بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: غرب شناسی و مدرنیته

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31879
متن پرسش

بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و درود: در فلسفه غرب اصل معروفی از راسل هست که می‌گوید: من گوساله همسایه ام را نمی‌دزدم تا او گاو مرا ندزدد. و بسیاری از اندیشمندان ما از جمله شما این جمله راسل را نمونه واضحی از انحطاط غرب می‌دانید که در رعایت اصول خود نیز ریشه ای اومانیستی دارند. حال شما در صحبتی که حضورا با خود بنده داشتید فرمودید: مراقب باش که دغدغه های جهانی و تاریخی ات در حد اخلاقی افول نکند که مثلا از سر دلسوزی بخواهی کاری برای دیگران انجام دهی و مراقب باش این دغدغه ها در راستای بهترین نحوه بودن خودت باشد. حال سوال اینجاست که تفاوت ساحت جمله راسل با فرمایشات شما در چیست؟ آیا هر دو نوعی خودبینی و نظر به خود نیست؟ و مگر وجود پیامبر اسلام آنقدر دلسوز و حریص به هدایت و کمک به بشریت نبود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جمله آقای راسل نوعی معامله‌گری و حفظ اَنانیّت در تنگنای خودخواهی در میان است. ولی وقتی به «بودن» خود نظر کنیم، با حضور بیکرانه اکنونِ جاودانه خود روبرو خواهیم بود و این به گفته جناب آقای دکتر داوری: «مردمان در عالم خود آنچه هستند، می‌شوند و باید به نسبتی که با عالم دارند، آگاهی داشته باشند» (پیام دکتر داوری به همایش آینده فلسفه در ایران، در 19 آبان 1400). موفق باشید

31873
متن پرسش

بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام علیکم: استاد عزیز از شما گله مند هستم. و سوالم این است که چرا باید حتما یک علی لندی زیر شمشیر غمش رقص کنان رود تا امثال شما متنبه شوید و دست به قلم شوید و با زبانی که قابل فهم زمانه است سخن بگویید. آیا زمان آن نرسیده که مفاهیم انتزاعی و غیر قابل فهم عامه جامعه که با دوستان و همفکران خود در جلسات خصوصی مطرح می‌کنید را به صورت کاربردی برای جوان و نوجوانی که از طرفی نمی‌تواند سیطره فرهنگ مدرنیته را نادیده بگیرد و از طرفی نمی‌تواند این (ظاهر من حیات الدنیا) را غایت خود پندارد را به صورت کاربردی و قابل فهم ارائه کنید؟ آیا نمی‌خواهید با جوانانی چون من که در نحوه به ثمر رسیدن و قرار داشتن در بهترین بودن در این دوران خاص دست و پا می‌زنیم با زبان ما سخن بگویید؟ بحث های شما در کتاب حوالت تاریخی و عقل تکنیکی نیاز جان امروز ماست. تمنا داریم در فضای این کتاب با زبان قابل فهم ما جوانان سخن بگویید. استاد عزیز با زبان قابل فهم ما این پاورقی را تبیین بفرمایید: شایسته است رفقا به طور جداگانه به این نکته توجه کنند که بشر این دوران در طلب تجربه‌ی خود می‌باشد در میدانی که در مواجهه با طبیعت به ظهور می‌آید و آن تجربه‌ی «خود» است در اُنس با حقیقت، ولی در بستر انکشافی که در رابطه با طبیعت برایش ظهور می‌کند. این در جای خود نوعی سلوک به حساب می‌آید که بشر بتواند حقیقت را در مظهری به نام طبیعت بیابد. این چیزی نیست که بتوانیم در جهان نادیده بگیریم و همچنان در تاریخی زندگی کنیم که سالکان، آن حقیقت را بیشتر در تجربیات درونی خود دنبال می‌کردند. تاریخ دیگری برای سلوک به میان آمده که در برابر این سلوک، آن سلوک قبلی حالت انتزاعی به خود گرفته است

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و بنده نیز مدت‌ها است که به دنبال شرایط و بهانه‌هایی هستم که عرایضی در این رابطه بشود. شاید إن‌شاءالله در هفته‌های اخیر که بنا است بحثی تحت عنوان «پانزده نکته درعقل تکنیکی» بشود؛ بتوانم خدمت عزیزان مطالبی در آن رابطه داشته باشم. موفق باشید

31830
متن پرسش

با سلام استاد عزیز: استاد ببخشید مطلبی که به ذهن بنده میرسه آینه ما بیشتر استقبالی که از غرب میشه به گمانم نه به دلایل تکنیک و... مسایل دیگر هست بلکه افراد به دنبال اون گشودگی روح هستن. یادمه یه زمان در نوشته های دکتر عبدالکریم از کتبشون بحث آسیب شناسی تربیت دینی مطرح کرده بودن که مطلب را نشد دنبال کنم ولی جای تامله و یا یه جایی آسیب شناسی انقلاب اسلامی کسی عنوانی داشت حالا مطلبی که بنده از کتب خودتون به ذهنم رسید بحث گشودگی در فرهنگ انتظار هست که در کتاب دعای ندبه خودتون بهش اشاره ای هم شده به نظرم استاد مباحث انتظار متاسفانه توسط یه عده ای تبلیغ شده قبلا که نتونستن اون گشودگی و لطافت را نشون بدهند و شایدان گشودگی که افراد در غرب دنبال آن هستن در بحث انتظار بشه نشان داد. متشکرم استاد

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:آری!  همان‌طور که اگر مار نتواند پوست بیندازد می‌میرد، اگر ذهن انسان برای تغییر دچار مانع باشد، دیگر ذهن نیست، انبار اطلاعات است. مردانِ نظام اگر خود را در آینده‌ تاریخ خود حاضر نکنند و همچنان در گذشته متوقف باشند، عملاً گور خود و نظام را پیشاپیش کنده‌اند، زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شده‌اند. مردانی می‌خواهیم که معنای سعه‌ توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، اقیانوس شده است و دوره‌ دریاچه‌ بودنش به‌سر آمده. زیرا وقتی خود را در مرحله‌ای از تاریخ پیدا می‌کنیم باید سعی کنیم گاه به گاه خود را گم کنیم تا دوباره از نو بازیابی شویم. این است آن شدنِ ابدی که بودنی خشک و ساکن نمی‌باشد و همراه با گشودگی نسبت به عالَم و آدم خواهد بود. موفق باشید

 

31795
متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: دکتر داوری در کتاب شرق شناسی و گسست تاریخی به مطلبی اشاره می‌فرمایند پیرامون اینکه اعلام حکم جهاد از طرف علمای دین در زمان جنگهای ایران و روس باعث گسست بیشتر تاریخی ما شد. در این رابطه لطف می کنید نظر خودتون رو بفرمایید؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این رویارویی که ما با روسیه تزاری پیدا کردیم، متوجه شدیم فاصله زیادی با جهان مدرن داریم و به همین جهت جناب عباس میرزا آن مرد مبارز برایش این سؤال پیش آمد که چرا شکست خوردیم و سعی کرد دارالفنون را پایه‌ریزی کند تا بلکه این گسست تاریخی که بین ما و غرب از نظر فنون بخصوص فنون نظامی پیش آمده، جبران کند. موفق باشید

31791
متن پرسش

با سلام خدمت استاد اصغر طاهر زاده چند سوال داشتم : ۱. در مورد سوال ۳۱۷۷۸ برای داشتن ایمانی راسخ فرمودید معرفت بالله که معرفت نفس برای شروع این امر طریقه خوبی است و تقوای الهی را باید مد نظر داشت و اگر ممکن است بفرمایید برای تقوای الهی مهمترین عامل چیست؟ ۲. تاریخ به چه درد می‌خورد؟ و از تاریخ چه استفاده ی مفیدی می‌توان کرد؟ ۳. برای بحث کتب انقلاب اسلامی شما ابتدا کتب غرب شناسی شما مطالعه شود خوب است؟ ۴. برای بحث قرآن، آن سوره هایی که تفسیرش را گفته اید، هر چه که دل کشید و در واقع با مبانی آن سوره حال کرد خوب است تفسیرش را کار کنیم؟ یا باید بر اساس سیر مطالعاتی باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تقوای الهی چیزی نیست جز همان کنترل خود در رعایت حرام و حلال الهی. ۲. تاریخ، محل حضور سنن الهی است تا با نظر به آن سنن آینده خود را شکل دهیم. ۳. فکر خوبی است. ۴. خیر، همان‌که روح‌تان با آن سوره تغذیه می‌شود، حضور در عالَم معنا را تجربه خواهید کرد. موفق باشید

نمایش چاپی