بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16055
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: من حدودا یک ماهی با کتابهای شما آشنا شده ام ضمن تشکر بی دریغ از زحمات شما استاد گرامی و دعای خالصانه برای شما واقعا زندگی و افکارم متحول شده است. خیلی علاقمند شده ام کل کتابهای شما رو مطالعه کنم ولی از طرفی دغدغه هایی نیز برایم ایجاد شده است. اولا شنیده ام برای تزکیه نفس انسان باید استاد داشته باشد موندم چطوری بتونم استاد مورد نظر را پیدا کنم. از طرفی 10 سال است که کارمند بانک هستم با توجه به مسائلی که از طرف بعضی علما من جمله آیت اله جوادی آملی در رابطه با مسائل ربوی بودن بانک مطرح می شود به شدت نگران شده ام که وضعیت آخرتم چگونه خواهد شد. بعضی موقعه ها به سر می زنه از بانک استعفا بدهم ولی موندم با این سن با توجه به وضعیت اشتغال کجا می تونم کار پیدا کنم و ضعیت زن و بچه چی می شود؟ از طرفی اگر بانک زیر سوال باشد متاسفانه خیلی جاهای دیگر نیز زیر سوال می رود پس چطور می توان به روزی حلال دست یافت؟ خیلی دوست داشتم کسی رو پیدا می کردم که قاطعانه به من می گفت مثلا اگر بانک کار کنی می ری جهنم همین الان استعفا می دادم. خواهشا استاد بفرمایید من چکار کنم از این وضعیت شک و تردید خارج بشم؟ چون واقعا دنبال این هستم که به دنبال مسائل تزکیه نفس و آدم شدن حرکت کنم. ممنون از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد استاد، عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» شده است 2- در مورد مشکل بانک‌ها با استعفایِ شما، مشکل حل نمی‌شود. منظور آیت اللّه جوادی آن است که کارمندان متدین بانک‌ها به ادارات خود فشار بیاورند که این مسیر انحرافی را اصلاح کنند. موفق باشید

16066
متن پرسش
سلام: پسر آقای بهجت (ره) توی یه مصاحبه ای با فارس نیوز حرفی از پدرشان نقل کرده اند که حرفهای شما در جزوه دستورات آقای بهجت رد می شود متاسفانه... صحبت ایشان: آیت الله بهجت می‌گفت اگر کسی در معنویات به مرحله‌ای رسید که دیگر نمی‌داند کدام راه را برود، یقینا اگر آنجا برای خدا بایستد و حتی با نود درصد اطمینان نیز حرکت نکند غیر ممکن است که خدا برایش معلمی نفرستد و راه را نشانش ندهد. این هم سندش : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910228000066 اگر می شود راهنماییم کنید. مثل اینکه مرحوم بهجت هم معتقد به استاد بودند. اما در اوایل کار نه. بلکه اواخر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع دیگری است و رعایت آن در مقابل هر مسئله‌ای کار درستی است. ولی بحثِ «علمِ تو استاد توست» یک قاعده‌ی کلّی در این تاریخ است که شرح آن در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» داده شده است. موفق باشید

16043
متن پرسش
سلام وقتتون بخیر خسته نباشید: تشکر از راهنماییهای مفیدتون و وقتی که به ما اختصاص میدین. ان شالله که جمیع خیر دنیا و آخرت نصیبتون شه و عاقبت بخیر شین. ببخشید اگر امکان داره در مورد متن زیر توضیحی مرقوم بفرمایید، تشکر استاد. آیت الله جوادی آملی (نقل به مضمون): راه خانمها برای رسیدن به خدا از آقایون کوتاهتر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم محی الدین نیز در رابطه با درک مطالب عرفانی نیز چنین عقایدی دارد زیرا دین بیش از آنکه حصولی و استدلالی باشد حضوری و قلبی است و زنان از این جهت استعداد بیشتری دارند اگر بتوانند آن را به صحنه آورند. موفق باشید

16041
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: مدت زيادي هست كه با خواندن قرآن و دعا و طولاني كردن نماز و امثال آن سعي مي كنم خود را به ساحت قدس نزديك تر كنم. ولي نتايج چندان جالب توجهي دريافت نكردم. بارها از شما كمك خواستم فرموديد استقامت كن و من همين كار را مي كنم ولي گاهي فكر مي كنم شايد در پرونده اعمال من گناهي وجود دارد كه راه دعا را بسته يا شايد رذيله اي دارم كه خدا بواسطه آن به من نظر نمي كند، چون در تمام اين سال ها احساس درجا زدن شديدي دارم و بسيار كلافه ام. آيا راهي مي شناسيد كه جلوي اينگونه نشتي ها را اولا با اطلاع از آنها بگيرم؟ اطرافيان مرا فرد مهذبي مي دانند و اين بيشتر آزارم مي دهد، چون فكر مي كنم دچار ظاهرسازي هم شده ام. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در رابطه با پایداری و صبر نسبت به وظایف شرعی می فرماید: وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ. آن هایی که در وظایف شرعی خارج از اینکه حالی باشد یا نباشد پایداری می کنند مطابق آن بهترین عملی که در طول زندگی برایشان پیش می آید همه ی اعمالشان را جزا می دهیم. بنابراین باید متوجه بود که با همین عبادات به قول شما کم حضور بعدها چگونه همه ی آنها را به صورت آن عالی ترین نماز یا عالی ترین قرآن خواندن که حتی یکبار برایمان پیش آمد جزا می دهد. موفق باشید 

16039
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به سوال 16025 که فرمودید دعا تلاش ما جهت ظهور کردن آن چیزی است که برای ما رقم خورده است. یعنی آیا دعا باعث نمی شود چیزی که رزق و مقسوم انسان نبوده با دعا رزق و مقسوم انسان شود و یا بلایی که مقدر و مقسوم شده برطرف کند؟ اگر این چنین باشد که انگیزه برای دعا به طور کلی از بین می رود. 
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما متوجه شویم به نور الهی تقدیر ما که از طرف خدا مقدر شده است بهترین تقدیر است بهترین زندگی را برای خود خواهیم داشت و دعا موجب می شود که اولاً: متوجه ی عظمت مقدرات الهی بشویم و ثانیاً: راضی به مقدرات الهی بگردیم همان چیزی که در زیارت امین الله از حضرت حق می خواهید: اللهم فاجعل نفسی مطمئنه بقدرک راضیه بقضائک و یا در آیه ی 22 سوره حدید متوجه می شویم که می فرماید: هر آنچه برای شما هست از قبل تقدیر شده و هنر شما شکل دادن به آن نوع زندگی است که در بستر تقدیر الهی از زندگی خود بهره بگیرید و عالی ترین دعا با فرض چنین مسئله ای است. موفق باشید 

16049
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، اینکه در آیه ای خداوند در مورد عمل شخصی، فرموده اند که بزودی عمل او را ثبت می کنیم، این بزودی به چه معناست؟ و چرا بزودی؟ چرا همان موقع ثبت نشده؟ و دوم اینکه معنی قضا و قدر را در تفسیر المیزان مطالعه کردم، اگر امکان داره لطف کنید و معنی مشیت را هم کمی توضیح دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر عمل انسان الهی باشد که در نتیجه مطابق فطرت اوست، همان موقع ثبت می‌شود و اگر عمل او چنین نباشد چون مطابق فطرت او نیست مدتی ثبت نمی‌گردد شاید که از انجام آن پشیمان شود و اگر چنین نبود ثبت می‌گردد. 2- مشیت، همان اراده‌ی الهی است که موجب به‌وجودآمدنِ مخلوقات می‌گردد. کتاب «انسان و سرنوشت» مرحوم شهید مطهری و جزوه‌ی «انسان و سرنوشت» که بر روی سایت هست، چشم‌اندازی‌هایی را در این مورد به ظهور می‌آورد. موفق باشید

16038
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: اگر غایت هدف معرفت نفس رسیدن به علم حضوری و شهودیست پس فرق آن با عرفان در چیست؟ و سوال مهم تر اینکه پس چه تفاوتی بین اساتید عرفان و اساتید معرفت نفس وجود دارد؟ ممنون از لطفتون استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت نفس بستر سیر به سوی وجود خواهد بود و عملاً دروازه ی فهم عرفان می باشد به همین جهت حضرت امام (ره) جهت فهم عرفان جلد 8 و 9 اسفار را که بحث معرفت نفس و معاد می باشد توصیه می فرمودند. موفق باشید

16035
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: جایگاه اعیان ثابته کجاست؟ در مقام احدیت یا واحدیت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح کتاب مصباح الهدایه عرض شد که مقام علمی اعیان ثابته مقام احدیت است ولی مقام عینی آن که با تجلی اسماء الهی ظهور می کند مقام واحدیت است. موفق باشید

16026
متن پرسش
با سلام و درود خدمت استاد طاهر زاده: ببخشید با عرض پوزش 1. در کتاب حکمت عرفانی نوشته استاد امینی نژاد نوشته که فنای ذاتی در مرحله واحدیت روی می دهد ولی بالاترین و برترین حالت فنای ذاتی در مرحله احدیت است. خواستم اگر امکان دارد توضیح بفرمایید این دو چه فرقی دارند؟ یعنی با رسیدن به فنای ذاتی مرحله واحدیت، شخص به کمال نمی رسد؟ 2. مگر نمی گویند که پیامبران معصومند و اشتباه نمی کنند؛ پس چطور در ماجرایی که از حضرت عیسی (ع) نقل شده آمده که یک روز حضرت عیسی (ع) به یارانش گفت که این جوان امروز می می میرد ولی یاران حضرت آن جوان را فردا سالم دیدند و تعجب کردند و پیش حضرت آمدند و ماجرا را گفتند. و حضرت گفت که آن جوان را بیاورید. بعد جوان آمد و ازش حضرت پرسید که دیروز چه کار کردی؟ بعد جوان گفت که...؛ پس چطور این قضیه توجیه می شود. با توجه به اینکه حضرت عیسی (ع) به کمال رسیده بودند و به لوح محفوظ متصل بودند و نباید در خبر دادن از آینده اشتباه می کردند؟ 3. شنیدم در کتاب فتوحات مکیه سخنی بدین معنی گفته شده که عرفای کامل شیعه و مسلمان از پیامبران گذشته بالاترند مگر انبیا اولوالعزم که دیگر حتی عرفای کامل مکمل شیعه هم نمی توانند به مقام آنان برسند. ولی در کتاب انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (ره) سخنی بدین مضمون آمده که ولی ای که مظهر اتم اسما و صفات الهی بشود این ولی از انبیا اولوالعزم بالاتر است. خواستم اگر امکان دارد نظر خود را بفرمایید که کدام حرف درست است تا این ابهام برای بنده برطرف شود و در ضمن آیا عرفای شیعه می توانند از مرسلین بالاتر روند یا ممکن نیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مقام واحدیت که مقام اسم اللّه و مقام جامعیت اسماء الهی است، چنان‌چه سالک جان خود را در معرض تجلیّات آن اسماء قرار دهد از خود، در همه‌ی ابعادِ بشری، فانی و به حق، باقی است. منتهی شاهدِ فنای خود می‌باشد. و با تجلیّات نور احدی، این نحوه وجود هم از او گرفته می‌شود و تنها به نور حق می‌بیند و می‌شنود، بدون آن‌که مقام کثرتِ اسمائی در میان باشد. که البته این مباحث را باید در «منازل‌السائرین» جناب خواجه عبداللّه انصاری دنبال بفرمایید 2- حضرت عیسی«علیه‌السلام» در آن مقام، با نظر به لوح «محو و اثبات» هر آن‌چه در عالَم واقع می‌شود را می‌بینند و می‌یابند. منتهی وقتی آن جوان با نیّتی جدا از شخصیت قبلی خود عمل می‌کند، در واقع بَداء حاصل می‌شود و از عالَمِ «لوح محفوظ» قاعده‌ی دیگری جاری می‌گردد که آن مربوط به علم خدا است و نه علم انبیاء  3-  انبیاء الهی حامل اسمی و یا اسمائی از انوار الهی هستند و بر آن اساس، هدایت تاریخی خود را انجام می‌دهند. ولی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌‌علیه‌وآله» حامل اسمِ اللّه است و از طرف خدا مأمورند که اعلام کنند: «هذهِ سَبيلي أَدعو إِلَى اللَّهِ». و عرفای امت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» که به نور اسم اللّه در صحنه‌اند، در مقامی بس بالاتراند از انبیائی که منوّر به اسمائی از انوار الهی هستند. موفق باشید

16016
متن پرسش
با سلام: شما در کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرموده بودید که چون روح زیبا و متعادل است اگر شرایط مناسب باشد جسم نیز زیبا خواهد بود در حالی که خیلی از علما و عرفا شاید ظاهر خیلی مناسب نداشته باشند؟ به عکس خیلی از کفار که بویی از انسانیت نیز ندارد شاید ظاهر خیلی زیبایی داشته باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که ما شرایط ظهور زیبایی روح را با غذاهای مناسب و فعالیت‌های درست در بدن خود ظاهر کنیم. متأسفانه ما نسبت به این کار تلاش لازم را نداریم تا بدن خود را آراسته و روح خود را وارسته نماییم. یا به این طرف می‌افتیم، یا به آن طرف.  موفق باشید 

16015
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد اگر مردی به زیبایی اهمیت می دهد چه معنوی و چه مادی، در بعد معنوی دوست دارد و سعی می کند گناه نکند تا روحش زشت و کدر و دور نشود، در بعد مادی هم از زیبایی های عالم غرق لذت می شود حال اگر چنین شخصی بینی زشتی داشته باشد و بخواهد برای درک زیبایی و زیبایی صورتش و عدم دیدن نازیبایی در چهره خودش، جراحی بینی انجام دهد عیبی دارد؟ البته منظورم از لحاظ فقهی نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این آدم‌ها زیبایی را در همه‌ی ابعاد نمی‌شناسند و متوجه نیستند آن‌چه در نظام طبیعی از طریق حضرت حق شکل گرفته است، همان زیباییِ واقعی برای هرکسی است مگر آن‌که نفس او به طور غیر عادی با موانعی روبه‌رو شده باشد که نتواند بدن خود را شکل دهد؛ مثل موجودات ناقص‌الخلقه. موفق باشید

16022
متن پرسش
سلام: بنده اگر بخواهم برای نماز جماعت به مسجد بروم، احتمال گناه کردن در مسیر به علت وضع بد حجاب، زیاد است که تقریبا حتمی است که آلوده شوم، آیا بهتر نیست نمازم را در خانه بخوانم تا برای رفتن به کار مستحب به گناه نیفتم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر شما وقتی چشم‌تان به آدم‌های بدحجاب می‌افتد، چشم‌چرانی می‌کنید و به دنبال آن‌ها راه می‌افتید؟! که می‌فرمایید مرتکب گناه می‌شوید!! مگر وقتی چشم‌مان به آن‌ها خورد و نگاه خود را دنبال نکردیم، مرتکب گناه شده‌ایم؟! موفق باشید 

16021
متن پرسش
سلام استاد: بنده زمانی که می خواهم با بعضی از اخلاق رذیله مثلا پرحرفی مبارزه کنم، مثلا یک هفته سعی می کنم حرف بیهوده و لغو نزنم اما گویی بعد از فقط یک هفته، نفس چنان طغیان می کند که در روز هشتم به اندازه یک ماه حرف می زنم. دلیل این امر و چاره آن چیست؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کنیم شرایط زندگی خود را مطابق اهداف معنوی خود شکل دهیم و در همین رابطه به ما توصیه می‌شود با افراد با تقوا مأنوس باشید. موفق باشید

16020
متن پرسش
سلام: در مورد سوال قبلی شرمنده ام که بد سوال پرسیدم. اینگونه می پرسیدم بهتر بود: 1. صراط معانی عامی دارد که علامه هم به صورت گذرا بدان اشاره کرده اند. معنی اصلی و خاص و عرفانی صراط چیست؟ 2. این صراط که برای کسانی است که خدا به آنها انعام کرده، آیا می توانیم بگوییم صراط همان ائمه اند؟ آخر از شما شنیده ام که ثابت کردید ائمه خود صراط اند. باز هم شرمنده ام که سوالم را بد پرسیدم و وقتتان را گرفتم. ناراحت شدم. حلال بفرمایید. التماس دعا استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه‌ی هر انسانی صراط اوست تا از «طبع» به سوی «فطرت» حرکت کند و سالک إلی اللّه با نظر به چنین حقیقتی، به‌راحتی طبعِ حیوانی خود را زیر پا می‌گذارد تا بتواند به حقیقت خود که همان فطرت الهی است، برسد. 2- از جهت دیگر امام، صراط است زیرا مسیر درست‌رفتن به سوی حقیقت را با شخصیت و سیره‌ی خود می‌نمایاند. موفق باشید

16001
متن پرسش
سلام استاد حکیم: 1. آیا مقام شهدا علی الخصوص شهدای مدافع حرم همان مقام فناء فی الله است که عرفایی مانند آیت الحق سید علی قاضی و علامه طباطبایی به آن رسیدند؟ 2. اگر اینطور است آیا بین عرفای عالم مثل علامه طباطبایی و حضرت امام که به لقاءالله رسیدند با شهدایی مانند سردار همدانیان یا شهید همت یا شهدای مدافع حرم در مقام اختلافی هست؟ ۳. اگر شهادت همان فناء و قرب حق است پس خوبست که ما هم راهی سوریه شویم و زودتر به هدف برسیم و این همه بدنبال معرفت و عبادت و استاد هم نباشیم و بقول خودتان ره صد ساله را یک شبه برویم و از طرفی به طلابی هم که دم از سلوک و عرفان می زنند بگوییم بیایید با هم هر طور شده به سوریه برویم تا زودتر به وصال یار برسیم؟ ۴. اگر طلبه ای مشتاق لقاء خدا باشد بهتر نیست آن را در حال حاضر در سوریه بدست آورد یا اینکه وظیفه ی دیگری دارد که انجام آن کمتر از مقام شهدا و شهادت نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لقاء الهی حاصل کار هر کسی است که با تمام وجود در بستر شریعت به همه‌چیز جز نظر به خدا پشت کند. به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» (سوره کهف، آیه110)؛ هرکس می‌خواهد به لقاء الهی برسد باید عمل صالح یعنی عمل مطابق شریعت انجام دهد و به هیچ چیز شرک نورزد. به آن معنا که بخواهد برای غیر خدا تأثیر مستقل قائل شود. در این راستا هراندازه انسان‌ها عمیق‌تر وارد عمل صالح شوند و از خود فانی و به حق باقی گردند، منوّر به لقاء الهی می‌شوند و راه برای همگان به صورت‌های مختلف گشوده است، چه آیت اللّه قاضی باشد و چه سردار همدانی! می‌ماند که ما در این مسیر، به حکم آیه‌ی مذکور در راستای انجام وظیفه‌ی الهی از هرگونه شرک و خودبینی و خودخواهی، خود را آزاد کنیم. موفق باشید    

16005
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با آرزوی توفیقات روز افزون برای حضرتعالی در شعر بلند عرفانی مولوی: «عجبا نماز مستان تو بگو درست هست آن که نداند او زمانی نشناسد او مکانی عجبا دو رکعت است این عجبا که هشتمین است عجبا چه سوره خواندم چو نداشتم زبانی» منظور مولوی از (هشتمین) چه منزل و جایگاه عرفانی می باشد؟ لطفا کمی این ابیات را بسط دهید. و کمی از اسرار آن را بازگو کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از هشتمین را نمی‌دانم. عمده نگاه عرفانی جناب مولوی به نماز است که نمازگزار چگونه از خود فانی و به حق، باقی می‌گردد در آن حدّ که زبان او نیز در اختیار او نمی‌باشد و تنها ملکات او است که در میان می‌ماند و قلب او تماماً در محضر حق، در تماشای انوار عالیه‌ی الهیه خواهد بود. موفق باشید

16003
متن پرسش
سلام: استاد یه مطلب روانشناسی خوندم که در اون گفته بود اگر پاداش و جزای یک عمل با تاخیر صورت پذیرد نتیجه عکس می دهد. مثالی هم آورد که در قشر مذهبی به خاطر اینکه اعتقاد دارند پاداش یا جزای یک عمل در قیامت صورت می پذیرد زشتی ها بیشتری در اون جامعه هست چون در مردم به خاطر تاخیر در پاداش و جزا کینه و انتظاری بد رشد می کند که سبب بدتر شدن افراد می شود و این مکانیسم در جامعه پاسخ نداده. خودم در این مورد فکر می کردم که یاد حدیثی افتادم که اگر کسی قیامت را در حال حاضر نداند جزو شیعیان ما نیست و از طرف دیگر یاد آیت الله بهجت افتادم که لذت اعمال و عباداتشون را همون لحظه درک می کردند و به این نتیجه رسیدم این اعتقاد بین ما که صبر کنیم تا یه روزی نتیجه کارهای خودمان را ببینیم اعتقاد ناقصی است و باید این تمرین را در خود انجام بدهیم که لذت عبادت و ذلت گناه را در لحظه بیابیم مثل امام حسین (ع) که در روز عاشورا هر لحظه که به زمان شهادت نزدیک می شدند شادتر به نظر می رسیدند. استاد این فکر من و مطلب روانشناسی غلطه یا نه؟ ایا من در دین منحرف شدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! پاداش عمل از خدای سریع‌الحساب، حتی قبل از عمل به صرفِ نیّت واقعی محقق می‌شود و فردای قیامت، صورت آن ظهور می‌کند. به همین جهت باید انسان‌ها دائماً خود را در قیامت احساس کنند وگرنه به نتیجه‌ی لازم از طریق اعمال شرعی نمی‌رسند. موفق باشید

15997
متن پرسش
سلام استاد عزیز: برای رسیدن به مقامات و کمالات از جمله اخلاص، و غیره چه اقدامی صورت دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در توحید رشد کنیم و همه‌ی امور را در زیر سایه‌ی انجام وظایف شرعی به خدا واگذار نماییم، حجاب‌های بین ما و حضرت حق، رفع می‌گردد. پیشنهاد می‌کنم اگر مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را مطالعه کرده‌اید، سه جلد کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی را همراه با شرح صوتی که بنده عرض کرده‌ام؛ دنبال فرمایید. موفق باشید

15993
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما: ببخشید چند سوال از شما داشتم: 1. آیا به نظر شما استفاده کردن از لوح فشرده عرفان نظری بهتر است یا به درس استاد رفتن یا فرقی نمی کند؟ 2. آیا توحید ذاتی و توحید اسماء و صفات و توحید افعال در چه مرحله ای روی می دهد؟ واحدیت یا احدیت ؟ یا ممکن است در عالم عقل هم تجلی اسماء و صفات برای سالک پیش آید؟ 3. ببخشید بنده مقداری از تاریکی و جن می ترسم به خصوص وقتی در خانه تنها هستم، مقداری ترس دارم در اتاقی که تاریک هست وارد شوم و می ترسم یک دفعه یک جن در جلویم ظاهر شود و این تا جایی است که با سن تقریبا بالایی که دارم و بچه نیستم، معمولا شب ها در اتاق خودم تنها نمی خوابم. حتی پیش مشاور هم رفتم ولی مشکلم حل نشده. خودمم دیگه از این مشکل ناراحتم و نمی دانم چه کنم. خواهشا راهنمایی بفرمایید. متشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بستگی به روحیه‌ی خودتان دارد. ولی به هرحال حضور در درس استاد بهتر است 2- توحید اسمائی و افعالی مربوط به مقام «واحدیت» است. ولی توحید ذاتی مربوط به مقام «احدیت» می‌باشد. در عالم عقل، انسان با مفاهیم روبه‌روست و نه با تجلی. 3- هر اندازه توحید خود را تقویت کنیم، به خصوص توحید افعالی را، قوه‌ی واهمه از قدرت می‌افتد. سعی کنید با امید به خدا تا آن‌جا که ممکن است در اطاق خود بخوابید. موفق باشید

15992
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: استفاده از قوه خیال برای آرامش نفس، آیا باعث کند شدن مسیر سلوک می شود؟ مثلا اموری مانند نقاشی کردن طبیعت و یا گوش کردن به موسیقی هایی با ریتم طبیعت که گاهی برای آرامش توصیه می شوند، با توجه به اینکه به وهم مجال بیشتری برای ورود به زندگی انسان می دهند، آیا باعث اخلال در مسیر سلوک است یا می شود در حیات دنیا از آن گاهی کمک گرفت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این‌طور است که می‌فرمایید. ولی نباید چندان هم به خود سخت‌گیری کرد که زندگی برایمان سخت و تنگ شود. بالاخره خداوند، رخصت‌هایی داده است. موفق باشید

15981
متن پرسش
استاد عزیز سلام: اینکه آتش در خارج از ذهن ما خاصیت سوزانندگی دارد و اینکه فرمودید که خاصیت در خارج را خدا می دهد، خواهشا بفرمایید که آتش در ذهن ما چرا خاصیت سوزانندگی ندارد، یا مثلا چیزهای دیگری مثل تصاویر دیگری را که ما تخیل می کنیم، ایا این تخیلات ما و تصاویر ذهنیمان به اذن خدا و در قیامت خاصیت و وجود واقعی پیدا می کنند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود علمی آتش، آتش نیست، علم است نه آتش. و در قیامت نیز نیّت‌های ما ظهور می‌کند. موفق باشید

15977
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آیا وجه های تکامل نیافته وجودی من مثل عدم عبودیت و غرور و... وجه های عدمی من هستند؟ و دوم اینکه فرمودید که اسماء الهی شئون حق تبارک و تعالی هستند و روح، اعظم مخلوقات است، پس اینکه فرمودید روح جامع اسماء است به چه معناست؟ آیا اسماء تجلی ذات برای ذات است؟ و روح تجلی برای خلق؟ لطفا کمی توضیح دهید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عدم عبودیت و امثال آن، عدمِ ملکه است. یعنی می‌توان به آن رسید ولی نرسیده‌ایم 2- همان‌طور که مقام ائمه، مقام جامع اسماء می‌باشد و خودشان می‌فرمایند: «نحن واللّه اسماء الحسنی» روح نیز مقام مخلوقیت دارد و در عین حال مقام تجلی اسماء است و حضرت حق خود را در مخلوقاتش به تماشا می‌نشیند. در این موارد بهتر است به کتاب «عرفان نظری» حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه رجوع فرمایید. موفق باشید

15976
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، می دانیم که علم و وجود مساوق هستند، حال سوالم این است که اراده و خواست یک فرد، چه نسبتی با علم او دارد؟ آیا این حرف درست است که علم که مساوق با وجود است، ذاتی است و علم و وجود او با اراده انسان تجلی می یابد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان معنا نمی‌دهد بگوییم علم و وجود مساوق هم هستند. بلکه آن‌چه می‌توان گفت مساوقتِ وجود با وحدت است. آری! وجود مطلق که عین کمال است، عین علم و حیات نیز هست از آن جهت که علم و حیات، کمال است. و موضوع رابطه‌ی علم و اراده موضوع دیگری است که هر اراده‌ای مسبوق به علم است تا ما تصور علمیِ چیزی را نداشته باشیم، اراده‌ای نسبت به آن نمی‌کنیم. موفق باشید

15975
متن پرسش
با عرض سلام: 1. آیا همه انبیا از مخلَصین بودند؟ 2. آیا شهدای انقلاب اسلامی بعد از شهادت در برزخ به کمال می رسند؟ 3. چه کنیم وظیفه مان را نسبت به رهبری عزیز ایفا کنیم؟ 4. در سوالات پاسخ داده شده اینطور برداشت کردم که فرموده اید نهایت ترقی و کمال و رشد انسان رسیدن به مقام احدیت است؟ آیا برداشت من درست است؟ پس مقام احدیت ذاتیه که در بعضی کتب نوشته شده برای کیست؟ مثلا انبیا ممکن است به آن برسند یا خیر؟ لطفا توضیح بدهید. همچنین از شما تشکر می کنم که با جواب گویی به سوالات و برگزاری جلسات و نوشتن کتاب ها برای رشد سطح معارف جوانان وقت می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نهایت مقام انسان، فنای فی اللّه است که در آن مقام، اراده‌ی انسان در اراده‌ی الهی فانی می‌شود. شاید واژه‌ی احدیت ذات واژه‌ی مناسبی جهت این مقام نباشد و مطلب را در ابهام ببرد. زیرا احدیت ذات مقام حضرت حق است. موفق باشید

15970
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و تبریک اعیاد شعبانیه: استاد بزرگوار بنده حدود 5 سال است خدا توفیق نماز شب را بهم داده در این مدت شاید چند باری نتوانستم آن هم به دلایلی که در خانه نبودم و مسافر بودم و یا موارد این چنینی. اما چند وقتی است با وجود خواندن آن شوقی در من نیست، گریه ای، انسی. گاهی فکر می کنم این عادت شده باشد. از طرفی نسبت به دنیا هم بی علاقه شده ام انگار اصلا در دنیا نیستم. آیا این نحوه ای تجرد است و برای استمرار ایمان باید چکاری انجام داد؟ بنده هم چنینین نافله صبح و نافله مغرب و عشا را هم بجا می آورم. خواهش می کنم به عنوان پدری رئوف و مهربان بنده را رهنمایی کنید و برایم دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به ما می‌فرماید: «تتقوا و تصبروا» یعنی اگر در مسیر رعایت تقوا همچنان پایداری کنید، چه در موقعی که حال، حالِ خوشی است و چه در موقعی که آن‌چنان نیست، در نهایت به نتایجی خواهید رسید که تصور آن را هم نمی‌کردید. خداوند در همه‌ی این احوالات می‌خواهد صبر و پایداری ما را امتحان کند. موفق باشید

نمایش چاپی