بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29333
متن پرسش
سلام و ارادت: اگر خدا هست پس چرا ظلم هایی مثل تجاوز و کودک آزاری و... صورت میگیره؟ برهان نظم رو قبول دارم ولی این سوالی هست تو ذهنم که نمیتونم انکارش کنم. لطفا جواب درون دینی ندهید و هر جمله ای می فرمایید لطفا عقلی و استدلالی بفرمایید و نه ادعایی. که تکلیف خودم رو بدونم. ممنون از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که خداوند راه‌های رستگاری را به حکم ربوبیتش از طریق پیامبران در مقابل بشر می‌گشاید تا هرکس خواست بتواند راه رستگاری را پیدا کند. ولی اگر مانع اعمال خلاف انسان‌ها بشود، عملاً میدان امتحان انسان‌ها را در دنیا بسته است و در آن صورت معلوم نمی‌شود چه کسی انسان شایسته‌ای است و چه کسی چنین نیست. آری! خداوند مسلّم تا آن‌جا به انسان‌های ظالم میدان می‌دهد که امتحان آن‌ها صورت گیرد، ولی جهان را در اختیار جنایتکاران نمی گذارد و به وقتش به نحوی با آن‌ها برخورد می‌کند. نمونه‌اش صدام حسین بود. از آن طرف، مگر تجاوز صدام حسین این طرف معادله را نیز ناخواسته به پرورش و تکامل نکشاند تا ملتی آبدیده در مقابل آن تجاوز شکل بگیرد؟ خلاصه در یک دیدگاه توحیدی می‌توان گفت: «قطره‌ای کز جویباری می‌رود / در پی انجام کاری می‌رود». موفق باشید

29334
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با انتخاب شغل آینده و اینکه بین دو یا سه راه کدام یکی را انتخاب کنم کمی سردرگم شده‌ام. در هر سه راه پیش رو هم علاقه است و هم استعداد. تمامی شرایط برای هر کدام از این سه راه مهیا می‌باشد. با این حال بنده در انتخاب مسیر شغلی آینده دچار سردرگمی شده‌ام. تمامی راه‌ها از لحاظ فایده برای انقلاب و اسلام تقریبا فایده یکسانی خواهند داشت. تنها تفاوت آنها در وضعیت زندگی شخصی در آینده است. می‌خواستم بنده را در این آزمون دنیایی راهنمایی کنید. رشته‌هایی که به آنها علاقه دارم شامل مهندسی و هنر و همینطور شغل نظامی هستتد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام را که احساس کنید در کنار درآمدی جهت زندگی، روحیه‌ی معنوی شما را بهتر حفظ می‌کند و رشد می‌دهد. موفق باشید

29329
متن پرسش
با سلام و احترام: هویت انسان یک هویت مستقل است یا وابسته به خدا یا مثلا امام است؟ منظورم این است من اگه بخوام احساس بودن کنم باید به خدا و... وابسته باشم تا حس کنم هستم یا نه مستقل حس بودن داشته باشم؟ سوال دیگر اینکه پایان کتاب آشتی با خدا از استعدادها صحبت می‌کنید. آیا من استعدادهایم هستم یا نه من فقط هستی هستم؟ ببخشید اگه خیلی سؤال می‌پرسم. دعا کنید تا مسأله برایم حل شود!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با سیر مطالعاتی سایت یعنی بعد از کتاب «آشتی با خدا» مطالعه‌ی مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها، إن‌شاءالله می‌توانید به سؤالات خود جواب دهید. در آن‌جا روشن می‌شود معنای اتصال به خدا یعنی چه و چگونه انسان در عین مرتبه‌ای از هستی، حامل استعدادهای خاص خود می‌باشد.          موفق باشید.

29315
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید چگونه خودمونو بشناسیم. ثانیا تقریبا چقدر وقت می‌برد تا بتوانیم از طریق معرفت نفس خدا را بشناسیم و با معرفت عبادت کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مباحث «معرفت نفس» می‌توان این راه را شروع کرد که شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با صوت آن روی سایت هست. «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید رفت». موفق باشید

29314
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد من در مساله ای گیر افتادم که هیچ راه هدایتی پیدا نمی کنم. جریان قرار گرفتن سر یک دو راهی است. نزدیک به ۵ سال است که درگیر این بلاتکلیفی و دوراهی هستم. جالب اینجاست که وقتی مشورت می کنم همه راه x را به من نشان می دهند ولی انگار قرآن راه y را به من نشان می دهد. حتی استادی داریم که عارف هستند و چشم برزخی به حقایق دارند. اصلا متوجه نمی شوم کدام راه را به من نشان می دهند. حتی دستوری را اشاره کردند که دو بار خواندم و هر دو بار انگار نشانه هایی از راه y به من نشان داده شد. ‌خسته شدم از این بازی. از این سردرگمی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خود را باید در بستر حضور تاریخی انقلاب اسلامی و رهنمودهای نایب الامام حضرت آیت الله خامنه‌ای «حفظه‌الله» و روحیه‌ی جهادی پیدا کنیم. به نظر می‌آید رهنمودهای حضرت مولی الموحدین «علیه‌السلام» به فرزندشان امام حسن «علیه‌السلام» در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» راه‌هایی در مقابل ما بگشاید. موفق باشید

29305
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: تو شرح کتاب جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی (ره)، بحث صبر عن الله فرمودید که حضرت امام خمینی ابتدا سلوکی داشتند و حالات معنوی و محو حق بودن، بعد به حکم وظیفه و به امر خدا اومدن بین مردم و همین بین مردم اومدن برای عارف و کسی که محو حق هست خیلی سخته. آیا تو این زمانه هم کسی که دغدغه هدایت مردم رو داره و میخواد به زندگی مردم به لطف خدا، جهت الهی بده، بهتره مثل امثال امام خمینی ابتدا مراحل سلوکی رو طی کنه که وصل به حق باشه و آرامشی به دست بیاره بعد به حکم وظیفه بیاد بین مردم یا اینکه از همون ابتدای کار هم بین مردم باشه هم سلوکی داشته باشه؟ در کدوم صورت نتایج بهتری به دست میاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحمدلله سفره‌ای که از طریق حضرت امام روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» گشوده شد به عنوان انقلاب اسلامی، هرکس در آن بستر وارد شود از نظر سلوکی یک‌شبه رهِ صدساله را طی می‌کند به شرطی که خود را نبیند و دست و دلش محل ظهور کمالات انقلاب باشد مانند شهدا که نشان دادند چگونه انقلاب اسلامی، بستر تعالی انسان می‌شود. موفق باشید

29299
متن پرسش
درود بر استاد: در مقابل حق هیچ وجودی قابل فرض نیست یا هیچ عدمی هم قابل فرض نیست و اگر عدم مطلق را مقابل نفس رحمانی بدانیم درین صورت صرفا می‌توان گفت فقط در عالم واقع حق عدم ناپذیرست و در عالم ذهن و بخصوص خیال و وهم که موطنی از مواطن وجودیند برای حق می‌توان عدم متصور شد و این شاید نافی این باشد که در سیر دیالکتیکی بسوی حق باید بوجودی رسید که هاضم جمیع وجودات و اعدام باشد و ما متذکر شدیم که عدم ذهنی عدم خیالی و عدم وهمی در مقابل حق علم افراشته اند و آن واحد هاضم این ثالث نیست و بنابرین وحدت وجود باطلست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقدمات بحث آشفته است. به نظر می‌آید اگر به کتاب‌هایی که بحث «وحدت شخصیه‌ی وجود» را مطرح می‌کنند رجوع فرمایید، مطلب برایتان روشن می‌شود. مثل کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه. در این رابطه می‌توانید در قسمت جزوات سایت، به جزوه‌ی «مبانی نظری عرفان در اسلام» به آدرس زیر رجوع فرمایید.موفق باشید

http://lobolmizan.ir/leaflet/1344/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB-%C2%AB%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%87%C2%BB%C2%AB%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B5%C2%BB

29298
متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده: در کتب عرفا صحبت از عالم ماده که پیش می آید مطابق هیئت قدیم که ظاهرا منسوخ شده است بحث می‌فرمایند در فصوص که بدتر افلاک را ۱۵ گانه می‌خواند که حتی طبق هیئت قدیم هم اشتباه است و توجیهی که شما در شرح فصوص کردید بنظر قانع کننده نیست یا اگر به مصباح الانس نظر کنیم می‌بینیم طبق هیئت قدیم در مورد عالم ماده صحبت کردند و جای توجیه که نظام افلاکی عرفانی را به تصویر کشیدند ندارد حال سوال اینست که این عرفا که بعضا مدعیند تا تعین اول قدم نهاده اند چه شد که این چنین در درک عالم ماده به خطا رفتند از عجایب است که کشف و شهود در عالم ماده حرفی برای گفتن ندارد و الا این همه عارف آمدند با کشف اکتشافی می‌کردند و این رفاهیاتی که توسط کفار غربی پدید آمد توسط آنها رقم می‌خورد به نظر می‌رسد همه این شهودها کشک باشد نه کشف.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر عرفا نسبت به آسمان‌ها و افلاک، ربطی به افلاکی که هیئت قدیم مطرح می‌کند، ندارد. مثل هفت آسمان که قرآن می‌فرماید که مربوط به عوالم غیب است و یا این‌که مثلاً در عرفان داریم، حضرت عیسی «علیه‌السلام» در فلک شمس هستند، که این یکی از مراتب عالَم نفس است و نه عالم جسم. موفق باشید

29285
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: خسته نباشید، ان شاءالله سلامت باشید و نگاه رحمت خداوند همیشه همراهتون، استاد حالتی بهم دست داد که انگار تشنه خدا و ارتباط و قرب به خدا شده بودم و نمیدونستم این عطش رو چه جوری خاموش کنم یا جواب بدم، حتی در ظاهر هم احساس عطش و تشنگی شدیدی داشتم و هر چی آب می‌خوردم سیر نمی‌شدم، نمی‌دونم توهم باشه یا اینم یکی از آثار و جلوه ظاهری اون باشه، استاد این جور مواقع باید چیکار کرد تا این آتیش درونی درست هدایت بشه؟ تشکر استاد و التماس دعا
متن پاسخ

بسه تعالی: سلام علیکم: هر عنایت که داری ای درویش / هدیه‌ی حق بدان، نه کرده‌ی خویش.

می‌توان هر دو حالت را آهنگی به سوی وحدت حضرت احدی دانست و سینه را گشاده کرد برای معارفی بالاتر، بالاتر از معارف مفهومی. مثنوی جناب مولوی در این مورد ، آب گوارایی خواهد بود. موفق باشید

29278
متن پرسش
حداقل کتبی که برای رسیدن فصوص برای یک طلبه پایه مقدمات توصیه می‌کنید چیه با توجه به اینکه من برخی آثار شما را پراکنده مطالعه کردم و اینکه در یک متنی خواندم شما فصوص خواندن را برای طلاب قبل از درس خارج مفید نمی دانید در حالی که در جایی خواندم که حضرت امام به عروسشان گفته بودند ما باید به جایی برسیم که طلاب قبل جامع المقدمات فصوص درس بگیرند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امید است که طلاب به این‌جاها برسند که در عین جدّیت در دروس رسمی حوزه متوجه‌ی حضور در معارف عرفانی نیز باشند. توصیه می‌شود بعد از دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» به مباحث کتاب «معاد» بپردازید. هر سه کتاب و شرح صوتی آن در سایت هست. موفق باشید

29273
متن پرسش
با سلام استاد و عرض تشکر: ببخشید سوالی داشتم و آن این هست میشه در مورد ۷ مرحله عرفان یه کم توضیح بدهید و راهنمایی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است . در این مورد خوب است که جزوه‌ی «عرفان نظری» را که در سایت هست دنبال بفرمایید. موفق باشید ادرس جزوه

http://lobolmizan.ir/leaflet/1344/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB-%C2%AB%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%87%C2%BB%C2%AB%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B5%C2%BB

29271
متن پرسش
سلام: در بحث جنود عقل و جهل فرمودید، اگر خداوند خالق نباشد نقص نیست، یا فرمودید خداوند از سر رحمت عالم را خلق کرد، ولی در فص آدمی مشخص می‌شود که خداوند فقط برای اینکه خود را ببیند عالم را خلق کرد و خالق بودن ذاتی حضرت حق است و نمی‌شود خداوند روزی خلقت را متوقف کند و «کل یوم هو فی شان» پس اگر خداوند خالق نباشد نقص محسوب می‌شود و دیگر خدا نیست. لطفا توضیح فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نگاه علم کلام، خالقیت، صفتِ فعل خداوند محسوب می‌شود و در این رابطه می‌فرمایند اگر صفت فعل را از خداوند حذف کنیم، نقصی بر ذات وارد نمی‌شود برعکسِ صفات ذات مثل علم و حیات. ولی در عرفان، خالقیت به عنوان جوادبودنِ ذاتی اوست و از شئونات ذات حضرت حق است تا خود را در آینه‌ی مخلوقات بنگرد. موفق باشید

29264
متن پرسش
سلام علیکم: ذکر یونسیه که به عدد ۴۰۰ در سجده توصیه شده آیا باید دقیقا به همین مقدار گفته شود؟ یا اینکه می‌شود زمان را طوری تنظیم کرد که مطمئن شویم اقلا ۴۰۰ مرتبه را گفته ایم؟ آیا اگر مثلا به ۴ سجده که در هر سجده ۱۰۰ مرتبه بگوییم همان اثر را دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید چنین امکانی باشد. آیت الله جوادی پیشنهاد نیم ساعت را جهت آن ذکر و آن سجده دارند و آیت الله ناصری پیشنهاد ۳۲ مرتبه را. به هرحال بستگی به ذوق و حال خود فرد دارد. به گفته‌ی آیت الله جوادی حضرت یونس «علیه‌السلام» آن ذکر را یک مرتبه گفتند و از آن ظلمات نجات یافتند زیرا عزم عمیقی در اظهار آن ذکر در جان آن حضرت شکل گرفته بود. موفق باشید

29267
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده، چند وقت پیش سوالی پرسیدم که تا الان پاسخی دریافت نکردم، سوالم راجع به این بود که در پاسخ به سوال بنده خدایی که پرسیده بودن طبق آیه ی قرآنی همه چیز زوج آفریده شده پس چرا خیلی ها مجرد می مانند و مجرد از دنیا می روند، فرمودید که با اختیار خودشونه، سوال بنده این است که الان من کسی را می شناسم که در اوایل جوانی خواستگار مناسبی داشته اما اطرافیانش بدون اطلاع دختر خانم خواستگار را به بهانه های بنی اسرائیلی رد کردند دختر خانم بعد ها متوجه شده بدون اطلاعش خواستگارانش را رد کرده اند اعتراض هایش هم بی نتیجه بوده و الان دختر سنش بالا رفته و مجرد مانده، سوال اینجاست اختیار در اینجا برای دختر خانم چه معنایی می‌دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دو مرتبه به این سؤال به صورت شخصی جواب داده شد و این‌طور عرض شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد در نظام عالم حتی در مورد انسان‌ها هم زوجیت جاری هست ولی چون انسان‌ها مختارند می‌توانند خود را هماهنگ نظام زوجیت قرار ندهند. با این‌همه نباید فکر کنیم بهانه‌های ما یا بقیه‌ی افراد، نقش اصلی را در عدم زوجیت داشته، شاید مصلحتی در کار بوده که آن بهانه‌ها را پیش می‌آورده است. موفق باشید

29265
متن پرسش
سلام استاد: من دچار تناقض شدم به خاطر همین در انجام اعمال عبادی سست شدم تا حدی که وقتی صحبت آیه یا روایتی می شنوم برخلاف قبل نمی تونم قبول کنم دلیلش تناقض شنیده و دیده هام هست. مثلا بحت دعا و نماز برای ازدواج بود اما سرنوشتم مدام می گم اگه با دعا و توسل این لیست خواستگار و شوهر منه اگه انجام نمی دادم چی می شد؟ وقتی شوهرم می بینم کاهل و نماز تو جمع همکارا می خونه و فحاش و خسیس و... روز به روز روزی داره و من که فلان کار روزی وسیع می شه و دستورات دیگه مثل گدا باید التماس کنم بعد کلی فحش و ناسزا و تحقیر شدن یک دهم نیازت بهت نمی دهند که برای نون ساده مواخذه بشی. از خودم می پرسم چرا اون اعمال را انجام دادم وقتی می بینم جاریم اهل نماز و... نیست اما شوهر خوش اخلاق و لارج گیرش اومده با تعجب به همه چیز نگاه می کنم. وقتی سیلی خوردم، وقتی کبود شد بدنم، وقتی خانواده و جد عموی شهیدم سر هیچی فحش و ناسزا شنیدم تا طرف دلش خنک شه. وقتی رفتم در خونه اهل البیت و دیدم اتفاقی نیافتاد. حالا میان اشک هام میگم کی صدا می کنی وقتی از افرادی می پرسم می گند امتحان. می گم برای منه پس طرفم چی ولی این جواب پرسش های من نیست. اگه شما هم بگید نمی دونید به نتیجه می رسم جوابی نیست. یک عمر با توهم زندگی کردم. خودم را از خیلی لذت ها محروم کردم به اسم گناه و ... ممنون خدا هستم به خاطر نعمت هاش. این سیوال ها اونقدر اذیتم می کنه که شوهر و آدم های مثل اونا را عزیز کرده های خداند که کاری بکنند اشکال نداره و امثال خودم چی را گذاشم بگذریم. امیدوارم از طرف شما جوابی بدستم برسه که از حس فریب خوردگی نجاتم بده یا حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به این موضوع فکر نمی‌کنید که اهل دنیا بالاخره اهل دنیا هستند و ما می‌توانیم در دل همین رنج‌ها و سازگاری‌ها قد بکشیم و رشد کنیم و سختی‌ها را وسیله‌ی حضور در جهان معنوی بگیریم؟ امیدوار باشید شرایط تغییر می کند. موفق باشید

29257
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جانم! بنده پیش تر در مورد انتخاب شغل آینده ام خدمت تون عارض شدم که بنده به لطف خدا شغل و آینده خود را گره زدم به انقلاب... اما یک احساسی بر ذهنم سایه انداخته که به دلیل اهمیت و ضرورت مقوله فرهنگ، سیاست و اقتصاد باید در ساختارهای اجرایی و دولتی ورود پیدا کنم... که حضرتعالی ضمن تایید چنین احساسی فرمودید: مراقب باشید برای غیرخدا تصمیم نگیرید... بعد از تذکر شما خیلی فکر کردم، و نگران شدم که مبادا این احساس بر اساس وهم باشد!! استاد جان! بنده هم اکنون دارم کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی را میخونم... اما دو سؤال ۱. ممکن است این احساس بنده از نوع «اشراق» و  «الهام» باشد؟ ۲. بنده علی رغم ظرفیت های که خداوند متعال مرحمت کرده اما موانعی برای حضور در عرصه های اجرایی دارم، اما اصلا به خودم اجازه نمیدم که بخوام باکسی مطرح کنم چرا که آن را خلاف نگاه توحیدی و توکل می‌دانم. آیا این نگاه درست است!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در هر حال بدون دغدغه‌هایی که در عمل گرفتار وسواس شویم، در امور باید ورود کنیم و بقیه را به خدا واگذار کنیم. در مورد اشراق و الهام هم باید به آن‌ها امیدوار بود تا «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

29255
متن پرسش
سلام استاد: من در حال خواندن نهایه الحکمه هستم. راستش یه سوال برام پیش اومده. واقعا خوندن مباحث مربوط به ماهیات و مقولات عشر و ... چیه؟ واقعا دلزده شدم از این مباحث و حس می‌کنم بیخوده که زیاد در این مباحث بمونم. می‌خواستم راهنماییم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیخود روی مباحث نمانید ولی تفکری که پایه‌های تفکر بالاتر می‌شود از طریق همان مباحث از دست ندهید. آری! بفهمید و رد شوید. موفق باشید

29249
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: استاد سوالات متعدد در میان سوالات دوستان راجع به اعیان ثابته و انتخاب قبل از تولد وجود دارد و فکر نمی‌کنم دوستان مثل بنده قانع شده باشند. فرمودید انتخابی هست ما هم پذیرفتیم به سند زیارت حضرت زهرا (س) که آنجا حرف از امتحانیست قبل از خلقت، تقاضا دارم اگر امکان دارد عوامل دخیل در انواع انتخاب فرد را در آن عوالم شرح بدهید. جزوه اعیان ثابته هم تورقی شد. اما مطلب حل نشده. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که مکرر عرض شد علت انتخاب هرکس در هر امری به هر حال به آن فرد برمی‌گردد و تصوری که از خود دارد و به همین جهت هم هرکس مسئول انتخاب خودش می‌باشد و اگر انتخاب را به عوامل بیرون از خود شخص حوالت دهیم، نوعی جبرگرایی پیش می‌آید. موفق باشید

29246
متن پرسش
با سلام: در کتب عرفانی مثلا گلشن راز شبستری که جناب لاهیجی شرح کردن مطالبی از زبان این دو شخص در باب نجوم وجود داره که با هیات بطلیموسی انطباق داره چطور میشه یه عارف که در همین کتاب بیان معراج خودشون میکنن و می‌فرمایند در عروجی عین آسمان اول شدم سپس عین آسمان دوم و تا آسمان هفتم و بعد فنای ذاتی اینطور غیر مطابق با واقع عرش رو فلک الافلاک میدونن و براش جسمیت قایلند و ترتیب عوالم رو مطابق اصول منسوخ نجوم قدیم می‌شمارند در حالی ک مدعی کشف اسرار آسمان و زمین و ... هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این بزرگان آنچه را که یافته‌اند و یافتِ آن‌ها حقیقت هم داشته؛ با آن علوم تطبیق می‌داده‌اند وگرنه اصل قضیه چیز دیگری بوده است. موفق باشید

29233
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: برای اثبات عقلی خداوند چه منبعی رو پیشنهاد می‌فرمایید؟ برای کسی که مسلمان بوده و مرتد شده.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

29228
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله; بحث اعیان ثابته بنده را به اینجا می کشاند که: الهی همه از آخر ترسند و حسن از اول. آیا درست است؟ و آیا با حب اهلبیت می‌توان جوهر و ذات و عین ثابته را کامل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی است و چون همواره ما در انتخاب‌گری خود هستیم می‌توانیم جوهر و ذات و عین ثابته‌ی خود را کامل کنیم. موفق باشید

29214
متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: استاد عزیز چند وقتی است در شهر ما شیخی آمده که می گوید هر آنچه که تا الان خواندید یا داشتید رها کنید و فقط از خدا طلب کنید و با همین طریق تعداد زیادی جوان به خود جذب کرده که وقتی با آنها صحبت می‌شود آنها می‌گویند راهمان را پیدا کردیم و به آرامش رسیدیم اما عقیده شیخ این است که علما و علی الخصوص عرفا دعوت به خود می‌کردند به همین خاطر معروف شدند اگر دعوت به خود نمی کردند گمنام می ماندند و هرچه می‌خواهید از خود خدا بخواهید تا خدا راه را جلوی شما باز کند. عقیده بنده این است که با این دستورالعمل این شیخ افرادی که می پذیرند ذیل ایشان می روند و تحت تاثیر او قرار می‌گیرد به طوری که شب در خواب فردی به خوابشان می آید و راه را به آنها نشان می‌دهد و آنها به آرامش خاصی می‌رسند. در این راستا از شما تقاضای راهنمایی دارم. تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک ما قرآن و روایات و تدبّر و تأمّل در قرآن و روایات است. هرکس ما را از طریق رشد تعقل به قرآن و روایات نزدیک کند، به ما کمک کرده است. موفق باشید

29212
متن پرسش
سلام علیکم: در سوال 29207 فرمودید که ذاتا بشر انتخاب می‌کند و با وجود امکانهای مختلف دست به تشخیص و برگزیدن و انتخاب امر و امکانی می‌کند و این به بحث انتخاب جسم متناسب با روح در دوره جنینی مرتبط است. یعنی روح انسانی پیش از ورود به دنیا و این عالم، انتخاب کرده در نطفه پاکی باشد یا در نطفه آلوده به معصیت و فسق؟ یا اینکه روح پیش از ورود به دنیا خودش مشکل و خللی داشته که نتوانسته در نطفه پاکی قرار بگیرد و جسم خود را در آنجا شکل دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر امام صادق «علیه‌السلام» هر روحی دو هزار سال قبل از بدن خلق شده. به این روایت فکر کنید که حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ «علیه‌السلام» وَ هُوَ مَعَ أَصْحَابِهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَذَبْتَ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنِّي أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَكَرَّرَ ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ «علیه‌السلام» كَذَبْتَ مَا أَنْتَ كَمَا قُلْتَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ بِأَلْفَيْ عَامٍ ثُمَّ عَرَضَ عَلَيْنَا الْمُحِبَّ لَنَا فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ رُوحَكَ فِيمَنْ عُرِضَ فَأَيْنَ كُنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ عِنْدَ ذَلِكَ وَ لَمْ يُرَاجِعْه‏» مردى نزد امير المؤمنين «علیه‌السلام» آمد و آن حضرت با اصحاب خود بود، آن مرد به آن حضرت سلام كرد و عرض كرد: به خدا من ترا دوست دارم، و پيرو توأم، امير المؤمنين «علیه‌السلام» به او فرمودند: دروغ مى‌‏گوئى. گفت: به خدا به راستى من دوستت دارم و پيرو توأم، تا سه بار تكرار كرد و امير المؤمنين «علیه‌السلام» فرمودند: تو دروغ مى‏‌گوئى، تو چنان كه مى‌‏گوئى نيستى، به راستى خدا ارواح را دو هزار سال پيش از بدن‏ها آفريده و سپس دوستان ما را به ما عرضه داشته، به خدا من روح تو را در ميان‏ كسانى كه عرضه شدند نديدم، تو كجا بودى؟ آن مرد در اين هنگام خاموش شد و به آن حضرت مراجعه نكرد.

در خبر داریم آن فرد ابن‌ملجم بوده است. روایت فوق حکایت از آن دارد که روح‌ها قبل از بدن، شخصیت خود را انتخاب کرده‌اند که چه جایگاهی در دنیا داشته باشند. البته و صد البته به همان دلیل که موجودِ مختاری هستند، هر لحظه می‌توانند در شخصیتی که برای خود پذیرفته‌اند و مطابق آن انتخاب‌های خود را انجام داده‌اند، تجدید نظر کنند. موفق باشید  

29207
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در بررسی مباحث معاد مساله ای رو مطرح می‌کنید مبنی بر اینکه این روح است که بدن رو انتخاب میکنه در دوران جنینی. حالا سوالی که مطرحه اینه که این چه نوع انتخاب کردنی هست؟ چه عواملی باعث میشه که یه روح رحم زنازادگی رو انتخاب کنه و یک روح یک رحم پاک و نورانی رو؟ با تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انتخاب مربوط به ذات انسان است. خود فرد مثل همین دنیا که هرکس چیزی را با تصوری که از خود دارد، انتخاب می‌کند؛ همیشه این نحوه انتخاب برای انسان هست چه قبل از حضور در این دنیا و چه وقتی در این دنیا حاضر می‌شود که امکانات مختلفی در مقابل او هست. موفق باشید

29199
متن پرسش
سلام نظر شما در مورد این یادداشت چیست؟ شجریان خواننده ای ظاهراً سنتی و باطناً مدرن بود. خواننده در اینجا هم به معنی تلفظ کننده و هم به معنی فهمنده است. او اهل اندیشه بود و به معنای عمیق کلمه به خوانش متون ادبی اقدام کرد. اما درک شجریان از عرفان تا چه حد عمیق است؟ آیا آنچنانکه بسیار گفته اند او رابط دوران معاصر با ادبیات کهن بود؟ آیا او‌ حافظ و مولوی را در روزگار معاصر زنده نگه‌داشت؟ شجریان در مستند شبکه صدای آمریکا (۷ مهر ۹۵) در مورد مولانا سخن می گوید و در جایی می شنویم: کسی که می گوید فارغ از کفر و‌ دینم را چرا امامزاده کردند؟ مولوی برعکس رفتار کرد. او‌ این شعر مولوی را می خواند:بیرون ز کفر و دینیم برتر ز صلح و کینیم / نه در فراق و وصلیم رو نام ما دگر کن اما آیا منظور از بیرون کفر و دین، انسان گرایی است؟ عرفان نظری سخن از توحید می گوید: انسان هم ذیل توحید معنا دارد ولی در اندیشه مدرن برعکس است و خدا با انسان معنا می شود. مولوی و‌ حافظ اهل عرفان بودند و عشق را در سایه خداوند معنا می کردند. حافظ رند بود یعنی کسی که  آنچنانکه ظاهرش نشان می دهد نیست. اما برخی مدعیان از جمله خواننده ظاهرا سنتی و باطنا مدرن، حافظ را بر اساس ظاهر اشعارش قضاوت می کنند. حافظ و مولوی و دیگران اگر از دین گذر کنند برای سپردن آن به یار است و این لازمه گذر از ظاهرگرایی است. در تفکر شیعی هم ظاهر در سایه باطن قرار دارد و اگر لازم باشد دفتر (قرآن کاغذی) فدای یار (قرآن ناطق) می شود. این قرآن ناطق در آخرین فراز وصیت خود به فرزندش گفت: اسْتَوْدِعِ اللهَ دِینَکَ وَدُنْیَاک. دینت را به خدا به ودیعه بسپار. این وصیت را حافظ به قول رسا فاش گفته است. امامزاده، هم می تواند مظهر دینداری عامه پسند باشد و هم‌ مظهر دین باطنی عاشقانه. شجریان از شعر مولوی که می گوید: من زتقدیرم و تقدیر از ذات من است نتیجه می گیرد که تقدیرت را خودت می سازی به دنبال تقدیر نباش! او «من» را انسان تعریف می کند که هم درست است و هم غلط. انسان وقتی قادر دو جهان است که با خدا باشد. این سخن مولوی جمع بین جبر و اختیار است. عرفای ما از یک سو دعوت به تسلیم کردند و گفتند بر ما در اختیار نگشادست و از طرف دیگر به دنبال برهم زدن چرخ بودند. ولی شکافتن فلک و طرحی نو در انداختن با شب و آه فراهم می شود نه به تعبیر شجریان با گردن کلفتی!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوش‌سلیقگیِ آقای شجریان آن بود که اشعار اصیل فرهنگ ایرانی و خرد اسلامی را انتخاب و با صدای خوب می‌خواندند و مردم از آن جهت که آن صدا آن‌ها را به آن خرد و فرهنگ متصل می‌کرد؛ مورد احترام قرار می‌دادند و نه آن‌که گمان کنیم آقای شجریان خود به خود نیز در وادی‌های حکمت و عرفان قدمی داشته باشند. البته خوش‌سلیقگی و خوش صدایی ایشان بحث دیگری است. موفق باشید

نمایش چاپی