بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8516
متن پرسش
سلام ۱. در شناخت خود چقدر باید کارکرد و تا اینکه این قلب راه بیفتد؟ ۲. در بحث ازدواج چطور متوجه شویم نفس آماده شده است برای تولدی دیگر؟ ۳. چه توصیه ای میفرمایید برای کنترل چشم با توجه به عالم امروزه؟ با تشکر فروان و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به نظرم اگر با کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» مأنوس شوید إن‌شاءاللّه وارد بستری می‌شوید که پس از مدتی خودتان جوابگوی سؤالاتی که در قسمت 1 و 3 کرده‌اید، می‌شوید. در مورد قسمت دوم اگر بدن‌تان آماده است نفس آماده شده. موفق باشید
8498
متن پرسش
بنام خدا و با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی استاد یزدان پناه در بحث منازل السایرین منزل تذکر در توضیح استعداد فطری گفنتد همه انسان ها استعداد توحیدی و فطری برای سیرالی الله دارند اما استعداد ها متفاوت است بعضی فقط در حد فعلیت اخلاقی پیش می روند و بعضی قدم در سیر عرفانی هم می گذارند و این افرا د هم متفاوت اند و هر کسی به مرحله ی تجلی ذاتی نمی رسد. چون استعداد آن را ندارد . از طرفی در مباحث نفس داریم که همه ی انسان ها از مقام انسان کامل نازل شده و استعداد باز گشت به همان مقام را هم دارند . حال سوال این است که اگر همه ی انسان ها استعداد وصول به مقام انسان کامل را دارند دیگر جایی برای فرمایش استاد یزدان پناه باقی نمی ماند آیا وجه جمعی به نظر جنابعالی می رسد ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فکر می‌کنم باید بین استعداد ذاتی انسان‌ها به ما هُو انسان و بین انسان بما هو حسن و رضا فرق گذاشت. همان‌طور که می‌فرمایید هرکس بنا به تعریفی که برای خود کرده همتی را برای خود در مسیر توحید شکل داده که از این جهت معلوم نیست همت او تا فنای ذاتی باشد، هرچند در ذات خود به عنوان «لا تبدیل لخلق اللّه» هیچ تفاوتی در مخلوقات خدا نیست. موفق باشید
8405
متن پرسش
سلام استاد . ببخشید این سؤال رو مطرح می کنم. خواهش می کنم زودتر پاسخ بفرمایید چون واقعا با دیدن این سؤال و جواب این مرجع تقلید عالی قدر که مورد ارادت بنده هم بودند، متحیر شده ام که آیا واقعا اینطور است که این مرجع بزرگوار فرموده اند ؟؟ خواهش می کنم شرح بدهید و تأیید یا تکذیب کنید . متن سؤال و جواب از سایت http://nekoonam.ir/fa/Q این‌طور مطرح شده: آیا برهنگی زن یا نیمه برهنگی او در خانه به صورتی که برای مردش تحریک کننده باشد؛در حالیکه کودک چهارساله آنها شاهد است اشکال دارد؟ و پاسخ آن را این‌طور داده‌اند: برهنگی کامل زن برای شوهر مطلوب است و در برابر کودک اگر دختر است اشکالی ندارد و اگر پسر است باید عورت پوشانده شود اما پوشاندن بقیه بدن لازم نیست و سبب می شود فرزند با دیدن اندام برهنه مادر در بزرگسالی از چشم چرانی ایمن باشد و برای او امنیت روانی می آورد. ۵ - پرسش: با توجه به پوشش شهوت انگیز زنان در جامعه آیا جایز است برای ارضای طرفین در خانه نیز - با وجود بچه- تنها عورت پوشیده باشد؟ پاسخ: نه تنها اشکال ندارد بلکه برای کودک مفید است و سبب می شود فرزند با دیدن اندام برهنه مادر در بزرگسالی از چشم چرانی ایمن باشد و برای او امنیت روانی می آورد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از این‌که در دادن جواب مقداری تأخیر شد عذرخواهی می‌کنم و این بدان‌جهت بود که باید موضوع را با فضلای حوزه مشورت می‌کردم که آیا این نظر یک نظر اجتهادی است و مبنای فقهی دارد؟ و یا یک نظر شخصی است؟ آن آقایانی که بنده با آن‌ها مشورت کردم معتقد بودند این‌که فرموده اند: ((برهنگی کامل زن برای شوهر مطلوب است و در برابر کودک اگر دختر است اشکالی ندارد و اگر پسر است باید عورت پوشانده شود اما پوشاندن بقیه بدن لازم نیست و سبب می شود فرزند با دیدن اندام برهنه مادر در بزرگسالی از چشم چرانی ایمن باشد و برای او امنیت روانی می آورد.))؛ مبنای فقهی ندارد و یک نظر شخصی است که البته باید با بقیه‌ی نظرات کارشناسی نیز مقایسه کرد. زیرا این خطر هست که این کودک با صورت‌های ذهنی که برایش پیش می‌آید نه‌تنها از چشم‌چرانی ایمن نباشد، بلکه روحیه‌ی کنجکاو او منجر شود که چشم‌چران گردد و گرفتار بلوغ زودرس شود زیرا صورت‌ ذهنیه‌ی او همواره در منظرش فعّال است. در هر صورت کاری است که نباید از احتمال خطربرای آن غفلت نمود. موفق باشید
8379
متن پرسش
باسمه تعالی: با سلام: ضمن تشکر از جواب سؤال شماره‌ی 8330 در رابطه با ماه رجب که تذکر بسیار مفیدی بود، خواهسمندم قبل از شروع ماه رجب چنانچه تذکرات دیگری هست که منجر می‌شود ما بیشترین بهره را از این ماه ببریم و در فضای روحانی مناسب این ماه قرار گیریم، دریغ نفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
. باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز به همین قصد عرایضی را در روز شنبه و دوشنبه خدمت دوستان عرض کردم و یا تذکراتی در کتاب «ماه رجب؛ ماه یگانگی با خدا» عرض کردم. با این‌همه آیت‌اللّه حسینی طهرانی نکاتی را در رابطه با سه ماه شریف «ماه رجب ، ماه شعبان و ماه رمضان» متذکر می‌شوند و از رهنمودهای مرحوم سیدعلی قاضی طباطبایی سخن به میان می‌آورند که فکر می‌کنم برای همه‌ی ما مفید باشد و ایشان این‌طور می‌فرمایند: متوجّه باش! آگاه باش! که شهر‌های حُرُم داخل شد که اولین آنها رجب است. بیدار شو، برای آن‌که توشه خوبی برای خود برداری! شب‌های این ماه را بیدار باش و روزهای آن را روزه بگیر، به جهت شکر خداوند که به تو روزی کرده و مخواب مگر به مقدار معتنابهی و کم! و چه بسیار عاشقان دل‌سوخته‌ای که شب را نمی‌خوابند. نماز شب را به نحو بیدار و خواب به جای آور؛ یعنی چند رکعتی نماز بخوان و کمی بخواب و سپس بیدار شو! کتاب حق، قرآن را تلاوت کن؛ ولی تندتند نه، آرام‌آرام بخوان و با بهترین صوتی که داری! چه، قرآن کتاب وحی است و نور قرآن، ظلمت‌ها را تبدیل به نور می‌کند و می‌درخشاند. پس تو بهره‌ای نبرده‌ای، بلکه هیچ‌کس به مانند قرآن بهره نبرده و هرکس غیر از این را که من می‌گویم، گفته است، خطا کرده و اشتباه فکر می‌کند. سلام و صلوات بفرست به اصل قرآن و فصل آن، که مراد از فصل قرآن پیامبر اکرم«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و اولاد طاهرین او هستند؛ در برابر آنها عبدِ بدون اراده و تسلیم باش و با روح و جسم سالم در برابر آنها بدون چون و چرا باش و از آنها اطاعت کن و محبّت آنها را در دل داشته باش؛ چنان‌که خداوند آنها را برای محبت خود قرار داده! کسی که در غیر حُبّ آنها خود را در ذمه خداوند رحمان درآورد، به درستی که گمراه شده و در انکار او نعمت‌های خداوند از دستش رفته است و اگر خدا را در غیر محبت آنها قرار دهی گم می‌شوی؛ پس حُبّ آنها حُبّ خداست و به حُبّ خدا پناه ببر! و ایشان عروه وثقی هستند و دستاویز محکم؛ پس چنگ خود را محکم بگیر و به این دستاویز چنگ بزن! پناه ببر به خدا درباره قرآن که قول خداست؛ درباره قرآن بازی نکن! با اهمیت و احترام قرآن را بخوان و قرآن را از روی لهو و لعب نگاه مکن، چنان‌که قرآن را عمل کنی به واسطه دقت در آن، به بالاترین قله از قلل حق و ایمان و مجد و شرف نائل می‌گردی. در هر حال بر تو باد به ذکر خدا و مبادا در خواندن قرآن کوتاهی کنی! مگو چگونه می‌شود و نگو به چه کیفیتی بخوانم! تشکیک در این مسائل نکن! در این ماه‌ها قرآن را تلاوت کن و ملتزم و معتصم به خدا بشو! کسی که اعتصام به خدا پیدا کند، خدا هم خود را به او نشان می‌دهد اگر گفتی «ربیّ الله؛ پروردگار من خداست»، ای رفیق استقامت کن و دست از این حرف بر مدار! این ماه‌ها قرقگاه خداوند است، پس داخل در این قرقگاه شو! خداوند فرموده: «وَمَن یَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ؛ و هر کس به خدا تمسک جوید قطعا به راه راست هدایت‏شده است»(آل عمران/۱۰۱) و باز فرموده: «وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ»(شوری/۴۲) و باز فرموده: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ؛ آن کسانی که گفتند خداوند پروردگار ماست و سپس به این قول خود استقامت کردند، ملائکه آسمان بر آنها فرود می‌آیند»(فصلت/۳۰). انتبهوا إخوانی الأعاظم وفقکم الله لطاعته و قد دخل أشهر الحُرُم؛ یعنی متوجه باش که ما داخل در قرقگاه شده‌ایم و این ماه‌ها برای کسانی که وارد می‌شوند خصوصیتی دارد، مثل زمین‌هایی که حُرُم حساب شده و دارای شرایطی است و باید از محرمات اجتناب نمود؛ در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی است و انسان باید از خیلی چیز‌ها اجتناب کند. خدا در این ماه‌ها خیلی به انسان نزدیک است، باید مراعات آن را بکند، همانند حَرَم و زمین‌هائی که قرقگاه است و انسان وقتی وارد آنها می‌شود به کعبه و آن امام نزدیک است و زیارت می‌کند؛ چقدر نعمت‌ها‌ی خداوند بر ما بزرگ است و او هرگونه نعمتی را بر ما تامّ و تمام کرده! اولین چیزی که بر ما واجب است، توبه است، با شروط لازم و نمازهایی که در توبه وارد شده که مقصود همان دستور توبه‌ای است که حضرت رسول«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» در ماه ذوالقعده دستور دادند، با همان کیفیت که در کتب ادعیه آمده و در اعمال ماه ذوالقعده و در کتاب «مفاتیح» هم موجود است؛ البته حالا چون ماه ذوالقعده نیست در روز یکشنبه قبل از اول ماه یا شب جمعه و یا روز جمعه که می‌آید، توبه کنید. پرهیز کنید از کبائر و صغائر به قصد قربت! ملتزم شوید به مراقبه، هم صغری و کبری! که مراقبه صغری نگاه داشتن خود است از مکروهات و خلاف «ما لایرضی الله به» و مراقبه کبری نگاه داشتن دل است از آنچه محبوب نمی‌پسندد، که یک لحظه از مراقبت پروردگار خود را خارج نکند و در همه لحظات خدا را حاضر ببیند. علاوه بر آن محاسبه و معاتبه داشته باشید و نفس را معاقبه کنید و بعد جریمه کنید!...«ثمّ اقبلوا بقلوبکم؛ پس با دل‌ها‌ی خود اقرار کنید به خدا» و مرض‌های گناه را معالجه کنید و با استغفار، بزرگی گناه خویش را کاهش دهید؛ چراکه استغفار، بزرگی گناه را از بین می‌برد. مرحوم قاضی می‌فرمودند: انسان باید به خدا پناه ببرد و خداوند خیلی کمک‌کننده و خیر المعین و پسندیده و اختیار کننده است؛ اما دستورالعمل این سه ماه: ۱. علیکم بالفرائض فی أحسن أوقاتها! دستورالعمل آن است که نماز‌های واجب را در بهترین اوقات خودش انجام دهید همراه نوافل آن! (که مجموعاً پنجاه و یک رکعت می‌شود، اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت) و اگر شواغل دنیا شما را منع کردند، صلاه أوابین را که همان نماز ظهر است، ترک نکنید، چون خیلی اهمّیّت دارد! خصوص نماز ظهر خیلی اهمیت دارد و آن به واسطه وقت آن و خصوصیت و موقعیت آن در بین اوقات دیگر است! و «صلاه‌ وسطی» را که در قرآن آمده، تفسیر به نماز ظهر کرده‌اند، و «صلاه اوابین» یعنی آنها که خیلی توجه به پروردگار دارند، یعنی رجوع‌کنندگان به خدا؛ زیرا رجوع‌کنندگان به خدا به آن تمسک می‌کنند. ۲. نوافل شب را هیچ چاره‌ای نیست، مگر آنکه آنها را به جا آورید، نه خیال کنید نماز شب ساقط است و آن سد سکندری است که هیچ شکسته نمی‌شود! عجب از کسانی که قصد دارند، دنبال کنند مرتبه‌ای از کمال را در حالی‌که شب‌ها قیام نمی‌کنند؛ ما نشنیده‌ایم کسی به مرتبه‌ای از کمال برسد، مگر به قیام شب و نماز شب. ۳. علیکم بقرئه القرآن! بر شما باد به قرائت قرآن کریم با صوت حزین و باآهنگ و غنا! یعنی با صدای خوش بخوان که تو را تکان دهد و در روایات داریم که قرآن را با تغنّی بخوانید. امام زین‌العابدین«علیه‌السلام» تغنّی به قرآن می‌کردند، این تغنی در قرآن برای انسان بسیار مفید است. به طور کلی غنای صوتی حرام است و این اصلاً در تحت غنای حرام نیست؛ زیرا غنای حرام آن است که انسان را به سوی لهو و لعب بکشاند. ۴. بر شما باد به أوراد معتاده که معروف است و هر کدام از شما که ورد خاصی دارد که باید بجا آورد؛ و سجده یونسیه را از پانصد تا هزار به‌جا آورید؛ یعنی تا هزار هم می‌توان به‌جا آورد، بسیار هم خوب است. ۵. بر تو باد زیارت مشهد أعظم در هر روز! (که منظور از مشهد أعظم أمیرالمؤمنین«علیه‌السلام» است، چون مرحوم قاضی در نجف بوده‌اند) و زیارت مساجد معظمه! (که منظور کوفه و سهله است) و در بقیه مساجد عبادت خود را به‌جا آورید! چون مؤمن در مسجد مثل ماهی است در آب؛ همان‌طوری که حیات ماهی به آب است، حیات مؤمن هم در مسجد است؛ ماهی را از آب بیرون اندازند، می‌میرد. ۶. بعد از نماز‌های واجب تسبیح حضرت صدیقه طاهره«علیهاالسلام» را ترک نکنید! زیرا که آن ذکر کبیره شمرده شده و لااقل بعد از هر نماز یک‌بار بگویید و اگر توانستید دو یا سه بار بگویید بهتر است. ۷. از لوازم مهم، دعا برای فرج حضرت حجت بقیه الله الأعظم است در قنوت نماز وتر، و از آن گذشته در هر روز، و در جمیع دعاها برای حضرت دعا کنید. ۸. زیارت جامعه را روز‌های جمعه به‌جای آورید! مقصود، زیارت جامعه معروف است: زیارت جامعه کبیره. ۹. قرآن که می‌خوانید، در این سه ماه از یک جزء کمتر نباشد، در هر روز یک جزء. ۱۰. زیارت و دیدار برادران خود را زیاد کنید! (مقصود رفقای طریق هستند) خیلی آنها را زیارت کنید و ببینید؛ زیرا اینها هستند برادران طریقی شما که در طریق و عقبات نفس و تنگنا ها که انسان گیر می‌کند، کمک انسان می‌کنند و نجات می‌دهند. ۱۱. زیارت قبور کنید نه هر روز بلکه کم‌کم و گاه‌گاهی، (هفته‌ای یک مرتبه خوب است) و در روز زیارت کنید نه در شب. ما را چه کار با دنیا؟! ما را چه کار با اسم دنیا؟! این دنیا ما را گول زد و فریفت و ما را به پستی و ذلت گرایید، مقام ما را پائین آورد و پست کرد، دنیا مال ما نیست، دنیا را ول کنید و بسپارید به دست آنها که دنبال آن هستند و به کسانی که اهل دنیا هستند بدهید. به‌به! خوشا به حال کسانی و آن مردانی که بدن‌های آنها در این عالم خاک است و قلوب آنها در عالم لاهوت است و [در] عالم عز و جلال پروردگار است! این افراد هستند که از جهت عدد اقل هستند و خیلی عددشان کم است، امّا قوتشان و جانشان و روحشان خیلی زیاد است، از جهت عددشان کم، ولی از جهت مددیت و اصالت، اکثریت عالم هستند. من می‌گویم آنچه را شما می‌شنوید و استغفار می‌کنم برای پروردگار. مرحوم علامه طهرانی در پایان این سخنان و در توضیحاتی تکمیلی آورده‌اند که: این دستوراتی است که مرحوم قاضی به شاگردان خود داده است و رفقا این دستورات را در این سه ماه انجام می‌دهند. البته این اعمال را در حد امکان انجام دهید، هر کسی که نمی‌تواند هر روز را روزه بگیرد حتی‌الإمکان پنج روز از رجب و ده روز از شعبان را بگیرد؛ خلاصه به حسب ملاحظه مزاج و قوه و حال و استعداد بگیرد. و ذکر یونسیه که فرمود پانصد تا هزار، برای شاگردان مرحوم قاضی بوده که باید هر روز می‌گفتند، (مرحوم آقا سیدجمال الدین گلپایگانی روزی سه هزار بار می‌گفتند و البته چند ساعت طول می‌کشیده) علی حد القدره و الإستطاعه و قرائت قرآن در شب علی حد القدره؛ اگر می‌توانی نخواب و اگر کسی نمی‌تواند همه شب را نخوابد «علَی صَبٍّ»‌ باشد؛ صبّ یعنی جگرسوخته، بیدارخوابی کند، شب زود بخوابد و سعی کند بیدارخواب کند، طوری که بدن استراحت خود را بگیرد. خود مرحوم قاضی اول شب می‌خوابیدند، بعد نماز می‌خواندند و بعد می‌خوابیدند و باز نماز می‌خواندند، همین طور تا دو ساعت به اذان که دیگر نمی‌‌خوابیدند؛ مرحوم آخوند سه ساعت به اذان صبح بیدار بودند؛ اگر نافله شب را به‌جا نیاورید، فائده ندارد و عرفان معنی ندارد؛ عرفان به عمل است نه به گفتن!
8388
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز با توجه به سوالهای 8252 و 8359 و 8373 می خواستم به یک جمع بندی برسم 1- آیا برای سلوک فردی باید همچون امام زمان صبح و شام برای اباعبدالله ع گریه کرد و مثلا هر روز یکبار زیارت عاشورا خواند؟ مثلا روز میلاد هم اگر بود، در حوزه سلوک شخصی ، بازهم باید گریه کرد؟ 2- نظر شما راجع به دهه های عزاداری که رسم شده می گیرند چیست؟ با توجه به اینکه آقای شبیری زنجانی هم اخیرا اعتراض کردند؟ 3- آقای زائری بحثی دارند و می گویند عزاداری محرم و دسته روی عاشورا پیام خاصی دارد. اینکه اخیرا رسم شده روز شهادت حضرت زهرا س و روز شهادت امام جعفر صادق ع بیرون آمده و دسته روی میکنند باعث کمرنگ شدن پیام عزاداری عاشورا می شود؟ یعنی به عبارتی عزای اهل بیت صرفا تبدیل به غصه و ابراز ارادت می شود و آن پیام سیاسی گم میشود؟ 4- با توجه به سوال 3 و جمله رهبری که فرمودند فاطمیه باید عاشورایی برگزار شود چگونه قابل جمع است؟ 5- اینکه بعضی هیئتها در هر مراسمی اعم از جشن یا عزا، آخر جلسه را به روضه می کشانند و خیال میکنند که خیلی معنوی هستند، نظر شما چیست، آیا نشان معنویت بالای آنهاست یا همان سخن رهبری است که سال 84 در دیدار با مداحان فرمودند ما به عزاداری عات کردیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عرض بنده همان است کته در فحوای سخنان شما هست و تأکید بر این نکته که عزاداری محرم و دسته و سینه پیام مخصوص برای خود دارد. فکر می‌کنم منظور رهبری که فرمودند فاطمیه باید عاشورایی برگزار شود نظر به روح حماسی قضیه دارند نه این‌که دسته و سینه زنی در میان بیاید. موفق باشید
8373
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز مگر گریه برای امام حسین علیه السلام غم می آورد که می گویید هر روز نباید عزاداری کرد؟مگر نه اینطور است که گریه ی برای امام حسین علیه السلام گریه ی مقدسی است که ما را به عالم قدس مرتبط میکند؟از این شادی وسرمستی بهترکجا بدست می اید؟مگه ما ارزوی همچین رویایی رو نداریم؟مگه صاحب الامر ما علیه السلام نفرمودند که من هر روز برای مصیبت جدم گریه میکنم و اگر اشکم تمام شود خون گریه میکنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عنایت داشته باشید ائمه«علیهم‌السلام» با مردم معمولی یک حرف دارند و با خواص یک حرف دیگر. آن روایت که می‌فرماید در شادی ما شاد باشید و در غم ما با ما شریک باشید، در سطح و ساحت دیگری است غیر از آن سطح و ساحتی که شما مدّ نظر دارید. موفق باشید
8359
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز در جواب سوال 8252 ، " اخوی عوضی گرفتی من از اونا نیستم" فرمودید که با سوال کننده هم عقیده اید. یعنی آیا شما با این میزان عزاداری برای اهل بیت موافق نیستید؟ ضمن قبول اینکه باید به معارف هم پرداخت، نه اینکه فقط عزاداری باشد، آیا شما این حد از عزاداری برای معصومین را قبول ندارید. لطفا توضیح دهید با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سؤال‌کننده گله‌مند بود چرا در مواقعی که جای عزاداری نیست باز عزاداری انجام می‌شود. در حالی‌که دستور ائمه«علیهم‌السلام» آن است که در غم ما غمناک و در شادی ما شاد باشید. موفق باشید
8360
متن پرسش
با سلام می خواستم ببینم می شود روشی برای کم حرف زدن ارایه فرمایید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» خوب است. موفق باشید
8303
متن پرسش
با سلام ببخشید می شود راه کاری برای من ببگوئید تا کم حرف بزنم اخه هم به نطرم حرف های بیهوده می زنم هم این کخ گاهی که حواسم نیست چیزی از دهانم در می رود یعنی روی سخنانم فکر نمی کنم با تشکر از استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را بنده شرح داده‌ام. شاید صوت آن را کار کنید کمک کند. إن‌شاءاللّه. موفق باشید
8305
متن پرسش
با سلام ببخشید می خواستم ببینم اگر سر کلاس استاد مطلبی را اشتباه کفتند من که فهمیدم ایا می توانم در همان جا اشکال بگیرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بعد از کلاس با ایشان در میان بگذارید تا خودشان تصحیح کنند. موفق باشید
8308
متن پرسش
سلام استاد کمکم کنید من بازهم نتونستم جلوی خشمم را بگیرم و حسابی اینبار آبروی خودم و خانواده ام را جلوی فامیلامون بردم با وجودی که میدونستم مولای موحدان و امیرمومنان فرموده بودند "ایاک والغضب اوله جنون و ءاخره ندم" حالا بعد اون کار نمیدونم چکار کنم من باعث رنجش مادرم شدم کاش می مردم و همه را راحت می کردم از دست این کارهام خسته شدم خوب بلدم همه را نصیحت کنم اما به خودم که میرسه با عرض پوزش حسابی خر زیر پای شیطون میشم بیخود خشمگین شدم از دست کار یک نفر و خشمم رو کنترل نکردم و باعث دردسر شدم خیلی وقتا این مشکل را دارم و اوضاع اخلاقم با کتاب و جلسه هم فرق نمی کنه کمک استاد کمکم کنید خواهشا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تنها راه، رساندن این پشیمانی به عمق جانتان است از یک طرف، و از طرف دیگر با تواضع کامل پشیمانی خود را اظهار کنید. غضب ریشه در تکبر دارد. با تواضع إن‌شاءاللّه رفع می‌شود. موفق باشید
8281
متن پرسش
سلام علیکم متاسفانه نسبت به خداوند متعال سوء ظن زیادی دارم.همیشه فکرمیکنم آینده ام بد است.خوشبخت نمیشوم.کلا ناامیدم به خاطر اینکه خیلی در زندگی سختی کشیده ام.اما چه کنم که وارد قلبم کنم که خداوند قادر متعال و ارحم الراحمین است؟خیلی نگران آینده ام هستم و می ترسم پر از تنهایی باشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: برای خود یک زندگی را تعریف نکنید و از خدا بخواهید آن زندگی را به شما بدهد. سعی کنید وارد مرحله‌ای شوید که به خدا بگویید چون تو را ربّ خود می‌دانم و می‌دانم رحمت تو واسعه است، پس هرچه تو می‌خواهی می‌خواهم، تا راه‌هایی در جلو شما باز شود که سعادت و خوشبختی شما در آن است. در ضمن از گوهر تواضع و مهربانی غافل نباشید. موفق باشید
8284
متن پرسش
سلام علیکم چگونه از قلب خود حسدی که تمام وجودم را میسوزاند ومرا به ناشکری و کفران میکشاند بیرون کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرچه به سرمایه‌های معنوی الهی نزدیک شوید آنچه از امکانات دنیایی در اختیار بقیه است برایتان هیچ و پوچ می‌شود، این راه اصلی ولی فی‌المقدمه. حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» توصیه می‌کنند: متوجه باش حضرت حق آنچه تو حقیقتاً نیاز داشته‌ای و مصلحت تو بوده به تو داده و اگر آنچه به بقیه داده و به تو نداده، حتماً مصلحت تو نبوده، پس چشم از آن‌ها بردار و به خدا مشغول شو. موفق باشید
8285
متن پرسش
سلام استاد عزیز سوالی هست که باعلم تجربی هر چی دنبالش گشتم پیدا نشد و اون اینه که چرا وقتی نماز صبح ما قضا میشه روز ما خراب میشه کارا درست پیش نمیره تا چشم رو هم میذاریم شب شده بدون اینکه دستاوردی داشته یاشیم بزرگوار لطفا ازعالم تکوین و تشریع و اینا سخن نگید چون من از اینا چیزی سر در نمیارم ممنون که به قول حضرت حافظ بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مختوم بی عنایت
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شیطان لعنتی کاری می‌کند که نماز شما قضا شود و بعد سعی می‌کند تا آن‌جا که می‌تواند یا کارهای روزتان را خراب کند یا این‌طور القاء کند که گمان کنید کارها همه در آن روز خراب شد تا شما را مأیوس کند. راهش آن است که به قول خدا اعتماد کنید که فرمود اگر قضای نمازت را خواندی من آن نماز را به عنوان نماز کامل می‌پذیرم و بعد با اطمینان کامل که خدا نمازتان را پذیرفته به امید خدا وارد روز شوید و پوزه‌ی نحس شیطان را به خاک بمالید. موفق باشید
8290
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی جناب استاد یکم برام در مورد شما ابهام پیش اومده میبینم که بعضی افراد با بی ادبی و گستاخی از شما سوال میپرسن و وقتی به لحن پاسخ های شما نگاه میکنم میبینم با وجود اینکه ادب رو کاملا رعایت میکنید اما لحن شمام مثل لحن سوال کننده میشه مثلا اگه کسی لحن تند داشته باشه دقیقا میشه دید لحن شمام تنده ووقتی کسی با لحن نرم حرف میزنه لحن شما هم نرم هستش حالا سوال من اینه که با وجود اینکه میدونیم حضرات معصومین بدترین برخوردها رو با بهترین برخورد جواب میدادن و شما هم تاکید دارید به سیره معصومین برجوع کنیم و مکارم الاخلاق تدریس میکنید ابهام شده چرا واقعا چرا البته شاید شما این نظرو قبول نداشته باشید ولی من اینا از لسوالایی که ازتون شده بود حس کردم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده سعی می‌کنم این‌طور نباشم به‌خصوص که واقعاً حتی نسبت به آن‌هایی که به ظاهر با بنده تند برخورد می‌کنند کوچک‌ترین احساس ناراحتی ندارم چون می‌یابم که با قلبی پاک و ضمیری مصفّا این طور سخن می‌گویند. تصور خودم آن است که اگر خودمانی با این عزیزان صحبت کنم بیشتر ارتباط برقرار می‌شود چون احساس می‌کنم این کاربران عزیز یک نوع فاصله با بنده در خود احساس می‌کنند. با این حال از جنابعالی متشکرم که این تذکر را به بنده دادید. موفق باشید
8224
متن پرسش
سلام بر معلّمی که همیشه سینه اش در تلاطم ها و بحران های روحیَم ، موطنی أمن برای من گنهکار بوده است. هر بار برای رفع گرفتاریم به شما پناه می برم ، همین رجوعم را بخشی از درمان روح آشفته ام می دانم ، البته به شرط آنکه این بار هم مطالعه کتاب ادب خیال را پیشنهاد نکنید!!! (مزاح بود) عزیزا ؛ با این ادبار قلب لامذهب چه کنم؟ گویی نمی خواهد از بازیگوشی های نوجوانیم دل بکند!!! اعتراف می کنم که دوران نوجوانیِ سالمی نداشته ام ، نپرسید که چه بر سر خود آوردم . هر آن چه هست ، همینی شده که هست. با این که مدتی است سعی کرده ام عالم انسانی دینی را تجربه کنم و البته و صدالبته می دانم که راه سعادت همین عالم است ، عالمی که هیچ سنخیتی با عالم گذشته ام ندارد ؛ اما چه کنم با گذشته ای نه چندان غریب که مرا از حریم قریب یار می کشاند به سوی خود. پاچه ام را مثل سگ هار گرفته و دندانش را با خاطرات شیرین و تلخم تیز میکند. همین روزهاست که هارم کند و بیخیال همه چیزم کند. حوصله ام را ستانده. حالم را گرفته. سینه ام را می سوزاند و پژمرده ام کرده. اعترافی دیگر میکنم و آن این که آن عالم زنجریم کرده و رهایم نمی کند. اما خدارا شکر که اگر هدایتش نبود ، معلوم نیست سر از کدام جهنم دره ای در می آوردم. گویی فرشته ای به سوی عالمی مرا می کشاند و شیطانی به سوی عالم خود. من ماندم و این دل ناماندگار بی درمان. اما چه کنم که نه فرشته ام ، نه شیطان. البته گذشته ام خیلی هم شیطانی نبود. گاهی هر از گاهی چراغی از آنجا سوسو میکند و شاید بیشتر دلتنگ همانم تا بازیگوشی های آن دوران. دلم برای آن سوسو ها تنگ شده ! و برای آن بازیگوشی ها نیز هم !!! همین ؛ میخواستم درد و دلی کرده باشم و اگر نواشی با کلامتان کردید ، خدا را شکر می کنم. اصلا بی خیال ؛ بگذارید نامه ام را دوباره بنویسم. معلم عزیز؛سلام. حال من خوبست ؛ اما تو باور نکن...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: می‌دانم که چه می‌گویی. از یک طرف روحانیتی نامرئی در قلب و از طرف دیگر جذبه‌هایی مرئی در خیال. یکی به وسعت بیکرانه‌ات می‌کشاند و دیگری به محدودیت‌های ظلمانی، و چقدر درگیری با خود در این گذرگاه جدّی است و جدّیت می‌طلبد و به قول خودت دلِ ناماندگارِ بی‌درمان هم هنوز یک خیز بر نمی‌دارد و تو را از این فیض راحت کند غافل از این‌که خدا با در حجاب رفتن ، نازکش می‌خواهد پس به او بگو: ای جفای تو زدولت خوب تر و انتقام تو زجان محبوب تر نار تو این است،نورت چون بود؟ ماتم این ،تا خود که سورت چون بود؟ از حلاوت ها که دارد جور تو وز لطافت ،کس نیابت غور تو مگر نگفت: نالم وترسم که او باور کند وز کرم آن جور را کمتر کند عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد بوالعجب ،من عاشق این هر دو ضد و الله ار زین خار در بستان شوم همچو بلبل زین سبب نالان شوم این عجب بلبل، که بگشاید دهان تا خورد او خار را با گلستان این چه بلبل ؟این نهنگ آتشی است جمله نا خوش ها زعشق اورا خوشی است عاشق نمی خواهد که حتی جور معشوق کم شود زیرا هر جلوه یی از وجود معشوق به او زندگی وشادی می دهد شگفتا که عاشق،هم عاشق قهر معشوق است وهم عاشق لطف او. عاشق سوگند می خورد که از خارستا قهر الهی به هیچ بوستانی پناه نخواهم برد،من بلبلی نیستم که از رنج این خار بنالم.مولانا بلبل شگفت انگیز بوستان حق را وصف می کند : این بلبل خار وگل را باهم می خورد ورنج وراحت نمی فهمد.اصلا بلبل نیست. درراه عشق چون نهنگی است که خوشی وناخوشی را مانند آتش می سوزاند وبه پایان راه می اندیشد که وصال معشوق است .این ابیات شرحی بر مقام رضا است،مرد راه خدا در مقام رضااز آنچه پیش آید استقبال می کند وچنان غرق در مشیت حق است که گویی حس ظاهر،اورا از رنجهای تن ودشواریهای عالم ماده آگاه نمی کند تا زبان به شکایت بگشاید.زیرا غرق حق خواهد که باشد غرق تر همچو موج بحر جان زیر وزبر زیر دریا خوش تر آید یا زبر تیر او دلکش تر آید یا سپر پاره کرده وسوسه باشی دلا گر طرب را ،بازدانی از بلا گرمرادت را مذاق شکّر است بی مرادی نه مراد دلبر است هر ستاره ش خونبها ی صد هلال خون عالم ریختن ،او را حلال ما بها و خونبها را یافتیم جانب جان باختن بشتافتیم ای حیات عاشقان در مردگی دل نیابی جز که در دلبردگی بگو: نا خوش او خوش بود در جان من جان فدای یار دل رنجان من عاشقم بر رنج خویش و درد خویش بهر خشنودی شاه فرد خویش. موفق باشید
8217
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز پیامبر خدا(ص) میفرماید:((لا یَقبِلُ اللهُ عَمَلاً فیهِ مِقدارُ ذَرَّهٍ مِن رِیا))خداوند عملی را که ذره ای ریا در آن باشد نمی پذیرد آیا منظور این است که عملمان اصلا قبول نیست یا مرتبه بالا را نخواهد داشت؟ چون من نوعی نمی توانم بگویم عملم کلا از ریا پاک است
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عمل ریایی یعنی عملی که در عین ظاهر عبادی، مثل نماز و حج و روزه اراده کنی آن را برای بقیه انجام دهی. نه این‌که برای خدا انجام ‌دهی ولی نفس شما هم خوشش می‌آید از این که بقیه می‌دانند شما اهل نماز و حج و روزه‌اید. این ریا محسوب نمی‌شود، بلکه این به جهت درجه‌ی توحید پایین است که إن‌شاءاللّه به مرور رفع می‌شود. پس این‌طور نیست که عمل شما ریائی باشد. موفق باشید
8160
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز جناب آقای طاهرزاده متاسفانه مدتیست با توجه به غفلت مسئولین فرهنگی و دینی که تمام افکار خود را معطوف به بازی های سیاسی نموده اند عده ای با لباس شیعه گری در اصل مروج فرقه ای نوین تحت عنوان شیعیان تکفیری می باشند و به سرعت نیز در حال گسترش می باشند این افراد مروج بدعت های گوناگونی مانند قمه زنی و عیدالزهرا و فحشهای رکیک به خلفای اهل سنت و .... هستند رسانه های پرقدرت ماهواره ای نیز کمک حال آنهاست همانطور که حضرت آقا در فرمایشات خود ترویج کنندگان تشیع در انگلستان نامیدند مقلد سید صادق شیرازی ( ازنوادگان زعیم عالیقدر شیعه ) هستند و ایشان را متاسفانه تنها ماندگار اصیل در مکتب تشیع علوی می دانند چه باید کرد ؟ چه باید گفت و چگونه بر طبل رسوایی این شیعیان تکفیری کوبید ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در بحث سوره‌ی احزاب آیه‌ی 6 عرایضی در این مورد داشتم، باید از طریق قرآن و سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» روشن کنیم راه آن‌ها از اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بیرون است و با توهین به همسر و اصحاب پیامبر«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله»، قاتل شیعیانی هستند که توسط تکفیری‌های وهابی به قتل می‌رسند. موفق باشید
8125
متن پرسش
سلام استاد، اول به خاطر این که لطف میکنید و وقت با ارزشتون را برای جواب دادن به سوالها در اختیار ما میگذارید از شما تشکر میکنم. خیلی وقته این صفحه پرسش و پاسخ یکی از دلخوشی های زندگیم شده. ان شاء الله هفته دیگه با کاروان عمره طلاب برای اولین بار عازم عمره ام، میخواستم لطف بفرمائید با توجه به این که وقت زیادی تا سفر نمونده و من هم متاسفانه نتونستم مطالعه ای داشته باشم برای این مدت کوتاه قبل از سفر، طول سفر و بعداز سفر توصیه ای بفرمایید.استاد دعامون کنید. ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: جزوه‌ی «حقیقت حج» و جزوه‌ی «وظیفه‌ی حجاج بعد از حج» را با خود ببرید. فراموش نکنید به ملاقات خدا می‌روید، دلتان را آماده کنید تا نوری که از طرف حق به شما می‌رسد احساس کنید. در مسجد شجره یا هرجا که محرم شدید عالی‌ترین عهدها را با خدا ببندید و مطابق آن لبیک بگویید. موفق باشید
8101
متن پرسش
سلام خسته نباشید. در جواب دوست عزیزی که از هدایت و امر به معروف و انسان سازی پیامبر قبل از مبعوث شدنشان پرسیده بودند، فرموده اید"حضرت وقتی مأموریتی از طرف خدا نداشته باشند مردم را به چه چیز دعوت کنند جز این‌که با حرکات و سکنات خود نشان دهند راه صحیح چیست" حالا این سوال برای من پیش اومده که آیا ما به غیر از امر به معروف و نهی از منکر و احقاق حق مظلوم ، وظیفه ی دیگه هم نسبت به بقیه مؤمنین داریم؟مخصوصاً نسبت به کوچکترهامان؟؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ما در امر به معروف، آن معروفی که شریعت الهی مطرح کرده است را به افراد گوشزد می‌کنیم و آن‌ها را از منکری که شریعت الهی نهی کرده برحذر می‌داریم و از این طریق خود را در زیر سایه‌ی شریعت الهی قرار می‌دهیم. موفق باشید
8026
متن پرسش
با سلام مدتی است برخی مقالات آقای مصطفی ملکیان را مطالعه می کنم و احساس می کنم با زبان تازه ای به بیان مذهب می پردازد و میل به اخلاقی زیستن را در انسان زنده می کند. خواستم نظرتان را در مورد ایشان بدانم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این‌طور نیست. ایشان برای کسی که هنوز در آستانه‌ی انتخاب زندگی نیست روشی را ارائه می‌دهند ولی معنویت را جای شریعت می‌گذارند. متأسفانه ایشان روح تعبد را از مخاطبش می‌گیرد و از آن بدتر طوری مدرنیته را به عنوان عقلانیت معنا می‌کنند که عملاً شما باید دینداری خود را در ذیل فرهنگ مدرنیته ادامه دهید و این همان چیزی است که غرب می‌خواهد و عموماً روشنفکران ما زبان آن فکر و فرهنگ‌اند. موفق باشید
7978
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار. دو سوال از حضورتان داشتتم: 1. فرق بین حلم داشتن و حلیم بودن با کظم غیظ چیست؟با توجه به اینکه حلم آن نوع روحیه ای است که مانع از جا در رفتن و خشم می شود و در کظم غیظ هم غضبیه را خاموش کردن مد نظر است. 2. استاد برا تسهیل امر ازدواج گفته می شود سوره مزمل خوانده شود ولی شما معمولا اذکار عام را توصیه می کنید آیا مزمل در این خصوص اثربخش است.ممنون از حوصله شما.عاقبت بخیر باشد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- کظم غیظ، زیرمجموعه‌ی حلم است و انسان حلیم به لطف الهی به جایی می‌رسد که اساساً امکان ظهور آن نوع غضبی که نباید داشته باشد را در درون خود راه نمی‌دهد 2- نمی‌دانم چون باید روایت مربوط به آن را پیدا کنیم زیرا امامان هستند که از آثار وضعی اذکار و سوره‌ها اطلاع کامل دارند. موفق باشید
7955
متن پرسش
باسلام پسری هستم متاهل، کمی عامل به دین، مثل: اهل نماز اول وقت، اهل هیئت، عاشق رهبر، مانوس با مفاتیح، اهل مطالعه و.... که البته الحمدلله و همه به لطف خداست. اما متاسفانه از مشکلی اساسی رنج می برم. من با وجود تاهل و رضایت از همسرم در مسائل مربوطه، تمایل بسیار شدیدی به جنس مخالف دارم. به شدت وقتی از کنارم می گذرند میل به نگاه دارم. اگر صدایشان را بشنوم به شدت خوشم می آید. بسیار انها را جذاب می دانم. خلاصه تمایل خیلی شدیدی به آنها دارم. حتی اگر چشمم اتفاقی مثلا در بین فامیل و آشنایان و... مثلا به خانم میانسالی که چادری است و صورت زیبایی دارد، بیفتد، خیلی خوشم می آید و دلم می خواهد با او دقایقی حرف بزنم که البته این کار را نمی کنم. اما خیلی دلم می خواهد. بگویم که با وجود این تمایل عجیب و بسیار شدید، الحمدلله خودم را کنترل میکنم و به لطف خدا در اکثریت موارد به گناه نمی افتم. و نگاه دوم و ادامه دار نمی کنم. اما از درون تمایل خیلی عجیبی دارم به حدی که انگار دارم به حد انفجار میرسم. جزوه مرزهای ارتباط شما را هم خوانده ام. نمی دانم با این تمایل چه کنم؟ گاهی اوقات اینقدر فشار می آید که دوست دارم اصلا وجود نداشته باشم. هر چیزی که اثری از جنس زن باشد مرا بیخود میکند. باز می گویم که مراقبم به گناه نرسد و اکثرا در حد میل می ماند. اما میلی در حد انفجار. باور کنید. تو رو خدا هم برایم دعا کنید. و هم راهکاری اساسی بفرمایید تا کی باید تحت این میل شدید باشم؟ پدرم در آمد ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شما را می‌خواهند با این بلیه امتحان کنند و به اندازه‌ای که در زیر سایه‌ی شریعت الهی خود را کنترل کنید برکات حضور قلب نصیب‌تان می‌شود و با برخورد خوب با همسرتان می‌یابید که همه‌ی آنچه در بقیه هست به صورت حلال و دل‌پسند در همسرتان می‌باشد. راه‌کار اساسی همین کاری است که انجام می‌دهید و خود را کنترل می‌کنید تا پس از آن‌که از امتحان با موفقیت بیرون آمدید آن را از شما برمی‌دارند و دیگر آن میل‌ها می‌رود به دنبال کارشان. موفق باشید
7956
متن پرسش
سلام بنده مدتی است دچار بیماری وسواس در نجاسات شده ام .مشکل اصلی ام دراین زمینه بیشتر اعتقادی است.می خواستم کمی درباره جایگاه افعال در دین بدانم واینکه ایا رنجی که در این زمینه می برم لازمه انجام دادن درست شریعت است یا نه وایا اصلادرانجام شریعت ملاک رنج درست وغلطچیست ایا اصلا باید رنج بکشیم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در مورد وسواس خوب است با مؤسسه‌ی إنشاء مشکل خود را در میان بگذارید. تلفن آن مؤسسه 6260205 است. اگر حرکات شما در مورد نجاسات از آنچه عموماً مردم انجام می‌دهند متفاوت است ، رنجی که در این امر می‌برید تحت تأثیر شیطان است و هیچ اجری ندارد و از کارهای اصلی باز می‌شوید. موفق باشید
7961
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر؛ من مدتها فکر میکردم نباید رمان بخوانم و رمان انسان را از فضای اتصال به حق دور می کند؛ولیکن در یکی از سخنرانی هاتان شنیدم که فرمودید حتماحتما کتاب بینوایان ویکتور هوگو را بخوانید و وقتی نظر رهبری عزیز را راجع به کتاب بینوایان دیدم تصمیم گرفتم بروم سراغ خواندنش؛ استاد سوالاتی دارم اول اینکه رهبری چند رمان خوب از نظر خودشان نام می برند و معلوم است اهل مطالعه رمان هستند؛ استاد ما با چه نگاهی و در چه فضایی رمان را بخوانیم تا بهره لازم را ببریم؟همینطور خالی از ذهن بخوانیم؟استاد چه رمانهای مفیدی دیگری را صلاح می دانید ما بخوانیم؟ راستش مدتهای مدیدی است جز کتابهای مذهبی کتابی نخوانده ام و گاهی حس میکردم چقدر دلم میخواهد کتابی دیگر بخوانم ولیکن می ترسیدم ولی تا تاکید حضرتعالی بر خواندن بینوایان مرا خوشحال کرد. سپاس از شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در فرهنگ یونانی که از جهتی در غرب ادامه دارد، رمان بستر اظهار نکات اخلاقی و معرفتی و اجتماعی است و جایگاه خاصی در آن فرهنگ دارد و به همین جهت بزرگ‌ترین حکیمان غربی رمان و نمایش‌نامه می‌نوشتند. مثل تولستوی، بالزاک، هوگو، هانس‌کریستین اندرسون، آلبرکامو، کابریل گارسیا، جان اشتاین، ارنست همینگوی و... موفق باشید
نمایش چاپی