بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28146
متن پرسش
سلام بر استاد عزیزم: نظر شما در مورد این بیان آقای میرباقری چیست که گفتند: عرفان مولوی برای کفار خطری ندارد و این قرائت از اسلامی که مولانا داره بصیرت سوز است! اشعاری هم به عنوان شاهد مثال می آورند که ظاهرا همینطور است که آقای میرباقری می‌فرمایند. اما بنده احساس می‌کنم اشعار مولانا ناظر بر مسأله دیگری است و درصدد نفی مبارزه با بدی ها نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان سخنان ایشان هستم. فکر می‌کنم نظر مقام معظم رهبری و شهید مطهری که مثنوی را، تفسیر قرآن ملا جلال می‌دانند؛ صائب‌تر باشد. به هر صورت نمی‌توان بدون آن عرفان، امروز در طوفانی که دنیای مدرن برای بشر ایجاد کرده است، سالم بود و از بودنِ ظالمانی مثل طبری‌ها جامعه را نجات داد. موفق باشید

28145
متن پرسش
سلام استاد: بعد از سالها دست و پا زدن در ورطه عصیان و گناه و آرزوی اصلاح شدن و از دست دادن دوران جوانی اکنون به این نکته رسیده ام که کلید اصلاح و نقطه شروع سختی دادن به این بدن خاکی و دور شدن از تن پروری و راحت طلبی است. در حالی‌که از بچگی لوس و تنبل بوده ام و اکنون نسبت به جوانی روحیه ام هم خیلی ضعیف تر شده است. از کجا شروع کنم؟ چه کنم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس برنامه‌ی شریعت الهی که چندان هم نیاز به سخت‌گیری ندارد، باید عمل کرد. مهم معارف الهی است که باید پشتوانه‌ی اعمال ما باشد. سیر مطالعاتی سایت، پیشنهاد ما است. موفق باشید

28151
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. حدیثی از حضرت زهرا سلام ‌الله علیه است به این مضمون که نماز تکبر را از بین می‌برد و روزه اخلاص رو تقویت می‌کند. و چند ارتباط این شکلی. می‌خواستم بفهمم نحوه ارتباط این نسبت‌ها چجوریه؟ یعنی چطور نماز من تکبرم رو از بین می‌بره و چطور روزه اخلاصم رو تقویت می‌کنه؟ خیلی وقته که به این موضوع فکر می‌کنم که چطوری این نسبت برقرار می‌شه. از طرفی احساس می‌کنم با نماز خوندنم و روزه گرفتنم به این چیزهایی که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیه می‌فرمایند نمی‌رسم. یعنی تکبرم را می‌بینم و نماز به امید از بین رفتنش می‌خونم و نتیجه نمی‌گیرم و باز هم حس می‌کنم بدتر شده. روزه هم همین طور. برای انجام این اعمال و رسیدن به نتایجش باید مرتب عمل کنیم و مرتب خودمون رو بازخوانی کنیم. یا نیاز به فهمی است که بدون آن نتایجی این چنین حاصل نمی‌شود. متن حدیث: قالَتْ علیها السلام: جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس) را براى تزكیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براى استحكام اساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود. ریاحین الشّریعة : ج ۱، ص ۳۱۲
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت فوق‌العاده ارزشمندی است. حقیقتاً وقتی انسان در نماز خوددر مقابل حضرت ربّ العالمین جهت تجلیّات انوار متعالیش خود را عرضه کند و تنها «قبول» باشد، مطمئناً این انسان، دیگر انسانی نیست که به خود بنازد و وقتی انسان با روزه‌داری به جای میل خود، حکم حضرت محبوب را می‌پذیرد دیگر خودی ندارد که در میان آورد و اخلاص یعنی تمام وجود را برای حضرت حق قرار دهیم. آری! بالاخره صبر بر طاعت إن‌شاءاللّه کار را به این‌جا می‌رساند. موفق باشید

28143
متن پرسش
من کسی هستم که از خدا دور شدم ازش ناامیدم به شدت چون هرچی بد بیاری هست سر من اومده و تلخی های زیادی چشیدم اما خدا هیچ کمکی نکرده من نمازم هیچ وقت قضا نمی‌شد الان خیلی وقته که به هیچ‌کدوم از اونا اعتقادی ندارم یکی منو مجاب کنه راه درست چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را هرکس باید با خودش حلّ کند که بالاخره در محضر حضرت پروردگار چه نوع زندگی را باید پیشه کرد تا بی‌خدا نباشیم. به هر صورت آنچه که زندگی را زیبا می‌کند و ابدیت را در مقابل ما می‌گشاید، زندگی با خداست، هرچند که دنیا به کام انسان نگردد. موفق باشید

28139
متن پرسش
با سلام: می‌خواستم بدانم چرا وقتی هدف درست را برای زندگی ات انتخاب می کنی از زمین و زمان در و دیوار درون و بیرون وجود انسان همه تبدیل به موانع می‌شوند؟ خیلی زجر آور است که مدام تلاش می‌کنی اما با کوچکترین کاستی هر چه کرده ایی بر باد می رود! تنها چیزی که خواسته ایی یعنی حضورت، آن حال خوبت از دست می رود و تو می مانی و یک آه، طوری‌که به این فکر می افتی که انگار بد شدن هم بد نیست و افرادی‌که راه مادیات را انتخاب کرده اند شاید به نوعی محق هستند چون بعضا در ابتدا افراد دینداری بوده اند. و اینکه لین بودن و مداراکردن در گفتار در شرایطی که ممکن است فردی مورد اجحاف قرار گرفته باشد باید به چه صورتی باشد که آسیبی متوجه شخص نشود و سخن حق را هم گفته باشد؟ برای حفظ آرامش در مواقع بحرانی چه راهکاری پیشنهاد می‌دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است در این رابطه با حوصله برنامه‌ای جهت مطالعه‌ی کتاب‌های «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» برای خود بریزید. کتاب‌ها روی سایت هست. موفق باشید

28138
متن پرسش
سلام علیکم: لطفا جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا را به زبان ساده توضیح دهید و اثبات کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع، موضوع دقیق و یک بحث علمی است. برای درک آن لازم است مباحث مربوط به «حرکت جوهری» را دنبال بفرمایید. موفق باشید

28133
متن پرسش
سلام و عرض ادب: نمی‌دونم چرا مدتی مخصوصا وقتی هر کتابی از مباحث و یا یک شهید و از این موارد را می‌خوانم پر از ظرفیت و فعل خوب می‌شویم ولی همین‌که هفته ای عقب بیافتد و نخوانم انگار که همه چیز را با اینکه یادمان هست ولی بسیار کم ظرفیت و پر خطا می‌شویم و چقدر حسرت اون احوالات را می‌خوریم که برگردد. چکار کنم که به یک ثباتی برسم؟ حتی بخاطر این موضوع قرصهای اعصاب هم می‌خوردم که دچار احوالات نامناسب می‌شدم. این موضوع خیلی من را عذاب می‌دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین حالات که برای انسان پیش می‌آید قرآن توصیه به صبر را به میان می‌آورد تا انسان همواره متذکر باشد چگونه در بحران‌های روحی همواره بر عهد اصلی خود با خداوند محفوظ بماند. موفق باشید

28131
متن پرسش
سلام علیکم سؤالی داشتم خدمت استاد: طلبه ی پایه سوم هستم. به نظرتان چگونه استعداد خودمان را در فلسفه کشف کنیم؟ یا استعداد خودمان را در اصول کشف کنیم؟ و اینکه بنده دوست ندارم خودم را در کمک علمی به انقلاب محصور کنم (کمک گفتمانی و عملی را هم دوست دارم) آیا می توانم هر دو را با هم دنبال کنم وقت می کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با تأمّل و تعمق در آن موضوعات مثل فلسفه و اصول می‌یابیم که چه نسبتی باید با آن‌ها برقرار کنیم. پس ابتدا باید با دقت آن موضوعات را دنبال کرد. ۲. پس از فهم عمیق جایگاه تاریخیِ انقلاب، خود به خود زمینه‌ی ورود برای گفتمان و فعالیت‌های عملی در بستر انقلاب پیش خواهد آمد. موفق باشید

28129
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت: می خواستم بدونم ظلمت مخلوق خداست؟ نور یک حقیقت است و ظلمت هم یک حقیقت جدا؟ ما استادی داریم از شاگردان آقای جوادی آملی، که بحثی رو داریم درباره اینکه ظلمت عدم نور نیست به اون معنای عام، البته این حرف رو با استناد بر آیات و روایاتی که دارند می‌زنند، توضیحش البته مفصله، نمیدونم تونستم مطلب رو برسونم؟ میشه برا بنده توضیح ظلمت رو بگذارید؟ و ایشان اثبات کردند که ظلمت هم مخلوق خداست، اگر خواستید سند روایت آیات و... براتون می‌گذارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، ظلمت بالتبع است، نه آن‌که خلقت آن مستقیم باشد. آری! خداوند نور و ظلمت را هر دو خلق می‌کند، ولی یکی مستقیم و یکی بالتبع. مثل آن‌که خورشید نور را مستقیم ایجاد می‌کند و سایه غیر مستقیم مخلوق خورشید است. نباید روایات را طوری تفسیر نمود که انسان‌ها گمان کنند ائمه «علیهم‌السلام» اهل اندیشه و فکر نبوده‌اند. موفق باشید

28110
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز سؤالی ذهن مرا به خود مشغول ساخته است. همیشه با خود می‌گویم ظهور امام زمان (عج) بسیار نزدیک است و باید در خواندن و اجتهاد درسی عجله کرد و بدین صورت آن ثبات خود را از دست می‌دهم. باید چه کنم؟ و مطلبی دیگر که ذهن مرا مشوش کرده این است که گاهی فکر می‌کنم امثال آیت الله حسن زاده و شاگردان ایشان، یا مثلا علامه طباطبایی چقدر در در علم آموزی جدی هستند و بسیاری از علوم را در مشت دارند. یا مثلا مرحوم امام در سن کمتر از سی، کتابهای عمیق عرفانی نوشته اند. فکر می‌کنم باید شب و روز مانند آنها به درس و بحث بپردازم. استاد جان در این زمانه این چنین شدن ممکن است؟ آیا ما هم باید پا جای پای آنها بگذاریم و مانند آنها در علوم مختلف متبحر بشویم. اصلا آیا در رسیدن به مقام توحید این درسها شرط است؟ اگر آری شهدا چه می‌شوند؟ آنها که از این علوم چیزی نمی دانستند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید هرکدام از انسان‌های امروز در خود جهانی باشند با حضور در همه‌ی مسائلی که شخصیت آن‌ها اقتضاء می‌کند. موفق باشید

28109
متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان بنده گاهی از اوقات در معرض نفحات الهی قرار می‌گیرم. اما بعدا با اینکه می توانم دوباره خودم را در معرض آن قرار بدهم، این کار را نمی کنم. به خود می‌گویم تازه در معرض آن بودی فعلا بس است. این «دیگر بس است» در امور دیگر هم وجود دارد. اگر روزی زیاد درس بخوانم و وقت زیادی در تتبع در دروس بگذارم، فردای همان روز دیگر وقت نمی‌گذارم و می‌گویم دیروز زیاد وقت گذاشتی و دیگر بس است. همین مقدار تو را کفایت می کند. ناگفته نماند که انرژی برای ادامه دارم. استاد آیا این مکر و حیله شیطان است؟ اگر آری چگونه آن را خنثی کنم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همچون دریا در استقرار خود مستقر بود و در همان استقرار همه‌چیز را در خود جای داد چه دروس را و چه نفحاتِ الهیه را از آن جهت که در روح توحیدی، کاری انسان را از کاری باز نمی‌دارد. موفق باشید

28107
متن پرسش
سلام علیکم: در بحث حرکت جوهری آیا با کتاب و صوت قصد این را داشته اید که مقدمه ای برای کار فلسفی و مقدمات فلسفی برای فهم حرکت جوهری باشد یا از طریق همین کتاب و صوت ها و تمرین آن فهم حقیقی حرکت جوهری واقع می‌شود؟ مدتی است که درگیر بحثم اما بعد از این بیست روز متوجه شده ام که هرچه کتاب را کار می‌کنم نهایتا یک صورتگری خیالی دارم انجام می‌دهم و متوجه شدم که به قول خودتان صرفا حرکت جوهری دون شدم و متصل به عقل نشده ام. نمیدونم گیر کار کجاست؟ چه کنم؟ منتظر توصیه شما هستم. ضمنا بگویم که بحث های معرفت النفسی را بسیار خوب ارتباط می‌گیرم و متوجه یافت و حضور ان‌شاءالله که شده ام اما از عقل بهره ای ندارم. چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! پرده‏ های دیده را داروی صبر ** هم بسوزد هم بسازد شرح صدر. به هر حال ممکن است کمی طول بکشد ولی این راه، راهی است که انسان در آن ناکام نمی‌شود. موفق باشید

28127
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: شرح فصوص و منازل السائرین و مباحث معاد اسفار را چگونه می توانیم تهیه کنیم؟ در سایت آنها را پیدا نکردم. اگر در مورد این مباحث سیر مطالعاتی خاصی هست آن را هم بیان بفرمایید. بنده از آثار استاد کتابهایی نظیر ده نکته از معرفت النفس از برهان تا عرفان، ماه رجب، صلوات، تعدادی از کتب در موضوع انقلاب، مهدویت، مقام لیله القدری حضرت فاطمه و ... مطالعه و کار کرده ام. همچنین شرح منظومه ملاهادی سبزواری را نیز خوانده ام و در باب مطالب عرفان نظری و عملی استاد بسیار علاقه مند به مطالعه می‌باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتیِ سایت لازم است. مباحث «اسفار» یعنی شرح جلد ۸ و ۹، صوت خوبی ندارد. پیشنهاد آن است که بعد از مقدمات سیر مطالعاتی، بحث کتاب «معاد» همراه با شرح‌های صوتی آن را بدون عجله دنبال بفرمایید و سپس با فصّ «آدمی» و «شیثی» ورود در عرفان إن‌شاءاللّه محقق می‌شود. موفق باشید

28126
متن پرسش
از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت استاد گرامی سلام و عرض ادب: بنده روحیه ای دارم که نمی دانم خوب است یا بد و آن اینکه از کثرات گریزانم دوست دارم در نهایت سادگی زندگی کنم اگه خانمم اجازه می داد مبل و فرش و ... منزل را با یه موکت ساده جایگزین می کردم در مورد مباحث شما هم هرچند همه ارزشمند هستند ولی من تحمل این همه مطلب را ندارم به قول حافظ رحمت ا... علیه از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت. استاد گرامی می توانید این همه مطلب را در یک جمله خلاصه بفرمایید؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفته‌ی حضرت آیت الحقّ، جناب بهاءالدینی «رحمة‌اللّه‌علیه» پیامبر خدا هم خیلی دوست داشتند که تنهای تنها خودشان باشند و خدای‌شان. و در آن صورت ندایِ «إنّک لعلی خُلُق عظیم» به گوششان‌ نمی‌رسید زیرا با تحمل و مدارا با بقیه است که خلق عظیم ظهور می‌کند. موفق باشید

28125
متن پرسش
سلام: برای ورود به حوزه عرفان نظری، ورود به فلسفه را چقدر ضروری می‌دانید؟ اساتیدی ورود جدی در فلسفه را بسیار لازم می‌دانند تاکید زیادی دارند. چه میزان این تاکید را تایید می‌کنید به اضافه ی اینکه آیا این نحو ورود به عرفان نوعی بیرون افتادن از تاریخ نیست؟ با توجه به غلبه تفکر ذهنی در این تاریخ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تجربه‌ی بنده هم حکایت از آن دارد که امروز، عرفانِ ما جدای از حکمت صدرایی نیست و عجیب است آن حکمتِ به واقعِ متعالیه این‌چنین با عرفان مندمج شده است. موفق باشید

28114
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و تشکر فراوان بابت زحمات شما و تیم لب المیزان: عارضم محضرتان که در زمانی توفیق خواندن نماز شب بصورت مستدام حاصل نمی شد و با کسب توفیق مقداری بیشتر خواندن نماز حاصل شد. اما حال دغدغه عدم حصول تمرکز و حضور قلب باعث می‌شود اقامه نماز شب برایم عادت جلوه کند، این وسواس فکریست یا چیز دیگر؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این عادت که شما و امثال رفقا می‌فرمایید غیر از آنی است که بعضی عبادات را در حدّ انجام آن اعمال و به صورت ظاهری آن می‌پندارند. و لذا همین دغدغه‌ی شما نحوه‌ای از حضور است و موجب اتصال به روح منوّر رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌شود. موفق باشید

28105
متن پرسش
با سلام: راه تقویت صبر متحمل در مقابله با مسائل چیست؟ خیلی تلاش می‌کنم و همچنین مطالب ارزشمند استاد را مطالعه می‌کنم اما باز هم حرفها، صحبت ها، کنایه ها و تهمت ها آزارم می دهند، اخیرا اتفاقاتی برای من پیش آمد که روند زندگی مرا به طور کلی تغییر داده و خیلی از مسائلی که برای من و اطرافیانم حل شده بود به دلیل انتخاب های اشتباه اطرافیانم و جهل خودم آن مسایل دوباره مطرح شده و انگشت اتهام به سمت من است استاد فرمودند مدارا کنید و من هم به این طریق طی مسیر می‌کنم، تنها با سخنان استاد چه گفتار و چه کتابهایشان آرامش می‌گیرم و از این طریق روزم را شب می‌کنم، گاهی غرق در معنویت می شوم و مشکلات را فراموش می‌کنم و گاهی مشکلات مانند کوهی بر سرم آوار می شود، خواهشم از شما اینست که مرا راهنمایی کنید چطور وقتی تمام آوار دنیا را باید به تنهایی بر دوش بکشم بتوانم صبور و امیدوارو پایدار باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند است که همه‌ی عالم را در اختیار دارد و اوست که همیشه حیّ و حاضر است. در این مورد پیشنهاد می‌شود شرح «مقالات» آیت اللّه شجاعی «رحمت‌اللّه‌علیه» را دنبال بفرمایید. صوت مباحث در اختیار حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 هست. موفق باشید

28095
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: ۱. انسان هایی که در عالم متوجه هست پدیده ها هستند و همه چیز را از جنبه وجودی می بینند نه ماهوی به اصطلاح عالم دارند یعنی مثلا چطوری به دریا نگاه می کنند یا یک کودک در عمل چه فرقی دارد با کسانی که به ماهیات توجه دارند در عمل و سبک زندگی چه فرقی دارند شب و روزشان و سلوک عملی شان چه فرقی دارد اگر هر دو دین دار هم باشند؟ ۲. اصلا معنی هست را در کتاب های شما نمی فهمم می دانم می فرمایید چیستی در موردش معنی ندارد خوب این هست دیدن چه فایده ای دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به «بودن»ِ خود در مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و پس از آن شرح کتاب «رسالة الولایة» إن‌شاءاللّه راهی جهت جواب به سؤال‌تان گشوده می‌شود. موفق باشید

28090
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: به عنوان شروع مطالعات فلسفی و در قدم اول، کتاب آقای عبودیت، درآمدی بر فلسفه اسلامی ، انتخاب خوببست؟ ممنونم از راهنمایی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با جناب حاج آقا متقی به شماره‌ی 09133058445 تماس بگیرید. موفق باشید

28094
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: می‌خواستم کمی در خصوص اینکه چرا کتاب منازل السائرین را انتخاب کردید که به موازات فصوص درس بدهید، برایمان کمی توضیح دهید. یعنی اینکه چرا تدریس یک کتاب در عرفان عملی یعنی منازل را به موازات یک کتاب در عرفان نظری یعنی فصوص شروع کردید؟ و دوم اینکه چرا کتاب منازل را از بین این همه تصنیفات فراوان عرفان عملی انتخاب کردید؟ واضح تر بخواهم بپرسم می‌توانم بگویم که کسی که فصوص را با صوت های شما جلو می‌رود، مباحث کتاب منازل چگونه بر فهم فصوص در جان آن شخص تأثیرمی‌گذارد آیا مطالب این دو کتاب ارتباطی با هم دارند؟ این سوال را پرسیدم چون شما این دو کتاب را به موازات هم درس می‌دادید و صوت هایی هم که گروه لب المیزان فرستادند هم صوت های فصوص بود و هم منازل با هم داخل یک دی وی دی بود و روشی هم پیشنهاد کرده بودند که مثلا اگر چقدر از فصوص تمام شد بعد چقدر از منازل و چه مباحثی از آن خوانده شود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فصوص‌الحکم در زمان خود در موضوع توحید عین توحید عملی و نظری بوده، ولی بعداً که به کتاب درسی تبدیل شد روح نظری آن بیشتر مدّ نظر قرار گرفت و این‌جا بود که ضرورت توجه به عرفان عملی با کتاب بسیار شریف «منازل السائرین» به میان آمد مضافاً که کتاب «منازل» از نظر تاریخی مقدم بر فصوص است و نکات فوق‌العاده خوبی حتی در عرفان نظری دارد که از منازل ۷۰ به بعد به ظهور می‌اید. موفق باشید

28079
متن پرسش
بر مرکب همت نشستم و عزم کوه قاف نمودم با شور و شوق می تاختم و با نخوتی از حرکت و جریانِ مستمر، به مناظر پیرامونم که یکی پس از دیگری می آمد و می رفت می نگریستم، آهسته آهسته، احساس تفاوت نسبت به انسان های اطرافم در وجودم نقش بست و دیگر خود را محیط بر انسان ها و حتی ملائک می دیدم، راهی تا اظهار ادعای ولایت هم باقی نبود، که ناگاه با دعای دلسوخته ی نمی دانم شاید والدینم، شاید اساتیدم و شاید ‌... عزیزی دیگری، نجاتم دادند و حقیقت را برایم روشن ساختند. دیدم خبری از صعود نبود، بلکه وهم مرتبا تصاویر را برایم جابجا می‌کرد، دقیقا مانند آنکه در ماشینی می نشیند و تصاویری را بر شیشه های ماشین یکی پس از دیگری تعویض و تبدیل می‌کنند و هیچ خبری از حرکت نیست. نمی‌دانم شاکر باشم که قدم آخر سقوط را برنداشتم و یا نالان باشم که دانستم عمری‌ ایستا بودم. فقط در حیرت شدم و تمام عالم با تمام هیاهویش برایم در سکوت بود. سرد و خشک شدم. و ناگاه چون چنین شدم به عنقا رساناندم. و اما دیگر توان ذوق هم نداشتم مانند کسی که تمام توانش را ستاندند و عصاره اش را نزد معشوق بردند. از طرف یکی از سالکین راه دوست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه بیشتر باید سعی کنید با تعمق در معارف الهی جایگاهی وسیع‌تر برای خود بیابید، حتی از دلِ معارف الهی به جای خیالات واهی با عالم مثال روبه‌رو می‌شوید. پیشنهاد می‌شود بحث «جهان گمشده در عالم خیال» به آدرس  http://lobolmizan.ir/sound/1292 دنبال کنید. موفق باشید

28075
متن پرسش
سلام استاد: در بحث وحدت وجود فرمودید ما که نمی گوییم این لیوان خدا است. منظور از اینکه در همه چیز انوار الهی را می بینیم یعنی چه؟ مثلا من در نگاه به چهره پدرم او را تجلی خدا بدانم؟ یک مقدار برایم مطلب را روشن کنید. با کمال تشکر از شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع را باید در بحث «برهان صدیقین» و نگاه وجودبینی به جایِ موجودبینی دنبال بفرمایید. موفق باشید 

28089
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: بنده خواهر طلبه و مبلغ هستم و ارشد مدرسی معارف دارم میخونم و از مباحث شما به طور تقریبا اتفاقی بعضی صوت های کتاب حدیث عقل و جهل رو گوش دادم؛ با اینکه هر چه اساتید اخلاق میگن سعی می‌کنم رعایت کنم حتی نماز شب، ولی از حجابی که بین خودم و خدا و اهل بیت (ع) خصوصا امام زمانم (عج) ‌می بینم رنج می‌برم و حتی لذت عبادت و شادی درون و خوابهای ملکوتی رو تجربه نکردم و حس می‌کنم ازم ناراضی هستن؛ دعام کنید «و نظر علینا نظره رحیمه نستکمل بها الکرامه عندک‌» از این حجابها ناراحتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. به هر حال صبر در عبادات همراه با معارف الهیه، بالاخره راه را در مقابل ما می‌گشاید. موفق باشید

28088
متن پرسش
سلام علیکم: استاد مدتی است این دل مشغولی من شده و کمی ذهن خودم را به آن مشغول کرده است. خواستم این مطلب رو از خود حضرتعالی بعنوان استاد خودم بپرسم. شما با توجه به وضعیت کنونی، معتقدید جامعه ویژه جوانان دیندار تر و مانوس با دین هستند و یا مردم و جوانان به دین حداقلی اعتقاد پیدا کرده اند و سبک دینداریشان از دینداری که مد نظر امام و آقا هست بسیار فاصله دارد؟ چون با دیدن یکسری مظاهر و پوشش ها و سوالات و حرفها و رفتار و سکنات مردم ویژه جوانان این مطلب مطرح می‌شود حکومت مردم را از دین گریزان کرده و مردم بسمت دین حداقلی رفته اند و انس شان با دین به شیوه دیگری شده است و بیشتر بینش سکولار دارند. شما جامعه و مردم را دیندار تر و مانوس تر با هویت دینی فی الحال می بینید یا گریزان از دین با معتقد به دین حداقلی و حتی بینش سکولار؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم چون ما مردم را به حدّ اقلِ دین توجه دادیم و در حدّ فقه، متوقف‌شان کردیم و ابعاد حِکمی و عرفانی دین را با جوانانی که بسیار آماده بودند، در میان نگذاشتیم؛ شما امروز با مردمی روبه‌رو هستید که دین را جدّی نمی‌گیرند. راستی! دینی که امروز ما در مجامع عُرفی و سنتی خود مطرح می‌کنیم، واقعاً جای جدّی‌بودن دارد؟! چرا حضرت امام برای همین مردم، شرح سوره‌ی حمد را پیش کشیدند؟ و ما هنوز اندر خمِ هیچ‌کوچه‌ای نیستیم. خدا به دادمان برسد در آینده‌ای که ما بخواهیم با این معارف دست و پا شکسته حاضر شویم. موفق باشید      

28055
متن پرسش
سلام: من شما رو نمی‌شناختم. دم و دستگاه و دور ‌و بریاتونم نمی‌شناختم. الانم زیاد نمی‌شناسم. یه روز یه کانال توی ایتا دیدم (من اصلا ایتا نمیرم، رفتم فقط برای اذیت کردن افراطی ها) که نوشته بود با محوریت مباحث استاد طاهرزاده رفتم داخل کانال دیدم همش طرفداری از رهبر و ... هم هست اعصابم بدتر خورد شد. گفتم اینام مثل همونا که دیدم حزب اللهی بی ترمز و افراطی ‌ازینان که بیان گیر بدن به همه. خلاصه همه عزم رو جزم کردم رفتم پیوی مدیر کاناله. فحش و بد و بیراه دادم هرچی عقده داشتم از مذهبیای دیگه هم رو این بدبخت خالی کردم. به همه اشخاص فامیلش فحش دادم. آخر سر منتظر بودم تا یه چیزی بگه که به ازای هر یک کلمه اش هزار تا بد و بیراه آماده کرده بودم! بعد از بیست دقیقه فحش دادن بهم گفت: سلام، چه اسم قشنگی داری آقا محمد ...!!! کاش اسم منم محمد بود خوش بحالت به کانال ما خوش اومدی. آقای طاهرزاده که هنوز هم شما رو نمی‌شناسم. همه معادلات من دقیقا همینجا ریخت به هم. چون تا بحال هرچی مذهبی دیدم فقط نیش زبون داشتن و تیکه مینداختن! چطور شد این آدم در برابر این حجم فحش مقاومت کرد؟! من اصلا با هیچی کاری ندارم. گشتم سایت شما رو پیدا کردم که بگم چیکار کردید چی گفتید که اینا این همه آرومن! و بدترین چیزا تکونشون نمیده! من سه سال یوگا رفته بودم و آرامش درون آخرش هیچی به هیچی. بعد اینا چرا این همه میتونن اروم باشن! به پسره میگم: چی خوندی؟ چی کار کردی که بهم فحش ندادی الان؟ میگه توی کانال مطالب جوان و انتخاب بزرگ و نامه ۳۱ نهج البلاغه رو کار کن ایشالا نتیجه خوبی میگیری! یعنی دو تا کتاب چیکار کرده مگه! مگه بقیه نهج البلاغه نمیخونن بقیه مذهبیا! آخه چرا هر چی میخونن فقط برای کوبیدن بقیه استفاده میکنن! چرا دیدن همچین افرادی باید تعجب اور باشه؟! منو اخراج کردن از دانشگاه، فقط بخاطر اینکه یه مذهبی از سیگار کشیدن من عکس انداخته بود برده بود نشون داده بود به حراست! من معادلاتم ریخت بهم چجوری جمع کنم این دو رو با هم گیج شدم. من به حق بودن مطالب پی بردم. سه روز به یه نفر فحش بدی دریغ از یک جواب! من اینا رو می‌شنیدم بعضیا از اماما میگفتن باورم نمی‌شد می‌گفتم حتما دارن اونا رو گنده میکنن الکی. ولی دیدم یه آدم معمولی وقتی میتونه! پس حتماااااا اماما بیشترشم تونستن. و بحث دیگه من اینه که چرا شما شناخته شده نیستید زیاد!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شاکرم که چنین نگاهی به رفقا دارید. اخیراً هم یکی از کاربران گِله‌هایی از مذهبی‌ها کرده بود و بنده عرایضی در جواب سؤال ایشان داشتم که خوب است به سؤال و جواب شماره‌ی ۲۸۰۳۸ رجوع فرمایید. آری! وقتی کار، بزرگ است و آن حضور در تاریخی است که قاسم سلیمانی‌ها را می‌سازد، باید تلاش کرد به لطف الهی به خُلقِ محمدی «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بیندیشیم. سؤال شماره‌ی ۲۸۰۳۸ نکاتی در این رابطه برای حضور در آن‌چنان تاریخی در مقابل ما می‌گشاید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

نمایش چاپی