بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31262
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به اینکه اکثر فقها با عرفان مخالفت دارند سوال پیش می آید امثال من که علاقه مند عرفان هستند برای عبادات چه کنند که از نظر فقهی به مشکل بر نخورند؟ از طرفی این سوال را از خود فقها نمی توان پرسید مثلا بعضا فقها قائل به وحدت وجود را نجس می دانند برای نماز نیاز به وضوست به محض تماس بدن ما با آب، آب نجس می‌شود و امکان ادامه ی وضو نیست و این بدن، نجسی است که با هیچ مطهری قابل تطهیر نیست سیه رویی ز ممکن ... تیمم بهتر است لااقل نجاست وجود ممکن بیشتر پخش نمی‌شود و این خاصیت خاک است که در تقابل با آب چه رسد به آتش به نیستی نزدیک تر است. اما باز در تیمم پاکی بدن شرط است اما وجود ممکن نجس العین است بنظر می‌رسد نه وضو میسر است نه تیمم باید نماز ها را بدون طهارت بخوانیم. همچون نماز میت که خود میتیم و مرداری نجس مطلب بعد در عبارات نماز است که می‌توان وحدت وجودی خواند مثلا وحده شریک له را به معنای شریک در وجود بگیریم یا کفوا احد نه اینکه کسی هست و شبیه او نیست بلکه اصلا کسی جز او نیست که بخواهد شبیه او باشد سالبه به انتفاع موضوع است ایاک نعبد هرچه پرستم اوست و ... اینها و فوق اینها روح نمازند و فقها را ظاهرا کار با ظاهر نماز. نمی‌دانم شاید کسی که وجودش باطل باشد با این عبادت های باطل بحقیقت برسد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چنین فقیهی را کجا پیدا کرده‌اید که وصف می‌فرمایید؟!! تازه فرض هم می‌کنیم که چنین فقیه‌الفقهایی پیدا شود، مگر ما مقیّد به چنین فقیهی هستیم که تا این اندازه در توحید، کم آورده؟!!! موفق باشید

31257
متن پرسش
سلام استاد: پیشنهاد شده عید قربان به جای قربانی کردن هزینه رو بدن کپسول اکسیژن برای خانواده هایی که بیمار کرونایی در منزل دارن و نیازمند هستن و سایر روزهای سال کمک غذایی انجام بشه نظر جنابعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است بخصوص اگر مشخصاً معلوم باشد که خانواده‌ای نیاز به کپسول اکسیژن دارند؛ رفع نیاز آن‌ها نسبت به اموری مثل قربانی‌کردن ترجیح دارد. موفق باشید

31247
متن پرسش
سلام علیکم: بنده بنا دارم ان شاء الله بر روی پایان نامه ای با موضوع تربیت حبی کار کنم. اگر ممکنه یه راهنمایی بفرمایید از چه منابعی استفاده کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید قسمت محبت کتاب شریف «مهجة البیضاء» ملامحسن کاشانی مطالب خوبی را به میان آورد و از طرف دیگر شخصیت و سیره مرحوم جناب آقای اسماعیل دولابی هم که حُبّی می‌باشند مطالبی را در آثار خود با ما در میان می‌گذارد. موفق باشید

31245
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مطالبی که در شرح رساله الولایه فرمودید که باید بدمان بیاید از آنچه بیش از نیازمان است و به نیازهای مان اکتفا کنیم سوالی داشتم از حضرت عالی. بنده یک طلبه هستم که در منزل پدر ساکن هستم. آیا تلاش بنده برای اینکه یک خانه خریداری کنم یا چون زیاد در حال سفر هستم ماشینم را از پراید به یک ماشین بهتر ارتفا بدهم آیا این خارج از نیاز است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم در این موارد «ما بِهِ الکفایه» بودنِ موضوع است یعنی آنچه ما را کفایت می‌کند چه برای امروز و چه برای فردای‌مان. آیا منزل پدری و یا ماشین سواری‌تان برای امروز و فردای‌تان کافی است؟ در آن صورت است که نباید به چیز بالاتری نظر کرد. موفق باشید

31235
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: استاد من در جایی خواندم که قضای نماز شب افضل از تعجیل آن قبل از نیم شب شرعی است. آیا این حرف درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فرائض یومیه تنها مستحباتی است که قضا دارد و بهتر است در اسرع وقت قضای آن انجام شود ولی نباید طوری به خود سخت‌گیری شود که گویا آن فریضه مستحب، واجب قلمداد شود. موفق باشید

31236
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام بر آئینه ها و تجلی های خداوند. استاد طاهرزاده عزیزتر از جان، بنده حقیر و ذلیل خدا، بسیار از لحاظ فضای خانوادگی و ژنتیکی، طبع تندی دارم، و تسلط بر کنترل خشم خود ندارم، هر چقدر هم دعا می‌کنم، و از خدا می‌خواهم، در موارد بزنگاه انگار اصلا یک دفعه شخص دیگری می‌شوم و قدرت کنترل نفس خود را در محضر حضرت العالمین از دست می‌دهم، بعد هم بی آبرو میشم در محضر خدا و همچنین بنده خدا، چه کنم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این منحصر به جنابعالی نیست و اگر به لطف الهی در رفع آن حساس باشید و بدانید شیطان در این موارد تا هلاکت انسان در صحنه است، سعی می‌کنید در میدان‌هایی که موجب چنین غضب‌هایی می‌شود، قرار نگیرید و اگر هم پیش آمد در اسرع وقت جبران کنید تا إن‌شاءالله به مرور رفع شود. کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در این مورد مفید خواهد بود. موفق باشید

31231
متن پرسش
سلام استاد: در جوابی که به سوال ۳۱۲۲۵ دادید چرا اولش حرفم رو تایید کردید ولی آخرش باز یک چیز دیگه فرمودید؟ اولش گفتید نکته درستی می‌فرمایید (این حرفتون یعنی اینکه سایر موجودات محل ظهور «همه» اسماء الهی هستند منتها نه به شدتی که یک انسان می‌تواند باشد) ولی آخرش گفتید: سایر موجودات محل ظهور اسم یا اسمایی هستند (این حرفتون یعنی اینکه سایر موجودات محل ظهور «همه» اسماء الهی نیستند) آخرش هستند یا نیستند؟ اگر نیستند پس چطور امیرالمومنین مثلا به سنگ که نگاه می‌کرد اسم الله (که جامع تمام اسماء الهی است) را میدید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه کلی آن سخن، سخن درستی بود و در عین دقت به آنچه عرض شد باید ملاحظه بفرمایید که نگاه حضرت در آن روایت، با توجه به معیّت حضرت حق است با موجودات، و این ربطی به مظهریت آن موجودات ندارد و به همین جهت حضرت می‌فرمایند: «ما رأیتُ شیئاً إلا و رایتُ الله قبله و معه و بعده». و بحث معیت حضرت حق با هر اسمی از مباحث خوبی است که در عرفان مورد بحث قرار می‌گیرد. موفق باشید

31232
متن پرسش
سلام علیکم: در اواخر بحث برهان صدیقین فرمودید که بین وحدت تشکیکی و وحدت شخصی فرق هاست. خواستم بگم درسته که در برداشت اولیه از تشکیک وجود ما مراتبی را تصور می‌کنیم ولی اگر خوب نگاه کنیم (خصوصا با تطبیق این مطالب به مباحث وحدت نفس با قوایش که در کتاب ده نکته گذراندیم) بین تشکیک وجود و وحدت وجود فرقی نمی‌بینیم. فرقش اینه که تشکیک در وجود مربوط به ذهن است و وحدت وجود مربوط به خارج است. درسته استاد؟ آخه من از اول برهان سعی کردم مطالب رو با وحدت من و قوایم در موطنهای مختلف چک بکنم به خاطر همین از اول برهان تا آخرش وقتی از تشکیک وجود صحبت می‌شد من برداشت وحدت وجود می‌کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود، در ذات خود دارای وحدت شخصی است ولی در نسبت با ما، ظهوراتش متفاوت است و بدین لحاظ، وحدتش نسبت به ما تشکیکی می‌باشد. موفق باشید

31226
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به مباحث برهان صدیقین می‌توانیم بگوییم موجودات از جهت «ماهیت» خدا نیستند ولی از جهت «وجود» خدا هستند؟ یعنی وجود وقتی محدود میشه دارای ماهیت میشه که این ماهیت خدا نیست ولی از جهت اینکه این «وجود» همان عین وجود است که محدود شده خدا هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وجود» به خودی خود یک مفهوم است و آنچه در خارج واقع است مظاهر وجود است با شدت و ضعف خاص خودش و در این رابطه وجود مطلق است که می‌توان گفت مقام حضرت حق می‌باشد و چون سایر مراتب وجود، وجودِ مطلق نیستند مصداق وجود خداوند نمی‌باشند. موفق باشید

31225
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با برهان صدیقین چندتا سوال برام پیش اومده: ۱. در کتاب فرمودید که هر درجه از وجود، عین همان درجه از علم، حیات، قدرت و... هست. سوالم اینه: یعنی هر درجه از وجود، متناسب با درجه ی وجودیش جامع تمام اسماء و صفات خداست؟ اگر بله؛ پس چرا فقط می‌گوییم انسان جامع تمام اسماء و صفات الهی است؟ در صورتی که بقیه موجودات هم هستند. منتها هر موجودی راست خودش جامع تمام اسماء است که البته انسان قابلیت ظهور تامِ تمام اسماء را دارد. ۲. یه چیزی از این برهان برداشت کردم و اونم اینه که: خدا اگر بخواهد قیامت برپا کند، آیا درست است که بگوییم قیامت به وسیله مظهر تام خدا که حضرت مهدی (عج) باشد انجام می‌شود؟یعنی این اراده حضرت مهدی (عج) است که قیامت برپا می‌کند که البته این اراده تجلی تام اراده الهی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نکته درستی می‌فرمایید ولی عنایت داشته باشید انسان محل ظهور کمالات الهی می‌تواند باشد زیرا مختار است و خلیفه الله در زمین است ولی سایر موجودات مطابق مرتبه خود محل ظهور اسم یا اسمایی می‌باشند. ۲. برپاییِ قیامت امری است تکوینی که بحث آن در «حرکت جوهری» شده است. موفق باشید

31222
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: التماس دعا در این ایام و لیالی. استاد جان وقتی که پای منبر حاج آقا معمار منتظرین می نشینیم تمام حرف و نقلشون قرآن و اهل بیت هستش. و لیکن حتی قرآن رو هم که تفسیر می کنن به اهل بیت میرسن. در واقع اون ذوب در ولایت رو آدم در این انسان می بینه. خداییش جلساتش جلسه ذکره و آدم روحش سبک میشه. منتهی گاهی به خودم میگم نکنه اینطوری واله و شیفته اهل بیت بودن افراطه؟ البته وقتی نگاه می‌کنم به حرکات و سکنات حاج آقا می بینم عین تعادله. حتی آدم غذا خوردنشون رو می بینه اینقدر آرام و با طمأنینه، به خودم میگم تصور من اینه مثلا معصومین هم همینجور غذا میخوردن. ولیکن حاج آقا طوری صحبت می کنن که ‌کانه تمام دنیا برای این ۱۴ نور مقدس آفریده شده. و ما هر چه داریم و هستیم از صدقه سره معصومینه. البته خدائیش معصومین هم براشون سنگ تموم میذارنا. ما شعبان مشهد بودیم، ایشان از رجب رفته بودن مشهد تا اواسط شعبان، برای نیمه شعبان ساکشون رو بستن و از همون جا رفتن کربلا، تموم لیالی قدر و ماه رمضان و قدر رو مهمون امام حسین بودن، دوباره برای روضه های پدرشون برگشتن اصفهان و دوباره رفتن کربلا هنوزم آنجا هستن عرفه رو هم می مونن غدیر رو هم لابد نجف و بعد برای محرم میان، واقعا ائمه هوای ایشونو دارن. یه بنده خدایی می‌گفت حج آقا نفسش از جای گرم بلند میشه که میره کربلا و... من خودم مشهد شاهد بودم حاج آقا نه برنامه ریزی خاصی میکنه برا کربلا و نه جا هماهنگ میکنه و اصلا موبایل هم نداره کلا که بخواد هماهنگ کنه، ساک رو برمیداره و میره، منتهی دوستانش اینقدر میخواندش که خودشون کارهاشو سری می کنن، من میگم آره نفسش از جای گرم بلند میشه اما این جای گرم توکل به خداست نه چیزی دیگه. با این حال میگم خدایا نکنه این حالت افراط باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به جهت صفای شخصیت ایشان و سجایای اخلاقی که دارند، برایشان احترامی خاص قائلم، ولی خودم بیشتر به راهی می‌اندیشم که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب مقابل ما گذاشته‌اند برای حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی باید به ظهور آید. موفق باشید

31217
متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: ۱. آیا نابودی عالم در اثر حرکت جوهری مختص عالم ماده است یا عوالم مثال و عقول را هم در برمی‌گیرد. ۲. اگر فقط ماده نابود می‌شود مرگ جبرئیل و ملک الموت و... که در روایات گویا آمده به چه معناست؟ ۳. برای آفرینش مجدد، حق ماده جدید را از عدم می آفریند؟ و درین صورت جایگاه آن سخن که نه موجود معدوم می‌شود و نه معدوم موجود کجاست؟ ۴. مکانیسم خلق ماده جدید به صورت بیگ بنگ است یا به صورت دیگریست؟ ۵. چه اشکالی دارد پس از نابودی زمین در سایر کرات بشر بیافریند بجای نابودی کل جهان ماده؟ ۶. چه اشکالی دارد همانند بدن که مدام موادش در حال عوض شدن است مدام در همین عالم ماده، ماده ی جدید بیافریند و مواد کهنه را طی حرکت جوهری به مرتب بالاتر سوق دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در حرکت جوهری در نابودی عالم نیست. بحث در فیض مدام است که موجب تبدیل قوه‌های عالم به فعلیت می‌شود. ۲. آری! مرگ ملک الموت به معنای آن است که در آن موطن، تغییر از میان می‌رود. ۳. بر اساس مراتب وجود، همواره عالم ماده در جای خود هست. ۴. خلق جدید به صورت مستدام در حال تحقق است نه به صورت بینگ بنگ. ۵ و ۶. با دقت در بحث حرکت جوهری این مسائل برایتان بهتر روشن می‌شود. موفق باشید

31209
متن پرسش
سلام علیکم: بعد از حکومت حضرت مهدی (عج) وقتی که قیامت برپا بشود و همگی وارد قیامت بشویم آیا عالم ماده دیگر وجود نخواهد داشت؟ آخه طبق مباحث برهان صدیقین من اینجوری برداشت کردم که خلق کردن چیزی نیست که تمامی داشته باشه. عین وجود دائما در حال تجلی در همه‌ مراتب وجود است و تمام شدن معنا ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باز عالَمی و باز آدمی. در این مورد خوب است به سؤال و جواب شماره 31009 رجوع فرمایید. موفق باشید

31204
متن پرسش
سلام: بنده کاسب هستم و دو شیفت مشغول به کار هستم و از فرط خستگی نهایتا بتوانم روزی نیم الی یک ساعت مطالعه کنم یا دعا بخوانم. ۱. آیا با چنین شرایطی می توان قلب را به صحنه آورد؟ ۲. آیا تنها با قلب می توان به جامعیت رسید؟ ۳. به نظر شما باید از فعالیت شغلی کم کرد و برای رشد عقلی برنامه ریزی کرد یا اینکه نیازی نیست؟ اگر کسی به لحاظ درآمد مجبور باشد چطور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به رویکرد و نیت‌تان بستگی دارد که جهت خود را به سوی حق بیندازید و البته اگر بتوانید اشتغالات را کم کنید کار خوبی است و یا در دل فعالیت‌ها بتوانید صوت مباحثی مثل مباحث قرآنی را استماع فرمایید. موفق باشید

31208
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت! یکم. خداوند رحیم، پدر و مادر شما را بیامرزد به خاطر رشد و تربیت شما که اینقدر منشا خیر هستید برای امثال بنده! انصافا مطالب و بیانات صوتی، تصویری و مکتوب شما به بنده لذت می بخشد و روحم را سیر می دهد. دوم. استادجان، شما می گوید این تاریخ، تاریخ حضور هست نه تاریخ اطلاعات و باور. یعنی اگر می خواهیم زندگی معنا داری داشته باشیم و بودن حقیقی خود را حس کنیم باید با خود خدا زندگی کرد نه با علم به خدا و... با توجه به این بحث جدی و فوق العاده و کاربردی شما آیا می شود آقای حاج اسماعیل دولابی را با آن منش و روش و سبک فکری و عملی خاص در تبیین دین را، قهرمان آوردن مردم به حضور خدا و انس با حق دانست!؟ آیا باید زین پس در تبیین دین راه و رسم حاج اسماعیل دولابی را پیش برد!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش آن مرحوم همچنان‌که متوجه هستید روش خوبی است ولی چرا کار را منحصر به یک شخص بکنیم؟ بخصوص که بهترین حضور از طریق حضور در انقلاب اسلامی محقق می‌شود. موفق باشید

31205
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. ۱. ببخشید تو مبحث اذکار و حروف ابجد اگر بخواهیم اون ذکر روح داشته باشه باید طبق عدد خودش بگیم. حالا سوالم اینه که عدد ذکر یونسیه اگر فرضا ۴۰۰ باشه منظور دقیق آقای ملکی تبریزی در المراقبات چی بوده که نوشتن بعضی ۳۰۰۰ مرتبه در سجده تکرار میکردن و جای دیگه شخص دیگری نوشته بود بعضی ۷۰۰۰ مرتبه. ۲. شما راه تحول در امور درسی و سیستم تربیتی آموزش پرورش و دانشگاه‌ها و حوزه علمیه را از چه طریقی امکان پذیر می‌دانید؟ ۳. آیا انسان با یک لحظه غفلت مثلا یک حرف اضافه زدن یا مصادیق دیگر در مسیر سیر و سلوک ممکنه چند سال عقب بیفته؟ برای بنده دعا کنید. در پناه حق استاد گرانقدر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که تعداد ذکر بر اساس حروف ابجد مبنایی ندارد، نباید آن را ملاک تعداد ذکر قرار داد بستگی به حال فرد دارد و نیّت کلی او و تجربه‌هایی که در این راستا داشته است. نیت کلی انجام آن ذکر مهم است. غفلت‌های جزئی ضرری به اصل قضیه نمی‌زند. موفق باشید

31203
متن پرسش
سلام استاد: راه های شناخت خدا و صفات خدا چیست؟ مثلاً میزان مهربانی، غفار بودن، شدید العقاب، بودن چون هر چه قدر شناخت بیشتر باشد لذا انجام واجبات بیشتر است. لطفاً راهنمایی ام کنید. چه کتبی هست؟ چه استادی می‌تواند من را راهنمایی کند؟ یک استاد اخلاق هم در تهران معرفی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید اگر بتوانید با قرآن از طریق تفاسیر مأنوس شوید إن‌شاءالله به نتیجه‌هایی که به دنبال آن هستید می‌رسید. موفق باشید

31198
متن پرسش
سلام استاد: من چند تا سوال دارم اول اینکه آیت الله فاطمی نیا برای استاد اخلاق خوبند یا آقای جاودان؟ دوم اینکه کتاب های برای شناخت اصول عقاید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد می‌شود جزوه «روش سلوکی آیت الله بهجت» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. ۲. http://lobolmizan.ir/leaflet/1361/ - مباحث «معرفت نفس» رویهمرفته در رشد عقاید می‌تواند کمک‌کننده باشد. موفق باشید

31191
متن پرسش
عرض سلام و ادب: ببخشید سوال بنده این است ک معارف دینی رو انسان چگونه میتونه به قلب برساند؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رویکرد عبور از ظاهر اعمال در عین انجام اعمال، إن‌شاءالله حضور قلب حاصل می‌شود. کتاب شریف «آداب الصلواة» از حضرت امام نکات ارزشمندی دارد. مباحث معرفت نفس نیز مفید خواهد بود. موفق باشید

31194
متن پرسش
سلام و عرض ادب: جناب استاد نظر به آیه شریف «ان‌ اولیا الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» چرا بعضی بزرگان ما دارای خوف بودند. مثلا «انا نخاف یوم عبوسا» یا «و مالی لا ابکی» و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوف از ترک وظیفه و خوف غفلت مردم از نقشه‌های شیطانی مستکبران، غیر از خوفی است که اولیای الهی از آن عبور کرده بودند. موفق باشید

31193
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: می خواستم اگه توفیق شد کتاب مصباح الهدایه رو با شرح صوتی که روی سایت لب المیزان هست شروع کنم. ولی شنیدم این شکل کتاب ها را باید مستقیم سر کلاس بود تا استاد حقایق آن را به قلب القا کند. برای من سوال شد الان اگر ما با همین شرح ها و صوت ها پیش برویم ممکن است آن حضوری که باید اتفاق بیافتد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ، تاریخ دیگری است. در حال حاضر صوت این مباحث به لطف الهی نقش خود را ایفا می‌کند. موفق باشید

31184
متن پرسش
سلام استاد خوبم: التماس دعا. استاد جان مطلبی رو گوش می‌دادم در خصوص آهستگی. این که برای علاقه مند شدن به هر کاری آن را با طمانینه و آهسته انجام بدید (که نماز میتونه مثال بارزش باشه) و در این سخنرانی اشاره شد به بودا که میگه: من وقتی می‌خورم فقط می‌خورم و وقتی می‌خوابم فقط می‌خوابم و وقتی حرف می‌زنم فقط حرف می‌زنم. استاد جان سوال من این است که ۱. این موضوع در آموزه های اسلامی نیز تأکید شده؟ ۲. آن چه که بودا برای خود فضیلت میدونه، یعنی تمرکز بر هر فعالیت، واقعا فضیلته؟ ۳. چطور به این فضیلت دست یابیم؟ سپاسگزارم از وجود پرمهرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این آموزه‌ها از موارد ضعیفی است که ما در آموزه‌های دینی خود متوجه آن هستیم و در این رابطه در کتاب «عالَم انسان دینی» مطالبی عرض شده است

از اميرالمؤمنين (ع) هست كه:

ما فاتَ‏ مَضَى وَ ما سَيأتِى فَأين‏

 

قُم فَاغْتَنِم الْفُرْصَه بَينَ الْعَدَمَين‏

     

آنچه از دست رفت كه گذشت، و آنچه هم كه نيامده، كو؟ پس همت كن و فرصتى را كه بين دو عدم- گذشته‌‏اى كه رفت و آينده‌‏اى كه نيامده- قرار دارد، غنيمت شمار همچنان كه حضرت مى فرمايند:

«الْمَرْءُ بَيْنَ سَاعَتَيْهِ»[1] انسان بين دو ساعت - ساعتى كه گذشت و ساعتى كه نيامده - جاى دارد خداوند با نورى كه بر قلب انسان مى‏‌اندازد، او را با خودش روبه‌‏رو مى‏‌كند تا راه را به او بنماياند، از اين به بعد اين انسان است كه بايد مواظب باشد از آن ملاقات گوارا نهايت استفاده را بكند وگرنه آن نور مى‏‌رود و او براى هميشه محروم مى‏‌شود. حضرت اميرالمؤمنين (ع) در اين مورد مى‏‌فرمايند: «مَنْ وَجَدَ مَوْرِداً عَذْباً يَرْتَوي مِنْهُ فَلَمْ يَغْتَنِمْهُ يُوشِكَ أنْ يَظْمَأَ وَ يَطْلُبَهُ فَلا يَجِدَهُ».[2] هركه جايگاه آب گوارايى را كه مى‌‏تواند از آن سيراب گردد بيابد و آن را غنيمت نشمارد، بى شك تشنه ماند و در شرايطى قرار گيرد كه طلب آن كند پس آن را نيابد. يافتن آب گوارا در حديث فوق، همان به سراغ ‏آمدن «وقت» است و غنيمت‏ شمردن آن، به اين شكل كه انسان قلب خود را براى تجلى آن نور از هر فكر و خاطرى خالى كند و از غير حق جان را منصرف گرداند، در اين حال مى‌‏گويند به پيام «وقت» عمل‏ كرد.

موفق باشید

 


[1] ( 2)-« تصنيف غرر الحكم و درر الكلم»، ص 473.

[2] ( 3)-« غررالحكم»، ص 474.

31185
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد بزرگوارم در حدیثی که امام محمدباقر به جابر یزید جعفی می‌فرمایند: دوستدار ما محسوب نخواهی شد اگر تمام مردم شهرت بگویند تو آدم بدی هستی و... چرا این حدیث دو گونه ترجمه می شود؟ در تحف العقول ترجمه شده اگر بگویند آدم بدی هستی ولی تو ناراحت نشی از ما نیستی ولیکن در جاهای دیگری ترجمه شده اگر بگویند تو آدم بدی هستی و تو ناراحت بشی از ما نیستی مادامی که خودت رو به کتاب و سنت... حتی من یادمه خود شما هم اوایل به شکل دوم ترجمه می‌کردید و حتی امام (ره) رو مثال می‌زدید که فرموده بودن اگر تمام اینها که دارن میگن درود بر خمینی، بگن مرگ بر خمینی برام فرقی نداره، ولیکن اخیرا به صورت اول ترجمه می‌فرمایید. لطفا راهنمایی کنید. چون دو معنای کاملا متضاده. متشکرم. ماجور باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب دقت کرده‌اید. آری! در آموزه‌های دینی ما هست که نباید نگران نظر مردم بود به همان معنایی که داریم: «ماشاءالله و لا ماشاء النّاس». ولی با دقت در فضای حدیث مذکور، به نظر می‌آید که حضرت به جابربن یزید جعفی بنا دارند متذکر شوند که به نوعی اخلاق اجتماعی فکر کند و سعی نماید نگاه سایرین را نسبت به مسیری که شروع کرده است، مثبت نماید. موفق باشید

31180
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در فایل صوتی تفسیر سوره مطففین فرمودید که انسان هرچند که همین قدر هم خوب است که تلاش کند ولی نباید تلاش کند که دروغ نگوید بلکه باید نتواند که دروغ بگوید. اما سوال اینکه ۱. الان در برخی اخلاقیات همانطور که شما فرمودید شاید باشم ولی در برخی موارد چندین وقت هست که در تلاشم آیا چون صفات خوب برای اوست و خود اوست ما باید در کنار تلاش دعا کنیم که او ما را مزین به فلان اخلاق بکند؟ اگر بخواهیم سهم بندی کنیم چقدر تلاش و چقدر دعا در اینجا کارگشاست؟ ۲. این تلاشها که شاید منتهی به ملکه فضایل نشود در سیستم جزا و پاداش الهی چه جایگاهی دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست فرموده اند: آنقدر ای دل که توانی بکوش. در نتیجه مقداری از نتایج کوشش خود را در این دنیا می یابیم و مقداری از آن را در آن دنیا، إن شاءالله. موفق باشید.

31168
متن پرسش
سلام: در حرکت جوهری گفتید نفس بدلیل تعلق به بدن حرکت جوهری بر آن اثر می‌کند. حال سوال بنده اینست که حرکت مربوط به عالم ماده است چطور نفسی که ذاتش متفاوت با عالم ماده است و حرکت پذیر نیست حکم عالم ماده در آن اثر می‌کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در بحث حرکت جوهری عرض شده مقام نفس تا به مرحله عقل نرسیده، مقام تعلق به بدن را دارا می باشد و لذا با حکم بدن دارای حرکت جوهری خواهد بود تا آنکه از مقام نفسیت به مقام عقل خود برسد که در آن صورت دیگر حرکت جوهری برایش معنا ندارد. در این مورد خوب است به کتاب معرفت نفس و حشر رجوع شود. موفق باشید

نمایش چاپی