بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25554
متن پرسش
بزرگوار، امروز معلم تاریخ من مطلبی بیان فرمودند که جریان شریعت ویژه مراجع با اهل عرفان مشکل اساسی داشتند و اساساً شخصی مثل آیت الله بهجت (رضوان الله علیه) عارف مسلک نبوده است. من از عرفان ابن عربی و حکمت ملاصدرا و نزدیکی و تطابق شرع و عرفان در گفتمان این دو شخص گفتم و شخصیتهایی مثل آیت الله شاه آبادی و امام و شهدایی که مصداق بارز عارف واصل اند. اما ایشان معتقدند اهل شرع به سبب عقایدشان که بسیاری از آن عقاید دگم است حاضر به کنار آمدن با عرفا نیستند و شخصی مثل امام هم مصداق یک متشرع عارف نیست و ایشان در این مباحث تجدید نظراتی هم داشته اند و مصداق تطابق فقه و عرفان نیستند. آیا واقعا به این میزان عرفان ستیزی در جامعه متدین ما ویژه حوزه های علمیه نفوذ کرده یا امثال این معلم، واقعاً متوجه عرفان سیاسی و سلوک ذیل شخصیتی مثل امام و شهدا نیستند و با استقرائی ناقص، چند مورد عرفان ستیزی را به کل متدینین و روحانیت نسبت می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، اگر امروز اسلامْ محدود به فقه شد، این حرف‌ها به میان می‌آید که جایگاه عرفان، درست نگاه نمی‌شود. ولی قصه‌ی تاریخِ آینده، تاریخی است که اسلامِ بدون ابعاد عرفانی‌اش، امکانِ ادامه ندارد و این را عالمانی متوجه شده‌اند که نسبت به زمانه‌ی خود آگاهیِ لازم را پیدا کرده بودند. مثل حضرت امام و آیت اللّه شاه‌آبادی و علامه‌ی طباطبایی‌ها. موفق باشید

25549
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، آیا ممکن است خداوند قضای حتمی خود را نقض کند؟ آیا انسان می تواند با «دعا»، قضا و قدر الهی را تغییر و تبدیل دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضای الهی همیشه ثابت است، ولی انسان‌با تغییر موقعیت، از قضایی به قضای دیگر و از قَدَری به قَدَری دیگر می‌تواند پناه ببرد. موفق باشید

25537
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، آیا اینکه نفس انسان که در دنیا قرار گرفته و مدتی در کالبد جسم قرار گرفته و به فضائل یا رذائل آراسته شده و نهایتاً در روز قیامت هم بصورت حقیقی پرده از این نفس کنار می رود تا محاسبه شود و ببیند آیا اشرف مخلوقات است یا گمراه تر از چارپایان، می تواند مصداقی از مصادیق حرکت جوهری جناب ملاصدرا (ره) محسوب شود که علاوه بر عوارضی مثل قد و وزن و رنگ مو، جوهر انسانی یا همان نفس هم در حرکت جوهری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور  است که می‌فرمایید. بحث آن در «حرکت جوهری» شده است. موفق باشید

25536
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در اندیشه اسلامی، مفهوم یقین بالاتر است یا مفهوم یقظه؟ اساساً این دو مفهوم در چه مراتبی از سیر و سلوک قرار می گیرند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یقین، مراحلی دارد برای درک بیشتر حقیقت. ولی یقظه، منزلی از منازلِ سلوک است. موفق باشید

25535
متن پرسش
با سلام و احترام: می بخشید چگونه به استعداد هامون پی ببریم؟ تو کتاب آشتی با خدا فرموده اید استعداد هاتون را بشناسید برای رسیدن به خدا!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی آن‌چه برای ذوق‌تان راحت‌تر قابل پذیرش است، را دنبال بفرمایید. موفق باشید

25532
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ۱. استاد عزیز خیلی ممنون از پاسخ و زحمتتون لطفا بفرمایید منظور از امام ناس چیست؟ مگر می شود کسی فقط امام ناس باشد و امام سایر موحوداتی که در رتبه کمتری از انسان هستند نباشد لطفا توضیح بفرمایید (عذرمیخام. به دو تا کتاب دیگر برای مطالعه مشغولم لذا رجوع نکردم به منبعی که فرمودید اگر لازم می دانید زحمت نکشید و بفرمایید تا رجوع کنم). ۲. استاد عزیزم لطفا بفرمایید با غیبت امام زمان علیه السلام چه چیزی در پرده می رود؟ ولایت الهی که همچنان جاری است چون خواست خداست که امام در غیبت باشد و مگر می شود ولایت و هدایت الهی در پرده برود؟ چه چیزی در پرده است؟ جسم و ولایت زعامت امام؟ لطفا توضیح بفرمایید. ۳. استاد بزرگوار مقام رضا همیشه همراه با خرسندی است؟ ۴. لطفا بفرمایید منظور از ادبار چیست؟ این حالت به اعمال ما بستگی دارد؟ رفع این حالت چه با اعمال ما مرتفع می شود؟ ممنونم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظورتان اشاره به کدام متن است؟ ۲. وجود امام، تعیّن مستقیم ولایت الهی است. ۳. رضایت به قضای الهی، حتی اگر سخت هم باشد آرام‌بخش است. ۴. پشت‌کردن به حقیقت. موفق باشید

25530
متن پرسش
با سلام و احترام: اخیرا کتابی با نام «سلوک ما» نوشته علی شالچیان ناظر با استناد به منابع اسلامی در پاسخ به اشکالات و شبهات مخالفان عرفان اسلامی منتشر شده است می خواستم نظرتان را در مورد این کتاب جویا شوم. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب را ندیده‌ام ولی این‌طور که می‌فرمایید باید نکات خوبی در آن باشد. البته فکر می‌کنم دوره‌ی آن‌هایی که هنوز گرفتار گیردادن به عرفان هستند؛ گذشته است. آینده، آینده‌ای است که تنها با نگاه عرفانیِ اصیل می‌توان جوابِ طلبِ حقیقت‌طلبان را داد. موفق باشید

25516
متن پرسش
سلام علیکم استاد محترم: با مطالعه اولیه اثر گرانقدر حضرت امام به عنوان «مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه» پیرامون اعیان ثابته دو تا نتایج استنباط کرده ام و می خواهم جناب عالی در این مورد راهنمایی فرمایید چون خیلی مطمئن نیستم که درست فهمیده باشم: ۱. اولین خط آشکار بین خالق و مخلوق بین اسم پروردگار و عین ثابتش در تعین ثانی/مقام واحدیت بوجود می آید۔ گرچه خط حقیقی بین خالق و مخلوق بین مقام ذات و فیض اقدس قرار دارد۔ ۲. مقام عصمت محو شدن همین خط هست که می شود بهش فنای مطلق گفت۔ اینجا اسم مدنظرم اسم اعظم الله و عین ثابت انسان کامل هست۔ سپاسگزارم۔
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی است. فکر می‌کنم بد نیست از زاویه‌ای دیگر سری به بحث «پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها» همراه با شرح صوتی آن بزنید. موفق باشید

25513
متن پرسش
با سلام. استاد کسی که پا در وادی سلوک گذاشت از گناهان و افراد غیر صالح کناره گرفت، مشغول حرام و حلال خدا شد، خودش رو به مطالعه و فکر و ذکر مشغول کرد از شروع این اعمال تا وقتی که کم کم جانش با غیب مرتبط بشه چطور باید فراغ و، بی خبری و، نامحرمی و کر بودن به حقایق عالم رو تحمل کنه؟ چطور خودش رو دلگرم کنه؟ اگه آدم خوب پای کار باشه میشه ازش انتظار داشت تا بعد از چند وقت به مراحل اولیه تجرد نفس که در لب الاباب اومده برسه؟ چه کنیم تا رسیدن به آن مراحل دلسرد و نا امید نشیم و از کجا بدونیم در چه مرحله ای هستیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مطمئن باشیم که در مسیر حقی قدم می‌گذاریم؛ «تو پای به راه در نِهْ و هیچ مپرس». موفق باشید

25510
متن پرسش
با سلام: 1. در روایات هست که نور حضرت محمد (ص) بسیار قبل تر از جسم ایشان نزد خدا خلق شده و این موضوع مشخص است که ایشان هم دارای روح انسانی بوده اند. چطور قبل از داشتن جسم و حرکت جوهری جسم روح کامل ایشان خلق شده؟ ۲. فرمودید که بعد از مرگ به علت قطع ارتباط روح از جسم مادی کمال دیگر ممکن نیست و هر چه هست کشف حجاب است؟ پس چگونه خدا در قرآن وعده داده که حضرت ابراهیم (ع) در آخرت به صالحان ملحق می شود و یا به شیعیان در برزخ قرآن می آموزند و یا اینکه عرفا گفته اند اگر سالک قبل از کمال بمیرد بعد از مرگ به سلوکش ادامه می دهد؟ ۳. اگر در آخرت دیگر حرکت وجود ندارد پس حرکت های عرضی بهشتیان مانند رفت و آمدنشان چگونه توجیح می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قاعده‌ی «اولُ ما خلق اللّه من روحی» که مقام قدسیِ پیامبر می‌باشد، غیر از موضوع «النفس جسمانیت الحدوث» است که مربوط به شخص پیامبر است که سعی می‌کنند با عبادات خود، نفسِ خود را به حقیقت نوری خود متصل نگه دارند. ۲. همه‌ی این موارد به هر صورت باید با موضوع رفعِ حجاب حل کرد تا با قاعده‌ی «الیوم، یوم العمل و غداً یوم الحساب» به تنافی نیفتیم. ۳. ظاهراً به جای تغییر مکان، تغییرِ منظر وسط است. موفق باشید

25499
متن پرسش
سلام استاد جان: ببخشید میشه در مورد نقشی که انسانها باید ایفا کنند اینطور گفته بشه که همون طور که نبی حقیقتا نبی هست، هر انسانی هم باید توی این دنیا اون وظیفه ای رو بر عهده بگیره که عین ثابته اش منطبق بر اونه. مثلا هر کسی نباید معلم بشه. درسته؟ اگر خیر، پس وظایف چجوری مشخص باید بشن برای هرکس؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس خودش با خودش باید نوع زندگی‌اش در بستر همین دنیا و با شرایطی که برایش پیش می‌آید، معلوم کند.

25496
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: مطالبی هست نمیدونم درست فهمیدم یا نه ولی وظیفم دونستم با شما در میان گذارم. چند روز پیش دوستان جایی را برای جلسه عرفان و اینها به بنده پیشنهاد کردن جلسه زنانه بود، خانم اون هم زن بودن وقتی وارد شدم خانم طوری عرفان می گفت اصلا کف کردم. حاج آقا این جلسه را و مطالب اینطوری را از آقای شوشتری بیشتر شنیدم مطالبی راجع به علم اعداد کلمه هو و مظهر اسما الهی شدن، حاج اقا اصلا وقتی نشستم تو جلسه باران معارف بود که می بارید. بنده از بچه های جانبازانم و اگه خدا توفیق بده از سادات، حاج آقا بنده تا حدودی با روحیات خانواده شهدا اینا آگاهی دارم ولی یه چیز رو نمی فهمم چه تو خودم چه اونه و اینکه حساسم یا لطیف فقط میدونم هیچ جا بند نمیشم. الا جلسات اینها اینقدر مطالب سطح بالا را آسون و مطابق فطرت میگن وقتی نشستم تو جلسشون انگار آروم گرفتم. حاج آقا از طرفی تشنه این سطح از معرفتم از طرفی نیست ولی مشکل جلسه این بود گمانم اینها به گروه شیرازی وصل بودن نمیدونم حس می کنم نفوذ زیادی در میان هست. آخه این سطح بالای معرفت و علوم من جز جلسات خصوصی استاد شوشتر خبر ندارم. جایی بوده باشه حاج آقا اکثرشونم حوزوی اند اصلا بچه هاشون از کوچیکی مدرسه خیلی نمیرن مسئله جالب اینه اکثر خانواده شهدا و اینها یا اصلا نتونستن سلوک به آن عبارتی که شما در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام ازش گفتین راه پیدا کنن یا براشون شرایط آماده شه. یعنی یه جورایی به نظرم بسته شدن و هر کدوم هم ارومن وارد اجتماع برای اون نوع سلوک شدن شرایطش تو این نوع جلسه به نظرم فراهم شده حالا یا علتش حساس بودنه یا لطافت نمیدونم شایدم ساختاریه گفتم باهاتون در میون بگذارم البته اینها به گفته یه سری دوستان میگفتن داریم روشون کار می کنیم شیرازیها را میگم ولی به نظرم اینها تا به شبکه امام حسین وصلن فقط نفوذ را زیاد میکنن نمیدونم حاج آقا اگر خاستید نام و مکان جلسه و اینها را هم حاضرم بگم ولی فکر کنم یه چیز رو اینها خیلی دوست دارن از رهبری بشنون اینکه زن دوم چیز بدی هست حاج آقا اینم زنهاشون اینطورن. حاج آقا لطفا در خصوصی پاسخ بدید اگر صلاح دونستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیاد متوجه‌ی موضوع نشدم. به این فکر کنید که اگر در این زمان، مرحوم آیت اللّه قاضی طباطبایی هم بودند؛ حسرت راهی که خداوند در مقابل شهید چمران‌ها و شهید خرازی‌ها گذاشتند، می‌خوردند به جهت راهی که حضرت امام در مقابل ما گشودند که شهیدان ما «ره صدساله را یک‌شبه طی کردند». سری به جزوه‌ی «شهید حججی، وجدانِ تاریخی ما» بزنید. آیا «بودنی» که ما به دنبال آن هستیم، در این زمانه آن «بودن» نیست؟ چرا هنوز به نحوه‌ی بودنی مشغولیم که دوره‌ی آن گذشته است؟ موفق باشید

25494
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. یک مدت دغدغه ای دارم که مدتیه درگیرش هستم. لطفا راهنمایی کنید. با توجه به خصوصیت و قدرت نفس بر اینکه همزمان در یک لحظه هم می بیند و هم می شنود و هم می نویسد و هم فکر می کند و هم حرف می زنیم و شاید پای خود را هم تکان دهیم، و در تمام این امور نفس بطور کامل و تمام حضور دارد آیا می توان گفت همزمان دو کار را با حضور و توجه انجام داد. مثلا ما خانمها (به علت کمبود وقت) آیا همزمان می شود با کارهای خانه (ظرف شستن و سبزی پاک کردن و جارو کردن که برای نفس ملکه شده،) به صوتهای شما و دیگر بزرگان در باب معرفت نفس گوش کرد؟ یا این باعث عدم حضور و توجه می شود و باعث عدم توحد می گردد. چگونه است که بزرگانی در حین انجام کاری، نماز نافله و یا مستحبات دیگری (ذکر و صلوات) انجام می دادند و مصداق لا یشغله فعل عن فعل می شدند. چگونه می توان به این مقام لایشغله رسید؟ لطفا بطور واضح برایم روشن کنید که سخت درگیرم. حلال کنید. خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به توحید فکر کنید که جامع همه‌ی اسماء است در عینِ یگانگی. هر اندازه انسان توجه توحیدی خود را با عبور از تعلقات دنیایی رشد دهد، کاری او را از کاری باز نمی‌دارد زیرا همه‌ی کارها را در وَجهِ توحیدی خود می‌بیند یعنی دستش در کار، و دلش با یار است. کافی است شما در عین مثلاً ظرفشویی دل‌تان را در بستر توحید محفوظ بدارید، آن‌وقت می‌توانید به آن صوت‌ها هم گوش فرا دهید. موفق باشید 

25484
متن پرسش
سلام علیک و ریحانه: استاد چه کنیم با خطورات با خاطراتی که بجا مانده و مشوش می کند ما را دوباره برایمان مانع تراشی می کند، دوباره می خواهد ما را به قبل برگرداند، می خواهد هوس های دلمان را زنده کند؟استاد چه کنیم با این صورت ها و تصویرهایی که در دل و جانمان رژه می رود؟ چگونه آنها را به فراموشی بسپاریم و از صحنه خاطرات محو کنیم، چه کنیم تا اثراتشان را خنثی کنیم و از بین ببریم؟ استاد در خواب، در بیداری، در نماز، در عبادات، در صحنه های معنوی این صورت ها جولان می دهند. وای بر ما که همه جمع شده اند در ما و حال ما در این مسیر هنوز در آزار قبل هایمان اذیت می شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  به تدبّر در قرآن و رفاقت با انسان‌ها و عدم تکبّر و صله‌ی رحم و عدم پرخوری فکر کنید. موفق باشید

25483
متن پرسش
سلام: امیر المومنین علیه السلام می‌فرمایند خدا را به وسیله فسخ اراده ها و نقض تصمیم‌ها شناختم. منظور حضرت چیست؟ مگر نه اینکه انسان مختار است و اراده ی به ثمر رساندن اهداف خود را دارد. هر چه را طالب باشیم همان را بدست می آوریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین نیست که انسان تصور کند می‌تواند مدیر عالم بشود و هر تصمیمی بگیرد محقق می‌گردد. آری! در بستر رحمت الهی آن‌چه مصلحت انسان باشد و انسان همت کند، از طرف خداوند عطا می‌شود. موفق باشید

25471
متن پرسش
با سلام: فرق معرفت نفس با عرفان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان، یافتنِ حقایق است به صورت حضوری و وجودی، و معرفت نفس، درورازه‌ی خوبی است جهت عرفان. موفق باشید

25449
متن پرسش
با سلام: مبحث اعیان ثابته در کجای حکمت متعالیه قرار دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را بیشتر در مباحث ابن عربی می‌توانید دنبال کنید. کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه نکاتی در این مورد دارد. موفق باشید

25448
متن پرسش
بسم الله النور سلام علیکم استاد عزیز: زیارت قبول و نورش ماندگار تا ابد، خدا خیرتون بده، بحث تون در مورد پیامبران خدا و نظر به آغاز آغازها رو گوش دادم، مثل همیشه عالی بود، مدتهاست که یکی از درگیری های فکریم همین بود که گمان می کردم ما که هیچیم پس نحوه بودن مان هم به اراده الهی است و همیشه می خواستم خودش نحوه بودنی چون شهدا و صالحین بهم بده، به نظرم باز رو این موضوع صحبت کنید، ۱. یعنی بنا بر تشکیکی بودن عالم وجود هر موجودی در مرتبه ای هست و خدا به او بودنش رو می دهد؟ خب آخر مگه ما به خودی خود چیزی داریم که نحوه بودن ما به خودمان باشد، مراتب رو باز خدا قرار داده، حتی اگه بنا به سنت و علم باشد باز هم اراده اوست، البته چیزی که متوجه شدم اینکه ما خودمون اون مرتبه و اون نحوه بودن رو انتخاب می کنیم. درسته؟ ۲. یادم میاد تو شرح جنود عقل و جهل هم توضیحاتی رو این موضوع فرموده بودید، الان که فکر می کنم شاید از سر غرور یا تنبلی که می خواهم همه چیز رو بندازیم گردن خدا و کاری نکنم، تو این مرحله گیر می کنم. استاد راه برون رفت از این مرحله چیست؟ محتاج ایمان و یقینم، چقد معرفت و عمل صالح اینجا موثره؟ ان شاءالله نفس تون به قلبمون ایمانی با روحیه جهادی متناسب با زمانه مان و عاقبت بخیری و شهادت در رکاب آقا بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امکانِ ما، از ما است و خداوند وجودِ ما را به ما می‌دهد. وقتی ذات انسان، امکانِ صرف است و امکان، همان ظرفیت و استعداد است، پس وجوددهیِ حضرت ربّ العالمین به یک مرحله ختم نمی‌شود بلکه از آن‌جایی که انسان امکانات بی‌شماری در وجود خود دارد همواره خود را می‌تواند از طریق عبادات و معارف آماده کند برای تجلی وجودی شدیدتر تا آن‌جایی که کلّ اسماء الهی را در خود شکل دهد و در اوج قرب با حضرت ربّ العالمین قرار گیرد. موفق باشید 

25459
متن پرسش
سلام علیکم: نظر شما درباره حجت الاسلام حیدر علی ایوبی که از اساتید عرفان ساکن نجف آباد هستند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از ایشان چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

25457
متن پرسش
با سلام خدمت شما: در کتاب امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه آورده اید: انسان بیش از آنکه از «وجود» سخن گوید باید بگذارد از طرف وجود مورد خطاب قرار گیرد یعنی باید بگذارد انقلاب اسلامی با او سخن بگوید تا خداوند از این طریق با ما در این روزگار حرف داشته باشد و این است مواجهه فعالی که باید با خدا داشته باشیم وگرنه در سیاهچال روزمرگی به فردیت خود مشغول می شویم و دیگر به عنوان انسانی ممتد در هیچ عالمی حضور نداریم زیرا با وجودی ترین پدیده ی تاریخ امروزمان ارتباط برقرار نکرده ایم آیا این توصیه رهایی از نیست انگاری نیست آن نیست انگاری که برای جان بشر امروز شده؟ عمدتا در فعالیتهایمان مثل جلسه هفتگی تفسیر با دوستان و بیان نوشته های پیاده شده از فایل صوتی یا جلسات مباحثه کتاب گاها این احساس به سراغمان می آید که همان سخن گفتن از وجود است استاد عزیزم مواجهه فعال با خدا داشتن گمشده مان شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آفرین! حرف همان است که گفتید. موفق باشید

25456
متن پرسش
سلام: سال گذشته که اربعین قسمت شد کربلا زیارت بشه تا مدت کوتاهی حال و هوای خوبی داشتم و رابطه خوبی با خانواده و دیگران برقرار بود به لطف ابا عبد الله سلام الله علیه همچنین عزم توبه داشتم و تلاشم بر دوری از گناه بود اما به مرور از بین رفت و غفلت دوباره سراغم آمد و امسال الان که از کربلا برگشتم دوباره همین حال خوب رو دارم اما می ترسم دوباره غفلت نابودم کنه، چکار کنم لااقل چند ماهی در مسیر باشم، می ترسم دوباره آلوده بشم. راهی هست که عزم بر ترک گناه حفظ بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد با سؤال‌کردن حلّ نمی‌شود باید خود انسان مواظبت بکند که احوالات منفی بر او غالب نشود. موفق باشید

25451
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: این شبهه را در سوالات قبل پاسخ ندادید و متاسفانه هرچه بیشتر فکر می کنم کمتر به نتیجه می رسم. شما می فرمایید ممکنات در علم خدا هستند و ممکن بودن ذات هر مخلوقی است و خداوند وجود هر مخلوقی را به مخلوق می دهد. سوالم اینه قبل از علم خدا من کجا بودم؟ حتما نبودم حالا من بصورت ذاتی در علم خدا بوجود میام؟ وقتی خداوند به علمش نظر دارد و من در علمش هستم در اصل خداوند در علمش مرا اراده کرده یعنی ذات مرا اراده کرده این ذات من همان زن یا مرد بودن من است حالا قابلیت خلق داشتم خداوند من را خلق کرده چرا شما می فرمایید ممکنات در علم خدا هستند بفرمایید چطور ممکنات در علم خدا ایجاد شدند؟ آیا غیر از اراده حضرت حق بوده؟ امیدوارم منظورم رو درست رسانده باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبل و بعد برای حضرت ربّ العالمین معنا ندارد. علم او ذاتیِ اوست و همه‌ی بعد و قبل، پیشِ اوست. توصیه‌ی بنده گوش‌دادنِ بحث «پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها» همراه با متن مربوطه و سپس نظر به جواب سؤال شماره‌ی ۲۵۴۴۸ می‌باشد. موفق باشید

25444
متن پرسش
سلام: در جواب دل‌نوشته‌ی قبلی (۲۴۹۵۶) فرمودید که نمی‌دانم قضیه چیست که چه بگویم؟ و خود را معرفی نکرده انتظار گوش سپردن دارید؟ اما منتظر نماندید که معرفی کنم، و قضیه را توضیح بدهم؛ و ادامه دادید و از عشق و نگاه جناب عمان سامانی به کربلاییان فرمودید ... البته قصد اعتراض ندارم کما اینکه توان معرفی و شرح داستان را نداشته، ندارم و نخواهم داشت و چه بهتر که ادامه دادید و منتظر نماندید که گوش بسپارید. نمی خواهم مزاحمتان شوم که وقتتان شریف است و ارزشمندتر از آنکه پای حرف‌های بی‌سروته الف بچه‌ای بنشینید که روزگار تنها نق‌زدن را یادش داده و جز گریه‌های شب‌هایش و همین قلم پراکنده بی‌سروته‌ش چیز مهم دیگری در بساط ندارد و هر آنچه از دنیا و آخرت را که می‌باید فراهم می‌کرده بر باد فنا داده و اکنون در آستانه ۲۵ سالگی‌ تنها آرزوی هر شبش این است که اگر امشب بخوابد و فردا بیدار نشود حداقل کمکی‌است که به قافله‌ی جریان حق در تاریخ بشریت کرده چرا اینکه دیگر غرزدن‌هایش عده‌ای را ناامید نخواهد کرد. جناب استاد من کجا و عشق و جذبه‌های معنویش کجا؟ این حرف‌ها گنده‌تر از دهان و وجود من است، غرض این بود که بگویم چند روز پیش دوستی به اصرار مطلبی در باب سیر تعالی و پیشرفت عرفان از من خواست و منِ بی بضاعت بلاهت به خرج داده و قلم بر کاغذ برده و طاماتی بیان کردم؛ الان آن را خدمتتان می‌فرستم و می خواهم بگویم این همه‌ی آنچه است که احتمالا پای درس‌های شما فرا گرفته‌ام؛ اما فقط فراگرفته‌ام و آنچه جانم را به لب رسانده این است که شدنی نیست و نمی شود و نخواهد شد. شاید بتوان برای هر نقص و مرضی دارویی و درمانی پیدا کرد اما اگر دل بمیرد دیگر هیچ‌اش نمی‌توان کرد و روزمرگی تا روزمردگی تا دلمردگی نهایتا انسان را متلاشی می‌کند و من اکنون بر آستانه متلاشی شدن ایستاده‌ام : و این همان متن است: بعید می‌دانم وقتی که صاحبِ‌ کتاب ارزشمند منازل‌السائرین  _ خواجه عبدالله انصاری _ در گوشه‌ی خانقاه خود و در حال و احوال معنوی‌عرفانی با خدای خود مناجات می‌کرد که : «گل‌های بهشت در پای عارفان خار است / جوینده تو را با بهشت چه کار است»، می‌توانست تصور کند روزگاری بر آدمی بگذرد که بجای پیدا کردن چنین عارفانی در گوشه و کنار خانقاه‌ها و آن هم با ترس و لرز، بتوان آن‌ها را در روز روشن فوج فوج مشاهده کرد که رقص سماع‌شان هوش از سر هر بیننده آگاه و هوشیاری که فطرتش از بین نرفته باشد ببرد و عالم و آدم را انگشت به دهان بگذارد. و این‌ها همه از برکات استاد و پیری به نام روح الله است که با دم مسیحایی‌اش روحِ زندگی را در کالبد سرد و سنگی تک تک اعضای جامعه دمید. شگفت‌انگیز بوده و هست و با هیچ قاعده‌ی عرفانی و فلسفی جور در نمی‌آید که از بچه خردسال تا پیرمرد دوران دیده از گوشه‌ی روستا‌یی دورافتاده آن هم فقط عکس و صدای خمینی را شنیده باشند خودشان را با سر به جبهه‌ها برسانند و چنان حالاتی را تجربه کنند که جانشین خلف پیر جماران تصریح کند که آنان حالاتی را تجربه کردند و حرف‌هایی می زدنند که امثال میرزا حسینقلی همدانی‌ها بعد از یک عمر ریاضت و تلاش آن هم در اواخر عمر می‌گفتند. خمینی با دل‌ها چه می‌کرد که راه صد ساله را یک‌شبه طی می‌کردند و دهان تحیر بزرگان‌ را چنان باز می‌گذاشت که حضرت جوادی آملی وقتی شب‌های علمیات را می‌بیند اعتراف می‌کند که آنچه ما سال‌ها می‌گفتیم این رزمندگان به عینه می‌بینند و چه آشناست این سخن وقتی یاد دیدار ابوسعیدابوالخیر و بوعلی سینا را زنده می‌کند. آری بسیجی‌های خمینی و خامنه‌ای _همان‌ها که بعدها مزارشان دارالشفای عارفان و عاشقان خواهد شد _ هم رقص سماع دارند اما در خون خودشان و آن هم همراه با صدای ساز گلوله و تفنگ و توپ و خمپاره و این دست ابزارها. نگارنده دستش خالی است که بتواند بیشتر از این بنویسد و همین طامات و پراکنده‌گویی‌هایش هم هیچ سند و مدرکی را به جز آنچه دلش حس می‌کند ندارد. اما شاید دل اشتباه کند ولی هیچ وقت دروغ نگفته و نخواهد گفت و به یاد می‌آورم آن روزی را که در تخت فولاد اصفهان هنگام ورود به قبر جناب بابا رکن الدین دوست بسیار عزیزی که کلماتش همچون شلاق همیشه من را از غفلت بیرون آورده تذکر و شاید درددلی کرد که من با شهدا بیشتر انس می گیرم تا عرفا و به‌ نظرم امروز سر و کار ما با این شهداست. بیشتر از این عرضی نیست
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم چنین ادعایی دارم: «بودنی» که با راهِ حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به بشریت برمی‌گردد، همان گمشده‌ی عرفا است که به تعیّن آمده و آرزوی مولوی را به ظهور آورده. آن‌جا که می‌گوید:

  رقص  اندر  خون  خود   مردان   کنند ** رقص و  جولان  بر  سر  میدان  کنند

  چون رهند از دست خود دستی زنند ** چون جهند از نقص خود رقصی کنند

موفق باشید

25439
متن پرسش
سلام استاد گرامی: چگونه بفهمیم که اعمالمان صرفا برای خدا بوده و هیچ غل و غش و ریایی داخل آن نیست؟ لطفا یک منبع برای مطالعه معرفی نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر مدتی با نامه‌ی ۳۱ نهج‌البلاغه مأنوس باشید، مطلوب خود را می‌یابید. در این مورد بد نیست به دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» نظری بیندازید. موفق باشید

25437
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در مباحث جنود عقل و جهل حضرت امام (ره) چهار لایه وجودی بشر، صدر و شغاف و قلب و فواد مطرح میشه که دو مفهوم والای، یقظه در لایه فواد تحقق پیدا میکنه که در اوج مراتب ایمانی است هم چنین امام می فرمایند مرحله یقظه تازه شروع کار مومن محسوب میشه. آیا این یقظه، همون مرتبه ای در نفس ناطقه است که قوت می گیرد به درجه انسانی نائل می شود یا مرحله ای بالاتر و عمیق تر هست؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «یقظه» هوشیاریِ انسان است در راستای آن‌که متوجه می‌شود در مسیر توحید چه قدم‌هایی می‌تواند بردارد و بدین لحاظ، تازه شروع کار حساب می‌شود.

موفق باشید.

نمایش چاپی