بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16837
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام، اگه بخوایم معارف دینی رو برای بچه های دبستانی بگیم باید از کجا شروع کنیم؟ لطفا اگه منابعی رو سراغ دارید که برای انتقال مفاهیم دینی به بچه ها کمک میکنه معرفی کنید. (بنده مربی بچه ها هستم، به عنوان مطالبی که سر کلاس ارائه کنم راهنمایی می خواستم) اینکه اول سوره ها رو به شکل شعر باهاشون کار کنیم کار درستی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار خوبی است که نوجوانان با شعر و سرود به محتوای سوره‌ها نزدیک شوند 2- اگر قسمت «من کیستم؟» از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را برایشان با زبان ساده بگویید، کمک‌شان کرده‌اید و به همین شکل، کتاب «چه نیاز به نبی». موفق باشید

16829
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: یکی از همکاران من موضوع امامت را نفی می کند. علت آن را هم اینطور بیان می کند که در مورد موضوعاتی مثل نبوت و معاد و ...در قرآن به کرات آیات صریح و روشن تکرار شده است ولی در مورد امامت فقط بجز موارد اندک (آیه تطهیر و آیه مودت فی القربی) آیه دیگری نداریم و در بحث امامت عمدتا مقوله حدیث مطرح است تا آیات فرآنی. به نظر جنابعالی آیا این ایراد منطقی است؟ آیا نمی شد آیات بیشتر و با صراحت واضح تر از امامت در قرآن نازل می شد؟ بنده چگونه و با چه استدلالی می توانم دوستم را قانع کنم؟ با تشکر من اله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست در قسمت «امامت در قرآن» مطالبی که جایگاه امامت را در قرآن مشخص کند، می‌تواند جوابگو باشد. موفق باشید

16827
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوة خدمت استاد عزيز و بزرگوار طاهرزاده: چند وقت پيش سوالي از محضر جنابعالي پرسيدم كه جوابش را نداديد. احساس كردم كه شايد متن سوال ايراد داشته يا به دست شما نرسيده به همين دليل بازهم مي پرسم به اميد گرفتن جواب. استاد عزيز خداوند در چند جاي قرآن مردم را دعوت به اين كرده كه شبيه قرآن را يا شبيه به سوره اي از آن را بياوريد. حال سوال من اين است كه آيا خطبه اول نهج البلاغه و بعضي ديگر از خطبه ها و جمله هاي امام علي (ع) نه تنها در حد قرآن بلكه بهتر از آن (چه از لحاظ ادبي و چه تفسير ) نيست؟ به طور مثال مقايسه كنيد خطبه اول نهج البلاغه و سوره قل يا ايها الكافرون را اگه ميشه حتما جواب بديد. اگه به صورت عمومي نمي شود به ايميلم بفرستيد. با تشكر از زحماتتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید قرآن می‌فرماید: «وَ إِنْ كُنْتُمْ في‏ رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (23)/بقره). در آیه‌ی فوق موضوعِ  «مِنْ دُونِ اللَّهِ» را به میان آورده است یعنی بدون کمک‌گرفتن از خدا و فرهنگی که حضرت حق ایجاد کرده است. در حالی‌که اولاً: ادبیاتی که حضرت علی«علیه‌السلام» در نهج‌البلاغه به‌کار می‌برند به کمک همان فرهنگ قرآنی است و خودشان چنین ادعایی ندارند که کلماتشان رقیب قرآن است. ثانیاً: از نظر اهل ادب اگر تمام نهج‌البلاغه را جمع کنیم از جهت جامع‌بودن در حدّ سوره‌ی «قل یا ایهاالکافرون» حرف ندارد. به همین جهت اهل فن در وصف نهج‌البلاغه می‌گویند: «کلامی است مافوق کلام بشر و مادون کلام خدا». موفق باشید

16777
متن پرسش
سلام استاد منظور از آیه 25 سوره روم (و یکی از آیات قدرت خدا آنکه آسمان ها و زمین را به فرمان خود بر پا داشته است سپس که در محشر شما را از خاک برخواند و زنده گرداند همگی سر از قبرها بیرون می آورید) چیست؟ در اینجا هم منظور از قبر همان برزخ است و منظور این آیه انتقال از برزخ به قیامت است؟ یا اینکه روز قیامت همین بدنی که داریم ولی از جنس قیامتی حاضر می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن قیامتی از جنس اخلاق و عقاید است و نسبتی با این بدن دنیایی ندارد. در این مورد می‌توانید به کتاب «معاد از دیدگاه امام خمینی» از انتشارات مرکز نشر آثار امام رجوع فرمایید. موفق باشید

16776
متن پرسش
با عرض سلام: در کار فرهنگی، مربی با برخی اعمال زشت و گناه و قبیح متربی مواجه می شود که در خیلی موارد متوجه قبیح بودن آن نیستند و نمی دانند این کار گناه است. همچنین وجود برخی از متربی ها باعث جلوگیری از رشد سایرین می شود. از رابطه ی بین مربی و متربی در قرآن و روایات از قبیل حضرت خضر (ع) و موسی (ع) و رابطه ی پیامبر (ص) با کودکان و ... چیزی که بتوان به آن استناد کرد عایدمان نشد ولی نظر بنده به این فراز مناجات است (إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ). حال باید چه کرد؟ لطفا در صورت امکان دلیل روایی بیاورید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مانند حضرت حق با دلسوزی تمام غم افرادی را خورد که جاهلانه و بدون آن‌که معاند باشند، گرفتار گناه می‌گردند و در این راستا هرطور از دست‌مان بر می‌آید باید آنان را از آثار گناه آگاه کرد در آن حدّ که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» آن‌قدر در این امر در تلاش بودند که حضرت حق در خطاب به ایشان می‌فرماید: «لعلک باخ نفسک الّا یکونوا مؤمنین» نزدیک است که تلف شوی از این‌که عده‌ای ایمان نمی‌آورند. موفق باشید

16763
متن پرسش
با سلام: بهترین ترجمه تفسیر المیزان که می شود استفاده کرد و معنی آن دقیق باشد معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین ترجمه‌ای که جامعه‌ی مدرسین انتشار آن را به عهده گرفته است؛ یعنی ترجمه‌ی مرحوم موسوی همدانی، ترجمه‌ی خوبی است. موفق باشید

16754
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب حیات حقیقی انسان در قرآن ص 18 ذیل بحث تغییر نعمت ها و آیه «ان الله لایغیرما بقوم حتی یغیروا مابانفسهم» این تعبیر را بکار می برند که: «در همه موارد که از تغییر خلقت سخن به میان می آید، تضعیف فطرت مراد است نه اعدام و تبدیل آن.» لطف می فرمائید با عنایت به آیه مزبور و آیه «لاتبدیل لخلق الله»، مقصود استاد از «تضعیف فطرت» و «اعدام فطرت» را بفرمائید. اعدام فطرت به چه معناست و آیا امکان پذیر است؟ با تشکر از زحمات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد می‌فرمایند فطرت ممکن است غبار بگیرد و تضعیف شود در حدّی که انسان متذکر اشارات فطرت خود نشود؛ ولی از بین نمی‌رود. از طرفی همه‌ی انسان‌ها در داشتن فطرت مساوی‌اند و فقره‌ی «لاتبدیل لخلق‌اللّه» در آیه‌ی 30 سوره‌ی روم به همین نکته اشاره دارد. موفق باشید

16744
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در داستان حضرت ابراهیم (ع) و اینکه فرشتگان پیش آن حضرت آمدند تا مژده ی فرزند را به آنها بدهند، در اینجا همسر ایشان هم که صحبت فرشتگان را درک کردند آیا نشان از مقام بالای همسر حضرت ابراهیم است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست. شاید فرشتگان تا آن‌ اندازه نزول کرده باشند که با قوایِ عادی، محسوس باشند. موفق باشید

16743
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با توجه به آیه «الله نور السماوات و الارض» و تشبیه مشکات و زجاج و مصباح و.... اینکه انسان صحبت می کند، و با صحبت خود روشنگری می کند، آیا می توان صحبت کردن انسان را وجه چراغ بودن او در نظر گرفت؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز سخن قابل قبولی می‌تواند باشد، در صورتی که وجودی و حضوری به آن بنگریم. موفق باشید

16741
متن پرسش
با سلام: استادعزیز، این که خداوند می فرمایند گناه غیر از شرک را برای هر بنده ای که خواهند می بخشند، اینجا منظور از شرک آیا شرک خفی را هم شامل می شود؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، شرک جلی است. موفق باشید

16731
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیزمان: با توجه به پاسخ سوال 16688 که فرمودید دعا با صدای جهر و محزون بهتر است خیالم راحت شد چرا که خواندن دعا در دل اصلا برایم لذت بخش نبود، ولی جناب استاد پس تفسیر آن آیه ای که به صراحت می فرمایید: «واذکر ربک تضرعا و خفیه و دون الجهر من القول» (سوره آل عمران آیه 205) با توجه به تاکیدی که بر «دون الجهر من القول» دارند چیست؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی فوق در رابطه با آن‌هایی است که «داد» می‌زدند، مثل عده‌ای که هم اکنون در حرم ائمه«علیهم‌السلام» در خطاب به آن‌ها بیش از حدّ صدایشان را بلند می‌کنند. موفق باشید

16733
متن پرسش
سلام استاد: خداقوت. یک طبقه بندی موضوعی کردم در آثار شما، و طبق آن می خواهم مطالعه کنم، بهمین خاطر چند سوال داشتم: 1. در مباحث قرآنی و نهج البلاغه، کدامشان راجع به عدل خدا ست؟ 2. در مباحث قرآن و نهج البلاغه کدامشان در مورد نبوت و امامت است؟ یک سوال جدا هم داشتم، اینکه: علامه رحمت الله علیه می فرمایند: «اگر یک پدیده را با مجموع علت تامه و همچنین با اجزای علت تامه اش بسنجیم نسبت آن به علت تامه، نسبت ضرورت (جبر) خواهد بود و نسبتش به هر یک از اجزای علت تامه، نسبت امکان است، زیرا جزء علت نسبت به معلول تنها امکان وجود را می دهد نه ضرورت وجود را» . (شیعه در اسلام / ص 111) استاد، اگر می شود این جمله را به حقیر به زبان ساده توضیح دهید، چون کمی برایم سخت بود و متوجه نشدم، بخاطر همین مزاحم وقت شریف شما شدم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تقسیم‌بندی‌های کلامی را نمی‌توان به طور مستقیم در قرآن و نهج‌البلاغه که نظر به معارف اسلامی به صورت جامع دارند، پیدا کرد. بهتر آن است که به همان شکل که متون مقدس حقایق را با ما در میان می‌گذارند، ما به آن‌ متون رجوع کنیم 3- مجموعه‌ی علل که در میان آید حتماً معلول بالضروره محقق می‌شود ولی هر یک از علل به تنهایی امکان تحقق معلول را فراهم می‌سازند، زیرا در آن صورت سایر علل در صحنه نیست؛ مثل امکانِ رفتن شما به خانه به‌وسیله‌ی ماشین سواری. ولی اگر همه‌ی علل حتی اراده‌ی شما در صحنه باشد، بالضروره رفتن شما به خانه محقق می‌شود. موفق باشید

16661
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد بنده شنیدم که «لابه» و «التماس» انسان تنها باید به درگاه خداوند منان باشد. حال «التماس» به پیشگاه امام معصوم سلام الله علیه جایز می باشد؟ چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام معصوم مظهر اسماء الهی هستند و توسل به آن مقام، یعنی نظر به حضرت حق از طریق عالی‌ترین واسطه‌ها، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (مائده/35) اى ايمان آوردندگان، از خدا بترسيد و به سوى خدا وسيله بجوييد و در راهش جهاد کنيد شايد که نجات يابيد. موفق باشید   

16647
متن پرسش
با سلام: آیا آیاتی نظیر «یوم یفر المرا من اخیه و امه و ابیه» که درباره حوادث قیامت است مربوط به کفار است یا گناهکاران از مومنین را هم شامل می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت همه‌ی این نسبت‌ها بنا به گفته‌ی قرآن می‌رود و کافر و مؤمن ندارد. می‌فرماید: «فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ» (101/مؤمنون). چون در صور دمیده شود و قیامت برپا گردد، بین آن‌ها هیچ نسبتی نمی‌ماند و حتی در این مورد سراغی هم از هم نمی‌گیرند. موفق باشید

16645
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما: با توجه به دو حدیث «الاعمال بنیاتها» و «العمل هو نیت» و با توجه به مشاهده اتفاقات و شنیدن مطالبی در مورد تروریستهایی همچون داعش که با هدف پیوستن به پیامبر (ص) در بهشت و رواج اسلام حقیقی و اینکه تا آخرین لحظه بر این هدف خود مانده و یا خود را منفجر می کنند یا تا لحظه مرگ نبرد می کنند آیا می توان این عمل آنها را با توجه به نیتی که بیان می کنند جهاد دانست؟ چون مسلما نمی توان گفت کسی که این گونه خود را منفجر می کند به خاطر دنیا این عمل را انجام داده!!! البته خودم هم احساس می کنم یک جای کار این سوال می لنگد چون همین سوال را می توان در مورد لشگریان یزید که بعضی تا آخر جان در مقابل امام حسین (ع) ایستادتد هم پرسید!! ولی به نظر می رسد بعضی از این افراد را بشود در دسته مستضعفین فکری قرار داد!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که تعقل و تفکر در دین، شرط دینداری است و لذا در روایت از حضرت امام رضا«علیه‌السلام» داریم: «لَيْسَ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَكُّرُ فِي أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل». عبادت، زیادیِ نماز و روزه نیست. عبادت، تفکرِ در امر الهی است. در این رابطه عین سؤال و جواب یکی از کاربران را به شماره‌ی 16146 خدمتتان ارسال می‌دارم.‏ سلام علیکم استاد: بنده مدتی است دچار این توهم شده ام که همه ی انسان ها بهشتی اند. آنهایی هم که به ظاهر اهل مراعات شرعی نیستند جاهل قاصر هستند زیرا هنوز توفیق الهی شامل حالشان نشده تا به مسیر بیایند، حتی داعشی های آدمکش را نیز جوری می بینم که برای رضای خدا خود را منفجر می کند. بخودم می گویم اگر از بچگی این جور از لحاظ روانی روی من هم کار کرده بودند من هم الان مانند انان بودم. به خودم می گویم این بندگان خدا و انسان های به ظاهر غیرمذهبی و یا کسانی که در غرب غرق گناه هستند، هنوز طعم و لذت انس با خدا را نچشیده اند پس حرجی بر آنان نیست، بدبخت منم که به اندازه ی که می دانم عمل نمی کنم. خلاصه همه رو اهل نجات می بینم چون فکر می کنم هنوز یقظه و انتباه برای آنان روی نداده. استاد لطفا کمکم کنید.

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن مى ‏فرمايد: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا»[1] خدا آن گاه كه بنى‏ آدم در پشت پدرانشان بودند از آن‏ها اقرار به ربوبيتش گرفت و آن‏ها تصديق كردند و بلى گفتند. بديهى است كه اين رويارويى و اخذ پيمان دلالت بر وجود انسان و ادراك او در نشئه ه‏اى قبل از دنيا دارد. بنابراین هرکس با فطرت خود می‌تواند متوجه باشد چه کاری حق است و چه کاری باطل است و در واقع پیامبران متذکر همان چیزی هستند که فطرت انسان‌ها بر اساس آن سرشته شده است. قرآن در تذكرى بسيار عميق و عالمانه مى‏ فرمايد: «فَاقِمْ وَجْهَكَ لِلدّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ‏ اللَهِ‏ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لَا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللهِ ذلِكَ الدّينُ الْقَيّمُ وَ لَكِنَّ اكْثَرَ النَاسِ لَايَعْلَمُونَ»[2] پس به‏ پا خيز و جهت خود را در جهت دينِ حنيف قرار ده كه آن همان سرشت و فطرتى است كه خداوند انسان‏ها را بر اساس آن خلق نموده، اين فطرت در بين انسان‏ها يكسان است، اين دين و راه پايدارى است ولى اكثر مردم متوجه اين موضوع نيستند. درنتيجه به زندگى خيالى و كارهاى ناپايدار خود را مشغول مى‏ كنند و با پوچى و بى ‏ثمرى زندگى روبه‏ رو مى‏ شوند. انسان بايد به‏ پا خيزد و جهتش را جهت پيامبران بزرگ قرار دهد. چون جهت آن‏ها بر اساس دين خدايى است كه سرشت آدميان را نيز بر آن اساس  سرشته‏ اند. اين‏كه مى‏ گويد سرشت انسانى به دست خدا سرشته شده يعنى‏ گرايش «جان» انسان به سوى خداست. به عبارت ديگر بنيان «جانِ» انسان‏ها الهى است. پس كسى كه به خدا رجوع كند به بنيان جان خودش رجوع كرده است و كسى كه از خدا دور شود از «جانِ» خودش دور شده است. موفق باشید 

16630
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد گرامي. پس از بارها خواندن قرآن به همراه ترجمه و بعضا تفسير آن به اين برداشت رسيده ام كه برخي از باورهاي ما چندان مطابق با قرآن نيست. چند مورد را ذكر مي كنم لطفا به تفصيل پاسخ دهيد. 1. فكر مي كنم خدا در قرآن هيچ فردي را مانند حضرت ابراهيم (ع) ستايش نكرده است. ايشان با صفات بسيار نيكو توصيف شده و در چند جا به همه انسانها سفارش شده از مرام ايشان پيروي كنند. يا آيات بسياري به زندگي حضرت موسي (ع) پرداخته و از ايشان به بزرگي ياد شده است. با اين حال مقام ايشان در جان و دل يك شيعه نسبت به مقام ائمه (ع) كه مستقيما اشاره اي به آنها نشده چقدر است. چرا به ما به اين پيامبران الهي كه اينچنين مورد توجه پروردگارند توسل نمي كنيم و سراغي از مزارشان نمي گيريم و به زيارتشان نمي رويم و گنبد و گلدسته درست نمي كنيم؟ من احساس مي كنم نظر شيعيان نسبت به ائمه (ع) با نوعي مبالغه همراه است و با روح حاكم بر قرآن سازگار نيست. مگر اصل دين را نبايد از كتاب آسماني آن گرفت اين مقامي كه ما براي ائمه (ع) متصوريم از كجا نشات گرفته و تا چه حد معتبر است. ادله قرآني ما چيست؟ 2. در بسياري از آيات قرآن هر جا به اقامه نماز سفارش شده بلافاصله ايتاء زكات هم آمده است اما فقه شيعي زكات را در برخي اقلام محدود نموده كه اكثريت مسلمانان در طول عمر خود يك بار هم زكات نمي دهند. چطور مي شود كه انجام يك عمل واجب در قرآن موكدا سفارش شده و در بسياري موارد در كنار فريضه مهمي مانند نماز قرار گرفته اما مسلمانان بسياري با اولي هر روز سروكار دارند و با دومي اصلا نه. از آن طرف وجوب خمس تنها در يك آيه از قرآن آمده اما فقه شيعي دستگاه عريض و طويلي براي آن درست و همه انسانهاي صاحب درآمد را ملزم به پرداخت آن كرده و سهم امام و سهم سادات تعيين كرده است و نيمي از خمس را به جيب روحانيون ريخته است و قس عليهذا. 3. اين نظام توزيع خمس از كجا آمده است. ذي القربي در آيه مربوط به خمس در سوره انفال شده اند همه انسانهايي كه از نسل پيامبر خواهند بود. يعني خداوند براي همه انسانهاي از نسل پيامبر تا قيامت سهم ويژه اي در نظر گرفته است. اينگونه توجيه مي كنند كه زكات بر سادات حرام شده و در عوض خمس به آنها مي رسد. اصلا چرا بين سادات و غيرسادات تفاوت قائل شده اند. در جامعه كنوني چه فرقي بين آنها وجود دارد چرا سادات خمس بگيرند و غيرسادات زكات. آن نيم ديگر خمس كه به روحانيون مي رسد به چه دليل است؟ در زمان ائمه (ع) هم به اين شكل بوده است؟ ائمه (ع) به سادات و مبلغين خمس مي دادند و به بقيه زكات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت 1؛ خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمتِ «امامت در قرآن» رجوع فرمایید تا إن‌شاءاللّه دقت‌های قرآنی شما نسبت به جایگاه اهل البیت و مقام امامت بیشتر شود تا آن‌جا که متوجه خواهید شد چرا حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» در دعای خود تقاضا می‌کنند به صالحین ملحق شوند. راستی صالحین جز کسانی‌اند که به تعبیر قرآن از هرگونه آلودگی پاک شده‌اند، آن‌هم به همان معنایی که در آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب متذکر است که به تعبیر علامه طباطبایی اگر دقت کنید آن اراده‌ای که در آیه‌ی مذکور مطرح است، غیر از اراده‌ی عمومی است که برای پاک‌کردن همه‌ی انسان‌ها از طریق شریعت اراده فرموده است؟ زیرا می‌فرماید: خداوند اراده کرده است فقط شما اهل‌البیت را از هرگونه رجسی پاک کند. 2- خود قرآن در تبیین آیات الهی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را مأمور کرده و می‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (44/ نحل) ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آن‌چه به سویشان آمد را تبیین کنی. و لذا مصداق‌های زکات در زمان خود رسول‌اللّه «صلوات‌اللّه‌علیه» مشخص گردیده، می‌ماند که فکر کنیم آیا امروز که منابع تولید تغییر کرده نباید مصداق‌های زکات تغییر کند؟ 3- در همان کتاب روشن می‌شود که ما در کنار اطاعت از خدا، مأمور به اطاعت از رسول خدا و اولی‌الامر هستیم و مسلّم اولی‌الامر باید انسان‌های معصومی باشند که خداوند ما را به اطاعت از آن‌ها دستور داده است، وگرنه ما را به اطاعت از کسانی دستور داده است که امکان گمراهی ما در آن‌ها هست که مسلّم خدای هدایت‌گر چنین کاری را نمی‌کند و از طرفی در قرآن اهل‌البیت را به عنوان انسان‌های معصوم معرفی نموده است تا ما در فهم قرآن و فهم مصداق‌های خمس به آن‌ها رجوع کنیم تا در مدیریت جامعه‌ی اسلامی سرگردان نباشیم. حال اهل‌البیت در روایات متعدد، جایگاه خمس را مشخص کرده‌اند و این به معنای قراردادنِ سهمی برای مدیریت علمی و اجرایی جامعه‌ی اسلامی است و در مباحث فقهی بررسی‌های مفصلی در این مورد شده است. موفق باشید

16622
متن پرسش
مهدی مجیدی: سلام علیکم: طاعات قبول خدا قوت. تشکر ویژه بابت نشر معارف حقه مکتب تشیع. سوالم این است که در نظر استاد این قرآنی که هر سال در ماه مبارک نازل می شود حقیقتش چیست و با این قرآن مکتوب در اختیار ما چه تفاوتی دارد؟ معارف این قرآن نازل شده در هر شب قدری با آن قرآن نازل شده بر حضرت ختمی مرتبت چه تفاوتی دارد؟ و حقیقت این قرآن نازل شده با تقدیر و تفریق کل امر حکیم چه ارتباطی دارد؟ با توجه به این نکته که طبق روایات محل نزول ملائکه جهت انزال آن حقیقت و تقدیرات عالم، قلب توحیدی قطب عالم امکان حضرت صاحب الامر هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «رمضان؛ دریچه‌ی رؤیت» عرایضی در این مورد شده است مبنی بر آن‌که نزول دفعی قرآن به صورت حقیقت «امری» و «معنایی» و «وجودی» است و نزول تدریجی قرآن به صورت «خلقی» و «لفظی» است در عین اتصال به حقیقت نوری و امری‌اش. موفق باشید

16607
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی: می خواستم بفرمایید آیا امام زمان (عج) به ساعت ظهورشان و نیز ساعت قیامت علم دارند یا نه؟ آیا علم حضرت و معصومین (ع) همچون علم خدا لایتناهی ست یا فقط در حدی است که خدا بخواهد؟ از زحمات جنابعالی بسیار سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صریحِ سخن ائمه هست که علم‌شان محدود است، به اندازه‌ای است که خدا بخواهد. حتی قرآن خطاب به پیامبر می‌فرماید: ای پیامبر! يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (187) درباره قيامت از تو سؤال مى‏ كنند، كى فرامى‏ رسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هيچ كس جز او (نمى ‏تواند) وقت آن را آشكار سازد؛ (اما قيام قيامت، حتى) در آسمانها و زمين، سنگين (و بسيار پر اهميت) است؛ و جز بطور ناگهانى، به سراغ شما نمى ‏آيد!» (باز) از تو  موفق باشید

16602
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در داستان دیدار حضرت موسی (ع) و خضر نبی (ع) که محل سکونت خضر نبی مجمع البحرین ذکر شده، منظور از مجمع البحرین چیست؟ و اینکه آیا تاویلی دارد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد تأویلی در میان باشد و مجمع‌البحرین محل جمع دو بحرِ معرفت ظاهر موسوی و باطن خضری باشد. موفق باشید

16601
متن پرسش
با سلام: در کتاب «سوره ی کهف راز زندگی دینی» در قسمت دیدار حضرت موسی (ع) و خضر نبی (ع)، علت اینکه در قسمتی که ماهی مرده، از ظرف بیرون می پرد و بر دریا می رود و زنده می شود چیست؟ آیا ارتباطی با سبزی و زندگی خضر نبی (ع) و روح حیات بخش است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید همین‌طور باشد که محل ملاقات باید صورتی از حیات را در صحنه داشته باشد. موفق باشید

16581
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، در مورد روح فرمودید که اعظم مخلوقات است و در جایی دیگر خواندم که روح گفته شده در «نفخت فیه من روحی»، هیچ تعینی نداشته و فقط حیات می دهد، حال اینکه روحی که فقط حیات می دهد، اگر صادر اول در نظر بگیریم پس چطور آن را اولین مخلوق در نظر بگیریم؟ صادر یا مخلوق؟ با تشکر.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که اعظم مخلوقات را همان صاده‌ی اول و یا اولین مخلوق قلمداد کنیم. موفق باشید

16590
متن پرسش
«وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» سلام تو سوره روم، آیه شریف 21 اگه اشتباه نکنم، خداوند می فرماید همسرانی از جنس خودتان (من انفسکم) برایتان آفریدم تا در کنارش (الیها) آرام بگیرید. اگر آیه را دو بخش کنیم، بخش دوم مشخصه که مخاطب آقایون هستن، چون گفته شده (الیها) یعنی زن مایه آرامش هست برای مرد؛ سوالم از حضور شما این است که بخش اول هم مخاطب مرد ها هستن یا همه مردم؟! ینی ای مردم خودتونو جفت آفریدم تا با هم ازدواج کنید یا ای مرد ها از [جنس] خودتان همسر براتون آفریدم؟ و اگر دومی درسته ینی مخاطب کل آیه مرد ها هستن، "من انفسکم" معنیش (از خودتان) است یا (از جنس خودتان)؟ بنظر من از خودتان درسته ولی تو همه ترجمه هایی که دیدم ترجمه کردن از جنس خودتان، اگه از جنس خودتان باشه، یجورایی دلیل خلقت زنان اینه که فقط مردها در کنارشونو آرام بگیرن!!! ولی از خودتان فک می کنم درست باشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید واژه‌ی «نفس» از نظر عربی مؤنث است، نه آن‌که ضمیر مربوطه، مربوط به زنان باشد 2- «من انفسکم» همان‌طور که متوجه‌اید یعنی از جان خودتان، که حکایت از یگانگی بین زن و مرد دارد. موفق باشید

16587
متن پرسش
سلام: تو قرآن خدا هم بشارت میده هم انذار؛ من میخونم احساس می کنم انذارش بیشتر از بشارته؟! درسته؟ ینی اون قدر که از جهنم و عذاب های الهی بیان میشه از بهشت صحبت نمیشه؛ دلیلش چی میتونه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» ترس از جهنم بیشتر مردم را از گناه باز می‌دارد تا وعده‌ی بهشت. موفق باشید

16585
متن پرسش
استاد سلام: با توجه به توضیحاتی که در ارتباط با کلمات مشکات و زجاجه و مصباح در آیات سوره نور فرمودید، اگر مشکات و زجاج و... را در وجود مبارک پیامبر (ص) بدانیم، دیگر انسانها و مخلوقات خداوند چگونه مشکات و مصباح هستند و چه رابطه ای با مصباح و زجاج دارند؟ با توجه به اینکه موجودات دیگر هم مخلوق خداوند هستند. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مردم، ذیل نور اولیاء که واسطه‌ی فیضِ ربوبی هستند، معنای خود را می‌توانند جستجو کنند و ما نیز می‌توانیم در جمال آن‌ها آثار انوار حق را با همان واسطه‌هایی که در صحنه هستند، بیابیم. مگر شما امروز نور خدا را به مدد حضرت صاحب الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در جمال حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» مشاهده نمی‌کنید؟ موفق باشید

16567
متن پرسش
با سلام: ضمن عرض خسته نباشید با توجه به اینکه حکومت ما اسلام، دین ما دین حقه اسلام و مذهب شیعه می باشد و همچنین از رهبران بسیار بزرگ و عارف برخورداریم چرا در مقایسه با بعضی از کشورها مشکلات خیلی بیشتری داریم، از جمله مشکلات اقتصادی، تعداد زیاد پرودنده های قضایی، مشکلات فرهنگی، فساد اقتصادی و قاچاق، بیکاری و هزاران مشکل دیگر ولی خیلی از کشورها از جمله ژاپن، سوئیس و دیگرها کشور خیلی از مردم هم خوب کار می کنند. شنیدم در ژاپن قاضی ها بیکار شده اند، قوانین به خوبی رعایت می شود، هر کسی به وظیفه خود عمل می کند و اعمال مجرمانه خیلی کمتر می باشد. با این حال با اینکه می دونم این ما هستیم که به خیلی از وظایف خود عمل نمی کنیم و آخر کار ما و کشور ما به کجا خواهد انجامید. دوما با توجه به این نظر که تمدن غرب رو به اضمحلال می رود چطور می توان این را با توجه به وضعیت کشور ما و کشورهای غربی توجیه کرد در حالی که خیلی از مردم و افراد تحصیل کرده و روشن فکر با آب تاب از کشورهای غربی تعریف می کنند جواب ما در پاسخ به ایرادتی که از حکومت اسلامی می گیرند چیست و پایان کار ما چه خواهد بود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ملت ما از جهات گوناگون گرفتار تنگناهای تاریخی هستند. از یک‌طرف تبلیغات دشمن و از طرف دیگر، ایجاد فشار اقتصادی و تقلیل ارزش پول، و از طرف دیگر فضایی که نفوذی‌ها جهت از بین‌بردن قبح کارها به عهده دارند. و از همه‌ی این‌ها گذشته در آيه 16 سوره اعراف هست‏ «قالَ فَبِما اغْوَيْتَنِي لَاقْعُدَنَ‏ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» شيطان گفت: به سبب اين‏كه گمراهم كردى، حتماً با تمام وجود برسر راه راست تو كه رهروان آن را به درگاهت مى رساند، مى نشينم و هر كه را در اين راه ببينم وسوسه مى كنم. لذا در صراط مستقيم تلاش شيطان براى انحراف رهروان آن راه بسيار زياد است. پس ملاحظه مى كنيد كه اولًا: يك دشمن كاردانِ قسم‏ خورده اراده كرده است كه اگر ما خواستيم در راه خدا قدم بگذاريم، مانع شود. ثانياً: ملاحظه بفرماييد كه مى گويد: «لَهُمْ» يعنى همه آن‏هايى كه در راه تو قدم مى گذارند را در چنين بلايى مى اندازم. پس منظور فرزندان آدم است و نه صرفاً آدم و حوّا. ثالثاً: باز تأكيد مى كنم كه مى گويد: هر كه را در راه تو قدم گذارد «صراطَكَ» كه صراط تو مستقيم است و بى درد سر، و حتماً به تو مى رسند. يعنى راه واقعى خدا حتماً دشمن دارد. و ما به عنوان جمهوری اسلامی و به عنوان شیعه در تیررسِ نقشه‌های شیطان هستیم. موفق باشید

نمایش چاپی