بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیاست و تحلیل حوادث

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13518
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: چندی پیش حضرت آقا در دیداری تاکید بر سه مورد خاص داشتند که یکی از آنها تقویت روحیه انقلابی بود خصوصا در جوانان. سوال بنده از محضر حضرتعالی در این مورد خاص است که در بستر حساس تاریخی حاضر قدم گذاشتن در مسیر تقویت انقلاب چگونه باید باشد هم از نظر فردی و اجتماعی و آیا اینکه تقویت روحیه انقلابی فقط اختصاص به قشر خاصی دارد و یا شامل همه آحاد ملت است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیر به سوی حق نفی شیطان مستکبر و تقابله با او لازم است و امروز این مسیر با تقابل با مظهر استکبار یعنی شیطان بزرگ عملی است و هرکس بخواهد در مسیر إلی اللّه قرار گیرد، راهی جز این راه ندارد. وگرنه همچون صوفی گوشه‌نشین با خیالات خود خوش است. موفق باشید

13469
متن پرسش
سلام: تعريف جامع و مانع سياست از ديدگاه اسلام ناب چيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر اسلام فعالیت‌هایی که جهت تحقق حاکمیت خدا در جامعه باشد و نیز موجب دفع افکار غلط برای نفوذ در امورات جامعه باشد را، سیاست در نگاه اسلام می‌گویند. موفق باشید

13450
متن پرسش
سلام: غرض از مزاحت، صرفا یه درد دله. بنده فکر می کنم با این توافق هسته ای و موفقیت های ظاهری دولت، دولت آقای روحانی و مخصوصا آقای ظریف توی دل مردم یه جایگاه خوبی پیدا کرده و حالا که به عنوان شخصی که باب دست دادن رو با اوباما باز کنه از سوی دولت انتخاب شده، هر کسی بهش اعتراض کنه، خودش محکوم میشه. منظورم اینه که کاری کردند که اگه الآن مقام معظم رهبری توی سه سخنرانی عمومی مثلا این کار رو محکوم کنه، خود ایشون محکوم میشن. چقدر این ها با تدبیر اهداف شیطانی شون رو دنبال می کنن. ثم فکّر و قدّر، فقتل کیف قدّر ببخشید مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقایان در غفلت از تقابل تمدنیِ اسلام با استکبار است. و اساساً روح دینی در إزاء تقابل با استکبار شکوفا می‌شود و مفتخر به مددهای الهی می‌گردد. به همین جهت خداوند شاخصه‌ی روح شیطان را، استکبار و زیر بارنرفتنِ حق معرفی کرد و فرمود: «أبا واستکبر». و مسلّم امروز آمریکا مظهر تامّ و تمام استکبار و شیطان‌صفتی است و رئیس جمهور آمریکا نماد کامل شیطان در این دوران است و طبیعی است که دست‌دادن با رئیس جمهور آمریکا، یعنی دست‌دادن با شیطان و یعنی زیرپاگذاشتنِ همه‌ی عهدی که ملت مؤمن ایران با خدا بسته‌اند آن‌جایی که خداوند فرمود: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ» (60/ یس) ای بنی آدم! مگر عهد نکردی که شیطان را نپرستی که او دشمن آشکاری برای تو می‌باشد؟ و لذا هرگز نباید به بهانه‌ی رعایت احترام با شیطان دست داد. زیرا همه‌ی انبیاء«علیهم‌السلام» آمده‌اند تا بنی‌آدم، شیطان را تحقیر کند و آن را زیر پا بگذارد. نه آن‌که به بهانه‌ی رعایت احترام به آن دست دهد و عملاً با این‌کار، عهدی که همه‌ی انبیاء و اولیاء و امامان با خدا بسته‌اند را، زیر پا بگذارند. البته جنابعالی نگران نباشید، همیشه نقشه‌های شیطان به ظاهر، پیچیده، ولی در باطن ضعیف و بی‌نتیجه است به همان معنایی که قرآن عزیز فرمود: «الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً» (76/ نساء) كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مى‏كنند؛ و آنها كه كافرند، در راه طاغوت‏[ بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. موفق باشید  

13447
متن پرسش
اعصابم خرده تو وبلاگم اینجور نوشتم غیبت کردم شایدم تهمت زدم اما اینجوری فکر می کنم: اگر سپاه نبود هو الکافی در مثل مناقشه نیست نه یکی اینقدر باطل نه راس 100درصد حق. اما اگر سپاه نبود امثال رسایی و کوچک زاده و شریعتمداری کاری را با رهبری می کردند که خوارج با علی می گفتن تو نمی فهمی ما می فهمیم تو نمی تونی ما می توانیم تو سیاست نداری ما داریم. بعضی هیچ اعتقادی جز به شعور ناقص خود ندارند و پشت سر رهبری و با سوء استفاده شعار نفسانیت و شهرت خود را سر می دهند. قضیه تحصن جلوی مجلس برای من خنده دار بود بحدی که نتوانستم حماقت و جمود شایدم ساده لوحی این ها را توصیف کنم تا اینکه بهشون خبر دادند آقایون نخود گرمتر از آش شدید تشریف ببرید. من از آینده نظام می ترسم با وجود اینجور طلبه ها اینجور افراطی ها اینجور .... ترسم از امثال آیت ا...و طرفدارانش و .... از چپ افراطی بیشتره 1: انتقادت سرجاش اما اگر امیدی هم باشه به طیفی از همین ارگان. پ.ن: تاریخ همیشه در حال تکراره پ.ن1: من یک انقلابی ام، الحمدلله؛ اما انقلابی احمق نیست سیاست را می فهمد قیام عاشورا را با صلح حدیبیه کنار هم می فهمد. پ.ن2: ... پ.ن3: همیشه افزیش سن رهبری نگرانم میکنه کاش زمان برای ایشان می ایستاد بنظرم از اقتدار و آرامش و امنیت ایران چیزی نمونه زبانم لال بعد از راحت شدنش از شر افراط و تفریط مردمان زمانه. او برود من از ایران خواهم رفت. پ.ن4: اگر رجایی نیست خدایی هست، محسن حواست کجاست؟ از وبلاگ سید محسن
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای تحقق یک تمدن اگر نتوانیم تعریف مناسبی از حرکت‌های خود با ادبیات انقلاب داشته باشیم، عملاً  ادامه‌ی تمدن غربی هستیم. در غرب برای کلیسارفتن هم باید از دولت اجازه گرفت و کلیسایی ساخت، زیرا در آن‌جا سیاست است که تکلیف دیانت را روشن می‌کند. در حالی‌که در نظام مقدس اسلامی، این دیانت است که تکلیف سیاست را باید روشن کند. و دقیقاً معنای افراط و تفریط در فضای عهد غربی، طوری تعریف می‌شود که نه‌تنها باید برای راهپیمایی 22 بهمن اجازه بگیریم، حتی باید برای مسجدرفتن و پرستش خدا هم، وزارت کشور اجازه دهد. حال ماییم و بر سر دو راهیِ ادامه‌ی فرهنگ غربی یا ورود به معانی جدیدی که انقلاب اسلامی باید آن معانی را به تاریخ ما برگرداند. موفق باشید

13437
متن پرسش
با سلام: لطفا برای موضوع دین و سیاست منابعی معرفی کنید. اجرتان با خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما با آیات و روایات مأنوس باشیم، پس از مدتی نگاه سیاسی لازم را به‌دست خواهیم آورد. موفق باشید

13426
متن پرسش
بسم الله سلام استاد یزرگوار: یک مسئله ای هست که مدت زیادی است ذهنم را درگیر کرده و جوابی نیافتم! کتاب «کربلا مبارزه با پوچی ها» را خوندم و همچنین «زیارت عاشورا اتحاد روحانی»! استاد هر کاری می کنم و هرچه تحقیق می کنم می بنم که این سینه زنی که الان در هیأت ها هست ظلم به امام (ع) است چون ما را در حجاب عمیقی برده! من با یک ساعت یا دو ساعت سینه زنی آن هم با سبک های این چنینی و آن چنینی و این شعر ها چطور راه امام حسین (ع) و مرام ایشان را بگیرم و ادامه دهنده ی راه امام در جایگاه تاریخی خودم باشم! خودم هم هیئتی هستم اما این سوال مدت زیادی ست که ذهنم را درگیر کرده گاهی حرفهایی می زنم در همین مورد و گاهی هم می ترسم که نکند با این حرف خدایی نکرده حضرت از دست ما ناراحت شوند! ولی چه کنم هر کاری می کنم جدیدا! این سبک مراسم ها در من جا نمی افتد البته به نیت قریت سعی می کنم شرکت می کنم و کمک هم می کنم اما نمی توانم خود را آرام کنم! چطور باید خروجی این هم هیأت این شود که عده ایی فقط بدهانی کنند به علماء و سیاسیون و هر کسی که دلشان بخواهد ... در ضمن ماشاءالله هم که کار انقلابی و آنچه مدنظر حضرت آقاست را انجام نمی دهند! چطور هیئت دم از امام حسین(ع) می زند اما نمی تواند جایگاه حسین های زمان ببیند و بشناسد و عمل کند ... ببخشید استاد درد دلی بود ... گفتم حرفهای دلم را بزنم که اگر خدایی نخواسته شیطانی ست بروم و خاکی بر سر گیرم با این همه حرفهای ناسنجیده اگر هم درست است فکری کنم بر اینکه این همه شعار چه سود ... البته می دانم هیأت های خوب هم در کشور داریم. منظور هیأت های رایج در همه جاست که ذکر حسین(ع) را چنان تند می گویند که با خود می گویم اگر امام اینجا حضور داشت چه می گفت!!! اگر صلاح دانستید خصوصی پاسخ دهید تا خدایی ناکرده دوستان ناراحت نشوند! خدا را شکر که با شما و تفکر به این نابی آشنا شدم ... الحمدالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام حسین«علیه‌السلام» به وسعت جواب‌گویی به ابعاد همه‌ی انسان‌ها در صحنه‌ی کربلا حاضر شده‌اند و هرکس به وسعت طلب خود، کمال خود را در حرکت آن حضرت جستجو می‌کند. نه بنا است که امثال شما در حدّ محدود حرکات هیئت‌های معمولی با حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» مأنوس شوید؛ و نه بنا است مردمِ معمولی در حدّ کتاب «حماسه‌ی حسینی» با حضرت مأنوس گردند! آری؛ یکی از وجوه عزاداری، هیئت است آن‌هم در محدوده‌ای مشخص، بیشتر از آن متذکرشدن از سیره‌ی امام است از طریق عالِمان فرهیخته. و این غیر از آن است که بعضی از هیئت‌ها حتی متذکر مراتب پایین سیره‌ی حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» هم نیستند، بلکه حجاب حرکت آن حضرت می‌باشند و دشمنان اسلام در این‌جا بی‌نقش نیستند. در هرحال باید به قامت بلند حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» از عرش تا فرش نگاه کرد تا تاریخی بس متعالی‌تر از تاریخ امروز برایمان رقم بخورد. موفق باشید

13382
متن پرسش
سلام استاد عزیز: به عقیده من مناظره هایی که با افرادی مانند صادق زیبا کلام می شود بسیار بی ارزش است زیرا این افراد اصل نظام را قبول ندارند و رژیمهای پلیدی مانند رژیمهای اسراییل و آمریکا را بر نظام جمهوری اسلامی ترجیح می دهند. حال با کسی که اصل را قبول ندارد وارد فرعیات شدن مانند این است که با کسی که خدا را قبول ندارد در مورد امامت مناظره کنیم از قبل معلوم است که هیچ نتیجه ای نخواهد داشت به عقیده شما این گونه مناظره ها انحرافی نیست و نتیجه آن ایجاد انحراف در ذهن جوانان نمی باشد که یک نوع تهاجم فرهنگی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با شما موافقم. شاید بخواهند بی‌محتوایی چنین افرادی را با جوابی که به حرف‌های ایشان داده می‌شود روشن کنند تا این افراد نتوانند جوانان ما را فریب دهند. موفق باشید

13329
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. در جواب سوال 13304 فرمودید که: می‌ماند در مصداق‌ها که نسبت هرکس را با اهداف انقلاب و رهبری تعیین می‌کنید و در این حیطه إن‌شاءاللّه تحلیل‌های سالمی از جهت سیاسی به‌دست خواهید آورد به شرطی که خود را گرفتار جریان‌های سیاسی خاص و محدود نکنید. قسمت اول جواب شما را متوجه شدم که برای تحلیل سیاسی در عمل باید تقوا داشت و در قسمت نظری باید بینش توحیدی داشت این را خودم هم قبول دارم اما برای تعیین مصداق به چه منبعی رجوع شود؟ آیا شنیدن سخنان نامزدهای انتخاباتی به صورت مستقیم کفایت می کند؟ یا این که بخواهیم مصداق را تعیین کنیم از چه منبع خبری استفاده کنیم؟ آیا روزنامه ی کیهان در این رابطه کمک می کند؟ شما چه پیشنهادی دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روزنامه‌ها را باید خواند ولی ما نباید خود را محدود به نگاه آن‌ها نماییم. با ملاک‌هایی که بینش توحیدی و نظر به اهداف انقلاب و رهنمودهای مقام معظم رهبری در اختیار ما می‌گذارند، سخن نامزدهای انتخاباتی را می‌شنویم و خود، تصمیم می‌گیریم. موفق باشید

13304
متن پرسش
چه جوری می شود که تحلیل سیاسی در خوب و عالی داشت، آن طور که مقام معظم رهبری از یک دانشجو انتظار دارد؟ آیا منبع خاصی دارد؟ آیا باید فقط اخبار را گوش داد و از این ور و آن ور خبر جمع کرد؟ بعضی ها می گویند امروزه یک نمونه ی بی تقوایی بی خبری است. آیا صرف خبر به دست آوردن بدون اینکه بدانیم چه جوری در مقابل آن خبر موضع بگیریم فایده ای دارد؟ متاسفانه من در خانواده ای بزرگ شدم که نسبت به مسائل سیاسی حساس نبودند و چند تا از اعضای خانواده ضد انقلاب بودند و مرا هم به ضد بودن با انقلاب تحریک می کردند که خدا را شکر خدا کاری کرد که این انقلاب را دوست داشته باشم و از وقتی وارد دانشگاه شدم دستم باز تر شد و توانستم خود را کمی به انقلاب نزدیک تر کنم (البته خیلی خیلی کم) اما از نظر تحلیل سیاسی صفر یا زیر صفرم (البته به خاطر سنم یک سری حوادث تاریخ را درک نکردم که خب این نمی تواند بهانه خوبی باشد) چه کار کنم حس می کنم امام زمان (عج) از من راضی نیست چون کاری تا حالا برای انقلاب نکردم. تازه شاید به دلیل عدم بصیرت با رای هایم یا با موضع گیری هایم به ضد انقلاب کار کرده باشم. من کتاب های انقلاب اسلامی و غرب شناسی شما را مطالعه کرده ام اما باز فکر می کنم ضعیف هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از یک طرف، به اندیشه‌ی توحیدی و نگاه دینی آشنا باشید و از جهت نظری، توحید مدّ نظر شما باشد و از جهت عملی، تقوا؛ کلیّات تحلیل در امور سیاسی را در اختیار دارید، می‌ماند در مصداق‌ها که نسبت هرکس را با اهداف انقلاب و رهبری تعیین می‌کنید و در این حیطه إن‌شاءاللّه تحلیل‌های سالمی از جهت سیاسی به‌دست خواهید آورد به شرطی که خود را گرفتار جریان‌های سیاسی خاص و محدود نکنید. موفق باشید

13301
متن پرسش
سلام استاد: سید محسنم. این مطلب منتشر نشود چون چیز خاصی نیست. من نامه موسوی و جواب داوری و کامنت شما را ذیل اون مطالب بدین نحو بولد کردم در وبلاگ گذاشتم خواستید فقط جاهای قرمز رنگ و بولد را نگاه مجددی بیاندازید http://myattitude.blog.ir/1394/06/19/%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی اندیشیدن و تفکر به تاریخ ما برمی‌گردد، که تلاش کنیم در فضای انفجار اطلاعات نگذاریم سخن‌های عمیق و متین گرفتار روزمرّه‌گی‌ها شده و به فراموشی سپرده شود. از این‌رو کار جنابعالی کار پسندیده‌ای است که نظرها را متوجه افکار اندیشمندانی چون دکتر داوری می‌کنید. و کار خوبی کردید که انتقاد آن کاربرِ عزیز را که به بنده می‌گفت «چه نیاز است که برای نشان‌دادنِ کمالات انقلاب اسلامی به آقای داوری توجه کنیم؟» زیرا این کاربرِ عزیز با کسانی روبه‌رو است که در عین نظر به دکتر داوری، درست نتیجه‌ی عکس گرفته‌اند و معتقدند اندیشه‌ی دکتر داوری هیچ نسبتی با انقلاب اسلامی ندارد. به همین جهت باز تأکید می‌کنم سخن فیلسوفان را باید فیلسوفانه فهمید. و همین‌طور که جنابعالی نیز تأکید کردید؛ اشارات آن‌ها را در جمع‌بندیِ شخصیت آن‌ها درک نمود و این نیز از کارهای مشکل این دوران است، دورانی که غبار سیاست‌زدگی و ایدئولوژیک‌کردنِ هرچیزی، ذهن‌ها را فرا گرفته است. موفق باشید      

13272
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: منظور حضرت آقا (مدظله العالی) از بستن راه نفوذ بر دشمن چیست؟ با توجه به اینکه هنوز برجام به تایید مجلس نرسیده چرا حضرت آقا نفوذ دشمن را قبل از تایید برجام مطرح می کنند یعنی مثل اینکه تایید شدن یا نشدن برجام نافی نفوذ دشمن نخواهد بود. آیا پشت پرده، اتفاقاتی از طرف گروه های حامی دولت در جریان است که حضرت آقا مکرراً تاکید بر بستن راه نفوذ دشمن می کنند؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: فضایی که در دولت یازدهم ایجاد شده، بستر خطر نفوذ استکبار را به سرکردگی آمریکا فراهم می‌کند که جنایات و زشتی‌های آن‌ها فراموش شود و تنها راه‌کارِ مقابله با این نفوذ، تقویت روحیه‌ی ضد استکباری یعنی تقویت انقلابی‌گری راستینی است که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند و حیات این ملت را در گرو این روحیه‌ی انقلابی و آزادمنشانه می‌دانند. موفق باشید   

13254
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. ۱. کتاب کشف الاسرار امام خمینی (ره) که ظاهرا چاپ نمی شود در مورد چیست؟ ۲. آمریکا شیطان بزرگ است دقیقا یعنی چه؟ از لحاظ معرفتی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «کشف‌الأسرار» در نرم‌افزار آثار حضرت امام هست و بیشتر جواب روحیه‌ی وهّابی‌گری درون تشیع است 2- همچنان‌که مقام معظم رهبری فرمودند آمریکا از آن جهت شیطان بزرگ است که علاوه بر این‌که چون ابلیس فریب می‌دهد، روحیه‌ی تجاوز و تجاوزگری را نیز در خود رشد داده است. موفق باشید

13243
متن پرسش
سلام: با چه معیاری نمایندگان مجلس اسلامی و خبرگان و رئیس جمهور را باید انتخاب کرد؟ می دانم باید با معیار انقلاب باشد اما این معیار ها چیست در ثانی همه موقع تبلیغات شعار انقلابی می دهند اما در عمل جور دیگری عمل می کنند چگونه می شود دوست را از دشمن شناخت؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که انقلاب اسلامی تقابل تمدنی با فرهنگ غربی دارد و ادامه‌ی حیات مقدس انقلاب اسلامی در إزاء حضور فرهنگ قدسی آن در عالم ممکن است، اولین نگاه که باید به نامزدهای انتخابات داشت؛ توجه به اندیشه‌ی آن‌ها نسبت به این تفاوت است که آیا عمیقاً متوجه‌ی این امر هستند یا نه؟! موفق باشید

13146
متن پرسش
به نام خداوند منان سلام علیکم استاد گرامی: پیرو سوال بنده مبنی بر ورود به عرصه ی سیاست حضرتعالی مرقوم فرمودید که جهت ورود به میدان سیاست و اخذ مسولیت بایستی با معیارهای دینی که منتج به اهداف الهی و فطری انسان است وارد عمل شد. حال سوالم این است که آن معیار دینی که حضرت عالی ذکر کردید چیست؟ لطف بفرمایید آنها را بر شمارید یا در صورت وجود نوشتار در این باب آن را معرفی نمایید. یا علی مدد. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر با حوصله و پشتکار، کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» را دنبال کنید معیارهای الهی را که در این زمان در مسیر سیاست متعالی باید بشناسید، بیابید إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13140
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت: استاد لطفا نظر خود را درباره فتنه آینده معروف به فتنه اکبر بیان کنید. خواهشا این مقاله را در سایت مشرق بخوانید هر چند طولانیست اما بسیار مهم است و مصاحبه ای هست با دکتر متولیان کارشناس مسائل سیاسی در مورد فتنه بزرگ و موج سوم براندازی. حتی اگه فرصت ندارید حداقل بخشی از آن را بخوانید و نظر دهید. مصاحبه در این آدرس است. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/454230/ استاد واقعا فتنه ای به این ابعاد در راه است که بسیاری ار مسئولین نظام هم در آن سهم دارند؟ وظیفه ما چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان یک تحلیل از طرف کسی که با تعهد و دلسوزی دغدغه‌ی تحقق آرمان‌های انقلاب را دارد؛ تحلیلِ قابل توجهی است و موجب دقت و هوشیاری خواننده می‌شود. اما از آن‌جایی که ملت ایران در حیات توحیدی خود و عزم متعالی که در پیش گرفته‌اند، می‌دانند که در کجای تاریخ هستند بدون آگاهی از بسیاری از این نوع فتنه‌ها عبور خواهند کرد. بنابراین وظیفه‌ی ما بیشتر باید صرف فهم توحیدی شود که حضرت روح اللّه به این تاریخ برگرداندند و در متن چنین توحیدی است که فتنه‌ها خنثی و حیله‌ها به چیزی گرفته نمی‌شود و این است راز عبور نظام اسلامی از فتنه‌ها. موفق باشید

13117
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید مزاحم اوقات شریف شما می شوم. یک سوال درباره فراماسونری دارم. آیا می توان همه کسانی که عضو این تشکیلات بودند یا با آن همکاری داشتند - البته منظور بنده سیدجمال (ره) نیست - انسانهای خائن یا لااقل مظنون به خیانت دانست یا نه گاهی کسانی صرفا برای اینکه فضای بازی برای فعالیتهای سیاسی یا فرهنگی در حکومت پهلوی وجود نداشته است به این تشکیلات روی می آورده اند. به طور خاص نظر حضرتعالی درباره دکتر زرین کوب از این منظر چیست؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید واقعاً کار مشکلی است که در آن فضا آیا واقعاً امثال آقای زرین‌کوب در مقابل اسلام و در راستای تقویت نظام استکباری عضویت لوژها را پذیرفته‌اند؟ یا در فضای دیگری که ژست فرهنگی فراماسونری اقتضاء می‌کرد، اینان وارد شدند و در همین حدّ باید آن‌ها را خطاکار دانست. موفق باشید

13109
متن پرسش
سلام داشتم پرسش ها را مرور مي كردم ولي از پاسخ به سوال 13072 قانع نشدم،‌ جهت سوال بيشتر درباره ي حكومت و روند فعلي آن است نه انقلاب 35 سال پيش. شما گفته ايد كه: آیا دشمن با انواع چالش‌هاییی که برای انقلاب ایجاد کرده است نمی‌خواهد ما به این نتیجه برسیم که انقلاب توانایی جواب‌گویی به نیازهای مردم را ندارد؟ در این صورت باید بر عهد خود با انقلاب تأکید کنیم، حتی اگر به مشکلاتی بدتر از این گرفتار شویم؟! یا با خواری تمام تسلیم پروژه‌ی دشمن اسلام شویم؟ حال عرض بنده اين است كه: 1. اين وضع نكبت موجود را دشمن به وجود آورده يا بي عرضگي نظام در اداره ي كشور؟ شما مقصر اصلي را بخاطر وضع موجود دشمن مي دانيد يا نظام جمهوري اسلامي! ؟؟ 2. چه كسي گفته است كه تسليم دشمن شويم؟ وقتي در اداره ي مملكت وامانده ايد، بدون جنگ و خون ريزي، حكومت را بدهيد به دست كساني كه هم عادل باشند و هم بتوانند از پس اداره ي آن به خوبي بر بيايند. چه بر سر اين مردم آمده كه روحاني ها را فحش مي دهند و به قولي از اسلام گريزان شده اند. شما گفته ايد كه: ثالثاً؛ ما در تعریفی که از انسان و انسانیت داریم باید جایگاه انقلاب را و نسبت خود را با آن بررسی کنیم که آیا در فضای چنین انقلابی تنفس‌کردن به انسانیت خود معنا داده‌ایم یا چشم خود را هم بگذاریم تا هر ظلمی به هر شکلی در هرجایی واقع شود؟! اگر هنر داريد اول ريشه كني ظلم (و اختلاس و دزدي و تبعيض) را از جامعه ي خود شروع كنيد. حق اين است كه عدالت را با اجراي احكام اسلام ناب فراگير كنيد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم نباید چشم‌های خود از ظلم‌ها و ضعف‌ها بست و یا نسبت به آن‌ها اعتراض و انتقاد نکرد! ولی نباید همچون کودکان که متوجه‌ی موقعیت‌ها نیستند، فقط به آرزوهای خود چشم دوخت و نفهمید ما در کجای تاریخ خود هستیم و ضعف‌های درونی خود را نبینیم و همواره فریاد بزنیم چرا گرفتار این مشکلات هستیم؟! نظام اسلامی در درون خود با شکل‌دادنِ انتخابات راه را گشوده است ولی آیا مردم ما هنوز به آن حکمتی که نیاز است، رسیده‌اند که چه کسی را انتخاب کنند و چه انتظاری از منتخبین خود داشته باشند که همچون کودکان نازپروده فقط به فکر میل خود نباشند؟ مسئله عمیق‌تر از آن است که با تصور نفی نظام اسلامی مشکل حلّ شود. کارهای مانده‌ی بسیاری در پیش است تا انسان ترازِ انقلاب به صحنه آید و تفکر و تعالی ظهور کند. موفق باشید

13095
متن پرسش
سلام علیکم استاد معزز: بنده به لطف خداوند منان و عنایات حضرات معصوم سلام الله علیها جوانی مذهبی و تا حدی سیاسی هستم از این رو سبب شده که ذهنم متبادر و متبلور از ورود به عرصه ی سیاست و اخذ مسولیت می باشد. حال پرسش ام این است که آیا اساسا چنین ذهنیت و تصوراتی مورد مرضیه ی حق تعالی و حضرت ولی عصر (عج ا..تعالی شریف) می باشد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ چه برنامه ی عملی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را برای بنده تجویز می کنید؟؟ شایان ذکر است که بنده دانشجوی رشته حقوق هستم. با سپاس وافر، التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم وظیفه‌ی هر انسانی است که برای اصلاح امور جامعه از مسئولیتی که می‌تواند بپذیرد، شانه خالی نکند. منتها با ملاک‌های دینی وارد صحنه شود تا مطابق اهداف الهی و فطری انسان‌ها تصمیم بگیرد. مشکلی که امروز متأسفانه تعدادی از مسئولین ما دارند که انسان را با نگاه ارزش‌های غربی می‌نگرند. بنده معتقدم اگر این‌ها به جای تحصیلات در غرب، یک دور حکمت متعالیه و تفسیر المیزان خوانده بودند، بسیاربسیار در تصمیم‌گیری‌های خود تصمیماتی می‌گرفتند که برای مردم این مرز و بوم مفید بود. موفق باشید

13075
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به فرمایشات شما در تفسیر آیه 64 سوره آل عمران به نظر می رسد که جنابعالی به تازگی رویکردی ثبوتی را نسبت به دنیای غرب آغاز کرده اید که قبلا اینگونه نبود و گویی مباحث جدید شما مکمل رویکرد سلبی باشد که قبلا در کتابهای غرب شناسی شما غلبه داشت و کمتر از این جنبه غرب را مورد تحلیل قرار می دادید. اگر این برداشت بنده صحیح باشد آیا می توان از شما تقاضا کرد که مقداری این رویکرد را تفصیل دهید تا ابهامات آن برطرف شود و در ادامه سیر غرب شناسی به صورت کتاب در اختیار علاقمندان قرار گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مراحل حضور در تاریخی که در آن به‌سر می‌بریم چند مرحله است: یکی تذکرات آیات 51 تا 54 سوره‌ی مائده که متذکر عدم محبت به یهود و نصاری می‌شود. و یکی آیات 64 به بعد سوره‌ی آل‌عمران که متذکر روش گفتگو با اهل کتاب می‌باشد. و این غیر از آن است که از عدم محبت به آن‌ها غفلت شود. و دیگر آیات مثل آیه‌ی 69 و آیه‌ی 72 سوره‌ی آل‌عمران است که ما را متذکر جریان‌هایی در درون اهل کتاب می‌گردد که کارشان توطئه و تخریب است. ما در بحث آیات 64 به بعد خواستیم که عزیزان فراموش نکنند بین کلیّت گفتگو با اهل کتاب با توطئه‌گرانِ اهل کتاب باید تفکیک کرد. موفق باشید قرآن

13072
متن پرسش
سلام علیکم: سوال بنده در نظام کشورمان است که آیا واقعا این حکومت مورد تایید اسلام و اهل بیت (ع) می باشد؟ آیا در خط آنان سیر می کند؟ جناب استاد راستش بنده در مورد حقانیت نظام مدتی است که دچار شک و تردید زیادی شده ام. من نسبت به سنم جزو پر سابقه های بسیجم و طعنه و کنایه زیاد شنیده ام ولی الان می گویم نکند عمرم تباه شده و در زمره آنهایی باشم که قرآن فرموده گمان می کرده اند کار درستی انجام می داده اند. از یک طرف به دشمنانمان که دشمن اسلامند، به تهاجمات فرهنگی و عقیدتی علیه ملت، و به کفر و فسادشان، به وقایعی چون سال 88 و به دفاعمان از مظلومین نگاه می کنم و با خودم می گویم لابد حکومت ما به حق است و یا می شود گفت تنها حکومت به حق؛ اما از طرفی به آنچه در کف جامعه می گذرد یعنی آنچه که مردم (بما هو) مردم با آن سر و کار دارند نگاه می کنم مثل گرانی های روز افزون، افزایش طلاق، بی بند و باری جوانان و نوجوانان، از چشم افتادن روحانیت، اختلاف نظر مراجع بزرگ در مورد برخی مراسمات مثل روز قدس و 22بهمن، نبود آزادی پس از بیان و حصر برخی از علما و شخصیت ها، ظلم مردم به یکدیگر، فساد اداری و مالی مسولان و از همه بدتر دین گریزی مردم و... می گویم نکند به قولی این انقلاب از طرح های انگلیس و آمریکا بوده و یا به دست جریان نفاق افتاده است. و جالب اینکه بیشترین چیزی که می شنویم این است که مدام می گویند مردم باید قدر این امنیت را بدانند. کسی می گفت بنی امیه هم برای ادامه تسلط باید امنیت برقرار می کرد. همچنین به تازگی کتابی با عنوان (انتقاد از خود) که از مرحوم آیت الله منتظری است خوانده ام که گویا پاسخی است به چرایی مشکلات این مملکت اسلامی. لطفا پاسخی دهید که بتوانم حق و باطل را تشخیص دهم و همچنین در مورد کتاب مذکور توضیحاتی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعات آخرین نظرات آقای منتظری متوجه می‌شویم که این بنده‌ی خدا نمی‌دانسته است که در کدام تاریخ زندگی می‌کند! گمان ایشان در همین حدّ است که در این تاریخ هم می‌توان مثل پانصدسال پیش و هزارسال پیش زندگی کرد که این عملاً یک‌نوع سلفی‌گریِ خطرناکی را به همراه دارد. در رابطه با اصل انقلاب و جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی باید چند چیز را در نظر گرفت: اولا؛ ببینیم اگر این انقلاب با همه‌ی مشکلاتی که به همراه دارد، اگر واقع نمی‌شد کشور ما که مسلّم در آن صورت در ذیل آمریکا می‌بود، در چه شرایطی قرار می‌گرفت؟ و آیا روحیه‌ی حرّیت و آزادگی شیعه که وامدارِ نهضت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» هست، راضی می‌شد؟ ثانیا؛ آیا دشمن با انواع چالش‌هاییی که برای انقلاب ایجاد کرده است نمی‌خواهد ما به این نتیجه برسیم که انقلاب توانایی جواب‌گویی به نیازهای مردم را ندارد؟ در این صورت باید بر عهد خود با انقلاب تأکید کنیم، حتی اگر به مشکلاتی بدتر از این گرفتار شویم؟! یا با خواری تمام تسلیم پروژه‌ی دشمن اسلام شویم؟ ثالثاً؛ ما در تعریفی که از انسان و انسانیت داریم باید جایگاه انقلاب را و نسبت خود را با آن بررسی کنیم که آیا در فضای چنین انقلابی تنفس‌کردن به انسانیت خود معنا داده‌ایم یا چشم خود را هم بگذاریم تا هر ظلمی به هر شکلی در هرجایی واقع شود؟! رابعاً؛ فراموش نکنید که بسیاری از مشکلاتی که جهان بشری امروز را فراگرفته است لازمه‌ی فرهنگ مدرنیته است و خود مدرنیته تلاش دارد با طرح موضوعات «پُست‌مدرنیسم» و «ترانس‌مدرنیسیم» بلکه خود را از این مهلکه‌هایی که خود ایجاد کرده است رهایی دهد. بزرگان اندیشمند غربی می‌گویند مدرنیته همه‌ی سنت‌ها را ویران کرد تا خودْ بماند، حال خودْ در حالِ ویرانی خود است. سؤال بنده از جنابعالی آن است این موضوع جهانی را باید مثل عوام به پای انقلاب اسلامی بنویسیم؟! یا آگاهانه متوجه‌ی تاریخی باشیم که در آن به‌سر می‌بریم؟ موفق باشید

12970
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در موضوع هسته ای مقام معظم رهبری خطوط قرمز را مشخص فرمودند، آیا نظارت بر رعایت این خطوط هم به عهده ایشان است؟ ایشان فرمودند که به تیم مذاکره اعتماد دارند و آنها را از نظر دیانت و غیرت و شجاعت تایید فرمودند، ولی واضح است که این اعتماد باید دو طرفه باشد یعنی اعضای تیم هم باید به قرمز بودن این خطوط و ضرورت رعایت آنها اعتقاد داشته باشند، حال اگر این گونه نباشد و احیانا از بعضی آنها تعدی شده باشد (کما این که بسیاری بر این باورند) به نظر شما شرایط به گونه ای هست که رهبری اعلام مخالفت کنند؟ در چنین شرایطی آیا وظیفه افراد بصیر و انقلابی ورود شجاعانه و عمارگونه به میدان بصیرت افزایی مردم نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم قرائت‌ها مختلف باشد و ظاهراً کاری که شورای عالی امنیت ملّی شروع کرده‌اند، کار خوبی است. و پیشنهاد آقای دکتر جواد لاریجانی که فرمود مجلس یک فک‌شیت از توافق وین تهیه کند، عملاً قرائتی مطرح می‌شود که خط قرمزهای مقام معظم رهبری در آن لحاظ شده است. موفق باشید

12964
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: نظر جنابعالی درباره ی شاخصه های یک نماینده ی تراز انقلاب اسلامی چیست آیا ورود دوستانی که مباحث شما را کار می کنند به عرصه ی انتخابات مجلس را با توجه به اینکه توانمندی هایی نیز دارند را تا چه حد لازم و ضروری می دانید؟ با تشکر از لطف شما
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر زمینه لازم جهت متذکرشدن تمدن اسلامی باشد، لازم است عزیزان در چنین میدانی که جمع بین سیاست و دیانت است حاضر شوند. موفق باشید

12960
متن پرسش
می خواستم نظر شما را در مورد نوشته اخیر دکتر داوری درباره توافق هسته ای بدانم؟ 2. آیا این نوع نگاه دست کشیدن از آرمان ها نیست؟ تفاوت این نگاه با نگاه یک انسان غرب گرای طرفدار آمریکا چیست؟ 3. به نظرمی آید این نگاه شور و حرارت انقلابی جوانان را می کشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در مورد سخنان جناب آقای دکتر داوری برداشت دیگری دارم. پیشنهاد می‌کنم به جواب سؤال شماره‌ی 12948 رجوع فرمایید. موفق باشید

12941
متن پرسش
سلام علیکم: در ادامه سوال قبل (معنای راوی حدیث) سوالم این است که: آیا ولایت سیاسی جدای از فقاهت و معرفت الله است؟ و به صورت مجزا تعریف می فرماییید؟ یا لازمه ولایت سیاسی، جامعیت فقیه در فقاهت و معرفت الله (معرفت به نبی (ص) یا معرفت به امام (عج)) است و در غدیر خم اینها در کنار هم توسط رسول الله (ص) تبیین شده است؟ مخصوصا با توجه به معنای عرفی و تحت الفظی این کلمه (راوی حدیث) آیا می توانیم اصل اتصال و همجواری با نبی (ص) یا با امام حی (ع) را که ناظر بر ارتباط معنوی با اولی الامر است از این کلمه حذف کنیم؟ با توجه به این جمع بندی به نظر حقیر قاعدتا معنای راوی حدیث ناظر بر جامعیت یک فرد در فقاهت و معرفت الله (اتصال معنوی با نبی (ص) یا امام (ع)) است؟ یا آنکه به نظر شما فقاهت به تنهایی در فرد می تواند مصداق معنای (راوی حدیث) باشد بدون آنکه امام زمانش را شناخته باشد و متصل باشد؟ و یا یک عارف نیز صرفا به اعتبار علم باطنی اش به تنهایی می تواند مصداق معنای راوی حدیث در یک صنفی از اصناف و نحله های سلوکی باشد؟ و یا آگاهی سیاسی یک فرد نیز به تنهایی می تواند مصداق شان راوی حدیث و ولایت سیاسی باشد بدون آنکه لزوما فقیه باشد؟ یا می فرمایید راوی حدیث جامعیت در فقاهت و معرفت الله دارد (فقیه جامع الشرایط باشد) و این جامعیت در فقاهت و معرفت الله است که ولایت سیاسی را نیز معنی می بخشد؟ کما اینکه نواب اربعه را امام زمان (عج) راوی حدیث خود نامیدند نه به اعتبار صرفا شم سیاسی آنها یا صرفا به اعتبار علم به احکام دین یا صرفا به دلیل ارتباطشان با امام حی (عج)! بلکه به اعتبار جامعیت در فقاهت و معرفتشان به امام زمان (عج) ! (فقیه جامع الشرایط ) که البته در زمان غیبت کبرا قاعدتا این سنت اهل بیت نباید تغییر کرده باشد و معنای راوی حدیث در زمان غیبت همان معنایی را دارد که در زمان غیبت صغرا امام زمان (عج) احیا فرمودند و عملا متذکر شدند الا آنکه نوع ارتباط راوی حدیث در طول زمان غیبت کیفیتش متفاوت است و یا از حالت خاص به عام تبدیل می شود اما این به معنای تغییر کردن معنای راوی حدیث در سنت اهل بیت (ع) است؟!! لذا اصل ارتباط راوی حدیث با نبی (ص) یا امام حی (ع) (ولو حسب تزکیه نفس و معرفت باطنی به آن حضرات) یک اصل و سنت است و تنزل نیافته است. لذا امام (عج) بر کلمه راوی حدیث تاکید فرمودند نه بر کلمه فقیه یا عالم یا ... ! لطفا پاسخ قبلی خود را با توجه به مطلب اخیر، شفاف تر بفرمایید و نظر حقیر را نقد بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرطور در نظر بگیریم در هرحال راوی حدیث به آن معنایی که در روایت هست کسی باید باشد که معارف لازم را در فهم حدیث داشته باشد، حتی اگر صرفاً نظر به روایات فقهی هم دارد معرفت نسبتاً لازم را در اصول دین دارا است هرچند لازم نباشد در موضوعات دیگر مثل توحید و معاد، متخصص باشد. و فقیهی که باید در امور سیاسی هدایت جامعه را به عهده بگیرد، علاوه بر مقدمات لازم که در تفقّه در روایات باید داشته باشد اطلاعات لازم از تاریخ و مسائل جاری در جامعه را نیز نیاز دارد و این غیر از آن است اگر کسی آگاهی سیاسی از جامعه و تاریخ را داشته باشد بدون زیربنای فقهی بتواند موضع‌گیری صحیحی را ارائه دهد. موفق باشید

12920
متن پرسش
سلام: این برایم حل نمیشه چرا در توافق اخیر هم طرف ایرانی خوشحال هست هم طرف آمریکایی؟ مگر نه اینکه تمدن ما در تضاد کامل با تمدن غرب است؟ پس چه طور می شود که با یک اقدام مشابه دو پارادایم متضاد با هم به یک حرف مشترک برسند؟ پس آن حرف امام مبنی بر اینکه هر وقت دیدید آمریکا از شما تعریف می کند بدانید مشکلی در کارتان هست چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد توافق وین، بحث تعریف آمریکا در میان نیست، بحث در مورد دروغ و اتهامی است که به ما زدند تا ما را از میدان بیرون کنند و بحمداللّه ملت بزرگ ایران به نور شهداء، مسیر مقاومت را در پیش گرفتند. و آن‌ها ماندند بعداً چه‌کار کنند و لذا از طریق حاکم امارات پیغام دادند آماده‌ی مذاکره‌اند، و ما می‌دانستیم قضیه از چه قرار است. خوشحالی آن‌ها از آن‌جهت است که از تله‌ی ساخته و پرداخته‌ی خودشان یک‌طوری بی‌سر و صدا بیرون آیند، حالا نتانیاهوی احمق مثل یک کودک نفهم، نمی‌فهمد قضیه چیست، بحث دیگری است. و خوشحالی ما تنها از این جهت است که دشمن به اهداف خود نرسید و این غیر از ذوق‌زدگی‌های بعضی از سیاسیون است که به روش حکیمانه‌ی مقام معظم رهبریِ حکیم عمل نمی‌کنند. عرایضی در مورد توافق هسته‌ای در جواب‌ سؤال‌های شماره‌ی 12684 و 12682 و 12691 و 12702 شده است. موفق باشید

نمایش چاپی