بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16247
متن پرسش
سلام: حضرت آیت الله جوادی آملی در تفسیر سوره زمر می فرمایند انسان باید اعمال صالح را با خود ببرد نه اینکه فقط در این دنیا انجام بدهد. استاد انسان اعمال صالح را چگونه با خود ببرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به حیات ابدی و قیامتی، اگر اعمال انجام گیرد و حیات دنیایی را به حیات ابدی متصل کنیم، عملاً اعمال خود را به قیامت برده‌ایم. موفق باشید

16246
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. آیا سیر نفس در هر مرتبه از سیر الی الله بدلیل قطع تعلقات همراه با رنج است و اگر مثلا در انجام عبادتی احساس رنج نکنیم نشانه آن است که سیری در کار نیست؟ ۲. آیا ممکن است در مواردی سیر الی الله تنها با لذت همراه باشد و از رنج خبری نباشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان به راحتی از تعلقات نفس امّاره عبور کرد و فطرت او به میدان آمد، در همه حال در سیر إلی اللّه خود در ابتهاج و لذت قرار می‌گیرد، حتی در هنگام شهادت. موفق باشید

16245
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت امام در کتاب آداب الصلات درباره قرآن کریم می فرمایند: «و ديگر از مقاصد و مطالب آن (قرآن)، دعوت به تهذيب نفوس و تطهير بواطن از ارجاس طبيعت و تحصيل سعادت، و بالجمله، كيفيّت سير و سلوك الى اللَّه [است‏]. و اين مطلب شريف به دو شعبه مهمّه منقسم است: يكى تقوا به جميع مراتب آن، كه مندرج در آن است تقوى از غير حق و اعراض مطلق از ما سوى اللَّه. و ديگر، ايمان به تمام مراتب و شئون، كه در آن مندرج است اقبال به حق و رجوع و انابه به آن ذات مقدّس.» بر این اساس آیا این صحیح است که بگوییم: «شرط تقرب و ادراک افاضات بلاانقطاع حق تعالی دو مطلب است: اول رفع تعلقات نفس از غیر حق و دوم ایجاد ظرفیت بالفعل در نفس که اولی ثمره مبارزه با هوای نفس و دومی ثمره ذکر قلبی و عبادات حقه است»؟ بخصوص عبارت «ایجاد ظرفیت بالفعل در نفس» مطلب صحیحی است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حرف درستی است. موفق باشید

16244
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده از حدود یک سال پیش به دنبال یادگیری تاریخ فلسفه رفتم و مدام علاقه مندتر شدم. چند ماه پیش هم به فایل های صوتی «از برهان تا عرفان» شما استاد عزیز گوش می دادم اما تصمیم گرفتم که کتابش را خریداری کرده و بخوانم و اکنون مشغول خواندن آن هستم. مشکلی که برایم پیش آمده این است که تعدادی از دوستانم نسبت به دین و حتی وجود خدا شک کرده اند و عده ای نماز و اعمال واجب را هم کنار گذاشته اند. بنده هم کمی دچار تردید شده ام و حتی گاهی در اصول دین، حتی در وجود خدا که برایم جای سوال نبود، دچار تردید می شوم و این مسئله من را از نظر ذهنی می آزارد و می ترسم که این تردیدها ادامه یابد و همانند بعضی از دوستانم به انکار دین و خدا و پرداختن به محرمات منجر شود. حتی احساس می کنم که در نمازم هم گاهی آن نشاط سابق نیست و همه چیز عوض شده است. به نظر جنابعالی چه کاری باید برای بیرون آمدن از بحران فعلی انجام دهم؟ چه کنم که ایمان و لذت آن به بنده برگردد؟ آیا ادامه ی مطالعه ی برهان های وجود خدا نظیر برهان صدیقین در این برهه می تواند برایم مفید باشد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مباحث صوتی «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را خوب کار کنید، می‌توانید به دوستان خود نیز کمک کنید تا إن‌شاءاللّه با مباحث صوتی «معاد» به رشد کاملی در این مسائل دست یابید. موفق باشید

16259
متن پرسش
با سلام: در کتاب فلسفه غرب۱: فرمودید که افلوطین گفته است که: عقل زمانی که از مقام احدیت صادر می شود، مبدا خود را تعقل می کند، و حاصل این تعقل خلق مادون خود می شود، حال سوالم اینجاست که عقل زمانی که مبدا خود را تعقل می کند مگر به مقام قبلی و بالاتر خود نمی اندیشد که احدیت است، پس علت چیست که با این تعقل مادون خود را خلق می کند؟ لطفا کمی توضیح دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، واسطه‌ی فیض بین حق و خلق است و از این جهت مادونِ خود را خلق می‌نماید. حضرت امام در کتاب «مصباح‌الهدایه» در مطلعِ اول تا ششم به این نکته به‌خوبی پرداخته‌اند. موفق باشید

16253
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار با نظر به مناجات شعبانیه و یکی از فرازهای عمیق آن: «إِلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْكَ خَائِفاً مُرَاقِباً اى خدا و مرا به نور مقام عزتت كه بهجت و نشاطش از هر لذت بالاتر است در پيوند تا آنكه شناساى تو باشم و از غير تو رو بگردانم و از تو ترسان و مراقب فرمان باشم» 1. مقام عزت الهی چه مقامی است که نشاطی بالاتر از آن نیست؟ 2. چگونه می توان قلب را آماده انوار مقام عزت الهی کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نورِ عزّت حضرت حق، نوری است که همه‌چیز مقهور اوست و در این فراز تقاضای رسیدن به احساسی است که انسان قاهریّت حضرت حق بر همه‌چیز را ادراک و احساس نماید که این حالت در اُنس با پروردگار عالم بس نشاط‌ آور و بهجت‌انگیز است. موفق باشید      

16228
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با بند بند وجودم معنی «لئن کفرتم ان عذابی لشدید» را احساس می کنم ... در اثر اشتباهاتی که در زندگی داشته ام دچار مشکلات زیادی شده ام و مقدار زیادی بدهکارم. در اثر شراکتی که با خانواده همسرم کردم و سرم کلاه گذاشتند و مسائل دیگر من با خانواده و فامیل همسرم قطع رابطه کرده ام و او نیز به تلافی با خانواده و فامیل من قطع رابطه کرده است نه کسی به منزل ما می آید و نه ما به منزل کسی می رویم که شرح آن وقت گیر است. همچنین دچار افسردگی شدید شده ام و از رحمت و کمک خدا هم ناامیدم و معتقدم خدا در جاهای حساسی می توانست کمکم کند تا راه را اشتباه نروم ولی این کار را نکرده است. پس چه دلیلی دارد که الان که دچار عذاب الیم شده ام کمکم کند. هر کار می کنم این افکار از ذهنم خارج نمی شود. همسرم 39 ساله و دارای یک دختر 10 ساله هستم به دلیل قطع روابط دچار تنهایی شدیدی شده ایم. به همین دلیل اخیرا همسرم بطور مکرر اصرار و التماس می کند که یک فرزند دیگر می خواهم. همچنین فرزندم نیز از تنهایی شدیدا رنج می برد و بطور مستمر آن را اظهار می نماید. آنها می گویند اگر فرزند بیاید رزق خود را نیز می آورد ولی من شک دارم چون کارمندم و دولت نمی تواند و یا قصد آن را ندارد که در وضعیت معیشت کارمندان گشایشی ایجاد کند حتی اگر برای یک عید مذهبی مبلغی واریز کنند از اضافه کار کم می کنند و بالعکس ... برای هر فرزند 30 هزار تومان واریز می کنند که هزینه یک روز نوزاد نیز نمی شود با این شرایط نمی دانم چکار کنم؟ خودم بچه دوست دارم و می دانم باعث شادی خانواده می شود ولی خیلی می ترسم هم به دلیل مسائل اقتصادی و هم مشکلات روحی و خانوادگی که عرض کردم و فکر می کنم اگر فرد جدیدی را به خانواده اضافه کنم در حقش خیانت کرده ام. با وجود آنکه معتقدم خدا مرا فراموش کرده و کمکم نمی کند، آیا در این مورد می توانم به استخاره پناه ببرم؟ اگر جواب مثبت است نزد چه کسی برای استخاره بروم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید خود را در زیر سایه‌ی شریعت الهی قرار دهید. همین‌که قطع رابطه با ارحام کرده‌اید – چه ارحام سببی و چه ارحام نسبی – فعل حرام انجام داده‌اید. اغماض و چشم‌پوشی از افراد را فراموش کرده‌اید. از رزّاق‌بودنِ حضرت حق غفلت دارید. این ضعف‌ها کارها را به این‌جا کشانده است و روز به روز، مشکلات بیشتر می‌شود. پیشنهاد بنده آن است که اولاً: مباحث دعای مکارم را که در قسمت صوتِ سایت هست، دنبال بفرمایید و ثانیاً: گتاب «جایگاه رزق در هستی» را که در قسمت نوشتاری سایت می‌باشد، دنبال کنید. إن‌شاءاللّه زندگی با معنای دیگری شروع خواهد شد. موفق باشید 

16227
متن پرسش
با سلام: می خواستم نظرتون را در مورد برنامه هایی که تمام سعی و همتشون فقط خنداندن صرف مردم است بدانم. آیا راهگشاست؟ برای مشکل اصلی امروز مردم؟!! ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد کار درستی نباشد، مگر آن‌که قصد برتری نسبت به خنداندن در دلِ این نوع برنامه‌ها در میان باشد. در این مورد عرایضی در جزوه‌ی «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» شده است. حضرت مولى‏ الموحدين (ع) مى‏ فرمايند: «كَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَنْ يَضْحَكَ مِنْ غَيْرِ عَجَبٍ»[1]در جاهل ‏بودن انسان همين بس كه بدون دليل بخندد. آنچه قوه‏ ى وَهميه انسان را در كنترل مى‏ آورد تا با اندك بهانه‏ اى به خنده نيفتد قوه‏ ى عاقله است و لذا انسان‏هايى كه عقل خود را رشد نداده‏ اند توان كنترل خود را در خنديدن ندارند و اين را نبايد حمل بر گشاده‏ رويى كرد. و اگر انسان متوجه چنين نقيصه‏ اى در خود شد بايد با تدبّر در امور حِكمى‏ آن را جبران كند. آن حضرت در راستاى آن‏كه انسان بايد زيادخنديدن خود را درمان كند، مى‏ فرمايند: «كَثْرَةُ ضَحِكِ الرَّجُلِ تُفْسِدُ وَقَارَه»[2]

بسيارىِ خنده وقار مرد را از بين مى‏ برد. پس اين‏طور نيست كه تصور كنيم دامن‏ زدن به خنده‏ ى زياد عمل بى‏ ضررى است. موفق باشید

 


[1] ( 1)- تصنيف غرر الحكم و دُرر الكلم، ص 222.

[2] ( 2)- تصنيف غرر الحكم و دُرر الكلم، ص 222.

16235
متن پرسش
سلام علیکم: ممنون از حوصله به خرج دادنتان در پاسخ به سوالات حقیر. استاد بزرگی در قم به بنده ایراد می گرفتند که چرا محاسبات و تصمیماتم بر اساس شهودات و عینیاتم است. مثلا برای استاد اخلاق گرفتن بنده در کربلا به حضرت سیدالشهدا متوسل شدم که فرد منتخب شان را به حقیر نشان دهند، دیری نپایید که یکی از اساتید به همراه کلی از شاگردانشان در مقابل بنده ظاهر شدند و در همسایگی ما سکنی گزیدند. اما ایشان این مسائل را وهم و خیال می انگاشتند. کار به جایی رسید که حتی به بنده می گفتند جهل مرکب حادث گشته.بنده هم دچار شک شدم و اینک این تشکیک به کل عقایدم رخنه کرده به طوری که به پوچی گراییده و اکنون در امورم بسیار متزلزل و سست شده ام. لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره حجت ما، عقل و شرع است. اگر آن استاد بعد از توسل به حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» برای شما پیدا شد، باز باید بر اساس عقل و شرع، دستورات ایشان را دنبال کنید. و اگر موجب نزدیکیِ هرچه ‌بیشترِ شما به بندگی خدا و فهم انقلاب اسلامی شد، او را بپذیرید. موفق باشید

16233
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خدا قوت خدمت شما لطفا در زمینه بر طرف کردن حسادت کمکم کنید. احساس می کنم که نسبت به کسانی که با آنها در ارتباط هستم و در یک رده هستیم حسادت دارم هم در مسائل معنی و سیر و هم در درس و گاها کینه می گیرم. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود در این مورد کتاب شریف «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام را دنبال کنید. حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در آن‌جا روشن می‌کنند که وقتی حضرت حق آن‌چه نیاز حقیقیِ ما بوده است حقیقتاً از ما دریغ ننموده، پس اگر چنین امکاناتی که در دست بقیه است، نیاز ما بود حتماً خداوند به ما می‌داد. چه اندازه خداوند به ما رحم کرده و آن‌چه را که نیاز نداشته‌ایم، به ما نداده است وگرنه وبال گردن ما می‌شد. موفق باشید    

16208
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ببخشید آقای طاهر زاده به نظر شما الان کجا میشه برای یادگیری و آموختن فصوص و فتوحات رفت؟ آیا اطلاع دارید کجا این درس ها رو میگن؟ ببخشید خود شما فتوحات و فصوص رو چطور خوندید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر پس از سیر مطالعاتیِ سایت، با کتاب «آداب الصلواة» - بنده حدود 100 جلسه شرح صوتی بر آن داشته‌ام – و با شرح حمد امام و کتاب «مصباح‌الهدایه» شروع کنید، خداوند بقیه‌ی راه را در مقابل شما می‌گشاید. موفق باشید 

16207
متن پرسش
سلام استاد: به نظر حضرت عالی با توجه به فضای حاکم بر جهان و غلبه مدرنیته و مادیت بر زندگی ها و بر اذهان و تغییر سبک زندگی ها آیا امکان این وجود دارد که منِ جوان خودم را چون آیت الله قاضی و آیت الله بهجت بسازم؟ امکان سیر و سلوک وجود دارد؟ اگر وجود دارد راهش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌وقت راهِ رجوع به پروردگاری که ولیِّ مؤمنین است، بسته نمی‌شود. در این تاریخ این راه را حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مقابل ما گشوده‌اند. شهداء از یک جهت در این مسیر قرار گرفته‌اند و به عالی‌ترین نتایج ممکن دست یافتند و از یک جهت دیگر نیز می‌توان با آثار ایشان مثل تفسیر سوره‌ی حمد و کتاب «مصباح الهدایه» و کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در این مسیر قرار گرفت اگر همّت لازم در ما باشد، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

16206
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار: گفته می شود که بحث معرفت نفس که ما کار می کنیم به روش علم حضوری ارائه میشه آیا این در مورد برهان و حرکت و یا حتی بقیه مباحث مثل معاد و امام شناسی صدق میکنه؟ سوال دیگرم اینه که علم حضوری همان ادراکات وجدانی یا وجدان کردن هست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در براهین مذکور و یا هر برهانی توجه عقلی، بیشتر در میان است و نه توجه حضوری. ولی در مباحث معاد و امام‌شناسی، می‌توان طوری بحث کرد که جنبه‌ی حضوری آن حفظ گردد. موفق باشید

16205
متن پرسش
سلام: بنده تا به اینجا فکر کردم که تفسیر صراط مستقیم یعنی محکم و مطمئن حرکت کردن در دین. حال بنده بر این اساس مصداق حرکت مطمئن را اولا استاد اخلاق داشتن و سپس همه استعدادها، توانایی ها، علاقه مندی ها و وظایف شرعی را مشخص کردن و بر اساس آن برنامه ریختن می دانم. مضافا اینکه همه نظرات و عقاید را با مجامع علمی مطرح کردن می دانم. آیا این تفسیر صحیح است؟ و به نظر جنابعالی چه کم دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف و نظر خوبی است. موفق باشید

16188
متن پرسش
سلام علیکم: علامه طباطبایی در تفسیر آیات «وَ اذْكُر رَّبَّكَ فىِ نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الاَْصَالِ وَ لَا تَكُن مِّنَ الْغَافِلِين (205) إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبرُِونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ (206)» سوره اعراف می فرمایند: ... از آيه ظاهر می شود كه قرب به خدا تنها به وسيله ياد و ذكر او حاصل می شود، و به وسيله ذكر است كه حجابهاى حائل ميان او و بنده اش بر طرف می گردد. ۱. آیا به نظر شما این نتیجه علامه درباره اثر ذکر اغراق آمیز نیست؟ ۲. آیا در قرآن کریم آیه صریح تری از این آیات داریم که به این موضوع اشاره کند که ذکر عامل تقرب انسان به سوی خداست یا اینکه ذکر عامل رفع حجب است یا اینکه ذکر عامل اصلاح نفس است؟ ۳. در روایات چطور؛ آیا روایات صریحی در این زمینه داریم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یاد پروردگار به معنای توجه حضوری به حضرت حق است به طوری‌که انسان، حضور مطلق حق را احساس کند نه آن‌که بداند و در مقابل عظمت آن حضور، خاضع و خاشع باشد و حقیقتاً این، بهترین راه تقرب به حضرت حق است. می‌ماند که مقدمات چشم‌پوشی از دنیا و لوازم دنیایی از جمله‌ی مقدمات آن است. موفق باشید 

16201
متن پرسش
سلام علیکم: حالتان چطور است؟ سوالی در خصوص تشکیک در ماهیات داشتم. بنده از یکی از اساتید عرفان و فلسفه شنیدم که آخوند ملاصدرا در اسفار تا حدودی می خواهد که تشکیک در ماهیات را قبول کند ولی مثل اینکه آخوند صدرالمتألهین یا به تشکیک در ماهیات تصریح نکرده اند و یا اینکه آخوند ملاصدرا تشکیک در ماهیات را به عنوان یک اعتقاد قبول ندارد. اما بعضی از عرفا و فلاسفه با اینکه تشکیک در ماهیات را بصورت صریح و واضح و شفاف اثبات نمی کنند ولی منکر این بحث هم نیستند و آن را بصورت قاطع رد نمی کنند. بنده در حال خواندن فلسفه هستم. اگر می شود سیر تاریخی این بحث را و افرادی که قائل به این نظریه هستند را معرفی کنید و یا کتب اشان را ذکر بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تشکیک در ماهیات، به معنای حدّ وجود معنا ندارد مثل آن است که بگویند ماهیت این درخت، شدت و ضعف دارد در عین درخت‌بودن. ولی تشکیک در ماهیت به معنای عین ثابته که در عرفان مورد بحث است، معنا دارد زیرا یک‌مرتبه‌ی عین ثابته برای هر موجود، مقام احدیت است و یک‌مرتبه، مقام واحدیت، و یک‌مرتبه مقام تعیّن خارجی. موفق باشید

16197
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. در مورد سوال 16165 که دوست عزیز پرسیده بودند: طلاق و ازدواج نکردن، با توجه به تقدیر نوشته شده، چرا پیش می اید؟ استاد، آیا می توانیم بگوییم: کسی که ازدواج می کند و طلاق می دهد یا طلاق می گیرد، در واقع در مرحله تحقیق کوتاهی کرده است. به آن معنا که باید تحقیق می کرد تا کسی که تقدیر اوست پیدا شود، ولی چون کوتاهی کرده است در تحقیق، بخاطر همین نتوانسته آنکه تقدیرش است را گیر بیاورد، به همین خاطر او را طلاق می دهد و دوباره به تقدیر خود رجوع می کند. آیا این فکر بنده درست است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید آن‌طور که عرض شد اگر راضی به تقدیر خود می‌بود از همان ابتدا که با آن روبه‌رو می‌گشت، آن را می‌پذیرفت و کارش به این‌جاها نمی‌کشید و یا شاید از ابتدا با همان که تقدیر اوست ازدواج کرده است، ولی چون راضی به تقدیرش نیست، کارش به طلاق کشید. سخن آقای پناهیان در سؤال شماره‌ی 16169 نکته‌ی خوبی دارد. موفق باشید

16182
متن پرسش
سلام خسته نباشید استاد بزرگوار: همیشه این سوال و ابهام برام بوده که خلقت ما برای چی بوده؟ جدا از وظایف عبودیت پیش خودم می گفتم ما اومدیم تو این دنیا که کاری رو از پیش ببریم و هر انسانی برای انجام وظیفه ای به دنیا اومده ولی هیچ وقت این وظیفه رو پیدا نمی کردم. الان به لطف چند جلسه کلاس معرفت النفس فهمیدم که اون وظیفه ما ساختن تمدن اسلامی هست و وظیفه هر انسانی اینه که یه سنگ از سر راه بزنه کنار و مسیر رو هموار کنه. تو این راه باید اعتقاداتمون محکم باشه که جایی به شک نخوریم و گمراه نشیم. ولی از اینجا به بعدشو دیگه نمیدونم که چیکار باید بکنم؟ و چگونه عمل باید بکنم؟ خواهش می کنم راهنمایی کنید که از این معلق بودن رها بشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این معرفتی را که شروع کرده‌اید با ادامه‌ی سیر مطالعاتیِ مطرح‌شده بر روی سایت، آرام‌آرام، «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

16175
متن پرسش
سلام استاد: به نظر حقیر، دلیل اینکه خیلی از عوام دچار شرک خفی هستند و نقش خدا در زندگیشان بسیار کمرنگ است، به این دلیل است که علما به درستی نحوه اراده و تاثیر خداوند را در جهان برای عوام تبیین نکرده اند. برای مثال بیماری که پشت در اتاق عمل است، خب ما می بینیم که این جراح و کادر بیمارستانی است که مشغول کار بر روی بیمار است، نقش خدا اینجا چگونه تبیین می شود؟ یا مثلا کاسب یا راننده تاکسی را در نظر بگیرید، بالاخره باید مشتری با اختیار خود به سمت او بیاید، خدا اینجا چگونه اثر می گذارد، آیا مثلا به مشتری الهام می شود؟ هنوز بنده نفهمیدم خداوند چگونه در جهان نقش ایفا می کند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه ما می‌دانیم که خدا، خدائی‌اش را می‌کند مثل تدبیری که نفس ناطقه نسبت به بدن دارد. ما در این دنیا بدون حرص و دلواپسی باید وظیفه‌ای که هدایت الهی برایمان روشن نموده است، را به‌خوبی انجام دهیم. موفق باشید

16178
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت استاد عزيزمان: از اين كه وقت گرانبهای شما را می گیرم عذر خواهی می کنیم خدا به شما خیر کثیر عنایت فرماید. جناب استاد در رابطه با دعا و مقدرات نظر شما برایمان روشن و قابل قبول نیست و با آنچه بزرگان می فرمایند و حتی دریافت و برداشت و عمل عامه مسلمانان انگار همخوانی ندارد البته به فهم ناقص من. چه اشکالی دارد دعا باعث تغییر تقدیر شود. چنانچه امام موسی ابن جعفر علیه السلام می فرماید: «ان الدعا یرد ما قدر و ما لم یقدر قال قلت ما قدر فقد عرفته فما لم یقدر قال حتی لا یکون» (عده الداعی) حضرت در این روایت تصریح دارند دعا باعث تغیر تقدیر می شوند چرا که وقتی تقدیری بر گردانده شود به طور طبیعی تقدیر جدیدی جایگزین خواهد شد. و یا حضرت صادق علیه السلام به میسر می فرماید: «یا میسر ادع الله و لاتقل ان الامر قد فرغ منه....» (همان) و یا روایت دیگر امام کاظم علیه السلام که فرمودند: «علیکم بالدعاء فان الدعاء و الطلب الی الله یردالبلاءو قد قدر و قضی فلم یبق الا امضاءوها فاذا دعی الله و سئل صرفه صرفه» (همان) در این روایت نیز حضرت می فرمایند دعا قدر و قضا را تغیر می دهد زیرا وقتی بلایی طبق این روایت مقدر شده باشد و با دعا صرفه شود یعنی تغییر مقدر با دعا. یا روایتی که امام صادق علیه السلام می فرمایند: «من تخوف من بلاءیصیبه فتقدم فیه بالدعاء لم یره الله ذلک البلاء ابدا» (همان) این روایت هم می فرماید با دعا می توانی بلایی که نگرانی در تقدیر تو باشد و بر تو نازل شود را به عافیت از آن بلاء تغیر دهی و موارد بسیار دیگر از روایات و داستانهای بزرگان. حال چه اشکالی دارد بگوییم خداوند در شرایط عادی فلان تقدیر را برای فلان شخص رقم زده است و در همان علم الهی نیز ثبت است که با دعا یا صدقه یا..... تقدیر او از آن حالت اول بدون دعا و صدقه و.... به حالت دوم تبدیل خواهد شد، یعنی اولی محو و با قدرت دعا دومی ثبت خواهد شد چنانچه ابن فهد حلی در پاسخ به اشکال فوق و نقش دعا می فرماید ممکن است آنچه مصلحت گردیده و ذات اقدس الهه آن را انجام خواهد داد بعد از دعا مصلحت شده باشد. با این نگاه آیه 22 سوره مبارکه حدید را نیز می توان اینچنین گفت که در کتاب الهی ثبت است که فلان شخص با دعای اختیاری خود شایسته دریافت فلان نعمت می شود یا فلان بلاء از او رفع می شود و در عین این که جایگاه قضا و قدر الهی حفظ می شود نقش دعا هم بر جا می ماند البته آنجا که قضای حتمی الهی همچون وجود مرگ و رفتن حتمی از این دنیا و از این قبیل باشد که محل پرسش نیست با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار خوبی را متذکر شده‌اید و واقعاً بحثی بر روی نقش دعا و تغییر تقدیرها نیست تا آن‌جایی که قرآن می‌فرماید: «قُلْ ما یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ»؛ اگر دعای شما نبود، خداوند به شما اعتنا و توجهی نداشت. دعا "بهترین و برترین عبادت"، "مغز عبادت"، "کلید رستگاری"، "گشاینده درِ رحمت" و "سلاح مؤمن و ستون دین و نور آسمان‏ها و زمین" است. می‌ماند که آیا قضا و قدرهای ثابتی هست که با دعا قابل تغییر نباشد؟ در جواب آن سؤال‌کننده‌ی محترم که سؤال کرده بود، چرا با این‌همه دعا آن‌چه می‌خواستم محقق نشد؛ عرض شد متوجه قضا و قدرهای ثابتی که به مصلحت بندگان است نیز باشند. و روایاتی که جنابعالی متذکر شدید برای آن است که بفهمیم نقش دعا چه اندازه در تغییر سرنوشت انسان‌ها موثر است ولی نه به آن معنا که هرچه ما بخواهیم باید با دعا محقق شود و به قول اساتید محترم؛ خدا در اختیار ما باشد و ما فرمانده‌ی همه‌چیز. موفق باشید 

16170
متن پرسش
سلام و درود خداوند خدمت استاد گرامی: بنده در صدد یادگیری مطالب دینی، تهذیب و تزکیه نفس هستم. با وجود حجم سنگینی از درس هایم نمی توانم خوب به این مسایل پردازم و گاهی اوقات احساس می کنم که از حال خوب روحانی خارج شده ام و روحم دارای بدی هایی شده است و گاهی قرآن خواندن نیز برایم سنگین می شود و اینکه به تازگی خیلی مشغول یک سری مباحث علمی سنگین بودم و حس می کنم کمی هم علم زده شده ام و آن هم با خطرات جدی خودش. به نظر شما چگونه می توانم خود را جوری بسازم که مورد رضایت خدا باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که آن‌چیزی برای ما ارزشمند است که از طریق حضرت حق برای ما گشوده شود، سعی کنید با یک برنامه‌ریزیِ دقیق، جایی برای عبادات و تدبّر در قرآن باز کنید. موفق باشید

16159
متن پرسش
سلام علیکم استاد: آیا راه معرفت نفس که از طریق شناخت خود به شناخت حق می رسیم در عرض راه عرفان است که از طریق عشق و دل و تزکیه می باشد؟ پس چگونه عرفا گفته اند که مسیر ما معرفت النفس است؟ ممنون از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای معرفت نفس رجوع انسان به حق، رجوعِ وجودی می‌شود و از این جهت «قلب» به میان می‌آید که مسیر عشق به حق است. موفق باشید

16158
متن پرسش
سلام علیکم استاد: بدلیل ضعف مبانی معرفتی بنده، هر وقت هر تعریف و تحلیلی از توحید افعالی می بینم و می خوانم، فورا معنای جبر در ذهنم متبادر می شود، چه کنم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید افعالی ما را متوجه می‌کند که چون خدا قادر است هر فعلی که انسان انجام می‌دهد با کمک به قدرت حضرت حق است. ولی این بدین معنا نیست که جهت فعلِ ما نیز در قبضه‌ی حق باشد. ما می‌توانیم به مسجد برویم و می‌توانیم به میخانه برویم و از این جهت ما مسئول اعمال خود هستیم. موفق باشید

16169
متن پرسش
به نام خدا عرض سلام: یک سخنرانی از جناب آقای پناهیان مشاهده کردم که می فرمایند طبق روایات همسر هرکس مشخص است و هیچ چیزی نمی تواند آن را تغییر دهد و خیلی به این تشریفات قبل ازدواج توجه نباید کرد و عقد هرکس در آسمانها بسته شده و کسی خودش همسرش را انتخاب نمی کند. منظورشان چیست؟ با تشکر التماس دعا اگر لازم باشد می توانم از طریق تلگرام فیلم را برای جناب موسویان ارسال کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنا است که در جواب سؤال شماره‌ی 16098 و 16167 عرض شد. موفق باشید

 

16167
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 16098 پس شناخت قبل از ازدواج و تحقیق در مورد طرف چه می شود؟ اگر اینطور باشد دیگر چه نیازی به تحقیق هست؟ خواهشا بدون معرفی کتاب در جواب در مورد این مسئله توضیحاتی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقیق در مورد ازدواج در همان حدّ است که تلاش کنیم آن‌چه مصلحت ما است در مقابل ما قرار گیرد و سهل‌انگاری نکنیم. به همین جهت سخن آقای پناهیان در سؤال 16169 سخن عالمانه‌ای است. موفق باشید

نمایش چاپی