بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29246
متن پرسش
با سلام: در کتب عرفانی مثلا گلشن راز شبستری که جناب لاهیجی شرح کردن مطالبی از زبان این دو شخص در باب نجوم وجود داره که با هیات بطلیموسی انطباق داره چطور میشه یه عارف که در همین کتاب بیان معراج خودشون میکنن و می‌فرمایند در عروجی عین آسمان اول شدم سپس عین آسمان دوم و تا آسمان هفتم و بعد فنای ذاتی اینطور غیر مطابق با واقع عرش رو فلک الافلاک میدونن و براش جسمیت قایلند و ترتیب عوالم رو مطابق اصول منسوخ نجوم قدیم می‌شمارند در حالی ک مدعی کشف اسرار آسمان و زمین و ... هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این بزرگان آنچه را که یافته‌اند و یافتِ آن‌ها حقیقت هم داشته؛ با آن علوم تطبیق می‌داده‌اند وگرنه اصل قضیه چیز دیگری بوده است. موفق باشید

29233
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: برای اثبات عقلی خداوند چه منبعی رو پیشنهاد می‌فرمایید؟ برای کسی که مسلمان بوده و مرتد شده.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

29228
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله; بحث اعیان ثابته بنده را به اینجا می کشاند که: الهی همه از آخر ترسند و حسن از اول. آیا درست است؟ و آیا با حب اهلبیت می‌توان جوهر و ذات و عین ثابته را کامل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی است و چون همواره ما در انتخاب‌گری خود هستیم می‌توانیم جوهر و ذات و عین ثابته‌ی خود را کامل کنیم. موفق باشید

29214
متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: استاد عزیز چند وقتی است در شهر ما شیخی آمده که می گوید هر آنچه که تا الان خواندید یا داشتید رها کنید و فقط از خدا طلب کنید و با همین طریق تعداد زیادی جوان به خود جذب کرده که وقتی با آنها صحبت می‌شود آنها می‌گویند راهمان را پیدا کردیم و به آرامش رسیدیم اما عقیده شیخ این است که علما و علی الخصوص عرفا دعوت به خود می‌کردند به همین خاطر معروف شدند اگر دعوت به خود نمی کردند گمنام می ماندند و هرچه می‌خواهید از خود خدا بخواهید تا خدا راه را جلوی شما باز کند. عقیده بنده این است که با این دستورالعمل این شیخ افرادی که می پذیرند ذیل ایشان می روند و تحت تاثیر او قرار می‌گیرد به طوری که شب در خواب فردی به خوابشان می آید و راه را به آنها نشان می‌دهد و آنها به آرامش خاصی می‌رسند. در این راستا از شما تقاضای راهنمایی دارم. تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک ما قرآن و روایات و تدبّر و تأمّل در قرآن و روایات است. هرکس ما را از طریق رشد تعقل به قرآن و روایات نزدیک کند، به ما کمک کرده است. موفق باشید

29212
متن پرسش
سلام علیکم: در سوال 29207 فرمودید که ذاتا بشر انتخاب می‌کند و با وجود امکانهای مختلف دست به تشخیص و برگزیدن و انتخاب امر و امکانی می‌کند و این به بحث انتخاب جسم متناسب با روح در دوره جنینی مرتبط است. یعنی روح انسانی پیش از ورود به دنیا و این عالم، انتخاب کرده در نطفه پاکی باشد یا در نطفه آلوده به معصیت و فسق؟ یا اینکه روح پیش از ورود به دنیا خودش مشکل و خللی داشته که نتوانسته در نطفه پاکی قرار بگیرد و جسم خود را در آنجا شکل دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر امام صادق «علیه‌السلام» هر روحی دو هزار سال قبل از بدن خلق شده. به این روایت فکر کنید که حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ «علیه‌السلام» وَ هُوَ مَعَ أَصْحَابِهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَذَبْتَ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنِّي أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَكَرَّرَ ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ «علیه‌السلام» كَذَبْتَ مَا أَنْتَ كَمَا قُلْتَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ بِأَلْفَيْ عَامٍ ثُمَّ عَرَضَ عَلَيْنَا الْمُحِبَّ لَنَا فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ رُوحَكَ فِيمَنْ عُرِضَ فَأَيْنَ كُنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ عِنْدَ ذَلِكَ وَ لَمْ يُرَاجِعْه‏» مردى نزد امير المؤمنين «علیه‌السلام» آمد و آن حضرت با اصحاب خود بود، آن مرد به آن حضرت سلام كرد و عرض كرد: به خدا من ترا دوست دارم، و پيرو توأم، امير المؤمنين «علیه‌السلام» به او فرمودند: دروغ مى‌‏گوئى. گفت: به خدا به راستى من دوستت دارم و پيرو توأم، تا سه بار تكرار كرد و امير المؤمنين «علیه‌السلام» فرمودند: تو دروغ مى‏‌گوئى، تو چنان كه مى‌‏گوئى نيستى، به راستى خدا ارواح را دو هزار سال پيش از بدن‏ها آفريده و سپس دوستان ما را به ما عرضه داشته، به خدا من روح تو را در ميان‏ كسانى كه عرضه شدند نديدم، تو كجا بودى؟ آن مرد در اين هنگام خاموش شد و به آن حضرت مراجعه نكرد.

در خبر داریم آن فرد ابن‌ملجم بوده است. روایت فوق حکایت از آن دارد که روح‌ها قبل از بدن، شخصیت خود را انتخاب کرده‌اند که چه جایگاهی در دنیا داشته باشند. البته و صد البته به همان دلیل که موجودِ مختاری هستند، هر لحظه می‌توانند در شخصیتی که برای خود پذیرفته‌اند و مطابق آن انتخاب‌های خود را انجام داده‌اند، تجدید نظر کنند. موفق باشید  

29207
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در بررسی مباحث معاد مساله ای رو مطرح می‌کنید مبنی بر اینکه این روح است که بدن رو انتخاب میکنه در دوران جنینی. حالا سوالی که مطرحه اینه که این چه نوع انتخاب کردنی هست؟ چه عواملی باعث میشه که یه روح رحم زنازادگی رو انتخاب کنه و یک روح یک رحم پاک و نورانی رو؟ با تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انتخاب مربوط به ذات انسان است. خود فرد مثل همین دنیا که هرکس چیزی را با تصوری که از خود دارد، انتخاب می‌کند؛ همیشه این نحوه انتخاب برای انسان هست چه قبل از حضور در این دنیا و چه وقتی در این دنیا حاضر می‌شود که امکانات مختلفی در مقابل او هست. موفق باشید

29199
متن پرسش
سلام نظر شما در مورد این یادداشت چیست؟ شجریان خواننده ای ظاهراً سنتی و باطناً مدرن بود. خواننده در اینجا هم به معنی تلفظ کننده و هم به معنی فهمنده است. او اهل اندیشه بود و به معنای عمیق کلمه به خوانش متون ادبی اقدام کرد. اما درک شجریان از عرفان تا چه حد عمیق است؟ آیا آنچنانکه بسیار گفته اند او رابط دوران معاصر با ادبیات کهن بود؟ آیا او‌ حافظ و مولوی را در روزگار معاصر زنده نگه‌داشت؟ شجریان در مستند شبکه صدای آمریکا (۷ مهر ۹۵) در مورد مولانا سخن می گوید و در جایی می شنویم: کسی که می گوید فارغ از کفر و‌ دینم را چرا امامزاده کردند؟ مولوی برعکس رفتار کرد. او‌ این شعر مولوی را می خواند:بیرون ز کفر و دینیم برتر ز صلح و کینیم / نه در فراق و وصلیم رو نام ما دگر کن اما آیا منظور از بیرون کفر و دین، انسان گرایی است؟ عرفان نظری سخن از توحید می گوید: انسان هم ذیل توحید معنا دارد ولی در اندیشه مدرن برعکس است و خدا با انسان معنا می شود. مولوی و‌ حافظ اهل عرفان بودند و عشق را در سایه خداوند معنا می کردند. حافظ رند بود یعنی کسی که  آنچنانکه ظاهرش نشان می دهد نیست. اما برخی مدعیان از جمله خواننده ظاهرا سنتی و باطنا مدرن، حافظ را بر اساس ظاهر اشعارش قضاوت می کنند. حافظ و مولوی و دیگران اگر از دین گذر کنند برای سپردن آن به یار است و این لازمه گذر از ظاهرگرایی است. در تفکر شیعی هم ظاهر در سایه باطن قرار دارد و اگر لازم باشد دفتر (قرآن کاغذی) فدای یار (قرآن ناطق) می شود. این قرآن ناطق در آخرین فراز وصیت خود به فرزندش گفت: اسْتَوْدِعِ اللهَ دِینَکَ وَدُنْیَاک. دینت را به خدا به ودیعه بسپار. این وصیت را حافظ به قول رسا فاش گفته است. امامزاده، هم می تواند مظهر دینداری عامه پسند باشد و هم‌ مظهر دین باطنی عاشقانه. شجریان از شعر مولوی که می گوید: من زتقدیرم و تقدیر از ذات من است نتیجه می گیرد که تقدیرت را خودت می سازی به دنبال تقدیر نباش! او «من» را انسان تعریف می کند که هم درست است و هم غلط. انسان وقتی قادر دو جهان است که با خدا باشد. این سخن مولوی جمع بین جبر و اختیار است. عرفای ما از یک سو دعوت به تسلیم کردند و گفتند بر ما در اختیار نگشادست و از طرف دیگر به دنبال برهم زدن چرخ بودند. ولی شکافتن فلک و طرحی نو در انداختن با شب و آه فراهم می شود نه به تعبیر شجریان با گردن کلفتی!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوش‌سلیقگیِ آقای شجریان آن بود که اشعار اصیل فرهنگ ایرانی و خرد اسلامی را انتخاب و با صدای خوب می‌خواندند و مردم از آن جهت که آن صدا آن‌ها را به آن خرد و فرهنگ متصل می‌کرد؛ مورد احترام قرار می‌دادند و نه آن‌که گمان کنیم آقای شجریان خود به خود نیز در وادی‌های حکمت و عرفان قدمی داشته باشند. البته خوش‌سلیقگی و خوش صدایی ایشان بحث دیگری است. موفق باشید

29198
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. چند وقتیست با نظرات شخصی آشنا شدم که عرفا را صرف مشهوری می گوید چون دعوت به خود می کردند مشهور شده اند وگرنه اولیایی تحت قبایی لا یعرف احدهم و می گوید ما چرا وقتمان را باخواندن کتاب و دنبال استاد گشتن هدر دهیم اگر از خود خدا بخواهیم خود خدا جلوی ما قرار می دهد استاد و کتاب را چه در خواب چه ... و در کوچکترین کار ها هم استخاره انجام می دهد و دقیق هم می گوید و هر کس که این شخص را می بیند بسیار سریع جذبش می‌شود و می گوید راهم را پیدا کردم و به آرامش رسیدم و این شخص می‌گوید راه فقط با عمل به ظاهر شریعت و سپردن به خود خدا باز می‌شود و هیچ راه سختی نیست. ۲. در جایی که به این شخص گفتم از کجا این غیبی که می‌بینند شیطانیی نباشه می‌گوید پیامبر چگونه به راحتی با دیدن جبرائیل پذیرفتش؟ ۳. از کجا بفهمیم قدر نفسش است یا شیطانیست و یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک و حجت برای ما قرآن و سیره‌ی اولیای الهی است. اگر این افراد ما را به سیره‌ی ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» و قرآن نزدیک می‌کنند، مورد احترامند و ملاک، معارف توحیدی است و نه درست‌درآمدنِ استخاره. آنچه به ما دستور داده‌اند «تفقّه» در دین است و علما و عرفا هرکدام به نحوی تفقه در دین دارند و از این جهت مورد احترامند. موفق باشید

29185
متن پرسش
استاد من یک خانم خانه دار هستم و بیشتر زمان به همسرم و بچه ام اختصاص گرفته از طرفی خیلی به مباحث معرفتی علاقه مند هستم، همان سر مطالعاتی شما را بخونم کافیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله به لطف خدا نتیجه خواهید گرفت. سری به کانال

https://eitaa.com/seir_taherzadeh بزنید. موفق باشید

29183
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در بحث دریافت حکمت از طرق خدا نوشته شده که یکی از راه های بهره بردن از آن، گرسنگی کشیدن‌ هست حتی اگر اون فرد کافر باشد، خوب الان ما وقتی درون خانواده ی خود هستیم، چطور این کار را انجام دهیم و گرسنگی بکشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان نحوه که آیت الله حسن‌زاده پیشنهاد می‌کنند خوب است که سیر نخوریم و تنقلات‌خور هم نباشیم. موفق باشید

29190
متن پرسش
سلام علیکم:می‌بخشید استاد. من بودنم و هستیم رو وقتی حس می‌کنم که یه کارآیی داشته باشم. مثلا سرکلاس درس که خوب میتونم بحث کنم احساس بودن می‌کنم اما اگه تو جمعی قرار بگیرم که نتونم از خودم چیزی نشون بدم به درد نخورم احساس پوچی می‌کنم. احساس می‌کنم هیچی نیستم. یا اگه یه کاری رو اشتباه انجام بدم یا نتونم احساس می‌کنم نیستم پوچم. آشتی با خدا رو خوندم. نفهمیدم من یعنی بودنم رو همین که هستم باور کنم بدون هیچ رنگ و تعلقی؟ خیلی سخته! بعد شما آخر آشتی با خدا از استعدادها صحبت می‌کنید من همون استعدادها هستم؟ من در این مسأله خیلی مشکل دارم.خیلی مضطربم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» جلو بروید. موفق باشید

29164
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: علامه حسن زاده روحی له الفدا، می فرمایند: «اكثار و دوام آيه نور موجب انكشاف حقايق است. چنانچه خودش نور است و عين نور است و با آداب آن نور على نور است. چنانچه عددش نور است و با اين عدد كه در نزد خواص با شرايطى منظور است سبب شرف حضور با هر النور مولود عالم نور است. از رسول الله (صلى الله عليه و آله) است كه: اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و فى سمعى نورا و فى بصرى نورا خداوندا در هر يك از دل و گوش و ديده ام نورى قرار ده (كه به مدد نور تميز دهم و به مدد نور بشنوم و به مدد نور ببينم).» بنده چندان به کنه معنای این الفاظ راه نمیابم و سوالی دارم. از آنجا که علوم مدرن شاید مسیری متفاوت نسبت به علوم الهی دارد، اگر در حل مسائل علمی مدرن مانده باشیم، آیا تداوم بر ذکر آیه ی نور می‌تواند کمکی در حل مسائل علمی مدرن بکند؟ و تداوم زیاد روی این آیه عوارض خاصی برای انسان های عادی که گنهکار هم هستند ندارد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فرد باید تجربه کند. اگر صلاح باشد نور الهی کمک خواهد کرد. موفق باشید

29175
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام خدمت استاد گرامی:بعد از یک مقدمه، دو پرسش از خدمت شما داشتم: مقدمه: اصالت وجود راهی برای رهایی از سوبژکتیویته است. اما نه اصالت وجودی که با استدلال اثبات می شود و در ذهن است، چون خود این ذیل سوبژکتیویته قرار خواهد گرفت. بلکه اصالت وجودی که از طریق علم حضوری حاصل می شود و انسان را با خود هستی که «ورای ذهن و عین» است، متصل می کند. آنطور که حقیر از مطالب جنابعالی برداشت کردم، راه اتصال با هستی هم هستی نفس خود ماست. اگر مقدمه بالا را تائید می فرمایید: ۱. اگر این تنها راه حل است، پس وضعیت کسانی همچون ابن سینا چه می شود؟ امکان تفکر فلسفی، بدون گرفتار شدن در ذهن، برای ایشان میسر بود. آن هم (ظاهرا) بدون استفاده از این راه حل ۲. آیا این راه حل شدنی است؟ چون رفع مشکل را به شهودی (هستی ورای تعیناتش) حواله می دهیم که جز با سلوک قلبی (به تعبیر صدرا با انتقال مدرک از عالم حس به عالم عقل و بالاتر) حاصل نمی شود. و این دو مشکل دارد: اولا برای همه حاصل نیست. رفع تعینات، و نه فقط تجرید و تقشیر ذهنی، به سادگی امکان پذیر نیست. ثانیا در مواردی هم که برای کسی حاصل می شود، خودش متوقف است بر نفی سوبژکتیویته (برای اینکه بتواند معقول بودن سلوک قلبی را ذهنا اثبات کند) لذا گویی دوری پیش می آید بین سلوک قلبی و حل معضل سوبژکتیویته. «شهود هستی»، ورای تعینات ذهنی و عینی، نمایان کند برای عموم و فردی که سیر سلوکی ندارد (هر چند دوستدار آن است) شدنی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فلسفه به خودی خود موضوعات را ابژه می‌کند هرچند متذکر وجود حقایق می‌گردد. جناب ابن‌سینا می‌گوید فلسفه‌اش را برای عوام نوشته و نظر خودش حکمت مشرقی بوده. ۲. به گفته‌ی خواجه عبدالله انصاری حتی سالکی که در مرحله‌ی شهود قلبی است، هنوز در حجاب‌های خَلقی می‌باشد که همان مقام «عین الیقین» است تا آن‌که به فنای فی الله و بقای بالله برسد که همان مقام «حق الیقین» باشد. موفق باشید

29171
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید میخاستم بفرمایین راه کارهای عملی برای رسیدن به اخلاص و خلوص در کارها من شده بارها به روش تلقین به خودم و گفتن بسم الله برای رسیدن نیت کارم برای خدا بودن انجام دادم ولی انگار یه دوگانگی درونم هست یه حس زیرکی درونی که انگار داره گول میزنه میگه اگه بگی بسم الله به خواستت میرسی همیشه میگن باید جنتی رو طلب کرد که به بهشت رسید من تو درخواست هام میگم خدایا تو رو میخام ولی چون میدونم پشت این حرفم یه چیزای کوچکتر دیگه رو میخام برسم میفهمم که اون خلوص نیت درش نیست و آخر این نیت های به ظاهر خوب به دردی نمیخوره خلاصه لطفا تمرینی، روشی و راه کاری بگین تا از این دوگانگی خلاص شده و بتونم به نیتی که می‌کنم برسم و خدا رو راضی کنم از دست خودم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در معارف توحیدی مثل «معرفت نفس» تمرکز بیشتر شود. موفق باشید

29156
متن پرسش
استاد خوبم: پیرو سوال 29146 اگر بدونم وظیفه ام گذشته میتونم بیاری خدا از دلم بیرون کنم. ولی استاد هر بار همین کار رو کردم و بی اهمیت ازش عبور کردم ولی اینبار که انگ تو سری خور بهم زدند احساس می‌کنم از گذشت های من سوء استفاده شده. انگار نباید اینطور راحت چشمم رو از خطاهاشون می‌بستم. استاد واقعا هم خطاهاشون به دلم نمیموند و عبور می‌کردم اشتباه من چی بوده؟ آخه اگه الانم بدون اینکه هیچی بگم مثل قبل با روی خوش رفتار کنم باز به خودشون جرات میدن چیز بهم بگن. رفتار درست چیه؟ استاد یه مدته بلحاظ معنوی بشدت افت کردم. مخصوصا بعد از تولد فرزند جدیدم. دعام کنین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به آخرین جلسه‌ی بحث روز دوشنبه تحت عنوان «حُسن خلق و وسعت روح انسانی» به آدرس ذیل رجوع فرمایید. موفق باشید  

http://lobolmizan.ir/sound/1304#7986

29151
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و خدا قوت: استاد مطلبی راجع به طلب زنازداه قبل از ورود به دنیا فرمودید، لطفا بیشتر توضیح بفرمایید، واقعا گیج شدم، عالم ذر را که امثال علامه طباطبایی (ره) زیاد توجهی ندارند، درثانی قبلا فرمودید مثلا ازدواج تقدیری است که خدا تعیین کرده شما اینقدر هم مختار نیستید. چرا این انسان باید این طلب را داشته باشد؟ چرا ما هیچ چیز از این انتخاب هایمان یادمان نیست؟ گاها در این دنیا هم گله داریم از محیط، نوع بودنمان، آن‌وقت آن‌روز چرا وقتی همه چیز بی پرده بود اینها را انتخاب کردیم؟ نقل شده در جمع شهدای صفین هم یک زنازاده بوده این چگونه قابل جمع است با مطلب فرموده شما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عالَم ذر غیر از عهد الست است. عالم ذر به معنای آن‌که ما ذرّه‌هایی بوده‌ایم، چندان قابل اعتماد نیست. ۲. بحثِ انتخاب در میان است که در ذات انسان نهفته است، حال اگر به دلیل روحیه‌ی انتخاب‌گریِ خود کسی رحم زنایی را انتخاب کرد به این معنا نیست که نتواند بعداً انتخاب خود را تغییر دهد و از اولیای الهی نشود. موفق باشید

29146
متن پرسش
سلام استاد عزیز: فردی با من به شیوه بدی صحبت کرده که دلم آزرده شده. دوست ندارم از کسی کدورت به دل داشته باشم ولی وقتی او عذرخواهی نمیکنه من چطور باید با او برخورد کنم؟ میگن انسان باید از عمل فرد ناراحت بشه نه خود فرد. و اینکه از روی دلسوزی ایراد فرد رو بهش بگه نه از روی بغض و ناراحتی خودش. ولی استاد من واقعا از خود فرد ناراحتم. چکار کنم؟ و چطور با شخص مقابل رفتار کنم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند اغماض و گذشت، دو سوم دین است یعنی با اغماض می‌توانیم نور دینداری خود را بیفزاییم و اساساً به روی خود نیاوریم که چنین برخوردهایی با ما شده است. موفق باشید

29133
متن پرسش
سلام: جلسه ای پیرامون کتاب شرح جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی (ره) در مسجد آغاز کرده ایم. آنچه در خود حس می کنم احساس رضایت وافر و شوق بی حد برای ارائه مطالب استاد و خود کتاب در این جلسه برای دوستان است. به نظرم این لذت حاصل شهوت خفیه داشتن مستمع باشد. استاد عزیز جلسه را تعطیل کنیم یا به مثابه دارو برای درمان رذائل به درمان خود امیدوار باشیم و جلسه را ادامه دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را در مسیر اراده‌ی حضرت ربّ العالمین قرار دهید که او با ربوبیتش در صدد تربیت خلق است و آن کار را از طریق بندگانش انجام می‌دهد. موفق باشید

29119
متن پرسش
با سلام خدمت استاد دلسوز و مهربان: به عنوان یک خانم خانه دار و بچه دار تکلیف من در قبال دینم چیست؟ من خودم بسیار علاقه مند به خواندن دروس حوزوی و دینی هستم، اما هر وقت خواستم برم استخاره کردم و بد اومده، دیگه به این نتیجه رسیدم که تکلیفم تحصیل رسمی نیست. شما راهنمایی بفرمایید. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیر مطالعاتی سایت در کنار وظایف زندگی إن‌شاءالله شما را به نتایجی که می‌خواهید می‌رساند. موفق باشید

29112
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت استاد محترم: ببخشید اگر در معنای افوض امری الی الله به جایی برسیم که نخواهبم حتی به یک ساعت آینده هم فکر بکنیم تا خداوند برای ما چه رقم بزند و ما را در چه کاری قرار دهد آیا درست رسیده ایم؟ چگونه تفکیک کنیم بین این ذکر شریف و برنامه ریختن برای اهدافی که باید به آن برسیم هرچند دچار دو مشکل اساسی در این زمینه هستم. ۱) برنامه هایی را که مشخص می‌کنم که انجام دهم هر روز به کاری واجب تر از آنچه من برنامه ریخته ام دچار می‌شوم و عملا از برنامه ریختن برای خودم نا امید شدم صد در صد. ۲) گاهی هم کاری پیش نمی آید ولی به شدت قلبم نسبت به آن کاری که بنا کردم مثلا در بین الطلوعین انجام دهم اقبالی نشان نمی دهد و آموخته ام به قلبم چیزی تحمیل نکنم. پس پناه می‌برم به این ذکر شریف، آیا این درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفویض امر به حضرت اللّه در دل برنامه‌ای که مطابق فهم و عقل و شرع ریخته‌ایم ممکن است. ۲. خوب است، بسیاری از نتایج در قیامت حاصل می‌شود. موفق باشید

29114
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز در مورد این مسأله چطور فکر کنیم: نفس انسانها جسمانیه الحدوث است و در ابتدا روح ضعیف به معنای بالقوه دارند. چطور می‌شود تصور کرد حضرت علی اصغر علیه السلام در آن سن یک ولی خدا و انسان سیر کرده و راه رفته ای است؟ (در مورد امامان علیه السلام به علت مقام نورانیت، برایم قابل درک تر است ولی در این مورد نیاز به راهنمایی شما دارم). ممنونم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» نظر به عین ثابته‌ی حضرت علی اصغر دارند و حضوری که حضرت علی اصغر با اراده‌ی اولیه‌ی خود طلب می‌کردند و امام متوجه‌ی آن طلب هستند و لذا اگر حضرت علی اصغر همچنان زندگی را ادامه می‌دادند، طالب چنین نقشی در عالَم بودند. موفق باشید

29110
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد من هنوز مفهوم لقای الهی را متوجه نشدم. فقط دیدم وقتی صحبت از بهشت ذات می شود به لقای الهی اشاره می شود. در فایل سخنرانی ماه رجب شما هم اینطور فرمودیدکه از دل مراقبه شهود پیش، می آید و حضرت ذات را در همه جا می یابد. آیا این شهود همان لقای الهی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه. خبری است که بقیه‌ی آن را انسان در سیر و سلوک می‌یابد. در شرح فصّ «شیثی» عرایضی در این مورد شده است. موفق باشید

29101
متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و تشکر: بخشید استاد در مورد احادیث طینت و بحث اعیان ثابته تا حد زیادی بهره بردم خدا رو شکر از مطالب مصباح الهدایه و شرح حدیث عقل و جهل ولی اینجا رو خیلی وقته متوجه نمیشم که اگر بگوییم خداوند طلب انسانها را دید و بر اساس طلب و امکان آنها شرایط تحقق و به ظهور آمدن آن طلب و امکان را فراهم فرمود بحث این است که این طلب، از کجا آمده؟ خدا داده یا انسان خودش انتخاب کرده؟ یکم توصیح بدین، یه سر نخی یا معرفی کتابی لطفا ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طلبِ همان امتحان ذاتی انسان است که مربوط به خود موضوع می‌باشد و خداوند علم به امکانِ ذاتی موجود دارد لذا خطاب به آن می‌فرماید: «کن». به بحث «پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها» رجوع شود. موفق باشید http://lobolmizan.ir/post/1669/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7

29081
متن پرسش
با سلام و درود به استاد عزیز آقای طاهرزاده: حضرت آیت الله بهجت رحمت الله علیه از ایشان سوال شده راجع به نماز اول وقت نماز های پنج گانه ایشان نقل از آیت الله قاضی که فرموده اند هرکس نماز پنج گانه اول وقت بخواند به مقام می‌رسد اگر نرسید من لعنت کند. این چگونه ایجاد می‌شود؟ شخصی نماز هایش را اول خونده ولی نرسیده باشد چطوری است؟ و مقامی نداشته باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت وقت نماز، خود به خود به صورت تکوینی تأثیر خود را می‌گذارد و انسان آن را احساس می‌کند. موفق باشید

29087
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد در پاسخ به سوال ۲۹۰۶۳ منظورتون از اینکه نماز خواندن، یک اصالتی است در عالم و در هیچ شرایطی تعطیل‌بردار نیست چی هست؟ این صحبت بر چه مبنایی است؟ با تشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود شریعت الهی بر اصیل‌بودن نماز، آن‌هم به صورت جماعت تأکید دارد و در همین رابطه حکمت متعالیه بحث «هویت تعلّقی انسان را به میان می‌آورد که انسان در ذات خود عین ربط به حضرت حق است و این با عبودیت الهی او تحقق بالفعل پیدا می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی