بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16990
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: می شود دلیل اختلاف علامه ی طهرانی که برخی معتقدند ایشان عارف کاملند با امام خمینی رحمة الله علیهما در موضوع لفظ امام که علامه در جلد آخر معاد شناسی خود آورده اند چیست و حق با کیست؟ همچنین در موارد اختلافی دیگر این دو بزرگوار هم توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب بعضی از سؤال‌ها شده است. این‌ها چیزی نیست که فعلاً خود را در این تاریخ به آن‌ها مشغول کنیم. تاریخی که با حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این زمان ظهور کرده، افقِ توحیدی کسی را که بخواهد در مقام اُنس با حضرت حق قرار گیرد، برایش گشوده شده است، در آن حدّ که ملاحظه می‌کنید چگونه رزمندگان ما، رهِ صدساله را یک‌شبه طی کردند. آن اختلاف‌ها که جناب آیت اللّه علامه‌ی طهرانی مطرح می‌کنند مربوط به این تاریخ نیست. معنای سلوک إلی اللّه در این تاریخ را مدّ نظر قرار داد، به همان معنایی که حضرت حق می‌فرمایند: «کلّ یومٍ هو فی شأنٍٍ» باید از خود پرسید امروز و در این تاریخ، حضرت حق در چه شأنی است؟ تا ما مطابق آن شأن به پروردگار خود رجوع نماییم. موفق باشید

16981
متن پرسش
این طور که بنده فهمیدم در زمان یونان باستان و بعد از ارسطو، عقل مدرن و ابزاری از عقل قدسی جدا میشه. سوالم اینه که چطور عقل میتونه تحت تسلط وحی قرار بگیره. بنده در ذهنم این طور شکل گرفته که عقل ذاتا منقطع از وحی هست ولی به صورت پسینی (نه پیشینی) میشه با وحی محدود و هدایتش کرد و.... نه این که عقل تحت ولایت و تسلط وحی دربیاد. اصن اگه شرع و وحی بر عقل حکومت و ولایت داشته باشه که دور به وجود میاد. چون که ما دین رو با عقل اثبات می کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای امر دین، با عقلِ ما با ما سخن می‌گوید و عقل متوجه‌ی جایگاه متعالی وَحی می‌شود و می‌فهمد که اشارات وَحی، بالاتر از مفاهیم عقل است و لذا تا آخر، نظر به اشارات وحی دارد، بدون‌ آن‌که بخواهد همه‌ی ابعاد وحی را در سیطره‌ی خود قرار دهد – این یک نوع، بی‌ادبیِ عقل است نسبت به وحی - علاوه بر این وقتی دین الهی بر اساس قلب در جان انسان شکل گرفت، انسان منوّر به عقلی می‌شود که با اشارات قلب جلو می‌رود که این همان، عقلِ قدسی نبوی است که قرآن در آیه‌ی 46 سوره‌ی حج بدان اشاره دارد آن‌جا که می‌فرماید: «قُلُوبٌ‏ يَعْقِلُونَ‏ بِهَا»  قلب‌هایی که بدان تعقل می‌کنند. موفق باشید

16980
متن پرسش
با سلام: وقتی به مطالعه قرآن مشغولم به این فکر می کنم که چرا مطالبی که در قرآن ذکر شده، دارای نظم منطقی خاصی نیست. مثل یک کتاب یا مقاله ای که دارای یک تریب منطقی است. آیا انتظار وجود چنین نظمی در قرآن، انتظار بیجایی است؟ اگر انتظار بیجایی نیست چگونه نظمی در قرآن وجود دارد و چگونه می توان آن نظم را کشف کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن کتاب ذکر و اشاره به همه‌ی ابعاد و حقایق عالم است و با تمام وجوه انسان اعم از قلب و عقل و خیال و روح حرف دارد. در حالی‌که در یک نظم منطقی آن‌چه در میان است مفاهیمی است که عقلِ ما را مورد خطاب قرار می‌دهد یعنی موضوع، عملاً محدود به حوزه‌ی عقل می‌شود و به همین جهت مثنویِ مولوی نیز در یک نظم عقلیِ رسمی قرار نمی‌گیرد. موفق باشید

16972
متن پرسش
سلام علیکم: نظرتون راجع به این متن چیه؟ به نظر می آید اشکالاتی داشته باشه. در حالت پیش از حضور چون بینایی چشم باطنی انسان (قلب) ضعیف است انسان تنها ظاهر بین است بنابراین ممکن است قلب با احساس لطایفی که توسط عقل شناخته عقل را فریب دهد و مبنای شناخت را بجای تحقیق خیال قرار دهد. در اینجا چشمان دل عقل بوده یعنی عقل است که عاطفه ٔدل را بیدار کرده و با شناساندن مسأله عاطفی باعث سست شدن گامهای تحقیق عقل و مبنا قرار دادن تصورات قوهٔ خیال توسط عقل می شود تصوراتی که تنها از آگاهی از ظاهر حاصل شده و اینگونه است که عقل در پیش از حضور اولاً چشم دل است و ثانیاً توان دست یابی به باطن را ندارد و در مسائل عاطفی با یک قمار و دو راهی مواجه خواهد بود. در علم حضور این قلب است که واسطه ای برای باطن بین شدن عقل می شود همانند یک دوربین یا ذره بین برای عقل خواهد بود که باعث کنار رفتن پرده های مادی از مقابل عقل می شود که چیزی جز اتصال عقل (انسان درون) به دریای حکمت الهی به واسطهٔ دل که حریم الله است نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن فوق کمی دارای ابهام است ولی در هر حال همه‏ جانبه‏ بودن يك فكر به اين معنا است كه آن فكر با خودِ حقيقت مرتبط است و نه با مفهوم آن. گاهى با رفيق خود در مورد موضوعى بحث مى‏ كنيد، از يك طرف قبول داريد مطلبى كه او مى ‏گويد درست است ولى از طرف ديگر احساس مى‏ كنيد نمى‏ توانيد به طور كامل آن مطلب را قبول كنيد. اگر موضوع را درست تحليل كنيد متوجه مى‏ شويد رفيق شما مطلب را از يك زاويه مى‏ نگرد و مطرح مى ‏كند و شما نياز داريد مطلب را به صورت جامع و از جنبه‏ ى وجودى و اشراقى‏ اش بنگريد و لذا با همه‏ ى ابعادتان جواب خود را در رابطه با آن موضوع نمى‏ گيريد. شما وقتى با سخنان اهل البيت (عليهم السلام) روبه‏ رو مى‏ شويد ملاحظه مى‏ كنيد مطلب به شكل جامع بروز مى‏ كند. اهل البيت (عليهم السلام) در عين آن‏كه عقل رياضى و عقل فلسفى دارند ولى با ما از طريق عقل رياضى و يا عقل فلسفى سخن نمى‏ گويند تا با موضوعِ مطرح‏ شده از يك زاويه و يا دو زاويه آشنا شويم، عقل اشراقى آن‏ها ما را با حقيقتِ مطلب آشنا مى‏ كند. عقل اشراقى عقلى است كه از قلب جدا نيست، قرآن در توصيف چنين عقلى پاى قلب را به ميان مى‏ كشد و مى‏ فرمايد: انسان مى‏ تواند به جايى برسد كه قلب او تعقل كند و تعقل او از نور قلبى او جدا نباشد، در آيه‏ ى 46 سوره‏ ى حج مى‏ فرمايد: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ‏ يَعْقِلُونَ‏ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا» آيا منكران حقيقتِ نبوى در زمين سير نكرده‏ اند و سرنوشت منكران نبوت را ملاحظه نكرده‏ اند تا در اثر آن سير، قلب‏هايى پيدا كنند كه به كمك آن قلب، تعقل كنند و گوش‏هايى به‏ دست آورند كه به كمك آن‏ها حق را بشنوند؟ اگر منكران نبوت به تاريخ رجوع مى‏ كردند و سرنوشت اقوام هلاك شده را ملاحظه مى‏ نمودند به شعورى مى‏ رسيدند كه قلب و عقل آن‏ها هر دو فعليت مى‏ يافت‏. موفق باشید

16945
متن پرسش
با سلام: استاد شجاعی در فایل صوتی کیمیای وصال فرموده بودند ظلمات جهنم سه بعدی است؟ در فایل صوتی که در کانال لب المیزان هم هست متوجه این عبارت و مفهومش نشدم. ممنون چنانچه توضیح‌ بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان اشاره به آیه‌ی «انْطَلِقُوا إِلى‏ ظِلٍّ ذي ثَلاثِ شُعَبٍ (30)/ مرسلات) دارند که می‌فرمایند: اهل جهنم به سایه‌ای پناه می‌برند که دارای سه شعبه است. حال منظور از این سه شعبه چیست، تفاسیر مختلف است. شاید آثار منفی ابعاد حس و خیال و عقل باشد که اهل جهنم در دنیا آن‌ها را درست به‌کار نگرفتند. موفق باشید

16920
متن پرسش
با سلام: ببخشید آقای طاهرزاده، تفسیری که از حضرت استاد جوادی املی به نام تسنیم چاپ شده، همان جلسات تفسیری است که ایشان دارند برپا می کنند یا نه؟ آخه اومدم شرح صوتی تفسیر آقای جوادی رو از اینترنت سفارش بدم (البته کل سوره ها ی قرآن نیست)، بعد دیدم ایشون تفسیری به نام تسنیم درحال چاپ دارند که پیوسته داره جلدهای آن انتشار می یابد. بعد چون دیدم که شرح صوتی جلسات تفسیر ایشان هم کامل نیست و همه سوره ها رو نگفتند خواستم ازتون بپرسم که این تفسیر تسنیم همان مکتوب و نوشته شده ی صوت ایشان در این جلسات تفسیری هست که اکنون هم دایر و درجریان است یا خیر؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید تفسیر «تسنیم» همان سخنان حضرت استاد جوادی است در تفسیر قرآن. ولی فضای صوت، برکات خاص خود را دارد. لذا پیشنهاد می‌شود اگر بتوانید در کنار تفسیر تسنیم، لااقل صوت تفسیر سوره‌ی حمد و بقره‌ی ایشان را استماع نمایید، نشاط خاص آن را خواهید یافت. موفق باشید

16899
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: سوالی هست که از عزیزانی پرسیده ام و همچنین در سایت تا جایی که توانستم جستجو کردم، اما جواب مناسبی پیدا نکردم. سوال: در قرآن کریم انسان بسیار به تفکر تشویق شده است اما چرا خداوند در قرآن از واژه قلب برای اندیشیدن استفاده کرده بجای آنکه بفرمایید با سر خود بیندیشید؟ به عنوان مثال می فرماید: مهر بر قلب آنها نهادیم. مگر مردم آن زمان هم نمی دانسته اند که انسان با مغز می اندیشد؟ کما اینکه الان می دانیم انسان با مغز می اندیشد. فقط یک نکته: از بعد عرفانی آن منظورم نیست، بلکه منظورم همین وازه اندیشیدن با عقل (مغز) است و چرا خداوند نفرمودند که مهر بر عقل (مغز) آنها می زنیم؟ پیشاپیش از پاسخگویتان سپاسگزارم. یا علی
متن پاسخ

بسمه تعالي. سلام عليكم: انديشه‌ي واقعي انديشه‌اي است كه انسان با حقايق مأنوس شود نه آنكه فقط به حقايق دانا گردد لذا قرآن مي‌فرمايد: «أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها»  (حج:46) يعني آيا آن‌هايي كه منكر نبوتند سيري در تاريخ و جغرافياي زمين كرده‌اند تا قلب‌هايي پيدا كنند كه به كمك قلب‌هايشان تعقل نمايند. اين نشان مي‌دهد كه تعقل حقيقي تعقلي است كه با شعور قلبي انجام گيرد وگرنه انسان فقط با مفاهيم حقايق مرتبط مي‌باشد. موفق باشيد

16890
متن پرسش
جناب استاد سلام: چرا با توجه به اینکه حکومت ما حکومت اسلام ناب محمدی هست و قوانین و موازین وضع شده مطابق با شرع و احکام شیعه هست، این همه فساد اقتصادی ایجاد شده که هر روز شاهد اختلاس و فساد مانند حقوق های چند صد میلیونی و .... هستیم؟ ریشه این فسادها از کجاست؟ آیا از ربا خواری و عدم امر به معروف و نهی از منکر در این زمینه هاست؟ با تشکر فراوان التماس دعا صلوات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره خداوند می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ . لذا اگر مردم نخواهند که اصلاح شوند، اگر علی مرتضی علیه‌السلام هم بر آن‌ها حکومت کنند، استفاده‌ی لازم را نخواهند برد و شیطان بهانه‌هایی جهت کارهای خلاف برای آن‌ها می‌سازد. موفق باشید

16875
متن پرسش
با سلام: در جایی فرموده بودید که برای درمان افسردگی و اضطراب شخص باید رابطه اش را با خدا بهتر و بیشتر کند، که درست است (مانند افرادی که دارای ترس زیادی هستند و تنها راه شجاع شدن آنها اعتماد به خداست) که این را افراد سالک دارا می باشند ولی سوالی پیش می آید که افراد عادی لزوما دارای اعتماد کامل به خدا نیستند و شاید هم دارای شک و سوءظن باشند خب با این وضع فرد نمی تواند آن قدر که باید با خدا ارتباط پیدا کند که دلش قرص و محکم شود، بنابراین برای این نوع افراد چاره درمان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالي: سلام عليكم: به هر صورت خداوند مي‌فرمايد: الا بذكرالله تطمئن القلوب. يعني تنها با نظر به حضرت حق و اطمينان به نقش خداوند در زندگي مي‌توان از افسردگي‌ها و اضطراب‌ها آزاد شد و به آرامش لازم كه هركس نياز به آن دارد رسيد. اين انسان‌ها ناخواسته چوب ضعف اعتقاد خود را نسبت به ربوبيت حضرت حق مي‌خورند. موفق باشيد 

16866
متن پرسش
با سلام: استاد آیا می توانیم نهرهای بهشتی و درختان و سایه های درختان بهشتی را به ترتیب علم و عمل و نتیجه ی عمل در نظر بگیریم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً همین طورها است. موفق باشید

16864
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، اینکه ادامه نسل پیامبران از حضرت یوسف (ع) به بعد از نسل ایشان نیست، آیا حقیقت دارد؟ علتش چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! این‌ها حرف است. یوسف ما عینِ نور است. حضرت حق در مقام عشق‌بازی با او می‌فرماید: «َ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ (24)/ یوسف) دسترسی ِ شیطان به او، به هیچ‌وجه ممکن نبود زیرا او از بنده‌های «ما»؛ آری! از بنده‌های ما که برای خود پروریده بودیم، بود. موفق باشید

16858
متن پرسش
سلام استاد عزیز ببخشید شاید سوالم تکراری باشه لطف می کنید در مورد حوری و قلمان که چی هستن و زن آدمی در برزخ و قیامت چه حشری با همسر خودشون دارن ۲. جزوه ای در این رابطه که معنای حقیقی حوری چیست و این جور مسایل معرفی کنید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در بحث تبیین سوره‌ی واقعه شده است. خوب است که به فایل‌های صوتی آن سوره رجوع فرمایید. موفق باشید

16856
متن پرسش
سلام عليكم خدمت استاد عزیزم: مدت زیادی است که شبهه ای، خواب را از سرم گرفته و مرا حیران و سرگشته کرده. استاد ببخشید که صریح خدمتتان عرض می کنم. عقیده ی شیعه این است که خداوند ظالم نیست و به کسی ستم نمی کند. آیا این ظلم نیست که بالاجبار ما را خلق کرده و بار سنگین مسئولیت انسان بودن را هم بالاجبار بر دوشمان گذاشته و بعد هم گفته اگر این وظایفت را انجام ندهی بفرما جهنم؟ آیا این اجبار، نوعی ستم نیست؟ بله می دانم که اصل وجود، خودش یک نعمت است و خداوند هم انسان را آفریده تا به کمال برسد ولی ممکن است انسانی بگوید مگر زور است، نه وجود می خواهم و نه کمال. خدایی که اولا علام الغیوب است و می داند این بندگانی که دارد خلق می کند اکثرشان جهنمی می شوند و ثانیا بسیار مهربان است، و با توجه به رحمت و مهربانی عظیم و خارج از درک ما، چطور افرادی را خلق می کند که می داند اکثرشان جهنمی می شوند؟ آیا این ظلم نیست؟ گیریم که گفتیم ظلم نیست و خودشان راه را انتخاب کرده اند ولی آیا این کم لطفی نیست از خدایی که می گویند لطفش بسیار است؟ استاد راستش را بخواهید اینها حرف دل خیلی هاست. خدا که جوابش رو اون دنیا با چماق می ده ولی لا اقل شما راهنمای کنید. استاد اگه جواب مطالب بالا رو هم خواستید ندید، ندید ولی فقط این سوالم را جواب بدید که مگر روایت نداریم خداوند هفتاد مرتبه از مادر بیشتر نسبت به بندگانش مهربان است؟ و هفتاد هم که می دانیم در عربی عدد کثرت است و فقط به هفتاد منتهی نمی شود بلکه یعنی خیلی بی نهایت و زیاد. من که تا حالا مادری رو سراغ ندارم که حاضر باشه بچه اش ولو اینکه فرزندش خیلی بد باشه، اونو آتیش بزنه! استاد اگه شما یک مادر رو پیدا کردید ولو مشرک، که فرزندش رو زنده زنده سوزونده باشه، حتما به من بگید! من که بعید می دانم چنین مادری در جهان وجود داشته باشه. اون وقت خدایی که هفتاد مرتبه مهربون تر از مادره و اصلا خودش مهر رو در درون مادر قرار داده، چطوری می خواد بنده اش رو به جرم نماز نخوندن و روزه نگرفتن، تازه اونم تا ابد بسوزونه؟ اصلا میشه بفرمایید که فرق خدا با پادشاه ها در چیه؟ خوب پادشاه ها هم همینطور بودن دیگه! می گفتن اگه از ما اطاعت نکنید گردنتونو می زنیم! استاد ازت خواهش می کنم شما رو به حق ........ اگه به هیچ کدوم از حرفام جواب ندادی، فقط اون مادری را که حاضر باشه بچه ی فاسق و کافر و بدکارش را زنده زنده آتیش بزنه به من معرفی کنید حتما معرفی کنید. استاد، من واقعا خیلی دوستون دارم، جسارتمو ببخشید ولی یا جوابم رو ندهید یا دقیقا اون چیزی رو که پرسیدم راجع به مادر و فرزندش، جواب بدهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حال با توجه به همه‌ی این حرف‌ها؛ بیایید موضوع را از زاویه‌ی دیگری بنگریم، یعنی از زاویه‌ی وجودی و تکوینی و با نظر به این‌که «امکان» ذاتیِ انسان است و این امکانِ ذاتی است که طلبِ وجود می‌کند و در ذات خود، وجوهِ مختلفی دارد که با اختیار و انتخاب ذاتیِ خود، می‌تواند هر وجهی را برای خود انتخاب کند و پیامبران یعنی رسولانِ حضرت خالق در این حدّ متذکر او هستند که متوجه باشد در إزای انتخاب‌هایی که کرده است، خودِ او را به او می‌دهند. و به تعبیر قرآن: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ» قیامت چیزی نیست جز صحنه‌ای که هرکس آن‌چه را خود، انتخاب کرده است به او می‌دهند. حال! خدایی که هزار برابر از مادر به ما نزدیک‌تر است، با آوردنِ پیامبرانش چنین قاعده‌ی تکوینی را به ما تذکر نداده است؟! موفق باشید

16850
متن پرسش
یاس: سلام استاد بزرگوار، بنده طلبه یکی از حوزه های اصفهان هستم، و ان شاءالله با یاری خدا، سال تحصیلی پیش رو، سال آخر تحصیلی بنده در سطح دو حوزه خواهران هست، قصد دارم در یکی از مساجد محله یا امامزاده نزدیک منزل، فعالیت کنم، خودم فکر کردم در حد فهم عامه مردم، جلسه تفسیر قرآن بگذارم، که هم بانوان با قرآن مانوس بشن ان شاءالله، و هم خودم تا جایی که بشه، وظیفم رو در قبال قرآن و اسلام، در حد توانم انجام بدم و اینکه در خلالش، کمی مسائل احکامی و باز هم در حد مطالعه ای که دارم، اخلاقی، در مورد همون موضوع اون روز، در خدمت خلق خدا باشم، مزاحم شما شدم تا در زمینه تفسیر، کتبی که در این زمینه میتونن کمک بنده باشن رو معرفی کنید، و یا در مورد مسائل اخلاقی حتی، به بنده معرفی کنید، و به نظرتون بیشتر از کدام سوره ها، شروع کنم؟ و اگر نظرتون اینه که بلکل این زمینه رو رها کنم و در زمینه های دیگه فعالیت کنم، مسرور میشم بنده رو راهنمایی بفرمایید. و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای عبوردادنِ جامعه از ظلمات سکولاریسم، در هر حال باید به وجهِ حضوری قرآن و نه صرفاً مفهومی و عقلانیِ آن رجوع نمود و این کار در این تاریخ، از طریق مرحوم علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» با تفسیر قیّم المیزان انجام شده. خوب است که جنابعالی تفسیر المیزان را مدّ نظر داشته باشید، ولی برای مردم آن را به زبان ساده – و نه سطحی – مطرح کنید. جزوه‌ی «روش کار با المیزان» بر روی سایت هست. وقتی با نگاه مرحوم علامه با قرآن آشنا شدید، دیگر فرق نمی‌کند که با چه سوره‌ای شروع کنید. در حین مطالعه‌ی تفسیر، مسئله‌ برایتان روشن می‌شود. پیشنهاد بنده آن است قبل از مطالعه‌ی المیزان، جهت آشناشدن با ادبیاتِ آن، صوت‌های تفسیریِ سوره‌های عنکبوت و روم و شوری و زمر را استماع فرمایید – فایل صوتی آن‌ها بر روی سایت هست - در زمینه‌ی اخلاق نیز، دعای «مکارم‌الاخلاق» پیشنهاد می‌شود. فایل‌های صوتی آن بر روی سایت هست. موفق باشید

16840
متن پرسش
سلام عليكم: استاد، مسئله ای است که من و خیلی از جوانهای هم سن و سال من از درک آن عاجزیم و آن اینکه بزرگان می گویند شما ازدواج کنید خدا هم می رساند و روایت هم داریم که امام صادق علیه السلام فرمود «هر کس از ترس تنگدستی ازدواج نکند همانا به خداوند بدگمان شده است خداوند فرموده ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله» استاد، واقعا این مسئله را نمی توان درک کنم. پس عقل چه می شود؟ شرایط و زمینه ها چه؟ وقتی من نه کار دارم نه پول دارم نه خونه دارم چگونه حتی فکر ازدواج هم بکنم؟ به خصوص که با این مقدار ناچیز شهریه ای که به ما طلبه ها می دهند حتی نمی شود لانه مرغی را اجاره کرد؟ استاد اگر خدا فرموده یغنهم الله من فضله، پس چرا کسانی را می بینیم که ازدواج کرده اند و غنی که نشده اند هیچ، بلکه به فلاکت و نداری افتاده اند؟ استاد ببخشید که صریح حرفامو گفتم. ان شاء الله به حق حضرت زهرا سلام الله علیها خدا اول رهبرمون رو حفظ کنه بعد شما رو. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه‌ی این‌ها که می‌فرمایید اگر با اراده‌ی اعتماد به خدا از یک‌طرف، و عزمِ ساده‌زیستیِ کامل که شأن یک طلبه است از طرف دیگر، پا به میدان بگذارید و از خانواده‌ای خواستگاری کنید که سادگی و دیانت را مدّ نظر دارند؛ و خانواده‌ی خودتان نیز در حدّ امکان دو اطاقی را در اختیار شما بگذارند و شما نیز به قول خودتان به آن لانه‌ی مرغ راضی باشید؛ می‌بینید که آن روایات و آن آیه در اوج بصیرت نسبت به عالَم و آدم در رابطه با ازدواجی قدسی سخن گفته‌اند و نه زندگی مطابق ظلمات سراسر اسراف و تبذیر که حتی مذهبی‌های ما را گرفتار کرده است. و این‌که قرآن می‌فرماید: «یغنهم الله من فضله» یعنی خداوند ما را نسبت به نیازهای اصلی‌مان محتاج نخواهد کرد، نه آن‌که ثروت‌مند بشیم. موفق باشید 

16837
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام، اگه بخوایم معارف دینی رو برای بچه های دبستانی بگیم باید از کجا شروع کنیم؟ لطفا اگه منابعی رو سراغ دارید که برای انتقال مفاهیم دینی به بچه ها کمک میکنه معرفی کنید. (بنده مربی بچه ها هستم، به عنوان مطالبی که سر کلاس ارائه کنم راهنمایی می خواستم) اینکه اول سوره ها رو به شکل شعر باهاشون کار کنیم کار درستی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار خوبی است که نوجوانان با شعر و سرود به محتوای سوره‌ها نزدیک شوند 2- اگر قسمت «من کیستم؟» از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را برایشان با زبان ساده بگویید، کمک‌شان کرده‌اید و به همین شکل، کتاب «چه نیاز به نبی». موفق باشید

16829
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: یکی از همکاران من موضوع امامت را نفی می کند. علت آن را هم اینطور بیان می کند که در مورد موضوعاتی مثل نبوت و معاد و ...در قرآن به کرات آیات صریح و روشن تکرار شده است ولی در مورد امامت فقط بجز موارد اندک (آیه تطهیر و آیه مودت فی القربی) آیه دیگری نداریم و در بحث امامت عمدتا مقوله حدیث مطرح است تا آیات فرآنی. به نظر جنابعالی آیا این ایراد منطقی است؟ آیا نمی شد آیات بیشتر و با صراحت واضح تر از امامت در قرآن نازل می شد؟ بنده چگونه و با چه استدلالی می توانم دوستم را قانع کنم؟ با تشکر من اله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست در قسمت «امامت در قرآن» مطالبی که جایگاه امامت را در قرآن مشخص کند، می‌تواند جوابگو باشد. موفق باشید

16827
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوة خدمت استاد عزيز و بزرگوار طاهرزاده: چند وقت پيش سوالي از محضر جنابعالي پرسيدم كه جوابش را نداديد. احساس كردم كه شايد متن سوال ايراد داشته يا به دست شما نرسيده به همين دليل بازهم مي پرسم به اميد گرفتن جواب. استاد عزيز خداوند در چند جاي قرآن مردم را دعوت به اين كرده كه شبيه قرآن را يا شبيه به سوره اي از آن را بياوريد. حال سوال من اين است كه آيا خطبه اول نهج البلاغه و بعضي ديگر از خطبه ها و جمله هاي امام علي (ع) نه تنها در حد قرآن بلكه بهتر از آن (چه از لحاظ ادبي و چه تفسير ) نيست؟ به طور مثال مقايسه كنيد خطبه اول نهج البلاغه و سوره قل يا ايها الكافرون را اگه ميشه حتما جواب بديد. اگه به صورت عمومي نمي شود به ايميلم بفرستيد. با تشكر از زحماتتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید قرآن می‌فرماید: «وَ إِنْ كُنْتُمْ في‏ رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (23)/بقره). در آیه‌ی فوق موضوعِ  «مِنْ دُونِ اللَّهِ» را به میان آورده است یعنی بدون کمک‌گرفتن از خدا و فرهنگی که حضرت حق ایجاد کرده است. در حالی‌که اولاً: ادبیاتی که حضرت علی«علیه‌السلام» در نهج‌البلاغه به‌کار می‌برند به کمک همان فرهنگ قرآنی است و خودشان چنین ادعایی ندارند که کلماتشان رقیب قرآن است. ثانیاً: از نظر اهل ادب اگر تمام نهج‌البلاغه را جمع کنیم از جهت جامع‌بودن در حدّ سوره‌ی «قل یا ایهاالکافرون» حرف ندارد. به همین جهت اهل فن در وصف نهج‌البلاغه می‌گویند: «کلامی است مافوق کلام بشر و مادون کلام خدا». موفق باشید

16777
متن پرسش
سلام استاد منظور از آیه 25 سوره روم (و یکی از آیات قدرت خدا آنکه آسمان ها و زمین را به فرمان خود بر پا داشته است سپس که در محشر شما را از خاک برخواند و زنده گرداند همگی سر از قبرها بیرون می آورید) چیست؟ در اینجا هم منظور از قبر همان برزخ است و منظور این آیه انتقال از برزخ به قیامت است؟ یا اینکه روز قیامت همین بدنی که داریم ولی از جنس قیامتی حاضر می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن قیامتی از جنس اخلاق و عقاید است و نسبتی با این بدن دنیایی ندارد. در این مورد می‌توانید به کتاب «معاد از دیدگاه امام خمینی» از انتشارات مرکز نشر آثار امام رجوع فرمایید. موفق باشید

16776
متن پرسش
با عرض سلام: در کار فرهنگی، مربی با برخی اعمال زشت و گناه و قبیح متربی مواجه می شود که در خیلی موارد متوجه قبیح بودن آن نیستند و نمی دانند این کار گناه است. همچنین وجود برخی از متربی ها باعث جلوگیری از رشد سایرین می شود. از رابطه ی بین مربی و متربی در قرآن و روایات از قبیل حضرت خضر (ع) و موسی (ع) و رابطه ی پیامبر (ص) با کودکان و ... چیزی که بتوان به آن استناد کرد عایدمان نشد ولی نظر بنده به این فراز مناجات است (إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ). حال باید چه کرد؟ لطفا در صورت امکان دلیل روایی بیاورید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مانند حضرت حق با دلسوزی تمام غم افرادی را خورد که جاهلانه و بدون آن‌که معاند باشند، گرفتار گناه می‌گردند و در این راستا هرطور از دست‌مان بر می‌آید باید آنان را از آثار گناه آگاه کرد در آن حدّ که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» آن‌قدر در این امر در تلاش بودند که حضرت حق در خطاب به ایشان می‌فرماید: «لعلک باخ نفسک الّا یکونوا مؤمنین» نزدیک است که تلف شوی از این‌که عده‌ای ایمان نمی‌آورند. موفق باشید

16763
متن پرسش
با سلام: بهترین ترجمه تفسیر المیزان که می شود استفاده کرد و معنی آن دقیق باشد معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین ترجمه‌ای که جامعه‌ی مدرسین انتشار آن را به عهده گرفته است؛ یعنی ترجمه‌ی مرحوم موسوی همدانی، ترجمه‌ی خوبی است. موفق باشید

16754
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب حیات حقیقی انسان در قرآن ص 18 ذیل بحث تغییر نعمت ها و آیه «ان الله لایغیرما بقوم حتی یغیروا مابانفسهم» این تعبیر را بکار می برند که: «در همه موارد که از تغییر خلقت سخن به میان می آید، تضعیف فطرت مراد است نه اعدام و تبدیل آن.» لطف می فرمائید با عنایت به آیه مزبور و آیه «لاتبدیل لخلق الله»، مقصود استاد از «تضعیف فطرت» و «اعدام فطرت» را بفرمائید. اعدام فطرت به چه معناست و آیا امکان پذیر است؟ با تشکر از زحمات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد می‌فرمایند فطرت ممکن است غبار بگیرد و تضعیف شود در حدّی که انسان متذکر اشارات فطرت خود نشود؛ ولی از بین نمی‌رود. از طرفی همه‌ی انسان‌ها در داشتن فطرت مساوی‌اند و فقره‌ی «لاتبدیل لخلق‌اللّه» در آیه‌ی 30 سوره‌ی روم به همین نکته اشاره دارد. موفق باشید

16744
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در داستان حضرت ابراهیم (ع) و اینکه فرشتگان پیش آن حضرت آمدند تا مژده ی فرزند را به آنها بدهند، در اینجا همسر ایشان هم که صحبت فرشتگان را درک کردند آیا نشان از مقام بالای همسر حضرت ابراهیم است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست. شاید فرشتگان تا آن‌ اندازه نزول کرده باشند که با قوایِ عادی، محسوس باشند. موفق باشید

16743
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با توجه به آیه «الله نور السماوات و الارض» و تشبیه مشکات و زجاج و مصباح و.... اینکه انسان صحبت می کند، و با صحبت خود روشنگری می کند، آیا می توان صحبت کردن انسان را وجه چراغ بودن او در نظر گرفت؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز سخن قابل قبولی می‌تواند باشد، در صورتی که وجودی و حضوری به آن بنگریم. موفق باشید

16741
متن پرسش
با سلام: استادعزیز، این که خداوند می فرمایند گناه غیر از شرک را برای هر بنده ای که خواهند می بخشند، اینجا منظور از شرک آیا شرک خفی را هم شامل می شود؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، شرک جلی است. موفق باشید

نمایش چاپی