بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5028
متن پرسش
عذر میخوام ادامه ی مسائل گذشته برا شما عرض میکنم: 3- اینکه خودمون را همه جانبه در نظر بگیریم و رشد بدهیم واقعا چطور میشه با تموم وجود خودمون را اینطوری ببینیم!! و چطور میشه که این نگاه را به عمل برسونیم ؟ این سؤال از باب تعجب یا نشدن این موضوع نیست . میخوام بدونم چطور میشه 4- گاهی کتب یا سخنرانیهتون را که میخونم یا میشنوم از خودم میپرسم که چطوری میشه من که این همه دغدغه دارم حالا چه مادی و چه دغدغه ی خود واقعی ، به افکارم انسجام ببخشم. لطفا راهنمایی کند . در نهایت عذر میخوام شاید صحبت های من برای شما زیاد مهم نباشه ویا شاید وقت شما را میگیره ولی من هم میخوام خودم را بیشتر بشناسم و خود واقعیم را پیدا کنم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مدتی با مباحث قرآنی مأنوس شوید نور قرآن همه‌چیز را حل می‌کند. بنده بحث سوره‌ی انعام را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید
5021
متن پرسش
باسلام راجع به پاسخ سئوال4963سئوال ما این است: 1.و کمال التوحید نفی الصفات عنه راجع به چه مقامی است؟ 2.آیا خدا عین صفات است؟ 3.آیا عارف بجایی می رسد که دیگر اسما و صفات را نبیند و فقط تجلی ذاتی محقق شود یا نه عارف صفات عینیه را باید ببیند؟ 4.آیا برای عارف حقیقی سجده و قیام فرق نیست؟ 5.آیا صفات فانی در خدایند یا بحث فنا مربوط فانی شدن انسان برای خداست و صفات فقط عینیت دارند؟ 6.طبق لا اسم و لا رسم لواحد القهار پس بحث از اسما برای چیست؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کمال توحید آن است که صفاتی خارج از ذات برای حضرت حق در نظر نگیریم زیرا یک خدا نداریم و یک صفت مثل علم بلکه به تعبیر حضرت صادق«علیه‌السلام» خداوند عین حیات و علم است 2- اگر ذات خدا عین صفاتش نباشد علاوه بر آن‌که دوگانگی بین ذات و صفات پیش می‌آید لازم می‌آید که ذات خدا در خودش هیچ کمالی مثل علم و حیات را نداشته باشد 3- اگر سالک از مقام تعیّن ثانی یعنی مقام وحدانی به مقام تعیّن اول سیرکند و منور به تجلی ذاتی شود در آن مقام دیگر ظهور اسماء برایش معنا ندارد 4- سالک در مقام عنصری و بشری خود در قیام، در معرض وجهی از تجلیات الهی است و در سجده در معرض وجوهی دیگر از تجلیات الهی است و بحث سجده و قیام مربوط به مقام عنصری بشر است 5- این را در جواب شماره‌ی 1 و2 دادم 6- این یک جمله‌ی فلسفی است به این معنا که نمی‌توان خدا را تعریف کرد و این ربطی به بحث اسماء الهی که در قرآن می‌فرماید: «له الأسماء الحسنی» ندارد. موفق باشید
5015
متن پرسش
یا سلام استاد مطهری در کتاب اشنایی با قران جلد2صفحه 73 می فرمایند:{ للاخره خیر لک من الاولی یعنی اخر کار تو(پیامبر) از اول کار تو بهتر است یعنی هر چه رو به پیش روی به کمال والاتری خواهید رسید} ولی من شنیدم که که پیامبر کمال محض اند و کمالی بر ایشان افزوده نمی شود. توضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از کمال، رسیدن هرچه بیشتر اسلام به مردم و ظهور هرچه بیشتر حقیقت اسلام برای مردم است وگرنه برای معصوم کمال به معنای آن‌که از نقص به کمال برسند معنا ندارد. موفق باشید
5003
متن پرسش
با عرض سلام دعایی در شب نیمه شعبان وجود دارد اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْیَتِکَ مَا یَحُولُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ مَعْصِیَتِکَ وَ مِنْ طَاعَتِکَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ رِضْوَانَکَ وَ مِنَ الْیَقِینِ مَا یَهُونُ عَلَیْنَا بِهِ مُصِیبَاتُ الدُّنْیَا اللَّهُمَّ أَمْتِعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ قُوَّتِنَا مَا أَحْیَیْتَنَا وَ اجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنَّا وَ اجْعَلْ ثَارَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا وَ لا تَجْعَلْ مُصِیبَتَنَا فِی دِینِنَا وَ لا تَجْعَلِ الدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّنَا وَ لا مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَ لا تُسَلِّطْ عَلَیْنَا مَنْ لا یَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ استاد عزیز میشود این قسمت دعا را من نمیفهمم اللَّهُمَّ أَمْتِعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ قُوَّتِنَا مَا أَحْیَیْتَنَا وَ اجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنَّا وَ اجْعَلْ ثَارَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَامنظور این چیست شهادت ؟ ممنون میشم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دعا، دعای بسیار ارزشمندی است که اساتید بزرگ می‌فرمایند آن را در همه‌ی طول سال بخوانید. در این قسمت که سؤال فرموده‌اید از خدا تقاضا می‌کنید بتوانیم تا آخر عمراز چشم و گوش و نیرویمان استفاده کنیم و نیرویمان برای ما بماند تا زمین‌گیر نشویم و عرضه می دارید خودت انتقام ما را از کسی که به ما ظلم کرده بگیر و در مقابل کسی که به ما دشمنی می‌کند یاریمان کن. موفق باشید
4995
متن پرسش
سلام علیکم... ببخشید..در آیه ی 143 بقره مگر خدا علم ندارد که چه کسانی از رسول پیروی می کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اصطلاح علم کلام این موارد را علم فعلی خداوند می‌دانند و نه علم ذاتی او، بدین‌معنی که می‌گویند منظور آیه آن است تا در فعل مخلوقات روشن شود که خدا می‌داند، خداوند زمینه‌ای را فراهم کند تا روشن شود چه کسی چه کاره است و اگر فردا خواست کسی را محاکمه کند معلوم باشد بی‌حساب نبوده. موفق باشید
4997
متن پرسش
باسلام طبق اینکه عالم باید عالم بزمانه باشد آیا این را قبول دارید که امروز با این وضع تهاجم فرهنگی و بلوغ زودرس دیگر نباید حرف شهید ثانی که در مورد ازدواج طلاب فرمودنددر کتاب خودشان ذبح العلم فی فروج النسا را ملاک خود بگیریم و هر چه زودتر طلاب امروز ازدواج کنند.2.و شما سن مناسب ازدواج طلاب را چند می دانید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود مرحوم شهید ثانی هم تأخیر در ازدواج را مشروط بر آن می‌داند که ذهن طلبه مشغول مسئله‌ی جنسی‌اش نباشد و به قول شما با توجه به شرایط موجود اگر طلبه بخواهد در حفظ عفت خود به زحمت نیفتد چنانچه ذهن‌اش مشغول است باید زودتر ازدواج کند و هروقت شرایط خود را تا حدّی مناسب دید اقدام کند، پس دیگر نباید گفت سن مناسب چه سنی است. موفق باشید
4963
متن پرسش
یک بحثی دوستانه با یکی از دوستان داشتیم که آن را مکتوب اورده ام شما در موردش نظر بدهید که کدام حق است و اگر ذیل هر عبارت که اشتباه بود توضیح دهید ما را از سرگردانی نجات دادید خواهش می کنم راهنمایی فرمایید نام دو شخص را با الف و ب مشخص کرده ام: الف:التوحید ان لاتتوهمه ب:و کمال التوحید نفی الصفات عنه الف: این و کمال التوحید مربوط به وحدت شخصی وجود است ب:نه، یعنی وحدت حقه وجود الف: در وحدت شخصی هم عارف چیزی جز خدا نمی بیند و صفات را هم دیگر نمی بیند به عبارتی خداوند تجلی ذاتی می کند ب: نفی صفات یعنی اینکه صفات مستقل از خدا نیستند خدا عین صفات است عارفی که صفات عینیه را نبیند عارف نیست جاهل است و قاصر ثانیا تنها عارفی که در شهود محجوب است سجده تجلی گاه تام اوست عارف حقیقی را سجده و قیام فرقی نیست؟ الف:قسمت ثانیا را قبول ندارم و در مورد قسمت اول جوابت:صفات همه فانی در خدایند و عارف بجایی می رسد که از کثرت صفات به وحدت ذاتی می رسد این در برهان صدیقین به اثبات رسید؟ ب:اشتباه نشود اگر بحث از فنا می شود راجع به مقام انسانی است اگر قائل شویم در صفات فنا هست هیچ حرف از وحدت نیست صفات فقط عینیت دارند نه فنا. الف:اسم در مسمی فانی است. ب: خیر،لا اسم و لا رسم لواحدالقهار الف: این در مرتبه واحد قهار است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره من نفهیدیم مشکل و سؤال اساسی شما چیست؟ حرف‌های خوبی است که هر کدام در جای خودش درست است. صریحا موضوع را مشخص بفرمایید؛ اگر بتوانم در خدمتتان هستم. موفق باشید
4946
متن پرسش
سلام علیکم.خسته نباشید جناب آقای طاهرزاده.مباحثات استاد چاره دان همچون:حقیقت نوری انقلاب اسلامی،انسانِ انقلاب اسلامی و انسانِ تمدنی ظلمانی مدرنیته،و دیگر مباحثات ایشان که وبلاگ همیار ولایت ترویج می دهد را چطور می دانید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به ایشان و همه عمار های ولایت توفیق دهد که زمان خود را می شناسند و از عمل به هنگام غفلت نمی کنند.
4928
متن پرسش
چرا نام امام زمان که این قدر مهم است و ولایت به او بر می گردد در قران نیامده است درحالیکه مسائل مهمی مثل قیامت درقران فراوان امده است اما این مساله به این مهمی را باید با حیل و لطایفی از دل ایات بیرون بکشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» دلایل این‌که چرا نام علی«علیه‌السلام» در قرآن نیامده، گفته شده که به تبع آن معلوم می‌شود چرا نام سایر ائمه«علیهم‌السلام» در قرآن نیامده. به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید
4932
متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب خدمت استاد عزیز. از جمله مسائلی که مقام معظم رهبری مطرح کردند سبک زندگی است و در این مساله الگوی سازی و الگوگیری نقش بسازایی دارد لذا خواستیم از استاد که اگر امکان دارد در مورد برخی خصوصیات زندگی که می تواند برای ما الگو باشد یا اینکه جهتهایی را نشان دهد به ما کمک کنید. اگر هم نمی شود به صورت عمومی جواب دهید لطفا خصوصی ارسال نمایید: برنامه شما برای ارتباط با قران چیست؟ مثلا چقدر در روز و چه مواقعی برای قرائت یا برای تفکر و یا برای تحقیق قرار می دهید. خصوصا که شما تفسیر قران هم می گویید ایا آماده شدن شما برای طرح مباحث تفسیری در دل همان رجوع به آیات صورت می گیرد یا وقت جدایی برای این جلسه می گذارید؟ برنامه علمی خود را چگونه تنظیم می کنید که اگر مثلا امروز چند کتاب مهم بدستتان رسید که باید مطالعه کنید بتوانید آنها را در برنامه بگنجانید چون برای ما طلبه ها معمولا این مشکل هست که برنامه درسی و غیر درسی که خودمان ریخته ایم آنقدر وقتمان را پر می کند که وقتی برای این موارد استثنایی باقی نمی ماند برای یک طلبه چقدر مسائل سلوکی اهمیت دارد و چقدر مطالب علمی؟ مثلا در همین ماه مبارک شعبان و رجب و رمضان اگر بخواهیم دستورات این ماه ها را به تمامه انجام دهیم باید حداقل یکی دو درس خود را تعطیل کنیم.(اگر امکان دارد مصداقی جواب دهید) چقدر از وقتتان را در اختیار خانواده و همسر و فرزندان قرار می دهید(یا در گذشته چگونه این مدیریت را انجام می دادید) تا هم به ایشان ضربه وارد نشود و هم از مسیر طلبگی عقب نیفتیم؟ چه کارهایی را به نظرتان خوب است با خانواده انجام دهیم تا هم انس بیشتر شود و هم روحیه عبودیت و معنویت و اخلاق تقویت گردد؟ چقدر برای خواب قرار می دهید؟ اگر امکان دارد برنامه یک روزتان یا یک هفته اتان را برای ما تشریح کنید؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده مباحث نقد غرب و کتاب «تمدن‌زایی شیعه» و جزوه‌ی «.سلوک.» را در همین راستا خدمت عزیزان عرضه کرده‌ام 2- بنده از قبل از انقلاب به طور پراکنده تلاش می‌کردم که از طریق تفاسیر موجود با قرآن مرتبط باشم تا به لطف الهی پس از مطالعات در موضوعات مختلف متوجه شدم باید با جدیت تمام مدتی از عمر خود را صرف قرآن نمایم که در نتیجه به مدت 6 سال تقریباً همه‌ی وقت خود را صرف مطالعه‌ی المیزان و تدبّر در آیات کتاب الهی کردم و یادداشت‌های خوبی نصیبم شد که روش کار را در جزوه‌ی «روش کار با المیزان» عرض کرده‌ام، و برای جلسه‌ی تفسیر روزهای شنبه از آن یادداشت‌ها بهره‌ی زیادی می‌برم و همیشه بعدازظهرهای شنبه همه‌ی وقتم بر روی قرآن و تفاسیر آن صرف می‌شود برای آماده‌شدن جهت جلسه‌ی مذکور. ولی در سایر روزها عموماً بیش از 50 آیه نمی‌خوانم که امیدوارم توفیق بیشتری در تدبّر در آن و متذکرشدن از این کتاب الهی پیدا کنم 3- بنده در سال‌های گذشته یک دفترچه داشتم و کتاب‌هایی که باید مطالعه کنم را در آن یادداشت می‌کردم و با توجه به برنامه‌ای که ریخته بودم و ساعاتی را جهت مطالعه قرار داده بودم آن کتاب‌ها را مطالعه می‌کردم و چون معلم بودم بیشتر امیدم به تعطیلات نوروز و تابستان‌ها بود. ولی حالا که بازنشسته شده‌ام فرصت بیشتری جهت مطالعه دارم. پیشنهاد بنده آن است که شما یک برنامه‌ای برای طول هفته بنویسید و هرکاری را در آن، جا بدهید و سعی کنید طبق آن برنامه عمل کنید 4- نباید یک طلبه همه‌ی مستحبات را عمل کند و نباید هم همه‌ را ترک کند. در ماه رجب اذکار هفتادگانه به اضافه‌ی چند دعای مربوط به ماه رجب و اگر هم توانستید روزه، و در ماه شعبان نیز همان اذکار به اضافه‌ی مناجات شعبانیه و اگر توانستید روزه. ولی در ماه رمضان وقت بیشتری برای عبادات و یا مطالعه‌ی کتاب‌هایی بگذارید که قلب شما را متذکر می‌کند 5-‌ مایحتاج خانواده را تهیه می‌کردم، خانواده بسیار با بنده همراهی می‌کردند و خانواده‌ی پر هزینه‌ای نداریم که نیاز باشد وقت و هزینه‌ی زیادی جهت رفع حوائج آن صرف شود و بیشتر مادر فرزندانم با فرزندانم مأنوس بودند. بنده نگاه‌های کلی را طرح می‌کردم ولی کارها به دوش همسرم بوده و هست 6- بین 6 تا 7 ساعت در 24 ساعت می‌خوابم 7- برنامه‌ام در یک روز یا مطالعه است و یا جواب به سؤالات سایت و یا نوشتن مطالبی که منجر به کتاب و یا جزوه می‌شود و یا آماده‌کردن خود برای جلساتی که در طول هفته دارم و یا رفع خستگی به جهت جلسات. موفق باشید
4896
متن پرسش
یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ چرا خداوند در ان آیه می گوید دارند سر خود را شیره می مالند..؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:آیه می‌فرماید این‌ها گمان می‌کنند نسبت به خدا و مؤمنین خدعه می‌کنند در حالی‌که نسبت به خودشان خدعه می‌کنند بدون آن‌که بفهمند.مثل آن‌که شما معتقد باشید آب قدرت سیراب‌کردن ندارد در این حال خودتان را از سیراب کردن محروم می‌‌کنید.آن‌هایی که نقشی برای خدا قائل نباشند ویا مؤمنین را منحرف بدانند بر انحراف خود افزوده‌اند.موفق باشید.
4901
متن پرسش
سلام علیکم 1.در زمینه اهل کرامت واهل توحید می شود توضیح دهید در کتاب ادب خیال و رجوع به کتب دیگر هم خواندم اما جایگاه آنها را متوجه نشدم مخصوصا وقتی که مثال آقای مجتهدی را زدید؟ .2.چکارکنیم وظیفه خودراازحضرت حجت بفهمیم نه این که برای خود درست کنیم وبعدالهی انجام بدیم(مثل بسیجی های زمان جنگ)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:1- در پاورقی صفحه‌ی 399 از کتاب «جایگاه واسطه‌ی فیض در هستی» عرایضی داشته‌ام. در آن‌جا روشن شده که اهل کرامت از طریق قدرت نفس ناطقه‌ی خود عمل می‌کنند و اهل توحید با نفی هرگونه انانیتی شرایط تجلی و تصرف حق را فراهم می‌کنند 2- امروز سخن وجود مقدس حضرت صاحب‌الأمر را از زبان مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» خواهید شنید و ایشان وظیفه‌ی ما را تعیین می‌کنند. موفق باشید
4902
متن پرسش
سلام علیکم در سوال 4813 گفتید: کتاب «جایگاه تاریخی حادثه‌ها» را در این رابطه نوشته‌ام آیا منظور شما همان جزوه ای است که یک اشاره ای کردید؟2.باتوجه به اطلاعات کم جوانان از تاریخ و وقایع گذشته شما چه کتابی را درباره تاریخ وجریان شناسی پیشنهاد میکنید(قبلا جزوه ای از خودتان رامعرفی کردید که خیلی مختصربود)تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتابی که عرض کردم حدود 2 هفته است از زیر چاپ بیرون آمده است 2- کتاب‌های آقایان دکتر موسی نجفی و موسی حقانی و جعفریان خوب است. موفق باشید
4852
متن پرسش
باسلام 1.کتاب ده نکته شمار اباشرح صوتی و از برهان تا عرفان و معاد را با شرح صوتی کارکرده ام آیا برای ورود به المیزان لازم است بدایه الحکمه را بخوانم؟ و یا چیزهای دیگر برای مقدمه المیزان لازم است؟ 2. شما قائل به این هستید که سلوک باید ذیل اندیشه امام باشد و دلیل هم استناد می دهید به سخن آیت الله بهجت که استاد تو علم توست، واقعا دچار تزلزل فکری شده ام که آیا این همه از علما و عرفا می گویند باید استاد داشته باشی هم آیت الله جوادی هم علامه حسن زاده و هم علامه طهرانی در کتاب سرالفتوح، حال آن استاد چون ولی خداست و از باطن امور آگاهی دارد به ما باید اجازه دهد که وارد سیاست شویم یا نه، نه اینکه در سلوک فردی استاد داشته باشیم ولی در سلوک اجتماعی تحت امام باشیم و ثانیا شاید آن استادی که خدا به ما می دهد اصلا نظریات امام را قبول نداشته باشد لطفا من را راهنمایی فرمایید؟ 3.تعریف اخبارگری را بیان فرمایید؟ بعضی ها می گویند چرا استاد طاهرزاده مدام از امام و آقا برای اثبات دلایلش سخن می آورد آیا این اخبارگری نیست و آیا اینگونه نیست که شاید بعضی ها نظرات علمی آقا و امام را قبول نداشته باشند فلذا بیانات شما فراگیر نمی شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» سعی کرده‌اند در تفسیر المیزان مباحث فلسفی را جدا مطرح کنند تا مطالعه‌ی المیزان منوط به مباحث فلسفی نباشد 2- شاید سخن آیت الله بهجت از آن جهت است که می‌دانند زمانه طوری است که دیگر اساتیدی مثل مرحوم قاضی پیدا نمی‌شود. بنده عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت الله بهجت» عرض کرده‌ام. خوشا به حالتان اگر استاد قابل اعتمادی پیدا کردید ولی به نظر شما اگر استاد سلوکی نظرات حضرت امام را قبول نداشته باشد قابل اعتماد است؟ 3- اخباریون معتقدند نه می‌توان به عقل اعتماد کرد و نه می‌توانیم قرآن را بفهمیم و لذا فقط باید به ظاهر روایات بسنده کرد که لازمه‌ی آن یک نوع تحجر است. ولی اگر دلایلی عقلی یا نقلی مطرح کردیم و بعد شاهدی از سخنان امام و رهبری آوردیم این را اخباری‌گری نمی‌گویند چون اندیشه را مخاطب قرار می‌دهیم نه آن‌که اندیشه را تعطیل کنیم.مرحوم شهید مطهری اخباری گری را این طور توصیف می کند « خود اخباریّین مدعى هستند که قدماى شیعه تا زمان «صدوق» همه مسلک اخبارى داشتند. ولى حقیقت این است که اخباریگرى به صورت یک مکتب با یک سلسله اصول معین که منکر حجیت عقل باشد، و همچنین حجیت و سندیت قرآن را به بهانه اینکه فهم قرآن مخصوص اهل بیت پیغمبر است و وظیفه ما رجوع به احادیث اهل بیت است منکر شود، و همچنین بگوید اجماع بدعت اهل تسنن است، پس از ادلّه اربعه یعنى کتاب و سنت و اجماع و عقل، تنها سنت حجت است، و همچنین مدعى شود که همه اخبارى که در کتب اربعه یعنى کافى و من لایحضره الفقیه و تهذیب و استبصار آمده صحیح و معتبر بلکه قطعى الصدور است، خلاصه مکتبى با این اصول، پیش از چهار قرن پیش وجود نداشته است. شیخ طوسى در کتاب عُدّة الاصول از گروهى از قدما به عنوان «مقلّده» یاد مى‏کند و انتقاد مى‏نماید، ولى آنها مکتبى از خود نداشته‏اند. علت اینکه شیخ آنها را مقلّده مى‏خواند این است که در اصول دین هم به اخبار استدلال کرده‏اند. به هر حال مکتب اخباریگرى ضد مکتب اجتهاد و تقلید است. آن اهلیت و صلاحیت و تخصص فنى که مجتهدین قائلند او منکر است، تقلید غیرمعصوم را حرام مى‏کند. به حکم این مکتب چون حجت و سند منحصر به احادیث است و حق اجتهاد و اعمال نظر هم نیست مردم موظفند مستقیماً به متون مراجعه کنند و به آنها عمل نمایند و هیچ عالمى را به عنوان مجتهد و مرجع تقلید واسطه قرار ندهند.» (مجموعه‏ آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏20، ص: 169 ) موفق باشید
4854
متن پرسش
سلام علیکم استاد محترم واقعا معذرت میخواهم که این سوال را می پرسم لیکن مجبورم زیرا شرایط روحی بنده آنقدر خراب است که نیاز مبرم به مشاوری امین و مذهبی دارم . مدتی است که فرد مورد علاقه ام با شخص دیگری ازدواج کرده و من بسیار غصه دارم به صورتی که نمی توانم زندگی عادی داشته باشم و بسیار گریه میکنم به من بگویید چه کار کنم تا فراموش کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع گرایش‌ها ریشه در وَهم انسان دارد اگر بتوانید ذهن خود را در امور دیگری مشغول کنید این کوه تبدیل به کاه می‌شود. بنده در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی در این مورد داشته‌ام و کتاب روی سایت هست. البته بنده نباید این سؤالات را جواب دهم چون وظیفه‌ی خود را کار دیگری می‌دانم و یا لااقل ایمیل بفرستید تا شخصی جواب داده شود تا وقت کاربران محترم مشغول این امور شخصی نشود. موفق باشید
4858
متن پرسش
سلام.استاددرجواب سوال4792درباره سیر مطالعاتی عرفان نظری شما جوابی عنایت فرمودید که سیر مطالعاتی سایت مفید است ولی بنده سیر شما را تا حدودی پیش رفته ام وجسارتا یک سیر کلاسیک با کتب مرجع تر می خواهم اگر لطف کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله پس از سیر مطالعاتی سایت می‌توانید با تفسیر المیزان و اسفار ملاصدرا و فصوص محی‌الدین مرتبط باشید. موفق باشید
4819
متن پرسش
سلام و خداقوت آیا عالم ذر با روز الست ارتباطی دارد الر بله چو ارتباطی جایی شنیدم که در عالم ذر ارواح خوب یا خبیث هستند و وقتی وارد این دنیا میشوند با همان خصوصیات هستند اگر اینطور هست پس ما با پیش فرضهایی در این دنیا می آییم که توان تغییر آنرا در این دنیا نداریم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این طور نیست. بنده در جلسه‌ی تفسیر سوره‌ی اعراف در شرح آیه‌ی 172 عرایضی داشته‌ام که شاید این شبهه برطرف شود. موفق باشید
4796
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید یک سؤال داشتم که مرا به کتاب از برهان تا عرفان خودتان احاله دادید ولی به جواب نرسیدم خواهشمندم بفرمایید تصور هستی بدون چیستی چگونه امکان پذیر است؟ چگونه امکان دارد یک چیز بدون اینکه چیستی داشته باشد وجود داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سلوک فلسفی انسان به جایی می‌رسد که از ذهن که عموماً چیستی‌ها را در خود دارد عبور می‌کند و به عقل می‌رسد که با «وجود» مرتبط است و در اینجاست که انسان می‌تواند بدون رجوع به ذهن – که نظر به چیستی‌ها دارد – با وجود و مراتب وجود مرتبط شود و در این راستا و برای این سیر از چیستی به هستی، معرفت نفس راه‌کار خوبی است. موفق باشید
4787
متن پرسش
باسمه تعالی- سلام علیکم، با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون برای حضرتعالی در ترویج معارف دینی ، چندی پیش انتقادی در مورد کاربرد عبارت "اصولگرایان حزبی" مطرح کردم و چون حضرتعالی آنرا پذیرفتید فهمیدم که به خطا نرفته ام. اما بعد از آن مشاهده کردم که به جای آن از عبارت "اصولگرایان سیاسی" استفاده می فرمایید که به نظر می رسد انتقاد شدیدتری به آن وارد باشد. به خصوص وقتی در پاسخ شماره4729 فرموده اید ". . . خطر اصولگرایی سیاسی به عنوان یکی از عواملی که انقلاب را گرفتار بن بست می کند. . ." بر آن شدم تا ابهام و ایرادم را مطرح کنم. تعجب حقیر از این است که مگر ما اصولگرایی غیر سیاسی هم داریم؟ اگر منظور از اصولگرایی گرایش یا اعتقاد به اصولی است که ریشه در منابع فقهی و دینی دارد، حتما از فروع آن اقتصاد ، فرهنگ، سیاست و حقوق و . . . است، به نحوی که جدا کردن آن ها و به طریق اولی در تقابل دانستن آن ها امکان ناپذیر است. اتفاقا علت اصلی کاربرد عبارت "اصولگرایی" این است که حتی الامکان از تفرق مسلمانان و حد اقل شیعیان جلوگیری شود و همه را حول اصول متفق فیه متحد نماید، حال اگر خود اصولگرایان را شقه شقه کنیم بر خلاف مقتضای آن نام گذاری عمل کرده ایم. و ممکن است عده ای هم ما را به این دلیل که اصولگرای فرهنگی هستیم نپذیرند و بعضی دیگر را با دیگر عناوین. آن طور که حقیر فهمیده ام اصولگرایی به مثابه درختی است که ریشه های آن منابع فقهی است و شاخه های آن فروعی چون : اقتصاد، سیاست ، حقوق ، فرهنگ، دفاع و . . . که اگر چه به ظاهر جدا ولی چون از طریق یک تنه به ریشه ها متصل و وابسته اند پس عین هم بوده و تفکیک نا پذیرند. همانگونه که شهید مدرس هم فرموده اند : سیاست ما عین دیانت ما است. اما من مدعی اصولگرایی هستم که در عمل یا سیاست زده ام، یا سیاسی کارم، یا قدرت طلبم ، یا اصلا اصولگرا نیستم اما منافعم ایجاب نموده که خود را در دایره اصولگرایان وارد کنم. بنابراین به نظر می رسد نه تنها سیاسی بودن را نباید به عنوان مذمتی برای بعضی اصولگرایان بکار بریم بلکه باید اصولگرایی منهای سیاست را مذمت نماییم ، همان طور که در مورد گروه هایی مثل انجمن حجتیه کرده ایم. اگر آنچه گفته شد درست باشد، شاید راه حل در این باشد که به جای این که با یک عبارت و یا یک اصطلاح افراد و گروه های مختلف و یا حتی متعارض را وصف کنیم، با توصیف در یک جمله و بنا به مورد با ذکر اوصاف دقیق و مشخص (مثل سیاست زده ، سیاسی کار، قدرت طلب یا . . ) آن ها را متمایز و نظر و اراده خود را تبیین نماییم و یا این که بدون ورود در علت یا منشا اشتباه و خطا ی افراد و گروه ها اظهار نظر نماییم تا باعث ایجاد شائبه ای نشود.با تشکر از بذل محبت و عذر خواهی از تصدیع اوقات شریف و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از اصول‌گرایی سیاسی آن نوع اصول‌گرایی است که خود را در حصار سیاسی‌بازی متوقف کرده است در حالی‌که اگر بر اساس رهنمودهای دین خدا عمل می‌کرد در عین آن‌که سیاست عین دیانت است ولی دیگر به آن اصول‌گرایی سیاسی اطلاق نمی‌شد. مثل آن‌که به حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اصول‌گرا می‌گویند و برای آن‌که اصول‌گرایی سیاسی را از اصول‌گرایی اصیل جدا کنیم. مقام معظم رهبری در تاریخ 29/3/ 85 شاخصه‌های اصول‌گرایی را به‌کار بردند تا بتوان بین اصول‌گرایی حقیقی با اصول‌گرایی ادعایی فرق گذاشت. موفق باشید
4792
متن پرسش
سلام.استاد .بنده با مطالعه آثار شما به عرفان علاقه مند شده ام وقصد دارم به صورت جدی وتمرکر بیشتر مطالعه متون عرفانی راشروع کنم.اما این مسیر بسیار دشوار است وهمان طور که می دانید به دلیل عدم پرداخت گسترده در جامعه دورنمای وسیعی پیش روی بنده نیست از این که ابتدا از چه مباحثی شروع کنم چه مطالبی را بخوانم چه سیری را دنبال کنم که دچار سردر گمی نشوم وبی هدف هم مطالعه نکنم.خودم کم وبیش آنچه که از آثار شما دستگیرم شد شروع به مطالعه بر روی اسما وصفات شدم کردم تادر این موضوع عمیق تر شوم.خواهشمند شما مرا یاری کنید ویک سیر کلاسیک برای مطالعه متون عرفانی به من پیشنهاد کنید. درضمن یک سیر در راستای مطالعه کتب امام خمینی نیز می خواهم.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست بتواند کمک کند از آن جهت که با معرفت نفس شروع می‌شود. موفق باشید
4769
متن پرسش
سلام استاد. تعریف سوبژکتیویته از نظر شماچیست؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را مفصل در حدّ توان خود در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شرح کرده‌ام. موفق باشید
4758
متن پرسش

به نام خدای رحمان رحیم و با سلام خدمت استاد عزیز این که در ماه رجب روایت داریم اگر کسی یک روز از آن را روزه بگیرد ار نهری که در بهشت است که از شیر گواراتر و عسل شیرین تر است می خورد و شما فرمودید شیر صورت علم تو حیدی و..... است یا اگر کسی سه روز را از ماه رجب را روزه بگیرد از پل صراط به سلامت رد می شود و روایتها یی از این قبیل به چه معنا ست و شرط ان چیست ایا هر کسی یک روز روزه گرفت شا مل می شود مثلا من کسی را می شناسم که هر سال در مراسم اعتکاف شرکت می کند اما در همان زمانی که در اعتکاف بود پدرش به خا طر رفتار بد او و حتی فحش قبیح به پدرش او را فرزند خود نمی دانست و او مدتهاست با پدرش قهر است برا ی به دست اوردن رزق از رشوه دادن هیچ ابایی ندارد استفاده از ما هواره در خانه برایشان عادی است و.... آیا این که سه روز روزه گرفته و کار هر سالش است و لی تغییری در این اعمال زشتش حا صل نمی شود باعث می شود شامل این روایات بشود یا مثلا روایت داریم اگر کسی این دعا را حتی یک بار در عمرش بخواند در قیامت چه و چه می شود اگر کسی یک بار خواند و آش هما ن آش و کاسه همان کاسه شامل حا لش می شود و اگر شرو طی دارد چرا روایات این چنین مبهم و به طور کلی گفته اند. با عرض تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید تمام این دستورات بر اساس آن است که شرایط آن فراهم باشد به همین جهت در آیه‌ی 27 سوره‌ی مائده داریم « َ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقین‏»خداوند اعمال دینی را از انسان‌های متقین قبول می‌کند به همین جهت هدیه‌ی قابیل را قبول نکرد. موفق باشید

4738
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت استاد بزرگوارو خدا قوت: استاد این حرف درسته که چند تا حیوان به بهشت میرن از جمله سگ اصحاب کهف و الاغ عزیز و .... شما در سی دی ده نکته معرفت قضیّه من وتن در حیوانات صدق نمیکنه چطور اینها وارد بهشت میشن؟ در ضمن آیه و اذا وحوش حشرت چطور تفسیر میکنی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث معرفت نفس به صورت کلی بحث شده با این فرض که تنها انسان مختار است و می‌تواند با تدبیر بدن مابالقوه‌ی خود را با مابالفعل تبدیل کند و از بدن خود منصرف شود و در بهشت با آن‌چه در ذیل شریعت الهی انتخاب کرده روبه‌رو شود ولی به صورت ریزتر در تفسیر آیه‌ی 38 سوره‌ی انعام که بحث اختیار سایر موجودات پیش می‌آید موضوع کمی فرق می‌کند و ظاهر آیه "و اذا وحوش حشرت" نیز روشن می شود. موفق باشید
4741
متن پرسش
سلام استاد عزیز ایا منظور از ماه و خورشید در دعای سمات مقام غیبی است اگر است چطور تصور صحیح پیدا کنیم 2در مورد کوه طور استاد خاقانی از همکاران شما گفتندرفتم طور سینا و متلاشی شدن کوه در ظاهر هم اتفاق افتاده
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همواره در منظر عرفا پدیده‌های عالم مظاهر حقایق غیبی‌اند و با نظر به مناظر به حقایق منتقل می‌شوند . یکی از نمونه‌های انتقال آن‌ها آن است که خورشید را مظهر حقیقت محمدی«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌یابند و ماه را دوازده نور مقدس اهل‌البیت«علیهم‌السلام» 2- هیچ اشکالی ندارد که کوه طور بیرونی به اعتباری که مظهر انانیت باشد در آن صحنه نیز متلاشی شود. موفق باشید
4701
متن پرسش
//الّآ عبادک منهم مخلصین // در این آیه.... خلوص یعنی چه؟؟ خلوص محض از کجا به دست می آید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خلوص یعنی حالتی که انسان در رجوع به خداوند هیچ انگیزه‌ای جز اُنس با خداوند نداشته باشد و هدف اصلی او از عبادت خودِ خداوند باشد. ولی در آیه‌ای که آورده‌اید بحث مخلَصین مطرح است. مخلَص یعنی کسی که خداوند او را برای خود برگزیده و به تعبیر علامه‌طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» هیچ‌کس هیچ سهمی در او ندارد که مصداق آن پیامبران و ائمه«علیهم‌السلام» می‌باشند. موفق باشید
نمایش چاپی