بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیاست و تحلیل حوادث

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18741
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: جناب استاد سالها از تسخیر لانه جاسوسی می گذرد و هنوز هستند کسانی که معتقدند این کار خلاف قوانین دیپلماتیک جهانی بوده و باعث ضربه به ایران در سطح افکار جهانی شده است اگر آنجا لانه جاسوسی و محل توطئه هم بود خوب بود حکومت 24 ساعت به آنها مهلت می داد که خودشان از کشور خارج شوند و قائله بدون هیچ پیامدی ختم می شد و این همه هزینه برای مردم و مملکت ایجاد نمی کرد. می دانم فرصت شما کم است و وقتتان بسیار گرانبها ولی لطف کنید این شبهه را کاملا روشن بفرمایید. جزاکم الله خیرا. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع بسیار مهم است از آن جهت که آمریکا بر خلاف عرف دیپلماسی در نهایت خودخواهی در تلاشِ زیادی بود که از طریق سفارت خود، نیروهای مقابله با انقلاب را تجهیز و تحریک کند و یک دشمنی بود که از طریق آمریکا شروع شد و حتماً به شکل‌های مختلف ادامه پیدا می‌کرد و لانه‌ی جاسوسی بهانه است. بنده در جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» در این مورد عرایض داشته‌ام که عیناً خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید

گـروگـانگيــري

     در تاريخ معاصر حادثه‌اي به عظمت گروگانگيري نداشته‌ايم. كه لازم است در رابطه با آن حادثه دو نوع عامل را در نظر گرفت:

     الف) عواملي كه ارتباط مستقيم با قضيه داشتند، ولي عوامل اصلي نبودند مثل

     1- پذيرش شاه از سوي آمريكا    2- ملاقات نخست وزير دولت موقت با برژينسكي

     ب) عوامل اصلي : 1- گروگانگيري بازتاب طبيعي دخالت‌هاي آمريكا در پنجاه ساله اخير در امور مسلمين بود  2- بازتاب الهامات تدريجي ولي مؤثر از تعاليم اسلامي، به خصوص تشيع بود و روحيه سازش نكردن با ظلم و ظالم و نگراني و شناختي كه از توطئه آمريكا به عنوان سردمدار استكبار جهاني وجود داشت، الزاماً چنين واقعه‌اي را مي‌طلبيد.

     3- بازتاب  كينه ديرينه‌اي است كه در عمق وجدان ملت موجود بود و مذهب و مليت ما از آمريكا جريحه‌دار شده بود.

     4- بازتاب و تجلي توكل يك ملت به خدا بود كه از رهبر الهي خود آموزش ديده بودند.

      سفارت در 13 آبان سال 58 به دست دانشجويان افتاد (به مدت 444 روز) و مورد پشتيباني مردم و رهبري قرار گرفت. امام فرمودند: «آن انقلابي بزرگتر از انقلاب اول است». آيت‌الله بهشتي در سمت نايب رئيس مجلس خبرگان از پشتيبانان اين كار بودند و گروههاي چپ و ماركسيست كه هميشه مذهبي‌ها را به ساده گرفتن امپرياليسم متهم مي‌كردند و معتقد بودند آمريكا با پيچيدگي‌هايي كه دارد بالاخره انقلاب را منحرف مي‌كند و خودشان را هميشه طلايه‌دار و پيشتاز مبارزه با امپرياليسم مي‌دانستند، يك مرتبه متوجه شدند در اين راه، بسياربسيار از ملت و رهبرالهي آن عقب افتاده‌اند و به همين جهت در ابتدا مي‌گفتند حركتي است مشكوك ولي بعد كه ديگر حيثيتي براي آنها نمانده بود، ديدند حركتي بسيار انقلابي و سازش ناپذير است بخصوص كه اسناد مربوط به خط ميانه و سازشكار داخلي را نيز دانشجويان خط امام منتشر كردند، مثل اسناد مربوط به رابطه پنهاني حسن نزيه، مقدم مراغه‌اي و تيمسار مدني كه همگي از اعضاء دولت موقت آقاي بازرگان بودند.

     افرادي مثل قطب‌زاده و بني‌صدر با گروگان‌گيري مخالفت كردند و بني‌صدر گفت: « با گروگان‌گيري ، ما گروگان شده‌ايم». و خود را بدين طريق به آمريكا نزديك كرد و از مسير حماسي انقلاب و رهبري آن از همان روز فاصله گرفت.

     عكس‌العمل آمريكا : 1- مسدود كردن دارايي‌هاي ايران 2- تحريم اقتصادي ايران توسط متحدين آمريكا 3- حمله ناموفق طبس  4- تحريك و ايجاد كودتاي نوژه 5- دادن چراغ سبز به عراق براي حمله به ايران

     امام خميني«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» امر رسيدگي به مسئله گروگان‌ها را به عهده‌ی اولين مجلس شوراي اسلامي واگذار كردند كه نهايتاً در نشست الجزاير و با وساطت آن كشور به نتايج زير رسيد.

1- اموال ايران از توقيف خارج گشت 2- قرار شد اموال شاه و ديگر طاغوتيان فراري با تهيه درخواست حقوقي از سوي ايران به دادگاه‌هاي صالحه ارجاع شود و آمريكا متعهد گرديد در امور ايران مداخله نكند (عجيب اينكه همان‌هايي كه مي‌گفتند چرا گروگانگيري كرديد ، بعد مي‌گفتند چرا گروگان‌ها را محاكمه نمي‌كنيد؟».

     نتايج گروگان‌گيري

    1-  در عرف نظام سياسي جهان، عملي ارزش آفرين بود كه عامل بقا و شخصيت دادن به يك ملت و انقلاب شد.

    2- تحقير آمريكا كه موجب ريشه‌دار شدن انقلاب گرديد. 3-  براي جهان روشن شد كه سفارت آمريكا، سفارت نبود، بلكه جاسوس‌خانه بود و عملاً حيثيت آمريكا در عرف بين‌المللي براي هميشه از بين رفت. 4- اسناد نشان داد نوكرهاي آمريكا در حال برنامه‌ريزي بر عليه انقلاب بوده‌اند. 5- شيرازه عوامل توطئه كه توسط سفارت رهبري مي‌شدند، از هم پاشيد، در داخل سفارت‌خانه دستگاه گيرنده و فرستنده عجيبي داشتند كه با آن مي‌توانستند روي تمام امواج بي‌سيم‌هاي جمهوري اسلامي بيابند. 6- بسياري از عواملشان رسوا شد و بي‌آبرويي برايشان آورد. 7- بسياري از برنامه‌هاي‌شان كشف و خنثي شد. 8- براي جهانيان روشن شد كه آمريكايي‌ها خيلي هم قلدر نيستند و زورشان به امت مؤمن نمي‌رسد. و در نتيجه اُبهت‌شان نزد ساير ملل شكست و تأثير اسلام در مقابله با قدرت‌هاي مستكبر نمودار گشت.

18738
متن پرسش
سلام استاد عزیز: نظر جنابعالی نسبت به کاندیداتوری حجت السلام ابراهیم ریسی تولیت استان قدس رضوی چیست!؟ و چه کتب و مطالب رو برای انتخابات پیش رو معرفی می کنید؟ خدا شما رو برای نظام و انقلاب حفظ کند. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جناب آقای رئیسی برای ریاست جمهوری حیف‌اند. نظام اسلامی از ایشان بهره‌های بهتری می‌تواند ببرد همین‌طور که هم‌اکنون کار ایشان اساسی‌تر از یک کار اجرایی پر از تنگناها است. در مورد انتخابات، بیشتر رهنمودهای رهبر انقلاب کتابِ واقعی است. موفق باشید

18695
متن پرسش
سلام استاد: جسارتا به شبهه زیر جوابی قانع کننده بدهید. با توجه به قسمتی از سخنرانی امام خمینی (ره) در بهشت زهرا در روز 12 بهمن 1357: «اصل رژيم سلطنتي از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلي است و خلاف حقوق بشر است. براي اينكه ما فرض مي‌كنيم كه يك ملتي تمامشان راي داند كه يك نفري سلطان باشد، بسيار خوب، اينها از باب اينكه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، راي آنها براي آنها قابل است؛ لكن اگر چنانچه يك ملتي راي دادند (ولو تمامشان) به اينكه اعقاب اين سلطان هم سلطان باشد، اين به چه حقي ملت پنجاه سال از اين، سرنوشت ملت بعد را معين مي‌كند سرنوشت هر ملتي به دست خودش است. ما در زمان سابق، فرض بفرماييد كه زمان اول قاجاريه نبوديم، اگر فرض كنيم كه سلطنت قاجاريه به واسطه يك رفراندمي تحقق پيدا كرد و همه ملت هم ما فرض كنيم كه راي مثبت دادند، اما راي مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطيني كه بعدها مي‌آيند. در زماني كه ما بوديم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هيچ يك از ما زمان آقامحمدخان را ادراك نكرده، آن اجداد ما كه راي دادند براي سلطنت قاجاريه، به چه حقي راي دادند كه زمان ما احمد شاه سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پيش از اين، صدوپنجاه سال پيش از اين، يك ملتي بوده، يك سرنوشتي داشته است و اختياري داشته ولي او اختيار ماها را نداشته است كه يك سلطاني را بر ما مسلط كند. ما فرض مي‌كنيم كه اين سلطنت پهلوي، اول كه تاسيس شد به اختيار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختيار مردم تاسيس كردند و اين اسباب اين مي‌شود كه - بر فرض اينكه اين امر باطل، صحيح باشد - فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصي كه در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان باشد بر اين جمعيتي كه الان بيشتر شان، بلكه الا بعض قليلي از آنها ادارك آن وقت را نكرده‌اند، چه حقي داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در اين زمان معين كنند؛ بنابر اين سلطنت محمدرضا اولا كه چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنيزه تاسيس شده بود مجلس، غير قانوني است، پس سلطنت محمدرضا هم غير قانوني است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بكنيم كه قانوني بوده، چه حقي آنها داشتند كه براي ما سرنوشت معين كنند هر كسي سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهاي ما ولي ما هستند؟ مگر آن اشخاصي كه درصد سال پيش از اين، هشتاد سال پيش از اين بودند، مي‌توانند سرنوشت يك ملتي را كه بعدها وجود پيدا كنند، آنها تعيين بكنند؟ اين هم يك دليل كه سلطنت محمدرضا سلطنت قانوني نيست. علاوه بر اين، اين سلطنتي كه در آن وقت درست كرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض كنيم كه صحيح بوده است، اين ملتي كه سرنوشت خودش با خودش بايد باشد، در اين زمان مي‌گويد كه ما نمي‌خواهيم اين سلطان را. وقتي كه اينها راي دادند به اينكه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژيم سلطنتي را نمي‌خواهيم، سرنوشت اينها با خودشان است. اين هم يك راه است از براي اينكه سلطنت او باطل است.» با توجه به متن بالا سوال این است که اگر ملتی آمدند و امام خمینی را حاکم کردند بر سرنوشت خودشان این ملت چه حقی دارند که برای نسل های بعدی هم حاکم تعیین کند (منظورم آیت الله خامنه ای) است؟ به قول امام رای آن مردم و نسل شما برای شما قابل و محترم بود و برای ما نیست، اونوقت چه حرفی دارید؟ می گویید که خیر؟ باید با زور قبول کنید که حاکمتان آیت الله خامنه ای باشد؟ (خبرگان هم که از خودتان است و سیاست و طرز فکرشان همان تفکر انقلاب و نظام و رهبری است) اگر بگوئید که می توانید در رئیس جمهوری هر که را خواستید انتخاب کنید می گوییم خیر زیرا سیاست های نظام از اول انقلاب تاکنون همین بوده بنابراین با تغییر رئیس جمهور چیز خاصی عوض نمی شود. تئوری ولایت مطلقه فقیه (که اکثریت فقهای شیعه، مطلقه بودنش را قبول ندارند) در عمل شکست خورد یعنی در این چهل ساله خوب نشان داد که آخوند جماعت نمی تواند خوب مدیریت و کشورداری کند و بهتر است مقام شامخ روحانیت (که الان در نظر مردم تحقیر و توهین می شود و سبک شمرده می شود) راه علمای وارسته ی گذشته را در پیش گیرد و به جایگاه قبلی خودش بازگردد. علمایی هم چون آیت الله العظمی بروجردی و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و .. .
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که ملاحظه کرده‌اید ملت ایران به رهبری حضرت امام قیام کردند و گفتند ما آن طرحی که گذشتگان برایمان شکل دادند، نمی‌خواهیم و بیش از 99 درصد به جمهوری اسلامی رأی دادند و مردم همواره در انتخابات با شرکت فعّال خودشان نشان می‌دهند ادامه‌ی کار را در بستر همین نظام پذیرفته‌اند وگرنه مثل کاری که با نظام شاهنشاهی کردند انجام می‌دهند. به همین جهت مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه‌تعالی» در صحبت حکیمانه و سراسر بصیرت اخیرشان با مردم آذربایجان فرمودند یک‌سال دشمنان بیگانه از واقعیت جامعه تلاش می‌کنند که بگویند مردم اصل نظام را قبول ندارند ولی مردم با حضور در راهپیمایی 22 بهمن، همه‌ی آن حرف‌ها را می‌شویند و از بین می‌برند 2- برای تحقق یک تمدن و عبور از رسوبات فکری تمدن قبلی، سال‌های متمادی طول می‌کشد و از این جهت است که ما هنوز گرفتار ضعف‌های فکری و عادتیِ نظام گذشته‌ی شاهنشاهی و غربی هستیم و این ربطی به روحانیت ندارد. موفق باشید

18658
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: نظر جنابعالی راجب مقتدی صدر و سیاست او چیست؟ خدا حفظتان کند برای این انقلاب. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بنده چندان در این مورد صاحب‌نظر نیستم و نتوانسته‌ام دلسوزی ایشان را با حکمتی که برای احیای عراق نیاز است؛ همراه ببینم. موفق باشید

18430
متن پرسش
با سلام استاد: بنده طلبه هستم و سوالی خدمتتان داشتم: استاد از نظر برون دینی و عقلی که نگاه کنیم انسان مختار است و به حکم عقل باید میان مکاتب و ادیان گوناگون بررسی کند و هر کدام را که به نظرش حقیقت آمد انتخاب کند. از دید درون دینی هم این مسئله در فرهنگ اسلامی تاکید شده است حال سوال این است که اگر انسان پس از تحقیق و بررسی نتیجه گرفت که فلان مکتب حق است و بعد از مدتی مکتب و یا دین دیگری را انتخاب کرد از جهت درون دینی و برون دینی مشکلی ندارد. ولی چگونه است که برخی از اساتید یا حتی بزرگان تغییر مکتب یا دین را برنمی تابند و نشان از تشتت و دمدمی مزاج بودن انسان می گیرند؟ آیا واقعا تشتت با این مسئله متفاوت نیست؟ مثلا آقای ملکیان آن طور که خود گفته پنج دوره فکری داشته است آیا به نظر شما این اشکالی دارد؟! خود ایشان مي‌گويد: «تغيير انديشه و فكرم حاصل تبعيت از مد روز نبوده است؛ واقعا از سر حقيقت‌طلبي است و از اين موضوع خوشحال هستم.» یا مثلا در جای دیگری می گوید: «من فضاهای زیادی را تجربه کرده ام و دوره های فکری متفاوتی را پشت سر گذاشته ام. خیلی ها از بچگی به من می گفتند تو دمدمی مزاج و بوالهوس هستی و خود من البته این تفسیر دمدمی مزاجی را قبول ندارم. گمان من این است که از بچگی به قدری حقیقت طلبی برایم مهم بود که در هیچ قالبی نمی گنجیدم و هر وقت فکر می کردم که اینجا دیگر حقیقتی به دستم نخواهد رسید آن فضا را رها می کردم.» خواهشمندم مفصلا جواب دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن علماء‌آن است که ملاک، توحید الهی است. آیا بالاتر از توحیدی که در اسلام مطرح است در سایر ادیان وجود دارد که کسی بخواهد از اسلام به دین و مکتب دیگری عدول کند؟ و یا این‌که از این طریق توطئه‌ای را به صحنه می‌آورد چرا که هیچ وقت هیچ عاقلی از چیز برتر به چیز پایین‌تری عدول نمی‌کند. آقای ملکیان، خودشان در صحبتی که در دانشگاه صنعتی اصفهان داشتند می‌گویند «عقل در فهم خدا ناتوان است» حال چگونه می‌توانند از حقیقتی سخن بگویند که لازمه‌ی درک آن عقل است؟ با کدام عقل می‌خواهند به حقیقت برسند که می‌گویند مسیرشان عقلانیت و اخلاق است؟ از این تناقضات عجیب و غریب در سخنان ایشان بسیار است و اگر خودتان دقت کنید می‌بینید که قضیه، نفس اماره است نه تحقیق عالمانه. موفق باشید

18416
متن پرسش
سلام علیکم: آیا این درست است که در زمان جنگ جهانی اول انگلیس و روس ایران را دچار قحطی شدیدی کرد باعث شیوع بیماریه‌های فراوان و در نهایت مرگ حدوداً 9 میلیون نفر شد؟ نظرتان راجع به فیلم یتیم خانه ایران که این مطلب را بیان می کند چیست؟ چرا این رذالت و پستی انگلیسی ها نباید در جایی نقل شود؟ اصلاً دلیل کشته شدن این افراد چیست؟ مگر چه گناهی کرده بودند که خدا این طور عذابشان کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فیلم یتیم‌خانه همان‌طور که عرض شد، قصه‌ی تاریخ ما است و اگر ما با جدیت تمام به مسائل اجتماعی خود نپردازیم همان‌طور که آن افسر انگلیسی به آن جوان گفت وقتی رهبرانمان را تنها بگذاریم، آن می‌شود که شد در آن حد که ما این همه کشته دادیم ولی نفوذ انگلستان آ‌ن‌قدر بود که مانع با خبر شدن حتی نخبگان شد. موفق باشید

18329
متن پرسش
استاد سلام: این آقایون یه جوری پیام دادند (مثل آقایان مظاهری و امینی و ....) و یه جوری توی تشییع جنازه مصاحبه کردند (مثل سردار قاسمی و ...) که گویا قرائت آقای هاشمی از امام کاملا صحیح بوده و حالا یا قرائت رهبری رو باطل می دونند و یا اساسا اختلافی بین این دو قرائت قائل نیستند. لذا ما یه جورایی گیج شدیم که آیا ما داریم به آقای هاشمی اشتباه نگاه می کنیم یا اونها؟ لطفا راهنمایی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 18312 در این مورد داده شد، به نظرم تحلیل جناب آقای دکتر سعداللّه زارعی که در روزنامه‌ی کیهان تاریخ چهارشنبه 22 دی‌ماه نیز در این مورد تحلیلی دقیق و واقع‌بینانه است. عین تحلیل را در زیر خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید

تشییع هاشمی، استعاره سخاوت(یادداشت روز)

«رحلت ناگهانی» آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی برای رهبر و ملت ایران سخت بود و می‌توان گفت در دو دهه گذشته مرگ هیچ شخصیتی به اندازه مرگ او برای کشور شوک‌آور نبود. پیام بسیار بلند و پرنکته رهبر معظم انقلاب اسلامی و مقایسه آن با پیام‌های دیگر هم عظمت این تفاوت را به خوبی نشان می‌دهد. مرحوم هاشمی روز سه‌شنبه با حضور بزرگ مردم تهران و بر دوش آنان راهی سفر آخرت شد و در کارنامه 82 ساله او آنقدر نقاط برجسته وجود داشت که بتوان گفت ان‌شاءالله «راضیهًْ مرضیه» خدا را ملاقات خواهد کرد.
هاشمی البته از جمله شخصیت‌هایی بود که تقریبا همواره موافقان بزرگ و مخالفان بزرگی داشت و در هر دو سر طیف هم اهل حقیقت و اهل باطل وجود داشتند و می‌توان گفت از این رو بود که هیچکس از کنار «رحلت ناگهانی» او عبور نکرد و همه مکثی کرده و گواهی دادند که یک شخصیت موثر سیاسی جهان از میان رفته است.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هاشمی رفسنجانی یک شخصیت محوری نهضت حضرت امام بود و در این راه تا آنجا استقامت کرد که می‌توان بدون مبالغه او را «مجاهدی نستوه» دانست. شکنجه‌های تقریبا منحصر بفردی که جامعه ما کم یا بیش از آن خبر دارد کافی است تا بگوییم او در مسیر حمایت از امام راحل عظیم‌الشان به تمام معنا فداکاری کرد. در این میان رژیم پهلوی، آمریکا و انگلیس و هر فرد و جریان مرتبط با آنها به دلیل مخالفت با نهضت ‌اسلامی حضرت امام با هاشمی نیز به عنوان یکی از سرداران آن مخالف بوده و در همه فشارها علیه او همداستان بودند. در این دوره هاشمی البته موافقان بزرگی هم داشت، بخش وسیعی از نخبگان مذهبی و توده‌های متدینی که آوازه فداکاری هاشمی را شنیده بودند، طیف وسیع موافقان او را در این دوره تشکیل می‌دادند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به طیفی که در گذشته مخالف آقای هاشمی بودند، منحرفین، منافقین و ملی‌گرایانی که مخالف استقرار نظام جمهوری اسلامی و بویژه مخالف الگوی ولایت‌فقیه بودند، اضافه شدند و حقد و کینه آنان از امام و روحانیت و اصل هویت‌بخش ولایت‌فقیه بطور طبیعی به سمت هاشمی‌رفسنجانی به عنوان یک معتمد اصلی حضرت امام رفت کما اینکه در این دوره توده‌های متدین و نخبگان اسلام‌گرا هم از آنجا که او را یک «ستون انقلاب اسلامی» دانسته و تمام آمال و آرمان خود را در سایه انقلاب قابل تحقق می‌دانستند، به هاشمی رفسنجانی دل ‌بسته بودند و به طور جدی از او حمایت می‌کردند؛ رأی بالای مردم به هاشمی‌رفسنجانی در سه دوره مجلس شورای اسلامی در زمان حیات حضرت امام از این موضوع حکایت می‌کند. بنابراین در مرحله ده ساله «تثبیت» انقلاب اسلامی نیز هاشمی مخالفان بزرگ و موافقان بزرگی داشت.
بعد از ارتحال حضرت امام که کمی پس از آن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی سکان دولت را در دست گرفت همان طیف‌بندی سابق وجود داشت یعنی او به عنوان رئیس‌جمهور نظام جمهوری اسلامی به میزانی که مورد عنایت رهبر معظم انقلاب اسلامی و مردم دین‌مدار بود از سوی دشمنان اسلام و انقلاب و منحرفین زیر فشار تبلیغاتی و سیاسی قرار داشت. مردم در دوره ریاست‌جمهوری از شخصیتی که با خطبه‌های بسیار دلنشینی که او در دوره ریاست مجلس درباره «عدالت اجتماعی» بیان کرده بود و علاوه بر آن در منظر مردم، او فردی «بسیار توانمند» ارزیابی می‌شد، توقع داشتند که مشکلات اقتصادی و اجتماعی آنان حل و فصل شود. هاشمی رفسنجانی در این بین و با اراده حل مشکلات مردم و با نیت خیر راهی را برگزید که در عمل آن اراده و نیت را محقق نکرد. «توسعه اقتصادی» کلید واژه‌ای بود که با آن سیاست‌های دوره سازندگی توضیح داده می‌شد و در کانون این نگرش «رشد اقتصادی کشور» قرار داشت، بر بنیانی استوار بود که آرام آرام امید توده‌های مردم به دولت را کاهش می‌داد و از این رو بود که 3-2 سال پس از اجرای سیاست‌های موسوم به توسعه اقتصادی، آراء آقای هاشمی‌رفسنجانی (در دور دوم ریاست‌جمهوری) کاهش معناداری پیدا کرد. در واقع مردم ایران در دوره دوم ضمن آنکه کماکان اعتماد خود را به شخص آقای هاشمی ابراز کردند اما به او یادآور شدند که سیاست‌های اقتصادی و کارگزاران این عرصه او را نمی‌پسندند و خواستار اصلاح و تغییر می‌باشند. سیاست توسعه اقتصادی با آن برنامه که تنظیم شده بود آرام آرام به شبکه اقتصاد جهانی نزدیک شد و توقع داشت به دلیل همسویی در نگرش تئوریک اقتصاد، از سوی آنان مورد پشتیبانی قرار گیرد اما غرب بر‌خلاف آنچه درباره «ماهاتیر محمد» -  نخست‌وزیر سال‌های دهه 60 و 70 شمسی مالزی - عمل کرد، از پشتیبانی مالی از دولت‌ آیت‌الله هاشمی به دلیل نسبت آن با انقلاب و نظامی که غرب نمی‌خواست آن را به رسمیت بشناسد و شاهد بالیدن آن باشد، خودداری کرد و از این رو سیاست‌هایی که برای بهبود وضع اقتصاد کشور طراحی شده بود، از منظر توده‌هایی که امام ضمن آنکه آنان را صاحبان اصلی انقلاب می‌دانست، «پابرهنگان» خطاب می‌کرد، موفق ارزیابی نمی‌شد. مردم به خصوص حاصل دستاورد این سیاست‌های اقتصادی را با آنچه پیش از این هاشمی مستقیما ذیل واژگان‌آشنای «عدالت اجتماعی» وعده داده بود، ناهمخوان می‌دیدند. از این رو بود که در این مقطع در کنار طیف دشمنان هاشمی که همان دشمنان انقلاب اسلامی بودند یک طیف «منتقد سیاست‌های هاشمی» اضافه شد که از قضا در درون خانواده انقلاب اسلامی قرار داشت. منتقدان به هیچ‌وجه دشمن هاشمی نبودند کما اینکه در دوره‌ای که او رئیس‌جمهور بود برای موفقیت دولت در اهداف خود، مشفقانه به او کمک کرده بودند و پیوندهای قدیمی خود را هم با او حفظ کرده بودند. هاشمی نیز هیچگاه از این طیف منتقد تلقی دشمن نداشت و خود را از آنان جدا نمی‌دانست. بعدها منتقدان هاشمی در صحنه داخل به دو گروه تقسیم شدند، گروهی که با نگاه به اصول و اهداف انقلاب اسلامی، پاره‌ای از سیاست‌ها و افکار او را در مسیر درست نمی‌دانستند و خواهان اصلاح بودند و گروهی که در فضای محدود قوه مجریه دنبال موقعیت‌هایی بودند و درست یا نادرست هاشمی رفسنجانی از آنها دریغ کرده بود. گروه دوم در پاره‌ای از موارد مرز انتقاد و دشمنی را از میان برداشتند و با عبارات سخیفی که شما از آن خبر دارید، از او یاد می‌کردند. در دوره اصلاحات وقتی هاشمی که از شدت اهانت‌ها به تنگ آمده بود از یک مقام ارشد دولت خواسته بود که جلوی این اهانت افراد و مجامع‌ اصلاح‌طلب را بگیرد او در پاسخ گفته بود «بازی اشکنک دارد، سرشکستنک دارد»! این طیف البته بعدها تلاش کردند تا «سالوس‌مآبانه» هاشمی را در طیف خود تعریف کنند اما در عمل و در نهایت، آیت‌الله هاشمی هیچگاه آنان را راضی نکرد. در این دوره مخالفان جبهه انقلاب و نظام کماکان با او که مثل گذشته او را یک ستون نظام می‌دانستند، مخالف بودند و طیف وسیع نیروهای انقلاب او را در جمع خویش ارزیابی و در حد یک شخصیت محوری نظام به او احترام می‌گذاشتند و نیروهای منتقد او در خانواده انقلاب ضمن اصراری که بر اصلاح بعضی روش‌ها و نگاه‌ها داشتند، مطمئن بودند که هاشمی از خانواده انقلاب جدا نمی‌شود.
تشییع پرشکوه و کم‌نظیر مردم تهران و برگزاری پرتعداد مجالس سوگواری در شهرستانها به خوبی نشان داد که مردم قدر شخصیت‌های دلسوز خود را می‌دانند و پاسخگوی مهری که دیده‌اند هستند. ارتحال ناگهانی آیت‌الله هاشمی دو طیف موافقان و منتقدان هاشمی رفسنجانی را بشدت متاثر کرد کما اینکه در خطوط رسانه‌های غربی و عربی وابسته به غرب می‌توان نفرت آنان از هاشمی رفسنجانی را دید. در تشییع جنازه آیت‌الله هاشمی در تهران همه نخبگان منتقد و بخش عمده توده‌هایی که در عملکرد اقتصادی او اشکال می‌دیدند آمده بودند، طیف‌های بسیجی، هیاتی و مردم محروم غلبه داشتند و این نشان می‌دهد که هم رشته پیوند آیت‌الله با این بخش از مردم و هم محبت گرم این مردم تا آخرین روز حیات آقای هاشمی رفسنجانی برقرار بوده است. در راهپیمایی بزرگ پشت جنازه این شخصیت که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «نمونه کم‌نظیری از نسل اول مبارزان ضد ستم‌شاهی و از رنجدیدگان در این راه پرخوف و خطر» بود، هم عظمت مردی که بر دوش‌های محبت مردم تشییع می‌شد، برجسته بود و هم عظمت مردمی که با اشاره رهبری و جمعبندی دقیق رهبری از 59 سال دوستی ایشان با مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به صحنه آمدند، آشکار بود. خداوند آیت‌الله عزیز ما را در جوار رحمت واسعه خویش جای دهد و این مردم قدرشناس را برای انقلاب نگه دارد.  سعدالله زارعی

18307
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده خود طلبه و اهل مطالعه و نقد و آزاد اندیشی هستم، از رویکرد معرفتی و مطالب و آثار شما هم بسیار استفاده کردم و می کنم سوال و درخواستی از شما دارم: چرا شما به مطالب و مسائلی که امثال جناب ملکیان مطرح می کنند پاسخ در خور و نقدهایی قوی نمی نویسید؟ به نظرم اساتیدی چون شما در این زمینه نوعی کم کاری داشته اند و این باعث شده در طیف زیادی از جوانان چه دانشگاهی و چه حوزوی مطالب و سخنان امثال ایشان رواج زیادی بگیرد و پایه های معرفتی انها را متزلزل کند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم به جای جدال و تقابل، اگر معارف الهی را درست مطرح کنیم ضعیف‌بودن آن سخنان به‌خوبی معلوم می‌شود. چند وقت پیش که ایشان به دانشگاه صنعتی اصفهان آمدند و بنده صوت سخنان ایشان را گوش دادم، مطالبی را نوشتم تا از طریق جامعه‌ی اسلامی مطرح شود و آن فرصت خوبی بود، ولی متأسفانه رفقای جامعه آن‌طور که باید همراهی نکردند. در حالی‌که بهترین کار آن است که وقتی چنین صحنه‌هایی پیش می‌آید بدون آن‌که ما مستقیماً وارد شویم، خود دانشجویان به صحنه بیایند و اشکال‌ها را مطرح کنند و امثال ما کمک کنیم. موفق باشید

18298
متن پرسش
سلام استاد عزیز: لطفا نظرتون رو در مورد بیانات عبدالکریم سروش در وب سایت زیر را بیان کنید. التماس دعا http://zeitoons.com/23628
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم آزاداندیشیِ ما اقتضا می‌کند که چنین مناظره‌هایی در میان آید تا ما را از چنگال جزم‌اندیشی‌ها و در جازدن‌ها و تقلیدها و تکرار خطاها رهایی دهد، می‌ماند که این مناظره‌ها باید در محافلی علمی انجام گیرد تا از هوچی‌گری‌ها و عوام‌فریبی‌ها به دور بماند. موفق باشید

18253
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد رییس جمهورایی که از بعد انقلاب مردم تعیین کردن به نظر من نشانه ی اینه که هنوز مردم به اون بصیرت و فهم سیاسی و گرفتن اشاره ی ولی خدا نرسیدن. سوالم اینه که استاد تا کی این وضع ادامه داره؟ (البته من خودم هم جزءی از مردم هستم، همیشه به خودم میگم اگه آدم بودم یکی مثل امام خمینی می شدم و یه ملت رو از طاغوت نجات می دادم) در انتخابات پیش رو با وجود این همه افتضاح این دولت باز با دروغ و نفاق و چند تا فن انتخاباتی باز رای میارن. به نظر شما آیا احتمال قوی وجود داره که باز این دولت رای نیاره؟ تحلیل شما از 4 سال آینده ی کشور و جهان مخصوصا شرایط عراق و سوریه و یمن چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید کارهای زمین‌مانده‌ی ما در راستای تعالیِ فهم جامعه‌مان می‌باشد که در این مورد بسیار کمک‌کاری شده، و بالاخره هر دولتی که بیایدنمی‌تواند از تنگناهای اجرائی فرار کند. عمده تعالیِ مردم و حضور انقلاب اسلامی است. مسلّم انقلاب اسلامی در فتح تاریخی خود راهِ حضور اراده‌ی مردم در کشورهای خودشان یعنی عراق و سوریه و یمن را می‌گشاید. موفق باشید

18238
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: با گذشت ایام 9 دی (روز بصیرت) و دوباره گرم شدن تنور مباحث مربوط به فتنه، کلیپ ها و صوت هایی از برخی عاملان و سران فتنه و کسانی که به شدت جهت براندازی نظام فعال شده بودند، در فضای مجازی منتشر گردیده است. (من جمله صوت مکالمه بین نیک آهنگ کوثر فراری از کشور با برخی اعضای خانواده جناب هاشمی رفسنجانی) پس از در میان گذاشتن این محتوا با برخی دوستان نزدیک، این بحث مطرح گردید، که چنین کاری (یعنی انتشار صوت مکالمه ی چنین اشخاصی که بنده به این اطمینان رسیدم که از معاندین نظام هستند) می تواند مصداق تجسس باشد و انتشارش اشکال دارد. در اینجا یک بابی باز می شود تحت عنوان انواع مخالف (اپوزیسیون) در نظام اسلامی. طبق تعاریف علوم سیاسی (موریس دورژه) مخالفین به دو دسته تقسیم می شوند: 1. اپوزیسیون قانونی: این نیروهای سیاسی شاید علاوه بر سیاست‌مداران و مجریان با برخی سیاست‌ها هم مخالفت بورزند، اما مخالفتشان به اصول کلی و مبانی مشروعیت نظام برنمی‌گردد. این گروه، چهارچوب قانونی موجود را در حکم قاعده بازی می‌پذیرد. 2. اپوزیسیون معارض: یعنی گروهی که معاند نظام بوده و در پی براندازی است. این گروه نه تنها با مجریان سیاسی، بلکه با اصول کلی و مبانی مشروعیت نظام هم مخالفت دارد. در تاریخ اسلام نیز پیامبر و ائمه مخالفان نظام اسلامی را به دو گروه کلی تقسیم نموده اند: 1. منتقدان حکومت که صرفا در چهارچوب پذیرفته شده نظام، انتقاد می کنند و به سلاح متوسل نمی شوند. 2.معارضان: یعنی آنان که در برابر نظام اسلامی شورش مسلحانه می کنند که به اصطلاح فقهی «باغی » محسوب می شوند. نمونه های فراوانی از برخورد ائمه با این دو گروه در تاریخ اسلام ذکر شده است که در لینک زیر می توانید به آنها دسترسی پیدا کنید: http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/89/3410/15879/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-(%D8%B9)-%D9%88-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A7%D9%86 حال در اینجا بحث بر سر مصداق یابی است. آیا کسانی که فیلم حضورشان در بین فتنه گران در خیابان و سخنان بسیار زشتشان در مورد براندازی نظام و ولایت فقیه منتشر شده (اشاره به برخی فرزندان جناب هاشمی رفسنجانی) و مهدی هاشمی ای که طبق تحقیقات به عمل آمده از دفتر کارش در دانشگاه آزاد کلی مدارک مهم کشوری (از قراردادهای مهم گرفته تا نامه های محرمانه و ...) کشف شده و اخیرا هم صوت مکالمه ی او با نیک آهنگ کوثر در فضای مجازی منتشر گردیده است، و سایر فتنه گران؛ آیا پخش کردن چنین محتواهایی به منظور آگاه نمودن مردم و شناخت دوست از دشمن، می تواند مصداق تجسس و ... باشد؟!؟ انتشار کردن آنها چه حکمی دارد؟!؟ تکلیف تقوای سیاسی چه می شود؟!؟ ممنون می شوم اگر به این سوال پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً بر روی نکته‌ی مهم و مشکلی دست گذاشته‌اید زیرا از یک طرف اندیشمندان جامعه باید متوجه‌ی جایگاه افراد و افکار باشند چرا که این افراد تابع قانون «همه یا هیچ» نمی‌باشند و همه را با یک چوب نمی‌رانند. ولی افراد معمولی نمی‌توانند با دیدن این صحنه‌ها قضاوت‌های حکیمانه‌ای بکنند حتی متوجه نیستند ابتدای اعتراض به انتخابات سال 88 با انتهایِ آن متفاوت بود و انتهای اعتراض‌ها را که بیشتر به جنبه‌ی براندازیِ نظام کشیده می‌شد را، نباید پای کسانی گذاشت که در ابتدایِ اعتراض‌ها پا به میان گذاردند و تذکرات رهبری که به بعضی از سران جریان اعتراض فرموده بودند ابتدایِ این کار دست شماست ولی انتهای آن دست شما نیست؛ در همین رابطه است. اشکال اساسی و واقعاً عنادآمیزِ امثال آقای میرحسین موسوی و آقای کروبی آن بود که پس از آن‌که معلوم شد جریان، جریانِ اعتراض سیاسی نیست بلکه جریان، براندازی است، کوچک‌ترین سخن و قدمی در راستای جدایی از جریان انتهایی برنداشتند. موفق باشید 

18224
متن پرسش
سلام و خدا قوت: کلاس های متن خوانی کتاب «خرد سیاسی در زمانه توسعه نیافتگی» تمام شده؟ چرا دیگه فایل های صوتی بروزرسانی نمیشه؟ ما خیلی از این صوت ها استفاده کردیم و هم چنان منتظر فایل صوتی ادامه جلسات هستیم. ممنون - التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جلسات بحمداللّه با توجه به این‌که بنده اعتقاد دارم مباحث کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی» نیاز این زمانه است و موجب تفکر می‌گردد؛ شرح آن را با جدیت در حدّی که «متن» برای خواننده روشن شود؛ ادامه می‌دهم و رفقا در تلاش‌ کرده‌اند تا فایل‌های صوتی آن را در معرض استفاده‌ی کاربران قرار گیرد، و بحمداللّه این کار انجام شد. موفق باشید 

18212
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد آیا درست است نظام اسلام با آن همه رافت و رحمت نسبت به اعتصاب غذای 60 روزه آرش صادقی و حال وخیم او کاری نکند؟ و این همه بهانه بدست دشمنان و تبلیغات آنها بدهد؟ در خبر ها آمده است مادر پیر او در یورش نیروها برای دستگیری او در خانه سکته کرده و جان باخته است. اگر این اخبار راست باشد اینها با اسلام همخوانی دارد؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هم ادعای این شیاطین را قبول کرده‌اید؟!! به قول کارشناس بی‌بی‌سی، 60 روز اعتصاب غذا بیشتر یک شعار سیاسی است و مطمئن باشید نظام اسلامی اگر در مورد این جاسوسان کوتاه نیاید، متأسفانه قاطعیت لازم را به‌کار نمی‌برد. موفق باشید

در این مورد بد نیست گزارشی را که نظام قضائی از جرائم ایشان مطرح کرده است و اخیراً سایت «رجا نیوز» در معرض دید افراد قرار داده است را خدمتتان ارسال کنم:

18189
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم. بنده به جسارت آمیز بودن سوالم در باب اتمام ناموفق و شرمسارانه برجام که به محضرتان داشتم پی بردم و در پی آن استغفار کردم چون حتی در ایمیل شخصی هم التفاتی ندیدم. اما ای کاش جنابتان با حذف بندهای غیر لازم سوال از قسمتهای دیگرش نمی گذشتید و تذکرات لازم را در پی وقوع بد عهدیها و سابقه خراب مستکبران و حامیان خارجی و داخلی! آنان می فرمودید چونکه به نظر می رسد برای تصمیم گیری در مورد انتخابات آینده لازم است از شکست مفتضحانه برجام پرده برداشته شود تا خونهای ریخته شده در 9 دی ماه 88 و قلب های سیمان شده حقشان ادا شود. باز هم عذر می خواهم. دوستدارتان هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت وظیفه‌ی ما است که انتقادها را تبدیل به تنفر نکنیم و إن‌شاءاللّه در فضای رقابتی انتخاباتی، خوبی‌های رقیب را در عین فرار از دوقطبی، بیان کنیم تا سطح فکر و فرهنگ جامعه‌ی خود را بالا ببریم. موفق باشید

18086
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نظرتون در مورد این گفتگویی که در یکی از شبکه های اجتماعی صورت گرفت چیست؟ الف. اعضای یک گروه برای فعالیت سیاسی بهتره از شرایط و امکانات همدیگر مطلع باشند این جوری قدرت بیشتری خواهیم داشت. مثلا اگه کسی در قسمت بهداشت و درمان آشنا و یا آدم مطمئنی سراغ داره به من بگه چون نیاز به اطلاعاتی در زمینه سلامت مردم اما مستند نیاز دارم چون بچمو واکسیناسیون نکردم مسئول بهداشت شهرمون منو تهدید کرده که شکایت می کنیم و این حرفا منم یه آماری از سلامت مردم دادم که می گفت همش دروغه و اینا تشویش اذهان عمومیه و خلاصه اگه کسی رو می شناسید بهم بگید. ب. مواظب باشید دچار افراط و تفریط نشوید. گاهی افراط و تفریط آسیب می زند. به نظر بنده واکسن فرزند خود را بزنید. الف. درمورد واکسیناسیون تحقیق زیادی کردم که یقین دارم مثل اون آیه قرآنه که خدا میگه در شراب منفعتی است ولی ضررش اکثر من نفعهما. در روایت داریم برای اینکه بچه فلج نشه حجامت نقره کنید و خیلی دستورات دیگه در مورد نوزادان. سازمان جهانی بهداشت خودش میگه اونایی که واکسن سرخک زدن نسبت به اونایی که نزدن بیشتر مبتلا به سرخک شدن. از لحاظ تجربی هم من هر چی بچه دو رو بر خودم می بینم همشون مریضن از همون ابتدا که زردی میگیرن و یکم که بزرگ میشن حساسیت و ضعف سیستم ایمنی بدن و اوتیسم و غیره. یقین دارم که جزیی از برنامه ی استکباره برای ضعیف کردن جسم و ذهن مردم دنیا مخصوصا ما شیعه ها. دانشمندای خودشون میگن این واکسن ها از کلیه سگ و جنین سقط شده و آلومینیوم و سرب و الکادوئید و غیره درست میشه که خیلی مضره. وقتی مسئول بهداشت شهر بهم گفت بیا تا صحبت کنیم باور کنید اون و همکاراش به اندازه ی منی که کاردانی حسابداری دارم از این واکسن ها و سلامت مردم نمیدونستن. وقتی هم می خواستم بهشون دید کلان بدم و در مورد وضعیت روز دنیا و استکبار و بهداشت دنیا بهشون بگم گفتن اینا دروغه و تشویش اذهان عمومیه و تو بدبینی و سیاست رو با بهداشت قاطی نکن و سیاسی حرف نزن و .... آخرش هم تهدید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که جریان‌های صهیونیستی در نظام سلامت جهانی نفوذ کرده‌اند و این موضوع به اثبات رسیده است، حرفی نیست. ولی همان‌طور که در جواب سؤال 18085 عرض شدبالاخره در این زمان و در این نوع زندگی‌ها، بیماری‌هایی پیش می‌آید که دنیایِ جدید آن را ایجاد کرده و طبّ جدید آن را می‌شناسد و نمی‌توان به چنین طبیبانی رجوع ننمود. موفق باشید

18020
متن پرسش
با عرض سلام: شما در بعضی جاها و منجمله در مباحث مربوط به اربعین فرموده اید که ملت عراق بخاطر نظام قبیله ای که در کشورشان حکم فرماست به این خوبی توانسته اند در مقابل نفوذ فرهنگ مدرنیته مقاومت کنند و علی رغم استفاده ی گسترده از ابزار تمدن غربی هنوز روح و فرهنگ آن تمدن نتوانسته آنها را به نفع خود مصادره کند و سوال اینجاست که اولا: آیا با توصیه ی فرهنگ قبیله ای به ملتها می شود آنها را در مقابل این تهاجم مقاوم کرد و آیا این می تواند راهی باشد که بتوان از تکنیک جدید استفاده کرد بدون اینکه مقهور فرهنگ آن شد؟ و ثانیا: همین روحیه ی قبیله گرایی و قومیتی آیا در آینده برای تشکیل و ادامه ی تمدنی از جنس تمدن دینی مشکل آفرین نخواهد بود؟ همان عصبیتی که حتی برای منافع قبیله حاضر است جلوی امام معصوم بایستد و نگذارد کارها پیش رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت حریم قبیله به صورت صحیح آن همان رعایت صله‌ی رحم است و آشنایان خود را یگانه‌دیدن. لذا اگر همین اُنس با ارحام درست رعایت شود نتایج خوبی حاصل می‌گردد. همه‌ی تلاش فرهنگ مدرن آن است که انسان را در فردیتِ خود قرار دهد تا بتواند بر او تأثیر بگذارد. موفق باشید

18015
متن پرسش
سلام استاد: آیا دعای صنمی قریش معتبر است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از اهل تحقیق این طور می‌فرمایند: دعای صنمی قریش به هیچ وجه معتبر نیست بلکه به نظر بعضی از محققین جعلی است. این دعا نخستین بار در حدود سال ششصد هجری توسط یکی از راویان ترویج و علنی شد. ادبیات این دعا با ادبیات دعاهای دیگر تفاوت فاحشی دارد. هیچ دلیل معتبری نداریم که ثابت کند دعای صنمی قریش از سوی معصوم (ع) توصیه شده و ثوابهای آنچنانی را دارا باشد. برخی از کسانی که دعای صنمی قریش را ترویج می کنند قصدشان ایجاد درگیری بین شیعه و سنی است زیرا منظور از صنمی قریش در این دعا «شخصیتهای مقدس نزد اهل سنت» است. بنابراین باید به جای چنین دعای مشکوک و تفرقه افکنی به قرائت زیارت ها و ادعیه معتبری مثل زیارت عاشورا و زیارت امین لله و صلوات و دعاهای صحیفه سجادیه بپردازیم که واقعا معجزه می کنند.

تاثیر دعای صنمی قریش بیش از هر چیزی افزایش نفرت بین شیعه و سنی است که موجب می شود سنی های معتدل به وهابی های افراطی تبدیل شوند.

اینکه گفته شده است بعضیها دعای صنمی قریش خوانده اند و حاجت گرفته اند گرچه محال نیست ولی ما به راستگویی این مدعیان شک داریم چون می دانیم که این افراد مأموریت دارند که با ترویج این دعا بین شیعه و سنی درگیری و اختلاف ایجاد نمایند.

قرآن کریم به ما می فرماید ایجاد دشمنی بین مسلمانان کار شیطان است (۱). نباید از شیطان غافل شویم. اگر دعای صنمی قریش که یک دعای مشکوک و فاقد سند معتبر است حاجت می دهد قطعا زیارت امین لله و زیارت عاشورا که معتبر هستند چند برابر حاجت می دهند بنابراین چرا دعاهای معتبر را رها کنیم و وقت خود را به دعاهای مشکوک و تفرقه افکن بگذرانیم؟!

اگر دعای صنمی قریش در سطح گسترده رواج یابد موجب بیشتر شدن کینه بین شیعه و سنی خواهد شد.

متاسفانه مدیران گروه های اجتماعی منتسب به شیعیان انگلیسی که به عمد به دنبال ایجاد درگیری بین شیعه و سنی هستند بر قرائت این دعا بسیار تأکید می کنند در حالی که این کار دقیقا کمک کردن به انگلیس و اسراییل و آل سعود است.

لذا وقتی گروههای تفرقه افکن سعی می کند مردم را با احادیث مشکوک و ضعیف به سمت اختلاف و کینه سوق دهند راه حل این است که ما هم مردم را آگاه کنیم.

( وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ كَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا”( و به بندگانم بگو: «آنچه را كه بهتر است بگویند»، كه شیطان میانشان را به هم می زند، زیرا شیطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است (اسراء/ ۵۳). ( به سایت http://masalnews.ir/ رجوع شود). موفق باشید

17897
متن پرسش
میانه رو شدن در سیاست های داخلی به چه معناست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: میانه‌روِ واقعی یعنی کسی که بدون افراط و تفریط، جامعه و تاریخ خود را بشناسد و در عین حال از حقوق خود در مقابل نظام استکباری دفاع کند. پس در حال حاضر میانه‌روِ واقعي حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» است که فرمودند من دیپلمات نیستم، انقلابی‌ام. موفق باشید

17867
متن پرسش
استاد عزیز با سلام: می خواستم ببینم آیا به نظر شما این حزب و حزب بازی هایی که امروزه در کشور ما انجام می شود و دسته بندی هایی که دایما در حال زیاد شدن است، اصولگرا و اصلاح طلب .و... فایده ای دارد؟ آیا با این کاره مقصد اصلی ما گم نمی شود و این اختلافات باعث آسیب به صراط انقلاب نمی شود؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال حزب به معنای یک تشکل سیاسی با یک نحوه رقابت غیر طبیعی همراه است. مقام معظم رهبرى «حفظه‏ الله» در جمع دانشجويان در كرمانشاه‏ فرمودند: ما با تحزّب مطلقاً مخالفتى نداريم و معتقديم تحزّب با وحدت جامعه منافاتى ندارد؛ به شرط آن‏كه با نگاه درست ايجاد شود. اگر حزبى براى كانال كشى وكادرسازى و هدايت فكرى جامعه در زمينه‏ هاى سياسى، دينى، عقيدتى و ديگر عرصه‏ ها به‏ وجود آيد و قصد خود را در دست گرفتن قدرت قرار ندهد، كارى خوب و مورد تأييد است كه البته اينگونه احزاب، اگر در رقابت‏هاى سياسى هم وارد شوند، به طور طبيعى برنده مى ‏شوند. پيشنهاد بنده آن است، رفقايى كه گروه‏هاى مذهبى تشكيل داده‏ اند، دستورالعمل و فلسفه‏ ى وجودى خود را همين جمله‏ ى رهبرى قرار دهند، يعنى گروهى باشيد كه مبنايتان كادرسازى‏ براى نظام باشد و در هدايت فكرى و زمينه‏ هاى سياسى و عقيدتى فعاليت نماييد. مقام معظم رهبرى در ادامه مى‏ فرمايند: ولى برخى احزاب مانند احزاب كنونى غرب در واقع باشگاه‏ هايى براى كسب قدرت هستند و سعى مى‏ كنند از هر طريق، از جمله زد و بند سياسى به قدرت برسند كه ما اينگونه تحزب را تأييد نمى‏ كنيم اما اگر كسانى با همين نگاه، دنبال تشكيل حزب باشند، جلوى آنها را نمى ‏گيريم. موفق باشید 

17853
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: به نظر شما دلایل مخالفت با زبان عربی چیست و چه باید کرد؟ بنده چند مورد با افرادی از همکاران برخورد کرده ام که وقتی به آنها سلام کرده ام عنوان نمودند چرا وقتی کلمه درود هست از کلمه سلام استفاده می کنی؟ آیا اینها فراموش کرده اند که قرآن هم به زبان عربی است؟ البته ردپای شبکه های مجازی نیز در این زبان ستیزی و تقابل مشاهده می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان عربی، زبان معارفی است که تنها به کمک آن زبان به‌خوبی درک می‌شود و دنیای استکبار نگران آن است که جهان بشری به آن زبان و آن معارف دست یابد. موفق باشید

17799
متن پرسش
با سلام: چرا رهبر از وجود این همه مفاسد اقتصادی و اخلاقی در جامعه فریاد برنمی آورند و برخورد و موضع خود را اعلام نمی کنند. مگر امام علی (ع) در زمان حاکمیت خود علیه ظلم و بی عدالتی فریا برنمی آوردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غفلت نفرمایید که ما در چه شرایط تاریخی قرار داریم. دشمن تلاش دارد که با نفوذی‌های خود از آن جهت که عهد خود را با فرهنگ غربی شکل داده‌اند، کشور را به آشوب بکشد و رهبری حکیم و دانای این انقلاب با صبر و پشتکار، بنا دارند ما را به طور اساسی از مشکلات تاریخی خارج کنند و بحمداللّه بسیار موفق بوده‌اند و عصبانیتِ دشمن هم از همین جهت است. مقام معظم رهبری متوجه هستند که برای آبادکردنِ دهی، نباید شهری را خراب کرد. یعنی مسائل بزرگی که در پیش است و با حضور انقلاب در این تاریخ محقق می‌شود؛ را نباید فدایِ مشکلات جزئی و تاریخی کرد که به مرور مرتفع خواهد شد. موفق باشید

17672
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید: من چند سالی در محیط کارم با همکارانم خیلی بحث سیاسی می کردم اونها که در اکثریت نیز هستند از کمترین حوادث و اتفاقاتی و حتی اجتماعی که در سطح جامعه می افتد، رهبر و نظام را زیر سوال می برند ولی بزرگترین جنایات اسرائیل و آمریکا رو توجیه می کنند یا سعی می کنند از کنار آن عبور کنند و حرفی نزنند. چند سال خیلی بحث کردم سعی کردم روشنشان کنم و از مطالب کتابهای شما استفاده کنم ولی دیدم واقعا به دنبال حقیقت نیستند و صرفا همه چیز از دید سیاسی می بییند فقط به دنبال محکوم کردن رهبر و نظام هستند. چند وقتی است که خیلی بحث نمی کنم ولی از حرفهایی که پشت سر رهبری می گویند فوق العاده ناراحت می شوم از طرفی می بینم بحث کردن نتیجه خوشایندی نداره و پیرو بحثهای ماهواره ها هستند و هر اتفاق بدی برای نظام بیافتد خوشحال می شوند. خواستم بدانم اولا تکلیف من چیست در ثانی چکار کنم که از لحاظ روحی، روانی به هم نریزم و خودخوری نکنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً» (72) /فرقان» چون با اموری لغو روبه‌رو شدید خود را همسنگ آن امور نکنید. و وقتی می‌فرماید: «فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذي يُوعَدُونَ (83) /زخرف» آن‌ها را به خود واگذار کن تا در فرورفتن در امور باطل و سرگرمی‌های پوچ بمانند تا آن‌گاه که با روزی ملاقات کنند که به آن‌ها وعده داده شده. دیگر شما را چه جای نگرانی است؟! موفق باشید  

17675
متن پرسش
سلام عليكم استاد گرامى كه يكى از مواردى كه مديونتان هستم شناخت انقلاب اسلامى و جايگاه تاريخى آن است، و سوالم هم در همين زمينه هست، استاد بنده متوجه جايگاه تاريخى انقلاب اسلامى به عنوان پيچ تاريخ به سمت نورانى شدن و الهى شدن هستم ولى از طرفى آنچه مي بينم باعث نااميدى ام مي شود، تحليل بنده اين است كه مردم ايران على رغم شروع اين تحول تاريخى ولى ادامه دهنده خوبى نبودند، بنده متوجه اين تحليل حضرت عالى كه مي فرماييد انقلاب اسلامى در واقع نمود اراده حق تعالى جهت جارى كردن حكم خدا بر زمين است، هستم ولى معتقدم در نهايت همه چيز بستگى به انتخاب اين قوم دارد و هيچ تضمين الهى وجود ندارد كه اين نهال مقدس كه در كشور ايران كاشته شد با ارده خود حق تعالى باقى بماند و رشد كند، اگر مردم انتخابشان پشتيبانى از اين بناى مقدس نباشد ويران خواهد شد حتى خون شهيدان هم پايمال خواهد شد كما اين كه در تاريخ بسيار اتفاق افتاده و خداوند بنا به قول خودش قومى ديگر خواهد آورد تا از دينش حمايت كنند، آنچه كه در واقعيت اتفاق افتاده انحراف مردم و مسوولان از (تحت هدايت مسوولان صاحب نفوذ ولى كم بصيرت) از مسير ترسيم شده توسط خمينى كبير است و روز به روز هم اين انحراف بيشتر مي شود، روز به روز انقلاب بيشتر به محاق مي رود، حرف رهبرى هم روز به روز اعتبارش كمتر مي شود به عنوان مثال ايشان صراحتا فرمودند كه فتنه خط قرمز نظام است، آن وقت فتنه گرى به عنوان وزير از طرف دولت پيشنهاد مي شود و در مجلس نمايندگان منتخب مردم هم راى اعتماد مي گيرد، به نظر من اگر اين مسير ادامه يابد هرگز به ايجاد و يا كمك به ايجاد تمدن و نظام اسلامى نخواهد انجاميد و نهايتا همان وعده خدا يعنى آمدن قومى ديگر جهت يارى اش محقق خواهد شد. اين مردم و اين مسوولان آنهايى نيستند كه چنين قابليتى داشته باشند، هر آنچه را هم كه تا الان از فشارهاى اقتصادى مستكبران تحمل كرده اند، غالبا نه از سر ارادت به انقلاب بوده است بلكه مجبور بوده اند كه در اين شرايط زندگى كنند، مگر اين حادثه اى عظيم و معجزه گونه رخ دهد و ديگر بار احساسات و تعقل مردم به سمت حمايت از انقلاب برگردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید برای تحقق یک نمدن، فرایندِ تاریخی شکل می‌گیرد و همین مردمی که می‌فرمایید در حال حاضر نسبتی با انقلاب ندارند، با هرچه بیشتر انحطاط تمدن غربی، به مرور در نسبت خود با فرهنگِ تجدد شک می‌کنند که نمونه‌های آن را حتماً ملاحظه کرده‌اید و بعداً این نمونه‌ها بیشتر می‌شود. آری! وقتی سر گوسفند بریده شد در آخرین لحظات، تقلای بیشتری می‌کند 2- بحث در تفاوت نگاه در وزیر پیشنهادی بود که آیا در فتنه نقش داشته یا نه؟ نه این‌که آن‌هایی که به او رأی دادند به جهت حضور در فتنه باشد. موفق باشید

17664
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: امسال در روز مردمی بزرگ داشت کوروش تعداد بیشماری از مردم بر دور مقبره ی کوروش جمع شدند و حتی عده ایی در مقابل این مقبره سجده کردند و این در حالیست که تجمع چنین جمعیتی تحت چنین عنوانی (بزرگداشت کوروش) در سال های اخیر بی سابقه بود و افراد از سراسر کشور خود را برای این روز به زحمت با تحمل رنج ترافیک و جاده های پیاده به آنجا رساندند و حتی شعار هایی ضد دینی و ضد انقلابی نیز در میان آنان سر داده شده حال سوال من اینجاست که شما چنین رخدادی را که هم در نزدیک پیاده روی اربعین است وهم در آستانه ی انتخابات سال بعدی است را چگونه تحلیل می کنید آیا این ناشی از برنامه ریزی نرم و رسانه ایی دشمنان ما نیست؟ و اینکه به نظر شما وسعت بیشتر این واقعه و پدید آمدن یک فرهنگ مردمی بصورت اجتماع بزرگداشت کوروش و خطرات جدی برای کشور و انقلاب به دنبال ندارد؟ و اگر این اجتماعات از آینی که هست گسترده تر شود گونه ای از تریبون سازی برای جریان رسانه ای دشمن نیست؟ وظیفه ی نهاد های دولتی در کنترل خطرات این اجتماع چیست؟ وظیفه ی شخصی هر فرد در کنترل خطرات این اجتماع چیست؟ با تشکر از دلسوزیتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نباید نسبت به این جریان حساسیت نشان داد. هنر رسانه‌ها و صدا و سیما است که سعی کنند انگیزه‌های صحیحی را در دل این حرکت برجسته نمایند. از آن جهت که مردم کوروش را مرد آزاده‌ای می‌دانند و به یک معنا حتی بعضاً آن را با ذو‌القرنین منطبق می‌کنند. با این کار عملاً اگر عده‌ای هم بخواهند آن حرکت را به حرکتی مقابل نظام تبدیل کنند، ناکام می‌شوند زیرا ما هم به کوروش احترام می‌گذاریم. موفق باشید

17658
متن پرسش
سلام استاد: برداشت شما از جمله «توقف در افراد حتی اگر معصوم باشند عین تحجر و عقب ماندگی است.» در متن زیر چیست؟ بر ما واضح است و باید خط را روشن کرد که توقف در افراد حتی اگر معصوم باشند عین تحجر و عقب ماندگی است. امروز باید روشن شود که آنانی که معتقد به کنشِ مسئولانه هستند، تسلیم شرایط و شرایط سازی نخواهند شد و مطالبات عدالت طلبان را رها نمی کنند، این کنش نه به انفعالی است که ماحصل ترس، عافیت طلبی است که نکند با عدم اقبال مواجه شوند و قدرتی که برای خود در ذهن منصورند را شکننده بیابند، از همین رو این افراد شخص پرستی و کاریزما یک نفر را تبدیل به پرچم و به جای گفتمان محوری به شخص محوری رو کرده اند. در کنش مسئولانه تصاحب قدرت هدف نیست، بلکه کنش مبتنی بر مسئولیت پذیری نسبت به گفتمان و قرار دادن آن به عنوان دال مرکزی مطرح است که در ادبیات بزرگانی همچو امام با عنوان مامور به انجام تکلیف یاد شده است. (هر چند که معنی آن عدم توجه به نتیجه نیست!) در کنشِ مسئولانه افرادند که باید به پای آرمان ها هزینه دهند نه آنکه آرمان ها را معطل شخص پرستی کرد! کنشِ مسئولانه برای قدرت و خدمت به مردم بر اساس آرمان ها برنامه دارد، نیرو تربیت می کند و معطل نمی ماند و قهر با قدرت نمی کند، بلکه کوشش می کند تا قدرت را همچو ابزار به کار گیرد. ولی برای کسب قدرت هرگز ارزش های خود را قربانی نمی کند، مردم را دلسرد و نا امید نمی کند و بنایش قدرت گرفتن شخص نیست. در کنشِ مسئولانه نمی توان نسبت به آینده مردم و توده ها بی اهمیت بود به بهانه منع یک شخص، کرکره توجه به اصلاح و تغییر را پایین کشید. کنشگران اگر احساس مسئولیت داشته باشند تا نفس می کشند تحت هیچ شرایطی وا نمی دهند و شرایط را به نفع خود تغییر می دهند! در کنشِ مسئولانه ما به خمینیسم ، خامنه ایسم (برای درک بهتر رجوع شود به صحیفه نور، کتاب ولایت فقیه و سخنان رهبری که اقبال مردم به خود را ناشی از گفتمان می دانند و در این باب مطالب متنوعی را بیان کردند) و احمدی نژادیسم که شخص پرستی تهی از درک معنا و تنها کاریزما محور است، نه قاطع می گویم و ارزش هایی همچو عدالت، عقلانیت، آزادی، معنویت، اخلاق، پیشرفت،انسانیت و … را ملاک قرار می دهیم. اگر بزرگ فرمانده مان را در جنگ به شهادت رساندند، عزاداری نمی کنیم و سپرمان را وارونه دست نمی گریم و سر تسلیم فرو نمی آوریم، بلکه سر و صورت را از خون فرمانده خضاب می کنیم و حتی با فرض شکست، بزرگ فرماندهی را جانشین و نبردمان را ادامه می دهیم! از جمله سر سلسله داران کنش مسئولانه مولایمان حسین (ع) است که برای احیا ارزش ها فارغ از اقبال یا عدم اقبال مردم، کنش داشته و نه تنها منتظر سپاه مردم کوفه نماندند بلکه مردم بصره را خود دعوت کرده، حال آنکه شرایط تقسیم قدرت برای هر کنش فعالانه ای از نگاه نتیجه گرایان سود محور مطلوب نبود! در آینده از کنشِ مسئولانه بیشتر می شنوید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه به این سخنان دقت کردم در آن یک‌نوع آلودگی نهفته است که آن را زیر سایه‌ی حرکت سیدالشهداء«علیه‌السلام» پنهان نموده است. می‌خواهد تحت عنوان کنش مسئولانه که به خودی خود سخن مبهمی است، نظرها را به نمونه‌های متعالی حرکت بشریت یعنی امامان معصوم«علیهم‌السلام» که ماوراء زمان و مکان راه را نشان می‌دهند، نادیده بگیرد تا بتواند با عبور از امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مقام معظم رهبری تحت عنوان کنش مسئولانه جوانان ما را گرفتار مشهوراتی کند که مدرنیته در این تاریخ حاکم کرده است وگرنه باید در کنش مسئولانه، ما را به رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» دعوت می‌کرد که مسئولانه‌ترین کنش در این تاریخ است. امید است که متوجه ضعف خود باشد. موفق باشید

نمایش چاپی