بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25782
متن پرسش
سلام علیکم: آقای دکتر خسرو باقری می گویند که دو نوع تقوا داریم، یکی تقوای گریز و دیگری تقوای ستیز (حضور). اساسا تقوای ستیز (حضور) چیست!؟ و چگونه می توان به این سطح از تقوا دست یافت...!؟ با توجه به نحوه ی ارتباط امروزی در جامعه اگه طبق تقوای گریز بریم که باید منزوی و خونه نشین بشیم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقوای ستیز یعنی سردار حسن باقری، یعنی سلحشوری و در دلِ آن سلحشوری‌ها متوجه‌ی موانع حضور خود در تاریخِ توحیدی خود بودن و خود را از آن موانع مثل تکبّر و دروغ، آزادکردن، وگرنه برای نجات از این نوع رذائل باید جان بکَنیم. موفق باشید   

25772
متن پرسش
سلام استاد: به شدت از رحمت خدا نا امیدم، دلیلشم اینه که هر چی دعا کردم نتیجه عکس گرفتم، از خدا غیر از خدا نخواستم که بزارم پای حکمت و مصلحت خدا، فقط خودشو خواستم و ای کاش اصلا نتیجه نمی گرفتم ولی نتیجه دقیقا عکس گرفتم، حرف زیاده ولی مخلص کلام اینکه تا میام دعا کنم در ناخودآگاهم هیچ امیدی برای اجابت ندارم و میگم چه فایده دعا کردن، زبونی میگم ولی دل حتی درصدی به اجابت امید نداره، حالا شما بگو نا امیدی بزرگترین گناه و بالاترین جنایت، بگو مساوی با اعلان جنگ مستقیم با خدا، بگو حتی از خود شیطان یک قدم جلوتر، ولی خودش میدونه که دل حتی به اندازه ی ارزنی امید اجابت نداره، از خدا رنجش پیدا کردم، همه ی اونچه که می خواستیم نشد که هیچ، برعکسم شد، سرتونو درد نیارم ولی چه کنم با این دل که با خدا قهره؟ شاید بفرمادید مباحث رو ادامه بده، ولی روزنه ی امیدی باید باشه برای ادامه، ولله هیچ نیست که نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد رِندی را باید دنبال کرد و با رفقابودن و صفا را در بینِ هم به میان‌آوردن، راه‌های بسته را می‌گشاید. خدا را در خنده‌ی رفقا بنگر و با او قهر نکن در حالی‌که می بینی او با تو در خنده‌ی رفقا و صفایی که بین شما هست، قهر نکرده است. موفق باشید

25778
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: بنده هم اکنون دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی هستم و قصد داشتم در آزمون دکتری نیز شرکت کنم و در زمینه های فلسفه های مضاف کار کنم به نظر شما در مقطع دکتری خواندن خود رشته فلسفه را ادامه دهم و پژوهش هایم را بر روی فلسفه های مضاف قرار دهم یا یکی از رشته های همچون فلسفه تعلیم و تربیت را انتخاب کنم و در اآن رشته ادامه تحصیل دهم؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو کار خوب است. به ذوق خود بنگرید و با استادان خود مشورت کنید. موفق باشید

25757
متن پرسش
با سلام: چندی پیش مصیبتی بر من وارد شد و بر آن صبر کردم. احساس کردم از آن صبر حالت معنوی خوبی نصیبم شده. بعد از آن داستان مواردی پیش آمد که در آن موارد کوچک‌تر نتوانستم صبر کنم و حالم نیز از بین رفت؟ آیا اجر آن صبر و تاثیرش بر جان من نیز از بین رفته است؟ اصولا گناهان بعد از تقوی موجب حبط ثواب می شوند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. صبر، صفای درون را از قوه به فعلیت می‌آورد. ۲. شرک، موجب حبط عمل است ولی نقش گناهانی غیر شرک، تنها با ادامه‌ندادنِ آن بی‌اثر می‌شود. موفق باشید

25756
متن پرسش
سلام: یکی از منازل سلوک را سماع گفته اند و عرفایی مانند مولوی هم آن را انجام می دادند. با توجه که این مورد را در قران و فرهنگ اهل بیت نیافتم برایم جای سوال است: ۱. رقص سماع چیست و چه نقشی در سلوک دارد؟ ۲. اگر نقشی دارد چرا در دین نیست؟ اگر نقشی ندارد چرا منزلی از منازل سائرین است و عرفایی به آن اشتغال داشته اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چون چنین احوالاتی را تجربه نکرده‌ام نمی‌توانم نظر دهم. ولی نمی‌توان هم مسئله را به راحتی مردود شمرد. واللّه اعلم! موفق باشید

25755
متن پرسش
سلام: استاد شغل پر زحمتی دارم و ساعات زیادی از خانواده دورم و به سختی پول درآوردن بر جان من فشار بسیاری دارد. ۱. چه کنم که سختی شغل بر من آسان شود؟ ۲. می دانم برای پیگیری مسائل سلوک باید به همراه عمل به دنبال کسب علم بود و انسان باید در این زمینه هم وقت زیادی بگذارد. برای مطالعات وقت می گذارم اما سرعت به نحوی کم است که گمان نکنم تا سال ها از آثار شما عبور کرده و به المیزان و مطالعات عمیق تری که فرموده اید برسم. با این اوصاف چگونه از کمال و سلوک خود عقب نمانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوش خلقی و امید به رحمت الهی و صبر بر مشکلات، خود به خود راه‌های نتیجه‌بخشی را برای انسان می‌گشاید. موفق باشید

 

25760
متن پرسش
سلام استاد عرض ادب و خدا قوت: استاد عزيز اين مباحث جناب فياض با عقل و تاريخ همخواني و مطابقت دارند؟ چطوري جواب اين دست ادعاها را بدهيم؟ كتابي، مقاله اي، سخنراني پيشنهاد ميدين؟ فیاض با اشاره به فرقه‌ی اسماعیلیه، گفت: خدا از اسماعیلیه نگذرد؛ فرقه‌ی اسماعیلیه و حسن صباح و بقیه‌شان باعث شدند که اندیشه‌ی متفکرانه‌ی فارابی ادامه پیدا نکند و نتیجه هم این شد که آقای ابوعلی سینا بیفتد به چنگ نوافلاطونی؛ در حالی که فارابی کاملا حواسش جمع بود و تحلیل تاریخی را انجام داد؛ متاسفانه این انحرافی که اسماعیلیه ایجاد کرد تا امروز ادامه دارد و تاریخ ما تبدیل شد به اسطوره و تعریف و بازسازی و پیشرفتی که ترسیم کردیم هم تبدیل شد به اتوپیا، یعنی ناکجا آباد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل صحبت استاد نیستم. موفق باشید

25752
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: سوالاتی چند از حضرتعالی دارم که قطعا دغدغه شدید لااقل بعضی از جوانان است و لازم است در این مساله اقدامات اساسی انجام شود معلول این شبهات به تحلیل رفتن ما جوانان است یک جدیدا یک سری مناظرات بین افراد ضد فلسفه و عرفان و افراد تابع این دو مکتب هستند و اشکالاتی که در مناظرات انجام می شود وارد است مانند نصیری و استاد غرویان یا میلانی و وکیلی یا میلانی و استاد رمضانی و...ده ها و ده ها مناظره که درصددرصد مناظره ها معمولا اساتید معظم عرفان و فلسفه که بیشتر در قسمت عرفان که به‌نوعی با فلسفه در عارفان گره خورده از جواب در می ماند و ما به حکم بی‌طرفی عقل حقیقتا چه باید کنیم اشکالات و نقدها وارد است برای جزییات و اطلاع حضرتعالی از وضع روز و حال جامعه (که قطعا تاکید حضرتعالی است) لطفا به چند کلیپ مناظره در این موضوع ملاحظه فرمایید اگر ما عارفان مخصوصا عارفان معاصر که عمدتا فیلسوف هم هستند را حذف کنیم اصلا بزرگی برای ما باقی می ماند!؟ انتقادات هم وارد است و تعارفی وجود ندارد آیا کسی از بزرگان عرفا و فلاسفه معاصر قادر بر رد این شبهات نیست؟ سوال دوم شخصی بنام ویکتوری ظاهرا ایرانی هم هست در یک کلیپ در آپارات (سرچ بفرمایید) طبق یافته های دقیق علم فیزیک کوانتوم و یافته های هاوکینگ و مستندات و عکس و قوانین ریاضی که به دقت با قواعد ریاضی توضیح دادند که ماده از هیچ متولد شده (که البته این کاملا اثبات شده و جای تردید نیست نهایتا گفته می شود هیچ مادی نه فلسفی که باز هم برای طبع ما آزار دهنده است) خلاصتا در آنجا تاکید می شود با قوانین ریاضی و یک سری محاسبات ثابت می کند که ماده از هیچ و قبل از هیچ انرژی و قبل از انرژی ماده نخستین بوده که اکنون آماده نخستین خبری نیست و گفت طبق قوانین ریاضی دیگه آن‌طرف از اون خبری نیست و خدا که گفته می شود همین مورد است که تمام شده و رفته و هیچ تاثیری بر بعد هم ندارد و قوانین فیزیک منشا و علتی ندارد و ادیان مربوط به زمانی بود که علم یقینی طبق مستندات الان نبود و مردم باید به ادیان خودشان را وصل کنند مجری پرسید اگر فوت کردید و معلوم شد خدایی بود چه، او می گوید از ریشش می گیرم و می گویم خلق چند صد ویروس که یک مورد آنها ما رو می کشد سر چه حسابی هست و با خنده و طمانینه و وقار از کشف یقین برنامه تمام می شود لطفا پاسخ شبهه را به ما عنایت فرمایید و اینکه پاسخ را در فضای مجازی و آپارات منتشر فرمایید و نسل جوان را نجات دهید لااقل شما فرض کنید ما جوابی بدهیم که هیچ مادی با هیچ فلسفی فرق دارد و الی آخر اما بار و فشار روانی این نوع کلیپ ها بر روح و روان جدا ویران کننده هست و خوب اینها به وفور در اینترنت است و ذهن کنجکاو را که نمی شود دربند کرد. سوال سوم آیت الله طوبایی در آپارات بطور مفصل تمام عارفان متاثر از محی الدین را با موشکافی خط به خط آثار محیی الدین و عارفان معاصر مانند علامه حسن زاده و غیرهم، تناقضات و انحرافات را ذکر نموده و معلوم ساختند که سیر این اشخاص در نهایت به سوی شیطان است نه الله جل و علی، انتقادات هم وارد است چه بر محی الدین چه وحدت وجود به معنایی که خود عارفان اذعان دارند. خوب چه کنیم سامعه و قوه عاقله را بر این انتقادات ببندیم کسی نیست رفع شبهه کند! عارفان پایگاه قلبی و معرفتی و قوت قلب و روح و روان بودند. در مسأله قبلی که فلاسفه در ذهنمان از خارج کشور به چالش کشیده شد در اینجا هم باید با عارفان خداحافظی کنیم فقهای عزیز هم قاعدتا مسؤل پاسخگویی احکام ما هستند و نه مباحث عقلی و عرفانی، من نمی دانم از این طفل معصوم ذهنم چه باقی می ماند بله اهل بیت و قرآن موجودند لکن این مساله رد عارفان آن هم با دلایل عقلی، بدیهی، دینی مساله کمی نیست. تاکید می شود در این مورد یک کلیپ و دو کلیپ نیست ده و صدها کلیپ هست و جدید هم اضافه می شود و کسی هم نیست رفع شبهه کند !؟ سوال چهارم شبهات بر قانون علیت و براهین خداشناسی فلسفی به‌شدت قوت گرفته و حتی نظریاتی مانند نقدهای هگل، دکارت و غیره، و این مساله باعث می شود که یقینی باقی نمی ماند مخصوصا که نقد کنندگان اهل فن و تخصص هستند اگر ما قانون علیت بهر معنای خود را برای برهان فلسفی باطل بدانیم از طرفی برهان های دین مانند برهان نظم و امثال آن نهایتا ظنی و اجمالی است خوب از عقاید آن‌هم در عظیم ترین موردش یعنی خداشناسی چه چیزی برای ما باقی می ماند؟ این فقط یک درد کوچکی بود که این روزها با آن داریم دست و پنجه نرم می کنیم حالا شاید حقیر با مقداری فلسفه که داشتم کمی مقابله کردم ولی ثمره اش چند روز افسردگی و مات و مبهوتی است و فشارهای روحی که کماکان ادامه دارد تکلیف جوانان پاک این کشور مقدس چیست این مساله را لطفا جدی بگیرید دستمان هم به کسی بند نیست و کسی فریاد ما را هم دراین زمینه جدی نمی گیرد. نسلهای جدید در این طوفان جدید سخت آسیب پذیر هستند. اهل کلام از طرفی و اهل تفکیک ضربات سنگینی بر پیکره عرفان وارد کرده اند و الگوهای ما متزلزل شده و اهل علم و فیزیک هم دارند با قدرت تمام به دین می دارند در اینجاست که برای توصیف این وضع جمله ای برایمان باقی نمی ماند که درد و رنج خود را توصیف کنیم جز اینکه عرض می شود حسبنا الله و نعم الوکیل. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که جزء جزء این مباحث در «کلام جدید» مورد بحث و دقت قرار گرفته است. از جمله کتاب «علم و دین» آقای ایان‌باربر که استاد فیزیک و رئیس کرسی دین‌شناسیِ دانشگاه سوربن است. جزوه‌ی «کلام جدید» که بر روی سایت هست، خلاصه‌ی همان کتاب است بد نیست به آن جزوه سری بزنید. عنایت داشته باشید وقتی گفته می‌شود عالَم از چیزی خلق نشده است، منظور آن است که خالق عالم چیزی از چیزهای دنیا نیست، نه آن‌که عالَم، معلول نباشد. موفق باشید

25744
متن پرسش
سلام: آلودگی هوا و زندگی در حال دنیا تاثیر زیادی در جسم و تشدید و بر هم ریختگی طبع مردم گذاشته است و در نهایت در رفتار و اخلاق بشدت تاثیر می گذارد که اینقدر حالات زیادی برای افراد ایجاد می کند که خودی نمی ماند و اگر باعث خشونت نابجا و غیر قابل کنترل شود و رفتارهایی که قطعا خدا دوست ندارند، آیا در روز قیامت چگونه محاسبه و بالاخره مقصر کیست؟ آیا با توجه به این زندگی و دنیایی که با سبک زندگی غربی به حکومت بعضی ابعاد زندگی مردم در آمده است می توان خیلی از مردم را گناه کار و مقصر در اعمالشان دانست؟ منه جوانی که هیچ دخالتی در گذشته دنیا نداشتم و حال اینگونه مرا تحت تاثیر قرار داده است چه باید بکنم؟ پس حق و باطل را چگونه می توان تشخیص داد؟ بخدا ما گناه داریم، والله بالله من نمی خواهم اینقدر بدی بر من و مردم چیره بشه دارم زجر می کشم و کاری از دستم بر نمی آید. آیا وظیفه من و امثال من چه می تواند باشد؟ حالا با این همه مشکل جهان که چاره اش اسلام است و بهترینش انقلاب اسلامی ایران، آن هم در مسیر بلند تکامل جامع خود هست که خدا می داند تا چه زمانی طول خواهد کشید. من برای خودم متاسفم عمرم از دست می رود با چرندیات و مزاحمت های زندگی احمقانه غربی و مغز های کوچک غربزده! الان یا مرگ چاره است یا ظهور اما نه مثل پیامبران و امامان گذشته بلکه با قدرت هایی از آنچه اهل بیت راز می نامیدند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین خودآگاهیِ تاریخی اولین قدم است به سوی افقی که در پیش است و به خودی خود، فرجی است که انسان را فرهیخته و وارسته می‌کند. موفق باشید

25743
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در شرح غزل شماره ۷۸ در شرح بیت (ساقی بیار باده و با محتسب بگو / انکارِ ما مکن که چنین جام، جم نداشت) فرمودید سالک، بوسیله نفی انانیت و بریدن نگاه از نظر در کمالات خود، روحش از کثرات و ماهیات به وحدت متصل می شود و تجلی اسم جلال را می چشد و هم چنین روحش با سایر عوالم نیز متحد می گردد. با توجه به آیه «اولم ینظروا الی ملکوت السماوات و الارض» و ارتباطش با این بیت می توان گفت انسان سالک در اثر نفی حرکت در راستای امیال و نفس خود، نظرش را از کثرات می بُرَد و به ملکوت و عالم قدس و اسم جلال نظر می کند و بدین وسیله هم متصل به مبادی اصیل وحدت و حقیقت می شود و هم بدلیل قرب به مقام اشرف مخلوقاتی و خلیفه اللهی، توانایی دارد در تمام عوالم حاضر شود و بعد لایقف خود را با قوت به صحنه آورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است مشروط بر آن‌که دین را در محدوده‌ی مفاهیم ذهنی تقلیل ندهیم. موفق باشید

25739
متن پرسش
بسم تعالی با سلام خدمت جناب استاد: سوال داشتم درباره اینکه در عصر حاضر برای اینکه بتوانیم در خدمت استاد اخلاق باشیم و عملا تحت برنامه منظم و صحیحی باشیم آیا جنابعالی استادی مد نظرتان هست که حداقل از شاگردان اساتید بزرگ همچون علامه طباطبایی باشند؟! با آرزوی توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. به جمله‌ی آیت اللّه بهجت فکر کنید که می‌فرمایند: «علمِ تو استاد توست». در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست، در این مورد عرایضی شده است. موفق باشید

25718
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: ببخشید استاد وقت شریفتان را می گیرم استاد دو مطلب در شهید مطهری است می خواستم راهنمایی بفرمایید. من در کتاب روحانیت و جهان معاصر آقای دکتر عبدالکریمی که البته مطالب قابل استفاده ای هم داشت ولی این مطلب را نتوانستم بپذیرم که ایشان نوشته بود تفکر شهید مطهری سخت از تئولوژیک و ایدولوژیک بودن مثل اکثر روحانیون رنج می برد و البته گفته بودند اسوه ی روحانیت ما می تواند امام موسی صدر باشد. سوالی که همیشه ذهن مرا درگیر کرده است این است که تفاوت بین تفکر دینی و تفکر ایدئولوژیک چیست؟ آیا مگر نه این است که ما تفکر ها داریم و تفکر دینی بالاترین تفکر هاست؟ مثلا خود شما در شرح یکی از مطالب دکتر داوری فرموده بودید من به عنوان معلم دینی این را دنبال می کنم و دکتر داوری از حیث صرف فلسفی این را بیان می کنند حال آیا می توان گفت مثلا تفکر شما ایدئولوژیک است !؟ متاسفانه به نظر من ما اولا جنبه های مختلف شخصیتی و علمی افراد را در نظر نمی گیریم شهید مطهری اولا یک دین شناس است بعد ایشان در مقابل هجوم هایی که در آن سال ها به دین می شد به صحنه کلام و دفاع از دین آمدند از طرفی ایشان یک مبارز انقلابی است و از شخصیت های اصلی انقلاب است از طرفی ایشان نظریه پرداز و ایدئولوگ انقلاب هستند و البته یکی از بزرگترین فیلسوفان اسلام و جهان هستند که البته تا حد زیادی هم فلسفه غرب را می دانند اتفاقا یکی از خصوصیات تفکر فلسفی ایشان، آزاد اندیشی ایشان است به خصوص در نقد مکاتب که به نظرم دکتر داوری هم به این حسن تفکر فلسفی ایشان در جایی اشاره کرده بودند اما آقای عبدالکریمی بیش تر در فلسفه غرب کار کرده اند. برخی به نظر من سعی در ایدئولوژی ستیزی افراطی دارند ولی در عین حال در خطرناک ترین تفکر های ایدولوژیک زده سرگردانند مثل روشنفکران لبیرال. آقای عبد الکریمی اگر اشتباه نکنم یک بار هم گفته بودند امام و علامه (ره) فلسفه اسلامی را ایدولوژیک کرده اند! اما سوال دوم، نظرتان در مورد این حرف دکتر سید جواد طباطبایی که گفته بودند به نظرم کتاب اصول فلسفه علامه و شهید مطهری نمی تواند نقدی بر فلسفه غرب باشد و صرفا پاره ای از علاقه این دو بزرگوار به برخی مسایل فلسفی است، چیست؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد آقای دکتر عبدالکریمی سخن بسیار است. از آن‌جایی که ایشان حکومت اسلامی را امری پارادکسیکال می‌دانند چون دین را امری شخصی می‌پندارند تا آن‌جایی که بحث پایانِ تئولوژی را به میان می‌آورند. در این‌که متذکر نکاتی هستند که باید به آن توجه کرد؛ ولی به قول آقای سید جواد میری که از رفقای ایشان نیز می‌باشند، آقای عبدالکریمی دین را در بستر مسیحیت می‌شناسند که گویا نباید در امور اجتماعی و سیاسی دخالتی داشته باشند و نقد آقای دکتر پارسانیا نیز در همان جلسه‌ی نقد کتاب «پایان تئولوژی» در همین رابطه بود و آقای پورحسن نیز در جلسه‌ی رونمایی از کتاب مذکور به آقای عبدالکریمی فرمودند همان انتقادی که به آقای مطهری دارید، به اقای دکتر شریعتی که از ایشان دَم می‌زنید نیز وارد است. به قول آقای دکتر نصراللّه حکمت، مگر می‌شود تئولوژی یا برخوردِ کلامی با آموزه‌های دینی را به‌کلّی نفی کرد؟ آری! ایدئولوژی‌کردنِ دین به معنای محدودکردنِ آموزه‌های دین به یک امر مفهومیِ غیر تاریخی، نارواست و ما متأسفانه گرفتار چنین امری در بین افراد مذهبی و روحانی هستیم، ولی کلیّت افرادی مثل شهید مطهری یا علامه‌ی طباطبایی را در این تعارف گنجاندن، نارواست. عرایضی در مقاله‌ی «انقلاب اسلامی و عبور از تمایز سوبژه و اُبژه» در نقد سخنان آقای عبدالکریمی شده است که بر روی سایت «لُب‌المیزان» هست. البته در ماه گذشته ایشان صحبتی در دانشگاه اصفهان در رابطه با فلسفه‌ی اسلامی داشتند که نکات خوبی در آن بود. ۲. نمی‌توان سخن آقای سیدجواد طباطبایی را به‌کلی بی‌راهه دانست. موفق باشید

25724
متن پرسش
سلام: تفاوت قیامت کبری انسانی با قیامت کبری تکوینی در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان با سلوکِ خود در ابعاد متعالی و قیامتی‌اش حاضر می‌شود و وجوهِ برزخی و قیامتیِ خود را احساس می‌کند. ولی قیامتِ تکوینی وقتی است که ذات عالم به‌طور کلّی از حالت این دنیایی به حالت قیامتی درآید. موفق باشید

25723
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در کتاب از برهان تا عرفان، ذکر فرمودید: حركت؛ موجودي است مثل زمان كه اجزايش در يك جا و يك لحظه جمع نيستند، يعني مثل يك ميز نيست كه در يك لحظه هم پايه هايش در صحنه است و هم سطحش موجود است، بلكه هر لحظه از حركت وقتي ظهور مي كند كه لحظه قبل، از بين رفته باشد. در بررسي خصوصيّت حركت اين نكته قابل توجّه است كه شما وقتي به حركت نظر داريد، به واقعيّتي نظر داريد كه دائماً وجهي از آن در صحنه است، نه بعدش ظاهر است، نه قبلش. یعنی مورد در باب تمام حرکت ها صدق می کند یا بصورت مصداقی در حرکت جوهری است؟ اگر لطف بفرمایید این جمله رو کمی توضیح بدید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر حرکتی چنین است چه حرکت ذاتی و جوهری، و چه حرکتِ عرضی مثل راه‌رفتن که شما در حرکت‌تان بالاخره مکانی را پشت سر می‌گذارید تا در مکان دیگری وارد شوید. موفق باشید

25715
متن پرسش
در ادامه سوال ۲۵۶۷۵ که اشاره به نگاه اندیشکده تصریف دارد مبنی بر مادی بودن کل عالم سوالی که داشتم این بود که با توجه به روایتی که اشاره دارد نور خورشید از کرسی و نور کرسی از نور اهل بیت است و چون این نور نازله همان نور است پس عالم مادی است. و همچین در روایات تصریح شده که نور اهل بیت هزاران سال پیش از خلقت عالم خلق شده است. و همین اشاره به زمان نشانگر زمان مند بودن و مادی بودن عالم دارد؛ استدلال شما بر رد این نظریات چیست؟ چرا که جواب به سوال قبلی اصلا قانع کننده و مستدل نبود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال باید مبانیِ تفکر را درست کرد تا این روایات در جایگاه خود با ما سخن بگویند. «رسالة الولایه» از حضرت علامه و بحث «ده نکته در معرفت نفس» و نیز «برهان صدیقین» مقدمات خوبی برای فهم اشارات قرآنی و تذکرات روایی است. آیت اللّه مشکینی می‌فرمودند بعضی روایات را آن‌چنان بی‌حساب و سطحی می‌دیدیم که گمان می‌کردیم بعید است آن روایات از معصوم صادر شده باشد. ولی وقتی در محضر علامه‌ی طباطبایی می‌بردیم و ایشان از طریق تدبّر، ما را از سطح به عمق می‌بردند؛ تازه عظمتِ روایات برایمان روشن می‌شد. ما در مورد روایات هم مثل قرآن، مأمور به تدبّر هستیم که به یک معنا همان تفقُه در دین است. موفق باشید

25700
متن پرسش
سلام استاد: خدا حفظتون کنه برای امام مون (عج) استاد دغدغه ای دارم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. بنده در خرید وسایل زندگی و پوشاک و... برای خودم و فرزندانم به نحوی عمل می کنم که تا وقتی کهنه نشدن تکراری می پوشیم و تا وقتی چیزی قابل استفاده ست جدید نمی خریم. از طرفی اطرافیانم را می بینم که الگوی من بودن به‌عنوان مذهبی ولی مثلا برای دخترشون که هنوز راه نیفتاده چند جفت پاپوش خریدن. خب من اصلا وقتی بچه راه نمیره لزومی به کفش و پاپوش نمی بینم. این فقط یک مثال بود ولی در کل اطرافیانم با توجه به اینکه همسرم هم پزشک هستن میگن در شان تون نیست این نوع زندگی و پوشش! من گاهی میمونم، میخوام تو مسیر باشم و جایگاه مومن حفظ بشه ولی در خانواده ما رو به خود نرس تلقی میکنن! همیشه این مثال شما تو ذهنمه که جایی میفرمودین یک وقت یکی فرشی را میخره که بتونه روش راحت بندگی کنه یک وقته یکی فرش میخره بخاطر مردم (چیزی به این مضمون) و در همین راستا چه خودم و چه همسر و بچه هام گاهی لباسی رو که خراب نشده سالها می پوشیم. حالا میشه شما من رو راهنمایی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید رعایت عواطف و خوش‌پوشی و آراستگی در موقعی که اسلام در عسرت نیست، قرارداشتن در مسیر ائمه «علیهم‌السلام» است. لباس کهنه، عزّت مؤمن را تقلیل می‌دهد. لذا نه آن‌چنان افراطی و اشرافی؛ و نه آن‌چنان خشک. با این‌همه از این نوع زندگی اگر وِقارتان با لباس‌های آراسته و زندگی‌تان به راحتی طی شود، ضرر نمی‌کنید. موفق باشید

 

25712
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: مطلبی را که از علامه حسن زاده در مورد شیخ جعفر مجتهدی در کتاب جدید ۴ جلدی (لاله ای از ملکوت) آمده است به شرح ذیل می باشد. شاخه‌ای از شجره طوبی علامه فیلسوف حاج شیخ حسن حسن زاده آملی پیرامون شخصیت جناب حاج شیخ جعفر مجتهدی فرمودند: آقای حاج شیخ جعفر مجتهدی انسان الهی بودند، برایم سخت است که بخواهم بگویم فهمیده دفتر وجودشان را ورق می‌زنم و برای شما قرائت می‌کنم؛ حقاً این ادعا را ندارم. ایشان خوب مراقبت می‌کردند و کشیک نفس می‌کشیدند و حضورشان بسیار قوی بود و حقیقتِ «في مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَليكٍ مُّقتَدِرٍ» در ایشان پیاده شده بود، یعنی واقعیتِ: از یمین و از یسار و تحت و فوق / نور او بر گردنم افکنده طوق را در این عزیز مشاهده می‌کردیم. جناب حاج عبد الصّمد همدانی در بحرالمعارف آورده است که تنی چند از خواصّ حضرت وصی، امام امیرالمومنین علی علیه‌السلام در محضرشان بودند که آن حضرت فرمودند: عارف بالله را در زمین و آسمان و … نمی‌یابی، در بهشت و جهنم هم نمی‌یابی. ِ«في مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَليكٍ مُّقتَدِرٍ» يعنی در پیشگاه خدا. اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرین‌تر است، لذا جناب نبیّ اکرم حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله روایت فرمودند: عشق بهشت به سلمان بیش از عشق سلمان به بهشت است، برای اینکه سلمان زینت بهشت است و بهشت آفرین را طالب است. این اشخاص، بزرگانی هستند که «احیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرزَقون» و الآن هم که از این نشئه دنیا رخت بر بسته‌اند، می‌توان از ارواح مقدسشان استمداد جست. افسوس که قدر خودمان را نشناخته‌ایم و درست کشیک نفس نکشیده‌ایم! در پیشگاه انسان‌های الهی زانو نزده‌ایم و به حقیقتِ انسان کامل پی نبرده‌ایم و به «إنَّ هذا القُرانَ يَهدي لِلَّتي هىَ اَقوَمْ» توجه نکرده‌ایم! و به «یا اَيُّها الَّذينَ آمنوا اسْتَجيبُوا للهِ و لِلرَّسولِ اِذا دَعاكُمْ لِما يُحييكُم» گوش فرا ندادیم و در نتیجه به حقیقت انسان پی نبردیم. من آقای مجتهدی را خیلی دوست داشتم و فانی در ایشان بودم و گاه گاهی خدمتشان تشرف می‌یافتم. با آیة الله کشمیری، چه روزها و شب‌هایی را سپری کردیم، و سالیانی در خدمت علامه طباطبایی و برادرشان، و آیت الله سید مهدی قاضی و جناب شیخ محمد تقی آملی بودم اما هر چه بخواهید آقای مجتهدی را دوست دارم. انسان الهی نورانی بود و جان پاکی داشت. بسیار بزرگوار بود، بسیار مراقب خودش بود، خیلی کشیک نفس می‌کشید. باز می‌گویم انسان الهی بود، فانی بالله بود و بنده فانی در ایشان بودم، این واقعیت امر است، رَفَعَ الله درجاتَه. در مورد این بزرگان، خیلی با احتیاط باید حرف بزنیم و نباید به گزاف دهان بگشاییم که مبادا موجب هتک حرمت آنها بشود. وجودشان در میان مردم موجب نزول برکات بود؛ تا دیگر کِی یک انسانی مثل این بزرگواران در اجتماع پیدا شود. آنها مصادیق و مظاهر شجره طیبه طوبی بودند، شجره طوبی مراتب دارد. در روایت است که در هر خانه اهل ولایت، شاخه‌ای از شجره طوبی فرود آمده است و اهل ولایت در هر خانه، شاخه‌ای از شجره طوبی هستند. خداوند توفیق دهد تا از برکات انفاسشان بهره‌مند شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همه‌ی این صفات را می‌توان برای آقای مجتهدی قائل شد که ایشان انسانی الهی و نورانی بودند و جان پاکی داشتند و مراقب خود بودند و در میان مردم موجب نزول برکات می‌شدند. بحث بر سرِ توحیدِ عارف و کرامتِ اهل کرامت است. آن‌چه می‌توان گفت اهلِ کرامت‌بودنِ ایشان است تا آن‌که بخواهیم ایشان مثل امثال علامه‌ی قاضی و یا علامه‌ی طباطبایی و یا حضرت امام، اهلِ عرفان باشند. موفق باشید

25690
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد اینکه در اوصاف شهید حسن باقری (ره) گفته میشه ایشون هر شب پیش از خواب دفترچه ای بر می داشتند و اعمال حسنه و سیئه خودشون رو می نوشتند و عهد می کردند هر روز بصورت مشخصی برخی اعمال صالح رو انجام و برخی رو ترک کنن، آیا میتونه روش خوبی برای امروز ما هم باشه که هر شب این کار رو بکنیم و از تجربه سلوکی چنین عزیزی بهره ببریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته باید محاسبه‌ی نفس داشت، هرکس به طریقی. موفق باشید

25694
متن پرسش
سلام و عرض ادب محضر استاد محترم: بنده در رشته تفسیر اثری دانشگاه علوم قرآن ری تحصیل کرده ام. مدت ۶ سال هم خدمت آقای دکتر مرتضی زاهدی استاد تعلیم و تربیت قرآنی کسب فیض کرده ام. اما وقتی به قرآن مراجعه می کنم خود را عاجزترین میابم و حس می کنم دریافت‌های بافته های ذهنی و یا محفوظاتی است که از دیگران دارم. سوالی که برام مطرحه برای ورود به تدبر در قرآن چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟ آیا باید با موضوع خاصی و سوالات خاصی ورود کنیم؟ آیا باید به تفاسیر هم مراجعه کنیم؟ یا لازم است ابتدا یک دوره تفسیر خاصی را مطالعه کنیم بعد ورود کنیم؟ چنانچه راهنمایی خاصی مد نظر دارید بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که با مطالعه‌ی مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها‌ که همه بر روی سایت هست؛ زمینه‌ی تفکر و تدبّر در قرآن را فراهم فرمایید و سپس به تفسیر المیزان رجوع کنید. قبل از آن بد نیست به جزوه‌ی «روش کار با المیزان» رجوع فرمایید. موفق باشید

25692
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: پیرو پاسخ ۲۵۶۷۵ راجع به بحث مجردات، استاد برایم کلی سوال پیش آمده، روایات مربوط به خلقت هشت آسمان و هفت زمین کاملا مادی بحث کرده اند. یکی دو تا هم نیستند این روایات. یا مفهوم زمان و مکان در روایات چگونه است؟ مثلا می فرماید اینقدر سال معطل می ماند در صف قیامت در بحث معراج حضرت رسول (ص) ما معتقدیم هم جسم و هم روح به معراج رفته قدر شره آب از کوزه هم بوده. در دعای ندبه هم می خوانیم این جسم چگونه جسمی بوده که زمان و مکان را درنوردیده در عین ماده بودن. استاد لطفا توضیح بفرمایید و منبعی جهت مطالعه معرفی بفرمایید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که بحث «ده نکته در معرفت نفس« و «برهان صدیقین»را با شرح صوتی آن دنبال کنید. وگرنه این نوع سرگردانی همواره برایتان پیش می‌اید. موفق باشید

25677
متن پرسش
سلام استاد: خیلی ممنون از اینکه با حوصله و صبورانه سوالات ما رو پاسخ می دهید. من سوالی داشتم که مدت ها ذهنم رو مشغول کرده عفت در فضای فعلی جامعه خیلی کم شده مخصوصا در فضای دانشگاه، که اگر هرچه هم تقوا پیشه کنیم و به نامحرم نگاه نکنیم باز هم ممکنه ناخوداگاه چشممان به نامحرم (بد حجاب) بیافتد که تاثیر قهری خودش را می گذاره و دل را سیاه میکنه، از طرف دیگر در سیره شهدا و عرفا نگاه به نامحرم کاملا نهی شده، برای مثال شهدا در هنگام مواجهه با نامحرم سرشان را پایین نگه می داشتند و صحبت می کردند که این کار خیلی سختی در فضای فعلی جامعه و مورد قبول جامعه نیست، و در مواجهه با فامیل ها و آشنایان هم انجام این کار خیلی سخت و انگشت نما همه میشم. به نظر شما موندن و ادامه تحصیل در دانشگاه کار درستی است یا از ترس اینکه به گناه نیوفتیم از دانشگاه بیرون بیایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید از صحنه‌های اجتماعی فرار کرد. نگاه اول که چشم انسان به نامحرم بیفتد، مشکلی ایجاد نمی‌کند، ادامه‌ی آن نگاه یا نگاه از سر لذّت، جایز نیست و موجب اشکال در سلوک می‌شود. موفق باشید

25682
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد بنده وقتی خواستم استخدام بشم یک دوره کار آموزی گذراندم به مدت دو ماه. چون متاهل بودم خیلی تلاش در جهت موفقیت در آزمون کار اموزی می کردم. این قضیه باعث شد دو سه نفر حسادت هایشان را بروز بدهند و تنش هایی داشتیم. الان که دو سال از اون قضیه گذشته متوجه شدم که حتی همکارای جدید و اکثر همکارا از من بدشون میاد و اکثرا پشتم غیبت است چون هم دوره ای ها اکثرا پشت سرم حرف می زنند. فضای کار کثیفه همه زیر آب بقیه رو میزنن و فضای خشنی هست و اصلا دوستانه و آرامش بخش نیست. استاد من خیلی در قید نظر بقیه نیستم اما این موضوع که همه از من متنفرن به خاطر تلاشم و ریش رو صورتم اذیتم میکنه. چطور در محیط کار این افکار از خودم دور کنم. مگر من نا حق بودم که همه دشمن من هستند؟ چطور قراره سی سال از عمرم رو با چنین انسان هایی بگذرانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما با محبت، مسئله را حلّ کنید. قرآن می‌فرماید: «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ اِدْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ» و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد. موفق باشید

25680
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، بسیاری معتقدند پس از انقلاب دینداری مردم کمرنگ تر شده است و تقید مردم به دیانت، کاهش پیدا کرده است و مصادیق و عناوینی هم بیان می کنند و روی اون صحه می گذارند. و عجیب برای من بود که آقای زائری هم در فضای مجازی مطلبی منتشر کردند که ارتباط تنگاتنگی با این مطلب داشت. حقیقتاً دینداری مردم ما کمرنگ و کاهش یافته است و اساساً اصلی ترین بررسی شاخصه دینداری در جامعه ما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست. دینِ فردی که هرکس نمازش را خواند مسلمان است؛ به دینِ جمعی تبدیل شده است. نمونه‌اش حضور این‌همه مردم در روز دوشنبه‌ی این هفته در میدان انقلاب، چرا این افراد این موارد را نمی‌بینند؟!! موفق باشید

25676
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: پیرو پاسخ ۲۵۶۶۴ راجع به ابجد حروف، استاد در مورد حرزها مثل حرز امام جواد (ع) چگونه است اسماء حضرت حق که به جای خود اما صور و اعداد حرز چه مبنایی دارد گاها حرزهای مختلف دیدم که هر یک اعداد و صور مختلف دارد و همه هم بعنوان حرز امام جواد (ع) ارایه می شود. و اصل روایت حرز هم که هم در بحار هست با ریزترین شکل نوشتن و تهیه آن و هم در مهج الدعوات سید بن طاووس. علما هم مثل آیت الله بهجت، آقای فرحزاد تاکید دارند روی این حرز، حالا کدام حرز امام جواد (ع) نمی دانم آنکه یک خط است و در مفاتیح یا آنکه با آن شرح و تفصیل می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل وجود «حرز» و تأثیر آن، مطلبِ پذیرفته‌شده‌ای است و به نظر بنده آن‌چه‌که مرحوم صاحب مفاتیح آورده، بیشتر قابل اعتماد است. موفق باشید

25667
متن پرسش
بسمک اللهم سلام علیکم استاد عزیز: کتاب ادب خیال شما را خواندم. در انتهای کتاب پیشنهاد داده بودید کتاب فصوص الحکم را برای ارتقای افق روحانی خود بخوانیم. بنده در حال مطالعه بدایت الحکمة هستم. به نظر شما آیا امکان دارد من هم بدایه را بخوانم و بعد نهایه و ... و در کتارش با صوتهای آیت الله جوادی شرح فصوص الحکم را؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً مطالعه‌ی «بدایة الحکمه» تا بعد. موفق باشید

نمایش چاپی