بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26371
متن پرسش
سلام علیکم: آیا اقتضای آزادی ما این است که به هر نوع اطلاعاتی- صرفنظر از محتوای آن- از طریق اینترنت و سایر رسانه های مدرن دسترسی داشته باشیم یا اینکه بر اساس رعایت آزادی معنوی و نمود آن در جامعه، باید محدودیت هایی وجود داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نور تقوای الهی باید خودرا کنترل کرد و از برکاتِ فوق‌العاده‌ی آن که حضور در ساحت معنویت است، بهره‌مند شد. زیرا ما در آن حدّ که شریعت الهی فرموده است آزاد هستیم. موفق باشید

26353
متن پرسش
سلام علیکم: اگر انجام عبادات اعم از نماز و روزه و ذکر برای کسی به صورت عادت درآمده است و حالت طراوات و شور برای انجام این امور نداشته و به چشم امور روزمره به آنها نگاه کند، چه راهی وجود دارد که این اعمال از صورت عادت خارج شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال همان عادت هم که مطابق دستورات شرعِ الهی انجام می‌شود، مطابق فطرت انسان است. لذا اگر همچنان ادامه دهد و در عین حال، تقوای الهی را رعایت کند رابطه‌ی آن عبادات با نور فطرتش شدت می‌یابد و همان عبادات برایش نورانی می‌شود، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (توبه/۱۲۱). یعنی تمامیِ عبادات او را مطابق آن بهترین نوعی که انجام داده‌اند از آن‌ها می‌پذیرد. موفق باشید

26359
متن پرسش
یا الله سلام علیکم: استاد محترم بنده حدود ۳۰ سال هست که سه ماه رجب و شعبان و رمضان روزه گرفتم نماز شب خوندم و کارهای دیگر ولی هیچ وقت نتوانستم اتصالم را با الله عزیز برقرار نمایم استدعا دارم راهنمایی بفرمایید که چکار باید بکنم؟ در ضمن اگر ذکر و یا دستور خواستی هم ارائه بفرمایید ممنون خواهم بود. لازم به یادآوری است که بنده از محضر مرحوم بهجت و مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی و آقای محمد پور نیز بهرمند بوده و کسب فیض کرده ام، احساس می کنم که گمشده ای دارم ولی نمی دانم چطور اون رو پیدا کنم. یا ارحم الرحمین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر همین توفیق روزه‌داری در این ماه‌ها موجب نشد تا نتیجه‌ی سلوکی آن، محبت به رهبر انقلاب و حاج قاسم گردد؟! سلوک حقیقی و اتصال به حضرت ربّ العالمین در این عالَم، محبت به اولیاء الهی است. موفق باشید

26340
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. نظر کردن به خدا ار طریق قلب و در صحنه نگه داشتن قلب را لطفا راه کار عملی اش را بگویید؟ ۲. چه جوری خود را در حضور خدا نگه داریم؟ بنده در حال کار روزمره هستم مثلا ظرف شستن خیالات مرا به آینده و گذشته می برد چه جوری در حال باشم و اکنون؟ آیا ذکر خاصی را نه موقع عبادت بلکه راه رفتن یا کارهای دیگر اگه دائم بگوییم برای در صحنه نگه داشتن قلب موثرتره؟موقعی که خود رو در محضر خدا ببینیم آیا نظر به اسم خاصی از خدا کنیم چه جوری خود را در حضور نگه داریم بالاخره ذهن و قلب باید در آن حال روی یه چیزی تمرکز کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. راه‌کارِ عملی همان است که قلب را متوجه‌ی حضور حضرت حق به نور اسماء در همه‌چیز متذکر شوید. ۲. روغن چراغ را در عبادات خود و مستحباتی که انجام می‌دهید؛ به دست آورید، وقتی چراغ روشن باشد در هنگام ظرف‌شستن هم «دست در کار و دل با یار است». ذکر صلوات و «لا اله إلا اللّه» و سوره‌ی توحید، کارساز است. موفق باشید

26274
متن پرسش
استاد گرامی سلام: ۱. در مثال نجار و تبر فرمودید که نفس وقتی کارش با بدن تمام می شود آن را کنار می گذارد و مرگ اتفاق می افتد. بنده همچین احساسی دارم و هیچ فایده ای در زنده بودنم نمی بینم پس چرا نمی میرم ؟ ۲. من هیچ امیدی به آینده ندارم و به شدت افسرده ام چون هرچه جلو می رویم اوضاع بدتر می شود. دائما آرزوی مرگ دارم چه کنم که خدا این آرزویم را براورده کند؟ دعای خاصی هست؟ شما برایم دعا می کنید این اتفاق بیفتد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نفس ناطقه در حالت تکوینی خود به این مرحله می‌رسد و ربطی به اختیاراتِ جرئی ما ندارد. ۲. خداوند راه‌هایی برای حیات فعّال در این عالم برای ما گذاشته است باید آرزوهای دنیایی را کم کنیم و به شرایط اُنس با خداوند و رضایت به تقدیر او وارد شویم. موفق باشید  موفق باشید

26249
متن پرسش
سلام علیکم: من یه مشکلی دارم و اونم اینه که در بیشتر موارد احساس می کنم اون چیزی که من فکر می کنم درست تره و بقیه اشتباه فکر می کنند. در هیچ زمینه ای خودم رو برتر از بقیه نمی بینم و وقتی خصوصیات آدم های خود شیفته را خواندم دیدم من هیچ کدام از اون خصوصیات را ندارم. ولی فقط در این یک مورد خاص اینطوری هستم. خیلی وقتها هم آسیب دیدم از این بابت و مجبور به عذرخواهی شدم ولی بازم تکرار کردم. واقعا درمان این مرض که البته ریشه ژنتیکی هم داره واقعا برام حیاتی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بنده چیزی نمی‌دانم. شاید مطالعه‌ی کتاب‌های اساتیدی مثل شهید مطهری، چنانچه همراه با دقت و تدبّر باشد کمک کند. موفق باشید

26225
متن پرسش
سلام استاد: یه سوال خدمتتون داشتم. اگر شوهر به زن بگه چادر بپوش در صورتی که زن با مانتو حجاب کامل را دارد و زن چادر نپوشد گناه نپوشیدن چادر به گردن مرد که نمی افتد؟ آیا چادر نپوشیدن گناهه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استفاده‌نکردن از چادر در صورتی‌که حجاب کامل باشد گناه نیست و مرد هم نباید چنین حقی را برای خود تصور کند که همسرش را مکلّف کند به استفاده از چادر، هرچند بهتر است با هم کنار بیایند. دوست‌داشتنِ همدیگر یعنی در اموری که شرع اجازه داده است؛ به انتخاب همدیگر احترام بگذاریم و نظرات خود را بر همدیگر تحمیل نکنیم و اگر طرفِ مقابل را برای خود دوست داشته باشیم، عملاً تنها خود را دوست داشته‌ایم. ولی اگر به انتخاب‌های شرعی همدیگر احترام بگذاریم، عملاً همدیگر را دوست داشته‌ایم. زیرا به خاطر خودمان، آزادیِ طرف مقابل را از او سلب نکرده‌ایم. ما در اسلام امرِ به معروف داریم یعنی امری که شرع، آن را واجب و شایسته می‌داند و نهی از منکر یعنی آن‌چه شرع، آن را بد می‌داند. البته زن و شوهر مطابق شرع، وظایف و حقوقی نسبت به همدیگر دارند که آن باید در جای خود محفوظ باشد. موفق باشید

26202
متن پرسش
سلام: وقت به خیر. یه سوالی داشتم که اگر امکانش نیست در سایت قرار داده باشه، ممنون میشم جواب رو برام پیامک بفرمایید. خیلی به جوابش احتیاج دارم. استاد من از اون وقتی که خودم رو شناختم، آدم ترسویی بودم؛ ترس از بحث و دعوا و دودستگی. الان هم که این اتفاقات افتاده، بسیار مضطربم. بخاطر این ضعف مدام خودم رو سرزنش می کنم که من آدم به دردنخوری هستم. حتی اگر بتونم در عرصه های دیگه ای به درد انقلاب و اسلام بخورم، چون شجاع نیستم، فایده نداره و در این آزمایش آخرالزمان سرشکسته ام. حاضرم برم میدان جنگ، تیر بخورم اما وارد بحث با کسی نشم. من ولایت فقیه رو صددرصد قبول و دوست دارم اما مدافع خوبی نیستم. برای همین، همه ی کارها و فعالیت هام رو تعطیل کردم چون فکر می کنم هرچه کنم فایده ای نداره. شنیدم در آخرالزمان آدم ها یا در جبهه ی حقند یا باطل، حد وسط نداره. من حق رو قبول دارم و حاضرم جونم رو به پاش بدم اما جرات دفاع ندارم. می ترسم که اسمم بره در بین جبهه ی باطل. راهنماییم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی چنین استعدای خداوند در شما نگذاشته، چرا خود را سرزنش می‌کنید؟! اولاً: همین‌که با منتقدین به ولایت فقیه همراهی نمی‌کنید، کار ارزشمندی است. ثانیاً: در امور زندگی، مطابق رهنمودهای رهبری عمل کنید تا وظیفه‌ی خود را انجام داده باشید. موفق باشید

26171
متن پرسش
با عرض سلام: ۱. استاد عزیز اینکه می فرمایند بعد از نماز صبح تفکر بکنین؟ درباره چه چیزی تفکر بکنیم و حد و حدودش چقدر می باشد؟ ۲. تفاوت لااله الاالله و لا اله الا هو از نظر معنی و اینکه توحید صفاتی یا افعالی هست را میشه توضیح بفرمایین؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تدبّر در قرآن و یا تدبّر در ادعیه، به‌خصوص دعای «صباح»، نوعی تفکر است. ۲. در ذکر «لا اله الا هو» نظر به مقام احدیتِ حضرت ربّ العالمین می‌شود و در ذکر «لا إله إلا اللّه» نظر به مقام واحدیتِ حضرت ربّ العالمین می‌شود و هرکس بنا به ذوق و احوال خود می‌تواند به هر کدام از اذکار مذکور رجوع فرماید. موفق باشید

26110
متن پرسش
با سلام: آیا کسی که چند سال افسردگی داشته باشد در صورت توبه خدا او را می بخشد؟ در مورد این آیه که خداوند کسانی که بعد از ایمان آوردن ناامید می شوند را هرگز نمی بخشد و این تنها گناه نابخشودنی است توضیح می دهید؟ ممنون میشم پاسخم را بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افسردگی یک مشکل روحی است و ربطی به یأس از رحمت خدا ندارد. آری! گاهی انگیزه‌ی انسان در امور دینی ضعیف می‌شود، ولی این یأس از رحمت خدا نیست. موفق باشید

26051
متن پرسش
سلام استاد گرامی: استاد من چند سالی که با آثار عرفا آشنا شدم خیلی اهل سکوت شده ام. در مهمانی با اقوام حرفی برای گفتن ندارم کسی هم حتی دوستان مسجدی هم با من دوستی نمی کنند مگر این که حرفهای لغو دنیایی بزنی استاد در شهری دور از خانواده زندگی می کنم نه دوست هم روحیه ای دارم نه دوست دارم با زدن حرف های بیهوده حتی با مذهبی ها عادت به سکوتم را از دست بدهم. ۱. به نظرتون این رویه من درست است؟ البته من نمی خوام منزوی باشم اما شرایطم این شده. ۲. آیا خدا این تنهایی رو که هر چه سعی می کنم ازش در بیام نمیشه برای رشد من خواسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آرام‌آرام با به ظهورآمدنِ معارف حقّه زبان‌تان باز می‌شود. ۲. اولِ کار خوب است. موفق باشید

26052
متن پرسش
سلام استاد عزیز: من احساس می کنم دیگه مثل قبل نیستم. حدود ۲۰ سالگی. اون وقتا به صرف شنیدن یک نکته فورا اراده می کردم و اون رو تو زندگیم پیاده می کردم. ولی الان نمیتونم. انقدر ضعف اراده و بی نشاطی دارم که اکثر نماز صبحام یا قضا میشه یا نزدیک طلوع خونده میشه. الان ۲۷ سالمه. به دادم برسید استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان به اندازه‌ای که راهی بزرگ و متعالی در مقابل خود بیابد، به همان اندازه همّتِ رفتن در آن راه و قدم گذاشتن برای رسیدن به مقصد در او رشد می‌کند. راه امروز ما انقلاب اسلامی است و عبادات ما و رعایت دستورات شرعی و اخلاقی برای آن است که در این راه باقی بمانیم و به سوی اهداف عالیه‌ی آن قدم بزنیم. نظری به سیره‌ی شهدای عزیز در این رابطه بسیار کمک‌کار است. کتاب «گلستان یازدهم» و «خداحافظ سالار» و امثال آن نشان می‌دهد که این عزیزان چگونه از طریق رعایت احکام الهی به حقیقتِ دورانِ خود نزدیک شدند تا سر حدّ فدایِ جان، خود را خرج این حقیقت کردند. موفق باشید

26028
متن پرسش
سلام: من در خودم احساس غرور می کنم حتی گاهی دوستانم این را متذکر می شوند. می خواستم راه نجات از این رذیله اخلاقی را توضیح دهید. از لطفتان متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متذکر این امر باشید که «هرعنایت که داری ای درویش / هدیه‌ی حقّ بُود نه کرده‌ی خویش». موفق باشید

26018
متن پرسش
با عرض سلام محضر سیدنا الاستاد! بنده با صحبتهایتان در جلسه تفسیر این هفته راجع به برداشت از دین و گشودگی با دیگران همراهم امّا بالاخره بعضی احادیث برای من سوال برانگیز بوده؛ مثلا در همین کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق آنچنان صورت برزخی برخی گناهان مثل نگاه به نامحرم و شوخی با نامحرم و هر که یک تار مویش بیرون باشد و ... در حدیث آورده شده که ناخودآگاه هر که در جامعه این کار را می کند کانه مقامش را در جهنم می بینی؛ یا مثلا شما به شوخی مطرح کردید چه بیکاری بوده فردی که ثابت کرده افرادی که ریششان را می زنند فاسق اند اما سوال من اینه مگر اینها در اسلام مساله نیست و اسلام مرز خود را در این موارد روشن نکرده پس تغافل یا سعه چه معنایی می دهد؟! و بالاخره اینها فسق هست یا نه؟! متشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد خودِ افراد، وظیفه‌ی آن‌ها همان است که بالاخره باید مواظب اعمال خود باشند. ولی در رابطه‌ی وظیفه‌ی ما نسبت به افراد، بیشتر باید حملِ بر صحت کرد. موفق باشید

26012
متن پرسش
سلام استاد: من یه دوستی دارم ایشون مشکلات خیلی شدیدی دارن. قبلا با وجود این مشکلات دغدغه فرهنگی داشتن اهل مطالعه بودن و اردوی جهادی راه مینداختن. اما الان از شدت مشکلات حالت پوچی و افسردگی گرفتن. پدر و مادرشون اعتیاد دارند. برادرش یه خودکشی ناموفق داشت. خواهر کوچکش رو پدرش به خاطر پول می خواست به عقد یه نفر دربیاره و نذاشته درس بخونه و.... الان ایشون باید چیکار کنن؟ چندین ساله درگیرن. از دانشگاه هم انصراف دادن. رشته کامپیوتر بودن. حالا میخوان پزشکی بخونن که پول دربیارن. ولی همینم نمیتونن جلو ببرن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه‌ی تقدیری باید بشوند که در دل همین مصائب در میان است تا موجب ‌شود نظر به مصالح حضرت ربّ العالمین بکنند و در همین حادثه‌ها خدا را احساس کنند. حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «إِنْ تَصْبِرْ تُغْتَبَطْ وَ إِلَّا تَصْبِرْ يُنْفِذِ اللَّهُ مَقَادِيرَهُ رَاضِياً كُنْتَ أَمْ كَارِها» اگر در مشکلات و حادثه‌ها صبر كنى آن‌چنان شخصیتی آرام و وارسته پیدا خواهی کرد که مورد غبطه‌ی دیگران خواهی شد و اگر صبر نكنى، خدا آنچه مقدر است اجرا می‌كند، بخواهى يا نخواهى. موفق باشید

25995
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان! بنده به فضل الهی در معرفت به انقلاب اسلامی و منظومه فکری حضرت آقا بیش از پیش مأنوس گردیده ام و نیز برخوردار از موقعیت اجتماعی و کسب تجربه جهت خدمت کلان به انقلاب شده ام، اما متأسفانه در سلوک فردی نه پیشرفت بلکه دچار عقب رفت و اسیر یکسری غفلت ها و معصیت ها هستم. ۱. به نظر حضرت عالی حکمت آن چیست؟ ۲. استادعزیزم! من این سئوال را قبلا پرسیدم. بنده یک مشکل بزرگی که دارم ذهن یا حافظه یا روحم برای بیان مطالب یاد گرفته و ایراد سخنرانی بنده را یاری نمی کند، علی رغم مطالعه و تفکری که دارم، به نظر جنابعالی حکمت این چیست؟ چه راهکاری توصیه می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. امتحان در امتحان است ای پسر. بالاخره باید با رشد سجایای اخلاقی راه‌های ریزش رحمت الهی به سوی خود را بگشایید. ۲. فکر می‌کنم بهتر است در همه‌ی امور، خودتان باشید و مطالعه نکنید تا برای دیگران سخن بگویید، سعی کنید با مطالعاتتان شخصیتی شوید که آن شخصیت با افراد سخن می‌گوید. موفق باشید

25988
متن پرسش
با عرض سلام: ۱. سوال من در خصوص وسواس است می خواهم بدانم آیا این مطلب که هر کس در هر موضوع مذهبی اعم از اعتقادات یا واجبات و محرمات و... دچار وسواس شود در هر چه شک کرد باید بنا را برآنچه که به نفعش است بگذارد درست است؟ ۲. اگر کسی دچار وسواس و این دغدغه شود که نکند تمام واجبات و محرمات مورد نیازش را نداند و در موضوعات مختلف شک کند که نکند واجب یا حرام باشد آیا می تواند به همان واجبات و محرماتی که می داند اکنفا کند؟ و اگر بدون اینکه بداند مرتکب عمل حرامی شود آیا خدا او را می بخشد؟ با تشکر لطفا در خصوص تمام سوالاتم توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید نظر کنید به عمل عقلا و متدینین که چه نوع برخوردی با موضوعاتی که شما در آن موضوعات در شک هستید، برخورد کرده‌اند. ۲. آری! آری! موفق باشید

25974
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: استاد در میان درسها فرمودید معارف باید به‌قلب برسد مثلا می بینیم در نماز قلب بازی می کند می رود و میاید. یک دفعه می بینیم حمد نماز را نبود. استاد برایم سوال است که آن قوه ای که قلب را رصد می کند و می فهمد که الان بود یا نبود اینکه مثلا بررسی می کند می فهمد قلب حالت قبض دارد یا بسط آن چیست؟ با تشکر و آرزوی توفیق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان خودت هستی که می‌خواهی إن‌شاءاللّه این کثرات را به سوی وحدت آوری. به همین جهت صبرِ در عبادات توصیه شده است. کتاب حضرت روح اللّه در این رابطه یعنی «آداب الصلواة» راه‌گشاست. موفق باشید

25971
متن پرسش
با سلام و درود: بنده قبل از فوت یکی از علما با ایشان در ارتباط بودم و بعد از فوت ایشان هر دفعه به مزار ایشون می رفتم همان روز و یا چند روز بعد ایشان رو به خواب می دیدم ولی یک شب علاوه بر اینکه خواب ایشون رو دیدم در حالیکه بین خواب و بیدار بودم و فقط چشمم بسته بود (خواب خیلی سبک) ولی گوشم صدا رو می شنید ایشان از پشت سر وارد اتاق شدن ود درگوشم مطلبی رو تذکر دادن که نباید فلان کار رو انجام بدم به حالتی که گرمای دهان ایشان رو حس کردم مثل اینکه یک شخص زنده در گوش انسان صحبت میکنن. آیا این توهم بوده یا حالت خاصی بوده و اگه حالت خاصی بوده اسم این حالت چیست و بفرمایید چطور میشه این حالت رو تقویت کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا تصور کنیم آن حالت، توهّم است؟ آن عالِم بزرگوار مأموریتی داشتند، دستِ شما نیست که آن حالت را تقویت کنید. ارادتِ خود را نسبت به ایشان ادامه دهید، خودشان در حدّی که لازم است کمک می‌کنند. موفق باشید

25911
متن پرسش
سلام و رحمت الله: استاد عزیز از مبحث صبر بسیار به فضل خدا بهره بردم خدا خیرتان دهد فقط یک مسأله ای که هست اینه که در روایت داریم که پیامبر صل الله علیه و آله به شخصی که طلب صبر از خدا می کرد فرمودند طلب صبر نکن که بلا بر تو نازل می شود. (اشاره به مضمون حدیث) و از طرفی در آیات قرآن و ادعیه فراوان داریم که طلب صبر می کنیم بالاخره تکلیف چیست طلب صبر بکنیم یا نه؟ ممنونم و التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آن روایت را دقیقاً دید. زیرا در مسیر توحید هر اندازه مقاومت شود بر آن‌چه بر آن قرار داریم؛ صفا و برکات بیشتری به ظهور می‌آید، «إن تصبروا علی ما انتم علیه». موفق باشید

25894
متن پرسش
خدا به دعاهام جواب نمیده حتی هیچ نشونه ایی هم بهم نشون نمیده. چرا آخه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای آن‌که می‌خواهد صبرت را ببیند. مگر نشنیده‌اید:

پرده‌های دیده را داروی صبر / هم بسوزد هم بسازد شرح صدر // آینة دل چون شود صافی و پاک / نقش‌ها بینی برون از آب و خاک // هم ببینی نقش و هم نقاش را / فرش دولت را و هم فراش را

موفق باشید

25889
متن پرسش
سلام علیکم: آیا جاذبه و دافعه در انسان موجب بزرگی روح او می شود یا بزرگواری روح او؟ چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرقی می‌کند! به هر حال وسعت انسان در آن است که از جاذبه نسبت به حقیقت و وسعت‌دادنِ خود در مواجهه با حقّ و حقیقت غفلت نکند و هر آن‌چه مانع اُنس با حقیقت است را از خود دفع نماید. موفق باشید .

25832
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: وقتی در موقعیت آزمایشی قرار می گیریم چه طور باید متوجه شویم که خواست الهی در این آزمایش چیست؟ وظیفه ما در آن آزمایش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر موردی که ما در بین خوف و رجاء قرار می‌گیریم در حدّ اظهار عبودیت وظیفه ی خود را انجام می‌دهیم و همیشه بالاخره خداوند انسان را در بین خوف و رجاء امتحان می‌کند. موفق باشید

25833
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در موقعیتی مورد آزمایش قرار گرفتم. چندین بار از قران کمک خواستم آیه صبر آمد. ولی الان استاد سلوکی ام می گوید اشتباه کردی و وظیفه ای دیگر داشتی و در صحبت هایشان ناراحتی و کمی سرزنش است. نمی دونم آزمایش های عقل و عشق است که روابط و معادلات به هم می خورد یا نه واقعا بی راهه رفته ام؟ ذهنم به اینجا ها نمی کشد. از گیجی و حیرانی خسته شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که همیشه آن‌چه خداوند برای ما حجت قرار داده است، عقل و شرع است. موفق باشید

25823
متن پرسش
با سلام: بنده از یکی از علما ذکر اربعینی می گیرم و الان در انتهای چهارمین چله خود هستم. همیشه ابتدای این اربعین ها با نشاط خاصی آغاز می شود و ترک گناه دوام ذکر سمت و جوع و.... در حالت خوبی هست. هرچه بیشتر به انتهای چله نزدیک می شوم یکی یکی سنگر های فتح شده را پس می دهم به طوری که در انتهای چله یک انسان گناهکار هستم و تنها کالبد بی روحی از اذکار و نماز شب و قرآن و عبادات بدون حضور قلب باقی می ماند. این مسئله برایم آزار دهنده است و وقتی برای اربعین بعدی نزد استاد می روم تا ذکر جدید بگیرم احساس می کنم که اذکار اربعین قبلی به خاطر گناهان بی اثر شده. پس نیت شروع جدید می کنم و بدون اجازه استاد اذکار چله قبل را همراه چله جدید می گویم و این شرایط دارد به وسواس تبدیل می شود. آیا گناهان باعث از بین رفتن خاصیت اذکار می شوند؟ چه کار کنم؟ دلم می خواهد یک چله بدون گناه داشته باشم تا اذکار ان چله بر جانم اثر کند و بعد ذکر جدید بگیرم. اما عمر کوتاه است و فرصت کم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیه‌ی انقلابی و ارادت به مقام معظم رهبری و اُنس با رفقا و فعالیت‌های اجتماعی، فراموش نشود. موفق باشید

نمایش چاپی