بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیاست و تحلیل حوادث

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33752
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: خدا قوت. وقتی حال و روز جامعه‌ام و فریاد زنان در کوچه و خیابان را می‌بینم برایم خیلی چیزها آشناست. همان ذره ذره‌هایی که از کودکی تا الان در درونم تلمبار شد. همان‌ها که هرگز برایش جوابی نیافتم و هر چه گشتم گاهی اوضاعم را بدتر نمود. شاید برای برخی این فریاد‌ها غریب و ناملموس باشد اما برای خیلی از ما زن‌ها آشناست. با وجودی که دلم برایشان می‌سوزد که برای همان‌ ذره ذره‌ها که در وجودشان کوه شد راهی معکوس در‌پیش گرفته‌اند اما گاهی انگار با اصل درد صدایشان همراهم! صدایی که از درون برخاسته است. صدایی که قدمتی در تمام تاریخ دارد. استاد شما در جلسه‌ی سوم تقابل حجاب و آزادی چرا؟ داستانی را ذکر کردید که امام خمینی دخترشان را از این که به داماد خانواده سلام کنند نهی نمودند. برای من درک این موضوع اصلا راحت نیست و برایم سؤال شد که در این جهان امروزی این موضوع واقعا جایگاهش کجاست؟ یعنی من به عنوان یک انسان حق ندارم به آقایانی که می‌شناسم به عنوان یک انسان حتی سلام بکنم؟! با اینکه در جواب می‌گویند ضرورتی ندارد نمی‌توانم همراه شوم چون گاهی از زوایای مختلف مسئله‌ساز می‌شود. و اصلا استاد همین مرز بندی‌های زیاد از حد احساس محدود شدن می‌دهد. همین شعار آزادی که با جهت اشتباه دارد فریاد کشیده می‌شود انگار فریاد جان ماست. در طول تاریخ راه‌ها را چنان بر ما زنان تنگ گرفته‌اند و آن‌چنان در بن‌بست‌ها و تنگناها قرار داده‌اند که ما حتی خودمان را فراموش کردیم و از خودمان دور شدیم. روح ما کی طعم آزادی واقعی و لذت واقعی از زن بودن خودمان را چشید؟ کدام یک از ما هست که در طول حیات زندگیش بارها به جرم دختر بودن روحش از عبارات و حرف‌هایی آزار ندید؟ حتی با روایت‌ها و احادیثی که زن را در کنار سفیه و طفل قرار داد. ببخشید طولانی شد. حرف زیاد است اما گویی ما حتی زبان گفتنش را هم از دست داده‌ایم که این چنین در جهتی اشتباه در خیابان‌ها فریاد می‌کشیم. استاد بزرگوار ممنونم که با این همه سعه‌ی صدر خودتان در گوش دادن و خواندن حرف‌های مردم ما را به شوق می‌آورید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! بحث در حضوری است که انسان‌ها در این تاریخ در خود احساس می‌کنند، که هر کدام جهانی هستند بسی گسترده و باید آن را پاس‌داشت و نباید دیروز خود را که معنای دیگری از «بودن» بود، با امروز مقایسه کرد و بخواهیم دیروزِ تاریخی خود را بر امروزمان تحمیل کنیم و از امروزمان باز بمانیم و درک حضور امروزین انسان چه مرد و چه زن بسیار امر حساسی است تا در عین زنده‌نگهداشتن احساس آزادی که غذای جان بشر امروز است، از وجوه قدسی خود بهره لازم را ببریم. ۲. در دل همین احوالات دیروزین و امروزین باز باید آن‌جا که زن و مرد در عین انسان‌بودن یکی باید زن باشد و دیگری مرد، امر پروردگار خود را فراموش نکرد و مرز زن‌بودن و مردبودن در جای خود حفظ شود. زیرا اگر این حضور با آن مرزبندی در کنار هم در صحنه نباشد، همان بلایی که بر عقل تکنیکی آمد و گِشتل جای حضور بشر در آغوش خدا تا مرزهای طبیعت را تنگ کرد، حضور آزادی که گشودگی هرچه انسان است تا بیکرانه‌ها، و به نام لیبرالیسم اسیر بی‌پروایی‌ها و اباحه‌گری‌ها می‌گردد. چه سخت است بر صراطی قدم گذاریم که از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزتر است. موفق باشید  

33750
متن پرسش

سلام علیکم: بنده دانشجو هستم و در دانشگاه شاهد فضای عجیبی هستم. اینجا دانشجویانیی هستند که ندای حق طلبی شان در هیاهوی مخالفان نظام گم شده. کسانی را می‌بینم که می‌دانند اینها حق نیستند ولی چون صدایشان به جایی نمی‌رسد با آنها فریاد می‌زنند زن زندگی آزادی! خواسته هایی دارند که با اعتقاداتشان تضاد دارد؛ گم شده اند؛ نور را در تاریکی جست و جو می‌کنند و در مقابل وقتی برخورد مرگ بر فتنه گر را از طرف دانشگاه و بسیج می‌شنوند بیشتر به هم می‌ریزند و آشفته می‌شوند. اگر میشه پیشنهادی برای واکنش ما به این گروه بدین و برای ما دعا کنید که این جوانان از همه نسل ها بیشتر محتاج دعایند. یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این جوانان از همه نسل ها بیشتر محتاج دعایند. زیرا ظرفیت گسترده‌ای دارند تا در دل انقلاب اسلامی گمشده خود را بیابند. ولی دشمنان انسانیت آن‌ها را گرفتار دست‌کاریِ ذهنی و بعضاً ویرانی شخصیت کرده است. عجله نکنید. با برخوردهای حکیمانه با آن‌ها، آن‌ها به خود می‌آیند. مطمئن باشید در این رابطه باز این انقلاب اسلامی و نظام اسلامی است که با داشتن دشمنانی این اندازه جاهل و نادان، عظمت خود را می‌نمایاند. موفق باشید

33747
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز وقت شما بخیر. نظرتان را درباره این مقاله بی بی سی فارسی می خواستم: شخصا از نگاه امنیتی، جو امنیتی، امنیتی کردن مسائل، مسئولان امنیتی کشور که مسبب اصلی مشکلات کشور هستند، بشدت متنفر هستم و طرفدار آزادی کامل انتقاد و جلسات نقد و بررسی تخصصی، در صدا و سیما بصورت کاملا آزاد هستم (اگر این اتفاقها در کشور می افتاد یکی از نتایج آن، این مورد بود که یک رسانه با چند ده نفر کارمند اینقدر در کشور ما قدرت نداشت که جامعه را به هر سو که می خواهد بکشاند) .............................................................. خلاصه: در هیچ کجای این گزارش سی صفحه ای کوچکترین اذعانی به ناکارآمدی ها، اثرات منفی فساد گسترده در بالاترین لایه های حکومت، اثرات سالها برخورد امنیتی با دانشجویان، کارگران، معلمان و فعالان مدنی و سیاسی نمی شود. به ناامیدی مردم از روشهای دموکراتیک مثل انتخابات برای شکل دادن به مسیر کشورشان اشاره نمی شود بیشتر به نوشتار یک جوان بی تجربه و هیجان زده می ماند که با عینکی ایدئولوژیک دست به قلم شده باشد تا همه تحولات در کشور را کار دشمن بداند و با ذره بین امنیتی جاسوس یاب، ساده ترین واقعیات را نبیند .................................................................... متن کامل : گزارش اطلاعاتی حکومت ایران از جنبش «زن زندگی آزادی»؛ تحلیلی هیجان‌زده، چشم‌گشا و تکان‌دهنده نوشتار مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران درباره اعتراضات یک ماه و نیم گذشته در ایران که روز گذشته (جمعه شش آبان/بیست‌ وهشت اکتبر) منتشر شد از بسیاری جهات مهم است. هم چشم‌گشاست و هم تکان‌دهنده. چشم‌گشا از این جهت که چطور به مسائل نگاه می‌شود؛ و تکان‌دهنده به این دلیل که تا چه حد نگاه به تحولات کج‌بینانه است. در این گزارش آمده که «بی­شک در جریان اغتشاشات اخیر، "بزرگترین عملّیات تأثیرگذاری" و به عبارت دیگر "جنگ جهانی رسانه­‌ای" علیه ملّت سرافراز ایران طراحی و اجرا شد». این گزاره را می‌توان دستکم به این معنی تعبیر کرد که مهمترین سازمانهای اطلاعاتی نظام، بزرگی جنبش اعتراضی در ایران را لمس کرده‌اند. اگر یادمان باشد، مقامات امنیتی-نظامی حکومت در جریان اعتراضات آبان ماه ۹۸ می گفتند که حکومت با بزرگترین چالش اعتراضی خود روبرو شده و حتی برخی آن را تهدیدی بزرگتر از جنگ هشت ساله با عراق خواندند. این بار می‌گویند بزرگترین عملیات روانی اجرا شده است. ولی آیا این حرف جدیدی است؟ فرمانده کل سپاه پاسداران روز چهارم آذرماه سال ۱۳۹۸ در تجمع حامیان حکومت ایران در میدان انقلاب تهران مرتبا از واژه جنگ استفاده کرد و گفت: «باور کنید جنگی که این روزها در خیابان‌های ما آغاز شد یک سناریوی جهانی بود.» حسین سلامی امروز (شنبه هفت آبان/بیست و نهم اکتبر) هم با زبان عتاب و خطاب جلو آمد و در مراسم گرامیداشت قربانیان حمله به شاهچراغ در شیراز گفت که «امروز آخرین روز شرارت شما بود» و اضافه کرد که «شرارت را پایان دهید، دیگر به خیابان نیایید، از جان ملت چه می‌خواهید؟» تکرار ادبیات مقایسه ادبیات پس از آبان ۹۸ و امروز مسئولان ارشد نظامی و اطلاعاتی حکومت نشان می دهد که با گذشت بیش از هزار روز از آبان ۹۸، همان حرفها باز هم بارها تکرارمی شوند. با شمردن تعداد بارهایی که حکومت آمریکا با انواع صفت های منفی مثل تروریست، دژخیم، مافیایی و ... توصیف شده می توان گفت که نگاه جامعه اطلاعاتی ایران به تحولات درونی کشور هیچ فرقی نکرده و فقط لحن‌ها عصبانی‌تر شده است. تاکید مکرر نویسندگان گزارش برای مقصر جلوه دادن خارجی ها این سوال را اجتناب ناپذیر می کند که پس چرا دشمن خارجی همیشه در تحریک مردم ایران به اعتراض موفق است و جامعه نظامی و اطلاعاتی کشور همیشه نقش کالبدشکافی با ادبیات و فیلتر خاص را بازی می کند؟ نویسندگان گزارش مناسب دیده اند که به قتل فجیع خاشقجی در کنسولگری عربستان سعودی و قتل جورج فلوید بدست یک مامور پلیس سفیدپوست در آمریکا بیشتر و مفصل تر اشاره کنند، اما این را مطرح نکرده اند که خواهان ارزیابی اثر فعالیت گشت ارشاد و اثرات روانی کلیپ های متعدد برخورد خشن ماموران با زن و «ناموس ایرانی» هستند که هر چند روز یکبار اعصاب و روان مردم را می خراشد. اعتراضات نقشه سازمان‌های جاسوسی خارجی موساد و دیگران است؟ این نوشته نها‌های اطلاعاتی ایران که در آن تاکید اصلی روی نقش آفرینی سازمان اطلاعاتی آمریکا در تحولات این روزها و هفته های خیابانها و شهرهای ایران است، می خواهد بگوید که تمامی تقصیر نارضایتی مردم ایران از حکومت نقشه سازمان‌های جاسوسی خارجی آمریکا، بریتانیا، اسراییل و دیگران است که با بودجه های چند صد میلیون دلاری وارد عمل شده‌اند. دو خبرنگار و عکاسی که از مهسا امینی روی تخت بیمارستان عکس گرفته اند مقصر جلوه داده شده اند و شبکه‌های تلویزیونی فارسی زبان هم میدان‌دار هیجان‌آفرینی منفی علیه نظام معرفی شده‌اند. این گزارش که ادعا کرده با استفاده از اسناد و "اتقان داده ها"، نهایت تلاش را به کار گرفته تا مردم ایران را آگاه کند، چیزی جز ناامیدی برای خواننده ندارد. البته این گزارش به احتمال زیاد مایه خوشحالی بسیار برای همان‌هایی در سیا، موساد و کشورهای دیگر مثل عربستان خواهد شد که بازیگردانهای اصلی جنبش اعتراضی مردم ایران معرفی شده اند. چون براحتی می توانند زاویه نگاه و حرکت نظام را مشخص و برای آن برنامه ریزی کنند. این گزارش نه تنها تلاشی در راستای "جهاد تبیین"، واژه مورد علاقه آقای خامنه ای، رهبر ایران، نیست بلکه فاش کننده به اصطلاح کج و معوجی نگاه بخش های اصلی اطلاعاتی حکومت در حوزه درک زیربناها و علل اصلی نارضایتی مردم ایران است. در هیچ کجای این گزارش سی صفحه ای کوچکترین اذعانی به ناکارآمدی ها، اثرات منفی فساد گسترده در بالاترین لایه های حکومت، اثرات سالها برخورد امنیتی با دانشجویان، کارگران، معلمان و فعالان مدنی و سیاسی نمی شود. به ناامیدی مردم از روشهای دموکراتیک مثل انتخابات برای شکل دادن به مسیر کشورشان اشاره نمی شود که در تازه ترین مورد باعث شد رئیس دولت فعلی با کمترین میزان مشارکت پس از انقلاب زمامدار پاستور شود. هیچ اشاره ای به اثر مخرب سیاست های جامعه اطلاعاتی کشور در بستن فضا و حراستی-امنیتی کردن امور نمی شود. هیچ اشاره ی به عصبانیت مردم ایران از رسوایی های اطلاعاتی از خوردن ضربات مکرر و تکاندهنده امنیتی در نطنز، ترور فخری زاده و اسناد اتمی نمی شود. تنها مواردی که نویسندگان گزارش بشکل تک کلمه یی برجسته می کنند مواردی مثل «ماجرای دردناک (درگذشت مرحومه امینی)»، «حادثه ناگوار هواپیمای اوکراینی» (بدون کوچکترین اشاره به عاملیت خود سپاه در زدن هواپیما و بن‌بست پرهزینه ی چند ساله در حل پرونده برای خانواده های قربانیان و کشورهای درگیر در پرونده) و فروریختن برج متروپل آبادان است. ولی نویسندگان گزارش با انواع بازی هایی که با کلمات انجام داده اند، بسرعت همه تحولات مورد اشاره را فرصت طلبی بیرونی و رسانه ها برای القا احساسات منفی معرفی کرده اند. در اینکه دشمن یک سیستم همواره مترصد استفاده از فرصت هاست تا رقیب را زخمی و ناکار کند که شکی نیست. همانطور که تلویزیون حکومتی ایران بیشتر از کارتن خواب های آمریکا و مشکلات آن کشور برنامه و گزارش پخش می‌کند تا تحولات ایران. ولی سوال این است که چرا به عملکردهای خود حکومت نگاه انتقادی نمی شود. مثل این است که سازمان های اطلاعاتی آمریکا در بررسی علل اعتراضات سراسری در آمریکا و جهان پس از قتل جورج فلوید بدست پلیس می آمدند و به سبک سپاه و وزارت اطلاعات، تنها به پوشش خبری شبکه های تلویزیون حکومتی ایران و شبکه های خارجی ش مثل پرس تی وی و دیگر کشورها مثل روسیه و چین اشاره می کردند و با سطحی خواندن اعتراضات به ماجرا، کار را به ایران، کره شمالی و دیگران محدود می کردند و تمام. راز بقای حکومت ها، تامل در رفتار خود و درس گرفتن از اشتباهات است. این نکته را نمی توان در گزارش سی صفحه ای وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه دید. در ارزیابی نهایی، نوشتار سی صفحه ای دو نهاد اصلی اطلاعاتی حکومت، انصافا بیشتر به نوشتار یک جوان بی تجربه و هیجان زده می ماند که با عینکی ایدئولوژیک دست به قلم شده باشد تا همه تحولات در کشور را کار دشمن بداند و با ذره بین امنیتی جاسوس یاب، ساده ترین واقعیات را نبیند. همان ندیدن فیل وسط سالن! مشکل جامعه اطلاعاتی نظام کنونی در ایران این است که بجای صراحت در بیان واقعیت ها به حاکمان، از خود رهبر واژه و رهنمود قرض می کند و برای جاانداختن همان واژگان تلاش می کند. جامعه اطلاعاتی آمریکا در ماجرای حمله به عراق به این نتیجه رسید که تنظیم کردن گزارش های اطلاعاتی، چه بسا دروغین، برای هموار کردن مسیر برای اجرای امیال سیاستمداران یک اشتباه راهبردی بوده است. این را در نوشته ها و سخنرانی های بسیاری از مقامات آمریکایی در سیا و دیگر نهادها می توان دید. اما در مورد حکومت ایران این روند غائب بزرگ میدان نیست؟ در گزارش مورد بحث، بارها به رهبری آقای خامنه ای و واژه «درخت تناور» حکومت اشاره می شود بدون اینکه درک شود که درخت تناور در اصل خود کشور است و دولت ها و حکومت ها، شاخه ها و میوه های درخت هستند. اهمیت مضاعف نوشتار طولانی وزارت و سپاه این است که نشان می دهد حکومت برای نحوه برخورد با اعتراضاتی که آشوب و اغتشاش می خواند، به احتمال قوی چه مسیری را در پیش خواهد گرفت. بطور خلاصه می شود گفت به نظر می‌رسد که نحوه برخورد حکومت و بخش امنیتی نظامی آن با اعتراضات به مسیری خشن تر خواهد افتاد. با توجه به دفعات مکرری که در این نوشتار از زبان تهدیدآمیز استفاده شده است و جمله پایانی بیانیه چند هزار کلمه‌ای وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه با آیه قرآن تمام می شود که می گوید "انا من المجرمون منتقمون"، برخورد خشن حکومت تمایل دارد که از مرزهای کشور فراتر برود. اما اینکه این استراتژی چقدر بتواند موثر پیاده شود و چه پیامدهای برای حکومت خواهد داشت را باید در آینده به تماشا نشست. ولی از همین حالا می شود تصور کرد که اگر توصیه جامعه اطلاعاتی نظام واقعا همین سی صفحه تبلیغاتی باشد، آینده ناروشنی در انتظار است، چون گره ها بسیارند و در فقدان نگاه خود انتقادی، حکومت بیشتر و بیشتر به سمت بیگانه سازی بخش های بزرگتری از ملت ایران حرکت خواهد کرد. در چنین فضایی، هم یارگیری بازیگران خارجی موفق تر خواهد بود، هم ممکن است که رفتارهای اعتراضی در اثر خشونت ورزی ممتد و بیش از حد حکومت باعث پیدایش فصل های تازه ای از اعتراضات متنوع شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً جایگاه اطلاعات سپاه و وزارت که بنا است از موضع اطلاعات امنیتی با ما سخن بگویند، باید همین‌گونه باشد و اگر دقیقاً کسی آن متن را که با دقت فراوان و شواهد کافی نوشته شده است، بخواند می‌یابد که چرا دشمن تلاش دارد نگاه ما را با پیش‌فرض‌هایی که القاء می‌کند، نسبت به این امر مهم منحرف کند. با این فرض که ریشه این نوع اغتشاشات را که بنیانی چندساله در انحراف اندیشه بعضی از مردم ما به جهت تحت تأثیر قرارگرفتنِ القائات دشمنان دارد را مربوط به ضعف‌های داخل کند. در حالی‌که همه می‌دانیم چندین و چندین برابر این ضعف‌ها در خود غرب هست در حدّی که اگر از کارتن‌خواب‌ها بگذریم، به قول خودشان 90 در صد از مردم اسیر 10 در صد جریان سرمایه‌داری است و تحقیقات نیز نشان می‌دهد اغشاش‌گران اتفاقاً اکثراً از طبقه مرفهین بوده‌اند. بنابراین باید در یک کلمه از دشمنیِ دشمن هر چند سخن دلسوزانه می‌گوید، غافل نشد. به گفته علامه طباطبایی، حضرت آدم و حوّا از دشمنیِ شیطان غافل شدند و به آن روز افتادند که افتادند. شیطانی که قسم می‌خورد و می‌گفت: «وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحينَ» (اعراف/۲۱) قصه بیچارگیِ جریان اغتشاش‌گران تنها یک کلمه است که خود را در اختیار شیطان قرار داده‌اند و به بهانه آن‌که تلویزیون جمهوری اسلامی بنا به مصلحت اخلاقی و امنیتی از بعضی گفتار خودداری می‌کند، روشن‌گری‌های این رسانه را غیر واقعی می‌دانند و این بلای دومی است که اغشاش‌گران بر سر خود می‌آورند که به‌کلی از کشور خود و آنچه حقیقتاً در آن می‌گذرد؛ در غفلت‌اند. آیا عقوبتی از این غفلت، بیشتر که خود را در اختیار شیطان و دشمن گذاشته‌اند؟!! موفق باشید  

آقای ثابتی در کانال خودشان اینطور نوشته اند

تا امروز به یاد ندارم که وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه بیانیه مشترکی را درباره یک توطئه امنیتی منتشر کرده باشند اما روز گذشته این اتفاق افتاد و در این بیانیه تفصیلی، جزییات مهمی از طراحی پیچیده، چند لایه و پرهزینه امریکا برای ویران سازی ایران منتشر شد.

پیشنهاد می‌کنم سر فرصت با دقت بخوانید.

https://eitaa.com/sabeti

33743
متن پرسش

بعد از ظهر ۲۹ شهریور سال ۱۴۰۱ دختری ایستاده بر روی سطل زباله، روسری خود را به آتش کشید. شب هنگام راه خانه‌اش را کج کرد و سر از ساختمان نیمه‌کاره ای درآورد. در بلند ترین نقطه‌ی ساختمان، سیگارش را آتش زد و پرید. می‌دانید وصیت‌نامه‌ی یک جمله‌ایش چه بود؟ «تقصیر هیچ کس نبود.» شما برایِ من، استاد طاهرزاده‌ی جلسات و نویسنده‌ی کتاب‌ها نیستید. شما معلمِ بزرگترهایم در آن روستایِ دورافتاده‌ای هستید که افتخارشان شاگردی شماست. راستش من هم معلمم. در کنار من هم معلمانی از آشنایان و دوستانِ شما هستند که به نوجوانانی معرفت النفس درس می‌دهند. شاگردانم به مباحث گوش می‌دهند یا حتی اغلب جان‌شان گوش دادن نمی‌کشد. بعد از کلاس و در خلوت برایم از راه‌هایی که برایِ خودکشی به نظرشان می‌رسد می‌گویند. بپرم؟ برم زیر ماشین؟ قرص بخورم؟ و شاید هیچ کدام به ذهنشان هم نرسد که سوالِ زندگیِ نداشته‌اشان را سرِ معلم و مؤلف مباحث معرفت و النفس فریاد بزنند. شاید به ذهنشان هم نرسد که یقه‌ی کسی را بگیرند و بپرسند و بخواهند. لابد جز یقه‌ی خدا دستشان به جایی نمی‌رسد. استاد طاهرزاده راستش این نسلِ مظلوم، اصلا حواسشان نیست که مهرِ پوچی خورده‌اند و معلمی از یک نسل قبل برایشان خط و مرز کشیده و شاید اگر یک نفر سوالی پرسیده، حساب کار را به خودش حواله دادند تا برود و خودش را جراحی کند (ریز ریز کند) تا بلکه بداند کجا را اشتباه انتخاب کرده که زندگی ندارد! این نسل آنقدر مظلوم هست که اگر فقط یک جمله بخواهد بگوید، بارِ روی دوش عالم را بر سرِ خودش آوار می‌کند. «تقصیر هیچ کس نبود.» واقعا تقصیر ما نبود؟ واقعا به جز دفن کردن احوالاتِ‌شان زیر لفظ پوچی و نیست‌انگاری و ... نمی‌توانستیم دستی برایِ آشنایی به سمتِ‌شان دراز کنیم؟ شنوایِ‌شان شویم؟ مگر آن‌ها فرزندان و جگرگوشه‌های این انقلاب نیستند؟!! (نبودند؟!!)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر از یک طرف «تقصیر هیچ‌کس نبود»، از طرف دیگر تقصیر بسیاری بود که این نسل را که نسل آخرالزمانی است، درک نکردند. و اگر جهان غرب با این انسان‌ها چنین کرد که بگویند «تقصیر هیچ‌کس نبود»؛ زیرا نمی‌دانند «چه‌کسی می‌توانند باشند» که حالا آن کسی که باید باشند، نشدند! ما نیز با این انسان‌ها طوری سخن نگفتیم که در آزادی و انتخاب‌شان، خود را بیابند. و این نکته مهمی است. شاید نکاتی در جلسات «تقابل آزادی و حجاب! چرا؟» و مطالبی مطرح شده باشد که حکایت بی‌تقصیریِ این نسل به حساب آید. موفق باشید    

33739
متن پرسش

بنده به عنوان یک انقلابی چنین می‌بینم. با سلام و عرض تبریک به زائران حرم جمهوری اسلامی که با حضور در نبرد جنگ نرم افزاری یعنی همین راه پیمایی سلحشورانه جهانی بس گشوده خدا قسمتتان کرد! با دستور رهبر جمهوری اسلامی و با خواندن کلمه توهین به مقدسات و برخورد قاطع با مسببین اتفاق حرم شاهچراغ یعنی انتقام، پس ان‌شاء الله انتقام خواهد گرفته شد. اما در مواجهه با مردم معترض و مختشش، هنوز باید صبوری کرد زیرا همچنان هم حق و باطل هایی هست که در هم آمیخته هرچند بسیاری تمیز داده شد! ما به عنوان یک فرد انقلابی موظف به آنیم که دروغ های دشمن را با عقلانیت و مدارک و استدلال مخصوصاً در فضای مجازی روشن سازی بکنیم و از طرفی به حمدالله نیروهای امنیتی به وظیفه خود که یعنی شناسایی و دستگیری مزدورانِ دشمن اصلی ما یعنی آمریکا و اسرائیل و دیگر مستکبرین دنیااست در عملند. چه خوب است که توجه داشته باشیم بعضی از نوجوان ها و جوان ها گرفتار جهان استکبار شدند و امور را آنگونه که جهان استکبار می‌خواهد می‌بینند و در واقع نسبت به حق هنوز قانع نشدند! شما بگویید این نوجوان ها و جوان ها که اهل همین کشورند و در یک مدرسه با ما درس خواندن و در یک محل با ما کار می کردند حال چگونه برخوردی با آنها مناسب است؟ آیا باید کمک کرد تا با چشم جمهوری اسلامی حوادث را ببینند یا باید آنها را تمسخر و طرد و به فحاشی و دعوایی که بستر روح مدرنیته و برنامه استکبار است دامن زد؟ آنچه خشم و غضب داریم را خرج آمریکا می کنیم و با قرار گرفتن در جمهوری اسلامی و تبیین و محبتی حاج قاسم وار با جوانان آنها را به نگاه حقی که در جهان امروز حس کردیم دعوت کنیم. البته این بسیار گسترده است ولی این نکات بسیار حائز اهمیت بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهادتان بسیار عالی است. آری! همان‌طور که فرمودید باید صبر کرد و کمک‌شان نمود تا با چشم جمهوری اسلامی حوادث را بنگرند و غضب خود را خرج آمریکا نمود. موفق باشید 

33702
متن پرسش

سلام: خواهش می کنم خواهران مذهبی و غیر مذهبی محترم با احترام این متن را بخوانند و ببینند آیا اگر به خود صادقانه نگاهی بیندازند آیا چنین نیست؟ بنده پسری جوان هستم و خودمو گذاشتم به جای دختران نوجوان و جوان تا ببینم واقعا به عنوان یک بشری که در این زمانه رشد کرده چگونه می‌بودم: حتما بسیار معترض بودم و یقه بزرگان دین را می‌گرفتم و می‌گفتم حجابی که در بسیاری از مذهبیون می‌بینم حجاب نیست! زیرا پوچی پشت آن می‌بینم و آن را نوعی اجبار یا پذیرشی روانی یا تحت حرف‌های وحشیانه پدر مادرها می‌بینم و می‌گفتم برای من استدلال فلسفی و فقهی و احساسی نیاور و شاید می‌رفتم جلوی امثال مراجع تقلید با تندی و کم حجابی می‌ایستادم و جّدی می‌گفتم تو به من زندگی یا جهانی بده اگر داری! چون اول به حیاتی زندهِ اکنونی نیاز دارم که آزادی و انتخاب در آن معنا داشته باشد، اگر یافتم و آن حیات جاودان بود و خود را در آن یافتم آن‌وقت با گفتگوی با آن جهان، انتخاب می‌کنم حجاب یا هرچه خواست. زیرا اولاً: تشنه زندگی و معنایی هستم که دروغ و مُرده و چون جهان‌های بسیاری از مستدللین مدعی نباشد که عقلی و احساسی و دستوری و لحظه‌ای‌ست! و باور بفرمایید قطعاً با هر گشت ارشاد یا مردم مذهبی که مثل حیوان یا کودکی، دست آموز می‌خواستند به من بدون درک و از بیرون امر و نهی کنند برخورد جدی می‌کردم و حتماً آنها را خورد می‌کردم! اتفاقا وقتی آن دختر نوجوان را دیدم جلوی چند سپاهی با جدیت ایستاده و فریاد می‌زند لذت بردم! (نه بخاطر سوء استفاده دشمن، نه بخاطر دروغ دشمن، نه بخاطر تلفیق حق و باطل) ! بلکه بخاطر اینکه آمده تا بگوید من تشنه ام. مدتها بود دوست داشتم از دست مذهبیون نا آگاه تندروِ قلدرِ متکبر راحت شوم تا شرایطی پیش آید که بفهمند این دختر، دختر توست و حجاب خانواده تو هم در این بی‌معنایی تفاوت چندانی با بی‌حجابی ندارد فقط تو قلدری و خود برتربینی! عذر می‌خواهم واقعاً در این موارد جدی هستم و بلطف خدا شرایطی پیش آمد که تازه انقلاب اسلامی بعد از سکوت بسیار و صبر و آرام آرام قدم برداشتن و حفظ کلیت انسانیت و اسلام به گفت آید و این برآورده شدن یکی از آرزوهایم بود که به لطف خدا حضور توحیدی اسلامی و انسانی پیش آمده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه می‌فرمایید اعتراض است و اتفاقاً بعد از اغتشاش‌ها که حضور در میدان دشمن بود، تازه باید شروع شود. ما باید با اعتراض، همدردی کنیم ولی نباید از زمان و مکان خود گم بشویم.

در دل همین اغتشاشات باید به فکر اصلاح بود. مقاومت مدنیِ آرام حتی در فضای مجازی امر مبارکی است و از این طریق می‌توان جریان بر‌انداز را مأیوس کرد و پس زد و به جوانان خود نیز تذکر داد توقعات غیر قابل تحقق‌شان است که آن‌ها را گرفتار رسانه‌هایی مثل اینترنشنال می‌کند زیرا گمان می‌کنند باید به آن توقعات برسند و چون نرسیده‌اند، در آن سطح از خشم که با دشمنان ایران مدیریت می‌شود، فرو می‌افتند در فرهنگ خشمی که اروپا در دو جنگ جهانی اول و دوم گرفتار آن شد و بیش از ۶۰ میلیون مردم آن قاره خودشان همدیگر را به قتل رساندند.

از آن طرف باید به تَرَک‌های ریزی که در جامعه پنهان است فکر کرد و نسبت به صلح بین مردم که در ذات انقلاب اسلامی و روح حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» نهفته است، بسیار تلاش نمود. موفق باشید    

33684
متن پرسش

با سلام: استاد عزیز همانطور که درپاسخ سوالی فرمودید در بحث دانش بنیان منظور دانشمندانی مثل اگر اشتباه نکنم فرمودید شیخ بهایی مد نظر هستند، سوال اول اینکه در تحلیل شخصیت این بزرگان آیا مثلا ایشان در درجه اول متقی واهل عالم معنا بودند که به واسطه ی این سلوک، به خواست خدا، مثل باغبانی که می داند با ایجاد بستری، این عالم توانایی دادن آن میوه را دارد، استعداد درک توانایی و ظرفیت و تقدیر عالم برای حل فلان مشکل را داشته و به واسطه تقوی، علم ایجاد بستر برای ظهور آن توانایی عالم را داشتند؟ سوال دوم اینکه اگر ما امروز اشخاصی مثل ایشان در درجه اول متقی و مومن و با تاکید دارای سلوک ایمانی را لازم داریم که به خواست خدا قدرت حل مسائل کشور را با یافت تقدیر از عالم بالا و تعامل با طبیعت دارا باشد، چرا باز گویا داریم در فضای علمی که به نظر امتداد یا در زمین علم صرفا برای علم نه برای در خدمت مردم بودن و حل مشکل برای نیل به زندگی اسلامی است، ادامه می دهیم؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! داریم و بحمدلله بسیار هم داریم و این‌که حضرت آقا «حفظه‌الله‌تعالی» امیدوار به آینده‌اند، در همین راستا است. و در همین رابطه رئیس جمهور محترم در اصفهان که تشریف آوردند به «بهیار صنعت» که یکی از مراکز مهم تولید دانش‌بنیان است، سر زدند. موفق باشید

33657
متن پرسش

سلام استاد عزیز: آقای علیزاده در برنامه ۲۲ مهر ماه خود تهدید غرب را بسیار جدی گرفته بطوریکه مسولین جمهوری اسلامی را توصیه به کوتاه آمدن می کند و تاکید می‌کند که غرب درصدد ضربه مهلک به ایران است و شاهد خود را چرندیات مخملباف در برنامه بی بی سی می‌داند. به نظر می‌رسد این شخص هم سو با دشمن می باشد. بسیار بعید است که دشمن چنین مارهایی دراستین نپروراند که به دروغ خود را وطن پرست می‌دانند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده صوت آن برنامه را گوش دادم. به نظر می‌آید تذکرات و انتقادات خوبی در آن سخنان بود. تذکر دادند دشمن را باید جدّی گرفت تا از تفرقه‌های بیجایی که همدیگر را به بهانه‌های سطحی درک نمی‌کنیم، عبور نماییم. موفق باشید

33639
متن پرسش

سلام: شاید برای سن بالاترهای این جوانان آخرالزمانی که وارد تاریخ توحیدی شده اند این سئوال مطرح شود که ما چند ده سال است داریم تلاش می‌کنیم مجاهده می‌کنیم چطور است که رهبری می‌فرمایند دهه هشتادیها به اوج ها می‌رسند و از طرفی هم می‌فرمایند امروز ایمان مردم بیشتر از اول انقلاب هم هست؟! و باز می‌شنویم که چه قله های معنوی را فتح می کنند؟! بگذارید اینطور بگویم انقلاب اسلامی آمد تا تاریخ جدیدی را شروع کند و محقق کند و این تاریخِ آغاز شده! به عنوان (فردا)! فردا نامیده می شود زیرا بزرگترها باید از قبل خودشان را به آن برسانند و جوانان پرورش یافته در روح مدرنیته هم باید خودشان را از آن روح پلید خارج کنند به همین سبب فردای همه است. دلیل آنکه جوانان زود تر وارد تاریخ توحیدی که انقلاب اسلامی آن را گشود می شوند و به همین ورود زود تر آن تاریخ آنها را بشدت و سرعت رشد می دهد این است که روح تاریک مدرنیته بسیار طاقت فرسا و تنگ است پس جوانان زود دنبال راه فرارند، اما سنین بالاترها هنوز در گذشته سیر می‌کنند و می‌گویند خوشا قدیم ها! آری از گذشته باید بیایید و با ولایت فقیه که تعین تاریخ توحیدیست این گشایش محقق می شود. استاد طاهرزاده بارها می‌گویند تو پای در راه نه و هیچ مپرس خود را بگویدت که چون باید بود! آره راه همان تاریخ توحیدیست و هرکه در آن قرار گیرد جایش و کارش و وظیفه اش را آن روح عظیم تاریخی که جای حضور حضرت الله است و ما را در خود پذیراست مشخص و معنا می کند پس خود می‌گویدت که چون باید بود... هرچه از رهبری می‌شنوید را سریع در روح گذشته و مدرن خود معنا نکنید و آن را بکشید به سمت خود! خیر دستی که آمده را بگیرید و بروید تا هرچه بیشتر وارد آینده خودتان شوید آنگاه می‌فهمید عجب چه حرف ها حکیمانه و زنده و غنی تر از آنچه می‌پنداشتم بود!. می‌گویید دوست داریم برای خدا برای امام زمان عج الله کاری بکنیم بسم الله بیا تا خود راه بگویدت که چون باید بود و از این امر مهم تر امروز در تمام خلقت وجود ندارد زیرا عین معنای شناخت خویش و شناخت خدا و ارتباط با مردم و طبیعت و عالم آدم است. هیچ کجا هیچ معنایی نمانده و تفاوتی هم ندارد چه آیین و تفکری داشته باشیم زیرا 'نیستند' و تنها معنای زندگی در تاریخ توحیدیست و انقلاب اسلامی پل وسیع عبور از همه جا به آن فرداست. زندگیست آقا زندگیست. بحمد الله همه چیز دارد در نسبت با تاریخ توحیدی برخورد می کند پس همه چیز نیست شده و بحمد الله زبان تاریخ توحیدی باز شده است و هر کس به هر اندازه در او قرار بگیرد زبان او به وسعت حقیقت می شود و بخدا مستانه است. یک نمونه مثال از شهدای همین اغتشاشات اخیر که همسرش از قول شهید می گفت: شهید به ما می‌گفت «بعدا میفهمید من که بودم»!.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. بشر آخرالزمانی از یک طرف به آزادی با تمام معنای آزادی فکر می‌کند و از طرف دیگر به ظرفیت گسترده‌ای که دارد و طالب حضور در قلّه‌ها است؛ نظر می‌کند با امکاناتی که در انقلاب اسلامی پیش خواهد آمد. عرایضی در جلسه هفتم «دولت – مردم- آزادی» https://eitaa.com/soha_sima/1678  در این رابطه شده است. موفق باشید  

33638
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: به سبب نیاز خاص و متفاوتی که در ما با حضور اراده های خاص خدا در این تاریخ پیش آمده و ما گرفتار زمانه تاریک و کثرات شدید زمانه ایم! آیین اهل بیت صلوات الله علیم اجمعین چه برنامه ای برای این شرایط ما دارند تا ما هرچه بهتر از حضور خاص خدا بهرمند شویم تا ان شاء الله مسلمان باشیم؟ آیا مناجات های حضرت ابا عبدالله خوب است یا مناجات های حضرت سجاد علیه السلام همان مناجات هایی که راه های زنده ایست در همه تواریخ برای هرچه بهتر بهرمند شدن ما از حضور خدا تا با نظر به مجموع حقیقت انقلاب اسلامی یعنی حضرت روح الله رضوان الله علیه بهترین بهره ها را ببریم؟ لطف می‌کنید راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه امر مهمی شده‌اید. در آخر جلسه هفتم «دولت – مردم- آزادی» https://eitaa.com/soha_sima/1678 عرایضی در رابطه با راز رویکرد حضرت امام به عبادات‌های طولانی شد.

آری! آخرالزمان باید انسان‌ها با معرفتی بس عمیق‌تر و عبادات و دعایی گشوده، افق حضور معنوی خود را بیش از پیش بگشایند. حضرت سجاد «علیه‌السلام» در رابطه با بشر آخرالزمان می‌فرمایند: « «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ الْآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ «إِلَي قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَك»، خداى عزّوجلّ مى ‏دانست كه در آخرالزمان مردمانى مى‏ آيند بسيار عميق، لذا سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد» و آياتى از سوره حديد را تا «وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور» فرو فرستاده و هركه ماورای آن‏ها را خواهد هلاك گردد.(الكافى، ج 1، ص 91)».

انسان‌های آخرالزمانی که روایت فوق متذکر آن‌ها می‌باشد، متوجه می‌شوند چگونه از طریق اسلام می‌توانند به ابعاد آخرالزمانی و حضور جهانی خود دست یابند و لذا نه‌تنها از اسلامی که سیاست را نیز تغذیه می‌کند خسته نمی‌شوند بلکه ما شاهد خواهیم بود نسل جدید برای جوابگویی به ظرفیت آخرالزمانی خود حتی در عین فارغ التحصیلی از دانشگاه، به حوزه‌های علمیه رجوع می‌کنند تا در عین تغذیه ابعاد مختلف وجودی خود، رسالتِ نشان‌دادن توانایی‌های اسلامی که حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» متذکر آن بودند را به بشر جدید متذکر شوند، تا معلوم شود اسلامِ منهای سیاست، نه اسلام‌اش اسلام است و نه سیاست‌اش متعالی و انسانی است و حاصل آن سیاست که جدای از دیانت بود؛ دو جنگ جهانی اول و دوم ‌شد و کینه‌ای که در این نوع سیاست بین انسان‌ها نهادینه گشت.

پس بحث در ظرفیت بیشتر نسلی است که در این تاریخ به میان آمده و انتظار بیشتری که از روحانیت دارد جهت جوابگویی به نیازهای اصیل او و عموماً جوابگویی به چنین نیازی از عهده روحانیت برمی‌آید و روحانیت باید منتظر باشد که در آینده رجوع فراوانی به او می‌شود. موفق باشید

33628
متن پرسش

با سلام: جهت اطلاع استاد عزیزم و در صورت صلاحدید قرارگیری در کانال تصویر منبع نیز برای ادمین کانال ایتا ارسال شده است. اگر بفرمایند، متن‌ منبع انگلیسی نیز موجود است. در کانال اینجانب نیز تصویر مقاله درج شده است. مرگ ناگهانی قلبی در افرادی که مانند مرحوم مهسا امینی قبلا عمل جراحی خارج کردن کرانیوفارنژیوما را انجام داده و تحت درمان غددی بوده اند در دنیا مسبوق به سابقه است و چندین گزارش موردی از مرگ آنها در مقالات معتبر جهانی به چاپ رسیده است. از جمله در مقاله نشان داده شده در تصویر، به دو مورد مرگ ناگهانی در این بیماران اشاره شده است. همچنین در مقالات معتبر، توصیه هایی مبنی بر لزوم بررسی های دقیق دوره ای قلبی در این بیماران به چاپ رسیده است. به عنوان مثال در تحقیقی که در ۱۲ بیمار جراحی شده با این تومور در بیمارستان Boston/Dana بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۵ انجام شده مشخص شد که نیمی از این بیماران دچار مشکلات قلبی هستند که می تواند پیش زمینه ای برای مشکلات بعدی باشد. از این ۱۲ نفر سه نفر (معادل ۲۵ درصد آنها) دچار فاصله QT نسبتا طولانی بودند که علت شناخته شده ای برای افرایش احتمال مرگ ناگهانی قلبی است. شایان ذکر است که شیوع این مشکل، یعنی فاصله QT طولانی در جمعیت عادی، فقط ۱ مورد در هر ۷۰۰۰ نفر است. پروفسور بهرام رسولیان پزشک و استاد تمام فیزیولوژی منبع: مجله معتبر بین المللی Pediatric Neurology http://eitaa.com/ProfRasoulian

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. این‌که مقام معظم رهبری فرمودند: «حال، چگونه می‌شود یک سازمان و یک مجموعه عظیم خدمتگزار برای احتمال اینکه خطایی سر زده باشد، مورد تهمت قرار گیرد. هیچ منطقی پشت سر این کار نیست و این، کار عاملی جز دستگاههای جاسوسی و سیاست گذاران عنود خارجی ندارد.» حکایت از آن دارد که جریانی مربوط به جاسوسان داخلی به محض آن‌که خانم مهسا امینی سکته می‌کند، آن را رسانه‌ای کرد. وگرنه همین‌طور که می‌فرمایید مواردی این‌چنینی در کارنامه پزشکی بسیاری از این افراد که چنین خصوصیاتی را داشته‌اند، بوده است. موفق باشید  

33597
متن پرسش

با سلام برای این مرتبه از حضور! انقلاب اسلامی قطعا متوجه زمانه تاریک هستید و معنای حضور انقلاب را می‌دانید و خوب از رنج مردم خبر دارید، یکی از آن رنج ها را به شعر و آهنگی خوانده شده که متن آن را برای شما می آورم به امید آنکه بیشتر و بهتر از زبان رنجهای زمانه خود (که جوانان در اوج آن هستند) خبر دار شویم. بی شک جوانان با شنیدن این آهنگ ها که حرف های خودشان است آن‌را فریاد می‌زنند. ♫ متن ترانه دیوونه ۲ با صدای رضا پیشرو: میدونی، ترس مثِ آتیشه / اگه کنترلش نکنی، میسوزونتت / آره میسوزونتت / من یه دونه اسلحه میخوام / باید با دنیا تسویه کنم / باید برگردم به اصلیِ خودم / باید بکُشم مارای زنگی دورمو / بدم میاد أ تصویر خودم / از مست دیده شدن / از دستگیره شدن / از تصفیه شدن / از وَرچیده شدن / از سنگ چیده شدن / از قصد تیره شدن / دیگه نمیخوام نادون باشم / دوس دارم توو بارون پاشم / کیا دنیای آروم دارن / کیا مث من طاعون دارن / کیا مثِ من آشوب دارن / کدوم احمقایی چارچوب دارن / کیا مثِ من خواب دوس دارن / کیا مث من کابوس دارن / کیا دلهای رنگی دارن / اما واسه بقیه مثل تَه سیگارن / کیا دلهای سنگی دارن / کیا با خدا موندن و نَشتی دارن / کیا حالت منگی دارن / کدوم احمقا دلتنگی دارن / کیا مث من بیمارن / توویِ در دیوارن مث مرد می‌بازن/ )این دیوونه وجدان داشت دیوونه عشق داشت / این دیوونه حس داشت، اما شده شیطان / این دیوونه ای کاش، این دیوونه ای جان / این دیوونه پیک باز بریز بکن عشق باش!) / حس می‌کنم دریای حرفم / وقتی رو به روم هست فردایِ بدتر / رفتم روی برفای جنگل / دراز کشیدم چون درد داره قلبم / فهمیدم من اربابِ جنگم / دنیا مُرده مثِ ترسای قبلاً / بذار بمیرم و افسانه تر شم/  بذار همه بفهمن درد داره دردم / من از خودم احترام می‌خوام / هنوز دارم به اشتباه نیاز / رفتار من مثل جانیاست / دنیا زشته من دل به بازیاش بستم / با من بازی کن بدبخت / با من آشتی کن دربند / منم گاهی خوش خنده ام / نباید باشم چون تُرش کردم / پشت گردن منو زخم کردن / چون تیغ دادم هرکس / امید ساختم أز کرکس / کلی داشتم مصرف /  گفتی خوب شو شدم / دویید بازم مقصد / هی رفتم رفتم رفتم / دارم پشت هم گناه می‌کنم / مردم منو دعا میکنن / هر روز از من سوال میکنن / سرِ حرفام قمار میکنن / اونا منو نمیشناسن / منو قبلاً نمی‌خواستن / بیا با هم بشیم آهن / جای اینکه بدیم شاهرگ / من امیدم به این چالست / که موضع اش معلومه بریم تا تَهش / ببین مادر من دیوونه ام / بشین باز هم برام دعا کن و بریز باز اشک / فقط به من بدین کاغذ / بر نمیگردم بشین پا در از/ گشتن دنبالِ من هر روز بگیر پا درد / درمونی نیست به این پادزهر/ شیطان توویِ کلیسا هم هست / اونی نیستم که میشناختن / از من بکش بیرون بشین پا حرف / روی دستام یه شیر دارم که هنور قدرت میده به این باور/ فرصت میده به این لاغر/ من دنیای سفید ساختم و سیاه کم داش/ !!!رضا!!! ، میام الان ، رضا!!!! ، میام الان!!!/ من دنیای سفید ساختم و سیاه کم داشت / میخوام فریاد، حتی اگه روم بیاد دریا / میخونم واسه نیازمنداش / میمونم تووی ایران سرباز با ریاضت هاش / اگه دنبال منو حرفامی / خیلی باید هنوز دنبالم بگردی / خیلی/ همیشه مود من خوب نیست / میخوام یه چیزیو بگم / وقتی بارون میاد همه ی پرنده ها دنبالِ سَر پناهن / اما عقاب، بالاتر از ابرا پرواز میکنه / اینو همیشه یادت باشه / من اون جوجه فِنچای سر کوچتون نیستم که رو درختان / همیشه یادت باشه / رضا!!!! رضا!!! رضا!!!!/ اَه ، این غولِ لعنتی همه جا دنبالمه!!!!!/ چون توو خودمه!!!!/ توو خواب، بیداری، توو خلسه!!!!/ هرجا میرم هست!!!/ اگه بکشمش، اگه بکشمش... .و این حدیث از حضرت علی علیه السلام در خطبه ۱۸۷ نهج البلاغه گویای این زمانه بسیار سخت است که فرمودند: (امام علي (ع) درباره وضعيت «آخر الزمان» مى فرمايد: «بايد منتظر گسيختگى پيوندها و روى كارآمدن بى كفايت ها باشيد، و اين، زمانى است كه ضربه شمشير بر مؤمن آسان تر است از يافتن يك درهم حلال، و اين زمانى است كه پاداشِ گيرنده از دهنده بيشتر است! اين امر زماني است كه مست مى شويد بى آنكه شراب خورده باشيد، سوگند مي خوريد بى آنكه مجبور باشيد، دروغ مى گوييد در حالى كه ناچار نيستند، و اين، هنگامى است كه بلاها شما را مى گزد آن گونه كه جهازِ نامناسب شتر، پشت او را مى آزارد، اين رنج چه طولانى است و اين اميدِ رهايى چه دور!».) و این آیه از سوره مبارک حجر گویای زمانه ماست که خدا به جان پیامبرش قسم می‌خورد و می‌فرمایند: (لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿٧٢﴾ [ای پیامبر!] به جان تو سوگند، آنان در مستی خود فرو رفته و سرگردان بودند). این نوشته ها را نوشتم تا عرض شود انقلاب اسلامی خوب می‌داند جوانان امروز چه می‌کشند به سبب آنکه خدا و پیامبر اهل بیت می‌دانند، امید وارم با تاریخ توحیدی که با انقلاب اسلامی به سوی ما آمده است این امید امیدواران رنج ها ترمیم شوند هرچند خدا خود جوابگوی این جوانان مظلوم با عجایبش هستند. ان شاءلله خانواده ها و جوانان و بشر و اجتماع خوب و درست به آرامش تاریخ توحیدی جدید برسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید باید امیدوار بود تا ما با تاریخ توحیدی انقلاب اسلامی از همه آنچه که جهان مدرنیته و استکبار برای بشر پیش آورده از جمله پوچی و نیهیلیسم عبور کنیم. آری! می‌بینید که این اشعار که تنها چیزی که نیست شعربودن است؛ سراسر حکایت از پوچی و بی‌محتوایی و فرار از این پوچی می‌کند. بهترین راه ورود با جوانان‌مان اولاً: خوب‌نشان‌دادنِ زمانه‌ای است که سراسر انسان را گرفتار نیست‌انگاری می‌کند و ثانیاً: انقلاب اسلامی، راهی است برای عبور از آن نیست‌انگاری و معنابخشیدن به امروز و فردای انسان‌ها. این‌جا است که مسیر گفتگو برای همین جوانان نیز باز می‌شود و اگر دیروزمان بدین امور نپرداختیم، مسائلِ پیش‌آمده حکایت از آن دارد که در امروز و فردای‌مان باید بدین امر بپردازیم تا معنای موفقیت، حقیقتاً در جای خود شکل بگیرد و معنا شود در نشان‌دادنِ انواع پوچی‌ها. مثل زندگی رانت‌خواران و متحجّرین که آنان نیز صورت‌های مختلف پنهان‌کردن نیست‌انگاری‌های پنهان است. موفق باشید  

33590
متن پرسش

سلام: ببخشید پاسخ اشخاصی که میگن عید ولایت و عید بیعت بدعت هستن و باید عمرکشون گرفت و بابت به درک واصل شدن خلیفه دوم خوشحال بود بجای عید بیعت و ولایت چی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به فتوای مقام معظم رهبری نظر کنید که هرگونه توهین به منسوبین رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» را اعم از همسران و اصحاب‌شان حرام می‌دانند.

در مورد جلساتی که در رابطه با خلفا و همسر پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» صحبت می‌شود، لازم است نظر آیت الله خامنه‌ای را مستحضر باشید که آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به استفتای علمای شیعه منطقه احساء عربستان درباره اهانت به عایشه همسر پیامبر، در ۸ مهر ۱۳۸۹ش فتوا دادند: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت، از جمله اتهام‌زنی به همسر پیامبر اسلام، عایشه حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به‌ویژه سیدالانبیاء پیامبر اعظم حضرت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله»، می‌شود. (روزنامه رسالت، ۱۱ مهر ۱۳۸۹ش، ص۳.)

سؤال: لعن برخی از دشمنان اهل‌بیت «علیهم‌السلام» در مکانهای عمومی یا خصوصی چه حکمی دارد؟

ایشان فرموده‌اند: «به مقدسات سایر مذاهب توهین نکنید و توهین به مقدسات سایر مذاهب را حرام دانسته‌اند، به علاوه هر عملی که موجب تفرقه بین مسلمانان شود، ایشان آن را منع کرده‌اند و حرام دانسته‌اند، بنابراین مومنین از کارهایی که به هر حال سودی ندارد، بلکه ضرر دارد و موجب اختلاف و برادرکشی بین مسلمانان یا موجب وهن مذهب می‌شود یا به نحوی توهین به مقدسات سایر مذاهب اسلامی است، ان‌شاالله بپرهیزند که این عمل جایز نیست.»

 باز در جای دیگر سؤال می‌شود که اهانت به مقدسات دیگر مذاهب چه حکمی دارد؟ و در جواب می‌فرمایند: اینجانب همچون بسیاری از علمای اسلام و دلسوزان امّت اسلامی بار دیگر اعلام می‌کنم که هر گفته و عملی که موجب برافروختن آتش اختلاف میان مسلمانان شود و نیز اهانت به مقدّسات هر یک از گروه‌های مسلمان یا تکفیر یکی از مذاهب اسلامی، خدمت به اردوگاه کفر و شرک و خیانت به اسلام و حرام شرعی است.

از ایشان سؤال می‌شود: شرکت در مجالسی که در آن به مقدسات دیگر مذاهب توهین می‌شود چه حکمی دارد؟ و معظم له جواب می‌دهند: هرگونه گفتار یا کردار و رفتاری که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین گردد، شرعا حرام اکید است.

اگر انجام آن کارها موجب سوء استفاده‌ی دشمنان علیه مکتب اهل بیت علیهم‌السلام شود تا به پیروان مکتب اهل بیت علیهم‌السلام توهین کنند یا موجب اختلاف بین مسلمانان باشد جایز نیست.

 به گفته سید حسن نصرالله از زمانی که حضرت آقا فتوای حرمت توهین به منسوبین پیامبر را صادر کردند، عظمت و نفوذ و علاقه به تشیع در جهان اسلام، صدچندان شد و نه‌تنها هیچ شیعه‌ای سُنی نشد، بلکه بسیاری از جوانان اهل سنت گرایش زیادی به فرهنگ تشیع پیدا کردند. ما برای حفظ جوانان خودمان نیز بایدمواظب باشیم این نوع سخنرانان وارد زندگی آن‌ها نشود تا شخصیت آن‌ها را شخصیتی محدود و کینه‌توز گرداند. مسلّم انتقاد از روش خلفا منطقی و لازم است ولی توهین و لعن، کار را به پاره‌کردن پیکر جهان اسلام می‌کشاند. موفق باشید  

33583
متن پرسش

برنامه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ را در تلوبیون ببینید http://www.telewebion.com/episode/0x299c717 سلام استاد این برنامه از دکتر شاه‌حسینی راجع به اغتشاشات اخیر خیلی جامع بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امکان دسترسی به تلوبیون برایمان نیست. آیا صوت آن جلسه را در جای دیگر سراغ دارید که استفاده کنیم؟ موفق باشید

33563
متن پرسش

سلام علیکم! در جواب یکی از سوالات فرمودید که رهبر انقلاب با حکمت و صبر دارند جامعه را به سمت اهداف عالی حرکت می‌دهند. اگر امکانش هست کمی توضیح بدهید که ایشان در رابطه با فساد اقتصادی و اختلاس و بی عدالتی و تبعیض و ظلمی که در جامعه به وجود آمده، بعضا افراد پر ادعا و متنفذ نظام در آن دست دارند، چه اقدامات عملی انجام داده‌اند؟ آیا ایشان این قدر تنها و مجبور هستند که نتوانند کاری کنند؟ یا تخواسته‌اند کاری بکنند و تقصیر دارند؟ اگر کمی مصداقی بحث کنید ممنون می‌شوم. بهرحال این سوالی است که اکثریت جامعه را این روز ها مشغول کرده‌است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً نیز عرض شد جایگاه رهبری و روش سلوکی ایشان در حفظ انقلاب و هدایت مردم، روش آن کسی است که مواظب است برای آبادکردن دهی، شهری را خراب نکند و از این جهت با این‌که بعضاً دولت‌ها آن‌طور که شایسته و بایسته است، رهنمودهای عدالت‌گرانه ایشان را دنبال نمی‌کنند؛ صلاح انقلاب آن است که بدون مقابله مستقیم با دولت‌هایی مثل آقای هاشمی و یا روحانی، آرام‌آرام مسیر را به سوی دولت‌های عدالت‌گرا سیر دهند تا اصل انقلاب که بنیان نجات انسان جدید است، محفوظ بماند. ملاحظه می کنید که سال‌ها در نفی بنگاه‌داریِ بانک‌ها و یا تأکید بر خصوصی‌سازی و یا کوتاه‌کردن دست دولت‌ها در امور؛ تأکید می‌کردند و می‌کنند. ولی آن‌طور که باید دولت‌ها عمل نکردند. و این‌جا است که می‌فهمیم کار بزرگ مقام معظم رهبری در راستای حفظ انقلاب بالاخره بستر تحقق آن اهداف فراهم می شود وگرنه ما بودیم و کشوری دست‌نشانده. در حالی‌که این استقلال و در بستر آن، انتخاب‌هایی که در پیش است، جهانی برای ما پیش می‌آورد بیرون از گردونه جهان مدرن. موفق باشید        

33561
متن پرسش

با سلام: وظیفه ما در این فتنه ها چیست؟ وظیفه فردی و اجتماعی و بین المللی. با تشکر🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً پایگاه آن فتنه‌ها را بشناسیم. ثانیاً: در حدّ خود نقد کنیم. ثالثاً: در مسیری که موجب رفع ضعف‌هایی می‌شود تا دشمنان بهانه نداشته باشند، قدم بگذاریم که بحمدلله آرام آرام با به خودآمدنِ افراد معلوم می‌شود که قضیه حضور دشمنیِ دشمن بوده است، البته در لوای اعتراض. و از آن مهم‌تر این فتنه‌ها منجر شد که متوجه شویم جنگ، جنگِ رسانه‌ای است و نیاز است سواد رسانه‌ای خود را رشد دهیم. موفق باشید

33559
متن پرسش

سلام علیکم: عرضی داشتم و خواسته‌ای. آن هم اینکه در این شلوغ بازار، راه و مسیر خودمان را گم نکنیم. ترس آن دارم که در هیاهوهای این روزها، اخبار و حرف‌های مهم بگذرند و ما به آن توجهی نکنیم که به گفته رهبر انقلاب توقف هم معنی عقب‌گرد دارد. ان‌شاءالله که چنین نشود و نباشد‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توجه به اصلِ اصیل انقلاب اسلامی است که دشمنان بزرگ دارد و عظمت انقلاب آن است که همین دشمنان را با همه تلاش بی‌وقفه و امکانات گسترده ناکام کند و ما را هرچه بیشتر نسبت به سواد رسانه‌ای خود در این جهان رشد می‌دهد. در این رابطه عرایضی اخیراً تحت عنوان «گمان کوتاه دشمنان حقیقت نسبت به آن» در شرح سوره «صف» شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/11605

در ضمن خوب است در این رابطه به مقاله آقای مهدیان سری بزنید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/11599

33536
متن پرسش

عرض سلام خدمت استاد گرانقدر: دکتر عبدالکریمی در برنامه شیوه، دوران تاریخی ما را منقطع و فروبسته برای آرمان های انقلاب دانستند و بیان کردند که انقلاب اسلامی پدیده‌ای صرفا سیاسی بود و نشانه ای از ظهور حقیقتی جدید در عالم نبوده و وجود این گونه بحران ها (مسئله حجاب و...) درون آن و به تعبیر ایشان نسلی که دارای گسستگی فرهنگی نسبت به آرمان ها و هویتی معنوی انقلاب است، را نشانه ای بر مدعای خود دانستند. نظر شما چیست؟ شما چه نشانه ای بر اینکه انقلاب اسلامی ظهور یک حقیقت جدید در عالم است و این حقیقت پیش رونده بوده است و می تواند این بحران های موجود را از میان بردارد دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جناب استاد زرشناس جواب دقیق و حکیمانه‌ای در رابطه با حقیقت انقلاب به آقای عبدالکریمی دادند. عجیب است که آقای عبدالکریمی جریان‌های مذهبی را متهم می‌کنند به این‌که تاریخی فکر نمی‌کنند. ولی وقتی جناب استاد زرشناس متذکر می‌شوند حقیقت، در یک روند تاریخی به ظهور می‌آید و شواهد بسیار خوبی را از تاریخ غرب به میان می‌آورند؛ آقای عبدالکریمی بدون هیچ دلیلی آن سخنان را نادیده می‌گیرند. در حالی‌که جناب استاد زرشناس متذکر این امر مهم هستند که مردم هنوز به این خودآگاهیِ تاریخی نرسیده‌اند که در حال ورود به عصر جدید هستند و ما باید متوجه باشیم آهسته آهسته این چرخش در حال شکل‌گرفتن است و نشانه هایی حاکی از آن‌که جامعه ایرانی نمی‌تواند با شبه مدرنیته به خواسته‌هایش برسد در میان است. عجیب است که آقای عبدالکریمی با نشنیده‌گرفتن این سخنان همچنان بر ضعف‌هایی تکیه می‌کنند که اتفاقاً زندگی شبه‌مدرن برای ما به‌وجود آورده است و به گفته جناب استاد زرشناس، پیشنهادهای جریان‌های شبه‌مدرن با امکانات تاریخی ما تطبیق نمی‌کند. بنده در سخنان آقای عبدالکریمی آرزوهای سراسر همراه با توهّم را یافتم، یعنی همان چیزی که روشنفکران ما از زمان قاجار تا کنون بر آن پا فشاری می‌کنند و کار را به این جا رساندند. فراموش نکنید آقای عبدالکریمی نه‌تنها به آقای روحانی با افتخار رأی دادند، در سالگرد رحلت آقای بازرگان طوری سخن گفتند که گویا راهِ جریان ملی‌مذهبی‌ها، راهی است که ما را به نتیجه می‌رساند. ای کاش متوجه می‌شدیم ما را امکانات دیگری هست و باید با عبور از جریان شبه‌مدرن که ملاحظه کردید عدالت را بر نمی‌تابد؛ مسیر خود را با انقلاب اسلامی و ولایت فقیه در جهان جدید بیابیم و ضعف‌های گذشته را جبران کنیم[1]. موفق باشید

 

[1] - رجوع شود به مناظره آقای بیژن عبدالکریمی و آقای شهریار زرشناس با موضوع «آینده ایران؛ آغاز جهش تمدنی یا آغاز فروپاشی؟» (۳۱ شهریور ۱۴۰۱)

https://t.me/bijanabdolkarimi/6953

33533
متن پرسش

با سلام: سوالی ذهن من را مشغول کرده که می‌خواستم از شما راهنمایی بگیرم. خواهشا جواب سوال منا به سوال ها و مقاله های قبلی ارجاع ندهید. من فایل مناظره آقای علیزاده و همچنین فایل صوتی خود شما در مورد پیامبر اکرم و رافت داشتن در حین روحیه سلحشوری را گوش دادم و همچنین یادداشت تقابل آزادی و حجاب را مطالعه کردم. سوال بنده: چرا هرموقع مردم اعتراض به حقی دارند، روز دوم اعتراضات تبدیل به درگیری و اهانت می‌شود؟ در سالهای 88-96-98 و الان و همچنین تظاهرات کشاورزان اصفهانی همین رویه بوده است که در روزهای اول تظاهرات به صورت مسالمت آمیز انجام می‌شود ولی بعدا به اهانت و درگیری ختم می‌شود. آیا این اقدام حاکمیت نیست که بعد از بررسی ابعاد اعتراضات در روزهای نخست، افرادی را بین اعتراض کننده ها می‌فرستد تا اعتراضات را به وسیله آتش زدن و صدمه به بانک ها و اهانت به مقدسات، جامعه را دو قطبی (انقلابی و ضد انقلاب) کند؟ و بعد از دو قطبی کردن سریع بیانیه بدهند که مردم بعد از نماز جمعه در علیه اغتشاش گران تظاهرات کنند و اصلا خواسته اصلی مردم را در رسانه ها محو می‌کنند؟ این نظریه نه سوال من بلکه اعتقاد خیلی از مردم شده که من دارم از شما می‌پرسم. می‌گویند این سیاست حاکمیت است که با این کار جهت اعتراضات را به خشونت و از طرفی دو قطبی کردن بکشاند تا مردم از ترس کشته شدن و انگ ضد انقلابی از خواسته خود صرف نظر کنند. همچنین وقتی از طرف رسانه های غربی چندین بار بیانیه صادر شد که اهانت به مقدسات و صدمه زدن به اموال عمومی را نهی کردند و همچنین فیلمی از ایلام در فضای مجازی پخش شد که تمام اسباب و وسایل و مدارک بانکی را در شب خالی کردند و فردا همان بانک در آتش سوخت، ذهن ها را مشغول می‌کند که این ها کار حاکمیت است. در قضیه آتش زدن چادر کشاورزان در رودخانه هم با توجه به فیلمی که پخش شد معلوم بود کسانی که چادر کشاورزان را آتش زدند حرفه ای بودند. موضوعی دیگر هم که باید تامل کرد نکته ای بود که در مناظره آقای علیزاده بیان شد که مجری شبکه چهار را برای برنامه ای با موضوع گشت ارشاد از کار برکنار کردند و همچنین توییت استاد رایفی پور که گفته بودند رسانه ملی در حال دو قطبی کردن است. این یعنی خود رسانه ملی قصد ندارد موضوع اعتراضات به حق مردم را پخش کند و در حال ماله کشی است. حال سوال من این است که آیا این حرکات، سیاست حاکمیت است که اعتراضات را سرکوب کند؟ خواهشا جواب من را بدون ابهام بدید که اگر سیاست حاکمیت این نیست بتوانم در مقابل افکار جامعه و مردم دفاع کنم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اساساً ذات نظام اسلامی، تفاوت اساسی با نظام‌های سیاسی سکولارِ دنیا دارد. ممکن است نظام‌های سیاسی دنیا از این حیله‌ها به کار ببرند ولی اگر کسی متوجه نظام اسلامی و روحی که بر آن حاکم است باشد، می‌داند که نظام اسلامی از چنین اتّهاماتی مبری است و هیچ دلیلی بر چنین حرف‌هایی و هیچ شاهدی بر چنین حرکاتی در میان نیست. معلوم است که نظام اسلامی دشمنان حیله‌گر و بی‌تقوای فراوانی دارد که با نفوذ در جریان‌های اعتراضی، تلاش می‌کند با انواع تخریب‌ها و کشته‌سازی ها، پرونده نظام اسلامی را که در ذات خود تا آن‌جا که ممکن است مدارا می‌باشد؛ مکدّر کند. ملاحظه کردید که حتی دادستان محترم کشور به دادستان‌های استان‌ها توصیه کردند افرادی که پرونده خاصی در رابطه با شرارت ندارند، برای آن‌ها پرونده‌سازی نشود. زیرا ما آن جوانان را از خود می‌دانیم که به هر حال نهایتاً اعتراضی چه حق و چه باطل داشته‌اند، ولی مرز آن‌ها با آنانی که سعی کردند اعتراضات را به خشونت و تخریب بکشانند، جدا است. آیا اگر خشونت و تخریب از آنِ نظام است، چنین دستوری داده می‌شد؟ هنر ما آن است که با سواد رسانه‌ای خود جایگاه شایعات را درست تعیین کنیم و متوجه باشیم نظام اسلامی بسیار بزرگ‌تر و پایدارتر از آن است که مجبور به چنین کارهای سطحی باشد. موفق باشید               

33503
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و آرزوی قبولی طاعات و عبادات. بشخصه خود بنده در این چند روز این سوال مدام ذهنم را مشغول نموده بود و شاید نکاتی هم به نظرم رسید ولی یقینا با افقی که حضرتعالی در بیانات و اشارات تان در برابر مخاطب می گشایید، می‌توانید کمکی به دغدغه بنده هم بفرمایید. بشخصه در طی این یک هفته شاهد بودیم حتی بعض لوکوموتیورانان اصلی و گفتمان ساز تفکر انقلابی و به اصطلاح جبهه فکری فرهنگی انقلاب، در تحلیل و اتخاذ موضع و تبیین عرصه چه میزان گنگ و گیج و حتی عجیب اظهار موضع کردند و زاویه سنگینی با منظومه فکری رهبر فرزانه انقلاب گرفتند تا جایی که واقعا باید به آنان بقول آقای محسن مهدیان می‌گفتیم، لگد زدن به نظام صله ندارد و چرا اینقدر احساس عقب ماندگی از قافله را دارید؟ علی الخصوص بنده در حد بضاعت خویش هر چه بیشتر روش تحلیل اجتماعی سیاسی و بینش تحلیلی نائب الامام را مورد بررسی قرار می‌دهم، می بینم چه میزان ویژه در عرصه های فتنه گون و غبارآلود، فاصله جدی بین اندیشه ولایت و بدنه گفتمان ساز انقلاب پیدا می‌شود. صورت و محتوای تحلیل بسیاری از عزیزان حقیقتا حتی چندان تفاوتی با تحلیلها و نگرش بسیاری از معاندین نداشت و حتی با اطلاعات ناقص و ادبیات بدور از خرد انقلابی کلان نگر و عمق نگری لازم در اینکه در این برهه، اقدام و عملی در جهت تقویت جبهه تمدنی حق و ولی آن و رفع نقایص و خلل ها در بستر همان اندیشه تمدنی حق صورت بگیرد، هیجانی و بی عقبه مبنایی و تعجب برانگیز اظهار موضع می‌کنند؛ بماند که حتی در حادثه اخیر حتی روح کلی بسیاری از همین مواضع تخطئه کلی دستاوردها و ارمغان ها و افق های تاریخی انقلاب بود و صریحا علیرغم تذکر حضرت آقا، نقدها را بسمت نظام اسلامی می بردند (حال آنکه در اردیبهشت ۹۹ رهبری فرمودند مراقب باشید نقد شما به نظام و چارچوب انقلاب نباشد بلکه نقد دولت و جامعه باشد چون ما هنوز دولت و جامعه اسلامی نداریم و نقدتان هم همراه راهکار و امیدآفرین باشد) و حتی با مواضع شبه روشنفکرانه و یا تجدد پیچیده شده در ظاهر اسلامی، در باب حجاب و پوشش و لزوم فعالیت اجرایی حکومت اسلامی در عرصه پوشش اظهار نظر کردند و گوی سبقت را شاید به نظر من، حتی از خود روشنفکرمآب ها و سکولاریست های فرهنگی ربودند. جالبست که اگر حتی یک درصد همین حجم اظهارات و تحلیل های عجیب و فاقد عمق و پر از خطا و نقصان، به مطالبه گری جدی بر اجرای مصوبه ۴۲۷ شورایعالی انقلاب فرهنگی که بحق از زمره متقن ترین و حکیمانه ترین تقنین های سالهای کنونی بوده است و مع الاسف بشدت مورد اجحاف و تخطی اکثر دستگاه های متولی آن قرار گرفته و چنانچه به دقت اجرا می‌گشت حتی نياز به مداخله مستقیم نیروی انتظامی جز در حیطه باندهای اشاعه دهنده فساد و فحشا و شکایات از هنجارشکنی های تند نبود، بمراتب وضعیت متعالی تر و با نگرانی کمتری در صیانت از نهاد مقدس خانواده و حفاظت از گوهر عفت و حیاء داشتیم. حتی در ایام اخیر آقای دکتر هاشمی گلپایگانی بعنوان دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای تحقق راهبردهای مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی، طرحی را ارائه داده بودند که در اثنای حوادث اخیر حتی توجهی به آن نشد و جمعی از دوستان انقلابی گویا دغدغه مندی مهمتری از مطالبه سياست‌ ها و راهبردهای کلان فرهنگی که مقام معظم رهبری بارها بر آن تاکید فرموده بودند، داشتند و باید از حرکت قافله نمی مانند. گویا در بحبوحه ای که جهاد تببین بصورت عمومی منزلت خود را در خنثی سازی بلوا طلبی جبهه ابلیس نشان داد، خود نیروهای گفتمان انقلاب بیشتر نیازمند تببین و فهم منطق ولی خویش را داشتند و گویا باید برای خود ایشان در وهله نخست تبیین می‌گشت و الزامات این عرصه و مهار احساسات و عدم توجه به داده های ناقص و ابهام آور گوشزد می‌شد. واقعا برایم دغدغه است چرا ما که خود داعیه دار بستر سازی و گفتمان سازی برای انقلابی که هویت و بنیاد حضور تاریخی مان است، بعضا اینگونه از منطق رهبر و قائدمان فاصله می‌گیریم و حتی برچسب‌ توجیه گر جنایات و نقایص و تلخی های موجود زده می‌شود و نمی‌توانیم با پرچمدار این حرکت قدسی همدلی و همراهی کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه حرف همین است که می‌فرمایید. هنوز حتی نتوانسته‌ایم خود را در این انقلاب و در این تاریخ به درستی برای خود معنا کنیم تا معلوممان شود که چه کسی هستیم و کجا ایستاده‌ایم! در این صورت است که از یک طرف نسبت خود را با رهبری انقلاب به صورت ایجابی می‌توانیم معلوم کنیم و از طرف دیگر نسبت خود را با جریان‌های شبه روشنفکری و به گفته شما تجددِ پیچیده‌شده در ظاهر اسلامی به صورت سلبی معلوم نماییم، حتی متوجه عقب‌ماندگی‌های تاریخی خود نیستیم تا به جای عبور از آن‌ها، یقه همدیگر را نگیریم. به گمان بنده شاید بتوان گفت آنچه بعد از حرکت اربعینی با فوت خانم مهسا امینی پیش آمد با همه زحماتی که داشت، تذکر اساسی به ما بود تا از گذشته خود برای حضور در آینده‌ای بزرگ عبرت بگیریم و متوجه باشیم در کجا هستیم و در کجا باید باشیم. در این رابطه در جلسه دیشب به نور شخصیت متعالی رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» تذکراتی بس اجمالی داده شد. امید است فتح بابی باشد در به میان‌آمدنِ روحیه‌ای که «سلحشوری» و «عطوفت» را مایه ادامه انقلاب گرداند تا نه، عنانِ نظام در دست لیبرال‌های ترسو بیفتد و نه، گرفتار متحجّرینی شویم که به تعبیر حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آبروی اسلام را می‌برند. موفق باشید

  https://eitaa.com/matalebevijeh/11556

33502
متن پرسش

استاد گرامی سلام: به نظر بنده هر شخص یا گروه اگر در برخورد با زیر دستان عدالت را رعایت نکند هیچ ارزشی ندارد. با اقدام آقای رئیسی با چراغ سبز مجلس در اردیبهشت در آزاد سازی قیمت ها و پس از آن افزایش حقوق کارمندان بسیار کمتر از میزان تورم ( تورم بالای ۵۰ درصد حقوق ۱۰ درصد) سفره کارمندان مخصوصا دون پایه ها بسیار کوچک شد و شرمنده خانواده هستند. در زمان انتخابات سال گذشته با توجه به تبلیغاتی که شد و صحبت های آقای رئیسی فکر کردم دوره گرانی به سر می آید و اوضاع خوب می شود و به ایشان رای دادم. ولی متاسفانه اینطور نشد. پاسخی که جنابعالی به اینگونه پرسش ها می دهید اینست که این دولت وارث خطاهای دولت های قبلیست. ولی این عدم افزایش حقوق متناسب با تورم هیچ ربطی به دولت های قبل ندارد. به هر حال منتظرم دور بعدی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اشتباهم را جبران کنم و به افراد به ظاهر انقلابی رای ندهم. هرچند این اشتباه به نظر جبران ناپذیر می آید و تا سالهای زیادی باید چوب آن را بخورم و شرمنده خانواده باشم. از شما که با مسئولین ارشد نظام در ارتباطید و حامی شدید انقلاب هستید خواهشمندم دغدغه های معیشتی مردم را منعکس نمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با مسئولان ارتباط ندارم. ولی انقلاب اسلامی را در این زمانه راه نجات از بحران‌های جهان امروز می‌دانم و به همین جهت بر آن تأکید می‌شود. هنوز هم با مختصر اطلاعات و تجربیاتی که دارم آقای رئیسی را رویهمرفته برای امروز انقلاب، شخصیتی مفید می‌دانم و اتفاقاً این‌که فرموده‌اید مطابقت حقوق با تورم چندان کار آسانی نیست؛ بسیار کار مشکلی است و باید به هزینه سالیانه آن فکر کرد. هرچه هست نظر کارشناسان حتی آن‌هایی که بعضاً مخالف دولت هستند، معتقدند دولت در کنترل تورم نسبت به خطرات بزرگی که در پیش بود تا ما را تبدیل به افغانستان دیگری بکند، قدم‌های خوبی برداشته‌اند. موفق باشید

33500
متن پرسش

سلام استاد: وقت شما بخیر. یکی از دوستان می گه داشتم به سمت شرکت میومدم دیدم زن و شوهری داخل ماشین در حال فیلم برداری با دوربین از کارهای این افراد یگان ویژه هستند، در یک لحظه چند نفر از افراد یگان ویژه به سمت ماشین حمله کردند، همه شیشه های ماشین را با باتوم پایین آوردند و زن و شوهر را با شکل بسیار زننده و تحقیر آمیزی بازداشت کردند و منتقل کردند. (نمونه ای از صدها جنایتی که انجام می دهند و فقط از موج افکار عمومی ترس دارند) . سوال؟ هممون می دونیم این رویه ثابت حاکمیت ایران شده، به هیچ وجه به مخالف اجازه و فضا برای اظهار نظر و دفاع از خودش نمی دهند. همیشه فقط باید یک روایت مطرح باشد روایت حاکمیت اگر کسی را کشته اند، خانواده اش کشته شده، اقوام - دوستان - به هیچ وجه حق اظهار نظر ندارند، تنها یک روایت از ماجرا حق بیان شدن داره و اون روایت حاکمیت است. می توانی صد نفر را با بدترین شکل بکشی و آخرسر چند تصویر مظلومیت از خودت را به همه نشان دهی و طبق معمول بگویی اینها به پرچم ایران، عکس قاسم سلیمانی، تصویر رهبر، و به قرآن اهانت کردن و قرآن سوزاندند این مورد نه یک خطا و اشتباه، رفتار ثابت حاکمیت است. اگر اعتراضی صورت گرفت، افرادی رو داخل جمعیت معترض می فرستن، حرکت هایی اونجا انجام میشه، همون رفتار به عنوان رفتار جمعیت معترض معرفی میشه، و همین ماجراها سوال؟ سوال؟ سوال؟ چرا در حاکمیتی که از اون دفاع می کنید هیچ کس حق اظهار نظر و صحبت کردن نداره؟ چرا اینها از خدا نمی ترسن و فقط افکار عمومی براشون مساله هست؟ هیچ اصولی ندارن به اون پایبند باشن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: داشتن اطلاعات صحیح از یک رخداد تاریخی و درک جوانب حضور تاریخی آن، وقتی ممکن است که ذات آن رخداد، فهم شود. و در همین رابطه جناب آقای رئیسی می‌فرمایند ذات انقلاب اسلامی، احترام به حقوق بشر است. وگرنه ملاحظه می‌کنید که ما هنوز در مواردی آن‌طور که شایسته انقلاب اسلامی است، عمل نمی‌کنیم. ولی آنچه در مسیر تاریخی خود در آن قرار داریم چیزی است که امثال آقای رئیسی و به‌خصوص رهبر معظم انقلاب متوجه آن هستند. مواظب باید بود مسائل و مشکلات خود را با نگاه امپراطوریِ غربی تحلیل نکنیم. پیشنهاد می‌شود بحث اخیری که در رابطه با مسائل اخیر و نگاه به آن‌ها، شده است تحت عنوان «حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آخرین پیامبر، نماد آخرین انسان» را دنبال بفرمایید. موفق باشید. https://eitaa.com/matalebevijeh/11556

 

33420
متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: مقام معظم رهبری تاکید زیادی دارند که «دانشجو باید سیاسی باشد» و در سخنرانی‌های مختلف از دهه‌ها پیش تا کنون این موضوع را عنوان کرده‌اند. از جزئیات این دستور چند سوال از خدمتتان داشتم. اول اینکه برای دانشجویان رشته‌های سخت و پرکار چطور می‌توان تعادل را بین درس و تحقیق (که مطالبه دیگری رهبری از دانشجویان است) و سیاسی‌بودن برقرار کرد، درس تا کجا و سیاست تا کجا؟ دوم اینکه دقیقا چه مسیری را برای تحقق این هدف طی کنیم: از یک طرف باید ابتدا اصول را بشناسیم یعنی حداقل‌هایی از تفسیر قرآن و اندیشه‌های امام و رهبری بدانیم، از طرف دیگر این قضیه به هرحال زمان می‌برد مگر اینکه همزمان با مطالعه، فعالیت و کنشگری هم داشته باشیم که البته ریسک بزرگی ست و ناقص دانستن از ندانستن خطرناک‌تر است. از طرف دیگر اخبار را هم باید دنبال کنیم و چون خودمان توان تحلیل سیاسی نداریم (مخصوصا اگر دانشجوی علوم انسانی نباشیم) باید تحلیل‌های کانالهای انقلابی یا اشخاص شاخص را دنبال کنیم و به ناچار اعتماد کنیم و متاسفانه هرچه جلوتر می‌رویم و با مسائل و شبهات بیشتری مواجه می‌شویم، اختلاف‌نظر بین گروه‌های انقلابی بیشتر می‌شود و همه نظر خودشان را صحیح می‌دانند و بعضا دیگران را محکوم می‌کنند. و ما به ناچار باید یکی از اینها را درست و بقیه را افراط و تفریط بدانيم بدون اینکه قبلا معیارهای شناخت حق را کامل آموخته باشیم. این سریع‌ترین و شایع‌ترین راه ممکن برای کنشگر شدن در موضوعات سیاسی ست اما بسیار بی‌بنیان و ناپخته و خطرناک است. اگر هم بخواهیم دنبال اصول برویم، زمان می‌گذرد. این دو مسیر تفاوت اساسی دیگری هم دارند و آن این است که راه اول ذهن انسان را متمرکز و اهل تفکر می‌کند ولی راه دوم، یعنی پیگیری مداوم اخبار از منابع متعدد و تحلیل‌های گوناگون آنها، ذهن را آشفته و تنبل می‌کند و آخرش هم چیزی برایمان باقی نمی‌گذارد. جناب استاد لطف بفرمایید شیوه صحیح اطاعت از این دستور رهبری که «دانشجو باید سیاسی باشد» و حد اعتدال آن و چارچوب‌ها و خط‌ قرمزهایی که باید رعایت کنیم، به‌خصوص برای دانشجویانی که حجم بالای دروس دانشگاهی، خودبه‌خود وقت زیادی از آنها می‌گیرد و با علوم انسانی و مقدمات کار هم چندان آشنا نیستند، بفرمایید. با سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که اصل حضور در این تاریخ با فهم جایگاهی که نسبت به جهان استکبار با مبنای توحیدی دارد؛ موضوع بزرگی است و به همین جهت هنر ما آن است نسبت به مسائل کلی نظام، ذیل رهبر معظم انقلاب حساسیت‌های خود را سرزنده نگه داریم. بنا بر این نکته، کلیات حضور سیاسی را با رهنمودهای مقام معظم رهبری می‌توان حفظ کرد ولی همان‌طور که به خوبی مطلعید با معارف عالیه مثل قرآن و روایات و حکمت صدرایی، عمق حضور خود را در این جهان ذیل امام و رهبری بهتر می‌توان نهادینه کرد و اندازه حرکات سیاسی افراد را که در عین حال ذیل رهبری و انقلاب هستند برای خود مشخص نمود. موفق باشید            

33355
متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: بنده ۱ سال است مغزم درگیر این موضوع هست که چرا فردی نابغه مثل آقای جلیلی نباید در شاکله دولت بوده و تحقق تحول بنیادین نظام اداره کشور را سرعت به سزایی ببخشد. آیا خود ایشان حاضر نبوده پستی از معاونت اول گرفته تا پایین تر را بپذیرد یا دولت انقلابی حاضر به استفاده موثری از ایشان نبوده که هر دوی این دلایل برای جبهه حزب الله افت و آفت و قُبح است، هر چند نمی‌دانم دلیلی سوم و دیگری دارد یا خیر... حالا استاد بزرگوار شما فانظر ماذا تری

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید خود جناب آقای دکتر جلیلی صلاح نمی‌دانند که به عنوان عضوی از دولت وارد هیئت دولت شوند از آن جهت که ممکن است رئیس دولت مأخوذ به حیاء گردد و عملاً نظریات‌شان به ظهور نیاید. بهترین راه همین است که جناب آقای جلیلی به عنوان دولت در سایه، رهنمودها و پیشنهادهای خود را ارائه دهند و بحمدلله کارها به خوبی جلو می‌رود. موفق باشید

33341
متن پرسش

سلام و عرض احترام و ادب: پیام آخرتان بسیار تند بود و متأسفانه اولین بار نیست که افرادی را با یک اشتباه کوچک به کلی طرد می کنید و به جبهه مقابل می فرستید. از آن فیلم سخنرانی امید دانا مشخص است حرف او برای حفظ منافع جمهوری اسلامی است. همانطور که خودش چندین بار به این موضوع اشاره کرد. آیا بهتر نیست به جای تکرار فتوای امام در این باره، تحلیل هایی ارائه دهیم که حکم ایشان را مربوط به شرایط خاصی بدانیم و در چنین مقطع حساسی برای جمهوری اسلامی، هزینه برای کشور درست نکنیم؟ کاری که امید دانا می کند ولی عده ای ناخواسته متوجه جهت گیری او نمی شوند و با ساده لوحی در زمین مخالفین انقلاب بازی می کنند. ممنون و ببخشید از صراحت در کلام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با دقت آن سخنان را دنبال فرموده باشید عنایت خواهید کرد که حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» محور انقلاب اسلامی و عامل موجودیتِ ما می‌باشند و تقابل مستقیم و اعلان تضاد با حضرت امام، یعنی مقابله با کلیّت نظام اسلامی. این‌جا است که دیگر تعریف‌های ایشان از بعضی از ابعاد نظام و حتی مقام معظم رهبری، جایگاهی نخواهد داشت. این مثل انجام بعضی امور اخلاقی است همراه با شرک کامل. موفق باشید

نمایش چاپی