بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیاست و تحلیل حوادث

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4945
متن پرسش
سلام. استاد گرامی سوالی ذهن بنده رو به خودش مشغول کرده. از زمانی که انقلاب اسلامی و رسالتش را بهتر شناختم فکر می کردم آمریکا و سایر تمامیت خواهان جهان، با اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و اله مشکل دارند که اینقدر سنگ جلوی پای ما میگذارند. اما بعد دیدم کره شمالی ها هم که اصلا کمونیست و کافرند را هم اذیت می کنند. در نتیجه حس کردم آمریکا و غرب، از هر نوع ایدئولوژی که بخواهد نفی دیدگاه خودشان را بکند مخالفند و مخالفت خاصی و ویژه ای با اسلام ندارند. استاد می شود برایم توضیح دهید استنباط حضرتعالی از دشمنی دائمی غرب ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی ایران چیست؟ و اساسا نوع خصومت آمریکا یا ایران اسلامی، چه تفاوتی با نوع دشمنی آمریکا با کره شمالی دارد؟تشکر می کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر در این رابطه کتاب «تمدن‌زایی شیعه» را مطالعه بفرمایید جواب سؤال‌تان را به نحو کامل و جامع می‌گیرید. موفق باشید
4947
متن پرسش
استادبزرگوار سلام علیکم ، متأسفانه من وتعدادی از دوستان هنوز از عدم همراهی حضرتعالی در دفاع از امیر موحد وعاشق فدایی راه امام عصر عج جناب آقای دکتر احمدی نژاد این عادل وعارف بینهایت مظلوم ، در شگفتی وحیرت بسر می بریم .هرچه به گفتان وعملکرد ایشان دقت می کنیم همان برنامه امام ورهبری است که شما از آن طی سی سال گذشته رمزگشایی کرده اید وکلام وعمل آقای مشایی هم غیر از این نیست ؛ پس چرایکباره ایندو عزیز خدارا تنها گذاشتید وبه صف کسانی پیوستید که بدنبال نفی گفتمان " ربیع الانام ونضرةالایام" ، این گفتمان آشنای جان شما ،بودند وهستند؟ نکند مصداق ترقی معکوس شویم وبجای دست ولی باپای دشمن ولی بیعت کنیم !
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نفرمایید که ما در ذیل اسلام و تشیع، در عهد با انقلاب اسلامی و امام عزیز و رهبر بزرگوار هستیم و در این راستا هنوز در عهد خود با سردارانی همچون همّت و چمران و حاج احمد متوسلیان و خرازی وسایر این عزیزان پایداریم و یک لحظه چشم خود را از بزرگانی مثل شهید آوینی برنمی‌داریم. این‌ها که برشمردم کسانی‌اند که تمام تلاش خود را برای حفظ انقلاب در ذیل رهبری انقلاب تا مرز شهادت به‌کار بردند و گوش به رهبری دادند که در آخرین پیام خود پس از انتخاب آقای روحانی می‌فرمایند: «وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانه‌ی امنیت کشور و خنثی‌کننده‌ی ترفندهای دشمنان است». حالا این توصیه را با این جمله‌ی خود مقایسه کنید که می‌گویید چرا بنده به صف کسانی پیوسته‌ام که به دنبال نفی گفتمان «ربیع‌الانام و نضرة الایام» هستند. همه‌ی نگرانی بنده همین است که چه شده است که طرفداران آقای احمدی‌نژاد و آقای مشائی غیر از خودشان را دشمن اسلام و مسلمین به‌حساب می‌آورند؟! بنده نمی‌دانم منظور شما از کسانی که بنده به آن‌ها پیوسته‌ام به غیر از رهبری عزیز و کسانی که خود را ذیل رهبری معنا کرده‌اند کیستند؟ مسلّم می‌دانید بنده به اسرائیل و آمریکا نپیوسته‌ام. آری! خطر بزرگ همین است که همه با همدیگر دشمن شده‌ایم تا آن‌جایی که امثال جنابعالی با قداست‌بخشیدن به آقای احمدی‌نژاد هیچ ضعف و عیبی برای ایشان تصور نمی‌نمایید در حدّی که اگر امثال بنده در عین دفاع از گفتمان آقای احمدی‌نژاد به ایشان انتقادهایی داشته باشیم، به نظر شما آن دو عزیز خدا – یعنی آقای احمدی‌نژاد و آقای مشائی» را تنها گذاشته‌ام و به صف کسانی پیوسته‌ام که نفی‌کننده‌ی گفتمانی هستند که نظر به حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» دارد. در حالی‌که عنایت داشته باشید باید سراغ حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» را در حرکات و گفتار و مواضع نایب آن حضرت یعنی مقام معظم رهبری گرفت. می‌دانید که امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» با آن سعه‌ی وجودی که دارند در عین غیبت، دارای ظهور می‌باشند و در زمان غیبت ظهور نسبی ایشان در حرکات و مواضع و گفتار زعمای دین بوده و هست. این امام زمان، آن امام زمانی است که در نهایت به لطف خدا ظهور می‌کند و نه آن امام زمانی که بیرون از نظر به رهبری عزیز کسی به دنبال آن است که عملاً گرفتار یک نوع سوبژکتیویته و ذهن‌گرایی است. توصیه‌ی اکید بنده به شما آن است که به حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» با تأکید هرچه بیشتر بر سخنان و رهنمودهای هرچه بیشتر رهبری عزیز، نزدیک شوید و هر جریانی که می‌خواهد جدای از این جریان به دنبال حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشد را گرفتار یک نوع ذهن‌گرایی بدانید.، امام زمان ذهنی آن‌ها هرگز ظهور نمی‌کند. ممکن است عده‌ای به رهبری عزیز احترام بگذارند ولی نور امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» را در جایی غیر از آن‌چه از رهبری عزیز ظهور می‌کند جستجو کنند، مطمئن باشید این‌ها شما را از تاریخ نورانی انقلاب اسلامی بیرون می‌اندازند و چیزی نمی‌گذرد که با همه‌ی دوستان خدا دشمن می‌شوید تا آن‌جایی که دیدم یکی از کسانی که برای آقای احمدی‌نژاد و آقای مشائی قداست قائل است در سایت خود تأیید مواضع آقای روحانی توسط جبهه‌ی پایداری را بیعت‌کردن با پای دشمن قلمداد کرده بود! تحلیل جمله‌ی اخیر را به عهده‌ی شما می‌گذارم، ولی از خود بپرسید چرا کار به این‌جا کشیده است؟ آیا اگر بنده مواضع آقای روحانی را قبول ندارم به معنای آن است که بنده تماماً حق هستم و ایشان تماماً باطل؟ و تأیید مواضع اخیر ایشان که مطابق همان رهنمودهای رهبری است بیعت با پای دشمنان است؟ چرا نمی‌توانیم جای افراد را نسبت به اهداف مقدس نظام اسلامی تعیین کنیم تا موجب قبول یک‌جایِ افراد، و یا ردّ یک‌جایِ آن‌ها نشود؟ بنده بسیار برای جنابعالی و عزیزانی مثل شما که شور دینداری و انقلابی‌بودن را در خود شعله‌ور نگه داشته‌اید، احترام قائل هستم ولی از واژه‌ها و جملاتی که در سؤال خود به‌کار برده‌اید بر می‌آید که باید با وسعت بیشتری به موضوعات نظر کنید. موفق باشید
4922
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز آقای طاهرزاده احتراما بنده تفسیر قرآن شما را دنبال می‌کنم و به انقلابی بودن آن علاقه دارم ولی در بحث با افرادی که مذهبی هستند و در انقلاب و جبهه هم حضور داشته اند گاهی تردید میکنم که کدام راه صحیح است؟ آنها می‌گویند اگر حفظ نظام و مردم مهم نبود حضرت امام خمینی(ره) قطعنامه را نمی پذیرفت. الان هم باتوجه به رویکرد اکثریت به افرادی که دم از اعتدال میزنند با این شرایط روبرو شده‌ایم الان تحریم‌ها مردم را بامشکل مواجه کرده است. کم بودن حقوق‌ کارگران و افراد دیگر و بالارفتن سن ازدواج چند میلیون دختر و پسر، بخاطر اجاره بهای زیاد مسکن و عدم تمکن مالی، اکثر جوانان میلی به مباحث آرمانگرایی ندارند. ما باید ابتدا وضع اقتصادمان را به جایی برسانیم که تحریم ها ما را با این مشکلات بیچاره نکند و بعد به حقوق خودمان در زمینه ی هسته ای و آرمانهای انقلاب بپردازیم خواهشمند است این پارادکس را که برای بنده پیش آمده جواب بدهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً باید بر اساس ظرفیت مردم جلو رفت ولی اگر مردم و مسئولان آمادگی بیشتری داشته باشند تا با روش انقلابی جلو برویم همان نتایجی را که مردم به سختی به‌دست می‌آورند با راحتی بیشتر به‌دست می‌آوریم. این بستگی به روحیه‌ی مردم دارد بالاخره مردم بدی نیستند. موفق باشید
4926
متن پرسش
سلام علیکم. ضمن تبریک ایام و اعیاد شعبانیه و به امید اینکه در این ماه های عزیز ما را هم از دعای خیر فراموش نفرمایید. چند سوال پیرامون سلوک خدمتان عرضه می گردد 1- اگر مدیریت اشراقی را معتقد باشیم ایا جای تلاش و جهاد کمرنگ نمی شود؟ اصولا مرز استفاده اشراقات با برنامه ریزیهای کلان و خرد در زندگی فردی و اجتماعی چیست؟ مثلا ما برای اینکه یک مشکلی را حل کنیم باید کلی برنامه ریزی کنیم اما اگر بخواهیم بر اساس اینکه به موقع اشراق حل آن مساله از طرف عالم ملکوت به ما خواهد رسید دیگر باید دست روی دست گذاشت و منتظر ماند؟ می دانم که به این افتضاحی که من نوشتم نباید بود ولی خواستم مرز دریافت اشراق را با تلاش و برنامه ریزی مشخص کنید خصوصا وقتی که می بینیم مقام معظم رهبری از این شیوه استفاده می کنند که برنامه 40 ساله و 20ساله و 5 ساله می ریزند و حتی برای ابعاد فرهنگی هم قدم به قدم راهبرد و برنامه کلان و خرد تعریف می کنند. اگر فضای اشراقی بخواهد حاکم باشد چگونه با این برنامه ریزیها باید هماهنگ شد؟ اگر برنامه خلاف اشراق بود چه باید کرد؟ 2- به نظر شما جهت کارهای جمعی که نیاز به کارهای تفکری و برنامه ریزی و هماهنگی افراد با هم وجود دارد چه جایگاهی برای مباحث اشراق باقی می ماند؟ آیا می توان گفت همانطور که به فرد اشراق می شود به جمع هم اشراق می شود؟ 3- فرق امام با سایر علمای بسیار بزرگ مثل علامه و ایت الله بهجت و اقای قاضی و .. چیست؟ چرا آنها تحت اشراق الهی جهت هدایت اجتماع قرار نگرفتند؟ اصولا سلوک مثل آقای قاضی سلوک کاملی بوده است در حالی که به اجتماع توجه لازم نداشته است؟ 4- آیا در سلوک فردی واخلاقی هم باید فقط به امام رجوع کرد یا در ذیل امام به سایر شخصیتهای اخلاقی می توانیم رجوع کنیم؟ اگر جواب فرض دوم باشد این سوال پیش می آید که جمع بین شخص دیگر با امام در دستورات چگونه باید باشد؟ 5- ایا رجوع اصلی به امام علاوه بر گرفتن مبانی فکری ایشان از کتب و دستگاه فکری ایشان، باید با ارتباط روحی و قلبی با امام جهت اشراق مطابق مقتضیات زمان هم باشد؟ در این صورت راه ارتباط روحی چگونه است؟ آیا باید مثل رجوع روحی به ائمه با امام خمینی هم به صورت توسل مرتبط شد یا به صورت توجه به ملکوت ایشان ارتباط برقرار می شود؟.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مدیریت اشراقی به این معنا است که اولاً: انسان جوانب موضوعی را که می‌خواهد دنبال کند به‌خوبی بشناسد و در انجام وظیفه‌ای که تشخیص می‌دهد کوتاهی نکند ولی منتظر هدایت‌های خاص الهی نیز باشد. مثل آن‌که حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در مورد انقلاب انجام دادند و یا مقام معظم رهبری بر اعتماد به امداد الهی تأکید دارند، پس کار از طرف ما باید ادامه یابد ولی از انوار الهی غفلت نکنیم. گله‌ای که رهبری به سخنان نامزدهای ریاست جمهوری داشتند همین بود که گویا جایی برای امدادهای الهی نمی‌شناسند و برای جهانِ بدون خدا برنامه‌ریزی کرده‌اند. 2- آری اگر جمع در سلامت روحی و قلبی باشد حتماً با انوار الهی منور می‌شود و جلو می‌رود 3- هرکدام از آن عزیزان مطابق دغدغه‌‌ای که در زمان خود باید داشته باشند منور به اشراق خاص خود می‌شدند 4- به نظرم در ذیل کلیت شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌توان در امور فردی به سایر علماء اخلاق رجوع کرد و مشکل پیش نمی‌آید 5- ارتباط روحی با حضرت امام از طریق رهنمودها و عمل به آن‌ها و تفکر در کتاب‌هایشان خود به خود روح را از شخصیت ایشان متأثر می‌کند و یک نحوه هماهنگی با ملکوت ایشان ایجاد می‌کند. موفق باشید
4930
متن پرسش
با سلام و عرض ادب حال که نتایج انتخابات روشن شده است، برخی از دوستان زبان به نیش و کنایه باز نموده اند که چرا برخی صالح مقبول را به اصلح کم رای ترجیح نداده و با بی بصیرتی موجبات تعارض در میان اصولگرایان به نفع نامزد جناح مخالف را فراهم نموده اند. بیان می دارند که در صورت ائتلاف و ایجاد هم افزایی، بطور قطع موجی پدید می آمد که انتخابات را در دور اول به نفع اصولگرایان به انجام می رسانید. لطفا بفرمایید اگر به گذشته باز گردیم، با چه احتمالی از صحت این تحلیل، می توانستیم در مواضع خود تجدید نظر نماییم. ضمنا آنچه برای اینجانب تاکنون مورد تردید باقی مانده است، تعارض بین کارآمدی است با نگاه صحیح گفتمان انقلاب اسلامی. اینکه آقای الف حائز صد درصد توان اجرایی و برنامه ی مدون است و هشتاد درصد به گفتمان انقلاب نزدیک است، بر آقای ب که صد در صد همراه با گفتمان انقلاب بوده اما از توان اجرایی و برنامه ریزی، بیش از چهل درصد بهره نبرده است، در شرایط فعلی کشور ارجحیت ندارد؟ در تاریخ اسلام نیز در انتصابات اولیاء الله این مسئله دیده می شود که گاهی کارآمدی بر سلامت فکری مسئولان ارجح بوده است. خواهشمند است در این خصوص راهنمایی های لازم را بفرمایید. با تجدید احترام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که معتقدم ذهن خود را از موضوع انتخابات خالی کنیم و به وظایفی که نسبت به خود داریم در کسب معارف عالیه و اخلاق فاضله و وظایفی که نسبت به انقلاب و رهبری داریم در توجه‌دادن ذهن‌ها به رهنمودهای رهبر عزیز در راستای نظام‌سازی و تحقق تمدن اسلامی؛بیندازیم . باید عرض کنم در هرحال و حتی با ائتلاف اصول‌گرایان، نظر مردم متوجه شعارهای آقای روحانی بود که از یک طرف مثل اکثر نامزدهای اصول‌گرا تمام کارهای دولت را زیر سؤال می‌بردند و از طرف دیگر در خراب‌کاری‌هایی که با تمام بی‌رحمی به دولت نسبت می‌دادند شریک نبود. و اما این‌که می‌فرمایید کارآمدی‌ها با تأکید بر گفتمان انقلاب یکی نیست و گویا آن‌که بر گفتمان انقلاب بیشتر تأکید دارد دارای کارآمدی کمتری است، این یکی از نقشه‌های دشمن است که از یک طرف با تلاش زیاد جلو نیروهای انقلاب سنگ‌اندازی می‌کند و از طرف دیگر تبلیغ می‌کند نیروهای انقلابی کارآمدی لازم را ندارند، تا ذهن‌ها را متوجه افراد غیر انقلابی کند. همین امروز یعنی دوشنبه 10/4/92 در برنامه‌ی صبح رادیو (پیک بامدادی) ذیحسابی مجلس به دولت اشکال کرده بود که مقداری از بودجه را در جای خود مصرف نکرده و صرف یارانه‌ها کرده. خوب یکی از این‌ها نباید بپرسد چرا بودجه‌ی لازم جهت این مبلغ ناچیز 45 هزار و 500 تومان که دولت تعهد کرده است به هر نفر بدهد را تصویب نکرده‌اید تا دولت مجبور شود از ردیف‌های دیگر در این قسمت مصرف کند. آیا صلاح بود دولت از وسط سال این مبلغ یارانه‌ها را کاهش دهد؟ در حالی‌که دولت از قبل گفته بود این بودجه‌ دولت را با مشکلاتی روبه‌رو می‌کند. این را به عنوان مثال عرض کردم تا معلوم شود چگونه تلاش می‌شود دولت آقای احمدی‌نژاد را ناکارکارآمد نشان دهند تا راه را برای جریان‌های غیر انقلابی باز کنند. ما باید بدانیم مسلّم هر دولتی که بیشتر بر شعارهای انقلاب تأکید کند و ساده‌زیستی و عدالت را پیشه کند بیشتر به نفع دنیا و آخرت مردم است. البته این بدین‌معنی نیست که دولت آقای احمدی‌نژاد بی‌اشکال بوده است ولی باید مواظب باشیم با این نقشه ها روحیه‌ی انقلابی مردم کاهش نیابد. موفق باشید
4933
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز از روزی که رییس جمهور جدید انتخاب شده اند تحلیلهای متفاوت وبعضا متناقضی به گوش میرسد عده ای میگویند باید منتظر چوب خدا بود چرا که روحیه رفاه طلبی و سختی نا پذیری بر مردم غلبه پیدا کرد و باعث شد گفتمانی غیر از مقاومت روی کار بیاید! عدهای دیگر میگویند ما باید امید داشته باشیم وبا تحلیل درست با مخالفان گفتمان مقاومت که الان در حداکثر میباشند صحبت کنیم و تلاش بیشتری برای گسترش این گفتمان انجام دهیم تا در اینده با چنین شکستهایی مواجه نشویم . ونیز در این فرصت به باز خوانی اشتباهات و عملکردهای طرفداران گفتمان مقاومت بپردازیم لطفا نظر خود را بفرمایید و مانند گذشته مارا اگاه کنید با تشکر
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بپذیریم که جریان اصول‌گرا در این انتخابات به آن اهدافی که دنبال می‌کردند و در تصور داشتند دست نیافتند، بدون آن‌که بخواهیم انتخاب مردم را زیر سوال ببریم و عقل هجده میلیون نفری که رأی به رئیس جمهور منتخب دادند را نفی کنیم، باید جریان اصول‌گرا با جدیّت تمام خود را بازخوانی کند واگر می‌خواهد دولت‌های آینده با عمق بیشتری به صحنه بیاید باید بپذیریم ما ضعف‌های اساسی داریم، هر چند این ضعف‌ها در مبانی نیست ولی در روش و تحلیل نیاز به بازخوانی جدی داریم و امیدوارم در فرصتی که پیش آمده به جای آن‌که با همان تحلیل‌ها و روش‌های گذشته بخواهیم ادامه‌ی حیات دهیم به روش‌های خود نگاه کنیم و از خود بپرسیم در ذیل پذیرش ولایت رهبری، آیا با این روش‌ها که فقط و تنها برداشت خودمان را از اسلام ولایی بدانیم و هر جریان دیگری که اسلام و انقلاب و رهبری را قبول دارد، نفی کنیم می‌توانیم کار را ادامه دهیم یا به مرور کار در دست جریان‌های خاکستری کشور می‌افتد؟ آیا با این تحلیل‌های عجیب و غریبی که اصول‌گرایی گرفتار آن شده که به راحتی همدیگر را تکفیر می‌کنند امکان حضور سیاسی در آینده‌ی انقلاب برای خود می‌گذارد؟ آیا با امنیتی کردن امور فرهنگی دیگر امیدی برای اهل فکر و فرهنگ هست که اندیشه و فکر را در جامعه رشد دهند؟ آیا اصول‌گرایی گرفتار سطحی نگری در معارف دینی نشده و به تفکری که حضرت امام در آثار خود برای ادامه ‌ی انقلاب برای ما باقی گذاردند رجوع جدّی داشته؟ آیا اصول‌گرایان برای تعامل با دولت آقای روحانی در راستای رهنمود‌های رهبر عزیز در پیامی که بعد از انتخابات دادند،‌ تربیت کرده‌اند که فرمودند «رقابت، باید جای خود را به همکاری و رفاقت داده و طرفداران نامزدهای رقیب در آزمون بردباری و متانت و دانایی نیز جایگاه شایسته‌ی خود را به دست آورند. .... وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانه‌ی امنیت کشور و خنثی‌کننده‌‌ی ترفندهای دشمنان است. ». هر کدام از نکاتی که عرض کردم جوانبی دارد که بنده به صورت اجمال طرح نمودم و در ماه‌ها و سال‌های آینده بیشتر خود را نشان می‌دهد؛ کافی است باور کنیم اگر در مبانی بحمدالله در جایگاه مناسبی هستیم در روش‌ها و باورها سخت ضعف تاریخی داریم تا آن‌جایی که سال‌های گذشته نشان داده‌شد جریان اصول‌گرا آن‌چنان نسبت به همدیگر کینه توزانه عمل می‌کنند که فرصت دیگری برای کار دیگر برای خود نمی‌گذارند و فراموش کرده باید هر جریانی که در ذیل اسلام و انقلاب و شخصیت حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهنمودهای رهبری عزیز«حفظه‌الله» خود را تعریف کرده، برادر خود بدانند و نه رقیب و دشمن خود. موفق باشید.
4908
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت جنابعالی در مورد اقای هاشمی در نظرات اخیر فرموده اید با اینکه با نظرات ایشان مخالفم ولی ایشان را مقابل انقلاب نمیدانم. البته این حرف شما درست است که ما نباید دوستان را به دشمن تبدیل کنیم ولی حسن ظن بیش از اندازه هم چندان مناسب نیست شما بهتر از ما میدانید که این انقلاب برای اهداف قدسی ایجاد شد و به قول ان شهید سعید انقلاب ما انقلاب نور و ارزشها بود حالا اگر افرادی قیم ماب پیدا شوند و بخواهند نظر خودشان را بر انقلاب تحمیل کنند و انقلاب را از درون استحاله نمایند و کاری کنند که فقط پوستی از ان بمانند باز ما بگوییم در برابر انقلاب نیستند ؟ ایا اقای رفسنجانی در زمان ریاست جمهوریش اینکار را نکرد ؟ ایا ارزشهای انقلاب را به حاشیه نبرد؟ ایا به جای تحکیم مبانی دینی انقلاب مبانی فرهنگ غربی را تقویت نکرد؟ بعد همینکه احمدی روی کار امد ایا بیشترین مخالفتها را با او نکرد ؟ ایا در 88 به دروغ نگفتند تقلب شده و ان بساط را پهن نکردند؟ ایا در زمان خاتمی به همه چیز توهین نکردند؟ ایا در 18 تیر تاج زاده شورشیان را به سمت بیت رهبری هدایت نکرد؟ و هزاران مطلب دیگر مشکل هاشمی این است که خودش و فکرش را مساوی انقلاب میداند و با هر فکری غیر از خودش به شدت مبارزه میکند ان مطلب اقای روحانی را از یاد نبریم که گفت همین که کروبی با او در زمان ریاست مجلسش مخالفت میکرد حاضر شد با بدترین تهمتها او را خاموش کند البته این پیروزی دوباره هاشمی غصه ای است بر دل مومنین و با خون دل باید لبخند پیروزی نظام را بر لب جاری کنند هر چند در این شکست خود اصولگراها مقصرند که موقعیت خود را نشناختند و مفت از دست دادند تا توانستند احمدی را له کردند احمدی هم تا توانست با انها لجبازی کرد بنده معتقدم ضربه ای که هاشمی به انقلاب زد هیچ کس نزد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که آقای هاشمی در رابطه با انقلاب به دنبال آرمان‌شهری است که آرمان‌شهر از نظر او عین اسلام و انقلاب است و بنده در مباحث «انقلاب اسلامی» به نظر خودم روشن کرده‌ام، آرمان‌شهر آقای هاشمی به‌کلّی غیر از آرمان‌شهر تمدنی است که ما فکر می‌کنیم انقلاب به دنبال آن است. ولی اولاً: عرض بنده آن است که این تفاوت را به معنای آن ندانیم که آقای هاشمی مثل بعضی‌ها بنا دارد انقلاب را دو دستی به غرب تقدیم کند، هرچند به آرمان‌شهر غربی اصالت می‌دهد. ثانیاً: تأکید بنده آن است جایگاه فکری آقای هاشمی را بشناسیم تا نوع تعامل ما با این فکر، آگاهانه و عالمانه و کارشناسانه باشد و این به معنای تأیید آقای هاشمی نیست بلکه به معنای چشم‌نبستن به این طرز فکر است، و امیدوارم در چهارسالی که در پیش داریم بر روی این موضوع به‌خوبی از جهت فکری و فرهنگی کار شود. موفق باشید
4909
متن پرسش
با عرض سلام وادب خدمت استاد بزرگوار خودم...جناب عالی در جواب سوال 4885 فرمودید که مردم انتخاب اقای روحانی را گذر از رهبری نمیدانند و فرمودید از انتخاب اقای روحانی نگران نیستید.ولی به نظر من از چند جهت نگرانی های شدیدی وجود دارد .اینکه: امریکایی که قبل از انتخابات میگوید انتخابات ایران را قبول ندارد چون می پندارد که ملت همانند گذشته به مقاومت خود ادامه می دهداما بعد از پیروزی اقای روحانی می گویند که به انتخاب مردم ایران احترام می گذاریم!!!یعنی ازاین انتخاب خوششان امده.یابه نظر من مردمی که به احمدی ن‍‍ژ‍اد با ان شعارهای انقلابی رای دادند این دوره به این نتیجه رسیدند که مقاومت وجریان گفتمان انقلاب اسلامی قادر به تامین معیشت انان نمی باشد واشکال نه در کاراقتصادی دولت بلکه در نحوه گفتمان است وگرنه کسانی مثل اقای قالیباف و رضایی برنامه های به مراتب قوی تر وهدفمند تر از اقای روحانی در زمینه اقتصاد ارائه دادند ولی چون اقای خاتمی وهاشمی از ایشان حمایت کردند مردم نحوه مدیریت دولت اصلاحات واقای هاشمی را مناسب تر دیدند و گرنه کدامیک از ملاک هایی که رهبری بخصوص در مرقد امام(ره)به مردم توصیه کردند در اقای روحانی وجود داشت.استاد من از این مردم عزیز دلگیرم چون به نظرم مردم با اینکه به نظام ورهبری علاقه داشتند ولی متاسفانه نظر اقای هاشمی رانسبت به نظر مقام معظم رهبری درست تریافتند (که البته این صحنه را اقای هاشمی به این نحو طراحی کردند).مگر اقا در حرم رضوی نفرمودند ویژگی های مثبت این دولت منهای ضعف های ان یا در مرقد امام فرمودند عده ای گمان نکنند که با امتیاز دادن به دشمن مشکلات حل خواهد شد ویا اینقدر توصیه کردند که کسی سرکاربیاید که دربرابر دشمنان مقاوم باشد وعزت کشوررا حفظ کند در صورتی که همه می دانند که اقای روحانی سابقه خوبی در این زمینه ندارد...حال با این وضع نباید انتظار داشت که کشور (حداقل) در جا بزند...ببخشید از پرگویی من.من الله توفیق
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله متوجه اصل مسئله هستید و برایتان روشن است که حقیقت انقلاب اسلامی گفتمان آن است و استکبار جهانی با گفتمان این انقلاب که رجوع به توحید است مشکل دارد ولی عنایت داشته باشید که استکبار جهانی محذورات و تنگناهایی دارد که در رویارویی با انقلاب اسلامی مجبور به موضع گیری هایی است تا معنای خود را در جهان سیاست از دست ندهد مثل همین که مجبور می شود بگوید به انتخاب مردم احترام می گذارد.قبول دارم ما هنوز ملتی نداریم که تمام ابعاد مقاومت را بشناسد و ما در شناساندن برکات ابعاد مقاومت به مردم‌مان کوتاهی کردیم وعمارهای حضرت امام خامنه ای عزیز در این مورد تبیین لازم را نکردند،ولی از این مردم خوب بیش از این انتظار نداشته باشید.مردم معتقدند می توانند در عین حفظ انقلاب و وفاداری به رهبری فعلاً از طریق آقای روحانی از تنگناهای موجود که عمدتاً استکبار جهانی ایجاد کرده بگذرند بدون آن که امتیازی به استکبار جهانی بدهند و فکر می کنم محاسبه مردم غلط نباشد،هرچند اگر بر مقاومت بیشتر تأکید میکردند بهره ای دیگر نصیب آن ها می‌شد و برکات زمین و آسمان به صورت غیر قابل تصور به سوی ملت ما سرازیر می گشت.شرایطی فراهم شده است تا عمارهای حضرت آقا کاری که باید انجام دهند در این چهار سال انجام دهند تا اصول‌گرایی از این همه سطحی‌نگری نجات یابد.بنده کتاب «جایگاه تاریخی حادثه ها» را به این امید نوشته ام چون معتقدم تا ما جایگاه تاریخی حادثه ها را نشناسیم بصیرت لازم جهت اقدامِ به هنگام پیدا نمی کنیم تا زود عمل کنیم و یا دیر.در آخر فرموده اید پرگویی کرده ای،پرگویی نکرده ای دُرّ و گوهر افشانده ای.موفق باشید.
4889
متن پرسش
استادجون سلام،من بخاطر نتیجه انتخابات خیلی غصه خوردم و دوست دارم نظر شما رو نسبت به فکرام بدونم ؛ 1-اینکه مردم چندان گناهی نداشتن که به این انتخاب متمایل شدن چون نتیجه طبیعی چنین وضع اقتصادی متمایل شدن توده ها به سمت قطب سرمایه داریه ،ولی این یه تلنگر بزرگ به اصولگراها بود که بدونن حتی اگه اونام بد کار کنن کنار گذاشته میشن و ملت فکر کردن که اصولگراها بهشون اهمیت ندادن و کمکاری کردن پس کنارشون گذاشتن،ولی فکر اینکه چه خوب برنامه ریزی شد تا تفکر مقابل رهبری روی کار بیاد خیلی دلمو میسوزونه اینکه از4سال پیش تحریماشدید بشن سرمایه دارای داخلی هم همکاری کنن تا مردم بستوه بیان و جریان اعتقادیشونو بخاطر اقتصادشون نادیده بگیرن، 2-توجریان انتخابات حجاب بودن امثال ولایتی برام خوب روشن شد ولی فکر کردن به اینکه توده مردم با رهبرین و در عین حال که به حرف ایشون گوش میکنن خیلی راحت متضادترین نظر مقابل ایشون رو انتخاب میکننن خیییییلی غصه داره و اینازنظرمن یعنی به حجاب رفتن رهبری ! و این همون فتنه بزرگتر از 88 رو برام تداعی میکنه ، 3-رهبری عزیز قبل انتخابات گفتن که ما نمیدونیم تقدیر الهی چیه ...منم به حکمت کار خدا مطمئنم ولی حس میکنم همونطور که 88 امتحان خواص بود 92 شده بود امتحان عوام و ملتمون به خاطر این انتخاب تاوان پس میده، 4-به نظرم روحانی فقط یه مهره س و هاشمی خودشو رئیس جمهور میدونه،وعرصه رو مناسب میبینن برا تاختن و دوباره روی کار آوردن تفکراتشون، 5-توی مناظره ها عمق کینه ی اصلاح طبا رو نسبت به گفتمان انقلاب درک کردم و بهمین خاطر نگران هروز حاشیه پرداختنشونم اگرچه به این نکته هم نظر دارم که به نسبت 8 -16 سال پیش نیروهای انقلاب خیلی بیشتر و پخته تر شدن و آگاهی مردم و جهتگیری مجلس خیلی آزادشون نمیذاره واسه هر خطایی ،ولی شما خییلی ناامید نیستین انگار،میخوام بدونم حالا که رای آوردن سعی میکنید امیدوار باشید یا از قبل همینطور فکر میکردید؟ 6- برای افزایش بصیرت و اخلاص چیکار کنیم تا به بهترین شکل ممکن توی تقدیر الهی نقش بازی کنیم؟ و در آخر اینکه استاد خییییییلی دوستتون دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده با شما در این مورد موافقم که اگر اصول‌گراها هم به مردم اهمیت ندهند مردم از آن‌ها عبور می‌کنند، ولی قبول ندارم حالا کار دست سرمایه‌دارها افتاده. مگر انقلاب چنین اجازه‌ای به دولت می‌دهد ؟ بر فرض هم که دولت بخواهد چنین کاری را بکند که روی این فرض هم باید تأمل کرد 2- بسیاری از آن‌هایی که به آقای روحانی رأی دادند قبول ندارند که رأی‌دادن به آقای روحانی به معنای پشت سرگذاردن رهبری است، به‌خصوص که آقای روحانی در فیلم مستند شماره‌ی 1 خود از رهبری بسیار خرج کرد و از طرفی آقای روحانی در هیچ‌جا چیزی نگفت که افراد تصور کنند مقابل رهبری می‌خواهد عمل کند 3- بنده فکر نمی‌کنم مردم به جهت این انتخاب تاوان پس بدهند، مردم تصور می‌کنند می‌توانند با انتخاب آقای روحانی هم انقلاب را داشته باشند و هم به گمان آن‌ها تندروی نداشته باشند 4- خیلی تند قضاوت می‌کنید. هنر شما باید این باشد که جای افراد را بفهمید. بنده با تفکر آقایان هاشمی و روحانی و خاتمی موافق نیستم ولی هرگز این افراد را در مقابل انقلاب نمی‌دانم، هرچند فکر می‌کنم در عین احترام به رهبری در رابطه با آینده‌ی انقلاب و ارتباط با غرب نگاه دیگری دارند 5- واقعاً ناامید نیستم چون با نگاه دیگری به جریان آقای هاشمی نگاه می‌کنم که در عین آن‌که تقابل زشتی با دولت آقای احمدی‌نژاد کرد ولی این کار را از سر دلسوزی می‌کرد و از این جهت باید مواظب باشیم همه‌ی جوانب را در نظر بگیریم 6- برای افزایش بصیرت نظر من آن است که سعی کنیم جایگاه تاریخی انقلاب و جریان‌ها را بشناسیم. در کتاب اخیر تحت عنوان «جایگاه تاریخی حادثه‌ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن» سعی بنده همین نکته بوده است و اصل بصیرت را سعی کنید با سلوک ذیل شخصیت امام در خود نهادینه کنید. موفق باشید
4879
متن پرسش
مگر شما نمی گفتید که ما از اصلاح طلبی عبور کردیم پس چرا بااین وسعت دوباره به این ها رجوع شدمن فکرمی کنم هیچ کس به اندازه دکتر احمدی نزاد دست این هارا نخونده بودحالا چه باید کردمن فقط نگران حضرت سید علی هستم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند این نور را از شما نگیرد که نظرتان به قلب مبارک رهبرتان است ولی بنده هنوز هم معتقدم ما به‌حمدالله از اصلاح‌طلبی عبور کرده‌ایم، اصلاح‌طلبانی مثل محمدرضا خاتمی‌ها گمانشان آن بود که کشور باید از ولایت فقیه عبور کند و قانون اساسی را قبول نداشتند. همان‌طور که آقای غرضی گفتند آن‌ها حرفشان آن بود که قانون اساسی ما منشور سازمان ملل است. ما در این انتخابات در شرایطی هستیم که برای ادامه‌ی راه باید گذشته را بازخوانی کنیم، گذشته‌ی ما کمی آشفته بود و برای ادامه‌ی راه باید بازخوانی شود به جای آن‌که آقای خاتمی و هاشمی نقد شوند و جایگاه فکری آن‌ها معلوم شود بعضی از اصول‌گراها آن‌ها را متهم به خیانت کردند، آیا این کار درست بود؟ روزنامه کیهان در تاریخ 26 ماه جاری مقاله ای دارد به این صورت « عناصر معارض جمهوری اسلامی با ابراز تردید نسبت به حسن روحانی می‌گویند او اصلاح‌طلب نیست و مستقل از اصلاح‌طلبان به عرصه انتخابات آمده و منصوب رهبری در شورای عالی امنیت ملی است. در این زمینه «محمدرضا-ی» همکار فراری نشریات زنجیره‌ای به صدای آمریکا گفت: روحانی اصلاح‌طلب نیست و هیچ اصراری هم ندارد که خودش را اصلاح‌طلب بنامد. این در حالی است که آقای عارف خودش را اصلاح‌طلب می‌دانست. اما چون در نظرسنجی‌ها حتی نظرسنجی‌های اصلاح‌طلبانه او دارای رای بالایی نبود، اصلاح‌طلبان از روحانی حمایت کردند. مرتضی -ک از همکاران متواری گروهک ملی-مذهبی نیز که در پاریس اقامت دارد به یک رسانه اپوزیسیون (رادیو کوچه) گفت: آقای خامنه‌ای ترجیح داده بود از رقابت‌های انتخاباتی دور باشد. آقای روحانی نماینده ایشان در شورای عالی امنیت ملی است به ویژه این که روحانی از معتمدین نظام بوده و بخشی از جریان راست هم او را بر دیگر رقبا ترجیح می‌دهند. وی در مصاحبه با رادیو فردا نیز تصریح کرد: حسن روحانی به اصلاح‌طلبی شهره نیست هر چند هاشمی و کارگزاران و خاتمی از او حمایت کرده‌اند. او مورد اعتماد رهبری بوده است. از سوی دیگر علیرضا نوری‌زاده به شبکه الجزیره گفت: حسن روحانی به هیچ‌وجه اصلاح‌طلب نبوده و نیست و نماینده رهبری و نزدیک به رهبر و همواره میانه‌رو بوده است. اصلاح‌طلبان که حامی عارف بودند، در نظرسنجی‌ها دریافتند که عارف حداکثر 10 درصد آرا را کسب می‌کند. نوری‌زاده گفت: از نظر رهبری این انتخابات یک همه‌پرسی برای نظام ایران بود، زیرا می‌خواهد بگوید جمهوری اسلامی وجهه مردمی دارد. نظام زیرکی به خرج داد و انتخابات شوراهای شهر را با انتخابات ریاست‌جمهوری همزمان کرد.(!) مسئولان نظام هر رای‌دهنده را که پای صندوق‌ها رفت نماد وجهه قانونی و مردمی نظام تلقی می‌کنند. گفتنی است رجب مزروعی عضو متواری فراکسیون مشارکت در مجلس ششم در مصاحبه با رادیو فردا در شب انتخابات گفته بود: روحانی رای بالایی دارد اما اگر هم شکست بخورد، این مصیبتی برای اصلاح‌طلبان نیست چرا که آنها نیروی اجتماعی خود را دارند و آن بخشی هم که شرکت نکردند، جنبش سبز را می‌سازند. بنابراین شکست روحانی شکست و مصیبتی برای اصلاح‌طلبان نخواهد بود. موفق باشید
4880
متن پرسش
سلام علیکم.استاد بزرگوار اگر در انتخابات جناب روحانی به پیروزی رسیدند وظیفه ما به عنوان بچه های مذهبی و یا طلاب علوم دینی در چهار سالی که در پیش داریم چیست؟چگونه با جهت گیریهایی که در آینده در اجتماع نسبت به نحوه نگاه به معارف اسلام و تمدن غرب به وجود خواهد آمد برخورد کنیم؟چگونه فضایی را تحمل کنیم که با روح انقلاب سازگار نیست و بعد از هشت سال تلاش شاهد باشیم که به جای پیشروی بیشتر باید درجا بزنیم و یا حتی عقبگرد داشته باشیم؟ و . . . . . خلاصه اینکه حضرتعالی مهم ترین وظیفه ای را که به خصوص برای طلاب در چهار سال پیش رو احساس می کنید چیست؟ باتشکر... یا حسین علیه السلام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر می‌کنم مثل همیشه رهبری عزیز در بیانیه‌ی اخیر خود به‌خوبی تکلیف ما را روشن کردند. در شماره‌ی 1 بیانیه‌ی خود فرمودند: «هیجان و التهاب روزها و هفته‌های رقابت، باید جای خود را به همکاری و رفاقت بدهد» ملاحظه کنید رهبر عزیز می‌خواهند ما از این نکته به‌راحتی نگذریم که بنای ما باید همکاری و رفاقت باشد و با توجه به معیارهایی که رهبری عزیز روشن می‌کنند رفتار دولت‌مردان را ارزیابی می‌کنیم و نه با معیارهای حزبی و گروهی که بعضی از اصول‌گرایان گرفتار آن شده‌اند. ما باید از ظرفیت هر دولت برای پیشبرد انقلاب بهره ببریم. رهبری عزیز در ادامه‌ی پیام خود در شماره‌ی 1 فرمودند: «طرفداران نامزدهایِ رقیب [باید] در آزمون بردباری و متانت و دانایی نیز جایگاه شایسته‌ی خود را به‌دست آورند» و این توصیه رهبری عزیز نقشه‌ی راه ما در 4 سالی است که در پیش داریم که در مقابل دولت آقای حسن روحانی در آزمون بردباری و متانت قرار گرفته‌ایم. در حال حاضر فرصتی برای آقایان پیش آمده که به شدت دولت آقای احمدی‌نژاد را تضعیف کردند و حالا بار مسئولیت به دوش خودشان افتاد و فرصتی هم برای ما پیش آمده که در عین رعایت وحدت ملی که رهبری عزیز«حفظه‌الله» بر آن تأکید دارند و در عین کوتاهی‌نکردن از هر کمکی که از دستمان برمی‌آید نسبت به دولت منتخب، به ترمیم ضعف‌های فکری و فرهنگی جامعه بپردازیم. جامعه‌ای که باید راه بلند رسیدن به تمدن اسلامی را طی کند و در زمینه‌ی نظام‌سازی که رهبر عزیز مدّ نظر دارند نهایت تلاش را بکنیم. 2- فراموش نکنید ما وارد تاریخ جدیدی شده‌ایم که رو به جلو دارد. دنیا قدرت نظام ما را شناخته و دوره‌ی تحمیل اراده‌های استکباری بر سایر ملت‌ها تمام شده و هرگز ملت ما سرنوشت خود را به هیچ دولتی گره نزده، بلکه از دولت‌ها استفاده کرده ولی دائماً چشم او به انقلاب اسلامی و رهبری انقلاب بوده و این همواره ادامه دارد. در این راستا کارهای زمین‌مانده بسیار داریم خدا کند توفیق تشخیص کارهای زمین‌مانده را از دست ندهیم. موفق باشید
4881
متن پرسش
با سلام استاد می خواستم نظر جناب عالی درباره ی اینکه ما میدانیم حضرت اقای جوادی املی یک شخصیت انقلابی و حکیم و معتقد به نظام همانطوری که از کتاب بنیان مرصوص ایشان هم بر می اید اما دیدیم که ایشان تعاریف بالایی از اقای رفسنجانی داشتند ایشان را سید الشهدای انقلاب نامیدند و در دوره ی ریاست جمهوری چند سال قبل نظرشان با ایشان بود در صورتی که رهبر انقلاب در خرداد 88 سخن از تفاوت هایی با اقای هاشمی زدند در صورتی که با مبانی اقای جوادی ایشان هم باید نظرشان همان باشد چون مبانی یکی است یا شاید مبنای اقای جوادی هم نزدیک به اقای هاشمی است با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در این مورد داشته‌ام به قسمت شخصیت‌ها رجوع فرمایید، در بخش آیت‌الله جوادی موضوع را دنبال بفرمایید. موفق باشید
4883
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر باتوجه به شرایط پیش آمده در انتخابات و نتیجه رقم خورده قلوب مومنین محزون و خوف بازگشت به مواضع غربی در امور اجرائیه کشور به چشم میخورد لذا از جناب عالی تقاضامندیم با رهنمود های خود مثل همیشه ما را راهنمایی فرمایید و بفرمایید وظیفه ما در این دوران چیست و کجا قرار داریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به جواب سؤال شماره‌ی 4880 رجوع فرمایید و فکر کنید کارهای زمین‌مانده‌ی ما چیست تا تمدن اسلامی از افق آینده‌ی ما بیرون نرود. موفق باشید
4861
متن پرسش
استاد سلام. نظر شما در این خصوص چیست؟ مهدوی کنی: آقای جلیلی، جوان خوبی است اما اینکه به درد ریاست جمهوری می خورد یا نه، بحث دیگری است شنبه, خرداد ۱۱, ۱۳۹۲, ۱۳:۰۶ 31,535 بازدید www.IE92.IR آیت الله مهدوی کنی: آقای جلیلی، جوان خوبی است اما اینکه به درد ریاست جمهوری می خورد یا نه، بحث دیگری است. آیت الله مهدوی کنی در پاسخ به این که ” آیا سعید جلیلی برای ریاست جمهوری مناسب است یا خیر” گفتند: (( با احساسات رای ندهید وگرنه دوباره پشیمان می شوید. آقای جلیلی، جوان خوبی است اما اینکه به درد ریاست جمهوری می خورد یا نه، بحث دیگری است.)) ایشان در ادامه فرمودند: (( این موضوع که ایشان ( سعید جلیلی) را به عنوان کاندیدای خود معرفی کنیم، بعید است. برای من روشن نشده است که آیا ایشان می توانند رئیس جمهور خوبی باشند یا نه. اما قطعا همین مورد که ایشان نزد من نیامدند یعنی شرح صدر ندارند.))
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که آیت‌الله مهدوی کنی این موضوع را تکذیب کردند. موفق باشید
4842
متن پرسش
سلام علیکم فکر کنم در مورد مقایسه ی دکتر حداد با آن دو نفر دیگر یعنی دکتر ولایتی و دکتر قالیباف، سخن شما جای تأمل داشته باشد چون اموری که در گفتمان دکتر حداد به چشم می خورد که عبارت است از نفی مطلق جریان فتنه و پا فشاری روی سیاست خارجی استقلال محور، عقیم بودن اهداف اقتصادی ـ فرهنگی ـ سیاسی جدای از گفتمان انقلاب، مخالفت دشمن با اصل نظام و بازیچه بودن انرژی هسته ای، دقیقا همان چیزی است که دکتر جلیلی هم بر آن تأکید و تکیه دارند و محور تمایز ایشان با دیگران است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در آن نوشته خواستم علت این‌که آقای دکتر حداد ائتلاف 1+2 را پذیرفتند عرض کنم وگرنه در همان نوشته هم عرض کردم آقای دکتر حداد به آقای جلیلی نزدیک‌ترند. و اخیرا هم شنیدید اقای دکتر حداد در کلاس مثنوی شان فرموده بودند به نفع افای قالیباف کنار رفته ام موفق باشید
4843
متن پرسش
بنانم حق...باعرض سلام خدمت استاد عزیز...در مناظره اخر نگاه غلط اقای ولایتی و اقای رضایی به بحث هسته ای که مسئله تقابل با دنیای استکبار است کاملا روشن گردید...اما جناب اقی دکتر حداد عادل یه خوبی راجع به بحث مذاکرات( واینکه طرف های مذاکره همانند کسانی هستند که خود را به خواب زده اند) موضع گیری نمودند وبه نظرم در این مناظرات ایشان به خوبی به عنوان تریبون انقلاب عمل کردند وبحث هایی چون سبک زندگی اسلامی-اقتصاد مقاومتی-اصلاح الگوی مصرف- معماری اسلامی- ومهمتر ازهمه "مقاومت دربرابر فشار های بیگانگان" را مطرح کردند تا جایی که از طرف اقای رضایی متهم به "شعار زدگی"شدند..من تا به حال دلیل اصلح بودن اقای جلیلی نسبت به اقای حداد را در این می دانستم که گفتمان مقاومت در ایشان پررنگ تر است و همچنین ایشان جوان تر وشاداب تر بوده و احتمالا تیم قوی تری دراطراف ایشان حضور خواهند داشت...ولی جنابعالی سخنی فراتر به میان اوردید وان عدم درنظر گرفتن انقلاب در وسعت جهانی از طرف ایشان است...من تا به حال متوجه چنین مطلبی نبودم وچیزی دراین باره نمیدانستم...دلیل شما بر این مدعا چیست؟اگر سند و یا صحبت و یا موضع گیری خاصی از ایشان در این مورد دارید ارائه فرمایید(درصورت امکان در مورد هر سه عضو ائتلاف)...اجرکم عندالله...یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم از قبل به آقای دکتر حداد ارادت دارم ولی راز ائتلاف 1+2 را خواستم عرض کنم. حال نگاه دکتر حداد به غرب چگونه است بحث دیگری است. همین اندازه بدانید که ایشان غرب را در کلیت رد نمی‌کنند بلکه در زمره‌ی متفکرانی هستند که معتقدند با غرب باید گزینشی عمل کرد چون قبول ندارد رابطه‌ای بین تکنیک غربی و فرهنگ غربی هست بلکه معتقدند ما می‌توانیم با هر فکر و فرهنگی از تکنیک غربی استفاده کنیم که این موضوع عرض عریضی دارد. موفق باشید
4845
متن پرسش
باسمه تعالی سلام استاد عزیز؛ در میان نامزدهای ریاست جمهوری باز ما یک دکتر جلیلی می شناسیم که رأی بدهیم اما در مورد شورای اسلامی شهر اصفهان در میان این همه کاندیدا بنده که یک نفر را هم سراغ ندارم چه برسد به 21 نفر لذا خواهشمندم اگر افراد متعهد و مورد وثوقی می شناسید معرفی بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم خیلی وارد نبودم تا این‌که از مسئولان طراز اول شهرداری سؤال کردم و عرض کردم با این‌که شما کارهای بسیار بزرگی در این شهر شروع کرده‌اید فکر می‌کنید کدام‌یک از ائتلاف‌ها می‌توانند در شورای شهر به شما کمک کنند تا کارها زمین نماند؟ ایشان در عین احترام به همه‌ی نامزدهای شورای شهر فرمودند: امید است ائتلاف خادمین شهر بهتر کمک کنند. و لذا بنده همان ائتلاف را پذیرفتم با این تفاوت که برای خانم‌ها شخصیت برتری قائل هستم و تنها به جای آن دو خانم محترم دونفر دیگر را قرار دادم. موفق باشید
4846
متن پرسش
با سلام خدمت استاد و پدر عزیزم که تا به حال کتب وسخنرانیهایشان در زنگی ام خیلی راهگشا بوده؟دست شمارا میبوسم امیدوارم دعای شما پشت سرم باشد یه سوال انتخاباتی داشتم که ایکاش هرچه زودتر جوابش داده میشد//نظر شما پیرامون اقایان حداد عادل قالیباف و ولایتی چیست؟چه مشلاتی دارن؟ایا مشاور رهبری بودن دلیل بر نزدیکی افکار و بینش نیست؟ممنون ملتمس دعای خیر استاد گرانقدر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه خوب‌اند. بنده عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 4820 عرض کرده‌ام و به نظر خودم جایگاه نامزدها را در رابطه با اهداف انقلاب و تعریفی که از انقلاب دارند روشن کرده‌ام. موفق باشید
4836
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضراستاد طاهرزاده امام خمینی می فرمایند نگذارید انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیافتد تحلیل حضرتعالی از نا اهلان و نا محرمان چه کسانی هستند؟ بعضی کاندیدا نا اهلان را به معنی کسانی که تخصص کافی ندارند تحلیل می کنند و نظرشان این است اگر کسی به مبادی انقلاب اسلامی پایبند باشد و تخصص کافی نداشته باشد شایسته ریاست جمهوری نیست آیا چنین برداشتی درست است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فکر می‌کنم منظور حضرت امام از نااهلان و نامحرمان کسانی‌اند که جایگاه تاریخی انقلابی که آمده است از فرهنگ غرب عبور کند را نمی‌شناسد وگرنه چه اشکال دارد انسان هم تخصص کافی داشته باشد هم جایگاه انقلاب را بشناسد. موفق باشید
4823
متن پرسش
با سلام با توجه به اینکه اکثر جوانان حامی دکتر جلیلی وارد عرصه اجرایی هنوز نشدند می خواستم اگر برایتان امکان پذیر باشد مثال ها و مصداق هایی در رابطه با عدم تناسب ساختارهای اجرایی و اقتصادی و ... با اهداف انقلاب برایمان مطرح کنید تا بتوانیم ملموس تر دکتر را در محافل عمومی حمایت و تبلیغ کنیم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار مشکلی است همین اندازه باید مسئله را طرح کرد که نظام اداری ما ظرفیت تحقق اهداف انقلاب را ندارد، چیزی که چندین بار رهبری عزیز در مورد آموزش و پرورش مطرح کردند و منجر به تدوین سند راهبری شد. موفق باشید
4833
متن پرسش

باعرض سلام ودعای خیرخدمت استادگرامی جناب آقای طاهرزاده. این حقیرجنابعالی رادارای هندسه فکری منسجم وتفکری ناب ازجنس امام ورهبری عزیز شناخته ام ونظرشمارامهم واثرگذاربرای همه علاقمندانتان می بینم.ارائه نظرحضرتعالی دردفاع ازآقای جلیلی راباآنچه ازشمادرکتب ومباحث مختلف دریافته ایم متناقض یافته ام خواهشمندم جهت تنویراذهان دوستداران،مواردذیل را توضیح فرمائید. درکتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی صفحه 48 به استنادسخنان رهبری عزیزدر24/7/90نوشته شده است (که ولایت فقیه مسئولیت اجرایی ودخالت درکارهانیست وبعضی دوست دارندبگویند؛فلان تصمیمهابدون نظررهبری گرفته نمی شود.نه اینطورنیست)این سخنان بامواضع آقای جلیلی وحسن روحانی که ازرهبری سپری برای عملکردضعیف خود درشورای امنیت ساخته اند،متناقض است. رهبری عزیزدرابتدای امسال فرمودند رئیس جمهور آینده بایدنقاط قوت دولت کنونی راداشته ونقاط ضعف آنرانداشته باشد،ودردیدار هیئت دولت فرمودند یکی ازنقاط قوت شمااین است که وابسته به هیچ جزیان وحزب وگروه نیستید.این درحالیست که آقای جلیلی درمناظرات درموضع یک اصولگرای حزبی تمام قد ظاهرشدودرمیدان پاسخگویی عملکرداصولگرایان حزبی قرارگرفت. امام خامنه ای در14خرداد90فرمودنداگربه نام انقلابیگری،اخلاق رازیرپابگذاریم ازخط امام منحرف شده ایم.واگر به نام عدالتخواهی به مردم مؤمن وکسانی که ازلحاظ فکری بامامخالفندامامیدانیم که به اصل نظام اعتقاددارند اهانت کردیم ازخط امام منحرف شده ایم.ودرجای دیگرفرمودندمسئولیت وتشخیص انحراف با رهبری است ودرصورت انحراف باید یقه رهبری راگرفت.این درحالیست که آقای جلیلی(که به گفته خودسربازرهبری است!) درگیلان اظهارداشت که احمدی نژاد دارای گفتمان انقلابی بود و اورا حب قدرت منحرف کرده است! حتی اگرازایشان بپذیریم که احمدی نژاد منحرف شده است(احمدی نژادی که دارای مسئولیتهای کلیدی ومهم بوده وبیش ازهمه انقلابی بوده وهنوزدارای حکم تنفیذرهبری معظم است)نظربه اینکه آقای جلیلی سابقه اجرایی قابل توجهی هم ندارد،احتمال منحرف شدن وگرفتاری درحب قدرت برای وی بیشتراست.ایشان نه ازجایگاه مردمی همانند احمدی نژاد برخورداراست نه علمدارگفتمان انقلابی همچون احمدی نژاد است ونه عملکردقابل ارزیابی داردکه خودرانمانیده گفتمان انقلاب میداندداحالیکه احمدی نژاد علیرغم برخورداری ازحمایتهای همه جانبه رهبری به علت قرابت گفتمانی،خودرانماینده گفتمان انقلاب مطرح نکرد. انتظارمیرفت استادمحترم همانگونه که بسیارخوب توصیه فرمودندکه افرادصاحب فعالیت فرهنگی ازآقای مشایی حمایت نکنند،ازخودبرای چنین شخصی سرمایه نمی گذاشتند وهمانگونه که رهبری نیزفرمودندرأی به هریک ازاین افرادرأی به نظام است.ظاهراًازنظررهبری نیزاین افرادلقمه دهانگیری نیستندوتفاوت چندانی باهم ندارند!

متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با این‌همه در آن مناظره در آن قسمت خاص که مربوط به مذاکرات هسته‌ای بود چون جریان به رهبری مربوط بود یک کمی با سایر امور اجرایی متفاوت است 2- نمی‌دانم چرا از سخنان آقای جلیلی در مناظره چنین برداشت کردید که ایشان اصول‌گرای حزبی است؟ چرا برداشت نکردید که پای‌بند به اصول ارزشی است که طرف مقابل به آن اصول و ارزش‌ها مقید نیست؟ 3- اگر این سؤال مطرح شد که آقای احمدی‌نژاد چرا در دوره‌ی دوم ریاست جمهوری مثل دوره‌ی اول عمل نکردند و حرکاتی از ایشان ظاهر شد که ما مجبور شدیم برای دفاع از آن به زحمت بیفتیم، این موضوع پیش می‌آید که علت آن چه بوده؟ به همین جهت نظرات مختلفی مطرح می‌شود که یکی از آن‌ها این است که آقای جلیلی فرمودند و یکی از نظرات آن است که آیت‌الله مصباح می‌فرمایند و ده‌ها نظر دیگر که شما حتماً شنیده‌اید. بنده به این نتیجه رسیده‌ام که شیفتگی بیش از حدّ اقای احمدی‌نژاد نسبت به آقای مشائی حکمت ایشان را تحت تأثیر احساساتشان قرار داده و لذا حرکاتی از ایشان سر زد که قابل قبول نبود 4- اما این‌که می‌فرمایید چرا از یک طرف توصیه می‌کنم آقایان از نامزدی آقای مشائی حمایت نکنید و از طرف دیگر از نامزدی آقای جلیلی برای ریاست جمهوری حمایت کردم؛ علت آن را در همان نکته‌ای بدانید که بنده وظیفه‌ی خود دیدم از آقای احمدی‌نژاد تا آن‌جا که ممکن است دفاع کنم تا راهی که از طریق آقای احمدی‌نژاد در انقلاب اسلامی گشوده شد مسدود نشود. عنایت داشته باشید وقتی بنا نشد از آقای احمدی‌نژاد عبور کنیم و تنها از اشتباهات ایشان عبور کنیم و مسئولیت اشتباهات شخصی ایشان را به‌عهده نگیریم و وقتی متوجه شدیم آقای جلیلی بر همان گفتمانی تأکید دارد که آقای احمدی‌نژاد تأکید داشت، پس نباید در مقابل آقای جلیلی ساکت باشیم. در حالی‌که ملاحظه کرده‌اید اگر آقای جلیلی انتقادهایی از عملکرد اقای احمدی‌نژاد دارد از اصل گفتمان آقای احمدی‌نژاد دفاع می‌کند و اگر انتقاد دارد به حاشیه‌های آقای احمدی‌نژاد است و نه به متن گفتمان او. ما هرگز از گفتمانی که بر ساده‌زیستی و خدمت به محرومین و تأکید بر طرح انقلاب در سطح جهان تکیه دارد و عبور از فرهنگ غرب و استکبار را جزء کار خود می‌داند و پس از شانزده‌سال ما را از سکولاریسم پنهان نجات داد، عبور نمی‌کنیم. ما هرگز گرفتار توطئه‌ای نمی‌شویم که می‌خواهند به اسم عبور از حاشیه‌های آقای احمدی‌نژاد از سیره‌ی او عبور کنند و کاری کنند تا ما از شعارهای اصلی انقلاب دست برداریم. بنده در مقایسه با سایر نامزدها با نظر به طرز فکر آن‌ها به آقای جلیلی نظر دارم چون معتقدم از طریق او می‌توانیم راهی را ادامه دهیم که در سوم تیرماه سال 84 جریان اصلاح‌طلب و اصول‌گرای حزبی را حیران کرد و از این جهت در شرایط بسیار حساسی به‌سر می‌بریم چون از یک طرف دولت قبول ندارد که آقای جلیلی ادامه‌دهنده‌ی همان راهی است که آقای احمدی‌نژاد شروع کرده واز طرفی ما معتقدیم به همان دلیلی که آقای احمدی‌نژاد را پذیرفته‌ایم و از همان جهت که او را پذیرفته‌ایم می‌توانیم آقای جلیلی را بپذیریم و ملاک ما شخص آقای احمدی‌نژاد نیست ملاک ما آن چیزهایی است که آقای احمدی‌نژادرا با آن‌ ملاک‌ها در سوم تیر 84 پذیرفتیم. آیا این پارادکس کمی گیج‌کننده و حساس نیست؟ بنده معتقدم راه دقیقی در شرایطی بسیار حساس در مقابل عزیزان است که نمی‌توانند به طور عادی فقط ناظر صحنه باشند در این صورت با آن بن‌بست سیاسی که در عرایض قبلی خود برای بعضی از عزیزان پیش‌بینی کردم روبه‌رو خواهید شد. با کمی تواضع دست و آستین را بالا بزنید و خود را وارد تاریخ جدیدی بکنید که انقلاب وارد آن شده است. تشکیلاتی و گروهی تصمیم نگیرید که نسبت به همدیگر در محذورات باشید. موضوع جدّی است و نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت ماند وگرنه ناخواسته به سرنوشتی دچار می‌شوید که انجمن حجتیه در مقابل با انقلاب اسلامی به آن دچار شدند و عملاً از سیر تاریخ به سوی مهدویت بیرون افتادند. کمی تواضع و آزادشدن از تفکر گروهی راه را می‌گشاید. موفق باشید

4813
متن پرسش

بسمه تعالی: پرسش هایی از استاد بزرگوار اصغر طاهرزاده: مقدمه: نظر به اهمیت انتخابات پیش رو و آرایش جدید و فضای سیاسی شکل گرفته شده در انتخابات پرسش هایی برای حزب الله و جامعه ی مذهبی مطرح است. پیچیدگی دوره ی جدید آنجا بیشتر خود را می نمایاند که شعارهای رادیکال و ادبیات تند در تعارض با انقلاب اسلامی را شاهد نیستیم و چنین شرایطی انتخاب را سخت کرده است. از سوی دیگر کاندیداها ادبیات خود را در یک حالت ابهام و دو پهلویی در قرابت با ادبیات رهبری مطرح می کنند و این مساله، فضای انتخابات را برای جامعه ی مذهبی مه آلود نموده است. از سوی دیگر بستر انتخابات و تامل و تفکر از منظر انقلاب اسلامی در مورد جریان های سیاسی حاضر در انتخابات، موجب رشد معرفتی نیروهای دلداده ی انقلاب اسلامی می گردد. لذا در سوالات زیر -که توسط جمعی از نیروهای دغدغه‌مند فرهنگی طراحی گردیده است- در پی آن هستیم تا نظرات استاد بزرگوار اصغر طاهرزاده را در مورد صورت مساله های فرهنگی انتخابات پیش رو جویا شویم:((تذکر:بجهت تعددسوالات وارتباط آنها باهم،درقسمت پاسخ ،هر8سوال همراه باجواب آن آمده است."مدیریت سایت"))

متن پاسخ

سوال1- آرایش سیاسی جریان های حاضر در انتخابات92 را چگونه دسته بندی می فرمائید؟ قالب «اصولگرا- اصلاح طلب» به نظر نمی رسد دیگر جوابگویِ دسته بندی های سیاسی کشور باشد. افراد حاضر در انتخابات در چه طیف های فکری- فرهنگی ملاحظه می کنید؟ ملاک دسته بندی شما چیست؟ با توجه به اینکه اعلام موضع هم نمودید و جناب آقای دکتر جلیلی را فرد اصلح دانستید توضیح دهید که ایشان در این دسته بندی در کدام جریان قرار می گیرد؟ --------------------------------------------------------------- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متأسفانه هنوز تقسیم‌بندی افراد سیاسی به اصول‌گرا و یا اصلاح‌طلب بر ذهن‌ها سایه افکنده وگرنه هیچ‌وقت نمی‌شد افراد را صرفاً در این دو قالب درآورد و ذهن را نسبت به قضاوت خود آرام کرد. ولی در هرحال ما بر اصول‌گرایی حقیقی با شاخصه‌هایی که رهبری عزیز در تاریخ 29/3/1385 تعیین کردند تأکید می‌کنیم و از این جهت آقای دکتر جلیلی را اصول‌گرایی می‌دانیم که شاخصه‌های آن عبارت است از: «ایمان و هویت اسلامی و انقلابیِ روشن بینانه، دوری از خرافه و سست‌اندیشی و تمنای دائمیِ عدالت از یک‌سو و ایمان به آینده، برخورداری از روحیه‌ی مجاهدت علمی، اعتقاد به آزاداندیشی وکرامت انسانی، به‌کارگیری اصل تصحیح روش‌ها در مدیریت و تلاش برای شکوفایی اقتصادی - اجتماعیِ کشور، ایمان به مردم، ایمان به خود، ایمان به استقلال و وحدت ملی از سوی دیگر، از مهم‌ترین شاخص‌ها در اصول‌گرایی است».:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال 2- شما بارها در مباحثتان به این موضوع که «ذات انقلاب اسلامی پیشرونده است» اشاره داشته اید. از این منظر این انتخابات را در نسبت با انتخابات های گذشته رو به جلو می دانید؟ چه فضای جدیدی و چه صورت مساله ی جدیدی در این انتخابات مطرح است که در انتخابات قبلی مطرح نبوده است؟ چه رشد جدید معرفتی را حاصل مباحث انتخاباتی این دوره می دانید؟ --------------------------------------------------------------- جواب 2- انقلاب اسلامی همچنان رو به جلو به سوی نور حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» می‌رود و در این مسیر گاهی در دشت قرار دارد و گاهی باید موانع پیش‌آمده را پشت سر بگذارد. از دوره‌ی دوم دولت آقای احمدی‌نژاد ما با موانعی روبه‌رو هستیم که حرکت را کند کرده ولی آنچنان انقلاب را عمق بخشید که همه‌ی جریان‌ها مجبورند در این مرحله فکر کنند و از متهم‌کردن یکدیگر عبور کنند و به جایگاه حادثه‌ها بیندیشند که این کار سختی است ولی موارد ارزشمندی را به‌ همراه دارد. بنده کتاب «جایگاه تاریخی حادثه‌ها» را در این رابطه نوشته‌ام و فکر می‌کنم آن کتاب بتواند دوستان را به تفکر وادارد.:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال 3- این دوره از انتخابات را در فرایند تکاملی انقلاب اسلامی درچه جایگاهی میبینید و نسبت به انتخابات سال 84 چه پیشرفتی در گفتمان انقلاب اسلامی شاهد هستیم؟ این مسئله را در نسبت مراحل پنج گانه انقلاب اسلامی نظام اسلامی دولت اسلامی جامعه اسلامی و تمدن اسلامی چگونه میتوان تحلیل کرد. --------------------------------------------------------------- جواب 3- ما هنوز از نظر عمل در مرحله‌ی تحقق دولت اسلامی در حال تلاش هستیم و همه‌ی تلاش‌ها آن است که بتوانیم تعریف درستی از دولت اسلامی برای دولت‌مردان و مردم به‌دست آوریم تا هر جریانی جایگاه خود را در ایجاد دولت اسلامی بشناسد، هنوز جریان اصلاح‌طلب نپذیرفته انقلاب باید به مرحله‌ی دولت اسلامی برسد، آن جریان ،دولتی با سازکار غربی را پذیرفته و سعی دارد با پذیرفتن اسلام به عنوان یک عقیده‌ی فردی، جامعه را با ساز و کار غربی اداره کند و خیز اخیر آن‌ها برای حضور در انتخابات با این نیت است .غافل از این‌که چه در این مرحله پیروز شوند و چه پیروز نشوند ذات انقلاب چیز دیگری را اقتضاء می‌کند و عملاً این آقایان تبدیل به میهمانان ناخوانده‌ای می‌شوند که اگر تعریف خود را نسبت به دولت اسلامی تغییر ندهند مجبور می‌شوند ادامه‌ی زندگی را در کشورهای غربی بگذرانند بدون آن‌که نیاز باشد مثل بعضی هاکارگزار نظام استکباری باشند.:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال 4- چگونه میتوانیم جریان سکولاریزم پنهان در میان کاندیداها را مشخص کرد با توجه به اینکه تقریبا سکولارترین کاندیداها نیز در این دوره حرف از مذهب و باورهای مذهبی میزنند عیار سنجش آنها چیست؟ شما به عنوان یکی از متفکّرین انقلاب اسلامی چه راه حلی برای فهم عمق سکولاریسم در پشت ادبیات مذهبی کاندیداها پیشنهاد می دهید؟ --------------------------------------------------------------- جواب 4- تأکید بر حاکمیت اسلام در تمام مناسبات فردی و اجتماعی تفاوت می‌کند بر تأکید بر اسلام در امور فردی بدون آن‌که آرمان‌های اسلامی ما در سبک زندگی و روابط اجتماعی ما ظهور و بروز داشته باشد. اگر سبک زندگی به روش غربی توسط نامزدی پذیرفته شود و تلاشی برای تغییر آن صورت نگیرد و هنر آن نامزد این باشد که امورات مردم را در همین که هست مدیریت کند هرچند آن نامزد فرد متدینی باشد، ما را گرفتار نگاه سکولاریستی می‌کند و این نگاه با نگاه رهبری که در 14 خرداد امسال فرمودند: «اگر ملت مقتدر باشد، توانا باشد، نیاز خود را کم کند ..... دشمن در مقابله‌ با ملت ایران بی‌دفاع خواهد ماند» ،‌نمی‌خواند چون رهبری عزیز«حفظه‌الله» به جایگاهی بالاتر از آن‌که ما صرفاً نان و آب مردم را تأمین کنیم نظر دارند. ایشان می‌خواهند ما با «عزم و اراده‌ی باور به خدا و باور به مردم و باور به خود» به آینده‌ای نظر داشته باشیم که نه‌تنها خودمان بلکه ملت‌های دیگر نیز از دست حاکمیت ارزش‌های غربی آزاد شده باشند.:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال5- ما قلباً احساس می کنیم که بعضی از نامزد ها نسبت ضعیفی با آرمان های مدّنظر امام راحل(ره) و رهبری دارند و در واقع در اظهارات آن ها و همفکرانشان اهداف انقلاب در حدّ مناسبات اجرایی و مدیریتی تقلیل یافته است. منتها مشی تبلیغاتی انتخابات حاضر تا اینجا بدین صورت بوده است که تا انتقادی از سوی نیروهای انقلاب اسلامی به محتوای مواضع کاندیداها مطرح می شود، از سوی کادرهای تبلیغاتی کاندیداها سریعاً «واژه سازی» تبلیغاتی در مقابل انتقاد فرهنگی نیروهای انقلاب دنبال می شود و به نحوی حرف های غلط گفته شده اصلاح و توجیه می گردد و سپس طی یک استراتژی تبلیغاتی گسترده در سطح جامعه منتشر می شود. این مساله برخی نیروهای مذهبی را دچار تردید نموده است. چگونه می توان عمق نگاه غلط کاندیداها را در مهمترین صورت مساله های ریاست جمهوری به طیف مذهبی فهماند؟ به عنوان مثال وقتی نسبت به واژه ی تکنوکراسی نقد تلویحی از سوی رهبری در روزهای آغازین سال مطرح گردید و جناب آقای قالیباف که خود را یک تکنوکرات می دانست در یک چرخش ادبیاتی اینگونه گفتند: «ممکن است که بگویند انسان تکنوکراتی ست که باید بگوئیم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای استفاده ی درست از ایزار خوب و مدرن است که برای پیاده سازی یک آرمان و یک عقل متصل به وحی استفاده می شود». یا در نقد عملکرد آقای احمدی نژاد در حوزه ی روابط خارجه- علی الخصوص موضع گیری در قبال هولوکاست- در یک ادبیات آرمانگرایانه ی عقلانی این چنین گفتند: «مثلاً قضیه ی هولوکاست ما را به کجا رساند. ما هیچ گاه با یهود مخالف نبودیم. یک دین است. آنجا که ما مخالف بودیم با صهیونیست ها بوده است. ما سی سال حامی اصلی آرمان فلسطین بوده ایم ولی به واسطه ی هوشمندی امام و رهبری کسی نتوانست ما را متهم به ضدّ یهود بودن بکند. ولی یکباره بدون توجه به نتایج و پیامدها بحث هولوکاست مطرح می شود. این چه نفعی برای انقلاب و فلسطینی ها داشت. ببینید وقتی ما آن زمان به اسم آرمانگرایی موضوع هولوکاست را مطرح کردیم و آن جنجال ایجاد شد، زمانی دیگر سخن از بسیجی بودن و بازگشت و رجعت آقای چاوز را مطرح کردیم. این نتیجه ی و برآیند آرمان گرایی خامی است که در طی زمان استحاله شده است.» در فضای پروپاگاندای تبلیغاتی این جملات را نمی شود درست دید. از سوی دیگر حمایت برخی از اشخاصی که صبغه ی مذهبی دارند- اعم از روحانیون و علما- در مه آلودکردن فضا برای دیده نشدن نگرش های غلط بیشتر خود را نشان داده است. به عنوان مثال چندی پیش مجلسی با حضور خطبا و روحانیون حامی کاندیداتوری آقای قالیباف برگزار شده بود. در خلال اظهارات حاضران محوری ترین دلیل برای حمایت از ایشان را قوت مدیریتی و اجرایی به شمار آورده و حتی یکی ازخطبای معروف وفعال شیرازعلنا بر این نکته تصریح داشت که: «قالیباف نسبت به امثال ماها قطعاً لیبرال ترست ولی این چه ربطی به کار اجرایی و مدیریتی دارد او مشکل گرسنگی و جاده و پل مردم را حل کند، سر رهبری خلوت می شود و ایشان مشکلات فکری و فرهنگی را حل می کنند و این حالت خیلی مطلوب است.» این جملات گوشه ای از اظهارات انتخاباتی این روزها بود. قطعاً جنابعالی در برنامه های تلویزیونی جلوه های دیگری از نگرش کاندیداها را ملاحظه نموده اید. به نظر می رسد جبهه ی فکری انقلاب اسلامی در این انتخابات باید یک مرحله ی جدیدی از فهم را نسبت به جریان های سیاسی تجربه کند. در این رستا باید عمق حرف هایی شبیه آنچه گفته شد را برای جامعه باز نمود. ما را در این راه یاری بفرمائید. --------------------------------------------------------------- جواب 5- همان‌طور که می‌فرمایید ما از اصلاح‌طلبان و با توجه به نزدیکی آن‌ها به ملی‌مذهبی‌ها، هیچ انتظاری نداریم زیرا خاستگاه و مقصد آن‌ها نسبت به انقلاب اسلامی مشخص است ولی نسبت به امثال آقای قالیباف نگرانیم که چگونه نگاه جامعه را به جایی می‌اندازند که تصور شود ایدآل جامعه، ‌داشتن یک شهری است که جاده‌های پهن و تونل‌های طولانی داشته باشد به طوری که گویا افقی بالاتر از آن مدّ نظر نیست وگرنه این‌همه به این امور پرداخته نمی‌شد. در حالی‌که رهبری عزیز در دیدار با جوانان استان خراسان شمالی در تاریخ 23/7/91 فرمودند: اگر با پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم ما در بخش ابزاری پیشرفت خوبی داشته‌ایم اما در بخش حقیقی که همان سبک زندگی است در این بخش پیشرفت ما چشمگیر نیست». گویا جناب آقای قالیباف بنا دارند اگر رئیس جمهور شدند باز انقلاب اسلامی را در بخش پیشرفت ابزاری فربه‌تر از قبل کنند و ما بعد از چندسال به خود بیاییم و ببینیم از انقلاب اسلامی همه‌چیز داریم غیر از انقلاب اسلامی. :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال 6- یکی از تردیدهایی که بر سر دوراهی «جلیلی- قالیباف» برای طیف گسترده ای از حزب الله وجود دارد مساله ی «توان اجرایی» است. از سویی موضوع «اجرایی بودن» چند بار توسط رهبری به عنوان یکی از ملاک ها مطرح گردیده است. تعریف درستی از مفهوم «اجرایی بودن» در فضای جامعه وجود ندارد. تعریف درست «اجرایی بودن» در نسبت با انقلاب اسلامی چیست؟ --------------------------------------------------------------- جواب 6- عنایت داشته باشید توان اجرایی برای ریاست جمهوری با توان اجرایی برای حساب‌داری یک ادراه فرق می‌کند. رئیس جمهور باید توان تجمیع نظرات وزراء و کارشناسان را جهت هدایت کلیت نظام اجرایی کشور داشته باشد و صرف نظر از این‌که بنده به آقای جلیلی نظر داشته باشم یا نه، تنها آقای جلیلی است که از نظر اجرائی سابقه‌ی چنین کاری را در دبیری شورای امنیت ملی دارند.:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال 7- با توجه اینکه در بیانات رهبری وزن ویژه ای به موضوع اقتصاد داده شده است، این خطر وجود دارد که این مساله را در یک فضای غیر انقلابی و در حدّ نگاه های کوتاه مدت به «معیشت» و «گرانی» و «اشتغال» تقلیل دهند. اگر بخواهیم از منظر انقلاب اسلامی و تقابل آن با غرب به این موضوع بپردازیم برنامه ی اقتصادی رئیس جمهور چه باید باشد؟ چه امتیازی را در برنامه ی اقتصادی آقای جلیلی در مقایسه با سایر کاندیداها می بینید؟ چه آسیب شناسی از برنامه های اقتصادی ارائه شده توسط کاندیداهای دیگر در نسبت با انقلاب اسلامی دارید؟ --------------------------------------------------------------- جواب 7- بنده این سؤال را در جواب سؤال شماره‌ی4795 به تفصیل عرض کرده‌ام و در این‌جا نیز تأکید می‌کنم ما تنها با روحیه‌ی انقلابی و مقاومت است که می‌توانیم اقتصاد خود را از کلافه‌ی اقتصاد تحمیلی فرهنگ غربی نجات دهیم وگرنه تا آخر، انقلاب ما در مناسبات اقتصاد جهانی خرد می‌شود و مردم ما هرگز طعم انقلاب اسلامی را که باید ماوراء جهان شرک و کفر با اقتصاد توحیدی زندگی کنند، نمی‌چشند. ما به این امید انقلاب کرده‌ایم که در فضایی عاری از «ربا» و اصالت‌دادن به ثروت زندگی کنیم تا دلار سرنوشت امور اقتصادی ما را در دست نگیرد و ارزش کار ما با اراده‌ی جهان استکباری معین نگردد و ما امیدواریم برنامه‌ی اقتصادی آقای جلیلی طلوعی باشد برای عبور از اقتصاد سرمایه‌داری. موفق باشید

4803
متن پرسش
مدام حزب الله متهم می شود استراتیژی و چشم انداز در دنیای امروز ندارد بخصوص با کاندیدا شدن جناب دکتر جلیلی ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: غرب با اصالت‌دادن به ملاک‌های خود حضرت امام را متهم می‌کرد که برنامه‌ای برای نظام‌سازی ندارند، چون غرب جز نظام‌سازی به روش غربی را به رسمیت نمی‌شناسد و حتی نمی‌تواند ببیند. موفق باشید
4805
متن پرسش
سلام علیکم با تسلیت این ایام خدمت شما آرزوی سلوک الهی تحت توجهات خاص حضرت حجت صلوات الله علیه وعلی ابائه را دارم. اما آنچه شما و تمام دوستان ارزشهای الهی تا حال نسبت به شخص اقای رئیس جمهور محترم انجام داده اید ان شاالله مورد نظر خداوند متعال قرار گیرد ولی به عنوان شاگرد کوچک شما باید این نکته را بگویم که به هر دلیلی جناب آقای رئیس جمهور از خطوط اصلی ارزشی خارج شده اند و دفاع از ایشان از مصادیق هتک نفس شما محسوب میشود که هرچند کسب آبرو واجب نیست ولی حفظش واجب است. بنده خبر موثق با دو واسطه دارم که ایشان گفته اند: (خدمتی که اقای مشایی به من کرده احدی زیر این آسمان به من نکرده)، ناقلش آقای صفار هرندی است. دلبستگی زیاد ایشان به اقای مشایی قطعا فقط در حد ارتباط کاری و شغلی نیست و شاید مهمترین ضعفی که در شخصیت آقای ریئس جمهور محترم وجود دارد ضعف معرفت شناسی ایشان است یعنی متاسفانه- با توجه به اخبار بسیار موثق بنده که فقط با یک واسطه از نزدیکان ایشان دارم- ایشان اعتقاد زیادی به خواب و استخاره و شاید مسایلی از این قبیل دارند و این راهها را دریچه ای مطمئن وکاملا صحیح برا ی دسترسی به واقع قلمداد میکنند و لذا بعضی از سودجویان از همین راه در شخصیت ایشان نفوذ کرده اند و شد آنچه شد. البته منظور بنده بی انصافی در مقابل خدمات این بزرگواران نیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از تذکر دلسوزانه‌تان ممنون هستم ولی مشکل در آن‌جا است که بنا به فرمایش رهبری عزیز نباید برجستگی‌های رئیس جمهور فعلی در امور کشور را نادیده گرفت به طوری که متهم شویم انقلاب اسلامی کار نکرده و از این بدتر دارند تلاش می‌کنند بگویند: اولاً: آقای احمدی‌نژاد در این 8 سال کشور را به پرتگاه فرستاده. ثانیاً: رهبری مانع او نشده پس نهاد ولایت فقیه کارآیی لازم را جهت حفظ انقلاب از خطرات ندارد. این‌ها آن نکاتی است که باید بنده و امثال جنابعالی در نظر بگیریم و وظیفه‌ی بسیار حساس خود را انجام دهیم که بنا به توصیه‌ی شما متهم به تأیید کارهای اشتباه آقای احمدی‌نژاد نشویم که موجب هتک نفس‌مان شود و از طرف دیگر به اسم حفظ آبروی خود از حفظ آبروی نظام و رهبری چشم بپوشیم. موفق باشید
4807
متن پرسش
سلام مجدد استاد عزیز جانم فدای شما که هیچ گاه در صبر و تواضع و ادب و منطقتان خللی پیدا نمی‌شود و سوال از شما همیشه مایه‌ی انبساط روحی و یادگیری است. در پاسخ سوال 4772 فرمودید: «می‌فرمایید «مگر گفتمان آقای احمدی‌نژاد جدا از شخص ایشان به‌وجود می‌آید» فراموش نفرمایید این گفتمان، همان گفتمان انقلاب و امام بود که آقای احمدی‌نژاد همچون سربازی فداکار و بر عکس دولت‌های قبلی آن را به صحنه‌ی اجرایی کشور آورد.» بنده کاملا این را می‌پذیرم که گفتمان آقای احمدی‌نژاد همان گفتمان انقلاب و امام بود اما همان طور که خود حضرت عالی بهتر از بنده می‌دانید گفتمان امام صرفا یک بحث تئوریک نیست و تحقق آن نیاز به مجاهدت عملی دارد. به نظر بنده علت دستاوردهای آقای احمدی‌نژاد برای کشور بیشتر به بعد عملی بسیار قوی ایشان بر می‌گشت. آن زهد و خلوصی که از دیرباز در زندگی شخصی ایشان وجود داشته، آن ارادت ومعرفت عمیق و تأثیرگذار به امام زمان (عج) که معلوم است صرفا یک حرف شعاری نیست، آن عشقی که ایشان به نوع انسان و مردم و محرومین داشتند، و همین معرفت به اسلام و امام زمان و عشق به مردم بود که نیروی محرکه‌ی ایشان در سفرهای استانی و سیاست خارجی و داخلی بود که منشأ برکات فراوان شد، و آن نگاه تحلیلی دقیق و آن ادبیات فطری عمیق ایشان نسبت به مسائل بشری که حتی روشنفکران خارجی را به تحسین و شگفتی وا می‌داشت و شما بهتر از حقیر می‌دانید که این خصایل به سختی به دست می‌آید و بسیار سخت‌تر به طور توأم در یک فرد جمع می‌شود. بنده حرفم این است که چگونه می‌توان به همچین شخصیتی که تا همین الان هم قدر و منزلتش شناخته نشده و به شدت مظلوم قرار گرفته پشت کرد و ایشان را تمام شده انگاشت؟ معرفی آقای مشایی دلیل شما است؟ حرف من این است مگر ایشان جرمی مرتکب شده؟ مگر منعی از لحاظ اخلاقی و قانونی و شرعی در این زمینه وجود داشته؟ آیا این که ایشان امتداد گفتمان انقلاب را با تمام جامعیت و خلوص آن فقط از طریق آقای مشایی که همفکر ایشان هستند و از تجارب ایشان برخوردار هستند میسر می‌دیده خطا است؟ بر فرض که بنا به نظر حضرت عالی آقای مشایی به علت مسائلی که علماء برای ایشان ایجاد کردند این توانایی را نمی‌داشت اما این ضعف علما و تفکر دوستان جبهه پایداری است نه جرم آقای احمدی نژاد! بنده معتقدم به مراتب بیشتر از بعضی از حرکات آقای احمدی‌نژاد که اگر خودمان را جای ایشان و شرایط سخت ایشان بگذاریم شاید برای آن حرکات هم توجیه پیدا کنیم، بی‌مهری و کم‌لطفی ما و کمکاری ما در تبیین شایستگی‌های خاص آقای احمدی‌نژاد باعث گم شدن هشت سال ایشان می‌شود هر چند بنده معتقدم این هشت سال گم‌ناشدنی است و تاریخ حقانیت ایشان را اثبات خواهد کرد. اما ما باید تصدیق کنیم که چه قدر به شخص آقای احمدی‌نژاد مدیونیم و چه قدر بازخوانی عملکرد هشت ساله‌ی ایشان برای خود ما مفید است و پشت کردن به ایشان آن هم در حالی که ایشان هشت سال مظلوم بوده و این مظلومیت رو به افزایش است جز یک بی‌انصافی و گناه بزرگ در حق آقای احمدی‌نژاد و در حق گفتمان انقلاب اسلامی و در حق خودمان نیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید موضوع بسیار حساس و دقیق است، شاید در جواب سؤال شماره‌ی 4806 تا حدّی موضوع روشن شده باشد. ولی همان‌طور که عرض کردم موضوع بسیار حساس است و به این موضوع هم فکر کنید؛ راستی آقای احمدی‌نژاد خود را فدای آقای مشائی کرد و یا این‌همه نیروهای انقلاب را؟ آیا امکان این‌ راکه آقای احمدی‌نژاد در تشخیص آقای مشائی اشتباه کرده است را می‌دهید؟ آیا در این مورد هم ما باید به دنبال آقای احمدی‌نژاد راه بیفتیم؟ موفق باشید
نمایش چاپی