بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8300
متن پرسش
باعرض سلام وطول عمرباعزت برای استاد 1)درادامه سوالات سیروسلوک وپاسخهای حضرتعلی درخصوص عرفان علی الخصوص عرفان عملی توضیح بفرماییدوشرایطورودبه این وادی چه می باشدازکجاوچگونه شروع نماییم ارشادبفرماییدمنبعی هم اگرمعرفی بفرماییدممنون می شوم؟ 2)چیزی که دراکثرقریب باتفاق بچه مذهبی های مابچشم می خوردنداشتن انگیزه مادی درزندگی دنیوی می باشدونداشتن این انگیزه باعث می شودرغبتی به فعالیت بیشتردرعرصه اقتصادوجودنداشته باشدوبجای ان بیشترتوجه وی به مسائل اخروی وپرداختن به ان باشدوبقولی به رزق رسیده قناعت اشته باشدوبیشتراز ان را وزرووبال بدانداین مطلب راتاییدمی فرماییدودرصورت ایرادداشتن ارشادبفرمایید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- به نظر حقیر منازل السائرین خواجه عبداللّه انصاری به عنوان عرفان عملی متن خوبی است و نیاز است که از شرح استاد توانایی آن را دنبال کنید تا جایگاه و رویکرد اعمال عبادی ما روشن شود و گستره‌ی اعمال عبادی شرعی را در جان خود و در عالم ابدیت احساس کنیم. شرح استاد یزدان پناه از اساتید قم خوب است 2- از یک طرف انسان باید حُبّ دنیا و حبّ شهرت را از درون خود بزداید و از طرف دیگر در جهت خدمت به خلق و رفع مشکلات مردم در راستای «الکاسب حبیب اللّه» تلاش کند. هنر عزیزان جمع این دو نکته است و با همین انگیزه می‌توان دروس دانشگاهی را با انگیزه‌ی کامل ادامه داد. موفق باشید
8310
متن پرسش
سلام علیکم در مورد ایت الله انصاری همدانی گفته شده /منقول از ایت الله قاضی رحمت الله علیه/ که ایشان توحید را مستقیم وبدون واسطه از خدای متعال بدست اورده اند لطفا کمی توضیح دهید با تشکر صمیمانه التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یک بحث تخصصی عرفانی است، إن‌شاءاللّه مطالب توحید نظری را دنبال بفرمایید پس از چندسال معنای این سخن روشن می‌شود. موفق باشید
8313
متن پرسش
باسلام اینکه مرحوم قاضی فرمودند اگر کسی نمازش را اول وقت بخواند و به مدارج عالیه نرسد مرا لعن کند، شامل حال کسانی که نماز ظهر و عصر (یا مغرب و عشا) را با هم بخواند (نه در نوبت های مجزا) نیز می شود؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: منظورشان همین‌طوری است که علماء شیعه به ما فرموده‌اند که جمع هم می توانیم بخوانیم. موفق باشید
8282
متن پرسش
با سلام در کتاب هدف حیات زمینی آدم نوشته اید در داستان آدم به اختیار شیطان به سجده نکردن در عین تکوینی بودن آن اشاره کرده اید و در پاورقی فرموده اید مثل عصمت تکوینی ائمه در عین داشتن اختیار.عصمت تکوینی ائمه در عین داشتن اختیار با داشتن دو ساحت مقام نوری و نفس ناطقه قابل توجیح است،اما در مورد شیطان این مطلب را اصلا متوجه نمیشوم.اگر امکان دارد این مطلب را تبیین فرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شیطان هم از آن جهت که از جنّ است و جنّ از آن جهت که دارای بدن و روح است و مثل فرشتگان نیست، و جسم شیطان از مارِج و لهیبی از آتش است ولی روح‌اش مجرد است. پس شیطان هم می‌تواند از جهت تکوینی مورد خطاب سجده باشد در عین آن‌که اختیار دارد می‌تواند دستور را انجام ندهد. در جلسه‌ی اخیر تفسیر سوره‌ی احزاب در مورد رابطه‌ی عصمت تکوینی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و اختیار آن‌ها عرایضی داشته‌ام که إن‌شاءاللّه ادامه دارد. موفق باشید
8263
متن پرسش
باسلام وقتی کتاب حضرتعالی رو شروع میکنم ، از هنگام شروع تا پایان رفته رفته رشد میکنم. یعنی در دوره مطالعه در اوج هستم. اما وقتی کتاب را تمام میکنم و دیگر نمی خوانم باز افت میکنم. چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید به همین جهت باید پس از مدتی مطالعه به یک جمع‌بندی برسید و مطابق آن عمل کنید. موفق باشید
8239
متن پرسش
باعرض سلام وطول عمرباعزت برای استاد 1)درادامه سلوک چیزی که بنده کمبود ان را احساس کردم بخش عمل درسیرمی باشدبا این توضیح که حسن مطالب شما دراثارتان داد ن افق دیدوداشتن شاخص حرکت است امابعمل درحرکت کمترپرداخته شده است مثل قصدرفتن به قله کوه ودیدن قله بدون پرداتن به نحوه رفتن لطفا راهنمایی بفرمایید 2)درخصوص نمازخواندن حضرات معصوین علیهم السلامدرطول روز هزاررکعت نیت نمازهاچه بوده است وکلا خواندن نمازهای مستحبی به تعدادمثلاصدرکعت درشبانه روزبا چه نیتی قرائت می گرددراهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- همین‌طور که می‌فرمایید این سیر باید به سلوک عرفانی بینجامد و تحت عنوان ارتباط با ملکوت حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بحث‌های عرفانی به‌خصوص عرفان عملی در میان است 2- این یک حالت عرفانی خاصی را می‌طلبد که انسان در عبادات در وجه تکوینی خود که عین ربط به حق است قرار می‌گیرد و هر اندازه عبادت کند بیشتر وجه تکوینیِ خود را احساس می‌کند. باید بعد از عرفان نظری و سیر عرفان عملی این حالت را در خود کشف کنید. موفق باشید
8216
متن پرسش
استاد عزیزتر از جانم سلام، باز ممنون میشم با کلام و جوابهای هدایتگرتون ما را در سوال های ذیل راهنمایی بفرمایید: 1-استاد آیا لذت بردن ازخوردن یک غذا ( از چایی و نان تازه گرفته تا چلوکباب)، برای کسی که تازه وارد تهذیب نفس شده، یک مانع است و با سلوک الی الله مخالفت دارد؟ 2-استاد می گویند چای هم میخوری برای خدا بخوراین موضوع برای بنده گیج کننده هستش. بنده وقتی یک شیرینی خوشمزه را می خورم ، می خورم که از خوردن آن لذت می برم حالا اگه موقع خوردن بگم خدایا اینو به خاطر تو می خورم تا قوت بگیرم و بهتر تو را عبادت کنم درعمل دارم دروغ می گویم، آیا این عدم اخلاص/شرک نیست؟ لطفا نگرش درست را بفرمایید. 3- آیا این مراحل تهذیب نفس در طول یکدیگر هستند یا در عرض، یعنی مثلا فردی که هنوز در مرحله پرهیز از محرمات و انجام واجبات هستش و نتونسته فلان گناه را ترک کند و فلان واجبش را انجام بده ،جلوگیری از برخی از تمایلات مباح مانند نخوردن چیزهایی که دوست داریم تاثیر مثبت و سرعت بخشی در تهذیب نفس داره؟ 4- درپایان توصیه تان برای جبران مافات گذشته برای کسانی که دیر آمدند، اما آمده اند چیست؟ از صحبتهای شما برداشتم این است که روی تهذیب پیش از چهل سالگی تاکید می کنید و این موضوع باعث غصه بنده شده است که در سن 38 سالگی پا در عرصه تهذیب نفس گذاشته ام و فرصتهای زیادی را از دست داده ام. ارادتمند
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- خداوند به طور طبیعی لذت‌بردن از غذاها را در ما می‌گذارد عمده آن است که محور کار ما لذت‌بردن صرف نباشد تا از تهذیبی که باید با کنترل میل‌ها نصیب خود کنیم، باز بمانیم 2- بگو خدایا چون اجازه‌ داده‌ای من این شیرینی را بخورم می‌خورم و اگر خوردن آن مباح نبود و حرام بود حتماً نمی‌خوردم و لذا در زیر سایه‌ی رحمت الهی شیرینی را خورده‌اید 3- حتماً تأثیر مثبت دارد و کنترل نفس در امور مباح نوری می‌شود جهت دوری از سایر محرمات 4- بحمداللّه قبل از 40 سالگی به داد خودتان رسیده‌اید از طریق معرفت نفس و دل‌بستگی به انقلاب اسلامی و حضرت امام و قرارگرفتن در زیر سایه‌ی ولایت امری حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» کارتان رو به راه می‌شود. موفق باشید
8184
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد. در برهان حرکت جوهری مشخص شد که عمر هر انسان به اندازه حرکت ذاتی وی میباشد و ربطی به میزان حرکت عرضی زمین ندارد. حال با توجه به این نتیجه بدست آمده از برهان مذکور عمر شریف و طولانی حضرت ولیعصر عج را میتوان تبیین وتفسیر کرد و اصلا آیا این برهان ارتباطی با این موضوع دارد اگر پاسختان مثبت است لطفا توضیح مکفی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید در مورد حضرت ولی‌عصر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» بتوان گفت بعد از غیبت صغری دیگر همچون حضرت عیسی«علیه‌السلام» با قاعده‌ای دیگر در عالم حضور دارند به این معنا که مافوق قواعد حرکت عالم دنیا بر کل عالم هستی حاکمیت دارند و به همین جهت که می‌توانند در بدن مبارک خود تصرف کنند، می‌توانند بر کل عالم ماده نیز تصرف نمایند. موفق باشید
8153
متن پرسش
سلام استاد ببخشید یک سوال پیش امده من حدود دو سال است شب ها زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلامش می خوانم ولی بدون توجه یعنی زیارت را که خواندم بعدش مثلا در کارهایم می گویم و توجهی به ذکر ندارم و حدود 30 الی 40دقیقه وقتم را می گیرد می خواستم ببینم این کار را ادامه دهم و یا این که مثلا صبح بخوانم تا شب هر چند دقیقه چند تایش را بگویم و یا اینکه نگویم من طلبه پایه دو هستم با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چون بنده خودم این کار را نکرده‌ام و تجربه‌ای در این موارد ندارم نمی‌توانم نظر دهم. بنده سالی یک‌بار آن‌هم روز عاشورا زیارت عاشورا را اگر توفیق یاری‌ام کند با صد لعن و صد سلام می‌خوانم. موفق باشید
8132
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید اینکه استاد صمدی آملی در شرح مراتب طهارت فرمودهاند در عقل غیر خدا هم جای می گیرد یعنی چه؟مگرعقل عصمت ندارد؟2-چرا گناه از طریق اعضا جرمش بیشتر از گناه از طریق تخیل است؟به شرط اینکه گناه حق الناس نباشد.وقتی جهان بالا آتش گرفت به عالم مادون هم سرایت میکندقبل از تحریک هم که ادراک راداریم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عقل به اعتبار عاقل گرفتار وهم است ولی عقل بِما هوَ عقل نظر به حقایق کلی دارد و خطا در آن راه ندارد 2- در بسیاری موارد تخیل در اختیار ما نیست ولی اعضاء در اختیار ما است و گناه در صورتی که با اراده و اختیار همراه باشد در قلب ثبت می شود. موفق باشید
8140
متن پرسش
عرض سلام و خدا قوت استاد من سیر شما را هم حضوری و هم با شنیدن سی دی های خودتون ادامه دادم اما کتاب از برهان تا عرفان برای من ثقیل بود تا جیی که من اصلا حرکت جوهری را نمیفهمم و بشدت علاقه مندم که بفهمم و انشاالله تفکر صحیحی پیدا کنم.چکار باید بکنم؟ من لیساس کامپیوتر دارم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فعلا برهان صدیقین را دنبال کنید إن شاءاللّه با پشت کار مشکل حل می شود ولی برهان حرکت جوهری را فعلا دنبال نکنید. موفق باشید
8143
متن پرسش
سلام خسته نباشید: "نفس امّاره به‌گونه‌ ای با ما برخورد می‌کند که خودش را از ما می‌داند". معنای این جمله رو تا حدودی درک میکنم اما لطفاً برای تزکیه و تثبیت کمی توضیح بفرمایید ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر انسان خود را در اختیار امیال خود گذارد و نفس اماره خود را به میدان آورد عملا عقل و قلب خود را به حاشیه می برد به طوری که گمان می کند خودش همان امیال نفس اماره است ولی اگر با امیال نفس امارّه مخالفت کرد آرام آرام عقل و قلب او به میدان می آید و خود را مغلوب عقل و قلب احساس می کند و سعی می کند از عقل و قلب خود پیروی کند. موفق باشید
8121
متن پرسش
سلام.چگونه می توان برای اقامه نماز های روزانه و مستحبی بویژه نماز شب عشق پیدا کرد؟ نه اینکه باور عقلی انسان را مجبور کند؟ یعنی چگونه باید برای اقامه نماز های روزانه و مستحبی بویژه نماز شب شوق دیدار حق را داشت؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هراندازه در معارف الهی بیشتر جلو رویم و متوجه حقیقتی بشویم که در نزد خدا است و بدانیم با اُنس با او می‌توانیم به آن حقیقت برسیم، انگیزه‌ی عبادات ما کیفی‌تر می‌شود. موفق باشید
8011
متن پرسش
استاد بزرگوارم سلام علیکم استاد اگر ائمه در مقام انسان کامل بالفعل هستند پس باید بدن شان نیز حرکت جوهری اش به اتمام رسیده باشد آیا این گونه است ؟ پس اگر این گونه باشد نیاز به خوردن و خوابیدن و نوشیدن ندارند پس شهوتی هم نباید در میان باشد همچنین اگر بدن ائمه یک بدن کامل باشد نباید خصوصیات دنیایی داشته باشد در حالی که در سیره ی ائمه هم یک زندگی عادی می بینیم و هم گاهی که از ایشان از حقیقتشان سوال می شود چیز هایی نشان می دهند که غیر حالت معمول است با این وصف آیا بدن دنیایی ائمه نه کامل به معنی مجرد است و نه دنیایی مثل بقیه بلکه یک نوع سومی در کار است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عنایت داشته باشید که از جهت جسم و نفس ناطقه بین ائمه«علیهم‌السلام» و سایر افراد تفاوتی نیست. تفاوت در نور عظمت است که آن ذوات مقدس با آن ارتباط دارند و سعی می‌کنند خود را مطابق آن نور عظمت قرار دهند و موفقیتشان در همین موضوع است و نفس ناطقه‌ی آن‌ها با هماهنگی کامل با نور عظمت به کمال خود می‌رسد حضرت صادق (ع) در آن رابطه فرمودند: «إنّ اللهَ خَلَقَنا مِنْ نورِ عَظَمَتِه» خداوند ما را از نور عظمت خود آفرید. تفاوت در آن است که آن کمال و آن عصمت را به آن‌ها داده‌اند و در عین داشتن غضب و شهوت خود را در ذیل نور عظمت در عصمت نگه داشته‌اند و حفظ خود در این مقام در عین وجود غضب و شهوت، موجب تکامل برای نفس ناطقه‌ی آن‌ها خواهد شد زیرا توانسته‌اند پس از سال‌ها باقی‌ماندن در عصمت، عصمت را ملکه‌ی نفس ناطقه‌ی خود گردانند و خوردن و زندگی‌کردن آن‌ها برای تحقق چنین مقصودی است. موفق باشید
7974
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد طاهرزاده احتراماً، آیت اله محمد شجاعی در کتاب معاد و بازگشت به سوی خدا صفحه 35 می نویسند : " خاک به عنوان یک موجود که دارای مرتبه خاص از وجود هستی است در حرکت خود به سوی مراتب بالاتر وجود و هستی در هیچ مرتبه ای متوقف نمی شود و به هر مرتبه ای می رسد حرکت را ادامه می دهد . به مرتبه نباتی می رسد قانع نمی شود و مترصد وجود شرایط و امکانات است تا به حرکت خود ادامه دهد و وقتی شرایط آماده شد و راه باز شد باز حرکت می کند و به مرتبه حیات حیوانی و انسانی می رسد و باز طالب حرکت است . اگر در فطرت خاک مقصد و مقصود آن کمال نباتی بود می بایست بعد ار رسیدن به کمال نباتی دیگر انگیزه حرکت و عامل حرکت در آن نباشد و حرکت نکند و آمادگی قبول کمال بالاتر از آن را نداشته باشد . اگر مقصد و مقصود فطری خاک مرتبه حیات حیوانی بود باز می بایست انگیزه حرکت و عامل آن بعد از رسیدن به مرتبه حیوانی از بین می رفت و حرکتی نمی شد . این که خاک با رسیدن به مرتبه نباتی باز گذر می کند و در سر فکر دیگری می پروارند خود دلیل بر این است که مقصد خاک نبات بودن نبوده و همچنین مقصد آن حیات حیوانی هم نبوده است و الا بعد ار رسیدن به آن گذر از آن نمی کرد و با آغوش باز همان را می گرفت و آرام می شد . پیداست که خاک مقصد دیگری دارد که هیچ کدام از اینها نیست و آن چیزی است که غیز از همه این مراتب است که خاک می رسد و می گذرد . مقصد باید چیزی باشد که وقتی خاک به آن رسید آرام بگیرد و از تلاش و حرکت و طلب دست بردارد . الا الی الله تصیر الامور . " حضرت استاد با توجه به مطالب فوق آیا می توان اینطور نتیجه گرفت که هر انسانی دارای یک حرکت تکاملی از خاک تا نبات و حیوان و در آخر انسان بوده است ؟ و انسان حاضر در دوره های مختلف (خاک ، نبات ، حیوان و در نهایت انسان ) با طی طریق و گذر از حشر و قیامت آن دوره به مراحل بالاتر صعود کرده است ؟ و اگر این نتیجه درست است اختصاص روح به جسم انسانی و حرکت جوهری آن چگونه است ؟ با تشکر و آرزوی سلامتی و طول عمر حضرت استاد علیرضا مترصد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت آیت‌اللّه شجاعی با همان مبنای حرکت جوهری این نکته‌ی بسیار ظریف را متذکر می‌شوند زیرا عالم خاک به جهت بالقوه‌هایی که دارد در اثر حرکت جوهری از حالت نباتی به سوی عالم انسانی سیر می‌کند. حرکت جوهری می‌گوید باید عالم ماده استعداد تجلیاتی از عالم بالا را داشته باشد تا آن تجلیات موجب حرکت جوهر عالم ماده شود و آن را به کمال لازمش برساند. موفق باشید
7975
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز . استاد نظر شما درباره ی جمله ی زیر چیست ؟ همفر می نویسد: آنچه وزارت مستعمرات انگلیس به هنگام اعزام به شرق به من توصیه نمود عبارت بوده از: • گسترش همه جانبه مراکز درویش پروری همانند خانقاه‌ها و تکثیر و انتشار رساله ها و کتابهایی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها، گوشه گیری و مردم گریزی سوق می دهد؛ مانند کتاب احیاء العلوم غزالی، منظومه های مثنوی و کتابهای محی الدین عربی. دستهای ناپیدا- خاطرات مستر همفر صفحه 64 نشر گلستان کوثر این را در یکی از سایت ها پیدا کردم و خودم مستقیم کتاب مستر همفر را نخواندم ولی از آنجا که نویسنده آدرس متن را هم بیان کرده به احتمال زیاد به نقل از کتاب مستر همفر است باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده هم این را شنیده‌ام با این‌که خاطرات مستر همفر را خوانده‌ام یادم نمی‌آید ولی این حرف بعید نیست زیرا اگر دشمن بتواند عرفان را از فقه جدا کند عملاً مردم را به یک معنویت منهای شریعت الهی سوق داده و خودش برای مردم شریعت‌سازی می‌کند در حالی‌که این عرفایی که نام بردید همه متشرعینی هستند که متوجه توحید عمیق‌تر شده‌اند. مثل حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه». در هر حال شریعت منهای عرفان موجب تحجر می‌شود و به همین جهت وَهابی‌ها با عرفان مخالف‌اند. و عرفان منهای شریعت موجب یک نوع لاابالی‌گری می‌گردد، در حالی‌که هیچ عارفی از شریعت فاصله نداشته. موفق باشید
7983
متن پرسش
باسلام درباره آیت الله وحید نقل شده :(وی با تأکید بر اینکه همه چیز در قرآن و روایات است به طلاب توصیه کرد که وقت خود را صرف قرآن و روایات کنند و خاطرنشان کرد: بنده سال‌ها نزد فیلسوف بزرگ مرحوم میرزا مهدی آشتیانی و مرحوم میرزا ابوالقاسم الهی که فیلسوف خراسان بود، فلسفه را تلمذ کردم چون از اول عاشق این رشته بودم اما بعد از مدتی فهمیدیم آنچه گمشده فقط در کتاب و سنت است).آیا واقعا همین کتاب و سنت نیاز بشر به فلسفه را بازگو میکنند یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همه‌ی حقیقت را باید در قرآن و روایات جستجو کرد و هراندازه عقل و قلبِ انسان بیشتر رشد کرده باشد از قرآن و روایات بیشتر می‌توان استفاده کرد. فلسفه و عرفان می تواند قدرت فهم قرآن و روایات را بیشتر ‌کند. نمونه‌اش حضرت امام و علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیهما». موفق باشید
7955
متن پرسش
باسلام پسری هستم متاهل، کمی عامل به دین، مثل: اهل نماز اول وقت، اهل هیئت، عاشق رهبر، مانوس با مفاتیح، اهل مطالعه و.... که البته الحمدلله و همه به لطف خداست. اما متاسفانه از مشکلی اساسی رنج می برم. من با وجود تاهل و رضایت از همسرم در مسائل مربوطه، تمایل بسیار شدیدی به جنس مخالف دارم. به شدت وقتی از کنارم می گذرند میل به نگاه دارم. اگر صدایشان را بشنوم به شدت خوشم می آید. بسیار انها را جذاب می دانم. خلاصه تمایل خیلی شدیدی به آنها دارم. حتی اگر چشمم اتفاقی مثلا در بین فامیل و آشنایان و... مثلا به خانم میانسالی که چادری است و صورت زیبایی دارد، بیفتد، خیلی خوشم می آید و دلم می خواهد با او دقایقی حرف بزنم که البته این کار را نمی کنم. اما خیلی دلم می خواهد. بگویم که با وجود این تمایل عجیب و بسیار شدید، الحمدلله خودم را کنترل میکنم و به لطف خدا در اکثریت موارد به گناه نمی افتم. و نگاه دوم و ادامه دار نمی کنم. اما از درون تمایل خیلی عجیبی دارم به حدی که انگار دارم به حد انفجار میرسم. جزوه مرزهای ارتباط شما را هم خوانده ام. نمی دانم با این تمایل چه کنم؟ گاهی اوقات اینقدر فشار می آید که دوست دارم اصلا وجود نداشته باشم. هر چیزی که اثری از جنس زن باشد مرا بیخود میکند. باز می گویم که مراقبم به گناه نرسد و اکثرا در حد میل می ماند. اما میلی در حد انفجار. باور کنید. تو رو خدا هم برایم دعا کنید. و هم راهکاری اساسی بفرمایید تا کی باید تحت این میل شدید باشم؟ پدرم در آمد ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شما را می‌خواهند با این بلیه امتحان کنند و به اندازه‌ای که در زیر سایه‌ی شریعت الهی خود را کنترل کنید برکات حضور قلب نصیب‌تان می‌شود و با برخورد خوب با همسرتان می‌یابید که همه‌ی آنچه در بقیه هست به صورت حلال و دل‌پسند در همسرتان می‌باشد. راه‌کار اساسی همین کاری است که انجام می‌دهید و خود را کنترل می‌کنید تا پس از آن‌که از امتحان با موفقیت بیرون آمدید آن را از شما برمی‌دارند و دیگر آن میل‌ها می‌رود به دنبال کارشان. موفق باشید
7962
متن پرسش
سلام استاد برای این بظاهر روحانیونی که براحتی اینهمه سرمایه های معنوی کشور و عالَم، نظیر امام و علامه حسن زاده و آیت الله جوادی و ... رو بر سر مسائلی نظیر وحدت وجود (که خودشان هم مطمئنم چیزی از آن نفهمیده اند و حرف چهار تا استاد معلوم الحال که نمیخواهم اسم بیاورم را میزنند) تخطئه میکنند و خطرشان به نظر اینجانب از صد اوباما برای این نظام و دین بیشتره نباید فکری شود؟2.یکی از همین مغز جامدان در مورد فصل معشوقه و صبیان و غیره ی اسفار ملاصدرا که در کتاب او این آدرس بود : جزء2 سفر ثالث اسفار چاپ مصطفوی ص 178 به بعد،که چون به عربی بود بنده خوب نتوانستم موضوع را بفهمم و آن روحانی با آن جمودش میگفت ملاصدرا در این فصل گفته زیر یک لحاف رفتن با نوجوان برای سلوک قبیح نیست! میشود بفرمایید آن فصل اصلا در مورد چیست و این موضوع چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- بهترین راه آن است که وحدت وجود در محافل علمی به‌خوبی تبیین شود تا معلوم گردد چقدر در توحید نکته‌های دقیقی در اعتقاد به وحدت وجود نهفته است 2- اولاً: این آقایان بین نظر به شمایل در بستر عشق عفیف را که عرفا مطرح می‌کنند با نظر به اعضاء تحت تأثیر شهوات فرق نمی‌گذارند. ثانیاً: این‌ها استعارات عرفانی که عموماً شاعرانه است را درست درک نمی‌کنند. لذا وقتی حافظ می‌گوید: «رشته‌ی تسبیح اگر بگسست عیب ما مکن.... دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود» و گزارش می‌دهد از حالت سلوکی خود آن‌گاه که تجلیات نور الهی موجب شد که نظم ذکرش به‌هم بخورد را، به ظاهرش تعبیر می‌کنند و تصوراتی مادی از آن در ذهن می‌آورند. عین این تعبیر در فصل عشق در کتاب اسفار هست که تنها کسانی متوجه مقصود این بزرگان می‌شوند که در تمام فضای کتاب اسفار سیر کرده باشند و حالا به این‌جا رسیده باشند . ولی اگر بخواهند یک پاراگراف را در آورند و در معرض دید عموم قرار دهند از فهم مقصود اصلی در حجاب می‌روند. موفق باشید
7971
متن پرسش
سلام استاد خسته شدم . بارها و بارها توبه کرده ام اما باز گناه کرده ام و توبه شکستم دیگه خسته شدم از توبه های الکی و بیخود و از گناه . استاد انگیزه در همه ی کارهامو از دست دادم در مطالعاتمو و ... . استاد بارها و بارها از ائمه خواستم ، جمکران و قم و مشهد و کربلا و مکه و ... رفتم توسل گرفتم و نذر کردم و عهد کردمو و ... و ازشون خواستم کمکم کنند ، بهم استقامت بدند ، شیرینی گناه رو ازم بگیرند ، در جدال نفس و شیطان با من کمکم کنند که بتونم برشون پیروز بشم اما انگار هیچ کدامشان به نداهام و توسلاتم جواب نمیدهد . بارها با حالت های مختلف و در مجالس و مکان های شریف ازشون خواستم و توسل گرفتم اما انگار اهمیتی بهم نمیدند . استاد الانم که این نامه را برایتان مینویسم مدتی نمی گذرد از اینکه که توبه کردم در مشهد و خدمت حضرت و قول و عهد با حضرت بستم که حضرت هم باز متقابلا کمکم کنند و دستم را بگیرند مواقع گناه و ... اما باز نه کمکی و نه ندایی .... الان هم باز مرتکب گناه شده ام و همه ی عهد و قولام رو شکستم و نمیدونم چیکار کنم . دیگه هر وقت اسم توبه و عهد و ... میاد اصلا انگیزه ندارم و اهمیت نمیدم از بس تا حالا توبه کردمو شکستم .پ استاد بگید باید چیکار کنم که دیگه ازین شرایط خلاص بشمو راحت . استاد به ائمه قسم دوست دارم خودم رو وقفشون کنم و تمام وقت و زندگی ام رو بذارم برای خدمت به خدا و اهل بیت و این نظام و انقلاب و کشور اما چه کنم استاد با این مشکلات که از همه چیز منو انداختند و انگیزه ی همه چیز رو ازم گرفتند . دعام کنید استاد . تشکر . یاعلی ** ازمسئولین سایت درخواست دارم اگه امکان داره جوابم رو برام ایمیل کنند . ممنون و تشکر **
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر ائمه«علیهم‌السلام» دستتان را نگرفته بودند نه این نامه را می‌نوشتید و نه این اندازه مستأصل بودید، همان‌طور گناه می‌کردید و بی‌خیالش بودید. در دل‌تان نوری انداخته‌اند که گناه را می‌شناسد و آن را نپذیرفته. همین راهی را که تا حال با توسلات رفته‌اید کارساز است و همین اراده‌ای را که دارید تا سرباز آقای سیدعلی خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» باشید شما را نجات می‌دهد. بنده هم دعا می‌کنم. موفق باشید
7972
متن پرسش
سلام استاد چه جوری میشه حاجت گرفت؟ مرض مزمنی دارم که پنج-شش ساله امونم رو بریده. زندگی ام مختل شده و به شدت افسرده شدم. هم از لحاظ عصبی داغونم هم از لحاظ جسمی دارم تحلیل میرم. هر چی هم راز و نیاز و توسل کردم فایده ای نداشته. دیگه چیکار باید بکنم. مسئله ای نیست که بشه باهش کنار اومد چون با این وضعیت نه میتونم ازدواج کنم نه کار مناسبی گیرم میاد. آخه چرا باید این قدر شکنجه بشم. تا کی؟؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بگو خدا! حالا که همه‌کاره تویی، اگر قرار گذاشته‌ای من در زیر نظر تو این‌طوری امتحان دهم، سمعاً و طاعتاً. در ضمن سری به اطبای سنتی بزنید و پرهیز را فراموش نکنید و آینده را به خدا بسپارید و فراموش نکنید صبر بر قضای الهی آنچنان راه قلب شما را به سوی حق می‌گشاید که هرگز سلامتی مورد نظرتان چنین بهره‌ای به شما نخواهد داد. به قول اسرایی که از زندان‌های صدام آزاد شدند، حیف که آزاد شدیم و از آن فضای معنوی محروم گشتیم هرچند از نظر بدنی در زحمت بودیم. موفق باشید
7948
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی با توجه به اینکه انسان امکان دارد در دوره هایی ای زندگی(نوجوانی) گرفتار تصاویر ذهنی غیر شرعی شود که تمام زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد.راه برون رفت از این بلا چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به لطف الهی این صورت‌ها برای اهل ایمان و شیعیان امامان معصوم«علیهم‌السلام» در حدّ صُور ذهنی متوقف می‌شود و از آن‌جایی که صورت‌های ذهنی پس از مدتی بی‌رنگ می‌شوند و از صحنه‌ی ذهن می‌روند و فقط در حافظه می‌مانند، اگر با ادامه‌دیدن‌‌ها آن صور را تقویت نکنید پس از مدتی می‌رود. عمده آن مقاومت و صبری است که باید در مقابل طلب دیدن مجددِ آن صور از خود نشان دهید که با زیارت و حضور در جلسات دینی و ورزش، مقاومت و عدم برگشت در شما شدید می‌شود. موفق باشید
7951
متن پرسش
با سلام خدمت شمااستاد محترم بنده از شما درخواست کمک در موضوعی رو داشتم بنده سیر مطالعاتی شما رو تا حدی مطالعه کردم و فهمیدم باید تقوی پیشه کنم تا بتونم خدا رو در قلبم زنده کنم اما یک چندوقتی هست که گناه عجیبی مرا گرفتار کرده با این که در گذشته این عمل رو انجام نمیدادم اما الان کمرم روشکسته و اون نگاه کردن به فیلم های زشته از شما درخواست میکنم کمکم کنید و راهنماییم کنید چطور از این گناه دوری کنم با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اولاً: بدانید بنا است ایمان شما را در این ورطه امتحان کنند تا معلوم شود می‌توانید با توسل به حضرت حق از این ورطه از گناه نجات یابید و شیرینی ایمان را بر این نوع شیرینی‌های کثیف ترجیح دهید یا نه . ثانیاً: جواب سؤال شماره‌ی 4948 را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
7953
متن پرسش
باعرض سلام وخسته نباشید خدمت استاد برای رسیدن به معرفت باید به مقام تفکر رسید(اولوالباب) چگونه می شود به این مقام تفکر رسید گاهی به خودمان فشار می اوریم ولی بیشتر از چند ثانیه نمی شود تفکر کرد که معرفت خیز باشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مقوله‌ی تفکر با حضور تاریخی همراه است. چهار جلسه‌ی بحث در شرح کتاب سلوک که روی سایت هست إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید
7939
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار بنده متأسفانه روحیات و عواطف بسیار حساسی دارم. متأسفانه آنقدر حقیرم که تحمل بی اعتنایی خانواده نسبت به خود را ندارم. از دوران طفولیت متوجه شدم برادرم مورد توجه بیشتر خانواده است و این مسأله خصوصا انکار والدین، تا به امروز آزارم داده. حالا بعد از این همه سال این مسأله منجر به کینه و انزجار شدیدی نسبت به خانواده‌ام شده است. خیلی سعی می کنم با یاد خدا و اینکه رسالت ما در دنیا ارزش والاتری نسبت به تفکر پیرامون اینگونه مطالب دارد، خود را قانع کنم ولی متأسفانه دل کوچکی دارم و بارها به دلیل یکسری واکنش‌های خود در برابر خانواده به پشیمانی و حسرت فراوانی دست یافته‌ام. اما از طرف دیگر توان بخشش ندارم. می‌ترسم جزء افرادی باشم که مسیری را شروع می‌کنند (مسیر سلوک که جانم با آن گره خورده) اما نهایتا در آخر عمر به سبب ضعف نفس چیزی جز آه و حسرت برایشان نمی‌ماند. آیا برای امثال من که نفس ذلیل و حقیری دارند و مالامال از حسد و کینه هستند (خصوصا اینکه در کتاب فرزندم اینچنین باید بود فرموده بودید اکثر افراد در حسد متوقف می‌شوند) امیدی هست؟ چگونه می‌توان دلی بزرگ و سینه‌ای گشاده داشت؟ چگونه می‌توان "خود" و عشق به "خود" را از بین برد؟ متأسفانه به دلیل این دغدغه فکری چند سالیست که حتی رغبت عبادت هم ندارم...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر مسیر سلوکی خود را ادامه دهید آرام‌آرام به نورانیتی می‌رسید که متوجه عذر والدین خود می‌شوید تا آن‌جا که مثل حضرت یوسف«علیه‌السلام» می‌گویند: شیطان برادرانم را به لغزش انداخت، و تا این اندازه برای لغزش مؤمنین عذرتراشی می‌کنید و مفتخر به سینه‌ای می‌شوید که هیچ کدورتی از مؤمنین در آن نمی‌ماند. موفق باشید
نمایش چاپی