بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3220
متن پرسش
پریشان‌حالی غرب، به کدامیک از جهات زیر است؟ الف) به جهت اهداف پوچی که دارد. ب) به جهت ناهماهنگی میان اجزاءش. ج) به جهت ناهماهنگی میان اجزاء با هدفش.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سؤالات گزینه‌ای اندیشه را محدود به همان گزینه‌ها می‌کند و انسان نمی‌تواند ماوراء آن‌ها نظر خود را تبیین کند هرچند در این سؤال قسمت ج اولویت دارد. موفق باشید
3221
متن پرسش
در تعریف «فکر» از منظر «فلسفه» منظور از «مبادی» در عبارتِ «حرکت به طرف مبادی» چیست؟ آیا منظور فقط مبادی تصدیقیه است (که قضیه و گزاره است مثل استحالة اجتماع نقیضین)؟ یا اعم از تصدیقیه و تصوریه (مثل تعریف موضوع و محمول)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در فلسفه نمی‌گویند: «حرکت به طرف مبادی» می‌گویند حرکت از مبادی به طرف مراد. مبادی آن نکاتی است که انسان تصدیق کرده و پذیرفته است. موفق باشید
3224
متن پرسش
باسمه تعالی سلام بر تمامی دوستان سایت لب المیزان حقیر یک بار دوسه هفته قبل سؤالات 13 و 14 و 15 را برای شما فرستادم، پس از یک هفته پیگیر جوابش شدم، فرمودید که به دستتان نرسیده. مجددا هفتة گذشته این سؤالات را به همراه سه سؤال دیگر، برایتان ارسال کرده طی پیامکی جناب آقای قدوسی را از ارسال این سؤالات و تعداد آنها مطلع کردم. پس از یک هفته امروز که به سایت مراجعه کردم، دیدم پاسخ آن سه سؤال دیگر برایم ارسال شده، هم به سایت، و هم به ایمیلم، اما پاسخ آن سه سؤال، نه به ایمیلم امده و نه در سایت موجود است! لذا امروز مجددا این سه سؤال را به همراه هفت سؤال دیگر خدمتتان ارسال کردم. از انجا که فرموده‌بودید سؤالات شماره نداشته‌باشد، شماره‌های 13 و 14 و 20 را از ابتدای این سه سؤال حذف کرده‌ام. ولی در جریان باشید که اگر دیدید از این ده سؤال، سه سؤال تکراری است، بدانید مانند دفعات قبل مشکل فنی ایجادشده؛ یعنی یا این سؤالات در سری قبلی به دست شما نرسیده یا پاسخی که شما زحمت کشیده و ارسال کرده‌اید به دست من نرسیده‌است. نه این که من پاسخ این سؤالات را دریافت کرده‌ام اما خواسته‌ام یک بار دیگر همین سؤالات را بفرستم. ضمنا دو هفتة قبل سؤالی دربارة آیت‌الله منتظری خدمتتان ارسال کردم که الف و ب و ج داشت، جواب آن سؤال هم به دستم نرسیده‌است! لذا این سؤال را هم إن‌شاءالله پس از چند دقیقه به عنوان سؤال یازدهم خدمتتان ارسال می‌کنم. البته اگر همین متن هم سؤال محسوب شود، جمعاً إن‌شاءالله 12 سؤال خدمتتان ارسال کرده‌ام. آقای قدوسی فرموده‌بودند که استاد سؤالی را در دو دفعه، از دو زاویه نگاه کرده و دو جواب متفاوت داده‌بودند، اما حقیر ظاهراً هیچ‌یک از آن دو پاسخ را دریافت نکرده‌ام! حیف است که استاد سؤالی را پاسخ بدهد ولی بلااستفاده بماند، لذا در صورت ممکن هر دو پاسخ استاد را ارسال کنید شاید خودم متوجه زوایای مختلف بحث بشوم. یا لااقل این دوپاسخ را به استاد عرضه کنید خودشان یکی را بر دیگری ترجیح داده برایم ارسال کنید. ولی فکرکنم اگر خودم با دو پاسخ استاد مواجه شوم، بهتر باشد؛ چون شاید زاویة سؤالم را خودم بهتر بدانم.
متن پاسخ
.
3149
متن پرسش
با سلام و احترام. استاد این که خداوند گفته است "لا اکراه فی الدین" ، کلمه ی اکراه در عرب زمان پیامبر به چه معنایی بوده ؟ به اعتقاد بنده حقیر، اکراه و اجبار در دین وجود داره ازین جهت که اقتضای دینداری نکردن، عذاب کشیدن است. استاد مثل اینه که یک مسیر دوراهی را مقابل فرد بگذارن که یک مسیر به دره هولناک و مسیر دیگر به بوستان ختم شود و بگن اجباری در رفتن مسیر خاص نیست اما طبیعتا مسیر اول به دره هولناک ختم می شود، پس چاره ای در دینداری نیست و این به نوعی اجبار است. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به جایگاه آیه توجه فرمایید که خداوند می‌فرماید «آن‌چه من برای شما گذاردم مخالف روح و فطرت شما نیست و روح شما نسبت به دین کراهتی ندارد» این غیر از آن است که آیه را طوری معنی کنیم که به این معنی باشد که «هر کس آزاد است که دین را بپذیرد یا نه». موفق باشید.
3155
متن پرسش
باسلام سوال خصوصی: همسر من مداح است و هفته ای یکبار در تهران هیئت دارد و ایام شهادتها ومحرم و فاطمیه را به شهرستان و هیئت خودشان میرود و اگر مناسبتی نباشد یه هفته درمیان به انجا میرود یعنی یک هته درمیان دو شب در هفته به هیئت میرود یکی درتهران و دیگری شهرستان علاوه بر این همه ی فکرو ذکرش هیئت است و در روز حداقل با 3 نفر از رفقایش حرف میزند و اصلا به مسائل زندگی توجه ندارد انگار که هیچ مسئولیتی به دوش ندارد وقتی را که میخواهد کنار من صرف کند یا پای اخبار است یا در حال انجام کار دیگری است جوری که شاید حرفمو چند بار باید تکرار کنم تا جوابمو بده گاهی وقتها واقعا انگار بادیوار حرف میزنم. خیلی دچار سرخوردگی میشوم بخاطر همین موضوع از هیئت و همه ی مسائل مذهبی بیزار شدم حتی یک بار به من گفت تو باید مثل زن زهیر باشی و به من بگی برو منم بهش گفتم هرموقع امام زمان اومد این حرفوبهت میزنم کلی بعد و قبل هیئت وقتشو با رفیقاش میگذرونه واقعا دیگه از همه چی خسته شدم چرا ادما نمیتونن تعادل داشته باشن؟خواهش میکنم راهنماییم کنید همه اعتقادمو دارم از دست میدم خواهشا جواب رابه صورت خصوصی بدهید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این موضوعات نکاتی نیست که بنده بتوانم عرایضی در موردش داشته باشم. نهایتاً آن آقا باید از افراط و تفریط به سوی تعادل برگردد شما هم باید فعلاً موقعیت ایشان را درک کنید. موفق باشید
3157
متن پرسش
سلام علیکم ورحمة الله جوانی 17 ساله هستم بسیار شهوت بالای دارم ونمی توانم جلوی خودم را بگیرم ومر تکب گناه می شوم(فیلم های شهوت انگیز نگاه میکنم) لطفا من را در این برطرف کردن این مشکل راهنمایی کنید.وچون به مسائل دینی هم اعتقاد دارم این مشکل بسیار عذابم می دهد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هیچ راهی جز نگاه‌نکردن به این فیلم‌ها ندارید، مثل این است که انسان برای پرت‌نشدن از کوه خود را به پرتگاه‌های خطرناک وارد کند. موفق باشید
3158
متن پرسش
با سلام و احترام مطالعه آیات 17 تا 33 سوره رعد بطور ضمنی قیام امام حسین و یارانش را بیاد می آورد ، گوئی این آیات بعد از واقعه عاشورا نازل شده است .نظر استاد در این باره چیست؟ ضمنا پرسش قبلی من در مورد تزلزل غرب و کتاب حق و باطل استاد مطهری پاسخش دریافت شد ولی قابل خواندن نبود اگر لطف کنید یکبار دیگر ارسال نمائید ممنون می شوم مطلب دیگر اینکه استاد بزرگوار آیت الله جوادی آملی شعر مولانا را می خواندند که: خود هنر دان دیدن آتش عیان نی گپ دل علی النار دخان آیا ما بطور قطع باید کوشش کنیم که به مقام عین الیقین برسیم ؟ و اگر نرسیدیم آیا مجازیم به سخن آنها که به این مقام رسیده اند چشم و گوش بسته یقین پیدا کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- مسلّم از مصداق‌های عالیه‌ی اولوالالباب حضرت سیدالشهدا«علیه‌السلام» و یارانشان هستند 2- اگر جواب سؤال‌تان را نتوانستید بر روی ایمیل خود بخوانید از روی سایت بخوانید چون ما نمی‌دانیم سؤال شما چه شماره‌ای داشته 3- از آن‌جایی که عقل و قلب مخالف هم نیستند اگر انسان چیزی را با عقل‌اش پذیرفت می‌تواند به آن اعتماد کند هرچند قلبش تصدیق نکند. موفق باشید
3120
متن پرسش
پریشان‌حالی غرب، به کدامیک از جهات زیر است؟ الف) به جهت اهداف پوچی که دارد. ب) به جهت ناهماهنگی میان اجزاءش. ج) به جهت ناهماهنگی میان اجزاء با هدفش.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جناب آقای دکتر قدوسی گویا این سؤال را بنده جواب داده‌ام، همچنین سؤال‌های 3121 و 3122 را.
3095
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم سوال بنده از شما این است که من حدود دو سه ماهی است که به لطف خدا شروع به حفظ قرآن کرده ام در ابتدا علاقه زیادی داشتم ولی الان میل چندانی به حفظ ندارم ولی همسرم اصرار زیادی به حفظ من دارندمیخواستم بدانم به نظر شما من به حرف همسرم گوش بدهم واین راه را ادامه دهم یا فعلا حفظ را قطع کنم وهر وقت حال داشتم دوباره به سراغش بروم ،همچنین الان که من مقداری از قران را حفظ کرده ام باید محفوظاتم را نگه دارم و اگر آنها را فراموش کنم در قبالش مسؤلیت دارم ؟با توجه به اینکه من وقت آزاد دارم وهنوز در بسیاری از مسایل دینی و اعتقادی مشکل دارم و معرفت لازم را از دین و قرآن ندارم استاد محترم در مورد آخر لطفا برنامه ای به من بدهید تا بیشتر با دین و قران آشنا شوم و معرفت لازم را در این زمینه بدست آورم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گفت: «هرکسی را بهر کاری ساختند.... میل آن اندر دلش انداختند» ما مأمور به تدبر در قرآن هستیم، اگر روحاً آمادگی حفظ آن را ندارید نباید به روحتان فشار آورید که از کارهای دیگر باز شود. چه کسی گفته اگر انسان آیاتی که حفظ است و بعد فراموش کرد مسئولیت دارد؟ بنده توصیه می‌کنم اگر آمادگی دارید یک دور تفسیر المیزان را مطالعه بفرمایید. بنده در رابطه با چگونگی کار با المیزان عرایضی در آن جزوه داشته‌ام شاید مفید افتد. موفق باشید
3072
متن پرسش
بسم رب الحسین... با سلام و احترام آیا می توان عبارت قرآنی "لا تعلمون شیئا" را در آیه 78 سوره نحل* این گونه معنا کرد: به دنیا آمدید در حالیکه چیزی نبود که ندانید؟؟؟ *وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿٧٨﴾ کمال سپاس را دارم اگر پاسخ را به ایمیلم ارسال فرمائید. از خداوند برای شما توفیقات روزافزون خواستارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جمله‌ی «لا تَعْلَمُونَ شَیْئًا» حال است برای «أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ» و لذا معنایش این می‌شود که شما از شکم مادرانتان خارج شدید در حالی‌که هیچ‌چیز نمی‌دانستید. که مفصل شرح آیه را آیت‌الله جوادی در کتاب «کرامت انسان» مطرح کرده‌اند. موفق باشید
3038
متن پرسش
باسلام و به نام خدا حقیر در سؤال12 عرض کردم: ما قبول داریم که آیت‌الله منتظری، حضرت امام را آنطور که باید نشناختند و خود را کنار امام دیدند. اما این «خود را کنار امام دیدن» را ما از کجا می‌فهمیم؟ آیا از عمل‌کردن به اجتهاد خودش می‌فهمیم؟ یا از نشناختن زمانه و درنتیجه اجتهادهای پرت و پلا؟ و شما در پاسخ فرمودید: این سوال تکراری است ودرسوال 2833 جواب داده شده است. من بعد از خواندن پاسخ شما در سؤال 2833 این سؤال را فرستاده بودم، حال که به آن ارجاع دادید، مجدداً آن سؤال و پاسخ شما را مرورکردم، ولی باز هم جواب سؤالم را نگرفته ام؛ شما در آن پاسخ 2833 تنها این مطلب را مطرح می کنید که او خودش را کنار امام میدید و آن عظمت را برای امام قبول نداشت. اما نمیگویید: «از کجا ما این را فهمیده ایم»! لطف کنید در پاسخ به این سؤال که «از کجا فهمیده ایم؟» یکی از گزینه های زیر را انتخاب کنید: الف) عمل کردن به اجتهاد خودش ب) نشناختن زمانه و اجتهادهای پرت و پلا ج) سایر موارد (لطفاً نام ببرید)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: طبق سخن خود اقای منتظری معلوم است که او خود را در عرض امام احساس می کرد و جایگاه تاریخی امام را که حامل حقیقت برون رفت از ظلمات زمانه بود درک نمی کرد. موفق باشید
3032
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله!بنده دانشجوی لیسانس هستم و تقریبا حدود یکسال است که به لطف خدا علاقه ی وافری به تفسیر قرآن پیدا نموده ام تا حدی که مشتاقیم که تا سرحد یک مفسر پیش رویم اینک سؤال حقیر از حاج آقا اینست که اگر بخواهیم بدون ورود به حوزه بصورت ریشه ای به تفسیر بپردازیم چه دروسی را باید مطالعه کنیم؟ باتشکر-لطفا پاسخ استفتائم رو خود حاج آقا بدهند!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: برای فهم قرآن روایات مربوطه لازم است و برای فهم روایات علم رجال و درایه و حدیث و فقه در کنار ادبیات نیاز می‌باشد. ولی یک‌وقت می‌خواهید از تفسیر علمایی استفاده کنید که این امور را طی کرده‌اند در آن صورت تفسیر المیزان و تسنیم مفید است. موفق باشید
3018
متن پرسش
سؤال20: انسان به بعضی قضایا علم حصولی دارد مثل این که: «دیروز درد داشتم»، و به بعضی قضایا علم حضوری دارد مثل این که «الآن درد دارم». پس می‌شود انسان به یک قضیه علم حضوری داشته‌باشد بدون این که نظر به موضوع و محمولش داشته‌باشد. حال سؤال ما این است که: آیا مبادی یک فکر، لزوماً از جنس قضیه و تصدیق است (البته لابشرط نسبت به این که نظر به موضوع و محمولش بشود یا نشود)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:جناب اقای قدوسی ایا قبلا این سوال جواب داده نشده است؟ باسمه تعالی.باسلام.سوال تکراری است باشماره 2906
2989
متن پرسش
سلام استاد با عرض تسلیت به مناسبت ایام عزاداری شهادت امام حسین علیه السلام و اصحاب پاک ایشان جسارت بنده را می بخشید. بنده یکی از دوستداران حضرتعالی هستم که مرتب - شاید هر روز- از سخنرانی ها و درسهای شما استفاده می کنم. اشکالی به نظر بنده در صحبتهایتان هست که این اشکال در درسهای مختلف تکرار می شود. حیا مانع از آن شد که حضوری آن را عرض کنم. در ضمن نمی خواهم پاسخ شما در معرض دید مراجعان به سایت قرار گیرد. حضرتعالی در جاهای مختلف به آیه شریفه " و هم عن الاخرة هم غافلون" استناد کرده و اینطور معنی می فرمایید: "و ایشان از آخرتشان غافلند" . به عبارتی حضرتعالی سهواً آیه اینگونه در نظر مبارکتان نقش بسته است: "و هم عن آخرتهم غافلون". این برداشت اگر چه با این فرض که به آیه فوق منتسب نشود فی حد نفسه صحیح است و از آیات دیگر قرآن همین معنی قابل برداشت است اما الفاظ این آیه چنین معنایی را ندارند. این جمله همانطور که با این تنبه بهتر از بنده می دانید به معنی: "و ایشان از آخرت، ایشان غافلند" است. به عبارت دیگر «هم» دوم برای تأکید است که معمولا در زبان فارسی تاکید به این صورت نمی آید و از اینرو در ترجمه ها هم به آن توجه نمی شود. جسارت بنده را ببخشید. خدا خیرتان دهد که واقعا نگاه حضرتعالی به معارف نگاه زیبایی است.التماس دعا. خدا حافظ
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از تذکری که فرمودید تشکر می‌کنم و برای جنابعالی آرزوی توفیق در امور دنیا و آخرتتان دارم. موفق باشید
2986
متن پرسش
در محل ما گاهی بدون اینکه مراسمی برای امام حسین برگزار شود در ایام محرم و صفر به جمعیت انبوهی نذری میدهند خواهشمندم جایگاه این گونه نذرها را مشخص نمایید 2 جایگاه نذر برای امام حسین کجاست 3 در صورت امکان اکر امکان دارد سوالات و جوابها را به صورت پیامک دریافت و ارسال نمایید تا همگان بتوانند به راحتی با جنابعای نماس داشته باشند 4در صورت داشتن چنین پایگاهی اطلاع رسانی شود با کمال تشکر موبایل 09139073695
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1 و 2- این ها هم در حدّ نذری‌دادن می‌توانند نسبت به حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» ابراز اراده کنند إن‌شاءالله همین زمینه می‌شود تا نسبت به حضرت معرفت بیشتر پیدا کنند. 3- دریافت و ارسال سوالات و جوابهای آن به صورت پیامک باتوجه به حجم بالای متن میسر نمیباشد.موفق باشید.
2983
متن پرسش
با سلام و تحیت محضر استاد ارجمند جناب آقای طاهرزاده احسن الله لکم العزا احتراما باستحضار میرساند اینجانب دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی - اندیشه سیاسی در اسلام می باشم و موضوع پایان نامه خود را [فساد سیاسی از منظر علامه طباطبایی و شاگردان] انتخاب نموده ام. روشن است برای تعریف مفهوم "فساد سیاسی" بایستی در ابتدا هر یک از مفاهیم "فساد" و "سیاست" را در ابتدا تعریف نمود تا به تعریف "فساد سیاسی" رسید. بویژه اینکه هر تعریفی از مفهوم "سیاست" بر تعریف ما از مفهوم "فساد سیاسی" مقدم و تأثیرگذار خواهد بود. اکنون بدنبال تعریف حضرت علامه طباطبایی از مفهوم "سیاست" میباشم که متاسفانه تاکنون به نتیجه نرسیده ام. به ذهنم رسید شاید حضرتعالی بتوانید مرشد و راهنمای بنده در رسیدن به مقصود باشید.با جناب آقای توکلی صحبت کردم فرمودند از طریق سایت مصدع شوم. چنانچه بجز این مورد مطلب دیگری که یاری رسان بنده باشد در به ثمر رساندن این پژوهش دعاگویتان میشوم اگر حقیر را بهرمند فرمایید. بذل توجه و صرف وقت حضرتعالی برای این کمترین مزید امتنان خواهد بود.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شما سیاست را به معنی عرفی آن فرض بگیرید و فساد را نیز به آن معنا که چیزی در جای خودش نباشد معنا کنید تا بتوانید مصداق‌های فساد‌های سیاسی و علت آن را در قرآن پیدا کنید. مثلاً در آیه‌ی 59 سوره‌ی اعراف قرآن فساد جامعه را از زبان حضرت نوح، انحراف از افق توحیدی معرفی می‌کند و این‌که در آیه‌ی بعد حاکمان و سیاستمداران جامعه در معیارهای خود نگاه توحیدی حضرت نوح«علیه‌السلام» را یک نوع انحراف و گمراهی تلقی می‌کنند، نمونه‌ی خوبی از فساد سیاسی جامعه است. بعد از آن نظر علامه را در این رابطه بیان می‌کنید و سپس به آیه‌ی 65 و 66 همین سوره نظرها را جلب می‌کنید که حاکمان در مقابل دعوت توحیدی حضرت هود او را متهم به دیوانگی می‌کنند چون در عرف سیاستمداران زمان حضرت هود توحیدی فکرکردن یک نوع دیوانگی است و فساد سیاسی آن زمان تا آن‌جا جلو می‌رود که صادق‌ترین انسان را که توحیدی سخن می‌گوید کاذب و دروغ‌گو می‌دانند. سپس نظر علامه را می‌آورید . و به همین شکل در سایر آیات و سوره‌ها می‌توانید عمل کنید و اگر بتوانید تقابل پیامبران را در مقابل برخورد حاکمان نیز متذکر شوید خوب است و معلوم کنید فساد سیاسی در نهایت به بحران و نابودی جامعه ختم می‌شود و آیاتی که خبر از نابودی آن‌ها می‌دهد را شاهد بیاورید.موفق باشید
2962
متن پرسش
سلام.چرا اسم ایمه بطور مستقیم در قران نیامده با اینکه مسئله خیلی مهمی است.ولی اسم بعضی از پیامبران با اینکه از نظر رتبه ای پایینتر است امده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جناب آقای دکتر قدوسی جوابی در رابطه با علت نیامدن اسم علی«علیه‌السلام» در قرآن داشته‌ایم، نمی‌دانم کجا پیدایش کنم.-------------------------------------------------------------------------------------------------------باسلام خدمت استاد--سوال2049-میخواستم ارجاع به جواب سوال را درسایت بگذارم ولی گفتم شاید بخواهیدتغییری درجواب بدهید.
2901
متن پرسش
با سلام سؤالات سری 12 و 13 و 14 را پاسخ نداده اید، ما منتظریم. از آنجا که شما فرمودید در هر بار تنها یک سؤال بفرستم، لذا زین پس به جای «سری» از واژة «سؤال» استفاده میکنم: سؤال15: آیا «لم‌یَرَ فیه غیرَ صوابٍ» به این معنی نیست که: «هر چیزی (در اقوال یا افعال) از او صادرشود، صواب و درست است.»؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- سؤالات 12 و 13 و 14 مشاهده نشد. جواب سؤال 15- بنده این طور می‌فهمم آن زعیمی را که خداوند برای اصلاح امور بندگانش انتخاب کند از همان جهت طوری او را مدد می‌نماید که غیر صواب از او صادر نشود. موفق باشید
2800
متن پرسش
باسلام درجلسه ای این طورگفته شدکه ازبین تفاسیرموجودازقران تفسیر اقای بازرگان بسیار خوب ونگاهشان علمی است درحالی که دربقیه تفاسیردربعضی ازقسمتها مطالب درستی مطرح نشده وترجمه های اقایان دشتی والهی قمشه ای ازقران ونهج البلاغه پرازاشتباه است لطفا نظرتان رادررابطه بااین مطالب بیان کنید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همه‌ی اشکال تفاسیری مثل تفسیر آقای بازرگان در همین است که می‌خواهند بر مبنای علوم غربی و نگاه صرفاً تجربی به چیزهایی دست یابند که متذکر حقایقی است فوق‌العاده برتر و وسیع‌تر از نگاه تجربی و این‌ها از این طریق وَحی الهی را محدود می‌نمایند. به جای این‌که خود را بالا ببرند و به پیام الهی نزدیک شوند وَحی الهی را پایین می‌آورند وآن را به نگاه اندیشه‌ی غربی محدود می‌نمایند. در ضمن در مورد این‌که می‌فرمایید ترجمه‌های مذکور پر از اشتباه است باید نمونه بیاورید تا معلوم شود حقیقتاً اشتباهی رخ داده یا آن‌کسی که می‌گوید آن ترجمه‌ها اشتباه است، در اشتباه است. موفق باشید
2784
متن پرسش
سلام نفخه ی صور اول موجب مدهوشی اهل آسمان و زمین میشود.و نفخه ی دوم همه را بیدار میکند. سوال: برای نفسی که مرگ ندارد و فرسایش نمیابد و همواره باقی و بودن است ((مدهوشی)) و ((هوشیاری پس از آن)) چه معنا میدهد؟ 2.آیاتی که بر جسمانی بودن معاد و وجود جسمی برزخی بجز این جسم مادی معرفی کنید؟ 3.منظور از اینکه مثلا فلان میوه بهشتی است چیست؟(چون مطمئنا همان میوه که در بهشت با همان صورت موجود نیست و ثانیا هر شی یک حقیقت باطنی دارد و مختص چند میوه (چیز) خاص نمیشود.)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1ـ نفس نسبت به تعلقات خود در نفخه‌ی اول می‌میرد و با نفخه‌ی دوم آزاد از آن تعلّقات زنده می‌شود. 2ـ در جزوه‌‌ی نحوه‌ی حیات بدن اخروی آیات و روایات مربوطه را دنبال کنید و یا در تفسیر آیه سوره یس موضوع را دنبال نمائید که می‌فرماید « الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون‏....» که روشن می‌کند در قیامت دست و پا شخیت افراد را می‌نمایانند. 3ـ تمام آن‌چه در بهشت به صورت نعمت‌ها ظاهر می‌شود صورت عقاید واخلاق و ملکات مؤمنین است. موفق باشید.
2789
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار شما در یکی از سخنرانیهایتان قریب به این مضمون فرمودید من اگر به جای اساتید دانشگاه بودم ،تفسیر سوره اسرا را برای پایان نامه دانشجویان رشته علوم اجتماعی پیشنهاد میکردم میخواستم نظرتان را درباره رشته مدیریت بدانم . شما کدام منبع دینی یا کتاب دینی را برای تحقیق و بررسی در این رشته از علوم انسانی پیشنهاد میکنید ؟ ویا چه روشی را برای ارائه یک تلفیق حوزوی دانشگاهی در این رشته پیشنهاد میکنید تا علاوه بر دور بودن از فضای غربی امروز دانشگاه ،هم رسمی باشد و هم کاربردی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: باز هم همان سوره‌ی إسراء را اگر بتوانید به صورت کاربردی ارائه دهید عالی‌ترین نحوه‌ی مدیریت را در جمع امور ناسوتی و ملکوتی در بردارد. موفق باشید
2731
متن پرسش
سلام علیکم در کتاب «جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیته» بخش کشف تام محمدی«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» مطلبی را نوشته بودید که برای من سوالی پیش آورد و اینکه آیا خداوند به خاطر دعای پیامبر دین اسلام را فرستاد و اینکه پیامبر از قبل از بعثت میدانسته که پیامبر خواهد شد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» با توجه به مشکلات بشر نظر به عالم غیب و معنا نمود و خداوند که بر اساس ربوبیت خود باید آخرین هدایت را اظهار می‌داشت آن حضرت را شایسته‌ی هدایت دید و آخرین وَحی را بر قلب مبارک او متجلی نمود. موفق باشید
2710
متن پرسش
باسلام شما در مباحث هدف حیات زمینی فرموده بودید منظور از آدم که در بهشت اولیه بود بنی آدم است نه شخص حضرت آدم در اینصورت پس حوا در بهشت اولیه که بود؟ س2.باتوجه به مسائل معاد منظور از اینکه نامه اعمال بدست راست انسان داده میشود چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در آن مقام که موضوع تعلیم اسماء مطرح است و سجده بر حقیقت آدم مطرح است که فوق زن و مرد است. و چون شیطان در این مرحله به آدم سجده نکرد خداوند در آیه‌ی 13 سوره‌ی اعراف می‌فرماید: «...فَاهْبِطْ مِنْهَا ...» از آن مقام بیرون برو. ولی مقام دیگری در مرتبه ای پائین تربرای آدم در بهشت هست که در آن مقام می‌فرماید: «وَیَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ فَکُلاَ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ» و اى آدم تو با جفت‏خویش در آن باغ سکونت گیر و از هر جا که خواهید بخورید و[لى] به این درخت نزدیک مشوید که از ستمکاران خواهید شد. در این مقام است که ملاحظه می‌کنید شیطانِ هبوط کرده حاضر است و قرآن در آیه‌ی 20 سوره‌ی اعراف می‌فرماید: «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ ...» و شیطان آن دو را وسوسه کرد. و باید این دو مقام را از هم تفکیک کرد، زیرا یک مقام، مقام حقیقت انسان یا آدمیت است و یک مقام، مقام تمَثُل حضرت آدم و تمثُل حضرت حوا است و این‌که آن دو سپس بر زمین هبوط کردند 2- «یمین» یعنی مقام میمنت و مبارکی و به همین جهت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «کلتا الیدین یمین» هر دو دست مؤمن در بهشت، یمین است. موفق باشید
2714
متن پرسش
باسلام بنده سوالی دارم از خدمتتون من شش ماه است که ازدواج کردم ولی توجه شوهرم به من خیلی کم است ایشون خودشون رو ملزم میکنند که هفته ای دوبار به هیئت بروند چون مداح هستند که یکی از هیئت ها در شهرستانیست که 4 ساعت باما فاصله دارد و من یک شب تنها میمانم از طرفی وقتی هم در خانه هستند یا پای کتابها و سخنرانی های شما و یا پای کامپیوتر و مداحی هاشون هستند یکبار که من بهشون گفتم پس انس با همسر چی میشه ؟ به من گفتند تو چی داری که من باهاش انس بگیرم... خیلی اذیت میشوم با اینکع خودم تحصیلکرده و اهل معارف دین هستم اما روزها که خونه تنهام همش گریه میکنم و هیچ کار مفیدی نمیتونم بکنم به شدت احساس تنهایی میکنم خواهش میکنم به این سوال حواب خصوصی بدهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: (برای خودش) از قول من به ایشان بفرمایید اگر با مشغله‌های فراوانی که برای خود ایجاد کرده‌اید نتوانید از زیبایی‌های همسرتان لذت ببرید و از لذت حلالی که خدا برایتان گذارده است استفاده نکنید بعد از مدتی شوق عبادت از شما گرفته می‌شود زیرا امام صادق می‌فرمایند:«إِنَّ فِی حِکْمَةِ آلِ دَاوُدَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا یُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ لَهُ سَاعَةٌ یُفْضِی بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَاعَةٌ یُلَاقِی إِخْوَانَهُ الَّذِینَ یُفَاوِضُهُمْ وَ یُفَاوِضُونَهُ فِی أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْکَ السَّاعَتَیْنِ». در حکمت آل داود چنین است که شایسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى کارهائى که بین او و خداوند انجام می‌گیرد، اختصاص دهد، و زمانى دیگر برادران ایمانى خود را که با همدیگر در امر آخرت مشارکت دارند ملاقات کند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهیاتش که گناه نباشد آزاد بگذارد. زیرا این زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر دیگرش کمک می‌کند. حرف بنده توجه به نکته‌ی آخر است که می‌فرمایند؛ لذت با محرم خود روحیه‌ی عبادت و ارتباط با مؤمنین را رشد می‌دهد و از انحراف سایر ابعاد انسان جلوگیری می‌کند موفق باشید
2691
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز تعریف شما از دین چیست؟ با توجه به این که دین وحدت حقیقی ندارد و وحدت آن اعتباری است. آیا می توان دین را به وسیله عوارض ذاتیه تعریف کرد یا باید به راه های تعریف به وسیله غایت یا تعریف به وسیله روش شناسی مراجعه کرد؟ همچنین توضیحی در رابطه تعریف به وسیله علل اربعه (فاعلی، غایی، صوری، ...) بفرمایید.که ارسطو نیز در باره ی این تعریف در کتاب ((درباره ی نفس)) نکات جالبی فرموده است. بنده در حال فراهم کردن مقدمات ازواج هستم اگر میشود برایم دعا کنید. در ضمن بنده تهران هستم برای توفیق پیدا کردن برای دیدن حضوری شما هم دعا کنید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی متوجه هستیم هرآنچه به صورت وَحی بر قلب مبارک رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» نازل می‌شود ریشه در اُمُ الکتاب دارد و منشأ آن یک حقیقت نفس‌الأمری است نمی‌توانیم وحدت آن را اعتباری بدانیم بلکه کثرتی است که عین وحدت است در عین حال اشکال پیش نمی‌آید که از طریق عوارض ذاتیه‌ی آن متوجه حقیقت آن شویم. به تعبیر علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» دین الهی از توحید شروع می‌شود و به عقاید و اخلاق و احکام تقسیم می‌گردد و باز از طریق همان عقاید و اخلاق و احکام به توحید رجوع داده می‌شود. به همین جهت می‌توان دین را با نظر به غایتی که دارد – که همان توحید است - تعریف نمود و معلوم است در این رابطه روش دین نیز نظر به غایت خود دارد. با این توضیح می‌توانید علل اربعه‌ی آن را تبیین بفرمایید و علل فاعلی آن را ربوبیت خداوند در نظر بگیرید و علت صوری آن را احکام الهی بدانید. موفق باشید
نمایش چاپی