بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27040
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز تبریک عرض می کنم حلول ما شعبان، می خواستم نظرتون رو در مورد خرید اجناس برند، منظور نشانه های خارجی است بدونم با توجه به اینکه اجناس ایرانی در آن زمینه کیفیت مطلوب رو نداشته باشد. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، اگر با خرید جنس ایرانی ضرر هم بکنید، آن ضرر در حکم صدقه خواهد بود و صدقه موجب رفع بلا است. موفق باشید

27034
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و دلتنگی خدمت استاد عزیزم و آرزوی حفظ سلامتی شما در این ابتلاء و بیماری چند سوال داشتم سوال اول: برای تقویت اراده و ایجاد تعصب، در برابر آنچه که آن را حق یافته ایم، و می دانیم که اگر این نگرش ها و افعال از ما رخ دهد به طور پیوسته، نتایج عالی در پیش خواهد داشت، عالی ترین راهکارها برای تقویت اراده در مسیر حق چیست؟ به عبارت دیگر چطور تمرکز در سیر و حرکت بیابیم، که غفلت ها و تنبلی ها، مانع حرکت ما نشوند، و با صلابت و پر اراده و با تمرکز سیر طریق کنیم؟ سوال دوم: مدتی است تحت وسوسه شدید به چهره زنان هستم، مرتبا دچار این وسوسه می شوم که مثلا به چهره فلان خانم زیبا، در صفحه تلویزیون خیره شوم، یا به چهره فلان خانمی که در خیابان است، نگاه کنم و...، و این حالت درونی برایم سخت و آزار دهنده شده، به طور ویژه این وساوس به این شدت در ماه رجب حاصل شده، و بیشتر اذیتم می کند که با شکست در امتحانی، از فیوضات ماه رجب محروم بمانم. نظر شما در این مورد چیست؟ چرا تحت چنین آزمایشی قرار گرفته ام؟ چگونه خلاصی یابم؟ توضیح: حالتی که در این وسوسه ها حس می کنم، که میگه نگاه کن، حس شهوانی نسبت به زن، و لذت بردن جنسی نیست، حس لذت بردن طبیعی از زیبایی یک مخلوق خداست، مثل لذت بردن از گل و فکر می کنم همین حس کار را پیچیده تر کرده، چون اگر مخلوط با شهوت یا غلبه شهوت بود، زشتی و سیاهی آن ظاهرتر بود، ولی اینگونه مخفی شده و راه مقابله و تشخیص ورود شیطان سخت تر در اکثر مواقع تن به این خواست ندادم و مسلط بر خود بوده ام، اما گاهی فریب خورده و بعد از گذشت زمانی، دوباره مسلط شده و چشم بسته ام در مهار خیلی مشکلی ندارم، در دفع این خطورات مشکل اصلی دارم. اگر در هر دو راهنماییم کنید، ممنونتان می شوم. سوال سوم در حکمت متعالیه قایل به نظریه اکتسابیم و انسان را جسمانیه الحدوث و روحانیت البقاء می دانیم به عبارت دیگر انسانی بتشخصه، قبل از دمیده شدن روح وجود نداشته سوالی برایم پیش آمد، که جویای حلش از شما شدم. در روایات داریم، شیعیان امیرالمونین (علیه و علی ابنائه السلام) با حضرت قبل از خلقت مادیشان بیعت داشته اند. و در قضیه بیعت ابن ملجم ملعون، ظاهرش این است که حضرت به تشخصه میگن تو آنجا نبودی، یا روایات دال بر اینکه کسانی که در این دنیا با هم دوستی دارند، در عالم قبل ماده، آنجا هم با هم بوده اند و... یا روایاتی که دلالت بر این دارند که نفس امیرالمومنین چند هزار سال قبل خلقت حضرت آدم خلق شده اند، و این نفس پشتیبان همه انبیا بوده است، در روایتی هام از اجنه خدمت پیامبر میاد، و پیامبر میگه به این آقای بغل دستی نگاه کن، میگه همین آقا بود، که انبیا رو از شر ماها نجات می داد جمعش به چه نحوی هستش؟ سوال چهارم: اجنه در زمان حضرت سلیمان تجسم مادی پیدا کرده بودند یا تمثل؟ این را پرسیدم مقدمه برای این سوال که آیا اجنه تجسم مادی می یابند؟ و اگر پاسختان منفی است، و فرد در عالم خیال خود با تصویری از جن و جسم مثالی جن، رو به رو شده، و آن را می بیند، پس چگونه جن اگر تجسمی ندارد، در عالم ماده تصرف می کند و اشیا را جا به جا می کند، یا مثل کتاب آن سوی مرگ، آن لطمه ها را به آن شخص و اموال او وارد می کند، یا مشهور است که سنگ به خانه افراد پرتاب می کند و...؟ یا چطور از باقی مانده قضای انسان تناول می کنند؟ ملک هم تجسم میابد؟ روایات مربوط به رویت جبراییل توسط اصحاب چگونه تحلیل می شوند؟ یا چگونه ملک از بوی شخص تغذیه می کند؟ و... خداوند طول عمر با عزت به شما در ظل توجهات عالیه حضرت ولی عصر عنایت بفرمایند. مشتاق دیدار شما هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر اندازه از آرزوهای دنیایی کم کنید به همان اندازه توفیق عمل به آن‌چه حق می‌دانیم در ما پیدا می‌شود. ۲. به هر حال این حالت در این مسیرها پیش می‌آید، باید آن نگاه‌ها را دنبال نکرد. پس از مدتی انسان از آن ظاهرها عبور می‌کند و نظرش به شخصیتِ ایمانی و باطنِ روح انسان‌ها می‌افتد. ۳. آری! روح‌ها قبل از بدن‌ها در علم خدا خلق شده‌اند و برای به ظهورآمدن در این دنیا، به بسترِ بدن مادی نیاز دارند و از این جهت، «جسمانیة الحدوث»‌اند و حال همین روح که در بدن خود را یافته و انتخاب‌هایی در این دنیا داشته «روحانیة‌البقاء» می‌باشد و پس از بدن به صورت شخصی باقی می‌ماند. ۴. احتمالاً باید روی جسم مثالیِ آن‌ها ببیشتر فکر کرد. حتی وقتی برای انسان‌های عادی ظاهر می‌شوند در حیطه‌ی خیال آن‌ها ظاهر می‌گردند، ولی مثل نفس ما که در عینِ مجردبودن می‌تواند بدن خود را حرکت دهد؛ آن‌ها با قدرت خود که به جهت مثالی‌بودن‌شان بیشتر از قدرت‌های مادی است، در عالم ماده با اراده‌ای که دارند تصرف می‌کنند، مثل آن‌هایی که از دور، چیزی را حرکت می‌دهند و یا قطاری را متوقف می‌کنند. موفق باشید 

27020
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در روایات داریم آن کس که هرگز بلا و مصیبت نبیند، مورد لطف الهی نیست و خدا از بنده مؤمنش تفقّد می‌کند و برای او بلاها را اهداء می‏ نماید همانطوری که مرد در سفر برای خانواده خودش هدیه‌ای می‏ فرستد؟ درون این بلایا و ابتلائات چه نهفته است که به مثابه دستورات تربیتی برای تعالی انسان محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: انسان‌ها در این بلاها متوجه‌ی ضعف‌های خود می‌شوند. ثانیاً: متوجه‌ی ظرفیت‌های نهفته‌ی در خود خواهند شد. ثالثاً: در همین مصائب است که می‌پرورند. عرایضی در رابطه با «نگاه الهیاتی ما به پدیده‌ی ویروس کرونا» شده که آن را ذیلاً تقدیم می‌کنم: موفق باشید

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«نگاهی الهیاتی ما به ویروس کرونا»

با توجه به این‌که پدیده‌ی کرونا این سؤال را به میان آورده که نگاه الهیاتی ما به آن چگونه و از چه زاویه‌ای باید باشد، نکاتی یا رویکرد فلسفی به موضوع عرض می‌شود.

حادثه‌ها و مصائب به‌خصوص که هیچ تجربه‌ای از خداوند بهتر از تجربه‌ی ایمان در خطرات خالصانه نیست، به همان معنایی که قرآن در وصف آن، واژه‌ی «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّين‏» به‌کار می‌برد و می‌فرماید: «فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ.» (عنکبوت/۶۵).

۱. عقل در بستر طبیعی خود متوجه مخلوقیت عالم است و پایدارماندن بر عهدِ عقلی در چنین بحران‌هایی اقتضا می‌کند که متوجه‌ی خالق عالم و نقش او در چنین شرایطی باشیم.

۲. خالق عالم به اعتبار آن‌که منشاء وجود عالم و موجودات است، خودش عین وجود است و بنا به گفته‌ی صدرالمتألهین عین وجود، عین کمال، یعنی عین علم و حکمت و قدرت و سایر کمالات است.

۳. خالق عالم، خالق هر موجودی است با تمام لوازم و آثار وجودی‌اش. یعنی خالق هر کدام از ماست با تمام نسبت‌هایی که با اطراف خود داریم و خالق تمام ابعاد شخصیت ماست هرچند مرحله‌ی نوجوانی ما به جهت تقدّم مرحله‌ی کودکیِ‌مان بر نوجوانی‌مان، در ابتدا مرحله‌ی نوجوانی ما به ظهور نمی‌آید، ولی خداوند در اراده‌ی خود همه‌ی مراحل وجودیِ ما را خلق کرده، به اعتبار آن‌که اراده‌ی او واحد است و با یک اراده مخلوق خود را اراده و خلق می‌کند. (۱) هرچند مراحل شخصیت ما به تدریج ظهور کند.

۴. وقتی خداوند خالق وجود عالم است، تمام ابعاد وجودی عالم در قبضه‌ی اوست، به همان معنایی که فرمود: «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ إِلَيْهِ الْمَصير» پس رابطه‌ی مخلوق با خالقش که آن را خلق کرده، رابطه‌ای است که همه‌ی ابعاد مخلوق را در برگرفته و جدایی مخلوق از خالق از نظر تکوینی معنا ندارد، به‌خصوص اگر متوجه باشیم هویت مخلوق، هویت تعلّقی است و مخلوق عین ربط به خالقش می‌باشد.

۵. با توجه به نحوه‌ی ارتباط عالمِ وجود با خدا، خداوند در تمام مراحل عالم، حضوری مطلق و فعّال دارد و اگر برگی از درختی فرو افتد از اذن و علم خدا خارج نیست «وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها» این آیه در واقع گزارشی است از نگاهی که هر اندیشمندی می‌تواند بدان دست یابد.

۶. خالقِ عالم مطابق علم و حکمت خود دارای سنت‌ها و تقدیراتی است. حکمت الهی اقتضا می‌کند تا انسان‌ها را در شرایط خوف و جُوع و ضررهای مادی و جانی امتحان بکند تا انسان‌ها در دل این سختی‌ها پرورانده شوند و شخصیت‌هایی که صابرند، صبرشان به ظهور آید (۲) و در دل چنین سنتی است که اندیشه‌ها به‌کار گرفته می‌شوند تا از یک طرف راه‌های عبور از سختی‌ها شناخته شوند و انسان با عقلانیت خود در مورد عبور از سختی‌هایی که پیش می‌آید بیندیشد و رشد کند، و از طرف دیگر با توجه به آن‌که می‌داند عالم در قبضه‌ی خداوند است در رجوع به خداوند به رازِ وجودی آن سختی‌ها فکر کند که اگر آن سختی‌ها برای پرورش انسان‌هاست، مسیر صبر و مقاومت را در مقابل آن‌ها پیشه نماید و می‌یابد که آن سختی با رحمت الهی هماهنگ است، و اگر در سنت «وَ ما أَرْسَلْنا في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» (اعراف/۹۴) می‌باشد تا در ازاء آن سختی‌ها و تهاجم‌هایی که به انسان‌ها و جوامع می‌شود، رجوع به حق نموده و در محضر خداوند به تضرّع آیند و با تضرّع و توبه، مزاحمت‌های آن سختی‌ها را از سرِ خود کم کنند، به فکر توبه و تجدید نظر نسبت به آنچه انجام داده‌اند و در آن قرار دارند بیفتند. اینجاست که جایگاه بلاهای طبیعی و غیرطبیعی روشن می‌شود بدون آن‌که گمان کنیم عالم از دست خداوند خارج شده. هر بلایی که می‌خواهد باشد. عمده برخوردِ عقلانی از یک طرف و برخورد الهیاتی از طرف دیگر با پدیده‌ای است که امروز به صورت کرونا به میان آمده است تا با عقلانیت خود جایگاه نظریات علمی و بهداشتی نادیده گرفته نشود - اعم از جایگاه طبّ جدید و یا طب سنتی- و با الهیات خود طوری با آن پدیده برخورد کنیم که از راه‌های گشوده‌ی حضرت حق در این‌گونه مصائب بهره‌مند شویم و خود را دست‌بسته در مقابل آن ویروس احساس نکنیم و از برکات نگاه توحیدی جهت حضور در عالم محروم شویم به‌خصوص که حضرت جواد (ع) می‌فرمایند: ««مَوْتُ‏ الْإِنْسَانِ‏ بِالذُّنُوبِ‏ أَكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأَجَلِ وَ حَيَاتُهُ بِالْبِرِّ أَكْثَرُ مِنْ حَيَاتِهِ بِالْعُمُرِ» مرگ آدمی به سبب گناهان بیشتر از مرگ به واسطه‌ی اَجَل است، و ادامه‌ی حیاتش به سبب نیکوکاری بیشتر از حیاتش به واسطه‌ی عمر طبیعی است.

۷. معلوم است که خالق عالم و اقتضائات نظام احسن هستی برای هر مخلوقی جای و جایگاهی قائل است و تقدیرات انسان‌ها نیز از یک طرف وجهی از وجوه آن‌هاست و از طرف دیگر در نسبت با عالم، اندازه‌ای است مشخص شده و به همین جهت آموزه‌های دینی متذکر می‌شوند که مرگ و حیات انسان‌ها دارای اندازه‌های مشخص است و کسی را یارای عبور از مرگی که برای او مقدر شده‌است نمی‌باشد، هرچند خوب مردن و یا بد مردن را خود انسان ها برای خود شکل می‌دهند. قرآن می‌فرماید: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا» (طلاق/ ۳) خداوند برای هر موجودی اندازه‌ای در عالم مشخص کرده و یا می‌فرماید: «إِنَّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر» (قمر/ ۴۹) البته ما هرچیزی را به اندازه آفریدیم و نیز قرآن در آیه‌ی ۲۲ سوره‌ی حدید می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير» هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى ‏دهد مگر اين‌كه همه‌ی آن‌ها قبل از خلقت‌شان در کتابی بوده است و اين امر براى خدا آسان است‏. با توجه به این امر می‌فرماید: «وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللّهِ کِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَن يرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَن يرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاکِرِينَ»؛ هيچ‌کس جز به فرمان خدا نمي‌ميرد، که خدا مرگ را مقررشده معين کرده است و هرکس پاداش اين جهان را بخواهد از آن به او خواهيم داد.» (آل‌عمران/ ۱۴۵) و نیز می‌فرماید: «إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» (یونس/ ۴۹) یا فرمود: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ.» (واقعه/ ۶۰)

 مهم آن است که به تقدیرات خود راضی شویم تا بهشتی در مقابل ما گشوده شود. به همین جهت حضرت علی (ع) در دعای کمیل از خداوند تقاضا می‌کنند: «اللّهمّ انّى اَسْئلُكَ .... اَنْ تَجْعَلَنى بِقِسْمِكَ راضياً قانِعاً» خداوندا! ما را طوری بپروران که از قسمت‌هایی که برای ما مقدر کرده‌ای راضی و قانع باشیم. این یعنی خوب بودن به دست ماست ولی اندازه‌ی «بودنِ» ما در دنیا، در اختیار خالق عالم است؛ خودمان باید سرنوشت خود را تبدیل به نیکی کنیم به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»(رعد/ ۱۱) یعنی نقش آموزه‌های دینی در این‌جا آن است که: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (انسان/ ۳) تا معلوم شود انسان در تعالی‌بخشیدن به سرنوشت خود، دست‌بسته نیست و بلاها، خواب‌ها را بیدار و دل‌ها را متوجه‌ی خدا می‌کند تا جهت دفع این بیماری، منوّر به الهامات علمی شوند.

«والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته»

 


۱) فرمود: «وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَر» (قمر/۵۰)

۲) قرآن در این رابطه می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين‏» (بقره/۱۵۵)

27017
متن پرسش
سلام خسته نباشید: آیه ای هست که اشاره می کند به آرامش: «الا بذکرالله تطمئن القلوب» من هرچه در خودم و در جامعه دیدم نقض این آیه بوده است. انسانی که فشار روحی بر او غلبه می کند رو دیدم موقع گرفتاری به راه های گوناگونی چون موسیقی، سیگار و اعتیاد و.... اگه هم آدم مثبتی باشه ورزش و..... نمی خوام نعوذبالله کفر بگم ولی خدا نمی تونه آرومم کنه؟ می دونم اشکال از من هست ولی چکار کنم این مشکل رفع بشه؟ سوال دومم اینه که روانشناسان می گن برا آرامش، مراقبه یا مدیتیشن کنید این روش در دین چه جایگاهی دارد؟ سوال سومم این است که مثبت اندیشی با واقع بینی چه تفاوتی دارد؟ متاسفانه من اکثر مواقع سعی می کنم واقع بین باشم و مثبت اندیشی رو چیزی جز خیالات و اوهام می پندارم! نظر شما در این مورد چیست؟ ممنونم که حوصله بخرج می دهید برای جواب ها.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. گفت: «یک روز به اخلاص بیا در برِ ما / گر کام تو بر نیامد، آن‌گه گله کن».

 ۲. در دین، تمرکز بر حضور حق و تفکر در سنن الهی مطرح است.

۳. وقتی عالم در قبضه‌ی خداوند حکیم و مهربان است چرا نباید نسبت به آینده امیدوار باشیم. موفق باشید

27026
متن پرسش
سلام: در ذکر یونسی. چه‌ اموراتی می بایست سالک در نظر داشته باشد با توجه به اینکه‌ افکارهای معرفتی و یا افکارهای امیالی آدم را محاصره می کند. نحوه پرداخت این ذکر بایست چگونه باشد؟ آیاتی مثل «شهدالله قل اللهم مالک الملک» و حمد و آیت الکرسی تاکید بر تعقیبات شده. پیام روایت در این است به عرش الهی سئوال ما را در وادی دنیا نفرست منظور روایت در چیست؟ در روایت داریم دعا مخ عبادت است. چه دعایی منظور است؟ آیا دعا را برای دعا؟ دعا را برای حوائج؟ دعا را برای انس و ارتباط؟ این مخ یعنی بالاتر از دعا عبادتی نداریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آیا نباید ما خود را همچون حضرت یونس «علیه‌السلام» در دلِ دریا و در این ظلمات دنیا احساس کنیم و به امید آخرِ آن آیه که فرمود: «كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنين»، بگوییم ‏«لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ»؟! ۲. اذکار توحیدی کمک می‌کنند تا انسان خود را در جهانی وسیع‌تر از آن‌چه از این دنیا در روبه‌روی خود دارد، احساس کند. ۳. آری! دعا، مغز و اصلِ عبادت است از آن روی که هر عبادتی برای اُنس با خدا است. موفق باشید   

27016
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: ضمن تبریک اعیاد ماه رجب و شعبان. استاد نظر شما در این ایام (کرونایی) و فرصت تعطیلات که ایجاد شده است و نحوه مواجهه و استفاده از این فرصت در مقابل برخی برنامه های سخیف مثل مجموعه پایتخت و ...چیست؟ متاسفانه در این ایام موسیقی ها و خوانندگی در تلویزیون به بهانه شاد کردن مردم زیاد شده است. آیا مجموعه هایی نظیر پایتخت و شوخی های زننده و بی معنی به این بهانه که سلایق مختلف است و در این ایام باید شادی ایجاد کرد درست است؟ با توجه به مطلب تبسم و حکمت این طور برنامه ها مصداق دلقک بازی نیست؟ در این فضا که باید ارتباط با خدا بیشتر شود اما مردم را به سمت سرگرمی سوق دادن نتیجه مطلوب دارد؟ جایگاه این نوع برنامه ها در مواجهه با ایجاد تمدن بزرگ اسلامی کجاست و ما در مقابل هوشیار کردن دوستان مذهبی و بسیجی در برابر این گونه طنز ها و برنامه ها چطور باید عمل کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز با شما همراه و هم‌نظرم. زیرا اگر مردم متوجه‌ی حضور خدا و سنت‌های الهی ننماییم، در مسائلی که در هر حال بنا به سنت‌های الهی پیش می‌آید، کم می‌آورند و به جای نشان‌دادن صبر در مصائب، گرفتار بحران و بی‌قراری می‌گردند. موفق باشید

27013
متن پرسش
سلام علیکم: آیا همین که در سطح بسیاری کشورهای جهان ویژه در غرب مشاهده می کنیم که در عین عدم پایبندیشان به مسایل معنوی و مذهبی، اصول اخلاقی و اساسی کاملا در بین آنها به رسمیت شناخته شده و اجرا می گردد بهترین دلیل بر اینکه می توان جامعه ای اخلاقی داشت منهای اعتقاد به توحید و ایمان و .. نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر پشتوانه‌ی آن اخلاق، امور قدسی و پایدار نباشد اولاً: در حین غلبه‌ی نفس امّاره همه‌ی آن رعایت‌ها زیر پا می‌رود ثانیاً: رعایت آن نوع اخلاق که صرفاً اعتباری است و ریشه در حقیقت و نفس‌الأمر ندارد، انسان را از پوچی و نیهیلیسم رهایی نمی‌بخشد. عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شده است. موفق باشید

26997
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ایامتان پر نور و برکت. استاد حلال بفرمایید. سوالم این است که بنده به لطف خدا به حضرات معصومین علیهم السلام محبت و انس دارم ولی اغلب اوقات در مناجاتهایم نظرم فقط با خود خداست و حالم اینطور است که انگار به خود او بیشتر احساس نزدیکی می کنم و احساس می کنم هرچقدر هم که گنهکار باشم او خدا و خالق و تنها کس منه انگار با امام زمان علیه السلام مثلا کمی رودربایستی داشته باشم میخام بدونم این توجهم به خدا توجه به خدای ذهنی است که شما همیشه از آن منع می کنید؟ متشکرم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که فعلاً در این ذوق جهت ارتباط با حضرت حق هستید آن را مغتنم بشمارید. خداوند هر طور خواست شما را جلو می‌برد. موفق باشید

27002
متن پرسش
سلام علیکم: استاد لطفا کلیدی جواب ندید بنده با اشاره بلد نیستم راهی بروم. از دست خودم خسته شدم خیلی در مقابل همسر و فرزندم بداخلاق مغرور و زبان دراز هستم، زن مطیع در برابر همسر نیستم، متواضع نیستم، عمرم از دست رفت سرمایه ام رفت به دادم برسید، ایمیل ندارم در کانال پاسخ بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که برای رفع این نقیصه باید خودسازی را شروع کرد؟! پیشنهاد بنده مطالعه‌ی دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» می‌باشد. بالاخره باید انسان بر روی روح و روان خود کار کند تا لذتِ دینداری را بچشد. موفق باشید

26999
متن پرسش
سلام حاج‌ آقا: مستاصل بودم و اینکه چقدر از قافله رفقا دور افتادم. با اشک به این حالم، خوابم برد. در خواب آیت الله بهجت «ره» رو دیدم که گفتند ۱۱بار سوره قدر را بخوان. حاجی جان با این قبیل خوابها چه برخوردی داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره خواب حجت نیست، ولی پیشنهاد بدی هم نشده است و شاید در امور شخصی بتوان از آن استفاده کرد. به هر حال بنا نیست ما برای امور دینیِ خود به دنبال خواب‌دیدن باشیم. موفق باشید

26982
متن پرسش
با سلام چندی پیش کتاب کیمیای محبت مرحوم شیخ رجبعلی خیاط را مطالعه نمودم و بسیار از مطالب کتاب فیض بردم در پایان کتاب با رویت تصویر مرحوم خیاط احساس کردم ایشان مرا مورد راهنمایی قرار داده اند و به نوعی ارتباط دارند. از چشمان ایشان در تصویر انگار نوری بیرون می آمد. صحیح است یا توهم است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این امور مشغول شد. موفق باشید

26975
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز: ضمن تشکر از تلاش جهاد گونه ی حضرتعالی در راستای علوم دینی و ایجاد بصیرت در جامعه ی شیعه به استحضار می رساند: بنده کارمند هستم و در شرایطی از زندگی هستم که نمی توانم کار خود را رها کرده و برای ادامه زندگی همانند طلاب ادامه راه دهم. با توجه به اینکه به برخی از پرسش کنندگان فرموده بودید بر اساس نظر علما حوزه ی علمیه نیاز به افزایش طلبه دارد و واجب کفایی می باشد خواهشمند است ارائه ی طریقی برای بنده و امثال بنده بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه عرض شد مربوط به عزیزانی است که بنا دارند زندگی را شروع کنند. اما امثال جنابعالی با عمیق‌کردن مطالعات دینی و رعایت اخلاق فاضله، إن‌شاءاللّه می‌توانید در حوزه‌ای دیگر نقش‌آفرینی کنید. موفق باشید

26972
متن پرسش
سلام استاد: ۱. استاد به نطر شما این که بنده تنها علاقه دارم شب و روز مطالعه و سخنرانی مذهبی و کلا همه آثار شما را بخوانم و حس می کنم دیگه در زندگی چیزی نمی خواهم تمام لذتم قرآن است و یاد اهل بیت آیا این افراط است؟ ۲. استاد من دوست دارم معلم معارف باشم و این حس و حال خوبم را به بچه ها منتقل کنم و آنها را هم با آثار شما آشنا کنم اما نمی شود. آیا خداوند مسیر زندگی مرا برای کمک به دیگران جور دیگری قرار داده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع پیگیری نسبت به معارف، جهت آماده‌شدن برای حضور در آینده‌ای که زندگی با مردم است، خوب و لازم می‌باشد. ۲. باید منتظر ماند تا خدا چه پیش می‌آورد. تواضع و صداقت فراموش نشود. موفق باشید

26955
متن پرسش
سلام و عرض ادب دوستی می گفت: شب عاشورا كه حضرتش در آن تاریكی خار و خاشاک از زمین بر می چید تا شب اسارت، پای نزدیكانش به تیغ كم تر آزرده و خسته شود، بلكه امام حسین، به فكر تمام تاریخ اسارت بشر خار و خاشاک بر می چیده. پیش از آن كه ما بر او اشك بریزیم، در آن شب -به یاد تمام شب هایی كه تاریكی جان ما را در اسارت خواهد گرفت- او بر ما گریسته. در ایامی كه طنین مرگ در جان ما بیش از پیش به گوش می رسد، و جان خود را اسیر دهشت می یابیم و در جان خویش فریاد می زنیم كه الغوث الغوث. در این ایام برای جان های ناتوان ما دعا كنید. برای سیاهی قلب ما دعا كنید. دعا كنید خداوند ما را پاك بمیراند. ما اسیر شده ایم استاد. از دست ما هیچ كاری بر نمی آید. تاریكی تا عمق وجود ما رسوخ كرده. جز اسارت و نیستی هیچ چیز دیگری در وجودمان نمی یابیم. ما فراموش شدگان را فراموش نكنید. این فریادهای جوانی ست كه از بس در تاریكی فرو رفته، و از بس حجاب های بزرگی بین خود و خدایش درست كرده، گمان می كند خداوند او را به حال خویش رها كرده است. حتی گمانش این است كه شما هم او را دعا نخواهید كرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست. بنده که قابل نیستم. مطمئن باشید فرشتگان الهی در حالِ استغفار برای امثال شما هستند تا گناه، در عمقِ جانتان خانه نکند. به همین جهت توصیه می‌شود سوره‌ی «قدر» خوانده شود چون متوجه‌ی حضور روح و ملائکه می‌شویم. موفق باشید

26960
متن پرسش
سلام و خسته نباشید استاد بزرگوار: ببخشید مدتی است تو مباحث شما هستم هر چند دست و پا شکسته ولی یه مشکلی که من رو تو این مسیر و تو زندگی متاهلی خیلی اذیت میکنه اینه که حب نامحرم دارم و این من رو خیلی از سلوک باز میداره. یه دستوری بفرمایید که عمری برای من جواب بده. خیلی راه حل ها رو رفتم ولی متاسفانه مدت کوتاهی جواب میده و باز بحالت قبل برمی گردم و اینقدر حب یه شخص نامحرم در دلم می افته که اصلن میل به ادامه مباحث شما ندارم. ایمیل من خراب لطفا داخل لب المیزان جواب بدین. تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت، چیزی است که عموماً در این مسیر برای افراد پیش می‌آید تا با کنترلِ آن میل و رعایت تقوا، آن افراد به انسانِ دیگری تبدیل شوند و خود را در ساحت برتری بیابند، زیرا «خُلق الإنسانُ ضعیفا» آری! ضعیف‌بودن بد نیست، ضعیف‌ماندن بد است. موفق باشید

26894
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: این اتفاق برای حقیر خیلی پیش می آید تا با خود مشارطه می کنم که امری را انجام دهم یا از کاری پرهیز کنم مثلاً در جمعی سکوت کنم، احساس می شود تمام شیاطین بسیج می‌شوند و به قدری برایم قافیه تنگ می شود که ترجیح می دهم که مشارطه را فراموش کنم. استاد جان این اتفاق کار نفس اماره است یا شیطان؟ اگر کار نفس اماره است پس کی از آسیب های این نفس برای کسب کمالات در امان خواهیم بود؟ و اگر کار شیاطین است آیا آنها می‌توانند از اراده ما مطلع شوند که مانع تراشی کنند؟ سپاس فراوان از شما و تیم زحمت کش لب المیزان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر بگوییم کار شیطان است که همین‌طور است، باید متوجه باشیم شیطان بر اساس دستگیره‌هایی که نفس امّاره در اختیار او می‌گذارد وارد می‌‌شود. راه‌کارِ اصلی باید تواضع و صداقت و بندگی باشد تا از قدرت نفس امّاره کاسته شود. موفق باشید

26893
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: من به مرحله ای پوچی و یکنواختی در زندگی رسیدم و پیش خودم می گویم انسان که نهایت باید بمیرد چرا این همه باید سختی بکشد و بعد بمیرد. من ۶۰ سالگی و ۸۰ سالگی خودم را دیدم، یعنی جلوی چشمم هستن (پدر و مادرم) حالا چرا من باید به این مرحله برسم؟ چند سال پیش برای اعزام به سوریه کارهای مقدماتی را انجام دادم در نهایت بهم گفتن اگر آشنا داری می فرستیمت من هم کسی را نداشتم. می خواهم اگر ذکری یا دعایی برای کاهش طول عمر یا مرگ زودرس سراغ دارید به من بگویید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راه‌های با برکت‌کردنِ عمر فکر کنید. در این مورد بد نیست سری به کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

26867
متن پرسش
سلام: استاد گرانقدر من در مسیر معرفتی هستم الحمدلله، اما مشکلی که هست پول همسرم از ربا هست و غذای خانه ما از آن پول، به هیچ عنوان هم ایشان قابل تغییر و صحبت نیستند، از نظر شرع خب مرجع تقلیدم می فرمایند جایز هست شما پول را استفاده کنید، اما اثار تکوینی لقمه حرام مانع پیشرفتم هست و راه بسته هس. خیلی درمانده شدم، مغازه ایی ایشان به من دادند که اجاره اش را می گیریم، مغازه از پول حلال و حرام مخلوط خریده شده، آیا اجاره این مغازه هم حرام هست؟ من اجاره مغازه را به نیت اینکه پول غذایم باشد می توانم به همسرم بدهم؟ من بروم کار کنم پول کارم را به نیت پول غذا به همسرم بدهم، آیا در اینجا اگر امکان هیچ راهی نیست من باید طلاق بگیرم؟ خواهش می کنم پدرانه راهنماییم کنید. جانم به لب آمد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مرجع تقلیدتان می‌فرمایند باید عمل کنید و آثارِ تکوینی آن هم با تقیّد به دستورات شرع، دیگر مؤثر نخواهد بود. نباید سخت‌گیریِ بدون دلیل بر خود اعمال کنید. موفق باشید

26861
متن پرسش
عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گران قدر: استاد از اینکه وقتتون را می گیرم عذرخواهم ولی سوال مهمی داشتم که مدتهاست فکر من را مشغول کرده. دانشجوی رشته ی فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه امام صادق (ع) هستم و هدفم سربازی امام زمان (روحی له الفداء) و کار برای انقلاب اسلامی است. با این هدفی که دارم همیشه درس خواندن را در همه ی اوقات حتی در تعطیلات عید و تابستان و... داشته ام و بحمدلله دارم و افرادی مانند سید بحرالعلوم صاحب جواهر حکیم سبزواری هشام بن حکم و... که اسوه ی جامعی از علم و عمل و تقوا و عشق به امام معصوم هستند را الگوی خود قرار داده ام. اما از طرفی شرکت در اردو های جهادی مثلا الان که بیماری کرونا هم شیوع پیدا کرده و فعالیت برای جلوگیری از این بیماری و سایر کارهای جهادی دیگر هم هست که از این جهت که سرباز امام زمان شانیت جز زمینه سازی ظهور امام زمان و کار برای امام زمان را ندارد باید در این گونه از کار ها هم شرکت بکند و از طرف دیگر شرکت در اینگونه کار ها چندین روز کار من را عقب می اندازد و شاید شرکت در این گونه کارها تکلیف من نباشد و وظیفه ی من چیز دیگری باشد و آن این است که الان سخت درسم را بخوانم تا هرچه زودتر به علم لازم برسم و معارف اهل بیت (علیهم السلام) را برای سطوح مختلف جامعه بیان بکنم. استاد عاجزانه تقاضا دارم من را کمک بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روحیه‌ی خودتان دارد. البته اگر بتوانید آن دو مطلب را جمع کنید، بهتر است. موفق باشید

26854
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: استاد بنده کارم وکالت بود که مدتی رها کردم توصیه شما این بود در کنار خانه داری وکالت رو ادامه بدهم اما بنده علاقه ای ندارم تنها به ادامه تحصیل در معارف اسلامی و تفسیر قرآن علاقه دارم که همه عمرم را صرفش کنم. همسرم حوزه را اجازه نمی دهد. به نظرتون شغل و ادامه تحصیلم را چه کار کنم؟ استاد من علاقه و استعداد خیلی زیادی در معارف اسلامی و امور فرهنگی دارم به ویژه تفسیر قرآن چه جوری از عمرم بهره لازم را ببرم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی، این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی احساس نیاز روحی نسبت به وکالت ندارید، به خودتان سخت‌گیری نکنید. عرض بنده این بود که بدون دلیل از وسعتِ انسانی خود غفلت نفرمایید و روحیه‌ی صوفی‌گری را به زندگی خود تحمیل کنید. موفق باشید

26830
متن پرسش
با سلام و احترام: بنده حقیر قاضی دادگستري هستم و به شدت بر عاقبت خود نگرانم و از اینکه خدای ناکرده با اشتباه در صدور رای یا تندی با اصحاب دعوی مستحق قهر الهی گردم، در مسیر سیر و سلوک با دلی زنگار گرفته و پایی لنگان طی طریق که خیر، در جا می زنم! از استاد بزرگوار خواهشمندم توصیه و یا ذکر یا دستورالعمل برای قضاوت صحیح و عادلانه و همچنین حسن خلق با خلق الله و بطور کلی آنچه که کمک کننده طی طریق سلوکی با اشتغال به این منصب خطیر می باشد را بزرگوارانه بیان فرمایند. اجرکم عندالله
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کار با برکتی است. تا می‌شود باید مردم را صادق دانست مگر آن‌که خلافش ثابت شود. باید در عین رعایت قوانین در رابطه با خطاکاران، متوجه بود این بنده‌های خدا گرفتار انحراف زمانه‌اند. پس نباید نسبت به آن‌ها کینه داشته باشید و لذا اقلّ حکمی که می‌توان بر آن‌ها جاری کرد را إعمال نمایید مگر آن هایی که مقابل منافع مردم ایستاده اند. موفق باشید

26790
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ولادت مولا علی (ع) را تبریک میگیم و التماس دعا در این ایام عزیز داریم چند سؤال خدمت شما داشتم: ۱. خلوت داشتن و رفع خطورات در اسلام به عنوان یک عمل عبادی جایگاهی دارد یا به عنوان یک پیش زمینه جهت عبادات شرعی و سلوک و صفای باطن هست؟ ۲. اگر بخواهید توصیه ای به ما جوانان در خصوص نحوه و زمان این خلوت ها داشته باشید، چه زمان هایی بهتر است اختصاص بدیم، بعد از نماز ها، سحرها یا زمان دیگری؟ ۳. مدت زمان حدودی این خلوت ها چه مدتی باشد؟ (برای ما که سیر مطالعاتی تازه به مقالات آیت الله شجاعی رسیده) مثلا نیم ساعت یا یک ساعت زمان خیلی کمی است یا متناسب است؟ ۴. زمان خلوت دقیقا به چه امری مناسبه بگذرونیم، در حالت تلاش برای درک حضور و رفع خطورات، ذکر گفتن یا فکر کردن به شرح مباحث معرفتی شما؟ استاد، از اینکه وقتتون را می گیرم عذر میخوام، میدونم هر شخصی مناسب احوالاتش باید به این امور معنوی و سؤالاتی که پرسیدم اختصاص بده ولی یک زمانی حدود این امور یا شکل آنها هم برای ما ابهامه، انتظار داریم شما به عنوان پدر معنوی ما راه حل هایی پیش پایمان بگذارید. دعا گوی شما هستیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر دو. بالاخره با خدا خلوت می‌کنیم تا به کمک عبادات‌مان، اُنس برقرار شود. ۲. بهترینِ آن، ساعتی قبل از اذان صبح است، نشد، هر وقت که پیش آمد. ۳. ساعتی کافی است. بستگی به حال خودتان دارد. ۴. در ابتدا مباحث معرفتی و تفسیر و نهج البلاغه و سپس سجده‌ی طولانی. موفق باشید

26750
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: مدتی است مطالب شما را در کانال لب المیزان می خوانم، سوالی دارم که سالهاست ذهنم را درگیر خود ساخته است. مگرنه اینکه در قرآن داریم بعد از هر سختی آسانی است؟ می دانم کلام خداوند کذب نیست، و بیهوده نیز گفته نشده اما صدق این مطلب را در مورد خود نمی بینم. سالهاست ازدواج نموده اما مشکلات فروانی داشته و دارم تنها پناهگاهم خداوند است و امام زمان عج الله که تا بحال دوام آورده ام. اما توان و صبرم به سر آمده و دیگر نمی توانم تحمل کنم. همیشه منتظر آسانی پس از سختی بوده ام اما خبری نیست، واقعا نمی دانم چه کنم؟ خواهش می کنم راهنمایی کنید که باز هم امیدوار باشم، یا خود کاری انجام بدهم تا به آسانی برسم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی که خداوند در مقابل‌تان گذاشته است را پیدا کنید نه آن‌که بخواهید راهی که خودتان در نظر دارید را برایتان شکل دهند. بعضی‌ها در بلا هم الطاف او را می‌چشند. به گفته‌ی مولوی:

 ناخوش او خوش بود بر جان من               جان فدای یار دل رنجان من

نالم و ترسم که او باور کند                               وز ترحم جور را کمتر کند

عاشقم بر لطف و بر قهرش به‌جدّ                       ای عجب من عاشق این هر دو ضد

والله ار زین خار در بستان شوم                          همچو بلبل زین سبب نالان شوم

موفق باشید

26723
متن پرسش
سلام استاد: دلیل واجب بودن نماز چیست؟ همسر من حس می کند آدم خوبی است. بهش علاقه ندارم و همیشه مرگم را از خدا می خواهم تا از شر او نجات پیدا کنم. از خدا خواستم کرونا بگیرم ولی نگرفتم. اگر نماز نخوانم خدا من را عذاب می کند؟ در زندگی جبری چه کنم؟ چرا باید زنده باشم؟ نمیتونم ایمیل بنويسم خواهش دارم پاسخ بدید و نخواستید، بعد از یک روز پاک کنید. مچکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نماز راه انس با خدا است تا با رحمت واسعه‌اش ما و شما را از همین مشکلات رهایی بخشد؛ عمده رویکرد ما است در نماز تا پروردگارمان با رحمت خودش با ما برخورد کند به همان معنایی که با نماز با رسول خدا صلوات‌الله‌علیه‌وآله که رحمةللعالمین هستند هماهنگ می‌شویم. موفق باشید

26737
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. با توجه به توصیه دین مبین به عدم طول امل و مبارزه آن و شناخت این امر، معمولا چه افرادی مبتلا به طول امل می شوند؟ ۲. راهکار مبارزه با این امر چیست و آیا مطلبی از حضرتعالی در این زمینه برای مطالعه هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده مشغول شدن به کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل است. موفق باشید

نمایش چاپی