صلح و کینیم / نه در فراق و وصلیم رو نام ما دگر کن اما آیا منظور از بیرون کفر و دین، انسان گرایی است؟ عرفان نظری سخن از توحید می گوید: انسان هم ذیل توحید معنا دارد ولی در اندیشه مدرن برعکس است و خدا با انسان معنا می شود. مولوی و‌ حافظ اهل عرفان بودند و عشق را در سایه خداوند معنا می کردند. حافظ رند بود یعنی کسی که  آنچنانکه ظاهرش نشان می دهد نیست. اما برخی مدعیان از جمله خواننده ظاهرا سنتی و باطنا مدرن، حافظ را بر اساس ظاهر اشعارش قضاوت می کنند. حافظ و مولوی و دیگران اگر از دین گذر کنند برای سپردن آن به یار است و این لازمه گذر از ظاهرگرایی است. در تفکر شیعی هم ظاهر در سایه باطن قرار دارد و اگر لازم باشد دفتر (قرآن کاغذی) فدای یار (قرآن ناطق) می شود. این قرآن ناطق در آخرین فراز وصیت خود به فرزندش گفت: اسْتَوْدِعِ اللهَ دِینَکَ وَدُنْیَاک. دینت را به خدا به ودیعه بسپار. این وصیت را حافظ به قول رسا فاش گفته است. امامزاده، هم می تواند مظهر دینداری عامه پسند باشد و هم‌ مظهر دین باطنی عاشقانه. شجریان از شعر مولوی که می گوید: من زتقدیرم و تقدیر از ذات من است نتیجه می گیرد که تقدیرت را خودت می سازی به دنبال تقدیر نباش! او «من» را انسان تعریف می کند که هم درست است و هم غلط. انسان وقتی قادر دو جهان است که با خدا باشد. این سخن مولوی جمع بین جبر و اختیار است. عرفای ما از یک سو دعوت به تسلیم کردند و گفتند بر ما در اختیار نگشادست و از طرف دیگر به دنبال برهم زدن چرخ بودند. ولی شکافتن فلک و طرحی نو در انداختن با شب و آه فراهم می شود نه به تعبیر شجریان با گردن کلفتی!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوش‌سلیقگیِ آقای شجریان آن بود که اشعار اصیل فرهنگ ایرانی و خرد اسلامی را انتخاب و با صدای خوب می‌خواندند و مردم از آن جهت که آن صدا آن‌ها را به آن خرد و فرهنگ متصل می‌کرد؛ مورد احترام قرار می‌دادند و نه آن‌که گمان کنیم آقای شجریان خود به خود نیز در وادی‌های حکمت و عرفان قدمی داشته باشند. البته خوش‌سلیقگی و خوش صدایی ایشان بحث دیگری است. موفق باشید

29198
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. چند وقتیست با نظرات شخصی آشنا شدم که عرفا را صرف مشهوری می گوید چون دعوت به خود می کردند مشهور شده اند وگرنه اولیایی تحت قبایی لا یعرف احدهم و می گوید ما چرا وقتمان را باخواندن کتاب و دنبال استاد گشتن هدر دهیم اگر از خود خدا بخواهیم خود خدا جلوی ما قرار می دهد استاد و کتاب را چه در خواب چه ... و در کوچکترین کار ها هم استخاره انجام می دهد و دقیق هم می گوید و هر کس که این شخص را می بیند بسیار سریع جذبش می‌شود و می گوید راهم را پیدا کردم و به آرامش رسیدم و این شخص می‌گوید راه فقط با عمل به ظاهر شریعت و سپردن به خود خدا باز می‌شود و هیچ راه سختی نیست. ۲. در جایی که به این شخص گفتم از کجا این غیبی که می‌بینند شیطانیی نباشه می‌گوید پیامبر چگونه به راحتی با دیدن جبرائیل پذیرفتش؟ ۳. از کجا بفهمیم قدر نفسش است یا شیطانیست و یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک و حجت برای ما قرآن و سیره‌ی اولیای الهی است. اگر این افراد ما را به سیره‌ی ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» و قرآن نزدیک می‌کنند، مورد احترامند و ملاک، معارف توحیدی است و نه درست‌درآمدنِ استخاره. آنچه به ما دستور داده‌اند «تفقّه» در دین است و علما و عرفا هرکدام به نحوی تفقه در دین دارند و از این جهت مورد احترامند. موفق باشید

29185
متن پرسش
استاد من یک خانم خانه دار هستم و بیشتر زمان به همسرم و بچه ام اختصاص گرفته از طرفی خیلی به مباحث معرفتی علاقه مند هستم، همان سر مطالعاتی شما را بخونم کافیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله به لطف خدا نتیجه خواهید گرفت. سری به کانال

https://eitaa.com/seir_taherzadeh بزنید. موفق باشید

29183
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در بحث دریافت حکمت از طرق خدا نوشته شده که یکی از راه های بهره بردن از آن، گرسنگی کشیدن‌ هست حتی اگر اون فرد کافر باشد، خوب الان ما وقتی درون خانواده ی خود هستیم، چطور این کار را انجام دهیم و گرسنگی بکشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان نحوه که آیت الله حسن‌زاده پیشنهاد می‌کنند خوب است که سیر نخوریم و تنقلات‌خور هم نباشیم. موفق باشید

29190
متن پرسش
سلام علیکم:می‌بخشید استاد. من بودنم و هستیم رو وقتی حس می‌کنم که یه کارآیی داشته باشم. مثلا سرکلاس درس که خوب میتونم بحث کنم احساس بودن می‌کنم اما اگه تو جمعی قرار بگیرم که نتونم از خودم چیزی نشون بدم به درد نخورم احساس پوچی می‌کنم. احساس می‌کنم هیچی نیستم. یا اگه یه کاری رو اشتباه انجام بدم یا نتونم احساس می‌کنم نیستم پوچم. آشتی با خدا رو خوندم. نفهمیدم من یعنی بودنم رو همین که هستم باور کنم بدون هیچ رنگ و تعلقی؟ خیلی سخته! بعد شما آخر آشتی با خدا از استعدادها صحبت می‌کنید من همون استعدادها هستم؟ من در این مسأله خیلی مشکل دارم.خیلی مضطربم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» جلو بروید. موفق باشید

29164
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: علامه حسن زاده روحی له الفدا، می فرمایند: «اكثار و دوام آيه نور موجب انكشاف حقايق است. چنانچه خودش نور است و عين نور است و با آداب آن نور على نور است. چنانچه عددش نور است و با اين عدد كه در نزد خواص با شرايطى منظور است سبب شرف حضور با هر النور مولود عالم نور است. از رسول الله (صلى الله عليه و آله) است كه: اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و فى سمعى نورا و فى بصرى نورا خداوندا در هر يك از دل و گوش و ديده ام نورى قرار ده (كه به مدد نور تميز دهم و به مدد نور بشنوم و به مدد نور ببينم).» بنده چندان به کنه معنای این الفاظ راه نمیابم و سوالی دارم. از آنجا که علوم مدرن شاید مسیری متفاوت نسبت به علوم الهی دارد، اگر در حل مسائل علمی مدرن مانده باشیم، آیا تداوم بر ذکر آیه ی نور می‌تواند کمکی در حل مسائل علمی مدرن بکند؟ و تداوم زیاد روی این آیه عوارض خاصی برای انسان های عادی که گنهکار هم هستند ندارد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فرد باید تجربه کند. اگر صلاح باشد نور الهی کمک خواهد کرد. موفق باشید

29175
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام خدمت استاد گرامی:بعد از یک مقدمه، دو پرسش از خدمت شما داشتم: مقدمه: اصالت وجود راهی برای رهایی از سوبژکتیویته است. اما نه اصالت وجودی که با استدلال اثبات می شود و در ذهن است، چون خود این ذیل سوبژکتیویته قرار خواهد گرفت. بلکه اصالت وجودی که از طریق علم حضوری حاصل می شود و انسان را با خود هستی که «ورای ذهن و عین» است، متصل می کند. آنطور که حقیر از مطالب جنابعالی برداشت کردم، راه اتصال با هستی هم هستی نفس خود ماست. اگر مقدمه بالا را تائید می فرمایید: ۱. اگر این تنها راه حل است، پس وضعیت کسانی همچون ابن سینا چه می شود؟ امکان تفکر فلسفی، بدون گرفتار شدن در ذهن، برای ایشان میسر بود. آن هم (ظاهرا) بدون استفاده از این راه حل ۲. آیا این راه حل شدنی است؟ چون رفع مشکل را به شهودی (هستی ورای تعیناتش) حواله می دهیم که جز با سلوک قلبی (به تعبیر صدرا با انتقال مدرک از عالم حس به عالم عقل و بالاتر) حاصل نمی شود. و این دو مشکل دارد: اولا برای همه حاصل نیست. رفع تعینات، و نه فقط تجرید و تقشیر ذهنی، به سادگی امکان پذیر نیست. ثانیا در مواردی هم که برای کسی حاصل می شود، خودش متوقف است بر نفی سوبژکتیویته (برای اینکه بتواند معقول بودن سلوک قلبی را ذهنا اثبات کند) لذا گویی دوری پیش می آید بین سلوک قلبی و حل معضل سوبژکتیویته. «شهود هستی»، ورای تعینات ذهنی و عینی، نمایان کند برای عموم و فردی که سیر سلوکی ندارد (هر چند دوستدار آن است) شدنی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فلسفه به خودی خود موضوعات را ابژه می‌کند هرچند متذکر وجود حقایق می‌گردد. جناب ابن‌سینا می‌گوید فلسفه‌اش را برای عوام نوشته و نظر خودش حکمت مشرقی بوده. ۲. به گفته‌ی خواجه عبدالله انصاری حتی سالکی که در مرحله‌ی شهود قلبی است، هنوز در حجاب‌های خَلقی می‌باشد که همان مقام «عین الیقین» است تا آن‌که به فنای فی الله و بقای بالله برسد که همان مقام «حق الیقین» باشد. موفق باشید

29171
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید میخاستم بفرمایین راه کارهای عملی برای رسیدن به اخلاص و خلوص در کارها من شده بارها به روش تلقین به خودم و گفتن بسم الله برای رسیدن نیت کارم برای خدا بودن انجام دادم ولی انگار یه دوگانگی درونم هست یه حس زیرکی درونی که انگار داره گول میزنه میگه اگه بگی بسم الله به خواستت میرسی همیشه میگن باید جنتی رو طلب کرد که به بهشت رسید من تو درخواست هام میگم خدایا تو رو میخام ولی چون میدونم پشت این حرفم یه چیزای کوچکتر دیگه رو میخام برسم میفهمم که اون خلوص نیت درش نیست و آخر این نیت های به ظاهر خوب به دردی نمیخوره خلاصه لطفا تمرینی، روشی و راه کاری بگین تا از این دوگانگی خلاص شده و بتونم به نیتی که می‌کنم برسم و خدا رو راضی کنم از دست خودم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در معارف توحیدی مثل «معرفت نفس» تمرکز بیشتر شود. موفق باشید

29156
متن پرسش
استاد خوبم: پیرو سوال 29146 اگر بدونم وظیفه ام گذشته میتونم بیاری خدا از دلم بیرون کنم. ولی استاد هر بار همین کار رو کردم و بی اهمیت ازش عبور کردم ولی اینبار که انگ تو سری خور بهم زدند احساس می‌کنم از گذشت های من سوء استفاده شده. انگار نباید اینطور راحت چشمم رو از خطاهاشون می‌بستم. استاد واقعا هم خطاهاشون به دلم نمیموند و عبور می‌کردم اشتباه من چی بوده؟ آخه اگه الانم بدون اینکه هیچی بگم مثل قبل با روی خوش رفتار کنم باز به خودشون جرات میدن چیز بهم بگن. رفتار درست چیه؟ استاد یه مدته بلحاظ معنوی بشدت افت کردم. مخصوصا بعد از تولد فرزند جدیدم. دعام کنین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به آخرین جلسه‌ی بحث روز دوشنبه تحت عنوان «حُسن خلق و وسعت روح انسانی» به آدرس ذیل رجوع فرمایید. موفق باشید  

http://lobolmizan.ir/sound/1304#7986

29151
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و خدا قوت: استاد مطلبی راجع به طلب زنازداه قبل از ورود به دنیا فرمودید، لطفا بیشتر توضیح بفرمایید، واقعا گیج شدم، عالم ذر را که امثال علامه طباطبایی (ره) زیاد توجهی ندارند، درثانی قبلا فرمودید مثلا ازدواج تقدیری است که خدا تعیین کرده شما اینقدر هم مختار نیستید. چرا این انسان باید این طلب را داشته باشد؟ چرا ما هیچ چیز از این انتخاب هایمان یادمان نیست؟ گاها در این دنیا هم گله داریم از محیط، نوع بودنمان، آن‌وقت آن‌روز چرا وقتی همه چیز بی پرده بود اینها را انتخاب کردیم؟ نقل شده در جمع شهدای صفین هم یک زنازاده بوده این چگونه قابل جمع است با مطلب فرموده شما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عالَم ذر غیر از عهد الست است. عالم ذر به معنای آن‌که ما ذرّه‌هایی بوده‌ایم، چندان قابل اعتماد نیست. ۲. بحثِ انتخاب در میان است که در ذات انسان نهفته است، حال اگر به دلیل روحیه‌ی انتخاب‌گریِ خود کسی رحم زنایی را انتخاب کرد به این معنا نیست که نتواند بعداً انتخاب خود را تغییر دهد و از اولیای الهی نشود. موفق باشید

29146
متن پرسش
سلام استاد عزیز: فردی با من به شیوه بدی صحبت کرده که دلم آزرده شده. دوست ندارم از کسی کدورت به دل داشته باشم ولی وقتی او عذرخواهی نمیکنه من چطور باید با او برخورد کنم؟ میگن انسان باید از عمل فرد ناراحت بشه نه خود فرد. و اینکه از روی دلسوزی ایراد فرد رو بهش بگه نه از روی بغض و ناراحتی خودش. ولی استاد من واقعا از خود فرد ناراحتم. چکار کنم؟ و چطور با شخص مقابل رفتار کنم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند اغماض و گذشت، دو سوم دین است یعنی با اغماض می‌توانیم نور دینداری خود را بیفزاییم و اساساً به روی خود نیاوریم که چنین برخوردهایی با ما شده است. موفق باشید

29133
متن پرسش
سلام: جلسه ای پیرامون کتاب شرح جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی (ره) در مسجد آغاز کرده ایم. آنچه در خود حس می کنم احساس رضایت وافر و شوق بی حد برای ارائه مطالب استاد و خود کتاب در این جلسه برای دوستان است. به نظرم این لذت حاصل شهوت خفیه داشتن مستمع باشد. استاد عزیز جلسه را تعطیل کنیم یا به مثابه دارو برای درمان رذائل به درمان خود امیدوار باشیم و جلسه را ادامه دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را در مسیر اراده‌ی حضرت ربّ العالمین قرار دهید که او با ربوبیتش در صدد تربیت خلق است و آن کار را از طریق بندگانش انجام می‌دهد. موفق باشید

نمایش چاپی