بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31504
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: در روز ۲۱ بار ايت الکرسي در روز خونده شود خوبه؟ روايت داريم؟ تعدادش از حروف ابجد هست؟ علت عدد ۲۱ بار ايت الکرسي چيه؟ خدا خيرتون بده و عوضش رو بهتون بده
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه مرحوم آیت الله قاضی می‌باشد و بعداً متوجه شدند آن توصیه مبتنی بر روایت هست و ربطی به حروف ابجد ندارد. موفق باشید

31503
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید: استاد گرامی در فضای مجازی اگه کاری را انسان انجام دهد (مثلا محتوایی تولید کند) اسمش را هم به عنوان تولید کننده در ذیل مطلب بنویسد این عمل او منافاتی با اخلاص دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: او می‌تواند برای خدا کار را انجام دهد و خود را به عنوان تولیدکننده آن کار معرفی نماید و این، مانع تحقق اخلاص او نخواهد شد. موفق باشید

31493
متن پرسش
سلام استاد: ان شاءالله خداوند شما رو سلامت و محفوظ بدارد. سوال داشتم لطف می کنید پاسخ بفرمایید: یک فردی می گفتند زیارت عاشورا رو هر روز نخوانید چون پریشانی می آورد به این خاطر که شاید خود شما از لعن کنندگان در زیارت عاشورا باشید. آیا این صحبت درست می باشد با توجه به اینکه آنقدر علماء ما توصیه در مداومت به زیارت عاشورا می کنند؟ گاهی در نماز با مقدار کمی توجه بدنم موقع رکوع رفتن می لرزد آیا این مسئله می تواند برایم حجابی باشد یا واقعاًبا کمی توجه به خدا باعث این لرزش بدن می شود؟ سپاس گزاری می کنم از پاسخ و لطف شما استاد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با خود مدارا باید کرد و سخت‌گیری حتی در عبادات لازم نیست. رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «بُعِثْتُ بِالْحَنِیفِیةِ السمْحَةِ السهْلَةِ؛» من بر آیینی مبعوث شده‌ام که آن در عین آن‌که با جان‌ها هماهنگی دارد، نرم و سهل است. آری! انس با زیارت عاشورا راهِ انس با مولایمان حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» است. مثلاً عصر روزهای جمعه با دلی که رو به سوی آن امام دارد، از طریق آن زیارت، حضرت را زیارت کنیم. عرایضی در کتاب «زیارت عاشورا و اتحاد روحانی با امام حسین «علیه‌السلام» شده است.   موفق باشید

31491
متن پرسش
سلام: این مطلب که ما در عالم ذر خانواده و همسر و همه چی رو انتخاب کردیم درسته؟ و اینکه چجوری بفهمیم چه کسی رو در عالم ذر به عنوان همسر انتخاب کردیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ جناب ابن عربی در «فصّ عزیری»انسان‌ها در عین ثابته خود، نحوه بودن خود را در دنیا نیز انتخاب می‌کنند، ولی بسیار کمند آن‌هایی که متوجه حکم عین ثابته‌شان می‌شوند. موفق باشید

31480
متن پرسش
سلام استاد: ما در فرهنگ دینی خود دو باور داریم: ۱. هر چه نعمت و رفاه زندگی دنیایی شخص بیشتر باشد از حز و نعمت اخروی او کمتر می‌شود (و هم چنین احادیثی با این مضمون که هر چه مومن در نیاد بیشتر بلا ببیند اجر بیشتری در آخرت خواهد برد) ۲. زیاد شدن درآمد شخص می‌تواند نشانه ایی باشد از استدراج و محرومیت از مقامات قیامتی (این باور ان کی پول در آوردن و پولدار شدن را ترسناک جلوه می‌دهد) تا چه حد این باور ها صحیح است؟ و اگر این عقاید را در ذهن شخص ملکه کنیم باعث انفعال و عدم تلاش اقتصادی شخص نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن دو روایت دو نوع تذکر مطرح است تا انسان‌ها خودشان به دنیاداری خود دامن نزنند. زیرا جهت اصلی جان انسان‌ها که قرب الهی است در آن صورت تقلیل می‌یابد. ولی اگر خود به خود زندگی طوری بود که آن نوع سختی‌ها را نداشت و یا بدون آن‌که انسان ثروت‌اندوزی پیشه کند امکاناتی برایش پیش آمد، موضوع فرق می‌کند. موفق باشید

31479
متن پرسش
بسم الله سلام استاد گرانقدر: در مسیر انجام واجبات یا ترک محرمات خیلی دچار سستی انجام میشم و کیفیت اعمال بسیار پایین میاد، خودم حدس می‌زنم از عجبه پنهان یعنی وقتی خوب عمل می‌کنم و مدتی همه چی راضی کننده است هرچند در زبان میگم خدایا من رو ببخش یا من عملی ندارم ولی در دلم و ذهنم خطور میکنه که مگه چته نماز شب میخونی و خمس میدی و... و بعدش تا مدتی ضعیف میشم که احساس گناه و دوری از خدا دارم یعنی حتی نماز صبح بعضا قضا میشه یا حال دعا و مناجات ندارم. فقط نماز واجب اونم نه با حضور و توجه و سالهاست که این حالتها برای من ادامه داره چه کنم؟ میخوام ثابت باشم نه ی مدت خوب قرآن‌ بخونم ی مدت اصلا سراغش نرم آیا شما هم فکر می‌کنید مشکل از عجبه یا چند وجهی راه درمانش چیه؟ چکار کنم اگر همش در حال کار خیر و عبادت بودم باز از خودم راضی نشم؟ خدا خیرتون بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضور تاریخی در انقلاب اسلامی و شایسته شدن برای این حضور فکر کنید. امری که موجب شد شهدای عزیز ما ره صد ساله را یک شبه طی کنند. با چنین افقی خود به خود شور اُنس با خدا و دعا و مناجات به صورت حضوری و وجودی برای انسان پیش می‌آید. مانند دعای کمیل‌های جبهه و راز و نیازهای شب‌های حمله. موفق باشید

31477
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز برای اینکه نماز و روزه و نحوه زندگیمون افق و شور ایمانی جلویمان بگشاید، باید چه کرد؟ ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضور تاریخی در انقلاب اسلامی و شایسته شدن برای این حضور فکر کنید. امری که موجب شد شهدای عزیز ما ره صد ساله را یک شبه طی کنند. موفق باشید

31464
متن پرسش
سلام استاد در خصوص سوال ۳۱۴۴۰ فرمودید تلاش کنید و ببینید ذوق شما اقتضای چه مباحثی را دارد. خواستم بگم اتفاقا خودم احساسم اینه که الحمدلله به شدت ذوق این مباحث فلسفی و معرفتی را دارم. یعنی اصلا وقتی دارم کتاب از برهان تا عرفان رو میخونم حالم خوبه و خلاصه کیف می‌کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این امر، پس خوب است در همین موارد به مطالب خود عمق ببخشید. روی مباحث کتاب «معاد» و شرح آن خوب است فکر کنید. موفق باشید

31468
متن پرسش
سلام استاد من خیلی به راهنمایی تون نیاز دارم. خانمی ۲۸ ساله هستم و فارغ التحصیل رشته فیزیوتراپی. تقریبا ۵_۶ سالی هست که فضای فکریم عوض شده و کتب شما رو مطالعه کردم و مدتی در مجموعه ای کار تربیتی می‌کردم. از اون موقع نسبت به رشته تحصیلیم بی میل شدم و هرکاری می‌کنم توان و کشش روحی برای مطالعه کتب رشته تحصیلی خودم رو ندارم. فعلا بخاطر شرایط مالی (شوهرم سرباز هست) مجبور هستم کار کنم اما همش عذاب وجدان دارم از اینکه بخاطر درآمد دارم کار می‌کنم و نیت اصلیم خدمت نیست. از طرفی بخاطر عدم سعه صدر کافی و شرایط خلق و خویی که دارم مناسب کار تربیتی نیستم و می‌دونم تو اون حیطه هم موفق نمیشم. الان نزدیک به ۴ ساله که کلافه هستم و از این بلاتکلیفی دارم زجر می‌کشم. هرچی سعی می‌کنم خودم رو قانع کنم که من میتونم تو رشته فیزیوتراپی زمینه ساز تمدن اسلامی بشم و نقشی در ظهور داشته باشم اما باز موقع کار و مطالعه علمی روحم کشش نداره و خیلی زود خسته میشم. از اینکه وقتم داره به بطالت میگذره خیلی در عذابم. اما هرچی فکر می‌کنم نمیتونم برای خودم هدفی در نظر بگیرم و خودم رو در مسیرش قرار بدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها با حضور در جمع انسان‌ها، انسانیت خود را بسط می‌دهند. این‌که از طریق رشته فوق، راه انس و خدمت با مردم را وسیله نزدیکی بیشتر به خدا کنید امری که خداوند برایتان پیش آورده؛ به فال نیک بگیرید و در دل همین حضور، روحیه عمق‌دادن به انسانیت خود را رشد دهید. موفق باشید

31469
متن پرسش
سلام استاد عزیز استاد: در مقدمه کتاب مفاتیح الغیب ملاصدرا آمده است که: «ولنشرع في مصادرات يتعطاها علم التأويل و مقدمات يعين فهمها على فهم معاني التنزيل فإن كل علم له ماهية و موضوع و مباد و مسائل و غاية يجب على الطالب أن يعلم ما هو و فيم هو و مم هو و لم هو لنوردها في فواتح هي للعلوم الحقيقية مفاتيح و هي عشرون» من هرچه کتاب را تورق کردم راجع به غتایت علم تاویل و یا مسائل آن چیزی نیافتم. استاد خواهشمندم راجع به این کتاب برایم با توجه به این سخن ملاصدرا توضیحاتی بدهید. ملاصدرا در مفاتیح الغیب به دنبال چیست آیا در آن فقط مبادی علم تأویل قرآن را آورده است و اگر موضوع ماهیت یا غایت آن را نیز آورده است در کجای آن می‌توان یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم بتوانیم در محدوده یک سؤال و جواب وارد این مباحث شویم. خوب است به شرح اساتید در این موارد رجوع کنید. البته اگر مباحث اصالت وجود و تشکیکی بودن آن را به خوبی برای خود حل کرده باشید. موفق باشید

31465
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: عرض تسلیت به مناسبت شهادت سیدالساجدین ع . با تشکر از پاسخ به سؤال ۳۱۴۴۳، با توجه به دروس معاد و بیاناتی که در پاسخ فرمودید، به نظر می رسد همونطور که اشاره فرمودید شناخت افراد در عالم برزخ و قیامت، از نوع شناخت صورت دنیایی اونها نیست که با زنی یا مردی شناخته بشوند، مثلا فرد متکبر که فرمودید به صورت مورچه محشور می شود متکبر مونث مورچه زن و مذکر مورچه مرد باشد! و یا مثلا آن فرد غضبناک گرگ مرد و آن یکی میمون زن باشد، بلکه شناخت افراد از نوع وجودی و معرفتی به سوابق دنیایی اونها و صورت برزخی و عائله ی متشکله از خلقیات و اعمال او هست و شاید به دلیل تجرد نفس در عالم بعد از دنیا صورت زن یا مرد در هیچ موجودی نیست مانند ملائكه یا وجود خود خداوند متعال و یا خود آدمیت در برزخ قبل از نزول در دنیا و محتمل است اینکه در قرآن کریم مثلا در سوره ی مبارکه ی الرحمن فرمودند «فیهن خیرات حسان» و یا آیات شریفه ی دیگری که در رابطه با حورالعین و... هست به دلیل این هست که در عالم دنیا زن صورت لطف الهی است و مظهر جمال اوست در اعیان و اذهان، ممکن هست وجهی از اون به جهت این مسئله باشد و وجهی دیگر هم شاید به دلیل مونث بودن لغت قرآنی این حقایق مثلا حورالعین، هست، مثل نفس که لغت مونث هست «و نفس و ما سواها». و حکم لغت بر معنی تسری ندارد. بنابراین همونطور که روح و نفس انسان نیز مانند بقیه مجردات فاقد جنسیت است، دلیلی ندارد که صورت او در عوالم دیگر جنسیت بردار باشد حتی به صورت، زیرا صورتها در اون عوالم از حقایق وجود و درون فرد به صورت اعمال و ملکات و خلقیات فرد متمثل می شوند و جنسیت بدن دنیا در شكل‌گیری او تاثیری ندارد و شاید وجود صورت زنی یا مردی در بدن برزخی عبث و بیهوده هست و به حکم عدل الهی فعل عبث از خداوند متعال محال است. در عالم دنیا هم که بدن مادی ابزار اوست با مواد و ژنهایی که روح در دسترس داشته بدن خاکی ساخته شده و زنی و مردی به این دلیل است و حتی اگر بگوییم در عین ثابت خود جنسیت این ابزار را انتخاب کرده ایم مانند اینکه مثلا پدر و مادر و خانه و اتاق خود را انتخاب کرده ایم که این اعتباریات با مرگ می رود و جنسیت و صورت مردی و زنی در این دنیاست و برای هیچ موجودی در عوالم دیگر شاید متصور نباشد و چه عیبی دارد ‌که مثلا بگوییم حورالعین صورت لطف الهی است فقط فارغ از جنسیت، مثل ملائكه مثل اینکه وقتی در همین دنیا برزخی می شویم به کل صورتها و جنسیتها فراموش می شوند مثلا مومنین عاشق حضرت آقا، رهبری حفظه‌الله هستند در حالی که در این دنیا نامحرمند به خانمها ولی نوع علاقه روحانی است. یا علاقه به خانم فاطمه ی زهرا س و رویت حضرت در روز قیامت که برای نامحرمان نیست، به این معنی که صورت حقیقت وجودی حضرت س را می بینیم که برای اهل جهنم قابل رویت نیست و برای بهشتیان با توجه به درجه ی وجودی هست ولی گفته نشده مثلا چون صورت روح ایشون زن هست آقایان بهشتی نبینند و خانمهای بهشتی ببینند، بلکه نامحرمی در اون دنیا امری وجودی تبیین شده، بنابراین محتمل است صورت روح حضرت س در عوالم دیگر از این قیود آزاد است و علی صوره الرحمن است، منتها ذهن خاک خورده ی بنده نمی تواند متصور شود و آیات قرآن کریم را مدام به حور و غلمان تقسیم کند بعضی تفاسیر حرفهای عجیبی می‌زنند که مردان چند همسر در اون دنیا دارند و زنان بهشتی چون پاکند طالب شوهر دیگری نیستند و از این حرفها که بین مردم بحث برانگیز هست که چرا... در حالی که در اون عوالم زشتی‌های بدن دنیایی و قوایی مثل شهویه که برای تدبیر بدن خاکی هست وجود ندارد، نفس فاقد جنسیت و مجرد هست و امام خمینی ره می فرمایند همان بدن قیامتی است با ظهور اعمال و عقاید و خلقیات نه ظهور جنسیت بدن خاکی، هر چند سوابق دنیایی او را به حکم تجرد بدانیم. «سبحان الله عمّا یصفون إلّا عباد الله المخلَصین»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. روبه‌رو شدن با تجلیات اسم لطیف را حمل بر چند همسری کرده‌اند. ولی در همان قاعده قیامتی آن ۲. همان‌طور که حضرت عسکری «علیه‌السلام» فرمودند در عالم بزرخ و قیامت شجره ممنوعه که به صورت‌های متفاوتی مطرح است مثل گندم یا سیب، فرمودند همه آن‌ها بوده است زیرا همان‌طور که جناب صدرالمتألهین می‌فرمایند موجودات مجرد دارای چنین ظرفیت‌هایی هستند که مثلاً در عین گندم بودن، سیب باشد همچنان‌که حضرت حق را وحدت ذات و صفات هست و در عین احدبودن، الله است به جامعیت اسماء. از این جهت زن و یا مرد در عین زن یا مرد بودن که سُکنای وجودیِ آن‌هاست؛ حامل ظواهری هستند که با اعمال و عقاید خود شکل داده‌اند. ۳. عین ثابته، بنیادی‌ترین وجه هر انسانی است و امری اعتباری نیست. موفق باشید

31461
متن پرسش
سلام: چند ساله پدرم رو از دست دادم. زمانی‌که در قید حیات بود تا زمانی که از دنیا رفت من کنار ایشون زندگی نکردم یعنی اصلا کاری بمن نداشت. زندگی خودش رو می‌کرد. نه خرجی من رو متقبل می‌شد نه چیزی، جر اواخر که دو سه بار پول یارانمه ام رو بهم داد و من واقعا در مضیقه زندگی می‌کردیم. من و مادرم اون شهر دیگه بود و ما شهر دیگه، منزل جد مادریم تا بزرگ شدم و ایشون از دنیا رفت. من دائما گله می‌کردم حتی بعد از فوتش و گاهی هم از شدت ناراحتی نفرین می‌کردم حالا حس می‌کنم ایشون از من ناراضیه و شاید عاقم کرده. حالا چکار کنم؟ لطفا جواب در کانال گذاشته شود ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما برای ایشان صدقه بدهید بلکه به او کمک شود. فکر نمی‌کنم عدم رضایت ایشان با توصیفی که می‌فرمایید جهت سلوک و سیر شما اختلالی ایجاد کند. موفق باشید

31460
متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش 31454 یعنی اگر بنده مثلا بگونه ای نماز بخوانم با این انگیزه که با صورت نمازم به عالی ترین وجه روبرو بشوم آیا این برای انسان امروز کم نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی است که انسان را آرام‌آرام جلو و جلوتر می‌برد. موفق باشید

31445
متن پرسش
سلام حضرت استاد: خدا اجرتون بده. ایام محرم و سایر ایام مقدس ما دچار یه حضوری از خودی که میتونیم باشیم میشیم و نسبت به گذشته نادم و نسبت به آینده امیدوار میشیم. ولی متاسفانه دوباره براثر وسوسه و بعد از مدت ها همه چی را انگار فراموش می‌کنیم و از عاشورا و حسین و... به راحتی می‌گذریم. استاد لطفا ما را راهنمایی کنید و به نظرم خودم بنده از وسوسه به شدت کم میدونم. لطفا در این مورد هم صحبت کنید و اگه منبعی از خودتون یا منبع به درد بخوری از کس دیگه سراغ دارید بفرمایید. با تشکر و خدا را شکر که هستید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید مباحث شرح کتاب «مقالات» از آیت الله محمد شجاعی را دنبال کنید، إن‌شاءالله نتایج خوبی برایتان حاصل می‌شود. موفق باشید

31443
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: ایام عزای ابا عبدالله الحسین ع را تسلیت عرض می کنم. در رابطه با بدن بعد از مرگ که گفته شد عین نفس است سوال دارم. با توجه به اینکه روح در عین تجرد و عدم جنسیت، بدن مادی را طبق موادی که در اختیار دارد زن یا مرد می سازد، مثلا اگر دو کروموزوم ایکس داشت بدن زن هست و اگر یک کروموزوم ایکس و یک ایگرگ داشت بدن با صورت مرد در عالم ماده ظاهر می شود. بعد از مرگ بدن برزخی که عین نفس است و از اراده های ممتد و در بستر ابزاری بدن مادی ساخته شده َبا صورتی که مناسب اون اراده ها و اعمال و روحیات شخص هست ظاهر می شود، با توجه به اینکه روح مجرد هست و جنسیت ندارد آیا بدن برزخی مانند خداوند متعال یا فرشتگان یا مثلا حتی یک گل زیبا، بدون صورت زن یا مرد هست و فقط صورت اعمال و خلقیات دنیوی است؟ یا اینکه چون زنی یا مردی صورت های مأنوس برای نفس در دنیا بوده در عین اینکه مجرد است با صورت زن یا مرد ظاهر می شود؟ در مباحث فرمودید حورالعین ظهور همه ی اسما الهی به صورت لطف یعنی زن هست. آیا شخص مومن مثلا اگر مرد باشد ولی مظهر اسم لطیف الهی شده باشد با صورت زن محشور می شود و یا زنی که مظهر اسما جلالی باشد مثلا خانم دباغ که رزمنده و سپاهی و چریک و محافظ امام ره بودند با صورت مرد محشور می شوند؟ تصور بنده این هست که در عالم برزخ و بخصوص در قیامت ابدا صورتها زن یا مرد نیستند، چون نفسی که اونجا عین بدن است تجرد دارد و دلیلی ندارد صورت اعتباری دنیوی داشته باشد، زیبایی و صورت لطف غیر از زنی یا مردی است. می شود صورت انسانی یا حیوانی داشت ولی فقط زیبا و یا زشت بود، جلوات رحمانی نورانی داشت یا ظلمات شیطانی داشت بدون اینکه صورتی به شکل زن یا مرد داشت. ولی چون ذهن ما مادی است دائما جنسیت را برای بدن اخروی انتزاع می کند و فقط دو صورت زن یا مرد را متصور می شود، در حالی که در همین دنیا هم که مثلا سعی در درک عقلی یا شهود قلبی از حضرت عزارائیل ع یا جبرائیل ع داریم ابدا با جنسیت روبرو نیستیم بلکه با حقیقت وجودی اونها روبرو هستیم، پس چه اشکالی دارد که بگوییم بعد از مرگ و لااقل در قیامت که از گرد و غبار دنیا آزاد شدیم صورت لطف الهی، فقط صورت لطف است نه صورت زنی و انسان هم به صورت انسان یا رحمن (خلق آدم علی صورت الرحمن) است و یا خدایی ناکرده احسن منه قرده والخنازیر. با تشکر از زحمات شما، یا ابا عبدالله ع
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقت‌های خوبی را به کار برده‌اید ولی به هر صورت در برزخ و قیامت، همه می‌بینند که مثلاً این بدن، آن خانم و آقایی است که به این صورت ظاهر شده، حتی وقتی انسانی متکبّر به صورت مورچه محشور می‌شود؛ می‌بینند که این فلانی است که به صورت مورچه در آمده است. از این جهت باید روی این نکته فکر کرد که نفس انسان است که در عین ثابته خود، زن و مردبودن خود را پیش آورده. موفق باشید 

31438
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: بحث حیات طیبه، همان بحث الیه راجعونی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! بخصوص وقتی به امید قرارگرفتن در زیر سایه رحمت واسعه او به سوی او سیر کنیم. موفق باشید

31389
متن پرسش
بسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بیشتر اوقات با اینکه سعی دارم حرام و حلال رو رعایت کنم ولی معمولا مراقبه ی خوبی ندارم، یعنی بیشتر وقتا کلا حواسم به حرکات و سکناتم نیست و در حال خوف و خشیت از خدا نیستم و ... بدی قضیه اینه که حتی عزم محکمی نمی‌کنم، هی با خودم میگم باید ازین به بعد مراقبه کنم ولی به عزم جدی تبدیل نمیشه، شما چه پیشنهادی دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود در مباحث «معرفت نفس» وارد شوید تا با روبه‌روشدن با نورانیتِ جان‌تان، نقش مکدّر کردنِ گناهان را که جان انسان را از درک حقیقت محروم می‌کند، احساس نمایید. موفق باشید

 

31393
متن پرسش
به نام خدای حسین. با عرض سلام، ادب و احترام، محضر استاد گرانقدر در دوراهی بین عجب و عمل چه باید کرد؟ هنگام عمل به خیلی از مستحبات از عجب می‌ترسم. به اندازه ای که انجام آن مستحب منصرف می شوم. البته که شاید تنبلی در انصراف بنده موثر باشد ولی از جهت دیگر به تجربه بارها دیده ام با انجام عمل عجب به سرعت ظاهر می شود. از محضر استاد فاضل و عزیز، استدعا دارم این حقیر را از دعای خیر خود بی نصیب نگردانند. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی: «وگر حرص بنالد، بگیریم کری‌ها». در مورد عُجب هم قصه همین طور است. آنچه وظیفه است انجام می‌دهیم و آن‌گاه که عجب سراغ‌مان آمد خطاب به خود خواهیم گفت: ای احمق! «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بُوَد نه کرده خویش». موفق باشید  

31370
متن پرسش
سلام استاد: بحمد الله رزقم شده است که یکسالی است با شرح جنود عقل جهل امام مانوسم یک سوالیست ذهنم را درگیر کرده اینکه اگر بجای ایران مثلا در لاس وگاس آمریکا بدنیا آمده بودم، خوب صد در صد هیچ اطلاعی از امام صادق و سایر ائمه ی معصوم نداشتم و البته استاد مثل شما را هم نمیافتم و اصلا بکل نه قیامتی برای من معرفی می‌شد و نه حساب و کتاب قبری. آنگاه تکلیف قبر و قیامتم چه می‌شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر بگیرید که خداوند «هادی» است و زمینه هدایت هرکس را در هر جا باشد فراهم می‌کند و از طرفی به این موضوع نیز فکر کنید که هرکس مطابق اختیاری که قبل از تولد در عین ثابته خود داشته نحوه بودن خود را انتخاب کرده. جناب ابن عربی این‌طور می‌فرماید:

در هر حال هرگاه اسمی تجلی کند، معطی، «اللّه» است، از آن حیث حضرت الله خازن و خزینه‌دارِ آن چیزی است که در نزد اوست و در خزینه‌ی اوست، که همان عین ثابته‌ی اشیاء باشد و خداوند خارج نمی‌کند آن عین ثابته را از علم به عین مگر به قدر معلوم و به‌دست اسم خاص که اعیان هر شیئ ظرفیت پذیرش آن را دارند و بدین لحاظ قرآن می‌فرماید: «أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ‏» (طه/50) پس خداوند هر چیزی را آفرینشِ مخصوص به آن چیز را می‌دهد، آن ‌هم از طریق اسم عدل و اخوات اسم عدل مثل مُقسِط و حکیم. در این حالت است که عین خواهش هر چیزی به آن چیز داده می‌شود و بر این اساس فرمود: «فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» (انعام/ 149) برای خدا حجت بالغه‌ای هست که می‌تواند بگوید هر چه هستی، مربوط به خودت می‌باشد، و رسول خدا (ص) با نظر به اعیان ثابته افراد است که فرمودند: اسامی تمام افراد صالح تا قیامت در دست راست من و نام تمام افراد ناپاک تا قیامت در دست چپ من نوشته شده و حَکَم و عدل، حکم کرد و خدا عدالت به کار برد.

موفق باشید

31348
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: حضرتعالی در جلسه ۱۱ مرداد روز دوشنبه در رابطه با یکی از پرسش‌ها که خانواده خانم به داماد شرط گذاشته بودند باید خانه بخرد، فرمودید اون خانم باید به دلیل ولایت شوهرش، به حرف خانواده توجهی نکند. و در قرآن کریم داریم که الرجال قوامون علی النسا. در همون سخنرانی فرمودید که بنده طرفدار ولایت زن بر شوهر نیستم. به نظر می رسد که منظور حضرتعالی چیز دیگری است، اگر امکانش هست توضیح بفرمایید. سوال بعد در رابطه با دستور العملهای علامه حسن زاده حفظه‌الله هست که مثلا برای طهارت قوه ی لامسه می فرمایند بین الطلوع روزهای چهارشنبه تا جمعه قسمتهایی از قرآن مثلا جز سی و... را سطرها را لمس بفرمایید و آیه ی لا یمسه الا المطهرون بخوانید. استاد بزرگوار بنده این دستور را یک مرتبه در حال انجام بودم که احساس کدورت در قلبم کردم و به هیچ وجه نتوانستم ادامه بدهم و با خودم گفتم خوب اگر بنا بر این کار باشد روایتی نداریم بر این مسئله و بیشتر تاکید بر تلاوت کلام الله مجید هست و ادامه ندادم، یا بعضی از این دستورات. در حالی که وقتی مثلا کتاب معاد امام (ره) یا پرواز در ملکوت و یا حتی خاطرات شهدا را می خوانم سراسر نور و روح مي شوم. راهنمایی بفرمایید که دلیل چیست آیا نفس ضعیف و ناقص بنده توان درک و همراهی با اون حضرات را ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در بحث سوره احزاب عرایضی شد که به فرمایش آیت الله سیستانی مرد بر زن ولایتی ندارد. آری! در إزای وظایفی که مرد نسبت به زن دارد، زن نیز در موارد خاصی باید از همسرش تمکین کند. و از این جهت عرض شد به عهده آن خانم است که در منزلی که شوهرش برایش تهیه می‌کند، باشد. ۲. بنده نیز در جریان آن دستورالعمل قرار گرفتم و احساس می‌کنم مربوط به روحیه‌هایی امثال روحیه بنده نیست. گویا ما می‌توانیم از طریق حضور در تاریخ گشوده و قدسی انقلاب اسلامی راهی را برویم که شهدا یک‌روزه ره صدساله آن را طی کرده‌اند. موفق باشید

31350
متن پرسش
پرسش: با آرزوی سلامتی برای حضرت عالی دو نکته برایم این روزها جدی شده است: ۱. حال خودم و پیچیدگی گرفتاری‌های نفسم و غفلتها و غرورهایم را که می‌نگرم، بعد از سخنان علما که متوجه واقعیتهای خود می‌شوم نگران و مایوس می‌شوم از پیچیدگی راه اصلاحم! و نشاطم می‌رود. ۲. یقین دارم که با صعود در منازل ایمان ابتلا و امتحان و رنج بیشتر می‌شود فلذا از این ترس، دچار حال عجیبی شده ام که عمدا پا به عرصه ی رشد و اصلاح خود و ارتقاء ایمان نمی‌گذارم چرا که از امتحان و ابتلا خوف دارم و راحتی کنونی را نمی‌خواهم به خطر بیاندازم. ۳. از افزایش سن خود و رسیدن به ۳۰ سالگی بشدت می ترسم. گاهی عادات سخیفی از دوران گذشته که گمان بر محو آن ها داشتم چون آتش زیر خاکستر بیرون می آید و از ملکه شدن می ترسم و از رکودی که موجب می شود این عادات دوباره سر بیرون آورد می ترسم. ۴. برای ایمان تازه کردن و جهش از رکود نفس و به حرکت آمدن چه کنم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند رعایت حرام و حلال شرعیت الهی را فرو گذار نکنیم و در حدّ ممکن از مکروه فاصله بگیریم و به مستحبات نزدیک شویم و این، تمام سلوک است. موفق باشید

31331
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز این غم دوری از حرم چیه که به خاطرش ناله‌ها بلند میشه؟ غم دوری از کربلا رو من هیچوقت نتونستم درک کنم. چرا خیلیا از دوری از حرم گریه می‌کنند؟ من چیکار کنم که این غم رو داشته باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با کسب معارف عالیه و اخلاق فاضله، قلب آرام‌آرام رقتی می‌یابد که مأواگرفتن زیر سایه امامام معصوم برای او بهترین نحوه بودن و شدن می‌شود. موفق باشید

31328
متن پرسش
سلام: یک سوال داشتم اینکه یکی از منبری ها یک صحبتی داشتن راجع به اینکه اصلا در اول راه قرار نیست انسان از نمازش لذت ببرد و باید این سختی ها کشیده بشه تا اگر در آینده آدم شدیم شیرینی نماز را بچشیم و می‌گفتند که خداوند عمدا نماز را اینگونه قرار داده تا حال ما گرفته شود و مبارزه با نفس باشد آیا به نظر شما این مطالب درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تکلیف همان‌طور که از معنی آن واژه بر می‌آید امری است که برای مکلّف، تکلّف‌آور است و نفس امّاره او نمی‌خواهد آن را بپذیرد تا آن‌که به مرور قلب، جای نفس امّاره به صحنه می‌آید و عبادات برایش شیرین می‌شود. موفق باشید

31323
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام. وقتتون بخیر و عافیت. با توجه به حرکت جوهری وقتی قوای عالم تماما فعلیت یافت قیامت می شود، lیوم تبدل الارض بغیر الارض» بنابراین چطور می توان گفت عالم ماده همیشه استمرار دارد و دائما خلقتهای متعدد داریم؟و دایره ی وجود استمرار دارد؟ یعنی اون زمین که تبدیل شد به الارض از جنس مجرد در قیامت، زمین مادی دیگری خلق می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از آن جهت که تجلی، تعطیل‌بردار نیست و لذا باز زمینی و باز حرکتی و باز فیضی برای تبدیل ما به‌القوه‌ها به ما به‌الفعل. موفق باشید

31325
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید برای رهایی از عجب و غرور و ریای شدید باید چه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه بود که: «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بُوَد نه کرده خویش». موفق باشید

نمایش چاپی