بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26510
متن پرسش
سلام استاد عزیز و مهربان: امشب بعد از هزار بار توبه شکستن باز به آغوش امام رضا برگشتم. ازشون در خواست درد بی درمون رو کردم تا اینکه به حدیثی از رسول الله رسیدم که می گفت اگر جوانان نمی توانند ازدواج کنند با روزه شهوت شان را مهار کنند. خیلی امید وار شدم ولی استاد حدود ۲ سال و نیم است که دارم روزه پشت سر هم می گیرم دیگر در کل بستگانم اسمم مشهور شده به شخصی که همش روزه می گیره و دیگه تغییر کرده حتی دیگر اعضای خانواده ام روی من حسابی جدید باز می کنند و مرا قبول دارند ولی استاد از شما چه پنهان که خودم خودم را اصلا قبول ندارم و در خلوت هایم اشک می ریزم و ناله می کنم. استاد عزیز تا کی باید این مسیر را به تنهایی ادامه دهم؟ چرا خداوندی که دقیقابه سر بزنگاه دستم را می گیرد و به من راه را نشان می دهد چرا دوست دارد انقدر در سختی باشم و به خودم سخت بگیرم و انقدر دل سوزناکی داشته باشم و هر هفته در انابه و پشیمانی به سر برم؟ استاد عزیز لطف بفرمایید مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طوری در عبادات خود ورود نکنید که موجب فشار روحی برایتان شود. در حدّ وظیفه عمل نمایید و امیدوار رحمت الهی باشید. موفق باشید

26504
متن پرسش
با سلام: اعیان ثابته و علم پیشین خداوند نسبت به مخلوقات پیش نیاز کدام معارف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع «عدل الهی» به هر حال این نکته به کمک‌مان می‌آید که حضرت پروردگار مطابق امکان ما، به ما وجود عطا کرده‌اند. موفق باشید

26508
متن پرسش
با سلام: در ادامه سوال ۲۶۵۰۷ اگر من علم پیشین خداوند را قبول نداشته باشم ۱. از نظر اعتقادی دچار چه مشکلی می شوم؟ ۲. از نظر معرفتی دچار چه اشکالاتی می شوم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۵۰۴ عرض شد مسئله‌ی «عدل الهی» کار را به نظر به علم پیشینِ الهی می‌کشاند. ولی اگر کسی چنین مسئله‌ای در عدل الهی ندارد، چه مانعی دارد که خود را مشغول این امور نکند؟ موفق باشید

26507
متن پرسش
با سلام: با وجود آن که من چندین سال است که درباره علم پیشین خداوند و اختیار مطالب زیادی مطالعه کرده ام چه در جواب های شما یا آثار علامه حسن زاده یا بزرگان دیگر اما نتوانسته ام این دو امر را با هم جمع کنم. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید جمع این دو کار آسانی نیست و نیاز به بصیرت توحیدی خاصی دارد که از یک طرف علمِ خدا، علمِ به واقعیت است و از طرفی واقعیت، بر اساس نظام احسنی که باید محقق شود در نظر حضرت پروردگار شکل می‌گیرد. از این جهت باید هر دو موضوع را مدّ نظر قرار داد که بحث آن مفصل است. موفق باشید

26499
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که همان طور که خداوند عین وجود است عین عقل هم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. این موضوع به طور روشن در بحث «برهان صدیقین» مطرح شده است. به کتاب «از برهان تا عرفان» که بر روی سایت هست سری بزنید. موفق باشید

26493
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: لطفا در صورت امکان نظرتون را در مورد دیدگاهی که در متن زیر ارائه شده است بفرمایید: امروزه دیگر اشیاء را با کلیات خمس تعریف نمی کنند. مفاهیمی همچون جوهر، عرض، هیولی، صورت و ... در فهم طبیعت یا جهان اعتبار خود را از دست داده است و چیزهای دیگری جایگزین آن شده است. و گرنه یک معلم فلسفه یا دانش آموزان از عقول دهگانه متعجب نمی شوند. اگر این دانش آموزان هم عصر ابن سینا یا ارسطو بودند، نه تنها از عقول دهگانه متعجب نمی شدتد بلکه آن را به راحتی می فهمیدند. مسئله اینجاست که کیهان شناسی این معلمان و دانش آموزان مبتنی بر نظام کپرنیکی و فیزیک جدید است. وقتی موضوع سطوح فیزیکی در فیزیک جدید مطرح گردید، مباحثی همچون «معطی شیء ...» دیگر خدشه پذیر شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دستگاه فلسفیِ ارسطو، ما با آن اصطلاحات مثل جوهر و عرض روبه‌روئیم و این غیر از فیزیک جدید است که میدان دیدِ خود را نظام کهکشانیِ قابل رصد حسّی قرار داده است. آری! در همان نگاه ارسطویی هم عقول عشره قابل مناقشه است ولی نه به اعتبارِ نظام کپرنیکی، ثانیاً: در هر دستگاه فکری «معطی شیئ» نمی تواند فاقد شیئ باشد. موفق باشید

26491
متن پرسش
سلام علیکم: معمولا برای نماز شب بیدار می شوم ولی مشکلی که داریم این است که متاسفانه خانه های جدید طوری ساخته می شود که آشپزخانه و سرویس بهداشتی و هال همه یک جا هستند و به علت کمبود اتاق بعضی از افراد خانواده در هال می خوابند و وقتی مثلا یک ساعت زودتر از اذان بیدار می شویم اعتراض می کنند که چرا مزاحم خوابشان شده ایم. سوالم این است که در این شرایط و با وجود ایجاد مزاحمت به نماز شب خوندن ادامه بدم یا اولویت با اذیت نکردن دیگران است؟ پیشنهاد شما برای اینکه از نماز شب محروم نشویم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مزاحم بقیه می‌شوید، نباید ادامه دهید. لااقل باید سعی کنید مزاحم کسی نشوید. موفق باشید

26486
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز من چند سوالی هست که از پوشیدن حتی انگشتر و حلقه جلوی نامحرم پرهیز می کنم برای سیر و سلوک و بندگی خدا آیا تا این حد جایز است؟ بنده طوری شدم که قلبم نمایان شدن زینتی چون انگشتر را در قبال نامحرم پس می زند. خواستم بدانم تا این حد افراط است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرف خانم‌های متدیّن جلو بروید. «ره چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشید

26473
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرانقدر و بزرگوار. عذر خواهی می کنم بابت مزاحمت ایجاد شده از طرف بنده. چند سوال داشتم خدمت جناب عالی: ۱. نظر بزرگان و اهل معرفت در مورد مرحوم آیت الله سعادت پرور رحمه الله چیست؟ ۲. به نظر جناب عالی آیا مرحوم علامه طهرانی رحمه الله در مورد مرحوم شعادت پرور نظری داشته اند؟ اگر داشته اند بیان می فرمایید؟ اگر صلاح می دانید این سوالات به صورت عمومی نشان داده نشوند. آدرس ایمیل را نوشته ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عموماً نظر بزرگان نسبت به آیت اللّه سعادت‌پرور مثبت است و ایشان منشأ خدمات خوبی شده‌اند. ۲. نمی‌دانم. ولی حتماً باید مثبت باشد. موفق باشید

26467
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: آیا هر انسان یک عین ثابته دارد و آن عین ثابت ازلی و ابدی است؟ اگر اینچنین است پس هر انسانی ازلی و ابدی است. و عین ثابت انسان کامل با اعیان ثابته فرق دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه‌ی انسان‌ها از جمله انسان کامل از جهتی ازلی و ابدی‌اند، تفاوت در کمال و نقص آن‌ها است. موفق باشید

26453
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: من هر وقت نماز بدون حضور قلب می خوانم طوری می شود که دیگر ادامه زندگی برایم سخت می شود و نکند که جزو «ویل للمصلین» بشوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! این قبض و بسط است که همواره در مسیر دینداری با انسان روبه‌روست. گفت: «ای برادر عقلْ یک‌دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید

26452
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. چطورست که بحث عین ثابته رو شما در احدیت مطرح کنین ولی بقیه اساتید در واحدیت؟ یکی از اساتید فرموده اند بحث اعیان و اسماء هر دو در واحدیت مطرح می شود روی اعیان به مخلوق و روی اسماء به اله است. چرا شما بحث اعیان را در احدیت مطرح میکنین؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در بحث «اعیان ثابته» نظر به علم خدا باشد از آن جهت که علم خدا، ذاتیِ خدا است بحث «احدیت» در میان می‌آید ولی اگر نظر به اعیان مخلوقات باشد به اعتبار مظهریتِ اسماء الهی، بحث در «واحدیت» خواهد بود. موفق باشید

26442
متن پرسش
حضرات خمسه اشاره به‌ چی داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است به کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه و با به جزوه عرفان نظری که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

26441
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد: آیا این عقیده درستی است. اگر جایی اشتباه است و یا ناقص است بفرمایید. با عقل فهمیدیم که خدا کمال مطلق است و فقط به خدا نیاز داریم، حال قلب نمی تواند حق را انتخاب کند و متصل شود. اولاً چون نفس اماره بر ما حکومت می‌کند و چون  غیر از دنیا و باطل را نمی شناسد به آن امر می کند. دوماً قلب توجهش به دنیا است و چیز دیگری در منظرش نیست که آن را انتخاب کند. حال ما باید با ریاضات شرعی اولاً عقل را حاکم بر خود و نفس عماره کنیم و دوماً با ریاضت و رفع حجاب حق در منظر قلب قرار می‌گیرد و می تواند آن را انتخاب و با او انس بگیرد. خدا توفيقتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به همین جهت بر تقوا تکیه می‌شود. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۴۳۸ رجوع شود. موفق باشید

26440
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اخیرا جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی سبحانی نامه سرگشاده ای به مجمع عالی حکمت نوشته اند و به جریان حکمت و فلسفه انتقادهایی داشته اند. می خواستم نظر جنابعالی را راجع به این انتقادات بدانم. رضا امامی: به اعضای جدید هیئت مدیره مجمع عالی حکمت محمدتقی سبحانی تاریخ انتشار: یکشنبه ۱۳۹۸/۱۰/۲۹ در خبرها دیدم که مجمع عالی حکمت خوشبختانه با گزینش اعضای هیئت مدیره، دوره جدیدی را آغاز کرد. با آن که از اولین اعضای این مجمع مبارک هستم، اما به دلایل چندی در طول سالهای گذشته، خود را از حضور در این انجمن عزیز و گرامی محروم کرده‌ام. به عنوان کسی که از آغاز در شکل گیری پایه‌های مجمع‌عالی سهیم بوده و خود از شمارِ اندکِ کسانی هستم که در تدوین اساسنامه آن مشارکت فعال داشته‌ام، ضمن تبریک به اساتید و اعضای هیئت مدیره جدید، به خود حق می‌دهم که در آستانه ۱۶ مین سال تأسیس آن، نکاتی را با کمال فروتنی و حرمت‌گذاری تقدیم کنم. با آن که بی‌گمان بر همت و تلاش دست‌اندرکاران مجمع، قدرشناسی و ارج‌گذاری رواست، اما به گمان، رویکرد و راستای این تلاش‌ها با نیت بانیان نخستین و در رأس آنها، مقام معظم رهبری (مدظله العالی) فاصله چندان روشنی دارد. با این مقدمه، به اختصار عرض می‌کنم که خوب است این مجمع در دوره جدید، با گشایش صدر و ژرفای اندیشه به فرایند فلسفه‌ورزیِ بنیادین روی‌آورد و با تن‌دادن به منطق پویای عقل‌ورزی که تاریخ فلسفه خود بهترین گواه آن است، افق اندیشه عقلانی مسلمین را در ابعاد زیر بازاندیشی و گسترش دهد: ۱. بازبینی در مفاهیم پایه فلسفه موجود که در قالب‌های تنگِ ترم‌های کهنِ گرفتار آمده و قدرت تبیین پدیدارهای نوین و دستاوردهای نوآمد بشری را ندارد، یک بایسته اساسی است. همان‌گونه که مفاهیم جوهر و عرض، قوه و فعل، هیولی و صورت، دیگر توان تبیین‌گری خود را از دست داده‌اند، باید با دوگانه‌هائی چون وجود و ماهیت، مادی و مجرد، و ذهنی و خارجی نیز وداع کرد. فیلسوفان اسلامی چندی است که با فروگذاری طبیعیات ارسطوئی و هیئت بطلمیوسی، بدین سو رفته‌اند که افتخار پاسبانی بارگاه مابعدالطبیعه را بر سایر شاخه‌های حکمت نظری و عملی ترجیح دهند، غافل از آن که بنیادهای مفهومی این متافیزیک همچنان بر انگاره‌های فیزیک کهن و روان‌شناسی پیشاتجربی استوار شده و از نظام معنایی وحی اسلامی، کمترین بهره‌مندی را داشته است. ۲. برون آمدن از تنگنای روش قیاسی و برهان اصطلاحی و پذیرش رویکردهای تلفیقی و ترکیبی یک ضرورت انکار ناپذیر روش‌شناختی است. واقعیت فلسفه اسلامی در دوره‌های گوناگون خود به خوبی گواه بزرگی است که ادعای یقین‌پروری فیلسوفان-آن هم از تبار «یقین خاص» و مضاعف- آرزویی بیش نیست و ارّابه فلسفه در گذشته نیز با اسب‌های گونه‌گون و نوبه‌نو به راه‌های پر پیچ و خمِ اندیشه‌ورزی تاخته است. این پرسش که مقدمات برهان در سنت منطقی ارسطوئیان، چگونه به تجربه و تواتر در کنار اولیات و حدسیات ارج می‌گذاشت، می‌تواند مدخلی برای بازاندیشی در کار فروبسته فلسفه کنونی ما باشد. حکمت متعالیه با آن که در ادعا بر تلفیق روش‌های عقلانی و وحیانی هر دو تاکید داشت، اما در عمل همچنان بر مدار روش فلسفه‌های پیشااسلامی می چرخد.۳. دستگاه معرفت‌شناسی فلسفه اسلامی، پرآسیب‌ترین بخش این منظومه معرفتی است و تلقی‌های تَنگ و تُنک‌مایه یونانی و اسکندرانی بر روح نظریه معرفتِ فیلسوفان سخت سایه انداخته است. بر آگاهان پوشیده نیست که این باب معرفت که همچنان بر پاشنه عین-ذهن و لولای انتزاع و تجرید و دستگیره مقولات و مفاهیم ماهوی می‌چرخد، حتی پاسخگوی مبانی حکمت متعالیه در اصالت و تشکیک خاصی وجود نیست و قصه پیچ در پیچ معرفت بشری را به درستی روایت نمی‌کند. ۴. فلسفه اسلامی در هویت خویش دچار یک بحران اساسی است و باید پیش و بیش از هر چیز به جایگاه خود در درختواره دانش‌های موجود اندیشه کند. متافیزیک در دو شاخه حکمت نظری و حکمت عملی در عصر ارسطو و شاید تا دوران میانه، از جایگاه و مرتبتی برخوردار بود که هم‌اینک در میانه علوم اسلامی و نیز در پهنای علوم انسانی چنان مقام و موقعیتی ندارد. فلسفه اسلامی باید نسبت خود را با دانش‌های فرازین و فرودین کنونی روشن سازد و به وضوح بدین پرسش پاسخ گوید که در عصر جدید به دنبال برآوردن کدامین حاجت از حاجت‌های بشری است. به نظر می‌رسد که تا این پرسش، پاسخ مناسب نیابد، از مساهمت حکمت در تحول علوم انسانی و اسلامی به روشنی و راستی نمی‌توان سخن گفت. ۵. و در نهایت، فلسفه باید گره‌گشای مسئله‌ها و معضل‌های فکری بشر و به ویژه پاسخ‌گوی نیازهای واقعی انسان و جامعه معاصر باشد. فلسفه کنونی ما نه تنها -چنان که بایسته و شایسته است- توان درک پیچیدگی‌های دنیای مدرن را ندارد بلکه حتی در پاسخگویی به مهم‌ترین پرسش‌های اساسی بشر در تاریخ هم ناکام می‌نماید. در جای دیگر گفته‌ام که برخلاف انگاره نخستینِ حکمت‌باوران ما، این فلسفه با جبرانگاری، ایدآلیسم، فردگرائی و کلی نگری، ثبات‌گرائی (ایستمندی) و نسبیت اخلاقی بیشتر سازگار است تا آزادی‌اندیشی، مسئولیت‌آفرینی، رئالیسم، کل‌نگری، تکامل‌گرائی و اخلاق‌باوری. این پرسش‌ها اگر برای دوستان مجمع عالی حکمت بسی گران و باورناپذیر است، اما چه باک؛ چرا که این بنا را برای آن ساخته‌اند که به همین سوالات سهمگین پاسخ دهد و نه آن که به خوانش مکرر یافته‌های پیشینیان و لوازم گفته‌های گذشتگان بپردازد. اگر فلسفه اسلامی در هر چند قرن، و در نقطه‌های عطف تاریخ مسلمین، یک مکتب تازه پدید آورده است، پس بگذارید که در این دوره جدید و در عصر نهضت نوین شیعه نیز شاهد شکل‌گیری و باروری مدرسه جدیدی در فلسفه اسلامی و شیعی باشیم، ان‌شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن نامه را با دقت مطالعه کردم. بحث در مورد آن مفصل است. ولی این سؤال پیش می‌آید که چرا برای حضور در جهانی آن اندازه پیچیده، باید از فلسفه عدول کرد؟ آیا نباید در مواجهه با تفکر جهانِ مدرن، آنچه در ذخیره‌ی فرهنگی خود داریم را، به صحنه آوریم و حیاتی دوباره ببخشیم؟ موفق باشید

26438
متن پرسش
سلام علیکم: در مباحث معرفت شناسی، متفکرین اسلامی و مفسرین قرآن به آیه «اتّقوا اللّه و یعلّمكم اللّه» که تقوى به معناى دورى از انواع بدیها و زشتی‏هاست و افراد آلوده از درك بسیارى حقایق محرومند یعنی کسى كه تعصّب قومى، حزبى، نژادى و... دارد، حق را آنگونه كه هست نمی فهمد و اگر آیینه را صیقل دهیم، عكس را درست نشان می دهد. آیا این مطلب، به نحوی اشاره دارد انسان برای فهم حقایق، برای اینکه تمام ابزار را اعم از عقل و حس و شهود و وحی را حکیمانه بفهمد و به راهی که صرفا یک جانبه است مثل حس گرایان و پوزیتیویستها نرود، نیازمند تقواست و تقوا مهم ترین نکته در معرفت شناسی است؟ علت این همه تاکید روی متقی بودن برای فهم حقایق چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. تقوایی که شریعت الهی در جوانب مختلف متذکر آن است موجب می‌شود تا ابعاد مختلف انسان از وجهِ ملکوتی خود غفلت نکند و عملاً در هر صحنه‌ای بصیرت ملکوتی او در میان باشد. موفق باشید 

26436
متن پرسش
سلام علیکم: مرحوم علامه طباطبایی (ره) مشارطه، مراقبه و محاسبه را شاهراه سلوک می دانند و فرمایشاتی هم در این باب داشتند. در مبحث مراقبه یک مطلبی برام پیش اومد و می خواستم ازتون هم این رو بپرسم. آیا در مراقبه، می توان گفت این امر یک امر دو جانبه است به این معنی که هم ما باید مراقب باشیم تا با تقوا از حدود الهی خارج نشویم و هم باید از خدا بخواهیم که ما را حفظ کند؛ یعنی هم ما مراقب خدا باشیم هم او مراقب ما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار نکته‌ی دقیقی را مدّ نظر دارید زیرا «بی‌عنایت حق و الطاف حق / گر مَلک باشد سیه باشد ورق». موفق باشید

26420
متن پرسش
بسم الله سلام استاد عزیزم: کتاب فوز سالک جناب صفایی رو همین چند دقیقه پیش تموم کردم. گذشته از اینکه دل باصفای ایشون کلمه به کلمه کتاب رو نورانی کرده، یه سری نکات هست که باید از شما بپرسم. ۱. در چندجای کتاب بحث سجده نکردن شیطان بر آدم رو مطرح کردند و به برداشتهای گلشن راز یا عین القضات نقد جدی وارد کردند. حرف ایشون صحیحه؟ شما نگاه ایشون رو نسبت به فلسفه و عرفان می پذیرید؟ ۲. ایشون اهداف سلوک رو رضا و عبودیت و لهف الی جود الله می دونن و میگن توحید فعل و صفت و ذات یا دیدن واقعیت اشیا یا عشق به حق هدفهای بعدی هستن. نظرتون چیه راجع به این حرف؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- رویهمرفته بعضی از ذوقیات عرفا قابل قبول نیست ولی ظاهراً استاد صفائی «رحمت‌اللّه‌علیه» هم کمی بیش از حدّ از عرفا فاصله دارند. به نظرم روش امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بهتر است که هم عرفا را قبول دارند و هم تسلیم آن‌ها نیستند، هم ابن‌عربی را نقد می‌کنند و هم در نامه‌ای که به گورباچف می‌نویسند می‌فرمایند: «و از اساتيد بزرگ بخواهيد تا به حكمت متعاليه ‏صدر المتألّهين «رضوان‏الله‌تعالى‌عليه‏ وحشره‌الله‌مع‌النبيين‌والصالحين» مراجعه نمايند، تا معلوم گردد كه: حقيقت علم همانا وجودى است مجرد از ماده، و هرگونه انديشه از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نخواهد شد. ديگر شما را خسته نمى‏ كنم و از كتب عرفا و به‏ خصوص محى‏ الدين ابن عربى نام نمى‏ برم؛ كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگ‏مرد مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيفِ باريك‏تر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.» ( صحيفه‏ ى امام، ج ۲۱، ص: ۲۲۴- ۲۲۵) [1] ۲. حرف خوبی است. موفق باشید

 


[1] - حضرت امام در جواب حسنين‏ هيكل كه مى‏ پرسد چه كتاب‏ هايى جز قرآن در شما اثر گذاشته، مى‏ فرمايند: «در فلسفه، ملاصدرا ، از كتب اخبار: كافى، از فقه: جواهر.»(صحيفه‏ ى امام، ج 5، ص 271)

 

 

26422
متن پرسش
سلام علیکم استاد: شرمنده وقت شما را می گیرم. سه سوال داشتم در مورد موضوعات متفاوت ۱. استاد شرح فارسی منازل السائرین را کجا میتونم پیدا کنم هرچه گشتم نبود. ۲. اگر اشتباه نکنم محبت و عشق و علاقه نسبت به هرچیز وحدت میاورد یعنی نوعی وحدت بین ما و آن چیز ایجاد می شود چرا که ما فقط عاشق نفس خود هستیم پس اگر چیز دیگری را دوست داشته باشیم یعنی با آن وحدت ایجاد کردیم حال سوال من این است که اگر انسان والایی مثلاً اولیا خدا را دوست داشته باشیم باعث ایجاد وحدت بین ما و او می شود و با حرکت جوهری در روح او مراتب روحانی ما بالا می رود؟ ۲. فکر کردن به یک شخص چطور؟ آیا فکر کردن به یک انسان هم موجب وحدت و تاثیر پذیری و شبیه شدن و حرکت جوهری ملاصدرا می شود؟ ۳. آیت الله بهجت هر از چندگاهی با امام خمینی مکاتبه داشتند و حول موضوعات سیاسی نامه می نوشتند و انتقاد های خود را می گفتند. در یکی از این نامه ها آیت الله بهجت به امام خمینی انتقاد کردند از شیوه اداره مملکت که چرا شبیه به شیوه امام علی (ع) نیست و ولی فقیه تنها تصمیم گیر جامعه نیست و امام خمینی هم در جواب گفتند اگر دقیقا آن شیوه را اجرا کنیم ولایت فقیه در کوتاه زمانی از بین می‌رود و مردم هم باید مشارکت داشته باشند و بتوانند در بعضی مسائل تصمیم گیری کنند و حضور داشته باشند ولو اینکه در بعضی موارد اشتباه تصمیم گیری کنند (مانند بنی صدر و..) حال سوال من اینست که چرا بین این دو بزرگوار در موضوعی اختلاف بوجود آمد؟ مگر غیر از این است که ان دو بزرگوار مراتب کمال را طی کردند و کامل شدند و وجودشان حقانی شده و نفسانیتشان از بین رفته و نمونه خلیفه الله در زمین بودند و حرفشان حرف خدا و نظرشان نظر خداست حال چطور ممکن است که بین نظرشان که حق است تفاوت بوجود آید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده هم در جریان وضع بازار نیستم که بدانم کجا می‌توان آن کتاب را پیدا کرد. ۲. آری! ولی باید مواظب باشیم توهّم غلبه نکند. ۳. حوزه‌ی سلوکی آیت اللّه بهجت فردی بود و حوزه‌ی سلوکیِ حضرت امام جمعی و جهانی است و لذا نکاتی را امام در نظر دارند که ممکن است از جهت جهانی آیت اللّه بهجت مدّ نظر نداشته باشند. موفق باشید

26408
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم: ۱. شما می فرمایید وجود تشکیکی است، سوالی که داشتم این است که آیا مثلا درخت وجودی است یا ماهیت؟ اگر وجودی است ما که درخت تر نداریم. پس چگونه تعریف کنم که دچار ابهام نشوم. مختصر اگر توضیح بفرمایید ممنون می شوم. ۲. دوم اینکه استاد نمی دانم از بد روزگار یا خوب آن، من کارمند بانک شدم در بخش ستادی آن. این مباحث حرام بودن حقوق بانکی‌ها که در محافل مذهبی گاهاً مطرح می شود، من را آزار می دهد نمی دانم بیایم بیرون یا اینکه. احساس می کنم اگر تصمیم درست نگیرم سیرم به جایی راه پیدا نکند با توجه به اینکه ۹ قسمت از عبادت رزق حلال است. اگر راهنمایی بفرمایید ممنون می شوم. ارادتمند شما علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد باید بحث «برهان صدیقین» را دنبال بفرمایید. لذا بحث ما بحث وجودیِ هر ماهیت است دیگر از این جهت تفاوتی بین درخت و انسان نمی‌کند. ۲. شما سعی بفرمایید وظیفه‌تان را انجام دهید. آن‌هایی که قراردادها را تنظیم می‌کنند باید مواظب باشند و مسئولِ عمل خود هستند که مطابق قراردادها عمل نمایند. موفق باشید

26418
متن پرسش
سلام استاد جان: ۱. در مورد اذکار برای حیات قلب پرسیدم. فرمودید کتاب صلوات شما را مطالعه کنم. از طرفی در کتاب فعلیت& شما می فرمایید امام فرموده دل را عادت به ذکر لا اله الا اِلله بدین تا صورت اخیر نفس شود حالا به نتیجه نرسیدم که کدام ذکر را برای ذکر غالب ام انتخاب کنم که قلبم بیشتر در صحنه باشد و دائم الحضور؟ ۲. نظرتون در مورد ذکر «یا حی یا قیوم» یا من لا اله الا انت» که علامه حسن زاده اکثار آن رو موجب حیات قلب می دونه؟ ۳. آیا صلوات از اذکار دیگر جامع تر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر با کتاب «صلوات» مأنوس شوید به آن نتیجه که دنبال می‌کنید إن‌شاءاللّه می‌رسید. ۲. بسیار عالی است. ۳. آری! ولی نفیِ بقیه‌ی اذکار نمی‌کند. موفق باشید

26414
متن پرسش
با سلام: عرض خسته نباشيد. خواستم از جنابعالي تشکرکنم ديگر همه سوالاتم درباره حقانيت علامه حسن زاده و عرفان اصيل تمام شد ولي جان به لب رسيد تا جام به لب رسيد. چقدر سخت و نفسگير و اغفال کننده بود جريان ضد فلسفه و عرفان، من اين پيروزي عقيدتي رو براي خودم جشن گرفتم و از کمکهايي که اين مدت به من داشتيد تشکر مي کنم، راحت عرض کنم ديگه جايي نمونده از اينترنت و جريان ضد عرفان و فلسفه و ضد علامه حسن زاده که مطالعه نکردم روح تعاليم و مسير علامه حسن زاده را ديدم حالا بگذار هرچه درباره پوسته بخوان بگن نميگم ايمن از ديو رجيمم باز هم به‌عنوان يک انسان ناقص در معرض اغفالم ولي الحق والانصاف سخت بود. يکي ازدوستانم در همين مرحله زمينگير شد، بشدت درد مي کشم براي جوانان عزيز کشورم که در معرض اغفالند، و برخي جوانهاي خارجي که بر اثر سخنان هاوکينگ يا فيزيکدانها و بعضي دانشجويان داخل کشور که ندانسته گير شبهات مي افتند درد مي کشم. ايکاش زبان خارجه بلد بودم. آيا مي توانم کاري کنم؟ براي نسل جديد درد مي کشم، تاريخچه خيلي مهم است نبايد بدون مطالعه تاريخي و نظريات متقابل سريع به آنچه که اغفال کننده گان شيرين جلوه مي دهند توجه کنيم لعنت خداوند بر شيطان و شياطين جني و انسي. از من به جرات ميگم لا اقل بيش از هزار نفر و بيشتر و بيشتر اثر مي پذيرند با زبان و قلمم بلايي بر سر ماديگراها، و جريان ضد فلسفه و ضد عرفان بيارم که سالها اثرش بر در و ديوارها بماند. يا علي مدد. خداحافظ شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نحوه حضور و فهم مبارک‌تان باد! بخواهند و یا نخواهند تاریخِ بشر امروز تاریخ تدبّر و گشودگی نسبت به سایر انسان‌ها و اندیشه‌ها است و از این جهت آن نوع ضدیّت‌ها، تاریخش گذشته است، جزیره‌‌هایی می‌شوند تنها و عموماً گرفتار خودخواهی. موفق باشید

26413
متن پرسش
سلام: به نظر شما وضعیت آب و هوا بر روی حس تقرب انسان به خدا تاثیرگذاره؟ یا این موارد، تاثیری در حالات سالکین ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته بی‌تأثیر نیست. ولی وقتی چاره‌ای نداشته باشیم خداوند به لطف خودش به نحو دیگری جبران می‌کند. موفق باشید

26405
متن پرسش
سلام: نظر شما در خصوص قانون جذب و انرژی مثبت که اخیرا توسط فردی به نام امیر شریفی مطرح می شود، چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً هم عرض شد این راه‌ها، مربوط به فرهنگ و خردِ قومی ما نیست. ما از طریق معارف و عرفان خود بهتر می‌توانیم راه‌های جبرانی این موارد را طی کنیم. موفق باشید

26395
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد اینکه کلا عملکرد دیگران به ما ارتباطی نداره و ما نباید خودمون و وقتمون رو صرف قضاوت عملکرد دیگران بکنیم و صرفا باید تمام حواسمون روی رفتار خودمون باشه در قبال دیگران، خیلی برای من گره شده. مثلا وقتی به یه نفر محبت می کنم و اون جواب سردی میده یا بی محلی میکنه یا غرور نشون میده، تا مدتهای زیادی از خاطرم نمیره و این خیلی عذابم میده. هرچقدرم سعی می کنم با دعا یا حسن ظن این افکارو دور کنم از خودم، بازم یادم میاد و ایجاد دلخوری میکنه‌. چطوری باید با این افکار مبارزه یا حذفشون کرد از ذهن آدم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال سیره‌ی ما باید سیره‌ی محبت به غیر باشد. به گفته‌ی جناب حافظ:

تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد      هرکه خاکِ در میخانه به رخساره نرُفت

در رسیدن به وادی محبّت و شور عشق، نه‌تنها باید دل در گروِ میخانه‌ی شوق و محبت به دیگران داشت، بلکه باید خاکِ در میخانه را نیز با رخساریِ خود، جاروب کنیم. زیرا نوشیدن محبت که همان میّ عشق و زیرپاگذاردنِ خودبینی و خودخواهی است نیاز به جهش دارد، جهشی که به کلّی انسان از شخصیت تک بُعدیِ قبلی خود آزاد شود و تماماً به دوست‌داشتن فکر کند و در این راه، حاضر باشد خاک مسیری را که به دوست‌داشتن می‌انجامد، با مژه‌ی چشم جاروب نماید حاکی از آن‌که در اوج تواضع خود را در مسیر محبت قرار دهد. موفق باشید

نمایش چاپی