بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیاست و تحلیل حوادث

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31104
متن پرسش
سلام و عرض ادب: داشتم به این فکر می‌کردم که چرا بعد از این انتخابات، زیارت حضرت رضا (ع) طعم دیگری داشت! که متن فرمایشاتتان به دستم رسید. «رخداد انتخابات ۱۴۰۰ و فتح خرمشهری دیگر» گویا بعد از فتح خرمشهرها، زیارت ها، زیارت ترند، خصوصا که ظاهرا این فتح هم دور از عنایت حضرت رضا (ع) نبود. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز بر این باورم که الطاف الهی در بستر انتخابات ۱۴۰۰ وزیدن گرفته است و چنانچه سعی کنید حیات خود را در چنین فضایی دنبال کنید و حتی عبادات خود را با نظر به چنین افقی ادامه دهید، متوجه گشوده‌شدن جهانی خواهید شد که نفحات الهی را به سوی شما می‌گشاید. البته باید خودمان مواظب باشیم که شیاطین این الطاف را نرُبایند. موفق باشید

31108
متن پرسش
سلام علیکم: این انتخابات برای من انتخابات عجیب و متفاوتی بود. از طرفی آن را در ادامه مسیری که از انتخابات مجلس طی شده‌بود، می‌دیدم و از طرفی شکل و روش انتخاب فرق داشت. در نظرم بود که با این شرایط، انتخاب شایسته برای رئیس جمهوری سخت است و سخت و گیج‌کننده هم بود اما انگار در روزهای پایانی حالتی بروز کرد که رئیس جمهوری که برای این دوره از انقلاب اسلامی می‌خواهیم و لازم است، چه کسی و با چه خصوصیاتی است و سیاست جلوه درخشانی در این حضور مردم داشت. این اقبال و این سمت هنوز من را در اضطراب می برد از این نظر که حال چه دولتی سر کار خواهد آمد و مهم‌تر نسبتی که با آن باید داشت و نقشی که باید به عنوان جوان ایفا کنیم، چیست؟ سوالی که داشتم این است که شما چه پیش بینی از وضع ما نسبت به دولت پیش‌رو دارید و در چه صورت بهترین همراهی و دولت مردمی شکل خواهد گرفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌چیز حکایت از امید و امیدواری نسبت به آینده دارد. همچنان‌که عرض شد در این انتخابات ریلی که با دولت سازندگی بعد از دفاع مقدس گذاشته شد و کار به این‌جا کشید؛ تغییر کرده است. باید در هرجا که هستیم و هرکاری می‌توانیم برای این دولت که جهت آن برگشتِ ارزش‌های انقلابی و الهی است، انجام داد.

فراموش نکنید انقلاب اسلامی می‌تواند برای افراد جهانی بیافریند تا در بطن آن جهان هرکس نسبت به آنچه می‌تواند باشد آگاه شود، با حضور در چنین جهانی حتی با عملی بس ساده و اندک می‌تواند جهان خود را همطراز جهان سرداران بزرگ دفاع مقدس بگرداند و در جهانی متفاوت با جهان روزمرّگی‌ها که منجر به نیهیلیسم می‌شود، حاضر شود و قادر به فهم حقیقت شود، منوط به گشودگی نسبت به حقیقت در هر افقی که به ظهور آید. در این حالت به جهانی که به آن تعلًق داریم نزدیک می‌شویم، در موضع انتظار و چشم به راه‌بودن برای وقوع چیزی که جهانِ ما را برای ما بیش از پیش آشکار می‌کند و بالاخره شادی خاصی به انسان عطا می‌شود، چیزی که مدت‌ها در انتظار آن بود. موفق باشید

31094
متن پرسش
سلام و وقت بخير خدمت استاد گرامي: اخيرا مصاحبه اي از يک مقام ارشد صهيونيستي پخش شد که نکات جالبي داشت. با توجه به اينکه مطلبي روي سايت داشتيد با عنوان چگونه قابيل نباشيم و همچنين در تفسير سوره مائده در آيات مربوط به بني اسرائيل و در ادامه آيات مربوط به جريان هابيل و قابيل نکاتي را مطرح کرديد و در مورد اين خوي بني اسرائيل مطالبي را گفتيد مناسب ديدم اين مطلب را براي حضرتعالي ارسال کنم و نظر شما را جويا شوم. مطلب بدون تغيير مقداري خلاصه شده است که لينک کامل آن هم در پايان متن قرار داده شده است: -------------------------------------------------------------------------- رئیس سابق موساد: اگر کسی قدرتی دارد که خطری متوجه شهروندان اسرائیل می‌کند، وجود آن شخص باید خاتمه یابد. ۲۱ خرداد یوسی کوهن، رئیس سابق موساد، در مصاحبه‌ای بی‌سابقه با شبکه ۱۲ اسرائیل ابعاد تازه‌ای از عملیات اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل در قبال ایران را فاش کرده آقای کوهن حاضر نشد صراحتا مسئولیت خرابکاری در تاسیسات نطنز را بپذیرد اما گفت: «ما به ایران روشن می‌گوییم: نمی‌گذاریم به تسلیحات هسته‌ای دست یابید. کجای این حرف را نمی‌فهمید؟» برخی از دست‌اندرکاران برنامه هسته‌ای ایران و همچنین شماری از تاسیسات مرتبط در سال‌های اخیر هدف سوءقصد و خرابکاری‌هایی بوده‌اند که عمدتا به اسرائیل نسبت داده می‌شود. محسن فخری‌زاده، رئیس سابق سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع ایران در آذر ۱۳۹۹/نوامبر ۲۰۲۰ در جاده فیروزکوه به ضرب گلوله کشته شد. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی او را مدیر برنامه "آماد" ایران معرفی کرده بود که بر فعالیت‌های هسته‌ای با قابلیت نظامی تمرکز داشت. یوسی کوهن، رئیس سابق موساد، به شبکه ۱۲ اسرائیل گفته: «او سال‌ها هدف عملیات گردآوری اطلاعات بود.» به گفته او اهمیت او از حیث دانش اتمی و مدیریت "دانشمندان برنامه هسته‌ای نظامی ایران" بود. رئیس سابق موساد در پاسخ به سوالی از موضعش درباره کشتن دشمنان پرنفوذ اسرائیل گفت: «اگر کسی قدرتی دارد که خطری متوجه شهروندان اسرائیل می‌کند، وجود آن شخص باید خاتمه یابد.» او در عین حال گفت اگر یک هدف بالقوه حاضر به تغییر مسیرش شود، اسرائیل به او کمک خواهد کرد. او گفت برخی دانشمندان هسته‌ای ایران پس از هشدارهای اسرائیل، از جمله به طور غیرمستقیم، کارشان را ترک کرده‌اند. خبرنگار اسرائیلی از آقای کوهن پرسید اگر چنین افرادی حاضر به توقف کارشان نشوند چه؟ او پاسخ داد: «به دیدار دوستانشان خواهند رفت.» ایلانا دایان، خبرنگار اسرائیلی درباره سوءقصد به جان محسن فخری‌زاده گفت هرچند «یوسی کوهن نمی‌تواند مسئولیت این کار را بپذیرد، اما امضای شخص او را می‌توان پای جزء جزء عملیات دید.» مصاحبه یوسی کوهن تنها چند روز پس از آن انجام شده که او ریاست موساد را به دیوید بارنیا تحویل داد. رویدادهایی که او درباره‌شان صحبت کرده بسیار متاخر هستند. هرچند مقام‌های ارشد دیگری هم پیش از این با گذشت زمان بخش‌هایی از اسرار طبقه‌بندی‌شده را عمومی کرده‌اند، اما چنین مصاحبه‌ای با این جزئیات از طرف یک رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، آن هم با فاصله‌ای چنین اندک از دوران مسئولیت، سابقه ندارد. مطابق مقررات اسرائیل، انتشار گزارش‌هایی که حساسیت‌های نظامی و امنیتی داشته باشد باید به تایید واحد سانسور نیروهای مسلح برسد. با توجه به اینکه قاعدتا دستگاه امنیتی اسرائیل به انتشار مصاحبه یوسی کوهن مجوز داده، رسانه‌های مختلف می‌گویند می‌توان این مصاحبه را به عنوان هشدار اسرائیل به ایران همزمان با مذاکرات وین تعبیر کرد. لينک منبع : https://www.bbc.com/persian/iran-57438110
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و موضوع، رسانه‌ای شد و به همین جهت نه خدا اجازه می‌دهد چنین روحیه‌هایی در بستر رژیم جعلی اسرائیل ادامه پیدا کند و نه نظام اسلامی از این که اسرائیل باید از صفحه روزگار برداشته شود؛ کوتاه می‌آید. موفق باشید

31078
متن پرسش

با عرض سلام: با توجه به سوال 31066 عرض می کنم که پاسخ حضرتعالی ناظر به ۴۸ درصدی است که شرکت کردند بحث من در ۳۰ میلیونیست که علی رغم وجوب عینی شرکت در انتخابات و گناه کبیره بودن احتمالی عدم شرکت باز شرکت نکردند و ۴۰ درصد شرکت کنندگان هم به رئیسی رای ندادند و سرجمع حدود ۳۰ درصد کل ملت حاضر به رای به جناب رئیسی شدند بنحوی که گفته می‌شود رئیسی در مقابل آرای باطله به پیروزی رسیدند. اینها حقایقیست که نمی‌توان نادیده گرفت همانطور که در رسانه ملی نه اشاره ای به درصد مشارکت دیدم و نه حدود ۴ میلیون رای باطله بنابرین مشخصا جایگاه ۴۰ میلیون نفری که یا نیامدند و اگر آمدند به رئیسی رای ندادند را تبیین فرمایید. اینها موحدند یا کافر و اگر موحدند این نحوه سلوک چه رابطه ای با توحید می‌تواند داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مسئله را بسیار بالاتر از این حرف‌ها دید و در افقی که حقیقت نظام اسلامی به ظهور آمده است، مطالب این انتخاب را دنبال کرد. عرایضی در این مورد شد که متن عرایض بنده در جواب سؤال یکی از کاربران همراه با سؤال ایشان ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

رخداد انتخابات ۱۴۰۰ و فتح خرمشهری دیگر

31072-  سلام علیکم و تشکر ویژه از شما و همکاران تون. متأسفانه عده‌ای بر عقاید خلاف واقعِ خود اصرار می‌ورزند و متوجه نیستند بسیاری از مشکلات امروز ما به جهت ضعف‌های اساسی دولت آقای روحانی و روحیه اصلاح‌طلبیِ آن دولت است که بیش از اندازه به خارج امیدوار بود و از امکانات داخلی که جوابگوی بسیاری از نیازهای جامعه بود، غفلت کرد.

جالب آن است که آن دولت با امیدواری به دشمنان ما، می‌خواسته مشکلات ما را حل کند و حال، عده‌ای به جای پشت‌کردن به این دولت و افکار به اصطلاح اصلاح‌طلبیِ آن‌ها، درست به انقلاب اسلامی و به رهبر انقلاب و حتی به اسلام و خدا پشت کردند. ما نمی‌دانیم با این افراد چه باید کرد که چگونه به جای اعتراض به این دولت، هم‌زبان با دشمنان اسلام و ملت؛ در گردونه «ما رأی نمی‌دهیم» قرار گرفتند یعنی در کنار براندازهایی مثل مسیح علینژاد.

جناب استاد بفرمایید بالاخره ما با این ضعف‌هایی که در بین بعضی از مردم ما هست، چه کار باید بکنیم؟ و این‌که مردم بر خلاف آن جریان در چنین شرایطی تا این اندازه در انتخابات حاضر شدند را چگونه باید بنگریم؟

31072- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که به‌خوبی و حکیمانه فرموده‌اید مشکلات، هست ولی هنر ما آن است که گرفتار تبلیغات دشمنان‌مان نشویم و جایگاه قاتل و شهید را عوض نکنیم. در این‌که آقای روحانی با برجسته‌کردنِ جریان مذاکرات با غرب از یک طرف، و جدّی‌نگرفتن توانایی‌های مردم و امکانات کشور از طرف دیگر، شکستی را به ما تحمیل کردند؛ حرفی نیست. سخن در آن است که اولاً: به روشی دوستانه و مسالمت‌آمیز، آن عده‌ای که رأی ندادند را آگاه کنیم که سختْ به خطا رفتند و آن‌ها را از آنِ خود بدانیم. ثانیاً: که از همه مهم‌تر است به رخداد عجیب حضور چشم‌گیرِ مردم در انتخابات ۱۴۰۰ فکر کنیم. زیرا چنانچه متوجه شرایطی باشیم که از یک طرف دشمنان خارجی به‌وجود آوردند و از طرف دیگر، افرادِ نادان داخلی بدان دامن زدند؛ می‌فهمیم چه معجزه بزرگی رخ داده است. به نظر این حقیر ابداً این حماسه، کم‌تر از فتح خرمشهر نیست.

به این نکته فکر کنید که مسلّم این نوع حضور چشم‌گیرِ مردم در چنین شرایطی جلوه‌ای است از شئونات اصیل انقلاب اسلامی و طلوع افقی که می‌رفت به غروب بگراید، ولی باز نسیم رحمت الهی بر میمنه جانِ مردمان وزیدن گرفت و افقِ حضور ما در آینده‌ای بزرگ گشوده شد.

بحث در این‌جا مربوط به شخصِ خاصی نیست، حتی اگر آن شخص، جناب آقای رئیسی باشند. بحث در افقی است که در بستر انقلاب اسلامی در این تاریخ در مقابل ملت گشوده شد و امیدواریِ خاصی بر جان‌ها طلوع کرد در آن حدّ که افراد، حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی را دوباره احساس کردند. گویا «لیلة القدری» پیش آمد و فرشتگان نازل شدند و مردم با عزمی دوباره ذیل رهبرِ خود نَفَس تازه کردند. و مطمئن باشید در مسیری قدم گذاشتیم که ادامه دفاع مقدس است و خارج‌شدن از ریلی که دولت سازندگی در مقابل ما قرار داد و با غرب‌گرایی و غرب‌زدگی، ما را به این روز انداخت. «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» (حشر/۲).

صحنه به خودآمدنِ ملت در انتخابات ۱۴۰۰ از جنس برگشتِ جناب زردتشت از کوهستان است تا دوباره «خدا» به جامعه برگردد و ما راز ماندگاری‌مان را که در دفاع مقدس مزمزه کردیم و معنای پیروزی را با تکیه بر امکانات خود و محبت به دیگری چشیدیم، دوباره احساس کنیم.

اندازه پیروزی هر ملتی به اندازه ناکامی دشمنان آن ملت است و از آن جهت، ما در انتخابات ۱۴۰۰ پیروزی خود را می‌توان بزرگ دانست که دشمن تا حدّ براندازی با تمام نیرو و با برنامه چهل‌ساله خود به صحنه آمده بود. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم. بلکه همچنان که قرآن می‌فرماید: « اِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» (آل‌عمران/ ۱۴۰) اگر به شما ضربه‌ای وارد شد که شد، همانند آن بر دشمنان شما وارد شد و پیروزی و شکست بین شما و او چرخید و چرخید تا معلوم شود چه کسانی بر عهد ایمانی خود پایدارند. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم، بنا آن است که بنگریم چگونه افقی که در این صحنه با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شد، افقی است بس امیدوارکننده؛ در حالی‌که دشمنان ما خواستند این افق تیره و تار بماند و ما ناامید از ادامه راه آینده خود باشیم، ولی می‌بینید که بحمدلله باز این انقلاب اسلامی است که همچنان می‌درخشد و مردم ما پیروزی خود را جشن می‌گیرند، نه به خاطر آن‌که بهره‌ای از دنیا نصیب آن‌ها شد، شادی آن‌ها به جهت پیروزی اخلاق بر خشونت و پیروزی حضور در تاریخ قدسی بر غرب‌زدگی است و البته هرکسی متوجه این پیروزی نمی‌شود، مگر آن‌هایی که مزه رأی‌دادن خود را برای بسطِ انسانیت‌شان در هویت اجتماعی ذیل اسلام چشیدند.

مردم در این مرحله، ذیل رهبری که نایب الإمام بود و روحِ زمان را می‌شناخت؛ پیک انقلاب شدند از آن جهت که انقلاب اسلامی در این تاریخ، پیکِ خداوند است و تا قلب‌های این ملت منوّر به الهامِ الهی نشده بود، مسلّم چنین صحنه‌ای پیش نمی‌آمد. راستی را! آن پیرزن و پیرمردِ بی‌سوادی که از ما می‌خواستند روی تعرفه‌شان بنویسیم «رئیسی»، از جناب آقای رئیسی چه می‌دانستند؟! جز آن است که خداوند خواست از این طریق، قلب‌ها را به سوی افقی بکشاند تا قدمی دوباره برای نزدیکی به اهداف مقدس انقلاب برداشته شود؟

آری! این طور نیست که باز عادت پیشین، سر بر نیاورد. ولی وقتی افقِ توحیدی، جان‌‌ها را متذکر آینده‌ الهی‌شان بکند همچنان‌که ملاحظه کردید قلب‌ها همواره به سوی آن افق برمی‌گردند، مگر آن‌که دشمنانِ حقیقت سعی کنند چهره اصلی این انقلاب الهی را واژگونه نمایند، به همان شکل که سعی کردند با برپاکردن سقیفه، نور اهل‌البیت «علیهم‌السلام» و ادامه اسلام در آن مسیر دیده نشود و ما اگر در درست‌نشان‌دادنِ انقلاب اسلامی اصرار بورزیم، مسلّماً تبلیغات دشمن پایدار نمی‌ماند و دشمنِ بی‌تدبیر بالاخره به نحوی نادانی و حماقت خود را با شهادت سردارِ دل‌ها، مظهر حضرت دوست، حاج قاسم سلیمانی نشان می‌دهد.

ما با رجوع به انتخابات ۱۴۰۰ این را فهمیدیم که چگونه فتحی و فتوحاتی در پیش داریم تا دشمن انقلاب اسلامی همچنان رسوا و بی‌خاصیت شود و مشکلاتی که هست به بهترین نحو رفع گردد و این را شما، در نحوه احساسی دنبال خواهید کرد که به رأی‌دهندگان برگشت. احساسی که از هزاران بهشت دلنوازتر بود، گویا همه فرشتگان آمده بودند تا جان‌ها، راهِ گمشده خود را دوباره پیدا کنند.

ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ آیه ۱۴ سوره یونس

شرح مطلب را در کانال « https://eitaa.com/soha_sima» می‌توانید دنبال بفرمایید.

31072
متن پرسش

سلام علیکم و تشکر ویژه از شما و همکارانتان: متأسفانه عده‌ای بر عقاید خلاف واقعِ خود اصرار می‌ورزند و متوجه نیستند بسیاری از مشکلات امروز ما به جهت ضعف‌های اساسی دولت آقای روحانی و روحیه اصلاح‌طلبیِ آن دولت است که بیش از اندازه به خارج امیدوار بود و از امکانات داخلی که جوابگوی بسیاری از نیازهای جامعه بود، غفلت کرد. جالب آن است که آن دولت با امیدواری به دشمنان ما، می‌خواسته مشکلات ما را حل کند و حال، عده‌ای به جای پشت‌کردن به این دولت و افکار به اصطلاح اصلاح‌طلبیِ آن‌ها، درست به انقلاب اسلامی و به رهبر انقلاب و حتی به اسلام و خدا پشت کردند. ما نمی‌دانیم با این افراد چه باید کرد که چگونه به جای اعتراض به این دولت، هم‌زبان با دشمنان اسلام و ملت؛ در گردونه «ما رأی نمی‌دهیم» قرار گرفتند یعنی در کنار براندازهایی مثل مسیح علینژاد. جناب استاد بفرمایید بالاخره ما با این ضعف‌هایی که در بین بعضی از مردم ما هست، چه کار باید بکنیم؟ و این‌که مردم بر خلاف آن جریان در چنین شرایطی تا این اندازه در انتخابات حاضر شدند را چگونه باید بنگریم؟

متن پاسخ

31072- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که به‌خوبی و حکیمانه فرموده‌اید مشکلات، هست ولی هنر ما آن است که گرفتار تبلیغات دشمنان‌مان نشویم و جایگاه قاتل و شهید را عوض نکنیم. در این‌که آقای روحانی با برجسته‌کردنِ جریان مذاکرات با غرب از یک طرف، و جدّی‌نگرفتن توانایی‌های مردم و امکانات کشور از طرف دیگر، شکستی را به ما تحمیل کردند؛ حرفی نیست. سخن در آن است که اولاً: به روشی دوستانه و مسالمت‌آمیز، آن عده‌ای که رأی ندادند را آگاه کنیم که سختْ به خطا رفتند و آن‌ها را از آنِ خود بدانیم. ثانیاً: که از همه مهم‌تر است به رخداد عجیب حضور چشم‌گیرِ مردم در انتخابات ۱۴۰۰ فکر کنیم. زیرا چنانچه متوجه شرایطی باشیم که از یک طرف دشمنان خارجی به‌وجود آوردند و از طرف دیگر، افرادِ نادان داخلی بدان دامن زدند؛ می‌فهمیم چه معجزه بزرگی رخ داده است. به نظر این حقیر ابداً این حماسه، کم‌تر از فتح خرمشهر نیست.

به این نکته فکر کنید که مسلّم این نوع حضور چشم‌گیرِ مردم در چنین شرایطی جلوه‌ای است از شئونات اصیل انقلاب اسلامی و طلوع افقی که می‌رفت به غروب بگراید، ولی باز نسیم رحمت الهی بر میمنه جانِ مردمان وزیدن گرفت و افقِ حضور ما در آینده‌ای بزرگ گشوده شد.

بحث در این‌جا مربوط به شخصِ خاصی نیست، حتی اگر آن شخص، جناب آقای رئیسی باشند. بحث در افقی است که در بستر انقلاب اسلامی در این تاریخ در مقابل ملت گشوده شد و امیدواریِ خاصی بر جان‌ها طلوع کرد در آن حدّ که افراد، حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی را دوباره احساس کردند. گویا «لیلة القدری» پیش آمد و فرشتگان نازل شدند و مردم با عزمی دوباره ذیل رهبرِ خود نَفَس تازه کردند. و مطمئن باشید در مسیری قدم گذاشتیم که ادامه دفاع مقدس است و خارج‌شدن از ریلی که دولت سازندگی در مقابل ما قرار داد و با غرب‌گرایی و غرب‌زدگی، ما را به این روز انداخت. «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» (حشر/۲).

صحنه به خودآمدنِ ملت در انتخابات ۱۴۰۰ از جنس برگشتِ جناب زردتشت از کوهستان است تا دوباره «خدا» به جامعه برگردد و ما راز ماندگاری‌مان را که در دفاع مقدس مزمزه کردیم و معنای پیروزی را با تکیه بر امکانات خود و محبت به دیگری چشیدیم، دوباره احساس کنیم.

اندازه پیروزی هر ملتی به اندازه ناکامی دشمنان آن ملت است و از آن جهت، ما در انتخابات ۱۴۰۰ پیروزی خود را می‌توان بزرگ دانست که دشمن تا حدّ براندازی با تمام نیرو و با برنامه چهل‌ساله خود به صحنه آمده بود. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم. بلکه همچنان که قرآن می‌فرماید: «يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» (آل‌عمران/۱۴۰) اگر به شما ضربه‌ای وارد شد که شد، همانند آن بر دشمنان شما وارد شد و پیروزی و شکست بین شما و او چرخید و چرخید تا معلوم شود چه کسانی بر عهد ایمانی خود پایدارند. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم، بنا آن است که بنگریم چگونه افقی که در این صحنه با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شد، افقی است بس امیدوارکننده؛ در حالی‌که دشمنان ما خواستند این افق تیره و تار بماند و ما ناامید از ادامه راه آینده خود باشیم، ولی می‌بینید که بحمدلله باز این انقلاب اسلامی است که همچنان می‌درخشد و مردم ما پیروزی خود را جشن می‌گیرند، نه به خاطر آن‌که بهره‌ای از دنیا نصیب آن‌ها شد، شادی آن‌ها به جهت پیروزی اخلاق بر خشونت و پیروزی حضور در تاریخ قدسی بر غرب‌زدگی است و البته هرکسی متوجه این پیروزی نمی‌شود، مگر آن‌هایی که مزه رأی‌دادن خود را برای بسطِ انسانیت‌شان در هویت اجتماعی ذیل اسلام چشیدند.

مردم در این مرحله، ذیل رهبری که نایب الإمام بود و روحِ زمان را می‌شناخت؛ پیک انقلاب شدند از آن جهت که انقلاب اسلامی در این تاریخ، پیکِ خداوند است و تا قلب‌های این ملت منوّر به الهامِ الهی نشده بود، مسلّم چنین صحنه‌ای پیش نمی‌آمد. راستی را! آن پیرزن و پیرمردِ بی‌سوادی که از ما می‌خواستند روی تعرفه‌شان بنویسیم «رئیسی»، از جناب آقای رئیسی چه می‌دانستند؟! جز آن است که خداوند خواست از این طریق، قلب‌ها را به سوی افقی بکشاند تا قدمی دوباره برای نزدیکی به اهداف مقدس انقلاب برداشته شود؟

آری! این طور نیست که باز عادت پیشین، سر بر نیاورد. ولی وقتی افقِ توحیدی، جان‌‌ها را متذکر آینده‌ الهی‌شان بکند همچنان‌که ملاحظه کردید قلب‌ها همواره به سوی آن افق برمی‌گردند، مگر آن‌که دشمنانِ حقیقت سعی کنند چهره اصلی این انقلاب الهی را واژگونه نمایند، به همان شکل که سعی کردند با برپاکردن سقیفه، نور اهل‌البیت «علیهم‌السلام» و ادامه اسلام در آن مسیر دیده نشود و ما اگر در درست‌نشان‌دادنِ انقلاب اسلامی اصرار بورزیم، مسلّماً تبلیغات دشمن پایدار نمی‌ماند و دشمنِ بی‌تدبیر بالاخره به نحوی نادانی و حماقت خود را با شهادت سردارِ دل‌ها، مظهر حضرت دوست، حاج قاسم سلیمانی نشان می‌دهد.

ما با رجوع به انتخابات ۱۴۰۰ این را فهمیدیم که چگونه فتحی و فتوحاتی در پیش داریم تا دشمن انقلاب اسلامی همچنان رسوا و بی‌خاصیت شود و مشکلاتی که هست به بهترین نحو رفع گردد و این را شما، در نحوه احساسی دنبال خواهید کرد که به رأی‌دهندگان برگشت. احساسی که از هزاران بهشت دلنوازتر بود، گویا همه فرشتگان آمده بودند تا جان‌ها، راهِ گمشده خود را دوباره پیدا کنند. موفق باشید  

31067
متن پرسش
با سلام: خدا قوت. نتیجه انتخابات مشخص شد. ۵۱ درصد رأی ندادند و ۱۳ درصد رأی سفید دادند یعنی در مجموع ۶۴ درصد برخلاف فتوای رهبری عمل کردند که رأی مشخص دادن را واجب دانستند. تفسیر من این است که با توجه به نظر بعضی علما مثل آقای خاتمی که نماینده شورای نگهبان هستند که قبل از انتخابات گفته بودند که این انتخابات به نوعی رفراندم هست، نتیجه می‌گیرم حداقل ۶۴ درصد مردم به هر دلیل با این شکل از اداره کشور مخالف جدی هستند. (نه لزوما خود نظام) ۱. با توجه به سیره اهل بیت و آیات قرآن، در این شرایط وظیفه رهبر کشور چیست؟ مگر میزان رأی ملت نیست و مگر مردم صاحب مملکت نیستند و رهبری خدمتگذار مردم، پس چرا سخنان و مطالبات این قسمت از مردم شنیده نمیشه؟ ۲. فکر نمی‌کنید اگر مثل همیشه این قشر از مخالفان نادیده گرفته شوند در آینده، کشور دچار تنش های شدید میشه؟ از شما تقاضایی داریم، اکثریت ما، بشدت مخالف براندازی هستیم و مخالف دخالت خارجی هم هستیم. کشور و اسلام رو دوست داریم و اگر خدایی نکرده به ایران حمله شود بسیاری از ما مخالفان، دوباره جان خود را سپر خواهیم کرد پس شما را به قرآن مجید قسم می‌دهیم خواهش می‌کنیم که صدای ما رو به رهبری برسانید تا ما را ببینند و نادیده نگیرند. ما جز خداوند منان کسی را نداریم و بر او پناه می‌بریم. ۳. در نهایت تفسیر و پیشنهاد شما چیست؟ خدایا شکرت
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در این صحنه انتخابات به ظهور آمد عزم انسان‌های موحدی بود که در نفی حیله‌های دشمن حقیقت و دشمن انسانیت به خوبی ظهور کرد و این یکی از ابعاد نورانی انقلاب بود که به ظهور آمد در آن حدّ که رحمت الهی به خوبی جان ملت ایران را فرا گرفت تا در دام توهّمات شیطانی نیفتند و از سروش الهی که از دم قدسی نایب الإمام سریان پیدا کرد؛ بی‌بهره نشوند.

البته بنده یک معلم هستم و نقشی در رساندن پیام افراد به مقام معظم رهبری ندارم. ولی بحمدلله رهبر معظم انقلاب«حفظه‌الله» با بصیرت خدادادی و با تقوای خاصی که خداوند به ایشان عطا کرده‌اند، متوجه این موارد هستند. موفق باشید.    

31066
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه باز اکثریت ملت در انتخابات شرکت نکردند و مشارکت زیر ۵۰ درصد است و باز در آنها که شرکت کردند حدود ۴۰ درصد آرا به غیر جناب رییسی تعلق گرفته است و آرای باطله درین دوره نفر دوم انتخابات شده است و بسیار بالاست. تحلیل شما چیست و چگونه عوامل اربعه ای که رهبری فرمودند (معیشت، کرونا، مخالفت خوانی ها و اختلالات در جریان رای گیری) نتوانسته در عزم ملت فائق آید در حالیکه با این آمار که عرض کردم بنظر می رسد فائق آمده است پس باید گفت این عوامل اربعه در عزم کمتر از نیمی از ملت فائق نیامد نه اینکه بطور کلی ملت را جمع گرفت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در این صحنه انتخابات به ظهور آمد عزم انسان‌های موحدی بود که در نفی حیله‌های دشمن حقیقت و دشمن انسانیت به خوبی ظهور کرد و این یکی از ابعاد نورانی انقلاب بود که به ظهور آمد در آن حدّ که رحمت الهی به خوبی جان ملت ایران را فرا گرفت تا در دام توهّمات شیطانی نیفتند و از سروش الهی که از دم قدسی نایب الإمام سریان پیدا کرد؛ بی‌بهره نشوند. موفق باشید  

31065
متن پرسش
سلام: از این به بعد رفتار ما با دوستان یا اقوام که رای ندادند و معتقدند نظام کنونی فاسد است چگونه باید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال به ما فرموده‌اند: «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» لذا باید بزرگوارانه با خطای چنین انسان‌هایی که مغرض نیستند ولی جاهل هستند، برخورد کرد تا با دیدن سجایای اخلاقی شما شرمنده شوند. موفق باشید

31061
متن پرسش
سلام: اینکه در لیست شواری شهر ما کسانی رو قرار بدیم که اولا چندان متعهد و انقلالی نیستن ولی رای زیادی دارن و البته بعضی از انقلابی ها روی اینا نفوذ دارن (یعنی اگه بعد از انتخاب شدن کاری از اینا بخوان انجام میدن). با توجه به مقبولیت کم در کاندیدای انقلابی آیا اگه اینا رو در لیست خودمون قرار بدیم تضادی با انقلابی بودن ما داره؟ البته به عنوان یک لیست انقلابی اعلامشون می‌کنیم مثلا از ۵ نفر ۳ تا متعهد می‌زاریم و ۲ تا از این کاندیدایی که متعهد نیستن ولی روشون نفوذ داریم و رای آور هم هستن. خیلی از بچه ها به من ایراد میگیرن که ما باید ۵ تا متعهد بزاریم هر چند رای نیارن مهم نیست. ولی من میگم برای تاثیر گذاری روی جامعه با توجه به کم بودن رای انقلابی ها باید روی اونا هم سرمایه گزاری کرد و ازشون به نفع جبهه انقلاب بازی گرفت. به نظر شما این کار با انقلابی بودن تضاد داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی می‌شود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جناب‌عالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است. ولی بالاخره شخصیت خود انسان اگر منوّر به معارف اسلامی و تعهدات انقلابی باشد، بهتر می‌تواند تصمیم بگیرد. موفق باشید

31054
متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: اگر در مورد انتخاب فرد اصلح در ریاست جمهوری به جمع بندی رسیدین بفرمایید تا ما هم استفاده کنیم. بعضی افراد هستند که واقعا دست و دل من برای رای دادن به اونها نمیره. البته نظر شما را بر انتخاب و علاقه خودم ترجیح می دهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی می‌شود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جناب‌عالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است.

31059
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: استاد جانم با اینکه من می دانستم دکتر جلیلی عزیز، برنامه و انگیزه های لازم رو دارند، منتهی حسم می‌گفت که هنوز جامعه ما، حتی طبقه حزب الهی، آمادگی ریاست جمهوری امثال جلیلی رو ندارند، فلذا تصمیم رأی دادن به آقای رئیسی بود چون انگار موعد، موعد تبلور گفتمان انقلاب اسلامی با این شخص است. اما هنگامی که آقای جلیلی انصراف دادن، دلم گرفت! انگار خبر شهادتش رو بهم دادن! و حتما ایشون با قربانی کردن اهداف و آرمانهاشون در جهت تحقق آرمانهای بزرگتر، به مقام شهادت هم دست یافتند. استاد جان نظر شما چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در انتخاب بزرگ ایشان بود که حاکی از خلوص و تقوا و زمان‌شناسیِ ایشان به حساب می‌‌آید و در همین رابطه بنده عرایضی ذیل بیانیه‌ی جناب آقای جلیلی داشتم که عینا خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

بسمه تغالی
آری! فرزندان انقلاب هرگز به خود و نمایش‌دادن خود فکر نمی‌کنند. چه کسی از چنین تصمیم بزرگی می‌تواند غافل باشد؟ خدا می‌داند این مرد بزرگ هزاربرابرِ آن‌که پایش را در جبهه حق مقابل باطل از دست داد، در این صحنه بزرگ مقابل با خود، خود را فدای انقلاب کرد تا معلوم شود فرزندان انقلاب چه کسانی‌اند و انقلاب، تنها و تنها با چه کسانی ادامه می‌یابد. دیدید که تنها یک حاج قاسم نداریم، هزاران حاج قاسم سلیمانی توسط مکتب حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پروریده شده‌اند تا هرگاه میدانی برای ظهورشان باشد، خود را در آن میدان فدای حقیقت انقلاب اسلامی بنمایند که تنها آینه حقیقتِ آن دوران است. خوشا به حال سعید جلیلی‌ها و خوشا به حال آن‌هایی که تصمیم گرفته بودند به او رأی دهند و حال، حاضرند تسلیم آن چیزی شوند که آن مرد بزرگ تسلیم آن شد.
فراموش نکنیم که جناب آقای دکتر جلیلی خود به خود نه‌تنها دارای وزنه رأی آوری زیادی بودند که قابل مقایسه با سایر نامزدهایی که منصرف شدند، نیست. عده زیادی از افراد نیز تعلق خاطر زیادی به ایشان داشتند و ایشان خود را وامدارِ آن افراد می‌دانستند و از همه مهم‌تر به خوبی معلوم بود که برای ریاست جمهوری برنامه‌هایی اساسی و زنده و فعّال داشتند و با این‌همه حاضر شدند این‌چنین عمل کنند در آن حدّ که می‌توان گفت کار بزرگ ایشان از بزرگی انتخابات سال ۱۴۰۰ کمتر نبود. 
طاهرزاده 

31056
متن پرسش
سلام استاد: مدتی هست مشتاق نوشتن برای انتخابات بودم. هنوز هم حس می‌کنم برای نوشتن زود است اما با احوالی که پس انصراف دکتر جلیلی اون هم بعد دیدار با اهالی بهیار صنعت داشت، بر من گذشت تصمیم گرفتم بنویسم و همچنان در انتظار بسر برم. پس از سخنرانی رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس شوک تصمیم شورای نگهبان برای من انتظار فراهم شدن وقت دیگری در این ۲۸ خرداد پیش کشیده شد. اینکه اگر ما آماده ورود به صحنه جدیدی هستیم و ورق دیگری از تاریخ بناست در افق قدسی حضرت حاج قاسمم رقم بخورد پس ماجرای سیاست و اولا ماجرای انتخابات هامان باید مفهوم نویی را پیش آرد. تا به امروز همواره گمان می‌کردم باید در درونم رقابت را میان جلیلی و رییسی را حفظ کنم. مگر انتخابات بدون رقابت معنا دارد نهایتا صحنه نو مفهوم تازه ای از رقابت را باید به ما بفهماناند. تا آنجا که توانستم در درون خودم به اختلافهای میان این دو دامن زدم تا این دو را حقا دو ببینم و به انتظار بنشینم و البته جبهه ی حزب الله و آن بنیان وجودی که این دو در آن شکل می‌گیرد از سنخ نور انقلاب خمینی است. می ماند ماجرای ما و وضع توسعه نیافتگی که در این عرصه گاه و بی گاه خودش را در پیش چشمان ما جلو می اندازد. سودای اینکه همگانی که در این صحنه حاضرند زیر چتر نور وجودی حضرت روح الله در این رقابت نو حاضر می توانستند باشند، آرزوی دوری است که هیچ وقت از آن نتوانستم در این یکی دو هفته دل بکنم. براستی اگر پس فردا رخ می داد اصلاح طلبانِ ما چگونه بودند؟ بگذارید کمی برایتان خاطره بازی کنم از جنس آرزوهای دور و دراز و تمناهای محال. روزگاری که شورای نگهبانِ تقدیرِ زمانه ی آینده ی قدسی ممکن، برای فرداهامان در پیش چشمانش، طیف متکثری از جوانانِ پیری را می‌دید که جملگی چشمانشان، همیشه در برابر نام و یاد حاج‌ قاسم به اشک در می آید و بغض جانشان را فرا می‌گرفت. اما یا من در دل این احوال طویل گم کرده ره به مقصودم یا وقت آن نرسیده است انتظار به امروز که رسید شوک تازه ای رخ داد اصلا دست خدا جبهه حزب الله را از رقابت خالی کرد. براستی ماجرا از چه قرار است. این لیله القدر قرار است چه‌ را نمایش بگذارد؟ بابت طولانی بودن کلامم شرمنده ام. من حتی فرض اینکه همه ماجرایی که برایتان چیدم جز خواب و خیال خالی از تفکر نیست را از خودم دور نکرده ام.
متن پاسخ

 

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب در نوعی پرسش‌گری که نظر به افقی است تا آینده به سوی ما آید، می‌پرسید ماجرا از چه قرار است که «اصلا دست خدا جبهه حزب الله را از رقابت خالی کرد». به نظر بنده آنچه در این لیلة القدر بنا است به نمایش آید، نظر به آینه‌ای است که نسبت ما را با مقام معظم رهبری معنای دیگری می‌بخشد. آقای دکتر جلیلی میدان رقابت با آقای رئیسی را تبدیل کردند به میدانی که ما هرچه بیشتر حضور رهبری را در این تاریخ بنگریم.

راهی را گشودند که در نوعی از انتخاب قرار می‌گیریم ولی نه انتخاب بین دو رقیب که یکی با نفی دیگری، خود را اثبات کند؛ بلکه انتخابی که بستر حضور در صحنه‌ای است که عملاً با رهبری بیعت می‌شود از نوع بیعتی که با مولایمان در غدیر انجام دادیم.

ملاحظه کردید که در غدیر از یک طرف انتصابی الهی انجام شد، تا مدیریت جهان اسلام توسط انسانی قدسی شکل بگیرد، ولی از طرف دیگر پیامبر خدا «صلوات الله‌علیه‌و‌آله» مردم را تشویق کردند تا در همان مکان با علی بن ابیطالب «علیه‌السلام» بیعت کنند. راستی! اگر انتصاب از طرف خداوند بود، چرا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نفرمودند این حکم خدا است و باید همه بپذیرند؟ جایگاه این بیعت، جز آن است که باید در عین بستری قدسی، جمهور، خود را و انتخاب خود را به میان آورد؟ این‌جا رقابت بین دو جریان نبود، بلکه اختیار و انتخابی بود برای پذیرفتن و نپذیرفتنِ آنچه خداوند مقرر کرده بود. آیا ما نیز در شرایطی در حال قرارگرفتن هستیم از جنس انتخاب و بیعتی که نسبت خود را با نظام مقدس اسلامی باید معلوم کنیم؟ و در این انتخابات مخیر به چنین موضع‌گیری هستیم؟ بیعتی از جنس بیعتی که در غدیر واقع شد و نه بیعتی که خلفای عثمانی بر مردم تحمیل کردند؟ آیا اگر دموکراسی، عبور از آن نوع دیکتاتوری بود که به نام بیعت بر مسلمانان تحمیل کردند، ما دوباره به آن بیعت برگشته‌ایم؟ و یا با نظر به ضعف‌های دموکراسی، قدمی جلوتر آمده‌ایم تا در عین نقش‌آفرینیِ جمهورِ مردمان، از صحنه رقابت مطرح در دموکراسی نیز قدمی جلوتر بیاییم؟ و در انتخاباتی قرار بگیریم که بیعتی باشد با راهی که نظام اسلامی مقابل ما گشوده است؟ و ما هنوز در طلوع و تولد این راه هستیم، با همه ابهاماتی که دارد. مثل آن روز که با روبه‌روشدن با ولایت فقیه، هزاران ابهام برایمان پیش آمد که نکند ولایت فقیه نوعی دیکتاتوری است و سپس معلوم شد تاریخ دیگری است که انسان‌ها در عین انتخابی آزاد، اسیر سکولاریسم جهان مدرن نباشد. موفق باشید

31053
متن پرسش
با عرض سلام: بنده از ابتدا با این مسئله که جناب رئیسی در عین ریاست قوه کاندیدا باشند مشکل داشتم و به نظرم عادلانه تر بود که ابتدا استعفا می‌دادند سپس وارد انتخابات می‌شدند. در طول تبلیغات و مناظرات چندان از ایشان برنامه ندیدم و نظرم از ابتدا بر جناب جلیلی بود اواخر به جناب زاکانی هم فکر می کردم که متاسفانه امروز هر دو عزیز انصراف دادند حال من ماندم و جناب قاضی زاده و جناب رضایی (اگر این دو هم انصراف ندهند و یکی نیست به منصرفان بگوید شما که قصد انصراف داشتید زودتر انصراف می دادید یا اصلا نمی آمدید که ۱. امکان مناظره دو به دو فراهم می‌شد و ۲. چند هفته ذهن ما را درگیر خود و اصلح یابی نمی کردید) به هر حال حضرتعالی بین قاضی زاده و رضایی کدام را تایید می فرمایید تا رای حقیر بدو تعلق گیرد و اگر هیچ کدام مورد تاییدتان نیست به رئیسی هم که تمایلی ندارم رای سفید بدهم به نظرتان اشکال ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی می‌شود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جناب‌عالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است.

31051
متن پرسش
سلام: لطفا اسامی نامزدهای مورد نظر استاد را منتشر کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی می‌شود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جناب‌عالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است.

31050
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام و خدا قوت. دلنوشته ای از یک جوان ایرانی و ان شاءلله مسلمان «چرا رأی نمی‌دهم» پیامبر اسلام (ص) به ما دو چراغ هدایت دادند یکی قرآن و دیگری اهل بیت، و ما در همه زمان ها می‌توانیم با رجوع به این راهنماها حق را از باطل و گوسفند را از گرگ در لباس گوسفند، تشخیص دهیم ان شاءلله. من تا قبل از احراز صلاحیت های شورای نگهبان قصد داشتم که در انتخابات شرکت کنم اما بعد از آن ظلمی که به مردم شد تصمیمم عوض شد و بعد از مناظره ها مطمئن شدم فرد شایسته ای در بین آنها برای ریاست جمهوری وجود ندارد. چند دلیل عمده برای این کار وجود دارد. اول اینکه در رفتار شورای نگهبان ظلم نابخشودنی اتفاق افتاد چون در گفتار حاکمان این نظام بیان می کنند که انتخابات پرشور و حداکثری را خواهان هستند اما در عمل خلاف آن را اثبات می ‌کنند و جالب اینجاست که تئوریسین های طراز اول حکومت اقدام شورای نگهبان را گامی رو به جلو تعریف می‌کنند و اظهار می کنند که درانتخابات‌های گذشته ما روش غربی را الگوی خود قرار می دادیم و با دو قطبی کردن انتخابات باعث توهین ها و تخریب های زیاد می شدیم اما اکنون با ترکیب تقریباً یک دست نامزدها این اتفاق نمی‌افتد و مردم آگاهانه برخورد می کنند از روی هیجان عمل نمی‌کنند و بیشتر به برنامه‌های نامزدها توجه دارند. متاسفانه برنامه این حکومت همیشه اینگونه بوده یعنی (حذف کردن بجای اصلاح کردن) درست است که توهین و تخریب ناشایست است اما حذف انسانها و افکار آنان هزاران برابر بدتر است. پس بهتر است بجای اینکار، نظارت بر حسن انجام برنامه های تبلیغاتی نامزدها رو تقویت کنند و مثلا قوانین سختگیرانه ای بگذارند که هر کس توهین و تخریب کرد باید جریمه سنگین (مالی و غیرمالی) پرداخت کنه و... این آقایان برخلاف آنچه تصور می کنند این تصمیم باعث ضربه خوردن شدید به حق انتخاب مردم شده است آیا اگر همه کاندیداها را اصلاح طلبان تشکیل می دادند این آقایان اظهار می‌کردند که این اقدام گامی رو به جلو است! اکثر این آقایان متاسفانه فقط از دید خود به مسائل نگاه می کنند و از آن تاسف بار تر اینکه خود را برتر و عاقل تر از مردم تصور می‌کنند. پس به احترام انتخابات آزاد رأی نمی‌دهم. دلیل دوم اینکه به گفته امام خمینی حفظ نظام از اوجب واجبات هست (واجب ترین واجبها) بنا بر همین فتوا حق انتخاب کردن را که خداوند به تک تک انسانها عطا فرموده را وظیفه تلقی می کنند و نه تنها رأی ندادن را بلکه رأی سفید را هم حرام اعلام می کنند (طبق استفتاء جدید از رهبر انقلاب) آن هم بعلت اینکه ممکن است باعث تضعیف نظام شود یعنی هرکس رأی ندهد مرتکب فعل حرام شده است. حاکمان این نظام می گویند که ما حکومت اسلام را اجرا می کنیم و الگوی ما پیامبر و سیره اهل بیت است اما به نظر می رسد اینها فقط جاهایی که به نفع خودشان هست را اسلامی عمل می کنند! مگر حضرت علی علیه السلام ۲۵ سال سکوت نکرد و حکومتی که حق خودش بود را به خاطر صلاح مردم واسلام نبخشید! هنگامی خلافت را قبول کرد که عموم مردم برای بیعت کردن با ایشان، اصرار ورزیدند و در خطبه ۳۳ نهج البلاغه می‌بینیم که حکومت نزد ایشان بسیار کم ازش یا بهتر است بگوییم بی ارزش است. عبد الله بن عباس مى‏‌گويد در «ذى قار» به امير المؤمنين (عليه السلام) وارد شدم او مشغول پينه زدن نعلين خود بود. از من سؤال كرد قيمت اين نعلين چقدر است عرض كردم قيمتى ندارد. فرمود: به خدا سوگند اين كفش نزد من از فرمانروايى بر شما محبوبتر است مگر آنكه حقى را بر پا سازم يا باطلى را بر اندازم. امام حسن (ع) هم به خاطر همان مصلحت مردم و اسلام حکومت را به معاویه داد و یا امام حسین (ع) سالها سکوت کرد تا اینکه هزاران نامه برایش فرستادند و حجت را برخود تمام دید. با این وجود که هم خود می‌دانست و هم اطرافیان به او بارها گفتند که به کوفیان اعتمادی نیست و ممکن است این راه برگشتی نداشته باشد و به تو خیانت کنن اما ایشان نظر مردم را ارجح دانستند و به گونه ای رفتار کردند که نمی‌شود رفتار گذشته انسانها را ملاک عمل امروز قرار دهیم و چون مردم از من خواستند آنها را اجابت می‌کنم با این وجود که همه گذشته آنان را می‌دانم. این رفتار اهل بیت نشان می دهد که حکومت برای آنان هیچ ارزشی نداشت بلکه مردم و اسلام ارزش بوده. اما حاکمان این نظام جمهوری اسلامی برای حفظ حکومت دست به هر کاری می زنند نتیجه می‌گیریم که اهل بیت در حکومت داری انتخاب مردم را بر هرچیزی ارجحیت می‌دادند چون حق انتخاب را خداوند متعال به ما انسان ها عطا کرده و به هیچ کس اجازه نداده که این حق را از مردم بگیرد و برای منافع خود یا هم گروهی های خود از آن سوء استفاده کند. ما در سیره اهل بیت بارها دیده‌ایم که آنها خود را هدایت گرمردم می‌دانستند و نه حاکم بر زندگی آنها. پس به احترام حق انتخاب، رای نمی‌دهم. دلیل سوم اینکه تعدادی از سران نظام گفته‌اند که انتخابات ۱۴۰۰ فرصتی برای کسانی است که در اول انقلاب نتوانستند در رفراندوم شرکت کنند پس هرکس در این انتخابات شرکت کند یعنی در رفراندوم شرکت کرده است و به جمهوری اسلامی رأی داده و من چون این نظام اسلامی را جعلی و دروغین می دانم رأی نمی‌دهم. چون در این چهل سال، کلمه اول یعنی نظام، بنام مردم گرفته نشده است و به عنوان حکومت ترجمه شده است و اسلام را نیز به نفع خود ترجمه و بیان می کنند و هر کس خلاف نظر آنها سخن بگوید یا رفتار کند اشتباه می دانند و دین اسلام را به نفع خود مصادره کرده‌اند نتیجه می گیریم که این نظام اسلامی جعلی است. پس به احترام نظام اسلامی حقیقی رأی نمی‌دهم. دلیل چهارم اینکه رأی دادن و رأی ندادن هر دو تاثیرگذار است و در این بازه تاریخی رأی ندادن باعث می شود که دولت بعدی (به احتمال زیاد آقای رییسی) حواسش را بیشتر جمع کند و به قول معروف هر کاری که دلش می‌خواهد نتواند انجام دهد چون می داند که پشتوانه مردمی ندارد پس با دقت بیشتری عمل می کند. در نهایت هر چه تعداد تحریم کنندگان انتخابات بیشتر باشد فشار بیشتری بر آنها وارد می شود و قدم های خود را شمرده تر بر می دارند حال آنکه ممکن است حکومت در میزان مشارکت هم دست ببرد و آمار آن را بالاتر از واقعیت اعلام کند اما همین اندازه که در بین خودشان بدانند که جایگاهشان در نزد عموم مردم بسیار کم شده است تاثیر خود را خواهد گذاشت و اینکه نوعی همبستگی در بین مردم ایجاد می شود و حس همراهی و همدلی در بین مردم تقویت می‌شود و نیز می فهمند که تعداد زیادی از مردم مانند آن ها فکر می کنند و احساس پشتگرمی می‌کنند و این دستاوردی بزرگ به حساب می آید. پس به احترام وحدت و همدلی رأی نمی‌دهم. دلیل پنجم و خیلی مهم اینکه حاکمان این نظام هرگونه رفتار با مخالفان و براندازان را بر خود حلال می دانند کشتن آنها را در زندان و خیابان، حتی اگر غیر مسلح باشند را گناه نمی دانند چون حفظ نظام از هر چیزی برایشان مهم تر است و رهبر را نائب بر حق امام زمان (عج) می دانند و هر چه او بگوید را بدون «تفکر انتقادی» قبول می کنند و بدتر آنکه وقتی از آنها می‌پرسی چگونه رهبر را نایب امام زمان می‌دانید می‌گویند درک این موضوع احتیاج به ایمان بسیار بالا دارد و شما که ایمانتان کم است نمی‌توانید درک کنید! و با این تفسیر دهان تمام منتقدین را می‌بندند و پرشسگری را در نطفه خفه می‌کنند. اما در صدر اسلام می‌بینیم که امام علی (ع) با براندازان خود یعنی خوارج چگونه برخورد کرد. آنها روزهای زیادی در منطقه نهروان اردو زده بودند و هر جا که می توانستند اعلام می کردند که علی گناه کرده و باید توبه کند و گرنه با او می‌جنگیم اما امام علی (ع) برای آنها پیک صلح و نصیحت می‌فرستاد. تا وقتی که آنان دستشان به خون بی گناه آلوده نشده بود امام با آنها به مهربانی و دلسوزی رفتار می‌کرد و حتی در روز جنگ باز هم به آنان فرصت برگشت داد اما حاکمان نظام جمهوری اسلامی هر گونه مخالفت را حتی در بین خودشان نمی‌توانند تحمل کنند و الان سال‌هاست تلاش می‌کنند کسانی که با تفکر آنها حتی کمی فاصله دارند را از سفره انقلاب کنار بگذارند و این رد صلاحیت های گسترده در چند سال اخیر موید همین تصمیم آنها است. پس به احترام سخن مخالف، رای نمی‌دهم. دلیل ششم اینکه سال هاست که موقع انتخابات در خیابانها و مراکز دانشگاهی کرسی آزاد اندیشی راه می اندازند (صرفا بصورت نمایشی) که بگویند در کشور ما مردم نه تنها در بیان، بلکه در اندیشیدن هم آزاد هستند. اما متاسفانه در عمل شاهد آن هستیم که اینان به گونه ای دیگر عمل می‌کنند چون وقتی رسانه های آنان را مشاهده می‌کنیم از تلویزیون گرفته تا مطبوعات، کتاب ها، رسانه ها اجتماعی، آموزش و پروش و... حتی یک صدای مخالف، که هم نظام و هم رهبری و انقلاب را قبول دارد نیست چه برسد به منتقد نظام... اگر راست می‌گویید در همه جا و در همه وقت کرسی آزد اندیشی راه بیندازید البته با تضمین حفظ جان و آبروی مردم! وقتی همه جا را گرفته اید و بسته اید سخن از آزاد اندیشی صد بار از فحش ناموس بدتر است. پس به احترام آزاد اندیشی رأی نمی‌دهم. دلیل هفتم: بعضی ها مثل آقای همتی (که در مناظره آخر گفت) به اشتباه فکر می کنند که سخن امام خمینی که گفته اند «حفظ نظام از اوجب واجبات است.» منظورش این بوده که نظام مساوی است با مردم، اما در سخنرانی های متعددی که از امام خمینی موجود هست می‌بینیم که ایشان خلاف این را ثابت می‌کنند مثلا وقتی که می‌گویند: حفظ جان مسلمان بالاتر از ساير چيزهاست. حفظ خود اسلام از جان مسلمان هم بالاتر است. اين حرف های احمقانه‏ای است که از همين گروه ها القا می‏ شود که خوب، جاسوسی که خوب نيست! جاسوسی، جاسوسی فاسد خوب نيست، اما برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمين واجب است، دروغ گفتن هم واجب است، شراب خمر هم واجب است. "صحيفه امام ، جلد ۱۵ ، ص ۱۱۶" مشخص است منظورشان از اسلام کتب و سنت اسلام نیست چون که در این زمانه از بین رفتنی نیست. اما بدبختی اینجاست که منظورشان حکومت اسلامی (یا روح اسلام است که در نظام جمهوری اسلامی دمیده شده) است و واجب است برای حفظ آن دروغ بگوییم و شراب بخوریم. بدبختی بیشتر اینکه تنها و تنها ایشان و رهبر فعلی چون نایب امام زمان هستند می‌توانند تشخیص دهند که مصلحت اسلام و مسلمین چیست. و اینجاست که بدبختی اعظم نمایان می‌شود که متوجه می‌شویم منتقد رهبر بودن یعنی منتقد اسلام بودن یا مخالف رهبر، می‌شود مخالف اسلام، چون روح اسلام در سیطره وجودی ایشان است. یا جای دیگر گفته اند: «حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، يکجانبه لغو کند" صحيفه امام، جلد ۲۰، صص ۴۵۲- ۴۵۱" یعنی قوانین، بخصوص قانون اساسی تا وقتی ولی فقیه تشخیص دهد خوب است وگرنه لغو می‌کند آنهم یکجانبه و آن هم با مردم تحت حکومت خودش نه بیگانه... و این مخالف صریح قرآن مجید است که بارها توصیه می‌کند که ای مسلمانان به عهد خود وفا کنید وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا (آیه ۳۴ سوره اسرا) و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال می‌شود. فَلَن یُخْلِفَ اللّهُ عَهْدَهُ. (سوره بقره ۸۰) خداوند هرگز پیمان شکنی نمی‌کند. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ. (سوره صف ۲ و ۳) اى کسانى که ایمان آورده اید چرا چیزى می‌گویید که انجام نمی‌دهید نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید. در هیچ جایی از سیره اهل یبت مثالی وجود ندارد که آنها به عهد خود وفا نکرده باشند. یا گفته اند: آن که مکتبی را مسخره می‌کند اسلام را مسخره می‌کند. اگر متعمّد باشد، مرتد فطری است، و زنش برایش حرام است، مالش هم باید به ورثه داده بشود، خودش هم باید مقتول باشد. "صحیفه امام خمینی ،جلد 14 ،صفحه 376" نعوذ باالله این چه اسلام بیچاره ای است که با یک مسخره کردن به خطر میفتد و مسخره کننده را مانند جنایتکار باید اعدام کرد!!! پس به احترام قرآن، اهل بیت (ع) و وفای به عهد رأی نمی‌دهم. پس برای اینان منظور از نظام، مردم نیست بلکه حکومت است. جالب است در خاطره ای که احمد خمینی تعریف می کند می‌گوید که پدرم وقتی مگسی وارد اتاق می شود حاضر نیست آن را اذیت کند بلکه آن را می گیرد و به بیرون می اندازد اما در مقابله با کسی که به نظر او مخالف اسلام هست شدیدترین برخورد را می کند. دلیل هشتم: درخواست های بسیار زیاد کنش گران سیاسی داخل کشور مثل زندانیان سیاسی، خانواده قربانیان تظاهرات های گذشته و... برای تحریم انتخابات. پس به احترام این افراد زجر کشیده در راه آزادی رأی نمی‌دهم. ناگفته نماند با تمام این توضیحات، من از مخالفان براندازی هستم و آزموده را آزمودن خطاست ما یکبار انقلاب کردیم و نتیجه آن را می‌بینیم که به ثمر ننشست. مردم سال ها است تلاش می‌کنند تا از درون حکومت، اصلاح های اساسی در راستای منافع مردم و اسلام راستین را رقم بزنند اما متاسفانه نظام ثابت کرد که اصلاح ناپذیر است. از طرفی مخالف تقلید کامل از غرب هم هستم چون بسیاری از رفتارهای آنان برخلاف روح معنوی انسانیست. البته باید از دست آوردهای آنان کمال استفاده را برد و با آنها رابطه ای متعادل و مطابق منافع مردم داشت. در انتها ممنون می‌شوم جناب طاهرزاده گرامی، نظرات مرا مو به مو نقد کنید تا ان شاءلله در مسیر انصاف قرار داشته باشد. چون از خداوند منان خواستم کمکم کند تا تصمیم درست را بگیرم و در ذهنم خطور کرد که به شما پیام بدم. خدایا همه مارا به راه راست هدایت فرما. و همینطور همه گمراهان وظالمین را هدایت کن، هدایت کن، هدایت کن و اگر هدایت نشدند آنها و تخمشان را از روی هستی برای همیشه نیست و نابود کن به برکت اسم اعظمت یا رب العالمین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث،‌بحث مفصلی است. عرایضی در کانال «ندای اندیشه» داشته‌ام که خوب است سری به آن کانال در این رابطه بزنید. https://eitaa.com/nedayeandishe/155 موفق باشید:

31049
متن پرسش
با سلام: صوت مربوط به نصیحت امام باقر به یزید جعفی اون رو شنیدم. خیلی قابل تامل بود اما در مورد آقای مصلحی، به نظر من آقای مصلحی در این مقطع نباید چنین مصاحبه ای رو می‌کرد و من این رو مغرضانه میدونم. چرا همون ۱۰ سال پیش این مصاحبه رو نکرد و حالا باید همچین بحثی رو بکنه و دست مایه ی رسانه داخلی و خارجی بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم چنین نظری دارم. ای کاش ایشان در چنین موقعیتی بهانه دستِ دشمنان انقلاب که کلیّت نظام را نیز قبول ندارند، نمی‌دادند. موفق باشید

31040
متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: ضمن تشکر از شما که با علم و حلم پاسخ سوالات ما رو می دهید. در پاسخ 31031 و 31032 مطالبی فرمودین و دلگرمی دادید، خدا حفظتان کند در این دوره انتخابات واقعا دلسرد شده بودم. کارهایی می کنند که واقعا ناامید کننده است. این وضع امنیتی که در کشور حاکم کرده اند و با هر نظر مخالف و انتقادی برخورد امنیتی می کنند این وضع مدیریت کشور و برخورد با مردم، این وضع معیشت مردم، و وضعیت قشر پایین و طبقه محروم جامعه در حکومتی که داعیه اسلامی دارد، ماها مسلمانیم، شیعه هستیم، رهبری چون سید علی داریم، علمدار حکومت دینی در دنیایی هستیم که بحث دین بحث درجه چندمی ست و تابع و فرع بحث های دیگه ست. چرا باید اوضاع اینطور باشه؟ اتفاقا سخنان احمدی نژاد رو که امیدواریم خدا هدایتش کنه رو هم شنیدم، که لابد در جریان هستید، بحثی که با عنوان جریان فاسد امنیتی مطرح کردن. واقعا در این دوره تصمیمم بر این بود که شرکت نکنم. البته خب یک رای که تاثیر و اهمیتی ندارد ولی برای شخص خودم تاثیر بسیار و اهمیت زیاد دارد که بالاخره در کدام سمت قرار می گیرم. این آیه رو خواندم و بسیار دلگرم و امیدوار شذم. ان شاء الله خداوند مشکلات و ایرادات ما رو برطرف کنه و ما هم در مسیر این لطف و اصلاح باشیم. «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» استاد عزیز خدا حفظتون کنه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً همین‌طور است که شیاطین بی‌کار نیستند، ولی «فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ» حضرت حق آنچه را که شیطان القاء کرده است را خنثی می‌نماید زیرا نظام اسلامی در کلّیتش مقابل نظام استکباری قرار دارد و همین امر موجب می‌شود تا به لطف الهی ما از مشکلاتی که نام بردید با سعه صدر نسبت به همدیگر عبور کنیم. موفق باشید

31043
متن پرسش
سلام و عرض ادب: حوصله گفتن از اینکه به واقع انتخابات در ایران آزاد نیست را ندارم. از چپ و راست یکی را اسطوره می کنن و با هر ترفندی شده از تکرار اصلاحات یا مشارکت حداقلی با تئوری پدرخوانده ها کسی را قالب می کنند. خب بگذریم. آقای طاهرزاده! من مناظرات را خوب رصد کردم. برنامه های دکتر جلیلی و دیگران را دقیق و عمیق بررسی کردم. آقای طاهرازاده من این آیه را در پیشانی دکتر جلیلی دیدم. «انامَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَ آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ سَبَباً» من خدا را در چهره جلیلی دیدم، من خدا را در بیان جلیلی دیدم، من جلیلی را شهید زنده دیدم، من به واقع سیلیِ خدا را می‌بینم اگر با بازی های سیاسی جلیلی را کنار بزنن شما بگویید چه خبر است؟! و لطفا برایم از آقای ریسی نگویید چون من او را فقط مقداری کم فرد مفیدی دیدم اما ما دنبال مفید نیستیم. ما دنبال حق هستیم. ما پیرو غدیر و اشک های زهراییم نه پیرو سکوت مدینه!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله خداوند در بستر انقلاب اسلامی همان‌طور که برای حضور انقلاب در منطقه، حاج قاسم‌ها را تربیت کرد و برای حضور نظامی ما در منطقه، سازمان موشکی ما را با تهرانی‌مقدم‌ها شکل داد؛ برای نظام اجرایی هم افرادی را می‌پروراند تا معلوم شود راه رسیدن به مقاصدی که در نظام اجرایی به آن‌ها نیاز داریم، بسته نیست. حال، این مردمند که بر این اساس در راه قدم بگذارند. مسلّماً نظام اسلامی ما امثال آقای جلیلی را کنار نمی‌گذارد ولی مردم باید همت کنند و هوشیاری به خرج دهند تا فرزندان انقلاب در صحنه بمانند. البته نباید طوری سخن گفت که شخصیت جناب آقای رئیسی تضعیف شود. موفق باشید 

31034
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیزم بنده چند سال در دانشگاه امام صادق علیه السلام افتخار شاگردی خانم دکتر علم الهدی رو داشتم. استادی که فی الواقع حرف که می زنن در و گوهر از دهانشون خارج میشه کلاسهای بسیار پربار (البته از دانش آموختگان مکتب حکمت متعالیه و صدرالمتالهین جز این هم انتظار نمیره)، در عین حال ایشون بسیار مهذب و فرهیخته و با اخلاق بودن، حالا سوالم اینه من چند روز پیش فایل صوتی ایشون رو گوش می‌دادم درباره انتخابات، بعد گفتن ما بعد از رای نیاوردن آقای رئیسی ناراحت شدیم و گریه می‌کردیم و...رفتیم خدمت حضرت آقا، دیدیم ایشون خندانن. خب من انتظارم از خانم دکتر علم الهدی با توجه به شناختی که ازشون دارم اینه که ایشون هم ناراحت نباشن. می دونم بخاطر مقام و.... نبوده ولی از همون نظر دلسوزی برای جبهه انقلاب هم‌. نظر شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو وجه موضوع قابل فهم است. آری! نه‌تنها خانم علم الهدی بلکه بسیاری متوجه شدند با آمدن دولت آقای روحانی چه بلایی بر سر مردم خواهد آمد و مسلّم از این جهت جای دلسوزی و اشک داشت. و از طرفی نگاه مقام معظم رهبری نیز نگاه حکیمانه‌ای بود که متوجه شدند مردم باید از جریان غرب‌گرایی که در انقلاب نفوذ کرده، عبور کنند و بدین لحاظ خوشحال و امیدوار بودند که این‌کار عملی می‌شود. موفق باشید

31038
متن پرسش
سلام علیکم. استاد گرانقدر همونطور که مستحضرید انتخابات شورای شهر خیلی اهمیت داره، من هم واقعا نمی دونم به چه کسی رای بدهم از طرفی رای سفید هم در این دوره واقعا موجب تضعیف نظام میشه می‌خواستم بدونم پیشنهاد شما برای شورای شهر چه کسانی هستند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم هنوز به جمع‌بندی کاملی نرسیده‌ام. هنوز در حال بررسی هستم. موفق باشید

31035
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز به نظر شما چرا در فضای کلی صحبتها و نظرات نامزدهای ریاست جمهوری، صحبتهایی در مورد کارهایی که مردم و یا مسولان برای اصلاح مردم برای اصلاح کشور باید انجام بدن با تغییر سبک و الگوی زندگیشون و فرهنگشون و راهکاری دینی برای برطرف کردن خیلی از مشکلات امروز زندگی ها مثل تجملات و فسادهای اخلاقی، مطرح نمیشه، این جهل به وظایف و رویکردی که مردم باید به این مسائل داشته باشند، زمینه را برای آدرس غلط دادن توسط دشمن به مردم برای نوع زندگی کردن شان و همچنین زمینه ای را برای سوءاستفاده عُمَرهای انقلاب اسلامی برای به بیراهه ی غرب کشاندن هرچه بیشتر مردم است. آیا ساخت مسکن و دادن یارانه و... زمانی که ما قناعت و تواضع و گذشت و... را به مردم آموزش ندهیم کارساز هست؟! در حالی که عده ای اشرافی گر غربزده، در امتداد کدخدا و روسایشان، با تجملات و... مردم را مسخ کرده و مانند گروگان زیر یوغ نظراتشان گرفتند و دائما این عده را اکثریت برشمرده و روی شهوات و خواسته های نابجای آن عده موج سواری می کنند! استاد لطفا بفرمایید بالاخره برای خشکاندن ریشه های مشکل زا در زندگی مردم که در اصل دوری از قناعت و سبک زندگی دینی برای مردم است و برگشتن به اصل ها چه کسی و چه زمانی بالاخره باید تلنگری دقیق تر و کارا تر بزند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله انقلاب، قدم به قدم به سوی اهداف خود جلو می‌رود این‌که ما هنوز به جهت تعلّق به آن نوع زندگی که در گذشته داشته‌ایم، آلوده به آن هستیم، بحثی نیست. بحث بر سر این است که آیا یک نحوه عبوری در میان آمده است و یا به عقب برگشته‌ایم؟ اصلاً بحث این نیست که در حال حاضر ما هنوز آلودگی‌های گذشته را در فرهنگ عمومی و ادارات خود داریم، حتماً همین‌طور است و این وجه مشئمه‌یِ بشریِ ما می‌باشد. می‌دانید از نظر قرآن انسان‌ها دو وجه دارند: «وجه یمینی» و «وجه شمالی»، یا به عبارت دیگر «وجه مشئمه» و «وجه قدسی». انقلاب اسلامی رویکردی است تا طیّ یک فرآیند، بشر را از آن روح جاهلیتِ مدرن آرام‌آرام آزاد کند و این فرآیند مسلّم در مسیر خود حالت قبض و بسط دارد، به طوری که در بعضی مراحل آن جاهلیتِ مدرن می‌آید و غلبه می‌کند، ولی منحنیِ حرکت به جهت روح توحیدی آن رو به جلو می‌باشد، هرچند که آن روح حالت غیب دارد ولی نقش‌آفرین است، مثل حضور خداوند در عالم. وجه توحیدی انقلاب اسلامی روحی است که در روان انسان‌ها کما بیش جاری می‌باشد، هرچند در بعضی مراحل آن روح به حاشیه می‌رود ولی از بین نمی‌رود، بنیادی است که آینده‌ی پیشِ روی این ملت و جهان را می‌سازد. این آن چیزی است که در بنیاد روحی مردم ما به جهت وجه توحیدی انقلاب اسلامی نهفته است.[1] و در این راستا انتخاباتی با شعارهای مطابق این وجه تاریخی باید مدّ نظر باشد، وگرنه به دست خود، خود را از مواهب الهی که به ما عطا شده، محروم کرده‌ایم و مردم باید متوجه‌ی چنین امری باشند و خود را ارزان نفروشند. موفق باشید.


[1] - در مورد این‌که بنیاد روح مردم ما نظر به وجه توحیدی انقلاب دارد ملاحظه کردید آقای «عنایت آزغ» جوان دستفروش 29 ساله که در نزدیکی کلینیک سینا بساط دستفروشی خود را برای کسب رزق حلال پهن می‌کرد، در شب حادثه انفجار و آتش‌سوزی آن کلینیک با شنیدن صدای کمک خواهی و فریاد زنان و کودکانی که گرفتار دود و آتش شده بودند، رسم مردانگی را به جا آورد و با رها کردن بساطی که شاید همه زندگی مادی او بود، با شجاعت و غیرت دل به آتش زد و توانست 11 زن و کودک را نجات دهد. این جوان خوش‌غیرت در جریان این فداکاری دچار جراحت و صدماتی هم شد که سوختگی و 11 بخیه دستش و جای زخم شیشه‌های شکسته شده در پایش شاهد این دلاوری است. در پاسخ به این سؤال که چه آرزویی دارد؛ گفت: اول از همه آرزو دارم رهبر انقلاب را ببینم، این واقعاًً آرزوی دیرینه من است؛ دوم این‌که بتوانم در سپاه قدس باشم و به مردم خدمت کنم و راه شهید سلیمانی را ادامه بدهم، چرا که واقعاًً ایشان را خیلی دوست دارم.»

31004
متن پرسش
سلام: ۱. نظرتان درباره مباحث تربیتی آقای پناهیان چیست؟ ۲. مستحضرید در بحث انتخابات طرفداران آقایان جلیلی و رئیسی هر یک تأکید زیادی بر روی کاندیدای مد نظر خود دارد، آیا این دو بزرگوار با یکدیگر هماهنگ اند یا منتظر مسائل دیگری باشیم؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جواب سؤال‌ شماره 30995  شده خوب است به آن جواب رجوع فرمایید. موفق باشید

31006
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت: گویا استاد طاهرزاده ی عزیز هم فعلا در حال رصد شخصیت هایی است که در مناظرات و این انتخابات در دل جبهه ی انقلاب به میان آمده اند و فعلا صبورانه این جریان را دنبال می کند تا ببیند در دل این تاریخ و حضور اکنون زمانه ی خود با کدام یک از عزیزان آقای ریسی یا جناب جلیلی می توان خود را دنبال کنیم و گویا شما به غیر از بقیه شخصیت ها که از ابتدا نظر بر آقای رئیسی داشتند منتظرید تا صحنه ی انتخابات گشوده تر شود و افراد در وسعت تاریخ ما خود را بیش تر نشان دهند. آیا اینگونه نیست؟ به نظرتان فعلا بایست صبوری کرد یا بایست بر یک نامزد جبهه ی انقلاب تمرکز داشت؟ یا هر دو شخص را به میان آورد و منتظر تقدیری بود که بایست بدان دل سپرد حال می خواهد جلیلی باشد یا رییسی؟ بنابراین با این نظر بایست بر هر دوی این عزیزان تاکید کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. بخصوص که هرکدام از این دو فرزند انقلاب صفای خود را دارا هستند و این هنر انقلاب اسلامی بوده که توانسته است چنین فرزندانی را در قامت ریاست جمهوری در تراز انقلاب اسلامی بپروراند و به همین جهت باز تأکید می‌شود با دقت به برنامه‌ها و راه‌کارهای بخصوص این دو بزرگوار نظر شود و نباید به صرف تصمیمی که برای انتخاب یکی گرفته‌ایم، به نگاه دیگری در راستای مدیریت اجرایی کشور توجه نشود. موفق باشید

30995
متن پرسش
استاد ارجمندم سلام علیکم. بنظر می‌رسد در شرایط کنونی که جبهه انقلاب نیاز به تقویت همه جانبه دارد و حرکت تمدنی انقلاب فرصتی برای از دست دادن ندارد و از سویی نظر حضرتعالی برای شاگردان و ارادتمندان شما در مورد کاندیدای اصلح بسیار مهم و تاثیر گذار است خواهشمندم نظر خود را صراحتا اعلام فرمائید تا راهی شود برای کسانیکه هنوز در انتخاب فرد مورد نظر تردید دارند. بی شک اعلام نظر حضرتعالی هزینه هایی در بر خواهد داشت که در مقابل آبرویی که شهدا و صالحان در تاریخ برای اسلام عزیز گذاشته اند، بهایی است اندک، و ان شاءالله رضایت حضرت رب العالمین جزایش باشد، بدیهی است، عدم اعلام هم بی هزینه نیست که در هشت سال گذشته بهایش را مردم عزیز با خون دل متحمل شدند. ان شاء الله این شاگرد کوچک خود را از دعای خیرتان بی نصیب نگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رینگ انقلاب برای رسیدن به اهداف خود به هرحال در شرایط حاضر در بستر دو بزرگوار جناب آقای رئیسی و جناب آقای جلیلی جلو می‌رود. به همین جهت پیشنهاد بنده به رفقا این بود که به شخصیت و طرح و برنامه‌های آن دو توجه خاص شود. شواهد نشان می‌دهد إن‌شاءالله مسئولیت اجرایی در این شرایط به یکی از آن دو محول شود. و هو المطلوب. موفق باشید

30994
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار: در بیانات اخیری که داشتید بر روی نقش شورای نگهبان در نظام سیاسی جمهوری اسلامی تاکید فراوان شد تا جایی که فرمودیت با فهم نقش شورای نگهبان عملا نحوه ای از خدایی کردن جامعه را به میان آورده ایم. منظور از فهم نقش شورای نگهبان چیست که با آن فهم نحوه ای از خدایی شدنِ جامعه به صحنه می آید؟ و از چه جنبه ای فعالیت شورای نگهبان در این حد مهم است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شورای نگهبان از یک جهت یعنی پاسداشتِ قانون اساسی و از جهت دیگر یعنی پاسداشتِ شریعت. و اعضای آن شورا در جایگاه انطباق قوانین و یا انطباق افراد با مبانی تعریف‌شده هستند. همان‌طور که وقتی به پزشک رجوع می‌شود به علم پزشکی رجوع شده است و نه به فرد پزشک. و این مسئله مهمی است که در نظام اسلامی شورای نگهبان نسبت افراد یا قوانین را علاوه بر آن‌که از جهتی با قانون اساسی تطبیق می‌کند، که این در همه‌ دنیا معمول است بلکه با شریعتِ الهی نیز تطبیق می‌دهد و این یعنی انسان‌ها در میدانی که خداوند در صحنه است، انتخاب خود را انجام می‌دهند و نه در میدانی که هوس‌ها در میان باشد. موفق باشید

نمایش چاپی