بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33895
متن پرسش

به نام خدا سلام خسته نباشید: برای اینکه خدا به ما نظر رحمت کند و به ما لطف کند چه ذکری را و روزی چندبار بگوییم؟ با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خداوند همواره طالب آن است که رحمت خود را به ما سرازیر کند. به همین جهت ذکر «یا ارحم الرّاحمین» را در نزد خود داشته باشیم، خوب است چرا که: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند». موفق باشید

33891
متن پرسش

سلام استاد عزیز: در لشکر دوم جنود عقل و جهل، حضرت امام در بخشی می‌فرمایند: «با ذکر حقیقی، حجابهای بین عبد و حق خَرْق شود، و موانع حضور‏‎ ‎‏مرتفع گردد، و قسوت و غفلت قلب برداشته شود، و درهای ملکوت اعلی به‏‎ ‎‏روی سالک باز شود و ابواب لطف و رحمت حق به روی او گشوده گردد.» و در ادامه می‌فرمایند: «برای زنده نمودن دل، ذکر خدا و خصوص اسم مبارک ‏‏«یا حَیُّ یا‏‎ ‎‏قَیُّوم» ‏‏با حضور قلب مناسب است.» من که هر چه تلاش می‌کنم در طول روز یادآوری خدا را در دل داشته باشم، باز هم حواسم جای دیگر است و پی دلخوشی خودش می‌رود. مدتی که می‌خواهیم هی یاد خدا کنیم، حواسمان پرت اینور و آنور است. راهی سریعتر و شتابان تر برای حضور یاد خدا وجود دارد؟ برای دل مرده ی ما که قرار است با ذکر خدا زنده شود، چه راهکار عملی وجود دارد؟ آیا مقصود همین اذکار و اوراد است که با تسیبیح بگوییم؟ در وادی عمل راهکاری وجود دارد تا بهتر به این امر دست یافت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اذکار دینی در جای خود دل را متذکرِ مذکور می‌کند. مثل ذکر «یا حیّ و یا قیّوم» که حیّ حضرت حق دل را متوجه حیات‌بخشی او در همه عالم می‌نماید تا دل انسان زنده بماند و قیّوم‌بودنش، انسان را در عزم و اراده و در میدان‌ماندن کمک می‌کند. با این‌همه همین عبرت‌گرفتن‌ها که انسان‌های اهل ایمان نسبت به حادثه‌ها به‌دست می‌آورند، در جای خود توجه به حضور خدا و نوعی ذکر است. امام صادق (ع) در توصيف اباذر «رضوان الله تعالى عليه» مى‏‌فرمايند: «كَانَ أَكْثَرُ عِبَادَةِ أَبِى‏ ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّه خَصْلَتَيْنِ، التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَار»[1]

بیشترين عبادت اباذر دو خصلت بود يكى تفكر و ديگر عبرت‏ گرفتن از حادثه ‏ها. چشم بصيرى مى ‏خواهد كه آدم متوجه شود در همه‏ ى واقعه‏ هاى عالم جاى عبرت‏ گرفتن است، به معنىِ عبور از ظاهر يك حادثه به سنتِ باطنى آن حادثه. ملاحظه مى ‏فرمائيد كه حضرت مى‏ فرمايند: اباذر اهل تفكر بود و اين بيشترين عبادت اباذر بود و اين را امام معصوم مى‏ فرمايند و آن كار را تأييد مى‏ كنند. از خود بايد پرسيد اباذردر اين كار به چه چيزى رسيده و اين تفكر چه تفكرى است كه بيشترين عبادات اباذر را تشكيل مى ‏داده است؟ اين همان تفكرى است كه با ورع و از طريق ورع به دست مى ‏آيد . موفق باشید

 

[1] ( 1)- الخصال، شيخ صدوق، ج 1، ص 42.

33857
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز: در رابطه با برنامه منظم سلوکی آیا نامه ۳۱ امیر المومنین کافیست یا باید احادیثی مثل یا بن جندب و ای اباذر را هم گوش دهیم وعمل کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید از جایی شروع کرد تا در ادامه، متوجه خلأهایی که باید پر شود، بشویم. این‌جا است که می‌توان گفت بعد از نامه ۳۱، می‌توان به سراغ دستورالعمل‌هایی مثل «حدیث یابن‌الجندب» شد. موفق باشید

33855
متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت و سلامتیتون برای تبیین آرمانهای انقلاب روزافزون. در جلسه گفتگوی «تقابل آزادی و حجاب چرا؟» محضرتان بودیم و شنیدیم که فرمودید: ورود بنده به موضوع بانو امین متاسفانه رها شد و باید نگاه هرمونوتیکی به ایشون داشته باشیم و حتی نگفته های ایشون رو بیشتر بشنویم و اگه ایشون ادامه پیدا می‌کردن ما در خلا نبودیم، ما الان در یک خلا هستیم، اگه روح تاریخی ایشون امتداد داشت الان یه حاج قاسم زن داشتیم". سوالم رو بلافاصله بعد جلسه چهارم خدمتتون طرح نکردم تا برای بنده وجودی و بنیادی بشه و بعد خدمت شما عرض کنم. میشه بیشتر توضیح بدید و در نسبت یابی هویت زن تاریخی برای حضور نقش آفرینش در این زمان مددرسان باشید؟ الحمدلله که هم‌محضریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در رابطه با مباحث «نگاهی هرمنوتیکی به شخصیت بانو مجتهده امین» عرض شد ایشان با رویکرد معرفتی و عرفانی متوجه زمانه خود شدند و در حدّ توان و موقعیتی که داشتند، جوانان و در کلیت کار خود، جامعه را مطابق آن زمان مخاطب قرار دادند ولی بعداً از آثار ایشان، بیشتر در امور سلوک فردی استفاده شد. در حالی‌که ایشان متوجه روح زمانه خود بودند و شرایطی که پیش آمده بود تا به حضور اجتماعی زنان بیشتر فکر شود. امری که بحمدلله از طریق حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به خوبی شکل گرفت. موفق باشید

33854
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: بنده یک انسان ۳۲ ساله به همراه خواهر ۴۰ ساله و برادر ۴۸ ساله ام تصمیم به اجرای تغییراتی در سبک زندگی خود گرفته ایم. در واقع خستگی از زندگی فعلی و روزمرگی و در کنار آن مطالعه کتاب رشد آقای علی صفایی حائری ما را بر آن داشت تا وضع خودمون رو تغییر بدیم. متاسفانه در اطراف ما استاد مناسبی برای جهت دهی و فرم دهی به شخصیت خود نداریم و از فقر این موضوع رنج می‌بریم. اما بیکار ننشستیم و به دنبال تدوین یک برنامه ی زندگی بودیم. خودمان چیزهای کمی بلد بودیم اما گفتیم ببینیم با همین چیزهایی که داریم چه می‌کنیم! برنامه ای روزانه به شکل زیر تدوین کردیم: هر روز شب نماز شب خوانده و سحر بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب بیدار بمانیم. تعقیبات و دعای بعد از نماز انجام شود. شکل نماز را با توجه به کتاب «چگونه یک نماز خوب بخوانیم» آقای پناهیان تغییر دادیم. سکوت در روز باید بیشتر رعایت شود. برنامه محاسبه نفس در آخر شب رعایت شود. ۳ روز روزه در ماه رعایت شود. در طول روز ذکر گفتن رعایت شود. کنترل خیالات و افکار بیهوده شروع شود. احکام خواب و ادعیه قبل از خواب رعایت شود. هر روز صدقه پرداخت می‌شود. هر گناهی که انجام می‌شود مثل دروغ و غیبت باید ترک شود و اگر انجام شد توبه بعد از آن فراموش نشود. نیت قبل از هر کاری برای خدا باشد. شکر خدا پس از هر کاری انجام شود. یک گروه در ایتا تشکیل دادیم و هر روز شرح امور فوق را برای هم می‌نویسیم. این امور با شدت و ضعف در حال پیگیری است و در کنار آن ۲ جلسه در طول هفته انجام می‌شود. یک جلسه شرح کتابهای استاد صفایی حائری (الان کتاب عوامل رشد، رکود و انحطاط) و یک جلسه هم شرح کتاب جنود عقل و جهل امام با توضیحات سخنرانی شما. اما احساس می‌کنیم پیوستگی در بین این امور ما کمرنگ است و یک گسستگی رو در ارتباط این امور بهم احساس می‌کنیم. یا گاهی احساس می‌شود اینها یک فرم است. یک مناسک است. نکند بما گفته اند فلان کار را بکن، ما اشتباهی گرفته ایم و داریم یکسری کارهای دیگر را تقویت می‌کنیم که منظور علما در آن نباشد. ضمن آنکه همواره می‌ترسیم که نکند این اموری‌که برای خودمان فرض کردیم بجای رشد سریع و جبران عقب ماندگی ها وقت و انرژی زیاد از ما بگیرد اما حرکت در مسیر واقعی نباشد. حالا استاد عزیز، خواهشمندم شما به برنامه ی ما نظری بیندازید و کمی و کاستی های آن را بفرمایید و آنچه لازم است به آن اضافه و آنچه لازم است از آن کم کنیم. در واقع ما یک برنامه قوی می‌خواهیم. و سوال بعد آنکه ما چطور باید نشانه های سلامت و دقیق بودن مسیر را مطمئن شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصل این کار و اصل آن برنامه خوب است البته هرکس باید در امور مستحب، به توانایی و ذوق خود نظر کند و در این امور نباید طوری به خود سخت‌گیری شود که انسان احساس خستگی نماید. ۲. از حضور بیشتر در معارف اسلامی بخصوص در تدبّر در قرآن از طریق تفسیر «المیزان» غفلت نشود. ۳. نسبت به حقیقت انقلاب و شخصیت اشراقی حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» باید سختْ حساس باشیم و در این رابطه کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی» پیشنهاد می‌شود. موفق باشید

33818
متن پرسش

با عرض سلام: ۱. استاد شخصی هست که هر وقت قبل از خواب قران نمی خواند، یا اینکه می‌خواند ولی بین طلوعین یا نیمه شب که بیدار می شود، نمی‌تواند بیدار بماند و می‌خوابد، خواب بد می بیند وبا داد و جیغ از خواب بیدار می‌شود طوریکه هم خودش و هم دیگران را کلافه کرده، غیر از کتک خوردن از خیالات و کتاب ادب خیال و... راهکار دیگری هست؟ ۲. و اینکه اگر خیلی سخت باشد برای او که سیر مطالعاتی که هر هفته سخنرانی نهج البلاغه و تفسیر را با هم گوش کند و بنویسد می تواند هر هفته یکی از اینها را انجام دهد یا باید ذکر یا عالم را بگوید، اما خودش هم ترسی پنهان دارد از اینکه تجربیات تلخی با سریع پیش رفتن برایش تکرار شود، حالا باید چکار کند؟ و همینطور با وجود تلاش، در برنامه ریزی موفق نیست و نمی‌داند ضعف از کجاست و باید چکار کند؟ ۳. و یک ویژگی بد دارد اینکه وقتی با کسی یا در جمعی هست خیلی شوخ و بذله گو و از نظر خودش بی شخصیت و سربه هوا می شود و تا مدتی بعد از آن هم اینطورمی ماند و از سیر و روالی که باید برود خارج می شود، برای همین اغلب تنهایی را ترجیح می دهد، راهی هست که بتواند در جمع جلوی خودش را بگیرد، و آنگونه که می خواهد باشد؟ اینکه پیامبر خود را از مردم می پاییدند که زیاد با آنها قاطی نشوند را چگونه می شود عملی کرد؟ در حد تعادل حرف زدن را چگونه می شود از افراط و تفریط حفظ کرد؟ ۴. انگیزه ما در محبت به کودکان و انجام خواسته هایشان چه باشد بهتر است؟ با تشکر🙏💐

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روز باید مواظب صفای خود بود تا شبِ ما ادامه صفای روزمان باشد. ۲. نباید به خود سخت‌گیری کرد. بیشتر باید سعی نمود در صفای خود به سراغ معارف الهی رفت و نسبت به انس با ارحام نیز بی‌تفاوت نبود. ۳. این‌که در جمع دوستان و ارحام، حضور همراه با نشاط داشته باشیم خوب است ولی باید سعی کنیم سخنان‌مان حکیمانه باشد. ۴. دلگرمی به آینده و توجه به لطف خداوند که همواره انسان را در بر گرفته است. موفق باشید

33814
متن پرسش

سلام استاد گرامی: ان شاءالله تا روز ظهور زنده باشید و از برکت وجودتون استفاده کنیم. استاد من قبلا عالمی که توی اون زندگی می‌کردم عالم خدایی بود. شاید مستحبلت را کم‌انجام می‌دادم و حتی گناه هم‌زیاد می‌کردم، ولی میدونم که عالمم عالم الله بود. ولی چند سالی است که عالمم عوض شدا است و انگار با وجود نماز و روزه و ...خودم را در آن عالم‌معنوی و دنیای خدایی احساس می‌کنم، به نظرم به راحتی به دنیای مادی کوچ کردم و کارهای دینی را فقط انجام‌ می‌دهم... چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امری است طبیعی که انسان همواره باید از منزلی از ایمان به منزلی برتر و زنده‌تر سیر کند و در این رابطه به حضور در دیانتی فکر کنید که مربوط به این زمانه است ذیل ولایت رهبر معظم انقلاب و مقابله با استکبار، تا شور ایمان شهدا به لطف الهی به جنابعالی برگردد. موفق باشید

33813
متن پرسش

سلام علیکم: نسبت به چند مورد مشاوره می‌خواستم. من یه جوون ۲۳ ساله هستم و چند تا مشکل دارم: ۱. خودم رو باور ندارم و فکر می‌کنم نمیتونم و خیال می‌کنم نمیتونم خودم رو ثابت کنم. ۲. زیاد به گذشته فکر می‌کنم و به حدی که وسواس فکری پیدا کردم. ۳. وسواس دارم واسه اعمال عبادی که انجام میدم. مثلاً نمازی که میخونم یا حتی تقلید که کردم و مرجعی که انتخاب کردم میگم نکنه اشتباه باشه همین تیکه کلام نکنه اشتباه باشه منو خیلی درگیر می‌کنه. ۴. هر وقت نماز میخونم وسواس دارم میگم این اون نمازی نیست که توی روایات اومده و کامل نیست. ۵. نسبت به آینده بدبین شدم و ناامید، همیشه تو ذهنم یه صدایی میگه نمیشه و خراب میشه و خدا کمکت نمیکنه ۶. احساس می‌کنم نیست به خدا سوء ظن دارم یعنی زیاد امیدوار نیستم. ۷. من ازدواج کردم و خطبه عقد رو خوندن الان با خودم میگم نکنه اشتباه باشه. اصلا بهم بگین ملاک درست بودن و اشتباه بودن چیه؟ ۸. خیال من خیلی قوی هستش می‌خوام کنترلش کنم نمیتونم ۹. زندگی خودم رو مقایسه می‌کنم مثلا ازدواج خودم رو و شرایط گذشته خودم رو مقایسه می‌کنم با داداشم ۱۰. به خودم میگم چون من سادات نیستم و خانومم سادات نیست دیگه امیدی نیست به اینکه بهشتی باشم و زندگی خوبی داشته باشم. لطفاً به همه اینا جواب بدین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره بزرگان ما در این رابطه یک نکته مهم را درمان همه این دغدغه‌ها می‌دانند و آن این‌که: «ره چنان رو که رهروان رفتند» افرادی که قابل اعتماد و مورد نظرتان هستند را مدّ نظر قرار دهید و صحت و درستی حرکات و افکارتان را مطابق حرکات و افکار او قرار دهید. بدین معنا که می‌بینید همان‌طور که ایشان در امورات عمل می‌کند اعم از عبادات و سایر امور؛ شما نیز همان کار را بکنید. و در موضوع فکری، پیشنهاد می‌شود ابتدا کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و سپس کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را دنبال بفرمایید. هر دو کتاب روی سایت هست. موفق باشید  

33780
متن پرسش

سلام استاد: ممنون که با سخنان پر گوهرتان ما را کمک می‌کنید. استاد من همیشه عاشق میهمان بودم و به خیر و برکتی که مهمان با خودش می آورده ایمان داشتم. چند وقتی است که جلساتی در منزلمون برقرار است و با حضور استادی کتاب معرفت نفس شما را پیش می‌بریم و گاها میهمانی های دور همی و دعوت کردن اقوام هم داریم. راستش من اخیرا چیزی شنیدم که یکم از این دورهمی های خانگی ترسیده ام. اینکه بعضی می‌گویند کسانی که به خانه آدم می‌آیند ممکنه اهل سحر جادو باشن و یا حسادت کنند و یا... و روی زندگی اون صاحب خانه اثر منفی بذارن. آیا این صحبت ها درسته؟ و ما باید میهمانی های کم با افراد کم و افراد شناخته شده بگیریم؟ لطفا کمکم کنید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این‌طور نیست. برکات کاری که می‌کنید آن‌قدر زیاد است که حتی اگر بر فرض هم سحری در میان باشد به کلّی باطل می‌شود. موفق باشید

33775
متن پرسش

سلام استاد: من یه ضعف شخصیتی دارم که خیلی بده و اجازه دفاع از حق رو بهم نمیده. من یه حالت ضعف و ترسی در وجودم غالبه که حتی نمیتونم جواب آدمایی که اطرافم هستن و وهمیات فضای مجازی رو باور کردن بدم. دقیقا مصداق مومن ضعیف هستم. علی رغم اینکه از نظر علمی و مطالعاتی خیلی فعالیت دارم. و این خیلی عذابم میده. لطفا منو راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که در ابتدای امر با آن‌هایی که گرفتار توهّمات فضای مجازی شده‌اند، همراهی نمی‌کنید نصف راه را رفته‌اید. در کنار این حضور اگر شرایط تذکری دوستانه پیش آمد، تذکر می‌دهید. ولی جدال، نیاز نیست. موفق باشید

33767
متن پرسش

سلام استاد عزیز و ولایی: دو سوال داشتم: ۱. اگر شخصی سواد ندارد یا اصلا دارد ولی این مباحث برایش سنگین است چگونه می‌تواند نماز با حضور قلب بخواند و یا سلوک کند؟ چه پیشنهاد می‌فرمایید؟ ۲. وقتی ما خسته می‌شویم خوابمان میگیره این بدن که از خودش چیزی نداره مرکب نفس است خوب نگذاره بخوابه اگه کسی نخوابه که طوری نمیشه. مثل اون شخص جانبازی که تو برنامه ۲۰:۳۰ سراغش رفتند گفت به علت بیماری حدود ۱۸ساله که اصلا نخوابیده. با تشکر از شما استاد گرانقدر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌که انسان با فطرت الهی خود تعلّقات دنیایی خود را کم کند، خود به خود در حضور قلبی که باید بدان برسد، می‌رسد. ۲. خداوند می‌فرمایند: «وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا» و از این جهت خواب را وسیله آرامش قرار داده است. بنابراین نباید کسی طلب نخوابیدن بکند بلکه باید از پرخوابی احتراز نماید. موفق باشید

33738
متن پرسش

سلام استاد عزیز: از غم و درد چند روزی هست به خودم می پیچم. درد و ناله دارد عمری درب خانه اهل بیت گدایی کنی و به قول حضرتعالی سلوک قلبی داشته باشی و آخر امر مصداق این بیت شعر باشی: دردا که دوش طاعت سی سال خویش را / دادم به می فروش به یک جرعه برنداشت / عمری درب خانه احمدبن موسی شاه چراغ شب نشینی و زیارت و سلوک داشته باشی آخر امر متوجه شوی که حضرتش شما را لیاقت خویش ندانسته و در آن شب حادثه ترور به ماموریت خارج از شهر رفته باشی لااقل برای دفاع از حرمش نباشی. من که خودم رو دوستار اهل بیت می‌دانم نکند که آنان ما رو لیاقت خودشان ندانند. حرفی حدیثی جناب استاد بفرمایید که خیلی احساس حقارت و کوچکی می‌کنم. نکند همه زیارات و شب نشینی خیال بوده. نکند شاهچراغ من رو اصلا به چشم ندیده. نکند این همه رفت و آمد به حرم در سرما و گرما و باران و... الکی بوده و حضرتش ما را لیاقت خویش ندانسته. نکند. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا این‌طور فکر می‌کنید؟! همه‌چیز روی حساب است حتی خارج‌شدن شما از شهر. ما باید همواره امیدوار رحمت حضرت حق باشیم و نه امید به اعمال خود. و در امیدواری به رحمت حضرت ربّ العالمین، یأسی در میان نمی‌ماند. موفق باشید

33728
متن پرسش

سلام علیکم: بنده یک دانشجو معلم هستم. سوالاتی داشتم که احساس می کنم شما بهترین پاسخ را به این سوال می دهید. مدل برخورد و مواجهه من معلم با دانش آموزان نسل نو چگونه باید باشد که بهترین نتیجه تربیتی را دارا باشد؟ در مقابل بی احترامی ها و هتک حرمت ها چه واکنشی نشان بدهم؟ اصلا آیا شما به این نکته که نسل جدید از نظر تربیتی و فرهنگی بسیار مشکل دارد موافق هستید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسل جدید به جهت ظرفیت وسیعِ آخرالزمانی‌اش با نوعی سرگردانی همراه است از آن جهت که این ظرفیت را تنها با امور دنیا نمی‌توان پر کرد و خلأهای معنوی او را آزار می‌دهد و به همین جهت عکس‌العمل او نوعی سرکشی و اعتراض است. راه حلّ مشکل آن است که ابتدا با احترام و با وقارِ معلمی با او برخورد شود تا آرام‌آرام متوجه گردد گمشده او زندگی فانتزیِ سراسر توهّم نیست، بلکه باید خلأهای روحی خود را با اُنس با خدا و در بستر شریعت الهی حل کند. عجله نباید کرد. موفق باشید

33725
متن پرسش

سلام علیکم استاد خدا قوت: استاد چند وقتیه هیچ رشدی از لحاظ سلوکی و معنوی نداشتم و انگار متوقف شدم. یه مدتی یه رشدی کردم و حضورم یکم بهتر شد ولی تو همونجا موندم و الان اون دیگه انگار برام کمه. چیکار کنم؟ برای سلوک و رشد معنوی مون چیکار کنیم؟ از یه سال پیش که برای بار اول اومدم جلسه تفسیر شما رشد کردم ولی الان دیگه رشد نمی‌کنم انگار. البته توی مسایل فکری چرا دارم رشد می‌کنم ولی از لحاظ سلوکی و معنوی نه انگار. خدا خیرتون بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به افقی که در این تاریخ در پیش رو داریم بیندیشید. افقی که شهدا با درک آن تا حدّ شهادت پیش راندند. در این مورد خوب است که به صوت جلسه 67 بحث «در راستای بنیان‌های حکمت جهان بین دو جهان» رجوع فرمایید. https://eitaa.com/khanehtolab/557 موفق باشید

33721
متن پرسش

سلام استاد گرامی: من نماز شب میخونم، ولی با بیحالی و کسالت. خیلی دلم میخواد تو نماز شب اشکی داشته باشم ولی یه موقع به خودم میام که نماز تموم شده. چطور میتونم تو نماز شب اشک داشته باشم؟ آیا من خیلی گنه کارم که نمیتونم گریه کنم؟ کلا برای چیزهای دیگه هم خیلی به ندرت اشکم در میاد. سوال دیگر اینکه من برای جبران گناه غیبتی که باعث شده حق الناس به گردنم بیاٌفتد استغار می‌کنم، قرآن میخونم و نماز استغفار میخونم و بسیار بعد از ارتکاب به غیبت پشیمان می‌شوم و خودم رو سرزنش می‌کنم آیا راه دیگری هم هست برای جبران؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به معارف عمیق قرآنی، إن‌شاءالله افق‌های معنوی و چشم‌اندازهای قدسی در منظر انسان قرار می‌گیرد و آن‌جا است که عباداتتان در راستای حضور بیشتر نسبت به آن افق‌ها و چشم‌اندازها معنای بهتری پیدا می‌کند. در این مورد خوب است که به صوت جلسه ۶۷ بحث «در راستای بنیان‌های حکمت جهان بین دو جهان» رجوع فرمایید. https://eitaa.com/khanehtolab/557 موفق باشید

33716
متن پرسش

سلام و احترام خدمت استاد: بنده جوانی ۱۹ ساله هستم و می‌خواهم همچون حضرت فاطمه، بانو زینب کبری و حضرت معصومه جهاد کنم و نسبت به جامعه بی تفاوت نباشم. برداشتی که بنده از این بانوان دارم مقابله با ظلم مسئولین بی کفایت بود و آنها را امر به معروف و نهی از منکر می‌کردند. بنده می‌خواهم پیرو راستین حضرت فاطمه باشم، شهیدانه زندگی کنم و شهید از دنیا بروم. لطفا بفرمایید چه سبک زندگی را انتخاب و عمل کنم که به مقصود برسم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در راهی که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» متذکر آن هستند، از یک طرف، و با دنبال‌کردن معارف اسلامی و آگاهی از معارف قرآنی، خود به خود خداوند آنچه در اطراف ما برای‌مان پیش می‌آورد را همان چیزی قرار می‌دهد که موجب رضایت او می‌شود. پیشنهاد اولیه جهت حضور در معارف اسلامی و قرآنی، دنبال‌کردن سیر مطالعاتی سایت است https://lobolmizan.ir/page/seyr . موفق باشید

33711
متن پرسش

استاد مهربان، سلام علیکم: سوال ۳۳۷۰۲ رو مطالعه کردم، بخشی از حرفهای سوال کننده درست بود از نظر من....مدتی است می‌خواستم این مطلب رو براتون بنویسم شاید به درد کسی خورد، استاد بزرگوارم، من یک خانم محجبه هستم و چادرم را دوست دارم. اما اگر نور شهدا بر قلب من نتابیده بود، نه تنها حجاب نمی داشتم، حتما خیلی هم بدحجاب بودم! چون ظاهرا بخش عمده ای از مناسک مذهبی و جامعه دینی ما، روح تشنه یک جوان رو اقناع نمی کنه، چیزی فراتر از اون نیازه... من سال‌ها پیش وقتی دبیرستانی بودم اصلا چادری که نبودم هیچ، موهام رو هم کلی بیرون می‌گذاشتم و دوستانم هم همینطور بودن تا اینکه دانشگاه قبول شدم رفتم شهر دیگر، در خوابگاه مسئول بسیج خواهران، خیلی خانم باصفایی بود و با همه خوش خلق. و عجیب روحش عجین با شهدا، یک اتاق کوچیک توی خوابگاه بود، اتاق بسیج که پر از عکس‌های شهدا بود، گاهی که این خانم می‌رفت در اون اتاق، من هم که دیگه باهاش آشنا شده بودم و می‌رفتم در اتاق بسیج و حس می‌کردم روحم سبک میشه، من دانشگاه اهواز بودم و بسیج بچه ها رو می‌برد مناطق جنگی، من هم باهاشون رفتم، نور شهدا، غربت خدا آشنای خوزستان، صفای شهیدگونه آن مسئول بسیج باعث شد جذب حجاب برتر بشم، در جایی که خیلی از دخترهایی که از شهرشان با چادر آمده بودن، آنجا چادر و.... رو کنار می‌گذاشتن... بعد از آن من به دانشگاه امام صادق علیه‌السلام رفتم و کلا خداوند مسیر زیبایی رو جلوی پایم گذاشت. اما با خودم فکر می‌کنم من اگر طعم حضور پررنگ شهدا، طعم حضور در مدرسه عشق بسیج دانشجویی رو نچشیده بودم، هیچ چیزی منو به داشتن این نوع حجاب سوق نمی داد. و بعد از آن بود که فهمیدم واقعا زن وقتی که حجاب دارد به خدا نزدیکتر است. ما داریم راه رو اشتباه میریم، اول می‌خواهیم بچه هامونو باحجاب کنیم تا بعد. ما باید طعم حضور در عالمی که شهداء درش حاضر شدند، آن ولایت پذیری ناب، رو به فرزندانمان بچشانیم، آنها خودشون اسلام عزیز رو رها نخواهند کرد. جبهه ها مدرسه عشق خمینی بوده و این قابلیت را دارد که تا قرنها از این چشمه جوشان نسل‌های مومن و انقلابی تربیت شوند. مگر می شود طعم حضور در دنیای خامنه ای عزیز را بچشی و محجوب و متدین نباشی؟ آه که کاش خداوند ما را در امر به معروف کردن، به راه راست هدایت کند. حاج آقا معمار در یکی از سخنرانیهاشان میگفتن شما روی ولایت پذیری دخترانتون که کار کنید با حجاب میشن، استاد بزرگوارم، نمی دانم تونستم منظورم رو برسونم یا نه؟ ...التماس دعا دارم از حضورتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی است آنچه را می‌فرمایید. حقیقتاً چنانچه انسان متوجه نور حقیقت شود که در این زمانه در آینه سیره و حرکات شهدا به ظهور آمده؛ خود به خود به معنویت و جهان با صفای معنویات، جذب می‌شود و برای باقی‌ماندن در عالم معنویات است که وظایف شرعی خود را با حالت خوش و امیدوارانه انجام می‌دهد و همه حرف برای این نسل و بشر جدید آن است که ظرفیت گسترده آخرالزمانی‌اش را که ظرفیت صعود به سوی عالم عرش است، با گناهان از دست ندهد و رعایت دستورات شرعی برای هرچه بیشتر حاضرشدن در آن عالم بیکرانه است. موفق باشید           

33706
متن پرسش

سلام استاد: میدونم متنم طولانیه و حوصله میخواد ولی شما همیشه آخرین پناهگاه من بودید. استاد یه روزی با قرآن لذت می‌بردم، تو نماز محو می‌شدم، عاشق روزه بودم در به در لا به لای کتابا و نمازا و عبادت ها دنبال حقیقت بودم و خلاصه بی خدا نبودم. آروم آروم سنم که بیشتر شد و موعد ازدواج نزدیک شد و رسید و به تاخیر افتاد منم بیشتر دچار شهوت و گناه شدم و هر بار توبه کردم و به خدا و تواب بودنش امید داشتم و از ته دل بر می‌گشتم. اما بالاخره بدترین نوع گناه شهوانی را کردم که روم‌نمیشه بگم. الان که می‌نویسم دارم اشک می‌ریزم و قبلش ام می‌دونستم دارم چه اشتباهاتی می‌کنم ولی زورم به خودم نرسید. من ضعیف شدم، خرد شدم، شکست خوردم و شیطان و نفش هر جوری که میخوان با من برخورد میکنن و بدتر از همه لذت گناه های آخر جوری تو وجودم رفته که نمیتونم از ته دل توبه کنم و توبه ای که از ته دل نباشه پذیرفته نیست! من دلم برای خدام خیلی تنگ شده! دلم برای نماز شب داره میترکه!‌ دلم واسه اهل بیت تکه تکه میشه ولی زورم کم شده و نمیدونم چه کنم! میدونیم شاید بگید خدا توبه پدیره و توبه کنم ولی اراده ام نابود شده و لذت گناه توان توبه را گرفته و نمیتونم قطع رابطه کنم! ولی من دلم برای خدام و تنهای های با اون خیییییییلی تنگ شده خیییییلی!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین حال به عفت از گناه توجه کنید که چه جهانی را مقابل شما می‌گشاید و چه نوع عصمت زیبایی را به شما برمی‌گرداند که از همه آن لذّات، نورانی‌تر و آرامش‌بخش‌تر است. موفق باشید

33701
متن پرسش

سلام: در پوچ ترین حالت ممکن زندگیم براتون می‌نویسم چون هنوز همه ی امیدم ناامید نشده کل عمرم خودخواه بودم پدر و مادرم و برادر کوچکترم، دوستانم و اطرافیانم، همه را آزرده ام. آنقدر بد بودم و هستم و مغرور و خودخواه، که حالم از خودم بهم میخوره. خیلی وقته که نماز هم نمیخونم. از وقتی هم که ازدواج کردم همسرم رو عاصی کردم هیچ کس رو جز خودم نمی‌بینم کاری کردم تو این ۲ سال و نیم کل عشقش از بین بره مگه من مخلوق خدا نیستم؟ چرا از اول زندگیم انقد بد بودم؟ چرا نمیتونم خوب باشم؟ کاش خودکشی گناه کبیره نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست در همین‌جا است که باید وارد محبت به دیگران و تواضع نسبت به آن‌ها بود تا متوجه شویم جهان بس بزرگ‌تر از آن جهان تاریک و تنگ دیروز در مقابل ما گشوده می‌شود. موفق باشید

33700
متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت: پیرو پرسش شماره ۳۳۶۸۶؛ دانشگاه فرهنگیان ۱. طلبه، شخصی که طالب وصال یار است خواهان آیینه شدن را دارد که وصلت پریطلعتان را می طلبد. خلیفة الأرض، انسان کاملی است که جز حضور حق را در جمادات و نباتات و حیوانات نمی‌بیند و زمان آن فرا می‌رسد که زمین را با عشق در آغوش بگیرد. از آن جهت که در حضور حضرت رب العالمین غرق است همه چیز و خودْ نیز خودی از خود ندارد. ۲. به یاد دارم که استاد طاهرزاده می‌فرمود: دوره آخر الزمانی، دوره فرزندانی است که وقتی از آنها پرسیده شود که می‌خواهی چکاره شوی، پاسخ به هیچ کاره شدن می‌دهند. خاطرم هست که هر زمانی که در جست و جوی مسیر آینده ‌و موقعیت شغلی بودم، هیچگاه راضی نبودم و همیشه به دنبال مسیری بودم که یکی نباشد بلکه در عین حال همه باشد و همه جا باشد، راحت‌تر بگویم اصلا تصور اینکه محدودْ به فرض مثال منسب دکتری یا مهندسی باشم، خاطرم را آزرده می‌کرد. ۳. پیروعرایضی که در موضوعٍ تحت عنوان « پیدا کردن معلوم زنده» داشتم، (البته مردد هستم اما) از ظاهر شدن به شکل مردمانی که دم از دین می‌زنند اما دنبال خود پرستی هستند، بیزارم. حرکت های توحیدی اخیرِ سلام فرمانده و خیابان ولی عصردر روز ولادت امام زمان و پیاده روی اربعین که با عنوان موضع سیاسی به آن می‌نگرند، جوش و خورشی را در وجودم به ظهور می‌رساند که عیناً یدالله مع الجماعة دیده می‌شود. متأسفانه به دلیل دوری فضای آخوندی با عامه مردم که حتی سلام کردنمان نیز با مردم عادی متفاوت است (البته اشتباه برداشت نشود که منظورم همین سلام کردن است) و می‌شود اینطور برداشت نمود که یک امرِ خشک و نامأنوسی برایشان است، که ارتباط گیری بسیار ضعیف یک شخص معمم با عامه‌ی مردمم باعث این ضعف شده است ۴. گمانم اینست یا به تعبیر بهتر می‌توانم بگویم که خواهان زندگی با عموم مردم با حفظ تمام مراتب و شؤنات انسانی هستم، چرا که رشد و تعالی ام را در این مسیر با سعه صدری که به دنبال دارد، می‌بینم ۵. پیروعرایضْ تحت عنوان «موقعیت درآمد زایی و شرافت طلبگی» و صفات اخلاقی بسیار ویژه خودم از کسب در آمد، در راه طلبگی و فکر در رابطهء کسبِ مالْ در راه طلبگی بسیار بیزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آنچه مهم است قدم‌گذاشتن درست و صحیح در راهی است که مقابل انسان گشوده می‌شود. اگر آن راه با تقوای لازم طی شود و حتی از امور لغو پرهیز گردد، آنچه می‌خواهید مثل «زندگی با عموم با حفظ مراتب و شئونات» پیش می‌آید. موفق باشید

33686
متن پرسش

با عرض سلام و خداقوت: موقعیت درآمد زایی و شرافت طلبگی ۱. اگر کمی دقت داشته باشیم این موضوع برایمان روشن خواهد شد که هر علتی معلولی دارد و نمی‌توان به چیزی دست یافت مگر اینکه تحت تأثیر مؤثرش قرار خواهیم گرفت. صفت این دنیای دنی و خاکی، غفلت است و خواه نا خواه دچار غفلت خواهیم شد از آن جهت که به تکامل اکمل نرسیده ایم وهمچون انسان کامل نمی‌توانیم کاملاً حجاب های پیش رو را کنار بزنیم و تابش آفتاب جمال حق را در دل احساس کنیم، مگر با قرار گرفتن در مسیرِ انسانِ کامل (که بحث بنده اینجا نیست و می‌گذرم) ۲. بر هیچ احدی پوشیده نیست که طلب روزی حلال از مفزوضات است و سفارش هایی نیز در این زمینه است که هر انسانی به طریقی خود را مشغول کسب روزی بکند. ۳. طلبگی، طالب وصال یار بودن است در عاشقانه ترین راه ها. اگر از بنده بپرسید، خواهم گفت که هدف خلقت را: که همگی باید مسیر طلبگی را در پیش بگیریم چرا که حضرت حافظ می‌فرماید: ما بدین در نه پیِ حشمت و جاه آمده ایم از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم / رهروِ منزل عشقیم و ز سرحدِّ عَدَم / تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم. یا حداقل بنا را بر این می‌گذاشتم که این نظام ۱۲ سالهء صهیونیستی آموزش و پرورش، برنامه عمیقی برای دین شناسی و دین داری داشته باشد و این انسانِ نوپا از شدت عشقی که از به سر حد کمال رسیدن دید حقیقتی دارد، بداند اللخصوص در این نظام مقدس جمهوری اسلامی چه وزیر باشد چه رفتگر هیچ فرقی میان آن ها نیست و حامل توجه خواهند بود که هر دو در مسیر رشد و تعالی این انقلابی هستند که به تعبیر حضرت علامه حسن زاده: همانگونه که حضرت حجت غیبت صغری و کبری داشتند، حضور نیز صغری و کبری ای دارد و این انقلاب اسلامی ظهور صغری حضرت است. ۵. دنیا به خودی خود دار تزاحمات است و هیچ جای سخن نیست اما در مذهب عشق معصیتی کبیره می‌دانم که کسی لباس هادی طریقت علیاء و صاحب شریعت کبری را بپوشد و سخنش را بر زبان جاری کند و عامل به عمل او باشد و وقت لقمان را به لقمه ای نا چیزْ حرام کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این ماییم و زمان و زمانه‌ای که در آن هستیم و هنر اولیای الهی و انبیای ربّانی همین بود که در ظلماتِ زمانه، جهان را به نور دعوت کنند زیرا فرار از آن جهان، عاقلانه نبود، تسلیم ظلمات هم عالمانه نیست. سعی آن‌ها آن بود که در همان جهان و در درون و در مواجهه با همان جهان متذکر حقایق انسانی شوند. امری که در مباحث «جهان بین دو جهان» با مخاطبان محترم در میان گذاشته شد که عبارت باشد از حضور در جهان جدید و در عین حال با نظر به هویت قدسی انسان‌ها. موفق باشید

33685
متن پرسش

سلام: خدا قوت. اگر در حقیقت از دست کسی رنجیده باشیم و از او خشمگین باشیم ولی در ظاهر اظهار کنیم که نه من به خاطر خدا فلانی را بخشیدم و از او گذشتم، و در دنیای درون خودمان هم همین گذشت را القا کنیم، درست است یا نه؟ بعضی می‌گویند این کار اشتباه است چون انسان در درون خودش به واقع احساس خشم می‌کند و انکار این خشم در درون و در دنیای خود، نوعی دروغ گفتن به خود است و اگر انسان به خودش دروغ بگوید بعد از مدتی تبدیل می‌شود به کارخانه ای از احساسات سرکوب شده و سرپوش گذاشته شده، در واقع انسان باید با خودش رو راست باشد در درون خشم خود را احساس کند ولی در ظاهر به خاطر خدا صبر کند. خواهشمندم این حقیقت مسئله را تبیین بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌که سعی کردید در درون جلوی آن خشم گرفته شود و از آن عبور کردید؛ نور خاصی به سوی شما سرازیر می‌شود. مرحوم آیت الله محمد شجاعی در کتاب شریف «مقالات» خود در این رابطه سخن‌های ارزشمند و خوبی را مطرح کرده‌اند. موفق باشید

33675
متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: من پس از آن که بصورت تجربی من را تجربه کردم، چگونه می‌توانم هستی مطلق را به روش تجربی، تجربه کنم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که بودن خود برای شما احساس شد، همان بودن با دفع حجاب‌های فکری و اخلاقی، آرام‌آرام وسعت ما را در درک وسعت حضرت حق فراهم می‌کند. موفق باشید

33662
متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت. ۱ استاد دروس منازل رو چگونه باید کار کنیم؟ اگر بخواهیم در هر منزل حاضر بشیم بعد بریم منزل بعدی که دق می‌کنیم. مثلا در منزل انابه شاید تا چند سال برق منت افاضه نشد، آیا صبر کنیم؟ زیرا امام خمینی (ره) در کتاب آداب نمازشون می‌فرمایند اول خوب یاد بگیرید بعد عمل کنید. روش بنده اینه که: چندین مرتبه تدریس صوتی رو گوش میدم و اون باب رو بارها مطالعه و تفکر می‌کنم و عمل می‌کنم به دستوراتش و تصمیم دارم وقتی جزوه ی اول تمام شد مجددا از اول فص آدمی و شیثی و بدایات رو کار کنم. الان منزل تفکر رو به مدد الهی تازه شروع کردم و زیاد خواب این مسائل رو می‌بینم. ۲. استاد من غیبت ها تهمت ها و تمسخرهای زیادی رو شنیدم آیا لازمه از فردی که مورد غیبت تهمت یا تمسخر بوده حلالیت بطلبم یا صرف توبه کافیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خیلی هم نباید معطل شوید، «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». ۲. نه، حلالیت از طرف لازم نیست، مگر آن‌که شما خودتان عامل غیبت شده باشید. موفق باشید

33660
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: «انزوا طلبی» و عزلتی که در آيات و روايات به آن سفارش شده و بر آن تأکید شده، به چه معناست؟ بعضی از علما این دسته از احادیث رو اسثناء دونستن، نظر شما در این باره چیه؟ در پناه حق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع توصیه‌ها بیشتر مربوط به شرایطی است که حق و باطل از هم جدا نبوده و شرایط، شرایط فتنه بوده است. در این شرایط است که به ما می‌فرمایند خود را از صحنه دور بدارید. ولی وقتی جبهه حق در مقابل باطل مشخص است، نمی‌توان به بهانه فتنه از آن جبهه فاصله گرفت وگرنه از حق فاصله گرفته شده است. موفق باشید

نمایش چاپی