بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29527
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. دیروز سخنگوی سازمان انتقال خون اعلام کرد: هم اینک ذخایر خون در کشور فقط برای ۵ روز است. اگر مردم دو روز خون اهدا نکنند شبکه خون‌رسانی دچار مشکل می‌شود. از همه اهدا‌کنندگان می‌خواهیم برای اهدای خون اقدام کنند. ‌اهدای خون پس از شیوع ویروس کرونا در کشور با کاهش روبرو شده اما مسئولان سازمان انتقال خون بارها عنوان کرده‌اند که تمام موارد بهداشتی در مراکز این سازمان بصورت کامل رعایت می‌شود و از این جهت نگرانی برای هموطنان وجود ندارد. استاد چنانچه صلاح می دانید از طریق کانال و سایت اطلاع رسانی کنید که دوستان متدین در این امر خیر شرکت کنند. التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله هر کدام از رفقا که آمادگی لازم را دارند، دریغ نمی‌فرمایند. موفق باشید

29493
متن پرسش
سلام علیکم: بنده مشکل اساسی در بیدارشدن برای نماز صبح دارم، تا جایی که نذر هایی هم کرده ام که مانع از به تأخیر افتادن نماز صبح یا قضا شدن آن بشود ولی وقتی نذری نباشد باز نماز صبحم یا قضا می‌شود یا با تأخیر خوانده می‌شود، اگر در این باره راهنماییم کنید ممنون می‌شوم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما اراده کنید که سر وقت بیدار شوید، دیگر هرچه پیش آمد را بپذیرید و بی‌دلیل روح و روان خود را آزار ندهید. زود خوابیدن و غذای سبک‌خوردن را فراموش نکنید. موفق باشید

29492
متن پرسش
سلام استاد گرامی: در مورد این سوال داشتم که آیا لقمه ای که انسان در مهمانی که تعارف می‌کنند و از ته دلشان راضی نیستند حلال است یا شبهه ناک؟ و آیا لقمه در راحتی امور دنیوی اثر داره یا نه؟ مثلا باعث بشه انسان از کار بیکار بشه، یا عزم و اراده اش رو در امور دینی از دست بدهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مطمئن نباشیم که آن لقمه با مال حرام تهیه شده، باید حملِ بر صحت کرد. موفق باشید

29488
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: اکثر مذهبی هایی که تو جامعه هستن فقط کسی رو قبول دارن که مثل خودشون فکر کنه و عملش مطابق تفکر خودشون باشه. بعضا در بین گروه های مذهبی و فرهنگی دیده میشه که افراد یک گروه نمیتونن گروه دیگه رو بپذیرن یا با اون ها همکاری کنن و انگار هرکس میخواد فقط خودش مطرح باشه و تفکراتش. بعضی از مجموعه های فرهنگی با افرادی و تفکراتی محدود میشن و اون سعه ی وسیع لازم رو ندارن و عموما هم منیت ها و تنگ نظری ها و...بوجود میاد. به نظر میاد امروزه بیشتر از هر زمانی به امثال حاج قاسم نیاز داریم که با نفی خودش بتونه همه انسانیت رو دربر بگیره حتی اون دختر بی حجاب رو... ما به آینده امیدواریم ولی آیا این مذهبی ها میتونن امثال حاج قاسم تربیت کنن؟ این مشکلات به عدم خودسازی برمیگرده یا درک نکردن این تاریخ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه این حجاب بزرگی است که ما را در برگرفته، همین دیشب در جلسه‌ی دوم سوره‌ی نازعات از همین بلیّه سخن رانده شد. بد نیست سری به آن بحث بزنید. موفق باشید

29483
متن پرسش
سلام استاد: من حدود یک ماه بود دنبال خونه می‌گشتم که انتهای ماه دیگه برم با خانومم زندگی کنیم. تو این مدت کلی خونه هایی رو دیدیم که اصلا مناسب ما نبود، هم قیمتش و هم خود خونه ها گاهی بیخود بودن. امروز یه خونه ای رو با صاحبش صد در صد کردیم. همه خوشحال و شادان علی الخصوص پدرم که یه باری رو از دوش خودش برداشته می‌دید. چون خیلی زحمت کشیده بود این یک ماه ولی بی نتیجه، وسط خوشحالی ها یه دفعه بهم پیام داد صاحبخونه که با خانواده اش مشورت کرده و اونا رضایت ندادند. واقعا تا حالا درک نکرده بودم سنت ابتلا رو نمی‌فهمیدم سختیش‌ رو. الان یه چیز برای من گنگه. اگه خدا عاشق ماست واقعا چرا ما رو مبتلا میکنه؟ مگه عاشق راحت معشوق رو نمی‌خواد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عاشق حتماً راحتی معشوق را می‌خواهد ولی در کوره‌ی ابتلاء، زندگی او را با جدّیت بیشتر آشنا می‌کند تا از آرزوهای دنیایی‌اش بکاهد و بیشتر با جهانی که معنویت در آن جلوه دارد، به‌سر ببرد و البته که بالاخره این مشکلات را خودش حل می‌کند. موفق باشید

29404
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. استاد من سوالی دارم که پرسشش به صورت صریح به این معنا نیست که از این کار شرم ندارم. استاد من محبتی به پدر و مادرم ندارم و حتی بیشتر اوقات از آنها منزجر هم هستم، چون می‌بینم که آنها حق و ناحقی می‌کنند و به خودشان هم می‌گویم، و این بی محبتی من باعث می‌شود که به طور مداوم به شدت به آنها پرخاش کنم و گاهی هم از روی عصبانیتی که کنترل نمی‌شود ممکن است دستم خطا برود. (که ان شاء الله خدا مرا ببخشد) استاد من هر چه کردم نشد که محبتی ایجاد شود و از این همه ناراحتی نسبت به آنها خسته شدم و نمایل دارم آنها را دوست داشته باشم ولی نمی‌دانم چرا نمی‌شود. استاد اگر می‌شود راه به من نشان دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آن‌ها از عمق دل، فرزندشان را دوست دارند. اگر خاری در پای شما رود، احساس می‌کنند در چشم خودشان رفته است. موفق باشید

29403
متن پرسش
سلام استاد: در رابطه با گله مندی شما از رفتار بعضی رفقا با شما موافقم. تو دانشگاه ما هم نمیدونم چرا افرادی که ظاهر مذهبی تر داشتن اخلاق و برخورد خوبی نداشتن و این خیلی عامل بدبینی افراد به دین میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان بعضاً عجب خود را به ما مذهبی‌ها القاء می‌کند، خودِ ما باید مواظب باشیم. موفق باشید

29381
متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد در پاسخ سوال 29068 فرمودید حالت ادبار زمانه زیاد شده است. منظور شما از این مطلب چه بود؟ یعنی سالکان در این زمانه باید بیشتر منتظر قبض باشند؟ یعنی سلوک در این شرایط سخت شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجه قبضیِ روح‌ها در این زمانه بیشتر شده است از وجه بسطِ روح‌ها. ولی در هر حال آنچه کارساز است بندگی است. «گر تو خواهی حرّی و آزادگی / بندگی کن بندگی کن بندگی» . موفق باشید

29380
متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد در مسیر سلوک قبض طولانی مدت هم داریم؟ معمولا چقدر طول می‌کشد؟ یک مدتی است که هرچه صدا می‌زنم جواب نمی‌شنوم، اصلا انگار خدا توجهی نمی‌کند، انس و محبتی اصلا احساس نمی‌کنم، نمیدونم چرا به به این نقطه رسیدم، شاید بخاطر گناهانم است، ولی خدا هم تواب و غفار است. استاد من احساس نا امیدی می‌کنم چون مدتی است که واقعا سرد شدم، آیا خدا رهایم کرده یا یک قبض طولانی مدت است؟ (مگر می‌شود خدا بنده ای را ولو گنه کار را نبخشد و رهایش کند) آیا در این راه امکان دارد که خداوند شخصی را بخاطر گناهش کلا برای همیشه رها کند و در را ببندد؟ استاد لطفاً راهنمایی ام کنید، چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». پیشنهاد بنده آن است که شرح «مناجات التّائبین» که در سایت تحت عنوان «در آغوش خدا» مطرح شده است؛ کارساز باشد. موفق باشید

29378
متن پرسش
سلام استاد: شب و روز ولادت رسول الله و امام صادق علیهم سلام برایتان پر برکت باشه مطلبی رو در مورد تفاوت استاد سلوک و استاد اخلاق دیدم یه مقدار متنش رو خلاصه کردم به نظرم رسید که شاید برای دوستان دنبال کننده مطالب سایت مفید باشه تفاوت استاد اخلاق و استاد سلوک استاد اخلاق نوعا به صورت کلی یا جزئی موعظه می کند و هدف او حداکثر رفع رذایل اخلاقی و تثبیت فضایل اخلاقی و دادن مشاوره اخلاقی به شماست و به طور طبیعی انتظار اطاعت کامل از شما ندارد گرچه انتظار گوش دادن به نصایح طبیعی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. آری! استاد سلوکی راه را می‌شناسد و متذکر راه می‌شود. موفق باشید

29370
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد ما نگرانی های آینده را چطور باید مدیریت کنیم؟ بعضی از اطرافیان من بیش از حد نگرانی آینده آرامش حال رو از آنها گرفته است. مثلا یک فردی در مورد دامادش نگران است که در آینده قباله دخترش را ندهد و در مرد زندگی بودن هم ضعف نشان داده، می ترسد که پدر و مادر در قید حیات نباشند و دختر آواره شود. برای همین دادگاه و درگیری با دامادش دارند یا دوست دیگری نگران است که اگر در خانه آنها مستاجر بیاید چه تبعاتی می تواند داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با روحیه‌ی ایمانی، جهان را برای خود بهشت کرد با خوشرویی و گذشت و ایثار و تواضع. موفق باشید

29376
متن پرسش
سلام: با توجه به فرمایشات اخیر حضرت آقا، حضور در بیمارستانها و کمک به کادر درمان واجب است؟ بیانات معظم له در چه مواقعی بر جمیع مکلفین واجب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بحث وجوب در میان نباشد. بحث مربوط به حضور در میدانی است که اگر کسی بتواند در آن حاضر شود به دریای بیکرانه‌ی سعه‌ی انسانی وارد شده و حجاب‌های او با خالق عالم رقیق و رقیق‌تر می‌شود. موفق باشید

29369
متن پرسش
سلام بر استاد: بعضی از معرفت جویان، از نحوه پاسخگویی رفقا به سوالاتشان اعتراض کردند. بی زحمت اگر وقت فرمودید ملاحظه بفرمایید و اگر صلاح بود به رفقای عزیزتر از جانمان بفرمایید که: بخدا ما هم می‌دانیم شما منظوری ندارید ولی به هر صورت این فضا مجازیست و لحن مشخص نیست، پس سعی کنند کمی گشاده رویی را در کلامشان پررنگ کنند چرا که اکثرا غرور برداشت می‌شود در فضای مجازی. این فضا سواد خاص خودش را هم می‌طلبد دیگر... برای این مخاطب فرّار و همچون ماهی ... یک لحظه لبخند یا روی خوش هم یک لحظه است. البته من که باشم که در مورد ایشان اظهار نظر کنم فقط بحث برادری است و حرفهایی که می‌شنوم چون این موضوع پر تکرار بود، یک نمونه برایتان فرستادم، حدودا بیست مورد دیگر به بنده گفته شد. می گویند: خواهش می‌کنم به استاد طاهرزاده بگین بعضی شاگرداشون خیلی بد اخلاقن. به خداوندی خدا پیامی که الان به شما دادم و جوابم رو به این خوبی گرفتم رو دادم به یکی از بچه های اصفهان که معروفه که شاگرد استاده بخدا جوری باهام حرف زد که سه روز حالم بد شد. آخه اون استاد کجا اینها کجا؟ تو رو ارواح جدت به استاد برسون پیام من رو. یک کیلومتر متن نوشتم برای طرف، تعریف تمجید، خوش به حالتون در جوار استادید، خوش به سعادتتون این مباحث رو کار می‌کنید و هزار تا چیز دیگه نوشتم: به من جواب داده: علیکم السلام. همین! انصافا همین! خب معلومه اینم نوشته که سلامه بی جواب نمونه دیگه. شما میگید حتما کار داشتن. حتما مشکلی پیش اومده براشون. من قبول می‌کنم ولی خب چرا شما الان اینجوری جواب ندادی. چرا استاد با اون همه شلوغ بودن سرش اونجوری جواب نداد؟ نمیتونم توجیهی براش پیدا کنم. این رفتار باید اصلاح بشه و شما هم حتما به استاد بگید که خبر داشته باشن. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم از رفتار بعضی از رفقا گله مندم. موفق باشید

29356
متن پرسش
بسمه تعالی حضرت استاد طاهرزاده گرامی با عرض سلام، ادب و احترام: اگر شما تنها یک توصیه داشته باشید، آن توصیه چیست؟ با تقدیم احترام، ضمن درخواست دعای خیر از محضرتان، سلامتی و طول عمر جنابعالی را از خداوند منان خواستارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «یک چشم‌زدن غافل از آن یار نباشید / شاید که نگاهی کند آگاه نباشید» همواره در منظر نایب الإمام، خود را احساس کنید و افق وجودی او را دنبال نمایید؛ ولی بی‌سر و صدا و بی ادعا. موفق باشید

29352
متن پرسش
بسمه ی تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در یکی از مباحث فرمودید اصرار بر خواسته ای از خدا باعث اجابت آن بدون مصلحت می گردد مانند کسی که صاحب فرزند نمی‌شود و از خدا با اصرار طلب فرزند می کند و بچه علیل به او داده می‌شود. با توجه به این موضوع ۱. منطور به اصرار بر دعا در روایات که به آن سفارش شده چیست؟ ۲. اگر سالها خواسته ای از خدا داشته باشیم و برآورده نشده باید به این نتیجه برسیم که دیگر مصلحت ما در آن نیست هر چند آن خواسته در جهت رضای خدا و از مواردی باشد که در دین سفارش مؤکد شده است؟ ممنون از زحمات شما و التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصرار بر دعا در امرِ انس بیشتر با حضرت محبوب است و نه اصرار بر داشتن اموری که مربوط به زندگیِ دنیایی است. ۲. آری! شاید می‌خواهند آن خواسته و ثواب آن را در قیامت بدهند. مگر در روایت نداریم بعضی آرزو می‌کنند ای کاش خواسته‌های دنیایی‌شان را خداوند برآورده نمی‌کرد تا به بهره‌های ابدی آن خواسته‌ها نایل شوند. موفق باشید

29345
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ممنونم از فرصتی که می‌گذارید. بنده پزشک هستم. از اول عمر چون در خانواده نسبتا مذهبی بودم به طور عامی دین و خدا و.. را شناختم. بزرگتر که شدم بیشتر با انقلاب و شهدا و استادان بزرگی آشنا شدم و به دین اسلام علاقمند شدم دوران دانشجویی هم خیلی فعال در مسائل مذهبی و انقلابی بودم. حالا هم می‌دانم خدایی هست و حق بودن انقلاب و شهدا و... را قبول دارم ولی قلبا خدا را نمی یابم. نمی‌توانم با خدا ارتباط بگیرم و با او حرف بزنم. حتی گاهی با خودم می‌گویم خدا کجاست. اینکه اگر من در نماز تمرکز کنم و به خدا فکر کنم و به مراسم مذهبی بروم خدا را پیدا می‌کنم و اگر از این کارها فاصله بگیرم دیگر انگار خدا نیست یعنی چه؟ می‌دانید چه می‌گویم؟ گاهی این فکر در ذهنم می آید که اگر خدا هست باید در هر صورت من او را حس کنم. چه به او فکر کنم چه نکنم. چه به خودم تلقین کنم که در محضرش هستم چه نکنم. اینکه من هی به خودم بگویم خدایی هست و امام زمانی هست و با آنها حرف بزنم ولی هیچ جوابی دریافت نکنم مرا آرام نمی‌کند. الان فکر می‌کنم علت اینکه در گذشته مومن بودم این بود که بیشتر عبادت می‌کردم و جاهای مذهبی می‌رفتم و در جمع آدمهای مومن بودم. حالا که این کارها را نمی‌کنم ایمانم کم شده. چرا؟ مگر ایمان به کار آدم وابسته است؟ چرا؟ خدا اگر هست که باید همیشه باشد. چرا گاهی می‌رود و گاهی می آید. ممنون می‌شوم پاسخم را بدهید. مستاصل شده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حضور و ظهور خدا نیست، بحث در نسبت ما با خداوند است که بعضاً امور مادی، حجاب احساس آن حضور و ظهور می‌شود. کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» متذکر این امر است. موفق باشید  

29334
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با انتخاب شغل آینده و اینکه بین دو یا سه راه کدام یکی را انتخاب کنم کمی سردرگم شده‌ام. در هر سه راه پیش رو هم علاقه است و هم استعداد. تمامی شرایط برای هر کدام از این سه راه مهیا می‌باشد. با این حال بنده در انتخاب مسیر شغلی آینده دچار سردرگمی شده‌ام. تمامی راه‌ها از لحاظ فایده برای انقلاب و اسلام تقریبا فایده یکسانی خواهند داشت. تنها تفاوت آنها در وضعیت زندگی شخصی در آینده است. می‌خواستم بنده را در این آزمون دنیایی راهنمایی کنید. رشته‌هایی که به آنها علاقه دارم شامل مهندسی و هنر و همینطور شغل نظامی هستتد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام را که احساس کنید در کنار درآمدی جهت زندگی، روحیه‌ی معنوی شما را بهتر حفظ می‌کند و رشد می‌دهد. موفق باشید

29314
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد من در مساله ای گیر افتادم که هیچ راه هدایتی پیدا نمی کنم. جریان قرار گرفتن سر یک دو راهی است. نزدیک به ۵ سال است که درگیر این بلاتکلیفی و دوراهی هستم. جالب اینجاست که وقتی مشورت می کنم همه راه x را به من نشان می دهند ولی انگار قرآن راه y را به من نشان می دهد. حتی استادی داریم که عارف هستند و چشم برزخی به حقایق دارند. اصلا متوجه نمی شوم کدام راه را به من نشان می دهند. حتی دستوری را اشاره کردند که دو بار خواندم و هر دو بار انگار نشانه هایی از راه y به من نشان داده شد. ‌خسته شدم از این بازی. از این سردرگمی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خود را باید در بستر حضور تاریخی انقلاب اسلامی و رهنمودهای نایب الامام حضرت آیت الله خامنه‌ای «حفظه‌الله» و روحیه‌ی جهادی پیدا کنیم. به نظر می‌آید رهنمودهای حضرت مولی الموحدین «علیه‌السلام» به فرزندشان امام حسن «علیه‌السلام» در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» راه‌هایی در مقابل ما بگشاید. موفق باشید

29306
متن پرسش
به نام خدا. سلام استاد: بنده در عذاب وجدان دچار وسواس شدم، بچه ام دندانش خراب میشه، خودم بیماری می‌گیرم، فلان مشکل اقتصادی که در خانه پیش میاد من عذاب وجدان می‌گیرم که کوتاهی یا گناهی کردم، به شدت ضعیف انفس شدم، سریع می‌زنم زیر گریه و خودم را سرزنش می‌کنم. از همه کارهام باز میمونم. استاد من چه کار کنم، هرقدر به خودم تلقین می‌کنم که مشکلات را خداوند سر راه بنده میگذارد تا او را به کمال برسونه، انگار سر بزنگاه نمی تونم این را عملی کنم و صبر زیبا داشته باشم. پناه بر خدا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهان بدون این رنج‌ها، جهان نیست. باید روی رنج‌های خود بایستیم و قد بکشیم، نه آن‌که از رنج‌ها فرار کنیم. بودنِ خود را باید تغییر داد تا بفهمیم خوشبختی یعنی به کمک رنج‌ها بزرگ‌شدن. موفق باشید

29304
متن پرسش
سلام و عرض ادب: خدا قوت. ببخشید در مورد سوال خواهر طلبه ای که میگن از وقتی رفتم حوزه انگار یک کلید به قلبم زدن پاسخ داده نشد. تشکر از شما. بنده به ایشان پیشنهاد دادم قرآن بخوانند میگن نمیتونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آنچه انسان را به معنا می‌رساند و شور زندگی را در او زنده می‌کند؛ نظر به متون مقدس است و اگر سعی کنند با تدبّر در قرآن جلو بروند، احساس حیاتی که گم کرده‌اند به ایشان برمی‌گردد. موفق باشید

29302
متن پرسش
سلام حاج آقا در جلسه ای که دیروز فرمودید باید در میدان مجاهدت انسان راه خودش را و جایگاه خودش را پیدا کنه و انتخاب کنه و مانند برخی که به همه کارها می‌پردازند نباشیم حال سوال من اینه که چه کار کنیم که راه خودمان را پیدا بکنیم؟ فرضا بنده در رشته ای مربوط به علوم پزشکی درس می‌خوانم و شغل ثابتی هم در این راستا دارم چه انتخابی می توانند داشته باشم تا از مجاهدین حساب بیایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده رویکرد جهادی است که در هر صحنه‌ای با آن رویکرد بتوانیم در خدمت انقلاب اسلامی باشیم، حال چه حاتمی‌کیا باشیم و چه حاج قاسم. موفق باشید

29264
متن پرسش
سلام علیکم: ذکر یونسیه که به عدد ۴۰۰ در سجده توصیه شده آیا باید دقیقا به همین مقدار گفته شود؟ یا اینکه می‌شود زمان را طوری تنظیم کرد که مطمئن شویم اقلا ۴۰۰ مرتبه را گفته ایم؟ آیا اگر مثلا به ۴ سجده که در هر سجده ۱۰۰ مرتبه بگوییم همان اثر را دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید چنین امکانی باشد. آیت الله جوادی پیشنهاد نیم ساعت را جهت آن ذکر و آن سجده دارند و آیت الله ناصری پیشنهاد ۳۲ مرتبه را. به هرحال بستگی به ذوق و حال خود فرد دارد. به گفته‌ی آیت الله جوادی حضرت یونس «علیه‌السلام» آن ذکر را یک مرتبه گفتند و از آن ظلمات نجات یافتند زیرا عزم عمیقی در اظهار آن ذکر در جان آن حضرت شکل گرفته بود. موفق باشید

29265
متن پرسش
سلام استاد: من دچار تناقض شدم به خاطر همین در انجام اعمال عبادی سست شدم تا حدی که وقتی صحبت آیه یا روایتی می شنوم برخلاف قبل نمی تونم قبول کنم دلیلش تناقض شنیده و دیده هام هست. مثلا بحت دعا و نماز برای ازدواج بود اما سرنوشتم مدام می گم اگه با دعا و توسل این لیست خواستگار و شوهر منه اگه انجام نمی دادم چی می شد؟ وقتی شوهرم می بینم کاهل و نماز تو جمع همکارا می خونه و فحاش و خسیس و... روز به روز روزی داره و من که فلان کار روزی وسیع می شه و دستورات دیگه مثل گدا باید التماس کنم بعد کلی فحش و ناسزا و تحقیر شدن یک دهم نیازت بهت نمی دهند که برای نون ساده مواخذه بشی. از خودم می پرسم چرا اون اعمال را انجام دادم وقتی می بینم جاریم اهل نماز و... نیست اما شوهر خوش اخلاق و لارج گیرش اومده با تعجب به همه چیز نگاه می کنم. وقتی سیلی خوردم، وقتی کبود شد بدنم، وقتی خانواده و جد عموی شهیدم سر هیچی فحش و ناسزا شنیدم تا طرف دلش خنک شه. وقتی رفتم در خونه اهل البیت و دیدم اتفاقی نیافتاد. حالا میان اشک هام میگم کی صدا می کنی وقتی از افرادی می پرسم می گند امتحان. می گم برای منه پس طرفم چی ولی این جواب پرسش های من نیست. اگه شما هم بگید نمی دونید به نتیجه می رسم جوابی نیست. یک عمر با توهم زندگی کردم. خودم را از خیلی لذت ها محروم کردم به اسم گناه و ... ممنون خدا هستم به خاطر نعمت هاش. این سیوال ها اونقدر اذیتم می کنه که شوهر و آدم های مثل اونا را عزیز کرده های خداند که کاری بکنند اشکال نداره و امثال خودم چی را گذاشم بگذریم. امیدوارم از طرف شما جوابی بدستم برسه که از حس فریب خوردگی نجاتم بده یا حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به این موضوع فکر نمی‌کنید که اهل دنیا بالاخره اهل دنیا هستند و ما می‌توانیم در دل همین رنج‌ها و سازگاری‌ها قد بکشیم و رشد کنیم و سختی‌ها را وسیله‌ی حضور در جهان معنوی بگیریم؟ امیدوار باشید شرایط تغییر می کند. موفق باشید

29257
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جانم! بنده پیش تر در مورد انتخاب شغل آینده ام خدمت تون عارض شدم که بنده به لطف خدا شغل و آینده خود را گره زدم به انقلاب... اما یک احساسی بر ذهنم سایه انداخته که به دلیل اهمیت و ضرورت مقوله فرهنگ، سیاست و اقتصاد باید در ساختارهای اجرایی و دولتی ورود پیدا کنم... که حضرتعالی ضمن تایید چنین احساسی فرمودید: مراقب باشید برای غیرخدا تصمیم نگیرید... بعد از تذکر شما خیلی فکر کردم، و نگران شدم که مبادا این احساس بر اساس وهم باشد!! استاد جان! بنده هم اکنون دارم کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی را میخونم... اما دو سؤال ۱. ممکن است این احساس بنده از نوع «اشراق» و  «الهام» باشد؟ ۲. بنده علی رغم ظرفیت های که خداوند متعال مرحمت کرده اما موانعی برای حضور در عرصه های اجرایی دارم، اما اصلا به خودم اجازه نمیدم که بخوام باکسی مطرح کنم چرا که آن را خلاف نگاه توحیدی و توکل می‌دانم. آیا این نگاه درست است!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در هر حال بدون دغدغه‌هایی که در عمل گرفتار وسواس شویم، در امور باید ورود کنیم و بقیه را به خدا واگذار کنیم. در مورد اشراق و الهام هم باید به آن‌ها امیدوار بود تا «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

29254
متن پرسش
با سلام: استاد، خداوند توفیق حفظ قرآن را به من داده است و در حال حفظ هستم، می‌خواستم بپرسم اگر همزمان با حفظ تفسیر هم بخوانم خوب است؟ خودم تصور می‌کنم تفسیر را بگذارم برای بعد از اتمام حفظ کامل، چون نیازمند توجه و تفکر عمیق است. ممنون می‌شوم راهنمایی بفرمایید. سوال دوم ربطی به این قضیه ندارد و در خصوص رابطه با خواهرزاده ها و برادرزاده هاست. استاد آنها هر روز به خانه ما می آیند و خیلی شلوغ می‌کنند و واقعا مادر پدرم هم راضی نیستند آنها هر روز بیایند و هر چه قدر هم به شوخی و جدی می گویند واقعا دیگر سن ما سنی نیست که تحمل این همه شلوغ کاری بچه های شما را داشته باشیم ولی فایده ندارد و این باعث می‌شود ما گاهی سر بچه ها داد بزنیم و امر و نهی و داد و بیداد. هر چند خود من سعی می‌کنم صبور باشم و رأفت و مهربانی دخترانه ام را داشته باشم اما گاهی از کوره در می‌روم و سرشان داد می‌زنم و بعد خیلی ناراحت می‌شوم و از خدا طلب بخشش می‌کنم، می‌دانم این بی صبری ها و ترش رویی ها آدم را عقب می اندازد. اما نمی‌دانم باید چه کنیم؟ ممنون می‌شوم راهنمایی کنید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در حین حفظ قرآن، تنها باید در کنار حفظ متوجه‌ی مفاهیم آیات بود ولی تفسیر آن را به بعد موکول کرد. ۲. به نظر می‌آید آن‌ها خانه‌ی مادربزرگ‌شان را مأوای کودکانه‌ی خود می‌دانند. با خوشرویی می‌توانید آینده‌ی آن‌ها را آباد کنید. موفق باشید

نمایش چاپی